14 English expressions about SLEEP

Hi, there. My name is Teacher Emma, and in today's lesson, I am going to teach you about

سلام. من معلم اِما هستم و در درس امروز قصد دارم در مورد عبارات خواب به شما آموزش دهم

sleep expressions. One of my favourite activities is sleeping, and so for me, these expressions

. یکی از فعالیت های مورد علاقه من خوابیدن است و بنابراین برای من این

are very important because I do so much sleeping. So I'm going to first teach you some expressions

عبارات بسیار مهم هستند زیرا من زیاد خواب می بینم. بنابراین من ابتدا به شما عباراتی را آموزش می‌دهم

that have to do with when you get a good night's sleep and you're happy in the morning, I'm

که مربوط به زمانی است که شما یک شب خوب می‌خوابید و در صبح خوشحال هستید، می‌خواهم

going to teach you some expressions for when you get a bad night's sleep and you wake up

عباراتی را برای زمانی که شب بد می‌خوابید و شما

looking like this, and then I'm going to teach you some common expressions that just have

به این شکل از خواب بیدار می شوید، و سپس من قصد دارم چند عبارات رایج را به شما آموزش دهم که

to do with sleep in general.

فقط با خواب به طور کلی مرتبط هستند.

So let's get started. The first expression I want to teach you is referring to a good

پس بیایید شروع کنیم. اولین عبارتی که می خواهم به شما یاد بدهم اشاره به

sleep, and it's when you are "out like a light". Okay? This is when you go to bed, and [snaps],

خواب خوب است و آن زمانی است که شما "مثل نور بیرون" هستید. باشه؟ این زمانی است که شما به رختخواب می روید، و

right away, you're asleep. It's very easy to fall asleep; you have no trouble falling

فوراً می خوابید. به خواب رفتن بسیار آسان است . برای به

asleep. As soon as you get into the bed, you fall asleep, that means you are "out like a light".

خواب رفتن مشکلی ندارید به محض اینکه وارد تخت می‌شوید ، به خواب می‌روید، یعنی «مثل نور بیرون هستید».

So let me give you an example. After I exercise, after I go to the gym, I'm very

بنابراین اجازه دهید برای شما مثالی بزنم. بعد از ورزش، بعد از رفتن به باشگاه، خیلی

tired. As soon as I get into my bed, I am out like a light Okay? Now, this expression,

خسته هستم. به محض اینکه به تختم می روم، مثل یک چراغ بیرون می مانم، خوب؟ حالا، این عبارت

you need to say the whole thing. It's an expression that you need to use the whole thing for.

، باید همه چیز را بگویید. این عبارتی است که باید از کل آن استفاده کنید.

Okay?

باشه؟

The next expression I want to teach you: "sleep like a log". I'm not the best artist, but

عبارت بعدی که میخواهم به شما یاد بدهم: « مثل چوب بخواب». من بهترین هنرمند نیستم، اما

this picture I've drawn. This is a log. So a log, if you can't really tell what this

این تصویری که کشیده ام. این یک سیاهه است. بنابراین یک سیاهه، اگر واقعا نمی توانید بگویید این

is, I guess it kind of looks like a battery, but actually this is part of a tree. So when

چیست، حدس می زنم که به نوعی شبیه یک باتری است، اما در واقع این بخشی از یک درخت است. بنابراین

you have a part of a tree, like you cut wood, you get something like this. This is what

وقتی قسمتی از درخت را دارید، مثلاً چوب را می برید، چیزی شبیه به این دریافت می کنید. این همان چیزی است که

we call a log. So if you sleep like a log, it means you sleep like this. Nothing can

ما به آن لاگ می گوییم. پس اگر مثل چوب بخوابید یعنی اینطوری می خوابید. هیچ چیز نمی تواند

wake you. You're so sleepy, you're fast asleep, nothing will wake you up. So it means you've

شما را بیدار کند. تو خیلی خواب آلود هستی، به شدت خوابیده ای، هیچ چیز بیدارت نمی کند. بنابراین به این معنی است که شما

had a good night sleep. Last night, I was so comfortable. I slept like a log. Okay?

خواب شبانه خوبی داشته اید. دیشب خیلی راحت بودم مثل چوبه خوابیدم باشه؟

The next expression I want to teach you: "sleep like a baby". So, "sleep like a baby" and

تعبیر بعدی که می خواهم به شما یاد بدهم: « مثل بچه بخواب». پس «مثل بچه بخواب» و

"sleep like a log" have the exact same meaning. It means you have a great night sleep. You

«مثل چوب بخواب» دقیقاً همین معنی را دارند. به این معنی است که خواب شبانه خوبی دارید.

have no trouble sleeping. Your sleep is perfect. So, I sleep like a baby every night. It means

برای خوابیدن مشکلی ندارید. خواب شما عالی است. بنابراین، من هر شب مانند یک کودک می خوابم. یعنی

I have a very peaceful sleep. This expression is kind of a little bit strange, though, because

خواب خیلی آرامی دارم. اگرچه این عبارت کمی عجیب است، زیرا

if you think about babies, I don't really think about them having great night sleeps.

اگر به نوزادان فکر می‌کنید، من واقعاً به این فکر نمی‌کنم که آنها خواب شبانه خوبی داشته باشند.

I usually think of babies crying all night long. But in this case, "sleep like a baby",

من معمولاً به بچه هایی فکر می کنم که تمام شب گریه می کنند. اما در این مورد «بچه بخواب»

it's a good thing.

چیز خوبی است.

Finally, the last good sleep expression I want to teach you is to "be a deep sleeper".

در نهایت، آخرین تعبیر خواب خوب که می خواهم به شما یاد بدهم این است که "عمیق خواب باشید".

If you are a deep sleeper, again, this means that you don't wake up during the night. You're

اگر خواب عمیقی دارید، باز هم به این معنی است که در طول شب از خواب بیدار نمی شوید.

very fast asleep. You're in a very deep sleep, which means you have a very good sleep. Okay?

خیلی راحت خوابیدی شما در خواب بسیار عمیقی هستید، یعنی خواب بسیار خوبی دارید. باشه؟

When we add... Okay. When we add "er" to a word, this means person. So if you are a good

وقتی اضافه می کنیم... باشه. وقتی "er" را به یک کلمه اضافه می کنیم ، این به معنای شخص است. بنابراین اگر شما خوب

sleeper, "sleeper" is you, it means that you're able to sleep well.

می‌خوابید، «خواب‌آور» شما هستید، به این معنی است که می‌توانید خوب بخوابید.

All right, now let's look at some expressions that mean you've had a terrible sleep. So,

بسیار خوب، حالا بیایید به عباراتی نگاه کنیم که به این معنی است که شما خواب وحشتناکی داشته اید. پس

again, bad sleep. The first one, very common: "I tossed and turned" all night. If you toss

باز هم بد خوابی. اولین مورد، بسیار رایج: تمام شب "پرت کردم و چرخیدم". اگر پرتاب کنید

and turn, it means you keep moving during the night. Maybe you're sleeping like this,

و بچرخانید، به این معنی است که در طول شب به حرکت خود ادامه می دهید. شاید اینطوری میخوابی

it's uncomfortable, then you sleep like this, then you sleep like this again. You're moving

، ناراحت میشی، بعد اینطوری میخوابی، بعد دوباره اینطوری میخوابی.

the whole night and you're not getting a good night sleep. So if you toss and turn all night,

تمام شب در حال حرکت هستید و خواب خوبی ندارید. بنابراین اگر تمام شب را پرت کنید و بچرخانید

maybe you have a lot of stress, maybe you're thinking about work the next day, you can't

، شاید استرس زیادی دارید، شاید به فکر کار روز بعد هستید، نمی توانید

sleep - you toss and turn all night. So it's another way to say you have a bad sleep.

بخوابید - تمام شب را پرت می کنید و می چرخید. بنابراین این یک راه دیگر برای گفتن است که خواب بدی دارید.

Another expression: "I didn't sleep a wink". So this word right here means wink, okay?

تعبیر دیگر: «چشمک هم نخوابیدم». پس این کلمه در اینجا به معنای چشمک زدن است، خوب؟

It's when you close your eye. "I didn't sleep a wink" means I did not sleep at all. So I

زمانی است که چشمان خود را می بندید. "من یک چشمک نخوابیدم" یعنی اصلا نخوابیدم. پس

have no sleep. Didn't sleep a wink means... Didn't sleep a wink-sorry-means no sleep.

خواب ندارم نخوابید یک چشمک یعنی ... نخوابید یک چشمک-ببخشید-یعنی بی خوابی.

The next expression is kind of opposite to "deep sleeper": "I'm a light sleeper". I'm

عبارت بعدی به نوعی مخالف «خواب عمیق» است: «من یک خواب سبک هستم». من

a light sleeper, this means during the night, I don't have a good sleep; I wake up a lot.

یک خواب سبک هستم، این یعنی در طول شب، من خواب خوبی ندارم. من زیاد بیدار میشم

If I hear any noise, it wakes me up. So if my cat meows, I wake up. If the refrigerator

اگر صدایی بشنوم بیدارم می کند. بنابراین اگر گربه ام میو کند، بیدار می شوم. اگر یخچال

starts making noise, I wake up. If somebody enters my house, I wake up. So, a light sleeper

شروع به سر و صدا کند، بیدار می شوم. اگر کسی وارد خانه من شود، بیدار می شوم. بنابراین، یک خواب سبک

means you wake up very easily.

به این معنی است که شما خیلی راحت از خواب بیدار می شوید.

Okay, our last two expressions for bad sleep is "insomnia" and "insomniac". "I have insomnia"

خوب، دو عبارت آخر ما برای بد خوابی «بی خوابی» و «بی خوابی» است. «بی خوابی دارم»

means I can't sleep at all. For some people, this is an illness. Maybe they have too much

یعنی اصلا نمی توانم بخوابم. برای برخی افراد، این یک بیماری است. شاید استرس زیادی دارند

stress, maybe there's something going on in their bodies, but they're not able to sleep.

، شاید چیزی در بدنشان می‌گذرد، اما نمی‌توانند بخوابند.

Usually this means that if you have insomnia, maybe for two nights, you don't sleep at all.

معمولاً این بدان معناست که اگر شما بی خوابی دارید، شاید برای دو شب، اصلاً نخوابید.

Maybe three days, you don't sleep. I can also say: "I'm an insomniac". So the pronunciation:

شاید سه روز نخوابی من همچنین می توانم بگویم: "من یک بی خواب هستم". بنابراین تلفظ:

"in-som-ni-a", so it's four syllables, "in-som-ni-a". Here: "in-som-ni-ac", again, four syllables.

«در-سوم-نی-ا»، پس چهار هجا است، «در-سوم-نی-آ». اینجا: «این-سوم-نی-آک»، دوباره چهار هجا.

So the difference between these two words, they have the same meaning, except... They're

بنابراین تفاوت بین این دو کلمه، آنها یک معنی دارند، به جز ... آنها

both nouns, they're both nouns. In this case, this means a person. She is an insomniac.

هر دو اسم هستند، هر دو اسم هستند. در این مورد، این به معنای یک شخص است. او یک بی خوابی است.

He is an insomniac. So if you're calling a person this, you'd say "insomniac". The disease

او یک بی خوابی است. بنابراین اگر به کسی اینگونه خطاب می کنید، می گویید "بی خواب". بیماری

or the illness is insomnia. Okay? I hope none of you guys have insomnia, because it's a

یا بیماری بی خوابی است. باشه؟ امیدوارم هیچ یک از شما بچه ها بی خوابی نداشته باشید، زیرا این یک

very terrible thing to have. In fact, I hope you all sleep like a log every night. So now

چیز بسیار وحشتناک است. در واقع، امیدوارم همه شما هر شب مثل یک درخت بخوابید. بنابراین اکنون

I'm going to teach you some more expressions that just have to do with sleep in general.

قصد دارم چند عبارت دیگر را به شما آموزش دهم که فقط به طور کلی به خواب مربوط می شوند.

Okay, so the next expression I want to teach you is very, very common in English:

بسیار خوب، پس عبارت بعدی که می خواهم به شما یاد بدهم در انگلیسی بسیار بسیار رایج است:

"sleep in". Okay? So this is a verb, and we use it... We use it all the time. It's where you sleep

"sleep in". باشه؟ بنابراین این یک فعل است و ما از آن استفاده می کنیم... ما همیشه از آن استفاده می کنیم. جایی است که

very late in the morning. So, for example, usually I wake up maybe 6am, 6 in the morning,

صبح ها خیلی دیر می خوابید. بنابراین، برای مثال، من معمولاً شاید 6 صبح، 6

7am, I wake up early, but on weekends, sometimes I sleep in until 10am. I sleep late. So I

صبح، 7 صبح از خواب بیدار می شوم، زود بیدار می شوم، اما آخر هفته ها، گاهی اوقات تا ساعت 10 صبح می خوابم. دیر میخوابم بنابراین من

wake up very, very late in the day, that means sleep in. So: "I sleep in on weekends", for

در روز خیلی خیلی دیر از خواب بیدار می شوم، این به معنای خوابیدن است

me, that means I wake up at 10am. For other people, it might be 9am, 11am. I have one

. برای افراد دیگر، ممکن است ساعت 9 صبح، 11 صبح باشد. من یک

friend, Debbie, she sleeps until 5pm because she stays up all night, so that's what it

دوست دارم، دبی، او تا ساعت 5 بعدازظهر می خوابد زیرا تمام شب را بیدار می ماند، بنابراین

means by "sleep in".

معنای "خواب در" این است.

We also have the next word, very important: "sleep over" and "stay the night". These two

کلمه بعدی را هم داریم که بسیار مهم است: «بی خواب» و «شب بمان».

words mean the same thing. It's where... Where somebody goes to someone else's house, and

معنی این دو کلمه یکسان است. آنجاست که... جایی که یکی می رود خانه دیگری، و

sleeps there. So they don't sleep at their house; they sleep at somebody else's house.

آنجا می خوابد. بنابراین آنها در خانه خود نمی خوابند . آنها در خانه دیگران می خوابند.

Okay? So, for example, I have a friend, Laura. Now, imagine Laura, she likes to drink beer,

باشه؟ بنابراین، برای مثال، من یک دوست، لورا دارم. حالا، لورا را تصور کنید، او دوست دارد آبجو بنوشد،

she drinks so much beer, she's very, very drunk. And she can't find her way home, she

او خیلی آبجو می نوشد، او خیلی مست است. و او نمی تواند راه خانه اش را پیدا کند، او

doesn't want to take the subway. It's too late, the subway's closed. So what I might

نمی خواهد سوار مترو شود. خیلی دیر شده، مترو بسته است. بنابراین آنچه می

say to my friend, Laura, I might say: "Want to sleep over?" This means she can stay with

توانم به دوستم، لورا بگویم، ممکن است بگویم: "می خواهی بخوابی؟" این به این معنی است که او می تواند با

me. She can stay at my house. When my friends come to visit from other countries, when they

من بماند. او می تواند در خانه من بماند. وقتی دوستانم از کشورهای دیگر برای بازدید می آیند، وقتی

come to Toronto to visit, I let them sleep over at my house; they stay with me. If it's

برای بازدید به تورنتو می آیند، به آنها اجازه می دهم در خانه من بخوابند. آنها با من می مانند اگر

for one night, they stay the night. Okay? So for some of you, you might have a boyfriend

برای یک شب باشد، شب می مانند. باشه؟ بنابراین برای برخی از شما، ممکن است دوست پسر

or a girlfriend, maybe they stay the night, maybe they sleep over. It means they stay

یا دوست دختر داشته باشید، شاید آنها شب بمانند، شاید بخوابند. یعنی

at your house.

در خانه شما می مانند.

Another expression that's actually very useful: "hit the hay" or "hit the sack". So we have

عبارت دیگری که در واقع بسیار مفید است: "به یونجه ضربه بزن" یا "به گونی بزن". بنابراین ما در

two expressions, here. We can say either: "hit the hay", "hit the sack". So, these are

اینجا دو عبارت داریم. می‌توانیم بگوییم : یونجه را بزن، گونی را بزن. پس اینها

both... "Hit" is a verb. "Hit the hay" is a different way to say "sleep". Every night,

هر دو هستند... ضربه زدن یک فعل است. "Hit the hay" روشی متفاوت برای گفتن "خواب" است. هر شب

I sleep; every night, I hit the hay. Every night, I sleep; every night, I hit the sack.

می خوابم؛ هر شب به یونجه می زنم. هر شب می خوابم؛ هر شب به گونی می زنم.

It just means you're going to sleep. So, imagine this, imagine it's midnight, [yawns], I'm

این فقط به این معنی است که شما می خواهید بخوابید. بنابراین، این را تصور کنید، تصور کنید نیمه شب است، [خمیازه می کشد]، من

tired. What am I going to do? I'm going to hit the hay. I think "hay" actually means

خسته هستم. چه هستم من رفتن به انجام؟ من می روم به یونجه. من فکر می کنم "یونجه" در واقع به

your bed, because I think in the past, long, long time ago, beds were made of hay, so I

معنای تخت خواب شما است، زیرا فکر می کنم در گذشته، مدت ها قبل، تخت ها از یونجه ساخته می شدند، بنابراین

think that might be the origin of this expression. Although, I'm not sure; that's just my theory,

فکر می کنم منشأ این عبارت ممکن است همین باشد. اگرچه، مطمئن نیستم؛ این فقط نظریه من است،

my hypothesis.

فرضیه من.

The next expression means, again, the same thing as sleep. It's a synonym of "sleep":

عبارت بعدی باز هم به معنای خواب است. این مترادف "خواب" است:

"Get some shuteye. Get some shuteye". So, "shut" is this, and these are your eyes, so

"چند چشم شوتی بگیر". پس «بسته» این است و این چشمان شماست، پس

"shuteye" means sleep. So, if I say: "I'm going to get some shuteye", just like

«خفه» یعنی خواب. بنابراین، اگر بگویم: « می‌خواهم کمی شوتی بیاورم»، درست مثل

"I'm going to hit the hay", I means I'm going to sleep.

«می‌روم به یونجه» ، یعنی می‌خوابم.

Finally, the last expression I'm going to teach you today: "Sleep on it". "Sleep", here,

در نهایت آخرین تعبیری که امروز به شما یاد خواهم داد: «روی آن بخواب». «خواب» در

is also a verb. These are all verbs. "Let's sleep on it" means you have some sort of decision.

اینجا نیز فعل است. اینها همه فعل هستند. "بیا روی آن بخوابیم" به این معنی است که شما نوعی تصمیم دارید.

Okay? We use this when we're thinking about some big decision, and you want to make a

باشه؟ ما از این زمانی استفاده می کنیم که به تصمیم بزرگی فکر می کنیم، و شما می خواهید

decision. Instead of making a decision at night, you wait until the next day. Okay?

تصمیمی بگیرید. به جای تصمیم گیری در شب، تا روز بعد صبر می کنید. باشه؟

So, for example: maybe I'm at work, and they ask me if I want a promotion. Now, usually

به عنوان مثال: شاید من سر کار هستم و از من می پرسند که آیا می خواهم ترفیع بگیرم. حالا، معمولاً

with a promotion, you just... You want to do it. But imagine this: imagine I'm not sure.

با یک ترفیع، شما فقط... می خواهید این کار را انجام دهید. اما این را تصور کنید: تصور کنید مطمئن نیستم.

I don't know if I want to change my position at the company, instead of telling them yes,

نمی‌دانم می‌خواهم موقعیتم را در شرکت تغییر دهم، به جای اینکه به آنها بگویم بله

it means I need time, I will say: "I'm going to sleep on it." It means: I'm going to take

، یعنی به زمان نیاز دارم، می‌گویم: «می‌خواهم روی آن بخوابم». این به این معنی است: من

some time to decide; to make a decision. Okay? Another example, imagine you want to come

مدتی برای تصمیم گیری وقت می گذارم. تصمیم گرفتن. باشه؟ مثال دیگر، تصور کنید می‌خواهید

to Canada and you're thinking about coming to Canada to learn English, if somebody asks

به کانادا بیایید و به این فکر می‌کنید که برای یادگیری زبان انگلیسی به کانادا بیایید، اگر کسی

you about it, instead of making a decision, you need more time to think, you might say

در این مورد از شما سؤال کرد، به جای تصمیم‌گیری، به زمان بیشتری برای فکر کردن نیاز دارید، ممکن است

to your parents: "You know, mom and dad, I'm not going to make a decision now. I'm going

به والدین خود بگویید: "میدونی مامان و بابا، من الان تصمیمی نمیگیرم.

to sleep on it. I will make the decision in the morning." Okay? So "sleep on it" means

میرم رویش بخوابم. صبح تصمیم میگیرم." باشه؟ بنابراین "روی آن بخواب" به این معنی است

you make a decision not immediately, but the next day. Okay? After you sleep.

که شما نه فوراً، بلکه در روز بعد تصمیم می گیرید. باشه؟ بعد از خواب

All right, so these are all very useful expressions, very common expressions we use when we talk

بسیار خوب، پس اینها همه عبارات بسیار مفیدی هستند، عبارات بسیار رایجی که ما وقتی در مورد خواب صحبت می کنیم استفاده می کنیم

about sleep. Sleep is very, very important. People talk a lot about sleep; hence, this

. خواب خیلی خیلی مهمه مردم در مورد خواب زیاد صحبت می کنند. از این رو،

is why it is very important for you to know these expressions. So I hope you visit our

به همین دلیل است که دانستن این عبارات برای شما بسیار مهم است . بنابراین امیدوارم از

website at www.engvid.com. There, you can practice these expressions, using our quiz.

وب سایت ما به آدرس www.engvid.com دیدن کنید. در آنجا، می توانید این عبارات را با استفاده از آزمون ما تمرین کنید.

I'll ask you questions about these words, and you're going to tell me what they mean,

من از شما سوالاتی در مورد این کلمات می پرسم، و شما به من می گویید معنی آنها چیست،

how to use them in sentences, so it's very, very good practice. I hope tonight you all

چگونه آنها را در جملات استفاده کنم، بنابراین تمرین بسیار بسیار خوبی است. امیدوارم امشب همگی

sleep like a log, I hope you're all deep sleepers. I hope none of you have insomnia. I hope you

مثل یک کنده بخوابید، امیدوارم همگی در خواب عمیق باشید. امیدوارم هیچ یک از شما بی خوابی نداشته باشید.

get a lot of shuteye, and then maybe tomorrow... You can sleep on this lesson. Sleep on this

امیدوارم خیلی شوتی بیاری و بعدش شاید فردا... میتونی روی این درس بخوابی. روی این

lesson. Tomorrow, you can do the quiz. All right? So have a good night sleep, everyone,

درس بخواب. فردا می توانید مسابقه را انجام دهید. خیلی خوب؟ پس همه شب خوب بخوابید

and until next time-I'm Teacher Emma-take care.

و تا دفعه بعد - معلم اما هستم - مراقب باشید.