How To Go From Uncertain To Fluent In English - EnglishAnyone.com

is over here make sure we got everything working  properly and the English fluency guide and let's  

اینجا تمام شده است مطمئن شوید که همه چیز به درستی کار می‌کند و راهنمای تسلط به زبان انگلیسی است و بیایید

see if we can have some fun today I want to talk  about uncertainty because this is a huge problem  

ببینیم آیا می‌توانیم لذت ببریم امروز می‌خواهم درباره عدم قطعیت صحبت کنم زیرا این یک مشکل بزرگ

for pretty much everybody I help but I'll also  be answering questions if anybody has any I'll  

برای تقریباً همه کسانی است که به آنها کمک می‌کنم، اما همچنین پاسخ خواهم داد اگر کسی سؤالی دارد،

take a little bit of time for people to join  me but I hope everybody especially if you're  

کمی وقت می‌گذارم تا افراد به من بپیوندند، اما امیدوارم همه به خصوص اگر

watching this later that you enjoy watching  this video so I got an interesting question  

بعداً این ویدیو را تماشا می‌کنید، از تماشای این ویدیو لذت می‌برید، بنابراین من یک سؤال جالب

from a learner we get questions all the time from  premium members who are enjoying our programs and  

از یک دانش‌آموز دریافت کردم. زمان از اعضای ممتازی که از برنامه‌های ما لذت می‌برند و

this one was asking about the difference between  so two words is an interesting question nice to  

این یکی در مورد تفاوت بین آن می‌پرسید، بنابراین دو کلمه سؤال جالبی است که می‌توانم

see you there our turbo thanks for for your time  as well thanks for joining me I'm always happy  

شما را آنجا ببینم از وقتی که گذاشتید متشکرم و همچنین از پیوستن به من متشکرم. من همیشه خوشحالم

especially because I don't teach in the classroom  anymore right now I get to help people all over  

به خصوص چون در حال حاضر دیگر در کلاس درس تدریس نمی‌کنم، می‌توانم به مردم در

the world and this is a good way for me to still  connect and enjoy working with people like this  

سراسر جهان کمک کنم و این راه خوبی برای من است که همچنان با افرادی مانند این ارتباط برقرار کنم و از کار کردن با آن لذت ببرم.

uh so if you know actually other people who would  like to improve let them know just share the link  

اکنون در واقع افراد دیگری که مایل به بهبود هستند به آنها اطلاع دهید فقط پیوند را به اشتراک بگذارند

for this live let them know it's happening  so more people can join me and if you have  

برای این زنده به آنها اطلاع دهید که این اتفاق می افتد تا افراد بیشتری بتوانند به من بپیوندند و اگر   سؤالی دارید،

questions just post those in the chat and I'll  go back through those in a minute so this learner  

فقط آنها را در چت پست کنید و من از طریق آنها در گپ بازخواهم گشت. یک دقیقه پس این یادگیرنده

uh uh asked me what's the difference if there's  any difference uh between let's see uh intuition

اوه اوه اوه از من پرسید چه تفاوتی وجود دارد اگر تفاوتی وجود دارد بین شهود

so intuition oh no let me make sure I got  this let me put this lower down so intuition

و شهود ببینیم اوه نه اجازه دهید مطمئن شوم که فهمیدم این اجازه دهید این را پایین بیاورم بنابراین شهود

and instinct

و غریزه،

so what's the difference between intuition  and Instinct now this lesson is not really  

پس تفاوت بین شهود چیست و اکنون این درس واقعاً

about teaching these specific words it's  more about how you should learn and this  

در مورد آموزش این کلمات خاص نیست، بلکه بیشتر به این است که چگونه باید یاد بگیرید و

is why I'm always teaching people about how  to become fluent so this uh video began with  

به همین دلیل است که من همیشه به مردم یاد می‌دهم چگونه  مسلط شوند، بنابراین این ویدیو با   شخصی شروع شد

someone feeling uncertain so they're always  usually you begin with some kind of doubt

که احساس نامطمئنی داشت، بنابراین آنها همیشه معمولاً شما هستند. با نوعی شک شروع کنید،

pardon me is there's always a fire truck  or something whenever we do these lives  

ببخشید که همیشه یک ماشین آتش نشانی وجود دارد یا هر وقت این زندگی ها را انجام می

that's the cost of enjoying this beautiful space  where I can speak with you guys but anyway so most  

دهیم، این هزینه لذت بردن از این فضای زیباست، جایی که می توانم با شما صحبت کنم، اما به هر حال، بیشتر

Learners they have difficulty speaking because  they feel doubt about something they are uncertain  

زبان‌آموزان در صحبت کردن مشکل دارند زیرا  نسبت به چیزی که در مورد آن نامطمئن هستند

about maybe their pronunciation or grammar point  or vocabulary am I using the right word or will  

در مورد تلفظ یا نکته گرامری یا واژگان خود تردید دارند، شاید آیا از کلمه درستی استفاده می‌کنم یا

someone make fun of me or they'll laugh at my  pronunciation or something like that so people  

کسی مرا مسخره می‌کند یا به تلفظ من می‌خندد یا چیزی شبیه به آن بنابراین

experience doubt about learning so this doubt  was about the difference between intuition and  

مردم   در مورد یادگیری شک می‌کنند، بنابراین این شک در مورد تفاوت بین شهود و

Instinct and now what excuse me people would often  do is just tell you a definition so intuition  

غریزه بود و اکنون آنچه که مردم اغلب انجام می‌دهند این است که فقط یک تعریف را به شما می‌گویند، بنابراین شهود

means this an instinct means that they're trying  to give you a definition for something when this  

یعنی این غریزه به این معنی است که آنها سعی می‌کنند تعریفی به شما بدهند. برای چیزی که

is really not how natives learn the language and  the important thing about learning the language  

واقعاً اینطور نیست که بومی‌ها زبان را یاد می‌گیرند و  نکته مهم در مورد یادگیری زبان

the native way is that it removes the uncertainty  from speech so it removes the uncertainty from  

به روش بومی این است که عدم اطمینان  را از گفتار حذف می‌کند، بنابراین عدم اطمینان را

your pronunciation or your grammar or your  vocabulary so the better way to think about  

از   تلفظ یا گرامر یا  واژگان شما حذف می‌کند، بنابراین راه بهتر برای در

about this I think we actually just gave a very  quick answer in uh in the comment system uh when  

مورد این فکر کنید، من فکر می کنم ما در واقع یک پاسخ بسیار سریع در سیستم نظر دادن، اوه وقتی

we were responding to this but I wanted to give  something a bit more thorough so I go back I can't  

ما داشتیم به این پاسخ می‌دادیم، اما می‌خواستم یک چیز کمی دقیق‌تر ارائه کنم، بنابراین برمی‌گردم، نمی‌توانم

respond to everybody we get thousands of uh you  know comments and and people asking questions and  

به همه پاسخ دهم، هزاران نظر دریافت می‌کنیم و افرادی که سؤال می‌پرسند و چیزهایی می‌پرسند،

stuff so I can't answer everybody personally but  when we do get answer uh get answers for questions  

بنابراین من نمی‌توانم شخصاً به همه پاسخ دهم. وقتی جواب می‌گیریم، جواب سؤالات را می‌گیریم

I like to go back and see how everybody  is doing making sure everybody is learning  

من دوست دارم به عقب برگردم و ببینم همه چگونه کار می‌کنند و مطمئن می‌شوم که همه دارند یاد

and improving so intuition and instinct so the  better way to think about this is when you get  

می‌گیرند   و اینقدر شهود و غریزه را بهبود می‌بخشند، بنابراین بهترین راه برای فکر کردن در مورد این موضوع زمانی است که

naturally varied review and this just means  you're getting lots of examples of something  

بررسی‌های طبیعی متفاوتی دریافت کنید و این فقط به این معنی است که شما مثال‌های زیادی از چیزی دریافت می‌کنید

the same way that natives are getting this so when  natives hear the word Intuition or hear the word  

، همان‌طور که بومی‌ها این را دریافت می‌کنند، بنابراین وقتی بومی‌ها کلمه شهود را می‌شنوند یا کلمه را می‌شنوند

Instinct the kinds of examples they're getting are  like this so intuition I had a feeling yesterday  

غریزه، انواع مثال‌هایی که دریافت می‌کنند این‌گونه است، بنابراین شهود من دیروز احساس

I could tell my my intuition was speaking to me  intuition was speaking to me that I should take a  

کردم   می‌توانم بگو که شهودم با من صحبت می کرد شهود با من صحبت می کرد که باید

job in a different country I should take a job in  a different country so my intuition was speaking  

در کشور دیگری شغلی را انتخاب کنم، باید در کشور دیگری شغلی را انتخاب کنم، بنابراین شهودم با من صحبت

to me I could just feel something my intuition  was speaking to me people will also talk about  

می کرد. فقط احساس می کنم چیزی که شهودم با من صحبت می کند مردم نیز درباره

a woman's intuition a woman's intuition a woman's  intuition is saying men don't really have a good  

شهود یک زن صحبت خواهند کرد شهود یک زن شهود یک زن این است که بگوید مردان واقعاً حس خوبی

sense for things women just have a good sense for  how things should be done so they'll just say well  

برای چیزهایی ندارند زنان فقط حس خوبی برای انجام کارها دارند. آنها فقط می گویند خوب

I don't know how I did something it's my woman's  intuition so if I'm talking with my wife or you  

من نمی دانم چگونه کاری را انجام دادم که شهود زن من است، بنابراین اگر با همسرم صحبت می کنم یا

know my sister or somebody they will say well  it's just it's a woman's intuition women kind  

شما خواهرم یا کسی را می شناسید، آنها می گویند خوب این فقط شهود یک زن است که زنان به

of know how to do things without thinking about  it a woman's intuition or I might think about  

نوعی می دانند چگونه انجام کارها بدون فکر کردن شهود یک زن است یا ممکن است به آن فکر کنم

well my I don't I don't have a logical reason I  don't have a good reason why I should uh I should  

خوب من ندارم دلیل منطقی ندارم دلیل خوبی ندارم که چرا باید

quit my job but I just feel like I should it's  like it's it's coming from my intuition I have  

شغلم را رها کنم اما فقط احساس می کنم مثل اینکه باید از شهود من ناشی می‌شود. من احساس می‌کنم باید

a sense for having to do something all right so  these are the kinds of examples you would get  

کاری را به‌خوبی انجام دهم، بنابراین اینها نمونه‌هایی هستند

when natives are talking about intuition but what  about Instinct so Instinct this is where we're  

که وقتی بومیان درباره شهود صحبت می‌کنند، به دست می‌آورید، اما در مورد غریزه چیست، بنابراین غریزه اینجا جایی است که ما هستیم.

talking about like animals or something that you  do just automatically so the fight or flight so  

صحبت کردن در مورد مانند حیوانات یا کاری که شما به طور خودکار انجام می دهید، بنابراین جنگ یا

the to like want to fight or to run away Instinct  of an animal there's a surprise in the Instinct  

فرار به طوری که دوست داشته باشید بخواهید بجنگید یا فرار

that you have is to move right at that moment to  do something you do it instinctively instinctively  

کنید. به طور غریزی به طور غریزی

so when you hear the different examples about  these so I'm talking about Instinct uh like I  

بنابراین وقتی مثال‌های متفاوتی را در مورد این موارد می‌شنوید، بنابراین من در مورد غریزه صحبت می‌کنم

just like to I like to sell kind of on Instinct I  I've developed a an ability to do this over many  

، مثل اینکه من  دوست دارم به نوعی بر روی غریزه بفروشم، من توانایی انجام این کار را در طول چندین

years or I like to to fish on Instinct you know I  just kind of like do something I I notice the fish  

سال ایجاد کرده‌ام یا دوست دارم برای ماهیگیری بر اساس غریزه، می‌دانی که من به نوعی دوست دارم کاری انجام دهم، متوجه ماهی

and I just grab it like that that's how I'm able  to do so so the difference is when you're learning  

می‌شوم و فقط آن را می‌گیرم که اینطوری می‌توانم این کار را انجام دهم، بنابراین تفاوت در زمانی است که شما

these by getting different examples of them is  going to be much more powerful and memorable for  

اینها را با گرفتن مثال‌های مختلف یاد می‌گیرید. برای شما بسیار قدرتمندتر و خاطره انگیزتر خواهد بود،

you because your brain is trying to figure out  what that word means all right so if I just say  

زیرا مغز شما در تلاش است معنی آن کلمه را بفهمد، بنابراین اگر من فقط بگویم

well intuition is like a sense and uh instinct  is like a sense also then you're still you don't  

که شهود مانند یک حس است و اوه غریزه مانند یک حس است، پس شما هنوز این کار را انجام نمی دهید.

really know when natives use these and remember  natives are always thinking about vocabulary as a  

واقعا نمی دانم که n بومی از این موارد استفاده می‌کنند و به یاد داشته باشید که بومی‌ها همیشه به واژگان به‌عنوان یک

situational thing so they're connecting situations  with vocabulary rather than connecting definitions  

چیز موقعیتی فکر می‌کنند، بنابراین موقعیت‌ها را به‌جای پیوند دادن تعاریف

with vocabulary and the reason we do that is  because it depends on the situation almost  

با واژگان با واژگان مرتبط می‌کنند و دلیل اینکه ما این کار را انجام می‌دهیم این است که به موقعیت بستگی دارد تقریباً

every word has maybe multiple meanings where  the meaning could change in different situations  

هر کلمه ممکن است معانی متعددی داشته باشد. که در موقعیت‌های مختلف معنی می‌تواند تغییر کند،

like I gave the example to my daughter a while  ago so she wrote the word bark on a piece of paper  

مثل مثالی که چندی پیش برای دخترم زدم، بنابراین او کلمه پارس را روی یک تکه کاغذ نوشت

bark and I said what does bark mean and she said  oh you know like a dog bark bark like the sound a  

و من گفتم پارس به چه معناست و او گفت: اوه می‌دانی مثل پارس سگ صدایی که یک

dog makes and I said oh that's correct but it also  means uh like the bark is the outside of a tree  

سگ تولید می کند و من گفتم اوه درست است، اما این هم به این معنی است که مثل اینکه پوست پوست بیرون یک درخت است، به

kind of the you can think about it as like the  skin the bark on the outside of a tree so when  

نوعی می توانید در مورد آن مانند پوست پوست بیرون درخت

we think about a word like this this is why you go  to a d like a dictionary and you get definitions  

فکر کنید، بنابراین وقتی به آن فکر می کنیم. کلمه ای مانند این به این دلیل است که شما به یک دیکشنری مانند دیکشنری می روید و تعاریفی از کلمات دریافت می کنید

of words and it will just say you know it'll say  here's this meaning and that meaning and that  

و فقط می گوید می دانید که می گوید اینجا این معنی و آن معناست و آن

meaning and it's not very helpful for you really  understanding what the words mean it's only from  

معنی و n برای شما بسیار مفید است که معنی کلمات را بفهمید، این فقط از

getting the examples the varied examples different  examples again I call this naturally varied review  

دریافت مثال‌ها، مثال‌های متنوع، مثال‌های متفاوت است.

but it's only by getting these different examples  that you really understand how these words work  

and this takes a little bit of time and it  takes uh usually someone either there to to  

کمی زمان می‌برد و معمولاً یک نفر در آنجا می‌خواهد تا

teach you things like this or you're able to go  out and just find lots of examples on your own  

چیزهایی مانند این را به شما آموزش دهد یا می‌توانید بیرون بروید و نمونه‌های زیادی را خودتان پیدا کنید

but the best thing to do when you are trying to  learn vocabulary and maybe you don't remember  

اما بهترین کاری که می‌توانید انجام دهید زمانی که می‌خواهید واژگان را یاد بگیرید و شاید شما چیزی را به خاطر نمی‌آورید

something or you can't understand it quite well  then look for many examples of this don't go to  

یا نمی‌توانید آن را به خوبی درک کنید، سپس به دنبال مثال‌های زیادی از آن بگردید، به

the dictionary and look for a definition you want  to look for lots of different examples like if  

فرهنگ لغت نروید و به دنبال تعریفی بگردید که می‌خواهید به دنبال مثال‌های مختلف بگردید.

I go just type in the word intuition in Google  then it will give me a definition first I want  

کلمه شهود در Google سپس تعریفی را به من می‌دهد که می‌خواهم

to scroll down below that and I want to look  at different examples of when people are using  

به پایین آن پیمایش کنم و می‌خواهم به نمونه‌های مختلفی از زمانی که مردم از آن استفاده

that so they're talking about intuition and the  key you kind of understand the key over time the  

می‌کنند نگاه کنم، بنابراین در مورد شهود صحبت می‌کنند. کلید و کلیدی که به مرور زمان کلید را می‌فهمید، کلید این

key is intuition is really talking about a sense  that you have but it's it's maybe something that  

است که شهود واقعاً در مورد حسی صحبت می‌کند که دارید، اما شاید این چیزی است که

develops and you have time to act on that so you  get a sense for something like right now I just I  

توسعه می‌یابد و شما زمان دارید تا روی آن عمل کنید تا در حال حاضر حسی شبیه به آن پیدا کنید. من فقط

feel weird about something I don't know why or  I feel good about someone or something I just  

نسبت به چیزی که نمی‌دانم چرا احساس عجیبی می‌کنم یا نسبت به کسی یا چیزی که

have it it's my in my intuition all right I feel  something about that but when I do something on  

فقط آن را دارم احساس خوبی دارم، در شهود من است، کاملاً چیزی در مورد آن احساس می‌کنم، اما وقتی کاری را بر اساس

instinct it's right now all right so generally  this is the difference between these two words  

غریزه انجام می‌دهم، در حال حاضر خوب است. به طور کلی این تفاوت بین این دو کلمه است

but rather than give you a definition it's much  better for you if you can understand huh just from  

اما به جای اینکه برای شما تعریفی ارائه کنم، خیلی برای شما بهتر است اگر بتوانید فقط از   مثال‌های مختلف متوجه شوید

the different examples okay so the goal again  is to remove doubt to remove doubt thank you

، خوب است، بنابراین هدف دوباره  رفع شک برای رفع شک است، ممنون

does this make sense so far I want to  make sure people are are following this  

آیا این منطقی است. تا اینجا می‌خواهم مطمئن شوم که مردم این را دنبال می‌کنند

and understanding what I'm saying  I know the the typical idea when  

و آنچه را که من می‌گویم را می‌فهمند. می‌دانم که ایده معمول وقتی

people are learning is just give me more  vocabulary but most people again if you  

افراد در حال یادگیری هستند این است که واژگان بیشتری به من بدهید، اما اگر شما

continue to get more vocabulary but  you don't really understand it then  

ادامه دهید، بیشتر مردم دوباره o دایره لغات بیشتری به دست آورید اما واقعاً آن را نمی‌فهمید، پس

you won't feel confident about using it in  conversations okay so if I have two people

از استفاده از آن در مکالمات مطمئن نخواهید بود، بنابراین اگر من دو نفر داشته باشم

let's see one person over here they know a  lot of words so this is like they have like  

بیایید یک نفر را اینجا ببینیم که آنها کلمات زیادی را می‌دانند، بنابراین مانند این است که آنها چنین دارند.

a thousand word vocabulary so they know  a lot of words as a person one person two  

واژگان هزار کلمه، بنابراین آنها به عنوان یک شخص، کلمات زیادی را می شناسند، یک نفر، دو نفر،

they know fewer words okay so maybe they know  100 words but this person actually speaks better

کلمات کمتری را می دانند، بنابراین شاید آنها 100 کلمه را می دانند، اما این شخص در واقع بهتر از این شخص صحبت می کند،

than this person so if we're going to talk about  their ability to speak the actual speaking ability  

بنابراین اگر می خواهیم در مورد توانایی صحبت کردن او صحبت کنیم. توانایی صحبت کردن

is like up here in this person's speaking ability  is like over here now why does that happen this  

واقعی   مثل این است که در اینجا در توانایی صحبت کردن این شخص مثل اینجاست که حالا چرا این

happens even if this person knows more words  if this person feels more confident about  

اتفاق می‌افتد این اتفاق می‌افتد حتی اگر این شخص کلمات بیشتری بداند اگر این شخص در مورد

using their vocabulary they will speak better  all right now you see this all the time really  

استفاده از واژگان خود اعتماد به نفس بیشتری داشته باشد، بهتر صحبت می‌کند در حال حاضر می‌بینید این همیشه واقعاً

this is a an English learner often

این یک زبان آموز انگلیسی است

and this is a native chat

و این یک چت بومی است،

okay so you will have excuse me an English learner  who knows a lot of vocabulary but still has doubt  

خوب است، بنابراین از من ببخشید یک زبان آموز انگلیسی که واژگان زیادی می داند اما هنوز شک دارد

and it's the doubt that really stops you from  speaking it's not how many words you know okay  

و این شک است واقعاً شما را از صحبت کردن باز می‌دارد، این مهم نیست که چند کلمه را می‌دانید، درست است.

I really want to make this point clear because  everybody is always interested in learning more  

من واقعاً می‌خواهم این نکته را روشن کنم زیرا  همه همیشه علاقه‌مند به یادگیری کلمات بیشتر هستند،

words but if you can't fluently use the words  you already know why are you trying to learn more  

اما اگر نمی‌توانید به راحتی از کلمات استفاده کنید، از قبل می‌دانید که چرا سعی می‌کنید یاد بگیرید. بیشتر   خیلی

okay it's like for me as I'm trying  to learn Japanese when I was first  

خوب است، برای من مثل این است که وقتی برای اولین بار

learning Japanese I was like this it's like  okay I'm gonna study and I'm gonna use my  

ژاپنی یاد می‌گرفتم سعی می‌کردم ژاپنی

flash cards and try to remember as many  words as I can but I still couldn't speak  

یاد بگیرم. می‌توانم اما هنوز نمی‌توانستم صحبت

it was only when I started learning like this  that I really felt certain about my vocabulary  

کنم   فقط زمانی که شروع به یادگیری اینگونه کردم  واقعاً در مورد دایره لغاتم مطمئن شدم   و اینجاست

and that's where the confidence comes from  the confidence to speak comes from certainty  

که اعتماد به نفس از اطمینان ناشی می‌شود

all right so remember if you're getting  just a definition so definition by itself

خیلی خب، به یاد داشته باشید که اگر دارید فقط تعریف بنابراین تعریف به خودی خود

definition I'm going to write  these I'll write this more clearly

تعریف من قصد دارم اینها را بنویسم این را واضح تر می نویسم.

d-e-f-i-n-i-t-i-o-n definition definition  all right now here's another example of  

that naturally varied review in a slightly  different way for pronunciation purposes  

برای اهداف تلفظ

you start to notice patterns like this  like into where should intuition definition

شما شروع به مشاهده الگوهایی از این قبیل می‌کنید مانند تعریف شهودی که در کجا باید تعریف شود،

this is how children are actually developing their  reading ability much faster with Frederick so this  

این است که چگونه کودکان در واقع توانایی خواندن خود را با فردریک بسیار سریع‌تر توسعه می‌دهند، بنابراین

is the app we built rather than me telling them  words and what they mean or word pieces and what  

این برنامه برنامه‌ای است که ما ساخته‌ایم تا اینکه من به آنها کلمات و معنای آنها یا قطعات کلمه را بگویم. و

they mean all right but this is very important  you're essentially building a uh like a web  

منظور آنها درست است، اما این بسیار مهم است. شما اساساً در حال ساختن یک وب

or a network and all these different Pieces  come together to build your fluency it's not  

یا یک شبکه هستید و همه این قطعات مختلف با هم جمع می شوند تا تسلط شما را ایجاد کنند، این

about just learning more words or getting  definitions or translations for those words  

فقط یادگیری کلمات بیشتر یا دریافت تعاریف یا ترجمه برای آن کلمات نیست.

all right now stop uh because I wanted to make  this just a very quick lesson but I want to make  

فعلاً بس کنید، چون می‌خواستم این را به یک درس بسیار سریع تبدیل کنم، اما می‌خواهم

sure I'm answering any questions people might  have so I'll look back through the chat if you  

مطمئن شوم که به هر سؤالی که ممکن است مردم داشته باشند پاسخ می‌دهم ، بنابراین اگر سؤالی دارید

do have questions I'm here to help remember the  kinds of things that I want to help you with are  

به گذشته نگاه می‌کنم. کمک کنید به یاد بیاورید انواع چیزهایی که می‌خواهم در مورد آنها به شما کمک کنم

are really building fluency and understanding  the particular bottlenecks I'll give an example  

واقعاً باعث ایجاد تسلط و درک تنگناهای خاص می‌شوند.

of this this is a really good word another  great vocabulary word for you so bottleneck

یک کلمه واقعاً خوب، یک کلمه واژگان عالی دیگر برای شما، بنابراین تنگنا است

and rather than just seeing the word it's  important to understand you know you have a bottle  

و به جای اینکه فقط کلمه را ببینید، مهم است بدانید که یک بطری

like if we're going to have a bottle right here

دارید   مانند اگر قرار است یک بطری درست در اینجا داشته باشیم،

so this is my kind of Badly Drawn bottle  but the bottle this is the neck of the  

بنابراین این همان بطری بد کشیده من است. بطری این گردن

bottle just like your your neck like this so  the neck of the bottle all the flow is going  

بطری است درست مثل گردن شما مثل

this way but now the flow gets constricted  over here and so this is where a problem  

usually happens and so usually what happens for  Learners is they will have a particular issue  

این برای دانش‌آموزان مشکل خاصی

they will think oh no I can't speak fluently but  really the problem is maybe their pronunciation is  

پیش می‌آید   فکر می‌کنند اوه نه من نمی‌توانم روان صحبت کنم، اما واقعاً مشکل این است که شاید تلفظ آنها

the bottleneck so the pronunciation or maybe  even a limited vocabulary they don't know  

در تنگنا باشد، بنابراین تلفظ یا حتی واژگان محدودی که آنها

many of the conversational words that natives  would use all right so again you could be you  

بسیاری از مکالمه را نمی‌دانند. کلماتی که بومی‌ها از آن‌ها استفاده می‌کنند خوب است، بنابراین دوباره می‌توانید خودتان باشید

know whatever your problem happens to be my my  focus the thing I like to do is helping people  

می‌دانید هر مشکلی که اتفاق می‌افتد تمرکز من است ، کاری که دوست دارم انجام دهم این است که به مردم کمک

find what this is because if you can find your  bottleneck that's when you can become a fluent  

کنم   این را پیدا کنند، زیرا اگر می‌توانید آن را حل کنید تنگنای شما زمانی است که می‌توانید خیلی سریع‌تر به یک سخنران مسلط تبدیل شوید،

speaker much faster basically you open this up  so you don't have a bottleneck anymore you just  

اساساً این را باز می‌کنید تا دیگر گلوگاهی نداشته باشید،

have good flow of your speech all right so let  me look at chat if anybody has any questions  

فقط   جریان سخنرانی‌تان خوب است، بنابراین اگر کسی سؤالی داشت، اجازه دهید به چت نگاه

go ahead and put those in let's see all right so  uh popinka says exactly everything is clear glad  

کنم   ادامه دهید. و آن‌ها را وارد کنید تا همه چیز را درست ببینیم، بنابراین اوه پوپینکا می‌گوید دقیقاً همه چیز واضح است خوشحالم.

here I have from El Salvador and Brazil how to  speak without pauses how to speak without pauses  

اینجا من از السالوادور و برزیل دارم که چگونه می‌توان بدون مکث صحبت کرد، چگونه بدون مکث صحبت کرد.

all right so you can give me an example of that  let me know what you what you mean by speaking  

منظور شما از صحبت کردن

without pause is if you mean uh like you're saying  something you you say a few words and then there's  

بدون مکث این است که اگر چیزی را می گویید چند کلمه می گویید و بعد

a gap and then you say a few more words is  that what you mean speaking without pauses

یک شکاف وجود دارد و بعد چند کلمه دیگر می گویید این چیزی است که منظور شما از صحبت کردن بدون مکث

this is something I actually teach in speak  like me so that's another program I have and  

است. در واقع مثل من صحبت کردن را آموزش دهید، بنابراین این برنامه دیگری است که من دارم و

when you when you have this problem here usually  the the problem of speaking with pauses you can  

وقتی این مشکل را در اینجا دارید، معمولاً مشکل صحبت کردن با مکث را دارید، می‌توانید

think about it again like the bottleneck idea or  so we use the bottleneck idea there's something  

دوباره درباره آن فکر کنید مانند ایده تنگنا یا بنابراین ما از ربات استفاده می‌کنیم. فکر می کنم چیزی   وجود دارد

where you're in this case the the problem with  the pausing is usually because you're trying to  

که شما در این مورد هستید، مشکل  مکث معمولاً به این دلیل است که شما سعی می کنید

recall a specific word or phrase that you want  to use all right so what happens usually I keep  

کلمه یا عبارت خاصی را به خاطر بیاورید که می خواهید درست استفاده کنید.

saying is you're going to hear that again and  again uh for me uh so Pierre do I do lessons in  

برای شنیدن آن بارها و بارها آه برای من، اوه پس پیر انجام می دهم، من دروس انگلیسی را خوب انجام می دهم،

English well this is a lesson in English right  here but yes most of the most of the things I  

این یک درس به زبان انگلیسی است، اما بله، بیشتر کارهایی که من

do on YouTube are trying to help people understand  uh principles and and that's really what can help  

در YouTube انجام می دهم سعی در کمک به مردم برای درک اصول و و این واقعاً چیزی است که می‌تواند به

you get fluent much faster the the vocabulary  and things like that that people learn that's  

شما کمک کند تا سریع‌تر به واژگان مسلط شوید و چیزهایی از این قبیل که مردم یاد می‌گیرند،

kind of the easy part after you understand how  to learn all right but let me just address this  

این بخش آسانی است بعد از اینکه فهمیدید چطور می‌توانید خوب یاد بگیرید، اما اجازه دهید من فقط به این

point about pauses that people struggle with  the natives will also have this same problem  

نکته بپردازم در مورد مکث‌هایی که مردم با آن دست و پنجه نرم می‌کنند. همین مشکل را

all right so let me erase this part over here this  is a good topic this is a thing that again people  

هم دارم   خیلی خوب، پس اجازه دهید این قسمت را از اینجا پاک کنم، این موضوع خوبی است، این موضوعی است که دوباره مردم

struggle with because they know the vocabulary but  often they still get stuck in conversations they  

با آن دست و پنجه نرم می‌کنند، زیرا واژگان را می‌دانند، اما اغلب هنوز در اشتباه گیر می‌کنند. نسخه‌هایی که

still have these pauses so here's the example  of a native versus a learner a native lesions  

هنوز این مکث‌ها را دارند، بنابراین در اینجا مثال  یک بومی در مقابل یک یادگیرنده یک ضایعات بومی

like a lesion like a cut on myself a legion all  right so let's do this example of uh here's we'll  

مانند یک ضایعه مانند بریدگی روی خودم یک لژیون بسیار خوب بنابراین بیایید این مثال را انجام دهیم آه اینجاست که

just put a big n up here for Native and we'll put  the L down here for English learner all right so  

فقط یک عدد بزرگ در اینجا قرار می‌دهیم. بومی و ما L را اینجا برای زبان‌آموز انگلیسی می‌گذاریم تا

what happens with the native so they're they're  speaking about something and they can continue  

چه اتفاقی برای زبان‌آموز می‌افتد، بنابراین آنها در مورد چیزی صحبت می‌کنند و می‌توانند به

speaking and speaking and speaking and speaking  and a learner over here usually they get again  

صحبت کردن و صحبت کردن و صحبت کردن و صحبت کردن ادامه دهند و یک زبان آموز در اینجا معمولاً متوجه می‌شوند. دوباره

that that bottleneck idea the bottleneck over  here for this situation about pausing is usually  

اینکه آن ایده تنگنا، گلوگاه اینجا برای این موقعیت در مورد مکث معمولاً

because people are trying to think of a specific  word to say and when they can't remember that  

به این دلیل است که مردم سعی می‌کنند کلمه خاصی را برای گفتن بیاندیشند و وقتی نمی‌توانند آن کلمه را به خاطر بیاورند،

word that's when they pause and stutter and I I  don't know what to say all right so it could be  

آن موقع است که مکث می‌کنند و لکنت می‌کنند و من  نمی‌دانم چیست خوب بگویم تا

maybe pronunciation or something but typically for  this so you're you're speaking and then suddenly  

شاید تلفظ یا چیزی باشد، اما معمولاً برای این حرف می‌زنید، و سپس

there's a pause right here so that's what creates  the bottleneck so why is there a bottleneck here  

ناگهان در اینجا مکث می‌شود، بنابراین این چیزی است که گلوگاه را ایجاد می‌کند، پس چرا یک بطری وجود دارد گردن در اینجا

and not a bottleneck for the native speaker and  how can you move from this to this all right who  

و گلوگاهی برای زبان مادری نیست و چگونه می‌توانید از این به اینجا بروید

would like to know how to do that it's actually  quite simple all right so I'll do this right  

که   می‌خواهد بداند چگونه این کار را انجام دهد که در واقع کاملاً ساده است، بنابراین من این کار را درست   سریع انجام می‌دهم

quick just to show you what natives are doing  because and I want to make this really clear  

تا به شما نشان دهم چه افراد بومی این کار را انجام می‌دهند زیرا و من می‌خواهم این را واقعاً روشن کنم

make it important for you natives also struggle  with what to say it happens all the time I I speak  

باعث شود برای شما بومی‌ها مهم باشد، همچنین در تلاش هستید که بگوییم همیشه این اتفاق می‌افتد

for a living so like I you know I'm good at being  able to do this and I'm very good also at watching  

برای امرار معاش، بنابراین مثل من می‌دانید که من قادر به انجام این کار هستم و من من همچنین در تماشای

other people especially professionals speakers and  I can see when they're thinking of one thing and  

افراد دیگر به‌ویژه سخنرانان حرفه‌ای بسیار خوب هستم و  می‌توانم ببینم چه زمانی به یک چیز فکر

they switch to something else all right so this  is the cool thing uh again a difference between  

می‌کنند و   آنها به چیز دیگری تغییر می‌کنند، بنابراین این چیز جالبی است و دوباره تفاوت بین

Natives and Learners so what's happening when  they're when they're both learning so natives they  

بومی‌ها و زبان‌آموزان، پس وقتی چه اتفاقی می‌افتد آن‌ها زمانی هستند که هر دو در حال یادگیری هستند، بنابراین بومی‌ها دایره

have a much wider vocabulary because they'll have  like a word uh let's say a word like like begin

لغات بسیار گسترده‌تری دارند، زیرا آنها مانند یک کلمه دارند، بیایید یک کلمه مانند شروع را بگوییم،

so there's a word begin we can  think of many different ways to  

بنابراین یک کلمه شروع وجود دارد، ما می‌توانیم به راه‌های مختلفی برای

say this we could think about start or  go forward or advance or step forward

گفتن این موضوع فکر کنیم. فکر می کنم یک شروع کردن یا رفتن به جلو یا پیشرفت یا گام به جلو

or commence

یا شروع،

so I'm just thinking about these words right  now okay a native is in in a conversation with  

بنابراین من در حال حاضر فقط به این کلمات فکر می کنم بسیار خوب است که یک بومی در حال مکالمه با

something there's a flow of vocabulary but  suddenly they can't think of exactly how  

چیزی است که جریانی از واژگان وجود دارد، اما ناگهان نمی توانند دقیقاً به این فکر کنند که

to say something they want to think of a  different way to say it so what happens is  

چگونه  بگویند چیزی که آنها می‌خواهند به روش دیگری برای بیان آن فکر کنند، بنابراین اتفاقی که می‌افتد این است

they are thinking about one thing and then  they immediately switch to something else  

که آنها به یک چیز فکر می‌کنند و سپس

they immediately switch to something else okay  so the difference is that while natives have many  

بلافاصله به چیز دیگری تغییر می‌کنند.

many different words and phrases they can learn  with or they can use in a conversation natives  

عباراتی که می‌توانند با آن‌ها یاد بگیرند یا می‌توانند در یک مکالمه از آنها استفاده کنند، بومی‌ها

typically are Learners excuse me typically  just have one so they'll think about begin  

معمولاً عبارت‌اند از: یادگیرندگان ببخشید معمولاً فقط یکی را داشته باشند تا درباره شروع فکر کنند

maybe start but the other ones  you don't really think about them  

شاید شروع کنند، اما عبارات دیگر شما واقعاً به

let me know if you if you knew to think of like  go forward or Advance or commence so we're moving  

آنها فکر نمی‌کنید   اگر می‌خواهید به من اطلاع دهید. می‌دانستیم که فکر می‌کنم به جلو برویم یا پیش برویم یا شروع کنیم، بنابراین ما داریم به

forward or approaching something there are many  different ways to say something and typically  

جلو می‌رویم یا به چیزی نزدیک می‌شویم، راه‌های مختلفی برای گفتن چیزی وجود دارد و معمولاً

Learners just have a more limited vocabulary and  the reason is because they're typically learning  

یادگیرندگان فقط یک چیز بیشتری دارند. واژگان محدود است و دلیل آن این است که آنها معمولاً

from their native language into English so they  have one way of saying something usually in their  

از زبان مادری خود به انگلیسی یاد می‌گیرند، بنابراین آنها یک راه برای گفتن چیزی دارند که معمولاً به

native language they have many ways of saying that  just like there are in English but a native again  

زبان مادری

they're learning all these different things from  the naturally varied review so naturally varied

خود می‌گویند. همه این چیزهای مختلف را از  مروری با تنوع طبیعی یاد می‌گیریم، به‌طور طبیعی بسیار متنوع،

I think naturally varied review may be like  the most important thing I ever discovered  

من فکر می‌کنم مرور متفاوت طبیعی ممکن است مهم‌ترین چیزی باشد که تا به حال

about language learning even more important  than that you have to understand like a native  

در مورد یادگیری زبان کشف کرده‌ام، حتی مهم‌تر از این است که شما باید مانند یک بومی   آن را درک کنید تا مثل یک زبان

to speak like one so the naturally varied review  is the important thing that actually builds your  

صحبت کنید. بررسی طبیعی متنوع چیزی است که در واقع

fluency so you can learn something but you quickly  forget that information if you don't review it but  

تسلط شما را تقویت می کند، بنابراین می توانید چیزی یاد بگیرید، اما اگر آن را مرور نکنید، به سرعت  آن اطلاعات را فراموش می کنید، اما

information is very boring if you just repeat  it again and again so if I teach you a new word  

اگر فقط آن را دوباره و دوباره تکرار کنید، اطلاعات بسیار خسته کننده است، بنابراین اگر به شما چیز جدیدی یاد بدهم. کلمه

like the word start and I just say that word  again and again you will probably remember it  

مانند کلمه شروع و من فقط آن کلمه را دوباره و دوباره می گویم شما احتمالاً آن را به خاطر خواهید آورد

but you really won't feel confident about using it  it's really the idea just like we talked about at  

اما واقعاً در مورد آن احساس اطمینان نخواهید کرد از آن استفاده نکنید این واقعاً همان ایده‌ای است که

the beginning of this video um for for intuition  versus uh Instinct so intuition and Instinct you  

در   ابتدای این ویدیو درباره شهود صحبت کردیم در مقابل غریزه، بنابراین شهود و غریزه

don't learn just one definition for those things  you get lots of examples of them and that's how  

شما   فقط یک تعریف برای آن چیزها نمی‌آموزید  نمونه‌های زیادی از آنها دریافت می‌کنید و به این ترتیب است

you build fluency all right and the Very like  probably the coolest thing is you can do this  

شما به خوبی تسلط دارید و احتمالاً جالب‌ترین کار این است که می‌توانید این کار

all by yourself all right all right so again  this basic difference is natives are they just  

را به تنهایی انجام دهید، بسیار خوب، بنابراین دوباره این تفاوت اساسی این است که بومی‌ها فقط

know uh way more vocabulary that they can say and  they can switch from word to word but you don't  

واژگان بیشتری می‌دانند که می‌توانند بگویند و می‌توانند از کلمه جابجا شوند. اما شما

really see this in conversations because they do  it so quickly natives often see this they can tell  

واقعاً این را در مکالمات نمی‌بینید زیرا آن‌ها این کار را انجام می‌دهند آنقدر سریع که بومی‌ها اغلب این را می‌بینند که می‌توانند

when someone was thinking about saying this but  they decided to switch to something else instead  

وقتی کسی به این فکر می‌کند بگوید، اما تصمیم گرفتند به جای آن به چیز دیگری روی بیاورند

but Learners again usually just have one thing  and because they only have that one thing that's  

اما یادگیرندگان دوباره معمولاً فقط یک چیز دارند و زیرا آنها فقط آن یک چیز را دارند که همان

where they get stuck so if you want to remove  the pauses you need more naturally varied  

جایی است که گیر می‌کنند، بنابراین اگر می‌خواهید مکث‌ها را حذف کنید، به مرور طبیعی‌تر و متنوع‌تری

review in your learning and you need to build  your vocabulary kind of expand your vocabulary  

در یادگیری خود نیاز دارید و باید خودتان را بسازید. واژگان به نوعی دایره لغات خود را گسترش دهید

naturally this is why I call it naturally varied  review this is the same way natives are learning  

طبیعتاً به همین دلیل است که من آن را به طور طبیعی متنوع می‌نامم مرور این همان روشی است که بومی‌ها یاد

so knowing more than just one way to say something  and often uh you can do this I talk about this and  

می‌گیرند   بنابراین با دانستن بیش از یک راه برای گفتن چیزی و اغلب شما می‌توانید این کار را انجام دهید، من در مورد این

speak like me also but you can do this it's just  you know imagine like water flowing in a river  

صحبت می‌کنم و   هم مثل من صحبت می‌کنم. اما می‌توانید این کار را انجام دهید، فقط می‌دانید که تصور کنید مانند آبی که در رودخانه جاری است،

just like speech flowing in your mouth so you  have a rock here that's you know something you  

درست مانند گفتاری که در دهان شما جاری است، بنابراین شما در اینجا یک سنگ دارید که چیزی را می‌دانید که به

kind of get blocked from that the native can just  kind of go around that but the learner gets stuck  

نوعی مانع از آن می‌شوید که بومی فقط می‌تواند آن را دور بزند. یادگیرنده

right here thinking I want to use that specific  word something like that all right so they're  

همین جا گیر می کند و فکر می کند من می خواهم از آن کلمه خاص استفاده کنم، خیلی خوب است، بنابراین آنها

thinking uh how can I express a particular thing  that particular thing and when they can't think  

فکر می کنند چگونه می توانم یک چیز خاص را بیان کنم، آن چیز خاص و وقتی نمی توانند

of just that thing they don't think about how I  could use something else so a basic way even just  

فقط به آن چیز فکر کنند، نمی کنند. به این فکر کنید که چگونه می‌توانم از چیز دیگری استفاده کنم، بنابراین یک راه اساسی، حتی

one different way of saying this is like not  something so if I can't think of the word hot  

یک روش متفاوت برای گفتن این، مانند چیزی نیست، بنابراین اگر نمی‌توانم به کلمه داغ

I can think of not maybe I think I can remember  the word cold so I can think of not cold and this  

فکر کنم، می‌توانم به آن فکر کنم، شاید فکر کنم می‌توانم کلمه c را به خاطر بسپارم. قدیمی است، بنابراین من می‌توانم به آن فکر کنم که سرد نیست و

is just one way of of of using more vocabulary  that you already have even if you can't find  

این فقط یکی از راه‌های استفاده از واژگان بیشتر است که در حال حاضر دارید، حتی اگر نمی‌توانید

the perfect word for that situation so you don't  need to think about the perfect word and natives  

کلمه مناسبی برای آن موقعیت پیدا کنید، بنابراین نیازی به فکر کردن به کلمه کامل و عالی ندارید.

are often not finding the perfect word but they  are finding something to use in the conversation  

بومی‌ها اغلب کلمه کاملی را پیدا نمی‌کنند، اما چیزی برای استفاده در مکالمه پیدا

and that's how they keep the words flowing all  right so this is what I do in Japanese even  

می‌کنند   و به این ترتیب کلمات را به خوبی روان نگه می‌دارند، بنابراین این همان کاری است که من در ژاپنی انجام

though my vocabulary in Japanese is not that  big I'm able to take things so other words and  

می‌دهم، حتی اگر واژگان من در ژاپن آنقدر بزرگ نیست که می‌توانم. چیزها را با کلمات دیگری

just use them if I can't remember something or  explain something from one thing in a different  

در نظر بگیرم و اگر نمی‌توانم چیزی را به خاطر بسپارم یا چیزی را از یک چیز در موقعیتی دیگر توضیح دهم، از آنها استفاده کنم،

situation all right so if you want to if this is  your problem you are speaking and then you have  

خیلی خوب است، بنابراین اگر می‌خواهید اگر مشکل شما این است، دارید صحبت می‌کنید و سپس

these pauses in conversations you're missing  naturally varied review all right so you need  

این مکث‌ها را در مکالمات دارید. شما به‌طور طبیعی مرور متنوعی را از دست داده‌اید، بنابراین باید

to build your vocabulary but actually make  it memorable all right good question let's  

دایره لغات خود را بسازید، اما در واقع آن را به یاد ماندنی کنید، بسیار خوب سؤال خوبی است، بیایید   به

go back and see if we have all right so we have  all right a whole bunch of people uh let's see  

عقب برگردیم و ببینیم که آیا ما همه چیز را درست می‌کنیم، بنابراین ما خیلی از افراد را داریم. ببینید

so what are the most common bottlenecks  and how to overcome them all right so as  

بنابراین رایج‌ترین تنگناها چیست و چگونه می‌توان بر همه آنها غلبه کرد تا   تا

far as most common most of the things most  of the problems that people have in English

آنجا که رایج‌ترین مشکلاتی که مردم در زبان انگلیسی

come from how they learn in general so if  you're learning if you're learning like a  

دارند از نحوه یادگیری آنها به طور کلی ناشی می‌شود، بنابراین اگر  در حال یادگیری هستید، اگر مثل یک

student then you're going to have problems like  a student when you speak but if you learn like a  

دانش‌آموز یاد می‌گیرید، پس هنگام صحبت کردن با مشکلی مانند یک دانش‌آموز مواجه خواهید شد، اما اگر مانند یک

native then you express yourself without having  these problems so you'll have like a grammar  

بومی یاد بگیرید، بدون داشتن این مشکلات، خودتان را بیان می‌کنید، بنابراین مانند یک

bottleneck or a pronunciation bottleneck or a  vocabulary bottleneck the same thing like this  

گلوگاه گرامر یا یک گلوگاه تلفظ یا یک واژگان خواهید داشت. تنگنا همان چیزی مثل این

it's it's usually the just the main things that  people have the different pieces of communication  

این است که معمولاً چیزهای اصلی است که افراد دارای قطعات مختلف ارتباطی هستند

so pronunciation listening is another one so if  in a conversation you could know a lot of words  

بنابراین شنیدن تلفظ یکی دیگر از این موارد است، بنابراین اگر در یک مکالمه می‌توانید کلمات زیادی را بدانید

I think maybe have I talked about uh probably  not lately I'll do another example of this

فکر می‌کنم شاید درباره آن صحبت کرده باشم، احتمالاً نه اخیراً نمونه دیگری از این کار را انجام خواهم داد،

so I have a program called the native  fluency blueprint that covers this  

بنابراین برنامه‌ای دارم به نام طرح روانی بومی که این را پوشش می‌دهد،

but uh and speak like me talks about this as well

اما اوه و مثل من صحبت می‌کنم در این مورد نیز صحبت می‌کنم،

Let's see we go one two three four five six seven

بیایید ببینیم یک دو سه پیش می‌رویم. چهار پنج شش هفت

so one two three four five six seven oh no I drew  it too hot let me angle the camera up for you guys

پس یکی دو سه چهار پنج شش هفت اوه نه من کشیدم خیلی داغ است اجازه دهید دوربین را برای شما زاویه بگیرم

okay so this is just a very simple drawing  of the what I call the uh English fluency  

خوب پس این فقط یک نقاشی بسیار ساده از چیزی است که من آن را تسلط انگلیسی می نامم

profile English fluency profile now each one  of these is actually a different skill when  

نمایه تسلط انگلیسی اکنون نمایه هرکدام از اینها در واقع مهارت متفاوتی است وقتی

you talk about fluency I know I'm gonna put  this down here so when you talk about fluency  

درباره تسلط صحبت می‌کنید، می‌دانم که این را اینجا می‌گذارم، بنابراین وقتی در مورد تسلط

fluency is actually it's a bunch of different  skills together okay you don't just like have  

صحبت می‌کنید، تسلط در واقع مجموعه‌ای از مهارت‌های مختلف است، خوب شما فقط دوست ندارید که داشته باشید

fluency you actually are using a couple of  different things together and that's what  

تسلط شما در واقع از چند چیز مختلف با هم استفاده می کنید و این همان چیزی است که

these are I don't want to talk about each one of  them individually because I've done this in other  

اینها هستند من نمی خواهم در مورد هر یک از آنها به طور جداگانه صحبت کنم زیرا

videos if you go to the English anyone uh just  a YouTube channel and type in uh English fluency  

اگر به انگلیسی بروید، فقط یک کانال YouTube این کار را در ویدیوهای دیگر انجام داده ام. و نمایه تسلط انگلیسی   را تایپ

profile you will find out about this but basically  you have things like your grammar ability  

کنید، در مورد این موضوع خواهید فهمید، اما اساساً چیزهایی مانند توانایی گرامر خود

you're listening your vocabulary your confidence  like that so each one of these things we can draw  

دارید   در حال گوش دادن به واژگان خود با اعتماد به نفس  هستید بنابراین هر یک از این موارد را می‌توانیم

it like that now what most people think is  happening when they're learning languages is  

آن را آنطور ترسیم کنیم. بیشتر مردم فکر می‌کنند وقتی در حال یادگیری زبان هستند اتفاق می‌افتد

like like I mentioned before about the  bottleneck this is the same bottleneck  

مثل همان چیزی است که قبلاً در مورد گلوگاه ذکر کردم ، این همان

idea it's just drawn in a different way all  right so it's the same idea of a bottleneck  

ایده تنگنا است که به روشی متفاوت ترسیم شده است، بنابراین همان ایده گلوگاه است

so the bottleneck for most people is  their weakest habit very important

بنابراین برای اکثر مردم تنگنا است. ضعیف‌ترین عادت آن‌ها بسیار مهم است

Kyoto says can you give me a shout out a shout  out all right there you go shout out for you  

کیوتو می‌گوید آیا می‌توانی من را فریاد بزنی یک فریاد بزنی، همانجا برو برایت فریاد بزنی

so the weakest habit that you have is the thing  that's actually your level of fluency all right  

بنابراین ضعیف‌ترین عادتی که داری همان چیزی است که در واقع سطح تسلط شماست خیلی

I know this is it sounds a little bit weird  uh but the basic idea is that let's say let's  

خوب   می‌دانم همین است کمی عجیب به نظر می رسد اما ایده اصلی این است که فرض

say your your weakest habit is your listening so  that's your bottleneck here if you know many words  

کنیم ضعیف ترین عادت شما گوش دادن است، بنابراین اگر کلمات زیادی می

if you feel confident if your pronunciation  is good your vocabulary is good but you  

دانید اگر مطمئن هستید که تلفظ شما خوب است دایره لغات شما خوب است اما می

can't understand what people say this is the  limiting thing here this is your bottleneck  

توانید. نفهمید مردم چه می گویند این چیزی است که در اینجا محدود کننده است، این مشکل شماست.

does that make sense so your fluency is actually  a collection of skills so if this is why you can  

have like a big vocabulary so someone could have  let's say this is like a big vocabulary you know  

g واژگان تا کسی بتواند داشته باشد، فرض کنید این مانند یک واژگان بزرگ است که

thousands of words but if you have zero confidence  you won't speak all right so your level of fluency  

هزاران کلمه را می‌شناسید، اما اگر اعتماد به نفس صفر داشته باشید، به درستی صحبت نمی‌کنید، بنابراین سطح تسلط

is actually this right here it doesn't matter how  many words you know if you don't feel confident  

شما در واقع همین‌جاست، مهم نیست چند کلمه باشد. می‌دانید که اگر اعتماد به نفس ندارید

so this is why the idea of a fluency profile is so  important because you can usually each individual  

بنابراین به همین دلیل است که ایده یک نمایه تسلط بسیار مهم است زیرا معمولاً هر

has one thing that they that they really struggle  with and so if you if you look at this idea if you  

فردی   می‌توانید یک چیز داشته باشد که واقعاً با آن مشکل دارد و اگر شما به این ایده نگاه کنید اگر

try to learn more words it won't help you speak  because of the real problem the bottleneck is  

سعی کنید کلمات بیشتری یاد بگیرید به شما کمک نمی کند صحبت کنید زیرا مشکل واقعی گلوگاه است

your confidence all right let's see pretty clear  pretty clear so not absolutely clear we want  

اعتماد به نفس شما خوب است بیایید کاملاً واضح ببینیم کاملاً واضح بنابراین کاملاً واضح نیست ما می خواهیم

Crystal Clear absolutely all right so confidence  is a psychological problem yes but again all  

Crystal Clear کاملاً خوب است بنابراین اعتماد به نفس  یک مشکل روانی است بله اما دوباره

of these things the the communication is a is a  mental activity it's all psychological all right  

همه    این چیزها که ارتباط است یک فعالیت ذهنی است، همه چیز روانی است، کاملاً درست است

so it's all using your mind I'm not really doing  anything physical other than moving my mouth or  

بنابراین همه اینها از ذهن شما استفاده می کند.

maybe my hands or something but the basic idea is  that even if a lot of people know many words but  

دست یا چیزی دیگر، اما ایده اصلی این است که حتی اگر بسیاری از مردم کلمات زیادی را بلد باشند،

the problem is they lack confidence and it's the  confidence that stops them from speaking all right

اما مشکل این است که آنها اعتماد به نفس ندارند و این اعتماد به نفس است که آنها را از صحبت کردن به درستی باز می دارد

what Fabiano says yes kind of like playing a  musical instrument same idea so if we have the  

که فابیانو می گوید بله، به نوعی مانند نواختن یک ساز موسیقی همان ایده.

ability to to speak just like if we're thinking  about a musical instrument if maybe some people  

اگر ما توانایی صحبت کردن را داریم درست مانند زمانی که به یک ساز موسیقی فکر می‌کنیم، اگر شاید برخی از مردم

uh like they know they can read music really well  but they don't actually practice their instrument  

می‌دانند که می‌توانند موسیقی را خیلی خوب بخوانند، اما در واقع ساز خود را تمرین نمی‌کنند،

then this is their level of of ability to  communicate ability to play the instrument  

این سطح توانایی آنهاست. برای توانایی برقراری ارتباط برای نواختن ساز

okay so when people talk about bottlenecks these  are these are the bottlenecks it's just the uh  

خوب است، بنابراین وقتی مردم در مورد تنگناها صحبت می‌کنند، اینها تنگناها هستند، فقط

uh the problem with with whatever you  know whatever that issue is so if it's  

مشکل با هر چیزی است که می‌دانید، آن مشکل هر چه باشد، بنابراین اگر

listening maybe you can't hear very well  or you just lack native vocabulary or  

گوش دادن باشد، ممکن است شما خیلی خوب نمی‌شنوید یا شما فقط واژگان بومی

you lack confidence or whatever okay so  that's the particular bottleneck you have  

ندارید یا   اعتماد به نفس ندارید یا هر چیز دیگری خوب است  بنابراین این تنگنای خاصی است که دارید

uh make sure and hopefully that makes sense to  people but this this this one idea this is also  

اوه مطمئن شوید و امیدوارم برای مردم منطقی باشد اما این این است یک ایده این نیز

very very important if you understand this all  right let's see what else we have here uh when you  

بسیار مهم است اگر شما این را کاملاً درک می‌کنید، بیایید ببینیم چه چیز دیگری در اینجا داریم، وقتی به

think of any English word or find the best word  to describe something I feel like I have a frontal  

هر کلمه انگلیسی فکر می‌کنید یا بهترین کلمه را برای توصیف چیزی پیدا می‌کنید که احساس می‌کنم یک خط جلویی دارم

oh when you can't think of that you feel like  you have dementia yes and so this is what I  

آه وقتی نمی‌توانید به این فکر کنید که احساس می‌کنید زوال عقل دارید بله، بنابراین این همان چیزی است که من

just talked about before where again if you have  a specific word you're looking for but you can't  

قبلاً درباره آن صحبت کردم، اگر کلمه خاصی به دنبال آن هستید، اما نمی‌توانید

find that it's really frustrating but natives  I'm saying natives have this problem also the  

پیدا کنید که واقعاً ناامیدکننده است، اما بومی‌ها، من می‌گویم بومی‌ها همچنین

interesting thing is that natives are just  able to to switch from one thing to another  

نکته جالب این است که بومی‌ها فقط می‌توانند از یک چیز به چیز دیگر سوئیچ کنند

so Learners get very specific about a word they're  saying ah why can't I remember that one word from  

بنابراین زبان‌آموزان در مورد کلمه‌ای که می‌گویند بسیار دقیق می‌شوند آه چرا من نمی‌توانم آن کلمه را از

something but usually it doesn't matter from from  a conversation you know people will use things  

چیزی به خاطر بسپارم، اما معمولاً اینطور نیست. مهم نیست از یک مکالمه شما می دانید که مردم از چیزهایی استفاده می کنند

even when I'm speaking right now I might think of  one thing switch to something else and most people  

حتی زمانی که من در حال حاضر صحبت می کنم، ممکن است فکر کنم یک چیز را به چیز دیگری تغییر دهید و بیشتر مردم

can't tell the difference all right so let's see  here so I have from Mexico how can I improve my  

نمی توانند تفاوت را تشخیص دهند، بنابراین بیایید اینجا را ببینیم، بنابراین من از مکزیک دارم چگونه می توانم تسلط خود را بهبود بخشید

fluency I have very good vocabulary but I can't uh  be as fluent as I wish again same idea so this is  

من دایره لغات بسیار خوبی دارم اما نمی توانم آنقدر مسلط باشم که می خواهم دوباره همان ایده را داشته باشم، بنابراین این

another perfect example of someone who has a good  vocabulary and probably can understand what I'm  

نمونه عالی دیگری از فردی است که دایره لغات خوبی دارد و احتمالاً می تواند آنچه را

saying in this video but they lack fluency because  one of these things is actually a bottleneck for  

که در این ویدیو می گویم درک کند، اما آنها عدم تسلط، زیرا یکی از این چیزها در واقع

them so vocabulary is not a bottleneck for some  people for other people it is this is a personal  

یک گلوگاه برای آنها است، بنابراین واژگان برای برخی از افراد برای افراد دیگر گلوگاه نیست، این یک

thing that you know because of how people learn  some people spend a lot of time listening their  

چیز شخصی است که شما می‌دانید به دلیل نحوه یادگیری افراد، برخی افراد زمان زیادی را صرف گوش دادن به گوش دادن خود می‌کنند.

listening is really good but they lack confidence  because you know maybe they worry about their  

واقعاً خوب است اما آنها اعتماد به نفس ندارند، زیرا می دانید شاید آنها نگران تلفظ خود هستند

pronunciation or or something like that how about  your Japanese fluency I follow you for a long time  

یا چیزی شبیه به آن، در مورد تسلط زبان ژاپنی شما برای مدت طولانی شما را دنبال می

if you have a question about that I'm happy to  talk about me learning Japanese let's see here  

کنم. بیایید اینجا را ببینیم

they'll make sure I didn't uh phrasal verbs  are a big problem who invented that mister  

آنها مطمئن خواهند شد که من

phrasal verbs are a big problem who invented  phrasal verbs well this is something actually if  

افعال عبارتی را اختراع کردم مشکل بزرگی است. اگر

you go to my website and you get either fluent for  life or the visual guide to phrasal verbs it shows  

به وب‌سایت من بروید و به زندگی  یا راهنمای تصویری افعال عبارتی مسلط

you the three simple steps to learning phrasal  verbs they're actually very easy and they're  

باشید                                                                        که برای یادگیری افعال  جملاتی به شما مسلط شوید ، هم به شما مسلط شوید، آنها در واقع بسیار آسان هستند و

really the most important part of conversational  speech for English Learners to learn so phrasal  

واقعاً مهمترین بخش از گفتار  محاوره ای هستند. برای زبان‌آموزان انگلیسی برای یادگیری افعال جملاتی

verbs these are things like pick up put down  spin around turnover just the things that even  

اینها چیزهایی هستند مانند برداشتن و گذاشتن پایین چرخش به دور گردش فقط چیزهایی که حتی

a native child would learn from a very early age  so this is really the the beginning of starting  

یک کودک بومی از سنین پایین یاد می‌گیرد بنابراین این واقعاً شروع

to make phrases for young children so I highly  recommend people learning phrasal verbs and it's  

برای ساختن عبارات برای کودکان خردسال است. من شدیداً به مردم توصیه می‌کنم افعال عبارتی را بیاموزند و

the one thing phrasal verbs are great for actually  improving all of these skills so they build your  

این تنها چیزی است که افعال عبارتی برای بهبود همه این مهارت‌ها عالی هستند، بنابراین آنها دایره

vocabulary they build your confidence your grammar  all of these so it's really if you if you want to  

لغات شما را ایجاد می‌کنند و اعتماد به نفس شما را در دستور زبان شما ایجاد می‌کنند.

do one simple thing uh like unlike fluent for life  which is going to teach you a bunch of different  

بر خلاف fluent for life که قرار است یک سری

things just focusing on phrasal verbs will improve  all these skills all right all right here we go  

چیزهای مختلف   را به شما بیاموزد، فقط تمرکز بر افعال عبارتی همه این مهارت‌ها را بهبود می‌بخشد. ما اینجا هستیم

so so thank you for helping me reach fluency what  you've done for me as Priceless glad to hear it  

پس از شما برای کمک به من برای رسیدن به تسلط کاری که  برای من انجام داده‌اید،

remember I'm I'm I'm trying to be invisible as  a teacher really I want to help you understand  

the language and when you think this way you can  become fluent all by yourself without me having  

سپاسگزارم. زبان و وقتی به این روش فکر می‌کنید می‌توانید به تنهایی مسلط شوید بدون اینکه من مجبور

to you know do anything for you so really you guys  are doing a fantastic job so let's see confidence  

باشم کاری برای شما انجام دهم، بنابراین واقعاً شما بچه‌ها کار فوق‌العاده‌ای انجام می‌دهید، بنابراین بیایید ببینیم که

comes from practice the more you practice the more  comfortable you'll feel using what you practiced  

اعتماد   از تمرین ناشی می‌شود، هر چه بیشتر تمرین کنید، راحت‌تر خواهید بود. احساس می‌کنم از چیزی که تمرین کردی استفاده می‌کنی   شما

y'all I can talk about confidence uh let's see  I got point six and speaking how can I improve  

می‌توانم در مورد اعتماد به نفس صحبت کنم، بیایید ببینیم من نقطه شش را گرفتم و صحبت کردم چگونه می‌توانم آن را بهبود بخشم

this at 0.7 uh it's the same the same thing you're  getting naturally varied review uh if you if you  

این در 0.7 اوه، همان چیزی است که شما به طور طبیعی بررسی متنوعی دریافت می‌کنید،

go to english91.com I can't put a link in this  video because it's a live uh but if you learn  

اگر  english91.com من نمی‌توانم پیوندی در این ویدیو بگذارم زیرا این ویدیو زنده است، اما اگر

about fluent for life it explains how that works  so we just had uh one of our students uh Sheba got  

درباره مسلط برای زندگی یاد بگیرید، نحوه کارکرد آن را توضیح می‌دهد.

an 8.5 on the speaking for IELTS an 8.5 so that's  one half a point below expert level and just from  

8.5 یعنی یک نیم امتیاز کمتر از کارشناس l خوب است و فقط از

using our lessons all right let's see what else we  have here uh so Fabiano continues I don't believe  

استفاده از درس‌هایمان خوب است، بیایید ببینیم چه چیزهای دیگری اینجا داریم، اوه، فابیانو ادامه می‌دهد، من

in pure talent to get good at anything you have  to have sweat many times literally yes I try to  

به استعداد ناب برای خوب شدن در هر کاری که دارید، اعتقادی ندارم تا چند بار عرق کنید، بله، سعی

make it easier than that and the great thing about  like the or maybe the difference I should say is  

می‌کنم این کار را آسان‌تر کنم. و نکته مهم در مورد مثل یا شاید تفاوتی که باید بگویم این است   این

is like if you go to the gym and you're you're  trying to exercise you have to do all that work  

است که اگر به باشگاه می‌روید و سعی می‌کنید ورزش کنید، باید همه آن کارها را انجام دهید

but me as a teacher I can make the lesson either  really good and understandable or really bad and  

اما من به عنوان یک معلم می‌توانم درسی را انجام دهم. یا واقعاً خوب و قابل درک است یا واقعاً بد و

and not understandable and so the the learner you  can teach yourself obviously uh but the the more  

و قابل درک نیست و بنابراین هر چه یادگیرنده شما بتوانید به خودتان بیاموزید بدیهی است که اوه، اما

important thing is the teacher's job in being able  to make the language understandable so if I do a  

مهم‌تر وظیفه معلم این است که بتواند زبان را قابل فهم کند، بنابراین اگر من

good job then you learn and get fluent faster  without all the sweating that's part of the the  

کار خوبی انجام دهم، شما سریعتر یاد بگیرید و مسلط شوید بدون تمام عرق کردن که بخشی از

nice thing about what I do so I can't do that  as like a Gym trainer all right let's see what  

چیز خوب در مورد کاری است که من انجام می‌دهم، بنابراین نمی‌توانم آن کار را انجام دهم مثل یک مربی باشگاه بسیار خوب، بیایید ببینیم

can I do to increase my vocabulary importantly  remember when I need to use the word so remember  

برای افزایش دایره لغاتم چه کاری می‌توانم انجام دهم. استفاده کنید کلمه پس به خاطر

the increasing your vocabulary this comes from the  naturally varied review from the way you learn as  

بسپارید   افزایش دایره لغات شما ناشی از بررسی متفاوت طبیعی از روشی است که شما به

a uh as a native so you're learning as a native  even though you are not a native you're still  

عنوان یک بومی یاد می‌گیرید  بنابراین شما به عنوان یک بومی یاد می‌گیرید  حتی اگر بومی نیستید، هنوز  در حال

learning that way that's what we talked about at  the beginning of this video but the basic idea

یادگیری به این روش است. ما در ابتدای این ویدیو در مورد آن صحبت کردیم، اما

I think Ian maybe two weeks  ago we talked about this  

فکر می‌کنم ایان شاید دو هفته پیش در مورد آن صحبت کردیم،

but there are two ways that you're learning the  language the first one is your you got like we'll  

اما دو راه وجود دارد که شما زبان را یاد می‌گیرید، یکی از آن‌ها این است که شما به دست آورده‌اید.

just call this the learner and we'll call this  the native over here so the learner gets a word  

زبان آموز و ما آن را در اینجا بومی می نامیم تا زبان آموز کلمه ای

like uh let's see uh what's a good word all right  well I think we I think we did maybe we did over  

مانند آه بیایید ببینیم کلمه خوبی است خوب است خوب من فکر می کنم ما این کار را انجام دادیم شاید بیش از

two weeks ago I'll just use that example  again because it gives you even more review  

دو هفته پیش انجام دادیم. فقط از آن استفاده خواهم کرد به عنوان مثال دوباره به این دلیل که مرور بیشتری به شما می‌دهد

so we have a word like over and what happens  when a learner is learning this word they will  

بنابراین ما کلمه‌ای مانند over داریم و چه اتفاقی می‌افتد وقتی زبان‌آموزی این کلمه را یاد می‌گیرد

usually get a definition maybe a definition  in English or they will get a translation

معمولاً تعریفی ممکن است به انگلیسی یا ترجمه‌ای دریافت می‌کند

so you're getting a definition or a translation  of that word and that's how you're learning it  

تا شما تعریفی دریافت کنید. یا ترجمه ای از آن کلمه و اینگونه است که شما آن را

and because you learn that way remember  how you learn is how you speak I'll put  

یاد می گیرید   و چون به این روش یاد می گیرید به یاد داشته باشید اینکه چگونه یاد می گیرید این است که چگونه صحبت می کنید،

this down here again as well how you learn is  how you speak how you learn is how you speak  

این را دوباره اینجا می گذارم و همچنین نحوه یادگیری شما این است اینکه چگونه صحبت می کنید چگونه یاد می گیرید چگونه صحبت می کنید

so if you learn through translations then when  you speak you will think through translations  

بنابراین اگر شما از طریق ترجمه‌ها یاد می‌گیرید، سپس وقتی صحبت می‌کنید، از طریق ترجمه‌ها فکر می‌کنید

okay how you learn is how you speak if you  learn through translations you will speak  

خوب، چگونه یاد می‌گیرید این است که چگونه صحبت می‌کنید، اگر از طریق ترجمه یاد می‌گیرید،  از طریق ترجمه نیز صحبت خواهید کرد،

through translations as well so learners and this  is this is the learning way so not not everybody  

بنابراین زبان‌آموزان و این راه یادگیری است، بنابراین نه همه

who is a is like a second language learner  what people call a second language learner  

که مانند یک زبان آموز زبان دوم است که مردم به آن زبان آموز زبان دوم می گویند

is learning this way many of them are my students  who do this over here so you get a word like over  

. بسیاری از آنها دانش آموزان من هستند که این کار را در اینجا انجام می دهند، بنابراین شما کلمه ای مانند بیش از

and you don't get a definition for it you get  lots of examples all right so over we might have  

دریافت می کنید و تعریفی برای آن دریافت نمی کنید ، مثال های زیادی دریافت می کنید. خیلی خوب، پس ممکن است

a basic example like this this is when I gave  last week so the ball or the circle or whatever  

یک مثال اساسی مانند این داشته باشیم، زمانی که من هفته گذشته دادم، بنابراین توپ یا دایره یا هر چیزی

this is up here is over the square and then  we're going to compare this with something else

این بالا در بالای مربع است و سپس می خواهیم این را با چیز دیگری مقایسه کنیم،

so just by looking at this this circle is  over this Square over but this circle is on  

بنابراین فقط با با نگاه کردن به این، این دایره روی این مربع است، اما این دایره روی

this Square and I'm not trying to give you a  definition I want to give you examples and build  

این میدان است و من سعی نمی‌کنم تعریفی به شما بدهم، می‌خواهم به شما مثال بزنم و

that Network in your mind that you're that you're  trying to use okay so that way you don't have a  

آن شبکه را در ذهن خود بسازم که شما آن را امتحان می‌کنید. برای استفاده از Okay به طوری که شما

particular thing that you're like ah okay there's  one definition for this okay let's see here

چیز خاصی نداشته باشید که شبیه آن هستید آه بسیار خوب، یک تعریف برای این Okay وجود دارد، اجازه دهید اینجا

so we have over and on and again I'm not  trying to give you a definition I want to  

را ببینیم تا بارها و بارها داشته باشیم. من سعی نمی کنم تعریفی را که می خواهم به شما ارائه دهم

give you uh examples of that and so  we begin with something simple that  

مثال‌هایی از آن به شما ارائه می‌کنیم و بنابراین، ما با چیز ساده‌ای شروع می‌کنیم که

a child might understand and then we move  to something more complex like overthink

ممکن است یک کودک آن را بفهمد و سپس به چیز پیچیده‌تری مانند بیش از حد فکر کردن می‌رویم

and when you hear again this version of over we're  moving each time you get another example of it  

و وقتی دوباره این نسخه را می‌شنوید، هر بار که نمونه دیگری از آن را دریافت می‌کنید، حرکت می‌کنیم.

another example another example another example  this is where we're feeling more confident okay  

مثالی دیگر مثالی دیگر مثالی دیگر اینجاست که ما احساس اطمینان بیشتری می‌کنیم خوب   به

this is called naturally varied review so we're  going to hear not a definition not a translation  

این می‌گویند مرور متنوع طبیعی، بنابراین ما نه تعریفی می‌شنویم

of something I'm going to give you more and more  examples of something in different ways or I might  

از چیزی که بیشتر و بیشتر نمونه‌هایی از چیزی را به شما می‌دهم. بي تفاوت یا ممکن است

use this in maybe different stories or I might  uh think about uh like different people giving  

از آن در داستان‌های مختلف استفاده کنم یا ممکن است به این فکر کنم که افراد مختلف

you that same idea so somebody somebody else like  you hear a different voice saying the same kind of  

همان ایده را به شما می‌دهند، بنابراین شخص دیگری مانند شما صدای متفاوتی را می‌شنوید که همان حرف‌ها را می‌گوید،

thing all right so to overthink something if  we imagine like I'm just thinking right here  

خیلی خوب است، بنابراین اگر تصور می‌کنیم به چیزی بیش از حد فکر کنیم. مثل اینکه من همین الان دارم اینجا فکر می کنم   همین

right now you know I'm just thinking about  something I'm thinking I'm thinking about a  

الان می دانی که من فقط به چیزی فکر می کنم که دارم به

girl I like I'm thinking about a girl I like um  but now once I once I I start getting worried  

دختری فکر می کنم که دوستش دارم به دختری فکر می کنم که دوستش دارم اما الان یک بار شروع کردم به گرفتن

about that oh no I'm wondering oh no does she  like me maybe she has a boyfriend maybe she maybe  

نگرانم   اوه نه من تعجب می کنم اوه نه آیا او از من خوشش می آید شاید دوست پسر دارد

she thinks I look stupid or something oh now I'm  overthinking overthinking all right now sometimes  

شاید فکر می کند من احمق به نظر می رسم یا چیزی اوه الان دارم بیش از حد فکر می کنم گاهی اوقات

we can't use we don't usually say like under  think I suppose you could say that and people  

نمی توانیم از آن استفاده کنیم. معمولاً می‌گوید زیر فکر می‌کنم فکر می‌کنم شما می‌توانید این را بگویید و

would understand what you mean by that but same  idea under think overthink and we also had another  

مردم   منظور شما را از آن ایده اما یکسان در زیر think overthink می‌فهمند و ما نمونه دیگری نیز

example uh from then and it's good I'm reviewing  these but you're getting them in different ways

داشتیم از آن زمان و خوب است که اینها را بررسی می‌کنم، اما شما آنها را وارد می‌کنید. روش های مختلف

overpaid if I go to a restaurant and pay just  the right amount so if I buy this marker at  

بیش از حد اگر به رستوران بروم و مبلغ مناسبی را بپردازم کمک کنید ، بنابراین اگر این نشانگر را

a store and the marker is one dollar then I  pay one dollar but if I pay a dollar twenty  

از فروشگاهی بخرم و نشانگر آن یک دلار است، یک دلار می‌پردازم، اما اگر بیست دلار بپردازم،

I overpaid Overkill perfect Overkill if you think  about Overkill like killing is the same idea

اگر به Overkill فکر می‌کنید، بیش از حد پرداخت کرده‌ام. مثل کشتن همان ایده است

if I take someone in and like shoot them like  I you know shoot them in the head I just kill  

که اگر کسی را به داخل ببرم و دوست داشته باشم به او شلیک کنم، می‌دانی که به سرش شلیک کنم، من فقط آن شخص را می‌کشم،

that person but in in an example like that  to Overkill means I'm shooting hundreds of  

اما در مثالی مانند آن، Overkill به این معنی است که من صدها گلوله به او شلیک می‌کنم،

bullets into them even though they're already  dead that's that's Overkill I'm doing too much  

حتی اگر آنها قبلاً مرده‌اند، این بیش از حد است. من بیش از حد انجام

I'm overdoing it okay so your job is not to  get a definition it's it's really to build  

می‌دهم   من زیاده‌روی می‌کنم، خوب، بنابراین وظیفه شما این نیست که تعریفی به دست آورید، بلکه واقعاً این است

a sense for what's correct now you can get a  definition but of like usually it's the the  

که درک درستی داشته باشید، اکنون می‌توانید تعریفی را دریافت کنید، اما مانند معمولاً

thing that that like native children and you'll  see this in your native language as well like  

چیزی که بچه‌های بومی را دوست دارد و شما این را در زبان مادری خود می‌بینید، مثل اینکه

most people are not giving definitions to their  kids all the time they're just using vocabulary  

اکثر مردم همیشه برای بچه‌هایشان تعریف نمی‌کنند و فقط از واژگان استفاده می‌کنند

and because the children are naturally building  a network in their head of all these different  

و به این دلیل که کودکان به طور طبیعی در حال ساختن شبکه‌ای هستند. سر همه این

things like over this over that over this they  generally develop a sense for what's correct okay  

چیزهای مختلف مانند بیش از این بیش از این، آنها به طور کلی این حس را ایجاد می‌کنند که چه چیزی درست است، خوب است،

all right so that's how you're building a  vocabulary like a native and if you do that  

بنابراین به این ترتیب شما در حال ساختن واژگانی مانند یک بومی هستید و اگر این کار را انجام دهید،

uh you will become much better at using uh your  particular vocabulary all right see if I can

در استفاده از uh بسیار بهتر خواهید شد. واژگان خاص شما خیلی خوب است، ببینید آیا

all right if I'm scroll back through these make  sure I'm getting everybody all right so but you  

می‌توانم درست باشد اگر به عقب برگردم، مطمئن شوید که همه را خوب می‌کنم، بنابراین شما

always have to do the heavy lifting yes in my case  I've I've taken the like the heavy lifting of of  

همیشه باید کارهای سنگین را انجام دهید، بله، در مورد من، من این کار را انجام داده‌ام.

people learning and made it as easy as possible  by preparing everything for you now if you have  

اگر مجبورید

to go to a gym or something and you have to lift  all the weight yes you have to actually do that  

به ورزشگاه یا چیزی بروید و مجبورید تمام وزنه‌ای را بلند کنید، بله، واقعاً باید آن کار را انجام دهید.

kind of thing but with a good teacher who's  able to make something clear you can easily  

با یک معلم خوب که می‌تواند چیزی را روشن کند، می‌توانید به

see the difference between a good teacher and a  bad teacher so a good teacher makes the language  

راحتی تفاوت بین یک معلم خوب و یک معلم بد را ببینید، بنابراین یک معلم خوب زبان را

clear and removes the doubt from you but a  bad teacher creates doubt all right you can  

واضح می‌کند و شک را از شما دور می‌کند، اما یک معلم بد شک ایجاد

actually feel the difference as you learn so if  I'm not helping you then I'm a bad teacher you can  

می‌کند. در حین یادگیری تفاوت را احساس کنید، بنابراین اگر من به شما کمک نمی‌کنم، پس من معلم بدی هستم،

actually feel that and if you go on YouTube and  just look and I'm not saying if people are good  

در واقع می‌توانید آن را احساس کنید و اگر به YouTube بروید و فقط نگاه کنید و من نمی‌گویم که آیا مردم

teachers or bad teachers or not but you notice  the difference when you look at people and just  

معلمان خوب هستند یا معلمان بد. یا نه، اما وقتی به افراد نگاه می‌کنید تفاوت را متوجه می‌شوید و

get definitions or examples if you don't feel more  fluent then you're probably wasting your time okay  

فقط تعاریف یا مثال‌هایی دریافت می‌کنید، اگر احساس می‌کنید مسلط‌تر نیستید، احتمالاً وقت خود را تلف می‌کنید، بسیار خب،

all right let's continue here I think I  may be taking too long on these uh on these  

بیایید اینجا ادامه دهیم، فکر می‌کنم ممکن است این موارد را خیلی طولانی کنم. اوه در مورد این

questions over here all right let's see you  got more hellos a lows face the music was a  

سؤالات اینجا خیلی خب، بیایید ببینیم  سلام های بیشتری دریافت کردید یک چهره کم صدا موسیقی یک

good example yes you remember that from last  time to face face the music face the music  

مثال خوب بود  بله شما به یاد دارید که از آخرین باری که چهره به چهره موزیک صورت گرفته موسیقی

all right so how you learn is how you speak  yes that's correct oh my God I'm leaked can you  

خیلی خوب است، بنابراین نحوه یادگیری شما این است که چگونه صحبت می کنید بله اینطور است تصحیح، خدای من، من لو رفتم، آیا

explain a bit uh how is your course yeah I'll  explain that in a second if you have specific  

می‌توانی کمی توضیح بدهی، بله، در یک ثانیه توضیح می‌دهم که اگر سؤالات خاصی داشته باشید،

questions Arturo says you are the best fantastic  now I often see you know people saying I'm the  

آرتورو می‌گوید شما بهترین فوق‌العاده هستید، اکنون اغلب می‌بینم که می‌دانید مردم می‌گویند من هستم

best I'm sure everybody comments on you know  everybody's teaching videos like wow like you  

بهترین، مطمئن هستم که همه در مورد شما نظر می دهند وای  ویدیوهای تدریس همه مثل وای مثل

are the best or whatever but for you as a learner  out there really just remember if you're feeling  

تو   بهترین یا هر چیز دیگری هستند، اما برای شما به عنوان یک یادگیرنده  واقعاً به یاد داشته باشید که آیا

it or not do you feel the lesson do you feel the  Improvement or do you not that's how you know it's  

آن را احساس می‌کنید یا نه، آیا درسی را احساس می‌کنید که  پیشرفت را احساس می‌کنید یا اینطور نیست که می‌دانید در

actually a good lesson for you uh English anyone  are you from the US yes I am I live in uh Japan  

واقع یک درس خوب برای شما است اوه انگلیسی هر کسی آیا شما اهل ایالات متحده هستید بله من هستم من در اوه ژاپن زندگی می کنم

though Maria thank you for your videos they are  great glad to hear it all right let's see I have  

هر چند ماریا از شما برای ویدیوهای شما متشکرم. خیلی خوشحال هستند که همه چیز را می شنوند.

been reading uh English novel for a long time some  vocabularies I've seen 50 times and finally I got  

مدت‌هاست که برخی از واژگان را 50 بار دیده‌ام و در نهایت

the real meaning and speak to my real language  exchange partner I always give it a try anyway  

معنای واقعی را دریافت کردم و با شریک تبادل زبان واقعی‌ام صحبت کردم، به هر حال همیشه آن را امتحان

I feel fine yeah so the more again that's a  perfect example of naturally varied review  

می‌کنم.

the more examples and different examples this is  the important part about that the more different  

مثال‌ها و مثال‌های مختلف، این بخش مهمی است که هرچه

examples you get of something the more likely  you will improve your fluency so each time you  

مثال‌های متفاوت‌تری از چیزی دریافت کنید، احتمال بیشتری وجود دارد که تسلط خود را بهبود ببخشید، بنابراین هر بار

hear over it will change the definition a little  bit in your mind it will expand it because the  

که درباره آن می‌شنوید، تعریف کمی تغییر می‌کند. در ذهن شما آن را گسترش خواهد داد زیرا

definition is it's not like a a perfect thing it's  not like here's just a a perfect square and that's  

تعریف این است که مثل یک چیز کامل نیست، مثل این نیست که اینجا فقط یک مربع کامل است و این

the definition of something definitions of words  are kind of like this like the word might it might  

mean a little bit something different over here  and that's why it's surprising when you hear that  

تعریف یک چیزی است. اینجا متفاوت است و به همین دلیل است که وقتی می شنوید که

I think on that video last week I gave an example  about going to my accountant here in Japanese uh  

فکر می کنم در آن ویدیو هفته گذشته مثالی ارائه دادم در مورد رفتن به حسابدارم اینجا به ژاپنی

here in Japan and uh she talked about like the  head of the month like it's like atama atama and  

اوه   اینجا در ژاپن تعجب آور است و او در مورد رئیس ماه صحبت می کند مانند آتاما آتاما و

I was like oh I and I understood what she said  it was naturally varied review I had not heard  

من مثل اوه بودم و فهمیدم که او چه گفت این بررسی طبیعی بود که من نشنیده بودم

head used in that way but I understood what she  said okay so that's how you're building fluency  

از آن به این شکل استفاده شود، اما فهمیدم که او چه گفت خوب است، بنابراین به این ترتیب است که شما به جای یادگیری مانند یک بومی، تسلط خود را ایجاد می کنید.

like a native rather than learning like a student  all right let's see here uh so people has to be  

دانش آموز  خیلی خب، بیایید اینجا را ببینیم، اوه، بنابراین مردم باید

aware that you will make it easier not effortless  well a really a good teacher I I don't want to  

آگاه باشند   که شما کار را آسان‌تر می‌کنید نه بی زحمت خوب یک معلم واقعاً خوب من نمی‌خواهم   دوست ندارم

like fight with Fabio I love Fabio very much and  Fabio's been awesome and I'm really glad that he's  

با فابیو بجنگم، فابیو را خیلی دوست دارم و فابیو فوق‌العاده بوده است و من واقعاً خوشحالم که او بسیار

improved a lot and he knows like you do have to  put in some effort this is true but the the value  

پیشرفت کرده است و می‌داند که شما باید تلاش کنید این درست است، اما

of a teacher is is tremendously different in the  results that you can get from one learner versus  

ارزش یک معلم در نتایجی که می‌توانید از یک یادگیرنده دریافت کنید بسیار متفاوت است. در مقابل

another or one teacher versus another what time  is it in Japan it is almost 11 A.M here in Japan  

دیگری یا یک معلم در مقابل دیگری که ساعت  در ژاپن است، اینجا در ژاپن تقریباً 11 صبح است   خیلی

all right how does your eraser stick to the  board that's a mystery a mystery how does the  

خوب است که چگونه پاک کن شما

Eraser stick to the board it's magnetic magnetic  eraser all right let's see all right so Maria  

به تخته می‌چسبد. خوب ببینیم پس ماریا

says no you're the best teacher okay fine I'm  the best thank you very much Maria are you too  

می‌گوید نه تو بهترین معلمی، خوب، من بهترین هستم، خیلی ممنون ماریا تو

all right so how all right so all right you guys  are too kind over here all right the funny thing  

هم خوب هستی   خوب، پس خیلی خوب پس بچه‌ها خیلی مهربانی اینجا خیلی خنده دار است

is that's how I built my vocabulary yes and this  is exactly how everyone built their vocabulary  

اینگونه است که من دایره لغات خود را ساختم بله و این دقیقاً اینگونه است که همه

as a native learner the thing this is the so I I  often tell people how you learn is how you speak

به عنوان یک زبان آموز بومی دایره لغات خود را ساخته اند. این چیزی است که من اغلب به مردم می گویم چگونه یاد می گیرید نحوه صحبت کردن شماست

and I will tell you another one of my my sayings  

و من یکی دیگر از گفته هایم را به شما می گویم.

another one of my sayings  is uh you don't have to be

یکی از گفته‌های من این است که آه، لازم نیست

you don't have to be a native to get fluent  like one you don't have to be a native to get  

باشی، لازم نیست بومی باشی تا مسلط شوی.

fluent like one so most people so they they  are a non-native so they think they have to  

-بومی بنابراین آنها فکر می کنند که باید به

learn this way but the truth is that anybody can  learn this way anybody can learn this way and we  

این روش یاد بگیرند، اما حقیقت این است که هر کسی می تواند از این طریق یاد بگیرد.

just proved it on this video all right so most  teachers are teaching like this because that's  

what they think you have to do oh it's a second  language so we have to teach it in a second  

برای انجام دادن آه، این یک زبان دوم است، بنابراین باید آن را به زبان دوم آموزش

language way no no no it doesn't work like that  that's not actually what's happening all right  

all right let's see uh I'm H my I don't know if  you spell that correctly my my role uh from I have  

دهیم، نه نه، اینطوری کار نمی‌کند. اگر نقش من را درست بنویسید، اوه، من

been learning English for more than four years I  can understand all the things that you have said  

بیش از چهار سال است که انگلیسی را یاد می‌گیرم، می‌توانم همه چیزهایی را که گفته‌اید

but I still find it difficulty to talk again uh  if you're not getting naturally varied review and  

متوجه شوم، اما همچنان برایم مشکل است که دوباره صحبت کنم، اوه، اگر به‌طور طبیعی بررسی‌های متنوعی دریافت نمی‌کنید و

you're not you're not getting that same kind of  review it's going to be difficult for you to speak  

شما نیستید که همان نوع بازبینی را دریافت نمی کنید صحبت کردن برای

you will understand a lot but that's why most  people have trouble uh being able to speak do I  

شما دشوار است   خیلی چیزها را متوجه خواهید شد، اما به همین دلیل است که بیشتر مردم مشکل دارند، اوه، قادر به صحبت کردن هستند، آیا من

do live videos every Wednesday uh lately I've been  doing them uh but I hate having a schedule I know  

هر چهارشنبه ویدیوهای زنده را پخش می‌کنم، اوه اخیراً آنها را  انجام می‌دهم، اما از داشتن برنامه متنفرم، می‌دانم

people are like wait when is the schedule when do  you do these but it's just like whenever I feel  

مردم مانند انتظار هستند چه زمانی برنامه زمانی است که شما این کارها را انجام می‌دهید، اما درست مثل زمانی است که من

like it and I actually should probably do them  at different times because I know not everybody  

دوست دارم و در واقع باید آن‌ها را در زمان‌های مختلف انجام دهم، زیرا می‌دانم که همه

can join me at a specific time so it's whom you  learn from not what you learn or why has said  

نمی‌توانند در یک زمان خاص به من بپیوندند، بنابراین شما از آن‌ها یاد می‌گیرید نه آنچه یاد می‌گیرید یا چرا گفته

that yeah and I have no words enough to thank you  no Fabio you were great and again I'm uh happy to  

است   بله و من هیچ کلمه کافی برای تشکر از شما ندارم  نه فابیو، تو عالی بودی و باز هم خوشحالم

have helped you learn but really the my job is to  make the language easy it's actually not to teach  

به تو کمک کردم یاد بگیری، اما واقعاً کار من این است که زبان را آسان کنم، در واقع آموزش دادن به

you I know that sounds like a funny thing but my  job is not to teach the language it's to help you  

تو نیست. بدانید که چیز خنده‌داری به نظر می‌رسد، اما کار من این نیست که زبان را آموزش دهم، بلکه به شما کمک

understand the language and that's an important  difference all right let's see here so one of  

می‌کند زبان را بفهمید و این یک تفاوت مهم است، بیایید اینجا را ببینیم، بنابراین یکی

the most difficult part of English are phrasal  verbs all right so phrasal verbs are not difficult  

از سخت‌ترین بخش‌های زبان انگلیسی، افعال عبارتی هستند. افعال asal دشوار نیستند

let me let me show you how I how I teach phrasal  verbs since people keep asking about phrasal verbs

اجازه دهید به شما نشان دهم چگونه افعال عبارتی را آموزش می‌دهم، زیرا مردم مدام در مورد افعال عبارتی سؤال می‌کنند،

so I gave you an example about this um like  teaching the word over so usually children  

بنابراین من مثالی در مورد این um برای شما آوردم، مثلاً به کودکان، معمولاً

when they're learning the word over for the  first time they're learning a physical like a  

وقتی این کلمه را یاد می‌گیرند، کلمه را بیش از حد آموزش می‌دهم. برای اولین بار آنها یک حرف اضافه فیزیکی مانند یک

preposition they're showing something and they can  usually understand it physically and this is why  

حرف اضافه را یاد می‌گیرند، چیزی را نشان می‌دهند و معمولاً می‌توانند آن را به صورت فیزیکی درک کنند و به همین دلیل است که

phrasal verbs are actually easy to understand  as well so I did this actually when I was in  

درک افعال عبارتی در واقع آسان است.

Vietnam teaching some students over there I was  doing examples of phrasal verbs and let's see  

دانش‌آموزان آنجا داشتم  مثال‌هایی از افعال عبارتی انجام می‌دادم و بیایید ببینیم

so I had a like a pitcher of water on the  table this is a not so good picture of water  

بنابراین من یک پارچ آب روی میز داشتم، این تصویر نه چندان خوب از آب است

and we were talking about just phrasal verbs  uh phrasal verb examples with putting water  

و ما فقط در مورد افعال عبارتی صحبت می‌کردیم اوه مثال‌های فعل عبارتی با گذاشتن

into a pitcher so I said okay what if I if I'm  pouring in water so I'm going to pour in water  

آب   یک پارچ پس گفتم باشه چه می شود اگر در آب می ریزم پس می خواهم در آب بریزم

now what's happening as the water level is  increasing right now so the water level is  

حالا چه اتفاقی می افتد که سطح آب در حال افزایش است پس سطح آب

increasing I keep on putting more water in I'm  using a kind of more advanced vocabulary less  

افزایش می یابد   من همچنان در آب می ریزم آب بیشتر در من از نوعی واژگان پیشرفته‌تر استفاده می‌کنم، کمتر

like like increase increases a word you can  use but the water level what do we call that  

مانند افزایش، کلمه‌ای را که می‌توانید استفاده کنید افزایش می‌دهد، اما سطح آب را چه می‌نامیم، آیا

can you think of any phrasal verb where we talk  about the water level so as the water goes in  

می‌توانید به هر فعل عبارتی فکر کنید که در آن درباره سطح آب صحبت می‌کنیم. آب وارد می‌شود

what's happening to the picture what's  happening to the picture so I put the  

چه اتفاقی برای عکس می‌افتد    برای عکس چه اتفاقی می‌افتد، بنابراین من

water in that's another phrasal verb you can hear  it I'm taking something to put in I'm going to  

آب را در آن می‌گذارم که یک فعل عبارتی دیگر است که می‌توانید بشنوید آن را می‌گیرم برای گذاشتن چیزی می‌گیرم  می‌خواهم  بگذارم در آب قرار می‌دهم

put in put in the water so what's happening  the water level is going up going to fill

تا چه اتفاقی می‌افتد سطح آب بالا می رود و پر می شود،

so the pitcher is filling up with  water yeah so overflow that's where  

بنابراین پارچ با آب پر می شود، بله، سرریز می شود، اینجاست که

we get to the top and the water comes  back out you can think about flow  

ما به اوج می رسیم و آب بیرون می آید، می توانید دوباره به جریان  فکر

over and here's that usage of over again  and every time you hear it you think ah  

کنید و در اینجا این استفاده دوباره است و هر بار که می شنوید فکر می‌کنید آه

your brain remembers all right so the water  could pour over it could flow over different  

مغز شما خوب به خاطر می‌آورد، بنابراین آب می‌تواند روی آن بریزد و می‌تواند روی آن جاری شود

ways of Express explaining this depending on  the strength of the water it could gush over

روش‌های مختلف بیان توضیح این موضوع بسته به قدرت آبی که می‌تواند از آن فوران کند،

so to gush is like wow like the water really  comes out like a like a fire hose it's gushing  

بنابراین فوران کردن مانند وای مانند آب است که واقعاً بیرون می‌آید. مانند شلنگ آتش نشانی

out to gush out but the point is when we're  starting to learn phrasal verbs phrasal verbs  

بیرون می ریزد تا بیرون بیاید، اما نکته اینجاست که ما شروع به یادگیری افعال عبارتی

are not difficult it's just how people learn it's  because of traditional lessons that teach people  

in a traditional way so they say okay here's a  phrasal verb you know we're going to teach you  

می کنیم خوب اینجا یک فعل عبارتی است که می‌دانید ما

some some verb and now we're going to give you a  translation or a definition and you're going to  

چند فعل را به شما آموزش می‌دهیم و حالا یک ترجمه یا تعریف به شما می‌دهیم و شما   آن را

repeat that but natives don't learn that way okay  so spillover is another thing we could use as well  

تکرار می‌کنید، اما بومی‌ها به این شکل یاد نمی‌گیرند، بسیار خوب چیز دیگری است که می‌توانیم از آن نیز استفاده

so we have the water is filling up right now I am  filling up the pitcher I'm filling up the picture  

کنیم   بنابراین باید آب در حال پر شدن است.

all right so we can see feel like it's just to add  something to fill just like if I have a hole in  

یک حفره

the ground and I put a bunch of rocks or something  in it I'm filling up the hole to fill up the hole  

در زمین داشته باشید و من یک دسته سنگ یا چیزی را در آن قرار دهم. دارم سوراخ را پر می کنم تا سوراخ را پر کنم.

all right so same idea again it's the naturally  varied review where your number one you're seeing  

خیلی خوب است، بنابراین باز هم همین ایده، همان بررسی طبیعی است، جایی که شماره یک شما

visual examples of stuff and when you understand  it just like like I talk about in fluent for life  

نمونه های تصویری را می بینید. از چیزها و وقتی آن را می فهمید مثل مثالی است که من در مورد آن صحبت می‌کنم که در زندگی روان صحبت

where I'm explaining the program to people uh uh  like an example I gave I think maybe a week ago  

می‌کنم   جایی که دارم برنامه را برای مردم توضیح می‌دهم، اوه، مثل مثالی که آوردم، فکر می‌کنم شاید یک هفته پیش

or two weeks ago or a while ago I teach so many  lessons I I forget sometimes when a particular  

یا دو هفته پیش یا چند وقت پیش درس‌های زیادی تدریس کنم که گاهی فراموش می‌کنم وقتی

thing was but I talked about my daughter Noel so  my daughter Noel is uh she's a three years old  

چیز خاصی بود اما من در مورد دخترم نوئل صحبت کردم بنابراین دخترم نوئل سه ساله

she'll be four in January and I had a fan out in  the summertime make sure you can see that on there  

است   او در ژانویه چهار ساله می‌شود و من در تابستان یک طرفدار داشتم مطمئن شوید که می‌توانید آن را در آنجا ببینید

and I noticed Noel was touching the the fan  with her you know just like touching the fan  

و متوجه شدم که نوئل لمس کردن پنکه با او می‌دانی درست مثل

with her hand and I said Noel don't touch the fan  you're going to hurt yourself all right so that's  

لمس کردن پنکه با دستش و من گفتم نوئل به پنکه دست نزن ، به خودت صدمه

me trying to give her a lesson don't touch  the fan so the teacher just gives the lesson  

می‌زنی تا به او درسی بدهم ، فن را لمس نکن. بنابراین معلم فقط این درس را می دهد

like that don't touch your fan don't touch the  fan or you'll hurt yourself something like that  

مثل این که طرفدارت را لمس نکن به پنکه دست نزن وگرنه به خودت صدمه می

so don't touch the fan but she's not  really listening to what I'm saying  

زنی  پس به فن دست نزن اما او واقعاً به حرف های من گوش نمی

all right so don't touch the fan and she's  not she's not really listening and so I  

دهد  بنابراین به طرفدار دست نزنید و او واقعاً گوش نمی‌دهد و من

say okay fine you will learn the lesson  yourself again learning like a native when  

می‌گویم اوکی خوب شما درس را یاد خواهید گرفت خودتان دوباره مثل یک بومی یاد

you discover something yourself it's much more  powerful for you and it's much more memorable  

می‌گیرید وقتی   خودتان چیزی را کشف کنید که برای شما بسیار قدرتمندتر است و بسیار به یاد ماندنی‌تر است   خیلی

all right if someone just tells you something  you're like ah you know screw that teacher I'm  

خوب اگر کسی چیزی به شما بگوید شما مثل آهان می‌دانید که معلم من هستم

not listening to them even if it's good advice  even if your parents tell you something that's  

به آنها گوش ندهید حتی اگر این توصیه خوبی باشد حتی اگر والدینتان چیزی به شما

helpful for you I'm telling my daughter hey you  should not touch that you could hurt yourself  

بگویند که برای شما مفید است.

and then I just said okay fine if she's not going  to learn this lesson she will learn this lesson  

درسی که او این درس را خواهد آموخت

and my family was just in the living room and and  we heard a few minutes later just like a little  

و خانواده من فقط در اتاق نشیمن بودند و چند دقیقه بعد شنیدیم درست مثل کمی

you know and Noel pulled her hand back and we all  looked over and we knew it was that sound of a  

که می‌دانی و نوئل دستش را عقب کشید و همه نگاه کردیم و می‌دانستیم که صدای یک

child like it's you know putting their their hand  in a fan it was a like a safer fan it's not like  

کودک است. مثل اینکه می‌دانی دستشان را در پنکه می‌گذارند، مثل یک پنکه مطمئن‌تر است، مثل

some metal blades that cut her something like that  but you know she was curious she wanted to know  

چند تیغه فلزی نیست که او را چیزی شبیه به آن بریده‌اند، اما می‌دانی که او کنجکاو بود که می‌خواست بداند

what will happen if I do this what will happen  if I do this all right and so there are two ways  

اگر این کار را انجام دهم چه اتفاقی می‌افتد. اگر این کار را به درستی انجام دهم چه اتفاقی می‌افتد و بنابراین دو راه

to learn that I can just tell her something or she  can Discover it herself and my job as a teacher is  

برای یادگیری وجود دارد که می‌توانم فقط چیزی به او بگویم یا خودش می‌تواند آن را کشف کند و وظیفه من به عنوان یک معلم این است

to give you enough information that you understand  something and you discover it for yourself rather  

که به شما اطلاعات کافی بدهم تا چیزی را بفهمید و آن را کشف کنید. به

than you trying to just again get a definition  or translation all right so if you're thinking  

جای اینکه سعی کنید دوباره یک تعریف یا ترجمه درست کنید، بنابراین اگر به

about definitions and translations it's not your  fault this is just the way most people teach  

تعاریف و ترجمه ها فکر می کنید، تقصیر شما نیست، این فقط روشی است که اکثر مردم آموزش

and they think they have to teach this way  because that's the way everybody does it and  

می دهند   و فکر می کنند باید به این روش تدریس کنند ، زیرا این روشی که همه این کار را انجام می دهند و

most people do what people just do normally  they're not thinking about how do we solve  

بیشتر مردم کاری را انجام می دهند که مردم به طور معمول انجام می دهند  آنها به این فکر نمی کنند که چگونه

the actual problem and when I started learning  like this I said why can't I do the same thing  

مشکل واقعی را حل کنیم و وقتی شروع به یادگیری کردم  به این شکل گفتم چرا نمی توانم همان کار را انجام دهم

why can't I learn this way why can't I teach this  way that's and that's how I got fluent in Japanese  

چرا نمی توانم یاد بگیرم به این ترتیب چرا من نمی توانم به این روش آموزش دهم و به این ترتیب به زبان ژاپنی مسلط

so I I struggled for 15 years trying to learn the  traditional way and I made very quick progress  

شدم، بنابراین 15 سال تلاش کردم تا روش سنتی را یاد بگیرم و خیلی سریع پیشرفت

once I started learning like a native this way  and that's how I teach and that's that's why I  

کردم   زمانی که مانند یک بومی این wa را شروع کردم به یادگیری y و من اینگونه آموزش می‌دهم و به همین دلیل است که

teach this way so going back very quickly to  phrasal verbs so I'm giving this example I'm  

به این روش آموزش می‌دهم، بنابراین خیلی سریع به افعال عبارتی برمی‌گردم، بنابراین این مثال را می‌زنم،

like pouring pouring water into this picture  right here so I'm pouring in or putting in  

مثل این است که در اینجا آب بریزم داخل این تصویر پس می‌ریزم یا می‌گذارم

and not all of these will be phrasal verbs  but the point is that you're you're making  

و همه اینها افعال عبارتی نخواهند بود، اما نکته اینجاست که شما در حال

the connection you're you're doing  some action and then a Direction  

برقراری ارتباطی هستید که در حال انجام آن هستید و سپس یک جهت را انجام

you know like I'm pouring something into that  and now it's flowing out so it's going in and  

می‌دهید که می‌دانید مانند چیزی در آن می‌ریزم و اکنون در حال جاری شدن است. خارج می‌شود، بنابراین

out even a child understands those basic words and  then it's just like how is it moving in and out  

حتی یک کودک هم آن کلمات اساسی را می‌فهمد، و بعد مثل این است که چگونه وارد و خارج می‌شود،

okay so fill up the same kind of example  and then when you once you understand this  

بنابراین همین مثال را پر کنید و بعد وقتی که این را

very well then you move to the next logical step  which is the more figurative meaning of something  

خیلی خوب فهمیدید، به سراغ مرحله منطقی بعدی که معنای مجازی‌تر چیزی

it's basically the same idea but like my heart is  filling up I'm like filling up with love right now  

است   اساساً همان ایده است، اما مثل اینکه قلبم دارد پر می‌شود، مثل این هستم که در حال حاضر

for all of my students I'm filling up with love  so you can imagine just like a picture you know my  

از عشق پر شده‌ام   برای همه دانش‌آموزانم پر از عشق هستم بنابراین می‌توانید تصور کنید فقط مثل عکسی که می دانی

heart you know my actual heart my heart probably  looks more like this you know it's some like  

قلبم را می دانی اوه قلب واقعی من احتمالاً بیشتر شبیه این است، می‌دانی که بعضی‌ها شبیه

know whatever a heart looks like like a real  heart you know with little lines and and stuff  

growing out of it but we'll imagine it like this  like a nice cheerful heart my heart is filling up  

به آن هستند. قلبم دارد پر می‌شود

with love like it's filling up so we take a  physical idea like this most phrasal verbs  

از عشق مثل این که پر می‌شود، بنابراین ما یک ایده فیزیکی مانند این می‌گیریم که اکثر افعال عبارتی

can be understood and they have some kind  of uh phrasal verb understanding like that  

قابل درک هستند و آنها نوعی درک فعل عبارتی مانند آن دارند.

so too abstract for me all right but this is  how uh natives are learning so another example  

بومی‌ها دارند یاد می‌گیرند، بنابراین یک مثال دیگر

I'll try to make a little less abstract one  but my heart is filling up it just means I'm  

من سعی می‌کنم یک مثال کمتر انتزاعی داشته باشم، اما قلبم پر می‌شود، این فقط به این معنی است که

you know like feeling full of something like  my stomach is filling up after I put a lot  

من   می‌دانی که احساس سیری از چیزی شبیه شکمم در حال پر شدن است بعد از اینکه  مقدار

of food in it you see how I continue to give  you more examples and each time I give you an  

زیادی غذا در آن ریختم می بینید که چگونه به ارائه مثال های بیشتری برای شما ادامه می دهم و هر بار که

example you feel a little bit more confident  about that vocabulary so another phrasal verb  

مثالی برای شما می زنم، کمی نسبت به آن واژگان اعتماد به نفس بیشتری پیدا می کنید، بنابراین یک فعل عبارتی دیگر،

we imagine some water like this and there's a  boat on that water and then there's a crazy storm  

ما مقداری آب را مانند این تصور می کنیم و یک قایق روی آن آب است و سپس یک طوفان دیوانه کننده وجود دارد

and suddenly oh no there's some lightning  comes down and breaks the boat and and ah  

و ناگهان اوه نه، یک رعد و برق می آید و قایق را می شکند و و آه

and we can just imagine this racer  is the boat right here and then oh no  

و ما فقط می توانیم تصور کنیم که این مسابقه دهنده  قایق همینجاست و بعد اوه نه

what's happening to the boat this is our boat  right here what's happening what's going on  

چه اتفاقی برای قایق می افتد این قایق ما است  همینجا چه اتفاقی می افتد در ادامه

how can we describe that and there are many  ways to describe this but what's happening  

چگونه می‌توانیم آن را توصیف کنیم و راه‌های زیادی برای توصیف آن وجود دارد، اما چه اتفاقی می‌افتد

so like a child would look at this so  you have a boat up here and then oh  

بنابراین مثل یک کودک به این نگاه می‌کند تا  یک قایق در اینجا داشته باشید و سپس اوه

it's sinking yep we can call  it sinking or we can just say

داره غرق می‌شود، بله، می‌توانیم آن را در حال غرق شدن بنامیم یا فقط می‌توانیم بگوییم

It's Going Under

این است

so phrasal verb way again phrasal verbs the  the reason we we use phrasal verbs is because  

به این دلیل که ما از افعال عبارتی استفاده می کنیم این است که

it gives us simple vocabulary and that we can put  these together in different ways so if you forget  

واژگان ساده ای به ما می دهد و می توانیم آنها را به روش های مختلف کنار هم قرار دهیم، بنابراین اگر

the word sync you can take phrasal verbs and  then we can just combine them in different ways  

کلمه همگام سازی را فراموش کردید، می توانید افعال عبارتی را انتخاب کنید و سپس ما می توانیم فقط آنها را به روش های مختلف ترکیب کنید

so instead of go up or go across we  have go under so the boat is going under

بنابراین به جای بالا رفتن یا عبور کردن از آن ، از زیر رفته ایم بنابراین قایق زیر

my heart fills up with love when  I hear my wife's name there you go  

می رود قلبم از عشق پر می شود وقتی اسم همسرم را می شنوم آنجا می روی

very good so it's filling up with love or you go  to the gas tank and like fill it up yep so the  

خیلی خوب است پس در حال پر شدن است دوست دارم یا می روی به مخزن بنزین و می خواهی آن را پر کن، بله، بنابراین

boat is going down and we think about it you know  it's like typically this is a trickier idea with  

قایق در حال پایین آمدن است و ما در مورد آن فکر می کنیم، می دانی که معمولاً این یک ایده پیچیده تر با

water uh but this is like going under something  like that I'll explain Underdog in just a second  

آب است، اما این مانند رفتن به زیر چیزی است که من می خواهم Underdog را فقط در یک ثانیه توضیح دهید

but this idea does everyone understand this so the  water the boat is going it's really going under  

اما این ایده همه این را می‌فهمند، بنابراین آبی که قایق می‌رود واقعاً

kind of the surface of the water that's why we  call it going under does everybody understand that  

زیر   سطح آب می‌رود، به همین دلیل است که به آن می‌گوییم رفتن به زیر آیا همه می‌دانند که

oh my goodness Maria with kindness all right  fantastic if you know other people I can help  

خدای من ماریا با مهربانی خوب است فوق العاده است اگر افراد دیگری را می شناسید من می توانم کمک کنم

please send them my way does this make sense so  I want to make sure before we go to a bit more  

لطفاً راه من را برای آنها بفرستید آیا این منطقی است بنابراین می خواهم قبل از رفتن به سطح انتزاعی تر مطمئن شوم

abstract level that we have this idea cleared  so we have a boat and some water and oh no it's  

که این ایده پاک شده است بنابراین یک قایق و مقداری آب داشته باشیم و اوه نه در

sinking It's Going Under it's going under okay  everybody got that going on I know this is a  

حال فرو رفتن است. زیر بار می رود مشکلی نیست. همه فهمیدند که ادامه دارد، می دانم که این یک

simple example but I want to make sure I want  to make sure everybody is clear yeah okay it's  

مثال ساده است، اما می خواهم مطمئن شوم که می خواهم مطمئن شوم که همه روشن هستند، بله، خوب، این

a good way to learn all right now from this  this is what natives are doing first example  

یک راه خوب برای یادگیری همه چیز در حال حاضر از این است. اولین نمونه کاری است که بومیان انجام می دهند

natives are understanding oh it's going under  even a child can understand that it's going  

بومی ها درک می کنند آه خراب می شود حتی یک کودک هم می تواند بفهمد که

under now usually when they get older they  might hear a business example of a company

اکنون کم می شود، معمولاً وقتی بزرگتر می شوند ممکن است مثال تجاری شرکتی را بشنوند

going under what do you think that means a  company going under a company going under

که به نظر شما به این معنی است که یک شرکت تحت شرع است. شرکتی که تحت شرایطی قرار می‌گیرد

what happens when a company is going  under can you imagine that same kind  

چه اتفاقی می‌افتد وقتی شرکتی زیر پا می‌رود، آیا می‌توانید تصور کنید که

of thing you've got like a company  almost like a boat it's doing well  

همان چیزهایی را که دارید مانند یک شرکت دارید، تقریباً مانند یک قایق، خوب کار می‌کند

but it's going under something's happening whoa  Jamie got it broke bankrupt yes okay so you can  

اما چیزی در حال رخ دادن است که جیمی ورشکست شد، بله، پس شما

think about it the same kind of way people talk  about these so no it's not mixed with a company  

می‌توان درباره آن به همان روشی فکر کرد که مردم در مورد اینها صحبت می‌کنند، بنابراین نه با یک شرکت مخلوط نمی‌شود

it's going bankrupt they're losing money  financially they're losing money okay they're  

going under so the business oh no something's  happening they're going under so it's the same  

. به زیر می‌روند، بنابراین

kind of thing like syncing it just means like  maybe they are profitable up here but now they're  

همگام‌سازی آن به این معناست که شاید آنها اینجا سودآور باشند، اما اکنون

below profitability they're going under oh no that  business in the past tense we can say oh they went  

پایین‌تر از سودآوری هستند، اوه نه، کسب‌وکارها پایین‌تر هستند. در زمان گذشته می‌توانیم بگوییم اوه آنها زیر بار رفتند،

under so business went bankrupt that's a way  of explaining that but again a child doesn't  

بنابراین کسب و کار ورشکست شد، این راهی برای توضیح آن است، اما باز هم یک کودک

know the word bankrupt they probably wouldn't use  this example anyway this is a bit higher level but  

کلمه ورشکسته را نمی‌داند، احتمالاً از این مثال استفاده نمی‌کند به هر حال این سطح کمی بالاتر است، اما

again it's a more abstract way of understanding  the same idea something is going under something  

دوباره این یک روش انتزاعی تر برای درک  همان ایده است که چیزی تحت

is going under and you'll hear lots of different  examples of phrasal verbs like this but again if  

چیزی قرار می گیرد   تحت تأثیر قرار می گیرد و شما مثال های مختلفی از افعال عباراتی مانند این را خواهید شنید، اما دوباره

you learn phrasal verbs the typical way then of  course it will be hard to remember them but if  

اگر  افعال عبارتی را به روش معمولی یاد بگیرید، مطمئناً سخت خواهد بود آنها را به خاطر بسپارید، اما

you learn them uh the native way you get lots of  examples and you see how these work and that's how  

اگر   آنها را به روش بومی یاد بگیرید،  نمونه های زیادی دریافت می کنید و می بینید که چگونه کار می کنند و به این

you really understand them so how not to forget  vocabulary I don't know if that was a question  

ترتیب  آنها را واقعاً درک می کنید، بنابراین چگونه واژگان را فراموش نکنید، نمی دانم آیا این یک سؤال بود

uh or or a comment but so this is how you don't  forget the vocabulary again it's it's all the same  

یا یک نظر اما اینگونه است که دوباره واژگان را فراموش نمی‌کنید، همه چیز یکسان است.

idea I really teach one thing it's understanding  like a native when you understand like a native  

ایده من واقعاً یک چیز را یاد می‌دهم این است که مثل یک بومی بفهمید، وقتی می‌فهمید مانند یک بومی

you can speak like a native and you don't have  to be a native to do that okay all right you  

می‌توانید مانند یک بومی صحبت کنید و مجبور نیستید که یک بومی باشید. بومی برای انجام این کار بسیار خوب

got it I already got that one all right so making  sure everybody everybody understands this if you  

شما   آن را فهمیدم، من قبلاً آن را کاملاً فهمیدم، بنابراین مطمئن شوید که همه این را می‌فهمند اگر

want to learn only phrasal verbs like this get my  get my phrasal verb training so visual guide two

می‌خواهید فقط افعال عبارتی مانند این را یاد بگیرید، آموزش فعل عبارتی من را دریافت کنید، بنابراین راهنمای تصویری

yeah phrasal verb so I call it the visual guide  to phrasal verbs because it's showing you how  

آن را راهنمای تصویری برای افعال عبارتی بنامید زیرا به شما نشان می‌دهد که

they work and I take you from that level to the  more abstract level it's a very simple formula  

آنها چگونه کار می‌کنند و من شما را از آن سطح به سطح انتزاعی‌تر می‌برم، این یک فرمول بسیار ساده است

for helping you understand the vocabulary I  did not mean to teach a bunch of phrasal verb  

برای کمک به شما برای درک لغات

things but just so uh teach one more well I  can't understand newspaper what do you mean  

اما فقط یک مورد دیگر را خوب یاد بده. من نمی توانم منظور شما از روزنامه را بفهمم.

you can't understand it ah okay so that's  a question about vocabulary but if you're  

شما نمی توانید آن را بفهمید، خب، پس این یک سوال در مورد واژگان است، اما اگر در

curious about phrasal verbs and you want to learn  them the same way natives do that's how you do it  

مورد افعال عبارتی کنجکاو هستید و می خواهید آنها را به همان روش یاد بگیرید. بومی‌ها این کار را انجام می‌دهند

so how not to forget vocabulary I have a program  about that too about uh not forgetting words how  

بنابراین چگونه واژگان را فراموش نکنیم من برنامه‌ای دارم در مورد آن هم در مورد فراموش نکردن کلمات چگونه

to remember any English word you can learn more  about that englishany1.com I'm sorry this is a  

هر کلمه انگلیسی را به خاطر بسپاریم، می‌توانید درباره آن واژه انگلیسی بیشتر بدانید . متاسفم. is یک

live video so I don't have any links but if you  just go to englishanyone.com and click on the  

ویدیو زنده است، بنابراین من هیچ پیوندی ندارم، اما اگر فقط به englishanyone.com بروید و روی

courses you will find links to all those programs  uh so someone mentioned Underdog before I'll  

دوره‌ها کلیک کنید، پیوندهایی به همه آن برنامه‌ها پیدا خواهید کرد، بنابراین شخصی قبل از آن از Underdog نام برد، من

just address that very quickly so an underdog  usually you have like uh like the powerful if  

فقط به سرعت به آن می‌پردازم.

you're going to have a fight or you know there's  like one guy who's got the big muscles over here  

اگر قرار است دعوا کنید یا می‌دانید که یک مرد ضعیف است، معمولاً مانند قدرتمندان دارید یا می‌دانید که مانند یک مرد وجود دارد که ماهیچه‌های بزرگی دارد اینجا

and there there's going to be a boxing match and  then the other person over here like the smaller  

و آنجا یک مسابقه بوکس برگزار می‌شود و سپس شخص دیگر اینجا مانند

one that probably won't win we call this one the  underdog the underdog you can picture it like the  

کوچکتر   که احتمالاً برنده نمی‌شود، ما به این می‌گوییم  افراد ضعیف، شما می‌توانید آن را مانند  سطح بالاتر تصور کنید که

higher level this one is kind of low below that  one the underdog you can think about these not  

این یکی به نوعی پایین‌تر از آن است یکی از افراد ضعیف که می‌توانید در مورد اینها نه

as people but as actual dogs as well so I imagine  this is like a dog there we go and this is a dog  

به عنوان مردم بلکه به عنوان سگ‌های واقعی نیز فکر کنید. بنابراین من تصور می‌کنم که این مثل یک سگ است که می‌رویم و این هم یک سگ است،

too so let's say there's a fight between these  two dogs uh same kind of idea so we might have  

بنابراین بیایید بگوییم که دعوای بین این دو سگ وجود دارد، همان ایده‌ای که ممکن است داشته

you know this one is everyone fixed this one  is going to win this one this is like the over  

باشیم   شما می‌دانید که این یکی درست است که این یکی برنده می‌شود. یکی این مثل سگ بیش از

dog and the underdog we don't typically say  over uh dog but that's a more in like German  

است و ما معمولاً نمی‌گوییم «اوه سگ»، اما بیشتر شبیه آلمانی است

you would have something like that I think  I think but in English we just have like the  

فکر می‌کنم شما چیزی شبیه به آن خواهید داشت فکر می‌کنم، اما در انگلیسی ما فقط

smaller one so the underdog is the one who would  probably you know people want to to cheer for  

کوچک‌تر را داریم، بنابراین ضعیف‌تر کسی است که احتمالاً شما می‌دانید مردم می‌خواهند برای    ضعیف‌تر تشویق

the underdog because they they know this guy is  going to win so we want this one to win instead  

کنند، زیرا می‌دانند که این مرد قرار است برنده شود، بنابراین ما می‌خواهیم این شخص برنده

all right someone mentioned another let's see  what about screw up ah so as as far as uh phrasal  

شود   خیلی خوب، یکی دیگر را نام برد، بیایید ببینیم در مورد screw up ah تا آنجایی که اوه عبارتی

verbs to screw up something and you can think  about these in different ways there might not  

افعال برای خراب کردن چیزی و می‌توانید به روش‌های مختلف درباره این موارد فکر کنید، ممکن

be one definition or one story or something  sometimes people will have their own way of  

است یک تعریف یا یک داستان یا چیزی وجود نداشته باشد. گاهی اوقات مردم روش خاص خود را دارند

you know thinking about a particular word or  something like that uh David versus Galactic  

که درباره یک کلمه خاص یا چیزی شبیه به آن فکر می‌کنند، دیوید در مقابل کهکشانی.

similar kind of idea but the underdog just  means the weaker like the seemingly weaker  

فقط به این معنی است که ضعیف‌تر مانند به ظاهر ضعیف‌تر است،

one so we like the underdog to win because  the underdog probably will not win all right  

بنابراین ما دوست داریم که ضعیف‌تر برنده شود، زیرا احتمالاً ضعیف‌تر برنده نخواهد شد

so there's typically the champion usually in  races or things like that we have underdog

بنابراین معمولاً قهرمانی در مسابقات یا مواردی مانند این وجود دارد. اینکه ما ضعیف داریم

and then we have like the favorite

و بعد دوست داریم

or the favored

یا مورد پسند

so like one guy is favored  and the other is the underdog  

را داریم، مثل اینکه یکی از افراد مورد پسند قرار می گیرد و دیگری ضعیف است

all right but notice as you get more examples  you're you're learning it you're building a  

خیلی خوب است، اما توجه داشته باشید که با دریافت نمونه های بیشتر دارید یاد می گیرید که یک

network rather than trying to think about  it as just an individual word so uh screw up

شبکه ایجاد می کنید. به جای اینکه سعی کنید به آن به عنوان یک کلمه منحصر به فرد فکر کنید، پس

very quickly

خیلی سریع

so screw up you can think about  like unscrewing something uh or  

آن را خراب کنید

to mess something up so if you imagine  like a screw going into a piece of wood  

، بنابراین می توانید به مانند باز کردن پیچ چیزی یا به هم ریختن چیزی فکر کنید، بنابراین اگر تصور کنید مانند پیچی که به یک تکه چوب

so you lock it down there if  you screw in so you screw in

می رود، آن را قفل می کنید. اگر پیچ را در آن پایین پیچید تا پیچ کنید

so you screw in something in the other screw  down there it's holding it tightly but if we  

تا چیزی را در پیچ دیگر پیچ کنید ، آن پایین آن را محکم نگه داشته است، اما اگر

pull the screw up you can think about this  as becoming loose and creating problems  

پیچ را بالا بکشیم، می‌توانید در مورد این فکر کنید که شل شده و مشکلاتی ایجاد می‌کند.

all right so that's how you can just use a simple  story to help yourself remember something if you  

فقط از یک داستان ساده استفاده کنید تا به خودتان کمک کنید چیزی را به خاطر بسپارید، اگر

can't ever think of a visual way to do that do  that but to screw up like oh no I just screwed  

نمی‌توانید راهی بصری برای انجام این کار بیاندیشید، اما برای اینکه اوه نه من فقط

something up I broke something or I dropped  some water on my computer I just screwed up  

چیزی را خراب کردم، چیزی را شکستم یا مقداری آب روی رایانه‌ام ریختم. فقط تو را خراب کرد

all right yeah Dark Horse is a  similar similar idea Dark Horse  

p   خیلی خب بله Dark Horse یک ایده مشابه است Dark

all right let's see but I don't I don't want  to get see this is this is the problem with  

Horse   باشه بیایید ببینیم اما نمی‌خواهم ببینم این مشکل با

these you start going off on a tangent about  specific vocabulary but I'm really trying to  

اینها است که شما شروع به مماس در مورد واژگان خاص می‌کنید، اما من من واقعاً سعی

help you guys understand the the deeper lesson  here all right let's see if we have uh uh let's  

می‌کنم   به شما کمک کنم درس عمیق‌تر را درک کنید  اینجا خیلی خوب، بیایید ببینیم آیا داریم آهان، بیایید

see also why can't I understand newspaper that's  usually because you just don't know the vocabulary  

همچنین ببینیم چرا نمی‌توانم روزنامه را بفهمم، این معمولاً به این دلیل است که شما فقط واژگان را نمی‌دانید

all right so classes thank you very much you're  uh yeah very okay here more than welcome uh he  

خیلی خوب است، کلاس‌ها از شما متشکرم خیلی خیلی هستی بله خیلی خوب اینجا بیش از خوش آمدید ،

I'm new here does the only reply to  membership owners huh are you talking  

من تازه اینجا هستم که من در اینجا تنها پاسخی به صاحبان عضویت انجام می دهم ، آیا شما در

about me because I just answered your question  a bit ago uh I love people who are ungrateful  

مورد من صحبت می کنید زیرا من فقط کمی پیش به سوال شما پاسخ داده ام ، من عاشق افرادی هستم که دون ناسپاس هستند

don't be ungrateful in the chat all right let's  see I got a thanks could you explain how does uh  

در چت ناسپاس نباشید خیلی خوب، بیایید ببینیم یک تشکر کردم، می‌توانید توضیح دهید

how does it work out of can you explain how does  up work as a phrasal verb so the same idea so up

که چگونه کار می‌کند؟

if we're going to learn just like the  word up so children learn the word up  

درست مانند کلمه بالا یاد بگیرید تا کودکان کلمه را یاد بگیرند بالا

and okay we're gonna move in the same direction  and again it's not it's not always perfect the  

و باشه، ما در همان جهت حرکت می‌کنیم و باز هم اینطور نیست که همیشه عالی نیست،

point isn't to be like ah okay we're a robot and  we do something uh perfectly every time but moving  

نکته این نیست که ما یک ربات هستیم و  هر بار کاری را کاملاً انجام می‌دهیم، اما

up if we think okay like children understand  the word up and they're moving something is  

اگر فکر کنیم خوب است،  به سمت بالا حرکت می‌کنیم. مثل بچه‌ها کلمه را به بالا می‌فهمند و دارند حرکت می‌کنند چیزی

like moving in an upward Direction and  then they learn down at the same time  

مثل حرکت در جهت بالا است و سپس همزمان به پایین یاد می‌گیرند،

so if I have as an example I'm sleeping and  my mom comes in and she says get up get up  

بنابراین اگر من مثال داشته باشم من خوابم و مادرم می‌آید و می‌گوید بلند شو بیدار شوید

now people Learners will have maybe a little  bit of difficulty with this but we have wake up

اکنون مردم، شاید زبان‌آموزان در این مورد کمی مشکل داشته باشند، اما ما بیدار می‌شویم

and then get up these are two  different things I can wake up  

و سپس بیدار می‌شویم، این دو چیز متفاوت است که می‌توانم از خواب بیدار شوم،

so I'm sleeping and then I wake up it's like  I'm in the dream world and I move up from that  

بنابراین می‌خوابم و بعد از خواب بیدار می‌شوم، انگار در خواب هستم. دنیا و من از آن

back into into the the conscious everyday  World we're in now so I'm waking up first  

برمی‌گردیم به دنیای آگاهانه روزمره که اکنون در آن هستیم، بنابراین من اول

after I wake up so usually people wake up and  they're still lying in bed for a little bit  

بعد از بیدار شدن از خواب بیدار می‌شوم، بنابراین معمولاً مردم از خواب بیدار می‌شوند و هنوز برای مدتی در رختخواب دراز می‌کشند

but then they get up all right so you can think  about them like physically moving up in their bed  

اما بعد آن‌ها خوب بلند می‌شوند تا بتوانید مانند حرکت فیزیکی در تختشان درباره آنها فکر کنید

getting off the bed and you know I get up and  go do something so it's time to wake up what  

از رختخواب بلند شوم و می‌دانی که بلند می‌شوم و می‌روم کاری انجام دهم، پس وقت آن است که بیدار شوم چیزی

the market just flew out of my hand there and then  we have it's time to get up and go do something

که بازار از دستم خارج شد و سپس وقت آن است که بلند شویم و برویم کاری انجام

hopefully that makes sense all right I've been  talking for almost an hour when is my next life  

دهیم که منطقی باشد. تقریباً یک ساعت صحبت کرده‌ام زندگی بعدی من چه زمانی

I have no idea maybe next week maybe never who  knows but the people who do enjoy these lessons  

است   نمی‌دانم شاید هفته آینده شاید هرگز کسی نمی‌داند، اما افرادی که از این درس‌ها لذت می‌برند

if you'd like to learn with me you notice  that I don't need to be live some people  

اگر می‌خواهید با من یاد بگیرید، متوجه می‌شوید که لازم نیست زنده باشید برخی افراد

will be watching this actually most people will  be watching this uh later they'll be watching  

این را تماشا خواهند کرد، در واقع بیشتر مردم این را تماشا می‌کنند و بعداً

the recorded version on YouTube not live but you  don't need a live teacher to get fluent you don't  

نسخه ضبط‌شده را در YouTube تماشا می‌کنند، اما شما برای مسلط شدن به معلم زنده

need a live teacher to get fluent all right let's  see what's the difference in fill in and fill out  

نیاز ندارید، به معلم زنده نیاز ندارید تا کاملاً مسلط باشید بیایید ببینیم تفاوت پر کردن چیست و پر

it's basically basically the same thing again  it's it's you don't have to think of just one  

کنیم   اساساً دوباره همان چیز است  این است که لازم نیست فقط به یک

word or one definition for something or one usage  you can think there might be some like fill in

کلمه یا یک تعریف برای چیزی یا یک کاربرد فکر کنید  شما می توانید فکر کنید که ممکن است مقداری وجود داشته باشد. مانند پر کردن،

you have to listen carefully to how natives are  using these just as an example so let's say I give  

باید با دقت گوش کنید y در مورد نحوه استفاده بومیان از این موارد فقط به عنوان مثال، بنابراین فرض کنید من به

you a four all right the definition of in if we're  if we're really thinking about something let's say  

شما یک چهار تعریف کامل ارائه می‌دهم اگر واقعاً به چیزی فکر می‌کنیم، مثلاً

you got name and address and other things there's  a bunch of things on this form if I say fill in  

نام و آدرس و چیزهای دیگر را دریافت کرده‌اید. از چیزهایی که در این فرم وجود دارد، اگر بگویم

your name fill in your name it means like just  like we're filling in with water I'm going to  

نام شما را پر کنید، نامتان را پر کنید، به این معنی است که مثل اینکه در حال پر کردن با آب هستیم،

put name in this space so I'm going to fill in my  name fill in all right but fill out typically Out  

می‌خواهم نام را در این فضا قرار دهم، بنابراین نام خود را پر کنید. خوب است، اما به طور معمول پر کنید Out

means we're kind of moving in a broader Direction  so moving from one place to another so I'm going  

به این معنی است که ما به نوعی در یک جهت گسترده‌تر حرکت می‌کنیم بنابراین از یک مکان به مکان دیگر حرکت می‌کنیم، بنابراین   آن

to take it and apply that to the whole thing  I'm going to fill out the form okay fill out

را می‌گیرم و آن را برای کل موارد اعمال می‌کنم  فرم را پر می‌کنم بسیار خوب پر کنید

so I might you can you can say please fill in  this form it's the same idea where it's like we  

تا بتوانید بتوانید بگویید لطفاً این فرم را پر کنید، این همان ایده است که انگار

want you to put in in each one of these things  so please fill in this form okay and fill out  

ما می‌خواهیم هر یک از این موارد را وارد کنید، بنابراین لطفاً این فرم را پر کنید و پر کنید.

all right I'm not going to go through more  phrasal verbs because I've done this like tons  

افعال عبارتی بیشتری را مرور خواهم کرد زیرا این کار را چندین بار انجام داده‌ام،

of times but hopefully this makes sense all right  so it's it's not an exact science all the time but  

اما امیدوارم این کار منطقی باشد درست است پس این یک علم دقیق نیست،

the basic idea is that like when you think about  filling something in it's like putting something  

اما   ایده اصلی این است که وقتی به پر کردن چیزی فکر می‌کنید، مانند قرار دادن چیزی

in something else to fill in so fill in the form  means like fill in each of these little little  

در چیز دیگری برای پر کردن است، بنابراین فرم را پر کنید  به معنای پر کردن هر یک از این موارد کوچک است.

areas but to fill out the form means we're like  filling something out another example of fill out  

مناطق اما پر کردن فرم به این معنی است که ما مانند پر کردن چیزی هستیم، مثال دیگری از پر کردن

is if I have like a really thin person  

این است که اگر من مانند یک فرد واقعا لاغر هستم

and he's got some really big pants on  let's see these are the pants right here

و او شلوار بسیار بزرگی به تن دارد بیایید ببینیم اینها شلوارها هستند،

it's a very thin person very thin waist  but as he starts eating more he fills out  

این یک فرد بسیار لاغر است. کمر بسیار نازک اما وقتی بیشتر شروع به خوردن می‌کند پر می‌شود

okay so he's taking up more space moving  outward not moving in okay it's a small  

خوب بنابراین فضای بیشتری را اشغال می‌کند و به سمت بیرون حرکت نمی‌کند، خوب این یک

thing but this is when we talk about  wow like somebody really filled out  

چیز کوچک است   اما این زمانی است که ما در مورد  حرف می‌زنیم که انگار کسی واقعاً آن را پر کرده است.

okay same idea but you don't get the definition  from one word or one usage the point is to use it  

تعریف را از یک کلمه یا یک کاربرد دریافت کنید، نکته این است که از آن

in different situations to hear it from different  speakers it's a naturally varied review it gets  

در موقعیت‌های مختلف استفاده کنید تا آن را از سخنرانان مختلف بشنوید، این یک مرور طبیعی است که به

you fluent so Learners are still thinking like  what is the definition of fill in it depends what  

شما مسلط می‌شود، بنابراین زبان‌آموزان همچنان به این فکر می‌کنند که تعریف آن چیست. پر کردن آن بستگی به این دارد که

do you mean by that and and like what exact usage  because this where you put your name in something  

منظورتان از آن چیست و و کاربرد دقیق آن را دوست دارید، زیرا اینجا جایی که نام خود را در چیزی

it's still really the same thing as filling some  like a gas tank or a water pitcher something  

قرار می‌دهید، هنوز هم واقعاً همان چیزی است که برخی از آن‌ها را پر کنید، مانند مخزن بنزین یا پارچ آب، چیزی

like that you're still filling some space you're  filling in or if I'm going to fill out usually I'm  

شبیه به چیزی که هستید هنوز مقداری از فضایی را که دارید پر می‌کنید پر می‌کنم یا اگر می‌خواهم پر کنم معمولاً

filling some space but I'm moving outward rather  than moving in okay so it's small things like this  

فضایی را پر می‌کنم، اما به جای حرکت به سمت بیرون حرکت می‌کنم خوب، بنابراین چیزهای کوچکی مانند این است

that you understand these are the nuances of the  language that you understand when you learn like  

که متوجه می‌شوید اینها تفاوت‌های ظریف هستند. زبانی که وقتی یاد می‌گیرید می‌فهمید،

a native rather than learning like a student all  right and that's why I don't on these videos I  

به جای اینکه مثل یک دانش‌آموز یاد بگیرید، کاملاً درست است و به همین دلیل است که من در این ویدیوها

like to answer questions but if I start people  like what about this word and that word and that  

دوست ندارم به سؤالات پاسخ دهم، اما اگر شروع کنم، مردم دوست دارند این کلمه و آن کلمه و آن کلمه چیست.

word and that word if you try to do all of these  individual words you won't remember anything  

و آن کلمه اگر سعی کنید همه این کلمه‌ها را انجام دهید، هیچ چیز را به خاطر نمی‌آورید،

so it's much better to focus on a thing learn  it in different ways and then once you feel  

بنابراین خیلی بهتر است که روی چیزی تمرکز کنید آن را به روش‌های مختلف یاد بگیرید و بعد از اینکه

confident then you move on to the next thing  so that's how I teach in fluent for life and  

اعتماد به نفس پیدا کردید، به سراغ چیز بعدی بروید. من در fl uent for life and

again similar I think a similar thing in  the visual guide to phrasal verb so fluent

دوباره مشابه من فکر می‌کنم چیزی مشابه در راهنمای تصویری فعل عبارتی so fluent

so fluent for life is like having me right  there with you as you learn in this same way  

so fluent for life مانند این است که من را همانجا با شما داشته باشید همانطور که به همین روش یاد

but I'm teaching you the things you want  to learn so you can jump to lessons about  

می‌گیرید   اما من چیزهایی را به شما یاد می‌دهم که می‌خواهید  یاد بگیرید تا بتوانید به درس‌هایی درباره

business English or things about you know pets or  love and relationships or whatever the thing is  

انگلیسی تجاری یا چیزهایی درباره شما که حیوانات خانگی یا عشق و روابط می‌دانید یا هر چیز دیگری که به آن

you're interested in but I'm giving you this the  naturally varied review and the the understandable  

علاقه دارید بپرید، اما من این را به شما می‌دهم که به‌طور طبیعی متنوع و پیام‌های قابل درک باشد

messages so that you can really become a fluent  speaker without needing anyone to practice with  

تا بتوانید واقعاً تبدیل به یک سخنران مسلط بدون نیاز به کسی برای تمرین شوید

so when you understand you can practice if you  like but again the understanding is the thing  

بنابراین وقتی فهمیدید اگر دوست دارید می توانید تمرین کنید، اما باز هم فهمیدن چیزی است

that really gives you the confidence to speak  if you learn a word like fill out or a phrase  

که واقعاً به شما اعتماد به نفس صحبت کردن می دهد اگر کلمه ای مانند پر کردن یا یک عبارت

or whatever and you don't really feel confident  about using that then that vocabulary is wasted  

یا هر چیز دیگری را یاد بگیرید شما واقعاً در مورد استفاده از آن احساس اطمینان ندارید، پس این واژگان هدر می‌رود

it's much better to learn something to know  it really well and then get out and use that  

خیلی بهتر است چیزی یاد بگیرید تا آن را به خوبی بدانید و سپس خارج شوید و از آن

vocabulary all right let's see if we got anything  let's are you Latin are you asking me no I'm not  

واژگان استفاده کنید، حالا ببینیم آیا ما هر چیزی داریم بیایید شما لاتین هستید از من می‌پرسید

I'm not allowed that's interesting maybe if I get  a tan I could look a little bit Latin uh so how to  

نه من اجازه ندارم   جالب است شاید اگر برنزه شدم می‌توانم کمی لاتین نگاه کنم، پس چگونه

put vocabulary in use the right way all right so  oh so I always have trouble with the words in and  

واژگان را به روشی درست به کار ببرم. اوه پس من همیشه با کلماتی که در داخل و                       ، هم

on and again you you learn these things you you  won't have trouble with them when you're learning  

دوباره شما این چیزها را یاد می گیرید ، مشکل دارم،   وقتی در حال یادگیری هستید  با آنها مشکلی نخواهید داشت ،

like this so again a a like a traditional typical  language class is going to give you a word like on

پس دوباره یک کلاس زبان سنتی مانند یک کلاس زبان معمولی به شما می دهد کلمه مانند on

and then they're going to say okay here are some  examples of that but I really want to give you a  

و سپس آنها می‌خواهند بگویند خوب، در اینجا چند نمونه از آن وجود دارد، اما من واقعاً می‌خواهم به شما

lot of examples and then in different situations  so not just a physical thing but like something  

مثال‌های زیادی بزنم و سپس در موقعیت‌های مختلف، بنابراین نه فقط یک چیز فیزیکی، بلکه مانند چیز

else like like on the marker is on my hand  or it's over my hand above my hand right now  

دیگری مانند روی نشانگر روی دستم یا در حال حاضر بالای دستم بالای دستم است

but the more examples you get that's how you  really get those so you don't have to think about  

اما هر چه نمونه‌های بیشتری به دست بیاوری به این صورت است که واقعاً آن‌ها را به دست می‌آوری، بنابراین مجبور نیستی در مورد آن فکر کنی.

um like in versus on so if I have a box here so  right now the ball is on the box or right now  

توپ روی جعبه است یا در حال

the ball is in the Box all right and so that's  one basic example usually when when children are  

حاضر   توپ در جعبه است کاملاً درست است بنابراین این یک مثال اساسی است که معمولاً وقتی کودکان

learning this for the first time and then they  start learning things like well am I am I like  

برای اولین بار این را می‌آموزند و سپس شروع به یادگیری چیزهایی می‌کنند مانند خوب هستم

on the parking lot so here's some cars or am I  in the parking lot you really could be either  

typically the you have to as you start  thinking more like a native as you learn  

معمولاً وقتی شروع به فکر کردن بیشتر شبیه یک بومی می کنید، همانطور که یاد می گیرید

like a native and so you can be on the parking  lot or you can be like inside it's almost like  

مانند یک بومی و بنابراین می توانید در پارکینگ باشید یا می توانید مانند یک جعبه نامرئی در داخل آن باشید

an invisible box and this is what natives  are thinking like oh I'm in the parking lot  

و این همان چیزی است که بومیان  دارند مانند او فکر می کنند. من در پارکینگ هستم

or they're thinking about the flat space like this  like being inside that area so I'm on the parking  

یا آنها به فضای صافی مانند این فکر می کنند، مانند حضور در آن منطقه، بنابراین من در

lot or I'm inside the parking lot same kind of  thing all right so it's not like one is correct  

پارکینگ   یا داخل پارکینگ هستم، همان چیزهایی که خیلی خوب هستند، بنابراین اینطور نیست. درست

and one is incorrect it's just different ways of  thinking and you learn that you develop that sense  

و یکی نادرست است، فقط روش‌های  متفاوتی از تفکر است و شما یاد می‌گیرید که

of thinking like a native when you learn like a  native all right so this is using vocabulary uh  

وقتی مانند یک بومی یاد می‌گیرید، آن حس  فکر کردن مانند یک بومی را در خود ایجاد می‌کنید، بنابراین این از واژگان استفاده می‌کند اوه

I think it's okay to make pauses native speakers  are friendly and very understanding they get it  

من فکر می‌کنم اشکالی ندارد که مکث‌هایی ایجاد کنیم که سخنرانان بومی دوستانه هستند و نسخه y با درک آن‌ها   با

listening to Broken English they help us find the  word uh thanks for all you do yeah again this is  

گوش دادن به انگلیسی شکسته، به ما کمک می‌کنند کلمه اوه متشکرم برای همه کارهایی که انجام می‌دهید پیدا کنیم، بله، دوباره این

for people who want to speak and be able to make  their conversations flow the same way natives do  

برای افرادی است که می‌خواهند صحبت کنند و بتوانند مکالمات خود را به همان شیوه بومی‌ها

without having to pause and think about things but  yes natives do pause as well and many of them are  

بدون نیاز به مکث و فکر کردن انجام دهند. در مورد چیزها، اما بله، بومی‌ها نیز مکث می‌کنند و بسیاری از آنها

very friendly and they'll be happy to help you out  with that uh what level should be at to apply for  

بسیار دوستانه هستند و خوشحال می‌شوند به شما کمک کنند تا در چه سطحی باید برای

college that's beyond the scope of this video in  the grass and on the grass yeah same kind of idea  

کالج درخواست کنید که فراتر از محدوده این ویدیو در چمن و غیره است. چمن بله همین ایده

so you can think about like standing on the top  of some area of grass or you can think about like  

بنابراین می‌توانید مانند ایستادن در بالای یک منطقه از چمن فکر کنید یا

from the side you know like your feet are in the  grass just like they're in the water same idea  

از طرفی که می‌دانید پاهایتان در چمن هستند، درست مثل آنها در آب فکر کنید.

all right hopefully this makes sense the basic  idea if you learn like a student you will struggle  

بسیار خوب، امیدوارم این ایده اصلی منطقی باشد، اگر شما مانند یک دانش آموز یاد بگیرید،

uh to speak like one and then if you have let's  see if you have any uh trouble communicating it's  

برای صحبت کردن مانند یک نفر تلاش خواهید کرد و سپس اگر دارید، بیایید ببینیم آیا در برقراری ارتباط مشکلی دارید، این

really just because you're not understanding like  a native okay so how about talking in an advanced  

واقعاً فقط به این دلیل است که شما مانند یک دانش آموز نمی فهمید. خوب است، پس چطور در مورد صحبت کردن در سطح پیشرفته  ،

level so I recommend people understand like  this and that's where your speaking gets to an  

بنابراین توصیه می‌کنم مردم این‌طور  را بفهمند و اینجاست که صحبت کردن شما به سطح

advanced level Advanced speaking doesn't come from  Advanced vocabulary it comes from Advanced use of  

پیشرفته می‌رسد.

the language even a basic language so you could  have basic vocabulary but children like I talked  

می‌توانند واژگان ابتدایی داشته باشند، اما کودکانی مانند آنچه که

about at the beginning of this video can often  speak better than many adult Learners because they  

در ابتدای این ویدیو درباره آنها صحبت کردم، اغلب می‌توانند بهتر از بسیاری از زبان‌آموزان بزرگسال صحبت کنند، زیرا آن‌ها به جای یادگیرندگان بزرگسالی که تلاش

have a more advanced really just more practice  and more more time spent learning like a native  

می‌کنند، تمرین‌های پیشرفته‌تری دارند و واقعاً بیشتر تمرین می‌کنند و زمان بیشتری را صرف یادگیری

rather than adult Learners who are trying  to learn like students so you might have  

می‌کنند. مانند دانش‌آموزان یاد بگیرید، بنابراین ممکن است

someone who knows a lot of advanced vocabulary  but they often can't communicate naturally  

فردی داشته باشید که واژگان پیشرفته زیادی را می‌داند، اما اغلب نمی‌تواند به طور طبیعی ارتباط برقرار کند،

so Advanced vocabulary doesn't make you an  advanced learner it just means you know some  

بنابراین واژگان پیشرفته شما را به یک یادگیرنده پیشرفته تبدیل نمی‌کند، بلکه فقط به این معنی است که مقداری

Advanced vocabulary so the difference is can  you use the vocabulary you know all right to  

واژگان پیشرفته را می‌شناسید، بنابراین تفاوت این است که می‌توانید از آن استفاده کنید. واژگانی که شما کاملاً بلد

be honest with you when I want to speak English I  forget everything I learned and I become stressful  

هستید    وقتی می خواهم انگلیسی صحبت کنم با شما روراست باشم همه چیزهایی را که یاد گرفتم فراموش می کنم و تبدیل می شوم استرس زا

yeah so that's again the reason that happens to  people is because they're not learning like this  

بله، باز هم دلیلی که برای افراد اتفاق می‌افتد این است که آنها به این شکل یاد نمی‌گیرند

all right all right I think that should be it I'm  gonna lose my let's see how to use might well I'm  

خیلی خب، فکر می‌کنم باید همینطور باشد، من خودم را از دست خواهم داد، ببینم چگونه از آن استفاده کنم،

getting to the end of my voice over here but I  might I might cover that next week if I have a  

شاید به پایان می‌رسم  از صدای من اینجاست، اما ممکن است هفته آینده آن را پوشش دهم، اگر

video I might do that maybe I might do that again  might we're we're looking at a word like that when  

ویدیویی داشته باشم، ممکن است این کار را انجام دهم، شاید دوباره این

people say how do you use might what do you mean  by that okay a student says how do you use might

کار را انجام دهم. منظورت از این خوب چیست، یک دانش‌آموز می‌گوید چگونه از توان استفاده می‌کنی

and a native speaker says what do you mean by that  

و یک زبان مادری می‌گوید منظورت از آن

what do you mean might do you mean maybe do you  mean strong like oh that's a mighty warrior okay  

چیست؟

just like the example of bark I gave earlier  what do you mean by that and this is why when  

قبلاً گفتم منظورتان از آن چیست و به همین دلیل است که

you understand vocabulary like a native you're  not thinking about like what does that mean  

وقتی  واژگان را مانند یک بومی می‌فهمید، به این فکر نمی‌کنید که به چه معناست

you're hearing situations and connecting the  situations with the vocabulary I'm just trying  

موقعیت‌ها را می‌شنوید و موقعیت‌ها را با واژگانی که من فقط امتحان می‌کنم مرتبط می‌کنید.

to reach the highest level I can all right  here's a here's a last secret for everybody

برای رسیدن به بالاترین سطحی که می‌توانم اینجا هستم این آخرین راز برای همه است

make sure you can see this  final final secret for the day

، مطمئن شوید که می‌توانید این آخرین راز روز را ببینید،

so let's say this is like the fluent level up  here gonna Advance the intermediate uh basic  

بنابراین فرض کنید این مانند سطح روان به بالا است،

level down here now if you want to build your  fluency and you want to get to the fluent level  

اگر می‌خواهید تسلط خود را افزایش دهید و می‌خواهید، اکنون سطح متوسط ​​و پایه را در اینجا بالا ببرید. برای رسیدن به سطح روان

the best way to do this what we say in English  make sure I can fit this in here the broader

بهترین راه برای انجام این کار که به زبان انگلیسی می‌گوییم مطمئن شوید که می‌توانم این را در اینجا

the base

قرار دهم، هرچه پایه گسترده‌تر باشد،

you can read that so the  broader the base the taller

می‌توانید آن را بخوانید بنابراین هرچه پایه گسترده‌تر بلندتر باشد،

so if I try and this is what  a lot of students try to do

بنابراین اگر تلاش کنم و این همان چیزی است که  دانش‌آموزانی که سعی

their idea is that they will learn a  little bit and develop a lot of fluency  

می‌کنند ایده خود را انجام دهند این است که کمی یاد می‌گیرند و تسلط زیادی پیدا

but again like a tower that's  going to fall down pretty easily  

می‌کنند، اما دوباره مانند برجی که به آسانی فرو می‌ریزد،

so the broader the base you have to make your  base broad the people who speak well mastered  

بنابراین هرچه پایگاه گسترده‌تر باشد، باید پایگاه خود را به افرادی که خوب صحبت می‌کنند گسترده‌تر کنید.

the basic language this is why children speak  so well even though they don't know a lot of  

به زبان اصلی تسلط دارند، به همین دلیل است که بچه‌ها خیلی خوب صحبت می‌کنند، حتی با وجود اینکه خیلی از

advanced vocabulary they speak better than  many adults because they have a broader base  

واژگان پیشرفته را نمی‌دانند، بهتر از بسیاری از بزرگسالان صحبت می‌کنند، زیرا پایه وسیع‌تری دارند

a solid foundation just like you're making a  building a broader the base the taller the tower  

پایه محکمی دارند درست مثل شما هرچه برج بلندتر

if you have a broad base you can have a  tall tower that's how you get to fluency  

باشد   اگر پایه وسیعی دارید، می‌توانید یک برج بلند داشته باشید به این ترتیب به تسلط می‌رسید

so fluency happens automatically as you as  you perfect this it doesn't happen by trying  

بنابراین تسلط به طور خودکار اتفاق می‌افتد همانطور که این را کامل می‌کنید، با تلاش

to learn a bunch of vocabulary up here that's  not what fluency is fluency has nothing to do  

برای یادگیری مجموعه‌ای از واژگان در اینجا اتفاق نمی‌افتد. تسلط چیست

with with how many words you know okay let's  think over our heptagon and go ahead all right  

ربطی به تعداد کلماتی که می دانید ندارد، خوب، بیایید روی هفت ضلعی خود فکر کنیم و خوب پیش برویم

so hopefully that makes sense so uh you can  learn like a student and learn like a native  

پس امیدواریم که منطقی باشد پس بتوانید مانند یک دانش آموز یاد بگیرید و مانند یک بومی یاد بگیرید

and you don't have to be a native to do that  all right all right let's see here this might  

و ندارید. بومی بودن برای انجام آن  خیلی خوب، بیایید اینجا ببینیم این ممکن است

a future tense of me yeah we're not yes we're not  we're not talking about like the the future tense  

یک زمان آینده از من بله، ما نیستیم بله، نیستیم ما درباره زمان آینده صحبت نمی کنیم

this isn't even uh like a like a verb like that so  I might I might go like I'll possibly do something

این حتی شبیه یک زمان نیست مانند یک فعل مانند آن بنابراین ممکن است من بروم مثل اینکه احتمالاً کاری انجام دهم،

but again maybe or strong depends all  right so remember if you want to think  

اما دوباره ممکن است یا قوی بستگی دارد کاملاً درست است، بنابراین به یاد داشته باشید اگر می‌خواهید

like a native and you want to learn like a  native that's how you're going to become a  

مانند یک بومی فکر کنید و می‌خواهید مانند یک بومی یاد بگیرید، اینطوری پیش می‌روید برای تبدیل شدن به یک

fluent speaker much faster do you have class  every day this is my first day how to remember  

گوینده مسلط خیلی سریع تر، آیا کلاس EV دارید هر روز این اولین روز من است که چگونه واژگان را به خاطر بسپارم

vocabulary all right all the questions  people are answering or asking I should say

همه سوالاتی که مردم به آنها پاسخ می دهند یا می پرسند باید

are found in fluent for life if you want lessons  every day you could learn with me for hours and  

بگویم که در تمام زندگی مسلط هستند اگر درس می خواهید هر روز می توانید ساعت ها با من یاد بگیرید و

hours every day in fluent for life it's the  same video training like I'm doing here but I'm  

ساعت ها هر روز با مسلط life، همان آموزش ویدیویی است که من اینجا انجام می‌دهم، اما

actually uh that the fluent for life is actually  better than these live videos because I can take  

در واقع می‌دانم که مسلط به زندگی در واقع بهتر از این ویدیوهای زنده است، زیرا می‌توانم وقت بگذارم

time and really plan how the lesson is and just  deliver the naturally varied review and just make  

و واقعاً نحوه درس را برنامه‌ریزی کنم و فقط مرورهای متفاوت و طبیعی را ارائه کنم و فقط

it very easy for you to learn so I know people  like live lessons but I'd much rather have a  

یادگیری را برای شما بسیار آسان کنید تا بدانم مردم درس‌های زنده را دوست دارند، اما من ترجیح می‌دهم

structured bit of content it helps you learn much  faster a door Advanced vocabulary but I forget  

کمی محتوای ساختاریافته داشته باشم، این به شما کمک می‌کند خیلی سریع‌تر یاد بگیرید واژگان پیشرفته اما من

a lot of that yeah so again it's okay to learn  Advanced vocabulary all right Sam well amazing  

خیلی از آن‌ها را فراموش می‌کنم، بله، باز هم اشکالی ندارد برای یادگیری واژگان پیشرفته بسیار خوب

the founder of Walmart very cool all right so what  are what are chunks it just means pieces of things  

سام بسیار عالی   بنیانگذار Walmart بسیار عالی است، بنابراین تکه‌های آن چه چیزهایی هستند

but it's much better like go to Google and  do an image search for chunks and you will  

اما خیلی بهتر است به Google بروید و  یک جستجوی تصویر برای تکه‌ها انجام دهید و شما

see lots of different chunks you'll see  chunks of cheese chunks of I don't know  

تعداد زیادی تکه‌های مختلف را خواهید دید تکه‌های پنیر تکه‌های من نمی‌دانم

rocks or other things like that all right so  if you would like to become a fluent speaker  

سنگ یا چیزهای دیگر مانند آن بسیار خوب است، بنابراین اگر می‌خواهید یک سخنران مسلط شوید  خیلی خوب می‌روید،

going for life all right so this is learning  with me anytime you want and learning whatever  

پس این یادگیری با من هر زمان که بخواهید و هر آنچه را که می خواهید یاد می گیرم

you want depending on what you're interested all  right so I built this whole program so people can  

بسته به آنچه که به آن علاقه دارید، بنابراین من کل این برنامه را ساختم تا مردم بتوانند

get that naturally varied review uh Fabiano is a  member of that actually and that's how he became  

آن نقد و بررسی متفاوت را دریافت کنند، فابیانو در واقع عضوی از آن است و به این ترتیب او به

a fluent speaker it was part of the reason but I  mean again he's taking the time to follow through  

یک سخنران مسلط تبدیل شد. بخشی از این دلیل است، اما منظورم دوباره این است که او زمان می‌گذارد تا درس‌ها را دنبال کند

on the lessons and become a great learner but it's  all done for you all the hard work is done for  

و به یک یادگیرنده عالی تبدیل شود، اما همه اینها برای شما انجام شده است، همه کار سختی که

you right here about memory building vocabulary  grammar pronunciation listening all of it so if  

در اینجا در مورد ایجاد حافظه واژگان، تلفظ دستور زبان، گوش دادن به همه آن‌ها انجام می‌شود، انجام می‌شود.

you'd like to learn more uh there will probably  be a link later but if you'd like to just get  

اگر می‌خواهید بیشتر بدانید احتمالاً بعداً پیوندی وجود خواهد داشت، اما اگر می‌خواهید

right into the program and learn more just go to  englishanyone.com and all right everybody have a  

مستقیماً وارد برنامه شوید و اطلاعات بیشتری کسب کنید، کافیست به englishanyone.com بروید و خیلی خوب است که همه یک

fantastic meeting uh fantastic evening or morning  or wherever you are and we'll see you next time

من فوق‌العاده دارند. یک عصر یا صبح فوق‌العاده یا هر کجا که هستید، دفعه بعد شما را خواهیم دید