English in your Ear LIVE - Back in the UK - 28th April 2019 - Misterduncan & his English Lessons

ah bonjour madames and monsieurs and les enfants welcome to a Sunday afternoon

خانم‌ها و آقایان و بچه‌ها به بعدازظهر یکشنبه خوش آمدید،

yes we are all live together again it's English in your ear.

بله، ما همه با هم زندگی می‌کنیم، این انگلیسی در گوش شماست.

Oh enough of that enough of everything I am feeling so tired today

اوه بس است از همه چیزهایی که امروز احساس خستگی می

oh I'm sorry about that did I start too quickly

کنم اوه متاسفم که خیلی سریع

did I interrupt your concentration okay I'm sorry

شروع کردم آیا تمرکز شما را قطع کردم بسیار خوب متاسفم

let's try again shall we oh hello everyone I am feeling a little tired

بیایید دوباره تلاش کنیم آه سلام به همه امروز کمی احساس خستگی

today I don't know why maybe it's the jetlag

می کنم نمی دانم چرا شاید جت لگ باشد

yes that's what it must be I think it must be all the jetlag because yesterday

بله همین باید باشد، فکر می کنم باید تمام جت لگ باشد زیرا دیروز

we returned from our lovely trip to Paris and well that flight is such a

از سفر دوست داشتنی خود به پاریس برگشتیم و خوب آن

long flight it is 55 minutes the flight so you can imagine that today I am

پرواز آنقدر طولانی است که پرواز 55 دقیقه است. می توانید تصور کنید که امروز من

suffering from a terrible case of jet lag hi everybody this is mr. duncan in

از یک مورد وحشتناک جت لگ رنج می برم سلام به همه این آقای. دانکن در

here Thank You Missy Missy boo hi everybody this is mr. Duncan in England

اینجا متشکرم خانم میسی بو سلام به همه این آقای است. دانکن در انگلیس

how are you today are you okay I hope so are you yes we fantastic I really really

امروز چطوری خوب هستی، امیدوارم خوب هستی، بله، ما فوق‌العاده‌ایم، واقعاً

hope so here we go then it's Sunday it's a fun day I've almost lost my voice by

امیدوارم که اینجا برویم، پس یکشنبه است، روز

the way from all the shouting that I've been doing this week also my nose is

سرگرم‌کننده‌ای است. این هفته این کار را انجام دادم همچنین بینی

very blocked up for reasons I will go into later and I am feeling a little a

من به دلایلی که بعداً به آنها خواهم پرداخت بسیار مسدود شده است و

little upset because yesterday something terrible happened and I will talk about

کمی ناراحت هستم زیرا دیروز اتفاق وحشتناکی رخ داد و بعداً در مورد آن صحبت خواهم کرد

it later on but I am feeling a little distraught today I have a little bit of

اما امروز کمی احساس ناراحتی می کنم. امروز کمی

post-traumatic stress going on today so please excuse me if I seem a little odd

استرس پس از سانحه وجود دارد، پس لطفاً ببخشید اگر کمی عجیب به نظر

also I'm late as well I've noticed I'm late by 10 minutes

می‌رسم همچنین دیر رسیدم و همچنین متوجه شدم 10 دقیقه دیر

for which I apologise I went to bed last night really early I thought I will go

آمدم و به خاطر همین عذرخواهی می‌کنم که دیشب به رختخواب رفتم. خیلی زود فکر می کردم

to bed early and I will wake up the next day feeling very very lively very full

زود به رختخواب می روم و روز بعد بیدار می شوم با احساس بسیار بسیار سرزنده و سرشار

of the joy de vivre as they say but no I woke up this morning feeling really

از شادی زنده به قول خودشان اما نه امروز صبح با احساس خستگی از خواب بیدار

tired and I still feel tired now I think it must be all the walking that

شدم و الان هم فکر می کنم هنوز احساس خستگی می کنم این باید تمام پیاده روی هایی باشد که

I've done over the week because we have been in Paris did you see my live

در طول هفته انجام داده ام، زیرا ما در پاریس بوده ایم پخش زنده من را ببینید

streams we did a live stream from the Eiffel Tower and also we did a live

ما یک استریم زنده از برج ایفل انجام دادیم و همچنین یک استریم زنده را به

stream well I did it on my own I was waiting for mr. Steve to arrive but he

خوبی انجام دادیم من این کار را به تنهایی انجام دادم منتظر آقای. استیو برای رسیدن اما او برنگشت،

didn't he didn't come back he was away doing something very important so I

او برای انجام یک کار بسیار مهم دور بود، بنابراین من

stood on a Paris street corner I still can't believe I've done this but I did

در گوشه خیابان پاریس ایستادم، هنوز باورم نمی شود که این کار را انجام داده ام، اما این کار را انجام دادم،

it I did it I actually did it on Thursday I stood for three hours on a

آن را انجام دادم، در واقع انجام دادم. آن روز پنجشنبه من به مدت سه ساعت در یک

Paris Road a Boulevard a rue depending on how you want to describe it but I was

خیابان پاریس، یک بلوار، یک خیابان ایستادم، بسته به اینکه چگونه می‌خواهید آن را توصیف کنید، اما من

standing there and I was talking for three hours breathing in some of that

آنجا ایستاده بودم و سه ساعت صحبت می‌کردم و از آن

lovely Paris pollution and I think it's had a very strange effect on my voice

آلودگی زیبای پاریس نفس می‌کشیدم و فکر می‌کنم که این آلودگی هوا را به همراه داشته است. تأثیر بسیار عجیبی روی صدای من دارد

because now my voice feels very strange my my my throat is rather sore I must

زیرا اکنون صدای من بسیار عجیب است من گلویم نسبتاً درد می

admit but also I've been doing a lot of talking this week meeting lots of lovely

کند باید اعتراف کنم اما همچنین این هفته صحبت های زیادی انجام داده ام و با افراد دوست داشتنی زیادی در پاریس ملاقات کرده ام.

people in Paris would you like to have a look first of all at some general shots

دوست دارید نگاهی بیندازید. اول از همه در چند عکس کلی

here we go so here is a little taster just a short taste of the things I saw

اینجا می‌رویم، بنابراین در اینجا کمی مزه می‌کنیم، فقط یک چشیدن کوتاه از چیزهایی که

this week in Paris

این هفته در پاریس دیدم،

yes you might notice a slight French theme today with the live stream so we

بله، ممکن است امروز با پخش زنده متوجه تم فرانسوی کمی شوید، بنابراین ما

were in Paris last week now we're not going to bore you with all the pictures

هفته گذشته در پاریس بودیم. ما با تمام عکس ها شما

so don't worry it isn't all about French this week because we have you as well on

را خسته نمی کنیم، بنابراین نگران نباشید که همه این تصاویر AB نیست این هفته از فرانسه خارج شوید، زیرا شما را نیز

the live chat

در چت زنده

no of course we can't forget the live chat can we new new new definitely not

داریم، نه البته نمی‌توانیم چت زنده را فراموش کنیم، آیا می‌توانیم جدید جدید قطعاً نه

by the way do you like my French hat we call this a bear a bear eh I did see a

به هر حال آیا کلاه فرانسوی من را دوست دارید ما به این می‌گوییم خرس خرس است.

few people around Paris wearing berets not many but I thought I would wear a

چند نفر را در گوشه و کنار پاریس دیدم که کلاه

beret today and mr. Steve has one as well

بره پوشیده بودند. استیو یکی هم دارد

where is mr. Steve he will be with us in a roundabout 20 minutes time

که آقای. استیو او در مدت زمان 20 دقیقه

and also later we will take a look at mr. Steve ordering some coffee on the

با ما خواهد بود و همچنین بعداً نگاهی به mr. استیو در حال سفارش قهوه در

street corner I'm not joking I have some exclusive footage of mr. Steve using his

گوشه خیابان شوخی نمی کنم، چند فیلم اختصاصی از آقای دارم. استیو با استفاده از

French skills all of that coming up later on also today we're talking about

مهارت های فرانسوی خود همه چیزهایی که بعداً مطرح می شود امروز نیز در مورد

words that we use in English that originated in French or even

کلماتی صحبت می کنیم که ما در انگلیسی استفاده می کنیم که منشا آنها فرانسوی است یا حتی

French words that we do use in their original form here in England and in

کلمات فرانسوی که ما در شکل اصلی آنها اینجا در انگلیس و در

English so that coming up later on mr. Steve talking about lots of things

انگلیسی استفاده می کنیم. بعداً آقای استیو در مورد چیزهای زیادی از

including the chaotic traffic on the roads Wow

جمله ترافیک بی نظم در جاده ها صحبت می کند وای

you should see the traffic on the roads in Paris pretty amazing here is a little

شما باید ترافیک در جاده های پاریس را ببینید بسیار شگفت انگیز است.

taste of the traffic situation so this is taken near by the Arc de Triomphe a

very famous landmark in Paris but the mr. Steve was completely blown away by

پاریس اما آقای استیو از

how chaotic and sometimes crazy the French traffic seems to be so all of

اینکه ترافیک فرانسه چقدر آشفته و گاه دیوانه کننده به نظر می رسد کاملاً متحیر شده بود، بنابراین همه

that coming up later on we'll be talking about that with mr. Steve as you know

اینها بعداً مطرح می شود، ما در مورد آن با آقای صحبت خواهیم کرد. همانطور که می دانید

mr. Steve loves traffic he loves talking about cars

آقای استیو استیو عاشق ترافیک است او عاشق صحبت کردن در مورد ماشین ها است

he likes driving cars so we'll be talking about that a little bit later on

او دوست دارد ماشین ها را رانندگی کند، بنابراین کمی بعد در مورد آن

I am feeling slightly hoarse today which reminds me I didn't see any horses in

Paris I don't know why I'm mentioning that but there are two things I didn't

صحبت خواهیم کرد. من به این موضوع اشاره می کنم، اما دو چیز وجود دارد که

see in Paris I didn't see any horses and I didn't see any dogs I didn't see one

در پاریس ندیدم، هیچ اسبی و سگی ندیدم، یک

dog in Paris I was there for nearly five days and I didn't see one dog is there

سگ در پاریس ندیدم، نزدیک به پنج روز آنجا بودم و ندیدم. "دیدن یک سگ آیا دلیلی وجود دارد

any reason why does anyone know why I didn't see any

که چرا کسی می داند که چرا

during my time in Paris here we go then let's have a look at the live chat shall

در طول مدتی که در پاریس بودم هیچ سگی را ندیدم، ما می رویم، پس بیایید نگاهی به چت زنده

we I don't know why I didn't see any dogs I

بیندازیم ، نمی دانم چرا ندیدم هر سگی

have no idea let's have a look at the live chat shall we

که نمی دانم بیایید نگاهی به چت زنده بیندازیم، ما

who is on the live chat wow so many people are here already but the big

که در چت زنده هستیم وای خیلی از افراد در حال حاضر اینجا هستند، اما

question is who is first oh hello - Kaiba

سوال مهم این است که چه کسی اول است اوه سلام - Kaiba

well done Kaiba you are first on the live chat well done to you and of course

آفرین Kaiba شما اولین نفر در زنده هستید چت به شما خوش آمد و البته

as usual that deserves a round of applause

طبق معمول که مستحق یک دور تشویق است

let applause for you yes I hope you enjoyed that also we have blue thunder

اجازه دهید برای شما تشویق کنیم بله امیدوارم لذت برده باشید که امروز نیز رعد و برق آبی

here today and Bella hello Bella Alamgir Chris quite a loop is here as well

در اینجا داریم و B الا سلام بلا علمگیر کریس کاملا لوپ اینجاست

Lali Lali Oh Bonjour Lali Lali also Martha in Poland Li Yue is here Massimo

لالی لالی اوه بونجور لالی لالی همچنین مارتا در لهستان لی یوه اینجاست ماسیمو

hello Massimo it's nice to see you here I don't think I've seen you for a long

سلام ماسیمو خوشحالم که شما را اینجا می بینم فکر نمی کنم مدت زیادی است که شما را ندیده باشم

time on the livestream so it's great to see you here today

پخش زنده پس خوشحالم که امروز شما را اینجا می بینم

Belarusian hello Belarusian can I send once again my best wishes to your mother

بلاروسی سلام بلاروسی می توانم یک بار دیگر بهترین آرزوهایم را برای مادرت بفرستم

and to you as well sara is here also we have Maria hello

و برای شما نیز سارا اینجاست همچنین ما ماریا داریم سلام ماریا

Maria Beatriz AHS hello AHS it's us Clark

بئاتریز AHS سلام AHS این ما هستیم کلارک

where are you watching at the moment Tomic says welcome back to the UK how

در کجا تماشا می کنید لحظه‌ای که تومیک می‌گوید به بریتانیا خوش آمدید

was it how was my trip well it was a beautiful week in Paris well five days I

چطور بود سفر من چطور بود، فکر می‌کنم یک هفته زیبا در پاریس پنج روز بود،

suppose but five days let me tell you now if you are planning on going to

اما پنج روز اجازه دهید به شما بگویم اگر قصد دارید به

Paris you need more than five days five days isn't long enough or maybe you need

پاریس بروید، به بیش از پنج روز نیاز دارید. پنج روز به اندازه کافی طولانی نیست یا شاید لازم باشد

to keep going back again and again to do to do to do different things in Paris

بارها و بارها به عقب برگردید تا کارهای مختلف را در

I'm having difficulty speaking English today I think it's because I've been

listening to French all week wife a or wife a says hello to you also Alamgir

پاریس انجام دهید. همسر a یا همسر a به شما سلام می گوید همچنین علمگیر

hello to Alamgir nice to see you here on the live chat has na is here hello has

سلام تی o Alamgir خوشحالم که شما را اینجا در چت زنده می بینم. در اینجا سلام،

now also Lucas and Galina also Ana Rita Olga Platina hello Platina I like your

لوکاس و گالینا را نیز دارد.

name by the way Lena is here as well a big hello to Lena

palmyra and also allen gear Wow already there are a lot of people on the live

gear Wow در حال حاضر افراد زیادی در چت زنده هستند

chat your song is very happy mr. Duncan thank you very

آهنگ شما بسیار خوشحال است آقای. دانکن خیلی از شما متشکرم

much for that yes I like to be happy sometimes it's not easy but being happy

که بله من دوست دارم گاهی اوقات شاد باشم ، اما شاد

is pretty nice lolly asks did you see any yellow vests because there are

بودن خیلی خوب است لولی می پرسد آیا جلیقه زردی دیدی چون

protests taking place in Paris fortunately I didn't see any protests

در پاریس تظاهراتی در جریان است، خوشبختانه من هیچ اعتراضی ندیدم چون

taking place because they only occur they only happen at the weekend so now I

آنها فقط در آخر هفته اتفاق می‌افتند، بنابراین اکنون

didn't see any protests during my time in Paris but I did see a lot of lovely

در طول مدتی که در پاریس بودم هیچ اعتراضی ندیدم، اما افراد دوست‌داشتنی زیادی

people one of the things I did notice as well is I didn't see anyone arguing or

را دیدم یکی از چیزهایی که متوجه شدم این است که کسی را در حال دعوا یا دعوا ندیدم.

fighting or suffering from too much alcohol which is strange because alcohol

جنگیدن یا رنج کشیدن از الکل زیاد که عجیب است، زیرا

is drunk quite a lot in France in general and I'm going to be honest with

به طور کلی در فرانسه الکل بسیار زیاد می نوشند و من با

you now I did drink quite a lot of French wine and can I tell you something

شما صادق خواهم بود اکنون مقدار زیادی شراب فرانسوی مصرف کردم و می توانم چیزی به شما بگویم که

there is nothing like French wine only by French wine even if it's a little

هیچ چیز وجود ندارد. مانند شراب فرانسوی فقط با شراب فرانسوی، حتی اگر کمی

expensive it was absolutely delicious and normally normally I don't like

گران باشد، کاملاً خوشمزه بود و معمولاً معمولاً دوست ندارم

drinking wine so normally I don't like wine at all but I did have quite a lot

شراب بنوشم، بنابراین معمولاً من اصلاً شراب را دوست ندارم اما مقدار زیادی

of it and we had some lovely food as well we can't talk about Paris without

از آن داشتم و مقداری هم داشتیم. غذای دوست داشتنی و همچنین ما نمی توانیم در مورد پاریس W صحبت کنیم بدون

mentioning the food because it was absolutely gorgeous we were very lucky

اشاره به غذا، چون کاملاً عالی بود، ما بسیار خوش شانس

we were quite lucky because we went along with mr. Steve's company and they

بودیم، ما کاملاً خوش شانس بودیم زیرا با آقا همراه شدیم. شرکت استیو و

took us to lots of lovely restaurants lovely cafes some of them very exclusive

آنها ما را به بسیاری از رستوران های دوست داشتنی بردند کافه های دوست داشتنی برخی از آنها مکان های بسیار منحصر به فرد

places to eat food so we felt very lucky and everything was free so we didn't pay

برای خوردن غذا، بنابراین ما احساس خوش شانسی می کردیم و همه چیز رایگان بود، بنابراین ما

for any of the trip which which was quite nice really so thanks once again

برای هیچ یک از سفرها پولی پرداخت نکردیم که بسیار خوب بود، واقعاً بسیار متشکرم یک بار دیگر

to mr. Steve's company I won't mention them but I will say thank you very much

به آقای شرکت استیو من به آنها اشاره نمی کنم اما می گویم از اینکه

for allowing me to go with Steve for free and spend five days in Paris it was

به من اجازه دادید به صورت رایگان با استیو بروم و پنج روز را در پاریس بگذرانم

amazing I was I was quite blown away by

شگفت انگیز بود من کاملاً از آن غافلگیر شده بودم

it you look like you look like army oh I see I look like maybe I'm in the army

شما به نظر می رسید که شبیه ارتش هستید. اوه میبینم انگار تو ارتش هستم میتونستی منو تو ارتش

could you imagine me in the army oh dear could you imagine me with a

تصور کنی اوه عزیزم میتونی منو با یه

large weapon in my hand Pal Mira says I am fine here but the

اسلحه بزرگ تو دستم تصور کنی پال میرا میگه من اینجا خوبم ولی

weather is like your country very hot oh I think that might be a message for

هوا مثل کشورت خیلی گرمه آه فکر می کنم این ممکن است پیامی برای

Alamgir hello to you Oh Jeff is here hello Jeff

علمگیر باشد سلام به شما اوه جف اینجاست سلام جف

yes I think I am suffering from old age today because I have been running around

بله فکر می کنم امروز از پیری رنج می برم زیرا

Paris on our first day in Paris we actually walked all the way to the

در اولین روز اقامتمان در پاریس در اطراف پاریس می دویدم و در واقع تمام راه را تا ایفل پیاده رفتیم.

Eiffel Tower it was nearly six miles so we did walk

برج نزدیک به شش مایل بود، بنابراین

quite a long way on our first day and my feet were very sore

ما در روز اول راه بسیار طولانی را پیاده‌روی کردیم و پاهای من بسیار دردناک بود

David David Enrico says hello mr. Duncan how are you this is David or David from

دیوید انریکو می‌گوید سلام آقای. دانکن چطوری این دیوید یا دیوید از

London and I'm happy to be here again with you on your live lesson you are

لندن هستی و من خوشحالم که دوباره اینجا با شما در درس زنده شما

welcome no problem wow so many people here today thanks a lot for your company

hello mr. Duncan beautiful clothes you are the best teacher in the world of

هستم. دانکن لباس های زیبا شما بهترین معلم در دنیای

English thank you children play isn't that nice thanks a lot I do appreciate

انگلیسی هستید متشکرم بچه ها بازی می کنند آنقدرها هم خوب نیست خیلی ممنون من از

your kind comments lots of buildings and lots of people says Chris oh hello Louie

نظرات محبت آمیز شما تشکر می کنم بسیاری از ساختمان ها و بسیاری از مردم می گویند کریس اوه سلام لویی

Louie Mendez who is watching in France hello - Louie and yes you did spot one

لویی مندز که در فرانسه تماشا می کند سلام - لویی و بله شما یکی

of the famous landmarks the Pompidou Museum it is a very unusual building

از دیدنی های معروف موزه پمپیدو را دیدید، این یک ساختمان بسیار غیرعادی است

because it looks as if all the things that should be on the inside of the

زیرا به نظر می رسد همه چیزهایی که باید در داخل

building like the pipes and the frame and all of the metal is actually on the

ساختمان باشد مانند لوله ها و قاب و تمام فلزات. در واقع در

outside of the building it is a sort of work of art but it also a building at

بیرون ساختمان است، این یک نوع اثر هنری است اما در عین حال یک ساختمان است،

the same time so yes we had a meal on the top floor of the Pompidou Center

بنابراین بله، ما در طبقه بالای مرکز پمپیدو غذا خوردیم،

so yes the Pompidou Museum we enjoyed a lovely meal there as well

بنابراین بله، موزه پمپیدو، ما از یک غذای دوست داشتنی در آنجا لذت بردیم. و همچنین به

courtesy of mr. Steve's company click get to MA hello to you all so Louie yes

لطف آقای شرکت استیو کلیک کنید رسیدن به MA سلام به همه شما، پس لویی بله

Louie again we will be taking a look at one or two sites also we will be taking

لویی دوباره به یک یا دو سایت نگاه خواهیم کرد،

a river cruise as well we're going on the river later on as well we're going

همچنین یک کشتی دریایی در رودخانه خواهیم داشت و همچنین بعداً به رودخانه خواهیم رفت. رفتن

to sail up the Seine which is a famous river in the center of Paris hello mr.

به قایقرانی تا رود سن که یک رودخانه معروف در مرکز پاریس است سلام آقای.

Duncan I'm glad you and mr. Steve are back yes we're back from Paris and we

دانکن خوشحالم که شما و آقای. استیو برگشته بله، ما از پاریس برگشتیم و

have a super-duper time even though I must admit I was a little tired this

اوقات فوق العاده ای داریم، حتی اگر باید اعتراف کنم که امروز صبح کمی خسته

morning I feel as if I've walked many many miles Thank You satury no your hat

بودم، احساس می کنم که مایل های زیادی

your beret gives you an appearance of a painter or maybe a famous artist thank

را پیاده روی کرده ام. شما ظاهر یک نقاش یا شاید یک هنرمند مشهور

you very much for that I must admit I I quite like my beret I might wear this

هستید از این بابت بسیار متشکرم. باید اعتراف کنم که من کلا کلاه خود را دوست دارم، ممکن است هر هفته این را بپوشم

every week you look good with the hat thank you cat knee that's very kind of

شما با کلاه زیبا به نظر می رسید متشکرم زانوی گربه که بسیار مهربان

you we've got one or two people also joining

هستید یک یا دو نفر نیز به

the live chat I want to I want to try and say hello to everyone because

چت زنده ملحق می شوند من می خواهم سعی کنم به همه سلام کنم زیرا

sometimes I am accused of not talking to people or saying hello on the live chat

گاهی اوقات متهم می شوم که با مردم صحبت نمی کنم یا در چت زنده سلام می

so I will try it hello jimy from the golden notebook I

کنم بنابراین سعی می کنم آن را امتحان کنم سلام جیمی از دفترچه طلایی I

love your hat mr. Duncan is there a name for this hat yes it is called a beret

کلاهت را دوست دارم آقای دانکن نامی برای این کلاه وجود دارد، بله به آن کلاه بره می گویند،

beret so beret is a type of French hat and you

بنابراین کلاه کلاه یک نوع کلاه فرانسوی است و شما

do see French people wearing them so whilst we were in Paris we did see quite

فرانسوی ها را می بینید که آنها را به سر می کنند، بنابراین زمانی که ما در پاریس بودیم،

a few people wearing berets looking very French we will talk about French fashion

افراد زیادی را دیدیم که کلاه بره به سر داشتند و بسیار فرانسوی به نظر می رسیدند. کمی بعد در مورد مد فرانسوی صحبت خواهم کرد،

a little bit later on satoru no says the traffic is fluid in

ساتورو نه می گوید ترافیک در

power that means it moves constantly it almost

قدرت است، یعنی به طور مداوم حرکت می کند تقریباً

never comes to a to a stop or to a halt have you ever driven in big cities in

هرگز به یک توقف یا توقف نمی رسد آیا تا به حال در شهرهای بزرگ

Italy or the USA there is no chaotic traffic traffic but only jams and you

ایتالیا یا ایالات متحده در آنجا رانندگی کرده اید. ترافیک پر هرج و مرج نیست، بلکه فقط راه بندان است و شما

get stuck in the jams well I must admit I found the roads quite easy to get

به خوبی در ازدحام گیر

across there are lots of traffic lights and crossings for people to get across

but I I did think that the the roads themselves especially with the cars

می کنید. به خصوص در مورد ماشین ها

seemed quite chaotic so that is something we will talk about later on

کاملاً آشفته به نظر می رسید، بنابراین این چیزی است که بعداً در مورد آن صحبت خواهیم کرد

because I know Steve likes to like to talk about the traffic all the time all

زیرا می دانم که استیو دوست دارد همیشه در مورد ترافیک صحبت

the best from Turkey and I vote hello to vote nice to see you here next time you

کند بهترین ها از ترکیه و من به رای سلام می دهم. خوشحالم دفعه بعد شما را اینجا می بینم.

should come to Italy maybe who knows well in two months time two months from

باید به ایتالیا شاید چه کسی خوب می داند که دو ماه دیگر در دو ماه آینده

now we are actually going on another trip and so there will be another

ما در واقع به یک سفر دیگر می رویم و بنابراین یک

mystery trip taking place in about two months time so we will be doing this all

سفر مرموز دیگر در حدود دو ماه دیگر انجام خواهد شد، بنابراین ما این کار

over again with another mystery trip but where will it be you will have to wait

را دوباره با یک سفر مرموز دیگر انجام خواهیم داد، اما کجا آیا می شود شما باید

two months to find out is is egg is egg be Yassin it says hello mr. Duncan I am

دو ماه صبر کنید تا بفهمید که آیا تخم مرغ است یاسین می گوید سلام آقای. دانکن من

from Morocco thank you very much for everything you do for us I am very proud

اهل مراکش هستم از شما برای هر کاری که برای ما انجام می دهید بسیار سپاسگزارم. من به شما بسیار

of you because I still learn from you so thank you you are welcome that's why I'm

افتخار می کنم زیرا هنوز از شما یاد می گیرم بنابراین از شما متشکرم که خوش آمدید به همین دلیل من

here to help you with your English kiss sure Kishore Kumar is here as well Manoj

اینجا هستم تا در بوسه انگلیسی شما به شما کمک کنم مطمئن باشید کیشور کومار است. در اینجا نیز Manoj

says hello from India and güell Bernie's is here as well would you like to have

از هند سلام می‌کند و گول برنی هم اینجاست، آیا می‌خواهید دوباره به

another quick look at something in Paris would you maybe not I don't know maybe

چیزی در پاریس نگاهی بیندازید، شاید نه، نمی‌دانم شاید شما

you don't let's have a look at something else oh

اجازه ندهید به چیز دیگری نگاهی بیندازیم، اوه

here's something interesting mr. Steve and myself we decided to be very

اینجاست یه چیز جالب آقای من و استیو تصمیم گرفتیم خیلی

adventurous and we went on the Paris underground now the Paris underground is

ماجراجو باشیم و رفتیم متروی پاریس حالا متروی پاریس

very similar to the tube or the London Underground which of course is in London

خیلی شبیه مترو یا متروی لندن است که البته در لندن است

but in Paris they call it the metro so let's have a quick look at some of the

اما در پاریس به آن مترو می گویند پس بیایید نگاهی کوتاه بیندازیم. در برخی از

sites on the Paris metro

سایت‌های متروی پاریس،

so there you can see don't stand too close to the edge because you will fall

بنابراین می‌توانید آنجا را ببینید، خیلی نزدیک به لبه بایستید زیرا زمین خواهید

off so there you can see the Paris Metro we will take another look at this later

خورد، بنابراین می‌توانید متروی پاریس را ببینید، بعداً به این موضوع نگاهی خواهیم داشت،

on don't worry if you miss it and you can see one of the large trains

نگران نباشید اگر شما آن را از دست می دهید و می توانید ببینید یکی از قطارهای بزرگ

approaching what I like about these trains is you have two levels so you

به چیزی نزدیک می شود که من در مورد این قطارها دوست دارم این است که شما دو سطح دارید، بنابراین شما

have downstairs and you have upstairs so this is one of the main train stations

در طبقه پایین و طبقه بالا دارید، بنابراین این یکی از ایستگاه های اصلی قطار است،

so this actually isn't the metro this is actually one of the large train stations

بنابراین در واقع مترو این نیست. در واقع یکی از ایستگاه های قطار بزرگ است،

so many of these trains will go all over France but we did also use the Metro as

بنابراین بسیاری از این قطارها در سراسر فرانسه خواهند رفت، اما ما از مترو نیز استفاده کردیم،

well you can see lots of people getting off and many people getting on so this

همچنین می توانید ببینید که افراد زیادی پیاده می شوند و افراد زیادی

is one of the long-distance trains and you can see each carriage can hold many

سوار می شوند، بنابراین این یکی از قطارهای مسافت طولانی است. و شما می توانید ببینید که هر کالسکه می تواند انسان را نگه دارد y

people and off it goes everybody wave to the Train as it goes off into the

مردم و از آن خارج می شوند، همه به سمت قطار حرکت می کنند که به دوردست می رود،

distance so I'm now waiting for someone to say mr. Duncan

بنابراین من اکنون منتظر هستم تا کسی بگوید آقای. دانکن

that isn't the metro those trains are too big to go down the Metro these are

که مترو نیست، آن قطارها آنقدر بزرگ هستند که نمی‌توانند از مترو پایین بیایند،

the normal trains so these trains are the normal ones but look at the size of

اینها قطارهای معمولی هستند، بنابراین این قطارها قطارهای معمولی هستند، اما به اندازه آنها نگاه کنید،

them they're huge and you have an upstairs and also you have a downstairs

آنها بزرگ هستند و شما یک طبقه بالا دارید و همچنین یک در طبقه پایین

as well so I like that I think that's quite nice actually even though I say so

نیز هست، بنابراین من این را دوست دارم، فکر می‌کنم در واقع خیلی خوب است، حتی اگر خودم می‌گویم،

myself let's have a look at the live chat the

بیایید به چت زنده نگاهی بیندازیم،

because I'm sure a lot of people want to say hello doo-doo-doo-doo oh hello also

زیرا مطمئن هستم که بسیاری از مردم می‌خواهند بگویند سلام دوو دوو، اوه سلام همچنین

to mohammed gad hello to you and also thank you for your kind greeting Stanko

به محمد گاد سلام بر شما و همچنین ممنون از احوالپرسی شما استانکو

says please mr. Duncan can you visit Poland well who knows the world is a

می گوید لطفا آقای. دانکن می‌توانید به خوبی از لهستان دیدن کنید که می‌داند دنیا

small place now thanks to aeroplanes you can fly anywhere you can travel to most

جای کوچکی است اکنون به لطف هواپیماها می‌توانید به هر جایی که می‌توانید به بیشتر

places even sometimes you can go under the sea so if you are traveling from

مکان‌ها سفر کنید حتی گاهی اوقات می‌توانید زیر دریا بروید، بنابراین اگر از

England to France you can fly you can also take the boat and you can drive

انگلیس به فرانسه سفر می‌کنید می‌توانید پرواز کنید. همچنین سوار قایق شوید و می‌توانید

under the English Channel you can also drive under the English Channel or you

زیر کانال انگلیس رانندگی کنید، می‌توانید زیر کانال انگلیسی نیز رانندگی کنید یا

can sit on a train and let the train take the strain using the Channel Tunnel

می‌توانید در قطار بنشینید و اجازه دهید قطار با استفاده از تونل مانش حرکت کند،

but we decided to fly that's what we decided to do okay let's have a look

اما ما تصمیم گرفتیم پرواز کنیم، این همان کاری است که ما تصمیم گرفتیم انجام دهیم بسیار خوب. بیایید به بیرون نگاهی بیندازیم

outside we haven't looked outside today I've just realised shall we have a look

امروز بیرون را نگاه نکردیم من تازه متوجه شدم که

outside would you like to so there is the view

آیا دوست دارید به بیرون نگاهی بیندازیم، بنابراین منظره بیرونی وجود دارد که

outside you can see straight away that everything is looking very green today

بلافاصله می توانید ببینید که امروز همه چیز بسیار سبز به

look how green it all looks it really looks as if summer has arrived all the

نظر می رسد. به نظر می رسد واقعاً به نظر می رسد که تابستان فرا رسیده است، همه برگ ها سبز به نظر می رسند

leaves are looking green the pigeons are getting very excited because now many of

، کبوترها بسیار هیجان زده می شوند، زیرا اکنون بسیاری از

them are mating also you can see some lovely lilac on the left-hand side of

آنها در حال جفت گیری هستند، همچنین شما می توانید مقداری یاس بنفش دوست داشتنی را در سمت

the screen you can see some lovely purple flowers so there is a lot going

چپ صفحه ببینید و می توانید تعدادی بنفش دوست داشتنی ببینید. e گل ها، بنابراین

on outside today also there is quite a lot going on here in the studio now mr.

امروز در خارج از خانه چیزهای زیادی در حال انجام است، همچنین اکنون در استودیو خیلی چیزها در حال انجام است.

Steve will be here soon but will mr. Steve be wearing his beret

استیو به زودی اینجا خواهد بود اما آقای. استیو کلاهش

will he I don't know I'm not quite sure maybe he will be so mr. Steve will be

را می‌پوشد. استیو تا

here in a few moments time but the big question must be what color will mr.

چند لحظه دیگر اینجا خواهد بود، اما سوال بزرگ باید این باشد که آقا چه رنگی خواهد داشت.

Steve be today be brown would he be white will he be

استیو امروز قهوه ای باشد آیا او سفید

green or maybe he will be red white and blue I don't know where Steve is going

می شود سبز می شود یا شاید قرمز سفید و آبی می شود.

where are you going Steve we are well that was interesting

I was a bit I was literally about to introduce Steve and he walked off so

برای معرفی استیو و او رفت،

that was interesting thank you Steve here he is but the big

بنابراین جالب بود ممنون استیو او اینجاست، اما

question is what color will he be I don't know I can already see mr. Steve

سوال بزرگ این است که او چه رنگی خواهد بود ، نمی دانم من قبلاً می توانم آقای را ببینم. استیو

on the preview and that looks amazing

در پیش‌نمایش و این شگفت‌انگیز به نظر می‌رسد

why does the berry look so big on mr. Steve's head I don't know why and what's

که چرا توت آنقدر بزرگ به نظر می‌رسد. سر استیو نمی‌دانم چرا و این

all that stuff hanging down oh that's nice very good I think that's okay Steve

همه چیز آویزان است، اوه، خیلی خوب است، فکر می‌کنم اشکالی ندارد

are you ready Steve come on Steve okay mr. Steve is on his way

استیو آماده‌ای استیو بیا استیو، باشه آقای. استیو در راه است

Steve was complaining he was saying my camera's too low it's too low I can't I

can't be seen here he comes then it's mr. Steve

. استیو

this year don't come back from Paris France I'm not a fantastic time we had

امسال از پاریس برنگرد فرانسه من زمان فوق العاده ای نیستم که داشتیم

and mr. Duncan's got a red berry and I've got a slightly darker red berry

و آقای. دانکن یک توت قرمز دارد و من یک توت قرمز کمی تیره‌تر

I don't know if I'm wearing it in the right way I don't know whether it should

دارم، نمی‌دانم آیا آن را درست می‌پوشم یا نه.

be sort of you over to one side a little bit maybe it should be I don't know of

باید از گوش هایم اطلاعی نداشته

my ears but anyway I know I look amazing and that's all that matters

باشم، اما به هر حال می دانم که من شگفت انگیز به نظر می رسم و این تنها چیزی است که اهمیت دارد،

I'm think it suits me more oh I don't think so I think I can carry it off as

فکر می کنم بیشتر به من می آید، اوه فکر نمی کنم، بنابراین فکر می کنم می توانم آن را حمل کنم زیرا

they don't can carry it off it means I can look good in it get away with it

آنها نمی توانند می توانم آن را با خود حمل کنم یعنی من می توانم در آن خوب به نظر برسم و با آن کنار

yeah it suits you suits me but see this is what you're supposed to do Steve what

بیایم، آره مناسب توست، اما ببین این کاری است که قرار است انجام دهی استیو کاری

you do is you have one side of the bear a flat and then the other one will droop

که انجام می دهی این است که یک طرف خرس را یک تخت داری و سپس یکی دیگر

down like that that's it yes and now you look like a French artist I would paint

اینطوری خواهد افتاد، بله و حالا شما شبیه یک هنرمند فرانسوی می‌شوید، من

your picture oh come on this your Duncan doesn't

عکستان را می‌کشم، بیا این کار، دانکن شما

think that's the right accent Steve please never do that accent again I can

فکر نمی‌کند این لهجه درستی است استیو لطفاً هرگز آن لهجه را تکرار نکنید، من می‌توانم

do lots of accents I can speak English in in what sounds like a it's like a

لهجه‌های زیادی انجام دهم. من می توانم به زبان انگلیسی صحبت کنم، مثل این است که یک

foreign person speaking English I like to do it it makes me laugh it's probably

فرد خارجی انگلیسی

highly offensive yes I think there's a pretty good chance it's offensive

صحبت می کند. احتمال بسیار خوبی وجود دارد که توهین آمیز باشد،

especially if you're doing it so here we go we had a super week in Paris didn't

به خصوص اگر شما این کار را انجام می دهید، بنابراین اینجا رفتیم، ما یک هفته فوق العاده در پاریس

we five days in Paris we didn't see anything that really upset us I was just

داشتیم، مگر اینکه پنج روز در پاریس بودیم، چیزی ندیدیم که واقعا ما را ناراحت کند، من فقط به

mentioning this during our time in Paris I didn't see a single dog that is true

این موضوع در طول زندگی خود اشاره کردم. زمانی در پاریس من حتی یک سگ ندیدم که

it is and I didn't see I didn't see a cat either no I didn't see any animals

درست است و من ندیدم گربه هم ندیدم نه هیچ حیوانی ندیدم

that seemed to be running around as strays you saw a rat

که به نظر می رسید به عنوان ولگرد در حال دویدن است. شما یک موش دیدید

yesterday fact I did see a rat that was near the plaster Concorde that was a bit

دیروز در حقیقت من یک موش را دیدم که در نزدیکی کنکورد گچی بود که

little bit whirring running in and out of a drain well it's about the

کمی چرخید و از چاه فاضلاب بیرون و داخل

of a cat it was worrying because we were on our way to eat something so we were

می‌رفت، این موضوع مربوط به گربه‌ای است که نگران‌کننده بود، زیرا ما در راه بودیم تا چیزی بخوریم و به دنبال آن بودیم.

looking for a lovely French restaurant and then on the way we saw this giant

برای یک رستوران فرانسوی دوست داشتنی و سپس در راه ما این موش غول پیکر را دیدیم،

rat I didn't see you - but then there's rats everywhere in any city wherever

من شما را ندیدم - اما پس از آن موش در همه جا در هر شهری

there's a drainage system there's rats you just happen to see it it was getting

وجود دارد، هر جا که سیستم زهکشی وجود داشته باشد، موش هایی وجود دارد که اتفاقاً آن را می بینید که داشت

dark so met perhaps it was you know I think the rats tend to come out more

تاریک می شد، بنابراین شاید ملاقات کنید. می دانستی من فکر می کنم موش ها

when it's dark don't they yes you can't be seen I think you can actually go on

وقتی هوا تاریک است بیشتر بیرون می آیند، نه بله، شما نمی توانید ببینید en من فکر می کنم شما واقعاً می توانید به تور بروید،

tours I'm sure there is a tour of the Paris sewers am i right there i I do

مطمئن هستم که یک تور در فاضلاب های پاریس وجود دارد، آیا من در آنجا هستم من به

vaguely vaguely some years ago remember someone saying that there is actually a

طور مبهم چند سال پیش به یاد داشته باشید که شخصی گفت که در واقع یک تور وجود دارد که

tour you can actually go on a tour of the Paris sewers well I mean if you're

می توانید در واقع به یک تور بروید. فاضلاب پاریس خوب است منظورم این است که اگر

going to Paris that's not the first thing you think of going to visit dr.

به پاریس می روید این اولین چیزی نیست که به دیدن دکتر می اندیشید.

triomphe Eiffel Tower the Louvre and the sewers hmm doesn't usually come in the

پیروزی برج ایفل برج لوور و فاضلاب معمولاً در

list but perhaps people are getting bored with the with the traditional

لیست نیست، اما شاید مردم از مکان های سنتی خسته

sites and they want to go underground well this was a few years ago so I don't

شده اند و می خواهند به خوبی به زیر زمین بروند این چند سال پیش بود، بنابراین نمی

know maybe they've stopped it now anyway French men Oh in in Paris there is a

دانم شاید آنها به هر حال اکنون آن را متوقف کرده‌ام به هر حال مردان فرانسوی اوه در پاریس

certain look to French men in Paris okay a very distinctive look

ظاهر خاصی برای مردان فرانسوی در پاریس وجود دارد، خوب ظاهر بسیار متمایز

they don't wear Berets and in fact I asked a French woman who was on our

آن‌ها کلاه‌پوش نمی‌پوشند و در واقع از یک زن فرانسوی که در تور راهنمای ما بود پرسیدم که

guided tour do Frenchmen ever wear Berets and she laughed at me I said no

آیا فرانسوی‌ها همیشه کلافه بپوشید و او به من خندید من گفتم نه

that is only for the tourists so don't do the accent

این فقط برای توریست هاست پس لهجه را

don't wear the berries but what French men love to wear is scarves yes knitted

انجام ندهید توت ها را نپوشید اما چیزی که مردان فرانسوی دوست دارند بپوشند روسری است بله

scarves all the time inside the restaurant outside in the street

روسری های بافتنی همیشه در داخل رستوران بیرون در خیابان

anywhere yes they like to wear a knitted scarf well quite often at night as well

در هر جایی بله آنها دوست دارند اغلب شب ها روسری بافتنی بپوشند و همچنین

when the temperature drops you will see a lot of Parisian men wearing very long

وقتی دما پایین می آید مردان پاریسی زیادی را خواهید دید که روسری های بسیار بلندی به سر دارند

scarfs and they wrapped all around their neck and they come up very high and they

و دور گردن خود پیچیده اند و بسیار بالا می آیند و بسیار به نظر می

look very sophisticated so there is a lot of French

رسند. پیچیده بنابراین یک L وجود دارد برخی از فرانسوی‌ها

around we did see some very sophisticated looking people who looked

در اطراف ما افراد بسیار پیچیده‌ای را دیدیم که به نظر

like they they had stepped out of Vogue magazine well to us of course it was

می‌رسیدند از مجله Vogue خارج شده‌اند، البته

quite warm in France and we went on this river cruise in the evening and Duncan

در فرانسه هوا کاملاً گرم بود و ما عصر به این رودخانه سفر کردیم و دانکن

just wore a short sleeve shirt and before we went the people were saying to

فقط یک لباس کوتاه پوشید. پیراهن آستین دار و قبل از رفتن ما مردم به ما می گفتند

us oh you will be freezing cold you know put a coat on they all had coats on the

آه شما سردتان می شود می دانید یک کت بپوش همه آنها کت

French people and to us it was very hot and they said oh you English you're used

فرانسوی ها را داشتند و برای ما خیلی گرم بود و گفتند اوه شما انگلیسی که

to the cold and it's not that far away is it really Paris but nevertheless it

عادت دارید سرما و آنقدرها دور نیست، واقعا پاریس است، اما با این

it is significantly warmer there most of the year and we're used to the cold and

وجود، بیشتر سال در آنجا به طور قابل توجهی گرمتر است و ما به سرما عادت کرده‌ایم و

you were you were warm all night even on this river cruise yes we're going to

تو بودی که تمام شب گرم بودی، حتی در این رودخانه دریایی، بله، ما می‌رویم برای

take a look at that soon by the way we are going to take a look at some

اینکه به زودی نگاهی به آن بیندازیم، به هر حال، می خواهیم به

excerpts from our lovely River cruise along the Seine also Paris is well known

گزیده هایی از سفر دریایی زیبای خود در رودخانه در امتداد رود سن نگاهی بیندازیم، همچنین پاریس

for being the city of romance we did see quite a few people quite a few young

به شهر عاشقانه بودن شهرت دارد، ما افراد زیادی را دیدیم که تعداد کمی جوان بودند.

couples sitting around and they were having a little kiss and a little cuddle

زوج هایی دور هم نشسته بودند و در حال بوسیدن بودند و کمی در آغوش گرفتن،

so I think when you get to Paris what happens is you find it very hard not to

بنابراین فکر می کنم وقتی به پاریس می روید این است که برایتان سخت

not to be romantic and we saw people kissing there was a lot of kissing

است که رمانتیک نباشید و ما دیدیم که مردم در حال بوسیدن بودند، بوسه های زیادی

taking place between local people as well because when you greet a French

بین مردم محلی نیز در جریان بود، زیرا وقتی به یک فرانسوی سلام می کنید.

person what is the first thing you do Steve well nobody kissed me when I was

اولين كاري كه ميكني چيه استيو خوب وقتي من اونجا بودم هيچكس منو نبوسيد من به

there I'm wondering whether normally you keep one side and then the other isn't

اين فكر ميكنم كه آيا به طور معمول يك طرف رو نگه ميداري و بعد طرف

it well yes you kiss on one side and then the other but there wasn't very

ديگر خوب نيست بله يك طرف و بعد طرف ديگر را ميبوسي اما وجود نداشت.

much of that going on nobody kissed me ever like that any French person I met

تا حد زیادی هیچ کس مرا نبوسید مثل اینکه هیچ فرانسویی که من ملاقات کردم

never kissed me I don't think anyone wants to kiss you on the cheeks so I was

هرگز مرا نبوسید. فکر نمی کنم کسی بخواهد گونه های شما را ببوسد بنابراین من

a little disappointed about that I was expecting everywhere I go to be kissed

کمی ناامید شدم از اینکه انتظار داشتم هر کجا می روم باشم.

on both cheeks but I'm wondering whether French people actually do that as much

هر دو گونه را بوسید، اما من نمی دانم که آیا فرانسوی ها واقعاً به

as they used to perhaps they don't anymore perhaps it's only

همان اندازه که قبلاً انجام می دادند این کار را انجام می دهند، شاید دیگر این کار را انجام نمی دهند، شاید این فقط

when world leaders meet or when your very close friends with somebody I don't

زمانی است که رهبران جهان ملاقات می کنند یا وقتی دوستان بسیار نزدیک شما با کسی هستند، فکر نمی

think you do it just to strangers no in fact there was an Italian lady on our

کنم شما این کار را انجام دهید. فقط به غریبه ها نه در واقع یک خانم ایتالیایی وجود داشت سفر ما

trip okay and she was very Italian it was wonderful to meet people from all

خوب بود و او بسیار ایتالیایی بود، ملاقات با مردم از سرتاسر جهان بسیار عالی بود،

over the world as we did on our trip and she did she did do the double kiss to me

همانطور که ما در سفرمان انجام دادیم و او این کار را انجام داد،

but that was the only person that did yes

اما این تنها کسی بود که

ciao she said to me and kissed me on both cheeks that's it

او به من گفت بله ciao را انجام داد. من و هر دو گونه‌ام را بوسید همین است،

but then there is that's because you have some connection and that's because

اما به این دلیل است که شما ارتباطی دارید و این به این دلیل است

you work for the same company so maybe a person you have an association with or

که برای یک شرکت کار می‌کنید، بنابراین ممکن است شخصی که با او ارتباط دارید یا

maybe something in common with or of course it can be used as a form of

شاید چیزی مشترک با او داشته باشید یا البته می‌توان از آن استفاده کرد. همچنین به عنوان نوعی

bonding as well so if you want to quickly bond with someone greeting them

پیوند، بنابراین اگر می‌خواهید به سرعت با کسی ارتباط برقرار کنید که

with a little kiss on both cheeks can can seal a friendship or some sort of

با یک بوسه کوچک روی هر دو گونه به او سلام می‌کند، می‌تواند مهر دوستی یا نوعی

relationship even if it's just I don't know in work well I wanted to say to

رابطه باشد، حتی اگر من در کار به خوبی نمی‌دانم، می‌خواستم به

anyone attractive that I met you got to in England we kiss on both cheeks and

هر کس جذابی بگو که من تو را در انگلیس ملاقات کردم، ما هر دو گونه را می

then we snug on the mouth okay and then but nobody took me up on the offer I

بوسیم و سپس دهانمان را می بوسیم، خوب است، اما هیچ کس با پیشنهاد من را

don't know what sort of holidays you normally go on well this one was a

قبول نکرد. یکی

totally unremarkable it mr. Duncan we were so busy the whole time we were on a

کاملا غیرقابل توجه بود آن آقای. دانکن ما خیلی مشغول بودیم در تمام مدتی که طبق یک

schedule or a schedule yes depending on whether you want to be English or

برنامه یا برنامه بودیم بله بسته به اینکه می خواهید انگلیسی باشید یا

American we had a bit of an itinerary to follow he had an itinerary to follow so

آمریکایی، ما مقداری برنامه سفر برای دنبال کردن داشتیم او یک برنامه سفر برای دنبال کردن داشت بنابراین

it was quite regimented so we had to be breakfast between half 7:00 and 8:00

کاملاً منظم بود بنابراین صبحانه بودن بین ساعت 7:00 تا

catch a coach at 9:00 and then it was everywhere was scheduled so there wasn't

8:00 یک مربی را در ساعت 9:00 بگیرید و سپس همه جا برنامه ریزی شده بود، بنابراین زمان زیادی وجود نداشت،

very much time we're very much free time yes although we did have a lot of free

ما وقت آزاد زیادی داریم، بله، اگرچه ما فرصت های رایگان زیادی داشتیم.

time on Friday yes because we elected not to go on one of the trips that's it

زمان جمعه بله چون ما تصمیم گرفتیم به یکی از سفرها نرویم همین است

but that they offered they offered the most amazing trip which I

اما آنها پیشنهاد کردند شگفت انگیزترین سفر را ارائه کردند که من

now whenever you think of Paris or France that there is one thing that I

اکنون هر وقت به پاریس یا فرانسه فکر می کنم یک چیز وجود دارد که

always think of and that's Disney no no it isn't Disney is not French culture so

همیشه به آن فکر می کنم و آن دیزنی است. نه نه این نیست دیزنی فرهنگ فرانسوی نیست، بنابراین

they did offer a trip to Disneyland for free but but mr. Steve and I we both we

آنها سفر رایگان به دیزنی لند را پیشنهاد کردند، اما آقای. من و استیو ما

both turned it down we said no thank you no sorry we said no okay I'm not sure

هر دو آن را رد کردیم و گفتیم نه متشکرم نه متاسفیم گفتیم نه باشه مطمئن نیستم

what that was oh you mean no yes our Steve is saying

چی بود اوه یعنی نه بله استیو

no in French at least I think so anyway so we didn't go to Disneyland instead we

ما به فرانسوی نه می گوید حداقل من فکر می کنم به هر حال اینطور است. به جای آن به دیزنی لند نروید،

took a lovely walk we went all the way to the Louvre shall we have a little

ما یک پیاده روی دوست داشتنی انجام دادیم، تمام راه را به موزه لوور رفتیم، باید کمی

look at the Louvre because it's a beautiful place

به موزه لوور نگاهی بیندازیم زیرا مکان زیبایی است،

so yes I want to say Louvre so here it is a little look around the Louvre we

بنابراین بله، می خواهم بگویم لوور، بنابراین اینجا نگاهی کوچک به اطراف لوور است. ما

can't talk at the same time Steve you don't like that sorry are we talking

نمی توانیم همزمان

about we're showing this yes that's what it just said oh I see right I can tell

صحبت کنیم.

that Steve's been away from the UK because he seems to have forgotten

English it was I one thing that struck me about Paris is the magnificent

انگلیسی را فراموش کرده ام، این بود که من یک چیزی که در مورد پاریس مرا شگفت زده کرد،

buildings yes that have lots of space around them so you can appreciate them

ساختمان های باشکوه است، بله که فضای زیادی در اطراف خود دارند، بنابراین می توانید به درستی از آنها قدردانی

properly yes buildings quite often in London they're magnificent buildings but

کنید، بله ساختمان ها در لندن اغلب ساختمان های باشکوهی هستند اما

you can't see them properly because they're surrounded by skyscrapers so

شما نمی توانید آنها را به درستی ببینید. از آنجا که آنها توسط آسمان خراش ها احاطه شده اند، بنابراین

this is the Louvre and this is where some of the most expensive and priceless

این موزه لوور است و این جایی است برخی از گران‌ترین و گران‌قیمت‌ترین

works of art are stored and the building is huge isn't it Steve it's absolutely

آثار هنری ذخیره شده‌اند و ساختمان عظیم است، نه استیو، این کاملاً

massive and I just couldn't get over the structure of the building how long it

عظیم است و من فقط نتوانستم ساختار ساختمان را درک کنم که چقدر طول کشیده است تا

must have taken to build it yes and the other interesting thing is if you take a

آن را بسازم، بله و نکته جالب دیگر این است که اگر

look there you can see the big glass pyramid now I always thought they were

نگاهی به آنجا بیندازید، می‌توانید هرم شیشه‌ای بزرگ را ببینید که اکنون من همیشه فکر می‌کردم که آنها

constructed in the 60s but but they weren't constructed until the late 1980s

در دهه 60 ساخته شده‌اند، اما تا اواخر دهه 1980 ساخته نشده بودند،

so I was quite surprised by that I always thought these were around

بنابراین من از این که همیشه فکر می‌کردم اینها را کاملا متعجب کردم. در اطراف

and for many many years but it wasn't till until I think it was 1988 or 89

و برای چندین سال وجود داشتند، اما فکر می‌کنم تا سال 1988 یا 89 بود

that they were actually constructed and opened but quite amazing and of course a

که آنها در واقع ساخته و افتتاح شدند، اما بسیار شگفت‌انگیز و البته

very iconic that's a great word an iconic landmark as there are many in

بسیار نمادین که کلمه‌ای عالی و یک نقطه عطف نمادین است، همانطور که در هریس تعداد زیادی وجود دارد.

Harris exactly it was I remember at the time when it opened it was very

دقیقاً یادم می‌آید در زمان باز کردن آن بسیار

controversial because and in fact the first time I saw it about probably about

بحث برانگیز بود زیرا و در واقع اولین باری که آن را دیدم احتمالاً حدود

10-15 years ago I'm not sure if I like it I'm not sure if I like the pyramids

10-15 سال پیش بود، مطمئن نیستم که آن را دوست دارم یا نه. اهرام

they'd look compared to the exquisite stone of VIII of the Louvre and how

آنها در مقایسه با اهرام نفیس به نظر می رسند سنگ هشتم موزه لوور و اینکه چقدر

expensive the the building looks these look very cheap I'm sure they're not but

ساختمان گران به نظر می رسد اینها بسیار ارزان به نظر می رسند مطمئنم که اینطور

they I'm sure they could have thought of something a little that I know the idea

نیستند اما مطمئنم که می توانستند کمی به چیزی فکر کنند که می دانم

was modern architecture with the with the pyramids and and the the way it's

ایده معماری مدرن با آن بود. اهرام و نحوه

constructed is is quite intricate and it's quite a feat of engineering I

ساخت آن کاملاً پیچیده است و کاملاً یک شاهکار مهندسی است،

think the structure itself and then you have the the old style of the the Louvre

فکر می کنم خود سازه و سپس شما سبک قدیمی موزه لوور را در

surrounding the pyramids but the pyramids to me don't fit in there too

اطراف اهرام دارید، اما اهرام برای من مناسب نیستند.

jarring to my eyes it doesn't they look too modern you know to be in that

به نظر من خیلی آزاردهنده به نظر نمی رسند خیلی مدرن به نظر نمی رسند شما می دانید که در آن

setting that says to me that's that's that's how I look at it that's it

محیطی هستید که به من می گوید من اینطور به آن

I suppose art is subjective yes I don't know what they were trying to achieve

نگاه می کنم، فکر می کنم هنر ذهنی است بله نمی دانم آنها چه تلاشی می کردند برای رسیدن به هدف

but I just don't like I mean one maybe but they've built there's about three

اما من فقط دوست ندارم منظورم یکی شاید اما آنها ساخته اند که حدود سه مورد

other smaller ones as well and that they needn't have had those I think they

کوچکتر دیگر نیز وجود دارد و آنها نیازی به داشتن آنهایی نداشتند که فکر می کنم

should have built it out of stone I think if they if they could have built

باید آن را از سنگ می ساختند. آنها می توانستند

the main the four supports to the pyramid in in stone and then had the

چهار تکیه گاه اصلی هرم را در s بسازند تون و سپس

glass that would have fitted in better but it's that it's the black

شیشه ای را داشتم که بهتر جا می شد، اما این است که تکیه گاه های مشکی رنگ

supports that don't look right there's something it looks like it's built on

درست به نظر نمی رسند، چیزی وجود دارد که به نظر می رسد

the cheap I'm sure it isn't but it looks like it is that's the impression to me

با قیمت ارزان ساخته شده است، مطمئنم که اینطور نیست، اما به نظر می رسد که همینطور است. به نظر

well the whole thing is it serves more than one purpose because it allows light

من در کل این کار این است که بیش از یک هدف را دنبال می کند زیرا به

it allows light to flood into the museum underneath because there is an

نور اجازه می دهد تا نور به داخل موزه در زیر آن نفوذ کند زیرا یک

underground part of the museum so those glass pyramids actually serve a purpose

قسمت زیرزمینی موزه وجود دارد بنابراین آن اهرام شیشه ای در واقع یک هدف را

so they provide light to the area that is under the ground also if you stand

انجام می دهند بنابراین نور را به موزه می دهند. ناحیه ای که در زیر زمین است همچنین اگر

directly behind the large one the large pyramid everything lines up perfectly

مستقیماً پشت هرم بزرگ بایستید، همه چیز کاملاً به سمت بالا ردیف می

all the way up doesn't it all the way at the shanz and easy yes all the way up

شود، اینطور نیست که در شانز و آسان است، بله تا

the sean's of Lee's a and all the way to the the main monuments that are in the

پایان هرم لی، تمام راه تا بناهای تاریخی اصلی که در

center of Paris if you stand very carefully look very closely you can see

مرکز پاریس هستند، اگر خیلی با دقت بایستید، خیلی دقیق نگاه کنید، می‌توانید ببینید

that everything lines up I think that's amazing yes the louvre and the pyramids

که همه چیز در یک راستا است، فکر می‌کنم شگفت‌انگیز است، بله، لوور و

line up with the plaster la Concorde obelisk yes and then all the way at the

اهرام با ابلیسک گچی کنکورد، بله و پس از آن تمام راه در

Sean's alizée all the way to the Arc de Triomphe yes it's amazing it all lines

Alizée Sean و تمام راه تا Arc de Triomphe بله، شگفت‌انگیز است، همه چیز به هم پیوسته

up it's it's very well done in that way but I think if they would have make they

است، این کار به خوبی انجام شده است، اما من فکر می‌کنم اگر آنها

could have made the the supports of the glass for the pyramid in the same

می‌توانستند می‌توانستند تکیه‌گاه‌های شیشه را برای آن بسازند. هرم در

colored stone as the Louvre was made in that would have looked better I think

همان سنگ رنگی لوور ساخته شده بود که بهتر به نظر می رسید، به نظر من،

because the fact that it's all sort of the glass looks fine I can see what they

زیرا این واقعیت که همه نوع شیشه است، خوب به نظر می رسد، می توانم ببینم که آنها

were doing there but the supports for the glass are just basically sort of

در آنجا چه می کردند، اما تکیه گاه های شیشه اساساً مرتب هستند. از

black painted metal I think you know they could have they could have made it

فلز مشکی رنگ شده من فکر می کنم می دانید که آنها می توانستند داشته باشند آنها می توانستند

look blend it in a bit better I could have I would have thought but anyway

آن را ترکیبی بهتر نشان دهند

that's my opinion thank you to mr. Steve the art critic mr. Steve you remember

. آقای استیو منتقد هنری استیو شما به یاد دارید

Robert Hughes Robert Hughes was a person many years ago who used to talk about

رابرت هیوز رابرت هیوز سال ها پیش شخصی بود که در مورد

architecture and things like that so I think maybe mr. Steve is is the new

معماری و چیزهایی از این قبیل صحبت می کرد، بنابراین فکر می کنم شاید آقای. استیو استیو

Robert Hughes yes Lalli loli agrees with me yeah where shall we

رابرت هیوز جدید است بله لالی لولی با من موافق است بله کجا

have a look at the live chat I've got it here mr. Duncan Abdullah Mohammed says

باید نگاهی به چت زنده بیندازیم. دانکن عبدالله محمد می‌گوید

hello everyone I've just joined tell can you tell me what's going on well this is

سلام به همه کسانی که به تازگی به آن ملحق شده‌ام، بگویید آیا می‌توانید به من بگویید چه خبر است خوب این

an English lesson that's what's going on see so you don't actually know what's

یک درس انگلیسی است که در حال وقوع است ببینید، بنابراین شما واقعاً نمی‌دانید چه

going on uuugh so there is a description there is a title there is everything

خبر است. همه چیز وجود دارد

that tells you what this is so I hope I hope you will understand from this point

که به شما می گوید این چیست، بنابراین امیدوارم از این نقطه

on that this is an English stream live English it is English in your ear in

به بعد متوجه شده باشید که این یک پخش زنده انگلیسی است، انگلیسی در گوش شماست، در

fact many people are agreeing with me on the pyramids so there you go so quite a

واقع بسیاری از مردم با من در مورد اهرام موافق هستند، بنابراین شما بروید بنابراین

few people are agreeing it just it just jars it just doesn't look right to me

تعداد کمی از مردم با آن موافق هستند، فقط به نظر من درست نیست.

they look like they were built on a budget but I know it's a very expensive

structure and what you see on the surface there's a lot more underneath as

به عنوان

a spiral staircase going down and it's very clever but it on the surface it

یک پلکان مارپیچ که پایین می آید و بسیار هوشمندانه است، اما از

doesn't look right to me yeah if it had been if it had looked like a pyramid a

نظر ظاهری به نظر من درست نیست، بله، اگر شبیه یک هرم بود، یک

proper stone Egyptian pyramid then you could have said say yes that that's a

هرم سنگی درست مصری، می توانستید بگویید بله که این یک هرم است.

solid structure and it seems in key because the louver itself the building

ساختار جامد و به نظر می رسد در کلیدی است زیرا خود پنجره ساختمان

looks so solid that the brick the brickwork is so solid the roof looks

آنقدر محکم به نظر می رسد که آجر آجرکاری آنقدر محکم است که سقف

amazing in that sort of in those black tiles on the roof and the chimneys these

در آن کاشی های سیاه روی پشت بام شگفت انگیز به نظر می رسد و دودکش های این

gigantic chimneys that poke through the through the roof it's just some amazing

دودکش های غول پیکر که از پشت بام عبور می کنند، فقط چیزهای شگفت انگیزی است.

architectural feat and you think of the number of chimneys and fireplaces that

شاهکار معماری و شما به تعداد دودکش ها و شومینه هایی فکر

they would have needed to heat that building before we got central heating

می کنید که آنها برای گرم کردن آن ساختمان نیاز داشتند قبل از اینکه گرمایش مرکزی

the massive structures that are there to to have all the flues for the fireplaces

سازه های عظیمی را که برای داشتن تمام دودکش ها برای شومینه ها وجود دارد،

that I just found it quite fascinating and in fact all the buildings in Paris

که به نظر من بسیار جذاب و جذاب بود. تمام ساختمان‌های پاریس را

which they've retained and that's one wonderful thing about Paris that they

که حفظ کرده‌اند و این یک چیز شگفت‌انگیز در مورد پاریس است که

have kept skyscrapers out of a large part of the center whether that the

آسمان‌خراش‌ها را از بخش بزرگی از مرکز دور نگه داشته‌اند، خواه

whole of the center of Paris you have to go you have to go a mile or two out at

کل مرکز پاریس را که باید بروید باید یک مایل بروید. یا دو نفر در

the town center that city center before you come across a skyscraper

مرکز شهر قبل از اینکه با یک آسمان خراش روبرو شوید،

yes it's very interesting you have you have the ancient Paris and then you have

بله، بسیار جالب است که شما پاریس باستانی را دارید و سپس

the modern Paris on the other side where I think this is only been happening over

پاریس مدرن را در طرف دیگر دارید. جایی که من فکر می‌کنم این فقط در ده سال گذشته اتفاق افتاده است

the past ten years where lots of new high-rise skyscrapers headquarters for

، جایی که بسیاری از دفاتر مرکزی آسمان‌خراش‌های مرتفع برای

big businesses are all building very tall skyscrapers on the other side of

کسب‌وکارهای بزرگ، همگی آسمان‌خراش‌های بسیار بلندی را در آن سوی

Paris so there is a definite divide between what I would call old Paris and

پاریس می‌سازند، بنابراین یک شکاف قطعی بین آنچه من می‌توانم پاریس قدیمی می‌نامم وجود دارد. و

new Paris and mmm yes I think some somebody has asked here Tomic says what

پاریس جدید و mmm بله فکر می کنم یکی اینجا پرسیده است تومیک می گوید

did anything blow you away in Paris the wind yes I I think what I admire is that

چه چیزی تو را در پاریس از بین برد، بله، من فکر می کنم آنچه را تحسین می کنم این است

the way that they have kept the city they haven't modernized the city to the

که روشی که آنها شهر را حفظ کرده اند، شهر را مدرن نکرده اند.

extent that it ruins the architecture that's already there I think the I think

تا حدی که معماری موجود را خراب

out of think the Arc de Triomphe is is probably the thing that blew me away the

می‌کند، فکر می‌کنم طاق پیروزی احتمالاً چیزی است که بیش از همه مرا غافلگیر

most it's it's a magnificent structure is the largest arch in the world the

کرده است، این یک ساختار باشکوه است، بزرگترین طاق جهان است که

Eiffel Tower is is very impressive of course but that could be recreated today

برج ایفل بسیار است البته تاثیرگذار است، اما اگر بخواهید امروز می‌توان آن را بازسازی

if you wanted to but I don't think anyone would build anything and on the

کرد، اما من فکر نمی‌کنم کسی چیزی بسازد و در

scale of the Arc de Triomphe today it would be far too expensive to do like

مقیاس طاق پیروزی امروز ، انجام آن مانند

most buildings from several hundred years ago that were basically built on

بسیاری از ساختمان‌های مختلف بسیار گران است. صد سال پیش که اساساً بر اساس این واقعیت ساخته شده بود

on the fact that England and France but we were talking about France were

که انگلیس و فرانسه، اما ما در مورد فرانسه صحبت می کردیم

colonizing the world and making huge amounts of money around the world and

، جهان را مستعمره می کردند و مبالغ هنگفتی در سرتاسر جهان به دست می آوردند و می

were able to fund the building of these giant huge stone structures which we

توانستند بودجه ساخت این سازه های سنگی عظیم را تأمین

just couldn't afford to build anymore I mean if the not true dam

کنند. دیگر توان ساختن را نداشتم منظورم این است که

had completely collapsed if all the towers are collapsed and everything we

اگر تمام برج‌ها فرو ریخته و هر چیزی که ما

literally couldn't have been rebuilt because the cost would be just

به معنای واقعی کلمه نمی‌توانستیم بازسازی شود، اگر سد غیر واقعی کاملاً فرو می‌ریخت، زیرا هزینه آن

astronomical in today's in today's standards

در استانداردهای امروزی فقط نجومی بود،

yes but back then they had just huge amounts of money to spend on these

بله، اما در آن زمان آنها فقط پول هنگفتی برای خرج کردن روی این

structures but we couldn't do it today also they had time

سازه ها داشتیم اما امروز نتوانستیم این کار را انجام دهیم همچنین آنها وقت داشتند

don't forget not to dam took two hundred years now think about that for a moment

فراموش نکنید که سد دویست سال طول کشید حالا فکر کنید یک لحظه

it took two hundred years to build not try dam Cathedral to complete it and we

ساختن دویست سال طول کشید نه تلاش کنید. کلیسای جامع سد برای تکمیل آن و ما

went on a river cruise didn't we Steve we did and we actually saw very briefly

به یک کشتی دریایی در رودخانه رفتیم مگر نه استیو و ما در واقع خیلی کوتاه

we saw not true dam Cathedral and it looked very sad especially later when we

دیدیم که کلیسای جامع سد واقعی را دیدیم و بسیار غم انگیز به نظر می رسید مخصوصاً بعداً وقتی

were taking a meal at the Pompidou Center and we looked across and you

در حال صرف غذا در P مرکز ompidou و ما به آنطرف نگاه کردیم و

could see many of the landmarks were all licked beautifully lit but sadly not

می‌توانستید ببینید که بسیاری از مکان‌های دیدنی همه به زیبایی نورانی شده‌اند، اما متأسفانه

true dam sat there in a strange dark shadow looking very sad it wasn't lit it

سد واقعی در سایه‌ای تاریک عجیب و غریب نشسته بود و بسیار غم‌انگیز به نظر می‌رسید.

just stood there looking very very forlorn

in the dark so I thought that was a very sad moment would you like to go on a

بنابراین فکر کردم که لحظه بسیار غم انگیزی بود آیا دوست دارید به یک

river trip I would well guess what we are now going to take a little sail up

سفر رودخانه ای بروید، من به خوبی حدس می زنم که اکنون می خواهیم با بادبانی کوچک به

the River Seine

سمت رودخانه سن برویم،

some snapshots some little video clips of our time in Paris and you may have

چند عکس فوری چند کلیپ ویدیویی کوچک از زمان ما در پاریس و ممکن است

noticed there you saw the Eiffel Tower twinkling away in the distance and that

متوجه شده اید که در آنجا برج ایفل را دیدید که از دور چشمک می زند و

is a special thing that happens at night in Paris at the top of the hour so at

این یک اتفاق ویژه است که در شب در پاریس در اوج ساعت اتفاق می افتد، بنابراین در

eight o'clock nine o'clock ten o'clock eleven o'clock and midnight the Eiffel

ساعت هشت و نه ساعت ده صبح و یازده و نیمه شب، برج

Tower will start flashing with lovely sparkly lights and that lasts for five

ایفل با چراغ های درخشان و زیبا شروع به چشمک زدن می کند و این به مدت پنج دقیقه طول می کشد،

minutes so for five minutes at the top of each

بنابراین برای پنج دقیقه در بالای هر

hour the Eiffel Tower starts sparkling away it's live English with mr. Duncan

ساعت، برج ایفل شروع به برق زدن می کند و به انگلیسی زنده با mr. دانکن

and also its mr. Steve as well there he is Patrick says that the the obelisk in

و همچنین آقای آن. استیو نیز آنجاست که پاتریک می‌گوید که ابلیسک در

plaster la Concorde was a gift from Egypt or which I didn't know sir thank

گچ کنکورد هدیه‌ای از مصر بوده است یا من نمی‌دانستم آن را نمی‌دانستم، آقا

you for that information I also I was reading about the plaster de concorde

ممنون بابت این اطلاعات، من همچنین داشتم در مورد گچ کنکورد می‌خواندم.

apparently a lot of in the French Revolution a lot of people were executed

انقلاب فرانسه افراد زیادی را

in the Place de la Concorde well we didn't see any blood but I'm

در میدان کنکورد اعدام کردند و ما هیچ خونی ندیدیم، اما

sure you know when I was walking through there I was trying to imagine all these

مطمئنم می‌دانید وقتی از آنجا عبور می‌کردم سعی می‌کردم تصور کنم که همه این

people being being guillotined um which must have been but it just showed the so

افراد در حال گیوتین شدن هستند. بوده است اما این فقط

much history in all these in all these places like Paris London all these big

تاریخچه بسیار زیادی را در همه اینها در همه این مکان ها مانند پاریس لندن در همه این

cities around the world where there's been a lot of history as has happened

شهرهای بزرگ در سراسر جهان نشان داد که در آن تاریخ زیادی وجود داشته است همانطور که اتفاق افتاده است

yes and somebody hello happy birthday to Colonels father oh by the way colonel

بله و یک نفر سلام تولدت مبارک پدر سرهنگ ها اوه اتفاقا سرهنگ

says can we say happy birthday and I hope that you are learning English along

می‌گوید می‌توانیم تولدت را تبریک بگوییم و امیدوارم که شما در کنار دخترتان انگلیسی یاد

with your daughter of us is Carla a girl or a boy we don't I don't know I can't

بگیرید، کارلا دختر است یا پسر ما نمی‌دانم نمی‌توانم به

remember but I think a girl okay that's nice oh a big happy birthday

یاد بیاورم، اما فکر می‌کنم یک دختر خوب است، اوه خوب است تولدت مبارک

to Connells dad yes Lewis says that there are many arguments

برای پدر کانلز بله لوی s می‌گوید که بحث‌های زیادی

about the skyscrapers in Paris because in the suburbs because they haven't got

در مورد آسمان‌خراش‌های پاریس وجود دارد، زیرا در حومه‌ها، چون شخصیت چندانی ندارند،

much personality hmm we did notice that they tried wherever

ما متوجه شدیم که هر کجا

they could to have that same sort of sandstone color to the front of

که می‌توانستند سعی کردند همان رنگ ماسه‌سنگ را در جلوی

buildings yes wherever they put them up but it was less successful in some on

ساختمان‌ها داشته باشند، بله، هر کجا که بودند. آنها را گذاشتیم اما در

some buildings than than in others but yes we we went all the way to the top of

برخی از ساختمان‌ها کمتر از سایر ساختمان‌ها موفقیت‌آمیز بود، اما بله، ما تا بالای

the Arc de Triomphe we queued up we got our tickets and what we didn't really

طاق پیروزی رفتیم، در صف ایستادیم، بلیط‌هایمان را گرفتیم و آنچه را که واقعاً

like we thought there was a lift that would take you to the top but we had to

دوست نداشتیم، فکر می‌کردیم. آسانسوری وجود داشت که شما را به بالا می برد، اما ما مجبور شدیم از

walk up this little spiral staircase all the way to the top mr. Duncan was

این پلکان مارپیچ کوچک تا بالای آقا بالا برویم. دانکن

exhausted there were seats at the top and there were people sitting there all

خسته شده بود صندلی‌هایی در بالا وجود داشت و افرادی بودند که آنجا نشسته بودند و

getting their breath back I did like the fact that at the top of the steps in the

همه نفس‌هایشان را باز می‌گرفتند.

Arc de Triomphe there is actually lots and lots of seats for people to collapse

into and I was one of those people collapsing into the seat to be honest I

و من یکی از آن افرادی بودم که روی صندلی دراز کشیدم

wasn't expecting so so many steps I was trying to find the video you see because

، صادقانه بگویم، انتظار این همه قدم را نداشتم، سعی کردم ویدیویی را که می‌بینید پیدا کنم،

there is a video clip of me actually going up the steps yes I hope I can find

زیرا یک کلیپ ویدیویی وجود دارد که من واقعاً از پله‌ها بالا می‌روم، بله امیدوارم بتوانم

it we are going to have a look in a minute by the way Steve showing off his

در عرض یک دقیقه نگاهی بیندازیم که استیو مهارت‌هایش را نشان می‌دهد

his skills his amazing his amazing skills when it comes to speaking French

مهارت‌های شگفت‌انگیزش را در صحبت کردن فرانسوی

and ordering things so yes so that coming a little bit later on I'm just

و سفارش دادن چیزهایی که به میان می‌آید، بنابراین بله تا کمی بعد بیایم، من فقط

going to see if I can find the clip of I was walking those steps were amazing

می‌روم. برای اینکه ببینم آیا می توانم کلیپ من در حال راه رفتن را پیدا کنم، آن پله ها شگفت انگیز

weren't they they were they were unexpected I didn't know quite what I

بودند، غیرمنتظره بودند، من کاملاً نمی دانستم چه

thought I saw a lift but I think it was out of order or I think it was its own

فکر می کنم که یک آسانسور را دیدم اما فکر می کنم از کار افتاده است یا فکر می کنم

you can only use the lift if you've got a disablement if you're disabled to some

فقط در صورتی می توانید از آسانسور استفاده کنید که معلول باشید تا حدی ناتوان

degree but everybody else has to walk up these spiral steps which are made of

هستند اما بقیه باید از این پله های مارپیچی که از فلز ساخته شده اند بالا بروند.

metal I wouldn't like to walk on them if it

من اگر در روز مرطوب بود دوست نداشتم روی آنها راه

was on a wet day I would think there would be quite slippery but we had a

بروم، فکر می کنم کاملاً لغزنده بود اما ما

magnificent view of the whole of Paris when we got to the top and my favorite

منظره ای باشکوه داشتیم. کل پاریس وقتی به اوج رسیدیم و منطقه مورد علاقه من

area of Paris is Monde marquee Monde model that if I'm saying that right

در پاریس مدل Monde Marquee Monde است که اگر درست می گویم

correct with the wonderful sacre coeur at the top and I didn't realize it I

با Sacre Coeur فوق العاده در بالا درست است و متوجه نشدم

knew we knew it was on a hill because we had to walk up some steep steps to get

می دانستم که آن را می شناسیم. روی تپه بود چون مجبور بودیم چند پله شیب دار بالا برویم تا

to the sacre coeur but it really is on a hill or on its own it used to be a

به ساکر کرور برسیم، اما واقعاً روی تپه است یا به تنهایی قبلاً یک

village well it's still a village of it well no it was a village then it became

چاه روستایی بود، هنوز هم روستایی از آن است، نه آن موقع یک روستا بود.

part of France and we went on this guided tour

بخشی از فرانسه شد و ما به این تور با راهنما

I didn't be mr. Duncan and there was this normally on a guided tour you have

رفتیم. دانکن و این معمولاً در یک تور با راهنما وجود داشت، شما باید

to stay very close to the the tour guide so that you can hear what they're saying

خیلی نزدیک راهنمای تور بمانید تا بتوانید حرف آنها را بشنوید،

but we were issued with earphones yes and little transmitters and she was

اما ما با گوشی بله و فرستنده‌های کوچک صادر کردیم و او در

walking any room we could hear everything she said that's it the

هر اتاقی که می‌شنیدیم راه می‌رفت. همه چیزهایی که او گفت همین بود که

transmitters would help it was it was very good so we didn't have to be very

فرستنده ها کمک می کردند خیلی خوب بود، بنابراین لازم نیست خیلی

close to her and she was holding up this orange umbrella so yeah so we could see

به او نزدیک شویم و او این چتر نارنجی را بالا گرفته بود، بنابراین بله تا ما بتوانیم

where where she was at all times she was very very helpful but but that's

ببینیم که او کجاست . خیلی خیلی مفید بود اما

I think what we both enjoyed that the most didn't Montmartre

من فکر می کنم این چیزی است که هر دوی ما از آن لذت

where we sat there we saw the the artists the artistes and we had a nice

بردیم، جایی که ما آنجا نشسته بودیم، ما هنرمندان و هنرمندان را دیدیم و یک

cup of coffee in a cafe and we just sat there and watch the world go by

فنجان قهوه خوب در یک کافه خوردیم و فقط آنجا نشستیم و دنیا را تماشا کردیم. برو

it was good endure for yes I'm going to show you I can't believe you just raced

تحملش خوب بود، بله، من به شما نشان خواهم داد نمی توانم باور کنم که شما

onto onto the next monument and we were still talking but I was giving you time

وارد بنای تاریخی بعدی شده اید و ما هنوز صحبت می کردیم، اما من به شما زمان می دادم

to talk about it to get your video I thought you couldn't find your video yes

تا در مورد آن صحبت کنید تا ویدیوی خود را دریافت کنید. نتوانستم ویدیوی شما را پیدا کنم بله،

but you talked about another complete subject so here it is here the steps

اما در مورد موضوع کامل دیگری صحبت کردید و غیره، اینجاست، پله‌های

inside the Arc de Triomphe there they are so those are actually the steps

داخل طاق پیروزی آنجا هستند، بنابراین اینها در واقع پله‌هایی هستند

inside you might not be able to see them very clearly but they go down all the

که ممکن است نتوانید آنها را خیلی واضح ببینید، اما آنها تا

way down to the bottom so they're looking down from the top of the stairs

انتها پایین می‌روند، بنابراین آنها به پایین نگاه می‌کنند. از بالای

all the way down to the bottom that is the staircase inside the Arc de

پله‌ها تا پایین که پلکان داخل

Triomphe not many people realize that you can actually go up steps inside and

طاق پیروزی است، خیلی‌ها متوجه نمی‌شوند که شما واقعاً می‌توانید از پله‌ها بالا بروید و

I thought there was a lift maybe an elevator but there was one but that was

من فکر کردم یک آسانسور وجود دارد، اما یک آسانسور وجود دارد اما

for disabled people and unfortunately we are not disabled well not physically

برای افراد معلول بود و متأسفانه ما به هر حال از نظر جسمی معلول نیستیم،

anyway I mean maybe Steve could get away with it

منظورم این است که شاید استیو بتواند از پس آن

oh right we've got to get him Mexico if we want to be kissed a lot

بربیاید، اوه درست است، اگر می‌خواهیم ما را زیاد ببوسند، باید او را بگیریم مکزیک.

oh by the way Guadalupe says when you come to Mexico you will be kissed on

به مکزیک،

both cheeks you shake your hand and especially old women will kiss you a lot

هر دو گونه ات را می بوسند، دستت را می فشاری و به خصوص پیرزن ها تو را زیاد می بوسند،

oh okay hug you and that is normal if I'm used

اوه خوب تو را در آغوش بگیر و این طبیعی است اگر من عادت داشته

to having old people kiss me I'm all for that so we're off to Mexico that's it

باشم که افراد مسن مرا ببوسند، من برای این کار هستم. به مکزیک بروید، این

which country gives you the most hugs and kisses when you go to visit them and

کشوری است که شما را بیشتر در آغوش می گیرد و k زمانی که شما به دیدن آنها

we should go and visit these countries in order of the ones that do that the

می روید و ما باید به ترتیب کشورهایی که بیشتر این کار را انجام می دهند برویم و از این کشورها دیدن کنیم

most yes I think maybe it's Italy I'm going to say Italy I think Italy and

بله، فکر می کنم شاید ایتالیا باشد، می خواهم بگویم ایتالیا، فکر می کنم ایتالیا و

France they are probably the countries where you are most likely to get kissed

فرانسه احتمالاً کشورهایی هستند که شما در آنجا هستید. به احتمال زیاد

on the cheeks and maybe also on your face if you are lucky our Valentin says

گونه ها و شاید صورت شما را ببوسند اگر خوش شانس باشید والنتین ما می گوید

have we visited the Latin Quarter we didn't in Paris they didn't tell us

آیا ما از محله لاتین بازدید کرده ایم که در پاریس نرفته ایم آنها به ما نگفتند

where the Latin Quarter was they'd sure they told us where the Chinese quarter

محله لاتین کجاست. به ما گفت محله

was where Chinatown was not there but there was quite far out of the city hmm

چینی‌ها کجاست که محله چینی‌ها آنجا نبود، اما خیلی دور از شهر بود هوم،

where as in for example Birmingham the Chinese quarter or the or the Chinatown

جایی که مثلاً در بیرمنگام، محله چینی‌ها یا منطقه چینی‌ها

area was right in the center those with Paris it was quite far out

درست در مرکز آن‌هایی که در پاریس هستند، بسیار دور بود.

yes so we didn't get to visit there I think I think Paris is about four times

بله، بنابراین ما موفق به بازدید از آنجا نشدیم، فکر می کنم من فکر می کنم پاریس حدودا چهار برابر

maybe five times the size of Birmingham as well isn't it yeah oh it is it is but

شاید پنج برابر بیرمنگام است، نه بله، اوه، همینطور است،

it's it's not as big as London so it's much easier to to get around you could

اما به بزرگی لندن نیست، بنابراین خیلی راحت تر است. برای دور زدن

you can get around in a day can't you quite easily you can get

شما می توانید در یک روز به اطراف بچرخید نمی توانید کاملاً شما به راحتی می توانید

to most places and we use the underground earth system which was which

به اکثر مکان ها دسترسی پیدا کنید و ما از سیستم زمین زیرزمینی استفاده می کنیم که استفاده از

was much easier to use than in England but the problem is once you visit one

آن بسیار راحت تر از انگلستان بود، اما مشکل اینجاست که وقتی یک

place you have to spend a long time there for example going to see all the

مکان را بازدید می کنید باید مدت طولانی را در آنجا بگذرانید، به عنوان مثال برای دیدن همه

works of art you couldn't see all the works of art in one morning you would

آثار. هنر شما نمی توانید همه آثار هنری را در یک صبح ببینید،

have to spend a day just looking at the works of art because there are so many

باید یک روز را صرف تماشای آثار هنری کنید زیرا چیزهای زیادی وجود دارد که

things to look at for it from from a point of view of art and that's nothing

از دیدگاه هنری باید به آن نگاه کرد و این هیچ چیز

else that's not even visiting anywhere else that's not looking at the shops or

دیگری که حتی بازدید از جای دیگری نیست که به مغازه‌ها یا

all of the other monuments you you can spend as I said earlier you can spend

تمام بناهای تاریخی دیگری که می‌توانید بگذرانید نگاه نکنید، همانطور که قبلاً گفتم می‌توانید

maybe two or three weeks in Paris and still not see everything there are so

دو یا سه هفته را در پاریس بگذرانید و هنوز همه چیز را ندیدید که آنقدر

many there's like a hundred museums or more and as we discovered if you get we

زیاد است. صدها موزه یا بیشتر، و همانطور که ما متوجه شدیم اگر بخواهید،

went on a short tour but when you go on a short tour of all the main sights

یک تور کوتاه رفتیم، اما وقتی در یک تور کوتاه از تمام مناظر اصلی

tourist sights you don't get to know any of them in any detail and we decided to

مناظر گردشگری می روید، هیچ یک از آنها را با جزئیات نمی شناسید و ما تصمیم گرفتیم که

go back and visit the Arc de Triomphe for example and we spent two or three

برویم. به عقب برگردید و از Arc de Triomphe برای مثال و ما دیدن کنید دو یا سه

hours just at the Arc de Triomphe and we didn't learn everything about it

ساعت را فقط در طاق پیروزی گذراندیم و ما همه چیز را در مورد آن یاد نگرفتیم،

anywhere near anything about it but we picked up a lot more information than we

اما اطلاعات بسیار بیشتری از

would have done just just driving you know just driving by and just standing

آنچه که فقط رانندگی انجام می‌دادیم به دست آوردیم.

there looking at it and that was amazing wasn't it mr. Duncan watching the

نگاه کردن به آن و این شگفت انگیز بود مگر نه آقای. دانکن در حال تماشای

traffic have you talked about the traffic yet we are going to talk about

ترافیک آیا در مورد ترافیک صحبت کرده اید اما ما در مورد

it because that is your big subject one of the things that Steve loves talking

آن صحبت خواهیم کرد زیرا این موضوع بزرگ شماست یکی از چیزهایی که استیو دوست دارد

about besides cars is also the traffic so take a look at the screen now and you

در کنار ماشین ها درباره آن صحبت کند همچنین ترافیک است، بنابراین اکنون به صفحه نمایش نگاه کنید تا متوجه شوید.

will see what we saw next to the Arc de Triomphe now look at this this is what I

ببینید چه چیزی در کنار طاق پیروزی دیدیم حالا به این نگاه کنید این همان چیزی است که من آن را

call organized chaos now this is the large roundabout near

هرج و مرج سازمان یافته می نامم، حالا این میدان بزرگ در

the Arc de Triomphe if you haven't been here let's just say it is a very chaotic

نزدیکی طاق پیروزی است، اگر تا به حال اینجا نبوده اید، بیایید بگوییم این مکان بسیار آشفته ای

place that I don't know how all the cars and buses get around here without

است که من نمی‌دانم چگونه همه ماشین‌ها و اتوبوس‌ها بدون اینکه با هم تصادف کنند اینجا را دور

crashing into each other but it's a amazing it's utterly amazing I was

می‌زنند، اما شگفت‌انگیز است، بسیار شگفت‌انگیز است، من متحیر بودم،

transfixed I couldn't take my art we were just standing there watching there

نمی‌توانستم هنرم را تحمل کنم ، فقط آنجا ایستاده بودیم و تماشا می‌کردیم

are you see in the UK that the roads are very heavily regulated and organised for

که در بریتانیا می‌بینید که جاده‌ها به شدت تنظیم و سازمان‌دهی شده‌اند به

that whether they've ever tried having traffic lights on the on the roads

این دلیل که آیا آنها تا به حال سعی کرده‌اند چراغ‌های راهنمایی در

around the Arc de Triomphe it's just a case but they don't have

جاده‌های اطراف طاق پیروزی داشته باشند، فقط یک مورد است، اما آنها نمی‌دانند

that there's no mark lane markings there's no traffic lights well there are

که هیچ علامت‌گذاری خط مشخصی وجود ندارد، چراغ‌های راهنمایی به خوبی وجود ندارد.

traffic lights pedestrian crossing points sort of leading up to the roads

ترافیک هستند چراغ‌های گذرگاه عابر پیاده به نوعی به جاده‌های

leading up to thee that sort of well I don't know whether you would call it a

منتهی به تو منتهی می‌شود، نمی‌دانم می‌توان آن را

roundabout but it's just we you just watch cars just they just shoot straight

دوربرگردان نامید یا نه، اما فقط ما ماشین‌ها را تماشا می‌کنیم، فقط آنها مستقیماً شلیک

out and they're just diving in and out weaving in and out of the traffic

می‌کنند و آنها فقط غواصی در داخل و خارج از ترافیک

together because there must be about there must

با هم، زیرا

be at least sort of eight or ten exits around the Arc de Triomphe but because

باید حداقل هشت یا ده خروجی در اطراف طاق پیروزی وجود داشته باشد، اما

the whole road system sort of starts there doesn't it mr. Duncan in Paris

چون کل سیستم جاده‌ها به نوعی از آنجا شروع می‌شود، آقای. دانکن در پاریس

it's sort of the road seemed to start at the Arc de Triomphe radiate out from

، به نظر می‌رسید جاده‌ای از طاق پیروزی

that point yes and then so everything if you want to go anywhere you have to go

شروع می‌شود، بله، و پس از آن همه چیز اگر می‌خواهید به هر جایی بروید، باید

to the Arc de Triomphe and then take another Road off somewhere else and

به طاق پیروزی بروید و سپس جاده دیگری را در جای دیگری انتخاب کنید.

there's no it's just every man and woman for himself yes but it also we didn't

وجود ندارد، فقط هر مرد و زنی برای خودش است بله، اما ما

see any accidents we didn't hear of any accidents there must be lots of

هیچ تصادفی ندیدیم، ما در مورد هیچ تصادفی نشنیده ایم، باید تصادفات زیادی

accidents there were certainly cars with lots of cars with dents all down the

وجود داشته باشد، قطعاً ماشین هایی با تعداد زیادی ماشین با فرورفتگی در

side lots of horn beeping yeah but people

قسمت های کناری وجود داشته است. بوق بوق می‌زند بله، اما

just seem to get through somehow yes it is amazing and surely amazing we stood

به نظر می‌رسد که مردم به نحوی از آن عبور می‌کنند، بله ، شگفت‌انگیز است و مطمئناً شگفت‌انگیز است که ما

there for about ten minutes and I kept trying to get Steve to leave but he

حدود ده دقیقه آنجا ایستادیم و من به تلاش ادامه دادم تا استیو را ترک کنم، اما

didn't want to he said I'm just fascinated by these cars I can't believe

او نمی‌خواست، گفت من فقط مجذوب شدم این ماشین‌ها من نمی‌توانم باور کنم

that this is actual traffic that seems to have some sort of order but but there

که این ترافیک واقعی است که به نظر می‌رسد نوعی نظم داشته باشد،

didn't seem to be in any order it seemed to be chaotic and yet everyone seemed to

اما به نظر می‌رسد نظمی در آن وجود ندارد، هرج و مرج هستند و با این حال به نظر می‌رسد همه

know where to go yes I would guess you would really have to know where you were

می‌دانند کجا باید بروند، بله حدس می‌زنم شما واقعاً باید بدانید که کجا هستید و

you couldn't follow a satin if you were on the Arc de Triomphe it

نمی توانید اگر در طاق پیروزی

would be too late you'd have to know that you need to go round you know you'd

بودید، خیلی دیر می‌شد، باید بدانید که باید دور بزنید، می‌دانید که

have to know where you're gonna get off hmm

باید بدانید

at what point to know what to do when you enter the roundabout because

در چه نقطه‌ای از کجا می‌خواهید پیاده شوید. وقتی وارد میدان می شوید این کار را انجام دهید زیرا

otherwise you would be in the wrong place so you must sort of know right I'm

در غیر این صورت در مکان اشتباهی قرار می گیرید، بنابراین باید به نوعی بدانید که من

here I want to go there and then you just sort of weave in and out did you

اینجا هستم، می خواهم به آنجا بروم و پس از آن شما فقط یک جورهایی به داخل و خارج ببافید، آیا

get there absolutely fascinating well that's what we saw people doing they

به آنجا کاملاً جذاب رسیدید . کاری که ما مردم را می دیدیم که انجام می دادند

were literally pushing sideways they were going side on into stationary

، آنها به معنای واقعی کلمه به طرفین فشار می دادند ، آنها به سمت ترافیک ثابت می رفتند

traffic which is something you cannot let me just stress this you cannot do

، چیزی است که نمی توانید به من اجازه دهید فقط تاکید کنم این کار را نمی توانید

that in the UK without someone getting out of the car and probably dragging you

در بریتانیا انجام دهید بدون اینکه کسی از ماشین پیاده شود و احتمالاً شما

out and beating you up that's what I noticed there's a lot more tolerance on

را بکشد و شما را کتک بزند. این همان چیزی است که من متوجه شدم

the roads if you were to behave like that because everybody there's there's

اگر بخواهید چنین رفتاری داشته باشید در جاده ها تحمل بسیار بیشتری وجود دارد زیرا همه

very fixed rules in the UK you stop at traffic lights you have to be in the

قوانین ثابتی در بریتانیا وجود دارد که شما در چراغ راهنمایی توقف می کنید باید در

right lane and other cars and if you're not in the right lane nobody likes you

لاین سمت راست و ماشین های دیگر باشید و اگر می خواهید در لاین سمت راست کسی نیستم از شما خوشم می‌آید که

trying to push in or do anything like that in the UK and people get very angry

سعی می‌کنید در بریتانیا فشار بیاورید یا چنین کاری انجام دهید و مردم بسیار عصبانی

and upset and they blast their hole when you're pipping your horn when people we

و ناراحت می‌شوند و هنگامی که شما بوق می‌زنید وقتی به

were told that when French people are bidding their horns it's not that

مردم گفته شد وقتی فرانسوی‌ها بوق می‌زنند، اینطور نیست

they're so much that they're angry that they're just doing it as it should be

آنقدر عصبانی هستند که آن‌طور که باید این کار را انجام می‌دهند

useful which is a warning and it's almost not friendly but if you bib your

که مفید است و این یک هشدار است و تقریباً دوستانه نیست، اما اگر

horn in the UK it's a real sign of anger and you've got to watch out then because

در بریتانیا بوق خود را بکوبید، نشانه واقعی عصبانیت است و پس مراقب باشید زیرا

somebody might chase you up the road get out of the car people get a lot angry on

ممکن است کسی شما را در جاده تعقیب کند، از ماشین خارج شوید مردم

the roads in the UK hmm you could never drive like this in the UK there'd be

در جاده های انگلستان بسیار عصبانی می شوند، هوم، شما هرگز نمی توانید در انگلیس اینطور رانندگی کنید، در این مورد

stabbings and all sorts of things in this road rage look at that look at that

چاقوکشی و انواع چیزها وجود دارد. خشم جاده به آن نگاه نگاه کنید که در

there that's just unbelievable that red van just cutting straight in there you

آنجا باور نکردنی است که ون قرمز که مستقیماً در آنجا می رود، شما

just couldn't do that in the UK but it all works it all seems to look if

نمی توانید این کار را در بریتانیا انجام دهید، اما همه چیز کار می کند، به نظر می رسد که آیا

there's a motorcyclist weaving in and out probably on the continent

موتورسوارانی وجود دارد که داخل و خارج می شود احتمالاً در قاره

quite common but to us that's just chaos yes to us in the UK that is just enough

بسیار رایج است، اما برای ما این فقط هرج و مرج است، بله برای ما در بریتانیا که من فقط کافی است

ABBA it just couldn't happen in the UK

ABBA این اتفاق نمی‌تواند در بریتانیا بیفتد

because all we ever do in the UK is put up traffic lights and and lane markings

زیرا تمام کاری که ما در بریتانیا انجام می‌دهیم این است که چراغ‌های راهنمایی و خط‌کشی را نصب کنیم،

yes wherever they can put up traffic lights in the UK they'll put them up yes

بله، هر جا که بتوانند چراغ‌های راهنمایی را در بریتانیا نصب کنند، آنها را به

anything enough enough of UK roads we're talking about the Paris roads I'm making

اندازه کافی نصب می‌کنند. به اندازه کافی از جاده های بریتانیا داریم در مورد جاده های پاریس صحبت می کنیم،

a comparison oh no I'm no that's a segue Steve I'm

اوه نه من نه، این یک سری است استیو، من

doing a segue all right okay not everything is an attack on you

یک سگو انجام می دهم، بسیار خوب، همه چیز حمله به شما نیست

or almost not everything so we had a super time would you like to have a look

یا تقریباً همه چیز نیست، بنابراین ما خیلی وقت گذراندید آیا دوست دارید

at the place that Steve mentioned earlier Montmartre Montmartre we usually

به مکانی که استیو قبلاً اشاره کرد نگاهی بیندازید Montmartre Montmartre ما معمولاً

not pronounce incorrectly but of course had to roll your eyes at the end I'm not

اشتباه تلفظ نمی‌کنیم اما در پایان باید چشمانتان را بچرخانید.

rolling my arse we will we will not we will avoid that so here we go this is

از این کار اجتناب کنید پس اینجا ما می رویم اینجا

Montmartre or otherwise known as the mountain of the martyrs

مونت مارتر است یا به عنوان کوه شهدا شناخته

doo-doo-doo-doo it feels as if we're back there

I feel as if I'm in I'm in Paris right now

می

it's a Sunday it's left fun day it's time to improve your English yes it is

شود. یک یکشنبه یک روز سرگرم کننده باقی مانده است، وقت آن است که انگلیسی خود را بهبود بخشید بله،

English in your ear with mr. Steve and mr. Duncan that's a spy the way and also

انگلیسی در گوش شما با mr. استیو و آقای دانکن این یک جاسوس است و همچنین

we have the live chat as well anything to report on the live chat Steve well

ما چت زنده و همچنین هر چیزی برای گزارش در چت زنده

Luis Luis Mendez says that if you send your horn

without danger you'll find well which so I take from that that you're only

داریم. فقط

supposed to sound your horn horn if which is in the highway code here you're

اگر بوق خود را به صدا در بیاورید که در کد بزرگراه اینجا وجود دارد، شما

only supposed to sound your heart your horn if there is a danger but of course

فقط در صورت وجود خطر باید بوق خود را به صدا در بیاورید ، اما البته

that's abuse and if you sound your horn what Luis is saying say is a sign of

این سوء استفاده است و اگر بوق خود را به صدا در آورید آنچه لوئیس می گوید نشانه

anger then you can be fine for that I wonder if that's enforced it's

خشم پس شما می توانید به خاطر آن خوب باشید، نمی دانم اگر اجرا شود،

certainly not something that would happen in the UK I don't think it's a

مطمئناً چیزی نیست که در بریتانیا اتفاق بیفتد. فکر نمی کنم این

law that you would be fined if you use your horn

قانونی باشد که اگر از بوق خود استفاده کنید جریمه می شوید

unless there's danger but obviously they have put that into law in France and I

مگر اینکه خطری وجود داشته باشد، اما بدیهی است که آنها چنین کرده اند. آن را در فرانسه به قانون تبدیل کنید و من

think that's a good thing but I wonder if it's enforced certainly we saw very

فکر می‌کنم این چیز خوبی است، اما نمی‌دانم که آیا این قانون اجرا می‌شود، مطمئناً ما

high security everywhere we went and we mr. doe oh yes we saw policemen all had

هر جا که رفتیم شاهد امنیت بسیار بالا بودیم و ما آقای. آه، بله، ما دیدیم که پلیس ها همگی مسلسل داشتند،

guns machine guns in fact hmm automatic weapons automatic weapons so we felt

در واقع سلاح های خودکار اسلحه های خودکار داشتند، بنابراین ما با

quite safe walking around Paris in fact literally everywhere we went even

قدم زدن در اطراف پاریس احساس امنیت می کردیم، در واقع به معنای واقعی کلمه همه جا که می رفتیم، حتی

outside the hotel well in the hotel in the hotel I went I went through the

بیرون از هتل، چاه در هتل در هتل، من رفتم، از

lobby of the hotel and I was greeted by three huge police officers and they all

لابی عبور کردم. از هتل و سه افسر پلیس بزرگ از من استقبال کردند و همه

had large automatic machine guns in their hand ready to spring into action

آنها مسلسل های خودکار بزرگی در دست داشتند و آماده بودند تا وارد عمل

so I'm not sure if I felt comforted by it or a little uncomfortable talking of

شوند، بنابراین مطمئن نیستم که با آن احساس آرامش می کردم یا از صحبت کردن در مورد ناراحتی کمی ناراحتم.

uncomfortable by the way Steve go on mmm yesterday's flight back shall we talk

استیو با پرواز دیروز برگشت، در مورد آن صحبت کنیم ادامه دهیم،

about it go on then Wow all my god we came back yesterday on the same

وای خدای من، ما دیروز برگشتیم در همان

day that the UK had one of the worst storms of the year so far

روزی که بریتانیا یکی از بدترین طوفان های سال را داشت تا کنون

winds yes the winds were around 80 miles an hour

بادها، بله بادها حدود 80 مایل بودند. یک ساعت

then even that much were they yes they were not wound well it had been but yeah

پس از آن حتی تا این حد بود بله آنها به خوبی زخمی نشده بودند اما بله

yes yes I'm just talking genuinely about the storm it the storm itself was about

بله بله من فقط در مورد طوفان صادقانه صحبت می کنم.

80 miles an hour at its peak storm Hanna was the name but of course as the day

همانطور که روز

went on the storm got less and less but it was still very windy especially in

گذشت طوفان کمتر و کمتر می‌شد، اما همچنان باد شدیدی می‌وزید، به‌ویژه

the sky and so as we were approaching Birmingham Airport which is an airport

در آسمان و به همین دلیل وقتی داشتیم به فرودگاه بیرمنگام نزدیک می‌شدیم، فرودگاهی

that is well known for being very windy anyway so there are a lot of crosswinds

که به هر حال به دلیل باد شدید معروف است، بنابراین بادهای متقابل زیادی

at Birmingham Airport so as we came in to land we knew that we were going to

در فرودگاه بیرمنگام وجود دارد. همانطور که وارد زمین شدیم، می دانستیم که قرار

have a very very bumpy landing in fact I think it's the worst landing I've ever

است یک فرود بسیار ناهموار داشته باشیم، در واقع فکر می کنم این بدترین فرودی است که تا به حال

experienced in my life it was absolutely horrendous the plane

در زندگی ام تجربه کرده ام، کاملاً وحشتناک بود که

was not just dropping but it was turning like this it was actually twisting from

هواپیما نه فقط در حال سقوط بود، بلکه در حال چرخش بود. این در واقع از

side to side not just up and down but twisting so because we were at the back

سمتی به سمت دیگر می‌پیچید، نه فقط بالا و پایین، بلکه می‌پیچید، به این دلیل که ما در

of the plane the worst place to be by the way if you ever get on a plane never

پشت هواپیما بودیم، به هر حال اگر تا به حال سوار هواپیما شوید، هرگز

sit at the back because you can see everything that is happening to the

عقب ننشینید، زیرا می‌توانید ببینید. همه چیزهایی که برای هواپیما اتفاق می افتد

plane as you look up towards the the front of the plane you can see

همانطور که به سمت جلوی هواپیما نگاه می کنید، می توانید

everything the plane is doing when it's turning or twisting going up or down you

تمام کارهایی که هواپیما انجام می دهد در هنگام چرخش یا چرخش در حال بالا یا پایین رفتن انجام می دهد.

could see it very clearly oh my I was absolutely petrified I've never felt so

هرگز

scared in my life and I wasn't even sitting next to you was I no we were

در وجودم اینقدر ترس نداشتم زندگی و من حتی کنارت ننشسته بودم، نه، ما آن

across the aisle you were across the aisle from me because the plane was full

سوی راهرو بودیم، تو آن سوی راهرو از من بودی، چون هواپیما

it was a relatively small plane it was only a hundred seater plane

پر بود، هواپیمای نسبتاً کوچکی بود، هواپیمای صد نفره بود،

so it was going to be if there is a wind you were going to feel it more in a

پس قرار بود چنین شود. اگر باد می‌وزید، آن را در

smaller plane than you would in a larger player so yes we'd known all week that

هواپیمای کوچک‌تر بیشتر از یک بازیکن بزرگ‌تر احساس می‌کردید، بنابراین بله، ما در تمام هفته

possibly we could have a bit of a rough descent in fact it was a bit it was a

می‌دانستیم که احتمالاً می‌توانیم یک فرود خشن داشته باشیم، در واقع این یک مقدار بود.

little bumpy on the way up wasn't it as out of Charles de Gaulle Airport yes but

کمی دست انداز در راه بالا، آیا از فرودگاه شارل دوگل خارج شد، بله، اما

as soon as the plane started descending through the clouds

به محض اینکه هواپیما از میان

it just got rougher and rougher and rougher and I don't know whether it's my

ابرها شروع به فرود کرد، خشن تر و خشن تر و خشن تر شد و نمی دانم این از شانس من است یا خیر.

bad luck but every time I fly into Birmingham I always seem to have a bad

هر بار که من به بیرمنگام پرواز می کنم همیشه پرواز بدی دارم

flight because Birmingham even if the winds aren't that high you get a very

، زیرا بیرمنگام حتی اگر بادها آنقدر زیاد نباشد، شما در فرودگاه بیرمنگام باد زیادی می وزید، بنابراین اگر طوفان بوزد،

you get a lot of wind in Birmingham Airport so it's if there's a gale

blowing it's going to be twice as bad yes so this was an actual storm that was

دو برابر خواهد شد. به عنوان بد بله، پس این یک طوفان واقعی بود که در

taking place it was just coming towards the end of the storm but it was still

حال وقوع بود و به سمت آن می آمد پایان طوفان اما هنوز

very windy and we are landing or we were landing in a place that is well known

خیلی باد بود و ما در حال فرود هستیم یا در مکانی فرود می آمدیم که به خوبی شناخته شده

not the worst descent and landing I've ever had at Birmingham Airport I would

بود بدترین فرود و فرود من تا به حال در فرودگاه بیرمنگام نبود،

say it was the second worst and judging by the number of people who were quite

می توانم بگویم که دومین بدترین فرود بود و قضاوت بر اساس تعداد افرادی که در

ill when we landed yes then I think we can safely say it was a rough landing

زمان فرود ما کاملاً بیمار بودند بله، فکر می‌کنم با خیال راحت می‌توانیم بگوییم که فرود سختی بود،

one one woman was taken away in a wheelchair

یک زن با ویلچر

she was she was by me and she was vomiting into her sick bag she was she

او را با ویلچر بردند، او توسط من بود و در کیف بیمارش استفراغ می‌کرد.

was absolutely distraught this with obviously that worry and there were

از این نگرانی کاملاً ناراحت بودم و

three or four other people around us who were ashen-faced if you say your action

سه یا چهار نفر دیگر در اطراف ما بودند که اگر بگویید عمل شما

faced it means all the colours gone from your face you're the colour of ash

با آن روبرو شده بود، به این معنی است که تمام رنگ ها از چهره شما رفته اند، شما رنگ خاکستر هستید

because they were so frightened by it by the experience because it's very rare

زیرا آنها بسیار ترسیده بودند. با توجه به این تجربه، زیرا بسیار نادر است

that you get an experience quite as bad as that in an aeroplane you might get

که شما تجربه ای به همان بدی را داشته باشید که در هواپیما ممکن است

the odd sort of jolt but this was literally all the way down and the fact

تکان های عجیب و غریبی داشته باشید، اما این به معنای واقعی کلمه تا آخر بود و این واقعیت

they never told us to take our seatbelts off at any point

که آنها هرگز به ما نگفتند کمربند ایمنی خود را برداریم. هر لحظه

and they told us not to move around in the airplane so when they say that and

و به ما گفتند در هواپیما حرکت نکنیم ، بنابراین وقتی آنها این را می گویند و

we hope what was the word we kept hearing turbulence turbulence because

ما امیدواریم چه کلمه ای بوده است که مدام تلاطم تلاطم را می شنیدیم زیرا

they said they were announcing the the announcing or the announcement from the

می گفتند که اعلام یا اعلامیه را از کابین خلبان اعلام می کنند

cockpit and and from the flight attendants were in France first or in

و و از خدمه پرواز ابتدا در فرانسه بوده اند یا در

France we're in because we're it was a French

فرانسه ما در آن هستیم زیرا ما یک

airline Air France so they made all the announcements in French first but you

شرکت هواپیمایی فرانسوی ایرفرانس بودیم، بنابراین آنها ابتدا همه اعلامیه ها را به زبان فرانسوی اعلام کردند، اما شما

could pick up this obviously is a lot of similarities which we're going to come

می توانید متوجه شوید که این شباهت های زیادی دارد که ما

onto later on in today's lesson a lot of similarities between French and English

بعداً در جلسه امروز به آنها خواهیم پرداخت. درس شباهت های زیادی بین کلمات فرانسوی و انگلیسی

words and the one that is obviously virtually the same is turbulence we kept

و چیزی که به وضوح تقریباً یکسان است، آشفتگی است که ما مدام می

hearing that we knew straight away that never again they were going to be

شنیدیم که بلافاصله می دانستیم که دیگر هرگز

problem well I think I think you might find the word turbulence actually comes

مشکلی ایجاد نمی کنند، من فکر می کنم ممکن است کلمه turbulence را در واقع پیدا کنید.

from the French language it rightly does it might be one on our list like a lot

از زبان فرانسوی می آید و به درستی انجام می دهد، ممکن است مانند بسیاری از کلمات فرانسوی در لیست ما باشد

of French words and later we'll discover later on later on we will be doing that

و بعداً متوجه خواهیم شد که بعداً انجام خواهیم داد که

we're going to look at some words that come from French but also French words

برخی از کلمات را بررسی خواهیم کرد من از زبان فرانسوی و همچنین کلمات فرانسوی

that are actually used in their original form in English it's quite interesting

که در واقع به شکل اصلی خود در انگلیسی استفاده می شود بسیار جالب است

actually very interesting as very interesting so yesterday's plane it was

در واقع بسیار جالب است به عنوان بسیار جالب بنابراین هواپیمای دیروز در حال

landing but it was going like that but also like that as well and it was in

فرود بود اما همینطور می رفت اما همچنین همینطور و در

fact I think where we landed I think we were landing sideways yes that's what I

واقع من بود فکر می کنم کجا فرود آمدیم فکر می کنم در حال فرود آمدن یک طرفه بودیم بله این همان کاری است که من

think that's what planes do if there's a strong crosswind then to compensate for

فکر می کنم این کاری است که هواپیماها انجام می دهند اگر باد شدیدی وجود داشته باشد، برای جبران

that the plane is sort of has to sort of go into the wind a bit so yes it was it

آن هواپیما باید کمی به سمت باد برود، بنابراین بله همینطور

was a little frightening I mean I couldn't comfort you could I mr. Duncan

بود. کمی ترسناک منظورم این است که من نتوانستم شما را راحت کنم. دانکن

I couldn't hold your hand but there was a lovely lady who sat next to me and she

نتونستم دستت رو بگیرم اما یه خانم دوست داشتنی بود که کنارم نشسته بود و من و

and I said I feel a little afraid about but by this I'm a little scared of it

اون گفتیم که کمی ازش میترسم اما از این بابت کمی ازش میترسم

and I was talking to her about other things as well and I said oh dear that

و داشتم باهاش ​​در مورد چیزهای دیگه صحبت میکردم همینطور و من گفتم اوه عزیزم که

that's a bit bumpy in she she actually held my arm yes what a kind lady from

این کمی ناهموار است زیرا او در واقع بازوی من را گرفته بود بله چه خانم مهربانی از

South Africa she yes well she lives in the UK but

آفریقای جنوبی او بله خوب او در بریتانیا زندگی می کند اما

originally from South Africa and and she actually held my arm as we landed how

اصالتاً از آفریقای جنوبی است و او در واقع بازوی من را هنگام فرود آمدن گرفت چطور

about that what kind people sometimes you sit by on a plane the unexpected

می شود که گاهی در هواپیما کنار چه آدم های

kindness from people that sometimes happens you wouldn't have expected that

مهربانی می نشینی، مهربانی غیرمنتظره ای از طرف آدم ها که گاهی پیش می آید، توقع نداشتی حالش

she could have been well you could have been sitting next to the person I sat

خوب باشد، می توانستی کنار کسی که کنارش نشسته بودم بشینی

next to who was very unfriendly and didn't want to speak at all that is the

که خیلی غیر دوستانه بود. و اصلاً نمی خواستم صحبت کنم این

problem you tend to get that don't you run on an aeroplane or on a bus you or

مشکلی است که شما به آن دچار می شوید که اگر در هواپیما یا اتوبوس نمی دوید، شما یا

anybody yes people would either want to talk to you or they'll want to

هرکس دیگری، بله، مردم یا می خواهند با شما صحبت کنند یا می خواهند

completely ignore you and I had the one that wanted to completely ignore me and

کاملاً نادیده بگیرند. من و تو کسی را داشتیم که می خواست کاملاً من را نادیده بگیرد و

you had the friendly one which was good job it wasn't the other way round

تو دوست را داشتی واقعاً کار خوبی بود، برعکس نبود،

otherwise your flight could have been a lot more frightening but what a lovely

وگرنه پرواز شما می‌توانست خیلی ترسناک‌تر باشد، اما چه خانم دوست‌داشتنی است،

lady we don't know her name but we thank you very much if you're watching she did

ما نام او را نمی‌دانیم، اما اگر تماشا می‌کنید، بسیار متشکریم.

tell me her name but I've completely forgotten it I in fact I had almost

اسمش را من اما کاملاً فراموش کرده ام، در واقع تقریباً

forgotten everything about the trip when I came back here yesterday

همه چیز را در مورد سفر فراموش کرده بودم، وقتی دیروز برگشتم اینجا

my brain was was empty I couldn't think of anything yesterday I didn't do any

مغزم خالی بود، دیروز به هیچ چیز فکر نکردم،

editing last night I couldn't face it because my mind was just completely I

دیشب هیچ ویرایشی انجام ندادم. نمی توانستم با آن روبرو شوم زیرا ذهن من کاملاً کاملاً درگیر

was still in shock from this terrible landing that we'd enjoyed landing at

بود من هنوز در شوک بودم از این فرود وحشتناک که از فرود در فرودگاه بیرمنگام لذت می بردیم

Birmingham Airport oh my goodness it was terrible Leah

وای خدای من این وحشتناک بود لیا

Ariel asked a very interesting question okay hello from Columbia did you run

آریل سؤال بسیار جالبی پرسید خوب سلام از کلمبیا آیا به آن برخورد کردید.

into a fan in Paris well well well you've got a story

یک طرفدار در پاریس خوب خوب شما داستانی

haven't you mr. Duncan well have you already told it no I I haven't told it

دارید مگر نه آقای. دانکن خوب آیا قبلاً به آن گفته بودی نه من هنوز به آن نگفته

yet I haven't mentioned this yet but strange thing happened at the hotel

ام هنوز به این موضوع اشاره نکرده ام اما اتفاق عجیبی در هتل رخ داد

after I finished my big livestream I went into the hotel and a woman came up

بعد از اینکه پخش زنده بزرگم را تمام کردم وارد هتل شدم و یک زن

behind me and she said hello hello hello hello hello hello she was saying hey

پشت سرم آمد و گفت سلام سلام سلام سلام سلام سلام میگفت هی

hello can I speak to you and I said oh hello who what's going on who dear maybe

سلام میتونم باهات صحبت کنم و گفتم آه سلام چه خبره عزیزم شاید

I've done something wrong and she said do you have a youtube channel do you

کار اشتباهی انجام دادم گفت آیا شما کانال یوتیوب دارید آیا

make youtube videos and I said yes she says I was watching you this morning on

ویدیوهای یوتیوب میسازید و من گفت بله، او می‌گوید من امروز صبح

your on your other livestream that you did I was watching you and I just walked

تو را در پخش زنده دیگرت تماشا می‌کردم که تو این کار را انجام دادی، من تو را تماشا می‌کردم و از کنارت رد شدم و تو

past you and you were actually doing a livestream at the time and and she

در آن زمان در واقع یک پخش زنده پخش می‌کردی و او

actually looked at me twice so if she went past and I remember this happening

در واقع دوبار به من نگاه کرد، پس اگر او گذشت و من این اتفاق را

because I actually mentioned it during the livestream I actually talked about

به خاطر می‌آورم زیرا در جریان پخش زنده به آن اشاره کردم، در واقع در مورد

this person who walked by and they sort of went they looked twice because they

این شخصی صحبت کردم که از کنار آن رد شد و آنها رفتند و دو بار نگاه کردند

couldn't believe it and I actually mentioned this during the

زیرا باور نمی‌کردند و من در واقع در

livestream and it was that woman and she said I have just been watching you I

جریان پخش زنده به این موضوع اشاره کردم. که زن و او گفت من به تازگی تو را تماشا کرده ام.

can't believe it so I was watching you on YouTube and then later that day I saw

you actually doing a livestream standing on the street corner so yes that's

amazing so that's a coincidence that's a big coincident a big going I don't think

تصادف بزرگ یک رفتن بزرگ فکر نمی کنم

she was so much a fan but she had been watching you yes because she must have

او آنقدر طرفدار بود، اما او شما را تماشا می کرد بله، زیرا او

done a search for Paris and you must have come up and she watched you know

باید برای پاریس جستجو کرده باشد و شما باید آمده باشید و او تماشا کرده است که می دانید

what a coincidence that she happened to be staying in the same hotel as we were

چه تصادفی برای او اتفاق افتاده است. در همان هتلی که ما بودیم اقامت داشتیم

and she went by that exact time that you would doing your live stream yes we

و او دقیقاً در آن زمان رفت که شما پخش زنده خود را انجام می‌دادید، بله،

should have got her details but just a coincidence a coincidence Palmira says

باید جزئیات او را می‌گرفتیم، اما فقط یک تصادف، یک تصادف، پالمیرا می‌گوید

when I take a flight on Ryanair I can understand nothing of what the flight

وقتی با رایان ایر پرواز می‌کنم، نمی‌توانم چیزی از آن بفهمم. مهمانداران هواپیما چه

attendants say because they speak so fast well I know the reason for that

می گویند چون آنها خیلی سریع صحبت می کنند من دلیل این

power Mira it's because it's a they're probably Irish because it's an Irish

قدرت را می دانم میرا به این دلیل است که آنها احتمالاً ایرلندی هستند زیرا این یک

company that's where the the headquarters are in Ireland and Irish

شرکت ایرلندی است که دفتر مرکزی آن در ایرلند است و

people have got a strong accent and they speak very very quickly so that's

مردم ایرلندی لهجه قوی دارند. و آنها خیلی سریع صحبت می کنند، بنابراین

probably why you can't understand what what they're saying yes because they're

احتمالاً به همین دلیل است که شما نمی توانید بفهمید که آنها چه می گویند بله، زیرا آنها

Irish and they speak very fast yes Ryanair by the way I was looking all up

ایرلندی هستند و خیلی سریع صحبت می کنند بله Ryanair همانطور که من همه چیز را

about Airlines it's come out in the top 10 of worst airlines to fly on our side

در مورد خطوط هوایی جستجو می کردم. 10 تا از بدترین خطوط هوایی که امسال در کنار ما پرواز می کنند،

for this year so not the list you want to belong in well it depends on what cat

بنابراین لیستی که می خواهید به آن تعلق داشته

what it depends on what what you think of what's worst you depend on how do you

categorize things you get what you pay for so if you go on the cheapest

باشید نیست. شما هزینه آن را پرداخت می‌کنید، بنابراین اگر با ارزان‌ترین

possible flight you can yes which is Ryanair that you know a budget airline

پرواز ممکن بروید، می‌توانید بله، رایان ایر است که می‌دانید یک ایرلاین مقرون به صرفه است،

you can't expect the best service no and they did come out very highly in terms

نمی‌توانید انتظار بهترین خدمات را داشته باشید، نه و آنها از نظر وقت‌شناسی بسیار عالی عمل

of their punctuality yes so they're very good at getting you from place to place

کرده‌اند، بله، بنابراین آنها خوب هستند. در رساندن به موقع شما از جایی به مکان دیگر بسیار خوب است،

on time but then the service in between is not so good but then you're paying

اما پس از آن خدمات در بین آن ها چندان خوب نیست، اما پس از آن شما

very low prices so that's what you would expect to see what you would expect yes

قیمت های بسیار پایینی می پردازید، بنابراین این همان چیزی است که انتظار دارید ببینید چه انتظاری دارید، بله

and of course there are other budget airlines that exist as well not only yes

و البته بودجه دیگری نیز وجود دارد. خطوط هوایی که وجود دارند نیز نه تنها بله

yes they've got easyJet as well another popular one so you pay very little but

بله آنها هم وجود دارند easyJet و همچنین یکی دیگر از محبوب‌ترین ها، بنابراین شما هزینه بسیار کمی می‌پردازید، اما

you don't get much either it's it's what we call no frills no frills it means

چیز زیادی نیز دریافت نمی‌کنید، این همان چیزی است که ما آن را بدون زواید بدون زواید می‌نامیم، به این معنی

there is nothing special thrown in there is nothing special you won't be giving

است که هیچ چیز خاصی وجود ندارد، چیز خاصی وجود ندارد که

champagne you won't even be given water you'll be given nothing Jamila says did

شامپاین نمی‌دهید. حتی به شما آب نمی دهند چیزی به شما داده نمی شود جمیلا می گوید

you buy any souvenirs while in Paris only these that is a very interesting

آیا سوغاتی خریدید در حالی که در پاریس فقط اینها

word for you to use because that is a is a word derived from French yes it's true

برای شما بسیار جالب است که استفاده کنید زیرا a یک کلمه مشتق شده از فرانسوی است بله درست

that is a French word in fact I can like I've got it in my list of French words

است که فرانسوی است. کلمه در واقع می‌توانم دوست داشته باشم آن را در فهرست کلمات فرانسوی خود دارم

that are used in the everyday English language so I will use that now souvenir

که در زبان انگلیسی روزمره استفاده می‌شود، بنابراین از آن یادگاری استفاده خواهم کرد،

a piece of memorabilia but in the UK it's a French word and in the UK we use

اما در بریتانیا این یک کلمه فرانسوی است و ما در بریتانیا از آن استفاده می‌کنیم.

it to mean a physical something physical to help you remember so an object like

این به معنای چیزی فیزیکی است که به شما کمک می کند به خاطر بسپارید، بنابراین شیئی

for example this beret that I'm wearing is a souvenir it's a physical object

مانند این کلاه که من می پوشم یک سوغات است، یک شی فیزیکی است

used to help me remember the holiday that I went on it means the same in

که برای کمک به یادآوری تعطیلاتی که من در آن رفتم استفاده

French but it also refers to memories as well memories in your head

می شود. همچنین به خاطرات و همچنین خاطرات در سر شما

as opposed to physical objects so there we go that's the first French word that

اشاره دارد sed به اشیاء فیزیکی بنابراین اولین کلمه فرانسوی

is used in English it means the same thing but in French it also means

است که در انگلیسی استفاده می شود به همین معنی است اما در زبان فرانسوی نیز به این معنی است

memories are supposed to physical objects another word you can use is

که قرار است خاطرات برای اشیاء فیزیکی باشد کلمه دیگری که می توانید استفاده کنید

momento momento yes I don't know if that's French I'm not sure if it is

momento momento بله نمی دانم این فرانسوی است من مطمئن نیستم که آیا این

iiiii I have a strange feeling it might be Italian it could well be but we don't

احساس عجیبی دارم که ممکن است ایتالیایی باشد می تواند باشد اما نمی

know that you don't yes now I was frightened I was a little scared on the

دانیم که شما نمی دانید بله الان ترسیده بودم در پرواز چند کمی ترسیده بودم

flight a few people have asked but actually strong winds aren't too much to

مردم پرسیده اند، اما در واقع بادهای شدید چندان

worry about in an aeroplane I've been to had a lot of flights where the winds

نگران نباشند در هواپیمایی که من در آن بوده ام، پروازهای زیادی داشته ام که بادهای

have been bad and I've been in much much smaller planes than that earth and have

بدی داشته اند و من در هواپیماهای بسیار کوچکتر از آن زمین بوده ام و

much worse experiences than in that plane

چیزهای زیادی داشته ام. تجربیات بدتر از آن هواپیما،

but normally you don't have to worry I don't think that's something you need to

اما معمولاً لازم نیست نگران باشید، فکر نمی‌کنم این چیزی است که باید

worry about too much on a flight it's it's engine problems other things to

در پرواز بیش از حد در مورد آن نگران باشید، مشکلات موتور است.

worry about yes not wind could the the aeroplane can cope quite well with wind

به خوبی با

and windy conditions it can compensate it might be uncomfortable but generally

شرایط باد و باد می تواند آن را جبران کند ناخوشایند باشید، اما به طور کلی

a plane is is quite good in fact if you're if you're flying a plane into

یک هواپیما بسیار خوب است، در واقع اگر هواپیما را به سمت

wind it gives you extra lift so it actually can be an advantage well I

باد می برید، به شما نیروی هوایی بیشتری می دهد، بنابراین در واقع می تواند یک مزیت باشد، فکر می

suppose it's alright if you're going straight ahead yes that's right it's

کنم اگر مستقیم به جلو بروید اشکالی ندارد بله درست است

when you start take when you take off through thick cloud or you try to land

زمانی که از میان ابرهای غلیظ بلند می شوید یا سعی می کنید فرود بیایید

and you have to go through thick cloud and then you've got wind as well so it's

و باید از میان ابرهای غلیظ عبور کنید و سپس باد هم می وزید،

a combination of those things it was that was that really was the worst

بنابراین ترکیبی از آن چیزها است که واقعاً همین بود. بدترین

landing I've ever experienced on a plane it was I mean I felt afterwards I felt

فرودی که تا به حال در هواپیما تجربه کرده ام این بود یعنی بعد از آن احساس کردم

actually traumatized well he was very bad he was quite bad in fact he's in

واقعاً دچار ضربه روحی شدم خیلی بد بود او خیلی بد بود در واقع او در

this morning viewers he still felt a bit traumatized by the event I felt sick for

بینندگان امروز صبح است او هنوز از رویدادی که من احساس بیماری کردم کمی آسیب دیده بود

the rest of the evening because we were being shaken around

برای بقیه عصر چون ما در اطراف تکان می‌خوردیم

I mean this is quite a big plane 100 seater plane it's quite big you are I

منظورم این است که این یک هواپیمای بسیار بزرگ است هواپیمای 100 نفره، بسیار بزرگ است، شما

suppose it's small by most standards we went out on an Airbus which I think

فکر می‌کنم طبق استانداردها کوچک است.

helped they hold about 250 300 people on the way back it was it was about half

مردم در راه بازگشت آن بود نیمی

the size yes I think it's it in the commercial

از اندازه بله فکر می کنم در خطوط هوایی تجاری وجود دارد،

airlines I think it's at the smaller end yes it could have been worse it could

فکر می کنم در انتهای کوچکتر است بله می توانست بدتر باشد، می

have been a turboprop plane with only about 25 people 25 seats which was a

توانست یک هواپیمای توربوپراپ با تنها حدود 25 نفر و 25 صندلی باشد که

plane I've been on before but that was horrendous but we won't go into that no

قبلاً در آن بوده ام. وحشتناک بود، اما ما وارد آن نمی

we went so that was the flight the flight out there was lovely the other

شویم، نه ما رفتیم، بنابراین این پرواز بود که پرواز به خارج از آنجا دوست داشتنی بود،

thing I noticed is when we got to Charles de Gaulle Airport is just how

نکته دیگری که متوجه شدم این است که وقتی به فرودگاه شارل دوگل

difficult it was we you you had to do everything yourself including get your

رسیدیم این بود که چقدر سخت بودیم. همه کارها را خودتان انجام دهید، از جمله بلیط سوار شدن خود را دریافت کنید

boarding ticket and everything it was all computerized in quite quite chaotic

و هر چیزی که کامپیوتری بود کاملاً آشفته بود،

in also the new thing that they do now is everything is generated all of your

همچنین کار جدیدی که آنها اکنون انجام می دهند این است که همه چیز تولید می شود همه

information is generated by your passports so we've got new passports so

اطلاعات شما توسط گذرنامه های شما تولید می شود، بنابراین ما گذرنامه های جدید داریم، بنابراین

all of the information that is needed by everyone at the airport including the

همه اطلاعاتی که برای همه افراد در فرودگاه از جمله

security people is now in your passport so you have to go through this very

افراد امنیتی مورد نیاز است اکنون در گذرنامه شما موجود است، بنابراین باید از این

strange machine don't you Steve yes it so so it's like a key it's like a case a

دستگاه بسیار عجیب عبور کنید، نه استیو بله، بنابراین مانند یک کلید است، مانند یک جعبه

glass case and you put your passport you put it flat and then a little sensor

شیشه ای و شما p خود را قرار دهید assport آن را صاف می گذارید و سپس یک سنسور کوچک

will read your passport and then one of the doors will open and then suddenly

پاسپورت شما را می خواند و سپس یکی از درها باز می شود و ناگهان

you're you're inside a square of glass you're trapped in there and then you

شما در داخل یک مربع شیشه ای هستید که در آنجا گیر کرده اید و سپس

have to use your your face to identify yourself and so a little camera will

باید از خود استفاده کنید چهره خود را شناسایی کنید و بنابراین یک دوربین کوچک

take a picture of you and then you have a few moments where obviously the

از شما عکس می گیرد و سپس چند لحظه دارید که مشخصاً

computer is deciding whether you you can actually come into the country or not

رایانه تصمیم می گیرد که آیا واقعاً می توانید وارد کشور شوید یا نه

right in your face matches the one on the the passport yes that's what it's

دقیقاً چهره شما با آنچه در گذرنامه است مطابقت دارد. بله این چیزی است که آن را

checking so for a moment there you are actually detained that's what I

بررسی می کند، بنابراین برای لحظه ای آنجا واقعاً بازداشت شده اید، این همان چیزی است که من

said to you last night wasn't it Steve yes yes it's like you've been detained

دیشب به شما گفتم، نه استیو بله بله، مثل این است که شما بازداشت شده اید

until that computer decides that you're the picture it takes of your face inside

تا زمانی که آن رایانه تصمیم بگیرد که شما عکسی هستید که از شما می گیرد. صورت داخل

that glass cage matches the one on the passport I mean obviously it's very good

آن قفس شیشه ای با تصویر روی پاسپورت مطابقت دارد، منظورم این است که

for security very good but you were stuck in there for some time

برای امنیت بسیار خوب است، بسیار خوب است، اما شما مدتی در آنجا گیر کرده

well it were because of course you have to take your tea your hat off your

بودید، به این دلیل بود که البته باید کلاه خود را از روی

glasses it couldn't read your face man shouting at you wasn't there well that

عینک خود بردارید. صورتت را نخوانم مرد شو صحبت کردن با تو خوب

was leaving London that was leaving London yeah and so so they have the same

نبود که لندن را ترک می کرد که لندن را ترک می کرد بله و بنابراین آنها همان

thing there but the thing is I can't see anything when I take my glasses off so I

چیز را در آنجا دارند اما مسئله این است که وقتی عینکم را برمی دارم

couldn't see if if I was on the little screen in front of me so I was just

چیزی نمی بینم بنابراین نمی توانم ببینم که آیا من روی صفحه نمایش کوچک روبروی من بودم، بنابراین فقط

hoping that that I was in the right place but the scary thing is for those

امیدوار بودم که در جای درستی قرار گرفته باشم، اما چیزی که ترسناک است این است که برای آن

few moments you are actually detained yeah what you are you are technically

چند لحظه شما در واقع بازداشت شده اید، بله شما چه هستید، شما

under arrest for those few moments until the other door opens and you leave the

برای آن چند لحظه از نظر فنی در بازداشت هستید تا اینکه درب دیگر باز می شود و شما

glass box so yeah it's quite it it's good it's efficient but for the person

جعبه شیشه ای را رها می کنید، بله، کاملاً خوب است، کارآمد است، اما برای کسی

standing there waiting for that other door to open Wow you feel a bit if

که آنجا ایستاده منتظر باز شدن آن درب دیگر است وای، کمی احساس می

you're a person of an anxious nature you would feel quite anxious at that point

کنید اگر فردی با طبیعت مضطرب باشید ، احساس می کنید در آن لحظه کاملاً مضطرب هستم،

because we haven't flown I haven't flown for about eight years seven eight years

زیرا ما پرواز نکرده ایم، من حدود هشت سال است که پرواز نکرده ام، هفت هشت سال است

neither of us have and so we have all we used to is you arrived at passport

که هیچ کدام از ما پرواز نکرده ایم.

control you hand your passport to a man behind a desk and he looks at the past

میز و او به

one photograph and he looks at you and then he waves you through but that job

یک عکس گذشته نگاه می کند و او به شما نگاه می کند و سپس او به شما دست تکان می دهد، اما آن

is now gone and has been replaced with a computer so that computer decides

کار اکنون از بین رفته است و با یک کامپیوتر جایگزین شده است تا کامپیوتر تصمیم بگیرد

whether it's you your picture on the past board or not but the really the

که آیا این عکس شما روی تخته گذشته هستید یا نه، اما واقعاً چیزی که

really scary thing is for those few moments you're trapped you're actually

واقعاً ترسناک است برای آن چند لحظه است که به دام افتاده اید. شما در واقع در

trapped inside a small glass box yes on your own I would imagine some people get

داخل یک جعبه شیشه ای کوچک گیر افتاده اید، بله، به تنهایی، تصور می کنم برخی افراد

quite panicky in there and I bet they've had a few a few incidences where

در آنجا کاملاً وحشت زده می شوند و شرط می بندم که آنها چند مورد داشته اند که در آن

something's wrong something well I mean when we arrived there they were somebody

چیزی اشتباه است، چیزی خوب منظورم این است که وقتی به آنجا رسیدیم آنها یک نفر بودند.

was in handcuffs weren't they they were they were carting people up when we

وقتی به انگلستان برگشتیم مردی را دستبند زده بودند، نه آنها داشتند مردم را سوار

arrived back in England there was a man being handcuffed yes

there's a in front of us there was a guy being guards came up yes there were

می کردند.

police he's police K bro hadn't cuff this bloke

این مرد

dragged him off yes though I was searching him they were taking

او را بیرون کشید، بله، هر چند که من او را جستجو می کردم، آنها

everything out of his pockets so it looks as if he had no no ticket so he

همه چیز را از جیبش بیرون می آوردند، بنابراین به نظر می رسد که او هیچ بلیطی نداشته است، بنابراین

must have just arrived on another plane I don't think he was on our plane but

باید با هواپیمای دیگری وارد شده باشد، من فکر نمی کنم او در هواپیمای ما بوده است. هواپیما اما

now it's very very amazing you know I've never seen that before although that it

الان خیلی خیلی شگفت‌انگیز می‌دانی که من قبلاً چنین چیزی را ندیده‌ام، اگرچه

did happen to be once when I was going back to China the guy sitting next to me

این اتفاق یک‌بار بود که وقتی به چین برمی‌گشتم، مردی که کنار من نشسته

was taken off by the police it's great I was sitting there next to this guy this

بود توسط پلیس خارج شد، عالی است که من آنجا در کنار این پسر جوان نشسته بودم.

young guy and he didn't look very happy and then a moment later just before the

و او خیلی خوشحال به نظر نمی رسید و یک لحظه بعد درست قبل از حرکت

plane left before it took off the police came and took him away he was gone but

هواپیما قبل از بلند شدن، پلیس آمد و او را برد او رفته بود اما

the good news was I had two seats so I had an extra seat so I could lie down so

خبر خوب این بود که من دو صندلی داشتم بنابراین یک صندلی اضافی داشتم تا بتوانم دراز بکش پس

thank you to the police thank you to the anti-terrorism squad

از پلیس متشکرم از تیم ضد تروریسم که

for letting me have a lie down on one of my long-haul flights so mr. Steve yes do

به من اجازه داد در یکی از پروازهای طولانی مدتم دراز بکشم. استیو بله آیا

you have another word to show us I have several in fact it's quite an

شما کلمه دیگری دارید که به ما نشان دهید من چندین کلمه دارم در واقع

interesting history as to why I think I read that about a third of the words

تاریخچه بسیار جالبی است که چرا فکر می کنم خوانده ام که حدود یک سوم کلمات

used in English are derived from French words and the reason for this is that

استفاده شده در انگلیسی از کلمات فرانسوی مشتق شده اند و دلیل آن این است که

during the Norman conquests in 1066 where France successfully invaded Great

در طول فتوحات نورمن ها در سال 1066 که در آن فرانسه با موفقیت به بریتانیا حمله کرد

Britain or wasn't called the UK then Great Britain or Great Britain and

یا بریتانیا نامیده نشد، سپس بریتانیای کبیر یا بریتانیای کبیر و

Scotland maybe I don't know but certainly Great Britain they took over

اسکاتلند، شاید نمی دانم، اما مطمئنا بریتانیای کبیر تسلط خود را به دست گرفتند

didn't whether it was the whole of the UK area that we know today

، بدون اینکه آیا کل بریتانیا بود یا خیر. منطقه ای که امروز می شناسیم

but the French conquered us in 1066 and for 300 odd years what happened was that

اما فرانسوی ها در سال 1066 ما را فتح کردند و برای 300 سال عجیب و غریب آنچه اتفاق افتاد این بود که

the French language then was was popularized and became something that

زبان فرانسوی در آن زمان رواج یافت و به چیزی تبدیل

was spoken by the elite the elite English or British people would speak

شد که توسط نخبگان صحبت می

French because the influence was

شد.

in 300 years is a long time so as a result of the normal conquests we have a

در 300 سال زمان زیادی است، بنابراین در نتیجه فتوحات معمولی

lot of French words which have been either still used in their full form

کلمات فرانسوی زیادی داریم که یا هنوز به شکل کامل خود استفاده می

today or have been slightly adapted and the spelling has been changed over the

شوند یا کمی اقتباس شده اند و املای آن تغییر کرده است. در طول

centuries since then but that is the reason why so many French words are

قرن ها از آن زمان، اما به همین دلیل است که بسیاری از کلمات فرانسوی

within the English language words such as for example well I was going to say

در لغات زبان انگلیسی قرار دارند، مثلاً من می خواستم بگویم

people use French in the UK now if they want to feel a bit elitist if you want

مردم اگر می خواهند کمی نخبه گرا باشند، اکنون در بریتانیا از فرانسوی استفاده می

to show off a bit and you want to seem like you're impressing people or you

کنند. کمی خودنمایی کنید و می خواهید به نظر برسد که مردم را تحت تأثیر قرار می دهید یا

you're cultured so just as people did during the Norman Conquest era they said

با فرهنگ هستید، بنابراین همانطور که مردم در دوران فتح نورمن ها این کار را انجام دادند، گفتند که

we use French today to just make a sound more sophisticated more elite more so

ما امروز از زبان فرانسه استفاده می کنیم تا صدایی پیچیده تر از نخبگان بیشتر ایجاد

we're in the upper classes of society so it's a very snooty thing grace snobby

کنیم. در طبقات بالای جامعه هستید، بنابراین

thing to do if you use French words today in England people still think it's

اگر از کلمات فرانسوی استفاده می کنید امروز در انگلیس مردم هنوز فکر می کنند این

an elitist thing so common words like information attention communication a

یک چیز نخبه گرایانه است، بنابراین کلمات رایجی مانند توجه اطلاعات ارتباطات،

connection action table visible comfortable Hospital forest they're all

جدول عمل ارتباط، جنگل بیمارستان راحت قابل مشاهده است. همه

just a few words that are derived from the French language and of course there

فقط چند کلمه هستند که از زبان فرانسوی مشتق شده اند و البته

are lots of food-related ones because the French were famous for food menu is

بسیاری از کلمات مرتبط با غذا وجود دارد زیرا فرانسوی ها به دلیل معروف بودن منوی غذا هستند

is derived from a French word Cafe chef it's a French word which actually means

از یک کلمه فرانسوی گرفته شده است Cafe chef یک کلمه فرانسوی است که در واقع به

a boss it's the head cook if you're in France picnic omelette of course

این معنی است که اگر در فرانسه هستید، رئیس آشپز است ، البته املت

restaurant is a French word so lots of words in English derived from French so

رستوران یک کلمه فرانسوی است، بنابراین بسیاری از کلمات انگلیسی از فرانسوی گرفته شده است، بنابراین

that's fascinating do you want me to go into some of the words that are French

جالب است که آیا می خواهید من به برخی از کلماتی که کلمات فرانسوی هستند وارد شوم.

words that are used in everyday language in this England

که در زبان روزمره در این انگلستان استفاده

that's why not why not we have about 20 minutes so plenty of time

می شود، به همین دلیل نیست که چرا ما حدود 20 دقیقه وقت نداریم، بنابراین زمان زیادی برای

do it we'll do a few then have a break is that kids a very common one deja vu

انجام آن داریم، چند تا را انجام می دهیم و سپس استراحت می کنیم، این است که بچه ها یک دژاوو بسیار رایج هستند

and I've put the accents in well rather my my computer put the accents in some

و من آن را قرار داده ام لهجه‌ها به‌خوبی به جای کامپیوتر من، لهجه‌ها را در برخی

of them so that's a French word deja vu just in England if when you use it in

از آنها قرار داده است، بنابراین این یک کلمه فرانسوی deja vu است فقط در انگلیس، اگر وقتی از

the UK it's used to describe a feeling that you've been somewhere before maybe

آن در بریتانیا استفاده می‌کنید، برای توصیف احساسی استفاده می‌شود که قبلاً جایی بوده‌اید، شاید

in another life so you go somewhere and you say whoa I'm getting deja vu

در زندگی دیگری. شما به جایی می روید و می گویید وای من دارم دژاوو

and you think it's something in your it's a feeling that's a very it's a

می گیرم و فکر می کنید این چیزی در شماست، این یک احساس است که بسیار

common feeling that we have when we're saying that we think we've been here

احساس رایجی است که ما داریم وقتی می گوییم فکر می کنیم قبلاً اینجا بوده

before and you know you've never been there before but sometimes your brain is

ایم و می دانید شما قبلاً هرگز آنجا نبوده‌اید، اما گاهی اوقات مغز

so your mind or something's going on and it gives you that feeling that you've

شما اینقدر ذهن شما را درگیر می‌کند چیزی در جریان است و این به شما این حس را می دهد که

been there before maybe and you might say in another life it's a feeling of

شاید قبلاً آنجا بوده اید و ممکن است در زندگی دیگری بگویید این یک احساس

deja vu sometimes when you meet someone you might say oh have I met you before

دژاوو است گاهی اوقات وقتی با کسی ملاقات می کنید ممکن است بگویید آه قبلاً شما را ملاقات کرده ام

and they said no no you've never met me before you might say well I'm getting a

و او می گوید نه شما قبل از این هرگز با من ملاقات نکرده‌ام، ممکن است بگویید خوب من

strong feeling of deja vu like I've seen you before

احساس قوی دژاوو دارم، مثل اینکه قبلاً شما را دیده‌ام.

I've been here before what that is we don't know but that's what the feeling

is now in in French they do use that phrase to mean the same thing but they

فرانسوی آنها از این عبارت به معنای مشابه استفاده می کنند، اما

would put a hyphen so they've got two uses of the word deja vu so if you put a

یک خط فاصله می گذارند، بنابراین آنها دو کاربرد از کلمه deja vu دارند، بنابراین اگر یک

hyphen in between the desert and the vu it's the same meaning and isn't in the

خط فاصله بین صحرا و vu قرار دهید، همان معنی است و نیست. در

UK but if you if you spell it this way then it means just it means you've just

بریتانیا، اما اگر آن را به این شکل بنویسید، به این معنی است که شما

seen somebody earlier that day or last week so the word is used in everyday

فقط کسی را اوایل آن روز یا هفته گذشته دیده‌اید، بنابراین این کلمه در

French to mean Oh didn't I just see you before I've just seen you before meaning

زبان فرانسوی روزمره به این معنی استفاده می‌شود که اوه، آیا من قبل از اینکه شما را دیدم "فقط تو را قبلا دیده ام به این معنی

you actually have seen them before but in English it means you've seen them in

که قبلا آنها را دیده ای، اما در زبان انگلیسی به این معنی است که آنها را در زندگی دیگری دیده ای،

another life so the world so it's two different meanings and slightly

بنابراین دنیا بنابراین دو معنی متفاوت و

different spellings in French compared to English yes as I understand the

املای کمی متفاوت در زبان فرانسوی در مقایسه با انگلیسی دارد بله همانطور که می فهمم

translation is already seen yes that's correct

ترجمه قبلا دیده شده است بله درست است

already seen so if you if you want to say in French you've already seen

قبلا دیده شده است بنابراین اگر می خواهید به فرانسوی بگویید قبلاً

somebody haven't I already seen you today he

کسی را دیده اید من قبلاً ندیده ام شما امروز او

would put the word - every will be in there because it means you've actually

این کلمه را قرار می دهد - همه در آنجا خواهند بود زیرا به این معنی است که شما در واقع

already seen them as opposed to the feeling of deja vu which is something

قبلاً آنها را در مقابل احساس دژاوو دیده اید که چیزی است

which is you can't really describe but they do use it to mean the same thing

که واقعاً نمی توانید توصیف کنید اما آنها از آن به معنای استفاده می کنند. همان چیزی است،

but they put a hyphen in between in between there so that's deja vu Mirage

اما آنها یک خط فاصله بین آن‌ها قرار می‌دهند تا deja vu Mirage

Oh Mirage it's a French word just means an illusion an illusion so when we go to

Oh Mirage یک کلمه فرانسوی است فقط به معنای توهم و توهم است، بنابراین وقتی

the desert we've all seen those films of people wandering through the desert

به صحرا می‌رویم همه ما آن فیلم‌هایی را دیده‌ایم که مردم در حال سرگردانی در بیابان

gasping for water and they think they see this lovely shimmering lake oh and

نفس نفس می‌زنند. برای آب و آنها فکر می کنند این دریاچه درخشان و دوست داشتنی را می بینند و

so they go towards it thinking it's water but when they get there it isn't

بنابراین به سمت آن می روند و فکر می کنند آب است اما وقتی به آنجا می رسند

it's just an illusion that's what they think they think they see an oasis they

این فقط یک توهم نیست و فکر می کنند آنها یک واحه می بینند و

see an oasis it's just atmospheric conditions and the Sun that creates this

یک واحه می بینند فقط عابر بانک شرایط کره و خورشید که این نوع توهم را ایجاد می کند،

sort of illusion so it's a natural phenomenon really but it means the same

بنابراین واقعاً یک پدیده طبیعی است، اما در نمای فرانسوی همین معنی را دارد،

thing in French facade now I summed it in French the French words would put the

حالا من آن را در فرانسه خلاصه کردم، کلمات فرانسوی

accents and these little like under the sea I don't know what you call that if

لهجه ها را می گذارند و این کمی مانند زیر دریا من نمی کنم بدانید چه می‌گویید که

you write the word in in English quite often you would leave out the accent

اگر این کلمه را اغلب به انگلیسی بنویسید،

marks and things like that but I'm spelling it the correct way so facade

علائم تاکیدی و مواردی از این قبیل را کنار می‌گذارید، اما من آن را درست می‌نویسم، بنابراین نما

has several meanings in English it means the front or side of a building

در انگلیسی چندین معنی دارد و به معنای جلو یا کنار یک ساختمان

because in French facade it means face but it doesn't mean a person's face

چون در زبان فرانسوی نما به معنی صورت است اما به معنای صورت شخص نیست

because they use the word visage for that so it just means the facing on

زیرا از کلمه visage برای آن استفاده می کنند بنابراین فقط به معنای رو به روی

something the front of something so you could say that that building has a

چیزی است که جلوی یک چیزی را نشان می دهد بنابراین می توان گفت که آن ساختمان

lovely facade so it means it's got a nice face to it a nice frontage to it it

نمای زیبایی دارد پس به این معنی است که چهره خوبی برای آن دارد یک نمای زیبا برای آن

could also mean something fake a person if a person is he

همچنین می تواند به معنای چیزی تقلبی باشد که یک شخص

is fake or is not how they seem you can suggest that they're all they're putting

جعلی است یا آنطور که به نظر می رسد نیست، می توانید پیشنهاد کنید که آنها تمام چیزی هستند که شما

on an act you can say that they're putting on a facade you might say for

در حال انجام آن هستند. می توان گفت که نما می گذارند مثلاً ممکن است بگویید

example he seems like a nice person but don't trust him it's all a facade so if

او آدم خوبی به نظر می رسد، اما به او اعتماد نکنید، همه اینها یک نما است، بنابراین اگر

I was a horrible nasty person and I started I wanted to try and chat you up

من یک آدم بداخلاق وحشتناکی بودم و شروع کردم، می خواستم سعی کنم با شما صحبت

I might I might use nice words and and and and put on an act to try and draw

کنم، ممکن است از کلمات خوب استفاده کنم و و و و دست به کار شدم تا تلاش کنم و

you in but in fact I was a nasty person and someone might say that's just a

تو را جذب کنم، اما در واقع من آدم بدی بودم و ممکن است کسی بگوید که این فقط یک

facade so two different meanings there the face of a building the front of a

نما است، بنابراین دو معنی متفاوت وجود دارد ، چهره یک ساختمان در جلوی یک

building or a person who's who's a bit fake who's not how they seem popped

ساختمان یا شخصی که کمی جعلی است. پیرری یا پات پوری که به نظر نمی رسد

Pirrie or potpourri potpourri you would say it in a posh way that's got two

شما آن را به شیوه ای شیک بگویید که دو

meanings potpourri it's actually the literal translation isn't how it seems

معنی دارد پات پوری، در واقع ترجمه تحت اللفظی آن به نظر نمی رسد

that I won't go into that but we use the word potpourri in English to mean a

که من وارد آن نمی شوم، اما ما از کلمه potpourri در انگلیسی استفاده می کنیم به معنای

scented flower a mixture of petals and dried flowers that are all different

گل معطر ترکیبی از گلبرگ ها و گل های خشک شده است که همه

colors that have an infusion of scent and they used to make a room-to-room

رنگ های متفاوتی دارند که عطری دارند و بوی خوبی از اتاق به اتاق می

smell nice so you might have a bowl of potpourri which is you can buy these in

دهند، بنابراین ممکن است یک کاسه پوکه داشته باشید که می توانید اینها را بخرید. در

bags from from shops and it's highly scented dried flowers and leaves and

کیسه هایی از مغازه ها و گل های خشک بسیار معطر است برگ های d و

always a mixture of all sorts of different things in different colors it

همیشه مخلوطی از انواع چیزهای مختلف در رنگ های مختلف

looks attractive in a room and it gives off a nice fragrance and French French

در یک اتاق جذاب به نظر می رسد و عطر خوبی می دهد و فرانسوی

people typically that we used to use that have these little bouquets of

ها معمولاً از آن استفاده می کردند که این دسته

flowers a mixture of things inside a little cloth pouch and they'd put them

گل های کوچک را مخلوطی از چیزها در داخل خود دارند. یک کیسه پارچه‌ای کوچک و آن‌ها را

in their wardrobe to keep their clothes smelling so fresh so you could say I

در کمد لباس‌شان می‌گذارند تا لباس‌هایشان بوی تازه‌ای داشته باشد، بنابراین می‌توان گفت که

bought I bought this potpourri for my bathroom

من این پات‌پوری را برای حمام خریدم،

so quiet people have them in their bathrooms in their living rooms if

بنابراین اگر افراد ساکت دارند، آن‌ها را در حمام خود در اتاق نشیمن خود داشته

they've got dogs for example then what the make the room smell nice people used

باشند. به عنوان مثال، سگ‌ها بوی خوبی در اتاق ایجاد می‌کردند که مردم

to wear potpourri on their body as well they used to put them into their pockets

از پات‌پوری روی بدن خود استفاده می‌کردند و همچنین آن‌ها را در جیب خود می‌گذاشتند،

because hygiene in the past wasn't that good

زیرا در گذشته بهداشت آنقدرها هم خوب نبود و

now what they would do people would actually put potpourri little perfumed

اکنون چه می‌کردند مردم واقعاً کمی پات‌پوری می‌گذارند.

leaves or little sachets or packets or maybe a little pouch of scented leaves

برگ های معطر یا ساشه های کوچک یا بسته ها یا شاید یک کیسه کوچک برگ های معطر

and they were put them in their clothing to hide the smell of their bodies that's

و آنها را در لباس خود می گذاشتند تا بوی بدن خود را پنهان کنند،

it so hygiene wasn't so good you didn't wash your clothes as often as we do now

بنابراین بهداشت آنقدرها خوب نبود که شما CL خود را نشویید. بقیه شلوارها را مثل ما

you might keep a pair of trousers on for months without washing it but of course

ممکن است ماه‌ها بدون شستن آن

now we we wear something wants of them we shove it in the washing machine and

بپوشید، اما البته الان ما چیزی می‌پوشیم که می‌خواهیم آن‌ها را در ماشین لباسشویی

then but even then even now we use highly scented water softeners don't we

فرو می‌کنیم، اما حتی در آن زمان هم اکنون از آب بسیار معطر استفاده می‌کنیم. نرم‌کننده‌ها،

you know as the last addition in your washing machine you will have a softener

نمی‌دانیم به‌عنوان آخرین افزودنی در ماشین لباس‌شویی‌تان، نرم‌کننده‌ای خواهید داشت

that's highly scented so people are still conscious of having nicely

که بسیار معطر است، بنابراین مردم هنوز حواس‌شان به داشتن

smelling clothes even now even when they're washed very regularly and we

بوی خوش لباس‌ها حتی در حال حاضر حتی زمانی که به‌طور منظم شسته می‌شوند، هستند و ما

often comment with it when people pass you sometimes if you're out for a walk I

اغلب با آن نظر می‌دهیم. مردم گاهی اوقات از کنار شما عبور می کنند، اگر برای پیاده روی بیرون هستید،

don't know if it's just here in the UK but people in the UK are obsessed with

نمی دانم که آیا این فقط اینجا در بریتانیا است یا نه، اما مردم در بریتانیا وسواس زیادی

with with with smothering their clothes in highly scented softeners that the go

دارند که لباس های خود را در نرم کننده های بسیار معطر خفه کنند که

into the washing machine and it's really sometimes the smell off the clothes is

داخل ماشین لباسشویی می روند و واقعاً گاهی اوقات بوی لباس

so strong that it makes you sneeze and I don't like it at all so the potpourri is

آنقدر قوی است که باعث می شود عطسه کنید و من اصلاً از آن خوشم نمی آید، بنابراین

this mixture of trauma flowers that scented but if you've got it you can use

گل دمنوش مخلوطی از گل های تروما است که معطر می کند، اما اگر آن را دارید، می توانید

the word potpourri to describe a collection a diverse collection of items

از کلمه potpourri استفاده کنید. یک مجموعه را توصیف کنید مجموعه‌ای متنوع از

so for example if you were to go and see a concert and the orchestra or the

آیتم‌ها، برای مثال، اگر می‌خواهید بروید و کنسرتی را ببینید و ارکستر یا

singer was playing all sorts of different styles you might say that all

خواننده در حال نواختن انواع سبک‌های مختلف باشد، ممکن است بگویید که همه

that was a real potpourri of musical styles so it just means a mixture a very

اینها یک پوت‌پوری واقعی از سبک‌های موسیقی بود، بنابراین فقط به معنای ترکیبی است. ترکیب بسیار

different mixture of things

متفاوتی از چیزها

it's interesting how they call it how the P Oh tea pot is actually pronounced

جالب است که چگونه به آن می گویند که چگونه چای قابلمه P Oh در واقع PO تلفظ می شود

PO because I think that also may be that that refers to the the old toilet the

زیرا من فکر می کنم این ممکن است به توالت قدیمی

the potty they used to be put under the bed before toilets came along so they

و گلدانی که قبلاً قبل از توالت زیر تخت می گذاشتند اشاره داشته باشد. آمدند، بنابراین

then you can also call that a PO all right okay instead of pot so I think

شما همچنین می‌توانید آن را به جای pot، یک PO بسیار خوب صدا بزنید، بنابراین فکر می‌کنم

that must also derive from the French language like chamber as I understand

که باید از زبان فرانسوی مشتق شود

chamber is another one as I don't know that mr. Duncan hmm he's another one

. دانکن هوم، او یکی دیگر از

coldest at our cul-de-sac and you're supposed to pronounce that Col du sac

سردترین افراد در cul-de-sac ما است و شما قرار است تلفظ کنید که Col du sac

not Col de sac we often tend to to pronounce it

نه Col de sac ما اغلب تمایل داریم که آن را

cul-de-sac in the UK but the correct pronounce pronounciation in French will

در بریتانیا به صورت cul-desac تلفظ کنیم، اما تلفظ صحیح در فرانسوی

be Col du sac so in English this means a it's a posh word in English to mean a

Col du sac خواهد بود، بنابراین در انگلیسی این به معنای a یک کلمه شیک در انگلیسی است که به معنای

dead-end road so quite often in housing estates yeah there will be a road that

جاده بن بست است، بنابراین اغلب در شهرک های مسکونی جاده ای وجود دارد

doesn't go anywhere it's got houses in it but it's a dead-end road so you'd

که به جایی نمی رسد، خانه هایی در آن وجود دارد، اما این یک جاده است. جاده بن بست پس

have to turn around and come back the other way so instead of saying dead-end

باید بچرخید و از طرف دیگر برگردید، بنابراین به جای گفتن جاده بن بست

Road which is which would be an informal way of saying it in the UK if you wanted

که روشی غیررسمی برای گفتن آن در انگلستان است، اگر می خواهید

to sound posh you would say that you lived in a coldest cul-de-sac so it's a

شیک به نظر برسید، بگویید که شما در سردترین بن بست زندگی می کردید، بنابراین یک

posh word of saying dead-end Road but in French it's the complete opposite if you

کلمه شیک برای گفتن جاده بن بست است، اما در فرانسوی کاملا برعکس است اگر

use the word cold a sack in French to mean a dead-end road that literally that

از کلمه cold a sack در فرانسوی به معنای جاده بن بست استفاده کنید که به معنای واقعی کلمه به این

means that I think Co means but in France in French so they they would use

معنی است که من فکر می کنم Co به معنای اما در فرانسه در فرانسه است، بنابراین آنها

the word impasse would be a more formal way of using the word dead-end Road you

از کلمه بن بست استفاده می کنند، یک روش رسمی تر برای استفاده از کلمه dea است. d-end Road شما

wouldn't use code a second France it is used to mean a dead-end road but it's a

از کد فرانسه دوم استفاده نمی کنید، این به معنای جاده بن بست استفاده می شود، اما

very coarse way of using the phrase so it's a complete opposite cold a sack in

روشی بسیار خشن برای استفاده از این عبارت است، بنابراین کاملاً برعکس

English is a posh way of saying dead-end Road but in France it's not a posh way

است. -end Road، اما در فرانسه این روش شیک

it's a very informal way of using that phrase and literally in its literal form

نیست، یک روش بسیار غیررسمی برای استفاده از آن عبارت است و به معنای واقعی کلمه در شکل تحت اللفظی

it means bottom of the bag yeah that's it exactly but means bottom a color

آن به معنای پایین کیف است بله دقیقاً همینطور است، اما به معنای پایین یک رنگ

means butt or bottom or you booked no you it's it's it's a little crude in

به معنای لب به لب یا پایین است یا شما رزرو کرده اید نه شما it's it's it's it's it's a little crude in French that it '

French that that word is crew is crude but in English it sounds oh I live in a

s crew's crude است اما در انگلیسی به نظر می رسد oh I live in a

cul-de-sac hmm you know you wouldn't say oh I live in a dead-end Road no is not a

cul-de-sac. یک

posh you can you can often use dead-end and negatively in fact quite often you

بن بست شیک که می توانید اغلب می توانید از بن بست استفاده کنید و به طور منفی در واقع اغلب

will use the word dead end dead end it's a dead-end street it's a dead-end town

اوقات از کلمه بن بست استفاده می کنید. این یک خیابان

yeah exactly yes red --fill so there's the word impasse which I had to spoke

بن بست است.

about before it's a posh word we don't use impasse in the UK to mean a dead-end

قبل از اینکه یک کلمه شیک باشد، باید در مورد آن صحبت می کردم که ما از بن بست در بریتانیا به معنای جاده بن بست استفاده نمی

Road we use it to mean it's a well it's a posh word for deadlock so if you're in

کنیم، ما از آن به معنای چاه است استفاده می کنیم. یک کلمه شیک برای بن بست، بنابراین اگر در

talks with as a to governments to world leaders are in talks together and they

حال مذاکره با دولت ها هستید، رهبران جهان با هم در حال مذاکره هستند و

can't get past a certain point in their discussion there's that they can't make

نمی توانند از نقطه خاصی در بحث خود عبور کنند، این است که آنها نمی توانند

any progress and they stop the talks you say there's been an impasse so they

هیچ پیشرفتی داشته باشند و آنها را متوقف می کنند. گفت و گوها شما می گویید بن بست وجود داشته است، بنابراین آنها

can't get over something in their talks but in French it doesn't mean that it

نمی توانند در گفتگوهای خود از چیزی عبور کنند، اما در زبان فرانسوی به این معنی نیست که

means a dead-end road but it's a deadlock so the two leaders have reached

به معنای جاده بن بست است، بلکه یک بن بست است، بنابراین دو رهبر به

an impasse so you and I mr. Duncan could be having an argument and we can't

بن بست رسیده اند، بنابراین من و شما آقای. دانکن ممکن است مشاجره داشته باشد و ما نمی‌توانیم

resolve that argument we can't end it we could say that we've reached an impasse

آن بحث را حل کنیم، نمی‌توانیم به آن پایان دهیم، می‌توانیم بگوییم که به بن‌بست رسیده‌ایم

and then we'd have to go away and have a think about it so that's a French word

و سپس باید برویم و درباره آن فکر کنیم، بنابراین این یک کلمه فرانسوی است.

using and this is quite often happens the literal mean the way that the French

استفاده از و این اغلب اتفاق می افتد. معنای تحت اللفظی نحوه استفاده فرانسوی ها

used the word that we use in English is often different than the way the French

از کلمه ای که ما در انگلیسی استفاده می کنیم، اغلب با روشی که فرانسوی

would use it here's another one matinee matinee

ها از آن استفاده می کنند

so it's an English it's a French word matinee and

there's the accent I've put above the the first e there you wouldn't always

، متفاوت است. لهجه‌ای که من بالای اولین e قرار داده‌ام، همیشه

write that in English you would normally leave it out but that would be the

نمی‌نویسید که در انگلیسی معمولاً آن را کنار می‌گذارید، اما این

correct way of writing it it just means an afternoon performance

روش درست نوشتن آن است ، فقط به معنای اجرای بعد از ظهر

in a theatre or in a cinema for a film it just means an afternoon performance

در یک تئاتر یا سینما است. برای یک فیلم فقط به معنای اجرای بعد از ظهر است،

now it can mean that in French but they also used the word matinee is normally

اکنون می تواند به این معنی باشد که در فرانسوی اما آنها از کلمه matinee نیز استفاده می کنند

used to mean the morning period anything up to sort of noon but they do

معمولاً به معنای دوره صبح هر چیزی تا ظهر استفاده می شود، اما آنها

use the word matinee to mean a matinee performance in the theatre world but

از کلمه matinee به معنای اجرای ماتینی استفاده می کنند. دنیای تئاتر اما

usually French people use matinee to me morning so there we go there's another

معمولا فرن مردم صبح برای من از matinee استفاده می کنند، بنابراین ما می رویم، یک تفاوت بزرگ دیگر وجود دارد،

big difference so you've got to use it specifically a matinee performance and

بنابراین شما باید از آن به طور خاص برای اجرای ماتینی استفاده کنید و

it means well we're we're doing a matinee performance now are we not well

این بدان معنی است که ما در حال انجام یک اجرای ماتینی هستیم، اگر خوب

we're not the thing is we're not doing one you would only say matinee

نیستیم، ما نیستیم موضوع این است که ما یک اجرا را انجام نمی‌دهیم، شما فقط می‌گویید

performance if there was a performance that was going to also happen and be

اجرای ماتینی اگر اجرا بود که قرار بود اجرا شود

repeated in the evening so they say there was more than one performance in

و در شب تکرار شود، بنابراین می‌گویند بیش از یک اجرا در

that day there could be one in the morning or there could be one of the

آن روز وجود داشته است که ممکن است یک اجرا در آن روز اجرا شود. صبح یا ممکن است یکی از

evening and one in the afternoon you would then say that's a matinee

غروب و یکی بعد از ظهر باشد ، سپس می‌گویید که اجرای ماتینی است،

performance the afternoon performance so if so if I was doing three live streams

اجرای بعدازظهر، بنابراین اگر چنین است، اگر هر روز سه پخش زنده

every day I did one in the morning one in the evening and an afternoon one I

انجام می‌دادم، یکی صبح، یکی عصر و یک بعد از ظهر یکی

could call the afternoon one my my matinee English yes in English in French

می توانم بعدازظهر را my matinee انگلیسی بگم بله به انگلیسی به فرانسوی

you also have a matinee idol but that means something different that means a

شما هم یک Matinee idol دارید اما این به معنای چیزی متفاوت است که به معنای

sort of a a very attractive male heartthrob actor and you call them a

یک بازیگر مرد دلخراش بسیار جذاب است و شما آنها را

matinee idol it's sort of but they're not they're sort of romantic aren't they

matinee idol می نامید این یک جور است اما آنها هستند نه آنها یک جورهایی رمانتیک هستند، آیا آنها

sort of very romantic actors very dashing yes not somebody you describe as

یک جور بازیگرهای بسیار رمانتیک نیستند، بله، نه کسی که شما به عنوان یک لانه توصیف می کنید،

a nest a sex very sexy actor it's somebody who

یک بازیگر جنسی بسیار سکسی، کسی است که

would be quite smart and very well behaved but they would be seen as very

بسیار باهوش و بسیار خوب رفتار می کند، اما آنها را بسیار خوش تیپ می بینند.

handsome and very attractive well it's a Duncan if we've done well today as we

و بسیار جذاب است، اگر ما امروز به خوبی انجام داده ایم، همانطور

might often do or you do we might be asked to do another performance so you

که اغلب انجام می دهیم یا شما انجام می دهید، ممکن است از ما خواسته شود که اجرای دیگری انجام دهیم، بنابراین از

would be asked to do an encore so you shout encore when you want more from a

شما خواسته می شود که یک انکور اجرا کنید تا زمانی که از یک مجری بیشتر می خواهید فریاد بزنید

performer so a performer has finished his main act and you love him so much

. بنابراین یک مجری کار اصلی خود را به پایان رسانده است و شما آنقدر او را دوست

you might stand up and let him or her doesn't have to be a man you love them

دارید که ممکن است بایستید و اجازه دهید او مردی نباشد که شما آنقدر دوستش دارید،

so much it could be it could be an opera singer it might be the whole troupe in

ممکن است یک خواننده اپرا باشد، ممکن است در کل باشد.

you know in in a play for example and you want them to perform more it's

مثلاً در یک نمایشنامه می‌شناسید و می‌خواهید که آنها بیشتر اجرا کنند،

usually a song isn't it and you shout them encore encore and it means you want

معمولاً یک آهنگ است، اینطور نیست و شما آن‌ها را فریاد می‌زنید انکور انکور و به این معنی است که

them to perform again if we that's the only time we use it in in English but in

می‌خواهید دوباره اجرا کنند، اگر این تنها باری است که از آن استفاده می‌کنیم. در زبان انگلیسی اما در

French it's a daily word they use it in everyday language to just mean again or

فرانسوی این یک کلمه روزمره است که آنها آن را در زبان روزمره فقط به کار می برند

another I wonder if anyone will be shouting encore in around about four

من نمی‌دانم که آیا کسی در حدود چهار

minutes when we go right Oh blimey yes we're gonna run over aren't we so yes so

دقیقه بعد از اینکه به سمت راست می‌رویم فریاد می‌زند یا نه.

encore in French is an everyday word meaning again but we use it only for

فقط برای

performers avant-garde avant-garde literally means advanced guard or the

نوازندگان آوانگارد آوانگارد به معنای واقعی کلمه به معنای نگهبان پیشرفته یا

first to do something it's avant-garde means cutting edge an artists usually a

اولین کسی است که کاری انجام می دهد این آوانگارد است به معنای پیشرفته است یک هنرمندان معمولاً مجری

performer who does something different cutting edge very different innovative

که کار متفاوتی انجام

Andy wall whole you could say symbol you could say Andy Warhol was an avant-garde

می دهد. اندی وارهول یک هنرمند آوانگارد

artist but it can also mean anybody that's different if you went to work if

بود، اما می‌تواند به این معنی باشد که اگر شما سر

I went to work in this bareiy for example somebody might say oh you're

کار می‌رفتید، اگر من برای کار در این خانه کار می‌کردم، هر کسی متفاوت بود، برای مثال ممکن است کسی بگوید اوه شما

very avant-garde today and just means I'm a bit different

امروز خیلی آوانگارد هستید و فقط به این معنی است که من یک هستم. کمی متفاوت است،

but usually you usually means somebody refers to an artist who is first in his

اما معمولاً منظور شما این است که کسی به هنرمندی اشاره می‌کند که برای اولین بار در

field who pushing the boundaries doing something very different yes I think I

حوزه کاری خود است که مرزها را جابجا می‌کند و کاری بسیار متفاوت

don't think avant-garde would be the thing they would call you weird odd

انجام

unusual how about risque thanks and I say I'm a

می‌دهد. bout risque متشکرم و من می گویم

bit risque Frank Spencer risque yes risque in English means to dress in a in

کمی خطرناک هستم فرانک اسپنسر risque yes risque در انگلیسی به معنای لباس پوشیدن به

a sexually aggressive way actually risque if a woman wears a short skirt

شیوه ای پرخاشگرانه جنسی در واقع خطرناک است اگر زنی دامن کوتاه بپوشد

she might be described as risque with a man a man wore a thong he might say he

ممکن است با مردی که یک مرد پوشیده است به عنوان خطرناک توصیف شود. تانگی که او ممکن است بگوید

was being very risky it just means risk it literally means

که خیلی مخاطره‌آمیز بود، این فقط به معنای ریسک است، به معنای واقعی کلمه به معنای

risk in French so if you do something risky usually sexually provocative in

خطر در فرانسوی است، بنابراین اگر کاری خطرناک انجام می‌دهید که معمولاً از نظر جنسی تحریک‌آمیز

the way that you dress you say you're very risque your performance her

در نحوه لباس پوشیدن خود انجام می‌دهید، می‌گویید که عملکرد شما بسیار خطرناک است،

performance was very risque Madonna's performance was very risque very very

عملکرد او بسیار خطرناک بوده است. عملکرد خیلی خطرناک بود خیلی خیلی

current exactly well guy all right then arrey arrey arrey and a grande

فعلی دقیقاً خوب پسر خوب پس آری آری آری و

whatever-her-name-is with was performed in a very risque way says she might be

هر اسمی که با آن بزرگوار است به روشی بسیار خطرناک اجرا شد که می گوید ممکن است او

so might be bending around all over the place showing her breasts bending over

همه جا خم شده باشد و سینه هایش را نشان دهد خم شدن به سمت

showing her breasts yes if you do a sexual sexually charged

نشان دادن سینه‌هایش، بله، اگر شما یک اجرای جنسی دارای بار جنسی انجام می‌دهید

performance that is all gets people I mean these days that word isn't used

که همه مردم را جذب می‌کند، منظورم این است که این روزها این کلمه زیاد استفاده نمی‌شود،

very often because we're used to perform as pushing the boundaries and of

زیرا ما عادت داریم که مرزها و

sexuality so it's all we do it's not a word that's used very commonly these

تمایلات جنسی را پیش ببریم. تمام کاری که ما انجام می دهیم کلمه ای نیست که این روزها بسیار رایج استفاده می شود،

days maybe maybe Lady gaga yes Lady Gaga but then you would risk a bit of an

شاید شاید لیدی گاگا بله لیدی گاگا باشد، اما در این صورت شما کمی با یک کلمه قدیمی به خطر می افتید

old-fashioned word because everybody's risque now fiance fiance fiance with one

، زیرا همه در معرض خطر هستند، نامزد نامزد با یک

E is a man if you want to be really correct properly correct fiance with two

E اگر می خواهید یک مرد است. واقعا درست بودن درست درست نامزدی با دو

E's refers to a woman so that's just someone you're gonna marry and in French

E به زنی اشاره دارد که فقط با کسی است که قرار است با او ازدواج کنید و در فرانسوی

they would put two E's to mean female and you can do that in English most

آنها دو E را به معنی زن قرار می دهند و شما می توانید این کار را در انگلیسی انجام دهید اکثر

people would just spell it with one e to mean a man or a woman

مردم فقط آن را با یک e می نویسند. به معنای یک مرد یا یک

the person who is your intended is your fiancee fiancee or fiancée you see again

زن، شخصی که مورد نظر شما نامزد یا نامزد شما است، دوباره می بینید

that's a posh word you could say just my intended or somebody I'm going to marry

که این یک کلمه شیک است که می توانید فقط قصد من را بگویید یا با کسی که می خواهم با آن ازدواج کنم

if you wanted to sound posh in English you would say my fiancee oh please meet

اگر می خواهید به انگلیسی شیک به نظر برسید می توانید بگویید بگو نامزد من آه لطفا

my fiancee or that would make you seem a bit a bit more upmarket a bit posh or a

نامزد من را ملاقات کن یا این باعث می شود کمی شیک تر به نظر بیایید کمی شیک تر یا

bit more sophisticated RSVP RSVP everybody in English sees that on any

کمی پیچیده تر.

invitation to a wedding or to any important event you get an invitation to

the posts and they say RSVP it just me it's a phrase it literally is a stolen

به پست ها و آنها می گویند RSVP it just me این یک عبارت است که به معنای واقعی کلمه یک عبارت فرانسوی دزدیده شده است

French phrase respond a silver play it just means respond if you please in

answer a silver play فقط به این معنی است که اگر می خواهید پاسخ دهید به

other words tell me if you're coming or not so if you see RSVP and an invitation

عبارت دیگر به من بگویید آیا می آیید یا نه بنابراین اگر پاسخ پاسخ و دعوت نامه

it means they want you to reply back to them and say either yes I'm coming or no

را دیدید به این معنی است که آنها شما را می خواهند به آنها پاسخ دهید و بگویید یا بله من می آیم یا نه

I'm not that's it so they don't want you to just ignore it exactly they don't

من نیستم همین است، بنابراین آنها نمی خواهند شما فقط آن را نادیده بگیرید، آنها نمی

want you do it but they want to know either way respond a silver play you

خواهند شما این کار را انجام دهید، اما آنها می خواهند بدانند که در هر صورت پاسخ دهید بازی نقره ای می

know what was funny during the week Steve we went to we went to that

دانید در طول هفته ای که استیو به آنجا رفتیم چه چیز خنده داری بود، به آن مقدس

beautiful sacre coeur which is a wonderful church at the top of the big

مقدس رفتیم که یک کلیسای فوق العاده در بالای تپه بزرگ

hill in Paris and inside the church you are not allowed to say anything you have

در پاریس است و در داخل کلیسا شما مجاز نیستید چیزی بگویید

to stay in complete and utter silence but what I found interesting was that

باید بمانید. در سکوت کامل و مطلق، اما چیزی که به نظرم جالب بود این بود که

whenever someone whispered or made a slight sound there was a guy there

هر وقت کسی زمزمه می کرد یا صدای خفیفی می داد، مردی آنجا

inside who would shout silence silence yes which I thought was strange because

بود که فریاد می زد سکوت بله، که به نظر من عجیب بود، زیرا

he was actually making a noise yes there were hundreds of people all walking

او در واقع صدا می کرد بله صدها نفر بودند. همه راه رفتن

around the sacré-coeur having a look and this of course people

در اطراف sacré-coeur داشتن یه نگاه و این

can't resist talking they're not supposed to because you're supposed to

البته مردم نمیتونن در مقابل حرف زدن که قرار نیست بگن چون باید به

respect the fact that it's a place of Prayer

این احترام بزاری که اینجا جای نمازه

people are praying and and people cause a talking and this man comes up and says

مردم دارن نماز میخونن و مردم باعث حرف زدن میشن و این آقا میاد بالا و میگه

silence and we thought it was quite funny because he was he was saying

سکوت و ما فکر کردیم که این خیلی خنده دار است زیرا او داشت می گفت

silence he why didn't he just have a sign saying silence she was the noisiest

سکوت او چرا فقط علامتی نداشت که می گفت سکوت او پر سر و صداترین

person there he could have just had a sign push it in your face shouted it out

فرد آنجا بود او می توانست فقط علامتی داشته باشد که آن را به صورت شما فشار دهد و فریاد زد آن

the person saying silence was was actually the noisiest person in the

شخص که می گفت سکوت در واقع پر سر و صداترین فرد در

whole place hors d'oeuvre ooh or do yes please lots

کل مکان بود. اوه یا بله، لطفاً تعداد زیادی

of those please orders orders to British people the phrase the phrase means a

از آن‌ها، لطفاً به مردم بریتانیا سفارش دهید.

posh meal out somewhere lavish parties cocktail parties where you're sipping

wine or cocktails before the meal and a waiter comes around and hand you these

قبل از غذا کوکتل می‌خورید و پیشخدمت می‌آید و این

little small bites to eat which are designed to get your appetite going and

لقمه‌های کوچک را برای خوردن به شما می‌دهد که برای اشتهای شما طراحی شده‌اند و

they call them hors d'oeuvres you don't pronounce the H you're supposed to say

به آنها می‌گویند hors d'oeuvres شما H را که باید بگویید

hors d'oeuvres they look just little bites to eat to get your appetite going

hors d' تلفظ نمی‌کنید. آثار آنها فقط به نظر می رسند لقمه های کوچکی برای خوردن برای باز کردن اشتهایتان

they served and it's the similar thing in French I believe usually at a wedding

سرو کردند و در زبان فرانسوی هم به همین شکل است، من معتقدم که معمولاً در یک عروسی

or an expensive event but if you go somewhere and they're serving hors

یا یک مراسم گران قیمت است، اما اگر جایی بروید و در حال سرو غذا هستند،

d'oeuvres you know you're in a posh you can you know you get into a posh go to a

می دانید که در مجلل هستید. می‌توانی بدانی که وارد یک رستوران شیک شده‌ای به یک

posh night out I have some posh food here Steve do you we went to a beautiful

شب شیک برو من اینجا غذای شیک دارم استیو آیا ما به یک

cafe didn't we a restaurant called Lord or a ladder a ladder a which is on

کافه زیبا رفتیم، نه رستورانی به نام لرد یا یک نردبان، یک نردبان که

the sean's Elysee and it was a beautiful place but also it's famous for being the

در الیزه است. و جای زیبایی بود اما به خاطر اینکه

place where they make the the double macaroons and I have some here right now

مکانی است که در آن ماکارون های دوتایی درست می کنند معروف است و من همین الان

I'm going to eat a macaroon so here we go for those who don't know what a

اینجا دارم که می خواهم ماکارونی بخورم، بنابراین ما به سراغ کسانی می رویم که نمی دانند چه

macaroon is I will show you there you go look at that some some delicious

ماکارونی است. اونجا نشونت میدم برو ببین چند تا

macaroons there they are very light biscuits with a little bit of cream in

ماکارون خوشمزه اونجا بیسکویت خیلی سبکه با یه کم

the middle I'm going to eat one now now they made the outside is made from egg

خامه وسطش من میرم یکی الان درست کردن بیرونش از سفیده تخم مرغ درست شده

white I think isn't it yes and then inside there's like a

فکر کنم آره نیست و بعد درونش مثل یک

fondant feeling yes the the consistency is almost like like meringue on the

حس فوندانت هست بله قوام تقریبا کمه از بیرون مثل مرنگ

outside I think it is meringue I think it's egg whites and then inside you've

خوشم نمی آید فکر کنم مرنگ است فکر کنم سفیده تخم مرغ است و بعد داخل

got a like fondant filling and while you're eating that live I can use the

آن یک فیل فوندانت دارید و در حالی که آن را زنده می خورید می توانم از

word a la carte a la carte so again there's an accent over the a which would

کلمه a la carte a la carte استفاده کنم بنابراین دوباره وجود دارد لهجه بر روی a

be the correct way of spelling that French word but in the UK you you could

که روش صحیح املای آن کلمه فرانسوی است، اما در بریتانیا می توانید

leave that accent out it just means in English in England

آن لهجه را کنار بگذارید، در انگلیسی فقط به این معنی است که در انگلیس

it means the the menu where you can choose what you want to eat so sometimes

به معنای منویی است که می توانید آنچه را که می خواهید بخورید انتخاب کنید، بنابراین گاهی اوقات

you go into a restaurant and there's a set menu if Jeff's watching I've got a

شما به یک رستوران می روید و اگر جف در حال تماشای آن باشد، منوی تنظیمی وجود

use of the word set in a set menu which means a defined menu so you can't choose

what you're going to eat everyone is going to get the same start or the same

دارد. همان شروع یا همان

main course the same sweet but if you say I want the a la carte menu then you

غذای اصلی همان شیرینی است، اما اگر بگویید من منوی آلاکارته می‌خواهم،

can choose from chicken beef whatever you want to have and it's usually of

می‌توانید از گوشت مرغ هر چیزی را که می‌خواهید انتخاب کنید و البته معمولاً

course more expensive so if you ask for the a la carte menu in a restaurant

گران‌تر است، بنابراین اگر درخواست آلاکارته کنید. منوی رستوران

again it's saying you're a bit posh you've got more money you're higher up

دوباره می گوید شما کمی شیک هستید و پول بیشتری دارید

the social scale so it's a it really says that you're a bit of a posh person

مقیاس اجتماعی را بیشتر کنید، بنابراین واقعاً می‌گوید اگر منوی آلاکارته را بخواهید کمی آدم شیک

if you ask for the a la carte menu and you normally only see that used in

هستید و معمولاً فقط می‌بینید که در

England in very posh restaurants or expensive restaurants sometimes not but

انگلیس در رستوران‌های بسیار شیک یا رستوران‌های گران قیمت استفاده می‌شود، اما

usually only in a posh restaurant I don't know if it means the same in

معمولاً فقط در یک رستوران شیک نمی‌دانم در فرانسه هم به همین معنی

France it might be so we're still talking about there are lots of words in

است، بنابراین ما هنوز در مورد آن صحبت می‌کنیم که کلمات زیادی به

French that here that are used in cooking here's another one saute if you

زبان فرانسوی وجود دارد که در اینجا در آشپزی استفاده می‌شود ، اگر

saute something it means you fry it in a in oil in in a shallow pan so you've

چیزی را تفت می‌دهید، اگر چیزی را تفت می‌دهید، یک سوتی دیگر وجود دارد. یعنی شما آن را در روغن در یک تابه کم عمق سرخ می کنید تا

sauteed potatoes so it's not the same as fry

سیب زمینی را تفت داده باشید، بنابراین مانند سرخ کردنی نیست

made where you would put what the object that you want to fly into a big deep pan

که در آن چیزی را که می خواهید در یک تابه

of oil if you just lightly cook it in oil in a shallow frying pan I know a

عمیق روغنی بزرگ قرار دهید، نیست. آن را در روغن در یک ماهیتابه کم عمق بپزید من می دانم یک

shallow pan it means you saute something and sauteed

ماهی تابه کم عمق به این معنی است که شما چیزی را تفت می دهید و

potatoes it just means you they get a bit crispy around the edges you can

سیب زمینی سرخ شده فقط به این معنی است که آنها کمی ترد می شوند و می توانید

saute lots of things and mushrooms or vegetables it's commonly used for saute

چیزهای زیادی و قارچ یا سبزیجات را تفت دهید.

again if you saute your vegetables or your potatoes and serve them to somebody

اگر سبزیجات یا سیب زمینی خود را تفت دهید و سرو کنید آنها را برای کسی بفرستید

you're being a bit posh it's - most English people it's the same as fried

که کمی شیک هستید - بیشتر انگلیسی ها مانند سرخ کردنی است،

but if you're being a little posh a little elitist you saute your potatoes

اما اگر کمی شیک هستید، کمی نخبه گرا هستید، سیب زمینی های خود را سرخ

you don't fry them and there we go I've got one more here mr. Duncan deja vu

می کنید، سرخ نمی کنید و ما می رویم. یکی دیگه اینجا گرفتم آقای دانکن دژاوو

I've got a feeling that I've already spoken about the word deja vu I'm

من این احساس را دارم که قبلاً در مورد کلمه دژاوو صحبت کرده ام

getting this funny deja vu feeling mr. Duncan you said the word deja vu but in

. دانکن شما کلمه deja vu را گفتید اما در

fact it's not the correct English way of using it because we are using it in the

واقع این روش درست انگلیسی برای استفاده از آن نیست زیرا ما از آن در

French word I've already used the word deja vu we've been there before hmm

کلمه فرانسوی استفاده می کنیم.

already seeing already seen deja vu that's the correct French way of using

این روش درست فرانسوی برای استفاده از

that expression so now I'm all done good Finn et oh no that's not right I think

آن عبارت است، بنابراین اکنون من همه چیز را خوب انجام دادم فین و اوه نه درست نیست من فکر می کنم

finito I think that's Italian yeah I think in

فینیتو فکر می کنم ایتالیایی است بله من فکر می کنم

in French Union Oh in French you say Finn that's it Finn

در اتحادیه فرانسوی اوه به فرانسوی شما می گویید فنلاندی همین است Finn

these macaroons are absolutely delicious we got these from a a beautiful place we

این ماکارون ها هستند کاملاً خوشمزه است، ما اینها را از یک مکان زیبا که

visited to eat thanks to mr. Steve's company and also we had some free

برای خوردن به لطف آقای آقای بازدید کردیم، گرفتیم. شرکت استیو و همچنین ما چند ماکارون رایگان داشتیم

macaroons that didn't didn't charge us anything this is gorgeous

که هیچ هزینه ای از ما نگرفتند این فوق

Jamelia says what about mayonnaise as a way yes that sounds French to me and

العاده است جملیا درباره سس مایونز چه می گوید، بله که به نظر من فرانسوی است و

also hollandaise source yes well we could be here all day

همچنین منبع هلندی بله خوب ما می توانستیم تمام روز اینجا باشیم و در

talking about French to rise derived phrases yes well this is all food now

مورد آن صحبت کنیم. فرانسوی به افزایش عبارات مشتق شده بله خوب این همه غذا است حالا

what about souffle souffle famous French dish souffle well what about what about

چه در مورد سوفله سوفله غذای معروف فرانسوی سوفله خوب چه در مورد

macaron or macaron I think that's French that's it Mac wrong yes and macaron

ماکارون یا ماکارون من فکر می کنم فرانسوی است که این اشتباه است مک بله و ماکارون

they're very close I don't know whether he's fat well he'd have to be from the I

آنها بسیار نزدیک هستند من نمی دانم که آیا او چاق است و باید از

don't know who invented the the macaron probably the somebody from the ladder or

کسی باشد که ماکارون را اختراع

a family or one of his employees or her employees I don't know yes it was very

posh restaurant it was very French but it was lovely um but something we found

کرده است. خیلی فرانسوی بود اما دوست‌داشتنی بود، اما چیزی که

very interesting is that they like mashed potato yes in France yes I don't

خیلی جالب بود این است که آنها پوره سیب‌زمینی را دوست دارند بله در فرانسه بله،

know whether they call it mashed potato to us mashed potato is a it's a very is

نمی‌دانم به آن پوره سیب‌زمینی می‌گویند یا نه پوره سیب‌زمینی یک غذای بسیار است

a dish eaten by let's say people with less money than average and that that is

که می‌خوریم. می گویند افراد با پول کمتر t میانگین هان و

the worst thing I've ever heard you say well normally mashed potatoes is

این بدترین چیزی است که من تا به حال شنیده ام که می گویید سیب زمینی پوره شده خوب

associated it's very cheap meal is yes but you do realize in French cuisine

مرتبط است، وعده غذایی بسیار ارزان است بله، اما متوجه می شوید که در غذاهای فرانسوی

potatoes I use quite a lot including mashed potatoes but they they're heavily

سیب زمینی من از سیب زمینی پوره بسیار زیاد استفاده می کنم، اما آنها به شدت هستند.

buttered so I'm just saying but to us yes it's a very common very common food

کره چرب شده است، بنابراین من فقط می گویم، اما برای ما بله، این یک غذای بسیار رایج است

that yeah so if you if you just serve for example if so if someone was to come

که بله، بنابراین اگر شما فقط سرو کنید، به عنوان مثال اگر چنین است، اگر کسی قرار باشد

to your house and you serve the mashed potatoes it would be seen as a very bad

به خانه شما بیاید و شما پوره سیب زمینی را سرو کنید، به این شکل دیده می شود. کار خیلی

thing to do you mean like we did we did do that ones we did do that we invited

بدی است یعنی مثل ما انجام دادیم کارهایی را انجام دادیم که

some of our friends one of our friends who is a conductor and also now now a

بعضی از دوستانمان را دعوت کردیم یکی از دوستانمان که رهبر ارکستر است و همچنین اکنون یک

well-known musician and composer can you believe it he actually composed an

نوازنده و آهنگساز سرشناس، باورتان می شود که او در واقع یک

award-winning musical and we invited him to our house that we gave him mashed

موزیکال برنده جایزه ساختیم و او را به خانه خود دعوت کردیم که به او پوره

potatoes and chili con carne and we never saw them again I

سیب زمینی و فلفل قرمز دادیم و دیگر هرگز آنها را ندیدیم،

literally every time we had beef which we never eat here that is obviously very

به معنای واقعی کلمه هر بار که گوشت گاو می خوردیم که هرگز در اینجا نمی خوریم که مشخصا

popular for all the beef was so delicious yes but was there any meat

برای همه مردم بسیار محبوب است. گوشت گاو خیلی خوشمزه بود بله اما وجود داشت هر گوشتی

that we had chicken it was always served with mashed potatoes yes

که مرغ داشتیم همیشه با پوره سیب زمینی سرو می شد بله

Jamelia wet there Steve I'm getting some information now that might be useful

جاملیا خیس آنجاست استیو من اکنون اطلاعاتی دریافت می کنم که ممکن است مفید باشد بسیار

okay and will prevent us from looking like idiots

خوب و باعث می شود شبیه احمق ها

Jamelia says puree de pommes de terre a which I saw on the menu that's it so yes

نشویم Jamelia می گوید puree de pommes de terre a که در آن دیدم منو همینطور است پس

it's pureed potatoes and it has also very creamy as well it's it's quite I

بله پوره سیب زمینی است و همچنین بسیار خامه ای است و همچنین کاملاً کاملاً خامه ای است من

think it has a lot of butter but oh my goodness and of course I love mashed

فکر می کنم کره زیادی دارد اما خدای من و البته من عاشق پوره

potatoes that's your favorite food that's my favorite I guess in common

سیب زمینی هستم.

I could live yes of course I'm coming yeah that's right Steve very joking I'm

من می توانم زندگی کنم بله البته می آیم بله درست است استیو خیلی شوخی می کند من

common I know it did go very well with with anything but in England mashed

معمولی هستم می دانم که با هر چیزی خیلی خوب است اما در انگلیس پوره

potatoes is seen as the sort of a low-grade food but obviously in France

سیب زمینی به عنوان یک نوع غذای کم درجه دیده می شود اما واضح است که در فرانسه

in the best restaurants it's it's not so on our final night we had the same meal

در بهترین رستوران ها اینطور نیست در شب آخر ما همان وعده غذایی

didn't we Steve we had beef beef Bergen yarn which is beef cooked in red wine

را خوردیم، نه استیو ما گوشت گاو نخ برگن را خوردیم که گوشت گاو پخته شده در شراب قرمز است

and also on the side we had some puree yes some pureed upon debt array which is

و همچنین در کنار آن مقداری پوره خوردیم بله مقداری پوره بر اساس بدهی که

mashed potatoes and in fact in the party that I was with at the work party that I

پوره سیب زمینی است و در واقع در مهمانی ای که من در مهمانی کاری که

was with there were people from all different parts of the world and a lot

با آن همراه بودم، مردمی از تمام نقاط جهان حضور داشتند و بسیاری

of them couldn't speak English but when they were served this meal in

از آنها نمی توانستند انگلیسی صحبت کنند، اما زمانی که آنها این غذا را

these expect in this expensive restaurant and two or three that we went

در این رستوران گران قیمت سرو کردند دو سه نفری که ما

to and they were they were just laughing they were saying blah blah blah blah

رفتیم و آنها فقط می خندیدند ، به هر زبانی که داشتند، می گفتند بلا بله بله بله،

whatever their language blah blah mashed potato so they were just laughing

بنابراین آنها فقط می خندیدند

because they've the last thing they expected to see in in a French

زیرا آخرین چیزی که انتظار داشتند در یک رستوران فرانسوی ببینند این

restaurant was mashed potato so like us instead I don't know why but I

بود. پوره سیب زمینی پس مثل ما در عوض من نمی دانم چرا، اما

presumably because potatoes grow very readily in the UK and we

احتمالاً به دلیل اینکه سیب زمینی ها در بریتانیا خیلی راحت رشد می کنند و

a lot of them I don't know the history of that but it was unexpected and it was

ما بسیاری از آنها، تاریخ آن را نمی دانم اما غیرمنتظره بود

but for youth a very pleasant surprise Steve Steve doesn't know the history of

و برای جوانان بسیار غافلگیری خوشایند استیو استیو تاریخچه

potatoes well I know what I meant was I didn't know why it's such a scene as the

سیب زمینی را به خوبی نمی داند می دانم منظورم این بود که نمی دانستم چرا این صحنه مانند

low-grade food in the UK but in in France it's seen as more elevated I

غذای کم درجه در بریتانیا است، اما در فرانسه آن را به عنوان یک صحنه مرتفع تر دیده می شود

don't know why that is I don't know a lot of Irish people that would disagree

. نمی دانم چرا اینطور است، من بسیاری از مردم ایرلندی را نمی شناسم

with that well I know the Irish would but I'm talking about the French but

من می دانم که ایرلندی ها موافق نیستند، اما من در مورد فرانسوی ها صحبت می کنم،

there you go yes sweet tooth it's very common in the UK yes it is and in French

اما شما می توانید در بریتانیا بسیار رایج است، بله اینطور است و در فرانسوی

they do like their sweets but they tend to be not as not as they don't have eat

آنها شیرینی های خود را دوست دارند، اما تمایل دارند که اینطور نباشند. از آنجایی که آنها

as much sugar as we do but maybe that's not the same now

به اندازه ما شکر نمی خورند، اما شاید این

oh my favorite dish which I'd never liked in the UK is the the custard based

غذای مورد علاقه من که هرگز در بریتانیا آن را دوست نداشتم، همان کاسترد است

what's it called creme brulee I don't like it in the UK but in France it

که به آن کرم بروله می گویند، من آن را دوست ندارم. در بریتانیا اما در فرانسه

tasted absolutely delicious creme brulee favorites yes but when you have creme

طعم کرم‌بروله‌ای کاملاً لذیذ را می‌داد، بله، اما وقتی

brulee in the UK it's just cheap custard it's nothing like that the creme brulee

کرم‌برولی را در بریتانیا می‌خورید، فقط کاسترد ارزان‌قیمت است، هیچ شباهتی به کرم‌بروله‌ای

we had in France so we've tasted the proper creme brulee and I had a crepe

که در فرانسه داشتیم نیست، بنابراین ما کرم‌برولی مناسب را چشیده‌ایم و من یک غذای خام خوردم.

while I was there I had a lovely crepe I

در حالی که من آنجا بودم یک کرپ دوست داشتنی خوردم

had a crepe this morning I'm sure you did mr. Duncan but I had a crate with

امروز صبح یک کرپ خوردم مطمئنم که شما آقای. دانکن اما من یک جعبه

with a banana and chocolate sauce and it was delicious so it's basically a

با سس موز و شکلات خوردم و خوشمزه بود، بنابراین در اصل یک

pancake but they call crepes in in in France and very nice it was - we could

پنکیک است، اما در فرانسه به کرپ می گویند و خیلی خوب بود - ما می

talk all the rest of the afternoon about our trip to France but I'm sure we would

توانستیم تمام بعد از ظهر در مورد سفرمان به فرانسه صحبت کنیم. اما من مطمئنم که ما

bore everybody stupid I want to go back there and get some more macaroons have a

همه احمق ها را خسته می

nice mr. Duncan these are incredible save one for me

کنیم. دانکن اینها باورنکردنی هستند به جز یکی برای من،

I've always got a bit crushed in your suitcase well yes but you've got some as

من همیشه در چمدان شما کمی له می‌شوم، بله، اما شما هم مقداری دارید

well yes mr. brunette says sorry for mr. Steve as mr. Duncan is eating away all

بله آقای. سبزه می گوید متاسفم برای آقای. استیو در نقش آقای دانکن در حال خوردن

the macaroons there is another box of macaroons for Steve so just you know

همه ماکارون‌ها است، جعبه دیگری از ماکارون‌ها برای استیو وجود دارد، بنابراین شما می‌دانید که

ignore him even though I will probably eat those as

او را نادیده بگیرید، حتی اگر من احتمالاً آن‌ها را هم می‌خورم،

well matrix says it's just food there is no low-grade food well it's

ماتریکس می‌گوید این فقط غذاست ، غذای با درجه پایین وجود ندارد، خوب

just what I mean by what I mean is the perception I agree you know in society

منظور من از چیست. منظورم این است که این برداشتی است که من موافقم شما در جامعه

about you you you wouldn't serve mashed potato to posh people this is because

درباره شما می دانید که شما پوره سیب زمینی را برای افراد شیک سرو نمی کنید، این به این دلیل است که

you can this is because Steve is posh you see that's right different foods in

شما می توانید این به این دلیل است که استیو شیک و شیک است.

different countries have different associations and and different

connotations just that's just the way it is I've got a chocolate I've got a

معانی فقط همین طور است من یک شکلات دارم من یک

chocolate macaroon here I'm going to taste the chocolate macaroon I have a

ماکارون شکلاتی دارم اینجا می خواهم طعم ماکارون شکلاتی را بچشم

feeling this this chocolate macaroon is going to taste absolutely good we save

احساس می کنم این ماکارون شکلاتی طعم بسیار خوبی خواهد داشت، ما

some for me mr. Duncan there's only one left

مقداری برای من ذخیره می کنیم آقای. دانکن فقط یک عدد باقی مانده است

well save me a piece I want to taste it but you have a box of them as well you

خوب برای من یک تکه ذخیره کن من می خواهم طعم آن را بچشم اما تو هم یک جعبه از آنها داری

have a I bet I've got them for my mother I'm saving them for my mother

شرط می بندم برای مادرم دارم آنها را برای مادرم نگه

you're not eating all of them are you got such a sweet tooth anyway I think

می دارم تو نمی خوری همه آنها به هر حال شما چنین دندون شیرینی دارید، فکر می کنم

it's time to go mr. Duncan we haven't got any any tea cakes today no we've got

وقت آن رسیده است که بروم آقای. دانکن ما امروز هیچ کیک چای نداریم نه

nothing we're just gonna have to eat we've got half a cup of tea with nothing

چیزی نداریم فقط باید بخوریم نصف فنجان چای بدون هیچ

and the thing is we haven't even found out why there were no dogs in Paris we

چیز خوردیم و چیزی که حتی متوجه نشدیم چرا وجود داشت. بدون سگ در پاریس

didn't see any dogs or cats or or any wild animals well very wild animals

ما هیچ سگ یا گربه یا حیوان وحشی را ندیدیم حیوانات بسیار وحشی

roaming down the seans Alizee well you know what else do you know you know what

که در دریاها پرسه می زنند علیزه خوب می دانید چه چیز دیگری می دانید می

I mean you mean pigs and cows well we're not

دانید منظور من از خوک و گاو است خوب ما نیستیم

going to see those in any City yes well you know there are other wild animals as

رفتن به دیدن آن‌ها در هر شهری بله خوب می‌دانید که حیوانات وحشی دیگری نیز وجود دارند،

well besides dank dogs and cats there won't many birds there wasn't really

علاوه بر سگ‌ها و گربه‌ها ، پرنده‌های زیادی وجود ندارند، واقعاً حیوانات وحشی خیلی کم نبودند.

very little in the way wild animals you are right in that in

that degree we saw very few birds lots of pigeons yes not even as many of those

تعداد بسیار کمی پرنده دیدم تعداد زیادی کبوتر بله نه حتی به تعداد آنهایی

as you would expect I mean London's just covered in pigeons

که انتظار دارید منظورم این است که لندن فقط با کبوتر پوشیده شده است

this there's more pigeons in London perhaps they control them there were

این کبوترهای بیشتری در لندن هستند شاید آنها آنها را کنترل می کنند.

lots of people's their wall there were a lot of people selling souvenirs as well

و همچنین

around the streets that's a French word mr. Duncan souvenir oh I've already said

در اطراف خیابان ها که یک کلمه فرانسوی است آقای. سوغاتی دانکن اوه من قبلاً گفتم

that they were lots of people sent selling souvenirs that was a little

که آنها افراد زیادی برای فروش

cynical we didn't really you know I said I know that people need to sell

souvenirs and people need to earn a living but it was it did detract away

سوغاتی فرستاده بودند که کمی بدبینانه بود.

from the experience some of the people selling the souvenirs were a little

این تجربه را از بین برد، برخی از افرادی که سوغاتی می‌فروشند کمی

unsavory well sure what you're saying mr. Duncan they're people trying to earn

ناخوشایند بودند و مطمئن بودند که شما چه می‌گویید آقای. دانکن آنها افرادی هستند که سعی در کسب درآمد دارند

a living some of them were a bit aggressive some of them we were very

برخی از آنها کمی پرخاشگر بودند برخی از آنها ما بسیار

aggressive but you get this in any town any City Oh everywhere we've ever been

تهاجمی بودیم اما شما این را در هر شهری در هر شهری دریافت می کنید اوه همه جا که ما بوده ایم

you won't always get people aggressively trying to sell you don't givings to you

شما همیشه مردم را مجبور نخواهید کرد که به شدت تلاش کنند فروش شما نمی دهد به شما

you didn't get it in much Wenlock I mean in cities mr. towns in cities towns and

شما آن را در Wenlock زیادی دریافت نکردید منظورم در شهرستانها آقای. شهرها در شهرها شهرها و

cities around the world apparently we've been advised to go to Leon in France

شهرهای سراسر جهان ظاهراً به ما توصیه شده است که به لئون در فرانسه برویم

because the food is much cheaper and even better

زیرا غذا بسیار ارزانتر است و حتی بهتر از آن

apparently Leon is the sort of food capital of France so I was told so we

ظاهراً لئون نوعی پایتخت غذای فرانسه است بنابراین به من گفته شد تا

may we may visit their apparent it's a lot more it's not quieter but I've got a

شاید بتوانیم از آن بازدید کنیم. ظاهراً خیلی بیشتر است، ساکت‌تر نیست، اما من یک

strong feeling we're going to be going back to Paris mm-hmm maybe when they

احساس قوی دارم که ما به پاریس برمی‌گردیم.

finished all the renovations the only thing that we thought was a bit unusual

was the amount of dust hmm it was very dusty a lot of the the walking areas

گرد و غبار بسیار گرد و خاکی بود بسیاری از مناطق پیاده روی

around the the the the the sights that the tourist sights like the Arc de

اطراف و مناظر توریستی مانند

Triomphe particularly the Eiffel Tower and the Long Walk

طاق پیروزی به ویژه برج ایفل و پیاده روی طولانی

from the plaster de concorde up to the Louvre the walking area is covered in

از گچ کنکورد تا لوور منطقه پیاده روی. پوشیده از

this sort of fine gravel which when you walk on it generates a lot of dust in

این نوع شن های ریز است که وقتی روی آن راه می روید گرد و غبار زیادی

the air which I thought was a I'm sure there's a better solution to pedestrian

در هوا تولید می کند که فکر می کردم این است. مطمئنم راه حل بهتری برای مناطق عابران پیاده وجود دارد

areas I'm in their large expansive areas so I'm sure it's an inexpensive way of

. مطمئناً این یک راه ارزان برای

of covering it but at the same time it generates a lot of dust which gets into

پوشاندن آن است اما در عین حال گرد و غبار زیادی تولید می کند که وارد

your eyes and your butt your shoes are absolutely filthy yes

چشمان شما می شود و باسن شما کفش های شما کاملاً کثیف است بله

after you've walked on it just for a few minutes I got my shoes out of the

بعد از اینکه فقط برای چند دقیقه روی آن راه رفتید کفش هایم را از چمدان بیرون آوردم

suitcase and the first thing I notice it was there was dust everywhere that I was

و اولین چیزی که متوجه شدم همه جا گرد و غبار بود که وقتی

very surprised about when you're walking out and about in Paris around the

در پاریس در اطراف مناطق توریستی بیرون می روید از آن بسیار شگفت زده

tourist areas I would suggest you do not wear your best shoes because they will

شدم، پیشنهاد می کنم بهترین کفش های خود را نپوشید زیرا

be ruined and covered in this this this light sandy dust which if there's a wind

خراب می شوند و در این غبار شنی سبک پوشیده می شوند. که اگر باد می

must be must be very bad that was going in my eyes the other day when we were

وزید باید خیلی بد باشد که روز قبل وقتی داشتیم پخش

doing the livestream by the Eiffel Tower and I couldn't see anything I was

زنده کنار برج ایفل را پخش می کردیم و نمی توانستم چیزی ببینم،

blinded mice by all this dust and that's just people walk there wasn't even a

این همه گرد و غبار، موش ها را کور کرده بود، در چشمانم می رفت. حتی یک

strong wind that's just people walking around another thing to mention that we

باد شدید وجود نداشت که فقط مردم در اطراف راه می‌رفتند، نکته دیگری که

haven't mentioned today is that there is a lot of renovation and also a lot of

امروز به آن اشاره نکرده‌ایم این است که بازسازی‌های زیادی و همچنین

building work going on around Paris so many of the areas where the public

کارهای ساختمانی زیادی در اطراف پاریس در حال انجام است، بنابراین بسیاری از مناطقی که در آن عمومی

normally wonder and walk around are actually closed because there is a lot

به طور معمول تعجب و وا اطراف در واقع بسته است

of restoration and also renovation taking place around Paris so we were a

زیرا بازسازی و نوسازی زیادی در اطراف پاریس در حال انجام است، بنابراین ما

little disappointed to find that there were some places we couldn't go around

کمی ناامید شدیم که متوجه شدیم برخی از مکان‌ها وجود دارد که

or get to around the Eiffel Tower so it was all it was all cordoned off it was

نمی‌توانیم به اطراف برج ایفل برویم یا به آن‌ها برویم، بنابراین همه چیز بود. همه محاصره شده بود

closed off because that they are actually doing a lot of renovation work

بسته شد زیرا آنها در واقع کارهای بازسازی زیادی در

around Paris on many buildings yes Jamila Mac I think in macaroons I

اطراف پاریس در بسیاری از ساختمان ها انجام می دهند بله جمیلا مک من فکر می کنم در ماکارون ها من

think there are almonds in there as well hmm

فکر می کنم در آنجا بادام هم وجود دارد.

that's that I think that's the secret was almonds in there as well

در آنجا نیز

my father used to like macaroons it was one of his favorite sweets and Jamila

پدرم ماکارون دوست داشت، این یکی از شیرینی های مورد علاقه او بود و جمیلا

says also British people serve mashed potatoes with peas yes that's very

می گوید همچنین مردم بریتانیا پوره سیب زمینی را با نخود فرنگی سرو می کنند، بله، این بسیار

common and mashed potatoes as well as really something you give to children in

رایج است و پوره سیب زمینی و همچنین چیزی که شما به بچه ها

the UK because they it's easier for them to eat but maybe that's why they give it

در بریتانیا می دهید، زیرا آنها این هستند. خوردن برای آنها راحت تر است، اما شاید به همین دلیل است که آن را

to French people so that you don't have to sit there chewing and looking

به فرانسوی ها می دهند تا مجبور نباشید آنجا بنشینید و جویدن و ظاهری

unsophisticated you can just put the mashed potatoes in

نامرغوب داشته باشید، فقط می توانید پوره سیب زمینی را در

your mouth and swallow it straight down instead of having to chew maybe it's

دهان خود قرار دهید و قورت دهید. به جای جویدن مستقیم، شاید

mind you you have to chew on the meat so I'd maybe wrong there I'd like to

فکر شما این است که باید گوشت را بجوید، بنابراین من ممکن است اشتباه کنم، می خواهم

know why mashed potato is seen as a as a sophisticated menu choice in France I'd

بدانم چرا پوره سیب زمینی به عنوان یک انتخاب منوی پیچیده در فرانسه دیده می شود.

like someone to tell me that because that was a surprise that and the dust

دوست دارم کسی به من بگوید که چون غافلگیرکننده بود و گرد و غبار

maybe the maybe the mashed potatoes are made from all the dusts maybe they maybe

شاید پوره سیب زمینی از همه غبارها ساخته شده باشد، شاید

they add a bit of the dust in there to bind up the potatoes yes well there is

آنها ممکن است کمی از گرد و غبار را در آنجا اضافه کنند تا سیب زمینی ها را ببندند، بله، واقعاً استیو وجود دارد.

Steve really trying to get his next visa you know you know when we leave Europe

تلاش برای گرفتن ویزای بعدی خود می دانید می دانید وقتی اروپا را ترک می کنیم

Steve well bricks it happens we won't be able to just go to Paris we will have to

استیو خوب آجر این اتفاق می افتد که ما نمی توانیم فقط به پاریس برویم، باید

go through all sorts of different channels and also we will have to get a

از انواع کانال های مختلف عبور کنیم و همچنین باید ویزا بگیریم.

visa so that was the last time that visit to Paris was the last time

بنابراین آخرین باری بود که بازدید از پاریس آخرین باری بود

probably that we can easily get into France Jamila says why don't you go on

که احتمالاً می‌توانیم به راحتی وارد فرانسه شویم جمیلا می‌گوید چرا

the Eurostar next time well we won't do that because it would take a lot longer

دفعه بعد به یورو استار نمی‌روی، خوب، ما این کار را انجام نمی‌دهیم زیرا زمان زیادی طول می‌کشد.

also it often breaks down it often breaks down and and if if there's ever a

اغلب خراب می شود، اغلب خراب می شود و اگر روزی

strike by workers they very often strike at the Eurostar I'm always worried as

کارگران اعتصاب کنند آنها اغلب به یورو استار ضربه می زنند، من همیشه نگرانم

well it might get a leak and then and then the English Channel will will will

که ممکن است نشت کند و سپس کانال مانش

flood into the into the Channel Tunnel I don't like the sound of that well put it

به داخل تونل مانش سرازیر

this way flying from Birmingham it's an hour hour about an hour to drive to

می شود. پرواز از بیرمنگام یک ساعت حدود یک ساعت است تا تا

Birmingham Airport and then you've got two hour wait the flights an hour so

فرودگاه بیرمنگام رانندگی کنید و سپس شما باید دو ساعت برای پروازها در ساعت منتظر بمانید، بنابراین

that's one four hours we you can be Paris if we were to go on Eurostar it

این یک چهار ساعت است.

would take us four hours just to drive to the south coast of England before we

فقط چند ساعت برای رانندگی به سواحل جنوبی انگلیس قبل از اینکه

even get on the truck my trained mind you we catch the train from Birmingham

حتی سوار کامیون شویم ذهن آموزش دیده من شما از بیرمنگام قطار

couldn't we and get on the year there'd be a lot more complicated it would take

را می گیریم و سوار می شویم سالی که خیلی پیچیده تر است، خیلی بیشتر طول می کشد.

longer too many connections lots of connections and it's and it would take

اتصالات زیادی را وصل می کند و

too long and on somebody somebody said to me why

خیلی طول می کشد و یکی به من گفت چرا

don't you drive well that would take about eight hours so no we're not going

خوب رانندگی نمی کنی که حدود هشت ساعت طول می کشد، بنابراین نه، ما این کار

to do that I'm not sure if Steve would survive very long on the French roads

را انجام نمی دهیم، مطمئن نیستم که استیو انجام دهد یا خیر برای مدت طولانی در جاده های فرانسه زنده بمانید،

now exactly I wouldn't I'm just trying to imagine Steve before we go Steve we

دقیقاً من فقط سعی نمی کنم برای تصور استیو قبل از رفتن استیو

have one little thing to show and that's mr. Steve showing off his French skills

، یک چیز کوچک برای نشان دادن داریم و آن آقای. استیو مهارت های فرانسوی خود را نشان می دهد،

so here is Steve very quickly it's only a very short clip you hear is mr. Steve

بنابراین این استیو خیلی سریع است، فقط یک کلیپ بسیار کوتاه است که می شنوید آقای. استیو در حال

ordering his coffee in Paris

سفارش قهوه اش در پاریس

see I wasn't ordering in the coffee there mr. Dillo well the coffee came

ببینید من قهوه آنجا سفارش ندادم آقای. دیلو خوب قهوه آمد

your order arrived so though I lived the way he nearly hits you with the tray he

سفارش شما رسید، بنابراین هر چند من طوری زندگی کردم که او تقریباً با سینی

really hits you across the head with the tray I only speak a little French mr.

به شما ضربه می زند، او واقعاً با سینی به سر شما می زند، من فقط کمی فرانسوی صحبت می کنم آقای.

Duncan he has petit petit front glazed so I would like to learn it and learn

دانکن او لعاب جلویی پتی پتی دارد، بنابراین من دوست دارم آن را یاد بگیرم و دوباره فرانسوی یاد بگیرم،

French again because it's a beautiful language it is very romantic and of

زیرا این زبان زیباست، بسیار رمانتیک است و

course my distant my distant family is French so so I am actually a French

البته خانواده دور من فرانسوی هستند، بنابراین من در واقع یک نوادگان فرانسوی هستم

descendants did you know that well you do now that's why I'm wearing my beret I

آیا این را خوب می دانستید تو الان این کار را می کنی به همین دلیل من کلاه خود را

might wear my beret every week because I like it very much Luis says he

می پوشم، ممکن است هر هفته کلاه خود را بپوشم چون خیلی دوستش دارم لوئیس می گوید او می

recognizes where we were that plastered dead

داند که ما کجا بودیم که مرده گچ گرفته شده

I hope I've pronounced that correctly it was right opposite a church a nice a

بودیم، امیدوارم که به درستی تلفظ کرده باشم که درست روبروی یک کلیسا بود، خوب است. یک

nice Church and that that was that place was recommended by our tour guide yes

کلیسای زیبا و این که آن مکان بود توسط راهنمای تور ما توصیه شده بود بله

and we had a delicious cup of coffee we sat there and we watched the world go by

و ما یک فنجان قهوه خوشمزه خوردیم، آنجا نشستیم و تماشای دنیا

it was something else I shall remember as well as their lovely coffee because

we don't normally have coffe we normally have like the americano caught style

داشتیم. معمولاً قهوه ای نمی خوریم که ما معمولاً مانند

coffee in the UK but I hadn't forgotten how nice it was to have a nicer expresso

قهوه های آمریکایی در بریتانیا می خوریم، اما فراموش نکرده بودم که چقدر خوب بود که یک اکسپرسو زیباتر داشته باشیم

and they were absolutely delicious delicious that's probably the wrong word

و آنها کاملاً خوشمزه و لذیذ بودند که احتمالاً کلمه اشتباه

very tasty yes you could sort of have six of those all at once very satisfying

بسیار خوشمزه است. یا شش تا از آن‌ها را در یک زمان بسیار راضی‌کننده داشته باشیم،

yes how are we done mr. Duncan I think

بله، چطور کارمان را انجام دادیم آقای. دانکن فکر

that's almost it I hope you've enjoyed today's livestream I hope it wasn't too

می‌کنم تقریباً همین است، امیدوارم از پخش زنده امروز لذت برده باشید، امیدوارم خیلی خسته‌کننده نبوده باشد،

boring we were talking a lot about our trip to France but we had a lovely time

ما در مورد سفرمان به فرانسه زیاد صحبت می‌کردیم، اما اوقات خوشی را

in Paris it was very nice lots of things I would give it

در پاریس سپری کردیم، چیزهای بسیار خوبی بود که می‌دادم.

if i had to give it a score out of 10 i would say eight out of ten for the food

اگر بخواهم از 10 به آن نمره بدهم ، می گویم هشت از ده برای غذا به

for the lovely warm greetings from the people living there and also the fact

خاطر احوالپرسی گرم مردمی که در آنجا زندگی می کنند و همچنین این واقعیت

that it's very easy to get around as well we use the metro didn't we we used

که رفت و آمد بسیار آسان است و همچنین ما از مترو استفاده می کنیم. ما از

our little we did look i've got some some of my little Metro cards that i've

کوچولوهایمان استفاده کردیم، نگاه کردیم من تعدادی از کارتهای کوچک مترویم را دارم

kept as souvenirs from our five days in paris so i hope you've

که به عنوان یادگاری از پنج روز اقامتمان در پاریس نگه داشته ام، بنابراین امیدوارم

enjoyed everything you've seen today we are back next week aren't we steve we

از همه چیزهایی که دیده اید لذت برده باشید، امروز برگشتیم. هفته آینده استیو

are back at 2 p.m. UK time so i hope you've enjoyed it thanks Steve for your

نیستیم، ساعت 2 بعد از ظهر برمی گردیم. وقت انگلستان است، بنابراین امیدوارم از آن لذت برده باشید، با تشکر از استیو برای شرکت شما،

company as well today it's been lovely having you here thank you mr. Duncan and

همینطور امروز حضور شما در اینجا بسیار خوشحالم است. من و دانکن

I shall go and make us a cup of tea and we will have something sweet with it but

می‌رویم و برایمان یک فنجان چای درست می‌کنیم و با آن چیزی شیرین می‌خوریم، اما

it won't be our usual what do we usually have mr. Duncan I can't remember the

آن چیزی که معمولاً می‌خوریم، معمول نیست . دانکن اسمش را خوب به خاطر نمی آورم

name of well sometimes we have tea cakes see cakes and sometimes we have hot

گاهی کیک چای می خوریم کیک می خوریم و گاهی

cross bun my husband's my brain is tired miss Duncan

نان صلیبی داغ می خوریم شوهرم مغزم خسته است خانم دانکن

I can guarantee one thing we are definitely not having any macaroons well

یک چیز را می توانم تضمین کنم که قطعا ماکارونی نمی خوریم خوب

I'm going to have whatever you've saved for me so just basically a box of crumbs

من می روم هر چیزی که برای من ذخیره کرده اید داشته باشید، بنابراین اساساً فقط یک جعبه خرده ریزه وجود دارد.

thanks a lot bye-bye everybody see you next week

خیلی ممنون خداحافظ، همه شما را هفته آینده می

there is gone mr. Steve has left the building I think he's also annoyed

بینند. استیو ساختمان را ترک کرده است، فکر می‌کنم او نیز اذیت شده است،

because I've almost eaten all of the macaroons

زیرا من تقریباً همه ماکارونی‌هایی

we're going now a quick lest look at the live chat let's see who is on before we

را که اکنون می‌رویم خورده‌ام، یک نگاه سریع به چت زنده بیندازیم تا ببینیم چه کسی در آن حضور دارد قبل از

leave bye bye from Massimo Beatrice Eric also Lina Bluebird Massimo Katherine

خروج بای بای از Massimo Beatrice Eric و Lina Bluebird ماسیمو کاترین

thank you very much for your company today I hope you've enjoyed this it's

از شما بسیار سپاسگزارم برای همراهی امروزتان، امیدوارم از این کار لذت برده باشید،

been a little unusual something slightly different for a Sunday afternoon we were

این کمی غیرعادی بوده است، چیزی کمی متفاوت برای یک بعد از ظهر یکشنبه، ما

so excited to spend some time in Paris and we are just as excited to show you

بسیار هیجان زده بودیم که مدتی را در پاریس بگذرانیم و ما به همان اندازه هیجان زده هستیم

the sights that we saw around the city we will be back next

که مناظر را به شما نشان دهیم. که در اطراف شهر دیدیم

week from 2 p.m. UK time you are also more than welcome to make a donation

هفته آینده از ساعت 2 بعد از ظهر برمی گردیم. به وقت انگلستان، شما هم از اهدای کمکی استقبال

there it is now you can see if you want to make a donation there is the address

می‌کنید، اکنون می‌توانید ببینید که اگر می‌خواهید کمک مالی کنید،

going under the screen right now this is mr. Duncan in the birthplace of

آدرس زیر صفحه نمایش داده می‌شود. دانکن در

the English language saying thanks for watching today thank you so much for

زادگاه انگلیسی زبان می گوید از اینکه امروز را تماشا کردید متشکرم از اینکه امروز را تماشا کردید بسیار متشکرم برای همراهی شما

your company I am feeling slightly tired and worn out today after my very busy

من امروز بعد از هفته بسیار پرمشغله

week walking around the dusty streets of Paris and of course you know what's

ای که در خیابان های گرد و خاکی پاریس قدم می زنم کمی خسته و فرسوده هستم و البته می دانید که در

coming next yes you do until the next time we meet here on YouTube you know

آینده چه خواهد شد بله تا دفعه بعد که اینجا در یوتیوب همدیگر را ببینیم، می‌دانی

what's coming next I suppose I could say au revoir until

چه اتفاقی می‌افتد، فکر می‌کنم می‌توانم بگویم au revoir تا

next Sunday or I could say...

یکشنبه آینده یا می‌توانم بگویم...

ta ta for now 8-)

تا تا در حال حاضر 8-)