Expressing Embarrassment in English / What does it mean to be embarrassed? / Listen & Learn English

Hi everybody, how are you today? Are you  okay? I hope so! Are you happy? I hope so!

سلام به همگی، امروز چطورید؟ حالت خوبه؟ امیدوارم! آیا شما خوشحال هستید؟ امیدوارم!

In today’s lesson we will  look at… oh! Wait a minute,

در درس امروز به … نگاه خواهیم کرد... اوه! یک لحظه صبر کنید،

I can’t remember what it is  I’m going to discuss today.

نمی توانم به خاطر بیاورم که امروز قرار است در مورد چیست صحبت کنم.

What is today’s subject?

موضوع امروز چیست؟

Oh how embarrassing,

آه چقدر شرم آور است،

I can’t remember what it is  I’m suppose to teach you.

نمی توانم به یاد بیاورم که قرار است به شما چه چیزی یاد بدهم.

Oh yes…that’s it! I remember now.

اوه بله...همین! الان یادم اومد

The subject today is something we often feel  

موضوع امروز چیزی است که ما اغلب

after making a mistake or following  an awkward moment of time.

بعد از انجام یک اشتباه یا دنبال کردن یک لحظه ناخوشایند احساس می کنیم.

Like the one that just happened.

مثل اتفاقی که همین الان افتاد.

Today’s English lesson is all  about the feeling of…embarrassment.

درس امروز زبان انگلیسی درباره احساس... خجالت است.

Let’s face it. We all make mistakes. It is hard to  get everything right and quite often we might feel  

بیا با آن روبرو شویم. همه ما اشتباه می کنیم. درست کردن همه چیز سخت است و اغلب ممکن است

upset by these errors. An error of judgement such  as a misspelt word that draws unwanted attention,  

از این خطاها ناراحت شویم. خطای قضاوت مانند یک کلمه غلط املایی که توجه ناخواسته را به خود جلب می کند،

or a lapse of concentration that causes you  to forget something important might lead to a  

یا عدم تمرکز که باعث می شود چیز مهمی را فراموش کنید ممکن است منجر به

feeling of shame or discomfort. A clumsy moment  or an unwanted bodily sound will undoubtedly  

احساس شرم یا ناراحتی شود. یک لحظه ناشیانه یا یک صدای بدنی ناخواسته بدون شک

lead to this feeling as well. Of course we are  talking about the sensation of embarrassment.

به این احساس نیز منجر خواهد شد. البته ما در مورد احساس خجالت صحبت می کنیم.

It's about to rain. The words ‘embarrassment’  is a noun that names the feeling of awkwardness  

نزدیک است باران ببارد. کلمه "خجالت " اسمی است که احساس ناخوشایندی

or shame that is felt after a  moment of social humiliation.  

یا شرمی را که پس از یک لحظه تحقیر اجتماعی احساس می شود نام می برد .

The humiliation comes from the unwanted attention  or the feeling of being perceived in a certain way  

تحقیر ناشی از توجه ناخواسته یا احساس درک شدن به روشی خاص است

and is always negative. Embarrassment is an  unwelcome feeling that can last for anything  

و همیشه منفی است. خجالت یک احساس ناخوشایند است که می تواند برای هر چیزی

from a few seconds, to a whole lifetime.  It would be fair to say that embarrassment  

از چند ثانیه تا یک عمر طول بکشد. منصفانه است که بگوییم

is both a psychological and physical  reaction to a moment of awkward attention.  

خجالت هم یک واکنش روانی و هم فیزیکی به یک لحظه توجه ناخوشایند است.

This attention can be caused by many things such  as – making a social error whilst in the company  

این توجه می تواند ناشی از چیزهای زیادی باشد، مانند ایجاد یک خطای اجتماعی در حین حضور در

of others. To lose face over a claim of having a  certain skill or knowledge of a particular subject  

شرکت دیگران. از دست دادن چهره به دلیل ادعای داشتن یک مهارت یا دانش خاص در مورد یک موضوع خاص

might leave you embarrassed. A social error might  be something minor, such as picking up the wrong  

ممکن است شما را خجالت بکشد. یک خطای اجتماعی ممکن است چیزی جزئی باشد، مانند برداشتن

knife whilst eating in a fancy restaurant. Perhaps  you let out a giant fart whilst in a lift with  

چاقوی اشتباه هنگام غذا خوردن در یک رستوران شیک. شاید وقتی با همکارانتان در آسانسور هستید، یک گوز غول‌پیکر پرتاب

your work colleagues. Forgetting someone’s name  or calling a person by the wrong name in a social  

کنید. فراموش کردن نام شخصی یا صدا زدن یک فرد با نام اشتباه در یک

situation might cause you to feel embarrassment.  To receive unexpected praise or a surprise gift  

موقعیت اجتماعی ممکن است باعث ایجاد احساس خجالت در شما شود. دریافت تمجید غیرمنتظره یا یک هدیه غافلگیرکننده

might create the feeling of embarrassment. An  awkward moment that creates a physical response is  

ممکن است باعث ایجاد احساس خجالت شود. یک لحظه ناخوشایند که واکنش فیزیکی ایجاد می کند،

embarrassment. It leaves you feeling  embarrassed. It was an embarrassing moment.

خجالت است. باعث می‌شود شما احساس خجالت کنید. لحظه شرم آوری بود.

Let us not forget that besides  personal embarrassment,  

فراموش نکنیم که علاوه بر خجالت شخصی،

it is also possible to make another person  feel embarrassed. You might reveal a secret  

ممکن است فرد دیگری را نیز احساس خجالت کند. شما ممکن است رازی   را

about an individual that then causes shame  and humiliation. That person will feel  

در مورد فردی فاش کنید که باعث شرمساری و تحقیر شود. آن شخص احساس خجالت خواهد کرد

embarrassed. You might also feel personal  embarrassment for revealing the secret to others.  

. همچنین ممکن است از افشای راز برای دیگران احساس خجالت شخصی کنید.

To be caught out or named as the perpetrator  of a criminal act might bring both guilt  

دستگیر شدن یا معرفی شدن به عنوان مرتکب یک عمل مجرمانه ممکن است برای

and embarrassment on that person. To be caught in  a ‘compromising’ situation will cause a great deal  

آن شخص هم گناه و هم باعث شرمندگی شود. گرفتار شدن در یک موقعیت «سازش‌آمیز» باعث

of embarrassment for all concerned. A married man  might be found to be having a secret love affair  

شرمساری زیادی برای همه افراد مرتبط خواهد شد. ممکن است یک مرد متاهل با منشی خود رابطه عاشقانه پنهانی داشته

with his secretary. Both people involved  might feel embarrassed. Their secret has been  

باشد. هر دو نفر درگیر ممکن است احساس خجالت کنند. راز آنها کشف شده است

discovered. To be discovered cheating will  more than likely lead to embarrassment.

. کشف شدن، تقلب به احتمال زیاد منجر به خجالت می‌شود.

The physical feeling of embarrassment tends to  be similar, whatever the situation might be.  

احساس فیزیکی خجالت ، هر موقعیتی که ممکن است باشد، مشابه است.

The moment of realisation will cause your heart  rate to increase due to a rush of adrenalin, thus  

لحظه درک باعث می شود ضربان قلب شما به دلیل هجوم آدرنالین افزایش یابد و در نتیجه

causing your blood pressure to rise. You might  become red in the face due to the stress caused  

فشار خون شما افزایش یابد. ممکن است به دلیل استرس ناشی

by that moment of embarrassment. You may feel  hot, dizzy, or even nauseous during the initial  

از آن لحظه خجالت، صورت شما قرمز شود. ممکن است در لحظات اولیه خجالت احساس گرما، سرگیجه یا حتی حالت تهوع داشته باشید

moments of embarrassment. Body language will often  give away the feeling of embarrassment. Averting  

. زبان بدن اغلب احساس خجالت را از بین می‌برد.

your eyes away from someone or refraining from  showing any facial expressions are common signs  

دور کردن چشمانتان از کسی یا خودداری از نشان دادن هر گونه حالات صورت، نشانه‌های

of person experiencing embarrassment. Becoming  red in the face is another sign of embarrassment,  

رایج خجالت فرد است. قرمز شدن صورت نشانه دیگری از خجالت است،

although this does not always occur. The natural  impulses of ‘fight or flight’ will come into play.  

اگرچه همیشه این اتفاق نمی افتد. انگیزه های طبیعی «جنگ یا گریز» وارد عمل خواهند شد.

The most common one is to get away from the source  of the embarrassment as quickly as possible.

رایج‌ترین روش این است که هر چه سریع‌تر از منبع خجالت دور شوید .

Oversensitivity to events around a person might  lead to the prolonged feeling of embarrassment,  

حساسیت بیش از حد به رویدادهای اطراف فرد ممکن است منجر به احساس خجالت طولانی مدت شود

which can lead to other conditions, such as stress  and anxiety. Worrying about what other people  

که می‌تواند منجر به شرایط دیگری مانند استرس و اضطراب شود. نگرانی در مورد

might think of you if you make a mistake or show  yourself in public can lead to social anxiety.  

اینکه اگر مرتکب اشتباهی شوید یا خودتان را در جمع نشان دهید، دیگران درباره شما چه فکری می‌کنند، می‌تواند منجر به اضطراب اجتماعی شود.

A performer might make a mistake on stage,  

ممکن است یک اجراکننده روی صحنه اشتباه کند،

which creates an embarrassing moment that might  lead to loss of confidence or stage fright.  

که لحظه‌ای شرم‌آور ایجاد می‌کند که ممکن است منجر به از دست دادن اعتماد به نفس یا ترس از صحنه شود.

An embarrassing moment can leave its scar with  a person for many hours, days, or even years.

یک لحظه شرم‌آور می‌تواند برای یک فرد برای ساعت‌ها، روزها یا حتی سال‌ها زخم خود را به جا بگذارد.

Synonyms of Embarrassment include – shame –  awkwardness - discomfiture – humiliation –  

مترادف های خجالت عبارتند از - شرم - بی دست و پا - ناراحتی - تحقیر

mortification – unease. You lose face, you feel  a moment of shame, you feel humiliated, you are  

- ناراحتی - ناراحتی. چهره خود را از دست می دهید، یک لحظه احساس شرمندگی می کنید، احساس تحقیر می کنید،

mortified. In modern English the action of shaming  a person or embarrassing them can be described as  

خشمگین می شوید. در انگلیسی مدرن، عمل شرمسار کردن یک فرد یا شرمسار کردن او را می توان به عنوان

‘owning’. You embarrass a person. You own them.  To reveal a person’s faults or lies is ‘own’.  

«مالکیت» توصیف کرد. آدم را شرمنده می کنی شما صاحب آنها هستید. فاش کردن عیوب یا دروغ‌های یک شخص «خود» است.

Embarrassment is a noun. The word ‘embarrass’ is  a verb that derives from the Spanish ‘embarazar’.  

خجالت یک اسم است. کلمه "خجالت کشیدن" یک فعل است که از "embarazar" اسپانیایی مشتق شده است.

In its earlier form the word meant ‘hinder’,  ‘hamper’, or prevent a person from moving forward.

این کلمه در شکل قبلی خود به معنای «مانع»، «ممانعت» یا جلوگیری از حرکت به جلو بود.

What was the most embarrassing thing that has  ever happened to you? Are you easily embarrassed?  

شرم آورترین اتفاقی که تا به حال برای شما افتاده چه بوده است؟ آیا به راحتی خجالت می کشی؟

Have you ever caused another  person to feel embarrassed?  

آیا تا به حال باعث شده که شخص دیگری احساس خجالت کند؟

Embarrassing moments happen to us all, but it is  worth remembering that those moments soon pass.  

لحظات شرم‌آوری برای همه ما اتفاق می‌افتد، اما باید به خاطر داشت که آن لحظات به زودی می‌گذرد.

Most people forget about other’s awkward moments  and errors. In fact quite often the only person  

بیشتر مردم لحظات ناخوشایند و اشتباهات دیگران را فراموش می کنند. در واقع اغلب تنها کسی

who remembers it is the one who made it happen.  It’s over. It has passed. It is time to let it go.  

که آن را به خاطر می آورد، کسی است که آن را به وقوع پیوسته است. تمام شد. گذشت. وقت آن است که آن را رها کنید.

Talking of which, it is time for me to let you  

در مورد آن صحبت کردن، زمان آن فرا رسیده است که اجازه دهم شما

go…until next time. This is Mr Duncan in  England saying…stay happy, stay relaxed,  

بروید... تا دفعه بعد. این آقای دانکن در انگلیس است که می‌گوید: شاد باشید، آرام بمانید

keep calm and I will see you all again real  soon with another English lesson…and of course…

، آرام باشید و من به زودی با یک درس انگلیسی دیگر همه شما را دوباره واقعی می‌بینم... و البته…

ta ta for now