English Vocabulary - In the bedroom...

Hello. Welcome to my bedroom. It's not my bedroom. It's a whiteboard with words on it,

سلام. به اتاق خواب من خوش آمدید اتاق خواب من نیست این یک تخته وایت برد با کلمات روی آن است،

but I'm going to teach you about bedroom -- vocabulary that is. Stay tuned. Maybe I'll teach you

اما من در مورد اتاق خواب به شما آموزش می دهم -- واژگانی که اینطور است. گوش به زنگ باشید. شاید

some other bedroom vocabulary if you know what I mean. We're going to go on the innocent

اگر منظورم را بدانید واژگان اتاق خواب دیگری را به شما یاد بدهم. ما امروز قصد داریم به سمت بی گناه

side today, and I'm going to teach you about basic things in bedrooms. I know. I know.

برویم و من در مورد چیزهای اساسی در اتاق خواب به شما آموزش خواهم داد . میدانم. میدانم.

Okay. This is a bed. Do you sleep on a bed, or do

باشه. این یک تخت است. آیا روی تخت

you sleep on a futon? Did I speak Japanese? Hi, Japanese people in the house. Konnichiwa.

می خوابید یا روی فوتون می خوابید؟ آیا من ژاپنی صحبت کردم؟ سلام، ژاپنی ها در خانه هستند. کونیچیوا

O-genki desu ka? When you sleep, you usually sleep on a "futon". We have stolen your word.

او-گنکی دسو کا؟ وقتی می خوابید، معمولا روی «فوتن» می خوابید. ما حرف شما را دزدیده ایم.

We're so nice. And we use it for our own. "Futon" -- if you know or don't know -- is,

ما خیلی خوبیم و ما از آن برای خودمان استفاده می کنیم. "Futon" - اگر می دانید یا ندانید -

basically, a mattress that you put on the floor. It sounds kind of uncomfortable, but

اساساً تشکی است که روی زمین می گذارید. تا حدودی ناراحت کننده به نظر می رسد، اما

it's really, really good if you're really drunk, and there's never a fear of falling

اگر واقعا مست باشید واقعاً خوب است و هرگز ترسی از افتادن

out of the bed. You just kind of roll over and, boom, you're awake. It has some advantages

از رختخواب وجود ندارد. فقط یه جورایی غلت میزنی و، بوم، بیدار شدی. مزایا

and some disadvantages. So this is a picture of a bed. I am an artist. Remember this as

و معایبی دارد. بنابراین این یک عکس از یک تخت است. من یک هنرمند هستم. این را در حین گذراندن این موضوع به خاطر بسپارید

we go through this. The first very common thing that you will

. اولین چیز بسیار رایجی که

find in a bedroom is a pillow. "Pillow". A lot of people -- I don't know why -- have

در اتاق خواب می بینید بالش است. "بالش". بسیاری از مردم -- نمی دانم چرا --

never learned this word in English. I know it's not in a lot of textbooks. You don't

هرگز این کلمه را در انگلیسی یاد نگرفته اند. می دانم که در بسیاری از کتاب های درسی وجود ندارد.

open your textbook and go, "Wow, this is a pillow." You're more like, "This is a pen."

کتاب درسیت را باز نمی کنی و می گویی وای این بالش است. شما بیشتر شبیه "این یک خودکار است."

Thanks. I know that. So the first one is a pillow. A "pillow" is a soft or hard, squishy

با تشکر. من می دانم که. بنابراین اولین مورد یک بالش است. "بالش" یک چیز نرم یا سخت و لزج

thing that you put your head on -- not that head; this head. And to keep your pillow clean,

است که سر خود را روی آن می گذارید -- نه آن سر. این سر و برای تمیز نگه داشتن بالش،

you're going to put a pillow case on it. A "pillow case" is like a cover for the pillow.

یک روبالشی روی آن قرار دهید. "جای بالش" مانند پوششی برای بالش است.

You can take the pillow case off, and please wash it. You can have different kinds of pillows.

می توانید روبالشی را بردارید و لطفاً آن را بشویید. شما می توانید انواع مختلفی از بالش داشته باشید.

There're feather pillows. So what we do is we take a duck or a goose; we kill it; we

بالش های پر هست بنابراین کاری که می کنیم این است که یک اردک یا غاز می گیریم. ما آن را می کشیم؛

take all its feathers off; and we stick them in a pillow. Yeah. I don't think that's really

همه پرهایش را برمی داریم. و آنها را در یک بالش می چسبانیم. آره من فکر نمی کنم که واقعا

cool. Or you can just have a fluffy cotton pillow or another microfibre pillow. You have

جالب باشد. یا فقط می توانید یک بالش پنبه ای کرکی یا بالش میکروفیبر دیگری داشته باشید. شما

a pillow case. The next thing that is essential for a bed

یک جا بالشی دارید. چیز بعدی که برای تخت ضروری است

-- please -- are sheets. Now be careful with your pronunciation. You don't want to say

-- لطفا -- ملحفه است. حالا مراقب تلفظ خود باشید. شما نمی خواهید بگویید

"shits". That's the stuff that comes out of your bum. You want to say "sheets". When you

"آشکار". این چیزهایی است که از دلتنگی شما بیرون می آید. شما می خواهید بگویید "ورق". وقتی

say this, the "e's" are very long. So you're going to say "sheets". Usually, we have a

این را می گویید، "e" ها بسیار طولانی هستند. بنابراین شما می خواهید بگویید "ورق". معمولاً ما یک

top sheet and a fitted sheet. The fitted sheet just means it's the bottom sheet. They like

ورق بالا و یک ورق نصب شده داریم. ورق نصب شده فقط به این معنی است که ورق پایینی است. آنها دوست

to use fancy words like fitted sheet, top sheet -- just two sheets. And you know what?

دارند از کلمات فانتزی مانند ورق نصب شده، ورق بالا - فقط دو ورق استفاده کنند. میدونی چیه؟

You can use just two of these. Don't worry about it. The top sheet -- it goes on top.

شما می توانید فقط از دو مورد از این موارد استفاده کنید. نگرانش نباش ورق بالایی -- روی آن می رود.

And the fitted sheet goes on the bottom. It covers -- the main part of your bed here is

و ورق نصب شده در پایین می رود. آن را می پوشاند -- بخش اصلی تخت شما در اینجا

a mattress. The "mattress" is, like, a big fluffy thing that you get to relax on. And

یک تشک است. "تشک" یک چیز بزرگ کرکی است که می توانید روی آن استراحت کنید. و

the black part of my picture would be a bed frame. Let's write that down. It's important.

قسمت سیاه عکس من یک قاب تخت خواهد بود. بیایید آن را بنویسیم. آن مهم است.

So a "bed frame" is the support of the mattress. Pillow, pillow case, sheets, top and bottom

بنابراین "فریم تخت" تکیه گاه تشک است. بالش، روبالشی، ملحفه، بالا و پایین

or fitted sheets. Next: In Canada, or maybe in your country,

یا ملحفه های نصب شده. بعدی: در کانادا، یا شاید در کشور شما،

in the winter, it's cold. You want something to cover you. Sheets are very thin. They're

در زمستان، هوا سرد است. شما چیزی می خواهید که شما را بپوشاند. ورق ها بسیار نازک هستند. آنها

usually made of cotton. A "cover" or a "blanket", a "duvet" -- du-what? This word is a French

معمولاً از پنبه ساخته می شوند. یک "پوشش" یا "پتو"، یک "لحاف" -- دو-چی؟ این کلمه یک

word. So the way that we say it looks very different from the spelling. It looks like

کلمه فرانسوی است. بنابراین روشی که ما می گوییم با املا بسیار متفاوت به نظر می رسد. شبیه

"duvette". I think that maybe some people -- especially people in America -- would say,

"لحاف" است. من فکر می کنم که شاید برخی از مردم - به ویژه مردم آمریکا - بگویند:

"I got a new duvette cover. It's got some 'dubyas' on it." It's actually very important

"من یک روتختی جدید گرفتم. روی آن "دبیاس" وجود دارد. در واقع خیلی مهم

that you say this properly and you say "duvet". So it's like "du-vay".

است که این را به درستی بگویید و بگویید «لحاف». پس مثل «دو وای» است.

The next one is a comforter. "Comforter", "duvet", "blanket", "cover", and the last

بعدی یک تسلی دهنده است. "تسلی دهنده"، "لحاف"، "پتو"، "پوشش"، و آخرین

one, a "quilt" -- they're all the same. Don't tell people who like to design beds and fabrics

مورد، "لحاف" - همه آنها یکسان هستند. به افرادی که دوست دارند تخت و پارچه طراحی کنند، نگویید

that it's just something that keeps you warm. There are slight differences between a quilt,

که این فقط چیزی است که شما را گرم نگه می دارد. تفاوت های جزئی بین لحاف

a comforter, and a duvet, but you can discover that for yourself. You've got homework. Go

، روتختی و لحاف وجود دارد، اما می توانید آن را برای خودتان کشف کنید. تو تکلیف داری

to a store. Ask the people that work there to show you a quilt, a comforter, a duvet,

به یک فروشگاه بروید. از افرادی که در آنجا کار می کنند بخواهید یک لحاف، یک روتختی، یک لحاف،

a blanket, and a cover. You're practicing your English.

یک پتو و یک روپوش به شما نشان دهند. شما در حال تمرین انگلیسی خود هستید.

The next thing that you would have in your bedroom is furniture. "Furniture" is an uncountable

چیز بعدی که در اتاق خواب خود خواهید داشت مبلمان است. "مبلمان" یک اسم غیرقابل شمارش است

noun. "Furniture" includes a bed, a nightstand -- "Ronnie, what's a 'nightstand'?" Oh, "standing

. "مبلمان" شامل یک تخت خواب، یک پاتختی است -- "رونی، "کمیزی" چیست؟" اوه، "

up", "nighttime" -- what? No. A nightstand or -- maybe this makes more sense -- a bedside

ایستادن"، "شب" -- چی؟ نه. یک پاتختی یا - شاید این منطقی تر باشد - یک میز کنار تخت

table. Look at my picture. This thing right here is a "bedside table". It's beside your

. به عکس من نگاه کن این چیز در اینجا یک "میز کنار تخت" است. کنار

bed, and it's a table. I know. Sometimes English makes sense. "Nightstand" or "bedside table"

تخت شماست و یک میز است. میدانم. گاهی اوقات انگلیسی منطقی است. "پایتختی" یا "میز کنار تخت"

-- these are the same. Some people say "nightstand"; some people say "bedside table". Some people

-- اینها یکسان هستند. برخی از مردم می گویند "شب خوری"; بعضی ها می گویند میز کنار تخت. بعضی ها

just say "that thing beside the bed". But it is definitely a bedside table or nightstand.

فقط می گویند "آن چیز کنار تخت". اما قطعا میز کنار تخت یا میز خواب است.

Also, we have "dresser" or -- long way to say it -- "dresser drawers", or you can just

همچنین، ما "کمد" یا - راه طولانی برای گفتن آن - "کشوهای کمد" داریم، یا فقط می توانید

say "drawers". It's your choice. I naturally would say "dresser". I would say, "I'm going

بگویید "کشو". این انتخاب تو است. من به طور طبیعی می گویم "کمد". می‌گفتم: «

to put my clothes into the dresser." A "dresser" is a piece of furniture that you put your

لباس‌هایم را داخل کمد می‌کنم». "کمد " تکه ای از مبلمان است که شما لباس های خود را در آن قرار می دهید

clothes into -- clean clothes, people. Don't put your dirty socks in my dresser. So you're

-- لباس های تمیز، مردم. جوراب های کثیفت را در کمد من نگذار. بنابراین شما می‌خواهید

going to put your beautifully folded up underwear and socks into a dresser. Maybe above your

لباس‌های زیر و جوراب‌های خود را که به زیبایی تا شده‌اند را در یک کمد قرار دهید. شاید بالای

dresser you have a mirror. A "mirror" is something that you look at and you can see yourself

کمدتان یک آینه داشته باشید. "آینه" چیزی است که شما به آن نگاه می کنید و می توانید خود را ببینید

-- your reflection. You see yourself in the mirror. It's most common to have a mirror

-- بازتاب خود را. خودت را در آینه می بینی. داشتن آینه

in a bath -- bathroom. What? In the bedroom and the bathroom as well. People like to look

در حمام -- حمام بسیار رایج است. چی؟ در اتاق خواب و حمام نیز. مردم دوست دارند به

at themselves, make sure everything is in the right places.

خودشان نگاه کنند، مطمئن شوند که همه چیز در مکان های درست است.

This -- this contraption made by Satan is called an "alarm clock". You might just know

این - این ابزار ساخته شده توسط شیطان "ساعت زنگ دار" نامیده می شود. شاید

the word "alarm". That's okay. You can just say "alarm", but please, please, please, when

فقط کلمه "زنگ" را بدانید. اشکالی ندارد. شما فقط می توانید بگویید "زنگ"، اما لطفا، لطفا، لطفا، لطفا، هنگامی که

you say this word, do not say this word by mistake. "Alarm clock". You have to -- right

این کلمه را می گویید، این کلمه را به اشتباه نگویید. "ساعت زنگدار". شما باید --

there. If you say "alarm cock" -- "cock" means penis. Don't say "alarm cock". You want to

همانجا. اگر می گویید "خروس زنگ دار" - "خروس" به معنای آلت تناسلی است. نگویید "خروس زنگ دار". می خواهید

say "alarm clock". Alarm clock goes off when it's time for you to get out of bed, go to

بگویید "ساعت زنگ دار". زمانی که وقت آن است که شما از رختخواب بلند شوید، به سر

work, go to school. We have a magic button on the alarm clock. And this is call a "snooze button"

کار بروید، به مدرسه بروید، ساعت زنگ دار خاموش می شود. یک دکمه جادویی روی ساعت زنگ دار داریم. و این یک "دکمه تعویق"

or "snooze bar". A "snooze button" is magic. It gives you ten long, luscious

یا "نوار چرت زدن" نامیده می شود. "دکمه چرت زدن" جادویی است. این به شما ده دقیقه طولانی و دلپذیر

minutes of extra sleeping time. So if your alarm clock is set for 7:02, you hit the snooze,

زمان خواب اضافی می دهد. بنابراین اگر ساعت زنگ دار شما روی 7:02 تنظیم شده باشد، چرت

and it will give you ten minutes more sleep. You might hear people saying to their boss

را بزنید و ده دقیقه بیشتر بخوابید. ممکن است بشنوید که مردم به رئیس

-- the boss might say, "Why are you late?" "I hit the snooze. I -- I -- I -- I just hit

خود می گویند -- رئیس ممکن است بگوید "چرا دیر آمدی؟" چرت

the snooze five times. That's an hour, so I'm late." Good excuse. If you're late, just

زدم. بهانه خوب. اگر دیر کردید، فقط

say, "I hit the snooze." And they're, like, "Oh, yeah!" Okay? Danger button. Ten minutes

بگویید: «چرت زدم». و آنها مانند "آه، آره!" باشه؟ دکمه خطر. ده

of lovely sleep. If you watch a very popular TV show called

دقیقه خواب دلپذیر. اگر یک برنامه تلویزیونی بسیار پرطرفدار به نام

"Sex in the City" or any, I guess, TV show, women -- mostly, ladies in the house -- are

«سکس در شهر» یا هر برنامه تلویزیونی دیگری را تماشا کنید، حدس می‌زنم، زنان - عمدتاً خانم‌های داخل خانه

going to go on about a "walk-in closet". Normally, in houses, you're going to have a closet.

- به سراغ «کمد دیواری» می‌روند. به طور معمول، در خانه ها، شما یک کمد خواهید داشت.

A "closet" -- it's like a little room. There's a door. You open it, and inside is where we

یک "کمد" -- مانند یک اتاق کوچک است. یک در وجود دارد. شما آن را باز می کنید، و در داخل جایی است که

hang our clothes. These are clothes. If you're lucky enough to have a walk-in closet, it's

ما لباس هایمان را آویزان می کنیم. اینها لباس هستند. اگر به اندازه کافی خوش شانس باشید که یک کمد دیواری داشته باشید، این

like a whole other entity or a whole other room. A "walk-in closet" is, basically, a

مانند یک موجود دیگر یا یک اتاق کاملاً دیگر است. «کمد دیواری» اساساً یک

room. And it is really, really big, and there're lots of places to hang all of your clothes

اتاق است. و واقعاً بسیار بزرگ است و مکان‌های زیادی برای آویزان کردن همه لباس‌هایتان وجود دارد

that you never wear. So a "walk-in closet" just means a "very big closet". In my house,

که هرگز نمی‌پوشید. بنابراین "کمد دیواری" فقط به معنای "کمد بسیار بزرگ" است. در خانه

I have a closet. Don't open it, though. You never know what's going to come flying out.

ام کمد دارم. با این حال آن را باز نکنید. شما هرگز نمی دانید چه چیزی قرار است به بیرون پرواز کند.

Another word for "closet" is "cupboard", which is very strange. The pronunciation of this

کلمه دیگر کمد، کمد است که بسیار عجیب است. تلفظ این

word is very strange. We say "kub burd", "cupboard". It looks like "cup board". A long, long time

کلمه بسیار عجیب است. می گوییم «کوب برد»، «کمد». به نظر می رسد "تخته فنجان". خیلی وقت

ago, we would definitely have a cupboard in our kitchen. Now we have a cupboard in our

پیش، ما قطعا یک کمد در آشپزخانه خود داشتیم. حالا در اتاق خوابمان کمد داریم

bedroom. So a "closet" and a "cupboard" are the same. It's a place to put your clothes.

. پس «کمد» و «کمد» یکی هستند. جایی برای پوشیدن لباس هایتان است.

I hope you enjoyed the lesson. If you have questions about your bedroom, ask me. Bye.

امیدوارم از درس لذت برده باشید. اگر در مورد اتاق خواب خود سوالی دارید از من بپرسید. خدا حافظ.