It's Christmas Day🎄 - 🚨LIVE🚨 / MERRY XMAS🎅🏻 / Join the Festive live chat / Sunday 25th December 2022

Ho, ho, ho!

هو هو هو!

Hello. Hello. Hello.

سلام. سلام. سلام.

Merry Christmas, everyone.

کریسمس همگی مبارک.

Welcome to our lovely little kitchen here in Much Wenlock.

به آشپزخانه کوچک دوست‌داشتنی ما در Much Wenlock خوش آمدید.

It's myself, Mr. Duncan.

این خودم هستم، آقای دانکن.

And over there, of course.

و البته اونجا

Busy as usual.

مشغول مثل همیشه.

It's Mr. Steve.

این آقای استیو است.

Hello, Mr. Steve. Hello.

سلام آقای استیو. سلام.

He is chopping up the onions. Mr. Duncan.

او پیازها را خرد می کند. آقای دانکن

Mr. Steve has started already.

آقای استیو قبلاً شروع کرده است.

You know, with gravy.

میدونی با سس

We got up a few moments ago after opening some of the beasts,

چند لحظه پیش پس از بازکردن تعدادی از جانوران،

some of the presents and

تعدادی از هدایا از خواب برخاستیم و

already we have the chicken in the oven.

مرغ را در فر داریم.

And I know what you're going to say.

و من می دانم که شما چه خواهید گفت.

You are going to say, Mr.

میخوای بگی آقای

Duncan, you don't have chicken at Christmas, you city man.

دانکن تو کریسمس مرغ نداری ای شهروند.

You have turkey.

بوقلمون داری

Well, we are not having turkey.

خب ما بوقلمون نمیخوریم

We are going to have some chicken instead

به جای آن می خواهیم کمی مرغ بخوریم

because we are only making a meal for two people.

زیرا فقط برای دو نفر غذا درست می کنیم.

So we don't need the big giant turkey.

بنابراین ما به بوقلمون غول پیکر نیاز نداریم.

Instead, we are having a little chicken

در عوض، یک کاکادو مرغ کوچک

cockatoo to do.

برای انجام دادن داریم.

I have my own task.

من وظیفه خودم را دارم.

Mr. Steve is doing most of the work, but every year

آقای استیو بیشتر کار را انجام می دهد، اما هر سال

I always have my own little task to carry out.

من همیشه وظیفه کوچک خودم را برای انجام دادن دارم.

Can you guess what it is?

آیا می توانید حدس بزنید که آن چیست؟

But I'm going to show you anyway.

اما به هر حال من به شما نشان خواهم داد.

Even if you can't guess what is actually is.

حتی اگر نتوانید حدس بزنید که واقعا چیست.

By the way, it's a lovely morning.

اتفاقاً صبح خوبی است.

It doesn't feel like Christmas.

شبیه کریسمس نیست

The sun is out, it's quite mild.

خورشید بیرون است، کاملا ملایم است.

And. Well, I have to say, it doesn't feel like winter, to be honest.

و. خب، باید بگم، صادقانه بگم، انگار زمستان نیست.

It does not feel like winter at all.

اصلا شبیه زمستان نیست.

I hope you are enjoying your Christmas so far.

امیدوارم تا اینجا از کریسمس لذت برده باشید.

It is a busy one here.

اینجا یک مکان شلوغ است.

So this particular section is recorded.

بنابراین این بخش خاص ثبت می شود.

This was this morning.

امروز صبح بود

There is Mr.

Steve ready with his stuffing

آقای

استیو با قیمه اش

and also Mr.

و همچنین

Steve's y sauce.

سس آقای استیو آماده است.

Well, you may notice that we do cheat slightly.

خوب، ممکن است متوجه شوید که ما کمی تقلب می کنیم.

We are using some pre-prepared food, such as the y sauce.

ما از برخی مواد غذایی از قبل آماده شده مانند سس y استفاده می کنیم.

To be honest, this particular brand is quite nice, actually.

صادقانه بگویم، این برند خاص در واقع بسیار خوب است.

And don't worry, we are not being sponsored by them.

و نگران نباشید، ما توسط آنها حمایت نمی شویم.

No one is sponsoring this.

کسی از این موضوع حمایت نمی کند.

Who would when you think about it.

چه کسی وقتی به آن فکر می کنید.

So my task is

بنابراین وظیفه من این است

to take care of the thing.

که از موضوع مراقبت کنم.

You can see over there in the corner.

می توانید آنجا را در گوشه ای ببینید.

Can you see just next to Mr.

آیا می توانید فقط کنار

Steve's head? Yes.

سر آقای استیو را ببینید؟ آره.

We have some gristle sprouts

ما تعدادی جوانه گریستل داریم

and they are still on the stalk.

و آنها هنوز روی ساقه هستند.

When we say stalk, we mean the tough,

وقتی می گوییم ساقه، منظور قسمت سخت و

strong part of a plant.

قوی گیاه است.

Can you bring them over, Steve?

آیا می توانی آنها را بیاوری، استیو؟

Wow, look at those.

وای اینا رو ببین

Now these Mr.

حالا این آقای

Doom, could We saw a programme last night.

Doom، آیا ما می توانیم یک برنامه را دیشب ببینیم.

These could have come all the way from the Netherlands.

اینها می توانستند از هلند آمده باشند.

Yes, we know that.

بله، ما این را می دانیم.

Did we know one is one of the biggest producers

آیا می‌دانستیم یکی از بزرگترین

of brussel sprouts is actually the Netherlands

تولیدکنندگان کلم بروکسل در واقع هلند است

and we are told programme about it last night with the people picking them in the fields.

و در برنامه دیشب در مورد آن با مردمی که آن‌ها را در مزارع می‌چینند، گفته شد.

Yes, but I've got a feeling these will be from the UK because the ones we saw

بله، اما من احساس می کنم اینها از بریتانیا خواهند بود، زیرا آنهایی که

on the television, they were, they were taking them, the machines were taking them off in the Netherlands.

در تلویزیون دیدیم، بودند، آنها را می بردند ، ماشین ها آنها را در هلند برمی داشتند.

So I think these are probably home grown. Well no, right.

بنابراین من فکر می کنم اینها احتمالاً در خانه رشد می کنند. خوب نه، درست است.

Because we got them from the local market.

چون آنها را از بازار داخلی گرفتیم.

It's not from in packet.

از داخل بسته نیست.

So these have been grown maybe somewhere in Shropshire probably. Wow.

بنابراین اینها احتمالاً در جایی در Shropshire رشد کرده اند. وای.

But the largest producer of Brussels sprouts are the Netherlands.

اما بزرگترین تولید کننده کلم بروکسل هلند است.

So we didn't realise that I have I have to be honest, we didn't know that.

بنابراین ما متوجه نشدیم که من باید صادق باشم، ما این را نمی دانستیم.

Fascinating factoid for Christmas.

فاکتوئید جذاب برای کریسمس.

Anyway, I've got to get on, so I'll let Mr.

به هر حال، من باید سوار شوم، بنابراین به آقای دانکن اجازه می‌دهم

Duncan carry on with his task, which is always to do

کارش را که همیشه

the brussel sprouts. Yes.

انجام کلم بروکسل است، ادامه دهد. آره.

So I'm now going to prepare the Brussels sprouts.

بنابراین من اکنون قصد دارم کلم بروکسل را آماده کنم.

It's not as easy as it looks.

آنطور که به نظر می رسد آسان نیست.

You have to take the sprouts off individually like this.

شما باید جوانه ها را به صورت جداگانه جدا کنید.

There you go.

شما بروید.

And then you have to prepare them as well.

و سپس باید آنها را نیز آماده کنید.

So that's my next test.

پس این تست بعدی من است.

I have to prepare.

باید آماده کنم.

I have to make sure all the brussel sprouts are removed

من باید مطمئن شوم که تمام کلم های بروکسل

from this big, tough stalk

از این ساقه بزرگ و سفت جدا شده اند

and then I have to clean them as well.

و سپس باید آنها را نیز تمیز کنم.

And then we are going to put them in the saucepan and make them all

و سپس آنها را در قابلمه می ریزیم و همه آنها را

nice and soft.

نرم و لطیف می کنیم.

So here we go. Here are the sprouts.

پس بزن که بریم. اینجا جوانه ها هستند.

And the first thing I need to do is remove them from the stalk.

و اولین کاری که باید انجام دهم این است که آنها را از ساقه جدا کنم.

And as you can see, there are lots and lots of sprouts.

و همانطور که می بینید، جوانه های زیادی وجود دارد.

It is fair to say that not everyone likes sprouts.

منصفانه است که بگوییم همه جوانه ها را دوست ندارند.

Some people hate them.

بعضی ها از آنها متنفرند.

But between you and me, Mr. Steve and myself,

اما بین من و شما، آقای استیو و من،

we like sprouts very much.

ما جوانه ها را خیلی دوست داریم.

So Now I have to remove the sprouts

پس حالا باید جوانه ها را جدا کنم

and carefully prepare them.

و با دقت آماده کنم.

And this might seem strange because you are now watching me do some cooking.

و این ممکن است عجیب به نظر برسد زیرا شما اکنون مشغول آشپزی من هستید.

It's very unusual because normally it's Mr.

خیلی غیرمعمول است زیرا به طور معمول این آقای

Steve who does all the cooking,

استیو است که تمام پخت و پز را انجام می دهد،

so I will slowly prepare each sprouts.

بنابراین من به آرامی هر جوانه را آماده می کنم.

What I have to do is remove

کاری که من باید انجام دهم این است که

some of the outer leaves

برخی از برگ های بیرونی را

that might be a little dirty.

که ممکن است کمی کثیف باشند حذف کنم.

So you can see there that Sprouts

بنابراین می توانید ببینید که

is now being prepared and that's it.

Sprouts اکنون در حال آماده شدن است و تمام.

Really.

It's quite simple, but there are some other things you have to do as well

واقعا

این بسیار ساده است، اما باید کارهای دیگری نیز انجام دهید

to make sure that the sprouts are cooked perfectly.

تا مطمئن شوید که جوانه ها کاملا پخته شده اند.

What we normally do is put a little incision

کاری که ما به طور معمول انجام می دهیم این است که یک برش کوچک

at the bottom like that.

در پایین به آن صورت می دهیم.

Normally

معمولاً

in the shape of a cross.

به شکل صلیب است.

I don't know if you can see that, but there it is.

نمی دانم می توانید آن را ببینید یا نه، اما وجود دارد.

And that will help the brussel sprouts to cook quicker.

و این کمک می کند تا کلم بروکسل سریعتر بپزد.

So I think that's quite nice.

بنابراین من فکر می کنم که بسیار خوب است.

So I have to repeat this about 35 times, maybe 40 times.

بنابراین من باید این را حدود 35 بار، شاید 40 بار تکرار کنم.

And then in this saucepan

و سپس در این قابلمه

I will place the sprouts.

جوانه ها را می گذارم.

So we will do maybe two or three more.

بنابراین شاید دو یا سه کار دیگر انجام دهیم.

We do do another one there.

اونجا یکی دیگه انجام میدیم

Can you see remove the leaves.

آیا می توانید ببینید برگ ها را بردارید.

I can already imagine a lot of people saying, Oh Mr.

من می توانم تصور کنم که بسیاری از مردم می گویند، اوه آقای

Duncan, it's very unusual to see you cooking

دانکن، دیدن شما در حال آشپزی بسیار غیرعادی است،

because normally you're quite lazy and you make Mr.

زیرا معمولاً شما کاملا تنبل هستید و آقای

Steve do all the work.

استیو را مجبور می کنید همه کارها را انجام دهد.

Is that true, Steve?

آیا این درست است، استیو؟

Yes, Mr. Duncan. It is strange.

بله، آقای دانکن. عجیب است.

Then you've got this camera and I'm greasing the the pot. So.

سپس شما این دوربین را دارید و من در قابلمه را چرب می کنم. بنابراین.

So Mr. Steve is doing what he does best.

بنابراین آقای استیو بهترین کار را انجام می دهد.

He's greasing up, He's doing some greasing.

او در حال چرب کردن است، او کمی روغن کاری انجام می دهد.

I'm going to put the stuffing in. Ooh.

من می روم داخل چاشنی. اوه.

And then that's going to go in the oven.

و سپس آن در فر می رود.

Now, normally people put stuffing inside the bird.

در حال حاضر، به طور معمول مردم داخل پرنده چاشنی قرار می دهند.

I don't know.

من نمی دانم.

Yes, but Mr.

بله، اما آقای

Steve likes to make it separately.

استیو دوست دارد آن را جداگانه بسازد.

Well, because we haven't got time today.

خب، چون امروز وقت نداریم.

If we're going to eat our meal before we, we go on to the livestream.

اگر قرار است قبل از خوردن غذای خود را بخوریم، به پخش زنده می رویم.

Okay Steve at 2:00 then it can he, then we, we can't stuff the chicken

خوب استیو در ساعت 2:00 بعد از آن او می تواند، سپس ما، ما نمی توانیم مرغ

because it would take too long to cook but we're probably, by the way,

را پر کنیم زیرا پختن آن خیلی طول می کشد، اما احتمالاً، اتفاقاً،

we're probably going to be late because it's got to dinner will be ready for two. Okay

احتمالاً دیر می رسیم زیرا خوب است. برای شام برای دو نفر آماده خواهد شد.

well you will know

خوب،

depending on what time we actually come on.

بسته به اینکه واقعاً چه ساعتی می‌آییم، متوجه خواهید شد.

But this is a very slow process.

اما این یک روند بسیار کند است.

I have to be honest with you.

من باید با شما صادق باشم.

This is a very slow, some might say boring

این یک فرآیند بسیار کند است، ممکن است برخی بگویند خسته کننده

process, preparing the sprouts.

، آماده کردن جوانه ها.

So there once a day you can see I put a little

بنابراین یک بار در روز می توانید ببینید که من یک

x, a little incision in the bottom.

x کوچک، یک برش کوچک در پایین قرار می دهم.

So this has nothing to do with religion.

پس این ربطی به دین ندارد.

This is so the sprouts will cook evenly.

به این ترتیب جوانه ها به طور یکنواخت پخته می شوند.

There is nothing worse than hard

هیچ چیز بدتر از

Brussels sprouts.

کلم بروکسل سخت نیست.

Here's another one.

اینم یکی دیگه

You have to be very careful not to cut your fingers as well.

باید خیلی مراقب باشید که انگشتانتان را هم نبرید.

Do not cut your fingers.

انگشتان خود را نبرید.

It will make your Christmas

کریسمس شما را

very,

بسیار

very badly.

بسیار بد خواهد کرد.

I am preparing the sprouts.

در حال آماده کردن جوانه ها هستم.

So what about you?

درمورد شما چطور؟

Are you having brussel sprouts today with your Christmas meal

آیا امروز با وعده غذایی کریسمس خود کلم بروکسل

or are you having something else?

می خورید یا چیز دیگری می خورید؟

Please let me know

لطفاً

on the live chat

در چت زنده به

all I can say is Merry Christmas, everyone.

من اطلاع دهید تنها چیزی که می توانم بگویم کریسمس مبارک است، همه.

I hope you are having a good day so far

امیدوارم تا اینجای کار روز خوبی

and I hope you will stay with us for today's

را سپری کرده باشید و برای پخش زنده امروز با ما همراه باشید

live stream.

.

we are here to gather on a very special day.

ما اینجا هستیم تا در یک روز بسیار خاص دور هم جمع شویم.

This is no ordinary day and this is no ordinary live stream.

این یک روز عادی نیست و این یک پخش زنده معمولی نیست.

We are with you right now.

ما در حال حاضر با شما هستیم.

It is English addicts.

این معتادان انگلیسی است.

Everyone on Christmas Day coming to

همه در روز کریسمس به

an interview and

مصاحبه می آیند و

yes, here we go again.

بله، دوباره به اینجا می رویم.

Hello and happy Christmas.

سلام و کریسمس مبارک.

Merry Christmas to everyone.

کریسمس بر همه مبارک.

I hope you are having a good Christmas Day.

امیدوارم روز کریسمس خوبی داشته باشید.

We are here. We've just finished the Christmas meal.

ما اینجا هستیم. ما تازه غذای کریسمس را تمام کردیم.

Just just a few moments ago, literally a few moments ago.

همین چند لحظه پیش، به معنای واقعی کلمه چند لحظه پیش.

My stomach.

شکم من

Can you can you see what I've got here?

میتونی ببینی من اینجا چی دارم؟

These are not Mr. Steve's testicles.

اینها بیضه های آقای استیو نیستند.

These are a couple of sprouts.

اینها چند جوانه هستند.

Would you like one, though?

با این حال، آیا یکی را می خواهید؟

They're cold. I don't want a cold sprout.

آنها سرد هستند. من یک جوانه سرد نمی خواهم.

I'm going to have one.

من یکی دارم.

So these were the sprouts.

پس اینها جوانه ها بودند.

These are the actual sprouts, the cooked ones.

اینها جوانه های واقعی هستند، آنهایی که پخته شده اند.

I was preparing.

داشتم آماده می کردم.

And we had them with our lovely meal.

و ما آنها را با غذای دلپذیرمان خوردیم.

Our Christmas Day meal was very nice.

غذای کریسمس ما خیلی خوب بود.

I'm going to eat one anyway. Let's just say that

به هر حال یکی می خورم. فقط بگوییم که

I was cooking a Christmas meal.

داشتم یک غذای کریسمس درست می کردم.

Takes a lot longer than you think.

خیلی بیشتر از آنچه فکر می کنید طول می کشد.

So I said to Mr.

بنابراین به آقای می‌گویم

Can we all have we'll eat the Christmas dinner before we go on.

می‌توانیم قبل از رفتن، شام کریسمس را بخوریم.

And then I looked at how long it said the chicken would take to cook

و سپس به مدت زمانی که می‌گفت مرغ پختن طول می‌کشد نگاه کردم

and I realised that we would be very pushed for time, pushed for time tight for time

و متوجه شدم که ما برای زمان بسیار تحت فشار خواهیم بود،

to be able to cook the meal, open some presents,

برای اینکه بتوانیم غذا را بپزیم، چند هدیه باز کنیم،

eat the meal and then come on for 2:00.

غذا را بخوریم برای ساعت 2 بیا

So apologies that we are a little bit later, but we were scoffing our food down.

پس معذرت می خواهم که کمی دیرتر شدیم، اما داشتیم غذایمان را مسخره می کردیم.

Scoffing it, Yes, but very quickly.

تمسخر، بله، اما خیلی سریع.

Yes. Well, it's quickly.

آره. خوب، سریع است.

First of all, can I say the meal was lovely, Steve.

اول از همه، می توانم بگویم که غذا دوست داشتنی بود، استیو.

We had chicken.

ما مرغ داشتیم

We don't normally have turkey because there's only two of as you see,

ما معمولاً بوقلمون نداریم زیرا همانطور که می بینید فقط دو عدد از آن وجود دارد،

but the chicken cooked very quickly because it was a small one.

اما مرغ خیلی سریع پخته شد زیرا یک مرغ کوچک بود.

The sprouts were done perfectly.

جوانه ها به خوبی انجام شد.

In fact, all of the meal, the whole meal was absolutely delicious.

در واقع، تمام غذا ، کل غذا کاملاً خوشمزه بود.

People have been talking about your sprouts, Mr.

مردم در مورد جوانه های شما صحبت می کنند، آقای

Duncan, really with lots of comments on the live stream.

دانکن، واقعاً با نظرات زیادی در جریان زنده.

I've been reading them, of course.

البته من آنها را خوانده ام.

And thank you very much for all your lovely comments and happy Christmas wishes,

و از همه نظرات دوست داشتنی و آرزوهای مبارک کریسمس شما بسیار سپاسگزارم،

which of course, we were giving to you yesterday and also right now.

که البته دیروز و همین الان به شما دادیم .

But Palmira says, and Rosa and Olga, that they don't

اما پالمیرا و رزا و اولگا می‌گویند که

they haven't seen the sprouts on the stalks like that before.

آنها جوانه‌های روی ساقه‌ها را قبلاً ندیده‌اند .

It it is interesting because normally you just see them

جالب است زیرا معمولاً آنها را

in the supermarket in a big pile,

در سوپرمارکت در یک توده بزرگ

loose, loose, loose sprouts.

، جوانه های شل، شل و شل می بینید.

That's what we would say would be loose.

این چیزی است که ما می گوییم شل است.

But they do grow on these big stalks in the fields and they cut them off

اما آنها روی این ساقه‌های بزرگ در مزارع رشد می‌کنند و آنها را قطع می‌کنند

and then they take the sprouts off and that's how we normally see them.

و سپس جوانه‌ها را جدا می‌کنند و ما معمولاً آنها را اینگونه می‌بینیم.

But if you buy them on those stalks, they last a lot longer.

اما اگر آنها را روی آن ساقه ها بخرید، ماندگاری بیشتری دارند.

I'm so glad that we've been able to share something

خیلی خوشحالم که توانستیم چیزی را به اشتراک بگذاریم

that you hadn't seen before.

که قبلاً ندیده بودید.

So for those who didn't know, we had chicken,

پس برای کسانی که نمی دانستند، ما مرغ

we had potatoes, we had roast potatoes.

داشتیم، سیب زمینی داشتیم، سیب زمینی کبابی داشتیم.

Once again, can I compliment you on your lovely roast potatoes?

یک بار دیگر، می توانم از سیب زمینی کباب دوست داشتنی شما تعریف کنم؟

We had what else?

چه چیز دیگری داشتیم؟

Spar Parsnips, parsnips, parsnips, carrots, carrots,

ازگیل اسپار، ازگیل، ازگیل، هویج، هویج،

potatoes, roast potatoes, roast parsnips and roast sweet potatoes.

سیب زمینی، سیب زمینی کباب، ازگیل کباب و سیب زمینی شیرین کباب شده.

Mr. Steve

آقای استیو

made his own bread sauce.

سس نان خودش را درست کرد.

Did you see that?

اون رو دیدی؟

I held up a packet of white sauce? Yes.

یک بسته سس سفید را در دست گرفتم؟ آره.

To the camera at the start of the.

به دوربین در ابتدای.

Well, that was a mistake.

خب این یک اشتباه بود

I meant to have purchased bread sauce, so it should have been bread sauce.

منظورم این بود که سس نان خریده بودم، پس باید سس نان می بود.

We have bread sauce with turkey.

سس نان با بوقلمون داریم.

However, Mr. Steve is so intelligent.

با این حال، آقای استیو بسیار باهوش است.

I'm not just a pretty face. He isn't.

من فقط یک چهره زیبا نیستم. او نیست.

And I just.

و من فقط

I quickly looked up a recipe for bread sauce,

من به سرعت دستور سس نان را

which is basically white sauce with bread in it

که در اصل سس سفید است با

a few different spices and and some Baileys and it was fine.

نان چند ادویه مختلف و مقداری بیلی جستجو کردم و خوب بود.

So yeah, luckily we had some bread

پس بله، خوشبختانه ما مقداری نان

to share.

برای تقسیم داشتیم.

That's probably why we were late.

احتمالاً به همین دلیل است که ما دیر آمدیم.

Mr. Duncan, because I was having to make bread sauce.

آقای دانکن، چون باید سس نان درست می کردم.

I think it's I think it's safe to say that

فکر می کنم می توان گفت که

today's Christmas meal was absolutely delicious.

غذای کریسمس امروز کاملاً خوشمزه بود.

Even though we were in a little rush.

با اینکه کمی عجله داشتیم.

However, we are here now For those wondering, yes, it is Christmas Day, we are here live.

با این حال، ما اکنون اینجا هستیم برای کسانی که می‌پرسند، بله ، روز کریسمس است، ما به صورت زنده اینجا هستیم.

And I suppose the one thing I want to say to you right now is

و فکر می کنم تنها چیزی که در حال حاضر می خواهم به شما بگویم این است

I hope you are having a good time and a very merry

که امیدوارم اوقات خوبی داشته باشید و کریسمس بسیار خوبی را سپری کنید

Christmas.

.

Beep, beep, beep, beep, beep, beep, beep, beep, beep, ding, ding, ding, ding, ding,

بوق ، بوق ، بوق ، بوق ، بوق ، بوق ، بوق ، بوق ، بوق ، دینگ ، دینگ ، دینگ ، دینگ ، دینگ ،

ding, ding, ding, ding, ding, ding, ding.

دینگ ، دینگ ، دینگ ، دینگ ، دینگ ، دینگ ، دینگ.

We are back together.

ما دوباره با هم هستیم.

And yes, it is Christmas Day for those wondering

و بله، این روز کریسمس برای کسانی است که نمی‌دانند

what the heck is going on.

چه اتفاقی می‌افتد.

Yes, Olga says those brussel sprouts look like toy cabbages.

بله، اولگا می گوید که آن کلم های بروکسل شبیه کلم های اسباب بازی هستند.

They do. They look like miniature or toy cabbages. Yes.

انجام می دهند. آنها شبیه کلم های مینیاتوری یا اسباب بازی هستند. آره.

Now I've been looking at the live chat.

اکنون من به چت زنده نگاه می کنم.

Is it really Olga's birthday today?

آیا واقعا امروز تولد اولگا است؟

I think it is.

من فکر میکنم که هست.

And a few people have been saying happy birthday to. Oh, good. Yeah.

و چند نفر تولدت را تبریک گفته اند. اوه خوبه. آره

So Olga, is it really your birthday?

پس اولگا، آیا واقعاً تولد شماست؟

And what happens normally on your birthday,

و به طور معمول در روز تولد شما چه اتفاقی می افتد،

because your birthday is coming at the same time as Christmas Day.

زیرا تولد شما همزمان با روز کریسمس است.

Of course, some people don't celebrate Christmas Day on this day.

البته برخی از مردم روز کریسمس را در این روز جشن نمی گیرند.

They normally celebrate it or they might celebrate it later.

آنها معمولاً آن را جشن می گیرند یا ممکن است بعداً آن را جشن بگیرند.

I think it's around the 6th of January.

فکر کنم حدود 6 ژانویه باشه.

So it really depends which calendar you are following.

بنابراین واقعاً بستگی دارد که کدام تقویم را دنبال می کنید.

So, Olga, is it your birthday on Christmas Day?

بنابراین، اولگا، آیا تولد شما در روز کریسمس است؟

That's amazing.

این شگفت انگیز است.

Yes. She says, Oh God, it's true.

آره. او می گوید، خدایا، درست است.

So happy birthday. Happy birthday.

پس تولدت مبارک تولدت مبارک.

Isn't it fantastic? It's not.

فوق العاده نیست؟ این نیست.

Not only is it Christmas Day, I'm assuming you are celebrating Christmas.

نه تنها روز کریسمس است، بلکه فکر می کنم شما کریسمس را جشن می گیرید.

Are you today my longer or is it on a different day for you where you are?

آیا امروز شما طولانی تر از من هستید یا در جایی که هستید روز دیگری برای شماست؟

Because as Mr.

زیرا همانطور که آقای

Duncan said, Christmas Day is sometimes celebrated at different times of the year.

دانکن گفت، روز کریسمس گاهی اوقات در زمان های مختلف سال جشن گرفته می شود.

Yes, certainly near 2/25, but maybe a week or two weeks later.

بله، مطمئناً نزدیک به 25/2، اما شاید یک یا دو هفته بعد.

Yes. It just depends on which calendar you're following. Yes.

آره. بستگی به این دارد که کدام تقویم را دنبال می کنید. آره.

So if so it's a double it's a double bonus to have you here.

بنابراین اگر چنین است، دو برابر است، حضور شما در اینجا یک جایزه مضاعف است.

It isn't. It is not Christmas Day for Olga.

این نیست. برای اولگا روز کریسمس نیست.

It is your birthday, however, and I believe

با این حال، تولد شما است، و من فکر می کنم که

you are celebrating Christmas around the sixth.

شما حدود ششمین روز کریسمس را جشن می گیرید.

I believe it is anyway, because normally.

من معتقدم به هر حال اینطور است، زیرا به طور معمول.

Can I just say this?

آیا می توانم فقط این را بگویم؟

Normally if it's somebody's birthday on Christmas Day,

معمولاً اگر روز کریسمس روز تولد کسی باشد،

they're not normally very pleased about it because,

معمولاً از این بابت خیلی راضی نیستند، زیرا،

you know, they don't get double the presents then,

می‌دانید، پس از آن هدایای دو برابری دریافت نمی‌کنند،

uh, it's always a strange one.

اوه، همیشه یک هدیه عجیب است.

If your birthday is on Christmas Day or even near to Christmas, that,

اگر روز تولد شما در روز کریسمس یا حتی نزدیک به کریسمس است

you know, do you get an extra present as your birthday falls on Christmas Day?

، آیا می‌دانید که آیا با فرا رسیدن روز کریسمس، یک هدیه اضافی دریافت می‌کنید؟

I always find it interesting that your sister, her birthday

همیشه برام جالبه که خواهرت

is on the 1st of January and my mother's was on the 28th of December.

تولدش 1 دی و مامانم 28 دی.

Yes. So?

آره. بنابراین؟

So they were very close to each other.

بنابراین آنها بسیار به یکدیگر نزدیک بودند.

Lots of seasonal things happening.

اتفاقات فصلی زیادی در حال رخ دادن است.

I'm having a mint because we ate the food so quickly

من دارم نعنا میخورم چون خیلی سریع غذا رو خوردیم چون

because we wanted we didn't want any of you to be waiting for us.

میخواستیم هیچ کدوم از شما منتظرمون نباشید.

That I've got

که من

a lot of air trapped in my stomach and a mint.

هوای زیادی در شکمم گیر کرده ام و نعنا.

Oh, a mint to help to.

اوه، یک نعناع برای کمک به.

Let's just say if you hear some burping noises, if you hear

بیایید بگوییم اگر صدای آروغ

any gas, if you hear any gas escaping from Mr.

می‌شنوید، اگر گازی می‌شنوید، اگر گازی از

Stevens mouth, Rosa says yes.

دهان آقای استیونز خارج می‌شود، رزا می‌گوید بله.

Jan Because you're orthodox. Hmm.

جان چون تو ارتدوکس هستی هوم

That's it.

Relatives have visited and gone.

خودشه.

اقوام رفته اند و رفته اند.

I'm happy to be with you on Gabon.

خوشحالم که در گابن با شما هستم.

It's lovely to have you here on your birthday,

خیلی خوب است که شما را در روز تولدتان اینجا داریم،

and it's nice for us to be here.

و برای ما خوشحال است که اینجا هستیم.

Normally we would be sitting in the armchair

معمولاً روی صندلی راحتی می‌نشستیم

having a few drinks and maybe even going for a walk. Yes.

و چند نوشیدنی می‌نوشیدیم و شاید حتی پیاده‌روی می‌کردیم. آره.

A lot of people in the UK like to go for a walk on Christmas Day

بسیاری از مردم در بریتانیا دوست دارند در روز کریسمس به پیاده روی بروند

and we've seen lots of people walking,

و ما افراد زیادی را دیده‌ایم که در حال راه رفتن هستند،

people that we don't normally see walking at the back of us.

افرادی که معمولاً پشت سرمان راه رفتن نمی‌بینیم.

There were some people walking and I suppose I should also say

چند نفر در حال راه رفتن بودند و فکر می کنم باید

hello to the live chat officially.

به طور رسمی به چت زنده سلام کنم.

Thank you very much for joining us.

از اینکه به ما پیوستید بسیار سپاسگزاریم.

It's lovely to see you here.

دوست داشتنی است که شما را اینجا می بینم.

How how is your Christmas going?

کریسمس شما چگونه می گذرد؟

Is it going well?

آیا خوش می گذرد؟

Can I also say congratulations to Louis Mendez

آیا می توانم به لوئیس مندز نیز تبریک بگویم

because you are first

زیرا شما اولین نفر

on today's live chat.

در چت زنده امروز هستید.

Beatrice was Beatrice was a very close second always.

بئاتریس بود بئاتریس همیشه یک نفر دوم بسیار نزدیک بود.

It always seems to be a bit of a bit of a bit of a fight going on that I'm not it isn't really, of course.

به نظر می رسد همیشه یک مقدار کمی دعوا در جریان است که من نیستم، البته واقعاً اینطور نیست.

It's just friendly and it's just nice to have you here.

این فقط دوستانه است و خوشحالم که شما اینجا هستید.

Was it Beatrice yesterday?

بئاتریس دیروز بود؟

It was.

بود.

Beatrice was first yesterday, but Louis Mendez was first

بئاتریس دیروز اولین بار بود، اما لوئیس مندز اولین بار

on on the live chat today officially, but probably within seconds.

در چت زنده امروز به طور رسمی بود، اما احتمالاً در عرض چند ثانیه.

So it is the 25th of December, Christmas Day.

بنابراین 25 دسامبر، روز کریسمس است.

We are joining you live from England for those wondering what is going on,

ما از انگلیس به شما می‌پیوندیم تا آن‌هایی که بدانند چه خبر است،

what guess who wants his present?

چه کسی هدایایش را می‌خواهد؟

Yes, I know, I know.

بله، می دانم، می دانم.

I know.

Who wants the present, but you might get it in a few moments.

میدانم.

چه کسی کادو را می خواهد، اما ممکن است در چند لحظه آن را بدست آورید.

He remember?

او یادش می آید؟

I can't believe you remember that, Pedro. Hmm.

باورم نمیشه اینو یادت میاد پدرو. هوم

I sort of meant it as a half joke. Hmm.

منظورم این بود که به نوعی یک شوخی بود. هوم

But are we going to.

اما آیا ما می رویم.

How are we going to make Pedro's a happy Christmas?

چگونه می‌خواهیم کریسمس پدرو را شاد کنیم؟

Yes, we will.

We will do Flanks of the world at 3:00.

بله ما اینکار و انجام می دیم، بله ما می خواهیم.

ما در ساعت 3:00 فلانکس جهان را انجام خواهیم داد.

We'll do it at 3:00.

ما آن را در ساعت 3:00 انجام می دهیم.

So you've got to hang out less any ten minute, 8 minutes away. Yes.

بنابراین باید کمتر از 10 دقیقه، 8 دقیقه فاصله داشته باشید. آره.

Surely you can stand to stay with us for another 8 minutes.

مطمئناً می توانید تحمل کنید تا 8 دقیقه دیگر با ما بمانید.

Well, I'm sure he can.

خوب، من مطمئن هستم که او می تواند.

I'm sure you you won't go away just yet.

مطمئنم هنوز نمیری

It's a lovely day to be with you whenever the day is.

این یک روز دوست داشتنی است که در هر روز با شما باشم.

It's always nice to be here.

اینجا بودن همیشه خوب است.

But today we are with you on a special day.

اما امروز در یک روز خاص با شما هستیم.

We've just had our Christmas meal.

ما تازه غذای کریسمس خود را خوردیم.

My stomach is full of

شکمم پر از

bulging stomach.

شکم برآمده است.

We have some more Christmas cards to look at.

ما چند کارت کریسمس دیگر برای بررسی داریم.

We've had some extra ones pushed through our letterbox last night

ما دیشب تعدادی هدایای اضافی از صندوق نامه خود عبور دادیم

and we have some presents as well to open.

و همچنین هدایایی برای باز کردن داریم.

We have quite a few to open.

ما تعداد زیادی برای باز کردن داریم.

We have, yes, because we haven't had time to open presents this morning.

داریم، بله، چون امروز صبح وقت نداشتیم هدایایی را باز کنیم.

I said we've opened two each have we.

گفتم ما دو تا را باز کرده ایم.

We've opened one each one each belong to.

ما یکی را باز کرده ایم که هر کدام به آن تعلق دارند.

I've technically open two.

من دوتا رو از نظر فنی باز کردم

So we've opened one big present that I gave to Mr.

بنابراین ما یک هدیه بزرگ را باز کردیم که به آقای

Steve. Do you want to show it.

استیو دادم. میخوای نشونش بدی

Yeah. Do you want. Yeah.

آره آیا شما می خواهید. آره

Are you going to finish eating that mince?

آیا می خواهی خوردن آن چرخ کرده را تمام کنی؟

They normally dissolve a lot quicker than this.

آنها معمولاً خیلی سریعتر از این حل می شوند.

That's quite tough.

These Paolo mints, Mr. Duncan, but.

این خیلی سخت است.

این ضرابخانه های پائولو، آقای دانکن، اما.

Right. Okay, then.

درست. باشه پس

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

Here we go.

So this is the presents I brought for Mr.

در اینجا ما می رویم.

بنابراین این هدیه ای است که من برای آقای استیو آورده ام

Steve, but technically, it is actually for both of us.

، اما از نظر فنی، در واقع برای هر دوی ما است.

Yeah, it's a bit of a cheat present. Really?

بله، این یک هدیه تقلبی است. واقعا؟

Well, not really.

خوب، نه واقعا.

It's not really for me.

این واقعا برای من نیست.

Well, what about the both of What about the toaster

خوب، در مورد هر دو از چه در مورد توستر

that you are, don't you?

که شما هستید، نه؟

Toaster. You bought that for me?

توستر. برای من خریدی؟

I very rarely use the toaster.

من خیلی کم از توستر استفاده می کنم.

Yeah, but you have beans on toast sometimes.

بله، اما شما گاهی اوقات لوبیا را روی نان تست می خورید.

How do you think those.

به نظر شما اینها چگونه است

Those pieces of toast are made?

آن تکه های نان تست درست شده اند؟

What do you buy for somebody

برای کسی

who shivers in bed because they're too cold? Hmm?

که در رختخواب به دلیل سرد بودن زیاد میلرزد چه میخرید؟ هوم؟

Because sometimes.

چون گاهی.

Is it not true you get into bed

آیا این درست نیست که شما به رختخواب می روید

and that first 5 minutes

و 5 دقیقه اول

in the winter, can you stay without this?

در زمستان، آیا می توانید بدون آن بمانید؟

Is it made of glass or something?

آیا از شیشه ساخته شده است یا چیز دیگری؟

That's parliament. It won't dissolve.

آن مجلس است. حل نمی شود

Yes, We'll spit it out.

بله، ما آن را تف می کنیم.

You know, supposed to eat and talk at the same time.

می دانید، قرار است همزمان غذا بخورید و صحبت کنید.

It's disgusting why you do that all the time.

منزجر کننده است که چرا همیشه این کار را می کنید.

We had a marshmallow yesterday.

دیروز مارشمالو خوردیم.

You're doing a whole sentence.

شما یک جمله کامل را انجام می دهید.

Talking to Dick.

صحبت کردن با دیک

Prefers marshmallows to

اتفاقا مارشمالو را به دو جوانه بروکسل ترجیح می

two brussel sprouts, by the way.

دهد.

So what do you buy someone who gets very cold feet in bed?

پس برای کسی که در رختخواب پاهایش خیلی سرد می شود چه می خرید؟

Do you get into bed?

آیا به رختخواب می روید؟

Don't you? In the winter and sometimes.

اینطور نیست؟ در زمستان و گاهی اوقات.

No, it's really cold, isn't it? So

نه، واقعاً سرد است، اینطور نیست؟ بنابراین

we used to have one of these years ago.

ما یکی از این سال ها را داشتیم.

So to cut a long story short, Mr.

بنابراین برای کوتاه کردن یک داستان طولانی، آقای

Duncan has bought for me, really for both having I have to direct

دانکن برای من خرید کرده است، واقعاً برای هر دوی آنها باید استیو را کارگردانی کنم

Steve, let me go.

، اجازه دهید بروم.

It is an electric blanket,

این یک پتو برقی است

and this will be very useful on those cold winter nights.

و در آن شب های سرد زمستان بسیار مفید خواهد بود .

It's a nice, big, thick electric blanket.

این یک پتوی برقی خوب، بزرگ و ضخیم است.

So not only is it warm, it is very soft,

بنابراین نه تنها گرم است، بلکه بسیار نرم است،

but also it plugs in to the electricity so we can have a nice warm time.

بلکه به برق وصل می شود تا بتوانیم اوقات گرمی خوبی داشته باشیم.

Yeah, I know what Mr.

بله، می‌دانم

Duncan's planning here,

آقای دانکن اینجا چه برنامه‌ای دارد

you say, because he knows I always get into bed first,

، چون می‌داند که من همیشه اول به رختخواب

so I think he's going to expose some of the wiring.

می‌روم، بنابراین فکر می‌کنم او برخی از سیم‌کشی‌ها را فاش خواهد کرد.

And when I get in, I'll get an electric shock. It.

و وقتی وارد شوم، برق گرفتم. آی تی.

Is this how you're trying to finish me off?

اینجوری میخوای منو تموم کنی؟

Mr. Duncan had enough of it.

آقای دانکن به اندازه کافی از آن لذت برد.

It's a bit obvious, isn't it? And

کمی واضح است، اینطور نیست؟ و

so if I.

بنابراین اگر من.

If I don't appear on any more live streams and you hear that

اگر من دیگر در استریم های زنده ظاهر نشوم و بشنوید که

I died of an electric shock, you'll know that it was Mr.

من بر اثر برق گرفتگی مرده ام، می دانید که آن آقای

Duncan.

دانکن بوده است.

If there is one thing I've learnt from watching Columbo, it's electrocuting.

اگر من از تماشای کلمبو یک چیز یاد گرفته باشم، برق گرفتگی است.

Someone is not a good way of committing murder.

کسی روش خوبی برای ارتکاب قتل نیست.

It is not?

این نیست؟

Yes, sir, Pedro says. What a nice gift.

بله، آقا، پدرو می گوید. چه هدیه خوبی

A blanket is very useful.

پتو بسیار مفید است.

I would.

من می خواهم.

I wouldn't think it would get that cold

فکر نمی کنم

in Brazil

در برزیل

that you would need to use an electric blanket.

آنقدر سرد باشد که نیاز به استفاده از پتوی برقی داشته باشید.

The strange thing is it can get quite chilly.

نکته عجیب این است که می تواند کاملاً سرد شود.

Even in tropical countries at night.

حتی در کشورهای گرمسیری در شب.

So at certain times of the year, I think if you live near the rainforests or places

بنابراین در زمان‌های خاصی از سال، فکر می‌کنم اگر در نزدیکی جنگل‌های بارانی یا

that are tropical, I think it can get a little a little cold at night and in the morning as well.

مکان‌های استوایی زندگی می‌کنید، فکر می‌کنم ممکن است شب‌ها و صبح‌ها نیز کمی سرد شود.

So I think it depends where you live.

بنابراین فکر می کنم بستگی به محل زندگی شما دارد.

Beatrice says, I've got one and it's fantastic.

بئاتریس می گوید، من یکی دارم و فوق العاده است.

We used to have one many, many years ago when we first met.

ما سالها پیش زمانی که برای اولین بار با هم آشنا شدیم یکی داشتیم.

I had a small flat

من یک آپارتمان کوچک

in Wolverhampton.

در ولورهمپتون داشتم.

A small flat.

What a place to live. A flat.

یک آپارتمان کوچک

چه جای زندگی. یک آپارتمان

And it didn't have any heating in the bedrooms, bedroom.

و هیچ گرمایشی در اتاق خواب، اتاق خواب نداشت.

There's only one bedroom.

فقط یک اتاق خواب هست

So in order to be warm in the winter

بنابراین به منظور گرم شدن در زمستان

and electric blanket was, was very useful. Yes.

و پتو برقی بود، بسیار مفید بود. آره.

But I think it's going to be great.

اما فکر می کنم عالی خواهد شد.

So Beatrice says it's wonderful.

بنابراین بئاتریس می گوید که فوق العاده است.

In fact, they used to be the only people with electric blankets.

در واقع آنها قبلاً تنها افرادی بودند که پتوهای برقی داشتند.

I remember in the 1970s there were lots of house fires

به یاد دارم که در دهه 1970 آتش‌سوزی‌های زیادی در خانه‌ها رخ می‌داد

caused by people leaving their electric blankets on all the time.

که به دلیل این که مردم همیشه پتوهای برقی خود را روشن می‌گذاشتند.

You've got to be careful.

But nowadays I think they're much safer so that the electric blankets

باید مراقب باشی

اما امروزه فکر می کنم آنها بسیار ایمن تر هستند، به طوری که پتوهای برقی

that exist now are much safer than they used to be.

که اکنون وجود دارند بسیار ایمن تر از گذشته هستند.

Would you like to see what Mr.

آیا دوست دارید ببینید آقای

Steve brought about just quickly? Just. Okay. Excuse me.

استیو به سرعت چه چیزی را به ارمغان آورد ؟ فقط باشه. ببخشید.

The mint is working.

ضرابخانه کار می کند.

If you if you have got trapped wind after a meal of a mint, it works very well.

اگر بعد از صرف غذا نعناع باد گرفتار شده اید، بسیار خوب عمل می کند.

Better than a hot water bottle, says Magdalena.

ماگدالنا می گوید بهتر از یک بطری آب گرم است.

Yeah.

آره

My mother used to love a hot water bottle.

مادرم عاشق یک بطری آب گرم بود.

She had one any winter, summer, spring, and you name it.

او در هر زمستان، تابستان، بهار، و شما آن را نام ببرید.

She had one every night

او هر شب یکی داشت

because it's comfort

چون مامان راحت است

Mum. Mum would never have used

. مامان هرگز از

an electric blanket because she was a bit frightened of electricity.

پتوی برقی استفاده نمی کرد زیرا کمی از برق می ترسید.

So I don't think she would have ever had an electric bank.

بنابراین من فکر نمی کنم که او هرگز یک بانک برق داشته باشد.

Are they safe? Says Christina.

ایمن هستند؟ کریستینا می گوید.

They are, but I wouldn't leave it switched on.

آنها هستند، اما من آن را روشن نمی گذارم.

If you're in bed. Yes.

اگر در رختخواب هستید آره.

And I wouldn't leave the house and leave it alone because there's always that potential.

و من خانه را ترک نمی کنم و آن را تنها نمی گذارم زیرا همیشه این پتانسیل وجود دارد.

Well, when it's new, they're fine.

خوب، وقتی جدید است، آنها خوب هستند.

But when they get old after they've been sort of flexing a bit, the wires can go

اما وقتی که بعد از کمی خم شدن، کهنه شوند، سیم‌ها ممکن است

a bit, can start to break.

کمی بروند و شروع به شکستن کنند.

So, of course, nowadays you can get the ones that go over you,

بنابراین، البته، امروزه می‌توانید مواردی را که روی سرتان می‌آیند، دریافت کنید،

which you can keep on all night.

که می‌توانید تمام شب آن‌ها را نگه دارید.

So there are ones that go over you as well, so you can keep those on at night.

بنابراین، مواردی نیز وجود دارند که به شما سر می‌زنند، بنابراین می‌توانید آن‌ها را در شب روشن نگه دارید.

We do still watch Columbo every time we do

ما همچنان کلمبو را تماشا می کنیم هر بار که

we are going to watch some Columbo, maybe later today.

می خواهیم کلمبو را تماشا کنیم، شاید بعداً امروز.

The first proper episode Ransom for a Dead Man, which is one of our favourite episodes.

اولین قسمت مناسب Ransom for a Dead Man که یکی از اپیزودهای مورد علاقه ماست.

And it's Christmasy because at the end there is a Christmas small little.

و کریسمس است زیرا در پایان یک کریسمس کوچک وجود دارد.

You just see Father Christmas.

شما فقط پدر کریسمس را می بینید.

Just very briefly in the final scene.

فقط خیلی کوتاه در صحنه پایانی.

It's the only episode of Columbo that has Christmas in it, right?

این تنها اپیزود Columbo است که کریسمس در آن وجود دارد، درست است؟

Anyway, I'm going to show you what Mr.

به هر حال، من قصد دارم دوباره به شما نشان دهم که آقای

Steve bought me something useful again.

استیو برای من چیز مفیدی خرید.

We always like to buy useful presents.

ما همیشه دوست داریم هدایای مفید بخریم.

We always It's practical, useful presents.

ما همیشه این هدایای کاربردی و مفید است.

It's not just rubbish that you may or may not ever use. Yes.

این فقط زباله نیست که ممکن است هرگز استفاده نکنید. آره.

So. So Mr.

بنابراین. بنابراین آقای

Steve has bought me something I need because I mentioned it to Mr.

استیو چیزی را برای من خریده است که من به آن نیاز دارم زیرا به آقای استیو اشاره کردم

Steve. Mr. Steve, if I can get it

. آقای استیو، اگر بتوانم آن را

at the box, we go for lots of walks don't we.

در جعبه بگیرم، ما برای پیاده روی زیاد می رویم، نه.

We've mentioned this before in the countryside and it's very wet and muddy.

قبلاً در حومه شهر به این موضوع اشاره کرده ایم و بسیار مرطوب و گل آلود است.

And what you do need is a good pair of walking boots, walking boots.

و آنچه شما نیاز دارید یک جفت چکمه خوب برای پیاده روی است.

They're not coming through very lightly, very light on the screen,

آنها خیلی سبک نیستند، روی صفحه نمایش خیلی سبک

but they are a lovely pair of walking boots because Mr.

نیستند، اما آنها یک جفت کفش پیاده روی دوست داشتنی هستند، زیرا آقای

Duncan, both walking boots are probably, I would say, the ones they're

دانکن، هر دو کفش پیاده روی احتمالاً، می توانم بگویم، همان هایی هستند که

probably ten years old, the ones you've currently gone.

احتمالاً ده ساله هستند. آنهایی که در حال حاضر رفته اید

Yes. In fact, they were a Christmas present from your mother.

آره. در واقع آنها یک هدیه کریسمس از طرف مادرت بودند.

That's right. They were sitting there.

درست است. آنجا نشسته بودند.

They're ten years old and they've got holes in them. Yes.

آنها ده ساله هستند و سوراخ هایی در آنها وجود دارد. آره.

So I knew Mr.

بنابراین می دانستم که آقای

Duncan needed a new pair of boots and I knew that he wouldn't get them for himself

دانکن به یک جفت چکمه جدید نیاز دارد و می دانستم که او آنها را برای خودش نمی گیرد زیرا برای انجام

because he would have to come with me in the car to do that.

این کار باید با من در ماشین بیاید.

So I actually and we think they're the right size.

بنابراین من در واقع و فکر می کنیم که اندازه آنها مناسب است.

I, I tried one on this morning and it seems seems like a good fit. So.

من، امروز صبح یکی را امتحان کردم و به نظر می رسد مناسب باشد. بنابراین.

So congratulations once again, Mr. Steve.

بنابراین یک بار دیگر به آقای استیو تبریک می گویم.

You took a risk.

ریسک کردی

So on Wednesday, you were doing a livestream when you're not.

بنابراین در روز چهارشنبه، در حالی که نیستید، پخش زنده انجام می‌دادید.

I was out made an excuse to go and see a friend of mine, which I did see,

من بیرون بودم بهانه ای پیدا کردم که بروم و یکی از دوستانم را ببینم که آن را دیدم،

but I went out earlier so that I could go to a shop

اما زودتر بیرون رفتم تا بتوانم به مغازه ای بروم

and try on some boots because I knew that Mr.

و چند چکمه بپوشم زیرا می دانستم که آقای

Duncan is one size bigger than me.

دانکن یک سایز بزرگتر از آن است. من

So if I knew, if I tried it on and it was too big for me

بنابراین اگر می دانستم، اگر آن را امتحان کنم و برای من خیلی بزرگ بود

or it fitted me, I would get one size

یا برای من مناسب بود، یک سایز

okay, greater.

اوکی، بزرگتر می گرفتم.

And then it should look at the time we people are getting bored.

و سپس باید به زمانی نگاه کرد که ما مردم داریم خسته می شویم.

They're not know that I'm on about.

آنها نمی دانند که من در مورد آن هستم.

I'm on about Pedro. Time for what. Oh right. Yes.

من در مورد پدرو هستم. زمان برای چه. درسته. آره.

Pedro, do you know the thing we mentioned 8 minutes ago?

پدرو، آیا چیزی را که 8 دقیقه پیش به آن اشاره کردیم، می دانی؟

Pedro wants boots. By the way. Yes, you could.

پدرو چکمه می خواهد. راستی. بله، شما می توانید.

You can easily sort of kick in a door or something, but those are very tough boots.

شما به راحتی می توانید به یک در یا چیزی ضربه بزنید، اما این چکمه های بسیار سختی هستند.

We will take a look at some more of our gear. Thank you.

ما به تعدادی دیگر از تجهیزات خود نگاهی خواهیم انداخت. متشکرم.

Very tough.

خیلی سرسخت.

We will take a look at some more of our gifts in a few moments.

چند لحظه دیگر نگاهی به تعدادی از هدایای خود خواهیم داشت .

It is just after 3:00.

درست بعد از ساعت 3:00 است.

And as promised, we have those lovely,

و همانطور که قول داده بودیم، ما آن پرچم های دوست داشتنی و

colourful, just for Pedro,

رنگارنگ را فقط برای پدرو داریم

those flags of the world.

.

Oh, wait a second.

اوه، یک ثانیه صبر کن

I think I might have a problem here.

فکر کنم ممکنه اینجا مشکل داشته باشم

Now, this is a problem I have the other day, so let's try it again, shall we?

حالا، این مشکلی است که روز گذشته داشتم، پس بیایید دوباره آن را امتحان کنیم.

We will have those lovely colourful flags

ما آن پرچم های رنگارنگ دوست داشتنی

of the world, You

جهان را خواهیم داشت ، شما

know,

می دانید ،

know, you

می دانید ، می

know, you

دانید ، می

know, you

دانید ، می

know,

دانید ،

you know

می دانید که

de de

de de

de de de de de de de de de de de de de de de did.

de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de de ded.

So that was a special Christmas gift just for you, Pedro.

پس این یک هدیه ویژه کریسمس فقط برای تو بود، پدرو.

The question is, what's Pedro going to give to us?

سوال اینجاست که پدرو قرار است چه چیزی به ما بدهد؟

Yes. Because, you know,

آره. زیرا می دانید،

you give, you receive.

می دهید، می گیرید.

And what is it that Pedro could give me?

و چه چیزی که پدرو می تواند به من بدهد؟

Do you think that would satisfy me?

به نظر شما این مرا راضی می کند؟

Well, in the present gift department, I don't think Oh, well,

خوب، در بخش هدایای کنونی، فکر نمی‌کنم آه، خوب،

there is always something you could send to to help

همیشه چیزی وجود دارد که بتوانید برای کمک

my my work, maybe Whatever it is, maybe.

به کار من به آن بفرستید، شاید هر چه باشد، شاید.

Maybe I would need to go over there to receive it, though.

با این حال، شاید لازم باشد برای دریافت آن به آنجا بروم.

Yes, but maybe.

Maybe there's something else you could do as well as a little while.

بله، اما شاید.

شاید کار دیگری وجود داشته باشد که بتوانید برای مدتی کوتاه انجام دهید.

I was thinking about. Anyway, you never know.

من داشتم در باره * فکر می کردم. به هر حال، شما هرگز نمی دانید.

I don't know.

من نمی دانم.

I don't know what you're talking about, to be honest.

من نمی دانم در مورد چه چیزی صحبت می کنید، صادقانه بگویم.

Donate. But you know what I mean.

اهدا کنید. اما می دانید منظورم چیست.

No, I didn't mean that.

نه منظورم این نبود

I meant the screen. You can make a donation, of course.

منظورم صفحه نمایش بود البته می توانید کمک مالی کنید.

So I think.

بنابراین من فکر می کنم.

I think Mr.

Stevenson is going already see that.

من فکر می کنم آقای

استیونسون از قبل این را می بیند.

It just comes on just comes over flags of the world.

این فقط روی پرچم های جهان می آید.

And then when he's had a leave is just using it, using as just using his four flags of the world.

و بعد وقتی مرخصی می‌گیرد، فقط از آن استفاده می‌کند و از چهار پرچم دنیا استفاده می‌کند.

I feel so cheap.

من احساس می کنم خیلی ارزان است.

But anyway, have a lovely day.

اما به هر حال روز خوبی داشته باشید.

Whatever you're doing, you have chores to do on Christmas Day.

هر کاری که انجام می دهید، در روز کریسمس باید کارهایی را انجام دهید.

I don't believe it.

Since he might not be celebrating Christmas yet.

من آن را باور نمی کنم.

از آنجا که ممکن است او هنوز کریسمس را جشن نگیرد.

He might be waiting.

او ممکن است منتظر باشد.

Well, maybe he doesn't celebrate at all. Maybe not.

خب شاید اصلا جشن نمی گیرد. شاید نه.

Beatrice has received a wireless phone. Oh.

بئاتریس یک تلفن بی سیم دریافت کرده است. اوه

For her apartment because the other one is broken.

برای آپارتمانش چون دیگری خراب است.

Please do share with us

لطفاً

what gifts you have received this Christmas. Aha.

هدایایی که در این کریسمس دریافت کرده اید را با ما در میان بگذارید. آها

Very interested to know what did Father Christmas bring for you?

بسیار علاقه مندید که بدانید کریسمس پدر چه چیزی برای شما به ارمغان آورد؟

I have a gift for Mr. Steve.

من یک هدیه برای آقای استیو دارم.

I do.

انجام میدهم.

I have a gift from another one. Yes.

من از یکی دیگر هدیه دارم. آره.

Which it surely.

که حتما

No. Would you like to open something up? Really

نه. آیا می‌خواهید چیزی را باز کنید؟ واقعا

naive.

Open up a present and show everybody what it is.

ساده لوحانه

یک هدیه باز کنید و به همه نشان دهید که چیست.

This is from me to you? Yes. For me to you.

این از من برای شماست؟ آره. برای من به تو

Okay, then.

باشه پس

Are you ready?

اماده ای؟

I'm game.

من بازی هستم

I didn't know you got me another present, Mr. Duncan.

من نمی دانستم که شما برای من هدیه دیگری گرفتید، آقای دانکن.

I thought the electric blanket was the only present that I have received from.

فکر می کردم پتوی برقی تنها هدیه ای است که از آن دریافت کرده ام.

You know, there is another gift that I'm going to give to Mr.

میدونی ، یه هدیه دیگه هم هست که میخوام به آقای

Steve.

استیو بدم.

Apparently, Christina was dancing to the flag music.

ظاهرا کریستینا در حال رقصیدن با موسیقی پرچم بود.

I have to say, it is a good piece of music that I like it very much.

باید بگم موزیک خوبیه که خیلی دوستش دارم.

It is.

So we hope not just Pedro enjoyed that. But everybody.

این است.

بنابراین ما امیدواریم که نه تنها پدرو از آن لذت برده باشد. اما همه

So close your eyes.

پس چشماتو ببند

Close my eyes. Hold out your hands.

چشمامو ببند دست هایت را دراز کن

How how big do my hands need to be to help this gift?

برای کمک به این هدیه دستان من چقدر باید بزرگ باشند؟

Just keep them where they were, and I will put your lovely gift

فقط آنها را در جایی که بودند نگه دارید و من هدیه دوست داشتنی

in your hands.

شما را در دستان شما خواهم گذاشت.

There we go.

ما میرویم آنجا.

I can open my eyes and open your eyes. Now

من می توانم چشمانم را باز کنم و چشمان تو را باز کنم.

it is for me to you for Christmas.

حالا برای کریسمس برای من به شماست.

Do you like the wrapping paper?

آیا کاغذ بسته بندی را دوست دارید؟

You're nice. It's lovely.

تو خوبی دوست داشتنی است.

Very nice.

Season's greetings from

بسیار خوب.

سلام فصل

a stocking there.

از جوراب ساق بلند وجود دارد.

Yes, a lovely stocking.

بله یک جوراب ساق بلند دوست داشتنی

Nobody uses stockings anymore apart from children.

هیچ کس دیگر به جز کودکان از جوراب ساق بلند استفاده نمی کند.

Right. I'll open this.

درست. اینو باز میکنم

I haven't opened this. I honestly haven't. Well, no.

اینو باز نکردم راستش این کار را نکرده ام. خب نه.

So I'm guessing Mr.

بنابراین من حدس می زنم که آقای

Duncan always uses

دانکن همیشه از Sellotape زیادی استفاده می کند

lots of Sellotape. Yes.

. آره.

To stick the present down.

برای چسباندن حال حاضر.

Usually it's very difficult to get into the gift.

معمولا ورود به هدیه بسیار سخت است.

So some people say sellotape and some people say sticky tape.

بنابراین برخی می گویند نوار چسب و برخی می گویند نوار چسب.

Sticky tape. Mr.

نوار. آقای

Duncan uses an excess amount, making it very difficult to

دانکن از مقدار اضافی استفاده می کند و این

I just like I just like it to be very difficult for you to open your gifts.

کار را برای شما بسیار سخت می کند.

I've got an idea.

من یک فکری به ذهنم رسید.

I know what this is, Mr. Duncan. Yes, Thank you.

من می دانم این چیست، آقای دانکن. بله متشکرم

Don't spoil it.

خرابش نکن

You have to rip Mr.

شما باید

Johnson's paper off

کاغذ آقای جانسون را پاره کنید

because the sandwich Sellotape you can't get into it.

زیرا ساندویچ سلوتیپ را نمی توانید وارد آن کنید.

Right. Let's have a look.

درست. بیایید نگاهی بیندازیم.

Oh, there.

اوه، آنجا.

You're on the wrong.

شما در اشتباه هستید

You always do it the wrong way round.

شما همیشه این کار را اشتباه انجام می دهید.

You mean the wrong way, then?

پس منظورت راه اشتباهه؟

Oh, well, Mr. Duncan. Oh.

اوه، خوب، آقای دانکن. اوه

Oh, Mr.

اوه، آقای

Duncan.

دانکن.

Oh, look at that.

اوه، به آن نگاه کنید.

Oh, yes, It's a calendar. Yes.

اوه، بله، این یک تقویم است. آره.

2023 2023.

2023 2023.

I didn't look at that. That's the.

من به آن نگاه نکردم. همین است.

That's the latest one.

این آخرین مورد است.

Yes, that's the look at that.

بله، این نگاه به آن است.

The current one.

فعلی.

And I like the way it reflects the lilac.

و من از نحوه انعکاس یاس بنفش خوشم می آید.

Look at that. Isn't that great?

به آن نگاه کنید. این عالی نیست؟

So this is wonderful.

پس این فوق العاده است.

So last Christmas, Mr.

بنابراین کریسمس گذشته، آقای

Duncan brought me over for my birthday.

دانکن مرا برای تولدم آورد.

Last year, he bought me a model

سال گذشته برای من یک موستانگ مدل خرید

Mustang. Mm hmm.

. مم هوم

This year he's bought me a lovely calendar, which I should put up in my sort of.

امسال او برای من یک تقویم دوست داشتنی خرید، که باید آن را در نوع خود قرار دهم.

I call it my office room upstairs.

من به آن می گویم اتاق دفتر من در طبقه بالا.

Look at that.

So every month there is a new a new picture

به آن نگاه کنید.

بنابراین هر ماه یک تصویر جدید

of all the different models

از تمام مدل های مختلف

of Ford Mustang endlessly over the years.

فورد موستانگ به طور بی پایان در طول سال ها وجود دارد.

So I've had the model.

بنابراین من مدل را داشتم.

I have the calendar next year.

من تقویم سال آینده را دارم.

Do you think I'll get the actual car? No,

به نظر شما ماشین واقعی را می گیرم؟ نه،

I can answer that question.

من می توانم به این سوال پاسخ دهم.

I need a lot of donations for that, wouldn't you? Mr. Duncan?

من برای آن به کمک های مالی زیادی نیاز دارم، اینطور نیست؟ آقای دانکن؟

That would be that would be. Imagine that.

این می شود که می شود. تصور کنید که.

Oh, there it is. Steve. I miss you.

اوه، آنجاست. استیو دلم برات تنگ شده.

You'll thank you very much, Mr. Duncan.

آقای دانکن از شما بسیار متشکرم.

Every day when Mr.

هر روز که آقای

Steve looks at the calendar, let me give you a few.

استیو به تقویم نگاه می کند، اجازه دهید چند تا را به شما بدهم.

What was that?

آن چه بود؟

Every hour we used to.

هر ساعت عادت داشتیم.

It's too rude to do that.

انجام این کار خیلی بی ادبانه است.

Anyway. Look at that.

به هر حال. به آن نگاه کنید.

That's lovely. I can't tell you what Mr.

این دوست داشتنی است. من نمی توانم به شما بگویم که آقای استیو چه کاری

Steve just did.

انجام داد.

Thank you very much indeed.

واقعا از شما ممنونم.

It involved his tongue.

زبانش را درگیر کرد.

Right? Lovely.

درست؟ دوست داشتني.

I didn't know what to say, apart from. Thank you.

نمیدونستم چی بگم غیر از متشکرم.

And I hope you enjoyed that.

و امیدوارم از آن لذت برده باشید.

When will it be the real Mustangs?

چه زمانی موستانگ واقعی خواهد بود؟

That's May. Well,

اردیبهشت ماه است.

it might be a while.

خب شاید یه مدت طول بکشه

It will be. Well, I'm hoping next year.

خواهد بود. خوب، من امیدوارم سال آینده.

You know, as I said, I've had the model for the calendar next year,

می دانید، همانطور که گفتم، من مدل تقویم سال آینده را داشته ام،

the actual real thing.

چیزی که واقعی است.

That lovely. Thank you, Mr. Duncan.

اون دوست داشتنی ممنون آقای دانکن

Let me put that down there.

بذار اونجا بذارمش

We've had some other gifts as well.

هدایای دیگری هم داشتیم.

I think that we will be opening in a few moments, but I think also we're going to look at some cards.

فکر می‌کنم تا چند لحظه دیگر افتتاح می‌شویم، اما فکر می‌کنم به برخی از کارت‌ها نیز نگاه خواهیم کرد.

We have some more Christmas cards.

ما چند کارت کریسمس دیگر داریم.

We looked at some yesterday and we're going to look at some more

ما دیروز به برخی از آنها نگاه کردیم و در حال حاضر به برخی دیگر نگاه خواهیم کرد

right now.

.

So there is another one, Steve, Isn't that lovely?

پس یکی دیگه هم هست، استیو، دوست داشتنی نیست؟

Look at that.

به آن نگاه کنید.

There's two little rabbits.

دو تا خرگوش کوچولو هست

I think they're rabbits.

فکر کنم خرگوش هستن

Or maybe they are.

یا شاید هم هستند.

Has I think the hares?

آیا به خرگوش ها فکر می کنم؟

Yes. Now, isn't this is strange, Mr.

آره. حالا، آیا این عجیب نیست، آقای

Duncan, because we were sharing those of you who were watching yesterday,

دانکن، چون ما داشتیم کسانی از شما که دیروز تماشا می‌کردید را به اشتراک می‌گذاشتیم،

you might have heard me say a comment that we hadn't received

شاید نظری را از من شنیده باشید که ما

any cards from the neighbours.

هیچ کارتی از همسایه‌ها دریافت نکرده‌ایم.

Now, I don't know if the neighbours

حالا نمی‌دانم همسایه‌ها

were watching our live stream yesterday because suddenly

پخش زنده ما را دیروز تماشا می‌کردند یا نه، زیرا ناگهان

at some period of

در مقطعی از

time, point in time after we stopped the live stream

زمان، پس از اینکه پخش زنده را متوقف کردیم

and went to bed, this Card appeared through the door from one of the neighbours.

و به رختخواب رفتیم، این کارت یکی از همسایه‌ها از در ظاهر شد.

So. So this is from, from some neighbours who live nearby.

بنابراین. بنابراین این از برخی همسایه‌هایی است که در نزدیکی زندگی می‌کنند.

I've got to assume that

باید حدس بزنم که

they were listening to the live stream, so I'm not going to say anything rude about them.

آنها به پخش زنده گوش می‌دادند، بنابراین نمی‌خواهم در مورد آنها چیزی گستاخانه بگویم.

No, I just think it's a lovely card.

نه، فقط فکر می کنم این یک کارت دوست داشتنی است.

So thank you very much.

خوب، خیلی ممنون.

I have post by the way, if you are watching, it's very much

اتفاقاً من پست دارم، اگر تماشا می‌کنید، بسیار زیاد است

that I've posted you a card through your letterbox,

که از طریق صندوق پست شما یک کارت پست کرده‌ام،

so if you haven't found it, go and have a look.

پس اگر آن را پیدا نکردید، بروید و نگاه کنید.

I can't imagine anyone living around here watching us.

نمی توانم تصور کنم کسی در این اطراف زندگی می کند و ما را تماشا می کند.

I would imagine that they get so sick and tired of seeing as in real life,

من تصور می‌کنم که آن‌ها از دیدن آن‌قدر در زندگی واقعی خسته می‌شوند و

there is no way they're going to watch is on their mobile devices.

به هیچ وجه نمی‌توانند در دستگاه‌های تلفن همراه خود تماشا کنند.

Yeah.

Again, please share with us if you are celebrating Christmas

آره

مجدداً، لطفاً اگر کریسمس را جشن می گیرید،

what gifts

چه هدایایی

that you have been sent by your loved ones or friends.

را که توسط عزیزان یا دوستانتان ارسال شده است، با ما به اشتراک بگذارید.

So here's a Do you want another card, Mr.

خب اینم یه کارت دیگه میخوای آقای

Duncan? Yes.

دانکن؟ آره.

Let's see another card then. Here is another card.

پس بیایید یک کارت دیگر ببینیم. اینم یه کارت دیگه

Mr. Steve.

It's coming onto the screen now.

آقای استیو

اکنون روی صفحه نمایش می آید.

Now, this is.

No, I don't want to get too sad, but this is a lovely card we received just before Christmas.

در حال حاضر، این است.

نه، نمی‌خواهم خیلی غمگین شوم، اما این یک کارت دوست‌داشتنی است که درست قبل از کریسمس دریافت کردیم.

And also it is from one of your mum's friends, is that right?

و همچنین از یکی از دوستان مامان شما است، درست است؟

I can't remember. Mr. Duncan.

من نمی توانم به یاد بیاورم. آقای دانکن

You of the.

شما از.

Well, let me just say it is from Sandra

خب فقط بگم از ساندرا

and it's one of your, your mother's

و یکی از دوستای تو،

one of my mother's friends and it's a lovely,

مادرت یکی از دوستای مامانم

it's a lovely card and she, she sends her sympathy as well. Yes.

و دوست داشتنیه، کارت دوست داشتنیه و اون هم همدردی می کنه. آره.

So it's a sort of a Christmas card.

بنابراین این یک نوع کارت کریسمس است.

But also I think she made that herself. It's not lovely.

اما همچنین فکر می کنم او خودش این کار را کرد. دوست داشتنی نیست

I think that's a homemade card.

من فکر می کنم این یک کارت خانگی است.

It was one of my church friends at the moment, known for probably 40 years.

این یکی از دوستان کلیسایی من در آن لحظه بود که احتمالاً 40 سال است که شناخته شده است.

So it was nice.

پس خوب بود

I mean, I've never met this particular lady, Sandra.

منظورم این است که من هرگز این خانم خاص، ساندرا را ندیده ام.

Her name is. I've never met her.

اسمش هست من هرگز او را ملاقات نکرده ام

Of course, at this time of the year, people tend to think of loved ones that they've lost

البته، در این زمان از سال، مردم تمایل دارند به عزیزانی که از دست داده اند فکر کنند،

because Christmas is normally a time when loved ones get together.

زیرا کریسمس معمولا زمانی است که عزیزان دور هم جمع می شوند.

And sadly, Mr.

و متاسفانه، آقای

Steve lost his mother in September.

استیو مادرش را در ماه سپتامبر از دست داد.

The beginning of September, Yes. So,

اوایل شهریور بله بنابراین،

you know, I'm one of those people now

می دانید، من یکی از آن افرادی هستم که اکنون به

that thinks of people that they've lost at this time of the year.

افرادی فکر می کنم که در این زمان از سال از دست داده اند.

And of course, many of you will have lost loved ones at some point,

و البته، بسیاری از شما عزیزان خود را در مقطعی از دست خواهید داد،

may not necessarily this year could be last year, a year before.

ممکن است لزوماً امسال سال گذشته یا یک سال قبل نباشد.

But you to remember, the more emotions always tend to be heightened.

اما باید به یاد داشته باشید، هر چه احساسات بیشتر تمایل دارند همیشه تشدید شوند.

At Christmas.

در کریسمس.

I was ten.

من ده ساله بودم.

I was fine the time, my emotions sort of

آن زمان حالم خوب بود،

come to the surface more and I get upset about things more angry about things more.

احساساتم بیشتر ظاهر می‌شوند و از چیزها بیشتر عصبانی می‌شوم.

I think part of that is the pressure,

من فکر می کنم بخشی از آن فشار

the stress in the build up to Christmas, but also

، استرس در ایجاد تا کریسمس است، اما

particularly

as a child, Christmas is always a happy event.

به ویژه

در دوران کودکی، کریسمس همیشه یک رویداد شاد است.

So you always remember family

بنابراین شما همیشه خانواده

and that good, happy times you had so

و آن دوران خوب و شادی را که گذرانده اید به یاد می آورید، بنابراین

let me send my wishes

اجازه دهید آرزوهای خود را

and to anybody out there who's lost, lost loved ones

و برای هرکسی که عزیزان

and is, you know, feeling their loss at this time.

خود را از دست داده است و در این زمان احساس از دست دادن خود را احساس می کند، ارسال کنم.

So I think Christmas always brings out the emotions

بنابراین من فکر می کنم کریسمس همیشه احساسات را

anyway, especially when families get together.

به هر حال بیرون می آورد، به خصوص زمانی که خانواده ها دور هم جمع می شوند.

Quite often there will be arguments or fights as well.

اغلب اوقات مشاجره یا دعوا نیز وجود دارد.

So I always think that Christmas brings out a lot of emotions.

بنابراین من همیشه فکر می کنم که کریسمس احساسات زیادی را به همراه دارد.

We were talking about the Nativity yesterday, won't we?

دیروز داشتیم در مورد عیسی مسیح صحبت می کردیم، نه؟

Yes. Oh, apparently, Magdalena. Yes.

آره. اوه، ظاهرا، ماگدالنا. آره.

Hello, Magdalena.

سلام ماگدالنا

Congratulations.

تبریک می گویم.

You got the gift that you wanted.

شما هدیه ای را که می خواستید دریافت کردید.

You wrote your letter to Santa Claus and you got your wheelbarrow.

شما نامه خود را به بابانوئل نوشتید و چرخ دستی خود را دریافت کردید.

Congratulations.

تبریک می گویم.

And we're.

و بود.

Well, what a useful gift.

خوب چه هدیه مفیدی

So you must be a keen gardener, Magdalena.

پس باید باغبان مشتاقی باشی، مگدالنا.

And I can tell you from my own experience,

و من می توانم از تجربه خودم به شما بگویم،

Mr. Duncan

آقای دانکن احتمالاً ده سال پیش

gave me a wheelbarrow for Christmas probably ten years ago.

برای کریسمس یک چرخ دستی به من داد .

It was the first Christmas we ever had here.

این اولین کریسمس بود که ما اینجا داشتیم.

And you will have seen it on many of the videos that we've shot.

و شما آن را در بسیاری از ویدیوهایی که ما گرفته ایم دیده اید.

When I've been in the garden as a green wheelbarrow.

وقتی به عنوان چرخ دستی سبز در باغ بوده ام.

It came in like a kit form and we had sort of use spanners and things to put it together.

مثل یک کیت در آمد و ما آچارها و چیزهایی برای کنار هم گذاشتن داشتیم.

Yes, but it was a wonderful gift and I use it all the time of the garden.

بله، اما هدیه فوق العاده ای بود و من در تمام مدت باغ از آن استفاده می کنم.

And I was thinking, Mr.

Duncan, when I'm doing it and I throw all the dirt in there,

و من داشتم فکر می کردم، آقای

دانکن، وقتی دارم این کار را انجام می دهم و همه خاک ها را آنجا می ریزم،

when he's when he's digging up all the dead plant

وقتی او در حال کندن تمام گیاه مرده

and smelling all the dirt and the muck in there, he thinks of me.

و استشمام تمام کثیفی ها و کثیفی های موجود در آن است، به من فکر می کند.

I think of Mr.

Duncan when he's pushing the wheelbarrow

من به آقای دانکن فکر می کنم

وقتی که او چرخ دستی

full of manure around the garden.

پر از کود را در اطراف باغ هل می دهد.

He thinks of me.

او به من فکر می کند.

So, yeah, that's.

بنابراین، بله، همین است.

I thought that was quite nice.

به نظرم خیلی خوب بود

Another card. And then we are going to open some present.

یه کارت دیگه و سپس ما قصد داریم تعدادی هدیه را باز کنیم.

Yes, because I've had quite a few presents of friends, ex work colleagues or.

بله، چون من هدایای زیادی از دوستان، همکاران سابق کار یا.

Yeah.

So and, and we've also had one from a neighbour.

آره

بنابراین و، و ما نیز یکی از همسایه ها داشته ایم.

I went round to draw, there is a neighbour

دور رفتم تا نقاشی کنم، همسایه

Martha.

مارتا هست.

Oh yes.

آه بله.

And let's call it that.

و بیایید آن را اینگونه بنامیم.

Anyway that's not a real name but we'll call it that and,

به هر حال این یک نام واقعی نیست، اما ما آن را به این نام

and we will exchange gifts at Christmas.

خواهیم خواند و در کریسمس هدایایی رد و بدل خواهیم کرد.

So I gave one to her and she gave one to me.

بنابراین من یکی را به او دادم و او یکی را به من داد.

So we'll open that live.

بنابراین ما آن را به صورت زنده باز می کنیم.

So let's have a look at another Christmas card.

پس بیایید به یک کارت کریسمس دیگر نگاهی بیندازیم.

Keep it moving along.

به حرکت ادامه دهید.

Yes. Banks of are very heavy. Magdalena.

آره. بانک های بسیار سنگین هستند. ماگدالنا.

You have to have somebody to help you put the soil into the wheelbarrow so you don't hurt your back.

شما باید کسی را داشته باشید که به شما کمک کند خاک را در چرخ دستی قرار دهید تا کمرتان آسیب نبیند.

So we talked about the nativity and this is part of the Nativity story.

بنابراین ما در مورد ولادت صحبت کردیم و این بخشی از داستان ولادت است.

You can see the the Three Kings from the Orient.

شما می توانید سه پادشاه را از مشرق زمین ببینید.

Now, when we say Orient, of course we mean the East.

حالا که می گوییم شرق، البته منظور شرق است.

So when we say we three Kings of Orient

بنابراین وقتی می گوییم ما سه پادشاه مشرق زمین

are bearing gifts, they are from the east.

در حال هدایایی هستیم، آنها از شرق هستند.

That's where they are coming from and they are following the star in the sky.

از آنجا می آیند و ستاره آسمان را دنبال می کنند.

I can't remember who this is from.

یادم نمیاد این از کیه

Oh, it's from from one of your theatrical friends.

اوه، از طرف یکی از دوستان تئاتری شماست.

One of my theatrical friends?

یکی از دوستان تئاتری من؟

Yes. Yes.

آره. آره.

So that's I know that she is a churchgoer.

پس من می دانم که او اهل کلیسا است.

And so

و به

that, of

course, is is it's a lovely story, whether you believe it or not.

این ترتیب،

البته، این یک داستان دوست داشتنی است، چه شما آن را باور کنید یا نه.

It's still a lovely story that the wise men

هنوز هم داستان دوست داشتنی است که مردان خردمند

followed the start of Astley Ham, and there was the Baby Jesus.

شروع Astley Ham را دنبال کردند، و بچه عیسی وجود داشت.

It's a nice story if you know it,

اگر آن را بدانید داستان خوبی است،

whether you believe it or not, it's still a nice story.

چه باور داشته باشید یا نه، باز هم داستان خوبی است.

And I always like Christmas cards.

و من همیشه کارت های کریسمس را دوست دارم.

For some reason, my favourite Christmas cards

به دلایلی، کارت‌های کریسمس مورد علاقه‌ام

have always been cards with the three wise men

همیشه کارت‌هایی با سه مرد عاقل بوده است

on, even as even as a young boy, I used to like cards with the three wise men on that.

، حتی در دوران جوانی، کارت‌هایی را دوست داشتم که سه مرد عاقل روی آن‌ها وجود داشته باشد.

I didn't know whether that was what that was saying.

نمی دانستم این همان چیزی است که می گوید.

Somebody is phoning our house phone.

یکی داره به تلفن خونه ما زنگ میزنه

It's probably my sister

احتمالاً خواهر من است

because obviously after the Christmas meal we normally have a chat.

زیرا واضح است که بعد از غذای کریسمس معمولاً با هم گپ می زنیم.

Interestingly enough, Mr.

به اندازه کافی جالب، آقای

Duncan, I was talking to a friend of mine who's from the Caribbean.

دانکن، من با یکی از دوستانم که اهل کارائیب است صحبت می کردم.

Yeah, that's today who lives in Birmingham.

آره، همین امروز در بیرمنگام زندگی می کند.

We're very good friends. And

ما دوستان خیلی خوبی هستیم و

I asked

من از

him whether he was cooking his Christmas meal

او پرسیدم که آیا امروز صبح در حال پختن غذای کریسمس است

this morning

because we were cooking hours from about 11:00 and he said no,

زیرا ما از ساعت 11:00 ساعت در حال پختن بودیم و او گفت نه،

because in his culture they wouldn't have a Christmas meal at lunchtime.

زیرا در فرهنگ او وعده غذایی کریسمس هنگام ناهار نمی‌خورند.

They would have it in the evening.

آنها آن را در عصر میل می کردند.

So he would be having his Christmas meal

بنابراین او

probably 7:00 tonight, six or 7:00 tonight.

احتمالاً ساعت 7:00 امشب، شش یا 7:00 امشب، وعده غذایی کریسمس خود را میل می کند.

Not at the same time. Well, I think that's a good idea.

نه به صورت همزمان. خوب، فکر می کنم این ایده خوبی است.

I mean, if I had my way, if I had my choice, I would not

یعنی اگر راهم را داشتم، اگر انتخاب داشتم،

I would not have Christmas lunch.

ناهار کریسمس را نمی‌خوردم.

I would have Christmas dinner at night, I think so.

من فکر می کنم شب کریسمس شام می خورم.

Palmira says we have an agreement with my family.

پالمیرا می گوید ما با خانواده ام توافق داریم.

No gifts this year, only donations to the victim of war in Ukraine

امسال هیچ هدیه ای وجود ندارد، فقط کمک های مالی به قربانیان جنگ در اوکراین

and also for the disabled children in our company in our country.

و همچنین برای کودکان معلول شرکت ما در کشورمان.

Sorry, only small personal presents

با عرض پوزش، فقط هدایای شخصی کوچک

and everything else donated to charity.

و هر چیز دیگری که به امور خیریه اهدا شده است.

Well, I think that's happened this year with Christmas cards.

خوب، من فکر می کنم که امسال با کارت های کریسمس این اتفاق افتاده است.

I think a lot of people have not sent Christmas cards this year.

من فکر می کنم بسیاری از مردم امسال کارت کریسمس نفرستادند .

I think it's fair to say very noble, very noble

من فکر می‌کنم منصفانه است که بگوییم بسیار نجیب، بسیار نجیب

and a great thing to do to to give money to people

و کار بزرگی است که به افرادی

who are less well-off than yourself, who particularly need it at this time of the year.

که از وضع مالی کمتری نسبت به شما برخوردار هستند، که در این زمان از سال به آن نیاز دارند، پول بدهید.

But but enough about me

اما در مورد من کافی است

that we've got lots of people whose names I don't.

که ما افراد زیادی داریم که نامشان را نمی شناسم.

We had somebody on earlier

قبلاً کسی را داشتیم

whose name I didn't.

که من نامش را نداشتم.

It's always lovely to try and point out the names of people that I don't recognise.

همیشه دوست داشتنی است که سعی کنم به نام افرادی که نمی شناسم اشاره کنم.

Well, there is someone here called Juri named Bryony.

خب، اینجا شخصی به نام جوری به نام برایونی وجود دارد.

Hello. Hello to you, Juri Lambrini.

سلام. سلام بر شما، جوری لامبرینی.

Nice to see you here. Is it your first time?

خوشحالم که شما را اینجا می بینم. آیا اولین بار است؟

Welcome to our special Christmas Day live stream.

به پخش زنده ویژه روز کریسمس ما خوش آمدید.

And we had Dr. Michael earlier.

و ما قبلا دکتر مایکل را داشتیم.

Dr. Michael I think I think Dr.

دکتر مایکل فکر می کنم فکر می کنم دکتر

Michael has been on the live chat before.

مایکل قبلا در چت زنده بوده است.

Fine, that's fine.

خوب، خوب است.

But yes, you are right, Steve.

اما بله، حق با شماست، استیو.

There are some new funny spot rather.

جای خنده دار جدیدی وجود دارد.

Why are you consulting today?

چرا امروز مشورت می کنید؟

If I show you something, Steve, to show you something funny.

اگر من چیزی به شما نشان دهم، استیو، برای نشان دادن چیز خنده دار به شما.

Steve has a strange rash.

استیو جوش عجیبی دارد.

A strange rash show down there.

بثورات عجیبی در آنجا ظاهر می شود.

We're not sure what it is.

ما مطمئن نیستیم که چیست.

Or we can say it's very, very red and it's very swollen.

یا می توانیم بگوییم که بسیار بسیار قرمز است و بسیار متورم است.

He's probably already diagnosed the mental issues that I have.

او احتمالاً قبلاً مشکلات ذهنی من را تشخیص داده است.

Okay.

The psychological problems, which I've no.

باشه.

مشکلات روانی که من ندارم.

That been diagnosed by Dr.

این را دکتر مایکل تشخیص داد

Michael, I think I'm assuming you're a real doctor.

، من فکر می کنم که شما یک دکتر واقعی هستید.

You may not be. Of course.

شما ممکن است نباشید. البته.

Now who?

حالا کی؟

Please tell us if you are a real medical doctor.

لطفاً به ما بگویید که آیا شما یک پزشک واقعی هستید.

Oh, I see.

اوه می فهمم.

So because some people, when they get their degree, they will call themselves doctor.

پس چون بعضیا وقتی مدرکشونو میگیرن خودشون رو دکتر میگن.

If they get a doctorate. Yes, that's it. Yes.

اگر دکتری بگیرند. آره همینه. آره.

So a higher diploma.

پس دیپلم بالاتر.

And they will call themselves doctor a little bit like Joe Biden's wife.

و آنها خود را کمی مانند همسر جو بایدن دکتر می نامند.

So she is called Dr. Jill Biden.

بنابراین او را دکتر جیل بایدن می نامند.

But she isn't a medical doctor.

اما او یک پزشک پزشکی نیست.

She's just a doctor of English. Know me.

او فقط یک دکتر انگلیسی است. من را بشناس.

We would only you would only describe yourself as a doctor in the you.

ما فقط خود را به عنوان یک پزشک در شما توصیف می کنید.

I don't know whether it's the same in other countries, but and if you're a medical doctor,

نمی‌دانم در کشورهای دیگر هم همین‌طور است، اما و اگر شما پزشک هستید

then you can put doctor after your name before before your name,

، می‌توانید قبل از نام خود،

Doctor Jones or doctor, whatever your surname is.

دکتر جونز یا دکتر را قبل از نام خود، دکتر را بعد از نام خود قرار دهید.

So normally then you would be addressed as doctor.

بنابراین معمولاً شما را به عنوان دکتر خطاب می کنند.

If you've got a doctorate, i.e.

اگر دکترا گرفته اید، یعنی

you've got a level of study up to a doctorate level, which is I think just below Professor,

یک سطح تحصیلی تا سطح دکترا دارید، که فکر می کنم درست زیر استاد است،

I think you get a degree master's and then doctorate

فکر می کنم مدرک کارشناسی ارشد و سپس دکترا

and then you become a professor after that.

بگیرید و بعد از آن استاد شوید.

But if, if it's a if you're a doctor, you can be a doctor of music, can't you.

اما اگر پزشک باشید، می‌توانید دکتر موسیقی شوید، نمی‌توانید.

You can be a doctor of anything.

شما می توانید دکتر هر چیزی باشید.

Be a doctor of anything.

دکتر هر چیزی باشید

But you wouldn't normally describe yourself as a doctor. Hmm.

اما شما معمولا خودتان را به عنوان یک پزشک توصیف نمی کنید. هوم

In the UK, you wouldn't put doctor before, you know, unless you a medical doctor? Yes.

در انگلستان، شما دکتر را قبل از این قرار نمی دهید، می دانید، مگر اینکه یک پزشک پزشکی باشید؟ آره.

So if your area of the state is.

بنابراین اگر منطقه شما از ایالت است.

Yes. If your area of expertise is English, you won't be doing any open heart surgery.

آره. اگر زمینه تخصصی شما انگلیسی است ، هیچ عمل جراحی قلب باز انجام نخواهید داد.

Yes, you could get a doctorate in English, but you wouldn't call yourself Doctor Duncan.

بله، شما می توانید دکترای زبان انگلیسی بگیرید، اما خودتان را دکتر دانکن نمی نامید.

But if you were

اما

a GP, a general practitioner, or a consultant in a hospital

اگر پزشک عمومی، پزشک عمومی، یا مشاور در بیمارستان

or something like that, surgeon, surgeon, you would you could call yourself a doctor.

یا چیزی شبیه به آن، جراح، جراح بودید، می‌توانید خود را پزشک بنامید.

And then everybody knows if you say doctor,

و بعد همه می‌دانند که اگر بگویید دکتر، به

it means you're a medical doctor, which is seen

این معنی است که شما یک پزشک هستید

as, you know, a very high status.

، که می‌دانید، وضعیت بسیار بالایی دارد.

Well, it's it's a useful thing to be able to do to save someone's life.

خوب، این کار مفیدی است که بتوانید برای نجات جان یک نفر انجام دهید.

A person with a doctorate in geography

فردی که دکترای جغرافیا

is not going to save someone from having a heart attack.

دارد قرار نیست کسی را از سکته قلبی نجات دهد.

No. So that yes, there we go.

نه. به طوری که بله، ما می رویم.

And also we have somebody here for a jury named I never seen you before.

و همچنین یک نفر را اینجا برای هیئت منصفه داریم به نام من قبلاً شما را ندیده بودم.

A jury just a few seconds ago. Yes.

هیئت منصفه همین چند ثانیه پیش. آره.

A common Monteverdi.

یک مونتوردی معمولی.

Well, I know we've seen you before.

خوب، می دانم که قبلاً شما را دیده ایم.

That's a lovely name, isn't it?

این یک نام دوست داشتنی است، اینطور نیست؟

Carmen? Monteverdi.

کارمن؟ مونتوردی.

Are you from Italy?

آیا شما ایتالیایی هستید؟

I'm guessing you probably are.

من حدس می زنم که شما احتمالا.

Do you think so, Mr.

آیا شما اینطور فکر می کنید، آقای

Duncan? Oh, I don't know.

دانکن؟ اوه، من نمی دانم.

It's very hard to tell nowadays. It's an it.

گفتنش این روزها خیلی سخته این یک آن است.

You could be from Mexico?

شما ممکن است اهل مکزیک باشید؟

I don't know.

من نمی دانم.

Probably. I'm guessing Italy.

شاید. من ایتالیا را حدس می زنم.

It is somewhere on this planet.

جایی در این سیاره است.

Carmen.

Who wrote Carmen the opera.

کارمن.

چه کسی اپرا کارمن را نوشت.

Was it?

بود؟

You're.

You're the theatrical guy, aren't they?

شما هستید.

شما آن مرد تئاتری هستید، اینطور نیست؟

Well, yes, but I'm told Carmen, who wrote Carmen?

خب، بله، اما به من می گویند کارمن، کی کارمن را نوشته است؟

Was it Mozart or was it was it

موتزارت بود یا

okay?

خوب بود؟

And this is where they.

و این جایی است که آنها.

Yes, I can't I can't think who wrote that Now my brain's gone good.

بله، نمی‌توانم فکر کنم چه کسی آن را نوشته حالا مغزم خوب شده است.

So maybe somebody could tap into that.

بنابراین شاید کسی بتواند از آن استفاده کند.

Did, did did did did did did, did it sort of.

انجام داد، انجام داد، انجام داد، انجام داد، انجام داد.

It's certainly Rigoletto or something.

مطمئناً ریگولتو یا چیز دیگری است.

No, I think it's all right.

نه، من فکر می کنم همه چیز درست است.

Well, Ogilvy is not famous.

خب، اوگیلوی معروف نیست.

I think Italian Steve opera composer.

فکر می کنم استیو ایتالیایی آهنگساز اپرا است.

They were alive the moment. Oh, I know.

آنها در آن لحظه زنده بودند. آه من می دانم.

Comments from Brazil, Rio de Janeiro.

نظرات برزیل، ریودوژانیرو.

Okay. Yeah, that's it. So thank you.

باشه. درسته خودشه. پس متشکرم.

Thank you for letting us know.

از اینکه ما را در جریان گذاشتید سپاسگزاریم.

So. Yes.

بنابراین. آره.

Right.

Shall I open those presents?

درست.

آیا آن هدایا را باز کنم؟

Do you want to share another card, Mr. Duncan?

آیا می خواهید کارت دیگری را به اشتراک بگذارید، آقای دانکن؟

With shown on the card.

با نشان داده شده روی کارت

Now we've. We've revealed our ignorance.

حالا ما داریم. ما نادانی خود را آشکار کرده ایم.

Oh, it's not that interesting.

اوه، آنقدرها هم جالب نیست.

I don't. We don't know everything. No, we don't.

من این کار را نمی کنم. ما همه چیز را نمی دانیم. نه، ما نداریم.

They're not you know, we're not sages.

آنها نیستند شما می دانید، ما حکیم نیستیم.

If you're sage, it means you've got a great deal of knowledge about everything.

اگر حکیم هستید، به این معنی است که اطلاعات زیادی در مورد همه چیز دارید.

Seiji, The card here?

سیجی، کارت اینجاست؟

No, just explaining what sage means

نه، فقط توضیح دهید که مریم گلی به چه معناست.

It's also a herb.

این هم یک گیاه است.

See this, Besa?

اینو ببین بسا؟

Besa.

بسا

You write that we're going to thank George Beasley.

شما بنویسید که ما از جورج بیزلی تشکر می کنیم.

I mean, who was, what was his nationality?

یعنی کی بود، ملیتش چی بود؟

So I guess I'm going to ask you the sixties.

بنابراین حدس می‌زنم از شما دهه شصتی‌ها را بپرسم.

Let's just leave it there, shall we?

بگذار آن را همانجا بگذاریم، درست است؟

Look at this lovely card.

به این کارت زیبا نگاه کنید

Here's a nice card from the neighbour that Steve just mentioned.

در اینجا یک کارت خوب از همسایه است که استیو به آن اشاره کرد.

So this is the neighbour that lives nearby.

بنابراین این همسایه ای است که در نزدیکی زندگی می کند.

So it's very elaborate.

بنابراین بسیار مفصل است.

Yeah, but it what a beautiful card

بله، اما چه کارت زیبایی است،

because if you open it you see it, it's like, it's like it's three dimensional.

زیرا اگر آن را باز کنید، آن را می بینید ، مثل این است که سه بعدی است.

So I like that.

پس من آن را دوست دارم.

It's a beautiful card from one of our lovely neighbours.

این یک کارت زیبا از یکی از همسایه های دوست داشتنی ماست.

It's What do you want me to do, Mr.

این است که می‌خواهید چه کار کنم، آقای

Duncan. Oh, sorry, Steve.

دانکن. اوه، متاسفم، استیو.

Yes, sir. Keep sharing your gifts with us.

بله قربان. هدایای خود را با ما به اشتراک بگذارید.

Shall we share another one?

یکی دیگر را به اشتراک بگذاریم؟

Yes. Here's.

آره. اینجاست.

Here's one that one of my work colleagues sent to me.

در اینجا یکی از همکارانم برای من فرستاده است.

It's a

it's a scented candle. Yes.

این یک شمع معطر است. آره.

And I don't know why.

و من نمی دانم چرا.

Scented candles.

شمع های معطر.

Candles that have a very strong aroma.

شمع هایی که عطر بسیار قوی دارند.

They seem to be very popular these days.

به نظر می رسد این روزها بسیار محبوب هستند.

They're very popular.

آنها بسیار محبوب هستند.

It's not the first time I have received a scented candle for this particular person.

این اولین بار نیست که برای این شخص خاص شمع معطر دریافت می کنم.

I have to be honest.

من باید صادق باشم.

It almost makes you feel that feel sick.

تقریباً باعث می شود که شما احساس بیماری کنید.

Ooh, that's a bit too strong.

اوه، این یک مقدار خیلی قوی است.

Clementine Spice, this is called George Beasley was French.

کلمنتین اسپایس، به این نام جورج بیزلی فرانسوی بود.

Oh, right.

درسته.

Okay. All I've got a good jam.

باشه. همه من یک مربا خوب دارم.

I didn't say Italian then.

آن موقع نگفتم ایتالیایی.

So we're like that when there's a power cut. Yeah.

بنابراین وقتی برق قطع می‌شود ما اینطور هستیم. آره

We thought we were going to have a power cut last night.

فکر می کردیم دیشب برق را قطع می کنیم.

We had a strange moment last night.

دیشب لحظه عجیبی داشتیم.

The electricity went off very briefly,

برق خیلی کوتاه قطع شد،

so not seriously, but very strange.

بنابراین جدی نیست، اما بسیار عجیب است.

We thought we were going to lose the power.

فکر می‌کردیم قدرت را از دست می‌دهیم.

So this. Steve, this is a present from me, Mr.

پس این استیو، این هدیه ای است از طرف من، آقای

Duncan, to you. Oh,

دانکن، به شما. اوه،

and it's.

و این است.

You don't know what's in here.

نمیدونی اینجا چیه

I don't.

من این کار را نمی کنم.

It's something that I felt that you could open in front of all our lovely friends.

این چیزی است که من احساس کردم شما می توانید در مقابل همه دوستان دوست داشتنی ما باز کنید.

It's not that.

It's not that kinky underwear that I wanted.

این، آن نیست.

اون لباس زیر گره خورده ای که من می خواستم نیست.

No, you. No, it's not that.

شما نه. نه، این نیست.

It's not the fizzy too old for kinky underwear and underwear that you can actually eat.

برای لباس‌های زیر و لباس‌های زیری که واقعاً بتوانید بخورید، آنقدر کهنه نیست.

It's made of liquorice. There we go. So there's.

از شیرین بیان درست شده است. ما میرویم آنجا. بنابراین وجود دارد.

There's a surprise stocking filler for you.

یک پرکننده جوراب ساق بلند شگفت انگیز برای شما وجود دارد.

Oh, stocking filler is something of a sort of

اوه، جوراب پرکننده چیزی شبیه

not very expensive present that you normally just sort of

هدیه نه چندان گران قیمت است که معمولاً به نوعی در آن

put in. Yeah.

قرار می دهید. بله.

If it's a stocking full, if you describe a present as a stocking filler, it's

اگر یک جوراب پر است، اگر یک هدیه را به عنوان یک جوراب پرکننده توصیف کنید،

just like an additional present. Yes.

دقیقاً مانند یک هدیه اضافی است. آره.

Nothing. Not like the main present.

هیچ چی. نه مثل حال اصلی.

No, an additional present.

نه، یک هدیه اضافی

So this is some type of other this is something that Mr.

بنابراین این یک نوع دیگر است این چیزی است که آقای

Steve has bought a stocking filler with.

استیو با آن پرکننده جوراب ساق بلند خریده است.

I already know it's the wrapping paper. Mr. Duncan.

من قبلاً می دانم که این کاغذ بسته بندی است. آقای دانکن

It has. It has. Don't paid any attention to that dog.

این دارد. این دارد. اصلا به اون سگ توجه نکن

I'm surprised that you have wrapping paper with dogs.

از اینکه کاغذ کادو با سگ دارید تعجب می کنم.

On to the dogs. All right. I like dogs. No cats.

به سمت سگ ها خیلی خوب. من سگها را دوست دارم. بدون گربه

But of course, Mr.

اما البته، آقای

Duncan, you stinky pants, man

دانکن، شما شلوار بدبو، مرد

Happy Christmas.

کریسمس مبارک.

I think this is food

فکر کنم این غذای ولنتاین باشه

by Valentine.

In fact, I hope it is to see you soon.

در واقع امیدوارم به زودی شما را ببینم.

Oh, my Valentine.

اوه، ولنتاین من.

Enjoy the rest of your day.

از باقی روز لذت ببر.

Oh. Oh, yes.

اوه آه بله.

We have it. Then.

ما داریمش. سپس.

Can we have chocolate, everyone? Of course.

آیا می توانیم شکلات بخوریم، همه؟ البته.

Lovely, lovely chocolates.

شکلات های دوست داشتنی و دوست داشتنی

As if we haven't already got enough.

انگار هنوز سیر نشده ایم.

And that you like those salted cat.

و اینکه شما آن گربه شور را دوست دارید.

I was going to give those to the neighbour, but I decided to give them to Mr.

می خواستم آن ها را به همسایه بدهم، اما تصمیم گرفتم به جای آن به آقای

Duncan instead.

دانکن بدهم.

Let's use the big camera.

بیایید از دوربین بزرگ استفاده کنیم.

Oh look at that.

اوه به آن نگاه کن

Some lovely salted caramel chocolate.

مقداری شکلات کاراملی نمکی دوست داشتنی.

That's a new flavour for those Linda chocolates. Yes.

این یک طعم جدید برای آن شکلات های لیندا است. آره.

And salted caramel is all the rage.

و کارامل شور همه چیز خشم است.

If we say something is all the rage, it means it's very popular at the moment.

اگر بگوییم چیزی در همه جا محبوب است، به این معنی است که در حال حاضر بسیار محبوب است.

Just like grey paint in your house was very popular at the moment.

درست مانند رنگ خاکستری در خانه شما در حال حاضر بسیار محبوب بود.

It's all the rage.

این همه خشم است.

Everyone's painting their houses grey and buying grey

همه خانه هایشان را خاکستری می کنند و

furniture and grey curtains and grey kitchen cupboards.

مبلمان خاکستری و پرده های خاکستری و کمد آشپزخانه خاکستری می خرند.

It's a fashion now in the UK to make everything grey.

اکنون در بریتانیا مد است که همه چیز را خاکستری کنیم.

You didn't know whether you knew this.

نمیدونستی اینو میدونی یا نه

What is this got to do with Christmas?

این چه ربطی به کریسمس دارد؟

I don't know.

I don't know how. I got onto that. And.

من نمی دانم.

من نمی دانم چگونه. من به آن رسیدم. و.

And also another gift.

و همچنین یک هدیه دیگر.

You seem to have forgotten. That might be me. This gift?

انگار یادت رفته اون ممکنه من باشم این هدیه؟

Yes. More.

آره. بیشتر.

Oh, Steve.

اوه، استیو.

Steve knows what I like.

استیو می داند من چه چیزی را دوست دارم.

Mince mint cream.

خامه نعناع چرخ کرده.

Those as well.

اونها هم همینطور

Yes. You did say to me the other day.

آره. تو روز قبل به من گفتی

Oh, we were at the shops, weren't we?

اوه، ما در مغازه ها بودیم، نه؟

And you said to me, oh I want to get something minty for Christmas.

و تو به من گفتی، اوه من می‌خواهم برای کریسمس چیزی نعناع تهیه کنم.

And I had already got you something.

و من قبلاً چیزی برای شما آورده بودم.

So these are a very good brand, are they?

پس اینها مارک بسیار خوبی هستند، درست است؟

Yes, Bonds.

بله، اوراق قرضه.

They're very good one.

اونا خیلی خوبن

Sounds expensive, doesn't it. Sounds like Bond Street.

گران به نظر می رسد، اینطور نیست. به نظر می رسد مانند خیابان باند.

Well, it's it's a good save.

خوب، این یک ذخیره خوب است.

It's a good maker of chocolate.

شکلات ساز خوبی است.

Very nice.

بسیار خوب.

I guess so. Yes.

حدس می زنم اینطور باشد. آره.

Please keep sharing your presents with us as well.

لطفا هدایای خود را نیز با ما به اشتراک بگذارید.

We've read them out because we're always very interested.

ما آنها را خوانده ایم زیرا همیشه علاقه مندیم.

Does anyone want to read my palm one then?

آیا کسی می خواهد کف دست من را بخواند؟

Will I have a long life?

آیا من عمر طولانی خواهم داشت؟

There it is.

So there is my palm.

ایناهاش.

پس کف دست من وجود دارد.

Have you got any any gypsies watching what?

آیا هیچ کولی دارید که چه چیزی را تماشا می کند؟

You have to be a gypsy.

تو باید کولی باشی

By the way, this is a Roman is watching or anyone but yet.

به هر حال، این یک رومی است که تماشا می کند یا هر کسی اما هنوز.

But normally a gypsy is very good at reading palms.

اما معمولاً یک کولی در خواندن نخل بسیار خوب است.

Okay, so. So what do you see there?

باشه پس پس در آنجا چه می بینید؟

Read my palm and give me some silver.

کف دستم را بخوان و مقداری نقره به من بده.

What?

That a pirate?

چی؟

اون دزد دریایی؟

That sounds like a pirate, actually, anyway.

به هر حال، در واقع شبیه یک دزد دریایی است.

But that's. Yes.

اما همین است. آره.

Yeah, well, buy some pens.

آره، خوب، چند قلم بخر.

Thank you very much for the chocolate, Steve.

خیلی ممنون برای شکلات، استیو.

We are going to eat some of that later.

بعداً قرار است مقداری از آن را بخوریم.

I do get eat, run live.

من می‌خورم، زنده اجرا می‌کنم.

Yes. Well, I still have some of my marshmallow features like mince.

آره. خوب، من هنوز برخی از ویژگی های مارشمالو مانند گوشت چرخ کرده را دارم.

Moses has got 99%

موسی 99%

lint chocolate, 99.

شکلات پرز دارد، 99.

How do you get it that pure.

چگونه می توان آن را خالص کرد.

I've never seen 99% I've seen 85% is the strongest I've seen.

من هرگز ندیده ام 99٪ من دیده ام 85٪ قوی ترین است که من دیده ام.

But 99% that's.

اما 99 درصد همین است.

Is it just the beans basically.

آیا اساسا فقط حبوبات است.

Is it just a bag of cocoa or is it just the beans and you just eat the beans?

آیا فقط یک کیسه کاکائو است یا فقط حبوبات است و شما فقط دانه ها را می خورید؟

You just are you just climbing up the cocoa tree and just eating the nuts straight off the tree,

شما فقط دارید از درخت کاکائو بالا می روید و فقط آجیل ها را مستقیماً از درخت می خورید،

lint chocolate. I think is the best.

شکلات پرزدار. به نظر من بهترین است.

It's true.

درسته.

I think it's Belgian isn't it.

فکر کنم بلژیکی باشه نه

Which Belgian chocolates are the best anyway?

کدام شکلات های بلژیکی بهترین هستند؟

In my opinion.

به نظر من.

French chocolates are nice, but Belgium is renowned

شکلات های فرانسوی خوب هستند، اما بلژیک به

for its quality of chocolates.

دلیل کیفیت شکلات هایش مشهور است.

Godiva being my favourite.

گودیوا مورد علاقه من است.

Yes, that limit is definitely. I think it's Belgium.

بله، این محدودیت قطعا وجود دارد. فکر کنم بلژیک باشه

Is it French?

آیا فرانسوی است؟

I could say it is Lent Belgian or French.

می توانم بگویم لنت بلژیکی یا فرانسوی است.

Somebody could tell it.

کسی می تواند آن را بگوید.

I think it's Belgian. I think it's fine.

فکر کنم بلژیکی باشه فکر کنم خوبه

Although it's probably made in China.

اگرچه احتمالاً ساخت چین است.

I don't know where it's made. Actually.

من نمی دانم کجا ساخته شده است. در حقیقت.

I always thought it was Swiss, but then again.

من همیشه فکر می کردم سوئیسی است، اما دوباره.

Oh it could be Swiss.

It is West. You're right. Mr. Duncan Lint is Swiss.

اوه میتونه سوئیسی باشه

غرب است. حق با شماست. آقای دانکن لینت سوئیسی است.

And you know, Switzerland gets what Switzerland conjures up, doesn't it?

و می دانید، سوئیس آنچه را که سوئیس تداعی می کند به دست می آورد، اینطور نیست؟

Snow skiing, chocolates

اسکی برف، شکلات

and illegal bank accounts.

و حساب های بانکی غیرقانونی.

And illegal bank accounts. That's right.

و حساب های بانکی غیرقانونی. درست است.

You're hiding all of your millions.

تو داری همه میلیون هاتو مخفی میکنی

Mohsin doesn't like sugar, so yes, that's only 1% sugar,

محسن شکر را دوست ندارد، پس بله، این فقط 1٪ شکر است،

probably 90% fat.

احتمالا 90٪ چربی.

But it's good for you.

اما برای شما خوب است.

It's mostly cocoa beans.

بیشتر دانه های کاکائو است.

Well, if you eat a lot of chocolate, it's like a stimulant.

خوب، اگر شکلات زیاد بخورید ، مثل یک محرک است.

It's a bit like caffeine.

کمی شبیه کافئین است.

You get a bit of a buzz.

کمی سر و صدا می کنید.

Oh, we don't have dark chocolate in particular because it's very concentrated.

اوه، ما به خصوص شکلات تلخ نداریم زیرا بسیار غلیظ است.

So it's all sorts of

بنابراین این همه انواع

lovely chemicals that are very good for you

مواد شیمیایی دوست داشتنی هستند که با

in their antioxidants and

آنتی اکسیدان ها و

stimulants to keep you awake and make you feel excited.

محرک هایشان برای شما بسیار مفید هستند تا شما را بیدار نگه دارند و احساس هیجان را در شما ایجاد کنند.

Maybe I like the sound of that.

شاید صدای آن را دوست داشته باشم.

Maybe that's.

شاید همین باشد.

Oh, yes, I like Godiva, says Carmen.

کارمن می گوید اوه، بله، من گودیوا را دوست دارم.

I really need something to stimulate me.

من واقعا به چیزی نیاز دارم که مرا تحریک کند.

Here in Brazil. It's difficult to buy. Yes.

اینجا در برزیل خریدش سخته آره.

Normally Godiva chocolates.

به طور معمول شکلات های گودیوا.

You normally have to keep them in the fridge because I think they go off quite quickly.

معمولاً باید آنها را در یخچال نگهداری کنید زیرا فکر می کنم خیلی سریع از بین می روند.

But yes, they're very expensive.

اما بله، آنها بسیار گران هستند.

Yeah, it's a small, very small box with maybe eight pieces of chocolate.

آره، این یک جعبه کوچک و بسیار کوچک با شاید هشت تکه شکلات است.

It can be maybe ten or £15.

شاید ده یا 15 پوند باشد.

That's maybe why Carmen.

شاید به همین دلیل کارمن.

See, with a name like Carmen,

ببینید، با نامی مانند کارمن

it's going to be quality all the way for Carmen, isn't it?

، برای کارمن تماماً با کیفیت خواهد بود ، اینطور نیست؟

So Carmen knows about quality

بنابراین کارمن کیفیت

and sophistication, and

و پیچیدگی را می داند و

there are no chocolates that are more sophisticated than Godiva.

هیچ شکلاتی پیچیده تر از گودیوا وجود ندارد.

Yes, they are.

بله، آنها هستند.

I think they're at the top.

من فکر می کنم آنها در اوج هستند.

The elite of chocolate manufacturing.

نخبگان تولید شکلات.

Of course, other brands of chocolates are available.

البته شکلات مارک های دیگری نیز موجود است.

Are. Yes, that's right.

هستند. بله درست است.

So we've been we've been looking at some cards and some gifts.

بنابراین، ما به چند کارت و چند هدیه نگاه کرده ایم.

Do you have another gift? I've got another. Yes. Here's one

آیا هدیه دیگری دارید؟ من یکی دیگه دارم آره. اینم یکی

from our neighbour.

از همسایه ما

Our neighbour.

همسایه ما

There we go. Now,

ما میرویم آنجا. حالا

my neighbour is very good at recycling things.

همسایه من در بازیافت چیزها خیلی خوب است.

She doesn't like to throw things out.

او دوست ندارد چیزها را بیرون بیاندازد.

She is what you would call a minimalist.

او همان چیزی است که شما آن را یک مینیمالیست می نامید.

We saw a programme about that last night.

دیشب برنامه ای در این باره دیدیم.

People who just only buy what they need

افرادی که فقط چیزهایی را که نیاز دارند می خرند

or use what they need and recycle everything and I think we're a bit like that.

یا از چیزهایی که نیاز دارند استفاده می کنند و همه چیز را بازیافت می کنند و من فکر می کنم ما کمی شبیه آن هستیم.

So this she's used.

بنابراین این او استفاده شده است.

I bought her chocolates last year and she's kept the box and put the present inside the box.

من سال گذشته برایش شکلات خریدم و او جعبه را نگه داشته و هدیه را داخل جعبه گذاشته است.

I think she's been using it as a pooper scooper, so let's open that.

من فکر می کنم او از آن به عنوان یک اسکوپر استفاده می کند، پس بیایید آن را باز کنیم.

It's from our American friend.

این از دوست آمریکایی ماست. او گفت

Okay, Time to learn to open it up

، خوب، وقت آن است که یاد بگیریم آن را باز کنیم

and see what's inside, She said.

و ببینیم داخل آن چیست.

It's not chocolate, so it's not chocolate.

این شکلات نیست، پس شکلات نیست.

So I'm losing interest already on this.

بنابراین من در حال حاضر علاقه خود را به این موضوع از دست داده ام.

It's not a dead bird, is it?

این یک پرنده مرده نیست، درست است؟

Oh, my God.

اوه خدای من.

What is this?

این چیه؟

Well, well, whatever it is, I think it goes in the garden.

خوب، خوب، هر چه هست، فکر کنم در باغ می رود.

What the hell is that?

این چه جهنمی است؟

Oh, it's a bold.

اوه، این یک جسور است.

Oh, I see. It's a plant. It's a plant.

اوه می فهمم. این یک گیاه است. این یک گیاه است.

Is it? Is it marijuana

آیا این است؟ آیا این گیاه ماری جوانا در

UK plant?

انگلستان است؟

Yes. It says they're the epicentre for

آره. می گوید آنها

the chameleon.

کانون آفتاب پرست هستند.

Red Lion.

شیر قرمز.

It must be a type of bulb so it will probably come up in spring.

این باید یک نوع لامپ باشد بنابراین احتمالاً در بهار می آید.

Oh, it's a duck. I'm a really slow.

اوه، این یک اردک است. من واقعا کند هستم

Okay, that's Dutch, I'm a realist.

خوب، هلندی است، من یک رئالیست هستم.

I can use the camera.

میتونم از دوربین استفاده کنم

I've got my lovely camera down there so we can touch Amorim if Let me just put that on Steve.

من دوربین دوست داشتنی ام را در آنجا دارم تا اگر اجازه دهید آن را روی استیو بگذارم، می توانیم Amorim را لمس کنیم.

And he's touch Amaryllis.

و او آماریلیس را لمس می کند.

How lovely.

چقدر دوست داشتنی.

Well, if we got anybody from

خوب، اگر کسی از

Deutschland watching this little bunny,

دویچلند این خرگوش کوچولو را تماشا کرد،

Jackie is to make them with Telmex in Poland at the moment.

جکی در حال حاضر آنها را با تلمکس در لهستان درست می کند.

Okay,

خوب،

But yes, if we've got anybody from the Netherlands watching.

اما بله، اگر کسی را از هلند تماشا کنیم.

So this is a dormant Dutch amaryllis.

بنابراین این یک آماریلیس هلندی خفته است.

And when you want to plant the bulb,

و هنگامی که می خواهید پیاز را بکارید،

you soak the bulb and its roots

پیاز و ریشه های آن را

in a shallow bowl of tepid water.

در یک کاسه کم عمق آب ولرم خیس کنید.

So not cold water and not hot water.

پس نه آب سرد و نه آب گرم.

Just tap it.

فقط روی آن ضربه بزنید.

Oh, that's good.

آه آن خوب است.

And when does it come up?

و کی بالا میاد؟

About 6 to 8 weeks after planting. Yes.

حدود 6 تا 8 هفته پس از کاشت. آره.

So about eight weeks later, you will have a lovely plant growing in your garden.

بنابراین حدود هشت هفته بعد، شما یک گیاه دوست داشتنی در باغ خود خواهید داشت.

So it's not lovely to mix here.

بنابراین ترکیب کردن در اینجا دوست داشتنی نیست.

Yes. So

آره. بنابراین

there we go.

ما به آنجا برویم.

I've got a Dutch bulb.

من یک لامپ هلندی دارم.

A Dutch bulb from my neighbour.

یک لامپ هلندی از همسایه من.

Now, I gave my neighbour a nice plant last year so she's no doubt repaying that.

حالا، من سال گذشته به همسایه ام یک گیاه خوب دادم، بنابراین او بدون شک آن را جبران می کند.

Is it my imagination or does that stink.

آیا این تخیل من است یا بوی تعفن می دهد.

It does smell. Yes.

بو داره آره.

It smells like it smells like Mr.

بوی

Steve's underpants.

زیر شلواری آقای استیو می دهد.

During the Second World War, the Dutch were eating these bulbs because they were short of food.

در طول جنگ جهانی دوم، هلندی ها این پیازها را به دلیل کمبود غذا می خوردند.

But we won't eat that. I will plant. How lovely.

اما ما آن را نمی خوریم. من کاشت. چقدر دوست داشتنی.

I don't know what I can't picture what an amaryllis looks like.

من نمی دانم چه چیزی نمی توانم تصور کنم که آماریلیس چگونه است.

Know?

میدونی؟

But judging by the size of that bulb, it's going to be quite a big plant.

اما با قضاوت بر اساس اندازه آن لامپ، گیاه بسیار بزرگی خواهد بود.

So that's something for me to do in the New Year.

بنابراین این کاری است که من باید در سال جدید انجام دهم.

Yes, that's it.

آره همینه.

That's one of your New Year's resolutions is Martha is to plant the balloon.

این یکی از تصمیمات سال نو شما این است که مارتا بادکنک را بکارد.

And it's wonderful to see so many people on today, on Christmas Day. Yes.

و دیدن این همه مردم در امروز، در روز کریسمس، فوق العاده است. آره.

It's it makes you feel really happy to be here.

این باعث می شود که واقعاً از بودن در اینجا احساس خوشحالی کنید.

Thank you for joining us.

با تشکر از شما برای پیوستن به ما.

Thank you for joining us.

با تشکر از شما برای پیوستن به ما.

And it's lovely to share Christmas with you.

و دوست داشتنی است که کریسمس را با شما به اشتراک بگذارم.

We're happy.

ما خوشحالیم

We hope you're happy and we'll be here for, you know, a few a little while longer.

ما امیدواریم که خوشحال باشید و ما برای چند مدت دیگر اینجا خواهیم بود.

These guys are very happy, aren't you?

این بچه ها خیلی خوشحال هستند، اینطور نیست؟

You're very happy, aren't you?

خیلی خوشحالی، نه؟

Yes. You're welcome.

آره. خواهش میکنم.

The naughty elves, they are very naughty.

الف های شیطون، خیلی شیطون هستند.

Just passed me those instructions again, Mr.

همین دستورات را دوباره به من داد، آقای

Duncan, because they might get lost. And I need to

دانکن، زیرا ممکن است گم شوند. و من باید

to put them with the the amaryllis.

آنها را با آماریلیس قرار دهم.

So have you got an Amaryllis Tomic.

بنابراین آیا شما یک Amaryllis Tomic دارید.

Have you have a growing one.

آیا شما یک در حال رشد دارید.

Have you got a Amaryllis or is it just the way you're sitting.

آیا شما یک آماریلیس دارید یا دقیقاً به همان شکلی است که شما نشسته اید.

Amaryllis.

آماریلیس.

I've heard of Amaryllis, but I can't think what it looks like.

من نام Amaryllis را شنیده ام، اما نمی توانم فکر کنم که چگونه به نظر می رسد.

I think it's quite a big plant.

فکر می کنم گیاه بسیار بزرگی است.

Oh, Suyash official 91 says hi.

آخه سویاش رسمی 91 میگه سلام.

Hello to Suyyash.

سلام بر سیاش.

Official hello to you.

سلام رسمی به شما

I haven't seen your name on the live chat before.

من قبلاً نام شما را در چت زنده ندیده ام.

Well, welcome to our special Christmas Day live stream.

خوب، به پخش زنده ویژه روز کریسمس ما خوش آمدید.

And guess what?

و حدس بزنید چه؟

I suppose we should mention what tomorrow is.

من فکر می کنم باید ذکر کنیم که فردا چیست.

It is Boxing Day tomorrow.

فردا روز باکس است.

And we are live of course, tomorrow as well.

و البته فردا هم زنده هستیم.

So we were here yesterday.

پس دیروز اینجا بودیم

We are here today and we will be with you tomorrow, hopefully

ما امروز اینجا هستیم و فردا با شما خواهیم بود، امیدوارم

from the town square here in much Wenlock

از میدان شهر اینجا در ونلوک در میدانی

live in the square in the street,

در خیابان زندگی می کنیم،

surrounded by no body because I think the shops will be

بدون بدن احاطه شده است، زیرا فکر می کنم مغازه ها خواهند بود،

but there might be some people walking around so we will see what happens.

اما ممکن است عده ای در اطراف راه بروند، بنابراین ما خواهد دید چه اتفاقی می افتد

You might see some very confused people wondering what on earth is going

ممکن است برخی افراد بسیار گیج را ببینید که از خود می‌پرسند چه اتفاقی می‌افتد

on, why those two people standing there sort of talking into a mobile phone,

، چرا آن دو نفر که آنجا ایستاده‌اند به نوعی با تلفن همراه صحبت می‌کنند،

although it would appear that quite a few people now in this area do know who I am.

اگرچه به نظر می‌رسد که تعداد کمی از مردم در این منطقه می‌دانند من کی هستم.

Beatrice has a red amaryllis.

بئاتریس آماریلیس قرمز دارد.

It's a wonderful flower.

این یک گل فوق العاده است.

Oh, well, well, we'll have to wait to see what colour this one is. Yes,

اوه، خوب، خوب، باید صبر کنیم تا ببینیم این رنگ چه رنگی است. بله،

Red and duty care.

مراقبت از قرمز و وظیفه.

I'm guessing it might be.

حدس می زنم ممکن است باشد.

Red says wasn't was an awesome gift,

رد می‌گوید این هدیه عالی نبود،

but I will tell that to my neighbour. Yes.

اما این را به همسایه‌ام خواهم گفت. آره.

And who I know is very keen on gardening

و کسی که می دانم علاقه زیادی به باغبانی

and loves unusual plants.

دارد و عاشق گیاهان غیر معمول است.

A bit like me. I like unusual plants.

کمی شبیه من من گیاهان غیر معمول را دوست دارم.

So that's an unusual gift from an unusual person.

بنابراین این یک هدیه غیر معمول از یک فرد غیر معمول است.

Yeah. So.

آره بنابراین.

But she actually got me two gifts.

اما او در واقع دو هدیه برای من گرفت.

Oh, is there another one? There is.

اوه، یکی دیگه هم هست؟ وجود دارد.

She bought me two gifts

او برای من دو هدیه خرید

and I felt a bit guilty because I'd only bought her one and I hadn't even wrapped it up.

و من کمی احساس گناه می کردم زیرا فقط یکی را برای او خریده بودم و حتی آن را هم بسته بندی نکرده بودم.

It's not a puppy, is it?

توله سگ نیست، اینطور است؟

It's not a live animal.

این حیوان زنده نیست.

Not quite so well wrapped as the first bit.

به اندازه بیت اول به خوبی بسته بندی نشده است.

Just shake it just to make sure.

فقط برای اطمینان آن را تکان دهید.

But maybe it's the soil for the amaryllis.

اما شاید این خاک برای آماریلیس باشد.

Okay. There you go. Yes, it might. It might be the pot.

باشه. شما بروید. بله، ممکن است. ممکن است گلدان باشد.

It might be Duncan and Steve.

ممکن است دانکن و استیو باشند.

Lots of love from and

عشق زیادی از طرف

the cat because she has a cat

و گربه چون گربه

that keeps trying to kill our bird.

ای دارد که مدام تلاش می کند پرنده ما را بکشد.

Whose name is what's Martha's cat called?

گربه مارتا اسمش کیه؟

I don't really know that, Molly.

من واقعاً این را نمی دانم، مولی.

No, it begins with t Tabitha.

نه، با t Tabitha شروع می شود.

No, Tilly, no to be.

نه، تیلی، نه.

Remember, Tommy To me, that's coming from Anyway.

به یاد داشته باش، تامی برای من، این از هر حال می آید.

Kitty, we haven't opened these.

کیتی، ما اینها را باز نکردیم.

We haven't really read that things behind this.

ما واقعاً آن چیزهایی را که پشت این موضوع است نخوانده ایم.

This is a live event taking place is not, this is not fake

این یک رویداد زنده است که برگزار نمی شود، این یک رویداد جعلی نیست،

then too much.

پس خیلی زیاد است.

This is not fake.

این جعلی نیست.

Like all those other YouTube people, especially when you open a gift from somebody else.

مانند همه افراد دیگر YouTube، به خصوص وقتی هدیه ای از شخص دیگری باز می کنید.

That word, unless it's from Christmas pudding, unless, of course, it's rubbish.

این کلمه، مگر اینکه از پودینگ کریسمس باشد ، مگر اینکه، البته، زباله باشد.

Christmas pudding on the wrapping paper.

پودینگ کریسمس روی کاغذ بسته بندی.

If it's rubbish, then you don't want to know.

اگر این آشغال است، پس شما نمی خواهید بدانید.

I do have a pretty dustbins out sometimes because it's open already.

من گاهی اوقات یک سطل زباله زیبا بیرون دارم زیرا از قبل باز است.

By the way, some of those up just have a look.

به هر حال، برخی از آن بالا فقط یک نگاه دارند.

I'll just break the seal.

من فقط مهر را می شکنم.

And is this smell as well? This, this also smells weird.

و آیا این بو هم هست؟ این، این نیز بوی عجیبی می دهد.

It does smell of me.

بوی من میده

It's not anthrax, is it? Probably.

سیاه زخم نیست، اینطور است؟ شاید.

What is it saying?

چه می گوید؟

I wonder if it's a pot to put the amaryllis in.

تعجب می کنم که آیا گلدانی است که بتوان آماریلیس را در آن قرار داد.

Oh, okay.

اوه، باشه.

What is this?

این چیه؟

I don't know.

من نمی دانم.

I still don't know what it is.

من هنوز نمی دانم چیست.

Oh, I think it's a garden ornament.

اوه، من فکر می کنم این یک زینت باغ است.

It's.

It's a

این است.

it's a robin or something.

این یک رابین یا چیزی است.

It's some sort of bird.

نوعی پرنده است

And it looks as if it's it's maybe singing a carol, it looks like.

و به نظر می رسد که شاید در حال خواندن سرود است، به نظر می رسد.

So we put it on a webcam.

بنابراین ما آن را روی یک وب کم قرار دادیم.

Can do well that's another lovely guess you can you say thank you very much.

می توانید به خوبی انجام دهید این یک حدس دوست داشتنی دیگر است که می توانید بگویید بسیار سپاسگزارم.

Thank you very much, Martha if you're watching.

خیلی ممنون، مارتا اگر تماشا می کنی.

Thank you, Martha.

متشکرم، مارتا.

I don't think it will be because I don't think you've got a good Internet connection.

فکر نمی‌کنم اینطور باشد زیرا فکر نمی‌کنم اتصال اینترنتی خوبی داشته باشید.

But if it is, that's lovely.

اما اگر اینطور باشد، زیباست.

It's a robin.

این یک رابین است.

I think it's a robin with a hat on it sort of in the wind.

من فکر می کنم این یک رابین است که یک کلاه روی آن در باد است.

That will move around, won't it? It's

این حرکت خواهد کرد، اینطور نیست؟ این

what an unusual gift.

چه هدیه غیر معمولی است.

Yes, but it looks like a bird that is singing, maybe singing some Christmas

بله، اما به نظر می رسد پرنده ای است که آواز می خواند، شاید هم سرودهای کریسمس را می خواند

carols, perhaps.

.

Well, that that is that is very unusual, I have to say. Yes.

خب، باید بگویم که این بسیار غیرعادی است . آره.

But nevertheless, it's the thought that counts.

اما با این وجود، این فکر است که اهمیت دارد.

That will be lovely.

که دوست داشتنی خواهد بود.

No, I like unusual things.

نه، من چیزهای غیر معمول را دوست دارم.

That's why I like Mr.

به همین دلیل من آقای

Steve, because he's very unusual.

استیو را دوست دارم، زیرا او بسیار غیرعادی است.

Right. Okay. Yes.

درست. باشه. آره.

A new friend for the heron said to take.

یک دوست جدید برای حواصیل گفت: بگیر.

I think so.

من هم اینچنین فکر میکنم.

It will go.

خواهد رفت.

It will go somewhere in the garden.

جایی در باغ خواهد رفت.

It will do and it will.

انجام خواهد داد و خواهد شد.

It will bubble round in the in the wind, the bulb.

این حباب در باد، لامپ.

If something bulbs sort of forms.

اگر چیزی لامپ شکل بگیرد.

That's bobbing.

که باب می کند.

This is bobbing, bobbing. We're bobbing now.

این باب، باب است. ما الان داریم باب می کنیم

BOP, bop, bop, sort of up and down like that.

BOP، bop، bop، مرتب کردن به بالا و پایین مانند آن.

The bop, bop, bop.

باپ، باپ، باپ.

Well, that will catch the wind and bulb around.

خوب، باد و لامپ اطراف را می گیرد.

That could be that could be the new trend for 2023.

این می تواند روند جدید برای سال

The bulb, they will call it bobbing.

2023 باشد.

They will go this is bobbing. This is the new trend.

آنها خواهند رفت این باب است. این روند جدید است.

Everyone is doing it on Tik tok.

همه در تیک توک این کار را انجام می دهند.

So that's that's a lovely present.

بنابراین این یک هدیه دوست داشتنی است.

I've got some more presents, actually.

من چند هدیه دیگر دارم، در واقع.

You want me to open that?

میخوای بازش کنم؟

Yes. Let's do it.

آره. بیایید آن را انجام دهیم.

That's all for me, because they're all my friends.

این همه برای من است، زیرا آنها همه دوستان من هستند.

Okay. Work.

باشه. کار کنید.

And so far they seem to spend a lot more on me than I have on them.

و تا اینجا به نظر می رسد که آنها خیلی بیشتر از من برای آنها خرج کرده اند.

This is embarrassing.

این شرم آور است.

This is the one we showed yesterday, but Steve did not want to open, so we are going to open it now.

این همان چیزی است که ما دیروز نشان دادیم، اما استیو نمی خواست باز کند، بنابراین ما اکنون آن را باز می کنیم.

There we go. Steve, it's for you. I shall open this

ما میرویم آنجا. استیو، برای توست. من این

love from Caroline.

عشق را از کارولین باز خواهم کرد.

I don't get many presents, but then I don't really mind too much.

من هدایای زیادی نمی گیرم، اما پس از آن واقعاً خیلی اهمیتی نمی دهم.

Well, most of them.

خب اکثراشون

I mean, you can say the Amaryllis.

منظورم این است که می توان گفت آماریلیس.

Well, that one's to both of us,

خوب، آن یکی برای هر دوی ماست،

so that's nice.

پس خوب است.

The moderators may need to fill it.

مدیران ممکن است نیاز به پر کردن آن داشته باشند.

All right.

خیلی خوب.

Okay, Well, I'm going to put on my finger is very special.

خوب، خوب، من می خواهم به انگشت من بسیار خاص است.

Now to Valerie Jarrett says wishes Christmas wishes on the telly

حالا به والری جارت می گوید آرزوهای کریسمس را در تلویزیون

for Christmas wishes.

برای آرزوهای کریسمس آرزو می کند.

You must clean my dishes, Steve.

تو باید ظرف های مرا تمیز کنی، استیو.

It's just to me.

فقط به من مربوط است.

I see. It's just to me.

می بینم. فقط به من مربوط است.

I wonder what's inside.

I wonder if it bounces.

من تعجب می کنم که چه چیزی در داخل است.

من تعجب می کنم که آیا می پرد.

Maybe it's.

شاید اینطور باشد.

Maybe it's a pile of money.

شاید انبوهی از پول باشد.

Maybe it's £50 notes. Oh.

شاید اسکناس های 50 پوندی باشد. اوه

Oh, look. Looks a little rough.

اوه نگاه کن. کمی خشن به نظر می رسد.

A nice picture of a robin.

عکس زیبا از رابین

Let's just see what's inside. Oh,

فقط ببینیم داخلش چیه اوه،

yes, that's how it's done.

بله، این چگونه انجام می شود.

Look at that.

How lovely.

به آن نگاه کنید.

چقدر دوست داشتنی.

It's a garden gift cards.

این یک کارت هدیه باغ است.

Isn't that great?

این عالی نیست؟

Yes. So it's a lovely gift card.

آره. بنابراین یک کارت هدیه دوست داشتنی است.

The garden gift card.

کارت هدیه باغ.

A little gift card.

یک کارت هدیه کوچک

And there is a lovely robin on the gift card. So. Yes.

و یک رابین دوست داشتنی روی کارت هدیه وجود دارد. بنابراین. آره.

£15. Wow.

15 پوند. وای.

To use at.

برای استفاده در.

I'm not sure why you can use this, but I would imagine at a number of places,

من مطمئن نیستم که چرا می توانید از این استفاده کنید، اما من می توانم در تعدادی از مکان ها تصور کنم

a place where they sell gardening, things,

، جایی که آنها باغبانی، چیزهایی را می فروشند،

maybe inside garden centre

شاید در مرکز باغ

in Deeside.

در Deeside.

Does that mean I've got to go all the way to decide?

آیا این بدان معناست که من باید تمام راه را برای تصمیم گیری طی کنم؟

I don't think so, but what a lovely gift, Mr.

من فکر نمی کنم، اما چه هدیه دوست داشتنی، آقای

Duncan got.

دانکن دریافت کرد.

I see people now. I like gardening, don't they?

من الان مردم را می بینم. من باغبانی را دوست دارم، اینطور نیست؟

We do because I've got a garden gift card

ما این کار را انجام می دهیم زیرا من یک کارت هدیه باغ

and I've had an amaryllis bulb, so That's lovely.

دارم و یک لامپ آماریلیس داشتم، پس دوست داشتنی است.

Thank you. Caroline, if you're watching,

متشکرم. کارولین، اگر داری تماشا می کنی،

I shouldn't do that.

من نباید این کار را انجام دهم.

I hope you like what I got for you.

امیدوارم از چیزی که برات گرفتم خوشت بیاد

It wasn't to the same monetary value was to say.

این به همان ارزش پولی که می‌گفتیم نبود.

But it's a same account. It doesn't matter, does it?

اما این همان حساب است. مهم نیست، نه؟

I always feel guilty when someone's spent more money than I have on a gift.

همیشه وقتی کسی پول بیشتری از من برای هدیه خرج کرده است، احساس گناه می کنم.

Yes Well, all I can say is you should feel very guilty today.

بله خوب، تنها چیزی که می توانم بگویم این است که امروز باید خیلی احساس گناه کنید.

Definitely.

قطعا.

So this is due to I.

پس این به خاطر من است.

Do I have any more gifts?

آیا من هدیه دیگری دارم؟

Oh, tell me. It wants to know.

اوه به من بگو می خواهد بداند.

What is the name of your mixer?

اسم همزن شما چیه؟

Yes, my sound board.

بله، صفحه صوتی من.

This is a Berenger Sound board.

این یک صفحه صوتی Berenger است.

It is quite expensive.

بسیار گران است.

Good quality made in Germany.

کیفیت خوب ساخت آلمان

Nice German design, very sturdy, very robust.

طراحی آلمانی زیبا، بسیار محکم، بسیار مستحکم.

It's got loads and loads of channels for mixing with.

دارای بارها و بارهای کانال برای میکس کردن است.

So yes it is.

پس بله همینطور است.

And can like moving all the things up and down all the faders.

و می‌تواند دوست داشته باشد همه چیزها را به بالا و پایین همه فیدرها منتقل کند.

Well that's, that's why, that's why I have it for

خب به همین دلیل است، به همین دلیل است که من آن را برای

so I can control the sound.

کنترل صدا دارم.

So now you know it is a berenger.

بنابراین اکنون می دانید که یک برنگر است.

I think it's a zone, it's

من فکر می کنم این یک منطقه است،

H or no ZENIT x1622.

H یا بدون ZENIT x1622 است.

Did I buy that for you? No, no, you.

آیا من آن را برای شما خریدم؟ نه، نه، تو

My my lovely, my lovely donations.

کمک های دوست داشتنی من، کمک های دوست داشتنی من.

My donators bought that for me.

اهداکنندگان من آن را برای من خریدند.

And Beatrice likes that present.

و بئاتریس آن هدیه را دوست دارد.

All good things.

تمام چیزهای خوب.

Yes, I do seem to have a lot of gifts this year.

بله، به نظر می رسد امسال هدایای زیادی دارم.

You have loads?

بار دارید؟

Well, it's because I met up with a group of my friends

خوب، به این دلیل است که من با گروهی از دوستانم که

X work colleagues, and I to myself.

همکارانم X کار می کردند، و من با خودم ملاقات کردم.

We're going to meet up before Christmas. Now.

قراره قبل از کریسمس همدیگه رو ببینیم اکنون.

We've never met up before Christmas before.

ما قبل از کریسمس هرگز ملاقات نکرده بودیم.

That's four of us meeting up.

این چهار نفر هستیم که با هم ملاقات می کنیم.

I thought

فکر کردم

I. Wonder if they will buy Christmas gifts

. نمی‌دانم که آیا آنها هدایای کریسمس می‌خرند

and because obviously

I didn't want to turn up with no gifts, that would have been embarrassing.

یا نه، و چون بدیهی است که نمی‌خواستم بدون هیچ هدیه‌ای به آنجا بروم، خجالت‌آور بود.

And so I decided I took a gamble and decided

و بنابراین تصمیم گرفتم قمار کنم و تصمیم گرفتم

that they would all be buying presents for each other.

که همه آنها برای یکدیگر هدیه بخرند.

Nobody had said that in advance.

هیچ کس از قبل این را نگفته بود.

So we met probably two weeks ago, I think it was.

بنابراین احتمالاً دو هفته پیش همدیگر را ملاقات کردیم، فکر می کنم همینطور بود.

So I did go and buy presents for them,

بنابراین من رفتم و برای آنها هدایایی خریدم

which was just as well because they've got presents.

که به همان اندازه خوب بود زیرا آنها هدایایی داشتند.

For me, it would have been embarrassing, wouldn't it, if we turned up there for the meeting

برای من خجالت آور بود، اینطور نیست، اگر برای جلسه

and it was only me who hadn't bought Christmas presents for them.

حاضر می شدیم و فقط من بودم که برای آنها هدایای کریسمس نخریده بودم .

It is possible sometimes to get Christmas presents.

گاهی اوقات می توان هدایای کریسمس را دریافت کرد.

That is terrible.

این وحشتناک است.

Really, really awful. So sometimes that does happen.

واقعا واقعا افتضاح بنابراین گاهی اوقات این اتفاق می افتد.

Not that I'm saying that today we have any terrible gifts.

نه اینکه بگویم امروز ما هدیه های وحشتناکی داریم.

Here's another one.

Another other present. Is this another one from one of your.

اینم یکی دیگه

یک هدیه دیگر آیا این یکی دیگر از یکی از شماست؟

Yes. Work colleagues?

آره. همکاران کار؟

I know this is from this is from Polly.

می دانم که این از پولی است.

Polly, thank Polly.

پولی، متشکرم پولی.

Polly.

پولی

Some people call their parents Polly.

برخی از افراد والدین خود را پولی صدا می کنند.

They do. So I like this one.

انجام می دهند. پس من این یکی را دوست دارم.

I know this is from Polly, because Polly have already Polly.

من می دانم که این از Polly است، زیرا Polly قبلاً Polly را داشته است.

I've taken it out of its container that it was in Polly.

من آن را از ظرفش بیرون آورده ام که در پولی بود.

What's the crux?

اصل مطلب چیست؟

I think this is a we like to guess them.

من فکر می کنم این چیزی است که ما دوست داریم آنها را حدس بزنیم.

I think this is a book.

من فکر می کنم این یک کتاب است.

Yes. It's either a book or a very bendy piece of chocolate cake.

آره. این یا یک کتاب یا یک تکه کیک شکلاتی است.

It's a gardening book. Mr.

این یک کتاب باغبانی است. آقای

Domke I think it's going to be a book about gardening plants or birds, birds

Domke من فکر می کنم این کتابی است در مورد گیاهان باغبانی یا پرندگان، پرندگان

or gardening plants or cookery, or maybe it's a self-help book.

یا گیاهان باغبانی یا آشپزی، یا شاید یک کتاب خودیاری باشد.

And let's have a look, shall we? Mr. Duncan

و بیایید نگاهی بیندازیم، آیا؟ آقای دانکن

Oh, we're wrong.

اوه، ما اشتباه می کنیم.

They were wrong.

آنها اشتباه می کردند.

52 week and breaks in Britain,

52 هفته و استراحت در بریتانیا،

52 places to go in the UK.

52 مکان برای رفتن در بریتانیا.

I think this is a very subtle hint

من فکر می کنم این یک اشاره بسیار ظریف است

because she knows that I'm very poor

زیرا او می داند که من

at booking holidays. Yes.

در رزرو تعطیلات بسیار ضعیف هستم. آره.

So maybe we could go on 52

پس شاید بتوانیم 52 را ادامه دهیم

because she knows that.

زیرا او این را می داند.

Because she knows I'm retiring probably.

چون او می داند که من احتمالاً بازنشسته می شوم.

Well, you virtually have at the moment.

خوب، شما در حال حاضر عملا دارید.

So she's what she's saying to me is every week of the year,

بنابراین او همان چیزی است که به من می گوید هر هفته از سال،

I need to go on an adventure. Hmm.

من باید به یک ماجراجویی بروم. هوم

That's very, very, very, very clever of her.

این خیلی خیلی خیلی خیلی باهوشه.

A year of mini adventures.

یک سال ماجراهای کوچک.

And where should we go first, Mr. Duncan?

و اول کجا برویم آقای دانکن؟

I don't know.

من نمی دانم.

Are there any nudist? What?

آیا برهنگی وجود دارد؟ چی؟

I want to know that the only places where you can just go and take all your clothes off are.

می‌خواهم بدانم تنها جاهایی که می‌توانی بروی و تمام لباس‌هایت را در بیاوری، هستند.

Are all these funded?

آیا همه اینها تامین مالی می شود؟

So if we go to all of these, is it all paid for up front?

بنابراین، اگر به سراغ همه اینها برویم ، آیا هزینه آن از قبل پرداخت می شود؟

Is there a gift voucher in the back?

آیا کوپن هدیه در پشت وجود دارد؟

Is there a Bakewell?

آیا Bakewell وجود دارد؟

We've been to Bateman's so lovely destinations to visit

ما در طول سال به مقاصد بسیار دوست‌داشتنی بیتمن رفته‌ایم تا بتوانیم به‌طور

throughout the year so we can just

sort of randomly go why should we go right.

تصادفی به آنجا برویم که چرا باید درست برویم.

The inner Hebrides.

هبریدهای درونی.

The Hebrides at the moment.

Hebrides در حال حاضر.

Well they're like covered in snow.

خوب آنها مانند پوشیده از برف هستند.

At the moment they're having heavy snow in the north of Scotland.

در حال حاضر برف سنگینی در شمال اسکاتلند می‌بارد.

It's very heavy snow. So that's a lovely gift.

برف خیلی سنگینی میاد پس این یک هدیه دوست داشتنی است.

Basically she's saying to me, Polly is saying to me,

اساساً او به من می‌گوید، پولی به من می‌گوید،

don't stay at home now you're not working.

حالا که کار نمی‌کنی در خانه نمان.

Go and visit some lovely, picturesque places around the UK.

بروید و از مکان های زیبا و دیدنی در سراسر بریتانیا دیدن کنید.

Get out and

برو بیرون و

they're saying, get out and we get 1499.

می گویند برو بیرون و ما 1499 می گیریم.

Oh, right. Okay. Okay.

اوه، درست است. باشه. باشه.

So now we know how much it costs and we know that Caroline spent £15 on me on gardening

بنابراین اکنون می دانیم که هزینه آن چقدر است و می دانیم که کارولین 15 پوند برای من برای کوپن های باغبانی هزینه کرد

vouchers.

.

Okay.

باشه.

The scented candle from Betty.

شمع معطر بتی.

I don't know how much that would have cost. £2.

من نمی دانم چقدر هزینه می شد. 2 پوند

It's probably irrelevant if you're that.

اگر شما آن هستید، احتمالاً بی ربط است.

Well, you're the only person talking about it.

خوب، شما تنها کسی هستید که در مورد آن صحبت می کنید.

I know.

میدانم.

I've got one more gift here, Doyle.

من اینجا یک هدیه دیگر دارم، دویل.

Another one.

یکی دیگه.

I think I know what this is because we.

من فکر می کنم می دانم این چیست زیرا ما.

We almost opened it yesterday.

تقریبا دیروز بازش کردیم.

We almost opened it by mistake. And Mr.

تقریبا اشتباهی بازش کردیم. و آقای

Juncker said, no, save it for the live stream.

یونکر گفت، نه، آن را برای پخش زنده ذخیره کنید.

Yes. I hope this is this isn't boring you?

آره. امیدوارم این شما را خسته نکرده باشد؟

Is it me opening my gifts?

آیا این من هستم که هدایای خود را باز کنم؟

Well, it's boring me a little.

خوب، این کمی من را خسته می کند.

Well, I hope not, but let's have a look.

خوب، امیدوارم که نه، اما بیایید نگاهی بیندازیم.

Well, I would.

خوب، من.

It would be better if some of the gifts for

بهتر است برخی از هدایا برای

well, they are sort of forward as they are, but for both of us.

خوب، به نوعی پیشرو باشند، اما برای هر دوی ما.

So look at that. Oh, my God.

بنابراین به آن نگاه کنید. اوه خدای من.

That I won't show the picture, but it's a picture.

که من عکس را نشان نمی دهم، اما یک عکس است.

What's happened to your face?

چه بلایی سر صورتت اومده؟

You look like an Indian.

شما شبیه یک هندی هستید.

That's a picture of the four of us when we met up.

این عکس ما چهار نفری است که با هم آشنا شدیم.

We won't show it, but it's. It. It's.

ما آن را نشان نمی دهیم، اما اینطور است. آی تی. این است.

It's a picture of the four of us. Let's.

این عکس ما چهار نفر است. اجازه دهید.

What's happened to you?

چه اتفاقی برای شما افتاده است؟

When we met up for our little get together before Christmas?

وقتی قبل از کریسمس برای دور هم جمع شدن کوچکمان همدیگر را ملاقات کردیم ؟

Look like an onion. So that's nice, isn't it?

شبیه پیاز باشید پس خوب است، اینطور نیست؟

To frame a picture

برای قاب کردن عکسی

of of us meeting up and.

از ملاقات ما و.

Yeah, you can show it.

آره میتونی نشونش بدی

I think it really matter

من فکر می کنم واقعا مهم است که

of all of us meeting this is when we met it before Christmas.

همه ما قبل از کریسمس با آن ملاقات کنیم.

These are all my girlfriends, by the way.

اتفاقاً اینها همه دوست دختر من هستند.

Lovely.

Very nice, nice picture time.

دوست داشتني.

بسیار زیبا، زمان عکس خوب.

I Once I once referred to them as your your fag hags.

من یک بار من آنها را به عنوان لگد شما نامیده می شود.

That's from nothing. That's from Betty.

این از هیچ است. اونم از بتی

I've got to remember who these gifts are from now so that I can thank them.

من باید به یاد داشته باشم که این هدایا از چه کسانی هستند تا بتوانم از آنها تشکر کنم.

Um, yes, you could have again said I'm.

اوم، بله، می توانستید دوباره بگویید من هستم.

I don't want to be.

من نمی خواهم باشم.

I don't want to be rude, but is there anything else I have to open?

من نمی خواهم بی ادب باشم، اما آیا چیز دیگری وجود دارد که باید باز کنم؟

Who are we doing that later, I think.

فکر می کنم بعداً چه کسی این کار را انجام می دهیم.

Well, there are more gifts. Grief, you know.

خوب، هدایای بیشتری وجود دارد. غم، میدونی

Well, you all.

خب همه شما

All I've been doing so far is watching Steve open his gift.

تنها کاری که تا به حال انجام داده ام این است که استیو هدیه اش را باز می کند.

All of you need to get some friends, Mr.

همه شما باید چند دوست داشته باشید، آقای

Duncan, and then they can buy you presents. That one friend.

دانکن، و سپس آنها می توانند برای شما هدایایی بخرند. اون یکی دوست

Anyway, they are for us. Who would want a friend?

به هر حال آنها برای ما هستند. چه کسی دوست خواهد داشت؟

So that's for us.

پس این برای ماست.

It's all for us.

همه چیز برای ماست.

The amaryllis is for us. Good.

آماریلیس برای ماست. خوب

You could have opened the one from Martha, but

شما می توانستید یکی از مارتا را باز کنید، اما

I can.

من می توانم.

Can I have this?

میتونم اینو داشته باشم؟

Whatever it is, you can have that. Yes.

هر چه هست، شما می توانید آن را داشته باشید. آره.

It's a garden ornament.

این زینت باغ است.

Well, very well.

Whatever this is, I'm having this. Okay?

خوب، خیلی خوب.

این هر چه هست، من این را دارم. باشه؟

Whatever it is, I don't know what it is, but.

هر چه هست، نمی دانم چیست، اما.

Well, it's a garden.

خوب، این یک باغ است.

In the meantime, there's a spring inside, right?

در ضمن یه فنر داخلش هست درسته؟

Any more gifts that you want to share with us, please feel free to do so. Yes.

هر هدیه دیگری که می خواهید با ما به اشتراک بگذارید، لطفاً این کار را انجام دهید. آره.

You have one more card?

یک کارت بیشتر دارید؟

Yes. Or last card.

آره. یا آخرین کارت

We will be going in a moment, by the way.

اتفاقاً یک لحظه دیگر خواهیم رفت.

Okay. You won't be here much longer.

باشه. خیلی بیشتر اینجا نخواهی بود

So if you want to say something, say it now.

پس اگر می خواهید چیزی بگویید، همین الان بگویید.

Merry Christmas.

کریسمس مبارک.

And this is a very nice card from our lovely friend Martin.

و این یک کارت بسیار زیبا از دوست دوست داشتنی ما مارتین است.

Hello, Martin.

سلام مارتین

Just in case you are watching, I have a feeling he isn't because he hasn't said hello.

فقط اگر شما تماشا می کنید، من احساس می کنم که او نیست، زیرا او سلام نکرده است.

But thank you, Martin, for this lovely card

اما از تو متشکرم، مارتین، به خاطر این کارت دوست داشتنی

that you gave us the other day when you came over to see us.

که روز پیش که برای دیدن ما آمدی به ما دادی.

And we had a lovely meal as well.

و ما یک غذای خوشمزه هم خوردیم.

We went out for a very nice meal as well.

ما هم برای یک غذای خیلی خوشمزه بیرون رفتیم.

So thank you very much.

خوب، خیلی ممنون.

MARTIN Oh, you as well.

مارتین اوه، شما نیز همینطور.

Thank you. MARTIN Yes, for a lovely card.

متشکرم. مارتین بله، برای یک کارت دوست داشتنی.

Oh, friend Martin is beginning to itch.

اوه، دوست مارتین شروع به خارش می کند.

Can I say hello to Martin and all of your family as well?

آیا می توانم به مارتین و همه خانواده شما نیز سلام کنم؟

Hello, Champion Ryan Cham.

سلام، قهرمان رایان چم.

Cham Rune.

چم رون.

Um, um, hello.

اوم، اوم، سلام.

Hello to you.

درود بر تو.

Hello to you.

درود بر تو.

Are you new on the live stream?

آیا در جریان زنده جدید هستید؟

Yes. We say welcome.

آره. ما می گوییم خوش آمدید.

Please let us know. Lovely to have you here.

لطفا اجازه دهید تا ما بدانیم. خوشحالم که شما اینجا هستید

Very nice.

بسیار خوب.

I hope you're enjoying this very special Christmas live stream.

امیدوارم از این پخش زنده کریسمس بسیار خاص لذت برده باشید .

It's going dark outside. It is going dark outside. Yes.

بیرون داره تاریک میشه بیرون هوا تاریک می شود. آره.

Have a look outside.

بیرون را نگاه کن

It's starting to go very dark.

خیلی کم کم داره تاریک میشه

You ready? The sun setting.

آماده ای؟ غروب خورشید

Although past the short, the shortest day,

هرچند از کوتاه ترین روز گذشته

which I think was the 21st of December. Yes.

که فکر می کنم 21 دسامبر بود. آره.

So the days are now getting longer?

پس روزها در حال طولانی شدن هستند؟

Yeah. So

آره بنابراین

we don't really notice it at the moment.

ما واقعاً در حال حاضر متوجه آن نمی شویم.

But when we start getting into January, February, we will notice

اما زمانی که وارد ژانویه، فوریه می شویم، متوجه

that it is getting darker much later.

می شویم که هوا خیلی دیرتر تاریک می شود.

Winter solstice. Is that what you call it?

انقلاب زمستانی. اسمش اینه؟

Well, we've just now said we've had the shortest day and so now the days will slowly get longer.

خوب، ما همین الان گفتیم که کوتاه ترین روز را سپری کرده ایم و بنابراین حالا کم کم روزها طولانی تر می شوند.

We will slowly have more and more daylight.

ما کم کم روشنایی روز بیشتری خواهیم داشت.

I can't wait until spring.

من نمی توانم تا بهار صبر کنم.

Thomas said he used to own the same one.

توماس گفت که او قبلاً همان یکی را داشت.

What was that?

آن چه بود؟

Was it the book?

کتاب بود؟

Was it the frame?

قاب بود؟

What was it that you used to have?

قبلا چی داشتی؟

Tomek Maybe it's my soundboard.

Tomek شاید این کمانبورد من باشد.

Oh Yes, it's the soundboard.

اوه بله، این صفحه صدا است.

Maybe it's my lovely soundboard.

شاید این صفحه موسیقی دوست داشتنی من باشد.

Why would you be using a soundboard?

چرا از صفحه صدا استفاده می کنید؟

Tell me, are you a deejay? Yes.

به من بگو، آیا شما یک دیجی هستید؟ آره.

Or maybe you have your own radio station.

یا شاید شما ایستگاه رادیویی خود را دارید.

Yes. What are you.

آره. تو چی هستی

What are you doing that that is requiring you to use a soundboard?

چه کاری انجام می دهید که شما را مجبور به استفاده از صفحه صدا می کند؟

Is that the.

آیا آن است.

You don't call it a mix? It is soundboard.

بهش نمیگی میکس؟ این کمان ویولن است.

The the correct frame, the more technical term may be used

هرچه فریم صحیح باشد ، اصطلاح فنی بیشتری ممکن است

in the radio station or maybe a TV station where they are

در ایستگاه رادیویی یا شاید یک ایستگاه تلویزیونی که در آن

mixing audio inputs.

ورودی‌های صوتی را با هم ترکیب می‌کنند، استفاده شود.

A professional mixer is often called a sound board.

یک میکسر حرفه ای را اغلب تخته صدا می نامند.

Ah. So tell us what you were doing to make. Hmm.

آه پس به ما بگویید برای ساختن چه کاری انجام می دادید. هوم

Where were you mixing sound and for what reason?

کجا صدا میکس می کردی و به چه دلیل؟

I'm interested to find out as well. Yes.

من نیز علاقه مند هستم که بدانم. آره.

We just what we like to know about our wonderful viewers and what just particularly regular viewers.

ما فقط آنچه را که دوست داریم در مورد بینندگان فوق العاده خود و بینندگان مخصوصاً معمولی بدانیم.

And yeah, please

و بله، لطفا

tell us we will be going in a few moments.

به ما بگویید که تا چند لحظه دیگر می رویم.

If you want to say hello.

اگر می خواهید سلام کنید.

If you want to say anything, please do it now, because we will be going soon

اگر می‌خواهید چیزی بگویید، لطفا همین الان آن را انجام دهید، زیرا ما به زودی

and we will carry on with all Christmas Day celebrations.

می‌رویم و همه جشن‌های روز کریسمس را ادامه خواهیم داد .

We have some lovely chocolates to eat.

ما چند شکلات دوست داشتنی برای خوردن داریم.

Yes, we have some nice food to enjoy tonight.

بله، امشب غذای خوبی داریم که می‌توانیم از آن لذت ببریم.

We might even watch something on the television.

حتی ممکن است چیزی را از تلویزیون تماشا کنیم.

We still got these marshmallows left over from yesterday.

ما هنوز این مارشملوهای باقی مانده از دیروز را داریم.

Can you believe how many people mentioned these yesterday?

باورتان می شود دیروز چند نفر به اینها اشاره کردند؟

They said they looked lovely. I know. Yes.

گفتند زیبا به نظر می رسند. میدانم. آره.

So I think a lot of people like these. I think so.

بنابراین من فکر می کنم بسیاری از مردم این را دوست دارند. من هم اینچنین فکر میکنم.

Definitely.

قطعا.

Before I go tomorrow, 2 p.m.

قبل از اینکه فردا برم ساعت 2 بعد از ظهر

UK time.

به وقت انگلستان

We are once again out side.

ما یک بار دیگر در بیرون هستیم.

We are actually doing a live stream on Boxing Day for

ما در واقع به یک دلیل خاص در Boxing Day یک استریم زنده انجام

a very special reason because

we want to share our Boxing Day with you the day after Christmas.

می دهیم زیرا می خواهیم روز بعد از کریسمس Boxing Day خود را با شما به اشتراک بگذاریم .

So we will be live tomorrow in much Wenlock Town Square.

بنابراین ما فردا در میدان شهر Wenlock بسیار زنده خواهیم بود.

Hopefully the weather will be okay.

انشالله که هوا خوب بشه

We're doing the triple yes, the 333.

ما بله سه گانه، 333 را

We do a Christmas Eve, Christmas Day and Boxing Day. Yes.

انجام می دهیم. ما یک شب کریسمس، روز کریسمس و روز باکس را انجام می دهیم . آره.

We've never done that before, have we?

ما قبلاً هرگز این کار را نکرده بودیم، اینطور نیست؟

I don't think we've ever done all three.

من فکر نمی کنم که ما هرگز هر سه را انجام داده باشیم.

No, ever. Ever.

نه، هرگز. همیشه.

So it's been great fun.

بنابراین بسیار سرگرم کننده بوده است.

Yes, used to. I used to be a deejay. Yes.

بله قبلا من قبلا دیجی بودم آره.

A radio host and an event host.

یک مجری رادیو و یک مجری رویداد.

Oh, so maybe that's my phone.

اوه، پس شاید این گوشی من باشد.

That's why he's interested in what we do.

به همین دلیل او به کاری که ما انجام می دهیم علاقه مند است.

Yeah, maybe.

آره شاید

And the equipment that you use? Well, I was.

و تجهیزاتی که استفاده می کنید؟ خب من بودم

I used to be a radio deejay for many years, and I did some voluntary.

من سالها دیجی رادیو بودم و کارهایی داوطلبانه انجام دادم.

I did a community radio station as well.

من یک ایستگاه رادیویی اجتماعی نیز انجام دادم.

I was.

من بودم.

I was on the air maybe.

من روی آنتن بودم شاید

Yeah. And deejaying.

آره و از بین بردن.

You've you've done deejaying well, haven't you?

شما دیژیینگ را به خوبی انجام داده اید، اینطور نیست؟

Yes, I've done all sorts of parties and things.

بله، من انواع مهمانی ها و کارها را انجام داده ام.

I've always been interested in, in equipment as well, technical equipment.

من همیشه به تجهیزات و تجهیزات فنی علاقه مند بوده ام.

So you two would have a lot to talk about.

بنابراین شما دو نفر حرف های زیادی برای صحبت خواهید داشت.

I will have a lot to talk about when we meet up.

وقتی همدیگر را ملاقات کنیم، چیزهای زیادی برای صحبت خواهم داشت.

I think so. In Paris. Yes. Hopefully.

من هم اینچنین فکر میکنم. در پاریس. آره. خوشبختانه.

Hopefully next year, 2023 might be the year that we meet up.

امیدواریم سال آینده، 2023 سالی باشد که ما با هم ملاقات می کنیم.

We will have to see what happens because in this crazy, mixed up

ما باید ببینیم چه اتفاقی می‌افتد، زیرا در این دنیای دیوانه و به هم

world of ours, who knows what is going to happen next?

ریخته ما، چه کسی می‌داند که قرار است چه اتفاقی بیفتد؟

We'll get plenty of advanced warning because we'll want to find out

ما هشدارهای پیشرفته زیادی دریافت خواهیم کرد زیرا می‌خواهیم بفهمیم چه

when people are free, when people can meet up.

زمانی افراد آزاد هستند، چه زمانی افراد می‌توانند ملاقات کنند. جیووانی می‌گوید،

So we've got to find out when people have gaps in their schedules

بنابراین، باید بفهمیم که چه زمانی افراد در برنامه‌هایشان شکاف‌هایی دارند

that they can that they can meet up, Giovanni says. Mr.

که می‌توانند آن‌ها را ملاقات کنند. آقای

Duncan and Mr.

Steve, I want to say a big thank you to you for your help in order to use my English

دانکن و آقای

استیو، می‌خواهم از کمک شما به منظور استفاده از زبان انگلیسی

and also to give me the chance to experience new things through it.

و همچنین به من فرصتی برای تجربه چیزهای جدید از طریق آن تشکر کنم.

Thank you very much, Giovanni.

خیلی ممنون، جیووانی.

That's very kind of you to say.

این خیلی لطف شماست که می گویید.

Don't forget, by the way, if you want to send a donation, because we are looking

فراموش نکنید، در ضمن، اگر می خواهید کمک مالی بفرستید، چون ما به

for those lovely end of year donations,

دنبال آن کمک های دوست داشتنی آخر سال هستیم،

you can always a lovely donation to this address.

همیشه می توانید یک کمک مالی دوست داشتنی به این آدرس بدهید.

It's very easy to do.

انجام آن بسیار آسان است.

You don't have to give all of your details to everyone.

لازم نیست تمام جزئیات خود را به همه بدهید.

It is very secure.

بسیار امن است.

It is a good way of saying thank you, Mr.

این روش خوبی است برای تشکر از شما، آقای

Duncan, for

دانکن، برای

the past year

سال گذشته

and also the past 16 years that I've been doing this on YouTube.

و همچنین 16 سال گذشته که من این کار را در YouTube انجام داده ام.

So if you want to, you can. There it is.

پس اگر بخواهید، می توانید. ایناهاش.

You've aged so badly in those six years.

تو در این شش سال خیلی بد پیر شدی.

The stress of the pressure, it's presenting allows you I'm joking.

استرس از فشار، ارائه به شما اجازه می دهد شوخی کنم.

Can I just say it is stressful doing this.

فقط می توانم بگویم انجام این کار استرس زا است.

It isn't all fun.

این همه سرگرم کننده نیست.

Sometimes I have to lie down on the floor and cry myself to sleep.

گاهی باید روی زمین دراز بکشم و گریه کنم تا بخوابم.

My my calves are aching, Mr.

گوساله‌ام درد می‌کند، آقای

Duncan, because we've been standing here, I've been standing, cooking most of the morning

دانکن، چون ما اینجا ایستاده‌ایم، من ایستاده‌ام، بیشتر صبح غذا می‌پزم

and now we've been standing here for two hour and a half.

و الان دو ساعت و نیم است که اینجا ایستاده‌ایم .

Yes, quite a while.

بله، مدت زیادی است.

Hi. From Turkey says Zeki O0.

سلام. از ترکیه می گوید Zeki O0.

Hello. Zeki? Yes.

سلام. زکی؟ آره.

So somebody else is new.

بنابراین شخص دیگری جدید است.

Well, we're on again tomorrow.

خب فردا دوباره راه میفتیم

We're leaving now, but we're live again tomorrow.

ما الان می‌رویم، اما فردا دوباره زنده هستیم.

At what time?

در چه زمانی؟

2 p.m. UK time.

ساعت 2 بعد از ظهر به وقت انگلستان

We will be live in a nice picturesque village

ما در یک دهکده زیبا و زیبا

where we live and we will be upsetting all the

که در آن زندگی می کنیم زندگی خواهیم کرد و همه آنها را ناراحت خواهیم کرد

and maybe trying to catch one or two of them

و شاید سعی کنیم یکی دو نفر از آنها را بگیریم

to appear live and say something to you all.

تا زنده ظاهر شوند و به همه شما چیزی بگویند.

Should we try and do that?

آیا باید تلاش کنیم و این کار را انجام دهیم؟

We will try, but it's not easy.

ما تلاش خواهیم کرد، اما آسان نیست.

It's Not easy because they're very shy.

این آسان نیست زیرا آنها بسیار خجالتی هستند.

Very shy.

خیلی خجالتی.

We will see you tomorrow. We are definitely going now.

فردا شما را خواهیم دید. الان حتما میریم

It is just 4:03 o'clock in the afternoon

فقط ساعت 4:03 بعد از ظهر است

and we are going to sit down and continue enjoying our Christmas Day.

و ما می خواهیم بنشینیم و به لذت بردن از روز کریسمس خود ادامه دهیم.

Thanks.

با تشکر.

And I hope you will enjoy whatever you are doing right.

و امیدوارم از هر کاری که درست انجام می دهید لذت ببرید.

So you could have a good time.

بنابراین می توانید اوقات خوبی داشته باشید.

I haven't seen Claudia.

من کلودیا را ندیده ام.

Yes, I've seen Claudia home.

بله، من کلودیا را در خانه دیده ام.

Has Claudia been on? Claudia has been on, Yes.

آیا کلودیا فعال بوده است؟ کلودیا فعال بوده است، بله.

I saw her earlier because she.

من او را زودتر دیدم زیرا او.

She wrote.

She said she might be busy today.

او نوشت.

او گفت ممکن است امروز سرش شلوغ باشد.

She did appear.

او ظاهر شد.

I did see something from Claudia. I won't look back now.

من چیزی از کلودیا دیدم. الان به عقب نگاه نمی کنم

We haven't got time.

ما وقت نداریم

I think it's quite a while ago, I think it was the Giovanni

فکر می‌کنم مدت‌ها پیش است، فکر می‌کنم جیوانی

Says by Giovanni Olivetti. Yes.

می‌گوید اثر جووانی اولیوتی بود. آره.

Pop de Palmira says it is time to wrap.

پاپ د پالمیرا می‌گوید که زمان آن فرا رسیده است.

Oh, very good. So unwrap up.

اوه خیلی خوبه پس باز کن

If you wrap up, it means you are covering something.

اگر بپیچید به این معنی است که چیزی را می پوشانید.

You are concealing something, or

شما چیزی را پنهان می کنید، یا

maybe you are bringing something to a close,

شاید دارید چیزی را به پایان می رسانید،

which we are doing right now.

که ما در حال حاضر انجام می دهیم.

Thank you very much for your company.

از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.

We are going we will see you tomorrow from 2 p.m.

میریم فردا از ساعت 14 میبینیمتون

UK time.

به وقت انگلستان

We are back with you live from much Wenlock town

ما به صورت زنده از میدان شهر Wenlock Incredible به صورت زنده با شما بازگشته

square Incredible so we look to put our long johns on it might be cold.

ایم، بنابراین به دنبال این هستیم که جان های بلند خود را روی آن قرار دهیم که ممکن است سرد باشد.

I think it is going to be cold tomorrow.

فکر کنم فردا هوا سرد باشه

See you later.

بعدا میبینمت.

Enjoy the rest of your Christmas for the rest of your evening.

از بقیه کریسمس خود برای بقیه عصر خود لذت ببرید.

Some of you will be your Christmas will be coming to a close as you will be having a longer day

برخی از شما کریسمس شما به پایان می رسد زیرا

than we are, depending on what part of the world you are in

بسته به اینکه در چه بخشی از جهان هستید، روز طولانی تری نسبت به ما خواهید

it is.

داشت.

This is Mr.

این آقای

Duncan and Mr.

دانکن و آقای

Steve in England saying Thanks for watching.

استیو در انگلیس هستند که می گویند از تماشای شما تشکر می کنم.

See you tomorrow.

فردا می بینمت.

2 p.m. time.

ساعت 2 بعد از ظهر زمان.

And of course, until the next time we meet, you know what's coming next.

و البته، تا دفعه بعد که ما ملاقات می کنیم، شما می دانید که در آینده چه خواهد شد.

Yes, you do...

بله، شما

ta ta for now.

در حال حاضر ... تا تا تا.