Learn 50 Phrasal Verbs in 30 minutes - ALL the Advanced Phrasal Verbs You Need! (+ Free PDF & Quiz)

(bright techno music)

(موسیقی تکنو روشن)

- Hello, lovely students,

- سلام، دانش آموزان دوست داشتنی،

and welcome back to English with Lucy.

و با لوسی به انگلیسی خوش آمدید.

Today, we are going to tackle the topic of phrasal verbs.

امروز قصد داریم به موضوع افعال عبارتی بپردازیم.

I have had so many requests for a phrasal verbs lesson.

من درخواست های زیادی برای درس افعال عبارتی داشته ام.

If you're not already familiar,

اگر قبلاً آشنا نیستید،

a phrasal verb consists of a verb and a particle,

یک فعل عبارتی از یک فعل و یک ذره تشکیل شده است

which is usually a preposition or a couple of prepositions.

که معمولاً یک حرف اضافه یا چند حرف اضافه است.

And very frequently, when you add this preposition

و اغلب، وقتی این حرف اضافه

or particle onto the verb,

یا ذره را به فعل اضافه می‌کنید،

it changes the meaning of the verb,

معنای فعل را تغییر می‌دهد،

making it incredibly confusing for people

و آن را برای افرادی

who are learning English at foreign language.

که در حال یادگیری زبان انگلیسی در زبان خارجی هستند، بسیار گیج‌کننده می‌کند.

I have some good news and some bad news.

چند خبر خوب و چند خبر بد دارم.

I'll start with the bad news.

با خبر بد شروع می کنم.

You just have to learn them.

فقط باید آنها را یاد بگیرید.

There's no other way around it.

هیچ راه دیگری برای دور زدن آن وجود ندارد.

You have to learn phrasal verbs.

شما باید افعال عبارتی را یاد بگیرید.

There's no quick fix, not yet.

هیچ راه حل سریعی وجود ندارد، هنوز نه.

Maybe someone will invent one one day.

شاید کسی روزی یکی را اختراع کند.

So that was the bad news.

پس این خبر بد بود.

However, I have pieces of good news for you.

با این حال، من یک خبر خوب برای شما دارم.

The first piece of good news is this video.

اولین خبر خوب این ویدیو است.

In today's video, I am going to teach you

در ویدیوی امروز

well over 50 phrasal verbs with examples and explanations.

بیش از 50 فعل عبارتی را با مثال و توضیحات به شما آموزش می دهم.

The second piece of good news

دومین خبر خوب

is that I don't just have a free PDF for you today.

این است که من امروز فقط یک PDF رایگان برای شما ندارم.

I have a free ebook containing all of the PDFs

من یک کتاب الکترونیکی رایگان دارم که شامل تمام فایل‌های PDF است

that we're going to learn in today's video

که در ویدیوی امروز یاد می‌گیریم

and some extra exercises, that's for free.

و چند تمرین اضافی که رایگان است.

I'm not sure how long I'm going to keep this here.

من مطمئن نیستم که تا کی قرار است این را اینجا نگه دارم.

So if I were you, I would download it now.

پس اگر من جای شما بودم همین الان دانلودش می کردم.

And the third piece of good news

و سومین خبر خوب

is possibly the most exciting.

احتمالاً هیجان انگیزترین است.

This news is really going to benefit the super motivated

این خبر واقعاً به نفع دانش‌آموزان با انگیزه

and engaged students who really want to take

و متعهد است که واقعاً می‌خواهند

their language skills to the next level.

مهارت‌های زبانی خود را به سطح بالاتری برسانند.

I am running another phrasal verbs challenge.

من یک چالش افعال عبارتی دیگر را اجرا می کنم .

My challenges are pretty legendary amongst my students.

چالش های من در بین دانش آموزانم بسیار افسانه ای هستند.

Many of them come back time and time again.

بسیاری از آنها بارها و بارها برمی گردند.

And for the first time, we're doing one on phrasal verbs

و برای اولین بار، ما یکی را روی افعال عبارتی

and it's going to be incredible, I promise you.

انجام می دهیم و باورنکردنی خواهد بود ، به شما قول می دهم.

This challenge is a 30-day course.

این چالش یک دوره 30 روزه است.

It is a huge motivational push.

این یک فشار انگیزشی بزرگ است.

You work hard for 30 days and you have lifetime results.

شما 30 روز سخت کار می کنید و مادام العمر نتیجه می گیرید.

This 30-day phrasal verbs challenge

این چالش 30 روزه افعال عبارتی

starts on the 1st of March,

از اول مارس شروع می شود،

so make sure you sign up before then.

بنابراین مطمئن شوید که قبل از آن ثبت نام کرده اید.

Every day for 30 days,

هر روز به مدت 30 روز،

you will receive a little story text from me

یک متن داستان کوچک از من دریافت خواهید کرد که

each containing six to 10 phrasal verbs.

هر کدام شامل 6 تا 10 فعل عبارتی است.

The important thing is they are phrasal verbs in context.

نکته مهم این است که آنها در متن افعال عبارتی هستند.

You also get a daily video from me

شما همچنین یک ویدیوی روزانه از من دریافت می کنید

where I read through the text

که در آن متن

so you can focus on improving your listening skills

را می خوانم تا بتوانید بر بهبود مهارت های شنیداری

and your pronunciation.

و تلفظ خود تمرکز کنید.

I discuss all of the meanings of the phrasal verbs

من در مورد تمام معانی افعال عبارتی

and where they're used and give examples.

و محل استفاده از آنها بحث می کنم و مثال می زنم.

Each day after you've read through the text

هر روز بعد از اینکه متن

and you've viewed your daily video lesson from me,

را خواندید و درس ویدیویی روزانه خود را از من مشاهده

you can take the daily exercise questions.

کردید، می توانید سوالات تمرین روزانه را بپرسید.

We do 20 exercise questions per day.

ما روزانه 20 سوال تمرینی انجام می دهیم.

They are multiple choice and they are so effective

آنها چند گزینه ای هستند و

for practising what you've learned

برای تمرین آموخته های شما

and checking your understanding.

و بررسی درک شما بسیار موثر هستند.

A new feature is that every day has a comment section.

یک ویژگی جدید این است که هر روز یک بخش نظر دارد.

So each day, you can write a comment,

بنابراین هر روز می‌توانید نظری بنویسید،

you can practise using your phrasal verbs,

می‌توانید با استفاده از افعال عبارتی خود تمرین کنید،

or you can ask us a question.

یا می‌توانید سؤالی از ما بپرسید.

We started this in the last challenge

ما این را در آخرین چالش شروع کردیم

and it has been amazing.

و شگفت انگیز بود.

We have such a lovely community of students,

ما چنین جامعه دوست داشتنی از دانش آموزان داریم،

and you can learn so much from other people's questions.

و شما می توانید از سوالات دیگران چیزهای زیادی بیاموزید.

As you go through the challenge

همانطور که چالش را پشت سر می گذارید

and you take those 20 daily exercise questions,

و آن 20 سوال تمرین روزانه را می گیرید،

I will start to test you on the phrasal verbs

من شروع به تست کردن شما بر روی افعال عبارتی

that you have learned in previous days.

می کنم که در روزهای قبل یاد گرفته اید.

This is perfect for really getting them in your head,

این برای اینکه واقعاً آنها را در ذهن خود بیاورید،

for improving your memory and your retention.

برای بهبود حافظه و حفظ شما عالی است.

In one month, you will learn over 230 phrasal verbs.

در یک ماه، بیش از 230 فعل عبارتی را یاد خواهید گرفت.

You will take over 600 exercises in total.

در مجموع بیش از 600 تمرین انجام خواهید داد.

Can you imagine the difference that will make

آیا می توانید تصور کنید که چه تفاوتی ایجاد می کند

where you will be in 30 days time?

که ظرف 30 روز کجا خواهید بود؟

A month push for lifetime results,

یک ماه فشار برای نتایج مادام العمر،

30 videos, 30 lessons, 600 exercise questions.

30 ویدئو، 30 درس، 600 سوال تمرینی.

And the best part of all is that you have lifetime access.

و بهترین بخش این است که شما مادام العمر دسترسی دارید.

So you take it in the 30 days, but then after that,

بنابراین شما آن را در 30 روز انجام می‌دهید ، اما پس از آن،

you can go back at any time retake the quizzes,

می‌توانید هر زمان که

rewatch the videos.

خواستید به عقب برگردید و آزمون‌ها را مجدداً انجام دهید، ویدیوها را دوباره تماشا کنید.

Remember, this challenge starts on the 1st of March,

به یاد داشته باشید، این چالش از اول مارس شروع می شود،

so make sure you sign up before then.

پس حتما قبل از آن ثبت نام کنید.

For pricing and enrollment,

برای اطلاع از قیمت و ثبت نام

just click on the link in the description box.

کافیست روی لینک موجود در کادر توضیحات کلیک کنید.

In the past few months,

در چند ماه گذشته،

we have run a collocations challenge

ما یک چالش collocations

and an idioms challenge,

و یک چالش اصطلاحات را اجرا کردیم

and the students have absolutely loved it.

و دانش آموزان کاملاً آن را دوست داشتند.

The feedback has been amazing.

بازخورد شگفت انگیز بوده است.

I'm hoping that lots of them will join

من امیدوارم که تعداد زیادی از آنها به

the phrasal verbs challenge too.

چالش افعال عبارتی نیز بپیوندند.

And I really hope to see you there.

و من واقعاً امیدوارم که شما را آنجا ببینم.

Right, let's get started with the phrasal verbs video.

درست است، بیایید با ویدیوی افعال عبارتی شروع کنیم.

(bright techno music)

(موسیقی تکنو روشن)

Hello, everyone, and welcome back to English with Lucy.

سلام، همه، و با لوسی به انگلیسی خوش آمدید.

It seems like quite a lot of you are interested

به نظر می رسد که بسیاری از شما به

in vocabulary regarding relationships,

واژگان در رابطه با روابط علاقه مند

and you're also quite interested in phrasal verbs,

هستید، و همچنین به افعال عبارتی علاقه مند هستید،

so I just had this amazing idea.

بنابراین من این ایده شگفت انگیز را داشتم.

I thought put the two together,

فکر کردم این دو، افعال

relationship and phrasal verbs, because there are a lot.

رابطه و عبارتی را کنار هم بگذارم ، زیرا تعداد زیادی وجود دارد.

So I'm going to talk about 12 today.

بنابراین من امروز در مورد 12 صحبت خواهم کرد.

Some are more basic, some are more common, should I say?

بعضی ها ابتدایی ترند، بعضی ها رایج ترند، باید بگویم؟

And some are more advanced.

و برخی از آنها پیشرفته تر هستند.

And if you use these in exams like IELTS

و اگر از اینها در امتحاناتی مانند آیلتس

and the first and the advanced Cambridge exams,

و امتحانات اول و پیشرفته کمبریج استفاده

then you should get a good response

می‌کنید، باید پاسخ خوبی دریافت کنید

because they're quite niche.

زیرا کاملاً مناسب هستند.

The first phrasal verb is to ask out.

اولین فعل عبارتی درخواست کردن است.

It's separable, so to ask somebody out,

این قابل جدا شدن است، بنابراین از کسی بخواهید بیرون بروید،

and this is to invite someone on a date.

و این برای دعوت کردن کسی به یک قرار است.

For example, he asked me out at a party

مثلاً در یک مهمانی از من خواست بیرون

and we've been inseparable ever since.

برویم و از آن زمان تاکنون جدایی ناپذیر بوده ایم.

So the next one is to take somebody out.

بنابراین مورد بعدی این است که کسی را بیرون بیاوریم.

This is to take somebody on a date.

این برای این است که کسی را به یک قرار بگذاریم.

So these first two are quite similar.

بنابراین این دو مورد اول کاملاً شبیه هستند.

On our first date, he took me out to a restaurant.

در اولین قرار ما، او مرا به یک رستوران برد.

Normally, the person who is taking the other person out

به طور معمول، شخصی که طرف مقابل را بیرون

is offering to pay for the date, normally.

می آورد، به طور معمول پیشنهاد می دهد که برای تاریخ پرداخت کند.

I prefer to split the bill

ترجیح می دهم صورت حساب را تقسیم کنم

and then there are no expectations.

و پس از آن هیچ انتظاری وجود نداشته باشد.

And I like to do this

و من دوست دارم این کار را انجام دهم

because I don't like to lead anyone on.

زیرا دوست ندارم کسی را رهبری کنم.

So to lead somebody on is to give them the wrong idea,

بنابراین هدایت کردن به کسی به این معناست که به او ایده اشتباهی بدهید،

to make them think that they've got a chance with you,

و آنها را وادار کنید فکر کنند که با شما فرصتی دارند،

that the relationship might go somewhere,

ممکن است این رابطه به جایی برسد،

but in reality, it never will.

اما در واقعیت، هرگز نخواهد شد.

So if I kept agreeing to these dates

بنابراین اگر با این تاریخ‌ها موافقت می‌کردم و اجازه می‌دادم

and letting this person pay for me

این شخص هزینه‌های من را بپردازد، در

when I have no intention of furthering the relationship,

حالی که قصد ادامه رابطه را

I would be leading that person on.

ندارم، آن شخص را رهبری می‌کردم.

Then we have one, which is a bit more casual.

سپس یکی داریم که کمی معمولی تر است.

This is to hook up.

این برای وصل کردن است.

To hook up normally means to have more

وصل شدن به طور معمول به معنای

of a casual relationship with somebody.

داشتن یک رابطه معمولی بیشتر با کسی است.

So if you say, "I hooked up with her last night,"

بنابراین اگر می گویید " دیشب با او ارتباط

it probably doesn't mean that it's a serious relationship.

داشتم" احتمالاً به این معنی نیست که این یک رابطه جدی است.

It's more of a casual fling.

این بیشتر یک پرتاب گاه به گاه است.

But hey, whatever, floats your boat,

اما هی، هر چه، قایق شما شناور است،

then we have another one, which is to drift apart.

پس ما یک قایق دیگر داریم، که از هم دور می شود.

And this one's quite sad.

و این یکی بسیار غم انگیز است.

To drift apart means to lose closeness.

دور شدن یعنی از دست دادن نزدیکی.

Once you were really in love, really close,

وقتی واقعاً عاشق بودید، واقعاً به هم نزدیک شدید،

and then you drift apart, it's quite self-explanatory.

و سپس از هم دور شدید، کاملاً قابل توضیح است.

You don't see eye to eye anymore.

شما دیگر چشم به چشم نمی بینید.

So you could use it in a situation where someone asks you,

بنابراین می توانید از آن در موقعیتی استفاده کنید که کسی از شما می پرسد:

"Why did you break up with your ex?"

"چرا از همسر سابقت جدا شدی؟"

Ah, we just drifted apart. We went our separate ways.

آه، ما فقط از هم دور شدیم. راه های خودمان را رفتیم.

Next, we have to break up, to break up.

بعد، ما باید از هم جدا شویم، تا از هم جدا شویم.

This is when a relationship ends, finito, done.

این زمانی است که یک رابطه به پایان می رسد، تمام می شود.

You can all so say to split up as well.

شما هم می توانید اینطور بگویید که جدا شوید.

We split up last year.

پارسال از هم جدا شدیم

He broke up with me because I was too grumpy.

او از من جدا شد زیرا من خیلی بدخلق بودم.

However, if you then reconcile, you make up.

با این حال، اگر پس از آن آشتی کنید، جبران می کنید.

So you break up and then you make up.

پس جدا می شوید و بعد آرایش می کنید.

To make up is to get back together.

جبران کردن یعنی برگشتن به هم.

But we made up and it's been great ever since.

اما ما جبران کردیم و از آن زمان عالی بوده است.

The next one is a really nice one, to put up with,

مورد بعدی واقعاً خوب است، تحمل کردن،

and to put up with somebody or somebody's behaviour,

و تحمل کردن با کسی یا رفتار کسی،

it means to tolerate.

به معنای تحمل کردن است.

So why did you split up?

پس چرا جدا شدی؟

I couldn't put up with his snoring.

نمی توانستم خروپفش را تحمل کنم.

I could not tolerate his snoring.

طاقت خروپفش را نداشتم.

The next one to cheat on somebody, a fly.

نفر بعدی که به کسی خیانت می کند، مگس است.

The next one is to cheat on somebody.

مورد بعدی خیانت کردن به کسی است.

And if you cheat on somebody, you are unfaithful to them,

و اگر به کسی خیانت

or if you are cheated on, he cheated on me,

کردی به او خیانت کردی یا اگر به تو خیانت کردند او به من خیانت کرد

then it means that somebody has been unfaithful to you.

، یعنی کسی به تو خیانت کرده است.

They've gone off with somebody else behind your back.

آنها با شخص دیگری پشت سر شما رفته اند.

Never a nice thing to happen.

هرگز اتفاق خوبی نمی افتد.

You could say that they really messed you around.

می توان گفت که آنها واقعاً شما را به هم ریخته اند.

To mess somebody around

به هم ریختن کسی در

is to really treat them in a bad way.

اطراف، واقعاً رفتار بدی با آنهاست.

Maybe one day you say you want to be with them,

شاید یک روز بگویید می خواهید با آنها باشید

and then the next day, you change your mind,

و روز بعد نظرتان تغییر کرد

and they're waiting on your every move.

و آنها منتظر هر حرکت شما هستند.

You get their hopes up, you disappoint them again.

شما امیدهای آنها را تقویت می کنید، آنها را دوباره ناامید می کنید.

It's best not to mess anyone around.

بهتر است کسی را در اطراف خود قاطی نکنید.

Now, the next one is something most of us

حال، مورد بعدی چیزی است که اکثر ما

hope to do one day, and that is to settle down.

امیدواریم روزی انجام دهیم، و آن آرام شدن است.

And to settle down means

و آرام شدن

to finally find a stable relationship

یعنی بالاخره یک رابطه پایدار پیدا کنید

and stay there and have a more quiet and relaxed life.

و در آنجا بمانید و زندگی آرامتر و آرامتری داشته باشید.

So your partying days are over,

بنابراین روزهای مهمانی شما به پایان رسیده است،

you've had enough of dating and meeting loads of new people.

شما به اندازه کافی با افراد جدید ملاقات کرده اید.

You find one person that you really like,

یک نفر را پیدا می کنید که واقعاً دوستش دارید

and hopefully, really love, and you settle down with them.

و امیدوارم واقعاً دوستش داشته باشید و با او کنار بیایید.

Maybe start a family or move in together,

شاید تشکیل خانواده یا زندگی مشترک

get married, whatever.

، ازدواج، هر چه باشد.

Settling down is normally quite a nice thing to do.

آرام شدن معمولاً کار خوبی است.

(bright techno music)

(موسیقی تکنو روشن)

Welcome back to English with Lucy.

با لوسی به انگلیسی خوش آمدید.

Today, I'm going to talk to you

امروز قصد دارم

about food-related phrasal verbs,

در مورد افعال عبارتی مرتبط با غذا با شما صحبت کنم،

very exciting, very delicious.

بسیار هیجان انگیز، بسیار خوشمزه.

I recently went for dinner with a foreign friend

من اخیراً برای شام با یک دوست خارجی رفتم

and they were struggling with some of the phrasal verbs

و آنها با برخی از افعال عبارتی

that I was using, so I thought it was going to be

که من استفاده می کردم مشکل داشتند، بنابراین فکر کردم که

extra, extra useful for you guys.

برای شما بچه ها مفید خواهد بود.

So first, let's talk about eating.

بنابراین ابتدا اجازه دهید در مورد غذا خوردن صحبت کنیم.

Number one is to pig out, to pig out.

شماره یک این است که خوک را بیرون بکشید.

And this means to eat a lot of food all at once.

و این به معنای خوردن مقدار زیادی غذا به یکباره است.

I'm going to pig out tonight.

من امشب میرم بیرون.

An example would be,

به عنوان مثال،

I'm meant to be on a really strict diet,

من قرار است رژیم غذایی سختی

but I pigged out last night, oops.

بگیرم، اما دیشب تصمیم گرفتم، اوه.

Number two, to eat up.

شماره دو، برای خوردن.

To eat up means to eat all of the food

تا خوردن به معنای خوردن تمام غذایی است

that you've been given until it's finished.

که به شما داده شده تا زمانی که تمام شود.

It means to eat everything.

یعنی همه چیز را بخوری.

For example, come on, eat your food up, or you'll be hungry.

مثلا بیا غذاتو بخور وگرنه گرسنه میشی.

This one is normally more directed at children.

این یکی معمولا بیشتر برای کودکان است.

Number three, to pick at something.

شماره سه، انتخاب کردن چیزی.

To pick at something means to unwillingly eat

برداشتن چیزی به معنای ناخواسته خوردن

a small amount of food.

مقدار کمی غذا است.

So maybe you're not hungry, so maybe you don't feel well.

بنابراین شاید گرسنه نیستید، پس شاید احساس خوبی ندارید.

It's often considered rude to pick at your food.

اغلب انتخاب کردن غذای شما بی ادبانه تلقی می شود.

Ooh, I'm a poet, and I didn't even realise it.

اوه، من شاعرم و حتی متوجه نشدم.

For example, are you feeling alright?

به عنوان مثال، آیا شما احساس خوبی دارید؟

You've been picking at your food for ages.

شما مدت هاست که غذای خود را چیده اید.

Number four, to cut out.

شماره چهار، برای قطع کردن.

If you are cutting out a specific food or a food group,

اگر یک غذای خاص یا یک گروه غذایی

it means you are eliminating it from your diet.

را حذف می کنید، به این معنی است که آن را از رژیم غذایی خود حذف می کنید.

For example, sorry, no cake for me.

به عنوان مثال، متاسفم، کیک برای من وجود ندارد.

I am cutting out sugar.

دارم قند رو قطع میکنم

Number five is very similar, to cut back,

شماره پنج بسیار شبیه به کاهش مصرف است

but you're not eliminating foods,

، اما شما غذاها را حذف نمی کنید،

you are reducing the amount of a specific food

مقدار

or food group that you're eating,

غذا یا گروه غذایی خاصی را که می خورید کاهش می دهید،

or maybe you are just cutting back on food in general.

یا شاید فقط به طور کلی غذا را کاهش می دهید.

And just a note with the prepositions,

و فقط یک یادداشت با حروف اضافه

you usually cut back on something.

، معمولاً چیزی را کاهش می دهید.

For example, my doctor told me I need to cut back on fat.

به عنوان مثال، دکترم به من گفت که باید چربی را کاهش دهم.

Number six, to bolt down.

شماره شش، برای پیچ و مهره.

If you bolt down or wolf down your food,

اگر غذای خود را بچکانید یا گرگ کنید، به

it means you eat it all really, really quickly.

این معنی است که همه آن را واقعاً خیلی سریع می خورید.

For example, I wolf down my breakfast this morning

برای مثال، امروز صبح صبحانه ام را کم می کنم

'cause I had no time.

، چون وقت نداشتم.

Let's move on to the second part of the video,

بریم سراغ قسمت دوم ویدیو

which is cooking and preparing food.

که آشپزی و تهیه غذاست.

Number seven, to whip up.

شماره هفت، برای شلاق زدن.

This means to prepare a meal very quickly

یعنی خیلی سریع یا با کمی تلاش غذا درست کنید

or with a little effort.

.

For example, here we are, something I whipped up yesterday.

به عنوان مثال، ما اینجا هستیم، چیزی که من دیروز شلاق زدم.

Number eight, to cut up. This means to cut into pieces.

شماره هشت، برای قطع کردن. این به معنی قطعه قطعه کردن است.

Do you want me to cut up your food for you?

میخوای غذاتو برات کم کنم؟

You number nine, only slightly different,

شما شماره نه، فقط کمی متفاوت است،

this is to chop up, and it's different

این برای خرد کردن است، و متفاوت است،

because chop means to cut something with sharp blows.

زیرا خرد کردن به معنای بریدن چیزی با ضربات تیز است.

So you'd normally chop up something hard

بنابراین شما معمولاً چیزی سفت

like vegetables or fruit.

مانند سبزیجات یا میوه را خرد می کنید.

For example, if you cut the pie up,

به عنوان مثال، اگر پای را برش دهید،

I'll chop up the vegetables.

سبزیجات را خرد می کنم.

Number 10, to boil over.

شماره 10 تا بجوشد.

This means to cause liquid to overflow during boiling.

این بدان معنی است که باعث سرریز شدن مایع در هنگام جوشیدن می شود.

For example, can you run and get the peas?

مثلا می توانید بدوید و نخود را بگیرید؟

I think they're boiling over.

فکر کنم در حال جوشیدن هستند.

Number 11, to warm up. This just means to heat.

شماره 11، برای گرم کردن. این فقط به معنای گرم کردن است.

For example, do you want me to warm up your dinner

مثلاً وقتی به خانه رسیدی می‌خواهی شامت

for you when you get home?

را برایت گرم کنم؟

And the last one, number 12, to fry up,

و آخرین شماره 12 سرخ کردن

and this just means to cook something by frying.

و این فقط به معنی پختن چیزی با سرخ کردن است.

It means to fry.

یعنی سرخ کردن.

You'll find that we often add up to words

متوجه خواهید شد که ما اغلب

to make a phrasal verb.

برای ساختن یک فعل عبارتی به کلمات اضافه می کنیم.

It often makes something more childish.

اغلب چیزی را کودکانه تر می کند.

Write your homework because yes,

تکالیف خود را بنویسید زیرا بله،

there is homework in online free English lessons

البته در درس های انگلیسی رایگان آنلاین

on YouTube, of course.

در یوتیوب مشق شب وجود دارد.

Your homework is to write five sentences

تکلیف شما این است که

using your five favourite phrasal verbs,

با استفاده از پنج فعل عبارتی مورد علاقه خود،

oh, that was a mouthful, in the comments below,

oh, that was a mouthful، در نظرات زیر پنج جمله بنویسید

and feel free to correct each other nicely and kindly.

و با خیال راحت یکدیگر را به خوبی و مهربانی تصحیح کنید.

(bright techno music)

(موسیقی تکنو روشن)

Today, I'm gonna going to talk to you

امروز، من قصد دارم

about all the phrasal verbs that go with turn.

در مورد تمام افعال عبارتی که با turn همراه هستند با شما صحبت کنم.

So this video is going to be excellent

بنابراین این ویدیو

for improving your vocabulary,

برای بهبود دایره لغات شما بسیار عالی خواهد بود،

which in turn will help you with your listening

که به نوبه خود در گوش

and your speaking.

دادن و صحبت کردن به شما کمک می کند.

So the first one, pretty easy, we have to turn on,

بنابراین اولین مورد، بسیار آسان است، ما باید آن را روشن کنیم،

and this means to start a device by switching it on.

و این به این معنی است که یک دستگاه را با روشن کردن آن راه اندازی کنیم.

That's a synonym.

این مترادف است.

For example, can you turn off the lights

به عنوان مثال، آیا می توانید چراغ ها را

when you leave please?

هنگام خروج خاموش کنید؟

Also note that to turn on a person

همچنین توجه داشته باشید که روشن کردن یک شخص

means to excite them emotionally

به معنای تحریک

(upbeat music) and physically. (laughs)

عاطفی (موسیقی شاد) و جسمی است. (می خندد)

But I'm sure if you are interested in that,

اما مطمئنم اگر به آن علاقه

then you can Google it yourself.

دارید، خودتان می توانید آن را در گوگل جستجو کنید.

I'm not talking about it here.

من اینجا در مورد آن صحبت نمی کنم.

Then we number two, to turn off.

سپس شماره دو را خاموش می کنیم.

This means to stop a device by switching it off.

این به این معنی است که یک دستگاه را با خاموش کردن آن متوقف کنید.

For example, turn off the TV and listen to me.

مثلا تلویزیون را خاموش کنید و به من گوش دهید.

And it can also mean to really not excite somebody

و همچنین می تواند به معنای این باشد که واقعاً کسی را از

emotionally or physically.

نظر احساسی یا جسمی هیجان زده نکنید.

Now, slightly more difficult, to turn out.

در حال حاضر، کمی دشوارتر، به نوبه خود.

To turn out means to result or to end up.

برآمدن به معنای نتیجه دادن یا به پایان رسیدن است.

For example, ugh, I thought my homework

برای مثال، اوه، فکر

was gonna turn out better than this.

می‌کردم تکالیفم بهتر از این می‌شود.

I thought my homework was going to end up better than this.

فکر می کردم تکالیفم بهتر از این می شود.

Number four, pretty simple, to turn around.

شماره چهار، بسیار ساده، برای چرخاندن.

I almost fell over.

نزدیک بود بیفتم.

To turn around means to rotate,

چرخیدن به معنای چرخاندن

to physically rotate something.

، چرخاندن فیزیکی چیزی است.

For example, turn around,

به عنوان مثال، برگردید،

you've left the label in your jacket.

برچسب را در ژاکت خود جا گذاشته اید.

A situation can also turn around.

یک موقعیت نیز می تواند تغییر کند.

You can also turn back,

شما همچنین می توانید به عقب برگردید،

and this is to return to a previous state of being.

و این برای بازگشت به حالت قبلی است.

For example, once you move out, there's no turning back.

به عنوان مثال، هنگامی که از خانه خارج می شوید، دیگر راه برگشتی وجود ندارد.

You cannot return to living with me.

شما نمی توانید به زندگی با من برگردید.

Once you move out, you can't turn back.

وقتی بیرون رفتی، نمی‌توانی برگردی.

We also have to turn against.

ما هم باید مخالفت کنیم.

And to turn against means to oppose often suddenly.

و مخالفت کردن به معنای مخالفت اغلب ناگهانی است.

So someone who was your friend

بنابراین کسی که دوست شما بود

might turn against you and become your enemy.

ممکن است علیه شما مخالفت کند و دشمن شما شود.

For example, we were great friends,

به عنوان مثال، ما دوستان خوبی بودیم،

and then she turned against me

و سپس او علیه من مخالفت کرد

and started gossiping about me.

و شروع به غیبت کردن در مورد من کرد.

Then we have to turn in,

سپس باید تسلیم شویم

and this means to submit something or to give something.

و این به معنای تسلیم چیزی یا دادن چیزی است.

For example, I want you all to turn in your homework

به عنوان مثال، من از شما می خواهم که همه شما تکالیف خود

on Monday morning.

را دوشنبه صبح تحویل دهید.

Next, we have to turn down, and this means to refuse,

بعد، ما باید رد کنیم، و این به معنای امتناع

decline, or reject something.

، رد یا رد چیزی است.

For example, I asked him out, but he turned me down,

مثلاً من از او خواستم بیرون برود، اما او مرا رد کرد،

he rejected me.

او مرا رد کرد.

We also have to turn into,

ما نیز باید تبدیل شویم

and this means to transform into something.

و این به معنای تبدیل شدن به چیزی است.

For example, she clicked her fingers

به عنوان مثال، او انگشتان خود را کلیک کرد

and he turned into a frog.

و او به قورباغه تبدیل شد.

Finally, we have to turn up

در نهایت، ما باید حضور پیدا کنیم

and this means you appear suddenly or to attend an event.

و این بدان معنی است که شما ناگهان ظاهر می شوید یا در یک رویداد شرکت می کنید.

For example, oh, look who just turned up.

به عنوان مثال، اوه، ببینید چه کسی ظاهر شده است.

And this means, oh, look who just appeared,

و این به این معنی است، اوه، ببینید چه کسی تازه ظاهر شده است،

or look who is attending the event.

یا ببینید چه کسی در این رویداد شرکت می کند.

Right, that's it for today's lesson.

درست است، برای درس امروز همین است.

I hope you learned something and I hope you enjoyed it.

امیدوارم چیزی یاد گرفته باشید و از آن لذت برده باشید.

Please give me some recommendations

لطفاً

for more phrasal verb videos that you would like to see.

برای ویدیوهای فعل عبارتی بیشتری که دوست دارید ببینید، توصیه هایی به من بدهید.

I'd love to do lots of work on phrasal verbs.

من دوست دارم کارهای زیادی روی افعال عبارتی انجام دهم.

As I'm noticing, a lot of errors in the comments.

همانطور که متوجه شدم، خطاهای زیادی در نظرات وجود دارد.

Your homework for today is to pick three phrasal verbs

تکلیف امروز شما این است که سه فعل عبارتی را

that you saw in this video

که در این ویدیو دیدید انتخاب کنید

and write funny sentences in the comment section.

و جملات خنده دار را در قسمت نظرات بنویسید.

Let's see if you can make me laugh.

ببینم میتونی منو بخندونی

It's not very hard.

خیلی سخت نیست

(upbeat techno music)

(موسیقی تکنو شاد)

Today, I have got 25 stunningly beautiful

امروز، 25

advanced phrasal verbs for you.

فعل عبارتی پیشرفته بسیار زیبا برای شما دارم.

These phrasal verbs are going to help you

این افعال عبارتی به شما کمک می کند

expand and build your vocabulary.

دایره لغات خود را گسترش دهید و بسازید.

I've chosen them because they have beautiful meanings

من آنها را انتخاب کرده ام زیرا معانی زیبایی دارند

or they sound beautiful

یا زیبا به نظر می

or they might just be really fun to say.

رسند یا ممکن است بیان آنها واقعاً سرگرم کننده باشد.

Number one is to crow about something,

شماره یک این است که در مورد چیزی بانگ گفتن،

to crow about something.

در مورد چیزی بانگ گفتن.

This means to brag about something

این به معنای لاف زدن در مورد چیزی

or to boast excessively about something.

یا لاف زدن بیش از حد در مورد چیزی است.

For example, I wish Amanda would stop crowing

به عنوان مثال، ای کاش آماندا در مورد ترفیع خود دست از شعار

about her promotion, I wanted that position.

نمی زد، من آن موقعیت را می خواستم.

Number two is to fawn over, to fawn over something.

شماره دو حنایی کردن ، حنایی کردن برای چیزی است.

I'm going with the animal theme to begin with.

من برای شروع به موضوع حیوانات می پردازم.

This means to flatter someone excessively,

این به این معنی است که بیش از حد از کسی چاپلوسی

to be too over the top with them,

کنید، بیش از حد از او حرف بزنید،

give them too many compliments.

از او تعریف کنید.

For example, stop fawning over my grandmother.

به عنوان مثال، حنایی را برای مادربزرگم متوقف کنید.

You are embarrassing me.

داری شرمنده ام می کنی

Number three is to bounce something off someone,

شماره سه این است که چیزی را از کسی پرت کنی

to bounce off, to bounce something off.

، بیرون بزنی، چیزی را پرت کنی.

You'll notice that the something

متوجه خواهید شد که چیزی

can go between bounce and off the verb and the preposition.

می تواند بین فعل و حرف اضافه حرکت کند.

This is because it's a separable phrasal verb

این به این دلیل است که این یک فعل عبارتی قابل تفکیک است

and I've highlighted which ones are separable in the list.

و من مشخص کرده ام که کدام یک از آنها در لیست قابل تفکیک هستند.

To bounce something off someone

رد کردن چیزی از کسی

means to talk about something, usually an idea,

به معنای صحبت کردن درباره چیزی، معمولاً یک ایده

in order to receive feedback or opinions.

، برای دریافت بازخورد یا نظرات است.

This is a common business term more than anything else.

این یک اصطلاح تجاری رایج بیش از هر چیز دیگری است.

For example, I'd like to take you out for lunch

به عنوان مثال، من می خواهم شما را برای ناهار

and bounce a few ideas off you.

بیرون ببرم و چند ایده را از شما بپرسم.

We're in the final stages of planning a big campaign.

ما در مراحل پایانی برنامه ریزی یک کمپین بزرگ هستیم.

Number four is another separable one,

شماره چهار یکی دیگر از موارد

it's to mull something over, to mull over.

قابل تفکیک است.

This means to think deeply and seriously about something,

این به معنای عمیق و جدی فکر کردن در مورد چیزی،

to really consider something.

در نظر گرفتن واقعی چیزی است.

For example, I can't decide which university to choose.

مثلا من نمی توانم تصمیم بگیرم کدام دانشگاه را انتخاب کنم.

I'm going to spend the weekend mulling over my options.

من قصد دارم آخر هفته را به فکر کردن در مورد گزینه هایم بگذرانم.

Number five, I love this one,

شماره پنج، من

this is to plod along, to plod along.

این یکی را دوست دارم.

Now the verb, to plod, means to walk laboriously or heavily.

حال فعل plod به معنای سخت یا سنگین راه رفتن است.

To plod along means to progress,

حرکت کردن به معنای پیشرفت است

it doesn't necessarily mean to walk,

، لزوماً به معنای راه رفتن نیست

to progress at a slow but steady rate.

، پیشرفت با سرعتی آهسته اما پیوسته.

For example, Sheila is still plodding along

به عنوان مثال، شیلا هنوز هم در

with her latest attempt at a romance novel.

کنار آخرین تلاش خود برای یک رمان عاشقانه، در حال پرخاشگری است.

She's taking it very slowly, but making steady progress.

او آن را بسیار آهسته انجام می دهد، اما پیشرفت ثابتی دارد.

Number six is to keep something up, to keep something up.

شماره شش این است که چیزی را نگه دارید، چیزی را حفظ کنید.

This means to continue or maintain a course of action.

این به معنای ادامه یا حفظ یک مسیر عمل است.

This is often used as a motivational phrase.

این اغلب به عنوان یک عبارت انگیزشی استفاده می شود.

Keep it up, keep up the good work.

ادامه بده، به کار خوب ادامه بده.

Maintain your course of good action.

مسیر عمل خوب خود را حفظ کنید.

For example, she's been working so hard on her course.

به عنوان مثال، او به سختی روی دوره خود کار کرده است.

I hope she can keep it up.

امیدوارم او بتواند آن را ادامه دهد.

Number seven is to figure something out,

شماره هفت این است که چیزی را

to figure something out.

بفهمی، چیزی را بفهمی.

This may means to solve or discover the source of a problem.

این ممکن است به معنای حل یا کشف منبع یک مشکل باشد.

For example, I just need to figure out

به عنوان مثال، من فقط باید بفهمم که

why my hot tap is cold and my cold tap is hot.

چرا شیر آب سرد من سرد است و شیر آب سرد من گرم است.

This is a problem. This has happened to me in the past.

این یک مشکل است. این اتفاق در گذشته برای من افتاده است.

Number eight is to see something or somebody off,

شماره هشت این است که چیزی یا کسی را کنار بگذاری،

to see something off.

چیزی را دور کنی.

This has two meanings that we're going to discuss.

این دو معنی دارد که ما در مورد آنها بحث خواهیم کرد.

The first meaning relates more to somebody.

معنای اول بیشتر به کسی مربوط می شود.

To see somebody off,

بدرقه کردن

it means to go to the place that somebody is leaving from

به معنای رفتن به جایی است که کسی

in order to say goodbye to them.

از آنجا می رود تا با او خداحافظی کند.

For example, I'll come to the port

به عنوان مثال، من به بندر می آیم

to see you all off on the cruise ship.

تا همه شما را در کشتی تفریحی ببینم.

The next meaning works well with both someone and something.

معنی بعدی هم با کسی و هم با چیزی خوب کار می کند.

It means to defeat someone or something

به معنای شکست دادن کسی یا چیزی

or to deal with them effectively

یا برخورد مؤثر با

so that they can do no more harm or damage.

آنها است تا دیگر نتواند آسیب یا آسیبی وارد کند.

For example, oh, don't worry about my horrible aunt

مثلا آخه بیخیال خاله

coming to my wedding, I'll see her off.

وحشتناکم بیاد عروسی من میارمش.

I'll deal with her, get rid of her.

باهاش ​​کنار میام خلاصش کن

It can be used in slang.

می توان از آن در زبان عامیانه استفاده کرد.

It's often used to talk about alcoholic drinks

این اغلب برای صحبت در مورد نوشیدنی های الکلی

or bad substances, or maybe a naughty dessert,

یا مواد بد، یا شاید یک دسر بد،

or unhealthy food,

یا غذای ناسالم استفاده می شود،

something that seemed as a treat

چیزی که به نظر می رسد یک درمان است

and it basically means to finish it,

و اساسا به معنای تمام کردن آن است،

but we're kind of implying to defeat it,

اما ما به نوعی به معنای شکست دادن آن هستیم،

'cause it's such a bad thing.

زیرا چنین چیز بدی

For example, would you like me to help you see off

به عنوان مثال، آیا دوست دارید به شما کمک کنم

that last bottle of wine?

که آخرین بطری شراب را ببینید؟

Number nine is to bash something in, to bash something in.

عدد نه عبارت است از ضربه زدن به چیزی، ضربه زدن به چیزی.

This means to strike and dent or damage something.

این به معنای ضربه زدن و فرورفتن یا آسیب رساندن به چیزی است.

For example, your stray cricket ball

به عنوان مثال، توپ کریکت سرگردان شما

bashed in my Mini Cooper.

به مینی کوپر من حمله کرد.

It's not true, but it did happen to my mom.

این درست نیست، اما برای مادرم اتفاق افتاده است.

She once parked her car next to a cricket pitch

او یک بار فقط برای پنج دقیقه ماشینش را در کنار زمین کریکت پارک کرد

only for five minutes,

،

and it was bashed in when we returned to it.

و وقتی به آنجا برگشتیم به داخل زمین کوبیده شد.

Number 10 is to call something off, to call something off.

شماره 10 این است که چیزی را لغو کنید، چیزی را لغو کنید.

This means to cancel an event or an agreement.

این به معنای لغو یک رویداد یا یک توافق است.

For example, if I behave badly enough,

به عنوان مثال، اگر من به اندازه کافی بد رفتار کنم،

William might have to call off the wedding.

ویلیام ممکن است مجبور شود عروسی را لغو کند.

I always manage to mention my wedding

من همیشه موفق می شوم

in every single video.

در تک تک ویدیوها به ازدواجم اشاره کنم.

There's still a year to go, you know.

هنوز یک سال مانده است، می دانید.

It's gonna be a long year for you and for me.

سالی طولانی برای من و تو خواهد بود.

Number 11 is to do something up, to do something up.

شماره 11 انجام کاری بالا، انجام کاری بالا است.

This means to repair or decorate a building

این به معنای تعمیر یا تزئین یک ساختمان

so that it looks attractive.

به گونه ای است که جذاب به نظر برسد.

For example, we are hoping to buy a derelict house

به عنوان مثال، ما امیدواریم که یک خانه متروک بخریم

and do it up.

و آن را انجام دهیم.

It can also mean to fasten something,

همچنین می تواند به معنای بستن چیزی باشد،

usually a clothing or jewellery.

معمولاً یک لباس یا جواهرات.

For example, could you help me do up my dress?

به عنوان مثال، آیا می توانید به من کمک کنید لباسم را بپوشم؟

It appears to have shrunk.

به نظر می رسد کوچک شده است.

Number 12 is to muster up, to muster up.

شماره 12 جمع کردن، جمع کردن است.

It can be separable as well to muster something up.

همچنین می تواند برای جمع آوری چیزی قابل جداسازی باشد.

This means to gather or bring together.

این به معنای جمع کردن یا گرد هم آوردن است.

For example, I'll see if I can muster up the courage

به عنوان مثال، من می بینم که آیا می توانم

to talk to my horrible boss.

شجاعت صحبت کردن با رئیس وحشتناکم را پیدا کنم.

Number 13 is to gobble something up, to gobble something up.

شماره 13 بلعیدن چیزی، بلعیدن چیزی است.

This means to use a lot of something very quickly.

این به این معنی است که خیلی سریع از چیزی استفاده کنید.

It usually refers to eating.

معمولاً به خوردن اشاره دارد.

For example, you must have been hungry.

مثلاً حتما گرسنه بوده اید.

You've gobbled up half of my popcorn too.

نصف پاپ کورن من را هم خوردی.

Looking at no one, William.

به هیچ کس نگاه نمی کنم، ویلیام.

Number 14 is to face up to, to face up to.

شماره 14 رو به بالا، رو به بالا است.

This means to accept that a difficult situation exists.

این به معنای پذیرش شرایط دشوار است.

For example, wedding talk incoming,

به عنوان مثال، صحبت های عروسی در راه است،

she'll have to face up to the fact that peonies

او باید با این واقعیت روبرو شود که گل صد

aren't in season for her September wedding.

تومانی در فصل عروسی او در ماه سپتامبر نیست.

Can we have a moment of silence please?

میشه لطفا یه لحظه سکوت کنیم؟

I love peonies. (inhales deeply and exhales sharply)

من عاشق گل صد تومانی هستم. (نفس عمیق می‌کشد و بازدم تند)

I'm going to go and view flowers with my mom tomorrow

فردا با مامانم می‌روم و گل‌ها را می‌بینم

so we'll see what we can find.

تا ببینیم چه چیزی پیدا می‌کنیم.

Number 15 is to stick up for, to stick up for.

شماره 15 این است که به آن پایبند باشید، به آن پایبند باشید.

This means to support or defend something or someone,

این به معنای حمایت یا دفاع از چیزی یا شخصی است،

especially when they are being criticised.

به خصوص زمانی که مورد انتقاد قرار می گیرد.

For example, I don't need your support.

به عنوان مثال، من به حمایت شما نیاز ندارم.

I can stick up for myself.

من می توانم برای خودم نگه دارم.

Number 16 is to weed out, to weed out.

شماره 16 علف هرز کردن است.

This can also be separable, but it's not as common,

این نیز می تواند قابل تفکیک باشد، اما از بین بردن

to weed something out.

چیزی معمول نیست.

Yeah, you can do that.

بله، شما می توانید این کار را انجام دهید.

This means to remove people or things from a group.

این به معنای حذف افراد یا چیزها از یک گروه است.

For example, our wedding invitation list is too long.

مثلا لیست دعوت عروسی ما خیلی طولانی است.

We're going to have to weed some people out.

باید عده ای را از بین ببریم.

Number 17 is to run something by someone,

شماره 17 این است که چیزی را توسط کسی

to run something by.

اداره کنید، چیزی را اداره کنید.

This means to tell someone about a plan

این به این معنی است که به کسی در مورد یک طرح

or an idea so that they can give you

یا ایده بگویید تا بتواند بازخورد و نظرات خود را به شما ارائه دهد

their feedback and opinions.

.

For example, have you run this by David?

به عنوان مثال، آیا شما این را توسط دیوید اجرا کرده اید؟

I think he'll like it.

من فکر می کنم او آن را دوست خواهد داشت.

Number 18 is to stock up on, to stock up on, to stock up on.

شماره 18 برای ذخیره کردن ، ذخیره کردن، ذخیره کردن است.

This means to buy a large amount of something

این به این معنی است که مقدار زیادی از چیزی

so that you have have enough for the future.

را بخرید تا به اندازه کافی برای آینده داشته باشید.

My example, believe it or not, is true.

مثال من، باور کنید یا نه، درست است.

I listened to a radio programme about this the other day.

من روز گذشته به یک برنامه رادیویی در این باره گوش دادم.

Many Brits are stocking up on toilet roll

بسیاری از بریتانیایی ها

in preparation for Brexit. (laughs)

برای آماده شدن برای برگزیت، رول توالت تهیه می کنند. (می خندد)

This is true.

این درست است.

Toilet paper sales have increased

فروش دستمال توالت

both times that we've come up to the deadline of Brexit.

هر دو بار که به ضرب الاجل برگزیت رسیدیم افزایش یافته است.

We've had multiple deadlines.

ما ضرب الاجل های متعددی داشته ایم.

But yeah, toilet roll sales increased, which I love.

اما بله، فروش رول توالت افزایش یافت، که من آن را دوست دارم.

I'm sure there's a very valid

من مطمئن هستم که یک دلیل بسیار معتبر

and sensible reason behind this,

و معقول پشت این وجود دارد،

but I like to think that people are going to the toilet more

اما من دوست دارم فکر کنم که مردم بیشتر به توالت می روند،

because they're so nervous. (laughs)

زیرا آنها بسیار عصبی هستند. (می خندد)

Number 19 is to harp on about, to harp on about.

شماره 19 عبارت است از چنگ زدن و چنگ زدن.

This means to talk or complain about something many times.

این به معنای صحبت کردن یا شکایت کردن در مورد چیزی است.

For example, can you stop harping on

برای مثال، آیا می‌توانید از

about how great Miranda looked at the party?

اینکه میراندا در مهمانی چقدر عالی به نظر می‌رسید، دست از سر زدن بردارید؟

Number 20 is to crank something out, to crank something out.

شماره 20 این است که چیزی را بیرون بیاورید، چیزی را بیرون بکشید.

This means to produce something

این به این معنی است که چیزی را

in large amount like a machine does.

به مقدار زیاد مانند یک ماشین تولید کنید.

For example, how on earth did I manage

به عنوان مثال، چگونه توانستم 25

to crank out 25 stunningly beautiful advanced phrasal verbs?

فعل عبارتی پیشرفته و فوق العاده زیبا را به کار ببرم؟

Ugh, I said it again. (laughs)

اوه دوباره گفتم (می خندد)

Number 21 is to grass on, to grass on.

شماره 21 علف زدن است.

And this, I mean the meaning isn't necessarily beautiful.

و این، منظورم این است که معنی لزوما زیبا نیست.

It's quite a disloyal thing to do,

این یک کار کاملاً غیر وفادارانه است،

but it means to tell the police

اما به این معنی است که به پلیس

or someone in a position of authority

یا فردی که در مقام قدرت است

about something bad that someone has done.

در مورد کار بدی که کسی انجام داده است بگویید.

For example, I can't believe that Mary grasped on Bob

به عنوان مثال، من نمی توانم باور کنم که مری باب را

to the police about his illegal chicken farm.

به پلیس در مورد مزرعه مرغ غیرقانونی او درک کرده باشد.

Big issues in the farming community these days, grasses.

مسائل بزرگ در جامعه کشاورز این روزها، علف ها.

Number 22 is to lag behind, to lag behind.

شماره 22 عقب ماندن، عقب ماندن است.

This means to move or happen at a slower pace

این به این معنی است که حرکت کنید یا با سرعت

than someone or something else.

کمتری نسبت به شخص یا چیز دیگری اتفاق بیفتد.

For example, I found maths really hard at school

به عنوان مثال، من ریاضیات را در مدرسه بسیار سخت می

and I lagged behind most of my peers.

دیدم و از اکثر همسالانم عقب بودم.

Number 23 is to build someone or something up,

شماره 23 این است که کسی یا چیزی

to build something up.

را بسازید، چیزی را بسازید.

This means to talk about something or someone

این به این معنی است که در مورد چیزی یا کسی

in a very positive way

به شیوه ای بسیار مثبت صحبت کنید

so that people are impressed with it or them.

تا مردم تحت تأثیر آن یا آنها قرار گیرند.

For example, they've built her up

برای مثال، آنها او

to be so something that she really isn't.

را طوری ساخته اند که واقعاً نیست.

We can also build up someone's hopes.

ما همچنین می توانیم امیدهای کسی را بسازیم.

This means to make someone think that something good

این به این معنی است که کسی را وادار کنید فکر کند که

is going to happen when it probably isn't.

اتفاق خوبی قرار است بیفتد در حالی که احتمالاً اینطور نیست.

For example, I don't want to build up his hopes

برای مثال، اگر او برنگردد، نمی‌خواهم امید

if she isn't coming back.

او را تقویت کنم.

Number 24 is to ask after, to ask after.

شماره 24 عبارت است از درخواست پس از آن، درخواست پس از آن.

This one is quite simple to understand.

درک این یکی کاملاً ساده است.

It means to ask about someone normally,

این بدان معناست که به طور معمول در مورد کسی بپرسید،

can be something sometimes.

گاهی اوقات می تواند چیزی باشد.

For example, oh, everyone was asking after you at the party.

به عنوان مثال، اوه، همه از شما در مهمانی سوال می کردند.

I just thought I'd include it 'cause I think it's nice

من فقط فکر کردم آن را اضافه کنم، زیرا فکر می کنم

when someone asks after you,

وقتی کسی بعد از شما سؤال می کند خوب است،

and it's also something we use a lot.

و همچنین چیزی است که ما زیاد استفاده می کنیم.

But you might think, why are you saying after

اما ممکن است فکر کنید، چرا به

instead of about?

جای در مورد، می گویید بعد؟

We just like to complicate things in English.

ما فقط دوست داریم مسائل را در انگلیسی پیچیده کنیم.

And the last stunningly beautiful advanced phrasal verb,

و آخرین فعل عبارتی پیشرفته خیره‌کننده،

number 25 is to jot down, to jot something down.

شماره 25، یادداشت کردن ، یادداشت کردن چیزی است.

This means to write or note down very quickly and briefly.

به این معنی که خیلی سریع و کوتاه یادداشت یا یادداشت کنید.

For example, I highly suggest you jot down

به عنوان مثال، من به شدت به شما پیشنهاد می کنم

these 25 stunningly beautiful advanced phrasal verbs.

این 25 فعل عبارتی پیشرفته فوق العاده زیبا را یادداشت کنید.

(claps) Yes.

(کف زدن) بله.

Right, that's it for today's lesson.

درست است، برای درس امروز همین است.

Your homework, as if you think I would forget about that.

تکالیف شما، انگار که فکر می کنید من آن را فراموش خواهم کرد.

There's always someone in the class who reminds the teacher

همیشه یک نفر در کلاس وجود دارد که وقتی معلم را فراموش کرده است به معلم یادآوری می کند

that there's homework when they've forgotten.

که تکالیفی وجود دارد .

I used to be that person.

من قبلا اون آدم بودم

Your homework is to write five stunningly beautiful

تکلیف شما این است که پنج عبارت پیشرفته زیبا و خیره کننده

advanced phrases with five

را با پنج مورد

of these stunningly beautiful advanced phrasal verbs.

از این افعال عبارتی پیشرفته زیبا و خیره کننده بنویسید .

Go, go, go.

Right, that is it for today's lesson.

برو برو برو.

درست است، این برای درس امروز است.

Don't forget to connect with me on all of my social media.

فراموش نکنید که در تمام شبکه های اجتماعی من با من در ارتباط باشید.

I've got my Facebook, I've got my Instagram,

من فیسبوک خود را دارم، اینستاگرام خود را دارم، اینستاگرام

my personal one, @Lucy, my English page, @EnglishwithLucy.

شخصی ام، @Lucy، صفحه انگلیسی من، @EnglishwithLucy.

I've also got my website, englishwithlucy.co.uk,

من همچنین وب سایت خود را دارم، englishwithlucy.co.uk،

and on there,

و در

I have got an awesome interactive pronunciation tool.

آنجا، یک ابزار عالی تلفظ تعاملی دارم.

So you can click on the phonemes

بنابراین می‌توانید روی واج‌ها کلیک کنید

and hear me say those phonemes,

و از من بشنوید که آن واج‌ها را

and say words that contain those phonemes, it's awesome.

می‌گویم، و کلماتی را که حاوی آن واج‌ها هستند، می‌گویم، عالی است.

Finally, you can check out my personal channel,

در نهایت، می‌توانید از کانال شخصی من،

Lucy Bella, where we've log our lives here

لوسی بلا، دیدن کنید، جایی که ما زندگی خود را

in the English countryside,

در حومه انگلیسی ثبت کرده‌ایم،

and all of the vlogs are fully subtitled

و همه وبلاگ‌ها کاملاً زیرنویس شده‌اند،

so you can use them for vocabulary practise

بنابراین می‌توانید از آنها برای تمرین واژگان

and to improve your listening skills.

و بهبود مهارت‌های شنیداری خود استفاده کنید.

I will see you soon for another lesson, bye. (kisses)

به زودی برای یک درس دیگر می بینمت، خداحافظ. (بوسه)

(bright techno music)

(موسیقی تکنو روشن)