English Addict - Episode 341 - 🔴LIVE stream / LOVE is in the AIR ♥ - Chat, Listen and Learn English

I know it feels very strange being here.

می دانم که بودن در اینجا احساس بسیار عجیبی است.

I know it is Friday.

می دانم که جمعه است.

And it does feel rather unusual to be here with you. Live.

و حضور در اینجا با شما بسیار غیرعادی است. زندگی کنید.

However, I do have a very good reason for it.

با این حال، من دلیل بسیار خوبی برای آن دارم.

All will be explained in a few moments.

همه چیز تا چند لحظه دیگر توضیح داده خواهد شد.

We have a rather dull, drizzly day.

ما یک روز نسبتاً کسل کننده و بارانی داریم.

We've had rain today. four Celsius.

امروز باران داشتیم چهار درجه سانتیگراد

It is a cool one.

یک باحال است.

Here in the studio, everything is hot. Very, very hot.

اینجا در استودیو، همه چیز داغ است. خیلی خیلی گرم

Because love is in the air.

چون عشق در هواست.

Love is in the air.

عشق در هواست.

This is English addict.

این معتاد انگلیسی است. به صورت

Coming to you live and direct from the birthplace of English.

زنده و مستقیم از زادگاه انگلیسی به شما می آید.

You know where it is.

میدونی کجاست

We all know where it is.

همه می دانیم کجاست.

It is, of course, England.

البته انگلیس است.

Thank you.

متشکرم.

And it is England.

و انگلستان است.

It is so nice to be with you today.

امروز با شما بودن خیلی خوب است.

How strange does this feel? Hi, everybody.

این چقدر عجیب است؟ سلام به همه

This is Mr. Duncan in England. How are you today?

این آقای دانکن در انگلستان است. امروز چطوری؟ حالت

Are you okay? I hope so. Are you feeling happy?

خوبه؟ امیدوارم اینطور باشد. آیا احساس خوشبختی می کنید؟

I hope you have one of these on your face today.

امیدوارم امروز یکی از اینها را روی صورت خود داشته باشید.

And if you don't, I will try to put one of these on your face.

و اگر این کار را نکنی، سعی می کنم یکی از اینها را روی صورتت بگذارم.

It is a pleasure to be with you on this Friday.

خوشحالم که در این جمعه با شما هستم.

I know it feels very strange.

میدونم خیلی حس عجیبیه

Very unusual.

خیلی غیرعادی

By the way, my name is Mr. Duncan.

راستی اسم من آقای دانکن است.

I talk about the English language. I've been doing this for quite a long time.

من در مورد زبان انگلیسی صحبت می کنم. من مدت زیادی است که این کار را انجام می دهم.

So long.

خیلی طولانی

All of my hair has fallen out.

همه موهام ریخته

And what hair remains has turned snowy white.

و موهایی که باقی مانده سفید برفی شده است.

I talk about English. I love the English language.

من در مورد انگلیسی صحبت می کنم. من عاشق زبان انگلیسی هستم.

You might say that I am an English addict.

شاید بگویید من یک معتاد انگلیسی هستم.

I am crazy about English.

من دیوانه انگلیسی هستم.

And I have a feeling maybe. Perhaps you are as well.

و من یه حسی دارم شاید شاید شما هم همینطور باشید.

There is a reason why we are here today.

دلیلی وجود دارد که ما امروز اینجا هستیم.

Because love is in the air.

چون عشق در هواست.

I am feeling it.

دارم حسش میکنم

Are you feeling it as well?

آیا شما هم آن را احساس می کنید؟

It is Valentine's Day today.

امروز روز ولنتاین است.

So first of all, I suppose we should mention the fact that love is all around the world will be sending gifts.

بنابراین اول از همه، من فکر می کنم باید به این واقعیت اشاره کنیم که عشق در سراسر جهان ارسال هدیه خواهد بود.

They will be showing their love and affection for each other.

آنها عشق و علاقه خود را به یکدیگر نشان خواهند داد.

Which is a coincidence, because today we are talking all about

این یک تصادف است، زیرا امروز ما همه چیز در مورد

love words, phrases connected to this very thing.

کلمات عاشقانه صحبت می کنیم، عباراتی که دقیقاً به همین موضوع مرتبط هستند.

Love is in the air.

عشق در هواست.

Here in the UK, many people woke up this morning next to their loved one.

اینجا در بریتانیا، بسیاری از مردم امروز صبح در کنار عزیزشان از خواب بیدار شدند.

Some people bought gifts, maybe a lovely card to show their love and affection.

برخی از مردم برای نشان دادن عشق و محبت خود هدایایی خریدند، شاید یک کارت دوست داشتنی.

Perhaps something that happens quite often on Valentine's Day.

شاید چیزی که اغلب در روز ولنتاین اتفاق می افتد.

Another thing that happens, of course, on Valentine's Day is lots of people will send messages

اتفاق دیگری که البته در روز ولنتاین رخ می دهد این است که افراد زیادی

to someone they like or someone they wish

برای کسی که دوست دارند یا کسی که مایلند

to know better.

بهتر بشناسند پیام ارسال می کنند.

Maybe a person they are watching from far away.

شاید فردی که از دور تماشا می کنند.

Maybe a colleague at work.

شاید یک همکار در محل کار.

Perhaps there is someone in your office, or maybe someone you know who you feel very strongly about.

شاید کسی در دفتر شما باشد، یا شاید کسی که می‌شناسید که احساس شدیدی نسبت به او دارید.

You might even describe it as love. Oh.

حتی ممکن است آن را به عنوان عشق توصیف کنید. اوه البته

Some people send messages, cards,

برخی از افراد از راه دور پیام، کارت

or maybe a little gift to a person they admire from a distance, of course.

یا شاید یک هدیه کوچک برای شخصی که تحسین می کنند ارسال می کنند.

I know we live in a very strange age where everyone is

من می دانم که ما در عصر بسیار عجیبی زندگی می کنیم که در آن همه نسبت

super sensitive to everything other human beings do.

به هر کاری که انسان های دیگر انجام می دهند فوق العاده حساس هستند.

So you do have to be careful if you are sending messages or cards or gifts

بنابراین باید مراقب باشید اگر برای کسی پیام یا کارت یا هدایایی می‌فرستید

to someone who does not realise that you are in love with them, or maybe you are watching them from a distance.

که متوجه نمی‌شود شما عاشق او هستید یا شاید از دور او را تماشا می‌کنید.

So these days you have to be careful.

پس این روزها باید مراقب باشید.

Not everyone likes to receive mystery gifts from strangers.

همه دوست ندارند از غریبه ها هدایای مرموز دریافت کنند.

To be honest with you, if you want my opinion, I am glad of any attention, any attention I can get.

راستش را بخواهم، اگر نظر من را می خواهید، از هر توجهی که می توانم به آن توجه کنم خوشحالم.

I have to be honest with you.

من باید با شما صادق باشم.

If you want to send me a gift, a secret love letter, perhaps,

اگر می خواهید برای من یک هدیه بفرستید، یک نامه عاشقانه مخفی، شاید،

please feel free.

لطفا خیالتان راحت باشد.

I need the attention to be honest with you.

من نیاز به توجه دارم تا با شما صادق باشم.

Here we go then. Valentine's day Friday.

پس ما اینجا می رویم. روز ولنتاین جمعه.

It is a very strange feeling to be with you on Friday.

احساس بسیار عجیبی است که در جمعه با شما باشم.

And yes, you can see I've even changed the letters

و بله، می توانید ببینید که من حتی حروف پشت استودیو را تغییر داده ام

at the back of the studio to show that it really is Friday.

تا نشان دهم که واقعاً جمعه است.

The only problem with this arrangement is, of course, I can only appear on days that have six letters.

تنها مشکل این چیدمان این است که البته من فقط در روزهایی که شش حرف دارند می توانم ظاهر شوم.

So if the day of the week, for example, is Thursday,

بنابراین اگر روز هفته، به عنوان مثال، پنجشنبه باشد،

then sadly I can't appear on Thursday because I can't put my letters behind me, you see.

متأسفانه من نمی توانم پنجشنبه ظاهر شوم، زیرا نمی توانم نامه هایم را پشت سر بگذارم.

So it wouldn't fit.

بنابراین مناسب نیست.

Thursday has too many letters, so I can only appear on Friday.

پنج شنبه حروف زیادی دارد، بنابراین من فقط می توانم در روز جمعه ظاهر شوم.

Sunday,

یکشنبه،

and I suppose Wednesday as well, even though technically that has nine letters.

و من فکر می کنم چهارشنبه نیز هست، اگرچه از نظر فنی نه حرف دارد.

But let's not argue about that because there are enough arguments, enough

اما بیایید در مورد آن بحث نکنیم زیرا به اندازه کافی بحث و

fighting, and the situation is going on in the world without me adding any more.

دعوا وجود دارد، و اوضاع در جهان بدون اینکه من چیزی اضافه کنم ادامه دارد.

Hello to the live chat!

سلام به چت زنده!

I wonder who was first on today's live chat.

نمی دانم چه کسی اولین بار در چت زنده امروز بود.

If you are first on today's live chat, you will get a super

اگر اولین نفر در چت زنده امروز باشید، یک بوسه فوق العاده

big kiss from me.

بزرگ از من دریافت خواهید کرد.

I wonder who was first on today's live chat.

نمی دانم چه کسی اولین بار در چت زنده امروز بود.

Let's have a look, shall we?

بیایید نگاهی بیندازیم، نه؟

First. Oh.

اول اوه

A promise is a promise.

قول یک قول است.

That's what they say.

این چیزی است که آنها می گویند.

They say if you promise something, you must keep your promise.

می گویند اگر قولی دادی باید به قولت عمل کنی.

Vytas.

ویتاس.

Well.

خوب

You are first

شما اولین نفر

on today's live chat.

در چت زنده امروز هستید.

I hope you don't mind that I sent you a kiss.

امیدوارم ناراحت نباشی که برایت بوسه فرستادم.

Please don't be offended.

لطفا توهین نکنید

In second place.

در مقام دوم.

Beatriz.

بئاتریز.

Beatriz.

بئاتریز.

Very nice.

خیلی خوبه

Is it somebody's birthday today?

آیا امروز تولد کسی است؟

Is it somebody's birthday? On the live chat.

آیا تولد کسی است؟ در چت زنده

If it is your birthday, please let me know.

اگر روز تولد شماست، لطفا به من اطلاع دهید.

I'm not sure. Is it? Is it birth? Is it, is it is it, is it,

من مطمئن نیستم. آیا این است؟ آیا تولد است؟ آیا این است، آیا آن است، آیا آن است،

is it Beatriz?

آیا Beatriz است؟

Beatriz? Is it your birthday today?

بئاتریز؟ آیا امروز تولد شماست؟

I wonder?

تعجب می کنم؟

Hello to

سلام به

who else is here today?

چه کسی دیگر امروز اینجاست؟

Tzu zika, we have Claudia.

تزو زیکا، ما کلودیا را داریم.

Hello, Claudia. It's nice to see you here as well.

سلام، کلودیا. خوشحالم که شما را اینجا می بینم.

Palymyra is here as well.

پالیمیرا هم اینجاست.

Apparently.

ظاهرا

I'm not sure if I've got this right, but apparently it was

مطمئن نیستم که این موضوع را درست متوجه شده ام یا نه، اما ظاهرا این

Beatriz who was celebrating her birthday on Wednesday.

بئاتریز بود که روز چهارشنبه تولدش را جشن می گرفت.

Is that right?

درست است؟

Can somebody please tell me?

میشه لطفا یکی به من بگه؟

Who is it?

کیست؟

Is it Irene?

ایرن است؟

It might be Irene.

ممکنه آیرین باشه

So perhaps I've got the whole thing completely wrong.

بنابراین شاید من کل موضوع را کاملاً اشتباه گرفته ام.

How embarrassing.

چقدر خجالت آور

So I think it's actually Irene.

بنابراین من فکر می کنم در واقع ایرن است.

You are celebrating your birthday today.

شما امروز تولد خود را جشن می گیرید.

Happy birthday to you as well.

تولد شما هم مبارک.

Have a super day.

روز فوق العاده ای داشته باشید

Who else is here?

کی دیگه اینجاست؟

Oh, oh, he is here.

اوه، اوه، او اینجاست. امروز

A big jolly hello and bonjour to Luis Mendez

یک سلام و قدردانی بزرگ به لوئیس مندز

is here today.

آمده است.

You are back with us as well. It's nice to see you here.

تو هم با ما برگشتی خوشحالم که شما را اینجا می بینم.

Thank you for joining me. Hello. My coach.

از اینکه به من ملحق شدید متشکرم سلام. مربی من

How is everything?

همه چیز چطوره؟

Please, can you call me Rakish for one time on your live stream?

لطفاً، آیا می توانید برای یک بار در پخش زنده خود مرا راکیش صدا کنید؟

Hello, Rakish.

سلام راکیش.

Or should I say hello? Rakish?

یا باید سلام کنم؟ راکیش؟

I hope you are happy with that.

امیدوارم از آن راضی باشید.

Who else is here? We also have.

کی دیگه اینجاست؟ ما هم داریم.

Oh, Irene.

اوه ایرین

Thank you. Irene.

متشکرم. آیرین

So apparently it is Irene's birthday.

پس ظاهرا تولد ایرنه است.

Happy birthday to you, Irene.

تولدت مبارک ایرین.

I hope you have a super one

امیدوارم یک فوق العاده داشته باشید که

you seeing now I want to know when Beatrice is having her birthday.

اکنون می بینید. من می خواهم بدانم بئاتریس چه زمانی تولد دارد.

So when is your birthday? Beatrice, please tell me.

پس تولدت کی هست؟ بئاتریس لطفا به من بگو

Maybe I will write it down so I won't make such a silly mistake again as I did earlier.

شاید آن را یادداشت کنم تا دیگر مثل قبل مرتکب چنین اشتباه احمقانه ای نباشم.

It is Valentine's Day today.

امروز روز ولنتاین است.

I did receive some lovely Valentine's gifts because of course it is the day of love, Saint Valentine's Day.

من هدایای دوست داشتنی ولنتاین را دریافت کردم زیرا مطمئناً روز عشق است، روز سنت ولنتاین.

A lot of people give presents to their loved one.

بسیاری از مردم به عزیزان خود هدیه می دهند.

I receive

some very interesting gifts this morning.

امروز صبح هدایای بسیار جالبی دریافت می کنم.

Would you like to see them? Oh, okay.

آیا دوست دارید آنها را ببینید؟ اوه، باشه

Oh, Mr.

اوه، آقای

Duncan, what do you have in your big bag?

دانکن، تو کیف بزرگت چی داری؟

Well, I am sure you can guess.

خوب، من مطمئن هستم که شما می توانید حدس بزنید.

I would imagine you can guess what is in here.

من تصور می کنم می توانید حدس بزنید چه چیزی در اینجا وجود دارد. ما

We have chocolates.

شکلات داریم

Of course we have chocolates.

البته ما شکلات داریم.

How could there not be chocolate in here?

چطور ممکن است اینجا شکلات نباشد؟

We also have.

ما هم داریم.

Some chewy sweets.

مقداری شیرینی جویدنی به

These are called wine gums.

این صمغ های شراب می گویند.

I know for a fact that Mr. Steve likes these.

من به درستی می دانم که آقای استیو اینها را دوست دارد.

So even though he gave them to me, I have a feeling that they are actually for him.

بنابراین حتی اگر آنها را به من داد، من این احساس را دارم که آنها در واقع برای او هستند.

Do you have these in your country?

آیا اینها را در کشور خود دارید؟

Wine gums?

آدامس شراب؟

They are

آنها

chewy sweets that you put in your mouth and slowly they will get softer and softer.

شیرینی های جویدنی هستند که در دهان می گذارید و آرام آرام نرم و لطیف تر می شوند.

Quite often these get stuck in my teeth.

اغلب این ها در دندان های من گیر می کنند.

I have to say I don't normally like these because they they get stuck between my teeth.

باید بگویم که من معمولاً اینها را دوست ندارم زیرا بین دندانهای من گیر می کنند.

Unfortunately.

متاسفانه

What else do we have in here?

چه چیز دیگری در اینجا داریم؟

Ooh, something else to chew on you.

اوه، چیز دیگری برای جویدن شما.

Some lovely fruit pastilles.

چند پاستیل میوه ای دوست داشتنی

I love these Mr. Steve likes these as well.

من عاشق اینها هستم که آقای استیو هم اینها را دوست دارد.

They are chewy.

جویدنی هستند.

They are juicy.

آبدار هستند.

When I was a kid, when I was a child, I used to eat these all the time.

بچه که بودم، بچه که بودم، همیشه از اینها می خوردم.

They're really nice, actually.

آنها واقعاً خوب هستند، در واقع.

What else do we have? Oh.

دیگر چه داریم؟ اوه

More chocolates.

شکلات بیشتر

Oh, look at that, a chocolate orange.

اوه، به آن نگاه کن، یک پرتقال شکلاتی.

But this is no ordinary chocolate orange because this one has the flavour of mint.

اما این یک پرتقال شکلاتی معمولی نیست زیرا طعم نعناع را دارد.

So even though it is a chocolate orange, it is actually mint flavoured.

بنابراین حتی اگر یک پرتقال شکلاتی است، در واقع طعم نعناع دارد.

It's not lovely. Oh my goodness.

دوست داشتنی نیست وای خدای من.

All I can say

تنها چیزی که می توانم بگویم این

is there goes my diet.

است که رژیم غذایی من ادامه دارد.

There's more chocolate.

شکلات بیشتری وجود دارد.

More chocolate I love these, I don't know if you've ever tried them, but Mr.

شکلات بیشتر من اینها را دوست دارم، نمی دانم تا به حال آنها را امتحان کرده اید یا نه، اما آقای

Steve bought some of these for me as well.

استیو تعدادی از آنها را برای من نیز خرید.

Now, last week

حالا، هفته گذشته

Steve was complaining that I was eating too much rubbish and now

استیو شاکی بود که من زیاد آشغال می‌خورم و حالا

I have lots and lots of rubbish to eat.

من مقدار زیادی آشغال برای خوردن دارم.

Thank you, Mr. Steve.

متشکرم، آقای استیو.

At least the good news is that Mr.

حداقل خبر خوب این است که آقای

Steve will be.

استیو خواهد بود.

Eating these as well.

خوردن اینها هم

So it won't just be me eating these.

پس فقط من اینها را نمی خورم.

Mr. Steve

آقای استیو

will be eating them as well.

هم آنها را خواهد خورد.

So there you can see my little bag of

بنابراین در آنجا می توانید کیف کوچک

Valentine's gifts.

هدایای ولنتاین را ببینید.

All of the things in here are food related.

همه چیزهای اینجا مربوط به غذا است.

Very nice.

خیلی خوبه

Meanwhile, on the live chat.

در همین حال، در چت زنده.

Oh, hello, Dick and woolly.

آه، سلام، دیک و پشمی.

Hello to you.

سلام بر شما

It's nice to see you here as well.

خوشحالم که شما را اینجا می بینم.

Louis, you are right.

لویی درست میگی

Of course.

البته.

Beatrice has her birthday in June.

بئاتریس تولدش در ژوئن است.

Now, I don't know how I forgot that, but I did forget it.

حالا، نمی دانم چگونه آن را فراموش کردم، اما فراموشش کردم.

But I have a good excuse.

اما من یک بهانه خوب دارم.

I was not feeling very well on Wednesday.

چهارشنبه حالم خیلی خوب نبود.

For those who were wondering where I was.

برای کسانی که فکر می کردند من کجا هستم.

On Wednesday, I was not feeling very well.

چهارشنبه حالم خیلی خوب نبود.

I was taken ill on Wednesday and that is the reason why I didn't do my live stream on Wednesday.

چهارشنبه مریض شدم و به همین دلیل است که روز چهارشنبه پخش زنده ام را انجام ندادم.

So I'm very sorry about that.

بنابراین من از این بابت بسیار متاسفم.

But I am here today feeling much better.

اما امروز اینجا هستم که احساس خیلی بهتری دارم.

Thank you very much.

خیلی ممنون.

Even though I am a little bit tired.

با اینکه کمی خسته ام.

That is all I'm saying about that. I am not saying anything else.

این تمام چیزی است که من در مورد آن می گویم. من چیز دیگری نمی گویم.

Of course we have a busy weekend ahead.

البته آخر هفته شلوغی در پیش داریم.

On Sunday it is Mr. Steve's birthday.

یکشنبه تولد آقای استیو است.

Steve has his birthday. He will be another year older.

استیو تولدش است. او یک سال دیگر بزرگتر خواهد شد.

I have bought

من

a card for him and also a nice gift as well.

یک کارت برای او خریدم و همچنین یک هدیه خوب.

So that will be happening on Sunday.

بنابراین این اتفاق در روز یکشنبه خواهد افتاد.

Of course we will be live on Sunday from 2 p.m.

البته ما یکشنبه از ساعت 14 زنده خواهیم بود. به

UK time as well, so I hope you will join us then.

وقت انگلستان نیز، بنابراین امیدوارم که در آن زمان به ما بپیوندید.

It is Friday.

روز جمعه است.

It's an unusual day.

روز غیرعادی است.

I know that I'm not normally here on Friday, but guess what?

من می دانم که معمولاً جمعه اینجا نیستم، اما حدس بزنید چیست؟

I am here today.

من امروز اینجا هستم.

We have lots of words, lots of phrases relating to the big subject of love to be

ما کلمات زیادی داریم، عبارات زیادی در رابطه با موضوع بزرگ عشق

in love,

عاشق بودن،

to look for love,

جستجوی عشق،

find love,

یافتن عشق،

have love.

عشق داشتن.

Make love.

عشق ورزیدن.

And of course, lose love.

و البته از دست دادن عشق.

So for every person who finds that special one,

بنابراین برای هر فردی که آن شخص خاص را پیدا می کند،

there is someone, somewhere losing their loved one for one reason or another,

کسی وجود دارد که در جایی به دلایلی عزیز خود را از دست می دهد

which is always sad. I have to be honest with you,

که همیشه غم انگیز است. من باید با شما صادق باشم، شرایط

whatever the

هر چه که

circumstances may be, sometimes they can be very unpleasant, and I do understand that sometimes relationships will break up.

باشد، گاهی اوقات ممکن است بسیار ناخوشایند باشد، و من درک می کنم که گاهی اوقات روابط به هم می ریزد.

They will end for bad reasons.

آنها به دلایل بد به پایان خواهند رسید.

Maybe there is a problem within the relationship.

شاید مشکلی در رابطه وجود داشته باشد.

Perhaps one of the couple has passed away.

شاید یکی از این زوج فوت کرده باشد.

They say that love is a tragedy waiting to happen.

آنها می گویند که عشق یک تراژدی است که در انتظار وقوع است.

So if two people are together and they are in love,

بنابراین اگر دو نفر با هم باشند و عاشق هم باشند،

we often say that it is the tragedy waiting to happen because one day

اغلب می گوییم که این فاجعه ای است که در انتظار وقوع است زیرا یک روز

one of those people will pass away, leaving one behind.

یکی از آن افراد از دنیا می رود و یکی را پشت سر می گذارد.

Of course they might go at the same time,

البته ممکن است همزمان بروند،

in which case that might not be so sad.

در این صورت ممکن است چندان ناراحت کننده نباشد.

I'm not sure.

من مطمئن نیستم.

I'm not sure how to read that one, to be honest with you.

من مطمئن نیستم که چگونه آن را بخوانم، صادقانه بگویم.

But love is an interesting thing and we are talking all about it today.

اما عشق چیز جالبی است و ما امروز در مورد آن صحبت می کنیم.

I hope you are having a good Friday.

امیدوارم جمعه خوبی داشته باشید

I hope Friday is going as well as it possibly can.

امیدوارم جمعه تا جایی که ممکنه خوب پیش بره.

We will be back in a couple of moments with

ما تا چند لحظه دیگر با

words and phrases connected to the things that everyone is talking about today.

کلمات و عباراتی مرتبط با چیزهایی که امروز همه درباره آن صحبت می کنند، باز خواهیم گشت.

That is of course, love.

این البته عشق است.

I'm a big boy now.

من الان پسر بزرگی هستم.

I should mention that we will be

لازم به ذکر است که ما

meeting up in person on the 1st of June this year.

در تاریخ 1 ژوئن سال جاری به صورت حضوری ملاقات خواهیم کرد.

If you want to meet up, please let me know.

اگر مایل به ملاقات هستید، لطفا به من اطلاع دهید.

We can all get together

همه می توانیم دور هم جمع شویم

We are here.

ما اینجا هستیم. ما

We are live on Friday.

جمعه زنده هستیم.

It feels very strange to be here with the weekend just around the corner.

اینجا بودن با تعطیلات آخر هفته خیلی عجیب است .

So what about you?

پس شما چطور؟

Have you celebrated Valentine's Day or are you waiting for your own special day that many people have around the world as well?

آیا روز ولنتاین را جشن گرفته اید یا منتظر روز خاص خود هستید که بسیاری از مردم در سراسر جهان نیز دارند؟

We will be talking about all of those things.

ما در مورد همه این موارد صحبت خواهیم کرد.

Yes, as I mentioned, we will be meeting up in Paris on the 1st of June.

بله، همانطور که اشاره کردم، ما در اول ژوئن در پاریس ملاقات خواهیم کرد.

This is something we've done for the past couple of years, and yes, we will be doing it again this year as well.

این کاری است که ما در چند سال گذشته انجام داده‌ایم، و بله، امسال نیز دوباره آن را انجام خواهیم داد.

There is my email address if you want to write to me, so let me know if you are interested in joining us.

اگر می خواهید برای من بنویسید آدرس ایمیل من وجود دارد، بنابراین اگر مایل به پیوستن به ما هستید به من اطلاع دهید.

I will add you to the list and later on, not yet because it's still very early.

من شما را به لیست اضافه می کنم و بعداً، هنوز نه چون هنوز خیلی زود است.

We still have four months before the event, but if you want to let me know to tell me that you will be joining,

هنوز چهار ماه تا برگزاری این رویداد فرصت داریم، اما اگر می‌خواهید به من اطلاع دهید که به این رویداد ملحق خواهید شد،

then please send me an email to that address that is on the screen right now.

لطفاً یک ایمیل به آن آدرسی که در حال حاضر روی صفحه است برای من ارسال کنید.

I hope you are having a good day today.

امیدوارم امروز روز خوبی را سپری کرده باشید.

Yes, we will be celebrating birthdays whilst we are in Paris.

بله، تا زمانی که در پاریس هستیم، جشن تولد خواهیم گرفت.

We have Christina your birthday because of course we will be in Paris around

ما تولد شما را کریستینا داریم زیرا مطمئناً در حوالی 28 ماه مه در پاریس خواهیم بود

the 28th of May

and we will be building up to the big rendezvous, which will be taking place on the 1st of June.

و به میعادگاه بزرگی که در 1 ژوئن برگزار می شود، خواهیم رسید.

That is when the Paris rendezvous.

آن زمان است که قرار ملاقات پاریس.

So this year will be taking place.

بنابراین امسال برگزار خواهد شد.

And I hope you can join us for that. I really do.

و امیدوارم بتوانید برای آن به ما بپیوندید. من واقعا دارم.

We are looking forward to doing lots of sightseeing.

ما مشتاقانه منتظر گشت و گذارهای زیادی هستیم.

We are planning on going to two very big museums.

ما در حال برنامه ریزی برای رفتن به دو موزه بسیار بزرگ هستیم.

First of all, the the world famous Louvre.

اول از همه، لوور مشهور جهان.

The house that keeps all of those wonderful

خانه ای که تمام آن آثار هنری شگفت انگیز را نگه می دارد

works of art.

.

The most famous one, of course, is the lady behind me.

معروف ترینشان البته خانم پشت سر من است.

You might be able to see her just over my shoulder.

شاید بتوانید او را درست بالای شانه من ببینید.

There she is, the Mona Lisa.

او آنجاست، مونالیزا.

Although that behind me is my own interpretation.

اگر چه این پشت سر من تفسیر خود من است.

So that is my own interpretation of the Mona Lisa.

بنابراین این تفسیر خود من از مونالیزا است.

And next to her it says, kiss me quick, kiss me quick.

و کنارش می گوید، سریع مرا ببوس، سریع مرا ببوس.

I suppose that is a good thing to have, because it is Valentine's Day and we are talking about the subject of love.

فکر می کنم داشتن این چیز خوبی است، زیرا روز ولنتاین است و ما در مورد موضوع عشق صحبت می کنیم.

The other place we are going to in Paris will be the orangery, where they have

مکان دیگری که در پاریس به آن می‌رویم، نارنج‌خانه است، جایی که

the beautiful waterlily paintings by Monet, and they take up.

نقاشی‌های زیبای نیلوفر آبی از مونه را دارند و آن‌ها را می‌کشند.

Whole rooms.

اتاق های کامل

There is a huge area

یک منطقه بزرگ

dedicated to the

به

large Monet paintings.

نقاشی های بزرگ مونه اختصاص داده شده است.

I am looking forward to those being near to me.

من مشتاقانه منتظر کسانی هستم که در نزدیکی من هستند.

I will try my best not to get too emotional about that.

تمام تلاشم را می کنم که در این مورد خیلی احساساتی نشوم.

So we are looking at love. We are talking about the subject of love.

بنابراین ما به عشق نگاه می کنیم. ما در مورد موضوع عشق صحبت می کنیم.

I think it's an interesting subject because I would imagine that it's some point in all of our lives

من فکر می کنم موضوع جالبی است زیرا تصور می کنم در نقطه ای از زندگی همه ما

the subject of love will appear.

موضوع عشق ظاهر می شود.

So the things we often think of when we talk about love, normally we talk about family,

بنابراین چیزهایی که معمولاً وقتی در مورد عشق صحبت می کنیم به آنها فکر می کنیم، معمولاً در مورد خانواده صحبت می کنیم،

people who are related to us in some way, maybe brother,

افرادی که به نوعی با ما مرتبط هستند، شاید برادر،

sister, mother, father, maybe an auntie or an uncle.

خواهر، مادر، پدر، شاید خاله یا دایی.

These are people who are in your family and quite often you, you will have some form of love for them

اینها افرادی هستند که در خانواده شما هستند و اغلب شما، نوعی عشق به آنها خواهید داشت،

because you have a strong connection.

زیرا ارتباط قوی دارید.

There is something that connects you together.

چیزی وجود دارد که شما را به هم متصل می کند.

So I suppose the first question must be what is love?

بنابراین فکر می کنم اولین سوال باید این باشد که عشق چیست؟

What is love?

عشق چیست؟

It is a big question.

سوال بزرگی است.

People ask what is love?

مردم می پرسند عشق چیست؟

Can we express love

آیا می توانیم عشق را

in one particular way?

به یک روش خاص ابراز کنیم؟

Maybe we can.

شاید بتوانیم.

We will see over the next few minutes.

در چند دقیقه آینده خواهیم دید.

So what exactly is love?

پس عشق دقیقا چیست؟

Love is a word that is frequently used to describe the deep feeling of affection felt towards someone.

عشق کلمه ای است که اغلب برای توصیف احساس عمیق محبت نسبت به کسی استفاده می شود.

So we often look at love as a feeling,

بنابراین ما اغلب به عشق به عنوان یک احساس، یک احساس نگاه می کنیم

an emotion.

.

It is a deep sense of emotion.

این یک احساس عمیق است.

Some people might describe love as intense, strong, deep.

برخی افراد ممکن است عشق را شدید، قوی و عمیق توصیف کنند.

They are feelings that are all connected to our emotions.

آنها احساساتی هستند که همگی با احساسات ما مرتبط هستند.

So love is a word that is used to describe the deep feeling of affection.

پس عشق کلمه ای است که برای توصیف احساس عمیق محبت به کار می رود.

Now that in itself is a very interesting word.

حالا این به خودی خود کلمه بسیار جالبی است.

Affection is the feeling of care that is often expressed between people who are fond of each other,

محبت احساس مراقبتی است که اغلب بین افرادی که به یکدیگر علاقه دارند ابراز می شود،

maybe people who have a strong connection in some way, be it

شاید افرادی که به نوعی ارتباط قوی دارند، خواه

family or friendship, or maybe in a romantic

خانواده یا دوستی، یا شاید در یک

relationship, perhaps

رابطه عاشقانه، شاید

affection is what we call it.

محبت همان چیزی باشد که ما به آن می گوییم.

Affection is expressed through words and actions.

محبت از طریق گفتار و عمل بیان می شود.

So quite often we show affection by what we say through the things we do, and maybe things that we give

بنابراین اغلب ما با آنچه می گوییم از طریق کارهایی که انجام می دهیم محبت نشان می دهیم، و شاید چیزهایی که

affection to show affection towards someone.

برای نشان دادن محبت نسبت به کسی محبت می کنیم.

You show that you care.

شما نشان می دهید که اهمیت می دهید.

You do something as a way of showing that you care.

شما کاری را به عنوان راهی برای نشان دادن اهمیت خود انجام می دهید.

Affection can be given

محبت را می توان داد

and received, so affection can be given.

و دریافت کرد، پس می توان محبت داد.

You give affection and of course you receive affection from someone.

شما محبت می کنید و البته از کسی محبت می گیرید.

There are many ways of showing your affection.

راه های زیادی برای نشان دادن محبت شما وجود دارد.

Care given to someone or something is affection to be affectionate.

مراقبت از کسی یا چیزی محبت به محبت است.

So quite often we will use this in an adjective form to be affectionate.

بنابراین اغلب ما از این به صورت صفت برای محبت بودن استفاده می کنیم.

You might go to the local park and you might see a young couple sitting

ممکن است به پارک محلی بروید و ممکن است زوج جوانی را ببینید که

on a seat together.

با هم روی صندلی نشسته اند.

They are close to each other.

آنها به یکدیگر نزدیک هستند.

They are holding hands.

دست در دست هم گرفته اند.

They are being affectionate.

آنها دارند محبت آمیز هستند.

You will describe that couple as affectionate.

شما آن زوج را با محبت توصیف خواهید کرد.

They are showing affection to each other.

آنها به یکدیگر محبت نشان می دهند.

Of course, you can also show affection or be affectionate towards something you care for.

البته، شما همچنین می توانید نسبت به چیزی که به آن اهمیت می دهید محبت نشان دهید یا محبت کنید .

Maybe a thing

شاید چیزی که

you might be affectionate towards your new car, maybe you have a new car and you want to give it all of the care

ممکن است نسبت به ماشین جدید خود محبت کنید، شاید یک ماشین جدید دارید و می خواهید تمام مراقبت و محبت را به آن بدهید

and affection

to keep it nice and clean so it doesn't get dirty.

تا خوب و تمیز بماند تا کثیف نشود.

So to be affectionate is the adjective form of affection.

پس محبت بودن صفت محبت است.

Affection can also be described as tenderness.

محبت را می توان به عنوان لطافت نیز توصیف کرد.

We often talk about tenderness, a moment where love is expressed, where one person expresses their love

ما اغلب در مورد لطافت صحبت می کنیم، لحظه ای که در آن عشق ابراز می شود، که در آن یک نفر عشق خود را

for another person to show affection to a person

به شخص دیگری ابراز می کند تا به شخصی ابراز محبت کند

to show affection towards

تا نسبت به

an animal.

یک حیوان ابراز محبت کند.

You can, you can give your dog

شما می توانید، می توانید سگ خود را در

a cuddle or a hug.

آغوش بگیرید یا بغل کنید.

You can show affection towards your pet by fixing it.

شما می توانید با تعمیر حیوان خانگی خود محبت خود را نشان دهید.

You stroke its fur, you give it a big hug.

خزش را نوازش می‌کنی، بغلش می‌کنی.

So it's not just human beings.

پس فقط انسان نیست.

Animals quite often will show affection to the person who is looking after them, or even to each other.

حیوانات اغلب به شخصی که از آنها مراقبت می کند یا حتی به یکدیگر محبت نشان می دهند.

Quite often you will see in nature animals will show affection to each other.

اغلب در طبیعت می بینید که حیوانات به یکدیگر محبت نشان می دهند.

Birds when they are about to breed,

پرندگان هنگامی که در شرف تولید مثل هستند،

they normally show affection to each other.

معمولاً به یکدیگر محبت نشان می دهند.

So I think that's a lovely word.

بنابراین به نظر من این کلمه دوست داشتنی است.

The word affection.

کلمه محبت.

Love can be expressed through caring words and actions.

عشق را می توان با گفتار و کردار دلسوزانه ابراز کرد.

So when we talk about care being words, we are talking about words that you use to make the other person feel special,

بنابراین وقتی در مورد مراقبت از کلمات صحبت می کنیم، در مورد کلماتی صحبت می کنیم که شما از آنها استفاده می کنید تا به طرف مقابل احساس خاص بودن،

valued, wanted, needed.

باارزش بودن، خواستن، نیاز داشته باشید.

A special word might be used between people who are in a relationship, people who are in love, maybe a couple.

ممکن است یک کلمه خاص بین افرادی که در یک رابطه هستند، افرادی که عاشق هستند، شاید یک زوج استفاده شود.

They might have special names for each other.

آنها ممکن است نام های خاصی برای یکدیگر داشته باشند.

We often describe this as a pet name.

ما اغلب این را به عنوان یک نام حیوان خانگی توصیف می کنیم.

Pet name refers to a name that people give to each other, normally as a sign of affection.

نام حیوان خانگی به نامی اطلاق می شود که افراد معمولاً به نشانه محبت به یکدیگر می دهند.

We often refer to it as a term of endearment.

ما اغلب از آن به عنوان یک اصطلاح دوست داشتنی یاد می کنیم.

So when we say terms of endearment, we are talking about things that are said.

بنابراین وقتی می گوییم شرایط دوست داشتن، در مورد چیزهایی صحبت می کنیم که گفته می شود.

They are expressed as a way of showing love and care.

آنها به عنوان راهی برای نشان دادن عشق و مراقبت بیان می شوند.

The word affection

واژه مهر و محبت

stems from Latin, meaning the state or disposition of one's mind.

از زبان لاتین به معنای حالت یا وضعیت ذهنی فرد گرفته شده است.

And let's face it, let's not pretend that love

و بیایید با آن روبرو شویم، بیایید وانمود نکنیم که عشق بر

does not affect this.

این امر تأثیر نمی گذارد.

In fact, we often say that love is here, but I think also love is very much up here in your mind.

در واقع، ما اغلب می گوییم که عشق اینجاست، اما فکر می کنم عشق نیز در ذهن شما بسیار زیاد است.

It can affect your mind, your way of thinking.

این می تواند بر ذهن و طرز فکر شما تأثیر بگذارد.

In many ways it can be a distraction.

از بسیاری جهات می تواند باعث حواس پرتی شود.

You might be distracted by someone because you love them so much.

ممکن است حواس شما را از کسی پرت کند زیرا او را بسیار دوست دارید.

You care for them.

شما به آنها اهمیت می دهید.

You want to be near them.

میخوای نزدیکشون باشی

You want to see them.

شما می خواهید آنها را ببینید.

Maybe if you are a part, perhaps you miss them.

شاید اگر بخشی از آن هستید، شاید دلتان برایشان تنگ شده باشد.

You feel longing for that person because they are not around.

شما احساس اشتیاق برای آن شخص می کنید زیرا او در اطراف نیست.

Love is felt and shared in many different ways.

عشق به طرق مختلف احساس می شود و به اشتراک گذاشته می شود.

The love between family members.

عشق بین اعضای خانواده

Familial.

خانوادگی.

So we often describe familial relationships, love, or relationships between family members.

بنابراین ما اغلب روابط خانوادگی، عشق یا روابط بین اعضای خانواده را توصیف می کنیم.

The bond or connection within the family unit so the group

پیوند یا ارتباط درون واحد خانواده تا گروه

or the people involved or connected within a family.

یا افراد درگیر یا مرتبط در یک خانواده.

We often describe them as the family unit.

ما اغلب آنها را به عنوان واحد خانواده توصیف می کنیم.

When we say family unit, what we are actually saying is the family as a group,

وقتی می گوییم واحد خانواده، در واقع می گوییم خانواده به عنوان یک گروه،

how they behave together.

نحوه رفتار آنها با هم.

Love is felt and shared in different ways.

عشق به طرق مختلف احساس می شود و به اشتراک گذاشته می شود.

Another way the love felt between parents and their young.

راه دیگر عشق بین والدین و فرزندانشان.

Again, this does not just refer to human beings, but also between all animals.

باز هم، این فقط به انسان ها اشاره نمی کند، بلکه بین همه حیوانات نیز وجود دارد.

You will often see a close bond or connection between animals.

شما اغلب یک پیوند یا ارتباط نزدیک بین حیوانات را خواهید دید.

The young and the adults.

جوانان و بزرگسالان.

We often use the word maternal

ما اغلب از کلمه مادری

to describe the connection between the mother and her child, so the feeling is maternal.

برای توصیف ارتباط بین مادر و فرزندش استفاده می کنیم، بنابراین این احساس مادرانه است.

Maternal refers to motherly love, the connection between the mother and the daughter, or the mother and the son,

مادری به عشق مادری، ارتباط بین مادر و دختر، یا مادر و پسر،

the maternal feeling, the maternal emotions.

احساس مادری، عواطف مادری اشاره دارد.

And then of course, we have paternal.

و البته، ما پدرانه داریم.

The paternal connection is, of course, the father.

ارتباط پدری البته پدر است.

So maternal is mother, paternal is father.

پس مادری مادر است، پدری پدر است.

Love is felt and shared in many different ways.

عشق به طرق مختلف احساس می شود و به اشتراک گذاشته می شود.

The love felt between friend is quite often.

عشق بین یک دوست اغلب وجود دارد.

We will talk about friends.

در مورد دوستان صحبت خواهیم کرد.

We will have friendships.

ما دوستی خواهیم داشت.

Sometimes we have maybe friends who we are not very close to.

گاهی اوقات شاید دوستانی داریم که زیاد به آنها نزدیک نیستیم.

So if you have a friend who you know but you are not very close to you, just see them sometimes, not very often.

بنابراین اگر دوستی دارید که او را می شناسید اما خیلی به شما نزدیک نیستید، فقط گاهی او را ببینید، نه خیلی وقت ها.

Now and again we describe them as acquaintances.

حالا و دوباره آنها را به عنوان آشنا توصیف می کنیم.

So an acquaintance, someone you are connected to,

بنابراین یک آشنا، کسی که با او ارتباط دارید،

but not in a strong way, someone you know from a distance is an acquaintance.

اما نه به شکل قوی، کسی که از راه دور می شناسید، یک آشناست.

However, quite often in close friendships there might be also

با این حال، اغلب در دوستی های نزدیک ممکن است

some sort of bond taking place, a connection between friends.

نوعی پیوند نیز وجود داشته باشد، ارتباطی بین دوستان.

So you could describe friendship as a type of love,

بنابراین می توانید دوستی را به عنوان یک نوع عشق توصیف کنید،

the love felt between friends.

عشقی که بین دوستان احساس می شود.

We often describe this kind of love as platonic.

ما اغلب این نوع عشق را افلاطونی توصیف می کنیم.

Platonic love.

عشق افلاطونی

So you are close to that person.

بنابراین شما به آن شخص نزدیک هستید.

But the relationship is not physical.

اما رابطه فیزیکی نیست.

You don't.

شما این کار را نمی کنید.

None of that.

هیچ کدام از اینها.

No kissing, no cuddling

بدون بوسیدن، بدون در آغوش گرفتن

and everything else.

و هر چیز دیگری.

So platonic love is friendship.

پس عشق افلاطونی دوستی است.

You are friends, but nothing else.

شما دوستان هستید، اما هیچ چیز دیگری.

The relationship never becomes close or physical.

رابطه هرگز نزدیک یا فیزیکی نمی شود.

Although sometimes it can.

اگرچه گاهی اوقات می تواند.

And that causes all sorts of problems.

و این باعث انواع مشکلات می شود.

A non-romantic love is felt between those who wish to just be friends.

یک عشق غیر عاشقانه بین کسانی که دوست دارند فقط دوست باشند احساس می شود.

You want to be friends with that person. You don't want anything else.

شما می خواهید با آن شخص دوست شوید. شما هیچ چیز دیگری نمی خواهید.

You don't want romance.

تو عاشقانه نمیخوای

You don't want a physical relationship.

شما یک رابطه فیزیکی نمی خواهید.

You just want to be friends.

شما فقط می خواهید دوست باشید.

Those who wish to be just friends and nothing more.

کسانی که دوست دارند فقط دوست باشند و نه بیشتر.

Let's just be friends.

فقط با هم دوست باشیم

This does happen quite often in relationships.

این اغلب در روابط اتفاق می افتد.

Maybe two people who like each other

شاید دو نفر که همدیگر را دوست دارند

and they want to be close to each other, but then they realise perhaps they will never have a relationship.

و می خواهند به هم نزدیک شوند، اما بعد متوجه می شوند که شاید هرگز رابطه ای با هم نداشته باشند.

They will never have a close physical relationship.

آنها هرگز رابطه فیزیکی نزدیکی نخواهند داشت.

So instead they agree to be friends.

بنابراین در عوض آنها موافقت می کنند که با هم دوست شوند.

It's not an easy thing to do, especially when we are talking about emotions.

این کار آسانی نیست، به خصوص زمانی که در مورد احساسات صحبت می کنیم.

You might realise I know I do.

ممکن است متوجه شوید که می دانم.

I realise that our emotions can control this

من متوجه هستم که احساسات ما اغلب می تواند این را کنترل کند

quite often and sometimes we do very silly things because of it

و گاهی اوقات به دلیل آن

and understanding between friends to stay just friends and nothing more.

و تفاهم بین دوستان برای ماندن فقط دوستان و نه بیشتر، کارهای بسیار احمقانه انجام می دهیم.

Love can be described as liking, warmth,

عشق را می توان به عنوان دوست داشتن، گرما،

trust,

اعتماد،

feeling,

احساس،

affection.

محبت توصیف کرد.

And understanding.

و درک.

And I think all of those things are probably

و من فکر می کنم همه این چیزها احتمالاً

there somewhere

جایی

in a loving relationship.

در یک رابطه عاشقانه وجود دارد.

All of those things, I would imagine trust is a very important one.

همه این چیزها، من تصور می کنم اعتماد بسیار مهم است.

If you are in a close relationship, you really want to trust the other person

اگر در یک رابطه نزدیک هستید، واقعاً می خواهید به شخص دیگری که به

you are giving yourself.

خودتان می دهید اعتماد کنید.

You are giving your emotions.

شما دارید احساسات خود را می دهید.

You are showing that person who you really are.

شما به آن شخص نشان می دهید که واقعاً چه کسی هستید.

So trust.

پس اعتماد کن

I always think trust is a very big part of any relationship.

من همیشه فکر می کنم اعتماد بخش بسیار مهمی از هر رابطه است.

I think so.

من اینطور فکر می کنم.

To be in love,

عاشق بودن،

the feeling of deep affection towards one person.

احساس محبت عمیق نسبت به یک نفر است.

You fall in love.

تو عاشق میشی

You feel attracted to that person.

احساس می کنید جذب آن شخص شده اید.

So there are many ways of describing love,

بنابراین راه‌های زیادی برای توصیف عشق وجود دارد،

although I think it's fair to say that there is only one word in the English language that means love, and that is love,

اگرچه من فکر می‌کنم منصفانه است که بگوییم تنها یک کلمه در زبان انگلیسی وجود دارد که به معنای عشق است و آن عشق است،

which is one of the reasons why love is

که یکی از دلایلی است که عشق

used so often in our day to day lives.

در زندگی روزمره ما بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرد.

You might even love a thing.

حتی ممکن است چیزی را دوست داشته باشید.

You might love food.

ممکن است عاشق غذا باشید.

I love food, I love eating food.

من عاشق غذا هستم، عاشق غذا خوردن هستم.

I love sweet food.

من عاشق غذای شیرین هستم.

So of course, love can also be used to express the the liking of something.

پس مسلماً می توان از عشق برای ابراز علاقه به چیزی نیز استفاده کرد.

Something that you feel as if you want, you need.

چیزی که احساس می کنید گویی می خواهید، به آن نیاز دارید.

You must have food.

باید غذا داشته باشی

I love food very much.

من غذا را خیلی دوست دارم.

To be in love with someone, to be in love.

عاشق کسی بودن، عاشق بودن.

Of course, some people say that love,

البته برخی می گویند که عشق،

that type of love, is losing control,

آن نوع عشق، از دست دادن کنترل است،

losing control of your emotions.

از دست دادن کنترل بر احساسات.

Your feelings are out of control.

احساسات شما خارج از کنترل هستند.

You fall in love with someone.

شما عاشق کسی می شوید.

We often talk about two people in love,

ما اغلب در مورد دو نفر عاشق،

a couple,

یک زوج،

two people who are together in a relationship.

دو نفر که در یک رابطه با هم هستند صحبت می کنیم.

Perhaps they are just seeing each other.

شاید آنها فقط یکدیگر را می بینند.

They are having a relationship.

دارن رابطه دارن

They are just getting to know each other.

تازه دارند با هم آشنا می شوند.

Relationships often happen in stages,

روابط اغلب به صورت مرحله‌ای اتفاق می‌افتد،

so maybe you meet someone, you get to know them.

بنابراین ممکن است با کسی ملاقات کنید، او را بشناسید.

You will meet them again and again.

شما آنها را بارها و بارها ملاقات خواهید کرد.

You will learn about them.

در مورد آنها خواهید آموخت.

You will find out who they are, what they are like.

شما متوجه خواهید شد که آنها چه کسانی هستند، چگونه هستند.

And then as time goes on, you will slowly find out all of those little things about them

و سپس با گذشت زمان، به آرامی تمام آن چیزهای کوچک را در مورد

their habits, their behaviour, the good things

عادت‌هایشان، رفتارشان، چیزهای خوب

and the bad things as well.

و بد آن‌ها نیز پیدا خواهید کرد.

Love is not just about accepting a person for their good things or their good habits.

عشق فقط این نیست که یک شخص را برای چیزهای خوب یا عادت های خوبش بپذیریم.

It is also about accepting someone for their bad habits as well.

این همچنین در مورد پذیرش کسی برای عادات بدش نیز هست.

The faults,

ایرادات،

if you will.

اگر بخواهید.

Then we have another phrase that is often used connected to love, unrequited.

سپس عبارت دیگری را داریم که اغلب در ارتباط با عشق استفاده می شود.

Unrequited love.

عشق نافرجام

When we talk about unrequited love,

وقتی از عشق نافرجام صحبت می کنیم،

it is love that is felt

عشقی است که

towards someone but is not given in return.

نسبت به کسی احساس می شود اما در ازای آن داده نمی شود.

So you love someone you feel love towards that person.

بنابراین شما کسی را دوست دارید که نسبت به آن شخص احساس عشق می کنید.

Maybe you want to get to know that person better. You want to be closer to that person.

شاید بخواهید آن شخص را بهتر بشناسید. شما می خواهید به آن شخص نزدیک تر باشید.

However, the other person does not feel that they have no feeling of affection

با این حال، طرف مقابل احساس نمی کند که هیچ احساس محبتی

for you.

نسبت به شما ندارد.

So love that is felt towards someone but is not given in return is described as unrequited love.

بنابراین عشقی که نسبت به کسی احساس می شود اما در ازای آن داده نمی شود به عنوان عشق نافرجام توصیف می شود.

The feeling is not mutual.

احساس متقابل نیست.

The love is not reciprocated.

عشق متقابل نیست.

Oh, Mr.

اوه، آقای

Duncan, now there is an interesting word to Recip for Kate.

دانکن، حالا یک کلمه جالب برای Recip برای کیت وجود دارد.

If you reciprocate, it means you do something in return.

اگر متقابلاً پاسخ دهید، به این معنی است که در ازای آن کاری انجام می دهید.

As a response, you reciprocate.

به عنوان پاسخ، شما متقابلاً پاسخ می دهید.

So unrequited love is love that is not reciprocated.

پس عشق نافرجام عشقی است که متقابل نیست.

It is not given in return.

در ازای آن داده نمی شود.

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

Whenever we think of love, whenever we want to express love in some way,

هر زمان که به عشق فکر می کنیم، هر زمان که بخواهیم عشق را به نحوی ابراز کنیم،

we will often use this particular symbol, the heart.

اغلب از این نماد خاص یعنی قلب استفاده می کنیم.

Without the heart, we could not survive.

بدون قلب نمی توانستیم زنده بمانیم.

Without the heart, we could not live.

بدون قلب نمی توانستیم زندگی کنیم.

And quite often we use the heart as a way of showing

و اغلب ما از قلب به عنوان راهی برای نشان دادن

love or devotion to another person or a thing.

عشق یا ارادت به شخص یا چیز دیگری استفاده می کنیم.

The heart is often used as a symbol of love.

قلب اغلب به عنوان نماد عشق استفاده می شود.

The heart represents devotion and passion.

قلب نشان دهنده فداکاری و اشتیاق است.

Now there is an interesting word passion.

حالا یک کلمه جالب شور وجود دارد.

The feeling of wanting something, the feeling of wanting to do something.

احساس خواستن چیزی، احساس میل به انجام کاری.

It is a pure emotion.

این یک احساس ناب است.

Something that moves you, drives you

چیزی که شما را به حرکت در می آورد، اشتیاق شما را تحریک می کند

passion.

.

You might have a passion for a certain thing.

ممکن است به یک چیز خاص علاقه داشته باشید.

Maybe you have a passion for English.

شاید شما به زبان انگلیسی علاقه دارید.

You really love the English language. You might have passion.

شما واقعا عاشق زبان انگلیسی هستید. شما ممکن است اشتیاق داشته باشید.

For someone

برای کسی

in your life, someone you love dearly.

در زندگی تان، کسی که خیلی دوستش دارید.

You give someone your heart as an expression of love.

شما قلب خود را به عنوان ابراز عشق به کسی می دهید.

Quite often, we will use this symbol to show that we love someone or we love a certain thing.

اغلب، ما از این نماد برای نشان دادن اینکه کسی را دوست داریم یا چیز خاصی را دوست داریم استفاده می کنیم.

We show it by displaying a heart,

ما آن را با نمایش یک قلب،

maybe something in the shape of a heart like that.

شاید چیزی به شکل قلب نشان می دهیم.

Very nice.

خیلی خوبه

Something true is often described as heartfelt.

یک چیز واقعی اغلب به عنوان قلبی توصیف می شود.

So something you do, something you want to show

بنابراین کاری که انجام می دهید، چیزی که می خواهید

through your emotions.

از طریق احساسات خود نشان دهید.

We can say that it is heartfelt, heartfelt, a true feeling that is being expressed.

می توان گفت قلبی است، قلبی، یک احساس واقعی است که بیان می شود.

You give heartfelt thanks to your lovely YouTube subscribers and I do all the time.

شما صمیمانه از مشترکین دوست داشتنی YouTube خود تشکر می کنید و من همیشه این کار را انجام می دهم.

I say thank you for watching me.

می گویم ممنون که مرا تماشا کردی.

I say thank you for subscribing.

من می گویم از شما برای اشتراک تشکر می کنم.

Thank you for liking me and my work as well.

ممنون از اینکه من و کارم را لایک کردید.

So everything I say when I when I say thank you to you, it is heartfelt.

بنابراین، وقتی از شما تشکر می کنم، هر چه می گویم، از صمیم قلب است.

It comes from in here.

از اینجا می آید

It really does. Without you I would have nothing.

واقعا اینطور است. بدون تو هیچی نداشتم

So we often use heartfelt to show true feeling.

بنابراین ما اغلب از صمیم قلب برای نشان دادن احساس واقعی استفاده می کنیم.

Love is often expressed through words

عشق اغلب از طریق کلمات

as in poetry or in song.

مانند شعر یا آهنگ بیان می شود.

Love songs. Oh my goodness,

آهنگ های عاشقانه خدای من از

where do we start?

کجا شروع کنیم؟

There is so many love songs.

آهنگ های عاشقانه زیادی وجود دارد.

I think the most common topic of

من فکر می کنم رایج ترین موضوع

all music

همه موسیقی های

in the world has to be love.

دنیا باید عشق باشد.

I would imagine more songs have been written over the years about love,

تصور می‌کنم در این سال‌ها آهنگ‌های بیشتری درباره عشق،

falling in love, losing love, looking for love,

عاشق شدن، از دست دادن عشق، جستجوی عشق،

trying to hold on to your love.

تلاش برای نگه داشتن عشقت نوشته شده باشد.

I would imagine the subject of love

من تصور می کنم موضوع عشق

has been written about

more than any other subject.

بیش از هر موضوع دیگری نوشته شده است.

I would imagine.

من تصور می کنم.

So as a song, the term ballad is often used, so a song that might be slow, sentimental,

بنابراین به عنوان یک آهنگ، اصطلاح تصنیف اغلب استفاده می شود، بنابراین آهنگی که ممکن است آهسته، احساسی باشد،

or maybe if a group of people are singing a song together.

یا شاید اگر گروهی از مردم با هم آهنگی را بخوانند.

We often describe that as a ballad, but more often

ما اغلب آن را به عنوان یک تصنیف توصیف می کنیم، اما اغلب

a ballad is a slow,

تصنیف یک

sentimental love song, quite often with some romantic theme.

آهنگ عاشقانه آرام و احساساتی است، اغلب با مضمونی رمانتیک.

So it isn't unusual.

بنابراین غیرعادی نیست.

It is not unusual if we talk about ballads,

اگر در مورد تصنیف صحبت کنیم غیرعادی نیست،

we are often talking about love songs as well.

ما اغلب در مورد آهنگ های عاشقانه نیز صحبت می کنیم.

If you love love songs, I can think of lots of love songs straight away without even thinking about it.

اگر عاشق آهنگ های عاشقانه هستید، من می توانم بلافاصله به آهنگ های عاشقانه زیادی فکر کنم بدون اینکه حتی به آن فکر کنم.

In fact, there was a song I was singing today at the start of the lesson.

در واقع آهنگی بود که امروز در شروع درس می خواندم.

Love is in the air.

عشق در هواست.

Everywhere I look around and love is in the air.

هرجا به اطرافم نگاه می کنم و عشق در هواست.

In every sight and every sound.

در هر دید و هر صدا.

So there is a good one way back from the 1970s, that song.

بنابراین یک راه خوب برای بازگشت از دهه 1970 وجود دارد، آن آهنگ.

Of course, we can also think of other songs lady in Red by Cristobal,

البته می توان به آهنگ های دیگر Lady in Red از کریستوبال، آهنگ محبوب نیز فکر کرد

popular song.

.

A lot of people like to listen to that when they are feeling romantic.

بسیاری از مردم زمانی که احساس رمانتیک دارند دوست دارند به آن گوش دهند.

Maybe if your girlfriend or boyfriend is coming round for dinner, maybe you will put some romantic music on

شاید اگر دوست دختر یا دوست پسر شما برای شام بیاید، ممکن است شما یک آهنگ عاشقانه

to listen to

برای گوش دادن به آن بگذارید

to get in the mood for love.

تا حال و هوای عشق پیدا کنید.

Love songs,

آهنگ های عاشقانه،

poetry.

شعر.

Quite often poems are written

اغلب اشعاری

about emotion, certain types of emotion,

در مورد عاطفه، انواع خاصی از احساسات،

the feeling of loss, the feeling of finding someone on the feeling of falling in love,

احساس از دست دادن، احساس یافتن کسی در احساس عاشق شدن،

the emotion of losing love, loneliness, heartache.

احساس از دست دادن عشق، تنهایی، درد دل سروده می شود.

All of these things are often written about in poetry

همه این چیزها اغلب در شعر نوشته می شود

and also expressed through song as well.

و همچنین از طریق آهنگ نیز بیان می شود.

Love can be felt,

عشق را می توان حس کرد،

found,

یافت،

lost, given,

گم کرد، داد،

taken,

گرفت،

stolen,

دزدید،

offered, bought.

عرضه کرد، خرید.

Oh, Mr. Duncan, we're not sure about that.

اوه، آقای دانکن، ما در مورد آن مطمئن نیستیم.

Can you buy love?

میتونی عشق بخری؟

Is it possible

آیا می توان

to buy someone's love?

عشق کسی را خرید؟

That's a that's a difficult subject.

این یک موضوع دشوار است.

That one. Very difficult.

اون یکی خیلی سخته

So you feel love.

بنابراین شما احساس عشق می کنید.

You find love,

عشق پیدا می کنی،

you lose love.

عشق را از دست می دهی.

Maybe your lover leaves you.

شاید معشوق تو را ترک کند.

Maybe they find another person.

شاید فرد دیگری را پیدا کنند.

And they.

و آنها

They break away with them. They rather with someone else.

با آنها جدا می شوند. آنها ترجیح می دهند با شخص دیگری باشند.

Love can be given you give love.

عشق را می توان داد شما عشق بدهید.

You give care.

تو مراقبت می کنی

You show affection towards someone.

نسبت به کسی محبت نشان می دهید.

Love, of course, can be taken. You take love.

عشق را البته می توان گرفت. شما عشق می گیرید.

So maybe if a person is offering their company or maybe offering their affection, love can be taken.

بنابراین شاید اگر شخصی شرکت خود را ارائه دهد یا محبت خود را ارائه دهد، بتوان عشق را گرفت.

You offer love.

شما عشق را پیشنهاد می کنید.

You are telling someone how you feel and maybe another person who is receiving that love.

شما به کسی می گویید که چه احساسی دارید و شاید به شخص دیگری که این عشق را دریافت می کند.

They take that love

آنها این عشق را می گیرند و برای

they treasure the love.

عشق ارزش قائل هستند.

They keep it safe.

آن را امن نگه می دارند.

Love can be stolen.

عشق را می توان دزدید.

It can.

می تواند.

Another person might come along and take your love away.

ممکن است شخص دیگری بیاید و عشق شما را از شما بگیرد.

To offer love

برای ارائه

again, you might be looking for a person to spend your time with.

دوباره عشق، ممکن است به دنبال شخصی باشید که وقت خود را با او بگذرانید.

Maybe someone you wish to know well. You want to get to know them.

شاید کسی که دوست دارید خوب بشناسید. می خواهید با آنها آشنا شوید.

You wish to start a relationship with someone,

شما آرزو دارید با کسی رابطه برقرار کنید

and of course,

و البته

buy love.

عشق بخرید.

Of course, there was a famous song by the Beatles, Money

البته آهنگ معروفی از بیتلز بود به نام Money

Can't Buy Me Love.

Can't Buy Me Love.

Although some people might disagree with that.

اگرچه ممکن است برخی افراد با آن مخالف باشند.

Are they right or wrong?

آیا آنها درست هستند یا اشتباه؟

Please let me know.

لطفا به من اطلاع دهید.

Every year.

هر سال

And that is the reason why we are covering this topic today.

و به همین دلیل است که ما امروز به این موضوع می پردازیم.

Every year on the 14th of February, cherry lovers will present gifts to each other,

هر سال در 14 فوریه، عاشقان گیلاس هدایایی به یکدیگر هدیه می دهند،

while others will send cards to their secret crush.

در حالی که دیگران کارت هایی را برای عشق مخفی خود ارسال می کنند.

So maybe there is a person that you have been watching.

بنابراین شاید شخصی باشد که شما او را تماشا کرده اید.

You want to let them know that they are cared for or left.

می‌خواهید به آن‌ها بگویید که از آنها مراقبت می‌شود یا ترک شده‌اند.

In the past

در گذشته

it used to be very popular.

بسیار محبوب بود.

However, these days some people don't like receiving things from strangers.

با این حال، این روزها برخی افراد دوست ندارند چیزهایی از غریبه ها دریافت کنند.

They feel a little unsure about it.

آنها کمی در مورد آن احساس عدم اطمینان می کنند.

Crush.

خرد کردن. دوست

To have a crush on someone means you like them.

داشتن کسی یعنی دوستش داری.

You have feelings towards them.

شما نسبت به آنها احساسات دارید.

We often associate the word crush with a young person.

ما اغلب کلمه crush را با یک فرد جوان مرتبط می کنیم.

Maybe at school you might find that you have a crush

شاید در مدرسه متوجه شوید که

on one of your school friends, a friend at school.

به یکی از دوستان مدرسه خود، دوستی در مدرسه علاقه دارید.

Maybe there is a girl in your class that you like.

شاید دختری در کلاس شما باشد که دوستش دارید.

You have a crush on her, or you.

دوستش داری یا تو.

There is of course also Lovers day.

البته روز عاشقان نیز وجود دارد.

So today we are celebrating Valentine's Day here in the UK.

بنابراین امروز ما روز ولنتاین را اینجا در بریتانیا جشن می گیریم.

But of course there is also Lovers Day as well, which falls at different times around the world.

اما البته روز عاشقان نیز وجود دارد که در زمان های مختلف در سراسر جهان برگزار می شود.

So each country around the world will have its own lovers day,

بنابراین هر کشوری در سراسر جهان روز عاشقان خود را خواهد داشت،

a day devoted to those who are in love, in relationship, married,

روزی که به کسانی که عاشق هستند، در رابطه هستند، متاهل هستند، و

sharing some sort of emotional connection.

نوعی ارتباط عاطفی را به اشتراک می گذارند اختصاص می یابد.

We often refer to it as Lovers Day.

ما اغلب از آن به عنوان روز عاشقان یاد می کنیم.

And finally, my favourite part of this subject,

و در نهایت، بخش مورد علاقه من در این موضوع،

to be honest with you, gifts are often exchanged between those in romantic relationships.

صادقانه با شما، اغلب بین کسانی که در روابط عاشقانه هستند هدایایی رد و بدل می شود.

Chocolates,

شکلات،

roses,

گل رز،

cute toy are often given

اسباب بازی زیبا اغلب

as tokens.

به عنوان نشانه داده می شود.

We often cool things that are given something you give to a person as a gift.

ما اغلب چیزهایی را خنک می کنیم که چیزی را که شما به یک شخص هدیه می دهید، می دهیم.

Quite often we use the word token.

اغلب ما از کلمه نشانه استفاده می کنیم.

It is a way of showing that you care.

این راهی است برای نشان دادن اینکه به آن اهمیت می دهید.

You want to show that you care for that person, so you give them something nice.

شما می خواهید نشان دهید که به آن شخص اهمیت می دهید، بنابراین چیز خوبی به او می دهید.

You give them a gift.

شما به آنها هدیه می دهید.

Chocolates, roses.

شکلات، گل رز.

Or cute toys.

یا اسباب بازی های زیبا

Like a teddy bear. Something lovely. Something soft.

مثل یک خرس عروسکی. یه چیز دوست داشتنی یه چیزی نرم

Something cute.

یه چیز ناز

Of course, roses are normally given by

البته گل رز معمولاً توسط

the man to a woman, so it is quite usual

مرد به زن اهدا می‌شود، بنابراین

for a lady or a woman to receive red roses from her husband.

برای خانم‌ها یا خانم‌ها بسیار معمول است که از همسر خود گل رز قرمز دریافت کنند.

It is done quite often

اغلب این کار انجام می شود

that, as they say, is that a big subject?

که، همانطور که می گویند، آیا این موضوع بزرگی است؟

And I know there are things that I've left out, because, let's face it, there is no bigger subject

و می‌دانم که چیزهایی هستند که من کنار گذاشته‌ام، زیرا، اجازه دهید با آن روبرو شویم، هیچ موضوعی

in the world than the way we feel about each other, especially when

در دنیا بزرگ‌تر از احساس ما نسبت به یکدیگر وجود ندارد، به‌ویژه وقتی

we are talking about

در مورد

love.

عشق صحبت می‌کنیم.

That is almost it for me for today.

برای امروز من تقریباً همین است.

I hope you've enjoyed this special Valentine's Day English addict.

امیدوارم از این معتاد انگلیسی مخصوص روز ولنتاین لذت برده باشید.

You can watch this again if you've missed this.

اگر این را از دست دادید، می‌توانید دوباره تماشا کنید.

Don't worry, you can watch this all over again.

نگران نباشید، می توانید این را دوباره تماشا کنید.

There is a repeat of this on YouTube.

این موضوع در یوتیوب تکرار می شود.

They will put this live stream on YouTube and you will be able to watch it again as many times as you want.

آنها این پخش زنده را در YouTube قرار می دهند و شما می توانید هر چند بار که بخواهید دوباره آن را تماشا کنید.

Don't forget.

Also there will be captions as well underneath later.

فراموش نکنید.

همچنین بعداً زیرنویس نیز وجود خواهد داشت.

So come back later and there will be lovely captions.

پس بعداً برگرد و زیرنویس‌های دوست‌داشتنی وجود خواهد داشت.

And don't forget, you can also choose your own captions in your local language.

و فراموش نکنید، شما همچنین می توانید زیرنویس های خود را به زبان محلی خود انتخاب کنید.

Please

لطفا

follow and subscribe.

فالو کنید و مشترک شوید.

Don't forget to give me a lovely subscribe. Press that button now.

فراموش نکنید که به من یک اشتراک دوست داشتنی بدهید. اکنون آن دکمه را فشار دهید.

Receive all the information about my new lessons.

تمام اطلاعات در مورد درس های جدید من را دریافت کنید.

And yes, there will be lots and lots of new English lessons.

و بله، تعداد زیادی درس جدید انگلیسی وجود خواهد داشت.

So please don't forget to press the subscribe button and also give me a lovely like as well.

پس لطفا فراموش نکنید که دکمه اشتراک را فشار دهید و همچنین یک لایک دوست داشتنی به من بدهید.

That would be very appreciated.

که بسیار قدردانی خواهد شد.

Thank you very much for your company. I hope you've enjoyed today's live stream.

از همراهی شما بسیار سپاسگزارم. امیدوارم از پخش زنده امروز لذت برده باشید.

Something different.

یه چیز متفاوت

I know I'm not normally here on Friday, but I will be with you on Sunday.

می دانم که معمولا جمعه اینجا نیستم، اما یکشنبه با شما خواهم بود.

We are back together on Sunday from 2 p.m.

یکشنبه از ساعت 14 با هم هستیم. به

UK time, Sunday from 2 p.m. UK time.

وقت انگلستان، یکشنبه از ساعت 2 بعد از ظهر به وقت انگلستان

It is myself and also Steve will be here on Sunday and

من خودم هستم و همچنین استیو یکشنبه اینجا خواهد بود و

it's his birthday on Sunday.

یکشنبه تولد اوست.

So if you want to wish Mr.

بنابراین اگر می خواهید

Steve Happy Birthday on Sunday, then guess what?

روز یکشنبه تولد آقای استیو را تبریک بگویید، حدس بزنید چه؟

You will have the chance to do it because we will be with you live on Steve's birthday.

شما این شانس را خواهید داشت که این کار را انجام دهید زیرا ما در روز تولد استیو به صورت زنده با شما خواهیم بود.

Thank you very much for joining me today.

از اینکه امروز به من پیوستید بسیار سپاسگزارم.

I hope you have enjoyed today's live stream.

امیدوارم از پخش زنده امروز لذت برده باشید.

Something a little bit different for this Valentine's Day.

چیزی کمی متفاوت برای این روز ولنتاین. در

Wherever you are in the world, wherever you happen to be watching at the moment,

هر کجای دنیا که هستید، هر کجا که در لحظه تماشا می کنید،

don't forget someone, somewhere loves you.

کسی را فراموش نکنید، جایی شما را دوست دارد.

Never forget that.

این را هرگز فراموش نکن

And of course, until the next time we meet here, you know what's coming next. Yes, you do.

و البته، تا دفعه بعد که در اینجا ملاقات می کنیم، می دانید که چه اتفاقی می افتد. بله، شما انجام می دهید.

Take care of yourselves. Enjoy the rest of your Friday.

مواظب خودت باش از بقیه روز جمعه خود لذت ببرید.

And of course, you know what's coming next.

و البته، شما می دانید که در آینده چه خواهد شد.

Yes, you do...

بله، فعلاً...

ta ta for now.

تا تا.

See you on Sunday.

یکشنبه می بینمت