Learning English (topic) - Asking for and giving HELP in English with Mr Duncan

It would be fair to say that life is full of ups and downs.

منصفانه است که بگوییم زندگی پر از فراز و نشیب است.

Things can't always go smoothly.

کارها همیشه نمی توانند به آرامی پیش بروند.

There might be moments of difficulty,

ممکن است لحظات دشواری وجود داشته باشد،

where our plans become affected by outside influences.

جایی که برنامه های ما تحت تأثیر تأثیرات بیرونی قرار می گیرند.

Sometimes these problems occur just by chance,

گاهی اوقات این مشکلات به طور تصادفی

and sometimes they happen on purpose or intentionally.

و گاهی عمدی یا عمدی رخ می دهند.

You might find yourself in a difficult situation

ممکن است در شرایط سختی قرار بگیرید

that is of no fault of your own.

که تقصیر خودتان نیست.

It is at these challenging moments when you might call out for help.

در این لحظات چالش برانگیز است که ممکن است درخواست کمک کنید. از

You will ask someone for assistance.

کسی کمک می خواهید.

We can describe these occurrences as a moment of need or a moment of desperation.

ما می توانیم این اتفاقات را به عنوان یک لحظه نیاز یا یک لحظه ناامیدی توصیف کنیم.

Especially if the problem is a serious one.

به خصوص اگر مشکل جدی باشد.

Of course, for most of the time these problems can be resolved quickly by the person affected by it.

البته در بیشتر مواقع این مشکلات توسط فرد مبتلا به سرعت قابل حل است.

A small challenge or a slight difficulty can be overcome merely by thinking about it for a few moments.

یک چالش کوچک یا یک مشکل جزئی را می توان تنها با چند لحظه فکر کردن در مورد آن غلبه کرد.

Fortunately, for most of the time these problems can easily be resolved.

خوشبختانه در بیشتر مواقع این مشکلات به راحتی قابل حل هستند.

However, as I have already mentioned,

با این حال، همانطور که قبلاً نیز اشاره کردم،

it is possible to find yourself facing a difficult challenge

ممکن است خود را در برابر چالشی دشوار بیابید

that you cannot handle alone.

که به تنهایی نمی توانید از پس آن برآیید.

Sometimes asking for help can be the hardest thing a person ever has to do.

گاهی کمک خواستن می تواند سخت ترین کاری باشد که یک فرد باید انجام دهد.

It is at moments like this when you realise how important it is to have help at hand.

در چنین لحظاتی است که می‌فهمید کمک در دست چقدر مهم است.

Of course, there is the opposite of asking for help.

البته برعکس درخواست کمک وجود دارد.

And that is giving help,

و این کمک کردن

or offering assistance to someone.

یا کمک کردن به کسی است.

You might be called upon to give advice to a friend,

ممکن است از شما خواسته شود که در مورد

or a member of your own family on an important issue.

یک موضوع مهم به یک دوست یا یکی از اعضای خانواده خود توصیه کنید.

Help can come in many different forms besides advice.

کمک علاوه بر توصیه می تواند به اشکال مختلف نیز ارائه شود.

You might be called upon to give physical assistance.

ممکن است از شما خواسته شود که کمک فیزیکی کنید.

You might have to go direct to someone to help them out.

ممکن است مجبور شوید مستقیماً به سراغ کسی بروید تا به او کمک کند.

We can sometimes describe this situation as an errand of mercy.

ما گاهی اوقات می توانیم این وضعیت را به عنوان یک دستور رحمت توصیف کنیم.

This particular phrase is normally used when the situation is serious.

این عبارت خاص معمولاً زمانی استفاده می شود که وضعیت جدی باشد.

Perhaps someone is having a medical emergency

شاید شخصی در حال اورژانس پزشکی است

that they can't take care of by themselves.

که نمی تواند به تنهایی از آن مراقبت کند.

You might be called upon to give them help and assistance.

ممکن است از شما خواسته شود که به آنها کمک و کمک کنید.

You will go to their aid, as an errand of mercy.

شما به عنوان یک دستور رحمت به کمک آنها خواهید رفت.

There are many ways of describing a problem that we might find ourselves in.

راه های زیادی برای توصیف مشکلی وجود دارد که ممکن است در آن قرار بگیریم.

You are in trouble.

شما در مشکل هستید.

You have a problem.

شما مشکل دارید.

You are in a difficult situation.

شما در شرایط سختی هستید.

You are in need of help.

شما به کمک نیاز دارید. برای

You have difficulty doing something.

انجام کاری مشکل دارید.

You are in a tight spot.

تو در تنگنا هستی

You are in a jam.

شما در یک مربا هستید.

You are in a sticky situation.

شما در یک وضعیت چسبناک هستید.

You are in a pickle.

شما در ترشی هستید.

The person giving help will help out,

کسی که کمک می کند کمک می کند، دست

give a hand, lend a hand.

می دهد، دست دراز می کند.

Offer assistance.

پیشنهاد کمک.

Some types of help are easier to give than others.

ارائه برخی از انواع کمک آسان تر از سایرین است.

Maybe a friend wants you to give them a ride into town.

شاید دوستی از شما بخواهد که آنها را به شهر برسانید.

If it is convenient, then there is no problem.

اگر راحت است، پس مشکلی وجود ندارد.

However, this is not always the case.

اما همیشه هم به این صورت نیست.

You might be busy or have other plans at that time.

ممکن است در آن زمان مشغول باشید یا برنامه های دیگری داشته باشید.

Perhaps someone wants to borrow money from you.

شاید کسی بخواهد از شما پول قرض کند.

This type of request can be awkward

این نوع درخواست می تواند ناخوشایند باشد

as many people don't like to lend money.

زیرا بسیاری از مردم دوست ندارند پول قرض دهند.

In this case, you might have to say...

در این مورد، ممکن است مجبور شوید بگویید ...

"I'm sorry, but no"

"متاسفم، اما نه"

So, what exactly have we learnt from this subject?

بنابراین، ما دقیقاً از این موضوع چه آموخته ایم؟

First of all, it is equally difficult to ask for help as it is to give it.

اول از همه، درخواست کمک به همان اندازه دشوار است که کمک کند.

A moment of desperation

یک لحظه ناامیدی

might reveal more

ممکن است بیش

about someone than any action

از هر اقدامی که

they have done in the past.

در گذشته انجام داده است، در مورد کسی نشان دهد.

In a social situation,

در یک موقعیت اجتماعی،

giving assistance is still seen as difficult.

کمک کردن همچنان مشکل تلقی می شود.

However, it would be fair to say that

با این حال، منصفانه است که بگوییم هر چه

the closer the bond between two people,

پیوند بین دو نفر نزدیک‌تر باشد،

then the more likely it is that help will be asked for

احتمال اینکه

and given without question.

بدون هیچ گونه سوالی درخواست و کمک شود، بیشتر می‌شود.

I hope you've enjoyed today's lesson,

امیدوارم از درس امروز لذت برده باشید

and I hope you will join me again for another one.

و امیدوارم دوباره برای درس دیگری به من بپیوندید.

Don't forget to subscribe

فراموش نکنید که مشترک شوید

and follow all of my new lessons as they come.

و همه درس های جدید من را به محض آمدن دنبال کنید.

Also, don't forget you can catch me

همچنین فراموش نکنید که می توانید

live every Sunday from 2 p.m.

هر یکشنبه از ساعت 2 بعد از ظهر من را زنده بگیرید. به

UK time.

وقت انگلستان