20 Common English Phrases for Describing Things | Common English Similes

Person 1: Hey, what’s wrong? Person 2 : It’s as dead as a doornail.

شخص 1: هی، چه مشکلی دارد؟ شخص 2: مثل میخ در مرده است.

Person 1: What is? Person 2: My phone, I dropped it in the bath…

شخص 1: چیست؟ شخص 2: گوشی من، آن را در حمام انداختم...

Person 1: Why did you have it in the bath? Person 2: I thought I would just give it a

شخص 1: چرا آن را در حمام داشتی؟ شخص 2: فکر

quick wipe while I was having a soak but it slipped through my fingers, and now, it’s

می‌کردم وقتی خیس می‌کردم سریع آن را پاک کنم، اما از بین انگشتانم لیز خورد، و حالا،

as clean as a whistle but I can turn the stupid thing on.

مثل یک سوت تمیز است، اما می‌توانم چیز احمقانه را روشن کنم.

Person 1: Come on, I know a little trick. You pop it in a bag of rice and in about 12

شخص 1: بیا، من یک ترفند کوچک بلدم. آن را در کیسه ای برنج می ریزیم و

hours it will be as right as rain.

بعد از 12 ساعت به اندازه باران می شود.

Hello everyone, Anna here from English Like A Native. Did that conversation make any sense

سلام به همه، آنا از انگلیسی Like A Native اینجاست. آیا آن گفتگو برای شما منطقی بود

to you? As you probably already know, the English language is made up of so many strange

؟ همانطور که احتمالاً می دانید، زبان انگلیسی از عبارات و اصطلاحات عجیب و غریب بسیاری تشکیل شده است

phrases and idioms. In the scene you just saw, there were three similes. A ‘simile’

. در صحنه ای که دیدید، سه تشبیه وجود داشت. «تشبیه

is a phrase which uses the word ‘like’ or ‘as’ to describe something specific

» عبارتی است که از کلمه «مانند» یا «مانند» برای توصیف چیزی خاص

by comparing it to something else. Let’s have a look again.

با مقایسه آن با چیز دیگری استفاده می کند. بیایید دوباره نگاهی بیندازیم

Before I continue there are notes available for you to download and keep for future reference.

قبل از اینکه ادامه دهم، یادداشت هایی برای دانلود و نگهداری برای مراجعات بعدی وجود دارد.

Simply click on the link below, fill in your details to sign up to my mailing list and

به سادگی روی پیوند زیر کلیک کنید، مشخصات خود را برای ثبت نام در لیست پستی من وارد کنید و

I will send them, and any future notes to you.

من آنها را ارسال می کنم و هر یادداشتی در آینده برای شما ارسال می کنم.

Now smilies are often used to be humorous or to add more detail or emphasis. You can

در حال حاضر شکلک ها اغلب برای طنز یا برای افزودن جزئیات یا تاکید بیشتر استفاده می شوند. شما

easily create your own similes to describe something…

به راحتی می توانید تشبیه های خود را برای توصیف چیزی ایجاد کنید ...

ANNA: Urghh this cheese is as smelly as old pair of socks. Careful with that Nick it’s

آنا: اوخه این پنیر مانند یک جفت جوراب قدیمی بدبو است . مراقب باش که نیک

lethal. NICK: This? Nah, it’s about as lethal as

کشنده است. نیک: این؟ نه، به

a fart in a spacesuit. It hasn’t been sharpened in months.

اندازه گوز در لباس فضایی کشنده است. ماه ها است که تیز نشده است.

Making up your own similes is certainly fun…but we do have a lot of commonly used descriptive

ساختن تشبیه های خود مطمئناً سرگرم کننده است ... اما ما تشبیه های توصیفی متداول زیادی داریم

similes. These are basically set phrases used by natives regularly.

. اینها اساساً عباراتی هستند که توسط بومیان به طور مرتب استفاده می شود.

And not just in English, descriptive similes can be found in lots of languages, for example,

و نه فقط در انگلیسی، تشبیه‌های توصیفی را می‌توان در بسیاری از زبان‌ها یافت، برای مثال،

in Spanish you might hear como pan comido which means as easy as pie, or comer como

در اسپانیایی ممکن است como pan comido را بشنوید که به معنای آسان‌تر از پای است، یا comer como

una lima which means to eat like a horse. And in French, Belle comme le jour means as

una lima که به معنای غذا خوردن مانند اسب است. و در زبان فرانسوی، Belle comme le jour به

pretty as the day or sourd comme un pot means as deaf as a pot.

معنای زیبای روز یا comme un pot به معنای ناشنوای یک دیگ است.

Knowing these commonly used phrases is important if you hope to achieve a native level of fluency

دانستن این عبارات متداول در صورتی مهم است که امیدوارید به سطح تسلط بومی

in your target language. That’s why you should try to have at least one native model

در زبان مقصد خود برسید. به همین دلیل است که باید سعی کنید حداقل یک مدل بومی

in your language toolbox. At Lingoda, all of their 1400 teachers are

در جعبه ابزار زبان خود داشته باشید. در لینگودا، همه 1400 معلم آنها در

native level, qualified teachers from different countries, who can teach you local expressions,

سطح بومی، معلمان واجد شرایط از کشورهای مختلف هستند که می توانند عبارات محلی، عامیانه و فرهنگ را به شما آموزش دهند

slang and culture.

.

If you are unfamiliar with this fabulous online language school then let me give you a little

اگر با این آموزشگاه زبان آنلاین افسانه آشنا نیستید، اجازه دهید بینش کمی به شما بدهم

insight. I have been studying on and off with Lingoda for many years.

. من سال هاست که با لینگودا در حال مطالعه و مطالعه هستم.

They offer live immersive classes in English, Business English, Spanish, French, and German.

آنها کلاس های همه جانبه زنده را به زبان های انگلیسی، انگلیسی تجاری، اسپانیایی، فرانسوی و آلمانی ارائه می دهند.

Their flexible online learning platform allows you to mould your learning around your needs.

پلت فرم یادگیری آنلاین انعطاف پذیر آنها به شما امکان می دهد یادگیری خود را بر اساس نیازهای خود شکل دهید.

Take me for example, I am a long term, ad-hoc student of Spanish and German. My hectic,

برای مثال من را در نظر بگیرید، من یک دانشجوی طولانی مدت و موقت اسپانیایی و آلمانی هستم. سبک زندگی پرمشغله و

unpredictable lifestyle means that I cannot commit to a regular schedule. So whenever

غیرقابل پیش بینی من به این معنی است که نمی توانم به یک برنامه منظم متعهد شوم. بنابراین هر زمان

I find a spare 60 minutes in my schedule I try to slot in a class, and as Lingoda’s

که 60 دقیقه اضافی در برنامه خود پیدا می کنم، سعی می کنم در کلاس حضور داشته باشم، و از آنجایی که

classes are online and offered 24/7 it’s really easy for me. Personally, I prefer group

کلاس های Lingoda آنلاین هستند و 24/7 ارائه می شوند، واقعا برای من آسان است. من شخصاً کلاس های گروهی را ترجیح می دهم

classes and as the groups have a maximum of 5 students it means they are never overcrowded.

و از آنجایی که گروه ها حداکثر 5 دانش آموز دارند، به این معنی است که آنها هرگز شلوغ نمی شوند.

I hope I am able to commit more time to studying in the new year, and move up to the next level,

امیدوارم بتوانم در سال جدید زمان بیشتری را به درس خواندن اختصاص دهم و به مرحله بعدی

claim my certificate to put in my record of achievement. If you are keen to do the same

بروم و گواهینامه خود را برای ثبت رکورد موفقیت خود مدعی شوم . اگر مایل به انجام همین کار

you can choose from a monthly subscription that gives you lots of flexibility or you

هستید، می‌توانید از اشتراک ماهیانه‌ای که به شما انعطاف‌پذیری زیادی می‌دهد، انتخاب کنید یا

can challenge yourself to a Marathon and potentially earn up to 400 euros cashback.

می‌توانید خود را در یک ماراتن به چالش بکشید و به طور بالقوه تا 400 یورو بازگشت نقدی دریافت کنید.

Interested? Why not take it for a test-drive first. Click on the link below and sign up

علاقه مند؟ چرا ابتدا آن را برای تست درایو نگیرید . روی لینک زیر کلیک کنید و

for a 7-day free trial. Use my link to get up to 40% off your marathon course or first

برای یک دوره آزمایشی رایگان 7 روزه ثبت نام کنید. اگر تصمیم به ادامه دادن دارید، از پیوند من استفاده کنید تا 40٪ تخفیف دوره ماراتن یا اولین

month of monthly subscription if you decide to continue. (The link automatically applies

ماه اشتراک ماهانه خود را دریافت کنید . (این پیوند به‌طور خودکار

your discount code when signing up for the free trial and will be saved for when you

کد تخفیف شما را هنگام ثبت‌نام در نسخه آزمایشی رایگان اعمال می‌کند و برای زمانی که

decide to continue with Lingoda)

تصمیم به ادامه کار با Linguda دارید ذخیره می‌شود)

Now let’s have a look at 20 commonly used descriptive smilies in English.

اکنون اجازه دهید نگاهی به 20 شکلک توصیفی رایج در زبان انگلیسی بیندازیم.

1. As blind as a bat
We have an adjective sandwich here. The bread is the word ‘as’,

1. به کوری خفاش ما در اینجا یک صفت ساندویچ داریم. نان کلمه "as" است،

so we have ‘as’ either side of the adjective. Here, the adjective is ‘blind’, meaning

بنابراین ما در دو طرف صفت "as" داریم. در اینجا، این صفت «کور» است، به این

to be visually impaired or unable to see. We would usually put the name of a person

معنی که بینایی ضعیف است یا قادر به دیدن نیست. ما معمولاً نام یک شخص

or thing at the beginning of this sentence, followed by our adjective sandwich, followed

یا چیزی را در ابتدای این جمله قرار می دهیم و پس از آن صفت خود را ساندویچ و به دنبال

by the thing it is being compared to. 
Confusingly, bats are not actually blind: they have very

آن چیزی که با آن مقایسه می شود قرار می دهیم. به طرز گیج کننده ای، خفاش ها در واقع نابینا نیستند: آنها چشمان بسیار

small eyes which allow them to see in the dark, but this is an idiom that has been around

کوچکی دارند که به آنها اجازه می دهد در تاریکی ببینند، اما این اصطلاحی است

for hundreds of years in British English, so even though it doesn’t really make sense,

که صدها سال در انگلیسی بریتانیایی وجود دارد، بنابراین حتی اگر واقعاً منطقی نیست،

we understand it to mean ‘very blind’. 
“Help, I’m as blind as a bat without

ما آن را به معنای "بسیار کور" درک می کنیم. "کمک، من مثل خفاش

my glasses.” 2. As busy as a bee
Bees are renowned for

بدون عینک کورم." 2. به همان اندازه که زنبور عسل مشغول است، زنبورها به عنوان

being hard-working animals so to say you are ‘as busy as a bee’ means that you are

حیوانات سخت کوش معروف هستند، بنابراین گفتن اینکه شما « مشغول یک زنبور عسل هستید» به این معنی است که شما

working very hard at something or doing many things at once. When listening to similes,

در کاری بسیار سخت کار می کنید یا چندین کار را همزمان انجام می دهید. هنگام گوش دادن به تشبیهات

the most important word to note is the adjective. As long as you catch and understand the adjective,

، مهمترین کلمه ای که باید به آن توجه کرد، صفت است. تا زمانی که صفت را بگیرید و درک کنید،

it will be much easier to understand the phrase even if it doesn’t make much sense. 
“My

درک عبارت بسیار آسان تر خواهد بود حتی اگر چندان معنی نداشته باشد.

little girl Alison has been as busy as a bee with school, homework, football practice and

دختر کوچک من آلیسون به اندازه یک زنبور عسل با مدرسه، تکالیف، تمرین فوتبال و

learning her lines for the school play. I can barely keep up.”

یادگیری خط های خود برای بازی مدرسه مشغول بوده است. من به سختی می توانم ادامه دهم.»

3. As cold as a fish
This is a funny one which means to be unemotional. 
“I really

3. به سردی ماهی این خنده دار است که به معنای بی احساس بودن است. "من واقعا

thought he cared about me, but when I told him I was moving away, he was as cold as a

فکر می کردم که او به من اهمیت می دهد، اما وقتی به او گفتم که دارم دور می شوم، او به اندازه یک ماهی سرد بود

fish.” 4. As clean as a whistle
To be ‘as clean

." 4. به همان اندازه که سوت پاک باشدTo be ‘as clean as

as a whistle’ means to be very clean. It can be used literally to mean something isn’t

a whistle’ به معنای بسیار تمیز بودن است. این را می توان به معنای واقعی کلمه به معنای کثیف نبودن چیزی

dirty or to describe someone or something that is free of incriminating evidence.
“We

یا برای توصیف کسی یا چیزی که عاری از شواهد مجرمانه است استفاده کرد. ما

had to let him go, we searched him and his bags but he was as clean as a whistle.”

مجبور شدیم او را رها کنیم، او و کیف‌هایش را جستجو کردیم، اما او مثل یک سوت تمیز بود.»

5. As clear as mud
This one is a classic example of sarcasm, which is a key element

5. به روشنی گل این یکی نمونه کلاسیک طعنه است که یک عنصر کلیدی در

in British humour. If something is ‘clear’ then it is transparent, like a window, or

طنز بریتانیایی است. اگر چیزی "واضح" باشد، شفاف است، مانند یک پنجره، یا

easy to read, like the text on the screen. Mud is thick and dark and not clear at all.

به راحتی قابل خواندن است، مانند متن روی صفحه. گل غلیظ و تیره است و اصلاً شفاف نیست.

If something is ‘as clear as mud’, that means it is very confusing or difficult to

اگر چیزی «به اندازه گل روشن» باشد، به این معنی است که درک آن بسیار گیج کننده یا دشوار

understand.
“I’ve been studying algebra for two months already but these equations

است. من دو ماه است که جبر را مطالعه می‌کنم، اما این

are as clear as mud.” 6. As cool as a cucumber
To be ‘cool’

معادلات مثل گل واضح هستند.» 6. مثل خیار خنک بودن در

in this context means to be calm and relaxed. Cucumbers are typically kept in the fridge

این زمینه به معنای آرام و ریلکس بودن است. خیارها معمولاً در یخچال نگهداری

and they are known to be cooling and soothing ingredients. Therefore, to be ‘as cool as

می شوند و به عنوان مواد خنک کننده و تسکین دهنده شناخته می شوند . بنابراین، "به اندازه

a cucumber’ means to be very calm or relaxed, particularly when this is surprising. 
“Some

یک خیار خنک" به معنای بسیار آرام یا ریلکس بودن است، به خصوص زمانی که این موضوع تعجب آور است. "یک

idiot has just ran into the back of our car, made a right mess, I am absolutely fuming

احمق به تازگی به عقب ماشین ما دویده است، درست به هم ریخته است ، من کاملاً عصبانی هستم،

but Gareth, well, he’s as cool as a cucumber.” 7. As dead as a doornail
A doornail is completely

اما گرت، خوب، او به اندازه یک خیار باحال است." 7. به اندازه یک میخ در، میخ کاملاً

lifeless. To be ‘as dead as a doornail’ means to be dead, totally dead. This could

بی جان است. مرده بودن مثل میخ در یعنی مرده بودن، کاملاً مرده. این می

be used literally or in the context of an idea. 
“The flat-earth movement appears

تواند به معنای واقعی کلمه یا در چارچوب یک ایده استفاده شود. به نظر می رسد حرکت زمین مسطح

to be as dead as a doornail.” 8. As fit as a fiddle
To say someone or

مانند میخ در مرده است. 8. به اندازه کمانچه گفتن اینکه کسی یا

something is ‘as fit as a fiddle’ means that they are in good condition or health.

چیزی «به اندازه کمانچه مناسب است» به این معنی است که در وضعیت یا سلامتی خوبی هستند.


“The doctor says I’m as fit as a fiddle and allowed to go back on the pitch.”

دکتر می گوید من به اندازه یک کمانچه آماده هستم و اجازه دارم به زمین بازگردم.

9. As fresh as a daisy
This can either mean to be fresh and clean or to be full of energy

9. تازه مثل گل مروارید این می تواند به معنای تازه و تمیز بودن باشد یا پر از انرژی و

and enthusiasm. “Little Leo has been off school with the chicken pox but today he’s

اشتیاق. "لئو کوچولو با آبله مرغان از مدرسه خارج شده است اما

turned up as fresh as a daisy…Leila don’t hit Henrietta with the fire engine…sorry

امروز مثل یک گل مروارید سرحال شده است... لیلا با ماشین آتش نشانی هنریتا را نزن... ببخشید

got to go!” 10. As tough as nails
A nail is a metal

باید بروم!" 10. به سختی میخ میخ یک وسیله فلزی است

fixture used in building and attaching things to walls. They’re very strong. If something

که در ساختن و چسباندن اشیا به دیوارها استفاده می شود. آنها بسیار قوی هستند اگر چیزی

or someone is ‘as tough as nails’, then they are very strong and determined. Sometimes

یا کسی «به اندازه میخ سخت» باشد، پس بسیار قوی و مصمم است. گاهی اوقات

you might also hear the phrase ‘as hard as nails’, which means the same thing. 
“Justine

ممکن است عبارت "به اندازه ناخن سخت" را بشنوید که به همین معنی است.

has been through so much this year. She lost her cat, she lost her job, she lost her knock-off

جاستین امسال خیلی چیزها را پشت سر گذاشته است. او گربه اش را از دست داد، کارش را از دست داد، کیف دستی ورساچه اش را از دست داد

Versace handbag, but she still keeps going with a smile on her face. She’s is as tough

، اما همچنان با لبخندی بر لب به راه خود ادامه می دهد. او به

as nails that girl.” 11. As good as gold
This phrase is often

اندازه ناخن آن دختر سخت است.» 11. به اندازه طلا این عبارت

used to describe children who are very well-behaved.
“We had a lovely day on Saturday hanging out with

اغلب برای توصیف کودکانی استفاده می شود که رفتار بسیار خوبی دارند. ما یک روز دوست داشتنی را در روز شنبه با

my parents and Oliver was as good as gold, he loves his grandma.”

پدر و مادرم گذراندیم و الیور به اندازه طلا خوب بود، او عاشق مادربزرگش است.

12. As mad as a box of frogs
This is a silly one. If someone is ‘as mad as a box of frogs’,

12. دیوانه مانند یک جعبه قورباغه این یک احمقانه است . اگر کسی "مثل جعبه قورباغه دیوانه" باشد،

then they are crazy. It can be used as a term of endearment or sometimes as a bit of an

پس دیوانه است. می توان از آن به عنوان یک اصطلاح دوست داشتنی یا گاهی اوقات به عنوان کمی

insult. This is another one which doesn’t really make sense but it does paint a clear

توهین استفاده کرد. این یکی دیگر است که واقعاً منطقی نیست، اما تصویر واضحی

picture in your imagination. 
“I love our neighbour - she’s as mad as a box of

را در تخیل شما ترسیم می کند. "من همسایه‌مان را دوست دارم - او مثل یک جعبه قورباغه دیوانه است

frogs and she’s so kind.” 13. As plain as day
If something is ‘as

و بسیار مهربان است." 13. به همان سادگی روز اگر چیزی «به

plain as day’ then it is very clear and easy to see or understand. You might also

اندازه روز ساده» باشد، دیدن یا درک آن بسیار واضح و آسان است. همچنین ممکن

hear the phrase ‘as clear as day’, which means the same. 
“She stood there smoking

است عبارت "به روشنی مثل روز" را بشنوید که به همین معنی است. او همانجا ایستاده بود و

right outside the hospital door, even though there was a no smoking sign right in front

درست بیرون درب بیمارستان سیگار می کشید، حتی با وجود اینکه یک تابلوی سیگار کشیدن درست

of her, as plain as day. It’s so disrespectful!” 14. As pleased as Punch
To be ‘as pleased

جلوی او بود، مثل روز. این خیلی بی احترامی است!» 14. به اندازه پانچ راضی بودن «به اندازه پانچ راضی بودن

as Punch’ means to be very pleased or happy. ‘Punch’ is a character in a famous puppet

» به معنای بسیار خوشحال یا خوشحال بودن است. پانچ شخصیتی در یک نمایش عروسکی معروف

show called ‘Punch and Judy’. Punch is always seen to be very happy when his evil

به نام پانچ و جودی است. هنگامی که نقشه های شیطانی او موفق می شوند، پانچ همیشه بسیار خوشحال است

plans succeed. 
“If I get the promotion I want then I’ll be as pleased as Punch.”

. "اگر ارتقای مورد نظرم را بدست بیاورم، به اندازه پانچ راضی خواهم بود."

15. As quiet as a mouse
This one simple means to be very very quiet. 
“I was supposed

15. به اندازه یک موش ساکت این یک ساده به معنای بسیار بسیار ساکت است. «

to be home over an hour ago. My mother should be asleep by now, so I just need to be as

قرار بود بیش از یک ساعت پیش در خانه باشم. مادرم باید تا الان بخوابد، پس من فقط باید

quiet as a mouse.” 16. As right as rain
We’re very used to

مثل یک موش ساکت باشم.» 16. درست مثل باران ما در بریتانیا به باران عادت داریم

rain in the United Kingdom. If it’s raining, it’s normal. To be ‘as right as rain’

. اگر باران می بارد ، طبیعی است. «به اندازه باران درست بودن»

means to feel healthy or well again after being unwell, sad or under pressure. 
“Sorry

به این معناست که پس از ناخوشی، غمگینی یا تحت فشار، دوباره احساس سلامتی یا خوبی داشته باشید. "

I snapped at you earlier, I’m just tired. As soon as I have a good night’s sleep I’ll

ببخشید که زودتر به شما ضربه زدم، من فقط خسته هستم. به محض اینکه یک شب خوب بخوابم،

be as right as rain.” 17. As sick as a dog
This is another one

مثل باران می شوم.» 17. مثل سگ بیمار است این یکی دیگر از

of those phrases that doesn’t make much sense but most English speakers will instinctively

آن عباراتی است که چندان منطقی نیست، اما بیشتر انگلیسی زبانان به طور غریزی

understand the meaning. To be ‘as sick as a dog’ means to be very unwell, sick and

معنی را درک می کنند. «مثل سگ مریض بودن » به معنای بسیار ناخوش، بیمار و

vomiting. “Poor Angela. She’s not at work today because she’s ill. She’s as sick

استفراغ است. «آنجلا بیچاره. او امروز سر کار نیست زیرا بیمار است. او

as a dog I was told, though I also heard that it was self-inflicted, out late drinking with

مثل یک سگ مریض است که به من گفته شده بود، اگرچه من همچنین شنیدم که این کار خودآزاری است، ظاهراً با همکارانش دیر وقت می‌نوشید

colleagues apparently, knocking back tequila until 3 in the morning. But you didn’t hear

، تا ساعت 3 صبح تکیلا را پس می‌زد. اما تو

that from me, ok? Yeah there’s a nasty flu going around at the moment.”

از من نشنیدی، باشه؟ بله، در حال حاضر آنفولانزای بدی وجود دارد.»

18. As easy as ABC 
This phrase is used to emphasise an easy learning process. ‘ABC’

18. به آسانی ABC این عبارت برای تاکید بر فرآیند یادگیری آسان استفاده می شود. "ABC"

refers to the alphabet. 
“Is this your first time making cupcakes? Oh wonderful,

به حروف الفبا اشاره دارد. «این اولین باری است که کیک درست می‌کنی؟ اوه فوق العاده است،

well don’t be nervous baking is as easy as ABC.”

خب اعصاب نخور پختن به آسانی ABC است."

19. As flat as a pancake
If something is as ‘flat as a pancake’, then it is very

19. به اندازه پنکیک صاف اگر چیزی به اندازه پنکیک صاف باشد، بسیار

flat and level.
“Compared to other countries with huge mountains and volcanoes, most of

صاف و هموار است. در مقایسه با کشورهای دیگر با کوه‌ها و آتشفشان‌های عظیم، بیشتر

England is as flat as a pancake.” 20. As quick as a wink/flash
This phrase

انگلستان به اندازه یک کلوچه صاف است. 20. به سرعت یک چشمک/فلش این عبارت می

can be used to describe something which happens very quickly, just like a wink or a flash.
“She

تواند برای توصیف چیزی که خیلی سریع اتفاق می افتد ، درست مانند یک چشمک یا فلاش استفاده شود. او

replied to my email as quick as a wink.” And our time together has passed as quick

به ایمیل من به سرعت چشمک پاسخ داد. و زمان با هم بودن ما

as a flash. Remember achieving fluency is easier which the motivation and the right

به سرعت گذشت. به یاد داشته باشید که دستیابی به تسلط آسان تر از انگیزه و

resources. Don’t forget to download your lesson notes and take that free trial with

منابع مناسب است. فراموش نکنید که یادداشت های درسی خود را دانلود کنید و آن را به صورت آزمایشی رایگان با

Lingoda, details in the description.

Lingoda انجام دهید، جزئیات در توضیحات.