How To Turn "Textbook English" Into Natural, Native English - EnglishAnyone.com

and the world's number one English fluency guide  it is a pleasure to welcome you to another live  

و شماره یک راهنمای تسلط به زبان انگلیسی در جهان، خوشحالم که به شما خوش آمد می‌گوییم به یک ویدیوی زنده   دیگر در

video here on YouTube and today we're going  to talk about how to sound more natural and  

اینجا در YouTube و امروز می‌خواهیم درباره این صحبت کنیم که چگونه طبیعی‌تر و بومی‌تر به نظر برسد،

more native so how to instead of using only  textbook English the kinds of things you  

بنابراین چگونه به‌جای استفاده از کتاب‌های درسی انگلیسی از انواع آن صحبت کنیم. از چیزهایی که

would learn in a lesson that you can actually  start using more native things the things that  

در یک درس یاد می گیرید که می توانید در واقع شروع به استفاده از چیزهای بومی بیشتر کنید، چیزهایی که

natives really use in conversations so  as I get people in here hopefully uh I  

بومی ها واقعاً در مکالمات استفاده می کنند، بنابراین که من مردم را به اینجا وارد می کنم امیدوارم آه

think YouTube should be telling people about  this now if you have any questions I'll I'll  

فکر کنم YouTube باید اکنون در مورد این موضوع به مردم بگوید اگر سؤالی دارید. می‌خواهم   بگذار

let's see I'll just put a note about this up  here for particular situations let me see here

ببینیم، فقط برای موقعیت‌های خاص، یادداشتی در مورد این موضوع در اینجا می‌گذارم، اجازه دهید اینجا را خارجی ببینم،

foreign

so if you have a particular situation something  that you have trouble speaking about or you'd like  

بنابراین اگر موقعیت خاصی دارید، چیزی که در صحبت کردن در مورد آن مشکل دارید یا می‌خواهید

to know a better way to express something let me  know what your textbook English is and I'll give  

راه بهتری را بدانید برای بیان چیزی به من اجازه دهید بدانم کتاب درسی انگلیسی شما چیست و من

you a better way to say that I'll talk a little  bit more about this in a moment but just letting  

روش بهتری به شما ارائه خواهم داد که در یک لحظه کمی بیشتر در مورد این موضوع صحبت خواهم کرد، اما فقط به

people know hopefully yeah it should be coming  in correctly I think people are hearing me well  

مردم اجازه می‌دهم بدانند که امیدوارم بله باید درست وارد شود. فکر کنید که مردم به خوبی صدای من را می شنوند

too let me know if my sound is up enough uh but  this this idea came from I just asked people on  

هم به من اطلاع دهید که آیا صدای من به اندازه کافی بلند است، اما این ایده از آن گرفته شد که من فقط در   Facebook از مردم پرسیدم که آیا

Facebook if they had any questions about learning  or specific things they they were worried about  

سؤالی در مورد یادگیری دارند یا چیزهای خاصی که نگران آنها هستند

that are preventing them from speaking and Denise  one of our students said hey can you talk more  

که مانع صحبت آنها می شود و دنیز یکی از دانش‌آموزان ما گفت: سلام، می‌توانید

about how to use native natural Expressions so  I'll talk about how to learn those as well but  

درباره نحوه استفاده از عبارات طبیعی بومی بیشتر صحبت کنید، بنابراین من در مورد نحوه یادگیری آن‌ها نیز صحبت خواهم کرد، اما

as we're just getting in here hopefully the  chat is working uh post and comment let me  

چون تازه وارد اینجا می‌شویم، امیدوارم گپ کار کند، پست و نظر بگذارید من

see if I can post something I don't know if Chad  is okay I think it should be working we'll see  

ببینم می‌توانم چیزی پست کنم که نمی‌دانم چاد مشکلی ندارد یا نه، فکر می‌کنم باید کار کند، خواهیم دید

uh but the basic idea is that there's there's  nothing wrong with using textbook English uh  

اوه، اما ایده اصلی این است که استفاده از کتاب درسی انگلیسی اشکالی ندارد

and this is just basically the kinds of things you  would learn in a regular English classroom uh but  

و این در اصل نوعی از چیزهایی که در یک کلاس انگلیسی معمولی یاد می گیرید، اوه،

one of the main difficulties is that even if you  only use that those kinds of Expressions you will  

یکی از مشکلات اصلی این است که حتی اگر فقط از آن نوع عبارات استفاده کنید، باز هم

still hear lots of different things from natives  no of course we get a fire truck coming like usual  

چیزهای مختلفی از زبان بومی ها خواهید شنید.

when we go when we have these live videos so one  thing I will talk about in this video is with your  

وقتی این ویدیوهای زنده را داریم می‌رویم، بنابراین یکی از مواردی که در این ویدیو درباره آن صحبت خواهم کرد این است که با

help specific things that you have trouble saying  so if there are situations uh when you are maybe  

کمک شما چیزهای خاصی که در گفتن آن مشکل دارید، بنابراین اگر شرایطی وجود دارد که ممکن است در

having trouble expressing yourself or you'd like  a better way of saying something just let me know  

بیان خود مشکل داشته باشید یا می‌خواهید بهتر باشد. روش گفتن چیزی فقط به من بگویید

what that is so you can give me some particular  word or expression and I'll give you some better  

آن چیست تا بتوانید کلمه یا عبارت خاصی را به من بدهید و من به شما چند

ways of saying that I think this is easier than  me just giving you a bunch of Expressions but  

روش   بهتر برای گفتن این که فکر می‌کنم این آسان‌تر از این است که من به شما یک سری عبارات را ارائه کنم، ارائه می‌کنم، اما

you tell me anyway I will start this video with  a very quick story I was in my kitchen uh pouring  

شما بگویید به هر حال من این ویدیو را با یک داستان بسیار سریع شروع می کنم. من در آشپزخانه ام بودم و

some milk into a glass and my older daughter Arya  was there so I'm just pouring a regular carton of  

مقداری شیر در لیوان می ریختم و دختر بزرگترم آریا آنجا بود، بنابراین من فقط یک کارتن معمولی

milk into a glass and there was only a little bit  left so I just was able to pour I had you know a  

شیر را در یک لیوان می ریزم و فقط یک لیوان وجود داشت. مقدار کمی باقی مانده است، بنابراین من فقط تونستم بریزم، باید بدونید یک

glass of milk right here here's my carton of milk  uh that's not a very good card certain of me not  

لیوان شیر همینجا کارتن

a very good carton of milk but I'm pouring the  milk in there and I only get maybe that much milk  

شیر من است. آنجا و من فقط شاید آنقدر شیر

in the in the bottom of the glass and as soon as I  do that I'm pouring there and I look and Arya says

در ته لیوان می‌آورم و به محض اینکه این کار را انجام می‌دهم، همانجا می‌ریزم و نگاه می‌کنم و آریا می‌گوید

game over

بازی را به‌جای اینکه

so my older daughter Arya instead of saying  something like oh the milk is finished or  

دختر بزرگ‌ترم آریا به‌جای گفتن چیزی شبیه اوه شیر تمام شده است یا

something like that she used a very native natural  expression just a different way of expressing this  

چیزی شبیه به این که او از یک عبارت بسیار طبیعی استفاده می‌کند، فقط روشی متفاوت برای بیان این مورد استفاده می‌کند.

which is game over and so she is she has learned  this for me when I'm uh doing something and and  

she understands that in this kind of situation  we can use an expression like game over so if you  

موقعیت ما می‌توانیم از عبارتی مانند game over استفاده کنیم، بنابراین اگر شما   در حال

are playing a video game or you're playing like a  board game or something like that this has just I  

انجام یک بازی ویدیویی هستید یا مانند یک بازی رومیزی یا چیزی شبیه به آن بازی می‌کنید،

mean you would even call this textbook English  for that situation so the interesting thing  

منظورم این است که حتی این کتاب درسی را برای آن موقعیت انگلیسی بنامید، بنابراین چیز جالب

again about Native speech is that we we might take  something that's simple but use it in a different  

در مورد گفتار بومی این است که ما ممکن است چیزی را بگیریم که ساده است اما از آن در موقعیت‌های متفاوت استفاده کنیم

situation and that's where it really sounds native  and natural hopefully that makes sense so we would  

و اینجاست که واقعاً بومی و طبیعی به نظر می‌رسد.

take a phrase like a game over if you're just  playing a game or something and you would hear  

یا چیزی دیگر و شما می‌شنوید

an expression like uh game over when the game is  finished we can also use this in other situations  

عبارتی مانند uh game over  وقتی بازی تمام می‌شود ما همچنین می‌توانیم از آن در موقعیت‌های دیگر استفاده کنیم   بسیار

all right uh another thing I will uh give just a  very common expression that I hear people using  

خوب اوه چیز دیگری که من فقط یک عبارت بسیار رایج می‌گویم که می‌شنوم مردم از   uh استفاده می‌کنند

uh and this is also a very common situation in uh  in conversations I actually teach this in fluent  

و این نیز یک موقعیت بسیار رایج در اوه در مکالمات من در واقع این را به زبان روان

for Life uh but it's one of many thousands  Expressions thousands of Expressions that  

برای Life آموزش می‌دهم، اما این یکی از هزاران عبارت هزاران عبارتی است که

we teach in the program uh but I thought it would  be helpful to share it with everyone here as well  

ما در برنامه آموزش می‌دهیم، اما فکر کردم مفید باشد که آن را با همه در اینجا به اشتراک بگذارم

and so in this situation you have usually two  people talking or a group of people that could  

و غیره در این شرایط معمولاً دو نفر دارید صحبت می‌کنند یا گروهی از افراد که ممکن است

be talking so one person says something  we'll just say person a is talking and  

صحبت کنند، بنابراین یک نفر چیزی می‌گوید، ما فقط می‌گوییم فرد a در حال صحبت کردن است و

then maybe person B interrupts person a so a is  saying something then B says something and then  

سپس ممکن است شخص B حرف شخص a را قطع کند بنابراین a چیزی می‌گوید سپس B چیزی می‌گوید و سپس

B usually says like oh I'm sorry uh like sorry  for interrupting you and then a says uh oh I was

B معمولاً می‌گوید: «اوه متاسفم» و «معذرت می‌خواهم» برای قطع صحبت‌های شما و سپس a می‌گوید آه اوه

going to say [Music] so this is a a common  expression that you will see people using in  

می‌خواستم بگویم [موسیقی]، بنابراین این یک عبارت رایج است که می‌بینید افراد در

real situations in real life and you will hear  this often and it just means it's it's something  

موقعیت‌های واقعی در زندگی واقعی از آن استفاده می‌کنند. این را اغلب می‌شنود و فقط به این معنی است که این چیزی است که

people say before they get back to the thing that  they were Interrupted about or whatever so person  

مردم می‌گویند قبل از اینکه به موضوعی برگردند که درباره آن قطع شده است یا هر چیزی که فرد

a is talking they're saying something and then  maybe they get interrupted by B and then when  

صحبت می‌کند چیزی می‌گوید و سپس ممکن است با حرف B قطع شود و سپس وقتی

a gets to talk again they say oh I I was going to  say this or I was I was just going to say this or  

a می‌شود برای صحبت دوباره می گویند اوه من می خواستم این را می گفتم یا می خواستم این را بگویم یا

you will hear I was gonna say this so instead of  going to I was going to say this or I was just  

خواهید شنید که این را می گفتم بنابراین به جای رفتن به سمت، این را می گفتم یا فقط

gonna say this I was just gonna say and you will  hear it faster like this I was just gonna say I  

این را می گفتم فقط می خواستم بگویم و شما آن را سریعتر می شنوید، من فقط می خواستم بگویم من

was just gonna say but this is a very simple way  instead of like thinking about I don't know like  

فقط می خواستم بگویم، اما این یک راه بسیار ساده است به جای فکر کردن در مورد من نمی دانم

a textbook way of expressing this it's easier just  to to know some certain uh phrases like this you  

یک روش کتاب درسی برای بیان این موضوع ساده تر است برای دانستن عبارات خاصی مانند این که

can use and then you can just after you've heard  natives use these a lot it will feel very natural  

می‌توانید استفاده کنید، می‌توانید بعد از اینکه شنیدید که بومی‌ها از آنها زیاد استفاده می‌کنند،

for you to use them as well uh anyway I just  wanted to give two quick examples about this  

استفاده از آنها برای شما بسیار طبیعی است.

so one is game over and the other is I was just  gonna say but it will be helpful for me uh if  

بنابراین یکی بازی تمام شده است و دیگری این است که من فقط می‌خواستم بگویم، اما برای من مفید خواهد بود اگر

you tell me specific phrases where maybe you you  usually say this uh or if you have heard a phrase  

عبارات خاصی را به من بگویید که در آن ممکن است معمولاً این را بگویید یا اگر عبارتی را شنیده‌اید

that a native used and you didn't quite understand  why they said that so I'd like to do this I think  

که یک بومی از آن استفاده کرده و شما آن را انجام داده‌اید. کاملاً نمی‌دانم چرا آن‌ها این را گفتند، بنابراین من می‌خواهم این کار را انجام دهم، فکر می‌کنم

it will be helpful for you especially this is the  kind of time where I can give in a native or in a  

برای شما مفید خواهد بود، مخصوصاً این زمانی است که می‌توانم در یک درس بومی یا در

live lesson where I can help people with specific  questions they have about their particular  

درس زنده که می‌توانم به افراد در موارد خاص کمک کنم سوالاتی که درباره موقعیت‌های خاص خود دارند

situations all right Vincent nice to see you there  from Sao Paulo Brazil and Ming Shu says your old  

بسیار خوب وینسنت خوشحالم که شما را آنجا می‌بینم از سائوپائولو برزیل و مینگ شو می‌گوید دختر قدیمی   شما

daughter means you have another daughter yes  that's correct so I would say my older daughter  

یعنی شما دختر دیگری دارید بله درست است بنابراین می‌توانم بگویم دختر بزرگترم

my older daughter so I have two daughters and good  good thinking though but yes this is exactly what

دختر بزرگترم پس من دو دختر دارم و خوب فکر خوبی است، اما بله، این دقیقاً همان چیزی است که

what you get from kind of paying attention like a  native rather than trying to think about it like  

شما از توجه کردن مانند یک بومی به جای تلاش برای فکر کردن در مورد آن مانند

a student but the basic idea if I have like  you know let's say I only have one daughter  

یک دانش آموز به دست می آورید، اما ایده اصلی اگر من مانند آن دارم، می دانید که فرض کنید من فقط یک دختر دارم.

uh and so this is my daughter

بنابراین این دختر من است

and if I have two daughters then I have an older

و اگر من دو دختر داشته باشم، یک

so old ER older daughter and then the opposite  would be what so this is my older daughter then  

دختر بزرگتر از ER بسیار مسن دارم و برعکس این دختر بزرگتر من است، پس

who would this one be let me know in the  comments I want to make this easy but you  

این دختر بزرگتر من چه کسی را در نظراتی که می خواهم بگویم به من اطلاع دهید. این آسان است، اما شما

should be thinking like a native this is how I  speak with my own kids when I'm teaching them  

باید مثل یک بومی فکر کنید، من با بچه‌های خودم صحبت می‌کنم وقتی به آنها

things I have them try to guess something  and when they're right obviously they feel  

چیزهایی یاد می‌دهم که می‌خواهم چیزی را حدس بزنند و وقتی درست می‌گویند، بدیهی است که

very excited about that this is my older daughter  older daughter and who is this one yep very good

خیلی هیجان زده می‌شوند که این بزرگ‌تر من است. دختر دختر بزرگتر و که این یکی است، بله خیلی

younger now I know this may seem like uh like a  simple thing or a silly thing to ask because the  

کوچکتر است، من می دانم که این ممکن است یک چیز ساده یا احمقانه به نظر برسد زیرا

answer might be obvious but you would be surprised  and often we want to really I really want to help  

پاسخ ممکن است واضح باشد، اما شما متعجب خواهید شد و اغلب ما می خواهیم واقعاً من واقعاً می خواهم برای کمک به   وقتی

you be thinking more like a native as you learn so  rather than a teacher trying to tell you something  

یاد می گیرید بیشتر شبیه یک بومی فکر می کنید  بنابراین  به جای معلمی که سعی می کند چیزی به شما بگوید

you should be looking for patterns and thinking  like oh okay so we got the older and now we  

باید به دنبال الگوهایی باشید و فکر کنید مثل اوه باشه پس ما بزرگتر شدیم و حالا

have the younger one as well now imagine I have  three children let's say I have three daughters  

جوانتر را هم داریم حالا تصور کنید من سه فرزند دارم، فرض کنید من سه دختر دارم

what would I call them then how  would a native speaker describe these

آنها را چه می‌توانم صدا کنم، پس چگونه یک زبان مادری اینها را توصیف می‌کند، به طوری که

so as usual there are more than one way or  there are many ways usually to express Express  

طبق معمول بیش از یک راه وجود دارد یا معمولاً راه‌های زیادی برای بیان

certain things but this is a very simple  one so if we have three daughters or more

چیزهای خاص وجود دارد، اما این روشی بسیار ساده است. اگر ما سه دختر یا بیشتر از

the oldest so this is my oldest  daughter and we have the youngest

بزرگ‌ترین آنها داریم، پس این بزرگ‌ترین دختر من است و ما کوچک‌ترین

e e s t my youngest daughter and what do you  think that one is I'll give you a moment to  

دختر کوچک‌تر من است و فکر می‌کنی آن یکی چیست، من یک لحظه به تو فرصت می‌دهم تا

see if you can figure that out all right so  uh yes for my actual daughters I only have  

ببینم آیا می‌توانی این را بفهمی. اوه بله برای دختران واقعی ام من فقط

two so I have an older daughter and a younger  daughter my older daughter Arya is uh seven  

دو دختر دارم، بنابراین یک دختر بزرگتر و یک دختر کوچکتر دارم، دختر بزرگترم آریا هفت

years old and my younger daughter Noel is uh or  the younger daughter Noel is uh four years old  

ساله است و دختر کوچکتر من نوئل اوه یا دختر کوچکتر نوئل اوه چهار ساله است

uh let's see again shim parses uh Hydro  how are you doing I'm doing very well  

اوه بیایید دوباره ببینیم shim parses uh Hydro حال شما چطور است من کارم خیلی خوب است

you're looking outstanding fantastic good to  be outstanding I feel I feel great here we go  

شما به نظر می‌آیید فوق‌العاده خوب برای برجسته بودن احساس می‌کنم احساس خوبی دارم اینجا می‌رویم

where are you from sir I'm from Chicago but  I live in uh Nagasaki Japan so you introduced  

شما اهل کجا هستید آقا من اهل شیکاگو هستم اما  من در ناکازاکی ژاپن زندگی می‌کنم. شما

your older daughter when she was born but there  is no introduction of the younger baby yeah it  

وقتی دختر بزرگترتان به دنیا آمد   دختر بزرگترتان را معرفی کردید، اما بچه کوچکتر معرفی نشد، بله ، آیا می‌دانستید که

was you know this is an interesting thing  about about like Parenthood uh I remember  

این یک چیز جالب در مورد پدر و مادر است، اوه، یادم می‌آید   با

seeing this I'll answer this question first  to see if anybody got that yes very good

دیدن این، ابتدا به این سؤال پاسخ می‌دهم تا ببینم آیا کسی چنین چیزی را دریافت کرده است. بله وسط خیلی خوب است،

middle so if we have like my oldest my middle and  my youngest daughter all right so yes about about  

بنابراین اگر ما مانند بزرگ‌ترین وسط من و کوچک‌ترین دخترم را داشته باشیم، خوب است، بله در مورد   مثل

like maybe this is something more people can  uh relate to but I remember seeing a of like  

این است که شاید این چیزی باشد که افراد بیشتری می‌توانند با آن ارتباط برقرار کنند، اما من به یاد دارم که

a really funny picture this uh just like a meme  on the internet it showed like uh pictures of of  

یک عکس بسیار خنده دار را دیدم. الگوی رفتاری در اینترنت مانند تصاویری از

two babies so this is there's like the first child  the first child there it was like a beautiful baby  

دو نوزاد را نشان داد، بنابراین این مانند اولین فرزند اولین فرزند آنجا بود، مانند یک کودک زیبا

picture and they were like beautiful flowers  all around it was it was like a very expensive  

عکس بود و آنها مانند گلهای زیبا بودند دور تا دور آن مانند یک عکس بسیار گران قیمت بود.

photo it looked really nice and then there was a  picture of the second child which was like it was  

واقعاً زیبا به نظر می‌رسید و بعد عکسی از فرزند دوم وجود داشت که مثل این بود

just you know regular baby picture with just one  one Little Flower so like people people don't care  

فقط می‌دانید عکس معمولی کودک فقط با یک یک گل کوچولو، بنابراین مثل افرادی که مردم به

as much about the about the second child that's  a the basic idea uh of course I care about both  

فرزند دوم اهمیتی نمی‌دهند، این یک چیز اساسی است. البته من به هر دو

of my children but the reason I didn't I didn't  bother making another video with Noel is because  

بچه‌ام اهمیت می‌دهم، اما دلیل اینکه حوصله ساختن یک ویدیوی دیگر با نوئل را نداشتم این است که

it would have just been the same thing as the one  with Arya but they are in fact two very different  

این فیلم دقیقاً مانند ویدیوی آریا بود، اما آنها در واقع دو نفر هستند.

kids and uh maybe I will bring both of them in for  uh uh maybe a video something like that uh but if  

بچه های مختلف   و اوه شاید من هر دوی آنها را برای اوه اوه شاید ویدیویی شبیه آن بیاورم اوه اما اگر  اگر

that if that's uh entertaining for you but most of  the things that I do at home are the same things  

این برای شما سرگرم کننده است اما بیشتر کارهایی که من در خانه انجام می دهم همان چیزها هستند

I do like this so I'm looking for situations  where I can help them understand something like  

من این را دوست دارم پس من به دنبال موقعیت‌هایی هستم که بتوانم به آنها کمک کنم چیزی شبیه به

a native and then teach them phrases and really  help them again thinking more about patterns of  

یک بومی را بفهمند و سپس عباراتی را به آنها یاد بدهم و واقعاً به آنها کمک کنم که بیشتر درباره الگوهای

speech rather than trying to teach them rules or  grammar things like that but yes anyway I thought  

گفتار فکر کنند نه اینکه بخواهم به آنها قوانین یا چیزهای دستور زبانی مانند آن بیاموزم، اما به هر حال من فکر کردم

that was very funny but these are the kinds of  things when you're trying to learn patterns this  

خیلی خنده دار بود، اما وقتی سعی می کنید الگوها را بیاموزید، اینها چیزهایی هستند،

was this is how you should be thinking so  I'm trying to teach my kids in the same way

این طوری بود که باید فکر می کردید، بنابراین من در حال حاضر سعی می کنم به همان شیوه به بچه هایم بیاموزم

all right now as we go through these if you have  specific questions about about phrases you would  

که اینها را مرور می کنیم. سؤالات خاصی در مورد عباراتی دارید که

like to know let me know and then I'll I'll cover  those and give you some more examples of those  

دوست دارید بدانید به من اطلاع دهید و سپس من آنها را پوشش خواهم داد و نمونه‌های بیشتری از آن‌ها را به شما ارائه می‌دهم،

all right so let's see if I'm pronouncing that  correctly how can we speak like native speakers  

بنابراین بیایید ببینیم که آیا آن را به درستی تلفظ می‌کنم. چگونه می‌توانیم مانند بومی صحبت کنیم. بلندگوها

all right so this is another thing we can talk  about in the video Even though really the point  

بسیار خوب، بنابراین این چیز دیگری است که می‌توانیم در مورد آن در ویدیو صحبت کنیم، حتی اگر واقعاً هدف

of this video is just talking about uh specific  vocabulary you can use to sound a bit more native  

این ویدیو فقط در مورد واژگان خاصی صحبت می‌کند که می‌توانید از آن استفاده کنید تا کمی بومی‌تر به نظر برسد  ،

but the basic idea is that there is what we'll  call English as a second language lessons and  

اما ایده اصلی این است که چیزی است که ما وجود دارد. انگلیسی را به‌عنوان درس زبان دوم می‌خوانیم و

then we have English as a first language lessons  and English as a second language lessons usually  

سپس ما انگلیسی را به‌عنوان دروس زبان اول داریم و دروس انگلیسی به‌عنوان زبان دوم معمولاً

begin with your native language so they don't  begin with English they begin with your native  

با زبان مادری شما شروع می‌شوند، بنابراین با انگلیسی شروع نمی‌شوند، بلکه با زبان مادری شما شروع می‌شوند

language and they usually begin with a textbook so  we have a textbook here we've got some pictures of  

و معمولاً با زبان مادری شما شروع می‌شوند. یک کتاب درسی، بنابراین ما یک کتاب درسی در اینجا داریم، ما تعدادی عکس از

things and it's in your native language so let's  just I'll just use Japanese uh for example uh  

چیزها داریم و به زبان مادری شماست، بنابراین بیایید  فقط از ژاپنی استفاده کنم آهان، اوه

because I can I can draw that flag easily so we'll  draw a uh here's a picture of the Japanese flag  

چون می‌توانم آن پرچم را به راحتی ترسیم کنم، بنابراین یک تصویر ترسیم می‌کنیم. اوه اینجا یک عکس از پرچم ژاپن است

and then we're gonna move that uh going to  English we'll just use America as an example

و سپس آن را به انگلیسی منتقل می‌کنیم، فقط از آمریکا به عنوان مثال استفاده می‌کنیم،

all right so that's my American flag up  here and so part of the the difficulty  

بنابراین این پرچم آمریکا من است در اینجا و بنابراین بخشی از مشکل

for people learning is that they're going  from their native language into English  

برای مردم در یادگیری این است که آن‌ها از زبان مادری خود به انگلیسی می‌روند

and so when we're talking about textbook  English like we're talking about here uh  

و بنابراین وقتی در مورد کتاب درسی صحبت می‌کنیم انگلیسی مانند آنچه در اینجا صحبت می‌کنیم، در

then we will have an expression here  like we will learn uh like finished

اینجا عبارتی خواهیم داشت مثل اینکه یاد می‌گیریم آه مانند تمام شد پس

so finish or finished the past tense you  would learn a word like that and then you  

زمان گذشته را تمام کن یا تمام کن یک کلمه مانند آن را یاد می‌گیرید و سپس

would translate from Japanese into English so you  would begin with the Japanese word translate it  

از ژاپنی به انگلیسی ترجمه می‌کنید، بنابراین با کلمه ژاپنی شروع می‌کنید    آن را

into English and then anytime you need to say  finished you would use that but the problem  

به انگلیسی ترجمه می‌کنید و سپس هر زمان که لازم بود بگویید « تمام شد» از آن استفاده می‌کنید، اما مشکل

again is that natives will use many different  Expressions rather than beginning with like  

دوباره این است که بومی‌ها از موارد مختلف استفاده می‌کنند. عبارات به جای شروع با مانند

a Japanese word for Japanese Learners so as  an example we've got the word finished over  

یک کلمه ژاپنی برای زبان‌آموزان ژاپنی، بنابراین به عنوان مثال، کلمه را به پایان رسانده‌ایم.

here if you if you look carefully we're beginning  with a word in and I've written it in English but  

you would finish it let's say I would just say  like which would be the the Japanese for like  

آن را تمام کنید، فرض کنید می‌توانم بگویم که ژاپنی‌ها به‌عنوان «مثل

something is like something is finished that's one  way of talking about this but in English we begin  

کدام» هستند، چیزی شبیه چیزی تمام شده است، این یکی از راه‌های صحبت کردن در این مورد است، اما در انگلیسی ما

with a situation I'll just put an S right here  so a situation for something and then we look  

با موقعیتی شروع می‌کنیم که فقط یک S را در اینجا قرار می‌دهم، بنابراین یک موقعیت برای چیزی و سپس نگاه می کنیم

and pay attention for all the different ways  someone might uh someone might say this so as  

و به همه راه های مختلف توجه می کنیم ممکن است کسی این را بگوید، به طوری که

I gave the example earlier in this video  about game over so instead of just saying  

من قبلاً در این ویدیو مثالی را درباره بازی به پایان رساندم، بنابراین به جای اینکه فقط بگوییم

like oh look something is done something  is finished we could say oh game over

مثل اوه، ببین، کاری انجام شده است، چیزی تمام شده است، می توانیم اوه بازی را در

now another way another more  advanced uh is another like  

حال حاضر به روشی دیگر پیشرفته‌تر بگوییم، اوه، نوع دیگری مانند

kind of expression we could use to talk  about this same thing of being finished

بیانی است که می‌توانیم از آن برای صحبت درباره همین موضوع استفاده کنیم،

so we begin with an idea we're not really  beginning with with a word we're beginning  

بنابراین ما با ایده‌ای شروع می‌کنیم که واقعاً با کلمه‌ای شروع نمی‌کنیم.

with an idea although often like  you could just put finish in here  

ایده‌ای هرچند اغلب مثل  می‌توانید فقط اینجا را تمام کنید

for when something is ending uh so  like a relationship is ending maybe  

برای زمانی که چیزی در حال تمام شدن است، مثلاً یک رابطه در حال تمام شدن است، شاید

like you see a boy and a girl they used  to be dating and now oh no they split up  

مثل اینکه می‌بینید یک پسر و دختری که قبلاً با هم قرار می‌گرفتند و حالا اوه نه، آنها از هم جدا می‌شوند

game over game over so there's no game happening  but we use that same expression but you wouldn't  

هیچ بازی اتفاق نمی‌افتد، اما ما از همان عبارت استفاده می‌کنیم، اما

learn something like that if you're learning  in the English as a second language way because  

اگر در حال یادگیری به زبان انگلیسی به‌عنوان زبان دوم باشید، چیزی شبیه به آن را نمی‌آموزید، زیرا

you're just beginning with something like finished  and you would say oh the relationship is finished  

شما تازه با چیزی شبیه به پایان رسیده شروع می‌کنید و می‌گویید اوه این رابطه است تمام شد

the relationship is finished or the milk is  finished or the class is finished or like you  

رابطه به پایان رسید یا شیر  یا کلاس تمام شد یا مثل شما

know that that boxer he got like really badly  beaten up the boxer is finished so you can use  

بدانید که بوکسوری که او به دست آورده است، مثل اینکه خیلی بد بوکسور را کتک زده است، تمام شده است، بنابراین می توانید از

that but it will be confusing for you when you  start trying to go the opposite way of hearing  

آن استفاده کنید، اما وقتی شروع به تلاش کنید برای شما گیج کننده خواهد بود. با شنیدن

all of these different Expressions that natives  actually use so we've got finish game over we  

همه این عبارات متفاوتی که بومی‌ها واقعاً استفاده می‌کنند، برعکس عمل کنید، بنابراین ما بازی را تمام کرده‌ایم

might also hear like that's all she wrote That's  All She Wrote there's another expression a longer  

ممکن است بشنویم که این همه چیزی است که او نوشته است. این

expression you will hear for the same situation  so that's the end game over finished That's All  

پایان بازی تمام شد این تمام شد   او نوشت تا

She Wrote so that's like the end of the story so  we she didn't write any more than that like the  

مثل پایان داستان باشد، بنابراین او بیشتر از آن چیزی ننوشت که

author didn't finish anymore or write any more  of the story That's All She Wrote That's All She  

نویسنده دیگر آن را تمام نکرد یا دیگر داستان را ننوشت این همه چیزی است که او نوشت او

Wrote so all of these different expressions  are the native ways of describing this we of  

نوشت بنابراین همه این عبارات مختلف روش‌های بومی برای توصیف این موضوع هستند، البته ما از

course also use the word finish but often we  want to you know describe things in a slightly  

کلمه پایان نیز استفاده می‌کنیم، اما اغلب می‌خواهیم بدانیم چیزها را به

more interesting or natural way and so we will use  something like that it's a little bit maybe boring  

روشی کمی جالب‌تر یا طبیعی‌تر توصیف می‌کنیم و بنابراین از چیزی شبیه به این استفاده خواهیم کرد. شاید کمی خسته کننده   می

you know people are writing books or telling  stories and they want to make it sound a bit  

دانید که مردم در حال نوشتن کتاب هستند یا داستان می گویند و می خواهند کمی

more interesting so game over if you've ever  seen uh the the movie Aliens so this is where  

جالب تر به نظر برسد، بنابراین اگر تا به حال فیلم بیگانگان را دیده اید، بازی را تمام کنید، بنابراین اینجا جایی است که

some like space soldiers go to a planet and try to  kill some some aliens there's a scene where where  

برخی مانند سربازان فضایی به یک سیاره می روند. و سعی کنید چند بیگانه را بکشید، صحنه‌ای وجود دارد که در آن

one of the the soldiers after after their plane  blows up he says game over man game over and this  

یکی از سربازان بعد از منفجر شدن هواپیمایشان می‌گوید بازی بیش از مرد به پایان رسیده است و این

is like a really a famous line from that movie  but he's again he's just saying we're finished  

مثل یک جمله واقعاً معروف از آن فیلم است، اما او دوباره دارد می‌گوید ما دوباره تمام شد

like that's the end something is there's a really  big problem and you can understand that from the  

مثل این که آخر است، چیزی واقعاً  یک مشکل بزرگ وجود دارد و شما می‌توانید آن را از

situation so you can see him really excited game  over man game over the same thing or That's All  

موقعیت درک کنید، بنابراین می‌توانید بازی واقعا هیجان‌انگیز او را روی بازی مرد بر روی همان چیزی ببینید یا

She Wrote all right hopefully this is making  sense but the point is with English as a first  

این همه چیز است. نکته این است که با انگلیسی به عنوان

language we're beginning with a situation and  then looking at how natives would respond to  

زبان اول، ما با یک موقعیت شروع می کنیم و سپس به این می پردازیم که بومیان چگونه به آن واکنش نشان می دهند،

that so what are the kinds of things a native  might say in that situation we don't begin with  

بنابراین در آن موقعیت، یک بومی چه چیزهایی ممکن است بگوید، ما

just a word in a different language and then try  to translate that uh and I should probably just  

فقط با یک کلمه شروع نمی کنیم. به زبان های مختلف و سپس سعی کنید آن را ترجمه کنید، و من احتمالاً باید

write this in Japanese over here but the basic  idea again you're going from a Japanese word  

این را به ژاپنی در اینجا بنویسم، اما ایده اصلی دوباره این است که از یک کلمه ژاپنی

to the translation in English and you're trying  to remember what those are uh rather than trying  

به ترجمه انگلیسی می روید و سعی می کنید  به یاد بیاورید که آنها چه هستند. به جای تلاش

to learn English as a first language where  you're beginning with situations and remember  

برای یادگیری انگلیسی به عنوان زبان اول که شما با موقعیت‌هایی شروع می‌کنید و به یاد داشته باشید

this is how children are learning their native  language because they can't translate anything  

اینگونه است که کودکان زبان مادری خود را یاد می‌گیرند زیرا نمی‌توانند چیزی ترجمه کنند

so a child like my daughter my older daughter  Arya she heard me say game over when we're  

بنابراین کودکی مانند دختر من دختر بزرگترم آریا او شنید که من می‌گویم بازی را ادامه می‌دهم. وقتی داریم

talking about a game then she also heard me say  game over when we're talking about something else  

درباره یک بازی صحبت می‌کنیم، سپس او همچنین از من شنید که می‌گویم

being finished oh no time is up game over so we  have to go home we can't play at the park anymore  

بازی تمام شد وقتی داریم در مورد چیز دیگری صحبت می‌کنیم. با عرض

I'm sorry game over it's time to go back home and  so she learns that ah okay I can use Game Over uh  

پوزش، زمان بازگشت به خانه فرا رسیده است و بنابراین او یاد می‌گیرد که آه، باشه، می‌توانم از Game Over اوه

in a different situation even though it's talking  about basically the same idea all right let me go  

در موقعیت‌های متفاوتی استفاده کنم، حتی اگر در مورد همان ایده صحبت می‌شود، خیلی خب، اجازه دهید من

back and see if I got some some more comments over  here that is an old farther away that doesn't hold  

برگردم   و ببینم آیا مقداری دیگر به دست آورده‌ام یا نه. نظرات در اینجا که قدیمی‌تر دورتر است که دورتر نگه نمی‌دارد

farther away you mean hopefully I don't know if  you mean father or not Dana says could you share  

یعنی امیدوارم نمی‌دانم منظور شما پدر است یا نه دانا می‌گوید آیا می‌توانید

a link about your online courses actually yes if  you click on the link in the description of this  

پیوندی درباره دوره‌های آنلاین خود به اشتراک بگذارید در واقع بله اگر روی پیوند در شرح این

video it will take you to fluent for life you can  find the link for Frederick below this video as  

ویدیو شما را به روانی تمام عمر می برد، می توانید پیوند فردریک را در زیر این ویدیو بیابید،

well uh yesterday I saw a video Stephen crashing  about language actions this is this is the same  

همینطور دیروز ویدیویی را دیدم که استفان در حال خراب شدن درباره حرکات زبانی است، این همان

technique you use both are awesome people go get  him yes so I actually sent uh maybe two days ago  

تکنیکی است که شما از هر دو استفاده می کنید، افراد عالی هستند. او را دریافت کنید بله بنابراین من واقعاً دو روز پیش

a link to watch that video so this was uh the  the video about Stephen crash and talking about  

پیوندی برای تماشای آن ویدیو فرستادم، بنابراین این ویدیو مربوط به تصادف استفان و صحبت کردن در مورد

language acquisition and he's he's talking  about the same thing I do so what's what was  

یادگیری زبان بود و او درباره همان چیزی که من انجام می‌دهم صحبت می‌کند، پس چه چیزی

really interesting uh just to talk about Stephen  crashen for I've probably mentioned him many times  

جالب بود. فقط برای صحبت در مورد استفن crashen، زیرا احتمالاً بارها از او نام برده ام

and you can actually learn more about him if  you click on the link in the description but  

و اگر  روی پیوند در توضیحات کلیک کنید، می توانید در مورد او بیشتر بیاموزید، اما

basically he and I both discovered the same  thing in different ways so Stephen crashing  

اساساً من و او هر دو یک چیز را به روش های مختلف کشف کردیم، بنابراین تصادف استفن

is a linguist and a language researcher and he was  basically trying to understand how fluency Works  

زبان‌شناس و محقق زبان بود و اساساً سعی می‌کرد بفهمد تسلط چگونه کار می‌کند

how does it happen how does it develop and over  his own research he found that we all get fluent  

چگونه اتفاق می‌افتد چگونه توسعه می‌یابد و در تحقیقات خودش متوجه شد که همه ما

in any language in the same way and that is by  understanding the language in the language and  

به هر زبانی به یک شکل مسلط می‌شویم و آن هم با درک زبان در زبان زبان و

he calls this comprehensible input I call it just  understandable messages you can call it comprehend  

او این ورودی قابل فهم را می‌نامد، من آن را فقط پیام‌های قابل فهم می‌نامم، شما می‌توانید آن را درک

comprehensible input but that's basically what  we what we what we're talking about right here so  

ورودی قابل فهم بنامید، اما اساساً این همان چیزی است که ما در مورد آن صحبت می‌کنیم، بنابراین

learning English as a first language is not about  trying to take your you don't begin with your  

یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان اول به معنای تلاش برای گرفتن شما نیست. شما با زبان مادری خود شروع نمی‌کنید،

native language you begin with a situation and  then we're seeing how natives are talking about  

با یک موقعیت شروع می‌کنید و سپس می‌بینیم که بومی‌ها چگونه در مورد آن صحبت می‌کنند که

that what are the patterns that they use when they  talk about different things so something finishes  

وقتی درباره چیزهای مختلف صحبت می‌کنند از چه الگوهایی استفاده می‌کنند تا

something is over oh no like right at the end of  this video uh game over That's All She Wrote I'm  

چیزی تمام شود. پایان این بازی ویدیویی روی That's All She Write است.

sorry that's the end of the video That's All She  Wrote okay and as you pay attention to these you  

متاسفم که این پایان ویدیو است That's All She Write خوب است و همانطور که به اینها توجه می کنید،

will start learning more and recognizing these  things more and this is how you go from learning  

شروع به یادگیری بیشتر می کنید و این موارد را بیشتر تشخیص می دهید و اینگونه پیش می روید از یادگیری

things and only using textbook English to using  the things that natives really use now remember  

چیزها و فقط استفاده از کتاب درسی انگلیسی گرفته تا استفاده از چیزهایی که بومی‌ها واقعاً از آن استفاده می‌کنند، به یاد داشته باشید

there's nothing bad about using the word finished  or using the word no or using the word whatever  

هیچ چیز بدی در استفاده از کلمه finished یا استفاده از کلمه no یا استفاده از کلمه هر چیزی

like it's not the bad thing isn't uh like that you  should not you know learn this vocabulary because  

مثل آن نیست، بد نیست. نمی دانید این واژگان را یاد بگیرید زیرا

it's useful vocabulary and natives also we're  speaking with the same vocabulary the difference  

واژگان مفید و بومی است همچنین ما با همان واژگان صحبت می کنیم، تفاوت   این است

is that there are many other things that most  Learners do not learn in school so when you  

که بسیاری از چیزهای دیگر وجود دارد که بیشتر زبان آموزان در مدرسه یاد نمی گیرند، بنابراین وقتی

translate something you're you're really trying to  make it as simple as possible in the ESL approach  

چیزی را ترجمه می کنید که هستید، واقعاً هستید سعی کنید تا آنجا که ممکن است آن را در رویکرد ESL ساده کنید.

so this is why you begin with a Japanese  word like so let me just here I just there

بنابراین به همین دلیل است که شما

so we begin with something  like owaru so this means finish

با

and that's why in a Japanese English textbook  you will see a bunch of English or you will see  

یک کلمه ژاپنی شروع می‌کنید. شما یک دسته از انگلیسی را خواهید دید یا

a bunch of Japanese even though it's an English  textbook and this is because we're just going  

یک دسته از ژاپنی ها را خواهید دید، حتی اگر این یک کتاب درسی انگلیسی است، و این به این دلیل است که ما می خواهیم به

to tell you what the definition is now this is  an interesting thing about learning as well uh  

شما بگوییم که اکنون تعریف چیست، این یک چیز جالب در مورد یادگیری است و

that's like I don't think I've heard uh crash  and mention this but this is talking about the  

همینطور است. من فکر نمی‌کنم که شنیده باشم اوه crash و به این موضوع اشاره کنم، اما این صحبت در مورد

the like the mental side of how you feel when  you discover something for yourself so rather  

جنبه ذهنی احساسی است که وقتی چیزی را برای خود کشف می‌کنید   به جای

than a teacher telling you exactly what something  means the more you can discover that for yourself  

اینکه معلمی به شما بگوید که چیزی دقیقاً چه معنایی را بیشتر می‌کنید. کشف کنید که برای خودتان

the more excited you feel about alert all right  and so it's it's exactly like watching a movie  

هر چه نسبت به هوشیاری احساس هیجان بیشتری داشته باشید، کاملاً درست است و بنابراین دقیقاً مانند تماشای یک فیلم است

if you're watching some kind of scary movie or  a thriller or something like that and I give you  

اگر در حال تماشای نوعی فیلم ترسناک یا هیجان‌انگیز یا چیزی شبیه به آن هستید و من به شما

an example or like tell you what what happens and  say oh the Killer is this person you're going to  

مثالی می‌زنم یا می‌خواهم به شما بگویم چه چیزی چه اتفاقی می‌افتد و به او بگویید آه قاتل این شخص است که می‌خواهید

be angry about that because you want the chance  to solve that problem yourself or the same thing  

بابت آن عصبانی شوید زیرا می‌خواهید فرصتی برای حل آن مشکل خودتان یا همان چیزی

in a video game if someone tell tells you how to  solve something you feel bad because you want the  

در یک بازی ویدیویی را داشته باشید، اگر کسی به شما بگوید چگونه چیزی را که احساس بدی دارید حل کنید شما می‌خواهید این

chance to solve that problem yourself all right  so if you can do this in language learning you  

فرصت را داشته باشید که خودتان آن مشکل را حل کنید، بنابراین اگر بتوانید این کار را در یادگیری زبان انجام دهید،

will develop that skill much more easily the  tricky thing is that you've been trained for  

آن مهارت را خیلی راحت‌تر توسعه خواهید داد، مشکل این است که شما سال‌ها آموزش دیده‌اید و

so many years just to wait for a teacher to tell  you what something means rather than okay let me  

فقط منتظر بمانید تا معلم به شما بگوید. شما یعنی چیزی به جای "خوب" به من اجازه دهید

like pay attention closely to this situation  and watch what natives are really saying okay  

دوست دارم به این وضعیت دقت کنم و تماشا کنم که بومی‌ها واقعاً چه می‌گویند خوب  ،

but this is how you do it so instead of just  trying to look at vocabulary in your native  

اما این روشی است که شما این کار را انجام می‌دهید، به‌جای اینکه فقط سعی کنید به واژگان زبان مادری خود نگاه کنید

language and look at what a basic word might  be in English you would take something like a  

و ببینید چه چیزی اساسی است. ممکن است کلمه به زبان انگلیسی باشد شما چیزی شبیه یک

situation and listen for the different  ways that natives would describe that  

موقعیت را انتخاب کنید و به روش‌های مختلفی گوش دهید که بومی‌ها آن را توصیف می‌کنند

all right let's see if we got well Antonio says  a big hug from Brazil thank you very much hater  

خیلی خوب، بیایید ببینیم خوب شدیم آنتونیو می‌گوید یک آغوش بزرگ از برزیل بسیار متشکرم، بسیار

is back uh is this similar to the way he presents  more than one way for example so uh so say I am  

متنفر است . روشی که او بیش از یک راه ارائه می‌دهد، مثلاً پس بگو من

sorry or ways to say thank you and so on for the  rest of the situation is this correct yes that's  

متاسفم یا روش‌هایی برای تشکر از شما و غیره برای بقیه موقعیت‌ها درست است، بله همینطور است،

it so the basic idea is that in in any situation  there are usually multiple ways to express  

بنابراین ایده اصلی این است که در هر موقعیتی وجود دارد معمولاً راه‌های متعددی برای بیان

yourself and this is why uh in this in a in like  a regular textbook way you will learn maybe one  

خودتان وجود دارد و به همین دلیل است که در این روش به روشی مانند یک کتاب درسی معمولی، شاید یک

word for a particular situation so you might learn  a word like owaru in Japanese and we learn that  

کلمه را برای یک موقعیت خاص یاد بگیرید، بنابراین ممکن است کلمه‌ای مانند owaru را در ژاپنی یاد بگیرید و ما یاد می‌گیریم که

that means to finish something and then if we hear  something different like game over it's like wait  

این به معنای تمام کردن چیزی است. و سپس اگر می شنویم چیز متفاوتی مانند بازی به پایان می رسد، مانند صبر

a minute owaru doesn't mean game over like that's  a different Japanese expression actually uh and  

یک دقیقه owaru به این معنی نیست که بازی تمام شده است، در واقع یک عبارت ژاپنی متفاوت است و

the same thing like that's all she wrote that  would that would you would be kind of crazy to  

همان چیزی است که او نوشته است که آیا شما به نوعی دیوانه می شوید

try to translate uh one thing like that into this  now this is a big problem for language translating  

سعی کنید یک چیزی شبیه به آن را به این ترجمه کنید اکنون این یک مشکل بزرگ برای نرم افزار ترجمه زبان است

software because it's trying to take all of these  things and fit them back into these Expressions uh  

زیرا سعی می کند همه این موارد را بگیرد و آنها را در این عبارات برگرداند، اوه

but owadu does not mean the same thing as like  that's all she wrote like I don't know if you  

اما اوادو به معنای « این همه چیز است» نیست. مثل اینکه نمی‌دانم   می‌خواهید

were to translate that in Japanese it would be  much different than than Finnish so I'd be like

ترجمه کنید که به ژاپنی بسیار متفاوت از فنلاندی است، بنابراین من می‌خواهم

so like something something  like something she finished

چیزی شبیه چیزی مثل چیزی که او تمام کرده باشد،

but it wouldn't be like what the point is it's  not like a a one-to-one thing that you can  

اما اینطور نیست که موضوع این است که نه مانند یک چیز یک به یک که می‌توانید به

easily translate but a native can understand  it very easily because they're not trying to  

راحتی آن را   ترجمه کنید، اما یک بومی می‌تواند آن را به راحتی درک کند، زیرا آنها سعی نمی‌کنند

translate the word they're trying to look  at the situation when people would use it  

کلمه‌ای را که می‌خواهند به آن ترجمه کنند به موقعیتی که مردم از آن استفاده می‌کنند   نگاه کنند،

so the more examples you can get like uh  if you're trying to say I'm sorry so it's  

بنابراین هر چه بیشتر به شما مثال بزنند. اگر می‌خواهید بگویید متاسفم، می‌خواهید بگویید «متاسفم»، بنابراین

the situation is someone is apologizing  to like to say sorry so you can think  

وضعیت این است که کسی عذرخواهی می‌کند تا بخواهد متاسفم بگوید، بنابراین می‌توانید

about the many different ways that a native  might say that and also depending on how

درباره راه‌های مختلفی که یک بومی می‌تواند این را بگوید فکر کنید و همچنین بسته به

like how serious that might be so let's  say the situation is to say I'm sorry  

نحوه بیان جدی است که ممکن است باشد، بنابراین فرض کنید وضعیت این است که بگوییم متاسفم   نفرت‌کننده

hater gave that example we might begin with  let's say this is a range from like serious  

مثالی زد که می‌توانیم با آن شروع کنیم بیایید بگوییم

uh to not serious and this I just mean like it's  a big problem or not a big problem so if you have  

این طیفی است از جدی تا غیر جدی مشکل بزرگ است، بنابراین اگر باید

to say I'm sorry uh if it's just like a very  small thing like you accidentally hit someone  

بگویی متاسفم، اگر این مثل یک چیز بسیار کوچک است، مثلاً تصادفاً در رستورانی به شخصی ضربه زدی

in a in a restaurant or something like that so  I'm walking and I maybe bump them a little bit  

یا چیزی شبیه به آن، بنابراین من راه می روم و شاید کمی با او برخورد کنم

uh oh I could just say oh sorry or I could say  something like my bad which has become more kind  

اوه اوه من فقط می‌توانم بگم متاسفم یا می‌توانم چیزی مثل بدم بگویم که

of conversationally useful uh in recent years like  many years like a maybe uh like a 70 80 year old  

در سال‌های اخیر از نظر مکالمه مفیدتر شده است.

person would not say my bad it's more for uh for  younger people but this is another thing you get  

افراد جوان‌تر اما این چیز دیگری است که

as you pay attention to the language you start  noticing who is using the Expressions so you  

هنگام توجه به زبانی که شروع به استفاده از عبارات می‌کنید متوجه می‌شوید، بنابراین

notice older people speak in a different way  or younger people speak in a different way so  

متوجه می‌شوید که افراد مسن‌تر به روشی متفاوت صحبت می‌کنند یا افراد جوان‌تر به روشی متفاوت صحبت می‌کنند تا

everyone might use the word finish but different  people might Express things in a different way  

همه ممکن است از کلمه پایان استفاده کنند. افراد مختلف ممکن است چیزها را به روش دیگری بیان کنند

uh so you might go a little bit  uh maybe higher like I'm very

اوه، بنابراین شما ممکن است کمی جلوتر بروید اوه شاید بالاتر بروید مثل اینکه من خیلی

I'm very sorry or you might have allow me  to apologize or uh oh I'm terribly sorry  

متاسفم یا ممکن است به من اجازه داده باشید که معذرت خواهی کنم یا اوه اوه خیلی متاسفم

about that all right but the point is uh as you  as you're thinking more like a native you're  

اما نکته اینجاست که وقتی بیشتر شبیه یک بومی فکر می‌کنید،

trying to integrate all of this information and  it becomes much easier uh when you think about it  

سعی می‌کنید همه این اطلاعات را ادغام کنید و وقتی به آن فکر می‌کنید

from situations rather than trying to think  about it from vocabulary and translate that  

از موقعیت‌ها به جای اینکه از واژگان و ترجمه به آن فکر کنید، خیلی راحت‌تر می‌شود. که

all right hopefully that makes sense if you have  more questions about that let me know all right  

خیلی خوب، امیدوارم اگر سؤالات بیشتری در مورد آن دارید، به من بگویید خوب است

so 20 phrases say it's over or 20 phrases to  say I apologize yeah and again uh I don't need  

بنابراین 20 عبارت می گویند که تمام شده است یا 20 عبارت برای گفتن من معذرت می خواهم بله و دوباره اوه، نیازی نیست

to give like a whole bunch of those because  you can find lots of those online the point  

مانند یک دسته کامل از آن ها را ارائه کنم، منطقی باشد. می‌توانید تعداد زیادی از آن‌ها را آنلاین بیابید، نکته

is more how you think about this and looking  for looking for situations like when you  

بیشتر این است که چگونه در این مورد فکر می‌کنید و به دنبال موقعیت‌هایی مانند زمانی که

apologize so if you're watching a movie and  you see like one person kills somebody else  

عذرخواهی می‌کنید، می‌گردید، بنابراین اگر در حال تماشای فیلمی هستید و می‌بینید که یک نفر شخص دیگری را می‌کشد،

well that would be very serious or one person that  you know does something like they forgot I don't  

خیلی جدی است یا یک نفر که می‌شناسید کاری انجام می‌دهد مثل اینکه آنها فراموش کرده‌اند، من نمی‌دانم

know something else like maybe you forget your  your wife's birthday maybe that's pretty serious  

چیز دیگری مانند شاید شما تولد همسرتان را فراموش کرده‌اید، شاید این خیلی جدی باشد

uh or you know something like that but you will  see rather than trying to memorize a list of these  

یا چیزی شبیه به آن را می‌دانید، اما به جای اینکه سعی کنید فهرستی از این چیزها را به خاطر بسپارید، خواهید دید.

things the point is to pay attention for them and  so that why that way uh when you're looking for  

نکته این است که به آن‌ها توجه کنید و به همین دلیل وقتی به دنبال

situations and how people use these you would  begin with the situations that you have uh in  

موقعیت‌ها و نحوه استفاده مردم از آن‌ها هستید، از موقعیت‌هایی که در زندگی‌تان دارید شروع می‌کنید،

your life so the things that you deal with most so  when I came to Japan and I wanted to learn about  

بنابراین از چیزهایی که بیشتر با آن‌ها سر و کار دارید تا زمانی شروع کنید. من به ژاپن آمدم و می‌خواستم در مورد

uh gardening I was focused on that so I was  learning about gardening situations how do we  

باغبانی یاد بگیرم و روی آن تمرکز داشتم، بنابراین در مورد موقعیت‌های باغبانی یاد می‌گرفتم که چگونه می‌توانیم

talk about moving a rock or how do we talk about  putting some moss on the ground or something like  

درباره حرکت دادن یک سنگ صحبت کنیم یا درباره قرار دادن مقداری خزه روی زمین یا چیزی شبیه به

that but the basic idea again is you're looking  at situations rather than looking at vocabulary  

آن صحبت کنیم. ایده اصلی دوباره این است که شما به جای نگاه کردن به واژگان، به موقعیت‌ها نگاه می‌کنید

all right uh Claudette says greeting from Mexico  always a pleasure to learn English for me is my  

خیلی خب اوه کلودت می‌گوید تبریک از مکزیک همیشه برای من از یادگیری زبان انگلیسی لذت می‌برم خوشحالی من است.

pleasure all right let's see and uh greetings  from Germany good morning here in India thank  

you very much for your efforts so if I learn in  the usual way a translation into my mother tongue  

بسیار برای تلاش شما، بنابراین اگر من به روش معمول ترجمه به زبان مادری خود را یاد بگیرم،

how would I correct the words I learned uh that  were literally translated in my mind sometimes  

چگونه کلماتی را که یاد گرفتم تصحیح کنم، آه که به معنای واقعی کلمه در ذهن من ترجمه شده است، گاهی اوقات

when you translate an expression the expression  in another language will maybe not make sense  

وقتی شما یک عبارت را ترجمه می کنید، ممکن است این عبارت به زبان دیگری ساخته نشود. حس

from my bad in Portuguese doesn't make sense if  you're translating yeah uh so good questions Fabio  

از بد من در پرتغالی معنی ندارد اگر دارید بله سؤالات خوبی را ترجمه می کنید، فابیو

so the the basic idea again like you have been  trained for many years to learn in the English  

بنابراین ایده اصلی دوباره این است که شما برای چندین سال آموزش دیده اید تا به زبان انگلیسی   به

as a second language way and this means you will  you will probably get things you you will probably  

عنوان زبان دوم یاد بگیرید و این به این معنی است که شما آیا احتمالاً چیزهایی دریافت خواهید کرد که احتمالاً

even think in Spanish or Portuguese or whatever  your native language is so you will think in that  

حتی به زبان اسپانیایی یا پرتغالی یا هر زبان مادری‌تان فکر می‌کنید، بنابراین ابتدا به آن

language first and then think about what you  want to say and mentally translated when what  

زبان فکر می‌کنید و سپس در مورد آنچه می‌خواهید بگویید و زمانی که کاری که باید انجام می‌دهید، به صورت ذهنی ترجمه کنید فکر کنید.

you should be doing is trying to you're you're  you're basically training your mind to think in  

شما در واقع ذهن خود را آموزش می دهید تا به

a different way so rather than be beginning with  your native language you begin with the situation  

روشی متفاوت فکر کند، بنابراین به جای اینکه با زبان مادری خود شروع کنید، با موقعیت شروع کنید

and I would just like be be mindful of this like  I am uh so in my house let's say I don't know my  

و من فقط دوست دارم به این موضوع توجه داشته باشم، مانند من مثلاً در خانه‌ام نمی‌دانم

kids are running around and my wife yells at  them or something like that as an example now  

بچه‌هایم در حال دویدن هستند و همسرم سر آنها فریاد می‌زند یا چیزی شبیه به آن به عنوان مثال اکنون

I will get this lots of like lots and lots of  examples of Japanese for getting angry at kids  

من نمونه‌های بسیار زیادی از ژاپنی را برای عصبانی شدن از بچه‌ها دریافت خواهم کرد.

so as a parent this is something that's useful for  me because I will hear these expressions and I can  

پدر و مادر این چیزی است که برای من مفید است زیرا من این عبارات را می شنوم و

use these Expressions if I want to but if I am  a teenager or I'm a young adult and I don't have  

اگر بخواهم می توانم از این عبارات استفاده کنم، اما اگر من یک نوجوان هستم یا یک بزرگسال جوان هستم و

my own family then this vocabulary is not really  useful for me so a lot of these things again they  

خانواده خودم را ندارم، پس این واژگان واقعاً برای من مفید نیست، بنابراین بسیاری از این چیزها دوباره

come from your particular life situation and then  you look at the kinds of things that you hear so  

از موقعیت خاص زندگی شما می آیند و سپس به انواع چیزهایی که می شنوید نگاه می کنید، بنابراین

if you like going out to restaurants you should  pay attention so one thing like I would do if I  

اگر دوست دارید به رستوران بروید، باید به یک چیز توجه کنید تا مثل من انجام دهم. اگر

go to a Japanese restaurant or something I would  go to a restaurant and just sit down and listen to  

به یک رستوران ژاپنی یا چیزی بروم، به یک رستوران می‌روم و فقط می‌نشینم و به

how other people are ordering food so I order my  food and I can listen I'm paying attention to the  

نحوه سفارش غذای دیگران گوش می‌دهم، بنابراین من غذای خود را سفارش می‌دهم و می‌توانم گوش کنم، به

other tables around me I'm kind of listening to  the conversations things like that and listening  

میزهای دیگر اطرافم توجه می‌کنم. من نوعی گوش دادن به مکالمات از این قبیل و گوش دادن

to how people order stuff so it's a pretty simple  thing but the point is I'm focusing on a situation  

به نحوه سفارش افراد چیزهایی هستم، بنابراین این یک چیز بسیار ساده است، اما نکته اینجاست که من روی یک موقعیت تمرکز می کنم

and getting lots of different examples now I'm of  course like I might not use all of those things  

و مثال های مختلف زیادی دریافت می کنم. از همه آن چیزها استفاده کنم

but I will become very aware of them and it  will be easier for me to understand natives  

اما من از آنها بسیار آگاه خواهم شد و برایم راحت‌تر می‌شود که بومی‌ها را درک کنم

when they're in those situations all right so  that's really the point of this is thinking about  

وقتی آنها در آن موقعیت‌ها هستند، بنابراین این واقعاً هدف این است که به

the situations people have rather than trying  to begin with particular vocabulary and so the  

موقعیت‌هایی که مردم دارند فکر کنم به جای تلاش با واژگان خاص شروع کنید و بنابراین

the basic idea is that you have to retrain your  mind to focus on situations rather than focusing  

ایده اصلی این است که شما باید ذهن خود را مجدداً آموزش دهید تا روی موقعیت‌ها به جای تمرکز

on specific words and it's okay like to think  about I'm thinking about like a good word for  

روی کلمات خاص تمرکز کنید و اشکالی ندارد که فکر کنید  در مورد من فکر می‌کنم مثل یک کلمه خوب برای

this or whatever but ask yourself what would a  native say in this situation and then it's easy  

این یا هر چیز دیگری به جز بپرسید. خودتان در این شرایط یک بومی چه می‌گوید و سپس به راحتی

to find that like I mean even uh like watching  videos on YouTube can give you basic examples  

متوجه می‌شوید که مانند تماشای ویدیوها در YouTube می‌تواند نمونه‌های اساسی

of lots of different situations like apologizing  uh or buying some food or something so you can  

از موقعیت‌های مختلف مانند عذرخواهی یا خریدن مقداری غذا یا چیزی را به شما ارائه دهد تا بتوانید

go to like watching a travel show when people  are buying things or or going to different you  

به آن بروید. مانند تماشای یک برنامه مسافرتی زمانی که مردم چیزهایی می‌خرند یا می‌روند، شما

know ordering in restaurants or whatever but I  would look for real native content that's why we  

می‌دانید که در رستوران‌ها یا هر چیز دیگری سفارش می‌دهید، اما من به دنبال محتوای بومی واقعی می‌گردم، به همین دلیل است که ما

put real native content into fluent for life we  want to have actual conversations between people  

محتوای واقعی بومی را در زندگی روان قرار می‌دهیم، می‌خواهیم گفتگوهای واقعی بین افراد داشته باشیم. می‌توانید

so you can see how people are responding to each  other the ways that they interrupt or the ways  

ببینید که مردم چگونه به یکدیگر پاسخ می‌دهند به روش‌هایی که حرفشان را قطع می‌کنند یا روش‌هایی

that they might explain things we're really trying  to give you more situations for that rather than  

که ممکن است چیزهایی را توضیح دهند که ما واقعاً سعی می‌کنیم موقعیت‌های بیشتری را به شما بدهیم به‌جای اینکه

just giving you some textbook examples of things  that you can memorize all right so again think  

فقط نمونه‌هایی از کتاب‌های درسی به شما بدهیم که بتوانید همه آن‌ها را به خاطر بسپارید. درست است، پس دوباره

about it from the situation perspective the point  is not to uh to to try to to think about things  

از منظر موقعیت درباره آن فکر کنید، نکته این نیست که سعی کنید به چیزهایی

in your native language and then translate them  even though this is the way you've been taught  

به زبان مادری خود فکر کنید و سپس آنها را ترجمه کنید، حتی اگر این روشی است که به شما آموزش داده شده است

to learn languages so you will have to have to  begin making that switch in your mind just just  

که زبان‌ها را یاد بگیرید. باید شروع به ایجاد آن سوئیچ در ذهن خود کنید فقط  فقط

paying attention it's actually quite easy to do  once you start doing it and you will feel really  

توجه کنید که انجام آن در واقع بسیار آسان است وقتی شروع به انجام آن کردید و

great when you discover something like ah like I  now I know what that means and you learned it like  

وقتی چیزی مانند آه مانند من را کشف کردید واقعاً   احساس خوبی خواهید داشت حالا می دانم این به چه معناست و شما آن را یاد گرفتید

a native rather than learning it like a student  and you can really feel that switch in your mind  

به جای یادگیری آن مانند یک دانش آموز ، شما واقعاً می توانید آن تغییر را در ذهن خود احساس کنید.

all right uh Victor says when learning  a language not only learn or acquire  

بسیار خوب، ویکتور می گوید هنگام یادگیری یک زبان، نه تنها زبان را یاد بگیرید یا یاد بگیرید،

the language but also the culture or the way  of thinking yeah and so that's another thing  

بلکه فرهنگ یا روش تفکر را نیز یاد بگیرید، بله و این چیز دیگری است.

Victor excellent point uh that we will also and  and this is a this is like another thing about  

ویکتور بسیار عالی اشاره می‌کند که ما نیز این کار را انجام می‌دهیم و این مانند چیز دیگری است در مورد

um uh uh like learning language learning not  just trying to learn the vocabulary but also  

یادگیری زبان، نه فقط تلاش برای یادگیری

understanding where the vocabulary comes from  so learning these kinds of things you can learn  

واژگان، بلکه درک این موضوع

about the culture of apologizing or the culture  of ordering food or the culture of doing all  

در مورد فرهنگ عذرخواهی یا فرهنگ سفارش غذا یا فرهنگ انجام همه

kinds of things so how do people explain how do  people move when they speak you know like people  

انواع کارها، پس چگونه مردم توضیح می‌دهند که وقتی افراد صحبت می‌کنند چگونه حرکت می‌کنند.

think about Italians or whatever talking with  their hands a lot that's part of their culture  

فرهنگ آن‌ها

it's part of what they do and so you learn  those kinds of things as you pay attention  

بخشی از کاری است که انجام می‌دهند و بنابراین وقتی

to the living language all right the living  language is the is the point the language  

به زبان زنده توجه می‌کنید،

changes and evolves and adapts over time and this  is another I I I heard or my staff told me about  

چنین چیزهایی را یاد می‌گیرید. کارمندانم به من گفتند که

um someone someone had had like written written  to us and said like my My Method doesn't work  

یک نفر برای ما نامه نوشته بود و گفت روش من کار نمی‌کند

um but instead like the kind of ESL method was  better uh and and they were just saying like well  

اما در عوض روش ESL بهتر بود و آنها فقط می‌گفتند خوب،

you have or they were explaining what they learned  with uh and they have um I don't know they forget  

شما دارید یا هستید. توضیح دادن چیزهایی که یاد گرفتند با uh and they have um نمی دانم فراموش می کنند   در مورد

what what sort of resource they were talking about  but it was like like vocabulary and learning some  

چه نوع منبعی صحبت می کردند اما مثل واژگان و یادگیری برخی

pronunciation and learning some stuff like this  from a website that didn't have lots of actual  

تلفظ و یادگیری مواردی از این قبیل از وب سایتی بود که نداشت. بسیاری از

native examples in it and and often the English  as a second language approach will break down the  

مثال‌های بومی واقعی در آن و اغلب انگلیسی به‌عنوان رویکرد زبان دوم، زبان را تجزیه می‌کنند،

language so they will kind of split the language  up into different parts like this so you've got  

بنابراین زبان را به بخش‌های مختلفی مانند این تقسیم می‌کنند، بنابراین شما

grammar pronunciation vocabulary but in the the  efl approach all of these things are integrated  

واژگان تلفظ گرامری را دارید اما در رویکرد efl. همه این موارد

in one situation so when you're learning to  say I'm sorry you're learning pronunciation and  

در یک موقعیت ادغام می‌شوند، بنابراین وقتی یاد می‌گیرید بگید متاسفم، همزمان تلفظ و

grammar and vocabulary all at the same time and  you're learning how a native would actually say  

گرامر و واژگان را یاد می‌گیرید و یاد می‌گیرید که چگونه یک بومی واقعاً آن را می‌گوید.

it and so that's why I don't understand like this  this approach of of uh it's okay to break down  

چرا من اینطور نمیفهمم این رویکرد آه، اشکالی ندارد که

the language into different pieces uh if you're  beginning with real speech which is what we do in  

زبان را به قطعات مختلف تقسیم کنیم، آه اگر با گفتار واقعی شروع می‌کنید، این همان کاری است که ما

fluent for life so we try to give you uh examples  of the way natives would really communicate and  

در زندگی انجام می‌دهیم، بنابراین سعی می‌کنیم نمونه‌هایی از این را به شما ارائه دهیم. روشی که بومیان واقعاً با هم ارتباط برقرار می‌کنند و

then we're going to show you that maybe in a  little bit easier to understand weight because  

سپس ما به شما نشان می‌دهیم که شاید درک وزن کمی آسان‌تر باشد، زیرا

it is helpful to get some explanations just to  learn a little bit faster but if you can discover  

دریافت برخی توضیحات مفید است فقط برای یادگیری کمی سریع‌تر، اما اگر بتوانید

more things by yourself that's even better but  the point is like if you're if you're trying to  

چیزهای بیشتری را خودتان کشف کنید، حتی بهتر است، اما نکته این است که اگر می‌خواهید مثلاً

learn let's say pronunciation and you only hear  individual sounds you can like push a button  

تلفظ را یاد بگیرید و فقط صداهای فردی را می‌شنوید، می‌توانید مانند فشار دادن یک دکمه

and listen to One sound but you can't compare  easily different sounds then you're you're going  

و گوش دادن به صدای One، اما نمی‌توانید به راحتی صداهای مختلف را با هم مقایسه کنید. شما

to struggle to to improve your pronunciation and  listening because hearing one sound like one one  

برای بهبود تلفظ و گوش دادن خود تلاش خواهید کرد زیرا شنیدن یک صدا مانند یک

letter is not as good as being able to compare a  bunch of different letters together this is why we  

حرف به خوبی مقایسه یک دسته از حروف مختلف با هم نیست، به همین دلیل است که ما

built Frederick the way it is you can also click  on the link in the description to learn more about  

فردریک را به شکلی که شما می توانید ساختیم. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره فردریک، روی پیوند موجود در توضیحات کلیک کنید،

Frederick but the basic idea is that again we want  to integrate the language we want to put all of  

اما ایده اصلی این است که دوباره می‌خواهیم زبانی را که می‌خواهیم همه

these pieces together rather than trying to learn  them in separate separate pieces and I'm always  

این قطعات را با هم ادغام کنیم، نه اینکه سعی کنیم آنها را در قطعات جداگانه یاد بگیریم، و من همیشه همینطور هستم.

it's always kind of confusing to me when people  write me and if they say drew your method doesn't  

همیشه برای من گیج کننده است وقتی مردم برای من می نویسند و اگر می گویند روش شما کار نمی کند،

work I say well of course it works it's how you  got fluent in your native language so it's not I  

من می گویم خوب است که کار می کند، این به این دلیل است که شما به زبان مادری خود مسلط شدید، بنابراین

didn't I have not created did anything new I'm not  like developing any like fancy I don't know what  

اینطور نیست. جدید، من

like a technique or something like that all I'm  doing is really helping you learn English like a  

مثل یک تکنیک یا چیزی شبیه به

native speaker that's it because uh really that's  the only way you're going to be able to speak  

آن نیستم. می‌توانم صحبت کنم

uh let's see all right so let's see Claudette  said there are so many phrasal verbs and there  

اوه، بیایید همه چیز را درست ببینیم، پس بیایید ببینیم که کلودت می‌گوید افعال عبارتی زیادی وجود دارد و

are so many meanings as well what is your advice  to learn them faster and stick to them forever  

معانی زیادی وجود دارد، توصیه شما چیست برای یادگیری سریع‌تر آنها و پایبندی به آنها برای همیشه

any advice please well you should if you're not  already a member of our visual guide to phrasal  

هر توصیه‌ای، لطفاً اگر شما در حال حاضر عضو راهنمای تصویری ما برای

verbs you should get that but I'll give you the  whole my whole like actually if people want to  

افعال عبارتی نیستید، باید آن را دریافت کنید، اما من تمام مواردم را به شما می‌دهم، در واقع اگر مردم بخواهند

know how to do that it's you can you can do all  the things that I'm doing um like by like the  

بدانند چگونه این کار را انجام دهند، شما می‌توانید همه کارهایی را که من انجام می‌دهم انجام دهید. من مانند

same things I do you can do them yourself it's  just a bit more difficult but if you're curious  

همان کارهایی که من انجام می‌دهم، شما می‌توانید آنها را خودتان انجام دهید، کمی سخت‌تر است، اما اگر کنجکاو هستید،

I can explain actually let me see if people would  like to know that if you'd like to if you'd like  

می‌توانم توضیح دهم که در واقع اجازه دهید ببینم آیا مردم دوست دارند بدانند که اگر شما می‌خواهید شما می‌خواهید

to know more about like like learning kind of  how I do phrasal verbs let me know in the in the  

درباره نحوه انجام افعال عبارتی به من اطلاع دهید در مورد نحوه انجام افعال عبارتی به من اطلاع دهید

comments here and I'll speak more about that uh  but I'll move on because I've covered that before  

و من در مورد آن بیشتر صحبت خواهم کرد اما من ادامه می‌دهم زیرا قبلاً آن را پوشش داده‌ام

but if you want to hear if if enough people  want to hear more about that then let me know  

اما اگر می‌خواهید بشنوید که آیا افراد زیادی می‌خواهند در مورد آن بیشتر بشنوند، به من اطلاع دهید   اوم خیلی خب،

um all right let's see so ming show May I know  your daily life in Japan how much time that EU  

اجازه دهید این برنامه را ببینیم.

can speak English uh actually I don't like this is  my English speaking time really most of my time uh  

این زمان انگلیسی صحبت کردن من است، واقعاً بیشتر اوقات من، اوه

if I'm if I'm speaking to people uh I'm speaking  in Japanese and unless I'm at home I at home I use  

اگر با مردم صحبت می‌کنم، آه، به ژاپنی صحبت می‌کنم و مگر اینکه در خانه باشم، من در خانه

almost all English because I want my kids to get  uh lots of English input and I'm really the main  

تقریباً از همه انگلیسی استفاده می‌کنم چون بچه‌هایم را می‌خواهم برای دریافت مقدار زیادی ورودی انگلیسی و من واقعاً منبع اصلی آن هستم

source of that they will watch some you know TV  shows or YouTube videos or things like that to to  

که آنها برخی از برنامه‌های تلویزیونی یا ویدیوهای YouTube یا مواردی از این قبیل را تماشا می‌کنند تا

learn some English but I'm the main person in the  house that uses English their mother also speaks  

کمی انگلیسی یاد بگیرند، اما من شخص اصلی در خانه هستم که از انگلیسی استفاده می‌کند. مادرشان هم

uh really good English but I want to like give  them even more and so since they have a lot less  

خیلی خوب انگلیسی صحبت می‌کند، اما من می‌خواهم بیشتر به آن‌ها بدهم، بنابراین از آنجایی که زمان بسیار کمتری

time to learn those things like so they spend  most of their time going to regular school and  

برای یادگیری این چیزها دارند، بنابراین بیشتر وقت خود را صرف رفتن به مدرسه معمولی می‌کنند و

it's all in Japanese so I have to take time and  be very strategic about how I teach them because  

همه اینها به ژاپنی است، بنابراین من وقت بگذارند و در مورد نحوه آموزش من به آنها بسیار استراتژیک عمل کنند زیرا

I don't have I don't they just don't get enough  enough time for that all right uh so Claudette  

من ندارم، ندارم، آنها فقط وقت کافی برای این کار ندارند، بنابراین کلودت

welcome to realize is make a story containing  your phrasal verbs yeah that's part of it yeah  

خوش آمدید که متوجه شود داستانی حاوی افعال عبارتی شما بسازد بله این بخشی از آن است بله   اوه

uh your channel is pristine pristine well that's  that's an interesting way to put it pristine  

کانال شما بکر و بکر است خوب این یک راه جالب برای بکر نشان دادن آن است

pristine and usually pristine means like it's  kind of like a clean and untouched like a pristine  

بکر و معمولاً بکر به این معنی است که مثل یک کوه تمیز و دست نخورده است مثل یک

Mountain you know like nobody goes there there are  no buildings on it that kind of thing uh but if  

کوه بکر   شما می دانید که انگار هیچ کس به آنجا نمی رود هیچ ساختمانی در آن وجود ندارد این چنین چیزی است، اوه، اما اگر   می‌خواهید

you want to say like uh it's helpful or a fan like  you're a fan of the videos then yes fantastic you  

بگویید آه، مفید است یا طرفداری مانند  که طرفدار ویدیوها هستید، بله فوق‌العاده است،

can uh you can describe it that way thank you very  much Claudette again have you ever thought about  

می‌توانید آن را به این شکل توصیف کنید. خیلی متشکرم. در مورد

inviting some students to peer in your YouTube  channel I would love to see you with your students  

دعوت از تعدادی دانش‌آموز برای همتا کردن در کانال YouTube  شما دوست دارم شما را با دانش‌آموزانتان ببینم   در

you can actually find some videos where I have  done that and on our Instagram Channel as well I  

واقع می‌توانید ویدیوهایی را پیدا کنید که من این کار را انجام داده‌ام و همچنین در کانال اینستاگرام ما

have invited uh some people to join me in videos  I don't know if it's possible to have people  

از برخی افراد دعوت کرده‌ام تا در ویدیوهایی که من انجام می‌دهم به من بپیوندند. نمی‌دانم که آیا ممکن است افراد

um join on these videos or not in YouTube but I  have done that on again Instagram videos where  

در YouTube به این ویدیوها بپیوندند یا نه، اما من این کار را دوباره در ویدیوهای اینستاگرام انجام داده‌ام که در آن‌ها

I actually have me kind of doing individual  one-on-one work with students but usually what  

در واقع از من می‌خواهم که به‌صورت انفرادی کار تک تک با دانش‌آموزان انجام دهم، اما معمولاً

happens is like it's the same advice I would give  for most people uh and so usually it's maybe some  

اتفاقی که می‌افتد به این صورت است. این همان توصیه‌ای است که برای اکثر مردم می‌کنم، و بنابراین معمولاً ممکن است

pronunciation or something like that but when  people really feel that they need some kind of  

تلفظ یا چیزی شبیه به آن باشد، اما وقتی افراد واقعاً احساس می‌کنند که به نوعی

personal attention uh when it's not as important  as most people think it's usually just a lot of  

توجه شخصی نیاز دارند، وقتی آنقدرها مهم نیست که اکثر مردم فکر می‌کنند معمولاً زیاد است. از

the same advice that I give generally to people  uh that I'm that I'm using for helping them but  

همان توصیه‌ای که به طور کلی به مردم می‌دهم اوه که برای کمک به آنها از آن استفاده می‌کنم، اما

if you'd like to see me speaking with Learners you  can find that on the channel just look for that on  

اگر می‌خواهید من را در حال صحبت با زبان‌آموزان ببینید می‌توانید آن را در کانال پیدا کنید، فقط آن را در

the channel Sam says Hi We want to know everything  you mean like all things or everyday things John  

کانال سام جستجو کنید. می گوید سلام ما می خواهیم همه چیز را بدانیم منظور شما مثل همه چیزها یا چیزهای روزمره جان

says hello Adrian is there something that I can do  to remember the pronunciation of difficult words  

می گوید سلام آدریان کاری است که می توانم انجام دهم  تا تلفظ کلمات دشوار را به خاطر بسپارم

I've been thinking about it because I live in a  Spanish country with no contact uh with English  

من به آن فکر می کردم زیرا در یک کشور اسپانیایی زندگی می کنم که هیچ تماسی ندارم. اوه، با

speakers at all yeah so for learning pronunciation  as I've talked before there are basically two  

سخنرانان انگلیسی، بله، بنابراین برای یادگیری تلفظ، همانطور که قبلاً صحبت کردم، اساساً دو بخش وجود دارد،

parts to this the first one is learning the  individual sounds of letters because there really  

اولین قسمت یادگیری صدای تک تک حروف است زیرا واقعاً

are some very simple rules that help you pronounce  English so these are called the rules of phonics

قوانین بسیار ساده ای وجود دارد که به شما کمک می کند انگلیسی را تلفظ کنید. به آن قواعد آوازی می‌گویند،

so phonics just means the sounds of English so  as an example we have a word like cat but if we  

بنابراین phonics فقط به معنای صداهای انگلیسی است، بنابراین به عنوان مثال، کلمه‌ای مانند cat داریم، اما اگر

put an e on the end of this this becomes Kate and  you can learn rules like this very simple you can  

در انتهای آن یک e قرار دهیم، این تبدیل به کیت می‌شود و می‌توانید قوانینی به این سادگی را یاد بگیرید، می‌توانید.

uh very simply you can teach them yourself  these in Frederick let me put this up here

به سادگی می توانید خودتان به آنها آموزش دهید اینها را در فردریک اجازه دهید من این را اینجا بگذارم،

so if you want to learn how to pronounce  we take you from uh words like cat to  

بنابراین اگر می خواهید تلفظ را یاد بگیرید شما را از کلماتی مانند گربه به

words like Symphony and apocalypse and  uh I don't know advantage or whatever  

کلماتی مانند سمفونی و آخرالزمان و آه من مزیت یا هر چیز دیگری را نمی دانم   که

I forget exactly what higher level words  we have but it takes you through over 2  

فراموش می کنم می گیریم دقیقاً چه کلمات سطح بالاتری داریم، اما شما را به بیش از 2

000 words and the the really the deeper point  of the program is to teach you how to think  

000 کلمه هدایت می‌کند و واقعاً نکته عمیق‌تر برنامه این است که به شما یاد می‌دهد چگونه

about pronunciation like a native so natives are  learning the pronunciation of individual words and  

درباره تلفظ مانند یک بومی فکر کنید تا بومی‌ها تلفظ تک تک کلمات و   آنها را یاد بگیرند.

they're also learning how you blend words together  so you might have like this I was I was teaching  

همچنین دارم یاد می‌گیرم که چگونه کلمات را با هم ترکیب می‌کنی،

this uh actually to a woman like a week and a  half ago I think uh so this let's see this star  

so if we have uh words like this star so a native  would pronounce this as this star this star this  

بنابراین ممکن است چنین چیزی را داشته باشی. بنابراین یک فرد بومی این را به عنوان این ستاره، این ستاره این   ستاره تلفظ می‌کند،

star so this s basically disappears and these  blend together so it's like this star this star  

بنابراین این اساساً ناپدید می‌شود و اینها  با هم ترکیب می‌شوند، بنابراین مانند این ستاره، این ستاره

so the star this star so when you're learning  uh the sounds of individual words and you also  

بنابراین ستاره این ستاره، بنابراین وقتی در حال یادگیری هستید، صدای تک تک کلمات و همچنین

learn how to blend them together which is what  we do in Frederick then you can learn how to  

یاد می‌گیرید چگونه آنها را با هم ترکیب کنیم، کاری که ما در فردریک انجام می دهیم، سپس می توانید یاد بگیرید که چگونه

pronounce basically anything so this will teach  you the spelling of words how to save them and  

اساساً هر چیزی را تلفظ کنید، بنابراین املای کلمات را به شما یاد می دهد که چگونه آنها را ذخیره کنید و

how to hear them very clearly uh click on the  link in the description if you'd like to learn  

چگونه آنها را خیلی واضح بشنوید، روی پیوند موجود در توضیحات کلیک کنید. می‌خواهید

more about that let's see Rue copes it seems since  I started to work on my pronunciation my listening  

بیشتر در مورد این موضوع بیاموزید، بیایید Rue copes را ببینیم، به نظر می‌رسد از زمانی که من شروع به کار بر روی تلفظ خود کردم، شنیدن

comprehension has increased significantly yeah so  the these two skills are are connected so all of  

درک من به طور قابل توجهی افزایش یافته است، بله، بنابراین این دو مهارت به هم مرتبط هستند بنابراین همه

the skills are really connected you're listening  your grammar your pronunciation but the listening  

مهارت‌ها واقعاً به هم مرتبط هستند که شما در حال گوش دادن هستید. گرامر شما تلفظ شما اما گوش دادن   به

specifically is connected with uh pronunciation  and what's interesting is that people think they  

طور خاص با تلفظ uh مرتبط است و جالب این است که مردم فکر می‌کنند

need to like practice speaking to improve their  pronunciation when actually the opposite is really  

باید تمرین صحبت کردن را دوست داشته باشند تا تلفظ خود را بهبود بخشند در حالی که واقعاً برعکس است

true and and when you listen to enough English and  if you hear 10 different people say something your  

و وقتی به اندازه کافی انگلیسی گوش می‌دهید و اگر 10 می‌شنوید افراد مختلف چیزی می گویند

your pronunciation will automatically improve  even if you don't uh like repeat yourself a lot  

تلفظ شما به طور خودکار بهتر می شود حتی اگر دوست نداشته باشید خودتان را زیاد تکرار کنید

so you you don't have to say that and it's it's  kind of like hitting a hitting a note in music

بنابراین مجبور نباشید آن را بگویید و این مانند ضربه زدن به یک نت در موسیقی است،

so if I give you if we have a I don't I don't even  remember how to draw like a music stab it's like  

بنابراین اگر به شما بدهم اگر عکسی داشته باشیم، من حتی به یاد نمی‌آورم که چگونه مانند یک ضربه موسیقی طراحی کنم، مانند

something like that I think something or maybe  that's a dollar sign or I forget how to draw the  

چیزی شبیه به آن است، من فکر می‌کنم چیزی یا شاید علامت دلار باشد یا فراموش می‌کنم چگونه می‌توان آن را ترسیم کرد.

I think that's a treble a treble clef but uh for  this like let's say I say hey I need you to like  

اما آه برای این مثل فرض کنید من می گویم هی من نیاز دارم که دوست داشته باشید

hum this note I don't know what this is uh forget  how to read music but let's just say it's ding  

این نت را زمزمه کنید من نمی دانم این چیست اوه فراموش کنید چگونه موسیقی بخوانید اما بیایید فقط بگوییم که دنگ است

and if I just say ding like you hear that by  itself you might not be able to hear it but  

و اگر من فقط می گویم مثل اینکه شما آن را می شنوید ممکن است نتوانید آن را بشنوید، اما

if you can start from a different note that you  can make so if you say like ding ding something  

اگر بتوانید از یادداشت دیگری شروع کنید که می‌توانید بنویسید، بنابراین اگر می‌گویید دوست دارم چیزی

like that uh we can we can try to get our sound  down to where it should be so I call this sound  

شبیه به آن را بخوانم، اوه، می‌توانیم سعی کنیم صدایمان را به جایی که باید باشد برسانیم. این صدا

transitioning but it's a way of trying to make  it easier to connect like ding trying to get to  

در حال انتقال است، اما این راهی است برای آسان‌تر کردن اتصال، مانند دنگ تلاش برای رسیدن به

that uh particular sound you're going for and this  is why Frederick again gives you lots of chances  

آن صدای خاصی که می‌خواهید، و به همین دلیل است که فردریک دوباره به شما فرصت‌های زیادی می‌دهد

to compare different sounds so if you can hear  [Music] and you can really spend time listening to  

تا صداهای مختلف را مقایسه کنید تا بتوانید بشنوید. [موسیقی] و شما واقعاً می توانید وقت خود را صرف گوش دادن به

these different sounds and you can easily get your  pronunciation in your listening uh improved a lot  

این صداهای مختلف کنید و به راحتی می توانید تلفظ خود را در گوش دادن بسیار بهبود ببخشید   بسیار

all right let's see John says I would like to  have your secret for mastering phrasal verbs  

خوب، بیایید ببینیم جان می گوید من می خواهم راز شما برای تسلط بر افعال عبارتی را داشته باشم

thank you okay uh I'll mention this very  quickly so this is a it's actually a very  

متشکرم باشه اوه من خیلی سریع به این موضوع اشاره می‌کنم، بنابراین این در واقع یک

simple process and this is the way natives are  again teaching everything the way natives are  

فرآیند بسیار ساده است و این روشی است که بومی‌ها دوباره همه چیز را به روشی که بومی‌ها

learning so the way this usually works I do  it in uh three steps see if you can imagine  

یاد می‌گیرند آموزش می‌دهند، بنابراین روشی که معمولاً کار می‌کند، من آن را در سه مرحله انجام می‌دهم، ببینید آیا می‌توانید تصور کنید

uh what these are but the basic idea for  learning not only phrasal verbs but for  

اوه اینها چه هستند، اما ایده اصلی برای یادگیری نه تنها افعال عباراتی، بلکه برای

any uh any kind of vocabulary is number one we  want to try if we can to understand it visually

هر نوع واژگانی شماره یک است که می‌خواهیم اگر بتوانیم آن را به صورت بصری درک کنیم،

uh and so an example of this if we're talking  about phrasal verbs uh maybe you would learn  

و بنابراین اگر در مورد افعال عبارتی صحبت می‌کنیم، مثالی از این موضوع است. اوه شاید یاد بگیرید

I don't know I think I gave this example  in a in another YouTube video before but  

نمی‌دانم، فکر می‌کنم قبلاً این مثال را در ویدیوی YouTube دیگری آورده‌ام، اما

I'll give it again because many people are new  on this video so if we have a boat right here  

دوباره آن را می‌دهم زیرا بسیاری از افراد در این ویدیو جدید هستند، بنابراین اگر ما یک قایق در اینجا داریم

and the boat down here is we can look  at the action we imagine this marker  

و قایق پایین است. در اینجا ما می‌توانیم به عملی که این نشانگر را

as a boat and oh no uh we can talk about  this the phrasal verb will be to go under

به‌عنوان یک قایق تصور می‌کنیم نگاه کنیم و اوه نه آه، می‌توانیم درباره آن صحبت کنیم.

so the boat is physically going under the water  we mean like going under the under the surface  

of the water so we want to try as we can to  understand something visually and almost every  

بنابراین ما می‌خواهیم تا جایی که می‌توانیم سعی کنیم چیزی را به صورت بصری درک کنیم و تقریباً هر

really example of phrasal verb that children are  learning and phrasal verbs are really important  

نمونه واقعی از فعل عبارتی که کودکان در حال یادگیری آن هستند و افعال عبارتی واقعاً مهم هستند

because this is what we're using to make things  a little bit more complicated for children so  

زیرا این همان چیزی است که ما از آن استفاده می‌کنیم تا همه چیز را کمی پیچیده‌تر کنیم. کودکان بنابراین

they're learning a difference between like sit  down and sit up all right so as an example uh  

آنها در حال یادگیری تفاوت بین مانند نشستن و نشستن هستند، بنابراین به عنوان مثال آه

again we're learning in a visual way if we have a  chair like this if we have a person let's say we  

دوباره به روش تصویری یاد می‌گیریم اگر یک صندلی مانند این داشته باشیم، اگر فردی داریم، فرض کنید

might have I'll just compare this so I don't have  a chair right in front of me but if we imagine  

ممکن است من داشته باشیم. فقط این را مقایسه می‌کنم تا صندلی درست مقابلم نداشته باشم، اما اگر

three different things we have a person standing  and then we have a person uh sitting and then we  

سه چیز متفاوت را تصور کنیم، یک نفر ایستاده است و بعد یک نفر نشسته است و بعد

have a person I don't know like this last one  like maybe their their posture is like really  

یک نفر را داریم که نمی‌شناسم مثل این. آخرین مورد مثل اینکه شاید حالت آنها واقعاً

really bad they're sitting like this so this one  we could if we if we tell a child like stand up  

خیلی بد است آنها اینگونه می نشینند پس این یکی اگر به کودکی بگوییم دوست دارد

so we don't want to just stand but stand up we  want to get them that that connection of stand  

بایستد   بنابراین ما نمی خواهیم فقط بایستیم بلکه بایستیم می خواهیم او را بگیریم. این اتصال ایستاده

with up meaning we want you to stand well  stand erect like stand up straight stand  

با بالا به این معنی است که ما می‌خواهیم شما خوب بایستید  مانند ایستادن صاف بایستید

up straight and so if we have sit down again we  have the action and we're talking about moving  

صاف بایستید و بنابراین اگر دوباره بنشینیم، عمل می‌کنیم و در مورد حرکت

from standing to sitting so sitting down but  then this one we might have sit up so sit up  

از ایستادن به نشستن صحبت می‌کنیم، بنابراین نشستن پس این یکی ممکن است ما بنشینیم، پس بنشینید

if you think about stand up and sit down then  we get the idea of so I'm kind of you know my  

اگر به این فکر می‌کنید که بایستید و بنشینید، پس  این ایده را می‌فهمیم که از شما خوشم می‌آید که می‌دانید

back my posture is is not looking very good  and my mom tells me to sit up so okay now  

وضعیت پشت من خیلی خوب به نظر نمی‌رسد و مادرم به من می‌گوید که حالا بشین خیلی خوب

I'm going to actually sit up and you know usually  teachers will tell kids to do that in the same way  

من واقعاً می‌نشینم و می‌دانی که معمولاً معلم‌ها به بچه‌ها می‌گویند که این کار را به همان روش انجام دهند

so this is to sit up but the basic idea here is  that kids are learning these things visually you  

بنابراین این کار برای نشستن است، اما ایده اصلی اینجا این است که بچه‌ها این چیزها را به صورت بصری یاد می‌گیرند   در

can actually see what's happening and so again  you're looking at the situation visually what is  

واقع می‌توانید ببینید چه اتفاقی می‌افتد و بنابراین دوباره به صورت بصری به موقعیت نگاه می‌کنید که چه

happening and what are the words people are using  for that situation so in this situation what do  

اتفاقی می‌افتد و مردم از چه کلماتی برای آن موقعیت استفاده می‌کنند، بنابراین در این موقعیت،

people say you see like a child okay the teacher  says stand up and the child stands up another  

مردم چه می‌گویند شما می‌بینید خوب است معلم می‌گوید بایستید و کودک بلند می‌شود

child is watching that and they think oh okay well  I guess stand-up means to to get in this position  

کودک دیگری در حال تماشای آن است و فکر می‌کند اوه، خوب من حدس می‌زنم ایستادن به معنای قرار گرفتن در این موقعیت است

and they're not trying to translate from German  or Thai or whatever they're just looking at the  

و آنها سعی نمی‌کنند از آلمانی یا تایلندی یا هر چیز دیگری ترجمه کنند، فقط به

situation and making that connection so it's much  easier to do this when you're learning things uh  

وضعیت  نگاه می‌کنند و آن را انجام می‌دهند. اتصال، بنابراین زمانی که در حال یادگیری چیزهایی هستید، انجام این کار بسیار آسان‌تر است

visually all right uh and next we want to begin  like the the kind of second thing here is we want  

و بعد می‌خواهیم شروع کنیم، مانند دومین موردی که در اینجا می‌خواهیم

to look at core meanings of of phrasal verbs  uh so we'll just call this like core meaning  

به معانی اصلی افعال عبارتی نگاه کنیم، بنابراین فقط آن را مانند اصلی بنامید

and the I mean these are bait like one and two are  basically linked together uh but the core meaning  

و منظورم این است که اینها طعمه ای هستند مانند یک و دو اساساً به هم مرتبط هستند، اما معنای اصلی

of something like uh like a phrasal verb where  we're just just beginning with something that's uh  

چیزی مانند uh مانند یک فعل عبارتی که در آن  تازه داریم با چیزی شروع می کنیم که

easier to understand again with a visual meaning  and we're looking at like stand or sit so the core  

درک مجدد آن آسانتر است. یک معنای بصری و ما داریم به مانند ایستادن یا نشستن نگاه می کنیم تا به

meaning of that what does that mean to stand so  it just means like you know something is up rather  

معنای اصلی   این که ایستادن به چه معناست، این فقط به این معنی است که می دانی چیزی درست است

than being like sideways like that so I can have a  like a pencil right here I'll draw a little pencil  

نه این که مثل یک ور باشم تا بتوانم یک مثل یک مداد داشته باشم درست در اینجا یک مداد کوچک می کشم

so this pencil is standing up rather than lying  down okay so it's a same idea like the pencil  

بنابراین این مداد به جای دراز کشیدن ایستاده است بسیار خوب است، بنابراین همان ایده است که مداد

doesn't have legs but it's vertically in a  position like that so it's standing up again  

پا ندارد اما به صورت عمودی در موقعیتی مانند آن قرار دارد، بنابراین دوباره ایستاده است

we have the visual example and we're looking  at the core meaning of stand and so we get a  

ما تصویر بصری را داریم مثال و ما به معنای اصلی ایستاده نگاه می‌کنیم و بنابراین

couple of different examples of what that means  and as we see more of those it makes more sense  

چند مثال مختلف از معنای آن را دریافت می‌کنیم و با دیدن موارد بیشتر، منطقی‌تر می‌شود

like trying to learn phrasal verbs that way so  another thing like take so if I have a a little  

مانند تلاش برای یادگیری افعال عبارتی از این طریق، بنابراین چیز دیگری مانند take so. اگر من یک

bit more complex word like take we have just an  idea of like moving one thing from one place to  

کلمه کمی پیچیده‌تر مانند take داشته باشم، ما فقط یک ایده داریم مثل انتقال یک چیز از یک مکان به

something else now that could be like stealing it  or it could be just bringing it with you but you  

چیز دیگر که می‌تواند مانند دزدیدن آن باشد یا فقط آوردن آن با خودت باشد، اما شما

will see these in different visual examples as  you're learning them and you understand the core  

اینها را به شکل دیگری خواهید دید. مثال‌های بصری هنگامی که در حال یادگیری آن‌ها هستید و معنای اصلی را درک می‌کنید،

meaning of take all right so we're transferring  something from one place to something else maybe  

بنابراین ما چیزی را از یک مکان به جای دیگر منتقل می‌کنیم، شاید

we're carrying it like I take a a lunch to  work with me so I take my lunch I bring it  

آن را حمل می‌کنیم، مثل اینکه ناهار می‌برم تا با من کار کنم، بنابراین ناهارم را می‌برم. من آن را

from my house to uh to work uh and then after  we're understanding visually and we're getting  

از خانه‌ام به «اوه» برای کار می‌آورم و بعد از اینکه به‌صورت بصری متوجه شدیم و

the core meaning then we can start learning more  figurative uses of stuff so we'll just say figure

معنای اصلی را دریافت کردیم، سپس می‌توانیم استفاده‌های مجازی‌تر از چیزها را یاد بگیریم، بنابراین فقط می‌گوییم

so figurative uses so we begin with an easy visual  example and then we move to the more figurative  

کاربردهای تصویری را به تصویر بکشیم تا شروع کنیم. با یک مثال بصری آسان و سپس به کاربردهای تصویری تر در اینجا می رویم،

uses over here so going back to the boat example  we have go under so the boat is sinking we can  

بنابراین با بازگشت به مثال قایق، به زیر می رویم تا قایق در حال غرق شدن است، می توانیم

take this same phrasal verb which we have like  a visual example of and then we can get the more  

همان فعل عبارتی را که داریم مانند نمونه تصویری بگیریم و سپس ما می‌توانید

figurative figurative example of something like  the company is going under meaning bankruptcy all  

مثال مجازی‌تر   تصویری‌تر از چیزی مانند شرکت در حال ورشکستگی است را به

right so the company in the same way like the  their their money is getting worse and worse  

درستی دریافت کنید، بنابراین شرکت به همان شکلی که پول آنها بدتر و بدتر می‌شود   آنها

they're losing money or maybe they will have to  close the business so the business is going under  

پول خود را از دست می‌دهند یا شاید مجبور شوند کسب و کار را ببندند. بنابراین، کسب‌وکار زیر پا می‌رود، این

does that make sense so when we're learning uh  not just phrasal verbs I do this with phrasal  

منطقی است، بنابراین زمانی که ما در حال یادگیری افعال عبارتی نیستیم، این کار را با افعال عبارتی انجام می‌دهم

verbs because phrasal verbs are so common they're  important to learn uh these are this is really  

زیرا افعال عبارتی بسیار رایج هستند و یادگیری آنها مهم است، اینها واقعاً

the core of children going from just saying  one word to making phrases and this is why  

هسته اصلی کودکان است. از گفتن فقط یک کلمه تا ساختن عبارات و به همین دلیل است که

it's again really important for pronunciation  and listening and grammar as well and why I  

دوباره برای تلفظ و گوش دادن و دستور زبان بسیار مهم است و چرا من

have a whole program that's dedicated just to  this so in fluent for life of course there are  

یک برنامه کامل دارم که فقط به این موضوع اختصاص داده شده است، بنابراین برای مادام العمر مسلط است، البته این برنامه وجود دارد.

I don't know how many probably like I don't  know hundreds of phrasal verbs that we teach  

احتمالاً چند نفر مانند من صدها افعال عبارتی را که ما آموزش می‌دهیم نمی‌دانم،

but also the visual guide to phrasal verbs is  included in that program but this is again what  

اما راهنمای تصویری افعال عبارتی نیز در آن برنامه گنجانده شده است، اما این همان کاری است که

I'm doing usually when I'm trying to explain  something uh like some kind of expression or  

معمولاً وقتی می‌خواهم چیزی را توضیح دهم انجام می‌دهم. یک نوع عبارت یا

an idiom or anything like that I really want to  help you understand it if I can't really show you  

یک اصطلاح یا هر چیزی شبیه به آن من واقعاً می‌خواهم به شما کمک کنم آن را بفهمید، اگر واقعاً نمی‌توانم

visually maybe I can tell you a story uh somebody  mentioned that I think but the point is to help  

you understand it from a situation rather than  trying to think about it as like I want to train  

آن را به شما نشان دهم. یک موقعیت به جای اینکه بخواهیم در مورد آن فکر کنیم مثل اینکه می‌خواهم آموزش بدهم

translate that from one language to another  and then once you understand the the core  

آن را از یک زبان به زبان دیگر ترجمه کنید و بعد از اینکه معنی اصلی   را فهمیدید،

meaning so we're really trying to focus on like  like go and then understanding what under means  

بنابراین ما واقعاً سعی می‌کنیم بر روی مانند رفتن تمرکز کنیم و سپس درک کنیم که معنی زیر چیست

and so as you understand these and you start  connecting them it becomes a lot easier to use  

و بنابراین وقتی اینها را فهمیدید و شروع به اتصال آنها کردید، استفاده از

the figurative more advanced ways of expressing  them so go under we say like the boat is going  

روش‌های مجازی‌تر و پیشرفته‌تر بیان آن‌ها بسیار آسان‌تر می‌شود، بنابراین به زیر بروید، می‌گوییم قایق به

under or the company is going under all right  so go under by itself doesn't change but the  

زیر می‌رود یا شرکت به درستی زیر آب می‌رود. تغییر نمی‌کنی، اما

point is the understanding after you think like  okay this thing is kind of going down it's bad  

نکته این است که بعد از اینکه فکر می‌کنی، خوب، این چیز به نوعی پایین می‌آید، بد است،

meaning children understand that and then so  when they hear the company is going under they  

یعنی بچه‌ها این را می‌فهمند و بعد وقتی می‌شنوند شرکت در حال خراب شدن است،

think ah I can use the Expression in this way  too so phrasal verbs are very very simple if  

فکر می‌کنند آه، من هم می‌توانم از عبارت به این شکل استفاده کنم. بنابراین افعال عبارتی بسیار ساده هستند اگر

you learn them in this way this is what we do in  the visual guide to phrasal verbs which again is  

آنها را به این روش یاد بگیرید، این همان کاری است که ما در راهنمای تصویری برای افعال عبارتی انجام می دهیم که دوباره

included in fluent for life but it's it's a very  simple process of trying to help you understand  

در روان برای زندگی گنجانده شده است، اما این یک فرآیند بسیار  ساده است برای کمک به درک

it like a native by thinking about situations  rather than thinking about like translating in  

بومی با فکر کردن به موقعیت‌ها به جای فکر کردن به ترجمه به

the the English as a second language approach  hopefully that makes sense all right uh

رویکرد انگلیسی به عنوان زبان دوم امیدوارم منطقی باشد خیلی خوب،

okay hello there listening nine to ten a day make  me more confident in short time thanks Noah glad  

خوب سلام، گوش دادن نه تا ده در روز باعث می‌شود من در مدت کوتاهی اعتماد به نفس بیشتری داشته باشم، متشکرم که نوح

to hear it all right uh let's see Joanna with  some looks like clapping hands I can't tell  

از شنیدن همه آن خوشحالم   خوب، بیایید جوآنا را ببینیم با ظاهری شبیه دست زدن، نمی‌توانم بگویم

if that's clapping hands or washing hands I  can't see what the I'm guessing is clapping  

که آیا این کار دست زدن است یا دست‌شویی، نمی‌توانم ببینم که حدس می‌زنم چه کف می‌زند.

I listened to the content for natives a lot  yes Hilder that's the that's the key so Macon  

کلید بنابراین Macon

hi drew a big fan of yours from Brazil talking  about pronunciation how to clearly understand  

hi یک طرفدار بزرگ شما را از برزیل جلب کرد که درباره تلفظ صحبت می‌کرد که چگونه می‌توان به وضوح

the difference between can and can't in spoken  language uh part of this is uh just the context  

تفاوت بین can و can را در زبان گفتاری فهمید.

so it's it can be different it can be difficult  to understand this we'll give an example here

برای درک این موضوع، در اینجا مثالی می‌آوریم

and it becomes easier to understand uh differences  in things like this the more examples you get  

و هر چه مثال‌های بیشتری به دست می‌آورید، درک تفاوت‌ها در مواردی از این قبیل آسان‌تر می‌شود،

so if you can hear lots of different examples of  natives talking about this in different situations  

بنابراین اگر بتوانید مثال‌های مختلفی از صحبت‌های بومی‌ها در مورد این موضوع در موقعیت‌های مختلف را

than you will hear it will be easier for you to  hear these things so I can and I can't foreign so  

بشنوید. شنیدن این چیزها برای شما آسان‌تر باشد تا من بتوانم و من نمی‌توانم خارجی، بنابراین

first when you're learning these things and this  is the same way I would teach my own children uh  

وقتی شما این چیزها را یاد می‌گیرید، این همان روشی است که من به فرزندان خودم یاد می‌دهم آه.

I hear I make sure it's very clear for them what  they're listening to so I want them to understand  

آنها دارند به آن گوش می دهند، بنابراین من می خواهم

the word even if they can't read it so they can  both read these words now but when they were  

کلمه را بفهمند، حتی اگر نمی توانند آن را بخوانند، بنابراین هر دو بتوانند این کلمات را الان بخوانند، اما زمانی که آنها

just learning can and can't that's a very basic  thing that children learn from a very young age  

فقط یاد می گرفتند می توانند و نمی توانند، این یک چیز بسیار اساسی است که کودکان از آن یاد می گیرند. در سن خیلی کم

and I want to I want to like practice that with  them can you do this or I can't do that so I can  

و من می خواهم تمرین کنم که با آنها می توانی این کار را انجام دهی یا من نمی توانم آن کار را انجام دهم تا بتوانم

like I can throw a marker up in the air and catch  it I can do that but can I throw two markers up  

مثل اینکه بتوانم نشانگر را در هوا پرتاب کنم و بگیرم آن را انجام دهم، اما آیا می توانم پرتاب کنم دو نشانگر بالا

go actually I can do that I can do that too but as  you're listening to more examples once natives get  

برو در واقع من می‌توانم این کار را هم انجام دهم، اما وقتی که بومی‌ها به مثال‌های بیشتری گوش می‌دهید، وقتی بومی‌ها

an understanding of what the word is then natives  start speaking a little bit faster and start  

متوجه می‌شوند کلمه چیست، بومی‌ها کمی سریع‌تر صحبت می‌کنند و شروع می‌کنند

blending their sounds together so listen carefully  as I'm pronouncing it like again the textbook way  

صداهای خود را با هم ترکیب می‌کنند، پس با دقت گوش کنید. همانطور که دوباره آن را تلفظ می‌کنم، روش کتاب درسی

is usually what students get they only get the  textbook version of I can or I can't or even I  

معمولاً همان چیزی است که دانش‌آموزان دریافت می‌کنند، آنها فقط نسخه کتاب درسی را دریافت می‌کنند من می‌توانم یا نمی‌توانم یا حتی می‌شنوم

will hear I cannot a cannot is is really uncommon  in spoken English because people are usually just  

نمی‌توانم یک نمی‌توانم واقعاً در انگلیسی گفتاری غیرمعمول است، زیرا مردم معمولاً فقط

speaking faster cannot uh is is usually heard when  people are uh you like you really you really want  

تندتر صحبت کردن نمی‌توانم معمولاً شنیده می‌شود که مردم مثل شما هستند که واقعاً می‌خواهید

to to say like it's absolutely impossible to  do something like I cannot I cannot leave my  

بگویید مثل اینکه انجام کاری کاملاً غیرممکن است مانند من نمی‌توانم نمی‌توانم دفترم را ترک کنم

office and do something like I cannot so can't is  a little bit more casual and cannot is like I'm  

و کاری انجام دهم که نمی‌توانم، پس نمی‌توانم این است. کمی معمولی‌تر و نمی‌توانم مثل این است که من

re like a really very serious about something and  again we're trying to connect the situation with  

در مورد چیزی واقعاً خیلی جدی هستم و دوباره سعی می‌کنیم وضعیت را با

the vocabulary so in the situation of just can  you come to my party tomorrow I'm sorry I can't  

واژگان مرتبط کنیم، بنابراین در شرایطی که فقط می‌توانی فردا به مهمانی من بیای، متاسفم. نمی‌توانم

I can't come to the party uh but like can you uh  can you shoot a missile at that country it's like  

نمی‌توانم به مهمانی بیایم، اما دوست دارم، آیا می‌توانی، آیا می‌توانی به آن کشور موشک شلیک کنی، مثل این است که

no I cannot I cannot do that so you will hear this  in movies when people are really trying to be very  

نه، من نمی‌توانم این کار را انجام دهم، بنابراین وقتی مردم واقعاً سعی می‌کنند خیلی جدی باشند، این را در فیلم‌ها خواهید شنید.

serious I cannot we cannot allow them to do that  okay so they're being more serious and you can  

من نمی‌توانم اجازه دهیم آنها این کار را انجام دهند، بنابراین آنها جدی‌تر هستند و می‌توانید

pay attention for the situation and notice how  people are expressing this so for listening for  

به وضعیت توجه کنید و متوجه شوید که مردم چگونه این را بیان می‌کنند، بنابراین برای گوش دادن برای

hearing these things again we begin even even  like native children are getting the same kind  

شنیدن دوباره این چیزها، حتی مانند کودکان بومی شروع می‌کنیم. همین نوع

of basic textbook examples of things so I can  I can't I cannot but what difference like the  

از نمونه‌های کتاب درسی اولیه از چیزهایی که می‌توانم نمی‌توانم، نمی‌توانم، اما

difference is like natives begin learning more  like as a as English as a first language approach  

تفاوت این است که بومی‌ها شروع به یادگیری بیشتر می‌کنند مانند زبان انگلیسی به عنوان رویکرد زبان اول

they're hearing it more like I can can becomes  kin I can I can I can I can I can I can instead  

آن‌ها آن را بیشتر می‌شنوند مثل من می‌توانم خویشاوندان من می توانم می توانم می توانم می توانم می توانم می توانم می توانم به جای من می

of I can they're saying I can I can I can I can  I can I can so Ken I can go I can go tomorrow I  

توانم آنها می گویند من می توانم می توانم می توانم می توانم می توانم می توانم می توانم بنابراین کن می توانم بروم فردا می توانم

can go tomorrow I can go tomorrow and you will  hear it even faster than that I can I can I can  

بروم فردا می توانم بروم فردا می توانم بروم و شما آن را حتی سریع‌تر از آن می‌شنوید، من می‌توانم، می‌توانم، من می‌توانم، می‌توانم، می‌توانم، می‌توانم، می‌توانم، می‌توانم، می‌توانم، می‌توانم، من می‌توانم، می‌توانم، می‌توانم

I it's almost like I I I I I can I can do that  I can do that so you will you will usually hear  

the the kind of k sound in there yeah I can do  that can you help me tomorrow yeah I can do that  

آن را شما فردا به من کمک کنید بله، من می توانم آن کار را انجام دهم   من می

I can do that I can do that I can I can I can  do that so remember children are learning even  

توانم آن را انجام دهم که می توانم آن را انجام دهم، بنابراین به یاد داشته باشید که کودکان حتی

before they can read the word they are learning  the faster way of pronouncing this I can do that  

قبل از اینکه بتوانند کلمه ای را که در حال یادگیری هستند بخوانند ، در حال یادگیری هستند.

I can do that I can go I can go I can go now the  difficulty for language Learners is usually like  

من می‌توانم انجام دهم می‌توانم بروم می‌توانم بروم، اکنون می‌توانم بروم، مشکل زبان‌آموزان معمولاً مانند

uh again hearing can versus can't so if they hear  someone like yeah I can't do that I can't do that

شنیدن می‌توانم در مقابل نمی‌توانم است، بنابراین اگر آنها شنیدند یکی مثل بله، من نمی‌توانم انجام دهم، نمی‌توانم آن کار را انجام دهم.

so listen to this pronunciation  A little bit faster

به این تلفظ گوش دهید. می‌توانم

I can

I can't all right so which one am I saying I  can do that I can do that I can do that I can  

do that I can do that which one am I saying I can  do that I can do that I can do that I can do that  

انجام دهم که می‌توانم آن کار را انجام دهم

I'm saying I can I can do that I can do that and  you also maybe notice my facial expression I look  

من می‌گویم که می‌توانم انجام دهم، می‌توانم آن کار را انجام دهم و همچنین شاید به حالت چهره من توجه کنید من

a little bit more positive maybe I'm shaking my  head like yeah I can do that I can do that I can  

کمی مثبت‌تر به نظر می‌رسم، شاید سرم را مثل این تکان می‌دهم. بله، من می توانم آن کار را انجام دهم، می توانم آن را انجام دهم، می توانم آن را

do that but if I say I can't I can't do that I  can't do that I can't do that I can't do that I  

انجام دهم، اما اگر بگویم نمی توانم، نمی توانم آن کار را انجام دهم، نمی توانم آن کار را انجام دهم، نمی توانم آن کار را انجام دهم،

can't do that I can't do that I can't do that  so I'm more I can't do that I can't do that I  

نمی توانم آن کار را انجام دهم. که من نمی توانم آن کار را انجام دهم، نمی توانم آن کار را انجام دهم، بنابراین من بیشتر هستم، من نمی توانم انجام دهم،

can't do that so if it's casual like going to a  party or accepting an invitation or something and  

نمی توانم آن کار را انجام دهم، بنابراین اگر این کار اتفاقی مانند رفتن به یک مهمانی یا پذیرفتن یک دعوت یا دعوت است. چیزی و

it doesn't matter like can you can you get milk  after work uh no I can't do that I can't do that  

مهم نیست مثل اینکه آیا می‌توانی بعد از کار شیر بگیری اوه نه من نمی‌توانم انجام دهم که نمی‌توانم آن کار را انجام دهم

or yeah I can do that I can do that and it's most  difficult when you can only hear the example okay  

یا بله می‌توانم انجام دهم که می‌توانم این کار را انجام دهم و وقتی فقط می‌توانی صدای آن را بشنوی سخت‌تر است. مثال خوب است

so when you you're listening to something like  did he say can or can't you can always ask the  

بنابراین وقتی به چیزی گوش می‌دهید که آیا او گفت می‌توانم یا نمی‌توانم، همیشه می‌توانید از

person like wait did you say can or can't but  typically if you're listening for the stress  

شخص بپرسید که صبر کنید آیا می‌توانید بگویید می‌توانم یا نمی‌توانم، اما معمولاً اگر به خاطر استرس گوش می‌دهید،

here I can I can do that and there's a there's  a slight stress like difference between these  

اینجا من می‌توانم می توانم این کار را انجام دهم و یک استرس خفیف مانند تفاوت بین اینها وجود دارد،

so I can do that I can and this is like I can't I  can't we're really really trying to to emphasize  

بنابراین من می توانم آن کاری را که می توانم انجام دهم و این مثل این است که نمی توانم نمی توانم، ما واقعاً سعی می کنیم تأکید کنیم

that hey I can't do that so we sometimes you may  hear like I can't I can't do that I can't do that  

که هی من نمی توانم آن کار را انجام دهم بنابراین ما گاهی ممکن است بشنوید که من نمی‌توانم، نمی‌توانم انجام دهم، نمی‌توانم این کار را انجام دهم،

it's more like like a child would say like oh I  can't I can't do that when they're saying like  

بیشتر شبیه این است که یک کودک بگوید آه، من نمی‌توانم، وقتی آنها می‌گویند

it's not possible for me to do something even  though someone else maybe can do that so maybe  

انجام کاری برای من امکان پذیر نیست، حتی اگر شخص دیگری بتواند آن کار را انجام دهد، بنابراین شاید

my friend can ride a bike but I can't do that  I can't do that I can't do that but if I'm if  

دوست من بتواند دوچرخه سواری کند، اما من نمی توانم این کار را انجام دهم.

I'm addressing like a request for someone it's  usually like uh like I can't I can't do that I  

مثل یک درخواست برای کسی خطاب می‌کنم، معمولاً مثل این است که نمی‌توانم، نمی‌توانم آن را انجام دهم،

can't I can't do that I can't do that now I can't  do that I can't do that I can't do that all right  

نمی‌توانم، نمی‌توانم انجام دهم، نمی‌توانم آن را انجام دهم، اکنون نمی‌توانم آن را انجام دهم که نمی‌توانم انجام دهم که نمی‌توانم این کار را درست انجام دهم،

um I don't want to spend too much time on this  but the main idea to develop a better sense of  

نمی‌خواهم زمان زیادی را صرف این موضوع کنم، اما ایده اصلی برای ایجاد حس بهتر این

this is to spend more time listening to natives  you spend more time listening to natives you spend  

است که زمان بیشتری را صرف گوش دادن به افراد بومی کنید.

less time watching English language videos that  are going to help you like like the the language  

زمان کمتری برای تماشای ویدیوهای زبان انگلیسی که  به شما کمک می‌کند مانند معلم زبان    به شما کمک کند دوست داشته باشید،

teacher even me like it's it's a it's a useful  thing to try to understand things but you really  

حتی من فکر می‌کنم این یک چیز مفید  است که سعی کنید چیزها را بفهمید، اما واقعاً

will improve and get to that fluent level the  more time you spend learning like a native so  

پیشرفت خواهید کرد و هر چقدر زمان بیشتری را صرف یادگیری کنید، پیشرفت خواهید کرد و به آن سطح روان خواهید رسید. مانند یک بومی بنابراین   به همین

that's why in fluent for life we take you through  these different steps so the point is to help you  

دلیل است که ما در زبان روان برای زندگی شما را از طریق این مراحل مختلف راهنمایی می‌کنیم، بنابراین نکته این است که به شما کمک کنیم

to give you some simple explanations of things but  also give you lots of examples of how natives are  

توضیح ساده‌ای در مورد چیزها به شما ارائه دهیم، همچنین مثال‌های زیادی از نحوه برقراری ارتباط با بومی‌ها   به شما ارائه می‌دهیم،

communicated it's pretty simple all right  let's see we had a bunch uh let's see okay  

خیلی ساده است، خوب اجازه دهید ببین ما خیلی چیزها داشتیم اوه بیایید ببینیم باشه   خیلی

all right so Adrian again I hear some Americans  skipping the T at the end uh but an interviewer  

خب، پس آدریان دوباره می شنوم که برخی از آمریکایی ها در پایان حرف T را پرش می کنند، اما یک مصاحبه کننده   به

told me I was wrong by not pronouncing the last  T of that I'm confused about that yeah again it's  

من گفت که با تلفظ نکردن آخرین T اشتباه کردم که من در مورد آن گیج هستم که بله دوباره اینطور است

it's situational so natives will say both like I  can and I I can't I can't I can't so listen I'm  

این وضعیتی است بنابراین بومی‌ها هم می‌گویند مثل I can و I نمی‌توانم نمی‌توانم نمی‌توانم نمی‌توانم بنابراین گوش می‌کنم من

not pronouncing the T really clearly because  natives don't do that they're not if if the  

T را واقعاً واضح تلفظ نمی‌کنم زیرا بومی‌ها این کار را نمی‌کنند، اگر

meaning is understood then people will try to be  as quick as possible so I can't I can't I can't  

معنی  فهمیده می شود پس مردم سعی می کنند تا حد امکان سریع باشند بنابراین من نمی توانم نمی توانم نمی توانم نمی توانم

I can't the space is in there for the T but the T  isn't spoken I can't I can't same thing with like  

فضای T وجود دارد اما T صحبت نمی شود من نمی توانم نمی توانم همین کار را با like

so do and don't now do and don't is easier for  natives or for non-natives to understand because  

بنابراین انجام دهید و اکنون انجام دهید و انجام ندهید برای بومی‌ها یا غیربومی‌ها درک آن آسان‌تر است زیرا

the sound is different so this is a ooh and this  is an o sound so do and don't do and don't but you  

صدا متفاوت است بنابراین این یک اوه است و این صدای o است پس انجام دهید و نکنید انجام و انجام نده، اما

notice I'm not saying the T do don't do don't  do don't so it's it's like I'm making space  

متوجه می شوی که من نمی گویم T انجام نده نکن نکن، پس مثل این است که دارم فضا می سازم

for that I leave a little bit of space there but  I'm not I'm not trying to say it clearly the only  

برای اینکه کمی فضا را آنجا می گذارم اما نه من سعی نمی‌کنم آن را واضح بگویم تنها

time I would pronounce this really well or really  clearly is again it depends on the situation if  

باری که این را واقعاً خوب یا واقعاً واضح تلفظ می‌کنم بستگی به موقعیت دارد اگر

I'm really angry at my child for doing something  I would say don't do that don't do that so you  

من واقعاً از دست فرزندم به خاطر انجام کاری عصبانی هستم. می‌گویم آن کار را انجام نده این کار را انجام نده تا

hear it here here I'm I'm ex I'm like really  expressing myself clearly uh so if I say don't

اینجا بشنوی، من سابقم، واقعاً می‌خواهم خودم را به وضوح بیان کنم، پس اگر بگویم

don't do that and in that case in this  situation again like that the situation  

این کار را نکن، و در این حالت، دوباره آن موقعیت را دوست دارم

is the most important thing the situation is  more important than the vocabulary because the  

مهم‌ترین چیز است که موقعیت مهم‌تر از واژگان است، زیرا

situation tells you how exactly to say something  so if I'm just saying like oh I yeah I don't do  

موقعیت به شما می‌گوید چگونه دقیقاً چیزی را بگویید.

that I don't do that I don't do that so in that  in that case I don't do that so if someone asks  

این کار را انجام دهید در این صورت من این کار را انجام نمی‌دهم، بنابراین اگر کسی از

me hey do you prepare people for English tests  I would say no I don't do that I don't do that  

من بپرسد آیا شما افراد را برای آزمون‌های انگلیسی آماده می‌کنید، می‌گویم نه انجام نمی‌دهم که

I don't do that I don't do that I don't do that  you hear the difference I'm being more casual  

آن کار را انجام نمی‌دهم. این کار را نکن من آن کار را انجام نمی دهم  تو تفاوت را می شنوی من معمولی تر هستم   من آن کار را انجام

I don't do that I don't do that I don't do that  so do you wear I don't know like uh do I wear a  

نمی دهم من آن کار را انجام نمی دهم پس شما بپوشید من نمی دانم مثل اوه آیا می‌پوشم

like I don't know so I'm trying to think of a good  example but but basically like the like the one I  

مثل من نمی‌دانم، بنابراین سعی می‌کنم به یک مثال خوب فکر کنم، اما اساساً مانند نمونه‌ای که به‌تازگی

just gave if I'm being casual and I know the other  person can understand what I'm saying no I don't  

ارائه کردم، اگر غیرعادی هستم و می‌دانم طرف مقابل می‌تواند بفهمد من چیست، می‌پوشم. نه گفتن من این کار را نمی کنم

do that so do I do I sell fruit for a living no  I don't do that I don't I don't sell fruit that's  

پس انجام می دهم برای امرار معاش میوه می فروشم نه نمی کنم که نمی فروشم میوه نمی فروشم این کاری

not what I do but if I want to be very clear like  I'm if I'm angry or I'm just trying to be really  

نیست که انجام می دهم، اما اگر بخواهم خیلی واضح بگویم مثل خودم اگر عصبانی هستم یا فقط سعی می‌کنم

really understood it's a slightly different  situation so even though the vocabulary is  

واقعاً درک شوم، وضعیت کمی متفاوت است، بنابراین حتی اگر واژگان

the same the situation means that you're going  to say it in a slightly different way and so I  

یکسان است، وضعیت به این معنی است که شما آن را به روشی متفاوت بیان خواهید کرد و بنابراین من

would say no like don't do that you notice with  both of these T's they come back don't do that  

می‌گفت نه مثل انجام نده که متوجه می‌شوی با هر دوی این حرف‌ها برمی‌گردند این کار را نکن   نکن که می‌توانی

don't do that you can hear the like the  expression you can see my face maybe I'm  

مثل حالتی بشنوی که می‌توانی صورتم را ببینی، شاید من

looking a bit angrier don't do that and I  really want to make sure people understand  

کمی عصبانی‌تر به نظر می‌رسم. این کار را انجام نده و من واقعاً می‌خواهم مطمئن شوم که مردم

what I'm saying and I'm just making it  clear but I'm saying the exact same words  

آنچه را که من می‌گویم می‌فهمند و من فقط آن را روشن می‌کنم، اما دقیقاً همان کلمات را می‌گویم،

so remember the English as a second language  approach you're beginning with vocabulary  

بنابراین رویکرد انگلیسی را به‌عنوان زبان دوم به خاطر بسپارید که با واژگان شروع می‌کنید.

that the English as a first language's approaches  we're beginning with the situation and so the  

که انگلیسی به‌عنوان زبان اول نزدیک می‌شود، ما با این موقعیت شروع می‌کنیم و بنابراین

situation is like okay if you're angry and you're  saying like not to do something then like don't do  

اگر عصبانی هستید و می‌گویید کاری را انجام ندهید، پس مانند انجام ندهید، وضعیت

that you're really making it very clear but  if you're just casually speaking I don't do  

درست است. خیلی واضح است، اما اگر به طور معمولی صحبت می کنید، من این کار را انجام

that I don't do that so you will hear lots of  examples of this in you know you pay attention  

نمی دهم، بنابراین نمونه های زیادی از این کار را خواهید شنید، می دانید که

to natives you will watch what they do and  that's how you learn these different expressions

به بومیان توجه می کنید، کارهایی که آنها انجام می دهند را تماشا خواهید کرد و به این ترتیب یاد می گیرید. این عبارات مختلف

great uh let's see  

عالی است، بیایید

all right hater again most of the time when  learning vocabulary it's hard for him without

دوباره ببینیم   خیلی خوب متنفر است، بیشتر اوقات وقتی یادگیری لغات برای او سخت است، بدون آن که

which I use pictures sometimes also it  is difficult to interpret vocabulary  

من از تصاویر استفاده می‌کنم، گاهی اوقات تفسیر واژگانی

that has meanings that is not an object  yes and so we of course had trouble doing  

که دارای معانی غیر مفعولی هستند دشوار است. وقتی فردریک را می‌ساختیم، مشکل انجام دادن

that when we were building Frederick  so how do we make like a word like  

آن است، پس چگونه می‌توانیم کلمه‌ای مانند   را

like a capture so this is a maybe a  little bit easier to understand but  

مانند تصویر بسازیم، بنابراین درک این موضوع شاید کمی آسان‌تر باشد، اما   بنابراین

so we would have like an image so the  word is capture or captive I should say  

ما می‌خواهیم یک تصویر داشته باشیم، بنابراین کلمه ضبط یا اسیر است، باید بگویم

so this is one of one of the words in the app  captive captive and so we have like just uh  

بنابراین این یکی از کلمات موجود در برنامه اسیر اسیر است و بنابراین ما داریم

you know like a whale you know in a in a bowl or  something like that so it's supposed to be like  

مانند نهنگی که در یک کاسه می‌دانی یا چیزی شبیه به آن، بنابراین قرار است

a like a fish or something in a bowl and this one  is just a fish out I cannot draw and this is just  

مانند یک ماهی یا چیزی در یک کاسه و این یکی فقط یک ماهی است که نمی‌توانم بکشم و این فقط

a fish over here so we're contrasting these and  this is the thing we're looking at so captive  

یک ماهی است در اینجا، بنابراین ما اینها را در تضاد قرار می‌دهیم و این چیزی است که

would mean ah okay we're understanding something  is like held in some way it's captive so rather  

ما به آن نگاه می‌کنیم. به نوعی اسیر است، بنابراین به جای

than being free it's captive over here and then  we also give a bunch of different examples we give  

آزاد بودن، اینجا اسیر است و سپس یک دسته مثال مختلف می‌آوریم،

at least four uh four examples for every word  or phrase that we're teaching a phrase We want  

حداقل چهار و چهار مثال برای هر کلمه یا عبارتی می‌آوریم که عبارتی را آموزش می‌دهیم که می‌خواهیم

to really show people how to do this with uh with  visual examples so they can do that without using  

واقعاً به مردم نشان دهیم. چگونه می توان این کار را با استفاده از مثال های تصویری انجام داد تا آنها بتوانند بدون استفاده از

their native language uh the next thing to to note  about this uh is that it's it's more difficult  

زبان مادری خود این کار را انجام دهند، نکته بعدی که باید در مورد این مورد توجه کرد این است که

um again when you're trying to think about  the word like through your native language  

وقتی می خواهید به کلمه ای مانند از طریق خود فکر کنید، مشکل تر است. زبان مادری

rather than try to think about a situation where  you would hear something so again focus on the  

به جای اینکه سعی کنید به موقعیتی فکر کنید که چیزی می‌شنوید، پس دوباره

situation first and then listen to what natives  are saying for that particular uh pronunciation  

ابتدا روی  موقعیت تمرکز کنید و سپس به آنچه که بومی‌ها برای آن تلفظ خاص می‌گویند گوش کنید

uh let's let's see uh okay let's see like guys  underwear 51 thank you very much I find difficulty  

اوه بیایید ببینیم اوه خوب بیایید ببینیم مثل بچه‌ها لباس زیر 51 بسیار متشکرم وقتی با افراد بومی هر پیشنهادی صحبت می‌کنم، خیلی مشکل دارم

to finish the sentence with correct grammar when  I talk to natives any suggestion uh yes so again  

برای تکمیل جمله با دستور زبان صحیح، اوه بله، دوباره

everything comes from paying attention to how  natives are speaking and so if you don't feel  

همه چیز ناشی از توجه به نحوه صحبت کردن افراد بومی است و بنابراین اگر احساس

comfortable or you don't feel confident about  finishing sentences or you're unable to do that  

راحتی نمی‌کنید یا نسبت به اتمام  اطمینان ندارید جملات یا شما قادر به انجام آن نیستید

it just means you haven't had enough practice  with that so if you give me a specific uh like  

این فقط به این معنی است که شما به اندازه کافی تمرین نکرده اید، بنابراین اگر

a specific example of a sentence then I can help  you practice that here but the important thing is  

مثال خاصی از جمله را به من بدهید، من می توانم به شما کمک کنم این کار را در اینجا تمرین کنید، اما نکته مهم این است که

not that you try to like repeat that it's that you  hear it again and again and then you're like ah  

نه که سعی می‌کنی دوست داشته باشی، تکرار کن که دوباره و دوباره آن را می‌شنوی و بعد انگار آه  خیلی

okay now I feel very confident that I understand  what I'm saying so understanding is really the  

خوب است، اکنون احساس می‌کنم خیلی مطمئن هستم که می‌فهمم چه می‌گویم، بنابراین فهمیدن واقعاً

most important part of speaking and as I mentioned  earlier in the video when talking about crashing  

مهم‌ترین بخش صحبت کردن است و همانطور که اشاره کردم قبلاً در ویدیو وقتی در مورد تصادف صحبت می‌کرد

he discovered the same thing so this is like  the big shock about language learning is that  

همان چیز را کشف کرد، بنابراین شوک بزرگ در مورد یادگیری زبان این است که

you don't get fluent by repeating phrases again  and again you get fluent by really understanding  

با تکرار دوباره عبارات مسلط نمی‌شوید و دوباره با درک واقعی   چیزی مسلط می‌شوید

something and then they start naturally coming  out of course you might make a mistake you know  

و سپس آنها به طور طبیعی شروع می‌شوند. مطمئناً ممکن است اشتباهی مرتکب شوید که می‌دانید

here or there but it's much better to really  understand something and then only there's  

اینجا یا آنجا، اما خیلی بهتر است که واقعاً چیزی را بفهمید و فقط بعد از آن

maybe like slight fine-tuning and pronunciation  or something like that when you actually speak so  

شاید مانند تنظیم و تلفظ جزئی یا چیزی شبیه به آن وقتی واقعاً صحبت می‌کنید   هر چه

the more examples you get the easier it becomes  uh let's see panty funny I already understood  

مثال‌های بیشتری دریافت کنید آسان‌تر است. می شود  اوه بیایید ببینیم شورت خنده دار است من قبلاً فهمیدم

interpret from Japanese to English but I'm still  struggling how to make sentences in English brain  

از ژاپنی به انگلیسی تعبیر می کنم، اما هنوز درگیر نحوه ساخت جملات در مغز انگلیسی هستم

are you Japanese I don't know I can't tell from  the preacher if you're Japanese or not but the  

ژاپنی هستید، نمی دانم نمی توانم از واعظ بگویم که ژاپنی هستید یا نه اما

point is like if you're if you're learning from  Japanese into English or you're learning from  

نکته این است که اگر از ژاپنی به انگلیسی یاد می‌گیرید یا از

German into English or whatever the language is uh  that you're thinking about it as a student rather  

آلمانی به انگلیسی یا هر زبان دیگری یاد می‌گیرید، به‌عنوان یک دانش‌آموز به آن فکر می‌کنید

than thinking about how you learn your native  language so the easiest way to understand this  

نه اینکه به نحوه یادگیری خود فکر کنید. زبان مادری شما، بنابراین ساده‌ترین راه برای درک این موضوع این

is remember how are you learning new words in  your native language so a Japanese person who  

است که به یاد داشته باشید که چگونه کلمات جدید را در زبان مادری خود یاد می‌گیرید، بنابراین یک ژاپنی که

speaks Japanese fluently is going to listen to  lots of new words and expressions and they will  

به راحتی ژاپنی صحبت می‌کند، به کلمات و عبارات جدید زیادی گوش می‌دهد و

learn all those things in Japanese all they have  to do is just apply that same thing to learning  

همه آن چیزها را به ژاپنی یاد می‌گیرد. تنها کاری که آنها باید انجام دهند این است که همین کار را برای یادگیری

English words so instead of thinking about the  Japanese first or the German first or whatever  

کلمات انگلیسی به کار ببرند، بنابراین به جای اینکه ابتدا به ژاپنی یا آلمانی فکر کنید یا هر چه که

the you know the French or whatever your language  is you're thinking about the English situation and  

فرانسوی یا هر زبانی که می دانید ، به وضعیت انگلیسی فکر کنید و به

watching what natives do so if you get examples  of how natives communicate that's what really it  

تماشای چه چیزی بپردازید. بومی‌ها این کار را انجام می‌دهند، اگر نمونه‌هایی از نحوه برقراری ارتباط بومیان دریافت کنید، این واقعاً به

means to learn the same way children learn so  I'm giving I I don't usually teach my kids uh  

معنای یادگیری همان روشی است که بچه‌ها یاد می‌گیرند، بنابراین من می‌دهم معمولاً به بچه‌هایم یاد نمی‌دهم آه

like I don't teach them English through Japanese  or Japanese through English if I'm trying to teach  

مثل اینکه انگلیسی را از طریق ژاپنی به آنها یاد نمی‌دهم یا ژاپنی را از طریق انگلیسی اگر بخواهم به

them a Japanese thing I will speak in Japanese and  teach them that uh so I so I don't teach them to  

آنها یک چیز ژاپنی یاد بدهم، به ژاپنی صحبت خواهم کرد و به آنها یاد خواهم داد که

translate in their head and they do a really good  job of like speaking in that in that particular  

در ذهنشان ترجمه کنند و آنها واقعاً کار خوبی انجام می دهند.

language when they're switching from one to the  other Claudette again I love your explanation  

زبان خاص وقتی از یکی به دیگری تغییر می‌کنند دوباره کلودت من عاشق توضیح شما

about phrase verbs thanks a lot it gave me a  big picture yes but stop thinking the words  

درباره افعال عبارات هستم خیلی متشکرم این یک تصویر کلی به من داد بله، اما دیگر به کلمات فکر نکنید.

uh linking linking the words it makes sense for  fast speaking and understanding glad to hear yep  

شنیدن بله

uh so the most important thing is a practice  is speaking loudly that uh that I come up with  

اوه، پس مهم‌ترین چیز تمرین است  بلند صحبت کردن است که به ذهنم خطور می‌کند

thinking no the the most important thing the thing  I am I'm saying is that you don't get fluent by  

نه فکر می‌کنم مهم‌ترین چیزی که  من می‌گویم این است که شما به آن مسلط نیستید،

just like repeating loudly or speaking out like  the thing that you should be doing is getting lots  

درست مثل تکرار با صدای بلند یا صحبت کردن مثل کاری که باید انجام دهید این است که

of input and this is this is like the most this is  probably the most I don't know the most confusing  

نظرات زیادی دریافت می کنید و این شبیه ترین چیزی است که شاید نمی دانم گیج کننده ترین

thing to me as a teacher when I was learning I  discovered this idea I felt very excited because I  

چیز برای من به عنوان یک معلم در زمانی که یاد می گرفتم این را کشف کردم فکر می‌کنم خیلی هیجان‌زده شدم چون

thought yes like I don't have to find a speaking  practice partner I just need to get lots of  

فکر می‌کردم بله مثل اینکه لازم نیست یک شریک تمرینی برای صحبت کردن پیدا کنم، فقط باید مثال‌های زیادی بیاورم

examples so I can go to a Japanese restaurant and  you know sit and listen to people's conversations  

تا بتوانم به یک رستوران ژاپنی بروم و اگر می‌خواهم بنشینم و به صحبت‌های مردم گوش بدهم.

if I if I want to do that and I'm not saying  anything but I'm learning a lot I'm like ah okay  

می‌خواهم این کار را انجام دهم و من چیزی نمی‌گویم، اما دارم چیزهای زیادی یاد می‌گیرم، آه، خب،

you can use this expression like that or whatever  and as I hear more examples of that that's how I  

شما می‌توانید از این عبارت آن‌طور یا هر چیز دیگری استفاده کنید، و وقتی مثال‌های بیشتری از آن می‌شنوم، به این ترتیب

feel more confident about using things and then  I finally start speaking so most of my practice  

احساس اعتماد به نفس بیشتری در استفاده از چیزها می‌کنم. و سپس بالاخره شروع به صحبت می‌کنم، بنابراین بیشتر تمرین‌های من

is not speaking most of my practice is actually  just listening to lots of different examples and  

صحبت نکردن است، بیشتر تمرین من در واقع فقط گوش دادن به مثال‌های مختلف است و

so this is why uh like occasionally we will get  like there is a certain kind of learner who who  

بنابراین به همین دلیل است که گاهی اوقات ما متوجه می‌شویم مانند نوع خاصی از یادگیرنده که

you know will like uh want to learn more about  what we do or maybe try some of our programs uh  

شما می‌شناسید دوست دارند درباره کارهایی که ما انجام می‌دهیم بیشتر بیاموزند یا شاید برخی از برنامه‌های ما را امتحان کنند

and they're they're still thinking about learning  in this way and so they will begin with uh like  

و آنها هنوز در فکر یادگیری به این روش هستند و بنابراین با

the particular word or phrase they want to use  and they're thinking about translating and they  

کلمه یا عبارت خاصی که می‌خواهند استفاده کنند شروع می‌کنند. و آنها به ترجمه فکر می کنند و

think that if they know that phrase already  they're already like they don't need to review  

فکر می کنند که اگر آن عبارت را قبلاً می دانند  از قبل نیازی به مرور

it again and usually I just say to those Learners  like great if you're already fluent why are you  

آن ندارند و معمولاً فقط به آن یادگیرندگان می گویم خیلی خوب است اگر قبلاً مسلط هستید، چرا هستید

looking for help if you're already fluent why are  you looking for help and so it's like if if your  

اگر در حال حاضر مسلط هستید، چرا به دنبال کمک هستید و بنابراین اگر

way works then why are you looking for help just  keep doing what you're doing but for most people  

راه شما کار می کند، چرا به دنبال کمک هستید فقط به انجام کاری که انجام می دهید ادامه دهید، اما برای اکثر مردم

like their way is not actually working but it's  difficult for them to try doing something new and  

مانند روش آنها واقعاً کارساز نیست. اما تلاش برای انجام کاری جدید برای آنها دشوار است و

this is understandable it's hard you know for  ever since people are young they are told that  

این قابل درک است، از زمانی که افراد جوان هستند به آنها گفته می شود که

they need to learn in a certain way even though  it's not working for them but they are just told  

باید به روشی خاص یاد بگیرند، این برای آنها قابل درک است، سخت است، اما فقط به آنها گفته می شود

and it's it's like a I don't know it's just like  a really weird uh thing about about the mind like  

و اینطور است این مانند چیزی است که نمی‌دانم، چیز بسیار عجیبی در مورد ذهن است، مثلاً

from the time you were very young if you were told  you have to learn this way you have to learn and  

از زمانی که خیلی جوان بودید، اگر به شما می‌گفتند باید از این طریق یاد بگیرید، باید

memorize grammar rules and try to translate learn  definitions of words that kind of thing and you  

قوانین گرامر را یاد بگیرید و حفظ کنید و سعی کنید ترجمه کنید. تعاریف کلماتی از این نوع چیزها را بیاموزید و

have to speak so if you're told all of those  things and then like another guy says hey you  

باید صحبت کنید، بنابراین اگر همه آن چیزها به شما گفته شود و بعد مثل یک مرد دیگر بگوید سلام، در

actually don't have to do those things in order to  speak it's it's hard to accept that I understand  

واقع مجبور نیستید آن کارها را انجام دهید تا بتوانید صحبت کنید، قبول کردن آن سخت است. می‌فهمم،

uh but as I say the proof the proof  is in the pudding it's another great  

اما همانطور که می‌گویم اثبات اثبات در پودینگ است، این یک بیان عالی دیگر

expression for you the proof is in the pudding

برای شماست، اثبات آن در پودینگ است،

so this is like you think about actual pudding or  whatever like some pudding that you eat so like  

بنابراین مانند این است که شما در مورد پودینگ واقعی فکر می‌کنید یا هر چیزی شبیه به پودینگی است که می‌خورید

the the good flavor you can tell if something is  good or Not by like by actually giving it a try  

به طعم خوب. می‌توانید با امتحان کردن آن خوب یا نه،

so the proof is in the pudding uh and if if you  were continuing to learn this way and that is not  

تشخیص دهید که آیا چیزی خوب است یا نه،

helping you speak then be open to trying something  different all right and this is not like a crazy  

آن را امتحان کنید. درست است و این مانند یک روش دیوانه‌وار نیست

method that I came up with it's just applying  how you learn your native language that's it  

که من به آن فکر کردم، فقط به کار می‌برد  اینکه چگونه زبان مادری خود را یاد می‌گیرید، همین است   بسیار خوب،

all right let's see thanks for the tip  on phrasal verbs glad to hear it uh when  

بیایید ببینیم بابت راهنمایی در مورد افعال عبارتی از شنیدن آن خوشحال می‌شویم وقتی

I say with with his with his do I need  the pronunciation the th sound with his

من با او می‌گویم با او انجام می‌دهم. I need تلفظ th th with his with

with his with his like with his example with his  example we would we would blend blend these parts  

his like its like with his example with his مثال ما می خواهیم این قسمت ها را با

together it's like with this with this you can  pronounce it again if you want to be more clear  

هم ترکیب کنیم   مثل این است که با این شما می توانید دوباره تلفظش کنید اگر می خواهید واضح تر باشید

just to make sure people understand you can say  with his but typically we would pronounce this  

فقط برای اینکه درست شود مطمئن باشید که مردم می‌دانند که می‌توانید با او بگویید، اما معمولاً ما این را سریع‌تر تلفظ می‌کنیم،

faster with is so with his experience with his  experience with his experience with his experience  

بنابراین با تجربه او از تجربه‌اش با تجربه‌اش با تجربه‌اش

so you can say both of those both of those  are fine it's just natives will will use both  

بنابراین می‌توانید بگویید هر دوی آن‌ها هر دو خوب هستند، فقط بومی‌ها از هر دو استفاده خواهند کرد

depending on the situation if you want to be clear  with his experience he will be good for president  

بسته به اینکه در مورد وضعیت اگر می‌خواهید با تجربه‌اش واضح‌تر باشید، او برای رئیس‌جمهور خوب خواهد بود

or with his experience with his experience  with his experience with his experience so  

یا با تجربه‌اش از تجربه‌اش با تجربه‌اش، بنابراین

the same thing it just depends on if you want to  be more clear or not but the point is you should  

همین موضوع بستگی به این دارد که آیا می‌خواهید واضح‌تر باشید یا نه، اما نکته این است که شما باید

be prepared for for natives when they actually  speak and you will hear these differences in  

برای بومی‌ها وقتی واقعاً صحبت می‌کنند آماده باشید و این تفاوت‌ها را در

the in the conversation so try to listen more  for what's the what's the situation here rather  

مکالمه می‌شنوید، بنابراین سعی کنید به جای

than just What's the vocabulary they're using all  right uh okay so I don't do that is it pronounced  

اینکه فقط واژگانی را که استفاده می‌کنند از چه چیزی استفاده می‌کنند بیشتر گوش کنید. بنابراین من این کار را انجام نمی‌دهم، تلفظ می‌شود

like I won't I won't it's not really I wrote to do  that it's like I I don't I don't I it's more like  

مثل I will not I will not واقعاً نیست من برای انجام نوشتم  که مثل من نیست من نمی‌کنم بیشتر شبیه

I won't if you want to if you want to really say  it like that like I don't do that so some people  

نمی‌خواهم اگر بخواهید شما واقعاً می‌خواهید آن را طوری بگویید که من این کار را نمی‌کنم، بنابراین بعضی‌ها

will say it even faster I don't do that I don't  do that I don't do that I don't do that I don't  

حتی سریع‌تر آن را بگویند من انجام نمی‌دهم که نمی‌کنم که انجام نمی‌دهم t

do that I don't do that I don't do that I don't  do that uh precise uh precisely precisely focused  

کاری را انجام دهم که من آن را انجام نمی‌دهم که آن را انجام نمی‌دهم، اوه دقیقاً اوه دقیقاً دقیقاً

on pronunciation uh can you recommend how to learn  English uh step by step for example one nouns and  

روی تلفظ متمرکز شده است، آیا می‌توانید نحوه یادگیری انگلیسی را گام به گام به عنوان مثال یک اسم و

dialogue this topic um okay well since people are  uh Curious how we do this and actually I'd love  

گفتگو در مورد این موضوع توصیه کنید. بسیار خوب، زیرا مردم کنجکاو هستند که ما چگونه این کار را انجام می دهیم و در واقع من دوست دارم

to hear it's it's usually better if you tell me  how you think you will learn so if if you think  

بشنوم که معمولاً بهتر است به من بگویید چگونه فکر می کنید یاد خواهید گرفت، بنابراین اگر فکر می کنید  خیلی

like okay today we're gonna learn some nouns uh  and tomorrow we're gonna do some pronunciation or  

خوب است، امروز چند اسم را یاد می گیریم و فردا یک تلفظ یا

something like that these are all uh English as  a second language approaches so what I actually  

چیزی شبیه به این را انجام می‌دهیم که اینها همه انگلیسی هستند چون زبان دوم نزدیک می‌شود، بنابراین آنچه من در واقع

do uh the same thing I do with my children is the  same thing I do in my programs and so what I do

همان کاری را که با فرزندانم انجام می‌دهم، همان کاری است که در برنامه‌هایم انجام می‌دهم و بنابراین کاری که انجام می‌دهم

we begin with the end when we're learning let  me see what time it is it's already a look oh  

ما با پایان شروع می‌کنیم وقتی یاد می‌گیریم اجازه دهید ببینم ساعت چند است، همین حالا یک نگاهی است خدای

my goodness 11 30. we've been doing this 78  minutes oh my goodness all right so uh let's  

من 11 30. ما این کار را 78 دقیقه انجام می‌دهیم، خدای من خیلی خوب است، پس بیایید

imagine I'm teaching my own children all right so  you're not worrying about like teaching English  

تصور کنیم که دارم خودم را آموزش می‌دهم. بچه ها خوب پس نگران نباشید مثل آموزش انگلیسی

or anything as like as a different language I'm  just teaching my own kids uh there's a situation  

یا هر چیزی شبیه به یک زبان دیگر، من فقط به بچه های خودم آموزش می دهم آه یک موقعیت وجود دارد

just like this we got a situation here uh and then  

مثل این ما یک موقعیت اینجا داریم و بعد

there is some kind of vocabulary so we  have situation and vocabulary so maybe  

نوعی واژگان وجود دارد بنابراین ما موقعیت‌ها و واژگانی داریم، بنابراین شاید

I am uh I'm excited about something they  did so uh the situation is I am excited

من از کاری هیجان‌زده هستم که آن‌ها انجام داده‌اند، بنابراین شرایط این است که من هیجان‌زده هستم

and I want to like praise my children so I would  say great great job or I might also hear like nice

و می‌خواهم از بچه‌هایم تمجید کنم، بنابراین می‌توانم بگویم کار عالی است یا ممکن است مانند

work and there are other ways I could express this  too but my kids what they're doing they're not  

کار خوب بشنوم و راه‌های دیگری هم وجود دارد که می‌توانم این را بیان کنم، اما بچه‌های من کاری که انجام می‌دهند انجام نمی‌دهند،

there's no Japanese in here they're learning  everything in English so they understand the  

اینجا ژاپنی نیست، آنها همه چیز را به انگلیسی یاد می‌گیرند، بنابراین

situation like they want a game or they finish  their homework or something like that and I say  

موقعیت را می‌فهمند مثل اینکه می‌خواهند یک بازی داشته باشند یا تکالیف خود را تمام کنند یا چیزی شبیه به آن و من می گویم

okay here's the vocabulary great job nice work  and they might not even understand every word  

باشه این واژگان عالی کار خوب است و ممکن است حتی هر کلمه   را که

that I say but they understand like the meaning of  the whole thing is like here is a positive thing  

من می گویم متوجه نشوند، اما می فهمند که معنی کل چیز این است که اینجا یک چیز مثبت است

you say when you praise people and they hear that  you know from many different people many different  

وقتی از مردم و آنها تعریف می کنید. بشنوید که از افراد مختلف، مثال‌های بسیار متفاوتی می‌شناسید

examples and so taking this idea uh if you if you  understand this idea what I do in fluent for life  

، بنابراین اگر این ایده را می‌فهمید که من در طول زندگی چه کار می‌کنم، این است که

is we begin with a situation and the situation  is usually two or three people talking and then  

ما با یک موقعیت شروع می‌کنیم و موقعیت معمولاً دو یا سه نفر صحبت می‌کنند و سپس

before we get to this because this is there's a  lot of information in a conversation like a lot  

قبل از آن ما به این می رسیم زیرا این اطلاعات زیادی در یک مکالمه وجود دارد، مانند بسیاری

of information so not just the vocabulary people  are using but how they're pronouncing words uh how  

از اطلاعات، بنابراین نه فقط واژگانی که افراد استفاده می کنند، بلکه نحوه تلفظ کلمات را چگونه می کنند، آه،

they're feeling the tone of voice that they have  and so we want to break this into different pieces  

لحن صدایی را که دارند احساس می کنند و غیره. ما می‌خواهیم این را به قسمت‌های مختلف تقسیم کنیم

so some of this will be understanding the  vocabulary and and I do this because it's  

بنابراین برخی از اینها درک واژگان است و من این کار را انجام می‌دهم زیرا

again it's overwhelming just to watch a  conversation between two people so unless  

باز هم تماشای مکالمه بین دو نفر بسیار طاقت‌فرسا است، بنابراین مگر اینکه

your English is already at a very high level  uh it's probably not going to help you very  

انگلیسی شما قبلاً در سطح بسیار بالایی باشد احتمالاً اینطور نیست. برای انجام این کار بسیار به شما کمک می‌کند،

much to do that in fact it will make you more  frustrated but if you can learn some of that  

در واقع این کار شما را ناامیدتر می‌کند، اما اگر بتوانید ابتدا مقداری از آن

vocabulary first here are some key phrases we  want to look at here are some key like cultural  

واژگان را یاد بگیرید، در اینجا عبارات کلیدی وجود دارد که می‌خواهیم در اینجا نگاهی بیندازیم، مانند

ideas uh and maybe we want to talk about here  some like some specific grammar things that  

ایده‌های فرهنگی و شاید بخواهیم در اینجا درباره برخی از موارد خاص دستور زبان صحبت کنید که

we want you to focus on we're going to really  just focus on these pieces first and so you go  

ما می‌خواهیم شما روی آنها تمرکز کنید، ما واقعاً  ابتدا روی این قطعات تمرکز می‌کنیم و بنابراین شما   از

through these pieces and after you go through  these you finally go to this and the situation  

این قطعات عبور می‌کنید و بعد از اینکه  آنها را مرور کردید، در نهایت به این می‌روید و موقعیت

makes a lot more sense okay so this is how you  should be learning the language and in a in a  

خیلی منطقی تر است، پس اینگونه باید زبان را یاد بگیرید و به

in an everyday way if you're trying to do this by  yourself you're really just looking at situations  

روشی روزمره اگر می خواهید این کار را خودتان انجام دهید، واقعاً فقط به موقعیت ها نگاه می کنید،

so I would go to like the restaurant example I'm  sitting at a restaurant and listening to different  

بنابراین من می خواهم رستوران را دوست داشته باشم. مثلاً من در یک رستوران نشسته‌ام و به

people talking or listening to how people order  from their waiter okay or I go to a cafe and  

صحبت‌های افراد مختلف گوش می‌دهم یا به نحوه سفارش مردم از پیشخدمتشان گوش می‌دهم یا به یک کافه می‌روم و

I'm listening to how people go to the counter  and order food and I will learn all of those  

دارم به نحوه رفتن مردم به پیشخوان و سفارش غذا گوش می‌دهم و همه چیز را یاد خواهم گرفت. از آن

different things and so I'm not I'm not just like  randomly learning vocabulary I'm learning it for  

چیزهای مختلف و بنابراین من نیستم من فقط مانند یادگیری تصادفی واژگان نیستم، بلکه آن را برای

situations so in this situation people are talking  about I don't know getting married or something  

موقعیت‌ها یاد می‌گیرم، بنابراین در این موقعیت مردم درباره ازدواج کردن من نمی‌دانم یا چیزی  صحبت می‌کنند

where people are talking about uh raising kids  or they're talking about going to work or they're  

که در آن افراد در مورد بزرگ کردن صحبت می‌کنند. بچه‌ها یا دارند در مورد رفتن به سر کار صحبت می‌کنند یا

talking about I don't know like business meetings  or giving presentations or something like that but  

درباره‌شان صحبت می‌کنند نمی‌دانم مانند جلسات کاری یا ارائه سخنرانی یا چیزی شبیه به آن، اما

I'm paying attention to what they're talking about  and I learn like ah in this situation people say  

من به چیزی که در مورد آنها صحبت می‌کنند توجه می‌کنم و یاد می‌گیرم مانند آه در در این موقعیت، مردم

this and I'm trying to think more like a native  and recognize the patterns that people are using  

این را می‌گویند و من سعی می‌کنم بیشتر شبیه یک بومی فکر کنم و الگوهایی را که مردم استفاده می‌کنند تشخیص بدهم، به‌جای اینکه

rather than just like trying to learn a bunch of  random words and phrases okay and so when we do  

بخواهم دسته‌ای از واژه‌ها و عبارات تصادفی را یاد بگیرم.

this in fluent for life you begin by focusing on  particular uh topics that you are interested in  

با تمرکز بر روی موضوعات خاصی که به آنها علاقه دارید شروع کنید

and you go very deep into that that's why we spend  so much time uh looking at all these different  

و خیلی عمیق به این موضوع بروید، به همین دلیل است که ما زمان زیادی را صرف تماشای همه این

pieces and approaching them in in different  ways because the vocabulary is is not really the  

قطعات مختلف می کنیم و به روش های مختلف به آنها نزدیک می شویم، زیرا واژگان واقعاً

problem for people it's like how well you know  the vocabulary so most Learners they get stuck  

مشکلی برای آنها نیست. مردم مثل این است که شما چقدر واژگان را می‌دانید، بنابراین بیشتر زبان‌آموزان گیر می‌کنند

because they think they know a lot of vocabulary  but they actually don't so they think they know  

زیرا فکر می‌کنند واژگان زیادی می‌دانند اما در واقع نمی‌دانند، بنابراین فکر می‌کنند

something but then they get into a conversation  and forget the word or they can't recall it  

چیزی را می‌دانند، اما سپس وارد مکالمه می‌شوند و کلمه را فراموش می‌کنند یا می‌توانند

very quickly when they when they want to use that  thing so that's where the real problem comes from  

وقتی می‌خواهند از آن چیزی استفاده کنند خیلی سریع آن را به یاد نمی‌آورند، بنابراین مشکل واقعی از آنجا ناشی می‌شود   بنابراین،

so it's not about learning some vocabulary the  step-by-step plan is this so we begin with a  

یادگیری برخی واژگان نیست، برنامه گام به گام این است، بنابراین ما با یک

situation rather than you trying to just watch  it directly we want to bring you through a bunch  

موقعیت شروع می‌کنیم به جای اینکه شما تلاش کنید فقط مستقیماً آن را تماشا کنید، ما می‌خواهیم ابتدا یک سری مراحل را به شما معرفی کنیم

of steps first that make this all easier to  understand and then when you get to the real  

که درک همه این موارد را آسان‌تر می‌کند و سپس وقتی به

conversation it makes a lot more sense okay now an  interesting thing that sometimes I tell fluent for  

مکالمه واقعی می‌رسید، بسیار منطقی‌تر می‌شود، خب، حالا یک چیز جالب است که من گاهی به صورت روان برای

Life members to do is start with the conversation  so if you watch the conversation first  

اعضای Life می‌گویم. این کار این است که با مکالمه شروع کنید بنابراین اگر ابتدا مکالمه را تماشا کنید

you will think wow this might be a little bit  overwhelming there are lots of things here I don't  

فکر می کنید وای این ممکن است کمی طاقت فرسا باشد، چیزهای زیادی در اینجا وجود دارد که من

know really what I should be paying attention for  uh and then they go through the steps and they  

واقعاً نمی دانم به چه چیزی باید توجه کنم اوه و سپس آنها از بین می روند مراحل و آنها

watch the conversation again and it makes a lot  more sense so they really understand things much  

مکالمه را دوباره تماشا می‌کنند و بسیار منطقی‌تر است، بنابراین آنها واقعاً چیزها را خیلی

better again that's the point of having a teacher  help you and kind of guide you through what's  

بهتر می‌فهمند، دوباره این نکته این است که یک معلم  به شما کمک کند و به نوعی شما را در جریان آنچه

happening in the conversation so the conversation  is a it's a much bigger thing that's why we spend  

در مکالمه اتفاق می‌افتد راهنمایی کند، بنابراین مکالمه یک چیز بسیار بزرگ‌تری به همین دلیل است که ما

a whole month focusing on one thing and people  think like wow that's so much time to spend on  

یک ماه تمام را صرف تمرکز روی یک چیز می‌کنیم و مردم فکر می‌کنند وای که وقت زیادی برای صرف کردن

that it's like that's how you get fluent that's  what little kids are doing when they're learning  

آن است که مثل این است که چطور شما مسلط می‌شوید، این همان کاری است که بچه‌های کوچک هنگام یادگیری

their native language they're learning like  a bunch of individual phrases like great job  

زبان مادری خود انجام می‌دهند. مثل یک دسته از عبارات فردی مانند یک کار عالی

and nice work and then they're starting to put  those together in a in a bigger Longer sentences  

و یک کار خوب، دوباره یاد می‌گیرید و سپس شروع می‌کنند آنها را در یک جملات طولانی‌تر در کنار هم قرار می‌دهند

okay so that's how you do it so step by step uh  the bigger bigger picture of what we do is this  

بسیار خوب، بنابراین شما چگونه این کار را انجام می‌دهید، بنابراین گام به گام آه، تصویر بزرگ‌تر از آنچه ما داریم. انجام دادن این است

but it's it's just the same thing as looking  at any situation and paying attention to what  

اما این دقیقاً مانند نگاه کردن به هر موقعیتی و توجه به کاری است که

natives do so if I drop something on my head I  say ouch if I pick up something heavy I say ah  

بومی‌ها انجام می‌دهند، اگر چیزی روی سرم بیندازم، می‌گویم وای اگر چیزی سنگین را بردارم، می‌گویم آه

and kids learn that in Japanese like you  like stand up and stretch you say oh shh  

و بچه‌ها مثل شما این را به ژاپنی یاد می‌گیرند. مثل بلند شدن و کشش می‌گویید آه هه   در

you actually use different sounds in Japanese and  little kids learn that it's like it's not like the  

واقع از صداهای مختلف به زبان ژاپنی استفاده می‌کنید و بچه‌های کوچک یاد می‌گیرند که مثل این است که

human body naturally makes like uh versus a Yosh  sound it's just what kids learn in that situation  

بدن انسان به طور طبیعی صدای آه در مقابل صدای یوش نمی‌دهد، فقط چیزی است که بچه‌ها در آن موقعیت یاد می‌گیرند

for this situation they learn that uh that  particular vocabulary uh all right let's see here  

برای این موقعیتی که یاد می‌گیرند. اوه آن واژگان خاص، اوه خوب، اینجا را ببینیم

all right so I found this sentence really hard  to say smoothly he is gesturing with his hand as  

خیلی خب، بنابراین من این جمله را واقعاً سخت می‌دانستم که به آرامی بگویم او با دست اشاره می‌کند   او صحبت می‌کند،

he talks you mean his gesturing gesturing with  his hand as he talks yep so that one like he  

شما یعنی اشاره‌ای که با دستش در حالی که صحبت می‌کند، به طوری که یکی مثل او

is gesturing so he is gesturing I would look  at the specific part of that phrase or that  

است. اشاره کردن به طوری که او اشاره می کند من به قسمت خاصی از آن عبارت یا آن

sentence that's giving you trouble so maybe if  it's the word gesturing usually people will say  

جمله نگاه می کنم که شما را به دردسر می اندازد، بنابراین شاید اگر کلمه اشاره باشد معمولاً مردم بگویند

I have like a problem with this but the problem  is actually much smaller than that so if you if  

من با این مشکل دارم اما مشکل در واقع بسیار کوچکتر از آن است. اگر شما اگر

you would begin uh like one of the things we  do in fluent for life is if we take a I mean  

یکی از کارهایی که ما  به صورت روان برای زندگی انجام می‌دهیم این است که اگر

I give a simpler expression like  this I won't use the exact thing  

یک عبارت ساده‌تر از این را بیان می‌کنم، من دقیقاً از چیزی   که

you gave but you will understand the  exercise from this so like I spent  

شما داده‌اید استفاده نمی‌کنم، اما شما تمرین را از این  خواهید فهمید. بنابراین، مثل اینکه

time at the gym now I really want to make sure I  understand the whole sentence but if I'm trying  

اکنون وقت خود را در باشگاه گذرانده‌ام، واقعاً می‌خواهم مطمئن شوم که کل جمله را می‌فهمم، اما اگر سعی می‌کنم دوست داشته باشم که

to like practice saying it just to get in the  habit of that I would actually begin with kind  

آن را فقط برای عادت کردن به آن تمرین کنم، در واقع با یک

of the smaller piece of it here at the end  like the gym the gym the gym I really wanted  

قطعه کوچک‌تر شروع می‌کنم. اینجا در پایان مثل باشگاه بدنسازی باشگاه بدنسازی که من واقعاً می‌خواستم

to get comfortable make sure I understand what  this means like the gym yeah I'm talking about  

راحت باشم، مطمئن شوید که معنی آن را می‌فهمم.

that you know physical Place uh where I you  know where I exercise or something the gym  

ورزشگاه

and now I'm going to make this bigger so notice  we're starting with the end of the sentence and  

و حالا می‌خواهم این را بزرگ‌تر کنم، بنابراین توجه کنید ما با پایان جمله شروع می‌کنیم و

working backwards uh so at the gym at the gym at  the gym at the gym and we hear ah look at that  

به عقب کار می‌کنیم، بنابراین در ورزشگاه در ورزشگاه در ورزشگاه در ورزشگاه و می‌شنویم آه به آن نگاه کنید

so we've got at the gym so we've got we've got  the same kind of tea and this is a like this is  

پس ما به باشگاه رفته‌ایم، بنابراین همان نوع چای را می‌خوریم و این شبیه

the the th Digraph sound but we're gonna eliminate  that one and get at the gym at the gym at the gym  

صدای دیگراف است، اما ما آن یکی را حذف می‌کنیم و به باشگاه در باشگاه در باشگاه می‌رویم.

at the gym and again we're going to extend it  even more time at the gym time at the gym so Ty  

در باشگاه و دوباره ما آن را حتی بیشتر در زمان باشگاه در باشگاه تمدید خواهیم کرد، بنابراین

ma the gym time at the gym time at the gym so if  you want to get better at saying it it's a little  

زمان ورزشگاه را در زمان باشگاه در باشگاه ورزشی انجام دهید، بنابراین اگر می‌خواهید در گفتن آن بهتر شوید،

bit easier like I mean you could start from from  this way but I I like to start from the end just  

کمی آسان‌تر است. مثلاً منظورم این است که شما می‌توانید از این راه شروع کنید، اما من دوست دارم از آخر شروع کنم

because uh it's easier to understand usually like  the the way English sentences are structured uh  

زیرا اوه، درک آن آسان‌تر است، مانند ساختار جملات انگلیسی، اوه ،

where we're just focusing on like a core idea  that like just could be a phrase by itself so  

جایی که ما فقط بر روی آن تمرکز می‌کنیم، مانند یک ایده اصلی که می‌توانست. به خودی خود یک عبارت باشد            که

you could say like I spent time but like that's a  little harder to understand without like spending  

بتوانید بگویید مثل من وقت گذاشتم، اما فهمیدنش کمی سخت تر است بدون صرف

time doing what like like usually there's like  some you're spending time doing something but  

وقت برای انجام کارهایی مانند معمولاً مانند بعضی از شما وقت خود را صرف انجام کاری می کنید،

just the gym is an idea by itself that's easier to  understand all right so when you have a particular  

فقط باشگاه به خودی خود یک ایده است. به راحتی قابل درک است، بنابراین وقتی یک جمله خاص دارید

sentence that you're trying to say I would  break it into these pieces like that and then  

که می‌خواهید بگویید آن را به این قطعات تقسیم می‌کنم و سپس

you can see exactly uh where you're struggling  to pronounce something but if you have native  

می‌توانید دقیقاً ببینید کجا برای تلفظ چیزی مشکل دارید، اما اگر نمونه‌های بومی دارید.

examples of that you can actually hear how natives  are saying it so this is what we do in fluent for  

که شما واقعاً می‌توانید بشنوید که چگونه بومیان آن را می‌گویند، بنابراین این همان کاری است که ما به طور مسلط برای

life and why we make it easier for people because  we're giving you lots of native examples so I  

زندگی انجام می‌دهیم و چرا کار را برای مردم آسان‌تر می‌کنیم، زیرا ما نمونه‌های بومی زیادی به شما ارائه می‌دهیم، بنابراین من

spent time at the gym same thing here spent time  at the gym and then who spends time at the gym I  

زمانی را در باشگاه گذراندم. در باشگاه و بعد اینکه چه کسی در باشگاه وقت می گذراند، من

spent time at the gym okay so if you ever have any  kind of sentence like that I would break it down  

وقت خود را در باشگاه گذراندم بسیار خوب، بنابراین اگر چنین جمله ای داشته باشید، آن را

in these pieces and really make sure number  one that you understand that and number two  

در این قسمت ها تجزیه می کنم و واقعاً مطمئن شوید که شماره یک آن را می فهمید و شماره دو

that you can explain that uh and and like and you  understand how the the pronunciation works as well  

که می‌توانید توضیح دهید که اوه و و لایک کنید و می‌فهمید که تلفظ چگونه کار می‌کند، خوب،

all right uh so Adrian again but why the  interviewers that companies force people  

آدریان، اما چرا مصاحبه‌کنندگانی که شرکت‌ها مردم را مجبور می‌کنند

to pronounce the T for example when the Americans  don't and I'm just giving you one example among  

که T را تلفظ کنند، مثلاً وقتی آمریکایی‌ها این کار را نمی‌کنند و من فقط هستم. به شما یک مثال می‌زنم،

others uh Adrian I think in that example it would  usually be because um like if you're in a in a  

آدریان، من فکر می‌کنم در آن مثال معمولاً به این دلیل است که اگر در یک

professional situation or in a customer service  situation you would usually try to speak a bit  

موقعیت حرفه‌ای یا در موقعیت خدمات مشتری قرار دارید، معمولاً سعی می‌کنید کمی

more clearly especially if you're on the phone  and it's hard to maybe people can't distinguish  

واضح‌تر صحبت کنید، مخصوصاً اگر با تلفن صحبت می‌کنید و شاید مردم نتوانند تشخیص دهند

like uh like we can do that or we can't do that so  if that's more difficult to understand that's why  

مثل اینکه ما می‌توانیم این کار را انجام دهیم یا نمی‌توانیم این کار را انجام دهیم، پس اگر درک آن دشوارتر است، به همین دلیل

people would encourage you to pronounce it more  so if I'm like like in regular everyday Japanese  

مردم شما را تشویق می‌کنند که آن را بیشتر تلفظ کنید پس اگر من مثل انجمن‌های معمولی روزمره ژاپنی،

Society I don't I don't speak uh the way I would  speak in a meeting or something so if I'm if I'm  

من آنطور که در یک جلسه صحبت می‌کنم صحبت نمی‌کنم، اگر

meeting like the president of a company I'm going  to talk with him or her in a different way than I  

صحبت کنم، مانند رئیس شرکتی که قرار است با آن صحبت کنم، ملاقات کنم. او به روشی متفاوت از آنچه که من

would like casually speaking so I just you know  sometimes you have to think about it in that way  

دوست دارم صحبت کنم، بنابراین من می‌دانی که گاهی اوقات باید به این شکل به آن فکر کنی،

uh for for particular situations again  it depends on what the situation is  

برای موقعیت‌های خاص دوباره، بستگی به شرایط دارد.

all right Tark says sir I want to advance to  speaking level I want to be able to do press  

تارک می‌گوید آقا من می‌خواهم پیشرفت کنم. تا سطح صحبت کردن من می‌خواهم بتوانم

conference at the highest level how would a  stumble to this level uh you would watch a  

کنفرانس مطبوعاتی را در بالاترین سطح انجام دهم. چگونه می‌توان به این سطح رسید، آه، شما می‌توانید

lot of people giving press conferences and pay  attention to how they speak I would start there  

افراد زیادی را در حال برگزاری کنفرانس مطبوعاتی تماشا کنید و به نحوه صحبت‌شان توجه کنید.

all right hi there it's uh again can I after  guessing the sentence or vocabulary go and  

اوه دوباره می‌توانم بعد از حدس زدن جمله یا واژگان، بروم و

see its translation into my language so that  I know whether I'm a writer not uh if I guess  

ترجمه آن را به زبانم ببینم تا بدانم نویسنده هستم یا نه، اگر حدس می‌زنم

wrong what should I do yes ideally in a in a  perfect world you should hopefully be able to  

اشتباه می‌کنم، بله، در دنیایی ایده‌آل در یک دنیای بی‌نقص باید چه کار کنم. می‌توانید

understand something in English and you can use  in English to English dictionary but if you need  

چیزی را به زبان انگلیسی بفهمید و می‌توانید از فرهنگ لغت انگلیسی به انگلیسی استفاده کنید، اما اگر به   نیاز دارید که

to get a translation that's not it's not the  end of the world it's not the end of the world

ترجمه‌ای را دریافت کنید، پایان دنیا نیست، پایان دنیا نیست،

put a capital there it's not the end of the  world so it means it's not the worst thing  

سرمایه‌ای را در آنجا قرار دهید، پایان دنیا نیست. بنابراین به این معنی است که این بدترین چیز نیست

if you have to look up a translation in your  native language it's not the end of the world  

اگر مجبور شوید ترجمه‌ای را به زبان مادری خود جستجو کنید، پایان دنیا نیست

if you need to look up a translation it's not the  end of the world it's not the end of the world  

اگر لازم است ترجمه‌ای را جستجو کنید، پایان دنیا نیست، پایان دنیا نیست

so it's okay if you need to look up a translation  that's fine Claud it again now the preposition is  

اگر نیاز به جستجوی ترجمه داشته باشید اشکالی ندارد کلود آن را دوباره اکنون حرف اضافه یک

another headache uh when to use on to into  again yes Claudette and that's why like you  

سردرد دیگر است آه چه زمانی باید از آن استفاده کرد دوباره بله کلودت و به همین دلیل است که مانند شما

should get get the phrasal verb program if you  don't have that already it will take you through  

باید برنامه فعل عبارتی را دریافت کنید اگر آن را ندارید قبلاً شما را از طریق

those you learn the core verbs and you learn how  phrasal verbs work with their prepositions as well  

کسانی که افعال اصلی را یاد می‌گیرید می‌گذراند و یاد می‌گیرید که چگونه افعال عبارتی با حروف اضافه‌شان کار می‌کنند

all right uh welcome to real life uh thank you  see you next time hopefully okay next thank you  

خیلی خب، به زندگی واقعی خوش آمدید، متشکرم، دفعه بعد شما را می‌بینم.

for your knowledge and time I appreciate you have  a good night you're welcome I really appreciate  

شما شب خوبی دارید خوش آمدید من واقعاً متشکرم

your time for explaining everything thank you so  much for help here in Mexico it is 8 30 p.m good  

وقتی که برای توضیح همه چیز گذاشتید متشکرم خیلی برای کمک اینجا در مکزیک ساعت 8:30 بعدازظهر است خوب

night enjoy your week ahead see you next week  save it says thanks so true how and when to use  

شب از هفته پیش رو خود لذت ببرید هفته آینده شما را می بینم  فقط می گوید متشکرم خیلی درست است چگونه و چه زمانی برای استفاده از

the vocabulary and phrases in different situations  yes I remember the school years that we had the  

واژگان و عبارات در موقعیت‌های مختلف بله، سال‌های مدرسه را به یاد می‌آورم که

reading lessons and we learned in that way yeah so  you can spend a lot of time and learn a lot that  

درس‌های خواندن داشتیم و از این طریق یاد گرفتیم، بله، بنابراین می‌توانید زمان زیادی را صرف کنید و چیزهای زیادی یاد بگیرید. در

way I learn a lot of Japanese just from reading  and then I just use the speech uh let's see I've  

حال خواندن و سپس فقط از گفتار استفاده می‌کنم، بیایید ببینیم

been getting a lot lots of input started using  the app my comprehension is even better I'm still  

ورودی‌های زیادی دریافت کرده‌ام که با استفاده از برنامه شروع شده   درک مطلب من حتی بهتر است، من هنوز

having trouble with my pronunciation still haven't  passed level four yet are you talking about  

با تلفظم مشکل دارم، هنوز سطح چهار را گذرانده‌ام، هنوز شما صحبت می‌کنید در مورد

Frederick uh should I keep going or maybe that was  the end of that if you're talking about Frederick  

فردریک اوه باید ادامه بدهم یا شاید این پایان کار بود اگر در مورد فردریک صحبت می‌کنید

yeah so spend spend time on those first few levels  go over all of the uh all of the pronunciation  

بله، پس وقت خود را صرف آن چند سطح اول کنید  به تمام تلفظ‌ها بروید

there but a lot of that pronunciation will  continue like the short vowel sounds will  

اما بسیاری از این تلفظ‌ها این کار را انجام خواهند داد. ادامه دهید همانطور که صداهای مصوت کوتاه

continue into higher levels so if you if you start  on level one it's just the alphabet level two and  

به سطوح بالاتر ادامه می‌دهند، بنابراین اگر از سطح یک شروع کنید، فقط الفبای سطح دو و

level three are just uh two and three letter  words that have the short vowel sounds like

سطح سه هستند، فقط کلمات دو و سه حرفی هستند که دارای صداهای مصوت کوتاه هستند

and even as you go into the higher levels you  will you will hear those same sounds as well  

و حتی وقتی وارد می‌شوید هر چه سطوح بالاتری  خواهید شنید همان صداها را نیز خواهید شنید

so there's lots of review as you go through  it even if you get into higher levels Adrian  

بنابراین در حین گذراندن آن، مرورهای زیادی وجود دارد حتی اگر وارد سطوح بالاتر شوید، آدریان

got it thanks uh backward learning process  for learning pronunciation more proper way  

آن را دریافت کرد، متشکرم روند یادگیری عقب برای یادگیری تلفظ به روش صحیح تر

I would love to learn a real casual English  language do you have a course like that yeah  

من دوست دارم زبان انگلیسی گاه به گاه واقعی آیا دوره ای مانند آن دارید، بله،

that's exactly what fluent for life is  all right the let's see if that's fluent

این دقیقاً همان چیزی است که مسلط برای زندگی است، بیایید ببینیم آیا این زبان

fluid for life so this is what uh the course that  it basically teaches you how to have conversations  

برای زندگی روان است، بنابراین این همان دوره است که اساساً به شما می آموزد که چگونه مکالمه هایی

like a native English speaker that's the whole  point of the program I originally called this  

مانند یک انگلیسی بومی داشته باشید. سخنران این کل نقطه برنامه است که من در ابتدا نام این را

master English conversation and this is back  when I started doing monthly lesson set so I  

مکالمه استاد انگلیسی گذاشتم و این زمانی است که شروع به انجام مجموعه درسی ماهانه کردم، بنابراین   از

had people follow me every month and we would  go through new things but then after we had so  

مردم می خواستم هر ماه مرا دنبال کنند و چیزهای جدیدی را مرور کنیم، اما بعد از

many of them I wanted to give people the  option to choose what they learn with so  

بسیاری از آنها  من می‌خواستم به مردم این گزینه را بدهم که انتخاب کنند با چه چیزی می‌آموزند، بنابراین

maybe some people just want to focus on more  you know things that you would find in British  

شاید برخی از افراد فقط بخواهند روی چیزهایی تمرکز کنند که در

or British English or New Zealand English or  things that you would hear in a like a business  

انگلیسی یا انگلیسی بریتانیایی یا نیوزیلندی یا چیزهایی مانند کسب‌وکار می‌شنوید.

meeting or something like that so when you get in  fluent for life it basically teaches you how to  

جلسه یا چیزی شبیه به آن، بنابراین وقتی شما برای زندگی مسلط می‌شوید، اساساً به شما می‌آموزد که چگونه

communicate well in business or conversational  situations but the same way native would  

در موقعیت‌های تجاری یا مکالمه‌ای به خوبی ارتباط برقرار کنید، اما به همان روشی که بومی انجام می‌دهد،

so we're going to try to take you instead of  learning through your native language we're  

بنابراین ما سعی می‌کنیم به جای یادگیری از طریق زبان مادری‌تان، شما را همراهی کنیم. به

going to help you learn it all in English  and that's how you become a good speaker  

شما کمک می‌کنم همه چیز را به زبان انگلیسی بیاموزید و به این ترتیب یک سخنران خوب تبدیل می‌شوید. خوب،

all right did I get back to everything please  make shorts about pronunciation yeah if you  

من به همه چیز برگشتم، لطفاً درباره تلفظ کوتاهی بسازید، بله، اگر

want again pronunciation like the shortest  thing we have is Frederick just get that  

می‌خواهید دوباره تلفظی مانند کوتاه‌ترین چیزی که داریم Frederick است، آن را دریافت کنید.

so if you if you click on the link in the  description below this video you can get  

اگر روی پیوند در توضیحات زیر این ویدیو کلیک کنید، می‌توانید   Frederick را دریافت کنید،

Frederick you can also get fluent for life but  Frederick explains like it takes you through all  

می‌توانید برای زندگی هم مسلط شوید، اما فردریک توضیح می‌دهد که شما را در تمام

the pronunciation and shows you how to learn these  things and blend them together so it's a very  

تلفظ می‌برد و به شما نشان می‌دهد که چگونه این چیزها را یاد بگیرید و آنها را با هم ترکیب کنید. یک

simple program and it will help you communicate  and understand natives a lot more easily  

برنامه بسیار   ساده و به شما کمک می‌کند خیلی راحت‌تر ارتباط برقرار کنید  و بومی‌ها را درک کنید   خیلی

all right I think that should be it it looks  like we covered everybody hopefully that makes  

خب، فکر می‌کنم اینطور باشد، به نظر می‌رسد که ما همه را پوشش داده‌ایم.

sense again the the goal of this video is to help  people uh instead of only using textbook English  

با استفاده از کتاب درسی انگلیسی

and again there's nothing wrong with that the  point is that uh we just we want you to have a  

و دوباره هیچ اشکالی در این نیست نکته اینجاست که آه، ما فقط می‌خواهیم

wider vocabulary than just only using a  few uh words because especially even if  

واژگان وسیع‌تری نسبت به استفاده از چند کلمه Uh داشته باشید، زیرا به خصوص حتی اگر از

you don't use them you will hear natives  using these words and words and phrases  

آنها استفاده نکنید، می‌شنوید که بومی‌ها از این کلمات استفاده می‌کنند. و کلمات و عبارات

all right did we get anything else here how  should I learn idioms that can last forever in  

خیلی خوب آیا چیز دیگری در اینجا به دست آوردیم. چگونه باید اصطلاحاتی را یاد بگیرم که می توانند برای همیشه در

my brain uh so go back maybe you just joined us  now but go back uh uh Aisha and and review what  

مغز من باقی بمانند، پس برگرد شاید الان به ما ملحق شدی، اما برگرد اوه عایشه و آنچه را

I talked about for learning phrasal verbs it  works exactly the same way so if you're like a  

برای یادگیری عبارات صحبت کردم مرور کن افعال it دقیقاً به همین صورت عمل می کند، بنابراین اگر شما مانند

lot of these recent videos I've made on YouTube  or me talking about like how people should be  

بسیاری از این ویدیوهای اخیری هستید که در YouTube ساخته ام یا من درباره نحوه یادگیری افراد صحبت می کنم،

learning but all the stuff in fluent for life is  actually like teaching you stuff in the language  

اما همه چیزهایی که برای زندگی روان هستند، در واقع مانند آموزش دادن مطالب به شما است. زبان

so I spent a lot more time doing that I do some  some things are kind of helping you learn some  

بنابراین زمان زیادی را صرف انجام برخی کارها کردم بعضی از کارها به نوعی به شما کمک می‌کند تا

tips or strategies in there as well but most of  it is just like giving you lots of vocabulary  

نکات یا استراتژی‌هایی را نیز در آنجا یاد بگیرید، اما بیشتر آن‌ها درست مانند ارائه واژگان زیادی به شما

and following that same thing I covered earlier  in this video all right uh I live in the U.S I'm  

و پیروی از همان چیزی است که قبلاً توضیح دادم. در این ویدیو خوب است، من در ایالات متحده زندگی می کنم، من

a surgical assistant for cardiovascular in the  U.S I need for casual English yeah so often uh  

یک دستیار جراحی قلب و عروق در ایالات متحده هستم.

we do have people like a lot you know I get like  thousands of messages from people thousands of  

emails and I have uh like a Word document I call  it the pain doc uh this is all the complaints  

ایمیل‌ها و من مانند سند ورد دارم، آن را سند درد می‌نامم، آه، همه شکایت‌هایی است

that people have about learning and an interesting  thing that we get from professionals specifically  

که مردم در مورد یادگیری دارند و یک چیز جالب که ما به‌طور خاص از متخصصان دریافت می‌کنیم این

is that they often know like you might know the  the words or phrases for cardiovascular you know  

است که آنها اغلب می‌دانند که ممکن است شما کلمات یا عبارات را بدانید. برای قلب و عروق شما

like that particular vocabulary maybe you learn  that in school and you just remember that but  

مانند آن واژگان خاص را می‌دانید، شاید آن را در مدرسه یاد می‌گیرید و فقط آن را به خاطر می‌آورید، اما

then you have trouble talking about like a movie  that you saw on the weekend so most people in in  

پس از آن در صحبت کردن در مورد آن مانند فیلمی که در آخر هفته دیده‌اید مشکل دارید، بنابراین اکثر افراد در

professional situations have that uh and and most  like business English classes they kind of forget  

موقعیت‌های حرفه‌ای این واژگان را دارند کلاس‌های انگلیسی آن‌ها به نوعی فراموش می‌کنند

that that human component of or the human part  of everyday communication so even in a business  

که آن جزء انسانی یا بخش انسانی ارتباطات روزمره، بنابراین حتی در

situation you're still talking with people in like  a casual way so you might have you know particular  

موقعیت‌های تجاری هنوز هم به‌صورت معمولی با مردم صحبت می‌کنید، بنابراین ممکن است

business vocabulary that you're learning but  in fluent for life we teach that business  

واژگان تجاری خاصی را که در حال یادگیری آن هستید بشناسید. اما به صورت روان در زندگی، واژگان تجاری   را به شما آموزش می‌دهیم،

vocabulary but we also teach you how to just  have regular conversations with people so it's  

اما همچنین به شما یاد می‌دهیم که چگونه فقط مکالمه منظمی با مردم داشته باشید، بنابراین

pretty simple thing uh but it's it's much easier  than most people think if you do it like a native  

خیلی ساده است، اما خیلی راحت‌تر از آن چیزی است که بیشتر مردم فکر می‌کنند، اگر این کار را مانند یک بومی انجام دهید.

all right uh hi from Brazil how do I know if  I'm really ready to use my English in a company  

برزیل چگونه بفهمم که آیا واقعاً آماده استفاده از انگلیسی خود در یک شرکت هستم یا نه؟

uh [Music] uh how do you know if you're ready to  use English or use my English into company if you  

mean like you speaking it's the same way you feel  about any any speaking in any situation really  

احساسی که در مورد هر صحبتی در هر موقعیتی دارید واقعاً

the difference the important thing is that you're  not thinking about like your English you're really  

تفاوت مهم این است که شما مانند انگلیسی خود به آن فکر نمی‌کنید، بلکه واقعاً

thinking about this vocabulary or this grammar  point so you might feel comfortable about some  

به این واژگان یا این نکته گرامر فکر می‌کنید، بنابراین ممکن است در مورد برخی چیزها احساس راحتی کنید،

things but not others and that's normal you will  you will know some things much better than others  

اما در مورد برخی دیگر نه. و این طبیعی است که برخی چیزها را خیلی بهتر از دیگران می‌دانید

and then you will use those things more often  in conversations so the important thing is if  

و سپس از آن چیزها بیشتر در مکالمات استفاده می‌کنید، بنابراین نکته مهم این است که اگر

there's something you feel uncomfortable about you  should spend more time getting input for that so  

چیزی وجود دارد که در مورد شما احساس ناراحتی می‌کنید، باید زمان بیشتری را برای دریافت نظرات خود صرف کنید، بنابراین

listening to more examples and again this is the  kind of thing we do in fluent for life it's not  

بیشتر به آن‌ها گوش دهید. مثال‌ها و دوباره این همان کاری است که ما در طول زندگی به صورت روان انجام می‌دهیم، این نیست که

if you already know vocabulary you will probably  see some of that same vocabulary again but do you  

اگر قبلاً واژگان را می‌دانید، احتمالاً دوباره همان واژگان را خواهید دید، اما آیا

really know it well enough to use it that's the  important thing so those are the people we help  

واقعاً آن‌قدر خوب می‌دانید که از آن استفاده کنید، این مهم است. افرادی که به آنها کمک می کنیم

so don't worry about like English in general focus  on the like the specific issues that you might  

بنابراین نگران نباشید مانند انگلیسی به طور کلی روی موارد خاص تمرکز کنید

have whatever those are uh yes if you do not use  it you lose it that's true uh but I learned a new  

word on day one and forgot on day four as you said  we should focus on input first yeah and so input  

یکی و همانطور که شما گفتید روز چهارم را فراموش کردم ابتدا باید روی ورودی تمرکز کنیم بله و بنابراین ورودی

not only means like and this is as I mentioned  uh Stephen crashing earlier in the video uh  

نه تنها به معنای دوست داشتن است و این همان چیزی است که اشاره کردم اوه استفن قبلاً در ویدیو خراب می شود اوه

so he is a linguist focusing on helping  teachers become better teachers but me  

بنابراین او یک زبان شناس است که روی کمک به معلمان برای تبدیل شدن به معلمان بهتر تمرکز می کند. من   من در

I'm actually making lessons for students  so like that we have the same idea about  

واقع دارم برای دانش‌آموزان درس می‌سازم، به‌طوری‌که ما در مورد

how people should be learning but the focus  is different and so that's you know we have  

اینکه مردم چگونه باید یاد بگیرند، ایده مشابهی داریم، اما تمرکز متفاوت است و بنابراین می‌دانید که ما

kind of different ideas about how people should be  actually improving uh with the specific training  

ایده‌های متفاوتی در مورد اینکه چگونه افراد باید در واقع با موارد خاص پیشرفت کنند، داریم. آموزش

so for me like what you will do in fluent for  life with with like as just like an example of one  

بنابراین برای من می‌خواهم آنچه را که برای زندگی روان انجام می‌دهی با لایک به‌عنوان مثالی از یک

phrase so you might hear something like uh it's  not the end of the world um but you will you will  

عبارت بشنوی، بنابراین ممکن است چیزی مانند اوه این پایان دنیا نیست بشنوی، اما دوست خواهی داشت

like learn that in one lesson and then you might  try to write that down the next day then you will  

آن را در یک درس یاد بگیری و سپس ممکن است سعی کنید روز بعد آن را یادداشت کنید، سپس

hear it in a different lesson maybe a different  native speaker uses that same expression then you  

آن را در درس دیگری خواهید شنید، شاید یک فرد بومی متفاوت از همان عبارت استفاده کند، سپس

will hear it in a conversation you will hear it  again as like people asking you questions about it  

آن را در یک مکالمه بشنوید و دوباره آن را بشنوید مانند افرادی که از شما سؤال می‌کنند.

all right so you're getting all these different  examples you don't learn a phrase and become  

خیلی خوب است، بنابراین شما دارید همه این مثال‌های مختلف را دریافت می‌کنید، یک عبارت را یاد نمی‌گیرید و

fluent in it by hearing it one time especially  not like a longer phrase like that you might hear  

با یک بار شنیدن آن به آن مسلط نمی‌شوید، مخصوصاً مثل یک عبارت طولانی‌تر مثل این که ممکن است

a word like cat and think okay I understand what  that means without reviewing it very much that's  

کلمه‌ای مثل گربه بشنوید و فکر کنید خوب می‌فهمم چه این بدان معناست که بدون بازبینی بسیار

fine you don't have to review something a lot in  order to understand it but typically people don't  

خوب است، شما مجبور نیستید چیزی را زیاد مرور کنید تا آن را بفهمید، اما معمولاً مردم به

review things enough and that's why they don't  speak so the people that you know like it's like  

اندازه کافی چیزها را مرور نمی‌کنند و به همین دلیل است که صحبت نمی‌کنند تا افرادی که می‌شناسید بپسندند.

anything in your you know in your life if you're  a professional at doing some something you might  

هر چیزی که در زندگی خود می دانید اگر در انجام کاری حرفه ای باشید ممکن است

know something but you like the real Masters at  that profession are the people who know it really  

چیزی بدانید اما استادان واقعی آن حرفه افرادی هستند که آن را واقعاً می دانند به

really well it's it's that simple so if you learn  a simple phrase and then you forget it a few days  

همین سادگی است، بنابراین اگر یک چیز ساده را یاد بگیرید عبارت را فراموش می‌کنید   چند روز

later then you don't really know that phrase  It's just probably in your passive vocabulary

بعد آن عبارت را واقعاً نمی‌دانید. فقط احتمالاً در واژگان غیرفعال شما وجود دارد،

all right let's see here Arnold says sir my  English improved tremendously by watching  

خوب، بیایید اینجا را ببینیم که آرنولد می‌گوید قربان، انگلیسی من با تماشای

your videos for a long time I can't thank  you enough that's my pleasure glad to hear  

ویدیوهای شما برای مدت طولانی بسیار بهبود یافته است. من نمی‌توانم به اندازه کافی از شما متشکرم که خوشحالم که می شنوم   آه که اوه اوه سلام

uh which is uh hi sir how are you doing I'm doing  very well thank you so much in all languages yes  

آقا حال شما چطور است.

if I learned 10 new words can I just remember if I  learn 10 words new words I just can remember only  

من فقط می توانم فقط

one word a day yeah again like you're not this  isn't like learning if if you if you spend time  

یک کلمه در روز را به خاطر بسپارم بله دوباره مثل اینکه شما نیستید این مانند یادگیری نیست اگر اگر وقت خود را صرف کنید   مثل

like you learn like imagine each one of these  is a new word or phrase so this is one day here  

یاد بگیرید مانند تصور کنید هر یک از اینها یک کلمه یا عبارت جدید است پس این یک روز اینجاست

uh we're gonna give you like five new words or  phrases and then we never cover those again you  

اوه، ما پنج کلمه یا عبارت جدید به شما می‌دهیم و سپس هرگز آن‌ها را

didn't learn anything that was a horrible lesson  unless it was like so perfect that you remember  

نمی‌پوشانیم که شما چیزی یاد نگرفتید که درس وحشتناکی بود، مگر اینکه آنقدر عالی بود که

everything and that's it's probably unlikely so  even my lessons like I can think I'm an amazing  

همه چیز را به خاطر می‌آورید و این احتمالاً بعید است حتی درس‌های من. مثل اینکه می‌توانم فکر کنم معلم شگفت‌انگیزی هستم،

teacher but I know like the human mind is like  I could be teaching something the lesson could  

اما می‌دانم که ذهن انسان مثل این است که می‌توانم چیزی تدریس کنم، درس می‌تواند

be really great you're watching a video but uh  in the back of your mind you're thinking about  

واقعاً عالی باشد، شما در حال تماشای یک ویدیو هستید، اما در پشت ذهن خود به این فکر می‌کنید

what are you doing for dinner or you're thinking  about laundry or you're thinking about I don't  

که   آیا برای شام مشغول هستید یا به شستن لباس‌ها فکر می‌کنید یا به این فکر می‌کنید، نمی‌دانم به هر

know whatever you're thinking about but you're not  100 focused all the time on everything nobody is  

چیزی فکر می‌کنید، اما شما همیشه روی همه چیزهایی که هیچ‌کس نیست تمرکز نمی‌کنید

and so that's why it's important to review so even  even if you only watch the same video again which  

و به همین دلیل مهم است که حتی اگر فقط همان ویدیو را دوباره تماشا کنید که

most people do not want to do you will actually  remember a lot more and you will learn a lot more  

اکثر مردم نمی‌خواهند آن را انجام دهند، در واقع چیزهای بیشتری را به خاطر خواهید آورد و چیزهای بیشتری یاد خواهید گرفت.

all right but the the important thing that the  difference between what I do and the the English  

as a second language approach is that like I don't  want you to just repeat the exact same thing I  

رویکرد انگلیسی   به‌عنوان زبان دوم این است که مثل من نمی‌خواهم شما دقیقاً همان چیزی را تکرار کنید.

want to have you listen to different people I want  you to hear things in different situations I want  

you to hear different ways of Express different  ways of expressing things and that's how you  

روش‌های مختلف بیان چیزها و به این ترتیب شما

get fluent okay all right I'm gonna have to shut  this down uh because I basically out of time been  

مسلط می‌شوید، بسیار خوب، من باید این را خاموش کنم، اوه، چون اساساً من وقت نداشتم.

100 minutes oh my goodness 100 minutes of talking  about this stuff oh my goodness so yes it's uh be  

careful it's not just repeating stuff you want  to repeat it in different ways this is what I  

مراقب باشید فقط چیزهایی را تکرار نکنید که می‌خواهید آن را به روش‌های مختلف تکرار کنید، این همان چیزی است که من به آن

call naturally varied review about some native  speakers sometimes they also lack grammar why  

می‌گویم مروری به طور طبیعی در مورد برخی از گویشوران بومی، گاهی اوقات آنها نیز فاقد دستور زبان هستند، چرا

uh I don't know I'd have to hear the example of  that but yes not everyone speaks correct English  

نمی‌دانم باید مثالی از آن را بشنوم، اما بله همه به درستی انگلیسی صحبت نمی‌کنند،

just like in any language you're going to have  some people who speak better than others some  

درست مثل هر زبانی که قرار است برخی از افراد بهتر از دیگران صحبت کنند، برخی

people who make mistakes and some people who also  use incorrect English that's really like we could  

افراد اشتباه می‌کنند و برخی از افرادی که از انگلیسی نادرست استفاده می‌کنند، واقعاً مثل این است که ما می‌توانیم

call it incorrect English but for most people  it's just like like there's there's two cars  

آن را انگلیسی نادرست بنامیم، اما برای اکثر مردم درست مثل این است که در آنجا دو ماشین وجود دارد

over there you should say there are two cars over  there not to theirs two cars over there but many  

شما باید بگویید دو اتومبیل در آنجا وجود دارد  نه به دو اتومبیل آنها در آنجا، اما بسیاری

people will say that because it's just faster and  easier to say so it's incorrect grammar but most  

مردم این را خواهند گفت زیرا گفتن آن سریعتر و آسانتر است بنابراین گرامر نادرست است، اما بیشتر

people use that real quick how would you prepare  yourself if you just had a week to study uh it'd  

مردم از آن واقعی استفاده می کنند. سریع چگونه خودتان را آماده می‌کنید اگر فقط یک هفته فرصت مطالعه داشته باشید،

be like a week to a week to study for a test or  something like that I would just I don't know sit  

مثلاً یک هفته تا یک هفته برای یک آزمون یا چیزی شبیه به آن درس می‌خوانید، من فقط نمی‌دانم

down and and try to memorize everything I needed  just for the test if that if that's all you had  

بنشینم و سعی کنم همه چیز را حفظ کنم. من فقط برای آزمون نیاز داشتم، اگر این تنها کاری بود که باید

to do I don't know I can't think of like a better  way to do that like if you're if you're trying to  

انجام می‌دادید، نمی‌دانم نمی‌توانم راه بهتری برای انجام آن فکر کنم، مثلاً اگر شما سعی می‌کنید

learn for a test or you have to pass a particular  class just focus on that teacher's information  

برای یک آزمون یاد بگیرید یا خودتان باید یک کلاس خاص را بگذرانید، فقط روی اطلاعات آن معلم تمرکز کنید،

whatever because it's different from a real life  conversation which is dynamic so if you just have  

زیرا با یک مکالمه زندگی واقعی متفاوت است که پویا است، بنابراین اگر

something like you know go ahead and repeat those  things or do whatever it's not the way I teach to  

چیزی شبیه به آنچه می‌دانید دارید، ادامه دهید و آن چیزها را تکرار کنید یا هر کاری را که من به شما آموزش می‌دهم انجام دهید.

help people learn for real conversations but if  you have a like a deadline and you have to I don't  

مردم برای مکالمات واقعی یاد می‌گیرند، اما اگر شما یک ضرب الاجل دارید و مجبور به انجام آن هستید، من نمی‌دانم

know do whatever for that particular situation  I would focus on that all right it is not that  

برای آن موقعیت خاص هر کاری انجام می‌دهم، من روی آن تمرکز می‌کنم، درست نیست، این به این معنا نیست که

they are a lack of grammar yeah some I mean most  people would I mean they can understand it but  

آنها گرامر ندارند، بله، بیشتر منظورم این است. منظورم این است که مردم می توانند آن را درک کنند، اما

maybe they just don't speak correctly it happens  anyway uh if this has been uh interview ah [Music]  

شاید آنها درست صحبت نمی کنند،

uh yeah I would watch other people other people  doing like real interviews I would talk with and  

this is a whole separate separate thing about um  like preparing to get a job or something like that  

این اتفاق می افتد. یک چیز کاملاً جداگانه در مورد اوم، مانند آماده شدن برای یافتن شغل یا چیزی شبیه به آن،

like even more important than the interview is  you're looking for a way to kind of connect with  

حتی مهمتر از مصاحبه این است که شما به دنبال راهی برای برقراری ارتباط با

the people uh who would give you a job so I would  find out more about the company figure out how I  

افرادی هستید که به شما شغلی می دهند تا من درباره شرکت بیشتر بیاموزید و بفهمید چگونه

can help the company and I'll talk about that  in the interview so they might even give me a  

می‌توانم به شرکت کمک کنم و در مورد آن در مصاحبه صحبت خواهم کرد تا حتی ممکن است یک

question or something I would say that's a good  question uh and like hear and maybe answer that  

سؤال یا چیزی به من بدهند که می‌گویم سؤال خوبی است و دوست دارم بشنوم و شاید به آن پاسخ بدهم

but I would have some things prepared about like  how I can actually help the company like I noticed  

من می‌خواهم مواردی را در مورد اینکه چگونه می‌توانم واقعاً به شرکت کمک کنم، همانطور که متوجه شدم،

the company does a good job of this but like maybe  they're not so good at doing this other thing over  

شرکت در این کار به خوبی انجام می‌دهد، آماده می‌کنم، اما شاید آن‌ها در انجام این کار دیگر در اینجا خیلی خوب نباشند

here and here's how I can help so thinking about  how you can help the company and tell that to the  

و در اینجا این است که چگونه می‌توانم به این فکر کمک کنم. در مورد اینکه چگونه می‌توانید به شرکت کمک کنید و به

the person you're getting interviewed by that  would be better for you I guess but again I  

فردی که با آن مصاحبه می‌کنید بگویید برای شما بهتر است، اما

would need more information about that if I want  to attend your class what should I do click on the  

اگر بخواهم در کلاس شما شرکت کنم، به اطلاعات بیشتری در مورد آن نیاز دارم.

link in the description below this video you can  learn more about fluent for life and again if your  

پیوند   در توضیحات زیر این ویدیو، می‌توانید درباره مسلط برای زندگی بیشتر بدانید و دوباره اگر

goal is to uh you know be good at communicating  not only in professional life but also in everyday  

هدف شما این است که در برقراری ارتباط نه تنها در زندگی حرفه‌ای بلکه در موقعیت‌های روزمره نیز مهارت داشته باشید، به

situations we'll show you how to do it it's  really that simple if you have questions about  

شما نشان خواهیم داد که چگونه این کار را انجام دهید. واقعاً به همین سادگی است، اگر درباره برنامه سؤالی دارید،

the program after you learn more about it you can  send us a mail at info englishanyone.com but it's  

بعد از اینکه درباره آن بیشتر بدانید، می‌توانید به ما ایمیلی به info englishanyone.com بفرستید، اما

really that simple all right Mr Shaw will be the  last question here in a non-native country people  

واقعاً به همین سادگی است، آقای شاو آخرین سؤال اینجا در کشوری غیر بومی خواهد بود.

don't have the specific atmosphere situations  to learn English what should they do that's  

موقعیت‌های جوی خاصی برای یادگیری زبان انگلیسی ندارند. چه کاری باید انجام دهند، این همان چیزی است که

what fluent for life is for fluent for life is  basically like simulating a native environment  

مسلط برای زندگی برای مسلط برای زندگی است، اساساً شبیه شبیه‌سازی یک محیط بومی است،

but in a in a way that you can understand you  don't need to be in an English-speaking country  

اما به گونه‌ای که بتوانید درک کنید، نیازی نیست در یک محیط باشید. کشور انگلیسی‌زبان

to get just like now like I'm in Japan I'm not in  the United States and I'm not in the same room as  

برای اینکه درست مثل الان در ژاپن باشم، من در ایالات متحده نیستم و با کسی هم اتاق نیستم،

anyone but you're still learning from me so it's  the same idea if I can help you get a really good  

اما شما هنوز از من یاد می‌گیرید، بنابراین اگر بتوانم همین ایده است. به شما کمک می کند یک ورودی واقعاً خوب   دریافت کنید

input and help you understand English like a  native then you will use English like a native  

و به شما کمک کند انگلیسی را مانند یک بومی بفهمید، سپس از انگلیسی مانند یک بومی استفاده خواهید کرد   به

it's that simple yeah so yes look forward to  welcoming you feel free to send us a meal if  

همین سادگی است بله، بنابراین بله منتظر خوش آمدگویی باشید اگر  سؤالی دارید برای ما یک وعده غذایی بفرستید،

you have any questions uh but that's how you do it  a teacher gave an idioms workbook will this work  

اما اینگونه است. شما این کار را انجام می‌دهید، معلمی یک کتاب کار اصطلاحات داده است، این کار می‌کند   اوه اوه،

uh uh I don't know how I would add out to see  the workbook I guess uh but in general you should  

نمی‌دانم چگونه می‌توانم آن را اضافه کنم تا کتاب کار را ببینم، حدس می‌زنم اوه، اوه اما به طور کلی باید

understand it like a native like the things that  I talk about go back and watch this video uh where  

آن را مانند یک بومی درک کنید، مانند چیزهایی که درباره آنها صحبت می‌کنم و این ویدیو را تماشا کنید، جایی که

I'm talking about learning phrasal verbs so the  same kinds of things where you're understanding  

من در مورد یادگیری افعال عبارتی صحبت می‌کنم، بنابراین همان چیزهایی را که شما

it visually if you can you're understanding the  core meaning or the basic meaning of something  

آن را به صورت بصری می‌فهمید، اگر می‌توانید، معنای اصلی یا معنای اساسی چیزی   را

in the simplest way and then looking at maybe how  an idiom might come from that so most people are  

به ساده‌ترین شکل درک می‌کنید و سپس نگاه می‌کنید. شاید یک اصطلاح چگونه از آن آمده باشد، بنابراین اکثر مردم

probably not doing that most things if it's  a textbook it is probably just giving you  

احتمالاً اکثر کارها را انجام نمی‌دهند، اگر یک کتاب درسی باشد، احتمالاً فقط

um I don't know like a definition of something  through translation probably which is not going  

تعریف چیزی را از طریق ترجمه به شما می‌دهد که احتمالاً به

to help you use it don't learn a bunch  of idioms if you're not going to be able  

شما کمک نمی‌کند. اگر نمی‌توانید از آن‌ها استفاده کنید، یک سری اصطلاحات را یاد نگیرید،

to use them it doesn't make sense to spend time  learning vocabulary if you can't actually use it  

اگر نمی‌توانید واقعاً از آن استفاده کنید، وقت صرف کردن برای یادگیری واژگان معنا ندارد

guys get the app you'll have a private  teacher who never gets tired yes  

معلم خصوصی که هرگز خسته نمی‌شود بله   بله

yes he's talking about uh Frederick yes so that's  what Frederick is Frederick is me it's like having  

او در مورد او صحبت می‌کند فردریک بله پس این همان چیزی است که فردریک است فردریک من هستم

me there uh always like uh you know to help you  with your pronunciation and listening whatever  

مثل این است که من آنجا باشم آه همیشه دوست دارم اوه می‌دانی که در تلفظ و گوش دادن به هر چیزی که

you like but you get to listen to my boys uh it  is more about connection than Perfection that's  

دوست داری کمک می‌کنم، اما می‌توانی به آن گوش کنی. پسران من، اوه، بیشتر در مورد اتصال است تا کمال،

true I will send you an email yes all right  that's it I'm gonna have to run but thank you  

درست است، درست است، من یک ایمیل برای شما ارسال می‌کنم بله خیلی خب، همینطور است، من باید اجرا کنم، اما

all for joining us Hunter how to recognize  the update of the contents on your website  

از همه شما برای پیوستن به ما متشکرم

how can I recognize the update of the contents  on your website I don't know what you mean by  

آیا می‌توانم به‌روزرسانی محتوای وب‌سایت شما را تشخیص دهم. نمی‌دانم منظور شما از

that but if you have questions let us know send  us an email usually we update people about things  

آن چیست، اما اگر سؤالی دارید به ما اطلاع دهید یک ایمیل برای ما بفرستید، معمولاً افراد را در مورد چیزهایی به‌روزرسانی می‌کنیم

uh just via email but if you have questions  about anything let us know at info English  

اوه فقط از طریق ایمیل، اما اگر سؤالی در مورد هر چیزی دارید به ما در info English

anyone.com have a fantastic day remember how  you learn is how you speak if you want to learn  

any.com روز فوق‌العاده‌ای داشته باشید به یاد داشته باشید که چگونه یاد می‌گیرید این است که چگونه صحبت می‌کنید اگر می‌خواهید

like a native so you speak like a native then  this is how you do it learn English as a first  

مانند یک بومی یاد بگیرید، بنابراین مانند یک بومی صحبت می‌کنید، پس این روشی است که این کار را انجام می‌دهید به جای اینکه انگلیسی را به عنوان زبان اول یاد بگیرید.

language rather than as a second language by a  handsome man okay you guys are too kind bye-bye

به عنوان زبان دوم توسط یک مرد خوش تیپ، خوب شما بچه ها خیلی مهربان هستید خداحافظ