LEARN HOW TO TRAVEL THE WORLD WITH TRAVEL WRITER ROLF POTTS ✈ 📖 😍 | Go Natural English

Hey naturals Gabby Wallace here

هی طبیعی، گبی والاس اینجاست

And I am super excited to bring you a very special conversation

و من بسیار هیجان زده هستم که یک گفتگوی خاص را

with one of my favorite travel writers in English Ralph Potts

با یکی از سفرنامه نویسان مورد علاقه ام به زبان انگلیسی برای شما به ارمغان بیاورم رالف پاتس

Ralph wrote a book that's been very influential in my life called

رالف کتابی نوشت که در زندگی من بسیار تأثیرگذار بود به نام

Vagabonding, and he's just published a new book called

ولگردی، و او به تازگی کتاب جدیدی به نام منتشر کرده است.

Souvenir so join us as we talk about our philosophy on travel

سوغات پس به ما بپیوندید تا در مورد فلسفه ما در مورد یادگیری زبان در سفر صحبت کنیم

Language learning and where you can really see the real America and much more you're gonna love our

و جایی که واقعاً می توانید آمریکای واقعی را ببینید و خیلی چیزهای دیگر، شما عاشق مکالمه ما خواهید شد،

Conversation so if you are an english learner and you would like to learn more

بنابراین اگر یک زبان آموز انگلیسی هستید و می خواهید

english for your travels or your other english related goals in life make sure that you come visit gonaturalenglish.com

انگلیسی بیشتری را برای خود بیاموزید. سفرها یا سایر اهداف مرتبط با زبان انگلیسی شما در زندگی مطمئن شوید که به سایت gonaturalenglish.com مراجعه کنید،

Where you can learn more with the go natural English method the link is in the description gonaturalenglish.com

جایی که می توانید با روش go natural English بیشتر بیاموزید لینک در توضیحات gonaturalenglish.com است

I'll see you there now enjoy the conversation with travel author Ralph Potts

، اکنون شما را آنجا می بینم از گفتگو با سفر لذت ببرید. نویسنده رالف پاتس

Hey, Ralph, it's so good to have you here to have a conversation with you

هی، رالف، خیلی خوب است که اینجا هستم تا با شما گفتگو

I'm a huge fan of your work and reading your book

vagabonding years ago gave me the confidence to

کنیم.

Travel and explore the world independently, and I just want to bring you

به طور مستقل سفر کنید و دنیا را کاوش کنید، و من فقط می‌خواهم شما

to have a conversation and

را به گفتگو بیاورم و

talk a little bit about traveling and

کمی در مورد سفر و

Exploring and language learning and your new book as well

کاوش و یادگیری زبان و کتاب جدیدتان صحبت کنید.

I'm super excited to hear what you have been working on recently and what you're excited about so

و برای چه چیزهایی هیجان زده اید، بنابراین

Thank you so much for joining me here. You bet I'm always love to talk about travel, so

از اینکه به من در اینجا پیوستید بسیار سپاسگزارم. شرط می‌بندید که من همیشه دوست دارم در مورد سفر صحبت کنم، خیلی

Awesome very good, so yeah your your book vagabonding kind of opened the doors to travel

عالی، خیلی خوب است، بنابراین بله، کتاب شما به نوعی درهای

Just changing my mindset

I think you know a lot of people as you know have this idea that travel is for

سفر را باز کرد. برای

Rich people or travel is for like when you retire

افراد ثروتمند است یا سفر برای زمانی است که بازنشسته

Or it's not for me. It's not for the common person

می شوید یا برای من نیست. این برای افراد عادی نیست

And after reading your book it really changed my mindset. I remember. I started traveling at that time I

و بعد از خواندن کتاب شما واقعاً ذهنیت من را تغییر داد. یادم می آید. من در آن زمان سفر را شروع کردم

also teaching abroad in Japan and I know you you started out your international travels in that way as well, right I

و در ژاپن نیز در خارج از کشور تدریس می کردم و می دانم که شما سفرهای بین المللی خود را نیز از همین طریق شروع کردید، درست است

Did yeah?

بله؟

Sort of with the idea to fund travel, but then of course as you know living overseas

به نوعی با ایده تامین مالی سفر، اما مطمئناً همانطور که می دانید زندگی در خارج از کشور

You know you learn so much

می دانید که از نظر

Socio-culturally you learn to sort of internalize what it's like to be in another culture, which is something you can't grasp

اجتماعی-فرهنگی چیزهای زیادی یاد می گیرید، یاد می گیرید به نوعی درونی سازی کنید که بودن در یک فرهنگ دیگر، چیزی است که نمی توانید درک کنید.

Intellectually oh yeah, you can read all you want about another culture

از نظر عقلی، اوه، بله، شما می توانید هر چه می خواهید در مورد یک فرهنگ دیگر بخوانید

And you could like eat all the sushi you want

و می توانید دوست داشته باشید تمام سوشی را که می خواهید بخورید،

But you'll never know what it's like to be in Japan or South Korea until you're actually there, right

اما هرگز نخواهید فهمید که بودن در ژاپن یا کره جنوبی چگونه است تا زمانی که واقعاً آنجا باشید،

Yeah, there an end to an extent making mistakes. You know and that's almost a word of encouragement

بله، آنجا پایان تا حدی اشتباه کردن شما می دانید و این تقریباً یک کلمه تشویق کننده

English you might have who are worried about that that it's three mistakes that you learn

انگلیسی است که ممکن است در مورد آن نگران باشید که سه اشتباه است که یاد

you know you don't want to intentionally offend your your host culture but

می گیرید و می دانید که نمی خواهید عمداً به فرهنگ میزبان خود توهین کنید، اما

yeah, there's there's some like you said you can read all you want about a place, but until you're there and and sort of

بله، مواردی وجود دارد که شما گفتید می توانید هر آنچه را که در مورد یک مکان می خواهید بخوانید، اما تا زمانی که آنجا نباشید و

negotiating with the place

با آن مکان مذاکره کنید،

It's a completely different experience

تجربه ای کاملا متفاوت است،

I absolutely love that you just said making mistakes can be a good thing because that's what I always say to

من کاملاً دوست دارم که گفتید اشتباه کردن می تواند چیز خوبی باشد زیرا این چیزی است که من همیشه به زبان خودم می گویم.

My language learners is that we need to make more mistakes. You know don't be afraid of that

یادگیرندگان این است که ما باید بیشتر اشتباه کنیم. می‌دانی از آن نترس،

Maybe don't make the same mistake over and over and over, but you know make it learn from it, and that's really where you grow

شاید همان اشتباه را بارها و بارها مرتکب نشوی، اما می‌دانی که از آن درس بگیری، و این واقعاً جایی است که مطمئناً رشد می‌کنی

for sure yeah, and I think

، بله، و من فکر می‌کنم

Travel or being in other cultures forces you to depend on that language a

سفر یا بودن در دیگر کشورها فرهنگ‌ها شما را مجبور می‌کنند به آن زبان تکیه کنید.

Corollary for me as Spanish I go to Latin American countries my Spanish is not that great

نتیجه‌گیری برای من به عنوان اسپانیایی، من به کشورهای آمریکای لاتین می‌روم، اسپانیایی‌ام آنقدرها هم عالی نیست،

But I'm forced to communicate it enough that I can

اما مجبورم آن‌قدر با آن ارتباط برقرار کنم که بتوانم منظورم

Get my point across. You know that I speak very poor Spanish

را برسانم. می‌دانی که من اسپانیایی بسیار ضعیف صحبت می‌کنم،

But I get there

اما به آنجا

and I think it's through it's like it's not that I'm that great at Spanish still but

می‌رسم و فکر می‌کنم از این طریق است که اینطور نیست که من هنوز در اسپانیایی عالی هستم، اما

It's through speaking poorly that you that you learn to to keep improving that you

از طریق ضعیف صحبت کردن است که شما یاد می‌گیرید تا به پیشرفت خود ادامه دهید.

You learn what works, and what doesn't and you begin to have a better ear for how people speak so?

و چه چیزی اینطور نیست و شما شروع به درک بهتری از نحوه صحبت مردم می کنید؟

Yeah, I can't say enough good things about being

بله، من نمی توانم به اندازه کافی چیزهای خوبی درباره

fearless enough to make those mistakes

نترس بودن برای انجام آن اشتباهات

And there and and on and on the matter of fear

I think often times people there's a lot of fears at least in the United States. I know that not all of your

بگویم و فکر می کنم اغلب اوقات مردم حداقل در ایالات متحده ترس های زیادی دارند. من می‌دانم که همه

Your audience is based in the United States, but there's a lot of fears attached to travel

مخاطبان شما در ایالات متحده مستقر نیستند، اما ترس‌های زیادی در ارتباط با هزینه‌های سفر وجود دارد،

Dangers expenses

But that I think that ties into this idea that travel is something that you buy you that you buy this

اما من فکر می‌کنم که این موضوع با این ایده مرتبط است که سفر چیزی است که شما می‌خرید و این را

Smooth-edged travel experience, and then you approach it as a consumer

می‌خرید. تجربه سفر لبه‌ای را تجربه می‌کنید، و سپس به عنوان یک مصرف‌کننده به آن نزدیک می‌شوید،

Where as I say in vagabond and you really it's something you give to yourself. It's something. You'll allow yourself to have

جایی که همانطور که می‌گویم در ولگردی و شما واقعاً چیزی است که به خودتان می‌دهید. این چیزی است. شما به خودتان اجازه می دهید که داشته باشید

and if you can get past those initially

و اگر بتوانید از این هزینه های اولیه عبور کنید،

expenses if you can

اگر بتوانید از

Sidestep those fears and just realize that the fears are not as realistic as you might think they are then

این ترس ها کنار بیایید و فقط متوجه شوید که ترس ها آنقدرها که فکر می کنید واقع بینانه نیستند، پس

You could you can be in the world and and be growing and living an exciting life. Yeah, absolutely

می توانید در دنیا باشید و باشید. رشد کردن و داشتن یک زندگی هیجان انگیز بله،

Absolutely let me ask you a little bit about the difference between

کاملاً اجازه دهید از شما کمی در مورد تفاوت بین

traveling and

سفر و

Vagabonding I know you've probably explained this thousands of times, but for someone who may not be familiar with your work

ولگردی بپرسم، می دانم که احتمالاً هزاران بار این را توضیح داده اید، اما برای کسی که ممکن است با کار شما آشنا نباشد

I mean, what's the difference between the two?

منظورم این است که تفاوت بین این دو چیست؟ ?

Well vagabond is a subset of travel

خب ولگرد زیرمجموعه ای از سفر است،

Like philosophically, I think travel is something that can happen when you walk to the corner store. You know or talk to your neighbors

مانند فلسفی، من فکر می کنم سفر چیزی است که وقتی به فروشگاه گوشه ای می روید ممکن است اتفاق بیفتد. شما همسایگان خود را می شناسید یا با آنها صحبت می کنید،

But vagabonding is is long-term travel. It's about taking time off

اما ولگردی یک سفر طولانی مدت است. این در مورد مرخصی است

you're away from your normal life to travel for an extended period of time so it's not just

که شما از زندگی عادی خود دور هستید و برای مدت طولانی سفر می کنید، بنابراین فقط

Taking vacation time or yeah holiday time from work to travel. It's it's actually taking time off and

زمان تعطیلات یا تعطیلات از محل کار به سفر نیست. این در واقع این است که مرخصی بگیرید و

Sort of dedicating a portion of your life to traveling long term in a slow and meaningful way

بخشی از زندگی خود را وقف سفر طولانی مدت به روشی آهسته و معنی دار کنید

and I don't think that there's a hard and fast rule for how long that is a

و فکر نمی کنم که قانون سخت و سریعی برای مدت زمانی وجود داشته باشد که

Lot of people will set a year aside. That's a great

بسیاری از افراد آن را تعیین می کنند. سال به کنار این یک

Increment of time, but I think you can go vagabonding in six weeks

افزایش زمان عالی است، اما من فکر می‌کنم شما می‌توانید در عرض شش هفته به ولگرد بروید،

You can go back about in for six years, so it's long-term travel in whatever

می‌توانید به مدت شش سال به عقب برگردید، بنابراین سفری طولانی‌مدت در هر چیزی که

fits your

با

Interests and capabilities, and it's it's not really a contest

علایق و توانایی‌های شما مطابقت دارد، و واقعاً یک

It doesn't matter how long you travel or how many countries you visit, but it's just about how?

مسابقه نیست. مهم نیست چقدر سفر می‌کنید یا چند کشور را بازدید می‌کنید، اما مهم این است که چگونه؟

how engaged you are and how open you are to the world and and

چقدر درگیر هستید و چقدر به دنیا باز هستید

And really just being in a different mindset than you are at home

و واقعاً ذهنیت متفاوتی نسبت به خانه

Allowing yourself to be a full-time traveler for a while

دارید و به خودتان اجازه می دهید برای مدتی یک مسافر تمام

I love that a lot of people assume that this is for gap year like when you graduate college

وقت باشید. برای سال فاصله مانند زمانی که از دانشگاه فارغ التحصیل

You take a year to travel the world, and then you need to get to work

می شوید، یک سال طول می کشد تا به دنیا سفر کنید، و سپس

That's just what you do, but it's not just for what 22 year olds right? I mean obviously

باید به سر کار برسید. منظورم این است که

I'm not 22 you're not

من 22 ساله نیستم، شما نیستید

You still travel right?

هنوز هم سفر می کنید درست است؟

Yeah, and that's something that I have

بله، و این چیزی است که من دارم

Since the book has come out that the culture has shifted a bit so that it's less weird for non 22 year olds to travel

از زمانی که کتاب منتشر شده است که فرهنگ کمی تغییر کرده است به طوری که برای افراد غیر 22 ساله کمتر عجیب است

sort of in that in a I

که در

Did another interview recently about digital nomadism which was a term that didn't exist when I first wrote vagabonding?

مصاحبه دیگری که اخیراً در مورد کوچ نشینی دیجیتال انجام دادم سفر کنند. اصطلاحی که زمانی که من برای اولین بار ولگردی نوشتم وجود نداشت؟

I think it's come since you know that like the social media world has grown

فکر می‌کنم از آنجایی اتفاق افتاده است که می‌دانید مانند دنیای رسانه‌های اجتماعی به گونه‌ای رشد کرده است

to accommodate

being able to work from overseas so

که توانایی کار از خارج از کشور را در خود جای داده است،

You know obviously there's people in their 20s 30s 40s 50s who take career breaks who take sabbaticals, but also people who?

بنابراین می‌دانید که افراد 20 ساله 30 تا 40 و 50 ساله‌ای هستند که به تعطیلات شغلی می‌پردازند، اما افرادی هم هستند که به تعطیلات می‌روند؟

Just sort of make their work portable mm-hm

فقط به نوعی کار خود را قابل حمل می کنند mm-hm

they

In the winter they go to Rio or Cape Town or Hawaii, and they they work through their computer

آنها در زمستان به ریو یا کیپ تاون یا هاوایی می روند و از طریق رایانه خود کار می کنند

And they find ways to make it work and a core philosophy of Agra

و راه هایی برای کارکردن آن پیدا می کنند و فلسفه اصلی آگرا

By name is the idea that your time is your truest form of wealth you know that

با نام این ایده است. که زمان شما واقعی ترین شکل ثروت شماست، می دانید که

if you shift things in life and just don't

اگر چیزها را در زندگی تغییر دهید و

prioritize

material wealth and

ثروت و موقعیت مادی را در اولویت قرار

Status then you can find all kinds of time to travel and live in

ندهید، می توانید انواع زمان را برای سفر و زندگی در

Live a more interesting life and billionaires, who are you know burdened down by mansions and jet planes all right?

زندگی جالب تر و میلیاردرها پیدا کنید. آیا می دانید که زیر بار عمارت ها و هواپیماهای جت هستید، خوب است؟

I think it really is about prioritizing as far as you know affording to travel

من فکر می‌کنم در واقع اولویت‌بندی تا جایی که می‌دانید هزینه سفر است.

It's about prioritizing

این در مورد اولویت

putting some savings toward travel as opposed to

قرار دادن مقداری پس‌انداز برای سفر است به جای

whatever

هر

Other things you could spend money on so I know a lot of people would say well sure you can afford to travel

چیز دیگری که می‌توانید برای آن پول خرج کنید، بنابراین می‌دانم که بسیاری از مردم می‌گویند مطمئن باشید که می‌توانید هزینه سفر را داشته باشید.

But what about the rest of us?

اما درباره بقیه ما چی؟

I mean, maybe they think that someone who travels is rich

منظورم این است که شاید آنها فکر می‌کنند کسی که سفر می‌کند ثروتمند است،

But maybe we've just prioritized it so do you have maybe some quick tips for people to afford travel?

اما شاید ما فقط آن را اولویت‌بندی کرده‌ایم، بنابراین آیا ممکن است راهنمایی‌های سریعی برای مردم برای پرداخت هزینه سفر داشته باشید؟

I know there's a lot of different ways, but maybe for someone who is just wondering how can I afford that?

من می دانم که راه های مختلفی وجود دارد، اما شاید برای کسی که فکر می کند چگونه می توانم آن را بپردازم؟

Well one that is it one thing that isn't even financial is just decide that you're gonna

خوب یکی از چیزهایی که حتی مالی هم نیست این است که فقط تصمیم بگیرید که این

Do it right you can keep relegating your travels to the future, but if you say I'm gonna do it

کار را به درستی انجام می دهید، می توانید به سفرهای خود به آینده ادامه دهید، اما اگر بگویید من این کار را انجام خواهم داد

And I want to you know depends on your situation, but even if you don't have a lot of money

و می خواهم بدانم بستگی به شرایط شما دارد، اما حتی اگر پول زیادی نداشته

You can say in two years

باشید، می توانید بگویید تا دو سال

I'm gonna be on the road and then suddenly it becomes real

دیگر من در جاده خواهم بود و سپس ناگهان واقعی می شود

And then and then maybe if you if you tell some people who can keep you honest that way and then suddenly

و بعد و بعد شاید اگر به برخی افراد بگویید که می تواند شما را صادقانه نگه دارد و سپس ناگهان

You can find all this wealth in

می توانید این همه ثروت را

in your day, you know I

در روزگار خود پیدا کنید، می دانید که

I'm in New York right now for the next six weeks and sometimes I go down to get a cup of coffee

من همین الان در نیویورک هستم برای شش هفته آینده و گاهی اوقات برای خوردن یک فنجان قهوه پایین می روم.

You know by the time I tip the barista. It's like $4 as well. You know

زمانی که به باریستا انعام می دهم. این هم مثل 4 دلار است. می‌دانی

or $6 I can get ahold Cardinale coffee and drink them out of my heart bingo mug and

یا 6 دلار می‌توانم قهوه کاردیناله را بگیرم و آن‌ها را از لیوان بینگوی قلبم بنوشم

Then week by week. I've saved a lot of money, so I think that there's ways I

و هفته به هفته. من پول زیادی پس انداز کرده‌ام، بنابراین فکر می‌کنم راه‌هایی وجود دارد که

My sister cuts my hair when I'm back home in Kansas for free right so I think your daily routine

خواهرم وقتی به خانه در کانزاس برمی‌گردم موهایم را به صورت رایگان کوتاه می‌کند، بنابراین فکر می‌کنم کارهای

You mates you may end up finding ways to save $10 a day, but what happens by the end of the month

روزمره شما ممکن است در نهایت راهی برای پس انداز ۱۰ دلاری پیدا کنید. روز، اما تا پایان ماه چه اتفاقی می‌افتد،

Well you saved a fair amount of money. You know

شما مقدار زیادی پول پس انداز کردید. شما می دانید

and

و

So really I think that that

بنابراین واقعاً من فکر می کنم که

Once-once travel in your future becomes real you just you start making decisions that prioritize

یک بار یک بار سفر در آینده شما واقعی می شود شما فقط شروع به تصمیم گیری می کنید

that future experience and you realize that you're often throwing money at

که آن تجربه آینده را در اولویت قرار می دهد و متوجه می شوید که اغلب در

Situations at home that you don't need to and I'm consumed just by scaling back your routine you

موقعیت هایی در خانه پول پرتاب می کنید که نیازی به آن ندارید. و من فقط با کوچک کردن روال خود خسته می شوم

Have a lot more money to save

شما پول بیشتری برای پس انداز دارید

Or there may be opportunities to go work abroad you know like we mentioned going to teach English abroad or maybe

یا ممکن است فرصت هایی برای کار در خارج از کشور وجود داشته باشد که می دانید همانطور که اشاره کردیم برای آموزش زبان انگلیسی در خارج از کشور یا شاید

Teaching your native language. Whatever it may be or something completely different

آموزش زبان مادری خود می دانید. هر چه که ممکن است باشد یا چیزی کاملاً متفاوت

There's a lot of jobs that you can do abroad or volunteering and really cutting costs

، کارهای زیادی وجود دارد که می‌توانید در خارج از کشور انجام دهید یا داوطلبانه و واقعاً هزینه‌ها را کاهش دهید.

You're in New York City, and I know you were just in Hawaii, and I know you've traveled a lot of the u.s.

از ایالات متحده

For a foreigner who wants to travel in the u.s.. And see the real America

برای خارجی‌هایی که می‌خواهند در ایالات متحده سفر کنند و آمریکای واقعی را ببینند، این یک سؤال نادرست است،

This is kind of a fluted question

but right

اما درست است

Would you tell them is New York the place to go because that's kind of where everyone thinks that they should go you know so

آیا به آنها می‌گویید نیویورک جایی است که باید بروند، زیرا جایی است که همه فکر می‌کنند باید بروند.

Let's say someone from Brazil or someone from Japan and they want to see

فرض کنید کسی از برزیل یا ژاپنی است و می خواهد آمریکا را ببیند.

America I mean

منظورم

What would you tell them?

این است که به آنها چه می گویید؟

Well, I'm not gonna not New York is it's a great world city you know

خوب، من قصد ندارم نیویورک یک شهر جهانی عالی است، می دانید

I it's one of my favorite cities in the world actually, but really people who come to the United States

من یکی از شهرهای مورد علاقه من در جهان است، اما واقعاً افرادی که به ایالات متحده

They go to New York

می آیند به نیویورک می روند

and maybe do a side trip to DC or

و شاید یک سفر فرعی انجام دهند. به دی سی یا

Philadelphia or something they often go to Florida a lot of Europeans go to Florida for the sunshine

فیلادلفیا یا چیزی که اغلب به فلوریدا می روند، بسیاری از اروپایی ها برای

People go do a West Coast trips will they'll do la Vegas, San Francisco

آفتاب به فلوریدا می روند.

But

You really sell yourself short if you're hopping from city to city, right?

شهر به شهر، درست است؟

You're only going to two places that you've heard about already. I'm a huge fan in the United States

شما فقط به دو مکان می روید که قبلاً در مورد آنها شنیده اید. من یک طرفدار بزرگ در ایالات متحده هستم

You have to do a road trip. It's worth. Whatever it costs to rent or buy a car and drive around and

شما باید یک سفر جاده ای انجام دهید. ارزش داره کرایه یا خرید ماشین و دور زدن هرچه هزینه دارد و

America has these great

آمریکا این

Interstate highways but get off the interstate highways drive on little roads go to small towns, and I'm from Kansas, which it's it's funny

بزرگراه های بین ایالتی عالی را دارد، اما از بزرگراه های بین ایالتی خارج شوید و در جاده های کوچک به شهرهای کوچک بروید، و من اهل کانزاس هستم، که خنده دار است

You're you're near, Kansas. Yeah

شما هستید. نزدیک، کانزاس بله،

I

Think in places where

فکر می‌کنم در جاهایی که

This holds true everywhere actually if you go to places that other tourists

همه جا صدق می‌کند، اگر به مکان‌هایی بروید که گردشگران دیگر نمی‌روند،

Don't go local people just have more time for you and more interest in you

مردم محلی فقط زمان بیشتری برای شما دارند و علاقه بیشتری به شما دارند

and so you go to the little cafe in a town of 500 people and you're Japanese or

و بنابراین به کافه‌ای کوچک در یک شهر 500 نفری بروید. و شما ژاپنی یا

German or Australian and suddenly you're the most interesting person in the city right yeah, and

آلمانی یا استرالیایی هستید و ناگهان جالب‌ترین فرد در شهر هستید، بله، و

So I think that that's that's a way to get out of what I call in vagabonding the tourist matrix

بنابراین فکر می‌کنم این راهی است برای رهایی از چیزی که من در ولگردی در ماتریس توریستی می‌نامم

And there's nothing wrong with that, but a lot of your experiences are kind of prepared for you

و هیچ اشکالی ندارد این، اما بسیاری از تجربیات شما به نوعی برای شما آماده می شود

if you're seeing the sights air-quote the sights in countries whereas if you're just

اگر مناظر را می بینید، مناظر کشورها را نقل قول کنید، در حالی که اگر فقط در حال

Driving around and it's just like here's a town on the map

رانندگی در اطراف هستید و دقیقاً مانند این است که اینجا یک شهر روی نقشه است

I'm gonna go to boring, Oregon because that's a funny sounding name, and you just go and see what's in boring, Oregon

که من قصد دارم آن را مشاهده کنم. برو به کسل کننده، اورگان، زیرا این نام بامزه ای است، و شما فقط بروید و ببینید چه چیزی در کسل کننده است، اورگان که

Taking small highways, and it's just amazing how I mean using my home state as an example

از بزرگراه های کوچک استفاده می کنید، و شگفت انگیز است که چگونه منظور من از ایالت من به عنوان مثال استفاده از

Kansas is seen as a boring place because people take interstate 78 to get to Colorado and it gets very flat and and people get

کانزاس به عنوان یک مکان خسته کننده دیده می شود، زیرا مردم از بین ایالتی 78 استفاده کنید تا به کلرادو برسید و به v در کانزاس کاملاً صاف است و مردم

Tired of driving in Kansas, it's actually. There's some. There's some beautiful parts of Kansas

از رانندگی در کانزاس خسته می شوند، در واقع اینطور است. تعدادی وجود دارد. چند قسمت زیبا از کانزاس وجود دارد

Who if you get off i-70?

اگر از i-70 پیاده شوید، چه کسی؟

Or just interesting parts of Kansas that are that are rural and not places that you would ever see in a guidebook

یا فقط بخش‌های جالب کانزاس که روستایی هستند و مکان‌هایی نیستند که هرگز در یک کتاب راهنما می‌بینید

And it is one thing to go. There's some great museums in in New York like the Museum of Natural History the Met

و این یک چیز است. در نیویورک موزه‌های بزرگی مانند موزه تاریخ طبیعی The Met

I mean there's dozens of good museums

وجود دارد، منظورم این است که ده‌ها موزه خوب وجود دارد،

But if you go to the little County Museum in a rural part of America you can bet that curator is gonna

اما اگر به موزه کوچک کانتی در یک بخش روستایی آمریکا بروید، می‌توانید شرط ببندید که متصدی آن می‌خواهد

You know talk your ear off. You know because the little Curie I create curator in Minneapolis, Kansas doesn't usually get

صحبت کنید. خاموش می دانید زیرا کیوری کوچولویی که من در مینیاپولیس، کانزاس ایجاد می کنم، معمولا

travelers from

مسافرانی از

Korea or China or Brazil or wherever

کره، چین یا برزیل یا هر جای دیگر نمی پذیرد

And they can take an interest in you in a way that

و آنها می توانند به شما علاقه مند شوند به گونه ای

the curator at a big

که متصدی موزه بزرگ

Metropolitan Museum can't talk yeah, and so I could preach about this forever, but

متروپولیتن نتواند صحبت کند. بله، و بنابراین می‌توانستم برای همیشه در این مورد موعظه کنم، اما

I was just gonna add you know if you go

فقط می‌خواستم اضافه کنم که می‌دانید اگر بروید

Sue let's say I'm Brazilian and I go to New York

سو، فرض کنید من برزیلی هستم و به نیویورک می‌روم

It's very easy to find other Brazilians, and you kind of naturally gravitate toward people from your country

پیدا کردن برزیلی‌های دیگر بسیار آسان است، و شما به‌طور طبیعی به سمت خود می‌روید. مردم کشور

I mean it happens to Americans it happens to everyone and so it's too easy

شما منظورم این است که این اتفاق برای آمریکایی‌ها می‌افتد، برای همه اتفاق می‌افتد و بنابراین

To just fall in with that crowd and speak your native language and not really have

خیلی آسان است که با آن جمعیت درگیر شوید و به زبان مادری خود صحبت کنید و واقعاً

An American experience whatever that may be so I'm a fan of telling people yeah, go to, Kansas

تجربه آمریکایی نداشته باشید، بنابراین من طرفدار گفتن هستم مردم بله، بروید،

It's boring and that's what you want like that's exactly what you want to experience

کانزاس خسته کننده است و این چیزی است که شما می خواهید، دقیقاً همان چیزی است که می خواهید تجربه کنید.

Yeah, there's an old onion headline that says semester abroad spent

Hanging out with other Americans in Barcelona right you know

You might think of those as training wheels experience

traini ng wheels تجربه

And I'm by training wheels I mean when you're a child you have training wheels on your bicycle

و من از چرخ‌های آموزشی هستم منظورم این است که وقتی کودک هستید چرخ‌های آموزشی روی دوچرخه‌تان دارید

And then once you learn to ride the bicycle you don't have to have the training wheels anymore

و بعد از آن که دوچرخه‌سواری را یاد گرفتید دیگر لازم نیست چرخ‌های آموزشی را داشته باشید

and

و

Sure start in New York hang out with some Brazilians

مطمئناً از جدید شروع کنید. یورک با چند برزیلی معاشرت می‌کند،

but then

اما

Then you have to sort of jump into that

پس از آن باید به نوعی به آن

Vulnerability into that fear zone where you're not gonna fall back you. There's no Portuguese to speak

آسیب‌پذیری بپرید و به آن منطقه ترسناک بروید، جایی که قرار نیست شما را پس بگیرید. هیچ پرتغالی برای صحبت کردن

Outside of these big cities with with immigrant populations, and so you just go and and you start engaging with people and you

در خارج از این شهرهای بزرگ با جمعیت مهاجر وجود ندارد، بنابراین شما فقط می روید و شروع به تعامل با مردم می کنید و شما

Americans love a smile. It's funny. We smile a lot. It's kind of

آمریکایی ها عاشق لبخند هستید. جالبه. ما خیلی لبخند می زنیم. این یک جورهایی

Yeah, and and we sort of we recognize

بله است، و ما به نوعی تشخیص می‌دهیم

You know even the air quotes weirdest foreigner if they have a big smile

که می‌دانید حتی اگر آنها لبخند بزرگی داشته باشند، عجیب‌ترین خارجی‌ها را نقل قول

And they're friendly and they're trying to speak people will will be charmed, and they'll they'll help you out

می‌کنند و دوستانه هستند و سعی می‌کنند صحبت کنند، مردم مجذوب خواهند شد، و خواهند گفت. به شما کمک خواهد کرد

Even if your English is it perfect. Yeah absolutely so that kind of leads me to another question

حتی اگر انگلیسی شما عالی باشد. بله کاملاً من را به سؤال دیگری سوق می دهد

I wanted to ask you about how to connect with local peep because I think especially in the last few years

که می خواستم از شما بپرسم که چگونه با peep محلی ارتباط برقرار کنم زیرا فکر می کنم به خصوص در چند سال اخیر

Everyone is you know looking down at their phone

همه شما می دانید که به تلفن خود نگاه می کنید

And it I feel like it's a little harder to talk to strangers because a lot of people on the train or in the coffee

و احساس می کنم کمی سخت تر است. صحبت کردن با غریبه ها به این دلیل که افراد زیادی در قطار یا کافی

Shop, or. You know public places where you might meet people are?

شاپ یا. آیا مکان های عمومی را می شناسید که ممکن است با مردم در آنجا ملاقات کنید؟

Looking at social media, and I love social media

با نگاهی به رسانه‌های اجتماعی، و من عاشق رسانه‌های اجتماعی هستم،

There's a lot of a lot of benefits to using it also to connect to people but I mean how do you?

استفاده از آن برای برقراری ارتباط با مردم فواید زیادی دارد، اما منظورم این است که چطور؟

Connect with people in real life these days

این روزها با مردم در زندگی واقعی ارتباط برقرار کنید

That's a good question

این یک سوال خوب است

And that's that's something else that has really shifted since I started traveling and I give some advice in vagabonding like

و این چیز دیگری است که از زمانی که من شروع به سفر کردم واقعاً تغییر کرده است و من توصیه هایی در ولگردی مانند

Find a sports game. You know

یافتن یک بازی ورزشی دارم. شما

Talk and I I'm talking to American travelers usually so I say find some kids who are staying English?

Talk را می شناسید و من معمولاً با مسافران آمریکایی صحبت می کنم بنابراین می گویم چند بچه را پیدا کنید که انگلیسی می مانند؟

And and you know throw out some phrases at them

و شما می دانید که برخی از عبارات را به آنها پرتاب کنید

Just actually ask a dumb question

فقط در واقع یک سوال احمقانه بپرسید

You know oftentimes if you're an outsider you have an advantage over a local person because you can just say hey

شما اغلب می دانید اگر یک خارجی هستید نسبت به یک فرد محلی برتری دارید زیرا فقط می توانید بگویید هی

I'm from Argentina, and I'm hungry and it was a place to eat

من اهل آرژانتین هستم و من گرسنه هستم. و این مکانی برای غذا

you know and

خوردن بود و

People people love to share that information that not everybody some people especially in big cities like New York are gonna be in a hurry

مردم دوست دارند این اطلاعات را به اشتراک بگذارند که همه افراد به خصوص در شهرهای بزرگ مانند نیویورک عجله ندارند.

Oftentimes you can sort of use your foreignness as a pretext to talk to people and

و

No, there's not never a bad dumb question. You know dumb questions are always good because

نه، هرگز یک سوال احمقانه بد وجود ندارد. می‌دانید که سؤالات گنگ همیشه خوب هستند، زیرا

Yeah, I think most people like to help other people who are new to a place for the first time now there are

بله، من فکر می‌کنم اکثر مردم دوست دارند به افرادی که برای اولین بار در یک مکان تازه وارد هستند کمک کنند، اکنون

Social media options for meeting people - there's like um there's meetup groups. There's a

گزینه‌های رسانه‌های اجتماعی برای ملاقات با افراد وجود دارد - مانند گروه‌های ملاقات وجود دارد. یک

couchsurfing

کاناپه‌سرفینگ

there's

وجود دارد.

You know social apps you know you can you can get on. I mean there's dating apps

برنامه‌های اجتماعی را می‌شناسید که می‌دانید می‌توانید از آن استفاده کنید. منظورم این است که برنامه‌های دوستیابی وجود دارد،

Sometimes this may be the wrong impression if you're just gonna randomly want to randomly meet people

گاهی اوقات ممکن است تصور اشتباهی باشد اگر بخواهید به‌طور تصادفی با مردم ملاقات کنید،

But there's there's equivalents of that

اما معادل‌هایی از آن وجود دارد،

I mean you can even get on

منظورم این است که حتی می‌توانید

Your facebook or twitter feed and say hey does anybody have any friends in Boston. You know ray I?

به فید فیس‌بوک یا توییتر خود بروید و بگویید سلام آیا کسی دوستی دارد. در بوستون میدونی ری من؟

would I

آیا من

Would encourage everybody not to be too dependent on that you know cuz you can meet a lot of people just by reaching out through

همه را تشویق می‌کنم که خیلی به آن وابسته نباشند که می‌دانید، زیرا می‌توانید افراد زیادی را فقط از طریق

Social media and using various apps, but just there's something about the I'm hungry

رسانه‌های اجتماعی و استفاده از برنامه‌های مختلف ملاقات کنید، اما فقط چیزی در مورد من گرسنه‌ام

Where as a place to eat or that looks like a fun soccer game? Do you need a goalkeeper you know?

کجا به عنوان مکانی برای غذا خوردن وجود دارد. یا به نظر یک بازی سرگرم کننده فوتبال است؟ آیا به دروازه بانی که می شناسید نیاز دارید؟

those simple person-to-person

آن تعاملات ساده فرد به فرد

Interactions are special. Yeah, so don't be afraid to ask a silly question

خاص هستند. بله، پس از پرسیدن یک سوال احمقانه نترسید.

I also found that nowadays a lot of people

من همچنین متوجه شدم که امروزه بسیاری از افراد

go through social media to meet people in person for example I

از طریق رسانه های اجتماعی برای ملاقات حضوری با افراد مراجعه می کنند، به عنوان مثال من

joined a rock climbing gym in Kansas City to make some new friends because I'm kind of new here and

به یک باشگاه صخره نوردی در کانزاس سیتی پیوستم تا دوستان جدیدی پیدا کنم، زیرا من در

there's a Facebook group associated with rock climbing in Kansas City and

اینجا یک گروه جدید در فیس بوک وجود دارد که در ارتباط با صخره نوردی در کانزاس سیتی است و

People post there if they want climbing partners

مردم اگر شرکای کوهنوردی می خواهند در آنجا پست می گذارند

But you could just walk up to someone in the gym and say hey do you want to be my climbing partner?

اما شما می توانید فقط به سراغ شخصی در باشگاه بروید و بگویید هی می خواهید شریک کوهنوردی من باشید؟

But people don't do that as much it's like you're supposed to ask

اما مردم آنقدر این کار را انجام نمی‌دهند، مثل این است که شما باید ابتدا از

Through the social media first and then meet in real life

طریق رسانه‌های اجتماعی بپرسید و سپس در زندگی واقعی ملاقات کنید،

So I feel like some social dynamics are changing not that you can't just walk up to people and ask

بنابراین احساس می‌کنم برخی از پویایی‌های اجتماعی در حال تغییر هستند نه این که نمی‌توانید فقط به سراغ مردم بروید و بپرسید.

But I think it's worth a look you know search for if there's groups of interest or locations

اما فکر می‌کنم اگر گروه‌های مورد علاقه یا مکان‌هایی وجود داشته باشد، ارزش یک

You know that you can kind of link up with people first, and you know you'll hit the ground running

Yeah, well again. It's there's no dumb questions. You know the worst thing a person could say is no or I already have one

نگاه را دارد. این هیچ سوال احمقانه ای وجود ندارد. شما می دانید بدترین چیزی که یک شخص می تواند بگوید این است که نه یا من قبلاً یک

Right and and even sometimes people are sort of attracted

حق دارم و حتی گاهی اوقات مردم به نوعی جذب

I think people use the social media route because they think that's what the rules are right

می شوند، فکر می کنم مردم از مسیر رسانه های اجتماعی استفاده می کنند زیرا فکر می کنند این همان چیزی است که قوانین درست است.

I think once you have somebody with a big smile who's asking dumb questions

یک لبخند بزرگ که سؤالات احمقانه ای می پرسد

And inviting people to be their climbing partner or whatever the equivalent of that is in a different situation

و از مردم دعوت می کند تا شریک صعود آنها باشند یا چیزی معادل آن در موقعیت متفاوتی قرار دارد

Then they relax a little bit

سپس کمی آرام می گیرند

And they're open to it and again some people might not be interested in that but some people will

و به آن باز می شوند و دوباره ممکن است برخی افراد به آن علاقه نداشته باشند. برخی از مردم این کار را انجام خواهند داد

And even if you don't get a climbing partner then you'll you'll sort of have

و حتی اگر شما یک شریک کوهنوردی پیدا نکنید، به نوعی یک نفر را خواهید داشت

Somebody that you recognize and somebody who will look at you and think oh

که شما را می شناسید و کسی را خواهید داشت که به شما نگاه می کند و فکر می کند

There's that friendly person who smiles a lot and asks me that dumb question. I'm gonna go talk to them so

آه، آن شخص صمیمی است که خیلی لبخند می زند و از من می پرسد که سوال احمقانه من می خواهم با آنها صحبت کنم،

It's just like building those social networks in real life. Which is an under

بنابراین درست مانند ساختن آن شبکه های اجتماعی در زندگی واقعی است.

Practiced thing these days well. It's the most meaningful part of travel

چیزی که این روزها به خوبی انجام نشده است. این معنی‌دارترین بخش سفر است،

I think I mean I I love going to see museums and monuments and all that and taking pretty pictures

فکر می‌کنم منظورم این است که من عاشق رفتن به دیدن موزه‌ها و بناهای تاریخی و همه این‌ها و گرفتن عکس‌های زیبا

But what I really remember is the people that I get to talk to in the conversations?

هستم، اما چیزی که واقعاً به یاد می‌آورم افرادی هستند که در مکالمات با آنها صحبت می‌کنم؟

And I think you're missing a lot, I mean I'm preaching to the choir here, but

و من فکر می کنم شما خیلی چیزها را از دست داده اید، منظورم این است که من در اینجا برای گروه کر موعظه می کنم، اما

You're missing a lot of you

شما خیلی از شما را از دست

Don't go out of your way and ask some silly questions and start some conversations, right

ندهید، دست از سر راه خود بردارید و چند سوال احمقانه بپرسید و صحبت هایی را شروع کنید، درست است.

Yeah, for sure for sure and it's a good like I'm an introvert by nature, and so travel forces me to talk to people

مطمئناً و این خوب است که من ذاتاً درونگرا هستم، بنابراین سفر

sometimes just because I'm

مجبورم می کند گاهی اوقات با مردم صحبت کنم فقط به این دلیل که

lost or bored or lonely you know but

گم شده یا بی حوصله یا تنها هستم، می دانید

But yeah, I know he gets me out of my shell and forces me to be social in a way

اما بله، می دانم که او مرا بیرون می کند. از پوسته من و مجبورم می کند به گونه ای اجتماعی باشم

That's really good for me. I think so you travel to

که واقعا برای من خوب است. من فکر می کنم پس شما به

Non-english speaking places how important is it to learn the language before you go?

مکان های غیر انگلیسی زبان سفر می کنید چقدر مهم است که قبل از رفتن زبان یاد بگیرید؟

as

به عنوان

a courtesy learning phrases of the language is useful

یک حسن نیت، یادگیری عبارات زبان مفید است

You can literally go to places and know nothing of language and do fine

شما می توانید به معنای واقعی کلمه به مکان ها بروید و هیچ چیزی از زبان ندانید و خوب انجام دهید

Is that because people speak English generally or mm-hmm okay?

آیا این به این دلیل است که مردم به طور کلی انگلیسی صحبت می کنند یا mm-hmm خوب است؟

Yeah

بله،

I mean we're privileged as Americans or those of us in the Anglosphere

منظورم این است که ما به عنوان آمریکایی ها یا کسانی از ما در آنگلوسفر ممتاز هستیم

Having it as a first language is really useful because it's the world's second language right now

داشتن آن به عنوان زبان اول واقعاً مفید است زیرا در حال حاضر این زبان دوم جهان است

and so

و

But you know almost anywhere you go. There's so many people traveling with no phrases beyond hello, and thank you

بنابراین شما تقریباً هر کجا که بروید می دانید. افراد زیادی هستند که بدون عباراتی فراتر از سلام سفر می کنند، و از شما متشکرم

That if you commit yourself to learning

که اگر خود را متعهد به یادگیری

50 words of Thai you know more

50 کلمه تایلندی کنید،

10 phrases in Portuguese or whatever then suddenly people are gonna. Help you with English

10 عبارت بیشتر به زبان پرتغالی یا هر چیز دیگری را می دانید، ناگهان مردم می خواهند بدانند. بدون در نظر گرفتن زبان انگلیسی به شما کمک می کند

Regardless, but if you sort of demonstrate that you can say you know. Where is the bathroom in a really horrible?

، اما اگر به نوعی نشان دهید که می توانید بگویید که می دانید. حمام کجاست واقعاً وحشتناک؟

accent then you'll say it in this sort of adorably five-year-old way and

لهجه پس از آن شما آن را به این روش پنج ساله حیرت انگیز می گویید

And it'll charm people

و مردم را مجذوب خود

I mean this place is like France for example where I teach a class a writing class every summer

می کند، منظورم این است که این مکان مانند فرانسه است، برای مثال، جایی که من هر تابستان به کلاسی کلاس نویسندگی تدریس می

And I always tell my students to learn the pleasantries because France is a more formal culture. There's this

کنم و همیشه به دانش آموزانم می گویم برای یادگیری چیزهای خوشایند زیرا فرانسه فرهنگ رسمی تری است. فرانسوی‌ها به این

Reputation that French people have for being rude, but it's actually the opposite the Americans are the rude ones. They're too informal

شهرت دارند که بی‌ادب هستند، اما در واقع برعکس آمریکایی‌ها بی‌ادب هستند. آنها بیش از حد غیر رسمی

They're not saying hello to the proprietors. They're not

هستند آنها به مالکان سلام نمی کنند. آنها

Giving the proper greetings, and so you you master those

به درستی احوالپرسی نمی کنند، و بنابراین شما بر آن

10 to 20 phrases of French that can establish you as a polite

10 تا 20 عبارت فرانسوی تسلط دارید که می تواند شما را به عنوان یک فرد

You know you just say really horrible bones, ooh

Masu and they will one know that you're trying to be polite and know to know that you're horrible at French

مؤدب معرفی کند. مودب باشید و بدانید که در زبان فرانسه وحشتناک هستید

And and they'll help you out you know that you basically

و آنها به شما کمک خواهند کرد بدانید که شما اساساً

Established your goodwill and so language works at several levels, and one is direct communication

حسن نیت خود را ایجاد کرده اید و بنابراین زبان در چندین سطح کار می کند، و یکی ارتباط مستقیم است،

But also is just an expression that you're not a privileged

اما همچنین فقط بیانی است که شما من یک آمریکایی ممتاز نیستم

American who is just swaggering through on the fact that people should speak English, but that you're making an effort

که فقط به این واقعیت دست بزند که مردم باید انگلیسی صحبت کنند.

Yeah, I find that a lot of my English learners really want to have perfect English they want to have excellent

Fluency before they ever travel outside their countries and that's admirable

تسلط قبل از سفر به خارج از کشورشان و این تحسین برانگیز است

But then like you're waiting for this moment that never comes because first of all what is perfect fluency

اما مثل اینکه شما منتظر این لحظه هستید که هرگز نمی آید زیرا اول از همه آنچه تسلط کامل است

I mean native English speakers don't have perfect fluency

منظورم این است که انگلیسی زبانان بومی تسلط کامل

so I guess I'm just kind of making an observation that I

ندارند بنابراین حدس می زنم من فقط نوع از مشاهده این نکته که من

Try to encourage people to just take what you have and go with it, and you know you'll learn as you go, right

سعی می کنم مردم را تشویق کنم که فقط آنچه را که دارید بردارند و با آن حرکت کنند، و شما می دانید که در حین رفتن یاد خواهید گرفت، درست است،

Yeah for sure and and again be fearless be willing to make mistakes

بله، مطمئنا و دوباره نترس و مایل به اشتباه باشید

And even you get a lot of interesting perspective on your own language as you make mistakes another one right?

و حتی شما می توانید دیدگاه جالب زیادی در مورد زبان خود دارید زیرا اشتباه می کنید یکی دیگر درست است؟

And I don't think anybody should wait until they get perfect right you know I taught English

و من فکر نمی‌کنم کسی منتظر بماند تا کامل شود، درست می‌دانی که من مدتی

conversation English in in Korea for a while and

مکالمه انگلیسی را در کره در کره تدریس کردم و

One thing I learned is that?

یک چیزی که یاد گرفتم این است؟

You know the the Yuliya in Korean the the letter is that contains L. And R, and and we just use our mouth differently

می دانید یولیا در کره ای حرفی است که حاوی L. و R است، و ما فقط از دهانمان به طور متفاوت استفاده می

When we say an L our tongue goes up and when we say an R

کنیم وقتی یک L می گوییم زبانمان بالا می رود و وقتی یک R می گوییم یک جورهایی پیچ می خورد

It sort of curls back

And so just knowing and I'm just using it like

و بنابراین فقط می دانستیم. و من فقط از آن استفاده می‌کنم مثل

This is a Korean traveler knowing that sometimes you're messing up your ELLs

این یک مسافر کره‌ای است که می‌داند گاهی اوقات شما ELLهای خود را به هم می‌زنید

And your R's you just sort of knowing that that's you're getting your tongue in shape. You know you're doing your exercises

و R خود را به نوعی می‌دانید که با این کار زبان خود را به شکلی در می‌آورید. می دانید که تمرینات خود را انجام می دهید و به آن

Thinking about that. You know how did your students say your name?

فکر می کنید. میدونی شاگردات چطوری اسمت رو میگفتن؟

I mean your name is like ours and ELLs and you know it must have been difficult anyway

منظورم این است که نام شما مانند اسم ما و ELL است و می دانید که به هر حال باید سخت باشد

Yeah in Korean literally if you use the Hangul letters it slow to cool

What that's a great? That's a great example? You know I could start the lesson with my name

. این یک مثال عالی است؟ می‌دانی که می‌توانم درس را با نامم شروع

And and and again, I don't think there's a need to be self-conscious

کنم و و دوباره، فکر نمی‌کنم

for example if you're Korean because that's just something your your your your mouth is used to forming Korean word but

برای مثال اگر کره‌ای هستید نیازی به خودآگاهی داشته باشید، زیرا این چیزی است که دهان شما به تشکیل کلمه کره‌ای عادت کرده است.

So what I'm saying basically whatever language you speak

اما آنچه که من می گویم اساساً به هر زبانی که شما صحبت

You know French people drop the H on all their words whereas we pronounce the H

می کنید، می دانید که فرانسوی ها حرف H را روی همه کلمات خود می زنند در حالی که ما H را تلفظ می کنیم،

Just just be aware as you're making mistakes

فقط حواستان باشد که اشتباه

Be aware that that's happening

می کنید آگاه باشید که این اتفاق می افتد

And then you can sort of exercise your mouth muscles and and sort of have an intelligent approach to your mistakes as you

و سپس می توانید نوعی ورزش کنید. ماهیچه های دهان شما و به نوعی رویکردی هوشمندانه به اشتباهات خود دارند، همانطور که

as you gloriously and enthusiastically

شما با شکوه و اشتیاق

Make mistakes in another language. I love that. I love that. Yeah mistakes are the starting point of learning

به زبان دیگری اشتباه می کنید. من آن را دوست دارم. من آن را دوست دارم. بله اشتباهات نقطه شروع یادگیری هستند

So I want to ask you. What are you doing in New York and what's going on with your new book with souvenir?

بنابراین می خواهم از شما بپرسم. در نیویورک چه می‌کنید و درباره کتاب جدیدتان با سوغات چه خبر است؟

Tell us a little bit about that and when is it coming out exactly and yeah tell us

کمی در مورد آن به ما بگویید و دقیقا چه زمانی منتشر می شود و بله، به ما بگویید

Well, I'm in New York because I New York is one of my favorite cities um

خوب، من در نیویورک هستم زیرا نیویورک یکی از شهرهای مورد علاقه من است،

I have a lot of colleagues and a lot of friends here

ام من همکاران و دوستان زیادی در اینجا دارم

and

و

So I try to spend as much time in New York as I can I have a friend who's out of the country

بنابراین سعی می‌کنم تا جایی که می‌توانم زمان بیشتری را در نیویورک بگذرانم، دوستی دارم که خارج از کشور است،

So I'm staying in his apartment for a while

بنابراین مدتی در آپارتمان او می‌مانم

and it just gives me a chance to see old friends to meet to meet editors and

و این فقط به من فرصتی می‌دهد تا دوستان قدیمی را ببینم تا با سردبیران ملاقات کنم. و

and colleagues

و همکاران

and just enjoy the metropolis for a while because

و فقط برای مدتی از کلان شهر لذت ببرید زیرا

In Kansas where I'm often based. I think the closest town has like 300 people or something so

در کانزاس جایی که من اغلب مستقر هستم. من فکر می کنم نزدیک ترین شهر حدود 300 نفر یا چیزی شبیه به این است

When you have 3 million people in a single borough?

وقتی شما 3 میلیون نفر در یک منطقه دارید؟

It's just nice to be in a dynamic dynamic city and I do this a lot you know um

خیلی خوب است که در یک شهر پویا و پویا باشید و من این کار را زیاد انجام می‌دهم، می‌دانید اوم

I'll have a little sojourn in New York, or I'll spend a few months in the winter in

، کمی اقامت در نیویورک خواهم داشت، یا چند ماه در زمستان را در

southern Africa or Argentina or something again

جنوب آفریقا یا آرژانتین سپری خواهم کرد یا

It's that sort of that digital nomad

دوباره. آن نوع از آن اصل عشایر دیجیتالی

Principle that I'm not spending anymore that much more money than I would be spending in the United States

که من دیگر خیلی بیشتر از پولی که در ایالات متحده

But I'm spending it in a unique place, so that's what that explains my time in New York

خرج می کنم خرج نمی کنم، اما من آن را در مکانی منحصر به فرد خرج می کنم، بنابراین این چیزی است که زمان من در نیویورک را توضیح می دهد.

I just haven't a nice opportunity to house it for a friend and

فرصت خوبی برای خانه کردن آن برای یک دوست

I'm enjoying this this wonderful city

ندارم و من از این شهر شگفت انگیز لذت می برم،

As for the book it comes out. I'm not sure when this interview will air, but it comes out the second week of March

در مورد کتابی که منتشر شده است. من مطمئن نیستم که این مصاحبه چه زمانی پخش می شود، اما هفته دوم مارس

The same time yeah, okay, yeah, this is my book debut interview so alright. It's called souvenir, and it's it's um

منتشر می شود. به آن سوغات می گویند، و آن را

You know vagabonding is a very broad travel philosophy with a lot of advice whereas souvenir is

um می دانید

Literally about souvenirs. It's sort of a deep dive into ooh this phenomenon sort of the

. این یک نوع شیرجه عمیق به این پدیده است به نوعی

Historical and psychological phenomenon of why we collect these things as we travel and as I wrote the book

پدیده تاریخی و روانشناختی که چرا ما این چیزها را هنگام سفر جمع آوری می کنیم و همانطور که کتاب را نوشتم

It was really interesting because I think there's something very

واقعاً جالب بود زیرا فکر می کنم چیزی بسیار

Connected to our core sense of self about connected collecting souvenirs because we're traveling through countries where we can't stay very long

به حس اصلی ما در مورد خود مرتبط است. در حال سفر به کشورهایی هستیم که نمی توانیم مدت زیادی در

We don't belong to these countries, so we take a little piece. You know we take a little either

آنها بمانیم. می‌دانی که ما کمی

we pick up a rock or off the ground or we save the bottle of soju that we drank at that wonderful party or

می‌کشیم یا سنگی را برمی‌داریم یا از زمین پایین می‌آوریم یا بطری سوجوی را که در آن مهمانی فوق‌العاده نوشیده‌ایم ذخیره

we go to a gift shop, and we buy a little Eiffel Tower keychain or a

می‌کنیم یا به یک فروشگاه هدیه می‌رویم و یک جاکلیدی کوچک برج ایفل یا یک تی.

t-shirt that says Rio de Janeiro and

پیراهنی که می گوید ریودوژانیرو و

These become parts of our lives

اینها به بخشی از زندگی

And they become little symbols of our memories and our ways of being in the world and so by the time

ما تبدیل می شوند و نمادهای کوچکی از خاطرات ما و شیوه زندگی ما در جهان می شوند و بنابراین

I was done writing the book. I realized that souvenirs are end up whether we intend to are not becoming deeply meaningful

زمانی که نوشتن کتاب تمام شد. متوجه شدم که سوغاتی‌ها در نهایت به پایان می‌رسند، چه قصد داشته باشیم، به

Symbols and metaphors for how we interact with the world

نمادها و استعاره‌هایی عمیقاً معنادار برای نحوه تعامل ما با جهان

And how we collect them changes over time and so it's really interesting so again. It's it's not like a sequel to vagabonding

و نحوه جمع‌آوری آن‌ها در طول زمان تغییر می‌کنند و بنابراین دوباره واقعاً جالب است. این مانند دنباله‌ای برای

It's not a direct

ولگردی نیست،

Book of travel advice, but it's a deep meditation and I think

کتاب مستقیم توصیه‌های سفر نیست، اما یک مراقبه عمیق است و

One that is a lot of fun and worth considering how?

فکر می‌کنم کتابی که بسیار سرگرم‌کننده است و ارزش بررسی کردن را دارد؟

Some of the most interesting stories we tell about our lives. We don't tell with our mouths

برخی از جالب ترین داستان هایی که درباره زندگی خود می گوییم.

Objects that we surround ourselves when me when we come home

وقتی به خانه می‌آییم، با دهان به اشیایی نمی‌گوییم که وقتی به خانه می‌آییم، خود را احاطه می‌کنیم

Yeah, so I have a launch party here on March 26th at quinny's in New York. Yeah, and

، بله، بنابراین من در 26 مارس اینجا در کوینی در نیویورک یک جشن راه اندازی دارم. بله،

Don't have a big book to her plan, but I'm really proud of the book and happy to have it out in the world

و کتاب بزرگی در برنامه او نیست، اما من واقعاً به این کتاب افتخار می کنم و خوشحالم که آن را در جهان منتشر کرده ام،

That's exciting. Do you personally buy a lot of souvenirs?

این هیجان انگیز است. آیا شما شخصاً سوغاتی زیادی می خرید؟

Well, that's something I had to consider when I was writing the book because I felt like I didn't and there's a lot of

خوب، این چیزی است که هنگام نوشتن کتاب باید در نظر می گرفتم زیرا احساس می کردم این کار را نکردم و بسیاری از

You know different iterations of souvenirs because there's like heirlooms and mementos and

شما تکرارهای مختلف سوغاتی را می شناسید زیرا مانند میراث و یادگاری و

keepsakes and

یادگاری و

Other things that are like souvenirs without quite being souvenirs

چیزهای دیگر مانند سوغاتی هستند بدون هیچ چیز سوغاتی بودن

You know like I have I have Mardi Gras beads from from 2005 which was like the last Mardi Gras before Hurricane Katrina

می دانید که من دارم مهره های ماردی گراس از سال 2005 دارم که مانند آخرین ماردی گراس قبل از طوفان کاترینا بود

And I didn't really think of it as a souvenir, but now it's this little symbol of this interesting time in my life

و من واقعاً آن را به عنوان یک سوغات فکر نمی کردم، اما اکنون این نماد کوچک این زمان جالب در من است. زندگی

and I have a my

و من یک

Grandfather's Zippo lighter, and I never knew him he died long before I was born and so this is this little symbol of

فندک Zippo پدربزرگم دارم، و هرگز نمی دانستم که او خیلی قبل از تولد من مرده است و بنابراین این نماد کوچکی است از اینکه

You know my family history

شما تاریخچه خانواده من را می دانید

And that that's mixed in with like these

و این که با این

Masks I read about this in the book that these masks that I bought as I was traveling through Asia

ماسک هایی که در این مورد خواندم مخلوط شده است. کتابی که این ماسک ها را که در سفر به آسیا

And the more I bought the masks the more I realized that I wasn't really sure why I was buying the masks

خریدم و هر چه بیشتر ماسک ها را خریدم بیشتر متوجه شدم که واقعاً مطمئن نبودم که چرا ماسک ها را می خریدم

and so I talk about that in the book about how our taste in souvenirs change, and I think

و بنابراین در این کتاب در مورد سلیقه ما صحبت می کنم. در سوغات تغییر است، و من فکر می کنم

And this is actually borne out by researchers is that new travelers buy more souvenirs than experienced travelers

و این در واقع توسط محققان تایید شده است این است که مسافران جدید بیشتر از مسافران با تجربه سوغاتی می خرند،

Whereas

در حالی که

Experienced travelers are more likely

مسافران باتجربه از نظر آماری احتمال بیشتری دارند

Statistically to take those pieces of the rock souvenirs that to pick up to keep a ticket stub

که آن تکه های سوغاتی سنگ را ببرند که برای نگه داشتن یک بلیت خرد

or take a seashell or or to keep that t-shirt they wore when they were you know in the Samba parade or whatever and

یا بردارند. صدف دریایی یا یا برای نگه داشتن آن تی شرتی که در زمان حضورشان پوشیده بودند، در رژه سامبا یا هر چیز دیگری می‌دانید و

So I have this mix I have in my house gift shop souvenirs. I have little soaps from hotels

بنابراین من این ترکیب را دارم که در خانه‌ام سوغاتی‌های فروشگاه هدیه دارم. من صابون های کوچکی از هتل ها

That were part of a meaningful trip. I have my Kansas City Royals baseball

دارم که بخشی از یک سفر معنادار بود. من سوغاتی بیسبال کانزاس سیتی رویالز دارم

Souvenirs. They're more like keepsakes

. آنها بیشتر شبیه به یادگاری هستند

But again they have a also this story, yeah

اما باز هم این داستان را دارند، بله

It's sentimental stuff. It's absolutely not necessarily expensive like the things you just listed are pretty much free

این چیزهای احساسی است. لزوماً گران نیست، مانند چیزهایی که لیست کردید تقریباً رایگان هستند،

But it has some sentiments, but I'm just imagining your house is covered in

اما احساساتی دارد، اما من فقط تصور می کنم خانه شما با

Souvenirs and sentimental items and do you feel like when you go home?

سوغاتی و اقلام احساسی پوشیده شده است و آیا وقتی به خانه می روید احساس می کنید؟

Do you I mean you have your home as kind of a place where you?

آیا منظورم این است که شما خانه خود را به نوعی مکانی دارید که در آن هستید؟

Obviously where you rest and you?

واضح است که شما کجا استراحت می کنید و شما؟

you can just yeah do laundry repack, but like is that also where you kind of collect all these things as a

شما فقط می توانید آره لباس های شسته شده را دوباره بسته بندی کنید، اما همین جاست که همه این چیزها را به عنوان خاطره ای از سفرهایتان جمع آوری می

memory of your travels

کنید

Yeah, and I don't want to overemphasize

، بله، و من نمی خواهم مانند سوغاتی ها بیش از حد تأکید

like

Souvenirs themselves because my souvenirs are mixed in with books and and and furniture

کنم زیرا سوغاتی های من با کتاب ها مخلوط شده اند و و مبلمان

and I'm like I said keepsakes and kitchen utensils and stuff and

و من مثل این هستم که گفتم یادگاری و ظروف آشپزخانه و چیزهای دیگر و

So it's not like you walk into my house, and you see 500 souvenirs dominating the landscape

بنابراین اینطور نیست که وارد خانه من شوید و 500 سوغاتی را ببینید که بر مناظر مسلط هستند

But I mean you use souvenirs to remember your travels in the same way you use keepsakes to remember family members or friends or something?

اما منظورم این است که شما از سوغاتی استفاده می کنید تا سفرهای خود را به همان شکلی که استفاده می کنید به یاد بیاورید. یادگاری برای به یاد آوردن اعضای خانواده یا دوستان یا چیزی؟

and so

و

Absolutely actually I have a big bookcase my office has is just a whole wall as books because I when I got my house

بنابراین در واقع من یک قفسه کتاب بزرگ دارم که دفترم فقط یک دیوار کامل به عنوان کتاب است، زیرا وقتی خانه ام را

In Kansas after years of travel, I wanted to have a wall of books and so

در کانزاس پس از سال ها سفر به دست آوردم، می خواستم دیواری از کتاب داشته باشم و بنابراین

Those are interesting evidence relationship with them because some of them I read and some of them

اینها شواهد جالبی برای ارتباط با آنها هستند. چون برخی از آنها را خوانده ام و برخی

I haven't and now I have too many books

را نخوانده ام و اکنون کتاب های زیادی دارم،

They don't even fit on the Shelf anymore

آنها دیگر حتی در قفسه جا نمی شوند

And so it's like these objects are sort of in

و بنابراین مانند این است که این اشیاء به نوعی

conversation with each other

با یکدیگر در حال گفتگو

With each other and it's sort of this shorthand that only I can understand like a guest can come in and say well this is

با یکدیگر هستند و این یه جورایی از این کوتاه نویسی که فقط من میتونم بفهمم مثل یه مهمون میتونم بیام داخل و بگم خوب این

An interesting mask where is it from or why is there a boat propeller hanging on your wall?

یک ماسک جالب از کجاست یا چرا پروانه قایق به دیوار شما آویزان است؟

Or what's this picture right?

یا این عکس چیست؟

and so I intuitively

و بنابراین من به طور

know all these things though that boat propeller is when I went down the mekong in Laos, and and this mask is is a

شهودی همه این چیزها را می دانم، اگرچه پروانه قایق زمانی است که من از مکونگ در لائوس پایین رفتم، و این ماسک

You know a dance mask from Korea

یک ماسک رقص از کره است

And I got it at the market at this specific market and and so it's interesting

و من آن را در بازار در این بازار خاص دریافت کردم و غیره جالب

I think one take home if you read my book is that suddenly you'll realize how?

است فکر می کنم اگر کتاب من را بخوانید ناگهان متوجه می شوید که چگونه؟

Without even realizing it your youth most of us surround ourselves with these objects that remind us of the mean of life

حتی بدون اینکه بدانیم در دوران جوانی شما بیشتر ما خود را با این اشیایی احاطه کرده ایم که ما را به یاد معنای زندگی می اندازد

And I think a lot of people like I didn't really consider myself a big souvenir collector before I wrote the book

و فکر می کنم بسیاری از افراد مانند من قبل از نوشتن کتاب خود را یک کلکسیونر بزرگ سوغات نمی دانستند

But as I wrote the book. I realized that in a very subtle way

اما همانطور که من نوشتم کتاب. من متوجه شدم که به شیوه ای بسیار ظریف

I have always used souvenirs and objects to sort of ground myself in in a kind of sense of self so

همیشه از سوغاتی ها و اشیاء استفاده کرده ام تا خود را به نوعی احساس خودم کنم،

It was it was a fun book to write. Yeah. I can't wait to read it

بنابراین نوشتن کتاب سرگرم کننده ای بود. آره من نمی توانم منتظر بمانم تا آن را

I am super excited for that book to come out

بخوانم، بسیار هیجان زده هستم که آن کتاب منتشر شود

And it sounds like there's a lot of yeah a lot of deepness in there. I'm excited

و به نظر می رسد که بله، عمق زیادی در آنجا وجود دارد. من هیجان زده هستم

March 8th

8 مارس

Awesome well where can people find it in bookstores on Amazon or on your website or?

بسیار عالی است که مردم کجا می توانند آن را در کتابفروشی های آمازون یا در وب سایت شما پیدا کنند؟

They can find it on my website which is Rolf Potts calm

آنها می توانند آن را در وب سایت من پیدا کنند که Rolf Potts آرام

Or. Just you know Rolf Potts souvenir you can go to Amazon or other online retailers

یا است. فقط می دانید سوغاتی Rolf Potts می توانید به آمازون یا سایر خرده فروشان آنلاین بروید.

Big book stores will probably have it it's part of the object lesson series not all bookstores carry the object lesson series

You can order it through any bookstore, but probably the most dependable

You know not to shill Amazon too much, but I live in the middle of nowhere

شما می‌دانید که نباید زیاد آمازون را مورد انتقاد قرار دهید، اما من در میان ناکجاآباد زندگی می‌کنم

and there's no bookstores, so I end up getting a lot of books and

و هیچ کتابفروشی وجود ندارد، بنابراین در نهایت کتاب‌های زیادی به دست می‌آورم

So that's a that's a dependable way to get the book. It's just to order it online

و این یک راه قابل اعتماد برای تهیه کتاب است. این فقط برای سفارش آنلاین

Perfect and if people want to find out more about you. Where should they go

Perfect است و اگر مردم می خواهند درباره شما اطلاعات بیشتری کسب کنند. کجا باید بروند

They can start at Rolf Potts calm. That's a collection

آنها می توانند با آرامش رولف پاتس شروع کنند. این مجموعه‌ای است

they can read a ton of my travel writing for free before they ever decide if they want to buy a

که آن‌ها می‌توانند قبل از اینکه تصمیم بگیرند که آیا می‌خواهند یک

Vagabonding or Marco Polo didn't go there one of my other books. Yeah, so links to my social media

Vagabonding بخرند یا مارکوپولو یکی از کتاب‌های دیگر من را آنجا نرفته است، به صورت رایگان تعداد زیادی از سفرنامه‌های من را بخوانند. بله، بنابراین پیوندهایی به رسانه های اجتماعی

You know at Rolf COTS at instagram at Rolf Potts at Twitter. I'm not really super prolific on either

من در Rolf COTS در اینستاگرام در Rolf Potts در توییتر می دانید. من واقعاً در هیچ کدام فوق العاده نیستم

There's a lot of Hawaii pictures up on Instagram right now

، در حال حاضر تعداد زیادی عکس از هاوایی در اینستاگرام

Yeah, and then then there's a contact form there

وجود دارد، بله، و سپس یک فرم تماس در آنجا وجود دارد

And I always try my best to answer emails of you know for people who send me earnest

و من همیشه تمام تلاشم را می کنم که به ایمیل های شما که می دانید برای افرادی که به من سؤالات جدی می فرستند پاسخ دهم.

enquiries and and greetings

و سلام،

So that's the starting point Rolf pass calm perfect well

پس این نقطه شروع است که رولف پاس آرام و کاملاً خوب است،

I'm so glad you responded to my message and that we could have this conversation. Thank you so much off you bet happy travels

بسیار خوشحالم که به پیام من پاسخ دادید و ما توانستیم این گفتگو را داشته باشیم. با تشکر فراوان از شما شرط می بندم که سفرهای خوبی داشته باشید