ENGLISH ADDICT Lesson 10 - LIVE Chat - TELEVISION WORDS - Wed 27th November 2019

They say that anyone can do this guess what anyone is doing it hello

آنها می گویند که هر کسی می تواند این کار را انجام دهد حدس بزند که کسی چه می کند. سلام به

everybody and welcome to another English addict live on the Internet

همه و خوش آمدید به یک معتاد انگلیسی دیگر به صورت زنده در اینترنت

hmm oh that is a delicious cup of coffee I will say many things about myself

هوم اوه این یک فنجان قهوه خوشمزه است من چیزهای زیادی در مورد

sometimes I will be critical sometimes I will boast about my abilities but can I

خودم خواهم گفت گاهی اوقات انتقاد می کنم گاهی اوقات به خود می بالم. در مورد توانایی هایم اما می توانم

just say I make the most amazing cup of coffee if you ever get a chance to come

فقط بگویم شگفت انگیزترین فنجان قهوه را درست می کنم اگر فرصتی

to my house sit down with me and I will make you the most delicious cup of

پیدا کردی که به خانه من بیای با من بنشین و من برایت خوشمزه ترین فنجان

coffee you have ever had in your life let me tell you now here we go then hi

قهوه ای که تا به حال در زندگی ات نوشیده ای درست می کنم. من به شما می گویم حالا ما برویم، پس سلام به

everybody this is mr. Duncan in England how are you today are you okay I hope so

همه این آقای است. دانکن در انگلیس حال شما امروز خوب است، امیدوارم

are you happy I hope so here we are then welcome to

که خوشحال باشید

another live stream from England many people ask mr. Duncan where do you

. دانکن از کجا پخش می کنی

broadcast from I broadcast from a little country called England you may have

من از کشور کوچکی به نام انگلیس پخش می کنم شاید

heard of it a few years ago we used to be a big thing but now not so big so

چند سال پیش در مورد آن شنیده باشید که قبلاً چیز بزرگی بودیم اما اکنون آنقدر بزرگ نیستیم پس

hello everyone guess what we are halfway through the week it isn't the weekend

سلام به همه حدس بزنید که در نیمه های هفته در چه وضعیتی هستیم. متأسفانه آخر هفته است،

unfortunately but we are halfway there yes it's Wednesday

اما در نیمه راه هستیم، بله، چهارشنبه

we have lots of things to do today lots of stuff so many things to talk

است، امروز کارهای زیادی برای انجام دادن داریم ، چیزهای زیادی برای صحبت کردن

about today we are talking about one of my favorite subjects besides English of

در مورد امروز، ما در مورد یکی از موضوعات مورد علاقه من به جز انگلیسی صحبت می کنیم،

course because I am an English addict also today we are talking about

البته چون من یک معتاد انگلیسی نیز هستم. امروز ما در مورد

television words and phrases connected to this subject television I suppose

کلمات و عبارات تلویزیونی مرتبط با این موضوع تلویزیون صحبت می کنیم، فکر می کنم

these days we are kind of used to it we just sit down in front of the television

این روزها به نوعی به آن عادت کرده ایم، فقط جلوی تلویزیون می نشینیم و

we never really think very much about it or how it works or how amazing this

هرگز واقعاً به آن فکر نمی کنیم یا اینکه چگونه کار می کند یا چقدر شگفت انگیز است.

technology actually is so today we are looking at words and phrases to do with

فناوری در واقع به همین دلیل است که امروز ما به دنبال کلمات و عبارات مربوط به

television also we'll be having a little historical look at television how it all

تلویزیون هستیم همچنین نگاهی تاریخی به تلویزیون خواهیم داشت که چگونه همه چیز

began why we have television how it works and sometimes how it doesn't work

شروع شد چرا تلویزیون داریم چگونه کار می کند و گاهی اوقات چگونه کار نمی کند. rk

and I suppose also we could talk about what many describe as the golden years

و من فکر می‌کنم می‌توانیم درباره آنچه که بسیاری به عنوان سال‌های

of television so some people believe that there was a period of time in the

طلایی تلویزیون توصیف می‌کنند صحبت کنیم، بنابراین برخی از مردم معتقدند دوره‌ای در

past when television was at its best I'll give you a clue it isn't nowadays

گذشته بوده که تلویزیون در بهترین حالت خود بوده است.

it isn't now so you can't describe now as the golden age of television

الان نیست، بنابراین نمی‌توان الان را به عنوان دوران طلایی تلویزیون توصیف کرد،

maybe the twilight years but I don't think it is the golden years when we say

شاید سال‌های گرگ و میش، اما فکر نمی‌کنم این سال‌های طلایی باشد وقتی

golden years we mean the best period of time when something was at its best so

می‌گوییم سال‌های طلایی، منظورمان بهترین دوره زمانی است که چیزی در آن زمان بود. بهتر

that's what we mean when we say golden years hello to the live chat oh yes

است وقتی به گپ زنده سلام سالهای طلایی می گوییم، اوه بله

hello to Vitesse nice to see you here today Vitesse guess what a big hello to

سلام به Vitesse خوشحالم که امروز شما را اینجا می بینم، منظور

Lithuania and also congratulations to you because you are first on today's

live chat I have a haircut this morning I cut my

ما همین است. امروز صبح موهایم را کوتاه کردم

hair this morning Steve was complaining he said Duncan your hair is so long it

استیو شاکی بود که گفت دانکن موهایت آنقدر بلند است که

looks white and I said that's a bit cruel I can't help it I can't help being

سفید به نظر می رسد و من گفتم این کمی ظالمانه است من نمی توانم جلوی آن را بگیرم نمی توانم جلوی

older so I have decided to cut my hair today you will notice it's lovely and

بزرگتر شدن را بگیرم بنابراین تصمیم گرفتم موهایت را کوتاه کنم موهای من امروز متوجه خواهید شد که دوست داشتنی و

short now shall I give you a twirl okay then so there you can see I've cut my

کوتاه هستند، حالا من به شما یک پس خوب بچرخ تا ببینی من موهایم را کوتاه کرده‌ام

hair and now it's nice and short again I look like a billiard ball the top of my

و حالا دوباره زیبا و کوتاه است، من مثل توپ بیلیارد به نظر می‌رسم که بالای

head does anyway so yes we are doing a live English stream english addict for

سرم به هر حال این کار را انجام می‌دهد، بنابراین بله، ما در حال انجام یک پخش زنده انگلیسی معتاد انگلیسی برای

all those people out there who can't get enough of this lovely language and you

همه آن‌ها هستیم. آنجا که از این زبان دوست داشتنی سیر نمی شود و می

can catch me live on Sunday Wednesday Friday 2:00 p.m. UK time so that is when

توانید من را به صورت زنده در یکشنبه چهارشنبه جمعه ساعت 14:00 تماشا کنید. به وقت انگلستان، بنابراین زمانی است که

I am on the Internet I hope you can hear me today because some of my equipment is

من در اینترنت هستم، امیدوارم امروز صدای من را بشنوید زیرا برخی از تجهیزات من

missing mr. Steve has taken my lovely big mixer to be tested today I won't say

گم شده است. استیو امروز میکسر بزرگ دوست‌داشتنی من را برای آزمایش گرفته است، نمی‌گویم

why but it is part of another project that I'm working on with Steve no more

چرا، اما این بخشی از پروژه دیگری است که من با استیو روی آن کار می‌کنم، وقتی رسید، دیگر

news about that when it arrives also a few people have asked mr. Duncan we are

خبری در مورد آن نیست، همچنین چند نفر از آقای دکتر پرسیده‌اند. دانکن ما

wondering what is happening to your website are you still building your new

تعجب می‌کنیم که چه اتفاقی برای وب‌سایت شما می‌افتد، آیا هنوز هم وب‌سایت جدید خود را

website the answer to that question is yes I am it's coming along slowly but

می‌سازید، پاسخ به این سؤال این است که بله، من به آرامی در راه است،

there will be a website some big changes happening concerning my video lessons

اما یک وب‌سایت تغییرات بزرگی در رابطه با درس‌های ویدیویی من

and the way you see them whoa are you intrigued I hope so

و نحوه مشاهده آنها روی خواهد داد. وای که کنجکاو شدی، امیدوارم

we have the mystery idiom coming up today as

امروز هم این اصطلاح رازآلود را داشته باشیم،

well plus I suppose we can take a look at one of my English lessons because we

بعلاوه فکر می‌کنم می‌توانیم به یکی از درس‌های انگلیسی من نگاهی بیندازیم، زیرا امروز

are talking about one particular subject today television

در مورد یک موضوع خاص صحبت می‌کنیم تلویزیون

do you watch much television do you watch much television these days maybe

آیا زیاد تلویزیون تماشا می‌کنی آیا زیاد تماشا می‌کنی؟ این روزها شاید

over the years you have watched less and less

در طول سال‌ها کمتر و کمتر تلویزیون تماشا کرده باشید،

apparently you might find this hard to believe but apparently fewer people are

ظاهراً ممکن است باور این موضوع برایتان سخت باشد، اما ظاهراً افراد کمتری

watching television especially live television so quite often people will go

تلویزیون تماشا می‌کنند، به‌ویژه تلویزیون زنده، بنابراین اغلب مردم

to a streaming service to watch their favorite TV shows that have already been

برای تماشای برنامه‌های تلویزیونی مورد علاقه خود به یک سرویس پخش می‌روند.

on or maybe something they missed that was on last week and they watch it again

در هفته گذشته بوده اند یا شاید چیزی را از دست داده اند و دوباره آن را تماشا می کنند

because they missed it the first time around so apparently a lot of people are

زیرا اولین بار آن را از دست داده اند، بنابراین ظاهراً بسیاری از مردم آن را از دست داده اند.

not watching television these days and I suppose there are many reasons why

این روزها تلویزیون تماشا نمی‌کنم و فکر می‌کنم دلایل زیادی وجود دارد که

especially and this is something you might not believe apparently young

به خصوص و این چیزی است که ممکن است باور نکنید ظاهراً

people don't really watch TV anymore the BBC here in the UK have for many

جوانان دیگر واقعاً تلویزیون تماشا نمی‌کنند بی‌بی‌سی اینجا در بریتانیا

years tried to keep younger viewers entertained but apparently they are

سال‌هاست که سعی کرده بینندگان جوان‌تر را سرگرم کند، اما ظاهراً آنها به شدت شکست می خورند،

failing miserably so fewer and fewer younger people are watching television

بنابراین تعداد کمتر و کمتری از افراد جوان تر تلویزیون تماشا می کنند،

however there is a growing age range can you guess who is watching television

با این حال طیف سنی رو به رشدی وجود دارد، آیا می توانید حدس بزنید که چه کسی بیشتر و بیشتر تلویزیون تماشا می کند،

more and more I'll give you a clue maybe in 10 years time it will be me watching

من به شما سرنخی خواهم داد که شاید 10 سال دیگر این من باشم که تمام تلویزیون تماشا می کنم.

television all the time so the growing age group is actually the elderly so

بنابراین، گروه سنی در حال رشد در واقع افراد مسن هستند، بنابراین

more and more people over 50 or 60 or even in their late 70s are now watching

بیشتر و بیشتر افراد بالای 50 یا 60 سال یا حتی در اواخر دهه 70 زندگی خود، اکنون

more and more television I suppose it's the reverse of what used to happen years

بیشتر و بیشتر تلویزیون تماشا می‌کنند، فکر می‌کنم این برعکس آن چیزی است که سال‌ها پیش اتفاق

ago because I remember when I was a child almost I almost remember being a

می‌افتاد، زیرا به یاد دارم زمانی که من بودم. یک کودک تقریباً یادم می آید که

child I used to sit and watch television all the

بچه بودم، همیشه می نشستم و تلویزیون تماشا می

time my mother would put me down on the carpet in front of the TV and I would

کردم، مادرم مرا روی فرش جلوی تلویزیون می نشاند و من

stare at the television for hours and hours in fact we used to call it the

ساعت ها به تلویزیون خیره می شدم. و در واقع ساعت‌ها آن را

babysitter so TV used to be used as a way of looking after the child so maybe

پرستار بچه می‌گفتیم، بنابراین تلویزیون به‌عنوان وسیله‌ای برای مراقبت از کودک استفاده می‌شد، بنابراین شاید

if your mother was busy doing some housework she would put you in front of

اگر مادرتان مشغول انجام برخی کارهای خانه بود شما را

the television and leave you there and that's what my mum used to do to me so I

جلوی تلویزیون می‌گذاشت و شما را آنجا رها می‌کرد. کاری که مادرم با من انجام می‌داد، بنابراین من وقتی بچه بودم

used to watch a lot of television when I was young when I was a child and I can

زیاد تلویزیون تماشا می‌کردم و

still remember all of my favorite TV shows that I used to watch years and

هنوز هم تمام برنامه‌های تلویزیونی مورد علاقه‌ام را که سال‌ها و سال‌ها پیش تماشا می‌کردم به یاد دارم

years ago hello - Tanya hello - Tanya Martha sweetness Mitra is

سلام - تانیا سلام - تانیا مارتا شیرینی میترا

here on the live chat nice to see you today by the way a few people have asked

اینجا در چت زنده است خوشحالم که امروز شما را می بینم، به هر حال چند نفر در

about my new icon have you seen the new thumbnail the new icon that is

مورد نماد جدید من پرسیده اند آیا شما تصویر کوچک جدید را دیده اید نماد جدیدی که

advertising my channel a lot of people have said Mr Duncan that doesn't look

کانال من را تبلیغ می کند بسیاری از مردم گفته اند آقای دانکن به نظر نمی

like you it looks too young now can I just say that the icon the little icon

رسد که شما خیلی جوان به نظر می رسد، فقط می توانم بگویم که نماد نماد کوچکی

that is on my youtube channel it isn't supposed to be a real painting or

که در کانال یوتیوب من وجود دارد، قرار نیست یک نقاشی یا

photograph of me it's actually an emoji have you heard of that an emoji emoji is

عکس واقعی از من باشد، در واقع یک شکلک است که شما درباره آن شنیده اید. که ایموجی ایموجی

a cartoon character or a caricature of a person or something that shows an

یک شخصیت کارتونی یا کاریکاتوری از یک فرد است چیزی که

emotion so that's the reason why I've done it so it's not supposed to be a

احساسی را نشان می‌دهد، به همین دلیل است که من آن را انجام داده‌ام، بنابراین قرار نیست

rape Rembrandt portrait it isn't it is just something that is there to amuse

پرتره تجاوز به عنف رامبراند باشد، فقط چیزی نیست که وجود دارد تا

you so no my my little emoji icon is just something that is there to amuse

شما را سرگرم کند، بنابراین نماد شکلک کوچک من فقط چیزی است اونجا هست که تو رو سرگرم کنه

you I don't know what's happened to my throat today I'm having difficulty

نمی دونم امروز چه بلایی سر گلوم اومده من امروز مشکل دارم حرف می

speaking today which is not very good when you think about it mmm

زنم که خیلی خوب نیست وقتی بهش فکر می کنی

hmm maybe this cup of coffee will put the fire out let's see hmm so hello to

شاید این فنجان قهوه آتش رو خاموش کنه ببینیم هوم پس سلام به

everyone today hello also to Zeinab flower Espoir hello

همه امروز سلام به گل زینب

to you as well also to say Saima and also Marella Luis Mendez hello to you as

اسپویر سلام به شما همچنین به شما و همچنین مارلا لوئیس مندز سلام به شما و

well nice to see you here today on Wednesday we are halfway through the

همینطور خوشحالم که امروز چهارشنبه شما را اینجا می بینم ما در نیمه راه

week hello hamp Hampton Rey who I don't think

هفته هستیم سلام هامپتون ری که من نمی دانم فکر

I've ever seen your name on the live chat before good morning to those who

نمی کنم تا به حال نام شما را در چت زنده قبل از صبح بخیر برای کسانی که

are watching in the south of America and also the USA I suppose and also those

در جنوب آمریکا و همچنین ایالات متحده آمریکا تماشا می کنند دیده باشم و همچنین آنها که

watching in Asia shall I say good evening your good night to you if you

در آسیا تماشا می کنند، باید شب بخیر به شما بگویم اگر

are just about to go to bed hello also to Joelle Chou Louise who is watching in

شما تازه در حال رفتن به رختخواب هستید سلام به جول چو u لوئیز که در لندن تماشا می کند

London hello to you I'm watching in London hello to London what's the

سلام به شما من در لندن تماشا می کنم سلام به لندن

weather like there today because the weather here isn't that great to be

هوا امروز آنجا چگونه است زیرا هوای اینجا آنقدرها هم عالی نیست

honest it looks very murky very misty very damp very autumnal yes

صادقانه بگویم خیلی تاریک به نظر می رسد بسیار مه آلود بسیار مرطوب بسیار پاییزی است بله

autumn is still here and they're looking into the distance that is the view right

پاییز است هنوز اینجاست و آنها به دوردستی نگاه می‌کنند که نمای

now out of the window so you can see things are looking a little bit murky

همین الان از پنجره است، بنابراین شما می‌توانید ببینید که اوضاع کمی تیره

someone asked the other day mr. Duncan can you tell me what murky means the

به نظر می‌رسد. دانکن می‌توانی به من بگویی تار به چه معناست

word murky describes something that is not clear so something that is misty

کلمه تیره چیزی را توصیف می‌کند که واضح نیست، بنابراین چیزی که مه‌آلود است،

something that can't be seen clearly can be described as murky so the weather

چیزی که به وضوح دیده نمی‌شود را می‌توان به عنوان کدر توصیف کرد، بنابراین

survey is a little murky it means something is not clear it can't be seen

بررسی هوا کمی تیره است، به این معنی است که چیزی مشخص نیست. به وضوح دیده نمی شود

clearly hence the word murky talking of talking of autumn yes of

از این رو کلمه مبهم صحبت از صحبت کردن از پاییز بله

course autumn madness on Sunday someone asked mr. Duncan has Steve been

البته جنون پاییزی در روز یکشنبه یکی از آقای. دانکن استیو

suffering from autumn madness well he hasn't this year however last year if

از جنون پاییزی رنج می‌برد، اما اگر به یاد داشته باشید سال گذشته، امسال از جنون پاییزی رنج

you remember mr. Steve was suffering from a severe case of autumn madness

نمی‌برد. استیو از یک مورد شدید جنون پاییزی رنج می برد،

so there he was last year mr. Steeves suffering from a severe case of autumn

بنابراین او سال گذشته آقای. استیو که از یک مورد شدید جنون پاییزی رنج می

madness it is English addict for a Wednesday I hope you are having a good

برد، معتاد انگلیسی برای چهارشنبه است

day to day are you I hope so hello - ROH sir hello also - Eman hello

امیدوارم روز خوبی را

also - Ramzan or also Helena Helena has made our first comment about television

سپری کرده باشید. اولین نظر در مورد

no I don't watch television very often it comes with too much rubbish I think

تلویزیون نه من خیلی وقتها تلویزیون نگاه نمیکنم زیاد با مزخرفات همراه است،

you might be right so I think one of the main criticisms of

فکر می کنم حق با شماست، بنابراین فکر می کنم یکی از انتقادات اصلی

television these days is that most of the output most of what comes out of the

تلویزیون این روزها این است که اکثر خروجی ها از تلویزیون خارج می شود.

TV is not good quality let's just say okay it's a load of rubbish so Thank You

تلویزیون کیفیت خوبی ندارد بیایید بگوییم خوب است یک بار زباله است، بنابراین از

Helena who does not watch much television although I am very pleased to

هلنا که زیاد تلویزیون تماشا نمی کند متشکرم، اگرچه من بسیار خوشحالم که می

see that you like watching me hello Irene hello also Ana

بینم دوست دارید من را تماشا کنید سلام ایرنه سلام همچنین آنا

hello carne kilo nice to see you here as well hello - Christina in Italy the

سلام کارنه کیلو خوشحالم که شما را اینجا می بینم خوب سلام - کریستینا در ایتالیا

weather is still bad yes we are going to have quite a lot of rain over the next

هنوز آب و هوا بد است بله ما در

couple of days here in the UK it's really strange one of the really

چند روز آینده اینجا در بریتانیا باران بسیار

weird things about the weather at the moment here in the UK is that over the

زیادی خواهیم داشت. انگلستان که بیش از گذشته است

past few days it's been very warm so yesterday it was 15 degrees outside can

چند روزی است که هوا بسیار گرم است، بنابراین دیروز هوا در بیرون 15 درجه بود،

you believe it so it was 15 degrees almost as warm as late spring so very

باورتان می شود، بنابراین دمای هوا تقریباً به اندازه اواخر بهار 15 درجه بود، بنابراین

strange weather we're having although it was a good opportunity for me yesterday

هوای بسیار عجیبی داریم، اگرچه دیروز فرصت خوبی برای من بود

to go up on the side of the house to put up some more of my Christmas decorations

تا بالا بروم کنار خانه تا تعدادی دیگر از تزئینات کریسمس خود را

on the house so I've almost finished that

روی خانه قرار دهم، بنابراین من تقریباً تمام کرده ام که

even though the rain keeps falling so yesterday I had a lucky break in the

حتی اگر باران همچنان می بارید، بنابراین دیروز یک استراحت خوش شانس در هوا داشتم.

weather very lucky talking of lucky did you see the news

story about the British couple who won the lottery yes

داستان در مورد زوج بریتانیایی که برنده لاتاری شده اند بله

another big sum of money has been won on the lottery a hundred and five million

مبلغ هنگفت دیگری در لاتاری برنده شده است 100 میلیون

pounds wow that is a lot of money imagine that and apparently he that the

پوند عجب پول زیادی است تصور کنید که و ظاهرا او که این

couple are now richer than many pop stars actors and also football stars so

زوج در حال حاضر از بسیاری از بازیگران ستاره های پاپ ثروتمندتر هستند و همچنین ستاره های فوتبال، به طوری

they're more they're more rich than those that's incredible so to go from a

که آنها بیشتر از آنهایی که باورنکردنی هستند، ثروتمندتر هستند، بنابراین برای رفتن از

small amount of money to a hundred and five million pounds imagine that and

مقدار کمی پول به صد و پنج میلیون پوند، تصور کنید که و

that all happened overnight when one person chose the right numbers on the

این همه یک شبه اتفاق افتاده است، زمانی که یک نفر اعداد درست را انتخاب کرد.

lottery can you believe it I don't think I will ever win the lottery well in fact

مقدار زیادی تری باورت میشه من فکر نمیکنم هیچوقت تو لاتاری برنده بشم در واقع

I know I will never win the lottery because I don't play it so that's the

میدونم که هیچوقت تو لاتاری برنده نمیشم چون بازی نمیکنم پس به

reason why hello to Guadalupe hello also - Irene nice to see you here I only

همین دلیل سلام به گوادالوپه سلام - ایرین از دیدنت خوشحالم در اینجا من فقط

watched the news on television because there is homework from my English class

اخبار را از تلویزیون تماشا کردم زیرا مشق شب از کلاس انگلیسی من وجود دارد،

but I don't enjoy watching it so television is something that used to be

اما از تماشای آن لذت نمی برم، بنابراین تلویزیون چیزی است که

very popular in its heyday oh I like that

در دوران اوج خود بسیار محبوب بود، اوه من آن دوران اوج را دوست دارم،

heyday so when we talk about the heyday of something we talk about when

بنابراین وقتی در مورد دوران اوج صحبت می کنیم چیزی که ما در مورد آن صحبت می کنیم زمانی که

something was at its most popular or something that was followed by many many

چیزی محبوب ترین بود یا چیزی که توسط بسیاری از مردم دنبال شد،

people so the heyday of something is when it was at its best or its most

بنابراین اوج شکوفایی یک چیزی زمانی است که در بهترین حالت یا محبوب ترین آن قرار داشت،

popular so a lot of people say that television was at its best

بنابراین بسیاری از مردم می گویند که تلویزیون در بهترین حالت خود

during the 1950's so a lot of people see American television especially so a lot

در طول دوره دهه 1950 بسیاری از مردم تلویزیون آمریکایی را می بینند، به ویژه بسیاری

of people do believe that the 1950s and maybe early 1960s was the best period

از مردم معتقدند که دهه 1950 و شاید اوایل دهه 1960 بهترین دوره

for television however here in the UK a lot of people believe that the 1970s and

برای تلویزیون بود، اما در اینجا در بریتانیا بسیاری از مردم معتقدند که دهه 1970 و

also the 1980s were the best periods of time for television

همچنین دهه 1980 بهترین بودند. دوره های زمانی برای t elevision

so the heyday of British television I suppose you could say the 1970s and

بنابراین دوران اوج تلویزیون بریتانیا، فکر می‌کنم می‌توان گفت دهه‌های 1970 و

1980s which is when I grew up and I must admit I do I do remember a lot of TV

1980، یعنی زمانی که من بزرگ شدم و باید اعتراف کنم که این کار را انجام

shows that I watched 30 40 years ago however many TV shows that I've watched

می‌دهم. اخیراً تماشا

recently I can't remember it all they have left no memory whatsoever nothing

کرده‌ام، نمی‌توانم آن را به یاد بیاورم، آنها هیچ خاطره‌ای از خود باقی نگذاشته‌اند.

whatsoever hello also to Pedro here in Brazil there

is one particular channel that decides to make people brainwashed they want to

brainwash the citizens they support many bad things and they have been destroying

در حال از بین بردن

the familiar values I see well this is something that I mentioned last week

ارزش های آشنا به خوبی می بینم این چیزی است که هفته گذشته

when I was talking about news but television is very similar so in many

وقتی در مورد اخبار صحبت می کردم به آن اشاره کردم، اما تلویزیون بسیار شبیه است، بنابراین در بسیاری از

countries the television stations are actually owned by the government so if

کشورها ایستگاه های تلویزیونی در واقع متعلق به دولت هستند، بنابراین اگر

you are broadcasting TV and quite often on the TV there will be news so many of

تلویزیون را پخش می کنید و اغلب در تلویزیون خبری خواهد بود بنابراین بسیاری از

these things are often controlled by the state or by the government here in the

این چیزها اغلب توسط دولت یا دولت کنترل می شوند، در اینجا در

UK we have fairly free television so you can express many views if you don't like

بریتانیا، ما تلویزیون نسبتاً رایگان داریم، بنابراین اگر دوست ندارید می توانید نظرات زیادی را بیان کنید.

the government you can go on television and say that you don't like the

دولت شما می توانید به تلویزیون بروید و بگویید که دولت را دوست

government and no one will come round and arrest you or take you away so I

ندارید و هیچ کس نمی آید و شما را دستگیر می کند یا شما را می برد، بنابراین فکر می

suppose here we have a lot of freedom on television in the UK however there

کنم اینجا ما آزادی زیادی در تلویزیون در بریتانیا داریم، اما

are still rules and regulations that have to be followed but fortunately

هنوز قوانینی وجود دارد و قوانینی که باید رعایت شوند، اما خوشبختانه

there isn't a lot of censorship on television in this country I'm not

در این کشور سانسور زیادی در تلویزیون وجود ندارد، من نمی

saying that it doesn't happen because it does

گویم که این اتفاق نمی افتد زیرا

there is censorship but not that often fortunately hello Christina I can't wait

سانسور وجود دارد اما نه اغلب خوشبختانه سلام کریستینا من نمی توانم صبر کنم

to see your Christmas decorations I love the Christmas spirit I always get

برای دیدن تزیینات کریسمس شما عاشق روحیه کریسمس هستم همیشه

excited at this time of year when I put the Christmas lights on the front of the

در این موقع از سال که چراغ های کریسمس را جلوی

house and to be honest with you III know that I'm going to sound like a hypocrite

خانه می گذارم هیجان زده می شوم و صادقانه با شما بگویم.

but I don't really follow any religion I'm not a religious person so some

من واقعاً از هیچ مذهبی پیروی نمی کنم، من یک فرد مذهبی نیستم، بنابراین

people might find it odd that I get very excited at Christmas although I do love

ممکن است برای برخی افراد عجیب باشد که در کریسمس بسیار هیجان زده می شوم، اگرچه

the festivities of well most religious festivities I actually enjoy getting

من جشن های بسیاری از جشن های مذهبی را دوست دارم و در واقع از درگیر شدن با آنها لذت می برم.

involved with I remember many years ago I got involved with some of the

پیش من g درگیر برخی از

celebrations during the Islamic New Year when I was in Malaysia so it was great

جشن‌ها در طول سال نو اسلامی، زمانی که در مالزی بودم، بسیار

fun lots of food lots of color lots of music it was great and I suppose

سرگرم کننده بود، غذای زیاد، رنگ‌های فراوان، موسیقی، عالی بود و فکر می‌کنم

Christmas gives me the same feeling as well I love the color I love the fact

کریسمس همان احساس را به من می‌دهد و همچنین من عاشق رنگی هستم این واقعیت را دوست دارم

that everyone is nice to each other even though it's only for a short time

که همه با یکدیگر خوب هستند، هرچند فقط برای مدت کوتاهی است،

although the spirit of it is quite nice so yes I suppose I'm a little bit like a

اگرچه روح آن بسیار خوب است، بنابراین بله، فکر می‌کنم وقتی نوبت به کریسمس می‌رسد، کمی شبیه یک

child when it comes to Christmas I do get very excited by Christmas time I am

کودک هستم، بسیار هیجان زده می‌شوم. زمان کریسمس

so happy this morning because my daughter has passed her last exam at

امروز صبح خیلی خوشحالم چون دخترم آخرین امتحانش را در

University well done Anna and a big congratulations to your daughter as well

دانشگاه گذرانده است آنا خیلی خوب است و به دخترت هم تبریک می

I suppose we can give you a round of applause would you like a round of

گویم فکر می کنم بتوانیم یک دور تشویقت کنیم آیا دوست داری

applause for your daughter

برای دخترت یک دور تشویق کنیم.

congratulations to Hanna and also your daughter as well for passing her last

به هانا و همچنین دختر شما برای قبولی در آخرین

exam at University Theo is here watching television in many ways is a waste of

امتحانش در دانشگاه تبریک می گویم. تئو اینجاست تماشای تلویزیون از جهات مختلف اتلاف

time there is violence and also catastrophic

وقت است، خشونت و همچنین اخبار فاجعه بار

news and trash well we were we are going to look at some words to do with

و آشغال وجود دارد خوب ما بودیم که به یک کلمه نگاه می کنیم

television very shortly but I also thought it would be interesting to have

به زودی با تلویزیون ارتباط دارد، اما من همچنین فکر کردم

a look at some information about television however first of all I'm

که نگاهی به اطلاعاتی در مورد تلویزیون جالب خواهد بود، اما قبل از هر چیز

going to reveal today's mystery idiom here it is for those who are waiting

قصد دارم اصطلاح معمایی امروز را در اینجا برای کسانی که صبورانه منتظر هستند فاش کنم.

patiently here is today's mystery idiom i doo doo doo doo doo

اصطلاح idoo i doo doo doo doo

just say what you see so there it is today's mystery idiom if you think you

فقط آنچه را که می بینید بگویید پس این اصطلاح مرموز امروزی است اگر فکر می کنید

know the answer if you think you know what it is just write it down on the

پاسخ را می دانید اگر فکر می کنید می دانید چیست فقط آن را در

live chat television is a very interesting subject now I like to look

چت تلویزیونی زنده یادداشت کنید موضوع بسیار جالبی است اکنون من دوست دارم

at the background or behind the scenes of how television programs are made I've

به پس‌زمینه یا پشت صحنه نحوه ساخت برنامه‌های تلویزیونی نگاه کنم، صادقانه بگویم،

always been slightly fascinated by that to be honest however the history of

همیشه کمی مجذوب آن بوده‌ام، اما تاریخ

television can you believe it the history of television goes on in fact

تلویزیون، باورتان می‌شود که تاریخ تلویزیون ادامه دارد، در

it's still continuing now television has always been changing as you can see the

واقع تلویزیون همچنان ادامه دارد. همیشه در حال تغییر بوده است، همانطور که می بینید

shape and size of the television has changed quite a lot over the years from

شکل و اندازه تلویزیون در طول سال ها از

the 1930s you can see right up to the 2000s so televisions used to be very

دهه 1930 تا دهه 2000 بسیار تغییر کرده است، بنابراین تلویزیون ها قبلاً

bulky very large even though the screen itself was quite small so you can see

بسیار حجیم و حتی بزرگ بودند. اوه خود صفحه نمایش بسیار کوچک بود، بنابراین می‌توانید ببینید

there there have been many changes that have taken place with televisions not

که تغییرات زیادی در تلویزیون‌ها رخ داده است، نه

just for size but also the fact that originally you could only watch

فقط برای اندازه، بلکه این واقعیت است که در ابتدا فقط می‌توانستید

television in black-and-white and then later in the late 1960s we had color

تلویزیون را سیاه و سفید تماشا کنید و بعداً در اواخر. در دهه 1960 ما تلویزیون رنگی داشتیم که به

television suddenly arrived now originally and this is something

طور ناگهانی وارد شد و این یک چیز

interesting this is one of the first ever attempts at creating a television

جالب است. این یکی از اولین تلاش ها برای ایجاد یک تصویر تلویزیونی است

picture and this particular type of television production is actually

و این نوع خاص از تولید تلویزیون در واقع

mechanical and there were two types of television production there was

مکانیکی است و دو نوع تولید تلویزیونی وجود داشت:

mechanical and also electronic so the first mechanical television the first

مکانیکی و همچنین الکترونیکی بنابراین اولین تلویزیون مکانیکی اولین

successful transmission of mechanical television was carried out by John Logie

انتقال موفقیت آمیز تلویزیون مکانیکی توسط جان لاگی

Baird a Scottish inventor you've probably heard of this man I would

بیرد مخترع اسکاتلندی انجام شد. احتمالاً نام این مرد را شنیده اید.

imagine you have John Logie Baird a Scottish inventor first his first

transmission of simple face shapes in 1924 using mechanical television March

در سال 1924 با استفاده از تلویزیون مکانیکی

the 25th 1925 Baird demonstrated television at the London department

در 25 مارس 1925، برد تلویزیون را در بخش خیابان لندن نمایش داد.

store Selfridges so you can see that TV has been around even if in the early

ore Selfridges بنابراین شما می توانید ببینید که تلویزیون در اطراف بوده است، حتی اگر در روزهای اولیه

days television was rather crude so there it is John Logie Baird sitting in

تلویزیون نسبتاً خام بود، بنابراین جان لاگی برد

front of the first televised or and that's what they called the television

روبروی اولین تلویزیون نشسته است یا این همان چیزی است که آنها تلویزیون نامیده اند،

so the first mechanical television and that's the way the picture was actually

بنابراین اولین تلویزیون مکانیکی و این روشی که واقعاً تصویر

produced John Logie Baird with his televised or in 1925 however later a new

ساخته شد جان لاگی برد با تلویزیون خود یا در سال 1925، اما بعداً شکل جدیدی

form of technology came along and this is the form of technology that we use

از فناوری به وجود آمد و این شکل فناوری است که ما به خوبی از آن استفاده می

well we have you used virtually up to this present date

کنیم، ما تا به امروز تقریباً از

electronic scanning which was created by Philo Farnsworth

اسکن الکترونیکی استفاده کرده ایم. توسط فیلو فارنسورث ایجاد شد،

so the first scanning television was first successfully demonstrated in San

بنابراین اولین تلویزیون اسکن برای اولین بار در

Francisco in 1927 by Philo Farnsworth a 21 year old inventor using Allen Dumont's

سانفرانسیسکو در سال 1927 توسط فیلو فارنزورث، مخترع 21 ساله ای با استفاده از لوله اشعه کاتدی آلن دومونت به نمایش درآمد،

cathode ray tube so the cathode ray tube was a very clever invention and

بنابراین لوله اشعه کاتدی یک اختراع بسیار هوشمندانه بود و

because of that we were able to transmit pictures electronically so instead of

به همین دلیل ما توانستیم تصاویر را به صورت الکترونیکی انتقال دهیم، بنابراین به جای

producing the picture mechanically we could actually do it electronically the

تولید مکانیکی تصویر، می‌توانیم آن را به صورت الکترونیکی انجام دهیم،

first ever television station was Jenkins W 3xk which started in 1928 so

اولین ایستگاه تلویزیونی جنکین بود. s W 3xk که در سال 1928 شروع شد،

there it is the first ever TV station was set up in the United States a long

بنابراین اولین ایستگاه تلویزیونی است که مدتها پیش در ایالات متحده راه اندازی شد،

time ago many people over history have been

افراد زیادی در طول تاریخ

involved the key figures and also events which led to the television that we all

درگیر شخصیت های کلیدی و همچنین رویدادهایی بودند که منجر به تلویزیونی شد که همه ما

know and love nowadays so for example we have Paul Nipkow who was a German and

می شناسیم و امروزه عشق را دوست داریم، به عنوان مثال، ما پل نیپکو را داریم که آلمانی بود و

in 1884 he actually presented a patent for the very early formation of

در سال 1884 حق ثبت اختراع را برای شکل گیری اولیه

mechanical television transmission however he never actually built the

انتقال مکانیکی تلویزیون ارائه کرد، اما

thing that he invented he never actually built it later charles Jenkins came

او هرگز چیزی را که اختراع کرده بود ساخت و بعداً چارلز جنکینز آن را ساخت.

along and he produced well as we just saw he created the first ever television

و او به خوبی تولید کرد همانطور که دیدیم اولین ایستگاه تلویزیونی را

station in 1928 he was also an innovator of cinema as well so he helped to invent

در سال 1928 ایجاد کرد، او همچنین یک مبتکر سینما بود، بنابراین او به اختراع

and create the modern form of cinema also we have the first TV station which

و ایجاد شکل مدرن سینما کمک کرد همچنین ما اولین ایستگاه تلویزیونی را داریم که

was produced first of all in 1928 it started

در ابتدا تولید شد. در سال 1928 پخش آن در سال 1928 شروع

broadcasting in 1928 we have John Logie Baird also responsible for the

شد، ما جان لاگی برد را داریم که مسئولیت اسکن مکانیکی را نیز بر عهده داشت

mechanical scanning so that was the very early form of television and then later

، به طوری که شکل اولیه تلویزیون بود و بعداً

as I mentioned we have the electronic scanning and that is the TV that we all

همانطور که اشاره کردم ما برگزیدگان را داریم. اسکن رونیک و این همان تلویزیونی است که همه ما

know and love right now so you can see over the years televisions have changed

در حال حاضر آن را می شناسیم و دوست داریم، بنابراین می توانید ببینید که در طول سال ها تلویزیون ها

quite a lot in fact ever such a lot so who would have thought that so many

بسیار تغییر کرده اند و در واقع تا به حال بسیار تغییر کرده اند، به طوری که چه کسی فکر می

people would have been involved in the creation of the early television sets in

کرد افراد زیادی در ایجاد آن نقش داشته باشند. از تلویزیون های اولیه در

fact people were experimenting with television in the early 1800s although

واقع مردم در اوایل دهه 1800 با تلویزیون آزمایش می

they never produced it nothing ever came of it so it wasn't until the early 1900s

کردند، اگرچه هرگز آن را تولید نکردند، بنابراین تا اوایل دهه 1900 بود

that people started to get interested in creating a form of visual transmission

که مردم شروع به ایجاد نوعی انتقال بصری

very interesting talking of television we're now going to take a look at one of

بسیار جالب کردند. صحبت از تلویزیون ، اکنون می خواهیم به یکی از

my youtube lessons would you like to have a look at an excerpt from one of my

درس های یوتیوب من نگاهی بیندازیم، آیا می خواهید به بخشی از یکی از

full English lessons where I talk all about television and then after that

درس های کامل انگلیسی من که در آن همه چیز در مورد تلویزیون صحبت می کنم، نگاهی بیندازید و بعد از آن

we're going to have a look at some words and phrases connected to the same subject

می خواهیم به چند کلمه و عبارات مرتبط با یک موضوع نگاهی بیندازید

can you see what I'm doing here I'm trying to find something to watch on

آیا می توانید ببینید من اینجا چه کار می کنم من سعی می کنم چیزی برای تماشای

television sometimes it is hard to find something good to watch I often spend

تلویزیون پیدا کنم گاهی اوقات پیدا کردن یک چیز خوب برای تماشا کردن سخت است من اغلب

many hours trying to find a decent show to watch

ساعت های زیادی را صرف تلاش می کنم g برای یافتن یک برنامه مناسب برای تماشای

I often flick through the channels in the desperate attempt to find something

من اغلب در کانال ها ورق می زنم در تلاش ناامیدانه برای یافتن چیزی

that catches my eye you flick through the channels you flip through the

که نظرم را

channels you scan up and down the channels many years ago we used to have

to get up and go over to the TV to change the channel these days we can use

جلب می کند. بلند شوید و به تلویزیون بروید تا کانال را عوض کنید این روزها

the remote control this item can cause a lot of annoyance and frustration as it

می توانیم از کنترل از راه دور

often gets mislaid has anyone seen the TV remote it was here on the sofa

earlier but now it's gone the TV remote is used to control all the functions of

استفاده کنیم. از بین رفته است از ریموت تلویزیون برای کنترل تمام

the television set including the sound level and picture controls the sound

عملکردهای تلویزیون از جمله سطح صدا و کنترل تصویر استفاده می شود.

level is called the volume you can turn up the volume to increase the sound

سطح صدا را ولوم می نامند که می توانید برای افزایش سطح صدا صدا

level and turn down the volume if the sound level is too high or too loud in

را زیاد کنید و در صورت سطح صدا صدا را کم کنید. خیلی زیاد یا خیلی بلند است در

this case the word volume simply means amount or quantity the level is the

این مورد کلمه ولوم به سادگی به معنای مقدار یا کمیت است. سطح

volume which controls the amount of sound coming from the TV a person who

صدایی است که میزان صدای خروجی از تلویزیون را کنترل می کند، فردی که

likes flicking through the TV channels can be described as a channel hopper if

دوست دارد کانال های تلویزیون را ورق بزند را می توان توصیف کرد. به عنوان قیف کانال

a person watches TV all the time that we might describe them as a telly addict

اگر شخصی همیشه تلویزیون تماشا می کند که ممکن است او را به عنوان یک تلویزیون معتاد به تلویزیون توصیف کنیم

telly is another word for a television set a television can also be called the

، کلمه دیگری برای دستگاه تلویزیون است، تلویزیون را می توان جعبه عینک نیز نامید.

goggle-box the word goggle refers to a person's eyes staring at the flickering

picture and box refers to the shape of the TV although these days many TV sets

تصویر و جعبه سوسو زدن به شکل تلویزیون اشاره دارد، اگرچه این روزها بسیاری از تلویزیون

are actually flat and take up very little space television sets come in

ها در واقع تخت هستند و فضای بسیار

many different screen sizes from just a few inches to fit on a small desk

کمی را اشغال

right up to the ones that resemble something you might find in a cinema

می کنند. که شبیه چیزی است که ممکن است در یک سینما پیدا کنید

that was quick I thought that went on longer than that but it didn't oh hello

که سریع بود. من فکر می کردم که بیشتر از آن ادامه پیدا کرد،

there hi everybody welcome to English addict on a Wednesday and it's mr.

اما سلام، سلام به همه خوش آمدید به معتاد انگلیسی در چهارشنبه و این آقای.

Duncan that's me by the way for those who are wondering who is that strange

دانکن این من هستم، برای کسانی که در تعجب هستند که

man on my screen at the moment well it's me

در حال حاضر آن مرد عجیب و غریب روی صفحه من کیست، خوب این

I'm sorry about that here we go then a lot of people on the live chat today oh

من هستم، متاسفم که اینجا رفتیم، پس تعداد زیادی از مردم امروز در چت زنده هستند،

hello hello - carne kilo hello to you hello also - van Lew Guadalupe is here

سلام سلام - کارنه کیلو سلام به شما سلام - ون لو گوادالوپ اینجاست

also we have Christina the first means of communication was the electric

همچنین ما کریستینا را داریم اولین وسیله ارتباطی

telegraph Morse in 1837 yes before television came along before radio came

تلگراف برقی مورس در سال 1837 بود بله قبل از آمدن تلویزیون قبل از آمدن رادیو

along the only way of actually communicating was with Morse code so the

تنها راه برقراری ارتباط واقعی با کد مورس بود بنابراین

telegraph was the earliest form of communication electronically there were

تلگراف اولین شکل ارتباط الکترونیکی بسیاری از راه‌های دیگر وجود داشت که اگر

many other ways you could shout out of your window if you wanted to let your

می‌خواهید به همسایه‌تان اطلاع دهید که نیم ساعت دیگر می‌آیید، می‌توانید از پنجره بیرون فریاد بزنید.

neighbor know that you were coming round in half an hour I suppose I suppose that

was the early form of email you just used to shout hello - Prady also hello -

فریاد سلام - پرادی نیز سلام -

LAN view hello to you lots of people at the moment are watching in I think in

نمای LAN سلام به شما، بسیاری از مردم در حال حاضر در حال تماشا هستند، فکر می کنم در

Vietnam thank you very much for joining me

ویتنام از شما برای پیوستن به من بسیار متشکرم

Irene says mr. Duncan you are my best TV thank you very much now this is

. تو بهترین تلویزیون من

something that we might talk about now because television has become less

popular over the years for many reasons one main reason of course is the change

in technology so you might say that

nowadays because we can go on the internet because we can stream things we

هستی می‌توان به اینترنت رفت زیرا می‌توانیم چیزهایی را پخش کنیم که

can look at something at a different time including this live stream I mean

می‌توانیم به چیزی در زمان دیگری نگاه کنیم، از جمله این پخش زنده، منظورم

this live stream can be watched again later on so a lot of people don't watch

این است که این پخش زنده را می‌توان بعداً دوباره تماشا کرد، بنابراین بسیاری از مردم

this live they actually wait until later and then

این زنده را تماشا نمی‌کنند و در واقع منتظر می‌مانند تا بعداً و سپس

watch it again so we might say that one thing has superseded or it will

دوباره آن را تماشا کنید تا بتوانیم بگوییم که یک چیز جایگزین شده است یا جایگزین چیز

supersede another so this is a very interesting word so when we say

دیگری می شود، بنابراین این کلمه بسیار جالبی است، بنابراین وقتی می

superseded we mean take over from so one thing takes over from another so in the

گوییم جایگزین شده، به معنای تصرف کردن از یک چیز است، بنابراین در

past a lot of people would use their televisions to watch whatever was on and

گذشته بسیاری از موارد مردم از تلویزیون خود برای تماشای هر آنچه که روشن بود استفاده می کردند و

here in the UK I remember growing up we only had three channels not a hundred

اینجا در بریتانیا به یاد دارم که وقتی بزرگ شدم فقط سه کانال داشتیم نه صد

not 200 just three so when I was growing up we only had a choice of three

نه 200 فقط سه کانال، بنابراین وقتی من بزرگ شدم فقط سه

channels and most of those channels weren't even on during the day so some

کانال را انتخاب کردیم و بیشتر کانال ها کانال‌های شیلنگ حتی در طول روز روشن نبودند، بنابراین برخی

of them would come on later in the day so in the morning quite often there

از آنها بعداً در روز روشن می‌شدند، بنابراین در صبح اغلب

would be nothing on at least one channel there would be nothing on so to take

چیزی در حداقل یک کانال وجود نداشت، چیزی روشن نبود، بنابراین

over from is to supersede so you might say that the internet and our mobile

جایگزین کردن آن به معنای جایگزین کردن آن است. ممکن است بگویید که اینترنت و تلفن های

phones they have superseded television they have taken over from TV and I think

همراه ما جایگزین تلویزیون شده اند و آنها را از تلویزیون گرفته اند و من فکر می

that's one of the main reasons why there are fewer people watching television

کنم این یکی از دلایل اصلی است که باعث می شود افراد کمتری دیگر تلویزیون تماشا

anymore by the way this word this is a very controversial word for those who

کنند، این کلمه برای آنها بسیار بحث برانگیز است. کسانی

love English because a lot of people spell this word using the letter C right

که انگلیسی را دوست دارند، زیرا بسیاری از مردم این کلمه را با استفاده از حرف C

here so a lot of people spell this word with a C here however that spelling is

در اینجا می نویسند، بنابراین بسیاری از افراد در اینجا این کلمه را با حرف C می نویسند، اما املای آن

incorrect you must always spell soup

نادرست است، شما همیشه باید

seed like this even though some dictionaries nowadays also show the

بذر سوپ را اینگونه بنویسید، حتی اگر امروزه برخی از فرهنگ لغت ها نیز این کلمه را نشان می دهند.

incorrect spelling without mentioning it so if something becomes the preferred

املای نادرست بدون ذکر آن، بنابراین اگر چیزی ترجیح

thing to become the preferred thing the thing that you would rather do or rather

داده شود تا ترجیح داده شود، کاری که ترجیح می دهید انجام دهید یا بهتر

have something that takes over from another thing we can say superseded

است چیزی داشته باشید که از چیز دیگری خارج شود، می توانیم بگوییم جانشین

superseded hello to as worthy I am so glad to see you today me too I'm glad to

جایگزین سلام به به عنوان شایسته من خیلی خوشحالم که امروز شما را می بینم من هم خوشحالم که

see you because without you I don't know what I would do to be honest

شما را می بینم زیرا بدون شما نمی دانم برای صادق بودن چه کاری انجام می دهم

hello mr. Duncan how can I get a British accent well there isn't a magic spell

سلام آقای. دانکن چگونه می توانم یک لهجه بریتانیایی خوب به دست بیاورم، طلسم جادویی

there isn't a potion that you can take to make you sound British so you can

وجود ندارد، معجونی نیست که بتوانید از آن استفاده کنید تا صدای شما انگلیسی شود تا بتوانید

mimic you can copy you can practice to speak clearly so it is something that

تقلید کنید، می توانید کپی کنید، می توانید تمرین کنید تا واضح صحبت کنید تا چیزی باشد که

you have to learn over time so what you have to do is find something you like

شما باید در طول زمان یاد بگیرید، بنابراین کاری که باید انجام دهید این است که چیزی را پیدا کنید که دوست دارید

listening to and then use that as a reference so reference is the thing that

به آن گوش دهید و سپس از آن به عنوان مرجع استفاده کنید، بنابراین مرجع چیزی است که

you look at and you take things from so maybe you want to use me as your English

شما به آن نگاه می کنید و چیزهایی را از آن می گیرید، بنابراین شاید بخواهید از من به عنوان مرجع انگلیسی خود استفاده کنید.

reference hi Lee Kwang says my favorite channel is Star movie and also the

سلام لی کوانگ می گوید کانال مورد علاقه من فیلم استار است و همچنین

Cartoon Network I used to watch the Cartoon Network many years ago there was

شبکه کارتون که سالها پیش شبکه کارتون را تماشا می کردم

a very funny cartoon called Ren and Stimpy who remembers Ren and Stimpy I

یک کارتون خیلی خنده دار بود به نام رن و استیمپی که به یاد می آورد رن و استیمپی من

used to love Ren and Stimpy he was brilliant

قبلاً رن را دوست داشتم و استیمپی او فوق العاده بود.

Saima says hello from Turkey hello to Turkey by the way I have been to your

سایما می گوید از ترکیه سلام به ترکیه سلام من به هر حال من

country twice hello also 2pr Chaudhary I am watching

دو بار به کشور شما رفته ام سلام همچنین 2pr Chaudhary من

you from India nice to see you here as well we are talking about

از هند شما را تماشا می کنم خوشحالم که شما را اینجا می بینم همچنین ما در مورد تلویزیون امروز صحبت می کنیم

television today television how much television do you watch do you watch a

تلویزیون چقدر تلویزیون تماشا می کنید. تماشای یک

lot of television we briefly spoke about how television became the thing it is

ال در مورد تلویزیون به طور خلاصه در مورد چگونگی تبدیل تلویزیون به چیزی که

now however there are many words that can be connected to television for

اکنون وجود دارد صحبت کردیم، اما کلمات زیادی وجود دارد که می توانند به تلویزیون متصل شوند، به

example here in the UK we often say telly when we mean television so telly

عنوان مثال در اینجا در انگلستان، ما اغلب وقتی منظورمان تلویزیون است، می گوییم تلویزیون، بنابراین

is a short form of television and it is quite often used in British English so

تلویزیون شکل کوتاهی از تلویزیون است. اغلب در انگلیسی بریتانیایی استفاده می شود،

you might say I have just brought a new telly I bought it from the local shop in

بنابراین ممکن است بگویید من به تازگی یک تلوی جدید آورده ام، آن را از فروشگاه

the sale I bought a telly in the Black Friday sales telly so it is an

محلی خریدم.

abbreviation of the word television we might ask someone to put the telly on

کسی که تلویزیون را روشن

can you put the telly on so if we ask someone to put the telly on we are

کند می‌توانی تلویزیون را بگذاری، بنابراین اگر از کسی بخواهیم تلویزیون

asking them to turn the television on they want to see what is on the telly so

را روشن کند، از او می‌خواهیم

can you please put the telly on I'm going to put the telly on so we normally

تلویزیون را روشن کند. من قصد دارم تلویزیون را بگذارم، بنابراین ما معمولاً

use this in British English the word telly I like it I like it a lot Luis

از این در انگلیسی بریتانیایی استفاده می‌کنیم، کلمه تلویزیونی را دوست دارم خیلی دوست دارم لوئیس

Mendez says in the 1970s Portuguese people were crazy about television

مندز می‌گوید در دهه 1970 پرتغالی‌ها دیوانه تلویزیون بودند

Brazilians tell a Novalis that has changed the language in Portugal on

برزیلی‌ها به نووالیس می‌گویند که زبان را در پرتغال تغییر داده است.

holiday sometimes I had to ask the meaning of some expressions I suppose

تعطیلات گاهی اوقات من دارم d برای پرسیدن معنای برخی از عبارات، فکر

you have touched on something very interesting there you have because

می کنم شما در آنجا چیز بسیار جالبی را لمس کرده اید، زیرا

television is often credited for changing the way we behave

تلویزیون اغلب به دلیل تغییر رفتار ما اعتبار دارد،

so I suppose over the years television has been accused of being a good

بنابراین فکر می کنم در طول سال ها تلویزیون به تأثیر خوب و همچنین بد متهم شده است.

influence and also a bad influence so yes I can understand what you mean there

بنابراین بله، می توانم منظور شما را بفهمم

Louis because I think that television over the years has influenced many parts

لوئیس، زیرا من فکر می کنم که تلویزیون در طول سال ها بر بسیاری از بخش

of society not only the way we speak but also the way we behave in fact you might

های جامعه تأثیر گذاشته است، نه تنها نحوه صحبت کردن ما، بلکه بر نحوه رفتار ما در واقع ممکن است

say that a lot of people over the years have been addicted to television you

بگویید که بسیاری از مردم در طول سال ها شما

might describe them as a telly addict so if a person is a telly addict

ممکن است آنها را به عنوان یک معتاد به تلویزیون توصیف کنید، بنابراین اگر فردی معتاد به تلویزیون است، به

it means they love watching television they can't stop so a person who is a

این معنی است که آنها عاشق تماشای تلویزیون هستند، نمی توانند آن را متوقف کنند، بنابراین فردی که

telly addict so again I mentioned this a few days ago the word addict can be used

معتاد به تلویزیون است، دوباره چند روز پیش به این موضوع اشاره کردم. کلمه معتاد را می توان

in many ways so you can have English addict you can have a telly addict a

به طرق مختلف استفاده کرد، بنابراین شما می توانید معتاد انگلیسی داشته باشید

person who loves television so much they can't stop watching it Rakesh is here oh

hello mr. Duncan nice to see you after a long time maybe after four days but why

. دانکن خوشحالم که بعد از مدتها شاید بعد از چهار روز

your live streams are not every day I want to see you every day

شما را می بینم اما چرا پخش زنده شما هر روز نیست من می خواهم هر روز شما را ببینم

thank you Rakesh well there is a reason why I'm not doing my live streams every

ممنون راکش خوب دلیلی وجود دارد که من هر روز پخش زنده خود را انجام نمی دهم به

day it's because I have other things that I have to do so my life is very

این دلیل است که من کارهای دیگری هم دارم که باید انجام دهم، بنابراین زندگی من

busy with all sorts of things so not just doing this but also I have other

با انواع و اقسام کارها بسیار شلوغ است، بنابراین نه فقط این کار را انجام می دهم، بلکه

things that I have to do unfortunately so that's the reason why although it

کارهای دیگری هم دارم که باید انجام دهم، بنابراین به همین دلیل است که

would be lovely it would be ever so nice if I could be here every day but sadly I

اگرچه دوست داشتنی است. خیلی خوب است اگر می توانستم هر روز اینجا باشم، اما متأسفانه

can't for various reasons gogglebox oh so we can call the television the

به دلایل مختلف نمی توانم جعبه عینک، اوه، بنابراین ما می توانیم تلویزیون را

goggle box if you watch the TV you are watching the

جعبه عینک بنامیم، اگر تلویزیون تماشا می کنید، شما در حال تماشای

goggle box so this is a great word goggle so when we say goggle it means

جعبه عینک هستید، بنابراین این یک کلمه عالی است، پس وقتی ما می گوییم عینک به این معنی است که

look or watch we are using our eyes so watch the box goggle box so this is a

نگاه کنید یا تماشا کنید که از چشمان خود استفاده می کنیم، بنابراین جعبه عینک محافظ را تماشا کنید، بنابراین این یک

slang term for the television you might sit in front of the goggle box all night

اصطلاح عامیانه برای تلویزیون است که ممکن است تمام شب جلوی جعبه عینک بنشینید

doing nothing goggle box like this there is a TV show in the UK called goggle box

و کاری انجام ندهید جعبه عینک مانند این یک برنامه تلویزیونی وجود دارد. در انگلستان به آن جعبه عینک می گویند

and you might not believe this but this TV show involves people sitting watching

و شاید باور نکنید اما این برنامه تلویزیونی شامل افرادی می شود که در حال تماشای

television so we are watching our television and on the television there

تلویزیون هستند، بنابراین ما در حال تماشای تلویزیون خود هستیم و در تلویزیون

are people watching television

افرادی هستند که تلویزیون تماشا

that's where we are now in 2019 we now have TV shows that are just basically

می کنند، این جایی است که ما اکنون در سال 2019 هستیم، اکنون برنامه های تلویزیونی داریم که اساساً

people sitting watching television so we sit and watch them watch television

افرادی هستند که در حال تماشای تلویزیون هستند بنابراین ما می نشینیم و آنها را تماشا می کنیم.

goggle box incredible hello Irene hello - sweetness goggle box I love that word

جعبه عینک باورنکردنی سلام ایرنه سلام - جعبه عینک شیرینی من عاشق این کلمه هستم،

you can also describe the television as the box that's pretty simple

شما همچنین می توانید تلویزیون را به عنوان جعبه ای که بسیار ساده است توصیف کنید،

even though nowadays televisions are not really box shaped are they they're not

حتی اگر امروزه تلویزیون ها واقعا جعبه ای شکل نیستند، آنها

really shaped like a box so nowadays they are quite flat so many years ago

واقعاً شبیه جعبه نیستند، بنابراین امروزه آنها هستند. سال‌ها پیش

TVs used to be shaped like a box so we used to say the box is there anything

تلویزیون‌ها شبیه یک جعبه بودند، بنابراین می‌گفتیم جعبه چیز

good to watch on the Box tonight I'm going to stay in tonight and watch the

خوبی برای تماشای امشب روی جعبه وجود دارد، امشب می‌خواهم در آن بمانم و

box watch television another word we can use to describe

جعبه را تماشا کنم تلویزیون را تماشا کنم کلمه دیگری که می‌توانیم استفاده کنیم. برای توصیف

television is the tube now televisions have changed a lot over the years and

تلویزیون لوله ای است که در حال حاضر تلویزیون ها در طول سال ها تغییر زیادی کرده اند و

for many years a television had a very important part called a cathode ray tube

برای سال های متمادی تلویزیون دارای بخش بسیار مهمی به نام لوله اشعه کاتدی بوده است،

so the tube is basically the thing that you watched it was like a giant bulb and

بنابراین لوله اساساً تیوب است. این که شما آن را تماشا کردید مانند یک لامپ غول پیکر بود و

what the bulb would do it would scan across the screen many many times a

کاری که لامپ انجام می داد، چندین بار در ثانیه روی صفحه اسکن می کرد

second and that's how the TV picture was produced so we used to call it the tube

و به این ترتیب تصویر تلویزیون تولید می شد، بنابراین ما آن را لوله ای می نامیم

which relates to the cathode ray tube or a lot of people describe it as a CRT a

که به لوله اشعه کاتدی مربوط می شود. یا بسیاری از مردم آن را به عنوان یک CRT یک

cathode ray tube and that is how the picture used to appear on your

لوله اشعه کاتدی توصیف می کنند و به این ترتیب است که

television by using one of those so many people used to describe the television

با استفاده از یکی از کسانی که بسیاری از مردم تلویزیون را توصیف می کردند، تصویر در تلویزیون شما ظاهر می شد.

as the tube is there anything on the tube tonight

and that's the reason why we also have YouTube so YouTube is a reference to the

به همین دلیل است که ما نیز یوتیوب داریم، بنابراین یوتیوب اشاره ای به

old word for television tube the tube

کلمه قدیمی برای لوله تلویزیونی لوله است

and in American English a lot of people used to describe the TV as the boob tube

و در انگلیسی آمریکایی بسیاری از مردم تلویزیون را به عنوان لوله سینه توصیف

I don't know why maybe it was the shape because some TVs the screen was was not

می کردند، نمی دانم چرا شاید شکل آن بود. از آنجایی که برخی از تلویزیون ها صفحه نمایش

flat so maybe that's the reason why the boob tube is what Americans used to

صاف نبودند، بنابراین شاید به همین دلیل است که لوله سینه همان چیزی است که آمریکایی ها قبلاً

describe as their television of course not everyone likes TV there are some

آن را به عنوان تلویزیون خود توصیف می کردند، البته همه تلویزیون را دوست ندارند، برخی از مردم تلویزیون را دوست ندارند، برخی از

people who don't like television there are some people who don't like watching

افراد دیگر تلویزیون را دوست ندارند. دوست

TV there are some people who think that television is bad

ندارم آنجا تلویزیون تماشا کنم برخی از افرادی هستند که فکر می کنند تلویزیون بد است

and they describe it as the idiot box so this is not what I think so this is not

و آن را به عنوان جعبه احمق توصیف می کنند، بنابراین این چیزی نیست که من فکر می کنم، بنابراین این نظر من نیست،

my opinion so please don't write to me and complain however some people do

بنابراین لطفاً برای من نامه ننویسید و شکایت نکنید، اما برخی از

describe the television as the idiot box because they think that the people who

مردم تلویزیون را به عنوان یک حماقت توصیف می کنند. جعبه احمق زیرا آنها فکر می کنند افرادی که

watch television are not very clever also maybe you could describe the people

تلویزیون تماشا می کنند خیلی باهوش نیستند همچنین شاید شما می توانید افرادی را

who appear on television as being idiots so over the years people have described

که در تلویزیون ظاهر می شوند احمق توصیف کنید ، بنابراین در طول سال ها مردم

television in many ways some of them positive and some of them negative so

تلویزیون را به جهات مختلف برخی از آنها را مثبت و برخی از آنها منفی توصیف کرده اند.

the idiot box and that's used by people who don't like

جعبه احمق و افرادی که تلویزیون را دوست ندارند از آن استفاده می کنند،

television someone very famously referred to television as chewing gum

شخصی که به طور بسیار معروف از تلویزیون به عنوان آدامس

for the eyes so when you have nothing to do maybe you have a spare moment maybe

برای چشم یاد می کند، استفاده می شود، بنابراین وقتی کاری برای انجام دادن ندارید، شاید یک لحظه خالی

you are looking for something to do to entertain yourself or to press the time

دارید، شاید به دنبال کاری برای سرگرم کردن خود هستید. یا اگر زمان

away maybe you will watch the television even if you are not really interested in

را کم کنید، ممکن است تلویزیون تماشا کنید، حتی اگر واقعاً علاقه ای

what is happening on the screen chewing gum for the eyes so you are watching

به اتفاقات روی صفحه نمایش نداشته باشید، آدامس برای چشم ها می جوید، بنابراین در حال تماشای

television you are doing something but really you are doing nothing we describe

تلویزیون هستید، در حال انجام کاری هستید. اما واقعاً شما هیچ کاری نمی‌کنید، ما

it as chewing gum for the eyes an idle activity someone once described

آن را به‌عنوان جویدن آدامس برای چشم‌ها توصیف می‌کنیم، یک فعالیت بیهوده است، کسی زمانی

television as the sewer in your living room because of all the rubbish that

تلویزیون را به عنوان فاضلاب اتاق نشیمن شما توصیف می‌کند، زیرا به خاطر همه زباله‌هایی که

came out of it the sewer in your living room I always remember my English

از آن بیرون می‌آید فاضلاب در اتاق نشیمن شما همیشه انگلیسی خود را به یاد می‌آورم.

teacher at school telling me this and I always thought it was brilliant I

معلم مدرسه این را به من می‌گفت و من همیشه فکر می‌کردم فوق‌العاده است،

thought it was one of the funniest things I've ever heard the sewer in your

فکر می‌کردم این یکی از خنده‌دارترین چیزهایی است که تا به حال شنیده‌ام فاضلاب در

living room another negative way of describing the

اتاق نشیمن شما یکی دیگر از راه‌های منفی برای توصیف

television I like that one so you've come home from work you've sat

تلویزیون است. از سر کار نشسته ای

down and you're trying to think of what to do I think I might have a night in

و سعی می کنی به این فکر کنی که چه کار باید بکنم، فکر می کنم ممکن است یک شب

front of the telly to spend a night in front of the telly it means that you are

جلوی تلویزیون بمانم تا یک شب را جلوی تلویزیون بگذرانم، این بدان معناست که شما

sitting down and you are watching television you are having a night in

نشسته اید و دارید تماشا می کنید. تلویزیون که شبی را

front of the telly it means you're sitting down to watch the television and

جلوی تلویزیون می گذرانید به این معنی است که شما برای تماشای تلویزیون نشسته اید

the word telly is often used in British English so I hope that has been helpful

و کلمه تلویزیون اغلب در انگلیسی بریتانیایی استفاده می شود، بنابراین امیدوارم که مفید بوده باشد.

what about you do you watch much television now I don't watch as much TV

به اندازه من تلویزیون تماشا

as I used to I used to watch a lot of television when I was a child but not so

نکن ed to من زمانی که بچه بودم زیاد تلویزیون تماشا می کردم اما صادقانه بگویم دیگر زیاد تلویزیون تماشا نمی کردم

much anymore to be honest hello - Kevin Cheung hello Kevin Cheung watching in

سلام - کوین چونگ سلام کوین چونگ در حال تماشای چین در حال تماشای

China hello to you Christina also Guadalupe thank you very much for

چین سلام به شما کریستینا همچنین گوادالوپ بسیار متشکرم که

joining me today I will be going soon but before I go I will give you the

امروز به من ملحق شدید به زودی می روم اما قبل از اینکه بروم

answer to today's mystery idiom so I'm here for another three minutes if you

جواب این اصطلاح مرموز امروز را به شما می دهم، بنابراین اگر می خواهید سلام کنید، برای سه دقیقه دیگر اینجا هستم،

want to say hello please say hello if you don't want to say hello don't worry

لطفاً اگر نمی خواهید سلام کنید، نگران نباشید،

you don't have to the mystery idiom what is it now normally when I have my

سلام کنید. وقتی اصطلاحات اسرارآمیز خود را دارم، باید به اصطلاح اسرارآمیز چیست ، به طور معمول

mystery idioms you can just say what you see so all you have to do is say what

می توانید آنچه را که می بینید بگویید، بنابراین تنها کاری که باید انجام دهید این است که آنچه

you see on the screen so this particular mystery idiom is and here it comes now

را که روی صفحه می بینید بگویید، بنابراین این اصطلاح اسرارآمیز خاص است و اکنون می آید

the answer oh the answer is you haven't got a leg to stand on

پاسخ آه، پاسخ این است که شما پایی ندارید که روی آن بایستید

and this is an expression that is used quite often the meaning to have no

و این عبارتی است که اغلب به معنای نداشتن

options or choices of how to react to a fight back against someone or something

گزینه یا انتخاب نحوه واکنش در مقابل مبارزه با کسی یا چیزی در

if your options are zero we can say that you haven't got a leg to stand on you

صورتی که گزینه های شما صفر است استفاده می شود. می توانیم بگوییم که پایی برای ایستادن

have no argument you have no one to help you you cannot be saved there is nothing

ندارید، هیچ استدلالی ندارید و هیچ کس به شما کمک نمی کند شما نمی توانید نجات پیدا کنید، هیچ کاری

you can do to change the situation you haven't got a leg to stand on and there

نمی توانید انجام دهید تا وضعیت را تغییر دهید، شما پایی برای ایستادن ندارید و این

it was today's mystery idiom I hope you enjoyed that you can watch all of this

اصطلاح مرموز امروزی وجود داشت، امیدوارم از اینکه بتوانید بعداً دوباره همه اینها را تماشا کنید لذت برده باشید.

again later on for those who want to get in touch

برای کسانی که می خواهند با هم تماس بگیرند،

some people say mr. Duncan can we follow you on the Internet

برخی می گویند آقای. آیا دانکن می‌توانیم شما را در اینترنت دنبال کنیم

and my answer to that is yes

و پاسخ من به آن بله است،

so now you know that is the address email you can also follow me on Facebook

بنابراین اکنون می‌دانید که این آدرس ایمیل است، می‌توانید من را در فیس‌بوک نیز دنبال کنید

and if you want to make a donation you can as well I do everything here for

و اگر می‌خواهید کمک مالی کنید، همچنین می‌توانید همه چیز را در اینجا به

free it costs you nothing thank you very much for your company today thank you to

صورت رایگان انجام دهم. هیچ هزینه ای برای شما ندارد خیلی ممنون از شرکت شما امروز ممنون از آقای دکتر

ro sir Thank You Pat you thank you very much to con kilo nice to see you here as

متشکرم پت از شما بسیار سپاسگزارم از اینکه شما را اینجا می بینم و همچنین

well pachu is late don't worry you can watch

پاچو دیر شده است نگران نباشید می توانید

this again later on so this will be stored on my YouTube channel

این را بعداً دوباره تماشا کنید. در کانال یوتیوب من

forever and ever so you can watch this as many times as you want also another

برای همیشه و همیشه ذخیره خواهد شد، بنابراین می توانید این را هر چند بار که می خواهید تماشا کنید، همچنین یک مورد دیگر نیز

thing to mention as well this might sound a little bit desperate but please

برای ذکر است همچنین ممکن است کمی ناامید کننده به نظر برسد، اما لطفاً

if you want to please like and subscribe as well give me a thumbs up and that

اگر می خواهید لطفاً لایک کنید و همچنین مشترک شوید انگشت شست و این

will help the YouTube algorithms to do their magic and also subscribe so you

به الگوریتم‌های یوتیوب کمک می‌کند تا جادوی خود را انجام دهند و همچنین مشترک شوند، بنابراین

will never miss another one of my lessons whether they are recorded or

هرگز یکی دیگر از درس‌های من را چه ضبط شده یا

live and for those who are wondering yes you can catch me three times a week in

زنده از دست ندهید و برای کسانی که می‌پرسند بله، می‌توانید سه بار در هفته من را بگیرید، در

fact you can catch me on Sunday Wednesday and Friday 2 p.m. UK time so I

واقع شما هستید. می تواند من را در یکشنبه چهارشنبه و d جمعه ساعت 2 بعد از ظهر به وقت انگلستان، بنابراین من

will be back with you on Friday at 2 p.m.

روز جمعه ساعت 2 بعد از ظهر با شما خواهم آمد .

Thank You Pat chu Thank You Luis thank you also to Noemi I I don't like missing

متشکرم پت چو از شما متشکرم لوئیس همچنین از نومی متشکرم. من دوست

people out before I go by the way can I just mention Belarusian who picked up a

ندارم قبل از رفتن، افراد را از دست بدهم، می توانم فقط به بلاروسی اشاره کنم که

lovely award last week and can I say thank you Belarusian for your lovely

هفته گذشته یک جایزه دوست داشتنی را دریافت کرد و می توانم بگویم از بلاروسی برای پیام دوست داشتنی شما متشکرم

message and also the photograph of your award 25 years since Belarusian

و همچنین عکس جایزه شما 25 سال از

graduated from dentist University so congratulations to you as well

فارغ التحصیلی بلاروسی از دانشگاه دندانپزشکی، پس به شما

what a lovely way to end the show Thank You Carl

thank you once again to sweetness thank you so much for another amazing

livestream as always I'm glad you enjoy it if you did enjoy it tell your friends

نیز تبریک می گویم. خوشحالم که از آن لذت بردی اگر از آن لذت بردی به دوستانت بگو

if you didn't enjoy it tell me thank you Saima Thank You pal Mira thank

اگر از آن لذت نبردی به من بگو ممنونم سایما ممنون دوست عزیز میرا از

you also to Pedro thank you very much for your company today I am going I hope

پدرو نیز ممنونم از همراهی شما امروز می روم امیدوارم

you've enjoyed this as we pass three o'clock here in the UK

که رفته باشید وقتی از ساعت سه اینجا در بریتانیا

this is mr. Duncan in England saying thanks for watching I hope you've

می گذریم، این آقای است. دانکن در انگلستان می‌گوید از تماشای شما تشکر می‌کنم، امیدوارم

enjoyed this SuperDuper hour for all you English addicts watching out there and of

از این ساعت SuperDuper برای همه شما معتادان انگلیسی که آنجا تماشا می‌کنید لذت برده باشید و

course I'm back on Friday 2 p.m. UK time yes the website is coming that's all I'm

البته من جمعه ساعت 2 بعد از ظهر برمی‌گردم. به وقت انگلستان بله وب سایت در حال آمدن است این همه چیزی است که من می

saying and of course until the next time we

گویم و البته تا دفعه بعد که

meet here on YouTube this is mr. Duncan saying to you...

اینجا در یوتیوب ملاقات کنیم این آقای است. دانکن به شما می گوید...

ta ta for now 8-)

تا تا در حال حاضر 8-)