Birthdays in Britain | BRITISH ENGLISH Culture & Traditions

Hello everyone, it's my birthday.

سلام به همه تولد منه

Yay!

آری

Hello, everyone and welcome to English like a Native with me, the birthday girl,

سلام به همه و به انگلیسی مثل یک بومی با من، دختر تولد،

Anna English. I hope that you are all well...

آنا انگلیسی خوش آمدید. امیدوارم حال همه شما خوب باشد...

and I am really excited to see you here at my birthday party, of course being a remote birthday party...

و من واقعاً هیجان زده هستم که شما را در جشن تولدم اینجا می بینم، البته که یک جشن تولد از راه دور است

It'll be a little odd because you're not actually here, but I'm glad that you're here with me in spirit.

... کمی عجیب است زیرا شما در واقع اینجا نیستید، اما خوشحالم که از نظر روحی اینجا با من هستی.

So today, I thought as it's my birthday It would be a good opportunity for me to share with you...

بنابراین امروز، فکر کردم که تولد من است، فرصت خوبی برای من است تا با شما در میان بگذارم...

how we celebrate birthdays here in the UK, because I know it is very different in different...

چگونه تولدها را در اینجا در بریتانیا جشن می گیریم، زیرا می دانم که در کشورها و فرهنگ های مختلف بسیار متفاوت است.

countries and cultures as to how we celebrate. So, I'm also really interested to hear about your experiences...

چگونه جشن می گیریم بنابراین، من هم واقعاً علاقه مند هستم که در مورد تجربیات شما بشنوم...

and how your country, your culture celebrates birthdays and...

و اینکه کشور شما، فرهنگ شما چگونه تولدها را جشن می گیرد و...

yeah, I hope that you all have a good time. So, hello if you are joining me here in the chat room.

بله، امیدوارم که به همه شما خوش بگذرد. بنابراین، اگر در اتاق گفتگو به من ملحق می شوید، سلام.

Hi those of you saying hello, you like my dress. Thank you very much. Shall I give you a twirl?

سلام به آنهایی که می گویید، لباس من را دوست دارید. بسیار از شما متشکرم. بهت یه چرخشی بدم؟

Should I show you my dress?

آیا باید لباسم را به شما نشان دهم؟

It's actually one of my favourite dresses... and...

این در واقع یکی از لباس های مورد علاقه من است ... و ...

Usually when it's your birthday you can wear your favourite outfit...

معمولاً وقتی تولد شما است می توانید لباس مورد علاقه خود را بپوشید ...

whether it's a spider-man outfit...

چه لباس مرد عنکبوتی ...

or a pretty dress, or your pajamas. You can do whatever you want to when your birthday.

یا یک لباس زیبا یا لباس خواب. شما می توانید هر کاری که می خواهید در روز تولد خود انجام دهید.

So, you can wear anything you like.

بنابراین، شما می توانید هر چیزی که دوست دارید بپوشید.

What do you like to wear on your birthday?

دوست داری در روز تولدت چی بپوشی؟

Something actually to note if someone says to you...

نکته قابل توجهی است که اگر کسی به شما بگوید ...

"I'm going to wear my birthday suit" or "Are you going to wear your birthday suit?"

"من می خواهم کت و شلوار تولدم را بپوشم" یا "آیا می خواهی کت و شلوار تولدت را بپوشی؟"

They mean naked, so take it as a joke, it's a joke.

منظورشان برهنه است، پس آن را به شوخی بگیرید، شوخی است.

Your birthday suit is the suit you were born in, and lots of people say "will you wear your birthday suit?"

کت و شلوار تولد شما همان کت و شلواری است که در آن متولد شده اید و بسیاری از مردم می گویند "آیا کت و شلوار تولدت را می پوشی؟"

Strongwit thank you so much, bless you, you have kicked off the superchats by saying "happy birthday" and...

Strongwit خیلی از شما متشکرم، مبارکت باشد، شما سوپرچت ها را با گفتن "تولدت مبارک" آغاز کردید و...

donating € 5,00. Thank you, that's very generous of you. That's very very kind indeed. Thank you so much.

500 یورو اهدا کردید. متشکرم، این از شما بسیار سخاوتمند است. این واقعاً بسیار مهربان است. خیلی ممنونم.

So

پس

Yes, birthday suits, what kind of thing do you like to wear on your birthday, hmm?

بله، کت و شلوارهای تولد، دوست داری چه نوع لباسی در روز تولدت بپوشی، هوم؟

As you are responding in the comments... I will...

همانطور که شما در نظرات پاسخ می دهید ...

I will get started and teach you a little bit about birthdays in the U.K.

من ... شروع خواهم کرد و کمی در مورد تولدها در انگلستان به شما یاد خواهم داد.

So, we have here...

بنابراین ، ما اینجا هستیم ...

One birthday year, so we all celebrate the anniversary of our birth once a year...

یک سال تولد ، بنابراین همه ما سالگرد تولد خود را جشن می گیریم. تولد یک بار در سال...

except for the Queen who has two birthdays, so some of you may or may not already have heard this...

به جز ملکه ای که دو تولد دارد، بنابراین ممکن است برخی از شما قبلاً این را شنیده باشید یا نشنیده باشید...

but the Queen celebrates two birthdays every year, her actual birthday...

اما ملکه هر سال دو تولد را جشن می گیرد، تولد واقعی خود ...

Which I'm not quite sure when it is. I think it's around March time.

که من هستم. کاملاً مطمئن نیستید که چه زمانی است. فکر کنم حدودا به وقت مارس باشه

I should know that, shouldn't I? And then she has a birthday around...

من باید این را بدانم، نه؟ و سپس او یک تولد دارد ...

early summer, like around the June time.

اوایل تابستان، مانند زمان ژوئن.

But it does change every year and let's have a look at the reason, shall we? So this was a tradition started by...

اما هر سال تغییر می کند و اجازه دهید نگاهی به دلیل آن بیندازیم، درست است؟ بنابراین این سنتی بود که توسط...

Edward VII who feared that the weather would be inclement.

ادوارد هفتم آغاز شد که می ترسید هوا نامساعد باشد.

This means changeable or not very pleasant, so it might be cold or wet, or there might be thunder...

این به معنای قابل تغییر یا نه چندان خوشایند است، بنابراین ممکن است سرد یا مرطوب باشد، یا ممکن است رعد

and lightning. So, he feared that his birthday would have... there would be inclement weather to...

و برق و رعد و برق وجود داشته باشد. بنابراین، او می ترسید که تولدش ... آب و هوای بدی باشد تا ...

celebrate his birthday which was in November. So he wanted a nice sunny warm day..

تولدش را که در نوامبر بود جشن بگیرد. بنابراین او می خواست یک روز گرم و آفتابی خوب داشته باشد..

so everyone could celebrate his birthday and be happy and relaxed outdoors.

تا همه بتوانند تولدش را جشن بگیرند و در فضای باز شاد و آرام باشند.

And so he decided to introduce a second birthday...

و بنابراین تصمیم گرفت تولد دومی را معرفی کند ...

which was in the summertime, which suited him. So he had the two birthdays and some of the Royal family...

که در تابستان بود که مناسب او بود. بنابراین او دو تولد داشت و برخی از خانواده سلطنتی ...

along the way have continued that tradition.

در طول راه این سنت را ادامه دادند.

All right for some, isn't it?

برای برخی خوب است، اینطور نیست؟

Wow! Goodness me! Strongwit you are being so kind! You sent another € 2, 00.

وای! خدایا من! Strongwit شما خیلی مهربان هستید! شما 200 یورو دیگر ارسال کردید.

another € 2,00 superchat, thank you so much, that's very sweet of you.

سوپرچت 200 یورویی دیگر، بسیار متشکرم، این از نظر شما بسیار شیرین است.

Okay so, lots of you being very sweet in the comments box or sending me good wishes,

بسیار خوب، خیلی از شما که در کادر نظرات بسیار شیرین هستید یا برای من آرزوهای خوب می فرستید،

that's very kind of you.

این از شما بسیار مهربان است.

Didrik says he likes to wear a nice shirt, nice trousers, and maybe a tie on his birthday. Yes, dress up smart, lovely.

دیدریک می گوید که دوست دارد در روز تولدش یک پیراهن زیبا، شلوار زیبا و شاید کراوات بپوشد. بله، هوشمندانه، زیبا لباس بپوشید.

Caddy has said "Hello Anna it's nice to see you, very happy birthday; your dress is beautiful" Thank you Caddy.

کدی گفته است "سلام آنا خوشحالم که تو را می بینم، تولدت بسیار مبارک، لباست زیباست" ممنون کدی.

"I love your red dresses they match you well". What you should say is they suit you well, thank you very much.

"من عاشق لباس های قرمز شما هستم که به خوبی با شما ست می شوند". چیزی که باید بگویید این است که آنها به خوبی برای شما مناسب هستند، بسیار متشکرم.

Right, so, I'm gonna jump over to my patrons now. Who are over in the patron Skype room and...

درست است، بنابراین، من اکنون به سراغ مشتریانم می روم. چه کسانی در اتاق کاربر اسکایپ هستند و ...

What's going on over here? Hello Jay. Hi, how are you? "Happy birthday in advance wishing you all the best" Thank you Jay.

اینجا چه خبر است؟ سلام جی. سلام. چطوری؟ "پیشاپیش تولدت مبارک با آرزوی بهترین ها" ممنون جی.

Eureka, Anna's channel was mentioned in this video...

اورکا، کانال آنا در این ویدیو ذکر شده بود ...

well, I'll have to look at that. The best English teachers, that's very kind of whoever that is. I don't know that gentleman.

خوب، من باید آن را نگاه کنم. بهترین معلمان انگلیسی، هر کسی که باشد بسیار مهربان است. من آن آقا را نمی شناسم.

I will check him out, thank you, and Jay says "It´s an absolutely beautiful dress".

من او را بررسی می کنم، متشکرم، و جی می گوید: "این یک لباس کاملا زیبا است".

Thank you very much. All right, so we've learnt about birthday suits

بسیار از شما متشکرم. بسیار خوب، پس ما در مورد کت و

We know that the birthday girl a boy can wear whatever they like on their birthday, that is their prerogative.

شلوارهای تولد یاد گرفتیم.

You should know this word. It's your prerogative. It means you can... it's your choice to do what you like...

شما باید این کلمه را بدانید. این حق شماست یعنی شما می توانید... این انتخاب شماست که کاری را که دوست دارید انجام دهید...

and we know that the Queen has two birthdays and we now know why?

و ما می دانیم که ملکه دو تولد دارد و اکنون می دانیم چرا؟

So let's carry on, have a look at some other things. We will usually mark the occasion on our actual birthday or...

پس بیایید ادامه دهیم، نگاهی به چیزهای دیگر بیندازیم. ما معمولاً این مناسبت را در روز تولد واقعی خود یا...

on the closest convenient day. So, if you are not the Queen will normally, actually,

در نزدیکترین روز مناسب علامت گذاری می کنیم. بنابراین، اگر شما ملکه نیستید، در واقع،

celebrate our day of birth, the anniversary of our birthday or...

روز تولد ما، سالگرد تولد یا

we will celebrate on the most convenient day, so for example, if your birthday falls on Wednesday like mine...

... را جشن می گیریم، ما در راحت ترین روز جشن می گیریم، به عنوان مثال، اگر روز تولد شما مانند روز تولد من چهارشنبه باشد.

It's not convenient for everyone to come out and have a good time because of work.

.. بیرون آمدن و خوش گذرانی به خاطر کار برای همه راحت نیست.

So, I might instead decide to have a party on Friday.

بنابراین، ممکن است به جای آن تصمیم بگیرم جمعه یک مهمانی داشته باشم.

Even though my birthday is today. I would celebrate on Friday because that's convenient and...

با اینکه امروز تولدمه من جمعه را جشن می گرفتم زیرا این کار راحت است و ...

and so yeah, that's what we normally do. Julia bless you...

و بنابراین بله، این همان کاری است که ما معمولاً انجام می دهیم. جولیا به شما برکت دهد...

thank you, Julia, and Strongwit both of you very very sweet, these donations...

از شما، جولیا، و استرانگ ویت متشکرم، این کمک‌های مالی بسیار زیبا...

and you said "this is so funny, you're the best."

و شما گفتید "این خیلی خنده‌دار است، شما بهترین هستید."

Thank You Julia, this is very sweet of you.

متشکرم جولیا، این از شما بسیار شیرین است.

Okay, so...

خوب، پس...

today like any other day if you do send a superchat, then you are entitled to the notes, the notes...

امروز مانند هر روز دیگری اگر سوپرچت بفرستید، پس حق دارید یادداشت‌ها را داشته باشید، یادداشت‌های...

I've made are shorter than normal, but you can choose any notes from any previous lessons you'd like.

من کوتاه‌تر از حد معمول هستند، اما می‌توانید هر یادداشتی را از هر درس قبلی انتخاب کنید. شما می خواهید.

So guys, just let me know.

پس بچه ها، فقط به من اطلاع دهید.

Okay so, let's carry on with these notes, so normally we would celebrate with some form of party and...

خوب پس، بیایید با این یادداشت‌ها ادامه دهیم، بنابراین معمولاً ما با نوعی مهمانی و... جشن می‌گیریم،

particularly for children, but also sometimes as adults if it's a big birthday like your 40th or your 60th and..

مخصوصاً برای بچه‌ها، اما گاهی اوقات در بزرگسالی اگر تولد بزرگی باشد مانند 40 سالگی یا 60 سالگی شما و..

so most children or some adults throw or have a party. So, there's a difference you throw a party...

بنابراین اکثر بچه‌ها. یا برخی از بزرگسالان می اندازند یا جشن می گیرند. بنابراین، اگر مهمانی را سازماندهی کنید، فرق می کند که یک

if you organise the party.

مهمانی برپا کنید.

So, if you are my best friend and I say to you "I'm not gonna do anything for my birthday."

بنابراین، اگر شما بهترین دوست من هستید و به شما می گویم "من برای تولدم کاری انجام نمی دهم."

And you say secretly "she's gonna have a party". I'm going to make sure there is a party organised for Anna,

و شما مخفیانه می گویید "او یک مهمانی خواهد داشت". من می روم مطمئن شوم که یک مهمانی برای آنا ترتیب داده شده است،

then you have thrown me a party, so you throw the party for me, and...

سپس شما برای من مهمانی گرفته اید، بنابراین برای من جشن می گیرید و ...

I have a party, so you have a party but the person who organises it throws the party.

من یک مهمانی دارم، بنابراین شما مهمانی دارید اما کسی که برگزار می کند. مهمانی را به راه می اندازد.

Does that make sense?

فرقی میکنه؟

To have a party or to throw a party.

مهمانی گرفتن یا جشن گرفتن.

Slightly different.

کمی متفاوت.

Cool, so have you ever thrown a party for somebody else?

عالی، پس تا به حال برای شخص دیگری جشن گرفته اید؟

I have once and it was very stressful,

من یک بار داشتم و بسیار استرس زا بود،

very stressful indeed.

در واقع بسیار استرس زا بود.

Eureka bless you, thank you so much. you've sent a superchat and you said "Happy birthday Anna...

اورکا بر شما مبارک باد، بسیار سپاسگزارم. یک سوپرچت فرستادی و گفتی "تولدت مبارک آنا...

thank you for always answering my questions and helping me". Eureka,

ممنون که همیشه به سوالات من پاسخ می دهی و به من کمک می کنی". اورکا،

you are most welcome, and thank you so much for coming to my party, yay!

شما خیلی خوش آمدید، و از اینکه به مهمانی من آمدید بسیار سپاسگزارم.

Right back to the notes, so...

درست به یادداشت‌ها برمی‌گردیم، بنابراین...

when you decide you're going to have a party or when someone throws a party for you, invitations will be sent or given out...

وقتی تصمیم می‌گیرید که می‌خواهید یک مهمانی بگیرید یا زمانی که شخصی برای شما مهمانی ترتیب می‌دهد، دعوت‌نامه‌ها فرستاده می‌شوند یا داده می‌شوند... از

guests are asked to RSVP.

مهمان‌ها خواسته می‌شود که پاسخ دهند.

Now you might see these letters a lot, particularly on wedding invitations or in emails.

اکنون ممکن است این نامه ها را زیاد ببینید، به خصوص در دعوت نامه های عروسی یا در ایمیل ها.

Perhaps if you want to go to a restaurant even and you want to reserve a table,

شاید اگر حتی می‌خواهید به رستوران بروید و می‌خواهید میز رزرو کنید،

this is basically an abbreviation of the French words...

این در اصل مخفف کلمه فرانسوی است...

"Réserve s'il vous plaît" I think.

فکر می‌کنم «Réserve s'il vous plaît».

If anyone is French here, then you know correct me if I'm wrong, but I think it's "réserve s'il vous plait" which is...

اگر کسی اینجا فرانسوی است، پس می‌دانید اگر اشتباه می‌کنم، مرا تصحیح کنید، اما فکر می‌کنم "réserve s'il vous plait" است که...

"Reserved please" so please let us know that you're coming to the party...

"رزرو شده لطفا" پس لطفاً به ما اطلاع دهید که دارید به مهمانی...

or please let us know if you would like to hold a table.

یا اگر مایل به برگزاری میز هستید به ما اطلاع دهید.

Okay.

باشه.

So, Sky has said "My birthday is next week, on Wednesday."

بنابراین، Sky گفته است "تولد من هفته آینده است، چهارشنبه."

Well, happy birthday for you next week on Wednesday. I have a little secret actually...

خوب، روز چهارشنبه هفته آینده برای شما مبارک. من یک راز کوچک دارم در واقع...

today is not my actual birthday,

امروز تولد واقعی من نیست،

my actual birthday is also next week, Wednesday.

تولد واقعی من نیز هفته آینده است، چهارشنبه.

And the reason I'm having my birthday party today is because next week...

و دلیل اینکه من امروز جشن تولدم را برگزار می کنم این است که هفته آینده...

I will be on holiday in Italy and so I won't be able to hang out with you guys on my actual birthday.

من در تعطیلات در ایتالیا خواهم بود و بنابراین نمی توانم در روز تولد واقعی خود با شما بچه ها وقت بگذارم.

So I am holding my party on the most convenient day for all of us.

بنابراین من جشن خود را در مناسب ترین روز برای همه ما برگزار می کنم.

So Skye we share a birthday,

بنابراین Skye ما یک تولد مشترک داریم،

amazing!

شگفت انگیز!

Okey dokey, what else is going on? Lots of you responding to me, Reserve...

اوکی دوکی، چه خبر است؟ بسیاری از شما که به من پاسخ می دهید، رزرو...

"résponde s'il vous plait" is the actual French, so I was slightly wrong there,

"résponde s'il vous plait" همان فرانسوی واقعی است، بنابراین من در آنجا کمی اشتباه کردم،

thank you for correcting me "résponde s'il vous plait", please reply to this invitation, that means.

ممنون می شوم که من را اصلاح کنید "résponde s'il vous plait" لطفا به این دعوت پاسخ دهید. ، یعنی

So you must reply to your invitation, normally at school...

بنابراین شما باید به دعوت خود پاسخ دهید، معمولاً در مدرسه ...

you'll just go around the class and give everyone an invitation which is quite awkward at school because...

شما فقط در کلاس می چرخید و به همه دعوت می کنید که در مدرسه بسیار ناخوشایند است زیرا ...

you just want to invite your friends, and there's always someone in your class that you don't want to invite to your party.

شما فقط می خواهید دوستان خود را دعوت کنید و همیشه یک نفر در آن حضور دارد. کلاس خود را که نمی خواهید به مهمانی خود دعوت کنید.

But because you're handing invitations out to most of the people you have to hand an invitation to...

اما از آنجایی که شما به اکثر افراد دعوت نامه می دهید، باید دعوت نامه را به همه... تحویل دهید

everybody, and you can guarantee the people you don't like will come to your party,

، و می توانید تضمین کنید که افرادی که دوست ندارید به مهمانی شما خواهند آمد

and the people you really want, they never come.

و افرادی که واقعاً می خواهید، آنها هرگز نمی آیند

And so I used to hate when I had parties and I had to go to school with the invitations because it was always awkward.

و بنابراین از زمانی که مهمانی می‌گرفتم و مجبور بودم با دعوت‌نامه به مدرسه می‌رفتم، متنفر بودم، زیرا همیشه ناخوشایند بود.

Nowadays I can just invite who I like, I just invite them on Facebook instead.

امروزه من فقط می توانم کسانی را که دوست دارم دعوت کنم، در عوض آنها را در فیس بوک دعوت می کنم.

Oh bless, Eric, thank you so much, that it's very sweet.

اوه بخیر، اریک، خیلی ممنون، که خیلی شیرین است.

You've also dropped a superchat and said "Happy birthday dear Anna, may your big day...

شما همچنین یک سوپرچت گذاشتید و گفتید "تولدت مبارک آنا عزیز، روز بزرگت باشد...

be as special as you are". Bless you, thank you. "You are the best teacher ever hugs and kisses".

به همان اندازه که هستی خاص باشد". مبارکت باشه ممنون "تو بهترین معلمی هستی که در آغوش گرفتن و بوسیدن".

You guys, you're making me blush. Thank you, thank you very much. It's very very sweet.

شما بچه ها، دارید من را سرخ می کنید. با تشکر از شما، از شما بسیار سپاسگزارم. خیلی خیلی شیرینه

Okay

بسیار خوب

So back to the notes, so we give out these invitations or posts them out and guests have to RSVP...

پس به یادداشت‌ها برگردیم، بنابراین ما این دعوت‌نامه‌ها را می‌دهیم یا آنها را پست می‌کنیم و مهمان‌ها باید

to those invites and a party could beheld at your home.

به آن دعوت‌ها پاسخ دهند و مهمانی می‌تواند در خانه شما برگزار شود.

I mean if it's a party for very young children you might not want 30...

منظورم این است که اگر مهمانی برای بچه‌های خیلی کوچک باشد، ممکن است نخواهید 30...

terrible...

وحشتناک... بچه‌های

five-year-olds running around and making a mess and screaming and going crazy for sweets and cake.

پنج ساله را که می‌دوند و آشفتگی درست می‌کنند و جیغ می‌کشند و دیوانه می‌شوند برای شیرینی و کیک.

But maybe you like that kind of thing.

اما شاید شما چنین چیزی را دوست داشته باشید.

But some people have their parties in their home...

اما برخی از مردم مهمانی های خود را در خانه خود برگزار

or if they can't stand the noise and the mess instead they will take out the children, all the adults will go to a...

می کنند یا اگر طاقت سر و صدا و شلوغی را نداشته باشند به جای آن بچه ها را بیرون می آورند، همه بزرگترها به

restaurant that could even be a fast-food restaurant. I've seen many parties held in places like McDonald's.

رستورانی می روند که حتی می تواند یک رستوران سریع باشد. رستوران غذا من مهمانی های زیادی را دیده ام که در مکان هایی مانند مک دونالد برگزار می شود.

It could be in a theme park.

می تواند در یک پارک موضوعی باشد.

It could be at the zoo or anywhere like that, somewhere where people can have a good time.

این می تواند در باغ وحش یا هر جای دیگری باشد، جایی که مردم بتوانند اوقات خوبی را سپری کنند.

Thank you Dennis, I've just seen that you too have sent through a superchat, a € 12,00.

متشکرم دنیس، من همین الان دیدم که شما هم از طریق سوپرچت 1200 یورو ارسال کرده اید.

Thank you very much, it´s very sweet of you, said "Happy birthday Anna, you are the best."

خیلی ممنون، از شما خیلی شیرین است، گفت: "تولدت مبارک آنا، تو بهترینی."

You guys are the best, thank you.

شما بچه ها بهترین هستید، ممنون

Okey-dokey, so, where was the best location...

Okey-dokey، بنابراین، بهترین مکان کجا بود...

you ever had a party? I think as a child most of my birthday parties were at home...

تا به حال مهمانی داشتید؟ فکر می کنم در دوران کودکی اکثر جشن های تولد من در خانه بود...

because it was easier that way for my family, so we had most of our parties at home...

چون اینطور برای خانواده ام راحت تر بود، بنابراین ما اکثر جشن هایمان را در خانه برگزار می کردیم ...

but they were excellent parties.

اما آنها مهمانی های عالی بودند.

And I think I once had... we hired a town hall, so we hired out a hall,

و من فکر می کنم یک بار ... ما یک تالار استخدام کردیم، بنابراین یک سالن استخدام کردیم،

and we had a magician and...

و یک شعبده باز و ...

a disco, and we had lots of food and sweets and stuff.

یک دیسکو داشتیم، و تعداد زیادی غذا، شیرینی و چیزهای دیگر داشتیم.

And I think that was a quite a good one.

و من فکر می کنم که این یک مورد بسیار خوب بود.

I don't really celebrate in terms of a big party as an adult, I haven't really.

من واقعاً از نظر یک مهمانی بزرگ در بزرگسالی جشن نمی‌گیرم، واقعاً جشن نگرفته‌ام.

I'm usually too busy, but not today. I'm with you.

من معمولا خیلی سرم شلوغ است، اما امروز نه. من با تو هستم.

Ok so...

باشه پس

We hold a party.

... مهمونی برگزار می کنیم.

Now, if you hold it in the house, the house will be decorated with bunting. If you don't know what bunting is...

حالا اگر آن را در خانه نگه دارید، خانه با بند تزئین می شود. اگر نمی دانی باندینگ چیست...

let me show you, I have some bunting up behind me, here you see.

بگذار به شما نشان دهم، من پشت سرم چند بند دار دارم، اینجا می بینید.

That is called bunting, it's kind of decoration that you hang.

به این می گویند باندینگ، نوعی تزئین است که آویزان می کنید.

Slightly different to a banner, a banner you hang...

با بنر، بنری که آویزان می‌کنید کمی متفاوت است...

but it's just a long strip, a banner is just a long strip whereas these kind of cut out triangles are called bunting.

اما این فقط یک نوار بلند است، یک بنر فقط یک نوار بلند است در حالی که به این نوع مثلث‌های برش‌خورده باندینگ می‌گویند.

So you decorate the house of bunting and banners, maybe with some balloons.

بنابراین خانه بند و بنرها را شاید با بادکنک تزئین کنید.

Sometimes you have the balloons with helium so that they float up high and...

گاهی اوقات شما بادکنک های هلیوم دار دارید تا در بالا شناور شوند و ...

sometimes we have confetti. You know, the kind of bits of paper or rice...

گاهی اوقات ما کوفته داریم. می دانی، نوع تکه های کاغذ یا برنج...

and you throw them, you get them in all sorts of different colours and...

و آنها را پرت می کنی، این روزها به انواع رنگ ها و

shapes these days. You can have little birthday cakes and candles and presents in the confetti and they´re glittering, you just throw them around.

شکل های مختلف می رسی. می‌توانید کیک‌های تولد کوچک و شمع‌ها و هدایایی را در کانفتی داشته باشید و آن‌ها درخشان هستند، فقط آنها را دور بریزید.

And we also have poppers, now these are very noisy. I'm going to go and pop one over here.

و ما هم پاپر داریم، الان اینها خیلی پر سر و صدا هستند. من می روم و یکی را اینجا پاپ می کنم.

You ready?

آماده ای؟

Always fun, obviously you don't want to do it near someone's face because that could be...

همیشه سرگرم کننده است، بدیهی است که شما نمی خواهید این کار را در نزدیکی صورت کسی انجام دهید زیرا ممکن است ...

that could be quite dangerous.

بسیار خطرناک باشد.

So there we go, a little bit of a popper there.

بنابراین ما به آنجا می رویم، کمی پوپر آنجا.

Then, also...

سپس، همچنین

we ask the guests to dress up, so you would normally dress up smart if there is no theme particularly.

... از مهمانان می خواهیم لباس بپوشند، بنابراین اگر تم خاصی وجود نداشته باشد، معمولاً لباس هوشمندانه بپوشید.

So you would just dress up in something... you know like a shirt and tie or a nice dress or whatever you feel comfortable in.

بنابراین شما فقط یک لباس می پوشید... می دانید مانند یک پیراهن و کراوات یا یک لباس زیبا یا هر چیزی که در آن احساس راحتی می کنید.

But children normally have a theme to their birthday party, so it might be superheroes or...

اما کودکان معمولاً یک تم برای جشن تولد خود دارند، بنابراین ممکن است ابرقهرمان ها یا ...

princesses or Disney or something like that.

شاهزاده خانم ها باشند. یا دیزنی یا چیزی شبیه این.

And then all the guests will dress up in their fancy dress.

و سپس همه مهمانان لباس های فانتزی خود را می پوشند.

So they would be wearing fancy dress.

بنابراین آنها لباس های فانتزی می پوشیدند.

Ok, and this means to dress up as a character and then they´ll arrive, and they´ll normally bring a gift and a card.

خوب، و این به این معنی است که لباس یک شخصیت بپوشید و سپس آنها می‌رسند، و معمولاً یک هدیه و یک کارت می‌آورند.

So, card giving, I think...

بنابراین، من فکر می کنم، دادن کارت...

I think originated in England actually. I know the story of the guy who first sent the first card,

من فکر می کنم در واقع در انگلستان منشا گرفته است. من داستان مردی را که اولین کارت را ارسال کرد،

I did know it. I've forgotten it right now.

می دانم. همین الان فراموشش کردم

But it was about a hundred years ago and...

اما حدود صد سال پیش بود و...

card giving has become quite a big thing in the UK, if I didn't receive any cards on my birthday I would be...

دادن کارت در بریتانیا به یک چیز بزرگ تبدیل شده است، اگر در روز تولدم هیچ کارتی دریافت نمی کردم ...

very sad, and this year so far even though my birthday's actually next week, I've received 3 cards. I'll show you...

بسیار ناراحت می شدم و امسال حتی تا کنون اگرچه تولد من در واقع هفته آینده است، من 3 کارت دریافت کرده ام. من به شما نشان خواهم داد ...

so I've received this one from my grandma.

بنابراین من این یکی را از مادربزرگم دریافت کردم.

It was a very very sweet card and she says

کارت بسیار شیرینی بود و می‌گوید:

"Granddaughter, you're the star of some magical memories...

"نوه، تو ستاره خاطرات جادویی هستی...

but as a little girl who twirled around my garden...

اما به عنوان یک دختر کوچک که در باغ من چرخید...

you have twirled your way through all the ups and downs in your own life, and you keep on going.

تو راه خود را در تمام فراز و نشیب‌ها طی کرده‌ای. زندگی خودت را ادامه می دهی. در

Sparkling all the way...

تمام طول راه درخشان...

sparkling moments from the start, brilliant times.

لحظات درخشان از آغاز، زمان های درخشان.

The starring part one year older same sweetheart. We love you so much".

قسمت بازیگر یک سال بزرگتر، همان عزیز. ما تو را خیلی دوست داریم."

Isn't that sweet? Actually made me cry when I opened that one.

شیرین نیست؟ در واقع وقتی آن را باز کردم باعث شد گریه کنم.

My grandma, bless her soul, it´s not very well at all.

مادربزرگم، روحش شاد، اصلا حالش خوب نیست.

She's battling cancer and being very strong, and so it was lovely to receive a card from her.

او با سرطان مبارزه می کند و بسیار قوی است و بنابراین دریافت کارت از او بسیار دوست داشتنی بود.

And then this one I got from my mum...

و بعد این یکی را که از مادرم گرفتم

it says "If people could pick their daughters...

... می‌گوید: "اگر مردم می‌توانستند دخترانشان را انتخاب کنند

each and every one would pick a daughter just like you". Isn't that nice? Isn't that sweet?

... هرکس دختری مانند شما انتخاب می‌کرد." این خوب نیست؟ شیرین نیست؟

So that was very nice. I must phone my mum and thank her for that one, and I got this one...

پس خیلی خوب بود باید به مامانم زنگ بزنم و بابت اون یکی ازش تشکر کنم و این یکی رو

from my boyfriend's mum and dad. She was also very nice, very kind of them.

از مامان و بابای دوست پسرم گرفتم. او همچنین بسیار خوب بود، بسیار مهربان با آنها.

And these are exactly like the Wellies I have...

و اینها دقیقاً مانند Wellies من هستند...

Brilliant

درخشان

So yes, card giving is very important...

پس بله، دادن کارت بسیار مهم است...

not only for birthdays, but for most celebrations like Christmas, like you've passed your exams, you've passed your driving test.

نه تنها برای تولدها، بلکه برای اکثر جشن هایی مانند کریسمس، مانند اینکه امتحانات خود را پس داده اید، رانندگی خود را با موفقیت پشت سر گذاشته اید. تست.

We even have cards on Happy Teacher Day. Happy Grandparent´s Day, also all sorts of things.

ما حتی کارت تبریک روز معلم داریم. روز پدربزرگ و مادربزرگ مبارک، همچنین همه چیز.

We just love giving cards and sharing our thoughts and our feelings with the people that we love and care about.

ما فقط عاشق دادن کارت و به اشتراک گذاشتن افکار و احساساتمان با افرادی هستیم که دوستشان داریم و به آنها اهمیت می دهیم.

So if you're going to a party if you've been invited to a party and you're going over, you should always take a card.

بنابراین اگر به مهمانی می‌روید، اگر به مهمانی دعوت شده‌اید و می‌روید، همیشه باید یک کارت بگیرید.

it's polite to take a card and...

مودبانه گرفتن کارت است و...

If you love someone very much, or you have a very very dear friend and you can't go to their party...

اگر کسی را خیلی دوست دارید یا دوست بسیار عزیزی دارید و نمی توانید به مهمانی او بروید...

It's custom over here to send one in the post.

این جا سفارشی است که یکی را در پست بفرستید.

Not everybody does but if you really care for someone then...

همه این کار را نمی کنند، اما اگر شما واقعاً به کسی اهمیت می دهید، پس

it's a nice thing to do. Harrison said "What does Wellies mean?" Wellies are...

این کار خوبی است. هریسون گفت: "ولیز یعنی چه؟" آبغوره ها هستند...

Wellington boots, these kinds of boots that you send in the rain. Okay?

چکمه های ولینگتون، این نوع چکمه هایی که زیر باران می فرستید. باشه؟

Eureka, bless you, you sent another superchat, thank you so much...

یوریکا مبارکت باشه یه سوپرچت دیگه فرستادی خیلی ممنون...

you said "We will soon reach a hundred thousand subs Anna"

گفتی "به زودی به صد هزار مشترک میرسیم آنا

yes we will, thank you, "Can we have another party then?" Sure, why not ? Let's have another party...

" بله میرسیم، ممنون "میتونیم یه جشن دیگه بگیریم؟" حتما چرا که نه ؟ بیا یه مهمونی دیگه بگیریم...

and I'm going to drink from my special little party cup.

و من میرم از فنجان مهمانی کوچولوی مخصوص خودم بنوشم.

Okay so...

خوب پس...

so cards and gifts, now gifts should be wrapped up in wrapping paper or...

پس کارت و هدایا، حالا کادوها را باید در کاغذ کادو بپیچید یا ...

sometimes we put them in bags.

گاهی آنها را در کیسه می گذاریم.

So I keep some bags, so this is a bag that you would put a bottle of wine in, perhaps...

بنابراین من چند کیسه نگه می دارم، بنابراین این کیسه ای است که شما یک بطری شراب در آن قرار می دهید، شاید...

and we can decorate them with bows and...

و ما می توانیم آنها را با کمان و ...

like this...

مانند این ...

and all sorts of pretty things.

و انواع چیزهای زیبا تزئین کنیم.

I have had one present so far and I put it here, my mum..

من تا حالا یک هدیه داشتم و اینجا گذاشتم، مامانم..

my mum bought me a lovely necklace and...

مامانم برایم یک گردنبند دوست داشتنی خرید و...

or she might have made it actually, I got some pajamas. I tend to get pajamas off my mum.

یا شاید درست کرده باشد، من چند لباس خواب گرفتم. من تمایل دارم لباس خواب را از مادرم در بیاورم.

Isn't that nice? Cozy...

این خوب نیست؟ دنج...

Cozy, and it has some matching bottoms as well.

دنج، و همچنین دارای برخی از زیره های همسان است.

Pajama bottoms we call them, pajama bottoms. The bottom of a set of pajamas.

کتانی پیژامه که ما به آنها می گوییم، کتانی پیژامه. ته ست لباس خواب.

Alright, let's head back over to the notes, so where are they? I've lost them. I closed them,

خوب، بیایید به یادداشت ها برگردیم، پس آنها کجا هستند؟ من آنها را از دست داده ام من آنها را بستم،

that's why, here we go.

به همین دلیل، ما می رویم.

So...

بنابراین ...

gifts as I said, gifts are normally wrapped or in a gift bag. Card giving is very popular here, if you cannot attend the...

هدایا همانطور که گفتم ، هدایا معمولاً بسته بندی شده یا در یک کیسه هدیه هستند. دادن کارت در اینجا بسیار محبوب است، اگر نمی توانید در

celebration then you would normally post a card in advance of a loved one or close one. Close friends birthday.

جشن شرکت کنید، معمولاً یک کارت پیشاپیش یکی از عزیزان یا نزدیکانتان ارسال می کنید. تولد دوستان نزدیک

Now let's talk about food, the most important part, there will normally be a meal or a buffet.

حالا بیایید در مورد غذا صحبت کنیم، مهمترین بخش، به طور معمول یک وعده غذایی یا یک بوفه وجود دارد.

So if it's a big party, lots of people coming and you don't know exactly when they'll arrive, normally...

بنابراین اگر یک مهمانی بزرگ باشد، افراد زیادی می آیند و شما دقیقا نمی دانید چه زمانی می رسند، معمولاً ...

we'll have a buffet. A buffet is when you can just pick up food.

ما یک بوفه خواهیم داشت. بوفه زمانی است که شما فقط می توانید غذا را بردارید.

So it'll be things like a typical buffet for a birthday party will be things like...

بنابراین چیزهایی مانند یک بوفه معمولی برای جشن تولد چیزهایی مانند ...

cheese on a stick with a pickled onion, so a pickled onion and a cube of cheese you'll have on a cocktail stick. Really nice.

پنیر روی چوب با یک پیاز ترشی خواهد بود، بنابراین یک پیاز ترشی و یک حبه پنیر روی یک چوب کوکتل خواهید داشت. واقعا قشنگه

Pickled onions in general just on their own. We seem to be obsessed about pickled onions. It's strange.

پیاز ترشی به طور کلی فقط به تنهایی. به نظر می رسد ما در مورد پیاز ترشی وسواس داریم. عجیب است.

Sandwiches of all sorts of flavours, so you'll have cheese sandwiches, ham sandwiches,

ساندویچ هایی با انواع طعم ها، بنابراین ساندویچ پنیر، ساندویچ ژامبون،

chicken sandwiches, ham and cheese sandwiches,

ساندویچ مرغ، ساندویچ ژامبون و پنیر،

jam sandwiches.

ساندویچ مربا خواهید داشت.

You might have peanut butter and jam, although it's more American...

ممکن است کره بادام زمینی و مربا بخورید، اگرچه بیشتر آمریکایی است...

but we are getting into it over here, more and more.

اما ما در اینجا بیشتر و بیشتر به آن می پردازیم.

And then you'll have sweets... in a lot of parties these days we have things like hummus and...

و بعد شیرینی می خورید... در بسیاری از مهمانی ها این روزها چیزهایی مانند حمص و ...

carrot sticks and...

چوب هویج و ...

cucumber baton, so we cut the cucumber into sticks so we can dip that into hummus as well.

باتوم خیار داریم، بنابراین خیار را به چوب برش می دهیم تا بتوانیم آن را به هوموس آغشته کنیم. خوب.

We might have other dips like...

ما ممکن است دیپ های دیگری مانند...

sour cream and chive...

خامه ترش و پیازچه... گواکاموله بخوریم

guacamole, and then you also have lots of crisps. We have to have crisps,

، و سپس مقدار زیادی چیپس میل کنید. باید چیپس بخوریم

remember the difference between American crisps and

، تفاوت چیپس آمریکایی و

Is there a difference?

آیا تفاوتی وجود دارد را به خاطر بسپارید؟

So for us...

بنابراین برای ما...

Americans call our crisps, chips,

آمریکایی ها به چیپس ما می گویند چیپس،

but it's just the snack, the little potato crunchy snack and that you eat cold, crisps.

اما این فقط میان وعده است، یک میان وعده ترد سیب زمینی و اینکه سرد بخورید، چیپس.

And you'll have all sorts of different flavours as well, and we have cocktail sausages...

و همچنین انواع طعم‌های مختلف را خواهید داشت، و ما سوسیس‌های کوکتل داریم...

which are the tiny little sausages you can pick up with a cocktail stick, so I normally have those and we might have "vol-au-vents".

که سوسیس‌های کوچکی هستند که می‌توانید با یک چوب کوکتل بردارید، بنابراین من معمولاً آن‌ها را دارم و ممکن است "vol-au-" داشته باشیم. دریچه ها".

Which are little pastries with tasty things inside.

که شیرینی های کوچکی هستند که داخل آن چیزهای خوشمزه ای است.

So that's what you'd find on a typical British birthday buffet.

بنابراین این همان چیزی است که در بوفه تولد معمولی بریتانیایی پیدا می کنید.

And then, of course, there has to be cake.

و سپس، البته، باید کیک وجود داشته باشد.

You can't have a birthday without having a birthday cake, now...

بدون داشتن کیک تولد نمی توانی تولد

I have a story to tell you, sometimes our birthday cakes are immense.

داشته باشی، حالا... داستانی دارم که برایت تعریف کنم، گاهی اوقات کیک تولد ما بی اندازه است.

Sometimes we go to town when it comes to our birthday cakes, and...

بعضی وقت ها وقتی نوبت به کیک تولدمان می رسد به شهر می رویم و ...

one year my birthday cake was a skull, so someone made this for me.

یک سال کیک تولد من جمجمه بود، یکی این را برای من درست کرد.

it was a skull with jelly snakes coming out of the mouth and through the eyes and out of the head.

این جمجمه ای بود با مارهای ژله ای که از دهان و از طریق چشم ها و از سر بیرون می آمدند.

And then if you lit the candle which was in the head...

و اگر شمعی را که در سر بود روشن می کردی

it would burn down and the eyes lit up, and smoke came out of the mouth. It was amazing and the reason I had a...

... می سوخت و چشم ها روشن می شد و دود از دهان بیرون می آمد. شگفت انگیز بود و دلیل اینکه من

skull birthday cake was because that year I had a kind of Halloween themed birthday party and everyone came as...

کیک تولد جمجمه داشتم این بود که آن سال یک نوع جشن تولد با تم هالووین برگزار کردم و همه به عنوان...

zombies, I dressed as a witch. I had curly hair then, I had a perm and...

زامبی آمدند، من لباس جادوگر را پوشیدم. من آن موقع موهای مجعد داشتم، یک پرم داشتم و ...

so what was the most elaborate birthday cake you've ever had?

پس مفصل ترین کیک تولدی که تا به حال خورده اید چه بوده است؟

This year one of my lovely patrons has donated my birthday cake.

امسال یکی از حامیان دوست داشتنی من کیک تولدم را اهدا کرد.

Messaged me this morning and said...

امروز صبح به من پیام داد و گفت:

"Please go and get yourself a birthday cake I won't have a birthday cake on me".

"لطفا برو برای خودت کیک تولد بگیر، من کیک تولد نخواهم داشت".

And so I did go and get a birthday cake which I'll bring over in just a moment.

و بنابراین من رفتم و یک کیک تولد گرفتم که فقط یک لحظه آن را به ارمغان خواهم آورد.

And all of these items, the cake and the meal will be served on a themed...

و همه این اقلام کیک و غذا روی

paper plates and paper cups. Now be things like at the moment...

بشقاب های کاغذی و لیوان های کاغذی موضوعی سرو می شود. حالا چیزهایی مثل فعلا...

it'll be Disney frozen or spider-man plates, or it could just be general party cups like this.

بشقاب های منجمد دیزنی یا مرد عنکبوتی باشد، یا فقط می تواند مانند این فنجان های مهمانی عمومی باشد.

Just little paper cups and plates that you could throw away at the end of the day and...

فقط لیوان ها و بشقاب های کاغذی کوچکی که می توانید در پایان روز دور بیندازید و...

not worry about anyone breaking your precious China.

نگران نباشید که کسی چین گرانبهای شما را بشکند.

Lovely

دوست داشتنی

Okay, one of my patron´s saying...

باشه، یکی از حامیان من می گوید:

"Happy birthday", says Eric. "I wish you well, and hope all your birthday wishes come true". Thank you Eric, sweet.

"تولدت مبارک"، اریک می گوید. "برایت آرزوی سلامتی دارم و امیدوارم همه آرزوهای تولدت برآورده شوند." مرسی اریک عزیزم

Hi, Anna, happy birthday to you, thank you Leila.

سلام آنا تولدت مبارک، ممنون لیلا.

Andreas, hi Leo, wow.

آندریاس، سلام لئو، وای.

Great okay, so...

خیلی خوب، پس...

with regards to cake if you are...

با احترام به کیک، اگر...

working in an office, in the work place...

در دفتر کار می کنید، در محل کار

it's typical for someone else to buy the cake and surprise the birthday girl or birthday boy.

... معمولی است که شخص دیگری کیک را بخرد و دختر تولد یا پسر تولد را سورپرایز کند.

Okay

خوب

so, I know in some other countries, it's typical for you to take the cake in yourself...

پس، من می دانم که در برخی از کشورهای دیگر، برای شما عادی است که کیک را در خودتان ببرید...

if it's your birthday you have to bring the cake.

اگر روز تولد شماست، باید کیک را بیاورید.

Is that the same in your country? But in our country it's different, I... generally not buy myself a birthday cake.

آیا در کشور شما هم همینطور است؟ اما در کشور ما فرق می کند، من... عموماً برای خودم کیک تولد نمی خرم.

Someone else will normally buy it for me, so at home my boyfriend would normally buy me a birthday cake or..

شخص دیگری معمولاً آن را برای من می‌خرد، بنابراین در خانه دوست پسرم معمولاً برای من کیک تولد می‌خرید یا مامانم کیک تولد

my mum would sort out a birthday cake, make a birthday cake even and...

را مرتب می‌کرد، کیک تولد درست می‌کرد و ...

if I was working in an office, in my old office, they would have made or bought a birthday cake in secretly and...

اگر من در دفتر کار می‌کردم، در دفتر قدیمی من، مخفیانه کیک تولد درست می‌کردند یا می‌خریدند و...

at some point they get everyone together when they turn out the lights...

زمانی که چراغ‌ها را خاموش می‌کنند همه را دور هم جمع می‌کنند...

when they come in with a birthday cake and sing happy birthday.

وقتی با کیک تولد وارد می‌شوند و تولدت مبارک می‌خوانند.

So shall we do the cake?

پس کیک را درست کنیم؟

so...

پس

the cake, whether it's elaborate or not, should always have a candle...

... کیک، چه مفصل باشد چه نباشد، همیشه باید شمع داشته باشد...

and what we do is, the candles are lit and everyone sings "happy birthday".

و کاری که ما می کنیم این است که شمع ها روشن می شوند و همه می خوانند "تولدت مبارک".

Our version of this song is different to some countries, so what we're going to do now is we're going to...

نسخه ما از این آهنگ با برخی کشورها متفاوت است، بنابراین کاری که اکنون می خواهیم انجام دهیم این است که ...

light the candle, I've only put one on.

شمع را روشن می کنیم، من فقط یکی را گذاشتم.

Normally when they're younger we put as many candles as the child has years.

به طور معمول وقتی آنها کوچکتر هستند، ما به اندازه سالهای کودک شمع می گذاریم.

So, if they're three years old we put three candles on the cake, if they're ten we put ten candles on the cake.

بنابراین، اگر آنها سه ساله هستند، سه شمع روی کیک می گذاریم، اگر آنها ده ساله هستند، ده شمع روی کیک می گذاریم.

But then as we become older...

اما بعد که بزرگتر می

we don't want people to know how old we are anymore, so we don't want to see all those candles on the cake.

شویم... دیگر نمی خواهیم مردم بدانند چند سال داریم، بنابراین نمی خواهیم آن همه شمع را روی کیک ببینیم.

So we tend to just have one, which is much easier.

بنابراین ما تمایل داریم که فقط یکی داشته باشیم که بسیار ساده تر است.

Is there any special age when you have a huge party? For example, most 15 year old Mexican girls...

آیا زمانی که یک مهمانی بزرگ برگزار می کنید سن خاصی وجود دارد؟ به عنوان مثال، بیشتر دختران 15 ساله مکزیکی

have a Cinderella party.

... یک مهمانی سیندرلا دارند.

We have a big celebration normally when we are 16,

ما معمولاً وقتی 16،

18,

18

21, and then 40.

، 21 و سپس 40 ساله می شویم، جشن بزرگی داریم.

50, 60, 70, I think so yeah.

50، 60، 70، فکر می کنم بله.

Kind of around the middle, it doesn't really matter so much when you're like 30, 35.

تقریباً در وسط، وقتی 30، 35 ساله هستید، خیلی

Doesn't matter

مهم نیست. مهم نیست

Okay, I think it's cake time

، خوب، فکر می کنم وقت کیک است،

So I'm gluten-free at the moment. I'm on a special diet, but I managed to find a special gluten-free cake.

بنابراین من در حال حاضر فاقد گلوتن هستم. من در رژیم غذایی خاصی هستم، اما موفق شدم یک کیک مخصوص بدون گلوتن پیدا کنم.

Most birthday cakes will be made up of sponge because it's sponge, which is the light...

اکثر کیک های تولد از اسفنج تشکیل می شوند زیرا اسفنجی است که نور

the light...

... نور ...

cake. It's quite... quite airy inside. It's not too heavy...

کیک است. داخلش کاملاً مطبوع است. خیلی سنگین نیست

It's quite light, and then we have a layer of like icing or jam or buttercream, depending on the type of cake or chocolate...

... کاملاً سبک است و بعد بسته به نوع کیک یا شکلات یک لایه مانند مایه کیک یا مربا یا باترکریم داریم

something or other. This particular cake is called a Victoria sponge, a Victoria sponge...

. این کیک خاص اسفنج ویکتوریا نامیده می شود، اسفنج ویکتوریا...

it's a very traditional cake here in the U.K. for things like birthdays and celebrations.

این یک کیک بسیار سنتی در اینجا در بریتانیا برای چیزهایی مانند تولد و جشن است.

Mine said "this candle says happy birthday", so I'm going to light the candle...

مال من گفت "این شمع می گوید تولدت مبارک"، پس من می روم شمع را روشن می

I'm going to light the candle then we have to sing happy birthday...

کنم ... شمع را روشن می کنم سپس باید تولدت مبارک بخوانیم ...

and...

و ...

then I will blow out the candle at the end of the song and...

سپس شمع را فوت می کنم. شمع در پایان آهنگ و ...

what happens then is, when you blow out the candle you have to make a wish.

اتفاقی که می افتد این است که وقتی شمع را فوت می کنی باید یک آرزو کنی.

I'm going to wish for something very special...

من می خواهم برای یک چیز بسیار خاص آرزو کنم ...

but I'm not allowed to tell you, this is our tradition if I tell you the wish it won't come true.

اما من اجازه ندارم به شما بگویم، این سنت ماست اگر به شما بگویم آرزویی برآورده نمی شود.

Okay, now, let's hope...

باشه، حالا امیدواریم...

please, wish that I don't set the house on fire, will be the first thing.

خواهش می کنم، ای کاش خانه را آتش نمی زنم، اولین چیز باشد.

Here we go, okay.

اینجا رفتیم، باشه

Okay, so we sing "Happy birthday"

خوب، پس ما "تولدت مبارک" را می خوانیم

and then I blow out the candle and I make a wish and...

و سپس شمع را فوت می کنم و آرزو می کنم و ...

I'm going to put on some music to sing to, hopefully your sing along with me.

می خواهم آهنگی برای آواز بگذارم، امیدوارم شما هم با من بخوانید.

All right, we´re ready.

بسیار خوب، ما آماده ایم.

♫ Happy birthday to me, happy birthday to me ♫

♫ تولدت مبارک، تولدت مبارک ♫

♫ Happy birthday, dear Anna ♫

♫ تولدت مبارک، آنا عزیز ♫

♫ Happy birthday to me ♫

♫ تولدت مبارک ♫

Yay!

یای!

Then what we would normally do is shout "hip-hip" and someone else would go "hooray."

سپس کاری که ما معمولاً انجام می‌دهیم این است که فریاد بزنیم «هیپ-لگن» و شخص دیگری «هور» می‌رود.

Hip hip hooray!, hip hip hooray!

هیپ هیپ هورای!، هیپ هیپ هورای!

And sometimes we also add on to the end of the song, ♫ Happy birthday da da da...♫

و گاهی اوقات نیز به انتهای آهنگ اضافه می کنیم، ♫ تولدت مبارک دا دا...♫

♫ Happy birthday to you, and many more ♫

♫ تولدت مبارک، و بسیاری دیگر ♫

I don't know why that happens.

نمی دانم چرا این اتفاق می افتد.

It's just sometimes we add on "and many more" because we want them to have many more happy birthdays.

فقط گاهی اوقات ما "و خیلی موارد دیگر" را اضافه می کنیم زیرا می خواهیم آنها تولدهای مبارک بیشتری داشته باشند.

And sometimes they go into singing...

و گاهی اوقات به آواز خواندن می

♫ For she's a jolly good fellow, for she's a jolly good fellow, for she's a jolly good fellow... ♫

پردازند... ♫ برای اینکه او یک همکار خوب و با نشاط است، برای اینکه او یک همکار خوب و با نشاط

♫ and so say all of us, and so say all of us, and so say all of us, for she's a jolly good fellow ♫

است... پس بگوییم همه ما، زیرا او یک هموطن خوب است ♫

♫ for she's a jolly good fellow, for she's a jolly good fellow ♫

♫ برای اینکه او یک همکار با نشاط خوب است، زیرا او یک همکار با نشاط خوب است ♫

♫ And so say all of us ♫

♫ و بنابراین بگوییم همه ما ♫

Yes, I hope you were singing along with me there.

بله، امیدوارم در آنجا با من آواز می خواندید.

Great, so thank you very much. You've wished me a happy birthday, we've sung happy birthday,

عالیه پس خیلی ممنون تو تولدم را تبریک گفتی، ما تولدت مبارک خواندیم،

I've blown out the candle and made my wish. We've sang all the extra little bits that go on and

من شمع را فوت کردم و آرزوی خود را کردم. ما تمام قطعات کوچک اضافی را خوانده ایم و

now what happens is the birthday girl...

حالا اتفاقی که می افتد این است که دختر تولد است

would normally cut the cake, the birthday girl the birthday boy, would cut the cake...

... معمولاً کیک را می برد ، دختر تولد پسر تولد ، کیک را می برد ...

unless they're very young of course, you don't want children playing with knives, very dangerous.

مگر اینکه آنها خیلی جوان باشند. البته، شما نمی خواهید کودکان با چاقو بازی کنند، بسیار خطرناک است.

Oh bless, another superchat has come through from Gzdable. I´ve never known how to pronounce your name.

آه بخیر، سوپرچت دیگری از Gzdable به راه افتاده است. من هرگز نمیدانستم چگونه نام شما را تلفظ کنم.

You're very sweet though. You've you've sent messages and chats before, thank you so much.

هر چند تو خیلی شیرینی قبلاً پیام و چت ارسال کرده اید، بسیار متشکرم.

Okay

so, I'm now going to just remove this and put that down for another time...

خوب، حالا فقط این را حذف می کنم و آن را برای یک بار دیگر

and I'm going to cut the cake with a fork because I left the knife in the kitchen.

می گذارم... و کیک را با چنگال می برم چون چاقو را در آشپزخانه رها کردم.

So I'm going to cut in like this. Who would like a piece of cake?

بنابراین من قصد دارم به این ترتیب در قطع. چه کسی یک تکه کیک دوست دارد؟

Just put your hand up if you want a piece of cake.

اگر یک تکه کیک می خواهید فقط دست خود را بالا بیاورید.

Okay, you do.

باشه.

It's a gluten-free cake, but I'm sure it's going to be delicious.

این یک کیک بدون گلوتن است، اما مطمئن هستم که خوشمزه خواهد بود.

Yiheyo Zing says "Happy birthday Anna" has sent across a superchat, thank you so much. That's very sweet.

ییهیو زینگ می‌گوید «تولدت مبارک آنا» یک سوپرچت ارسال کرده است، بسیار متشکرم. این خیلی شیرین است.

Just so you know, all my birthday superchats are going towards the thing I care about most which is you guys.

فقط برای اینکه بدانید، همه سوپرچت های تولد من به سمت چیزی است که من بیشتر به آن اهمیت می دهم، یعنی شما بچه ها.

I want all the donations to go towards making this channel better.

من می خواهم تمام کمک های مالی برای بهتر شدن این کانال صرف شود.

So that I can bring you...

تا بتونم براتون بیارم...

really really great content on a regular basis.

واقعاً محتوای عالی به طور منظم.

So thank you guys being so kind and now I'm going to put my slice of cake on my little plate...

پس ممنون بچه ها که اینقدر لطف دارید و حالا من برش کیکم را در بشقاب کوچکم می گذارم...

and I'm going to eat it.

و می خواهم آن را بخورم.

And you guys can take your cake now.

و شما بچه ها هم اکنون می توانید کیک خود را بردارید.

What would normally happen is, either the children would eat or the adults would eat their cake there and then.

اتفاقی که معمولاً رخ می‌دهد این است که یا بچه‌ها غذا می‌خورند یا بزرگ‌ترها کیک‌شان را آنجا می‌خورند.

But sometimes they would have already eaten a lot by the time...

اما گاهی اوقات آنها قبلاً قبلاً مقدار زیادی غذا خورده بودند ...

we've done the birthday cake so they might not want to eat the cake right then and there.

ما کیک تولد را درست کرده ایم تا شاید نخواهند همان لحظه کیک را بخورند.

So if it's children's party...

بنابراین اگر مهمانی بچه‌ها باشد...

they'll normally be a goodie bag and...

آنها معمولاً یک کیف خوب خواهند بود و...

a goodie bag is just a bag of like little toys, a couple of sweets and...

یک کیف خوب فقط یک کیسه مانند اسباب‌بازی‌های کوچک، چند تا شیرینی و...

maybe a bottle of glitter or some you know little trinkets, and then...

شاید یک بطری زرق و برق یا چیزهایی که کمی می‌شناسید. خرده ریزه ها و

they will wrap up a piece of cake like this in a napkin and...

بعد... یک تکه کیک مثل این را در دستمال می پیچند و

put it in the bag. And you can take it home and enjoy it later.

... می گذارند داخل کیسه. و می توانید آن را به خانه ببرید و بعداً از آن لذت ببرید.

And that's quite typical.

و این کاملاً معمولی است.

I´m trying to see your...

من دارم سعی می کنم تو رو ببینم...

okay, Yang wants a piece. Yes, Yang come and get yourself a piece.

باشه، یانگ یه قطعه میخواد. بله، یانگ بیا و یک قطعه برای خودت بیاور.

Yeah, she like about trying.

آره، او دوست دارد تلاش کند.

It's quite late for some of you, and you some of you have to go.

برای بعضی از شما خیلی دیر است و بعضی از شما باید بروید.

Thank you so much for joining me if you do have to leave that's fine.

خیلی ممنونم که به من ملحق شدی اگر مجبور به ترک شدی، خوب است.

Once you've sung happy birthday to the birthday girl, and it's okay to leave.

یک بار برای دختر تولدت مبارک خواندی و اشکالی ندارد که بروی.

Delicious... very very nice indeed.

خوشمزه...خیلی خیلی خوبه واقعا

Yum, I need the rest of that in a little while, so.

بله، من به بقیه آن نیاز دارم تا مدتی دیگر، بنابراین.

Goodness me! Another superchat has come through. Thank you darling, that's very sweet, that's your second one.

خدایا من! یک سوپرچت دیگر از راه رسید. ممنون عزیزم، خیلی شیرینه، این دومین مورد توست.

Bless you, thank you, and is that dollars?

مبارکت باشد، متشکرم، و آیا این دلار است؟

$ 51,00 goodness me! Thank you, that is very generous, very generous indeed. Thank you.

51,00 دلار خدایا! متشکرم، این بسیار سخاوتمندانه است، در واقع بسیار سخاوتمندانه است. متشکرم.

Okay so, we've done the candles, we've done the song...

خوب پس، ما شمع ها را درست کردیم، آهنگ را اجرا کردیم...

which I know is different in some countries because I've been in some restaurants here.

که می دانم در برخی کشورها متفاوت است، زیرا من در برخی از رستوران های اینجا بوده ام.

I think it's in India. It's different?

فکر کنم تو هند باشه متفاوت است؟

You do something with clapping and you change the tune slightly, I think you do and...

یه کاری با کف زدن انجام میدی و یه کم لحن رو عوض میکنی، فکر کنم انجام میدی و...

♫ Happy birthday to you ♫... or something. I can't remember quite.

♫ تولدت مبارک ♫... یا یه چیز دیگه. من نمی توانم کاملا به یاد داشته باشید.

I wish I could speak to someone who was Indian right now, and they could tell me how it goes.

ای کاش می‌توانستم همین الان با کسی که هندی است صحبت کنم و او به من بگوید اوضاع چطور است.

But I feel like it's different...

اما احساس می‌کنم فرق می‌کند...

anyway,

به هر حال،

let's carry on, so we've done the singing the...

بیایید ادامه دهیم، پس آواز را انجام دادیم...

we make a wish, we wrap the cake up, send it home in the goodie bags. Ah...

آرزو می‌کنیم، کیک را می‌پیچیم، در کیسه‌های خوب به خانه می فرستیم. آه...

then, no party is complete without party games.

پس هیچ مهمانی بدون پارتی بازی کامل نمی شود.

And these are the most typical party games that you would have at a children's party in the U.K.

و اینها معمولی ترین بازی های مهمانی هستند که می توانید در مهمانی کودکان در بریتانیا داشته باشید.

So, musical chairs,

بنابراین، صندلی های موسیقی،

musical bumps and musical statues. Of course all involve music.

برجستگی های موسیقی و مجسمه های موسیقی. البته همه شامل موسیقی هستند.

The first one, musical chairs, is a game where...

اولی، صندلی های موزیکال، یک بازی است که در آن...

Say you have 10 children...

بگویید 10 فرزند دارید...

you put out 9 chairs...

9 صندلی را بیرون

and you put them in a line.

می آورید... و آنها را در یک ردیف قرار می دهید.

So, 5 facing one way and four facing the other way and the children walk around the chairs in a circle.

بنابراین، 5 رو به یک طرف و چهار رو به سمت دیگر و بچه ها به صورت دایره ای دور صندلی ها راه می روند.

And then the music is playing and when the music stops they suddenly have to sit down, but because there's only...

و سپس موسیقی در حال پخش است و هنگامی که موسیقی متوقف می شود، ناگهان باید بنشینند، اما چون فقط...

only 9 chairs, one child will not get a chair.

فقط 9 صندلی وجود دارد، یک کودک صندلی نمی گیرد.

And if that child doesn't get to share they're out, and then the music starts again, and they remove another chair and...

و اگر آن کودک نتواند به اشتراک بگذارد، بیرون است، و سپس موسیقی دوباره شروع می شود، و صندلی دیگری را برمی دارند و...

until there is only 2 children walking around and one chair.

تا زمانی که فقط 2 کودک در اطراف راه می روند و یک صندلی.

And then whoever gets that last chair is the winner of the game and usually we get some sort of prize.

و پس از آن هر کسی که آخرین صندلی را بگیرد برنده بازی است و معمولاً ما نوعی جایزه می گیریم.

Maybe some bubbles... or something like that, a glow stick or something.

شاید چند حباب... یا چیزی شبیه به آن، یک چوب درخشنده یا چیز دیگری.

And then we have musical bumps. I don't know if you have heard of this, but musical bumps is very similar.

و سپس ما برجستگی های موسیقایی داریم. نمی‌دانم این مورد را شنیده‌اید یا نه، اما برآمدگی‌های موسیقی بسیار شبیه به هم هستند.

But it means that when the music stops, the children have to sit down and the last person to sit on the floor is out.

اما به این معنی است که وقتی موسیقی قطع می شود، بچه ها باید بنشینند و آخرین نفری که روی زمین می نشیند بیرون است.

And then we have musical statues...

و سپس مجسمه های موسیقی داریم...

which is when the music stops the children have to stop really still and not move...

زمانی که موسیقی متوقف می شود، بچه ها باید واقعاً بایستند و حرکت نکنند...

even if the person judging is whispering silly things in their ears or making silly faces in front of them. If they can't smile or...

حتی اگر کسی که قضاوت می کند چیزهای احمقانه ای را در گوشش زمزمه کند یا در مقابل آنها چهره های احمقانه بسازد. اگر آنها نمی توانند لبخند بزنند یا ...

flinch in any way or they'll be out and I always found that one fun. I was very good at musical statues actually.

به هر طریقی تکان بخورند وگرنه بیرون خواهند بود و من همیشه آن یکی را سرگرم کننده می دانستم. در واقع در تندیس های موسیقی خیلی خوب بودم.

So we have those three, and then we also have my favourite game, Pass the parcel...

بنابراین ما آن سه را داریم، و سپس بازی مورد علاقه من، Pass the parcel... را داریم

which is where a present has been wrapped up.

که در آن یک هدیه بسته شده است.

Maybe twelve times, so one wrapping, two wrapping, three, four, until it's been wrapped up...

شاید دوازده بار، بنابراین یک پیچیدن، دو پیچیدن، سه، چهار، تا زمانی که بسته شود ...

loads and loads...

بار و بار ...

and then we all sit in a circle...

و سپس همه به صورت دایره ای می نشینیم ...

and we pass it along and the music is playing...

و از کنار آن می گذریم و موسیقی در حال پخش است. ...

and when the music stops whoever's got the parcel has to take off another layer of wrapping.

و هنگامی که موسیقی متوقف می شود، هرکس بسته را دریافت می کند، باید لایه دیگری از بسته بندی را بردارید.

Now sometimes there will be little gifts...

حالا گاهی اوقات هدایای کوچکی

in between the layers, so you might unwrap it and not still have the present.

در بین لایه ها وجود دارد، بنابراین ممکن است آن را باز کنید و هنوز هدیه نداشته باشید.

But there'll be a little bag of sweets or something, which is always a nice little surprise.

اما یک کیسه کوچک شیرینی یا چیز دیگری وجود خواهد داشت که همیشه یک سورپرایز کوچک خوب است.

And then, whoever gets it last will unwrap it and they get the present.

و سپس، هر کسی که آن را آخرین بار به دست آورد، آن را باز می کند و هدیه را دریافت می کند.

It's always quite a furious game.

این همیشه یک بازی خشمگین است.

"Give it to me, give it to me." And you don't want to let it go, ever.

"به من بده، به من بده." و شما هرگز نمی خواهید آن را رها کنید.

So, Pass the parcel, and then we have a fun game Pin the tail on the donkey.

بنابراین، بسته را پاس کنید، و سپس یک بازی سرگرم کننده داریم که دم را روی خر سنجاق کنید.

Pin the tail on the donkey

دم را به الاغ سنجاق

This is where you have a picture of a donkey's behind, a donkey's backside and...

کنید اینجا جایی است که عکسی از پشت خر، پشت یک خر و...

some child will have a tail with a pin, and then you're normally blindfolded,

یک کودک با سنجاق دم می گیرد و سپس معمولاً چشمان شما را می بندند و

spun around a few times to make them disorientated, and then they have to try and...

چند بار دور خود می چرخانند تا درست کنند. آنها منحرف می شوند، و سپس باید تلاش کنند و...

pin the tail in the right place, and it's normally way off. It's very very funny to watch.

دم را در جای درست سنجاق کنند، و معمولاً خیلی دور است. تماشای آن بسیار بسیار خنده دار است.

I think it's similar to when you have a... what's it called? A piñata? When you have the horse...

من فکر می کنم شبیه به زمانی است که شما یک ... اسمش چیست؟ پینیاتا؟ وقتی اسب ...

hanging with lots of sweets inside the horse and you have to hit it with a stick? Is that called a piñata?

با مقدار زیادی شیرینی داخل اسب آویزان است و باید با چوب به آن ضربه بزنید؟ آیا به آن پیناتا می گویند؟

Someone tell me in the comments, I'm sure you'll correct me in a minute.

یکی در نظرات به من بگوید، مطمئن هستم که در یک دقیقه من را اصلاح می کنید.

But it's kind of similar to that. It's just at the end you actually get some sweets if you can...

اما به نوعی شبیه به آن است. فقط در پایان است که شما واقعاً مقداری شیرینی دریافت می‌کنید، اگر می‌توانید...

burst the thing open, and I have started to see those in supermarkets in the party section.

چیز را باز کنید، و من شروع کردم به دیدن آن‌ها در سوپرمارکت‌ها در بخش مهمانی.

So it's definitely something that we're doing here in the U.K. now as well.

بنابراین قطعاً این کاری است که اکنون در بریتانیا نیز انجام می دهیم.

Not when I was younger, but they do now.

نه زمانی که من کوچکتر بودم، اما آنها اکنون دارند.

So the next one on the list is Simon Says.

بنابراین نفر بعدی در لیست، سایمون سیس است.

Simon Says, now this is a fun game, someone is in charge and...

سایمون می گوید، حالا این یک بازی سرگرم کننده است، یک نفر مسئول است و ...

everyone has to listen and they have to follow instructions.

همه باید گوش کنند و باید دستورالعمل ها را دنبال کنند.

So the instructions will normally start with Simon says stand on one leg.

بنابراین دستورالعمل‌ها معمولاً با گفتن سیمون روی یک پا شروع می‌شوند.

Simon says put your hands on your head.

سایمون میگه دستاتو بذار روی سرت.

Simon says put your hands down. If any instructions come without...

سایمون میگه دستاتو بذار پایین. اگر هر دستوری بدون ...

Simon says at the beginning, then you mustn't do it. So if I go Simon says touch your nose,

سیمون در ابتدا می گوید، پس نباید آن را انجام دهید. بنابراین اگر من بروم سیمون می گوید دست به بینی

Simon says touch your ear, Simon Says touch your eyebrow, touch your nose.

خود بزن، سایمون می گوید دست به گوشت بزن، سیمون می گوید دست به ابرو بزن، بینی خود را لمس کن.

If I touched my nose then I'd be out, because Simon didn't say.

اگر به بینی ام دست می زدم بیرون بودم، چون سایمون نگفت.

It's very fun. Eureka bless you, you just send another superchat.

خیلی سرگرم کننده است. Eureka به شما برکت دهد، شما فقط یک سوپرچت دیگر بفرستید.

That´s three gifts from Eureka, thank you so much. You said "Hope you got your new passport,

این سه هدیه از طرف Eureka است، بسیار متشکرم. گفتی "امیدوارم پاسپورت جدیدت رو گرفتی،

enjoy in Italy and take care, I'm so jelly."

از ایتالیا لذت ببر و مراقب باش، من خیلی ژله ام."

Don't be jelly, darling.

ژله نباش عزیزم

I will take lots of pictures and hopefully some videos,

من تعداد زیادی عکس و امیدوارم چند فیلم می گیرم،

so that you are there with me in some respect and yes, I got my passport.

تا شما از لحاظی با من باشید و بله، من پاسپورتم را گرفتم.

Thank you so much. So my boyfriend's gift to me this year is to take me to Italy for my birthday and...

خیلی ممنونم. بنابراین هدیه دوست پسرم به من امسال این است که من را برای تولدم به ایتالیا ببرد و ...

it's very very sweet, and I'm very excited about going...

خیلی شیرین است و من برای رفتن بسیار هیجان زده هستم ...

so yes, although I nearly didn't get my passport, which is why Eureka was asking about my passport,

بنابراین بله ، اگرچه تقریباً پاسپورتم را نگرفتم. به همین دلیل است که اورکا در مورد پاسپورت من می پرسد،

but yes, I got it, thankfully thankfully I got it.

اما بله، آن را دریافت کردم، خوشبختانه خوشبختانه آن را دریافت کردم.

Alright so, the next one is Sleeping lions, always good to calm the children down...

بسیار خوب، نفر بعدی شیرهای خفته است، همیشه برای آرام کردن بچه ها خوب است...

at the end of a session, at the end of a party.

در پایان یک جلسه، در پایان یک مهمانی.

Sleeping Lions you ask all the children to lie down on the floor and pretend that they are sleeping.

شیرهای خفته از همه بچه ها می خواهید روی زمین دراز بکشند و وانمود کنند که خواب هستند.

They are sleeping lions, and if they move or flinch then they're out.

آنها شیرهای خوابیده هستند و اگر حرکت کنند یا تکان بخورند، بیرون هستند.

So, you basically just get the children to lie down on the floor be very very quiet, and they generally do.

بنابراین، شما اساساً فقط کودکان را وادار می‌کنید که روی زمین دراز بکشند، بسیار ساکت باشند و معمولاً این کار را می‌کنند.

It's a really great way, if you're a teacher or a parent...

این یک راه واقعا عالی است، اگر معلم یا پدر و مادر هستید...

it's a really great way to get the children to be quiet and to calm down...

این یک راه واقعا عالی برای ساکت شدن و آرام کردن بچه ها است...

to get them to get rid of all that extra energy and just...

تا آنها را از شر آن همه انرژی اضافی خلاص کنید.

be calm.

... آرام باش.

Yeah so, Sleeping lions.

بله، شیرهای خفته.

Nice and easy, now adults of course still want to have fun, but they won't necessarily have...

خوب و آسان، حالا البته بزرگسالان هنوز هم می‌خواهند تفریح ​​کنند، اما لزوماً نمی‌خواهند...

a party like that with games like that, but sometimes adults will do activities like paintballing or they will...

یک مهمانی مانند آن با بازی‌های آنچنانی داشته باشند، اما گاهی اوقات بزرگسالان فعالیت‌هایی مانند پینت بال انجام می‌دهند یا

they will... I don't know... go to something called like Go Ape, have you heard of Go Ape?

انجام خواهند داد. .. نمی دونم... برو سراغ یه چیزی به اسم برو میمون، اسم برو میمون رو شنیدی؟

We have them in the U.K. which are outdoor...

ما آنها را در بریتانیا داریم که در فضای باز هستند ...

fun activity...

فعالیت های سرگرم کننده ...

places, where you have rope ladders going up into the trees and you can walk across ropes from tree to tree

مکان هایی که در آن شما نردبان های طناب دار دارید که به درختان بالا می روند و می توانید از درختی به درخت دیگر روی طناب ها راه بروید

or you can swing on rope swings or you can balance or do zip wires.

یا می توانید روی طناب تاب بخورید یا می توانید تعادل برقرار کنید. یا سیم های زیپ را انجام دهید.

So it's all up in the in the trees, you're hooked on of course.

بنابراین همه چیز در درختان است، البته شما به آن وابسته هستید.

It was always safe, but that´s Go Ape or you could go to like a trampoline place and go jumping around.

همیشه امن بود، اما میمون برو یا می‌توانی به مکان ترامپولین علاقه‌مند شوی و به اطراف بپری.

Yeah, adults do fun stuff, too.

بله، بزرگسالان نیز کارهای سرگرم کننده انجام می دهند.

You just have to find the the right date, that's suitable for everyone in your party to go.

شما فقط باید تاریخ مناسب را پیدا کنید، که برای همه افراد مهمان شما مناسب است.

Okay, so that kind of brings me to the end of everything I was going to teach you about. If you have any...

بسیار خوب، بنابراین من را به پایان هر چیزی که قرار بود به شما یاد بدهم می رساند. اگر

questions now is the time to ask, but what I'd like to know from you guys is...

سؤالی دارید اکنون وقت آن است که بپرسید، اما آنچه من می خواهم از شما بچه ها بدانم این است

what was the favourite birthday present of yours? What was your favourite ever present you ever received in your life?

که ... هدیه تولد مورد علاقه شما چه بوده است؟ هدیه مورد علاقه شما که تا به حال در زندگی خود دریافت کرده اید چه بوده است؟

And, have you ever had any themed parties that you really enjoyed? Like my Halloween party which was good fun.

و آیا تا به حال مهمانی هایی با موضوع داشته اید که واقعاً از آن لذت برده باشید؟ مثل جشن هالووین من که سرگرم کننده بود.

And, our birthday´s celebrated in a completely different way in your country,

و، تولد ما در کشور شما به روشی کاملاً متفاوت جشن گرفته می شود،

so if you can answer any of those questions I'd love to know.

بنابراین اگر می توانید به هر یک از این سؤالات پاسخ دهید، دوست دارم بدانم.

And I will shoutout those ones that I see going by. Let's have a quick look at what the patrons are saying.

و آنهایی را که می بینم در حال گذر هستند فریاد خواهم زد. بیایید نگاهی گذرا به صحبت های حامیان بیندازیم.

"It's about 1:00 am in Taiwan...

"ساعت 1:00 بامداد در تایوان است...

I use my mobile phone to watch the live lesson so I have to switch to Skype back and forth."

من از تلفن همراهم برای تماشای درس زنده استفاده می کنم، بنابراین باید به اسکایپ این طرف و آن طرف بروم."

Oh bless you Leyla, I'm sorry about that.

وای لیلا، متاسفم.

"Happy birthday." Thank you very much, "...and your birthday party is the most amazing I saw."

"تولدت مبارک." خیلی ممنون، "...و جشن تولد شما شگفت انگیزترین جشنی است که دیدم."

So you'd say "your birthday party is the most amazing party that I ever saw, that I ever saw."

بنابراین می توانید بگویید "جشن تولد شما شگفت انگیزترین جشنی است که من تا به حال دیده ام."

Strongwits says "More than 200 viewers." Did we have more than 200 at one point?

Strongwits می گوید: «بیش از 200 بیننده». آیا در یک نقطه بیش از 200 داشتیم؟

It's dropped down to 188 now, but wow, that's amazing and thank you for your superchat. That's very sweet.

اکنون به 188 کاهش یافته است، اما وای، این شگفت انگیز است و از شما برای سوپرچت متشکریم. این خیلی شیرین است.

Okay, so...

خوب، پس...

Obviously you guys have been really cool, and you've attended my birthday party. Now I have a request.

واضح است که شما بچه ها واقعاً باحال بودید و در جشن تولد من شرکت کردید. الان یه درخواست دارم

I did make my birthday wish and I can't share that with you because otherwise it won't come true.

من آرزوی تولدم را کردم و نمی توانم آن را با شما در میان بگذارم زیرا در غیر این صورت محقق نمی شود.

But I want to request something from you, for my birthday if that's okay.

اما من می خواهم برای تولدم چیزی از شما درخواست کنم اگر اشکالی ندارد.

I want more than anything to help you guys, that's the reason I'm here, is to help you to improve your English.

من بیش از هر چیزی می خواهم به شما کمک کنم، به همین دلیل است که من اینجا هستم، کمک به شما برای بهبود زبان انگلیسی خود.

Now, I know sometimes it can be a drag, it can be hard to study when you're studying from home.

حالا، من می دانم که گاهی اوقات ممکن است سخت باشد، زمانی که از خانه درس می خوانید، ممکن است سخت باشد.

And so, I'm always saying to my students...

و بنابراین، من همیشه به دانش آموزانم می گویم ...

repeat, repeat and review your work. That's the only way to really get that work into the back of your head,

کار خود را تکرار کنید، تکرار کنید و مرور کنید. این تنها راهی است که می توانید واقعاً این کار را به ذهن خود وارد کنید،

but reviewing videos and...

اما مرور فیلم ها و ...

lessons that you've already worked on can be boring.

درس هایی که قبلاً روی آنها کار کرده اید می تواند خسته کننده باشد.

So, I want to take a little bit of a forceful step with you...

پس میخوام یه قدم زورگیرانه باهات بردارم...

I'm going to be your teacher again for a moment, and I want you to do me a birthday favour.

یه لحظه دوباره معلمت میشم و ازت میخوام یه لطفی به من بکنی.

I would like...

من

for you after this party or at some point very soon for you to go and make a playlist on your Youtube channel.

دوست دارم بعد از این مهمانی یا در یک مقطع زمانی خیلی زود به شما بروید و یک لیست پخش در کانال یوتیوب خود بسازید.

You all have Youube channels because you're able to comment on this video.

همه شما کانال های یوبی دارید زیرا می توانید در مورد این ویدیو نظر بدهید.

So, I want you to make a playlist, you can call it whatever you like...

بنابراین، من از شما می خواهم یک لیست پخش بسازید، می توانید آن را هر طور که دوست دارید بنامید ...

"My English learning" or "My favourite English teacher" or...

"آموزش زبان انگلیسی من" یا "معلم انگلیسی مورد علاقه من" یا ...

"My review playlist" or "My lesson", "My favourite lessons playlist", and then I want you to choose at least..

"لیست پخش نقد من" یا "درس من"، "مورد علاقه من" لیست پخش درس‌ها"، و سپس از شما می‌خواهم که حداقل

3 of the lessons which you felt you didn't know very well.

3 درس را انتخاب کنید که احساس می‌کردید به خوبی نمی‌دانید.

So, 3 of the lessons where there was a lot of vocabulary or when you came away afterwards...

بنابراین، 3 تا از دروسی که در آن واژگان زیادی وجود داشت یا زمانی که بعد از آن رفتید ...

you didn't feel like you've thoroughly had it in your head.

احساس نمی کردید که آن را کاملاً در ذهن خود داشته باشید.

3 lessons that you didn't really understand in that playlist...

3 تا درسی که تو اون پلی لیست درست متوجه نشدی...

from my channel and...

از کانال من و...

or from any other channel.

یا از هر کانال دیگه.

And then, I want you to put your favourite lesson also in there, so 3 that you didn't quite get that you know...

و سپس، از شما می‌خواهم که درس مورد علاقه‌تان را نیز در آنجا قرار دهید، به طوری که 3 که کاملاً متوجه نمی‌شوید...

there was vocabulary you forgot and then one that you really loved in that playlist.

واژگانی وجود داشت که فراموش کرده‌اید و سپس واژگانی که واقعاً آن را دوست داشتید در آن لیست پخش وجود داشت.

And then I want you to come back to this video...

و بعد از شما می خواهم به این ویدیو برگردید ...

and I want you to comment and share the link to your playlist and...

و از شما می خواهم که نظر بدهید و پیوند لیست پخش خود را به اشتراک بگذارید و ...

I'm gonna do you this favour, if you share the link to your playlist...

اگر پیوند لیست پخش خود را به اشتراک بگذارید این لطف را در شما انجام خواهم داد.

with me on this video, I will then go to your channel...

با من در این ویدیو، سپس به کانال شما می روم...

I´ll subscribe to you. I like your playlist and give it a thumbs up, okay? And then of course...

من برای شما مشترک می شوم. من از لیست پخش شما خوشم می آید و از آن حمایت می کنم، باشه؟ و البته...

I don't want you to just leave the playlist there doing nothing, I want you to actually at some point play that playlist...

من نمی خواهم که شما فقط لیست پخش را در آنجا رها کنید و هیچ کاری انجام ندهید، می خواهم واقعاً در یک مقطع زمانی آن لیست پخش را پخش کنید ...

Ideally once a week for a month and then once every month for the rest of the year. Okay? For the next 12 months.

ایده آل است که هفته ای یک بار برای یک ماه و سپس هر ماه یک بار برای بقیه سال باشه؟ برای 12 ماه آینده

So that it really sticks, and I promise you that way you are going to start to really...

به طوری که واقعاً می‌چسبد، و من به شما قول می‌دهم از این طریق شروع کنید به این

cement those words, phrases, rules into your head.

And then also if you can add to it...

و همچنین اگر می‌توانید به آن اضافه کنید

take stuff out if you think you've really got it, take it out, put more stuff in but let's start getting into good habits.

... اگر فکر می‌کنید واقعاً به آن دست یافته‌اید، چیزهایی را بیرون بیاورید، آن‌ها را بیرون بیاورید، چیزهای بیشتری در آن قرار دهید، اما بیایید شروع کنیم به عادت‌های خوب.

So...

بنابراین... برای

one last time, make a playlist, call it something like "My English lessons" or "My English review list."

آخرین بار، یک لیست پخش درست کنید، آن را چیزی مانند «درس های انگلیسی من» یا «لیست مرور زبان انگلیسی من» بنامید.

Add 3 videos which you didn't quite get...

3 ویدیو را که کاملاً ...

into there, and one of your favourite videos into there, then share the link with me on this video.

وارد آن نشده اید، و یکی از ویدیوهای مورد علاقه خود را در آنجا اضافه کنید، سپس پیوند را در این ویدیو با من به اشتراک بگذارید.

I'll come back from Italy and I'll want to see lots of links commented in, it will probably go to spam...

من از ایتالیا برمی گردم و می خواهم لینک های زیادی را ببینم که در آنها نظر داده شده است، احتمالاً به اسپم می رود ...

but I'll bring it back out and then I'll come to you and I'll subscribe to you if you do this.

اما آن را دوباره بیرون می آورم و سپس به شما می آیم و مشترک می شوم به شما اگر این کار را انجام دهید

I'll subscribe to you and I'll give your videos a thumb up.

من برای شما مشترک می شوم و ویدیوهای شما را به خوبی معرفی می کنم.

Okay? so do that for me please and hopefully it will then help you to get better at English.

باشه؟ پس لطفاً این کار را برای من انجام دهید و امیدوارم به شما کمک کند تا در زبان انگلیسی بهتر شوید.

Do we have a deal?

آیا معامله ای داریم؟

Yeah bump.

آره دست انداز

Fist bump that's a fist bump. That's what you call it, a fist bump.

دست انداز مشت که ضربه مشت است. این همان چیزی است که شما به آن می گویید، ضربه مشت.

Brilliant okay, so now it's time for me to answer your questions, so...

بسیار خوب، پس اکنون وقت آن است که به سؤالات شما پاسخ دهم، بنابراین ...

Lots of comments come through, what have we got?

نظرات زیادی وارد می شوند، چه چیزی داریم؟

"We'll get money on the birthday, we can normally get money on our birthday in... usually Chinese"

"ما در روز تولد پول می گیریم، معمولاً می توانیم در روز تولدمان به زبان ... معمولاً چینی پول بگیریم"

I'm sorry Sky, I don't understand this.

متاسفم اسکای، من این را نمی فهمم.

"We'll get money on the birthday usually Chinese in Malaysia do"

"ما در روز تولد معمولاً چینی ها در مالزی پول می گیرند"

So I think you mean on your birthday in China Malaysia you get money, you receive money.

بنابراین فکر می کنم منظور شما در روز تولد در چین مالزی است که پول می گیرید، پول دریافت می کنید.

Sometimes we put money into a card.

گاهی اوقات ما پول را در یک کارت قرار می دهیم.

So, if we don't know what to get someone, or if we're not coming to the party...

بنابراین، اگر نمی‌دانیم برای کسی چه چیزی بگیریم، یا اگر به مهمانی نمی‌آییم...

and we can't bring a present we will put a £ 5,00 note to £ 10,00 note.

و نمی‌توانیم هدیه بیاوریم، یک اسکناس 500 پوندی به اسکناس 10،00 پوندی می‌گذاریم.

Sometimes £ 50,00 into a card and give it so they can buy something nice for themselves.

گاهی اوقات 50،00 پوند به یک کارت بدهید و آن را بدهید تا بتوانند چیز خوبی برای خود بخرند.

Go to the Golden Mile at Blackpool yeah, the Golden Mile is fun.

به گلدن مایل در بلکپول بروید بله، گلدن مایل سرگرم کننده است.

I was actually born not very far from Blackpool, so I've been a couple of times.

من در واقع نه چندان دور از بلکپول به دنیا آمدم، بنابراین چند بار به دنیا آمده ام.

"I got a D.J. set when I turned 25, and it was the coolest present ever." That sounds really cool actually.

زمانی که 25 ساله شدم یک ست دی جی گرفتم و این بهترین هدیه تا به حال بود. واقعا جالب به نظر می رسد.

My favourite present that I ever got was a karaoke machine and...

هدیه مورد علاقه من که تا به حال گرفتم یک دستگاه کارائوکه بود و

is something I never expected, I'd never thought about having a karaoke machine.

... چیزی است که هرگز انتظارش را نداشتم، هرگز به داشتن دستگاه کارائوکه فکر نمی کردم.

And it was the best thing, I used it every day for years...

و این بهترین چیز بود، من سالها هر روز از آن استفاده می

and he got me into singing and as most of you will know I love singing.

کردم... و او مرا به خوانندگی جذب کرد و همانطور که بیشتر شما می دانید من عاشق خوانندگی هستم.

I didn't mention that a lot of our cards will include some form of badge that we are then expected to wear for our entire birthday.

من اشاره نکردم که بسیاری از کارت‌های ما شامل نوعی نشان هستند که انتظار می‌رود برای کل تولدمان استفاده کنیم.

And usually it will be quite an embarrassing badge. Maybe a massive one like this, and it will say something like...

و معمولاً این نشان کاملاً شرم آور خواهد بود. شاید یک بزرگ مانند این، و چیزی شبیه به ...

I can't even think but it'll say something embarrassing or silly.

من حتی نمی توانم فکر کنم، اما چیزی شرم آور یا احمقانه می گوید.

I just got a normal birthday girl one.

من تازه یک تولد دختر معمولی گرفتم.

"Hi Anna" says Amhal, "I'm Indian and we clap while singing happy birthday to you...

"سلام آنا" امحال می گوید: "من هندی هستم و در حالی که می خوانیم تولدت را تبریک می گوییم دست می زنیم ...

and then follow it up by singing may God bless you dear in the same tune." Cool, thank you for letting me know.

و سپس با خواندن همان آهنگ خدا به تو برکت دهد عزیزم." باحال، ممنون که بهم خبر دادی

"Hello Anna, I travel to London on my next holiday, I would love to meet you, is it possible?"

"سلام آنا، من در تعطیلات بعدی به لندن سفر می کنم، دوست دارم شما را ملاقات کنم، آیا این امکان وجود دارد؟"

Well, I hope you have an amazing time here in London.

خوب، امیدوارم لحظات شگفت انگیزی را در لندن داشته باشید.

It really is very difficult for me to make time for anybody, even myself.

واقعا برای من خیلی سخت است که برای کسی وقت بگذارم، حتی برای خودم.

I literally work from like 7:00 in the morning till 8 9 10 o'clock at night sometimes and last night...

من به معنای واقعی کلمه از ساعت 7 صبح تا 8 9 10 شب کار می کنم گاهی اوقات و دیشب ...

I was working till gone 11:00 o'clock.

تا ساعت 11:00 کار می کردم.

But you know, you never know and if anyone ever...

اما می‌دانی، هرگز نمی‌دانی و اگر کسی

bumps into me in the street, if you ever see me do come over and say hello, I don't bite.

در خیابان با من برخورد کرد، اگر روزی مرا دیدی بیا و سلام کن، گاز نمی‌زنم.

"A training room and machines were the best present I ever got." Awesome Batham. "My best present..." says Natasha "... was a visit to...

"اتاق تمرین و ماشین آلات بهترین هدیه ای بود که تا به حال گرفتم." باتام عالیه ناتاشا می گوید: «بهترین هدیه من... بازدید از...

Neuschwanstein castle" and probably mispronounced that, "in Germany the castle of my dreams." Lovely.

قلعه نویشوانشتاین بود» و احتمالاً این جمله را اشتباه تلفظ کرده است: «در آلمان قلعه رویاهای من». دوست داشتني.

Anastasia says "where in Italy are you going? I could suggest you a very special place called Salento,

آناستازیا می گوید "کجا در ایتالیا می روید؟ می توانم یک مکان بسیار خاص به نام سالنتو را به شما پیشنهاد کنم،

please take a look." I'm going to...

لطفاً نگاه کنید." من به

the Dolomites to climb some mountains, and I'm going to visit lake Garda, and I might go into Verona for a day.

... دولومیت ها می روم تا از چند کوه بالا بروم، و از دریاچه گاردا دیدن کنم، و ممکن است برای یک روز به ورونا بروم.

But I'll look into Salento, definitely.

اما حتماً به سراغ سالنتو می‌روم.

"Remind me again." Oh no, hang on, that wasn't to me.

"دوباره به من یادآوری کن." اوه نه، صبر کن، این برای من نبود.

"We celebrate everyone's birthday in our close family, so we have every month a birthday party but in October."

ما تولد همه را در خانواده نزدیکمان جشن می گیریم، بنابراین هر ماه یک جشن تولد داریم اما در ماه اکتبر."

"We only have 3." Wow, that's a lot of cards, a lot of presents and a lot of birthday cake for you.

"ما فقط 3 تا داریم." وای، این تعداد زیادی کارت، هدایای زیادی و کیک تولد زیادی برای شماست.

Okay guys. I'm terribly sorry, but I have to go because I'm teaching a private student in 4 minutes time.

باشه بچه ها خیلی متاسفم ولی باید برم چون در 4 دقیقه به شاگرد خصوصی درس میدم.

I've just realised, so I do have to say goodbye, wrap up and get on...

من تازه متوجه شدم، بنابراین باید قبل از شروع آن درس، خداحافظی کنم، کار را

to my private student and eat my cake quickly before I start that lesson.

تمام کنم و با دانش آموز خصوصی ام بروم و سریع کیکم را بخورم.

Thank you so much for joining me, if you are new here then please do press subscribe and the bell notification. button.

از اینکه به من ملحق شدید بسیار متشکرم، اگر در اینجا جدید هستید، لطفاً اشتراک و اعلان زنگ را فشار دهید. دکمه.

Make sure you have a look at some of my older videos so you can catch up.

مطمئن شوید که به برخی از ویدیوهای قدیمی من نگاهی بیندازید تا بتوانید به آن پی ببرید.

Don't forget guys to fulfill my birthday wish and...

یادتون نره بچه ها آرزوی تولدم رو برآورده کنین و

create a playlist and let me know what the playlist link is and I'll come and subscribe to your channel

... یه پلی لیست درست کنین و بهم بگین لینک پلی لیست چیه و من میام و عضو کانال شما میشم

Otherwise have an amazing day.

وگرنه روز فوق العاده ای داشته باشید.

I will be live at 11:00 o'clock tomorrow morning with the next vid cast, I hope you'll join me.

من فردا صبح ساعت 11 به همراه بازیگران ویدیوی بعدی زنده خواهم بود، امیدوارم شما هم به من بپیوندید.

Until next time take care, thank you for coming to my birthday.

تا دفعه بعد مواظب خودت باش، ممنون که به تولد من آمدی.

And thank you to all those people who donated superchats, you are so generous.

و از همه افرادی که سوپرچت اهدا کردند، سپاسگزارم، شما بسیار سخاوتمند هستید.

Lots of love from London, happy birthday, goodbyes.

عشق زیادی از لندن، تولدت مبارک، خداحافظ.