ENGLISH IN YOUR EAR - LIVE - 17th March 2019 - Chat and Learn Whilst Having Fun with Misterduncan

Hi everybody can you see what I'm doing today I'm sneaking around the garden sneak if you

سلام به همه می توانید ببینید من امروز چه کار می کنم. در حال چرخیدن دزدکی در اطراف باغ هستم.

sneak it means you creep around silently you are trying to avoid being seen or heard you

are sneaking the word sneak can be used as a noun and a verb you sneak around a person

فعل شما پنهانی در اطراف شخصی

who is always nosy and inquisitive can be described as a sneak welcome to another Sunday

که همیشه فضول و کنجکاو است را می توان به عنوان خوش آمدگویی یواشکی به یکشنبه ای دیگر توصیف کرد،

yes it is a very chilly day it feels as if spring is in the air even though it's quite

بله، روز بسیار سردی است، احساس می کنید بهار در هوا است، اگرچه

cold in fact in the distance there is snow on the hills coming up today we have lots

در واقع در دوردست، هوا بسیار سرد است. آیا امروز برف روی تپه‌ها بالا می‌آید، ما چیزهای زیادی داریم،

of things including signs that you are getting older also mr. Steve will be here as well

از جمله نشانه‌هایی که نشان می‌دهد شما در حال پیر شدن هستید. استیو نیز

we will be taking a look at some lovely spring time video clips as well and of course you

اینجا خواهد بود، ما نگاهی به چند کلیپ ویدیویی دوست داشتنی بهار خواهیم انداخت و البته

are more than welcome to join in on the live chat after all it's a Sunday afternoon it's

از شما خوش آمدید که به چت زنده بپیوندید، بعد از ظهر یکشنبه است،

just after 2 o'clock here in the UK and this is English in your ear live

اینجا دقیقاً بعد از ساعت 2 است. در انگلستان و این انگلیسی در گوش شما زنده است

er'e mr. Duncan where are you we're waiting for you we are waiting for you to arrive where

er'e mr. دانکن کجایی ما منتظرت هستیم منتظریم تا برسی

are you come on mr. Duncan press your buttons oh here we go oh my goodness are we really

کجایی آقا بیا. دانکن دکمه هایت را فشار بده، اوه، ما رفتیم وای خدای من، ما واقعاً

on are we live has another week already passed by I can't believe it

ادامه می دهیم، ما زندگی می کنیم، یک هفته دیگر گذشته است، باورم نمی شود

Hi everybody this is mr. Duncan in England how are you today are you okay I really really hope so are you happy

سلام به همه، این آقای است. دانکن در انگلیس امروز چطوری خوب هستی من واقعاً امیدوارم که خوشحالی

well are you happy I hope so here we go once again we are live together the whole world

خوب هستی خوشحالی امیدوارم اینجا برویم یک بار دیگر با هم زندگی می کنیم و تمام دنیا

reunited in peace and tranquility as we begin another live stream for a Sunday afternoon

در صلح و آرامش دوباره متحد می شوند و یک پخش زنده دیگر را شروع می کنیم یکشنبه بعد از ظهر

here we are already half way through March can you believe it beware the Ides of March

اینجا ما در حال حاضر در نیمه راه

as they say so it's myself mr. Duncan I am a teacher I teach English on YouTube and I

مارس می گذرد. دانکن من معلمی هستم که در یوتیوب انگلیسی تدریس می‌کنم و

have been doing so for many many years in fact I think it's too many years I think I've

سال‌های زیادی است که این کار را انجام می‌دهم، در واقع فکر می‌کنم سال‌های زیادی است، فکر می‌کنم

been doing this for too long is it possible to be on YouTube for too long I wonder so

خیلی طولانی است که این کار را انجام می‌دهم آیا ممکن است برای مدت طولانی در YouTube باشم.

thanks for joining me today I am live from my little studio in England for those who

متشکرم که امروز به من ملحق شدید. من از استودیوی کوچکم در انگلستان به صورت زنده برای کسانی که

aren't sure what this is all about so English is the name of the game and I will be with

مطمئن نیستند این درباره چیست، بنابراین انگلیسی نام بازی است و من تا

you for the next hour and 53 minutes of live English thanks for joining me today first

ساعت و 53 دقیقه آینده با شما خواهم بود. انگلیسی زنده با تشکر از اینکه امروز به من ملحق شدید، اول

of all let's have a look outside shall we because it's a rather unsettled day here in

از همه بیایید نگاهی به بیرون بیندازیم، زیرا اینجا در بریتانیا یک روز نسبتاً ناآرام است

the UK look outside that is actually a live view out of my studio window now I always

به بیرون نگاه کنید که در واقع یک نمای زنده از پنجره استودیو من است، اکنون من همیشه

like to play a little game when I look out of my window I always like to see if I can

دوست دارم یک بازی کوچک بازی کنم. من از پنجره به بیرون نگاه می کنم همیشه دوست دارم ببینم آیا می

spot any cars on the road in the distance so for the next few seconds oh there's one

توانم ماشین هایی را در جاده در دوردست ببینم، بنابراین برای چند ثانیه آینده، آه، اکنون یکی وجود دارد،

now just as I mentioned it there was a car oh there's another one now that looks like

همانطور که گفتم یک ماشین وجود دارد، آه یک ماشین دیگر وجود دارد که به نظر می رسد

a van can you see the van going by in the distance so so sometimes during the day when

یک ون می توانید ون را در دوردست ببینید، بنابراین گاهی اوقات در طول روز

I'm feeling a little bit bored and I have nothing to do I like to stare out the window

وقتی کمی احساس بی حوصلگی می کنم و کاری برای انجام دادن ندارم، دوست دارم از پنجره به بیرون خیره شوم

and I like to spot the cars especially white vans I get very excited whenever I see a white

و دوست دارم ماشین ها را ببینم مخصوصاً وانت های سفید، هر وقت یک ون سفید می بینم بسیار هیجان زده می

van because I always think that there is a delivery on the way to my house so I always

شوم زیرا همیشه فکر می کنم که یک ون سفید وجود دارد. تحویل در راه خانه من بنابراین من

get very excited during those moments of time when I see a white van because when I see

همیشه در آن لحظات زمانی که یک ون سفید می بینم بسیار هیجان زده می شوم زیرا وقتی یک ون سفید را می بینم

a white van it means that there might be a delivery coming my way I don't know what it

به این معنی است که ممکن است تحویلی در راه باشد من نمی دانم چیست؟

is about deliveries I love getting deliveries especially when it's something nice that I've

در مورد تحویل، من عاشق تحویل گرفتن هستم، مخصوصاً وقتی چیز خوبی است که

ordered from the internet so yeah that's the view outside did you see the cars so if you

از اینترنت سفارش داده‌ام، بنابراین بله، این منظره بیرون است، آیا ماشین‌ها را دیدید

have a a moment of time a moment when you have nothing to do maybe you can look out

، بنابراین اگر یک لحظه وقت دارید، لحظه‌ای که کاری ندارید، شاید بتوانید نگاه کنید از

the window and see what you can see out of the window maybe you can spot some birds maybe

پنجره بیرون بروید و ببینید از پنجره چه چیزی می توانید ببینید ، شاید بتوانید چند پرنده

you can see some unusual vehicles going by or perhaps you can be a little nosy and look

را ببینید، شاید بتوانید وسایل نقلیه غیرمعمولی را ببینید که در حال عبور هستند یا شاید می توانید کمی فضول باشید و

at what your neighbour is getting up to so here we go and of course the live chat is

به آنچه همسایه شما می کشد نگاه کنید، بنابراین ما برویم و البته چت زنده

also up and running let's have a look at the live chat a lot of people like to see the

نیز راه اندازی شده است به چت زنده نگاهی بیندازید بسیاری از مردم دوست دارند چت زنده را ببینند،

live chat so let's put it on the screen right now oh yes we have a lot of people already

بنابراین بیایید همین الان آن را روی صفحه نمایش بگذاریم، اوه بله، ما افراد زیادی در حال حاضر

on the live chat so let's go back to the beginning I want to see who was first on the live chat

در چت زنده حضور دارند، بنابراین بیایید به ابتدا برگردیم که می خواهم ببینم چه کسی امروز اولین بار در چت زنده

today I don't know who was first because because I was busy setting up the equipment so let's

بود من نمی دانم چه کسی اولین بود زیرا من مشغول تنظیم تجهیزات بودم، بنابراین

have a look let's see who was first oh I see it looks as if we have Julia gulia on the

بیایید نگاهی بیندازیم ببینیم چه کسی اولین نفر بود اوه من می بینم که به نظر می رسد جولیا گولیا را در

live chat you are first today so I think I think that deserves a round of applause congratulations

چت زنده داریم شما امروز اولین هستید، بنابراین فکر می کنم که سزاوار یک دور تشویق است. به شما تبریک می گویم

to you well done and you will notice on my other camera if we have a look you will see

و اگر نگاهی بیندازیم در دوربین دیگر من متوجه خواهید شد

that later on we have mr. Steve who will be sitting over there so later on we do have

که بعداً آقای دکتر را داریم. استیو که آنجا خواهد نشست تا بعداً

mr. Steve coming for those who are big fans of the multi-award-winning mr. Steve I'm not

آقای. استیو برای کسانی که طرفداران پر و پا قرص آقای برنده چند جایزه هستند می آید. استیو شوخی نمی کنم

joking he he is now officially a multi award winner that's all I can say because most of

او اکنون رسماً برنده جوایز چندگانه است و این تنها چیزی است که می توانم بگویم زیرا بیشتر

it is very top-secret you see so the live chat is busy and we have Julia we also have

آن بسیار محرمانه است که می بینید، بنابراین چت زنده مشغول است و ما جولیا را داریم،

matrix hello matrix also we have Emma Bella Chris ts hello to Martha hello Martha I haven't

ماتریس سلام ماتریس را نیز داریم. اما بلا کریس سلام به مارتا سلام مارتا من مدت زیادی است

seen you for a long time Martha iya iya Martha what have you been getting up to Scott Scotty

که تو را ندیده ام

Scotty Scotty or is it sati oh sorry it's sott or sotti hello to you as well go serious

مارتا یا یا مارتا. جدی

here Pedro one of our moderators he is here and very eager also we have Lilia and also

اینجا پدرو یکی از مدیران ما او اینجاست و بسیار مشتاق است همچنین ما لیلیا را داریم و همچنین

mater in blue thunder hello blue thunder nice to see you here as well Emma also here Erik

ماتر با تندر آبی سلام تندر آبی خوشحالم که شما را اینجا می بینم اما همچنین اینجا اریک

and also Jeff hello - Jeff watching in the United States of America in Florida if I'm

و همچنین جف سلام - جف در حال تماشای ایالات متحده آمریکا است در فلوریدا اگر

not mistaken hope we are learning something new today says Chris well I always try to

اشتباه نکنم امیدوارم امروز در حال یادگیری چیز جدیدی باشیم کریس می گوید خوب من همیشه سعی می

bring something new I always like to bring something different to the party that's a

کنم چیز جدیدی بیاورم من همیشه دوست دارم چیز متفاوتی را به مهمانی بیاورم این یک

great expression that means if you bring something to the party it means you bring something

تعبیر عالی است به این معنی که اگر چیزی به مهمانی بیاورید به این معنی است شما چیزی

with you that might be useful or something that will help you to learn new things also

با خود بیاورید در ممکن است مفید باشد یا چیزی که به شما کمک کند چیزهای جدیدی بیاموزید همچنین

we have Anna lui is here as well and Bella Alberto hello everyone unfortunately I cannot

ما داریم آنا لوی نیز اینجاست و بلا آلبرتو سلام به همه متأسفانه من نمی

watch today's live program I have a family lunch so can I send huge hugs and awesome

توانم برنامه زنده امروز را تماشا کنم.

oh oh it looks as if Alberto likes the new look do you like the new look lots of things

به نظر می رسد آلبرتو ظاهر جدید را دوست دارد آیا شما ظاهر جدید را دوست دارید چیزهای

have changed we we changed everything last week in fact what is the weather like today

زیادی تغییر کرده است ما همه چیز را هفته گذشته تغییر دادیم در واقع هوا امروز چگونه است

yes it's pretty pretty awful outside it's freezing cold in the distance we've had a

بله بیرون بسیار وحشتناک است در فاصله ای که ما داشته ایم سردی یخبندان است

lot of snow not around here but very high up on the mountains in the distance David

برف زیادی اینجا نیست، اما در ارتفاعات کوه‌های دوردست، دیوید

Enrico says this is the first time that I've joined mr. Duncan live I'm very excited to

انریکو می‌گوید این اولین باری است که به آقای می‌پیوندم. دانکن زنده است من از

be here now I live in London but I am having many problems with my English please help

بودن در اینجا بسیار هیجان زده هستم اکنون در لندن زندگی می کنم اما با زبان انگلیسی خود مشکلات زیادی دارم لطفاً به

me mr. Duncan well David first of all congratulations for being first today it is your first time

من کمک کنید آقای. دانکن خوب دیوید اول از همه تبریک می گویم برای اولین بودن امروز اولین بار است که

on the live chat so can i first of all say congratulations for being here for the first

در چت زنده حضور دارید، بنابراین می توانم اول از همه به خاطر حضور در اینجا تبریک بگویم

time and i think we'll have some some fireworks to welcome David David Enrico to the livestream

و فکر می کنم برای استقبال از دیوید دیوید انریکو چند آتش بازی خواهیم داشت. به پخش زنده،

so I hope you enjoyed that and I hope you will become a regular viewer Emma says I love

بنابراین امیدوارم از آن لذت برده باشید و امیدوارم بیننده دائمی شوید اما می‌گوید من عاشق

sneaking if you sneak around it means you move around quietly because you don't want

دزدکی کردن هستم اگر دزدکی در اطراف آن بچرخید به این معنی است که آرام حرکت می‌کنید زیرا نمی‌خواهید

to be noticed you are trying to do something very discreetly hidden from view welcome back

متوجه شوید که سعی می‌کنید کاری را بسیار محتاطانه انجام دهید. پنهان از نظر خوش آمدید

mr. Duncan Thank You Farah that's very kind of you mr. Duncan thanks for everything and

آقای. دانکن متشکرم فرح که از شما بسیار مهربان است . دانکن بابت همه چیز متشکرم و به

welcome back Ezra thank you for thanking me and also thank you for saying hello Alexandra

بازگشت خوش آمدی ازرا ممنونم که از من تشکر کردی و همچنین از شما برای گفتن سلام تشکر می کنم الکساندرا

is here also we have Emma hello Emma and sue Kat hi sue cats I haven't seen you for a while

اینجاست همچنین ما اما داریم سلام اما و سو کت سلام سوئ گربه ها من مدتی است که شما را ندیده ام

thank you very much and it's nice to see you back megabee says it is my first time here

خیلی ممنون و این خوشحالم که برگشتی مگابی می گوید این اولین بار است که اینجا هستم

and also my first step towards fluency thank you very much thank you Megha and I suppose

و همچنین اولین قدم من به سمت روان

we should have some fireworks for you as well well then welcome welcome to the live stream

and I hope you will join me every week very nice we also have do we need Hyuk here who

بودن شما هر هفته به من ملحق خواهید شد که خیلی خوب است ما همچنین داریم آیا ما به هیوک اینجا نیاز داریم

is watching in Viet Nam and yes a very common question many people ask this they ask mr.

که در ویتنام تماشا می کند و بله یک سوال بسیار رایج است که بسیاری از مردم این را می پرسند که از آقای می پرسند.

Duncan how do i improve my English well there are many ways to do with that there are many

دانکن چگونه انگلیسی خود را به خوبی بهبود بخشم راه های زیادی برای انجام این کار وجود دارد که

ways to improve your English practice English every day that is always a good tip also try

روش های زیادی برای بهبود تمرین انگلیسی شما هر روز وجود دارد که همیشه یک نکته خوب است همچنین سعی

to learn some new words every day so maybe four or five new words every day try to memorize

کنید هر روز چند کلمه جدید یاد بگیرید تا شاید چهار یا پنج کلمه جدید هر روز سعی کنید

them and never be afraid to repeat yourself never be afraid to say things over and over

آنها را به خاطر بسپارید و هرگز از تکرار خود نترسید هرگز از گفتن مکرر چیزها نترسید

again because one of the best ways to learn anything is through repetition trust me also

زیرا یکی از بهترین راه ها برای یادگیری هر چیزی از طریق تکرار است.

we have jordão hello jordão Here I am again my seven-year-old daughter Ana is by my side

دختر ساله آنا در کنار من است

doing her maths homework please say a big hello to her so a big hello to Anna Cecilia

و تکالیف ریاضی خود را انجام می دهد، لطفاً یک سلام بزرگ به او بگویید، بنابراین یک سلام بزرگ به آنا سیسیلیا

and hope you are doing well with your maths as I mentioned last week I am not very good

و امیدوارم که شما با ریاضیات خود خوب عمل کنید همانطور که هفته گذشته گفتم من

at mathematics I am absolutely dreadful at maths not very good at all so I hope you are

در ریاضیات خیلی خوب نیستم. در ریاضیات کاملاً وحشتناک هستم که اصلاً خوب نیست، بنابراین امیدوارم که

doing better than I did when I was at school I wasn't very good at maths to be honest it's

شما بهتر از من در زمانی که من در مدرسه

a special day today because it's st. Patrick's Day thank you very much to all of those who

بودم کار کنید. روز پاتریک از همه کسانی که

have already said happy st. Patrick's Day mr. Duncan now I'm not Irish but it is an

قبلاً سنت مبارک را گفته اند بسیار سپاسگزارم. آقای روز پاتریک دانکن در حال حاضر من ایرلندی نیستم اما این یک

Irish celebration so st. Patrick's Day so a big hello to all those who are celebrating

جشن ایرلندی است. روز پاتریک یک سلام بزرگ به همه کسانی که سنت سنت را جشن می گیرند

st. Patrick's Day today and we will be talking all about that a little bit later on with

. امروز روز پاتریک است و ما کمی بعد در مورد آن با

mr. Steve because yes he is here today mr. Steve will be here in a roundabout 10 minutes

آقای دکتر صحبت خواهیم کرد. استیو چون بله او امروز اینجاست آقای. استیو در یک میدان به مدت 10 دقیقه اینجا خواهد

time [Music] [Music] it's a Sunday it's a fun day it's time to improve your English

بود [موسیقی] [موسیقی] یک یکشنبه است، یک روز سرگرم کننده است، زمان آن است که گوش دادن به زبان انگلیسی خود را بهبود بخشید

listening and here we are again I hope you are feeling well spring is in the air would

و دوباره اینجا هستیم. امیدوارم احساس خوبی داشته باشید بهار در هوا است.

you like to see some lovely spring sights I can't resist this I can't resist showing

برخی از مناظر دوست داشتنی بهاری را ببینید من نمی توانم در برابر آن مقاومت کنم

this to you so let's enjoy what I would describe as a very typical springtime sight here in

the UK. Oh so lovely did you see the little lambs there and yes there are lambs running

. اوه خیلی دوست داشتنی بودی بره های کوچولو رو اونجا دیدی و بله، بره هایی هستن

around all over the place very close to where I live [Music] it's a Sunday it's a fun day

که خیلی نزدیک به محل زندگی من در اطراف می چرخن [موسیقی] یکشنبه است، روز سرگرم کننده ای است

yes we are learning English we are improving our English in fact there are many things

بله، ما در حال یادگیری زبان انگلیسی هستیم، در واقع در آنجا زبان انگلیسی خود را بهبود می بخشیم. چیزهای زیادی هستند

that we'll be doing today we'll be talking about a lot of things it's st. Patrick's Day

که امروز انجام خواهیم داد، در مورد بسیاری از چیزها صحبت خواهیم کرد.

as I mentioned earlier also this week there was a very special birthday celebrated all

همانطور که قبلاً ذکر کردم روز پاتریک نیز در این هفته یک تولد بسیار خاص

around the world do you know what it was a big birthday a big celebration it was 30 years

در سراسر جهان برگزار شد.

ago this week that something happened do you know what it was something very very special

خیلی خاص

and no it wasn't mr. Steve and myself meeting up for the first time it wasn't that even

و نه این آقا نبود. من و استیو برای اولین بار با هم ملاقات کردیم، اینطور نبود که حتی

though that was 30 years ago it was something else something very special also later on

30 سال پیش، چیز دیگری بود، چیز بسیار ویژه ای بود، همچنین بعداً در

we're talking about the weather because the weather is pretty awful today it's cold it's

مورد آب و هوا صحبت می کنیم، زیرا امروز هوا بسیار وحشتناک است، سرد است،

windy we had lots of rain and I thought today we would have a look at some words idioms

باد می وزد. باران زیادی باریده بود و فکر می‌کردم امروز نگاهی به اصطلاحات

and phrases to do with the weather now I know we've done this before but these will be some

و عبارات مربوط به آب و هوا بیندازیم، اکنون می‌دانم که قبلاً این کار را انجام داده‌ایم، اما این‌ها موارد

new ones so some new idioms some new expressions to do with the weather and of course if there

جدید خواهند بود، بنابراین برخی اصطلاحات جدید برخی اصطلاحات جدید برای انجام دادن آب و هوا و البته اگر

is one thing that British people enjoy doing it is talking about the weather we are obsessed

یک چیز وجود دارد که مردم بریتانیا از انجام آن لذت می برند ، صحبت کردن در مورد آب و هوا است، ما وسواس زیادی

with the weather we love talking about it all the time let's have another look at the

در مورد آب و هوا داریم که دوست داریم همیشه در مورد آن صحبت کنیم، بیایید نگاهی دیگر به

live chat and then mr. Steve will be here very soon so let's have a little look at the

چت زنده بیندازیم و سپس آقای. استیو به زودی اینجا خواهد بود، پس بیایید نگاهی کوتاه به

live chat doo-doo-doo-doo oh it's very busy on the live chat I've already noticed that

چت زنده بیندازیم doo-doo-doo-doo اوه در چت زنده بسیار شلوغ است من قبلاً متوجه شده ام

a lot of people are here thank you very much for joining me today some very interesting

که افراد زیادی اینجا هستند از اینکه به من پیوستید بسیار متشکرم امروز چند سوال بسیار جالب

questions as well now let's go back slightly and see Jesus Jesus Vega asks I hope you don't

نیز همین حالا اجازه دهید کمی به عقب برگردیم و ببینیم که عیسی عیسی وگا می پرسد، امیدوارم از پرسیدن من ناراحت نباشید،

mind me asking but could you tell me the difference between England and the UK well first of all

اما آیا می توانید تفاوت بین انگلیس و بریتانیا را به من بگویید خوب اول از همه

England is one country the UK is many different countries collected together in a group known

انگلستان کشوری است که بریتانیا در آن است. بسیاری از کشورهای مختلف در گروهی به

as the United Kingdom so the United Kingdom consists of England Scotland Wales and Northern

نام بریتانیا گرد هم آمده‌اند، بنابراین بریتانیا متشکل از انگلستان اسکاتلند ولز و

Ireland so that is the United Kingdom when we talk about England we are just talking

ایرلند شمالی است، بنابراین وقتی در مورد انگلیس صحبت می‌کنیم، فقط در

about the one place England of the country and that is of course also where the seat

مورد یک مکان انگلستان صحبت می‌کنیم. البته همچنین جایی است که

of government sits as well in London so England is the country the United Kingdom is the collective

مقر دولت در لندن نیز قرار دارد، بنابراین انگلستان کشوری است که بریتانیا اصطلاح جمعی

term for England Scotland Wales and Northern Ireland as well so I hope that clears that

برای انگلستان اسکاتلند ولز و ایرلند شمالی است، بنابراین امیدوارم که این

question up I had a message from Sudan oh hello hello da Vale de velde rate or beat

سوال برطرف شود من پیامی داشتم. از سودان سلام سلام دا Vale de velde rate یا beat

I hope I pronounced your name right I am Adam from Sudan please if you don't mind I would

امیدوارم نام شما را درست تلفظ کرده باشم من آدم سودانی هستم لطفا اگر مشکلی ندارید می

like to ask you a question have you ever been to Sudan I have never been to Sudan ever so

خواهم از شما سوالی بپرسم آیا تا به حال به سودان بوده اید من هرگز به آن نرفته ام سودان همیشه بنابراین

I can safely say that I've never been there I definitely haven't been there but I might

من با خیال راحت می توانم بگویم که من هرگز آنجا نبوده ام قطعاً آنجا نبوده ام اما

have been there in one or two of my dreams you see so I might have been there in my subconscious

ممکن است در یکی دو تا از رویاهایم آنجا بوده باشم بنابراین ممکن است در ناخودآگاهم آنجا بوده

but I've never been there in real life sooo cat says in Argentina there must be many Irish

ام اما هرگز در زندگی واقعی آنجا بوده‌ام، گربه می‌گوید در آرژانتین باید ایرلندی‌های زیادی وجود داشته باشد،

people because there are parties everywhere yesterday today is st. Patrick's Day you are

زیرا دیروز همه جا مهمانی هستند، امروز خیابان است. روز پاتریک شما

right yes thank you also to Chris who says spring is so warm and a very cool season quite

درست می گویید بله از کریس نیز تشکر می کنم که می گوید بهار بسیار گرم است و فصل بسیار خنکی کاملاً

refreshing it's a refreshing sight to behold thank you very much I'm glad you enjoyed the

طراوت بخش است، دیدن آن منظره ای با طراوت است.

video that I played a few moments ago of the Lambs playing in the field and at the moment

بره‌ها در مزرعه بازی می‌کنند و در حال

it is lambing season here in the UK so many lambs are now being born and around where

حاضر فصل بره‌زایی در اینجا در انگلستان است، بنابراین بره‌های زیادی اکنون متولد می‌شوند و در اطراف جایی که

I live there are lots of farms and lots of sheep farms so there are lots of lambs running

من زندگی می‌کنم، مزرعه‌های زیادی وجود دارد و مزرعه‌های گوسفند زیادی وجود دارد، بنابراین بره‌های زیادی در اطراف می‌چرخند.

around at the moment so yes it's a lovely sight I love springtime so much I really do

لحظه پس بله این منظره دوست داشتنی است من بهار را خیلی دوست دارم دوست دارم

pal mirus says the Berlin walls fall a coup occurred in autumn yes I believe it did yes

میروس می گوید که دیوارهای برلین سقوط کرد یک کودتا در پاییز اتفاق افتاد بله من معتقدم که

the anniversary as well was was last year there was a big anniversary and I think there

بله سالگرد هم همینطور بود سال گذشته یک سالگرد بزرگ بود و فکر می کنم آنجا بود

will be a big one this year as well marela hello mr. Duncan and everyone thank you very

امسال هم بازی بزرگی خواهد بود مارلا سلام آقای. دانکن و همه از شما بسیار متشکرم

much and a big hi to grace hello grace chin watching in Malaysia hello to you Malaysia

و یک سلام بزرگ سلام گریس چانه تماشای مالزی سلام به شما

is a country that I know very well because I've been there so many times I love Malaysia

مالزی کشوری است که من آن را به خوبی می شناسم زیرا من بارها آنجا بوده ام من مالزی را

very much and it is a country that I've been to lots and lots of times in the past so I'm

بسیار دوست دارم و این یک کشور است. که من در گذشته بارها و بارها رفته ام، بنابراین

glad to see you here today by the way can I say a big hello to all those who have made

خوشحالم که امروز شما را اینجا می بینم، اتفاقاً می توانم یک سلام بزرگ به همه کسانی که

donations to help my work continue you will see underneath you will see that there is

برای کمک به ادامه کار من کمک مالی کرده اند بگویم، زیر خود خواهید دید. خواهید دید

an address on PayPal where you can send donations if you wish to help my work continue and I

که آدرسی در پی پال وجود دارد که در صورت تمایل به ادامه کار من می توانید کمک های مالی ارسال کنید و من

do spend a lot of time producing these live streams and you may have noticed a new change

زمان زیادی را صرف تولید این پخش های زنده می کنم و ممکن است این هفته متوجه تغییر جدیدی

this week on my youtube channel I have started putting daily lessons so there will be new

در کانال یوتیوب من شده باشید. شروع به گذاشتن دروس روزانه کردم بنابراین

lessons on my YouTube channel from Monday to Friday so every day of the week there will

از دوشنبه تا جمعه در کانال یوتیوب من دروس جدید وجود خواهد داشت بنابراین هر روز هفته

be a new short lesson and I hope in the future I will be able to make a playlist and the

یک درس کوتاه جدید وجود دارد و امیدوارم در آینده بتوانم یک لیست پخش بسازم و

playlist will be called everyday English so that is what the play Lee will be called so

لیست پخش شود به نام انگلیسی روزمره، بنابراین نمایشنامه لی خواهد شد

last week you may have noticed that there were some new lessons on my youtube channel

هفته گذشته تماس گرفتید شاید متوجه شده باشید که چند درس جدید در کانال یوتیوب من

and there will be new lessons published every day so on Monday a new lesson on Tuesday there

وجود دارد و هر روز درس های جدیدی منتشر می شود بنابراین دوشنبه یک درس جدید در روز سه

will be a new lesson Wednesday Thursday Friday a new lesson so a new lesson coming every

شنبه یک درس جدید چهارشنبه پنجشنبه جمعه یک درس جدید وجود دارد. درس جدیدی که

single day can you believe it can I believe it I don't know really this week there was

هر روز می آید می توانی باور کنی باورم نمی شود واقعا این هفته

a special anniversary yes this week we celebrated the birthday of the Internet [Music] happy

سالگرد خاصی بود بله این هفته تولد اینترنت را جشن گرفتیم [موسیقی] تولدت

birthday to the Internet the Internet is 30 years old this week can you believe it 30

مبارک به اینترنت اینترنت 30 ساله شد قدیمی این هفته، باورتان می شود 30

years old so way back in 1989 was when the first ever World Wide Web address was typed

ساله است، بنابراین در سال 1989، زمانی بود که اولین آدرس وب جهانی

into a very old-fashioned computer and it was this week 30 years ago that the internet

در یک کامپیوتر بسیار قدیمی تایپ شد و در این هفته 30 سال پیش بود که اینترنت

was born now some people think that the Internet is a bad thing some people think that the

متولد شد، اکنون برخی فکر می کنند اینکه اینترنت چیز بدی است بعضی ها فکر می کنند

Internet is a good thing some think it's both so maybe it is a thing that can be used for

اینترنت چیز خوبی است بعضی ها فکر می کنند این هر دو است پس شاید چیزی باشد که بتوان از آن

both good and bad so what do you think and now first of all my opinion is in the middle

برای خوب و بد استفاده کرد پس نظر شما چیست و حالا اول از همه نظر من در این مورد است وسط

so I think that the Internet is pretty good and also at times pretty bad as we saw this

بنابراین من فکر می کنم اینترنت بسیار خوب و همچنین گاهی اوقات بسیار بد است، همانطور که در این

week with the terrible absolutely awful events that took place in New Zealand but there is

هفته با اتفاقات وحشتناک مطلقا وحشتناکی که در نیوزلند رخ داد دیدیم، اما

always a positive side and a negative side to everything that comes along now that's

همیشه یک جنبه مثبت و یک جنبه منفی برای هر چیزی که اکنون پیش می آید وجود دارد، این

just my opinion so even though the Internet is often maligned it is often criticized for

فقط نظر من است. بنابراین اگرچه اینترنت اغلب مورد بدگویی قرار می گیرد، اما اغلب به دلیل

being a place where bad things happen it is also a place where good things happen and

اینکه مکانی است که اتفاقات بد رخ می دهد، مورد انتقاد قرار می گیرد، اما همچنین مکانی است که اتفاقات خوب رخ می دهد و

I hope that this live stream is one of the positive things that happens on the world

من امیدوارم که این پخش زنده یکی از اتفاقات مثبتی باشد که در شبکه

wide web as we celebrate 30 years 30 years of the Internet [Music] [Music] did it we

جهانی وب رخ می دهد. ما 30 سالگی را جشن می گیریم 30 سال اینترنت [موسیقی] [موسیقی] این کار را انجام داد ما

are live and now for those who are wondering who the guy in the photograph is who is the

زنده هستیم و اکنون برای کسانی که در تعجب هستند که مردی که در عکس است، مردی که در عکس است، کیست،

man in the photograph well he is the guy who invented he created the World Wide Web his

خوب او کسی است که او اختراع کرده است. شبکه جهانی وب

name is Tim berners-lee and he is the guy who is responsible for the Internet he is

نام او تیم برنرز لی است و او کسی است که مسئول اینترنت

the guy who is responsible for everything you see and hear right now but what do you

است او کسی است که مسئول همه چیزهایی است که در حال حاضر می بینید و می شنوید، اما

think do you think it the Internet is a good thing or a bad thing and when you are on the

فکر می کنید اینترنت چیست؟ چیز خوب یا الف چیز بدی است و وقتی در

Internet what do you normally look at so when you go on the internet when you browse the

اینترنت هستید معمولاً به چه چیزی نگاه می کنید بنابراین وقتی به اینترنت سر می زنید وقتی اینترنت را مرور

Internet what do you normally view what do you normally watch what do you normally look

می کنید معمولاً چه چیزی را مشاهده می کنید که معمولاً به چه چیزی نگاه می

at I know that some of you are going to say we always like to watch your lessons mr. Duncan

کنید من می دانم که برخی از شما هستند می خواهم بگویم ما همیشه دوست داریم درس های شما را تماشا کنیم آقای. دانکن

which is very kind of you thank you very much for saying that so here he comes yes it is

که از شما بسیار مهربان است، بسیار متشکرم که گفتید پس او آمد، بله

now just after half past 2 on a Sunday afternoon and yes it is the guy who everyone loves the

الان دقیقاً ساعت 2 و نیم بعد از ظهر یکشنبه است و بله، این مردی است که همه عاشق

multi-award-winning I'm not joking he is now the multi award-winning mr. Steve oh how are

برنده چند جایزه من نیستم. به شوخی او اکنون آقای برنده چند جایزه است. استیو اوه

you mr. Duncan and how is everybody else out there in the the 30 year old world wide web

چطوری آقا دانکن و دیگران چگونه هستند در شبکه جهانی 30 ساله

of English can you believe it well I can't no well we've known each other for 30 years

انگلیسی.

and we worked out this morning that the when do we meet it was in it was on your birthday

ملاقات در آن بود البته در روز تولد شما بود

of course so a few months before just after the internet was invented or went live five

، بنابراین چند ماه قبل از اینکه اینترنت اختراع شد یا پنج

months we met so that and I can't believe that all those years ago there was no internet

ماه شروع به کار کرد، ما با هم آشنا شدیم و من نمی توانم باور کنم که تمام آن سال ها قبل اینترنت وجود نداشت،

so I wish that still wasn't because I don't like it can you can you can you remember the

بنابراین ای کاش هنوز اینطور نبود چون من آن را دوست ندارم،

days Steve before the internet came along so can you actually remember the internet

می‌توانی می‌توانی روزهایی را که استیو قبل از آمدن اینترنت به وجود آورد، به یاد بیاوری، پس آیا واقعاً می‌توانی اینترنت را به یاد بیاوری

or or should I say the pre-internet days what what did you do what what did we all do when

یا باید بگویم روزهای قبل از اینترنت چه کار کردی. آیا همه ما وقتی

there was no internet we used to write with a pen on pieces of paper writing I used to

اینترنت نبود با خودکار روی کاغذ

do we used to write things down you know what Steve I can't remember the last time I wrote

می نوشتیم می نوشتیم من چیزهایی را یادداشت می کردم می دانید چه چیزی استیو یادم نمی آید آخرین باری

anything down do you know when you try now or sometimes occasionally yeah if you go to

که چیزی نوشتم وقتی الان تلاش می‌کنید یا گاهی اوقات بله اگر به

somewhere a lecture or somewhere or we've got a teleconference at work and I want to

جایی می‌روید یک سخنرانی یا جایی یا ما یک کنفرانس تلفنی در محل کار داریم و می‌خواهم

write things down I used to be able to write for like an hour non-stop particular when

چیزهایی را بنویسم که قبلاً می‌توانستم یک ساعت بدون وقفه

I was a student you used to have to take lots of notes if you're a student. you I don't

بنویسم، مخصوصاً وقتی دانش‌آموز بودم، اگر دانشجو بودی باید یادداشت‌های زیادی می‌گرفتی. . شما نمی

know whether you still do as a student do you take down handwritten notes when you go

دانم آیا هنوز در دوران دانشجویی این کار را انجام می دهید آیا وقتی به یک سخنرانی می روید یادداشت های دست نویس را پایین می آورید

to a lecture but I used to be able to write for like an hour but now if I write for more

اما من قبلاً می توانستم برای یک ساعت بنویسم اما اکنون اگر بیش

than about three minutes my fingers ache yes that could be aged but my writing is all from

از سه دقیقه بنویسم انگشتانم درد، بله ، ممکن است قدیمی باشد، اما نوشته من همه از

there it just looks untidy yeah because you just don't write very much anymore but if

آنجاست، فقط نامرتب به نظر می رسد، بله، زیرا شما دیگر زیاد نمی نویسید، اما اگر

this is type of a keyboard yes it's very strange though isn't it when you when you sit down

این یک نوع صفحه کلید است، بله، بسیار عجیب است، هرچند وقتی که می نشینید اینطور نیست

to write something in and and as you just said after a few moments your fingers start

چیزی بنویسم و ​​همانطور که گفتی بعد از چند لحظه انگشتانت شروع

to ache and hurt and you think it feels so strange also the other problem I have is that

به درد و درد می کنند و فکر می کنی خیلی عجیب است همچنین مشکل دیگری که من دارم این است که

my handwriting is terrible the teachers at school when I was at school the teachers would

دست خط من وحشتناک است. معلم‌ها

always criticize me they would say Duncan your handwriting it's it's like a spider has

همیشه از من انتقاد می‌کردند و می‌گفتند دانکن دست‌خط تو مثل این است که عنکبوت

crawled across the page so quite often I would be criticized but I think nowadays Steve the

روی صفحه خزیده است، بنابراین اغلب مورد انتقاد قرار می‌گیرم، اما فکر می‌کنم امروزه استیو

in in the classrooms everything is very high-tech so they have they have their iPads and everything

در کلاس‌های درس همه چیز بسیار پیشرفته است، بنابراین آنها دارند. آی پد آنها و همه چیز

is now projected onto a screen so they don't have blackboards anymore whiteboards they

اکنون روی یک صفحه نمایش داده می شود، بنابراین آنها دیگر تخته سیاه ندارند تخته های سفیدی که

used to have they have whiteboards no no it's all it's all computerized now it's giant screens

قبلا داشتند، تخته سفید داشتند، نه، همه چیز کامپیوتری است، اکنون صفحه نمایش های غول پیکر

is it in the in the classroom I don't know well they project everything they have a projector

است، آیا در کلاس درس است. یک پروژکتور دارید

which just which just projects everything onto a large screen and the classroom so it's

که فقط همه چیز را روی یک صفحه نمایش بزرگ و کلاس درس پخش می کند، بنابراین اکنون

all very modern now I don't think I think if you and I went back to school I think will

همه چیز بسیار مدرن است، فکر نمی کنم اگر من و شما به مدرسه برگردیم فکر می

be quite shocked because everything now is is technologically based of course everything

کنم کاملاً شوکه می شوم زیرا همه چیز اکنون مبتنی بر فناوری است. البته هر چیزی که

now you say or do is recorded forever whereas you know if you were a teacher and you wrote

الان می‌گویید یا انجام می‌دهید برای همیشه ثبت می‌شود، در حالی که می‌دانید اگر معلم بودید و

something on a blackboard you could rub it out unless someone had taken a picture of

چیزی روی تخته سیاه می‌نوشتید، می‌توانستید آن را پاک کنید ، مگر اینکه کسی از آن عکس گرفته

it which they wouldn't have done because you wouldn't be taking cameras into school because

باشد که این کار را نمی‌کرد، زیرا شما این کار را نمی‌کردید. دوربین‌ها را به مدرسه نمی‌بریم، زیرا

there weren't I phones and well cameras with phones with cameras in them of course one

من گوشی‌ها و دوربین‌هایی با گوشی‌هایی با دوربین در آن‌ها وجود نداشتند، البته یک

thing which is brilliant about the the web is information yeah now means that everyone

چیز که در مورد وب فوق‌العاده است، اطلاعات است، بله، اکنون به این معنی است که همه

has access to virtually anything and you can very quickly research anything used to have

به ویروس دسترسی دارند. در واقع هر چیزی و شما می توانید خیلی سریع در مورد هر چیزی تحقیق کنید، باید

to go to a library and look at encyclopedias I don't I think for probably in depth maybe

به کتابخانه بروید و به دایره المعارف ها نگاه کنید.

scientific work you probably don't find all that information on the Internet I don't know

می دانم،

but certainly for most general knowledge I think you can find it on the Internet and

اما مطمئناً برای بیشتر دانش عمومی، فکر می کنم می توانید آن را در اینترنت پیدا کنید و

there's certainly a lot more than you would have found it was always a goal wasn't something

مطمئناً خیلی بیشتر از آن چیزی است که می فهمید، همیشه یک هدف چیزی نبود

that every household wanted was a set of encyclopaedias yes and they were usually twelve sort of big

که هر خانواده می خواست مجموعه ای از دایره المعارف ها بود بله و معمولاً دوازده نوع

thick volumes usually in alphabetical order to do with everything in the world and was

جلد بزرگ ضخیم معمولاً به ترتیب حروف الفبا که با همه چیز در جهان انجام می شود و

contained within these twelve volumes and everybody was proud to have a set of them

در این دوازده جلد وجود داشت و همه مفتخر بودند که مجموعه ای از آنها

on in their living room in their life you know on their bookcase and if you wanted to

را در اتاق نشیمن زندگی خود در قفسه کتاب خود داشته باشند و اگر شما می دانید می خواستم

look something up you went there and we had them at home I had my we had my grandfather's

چیزی را جستجو کنم، شما به آنجا رفتید و ما آنها را در خانه داشتیم.

which were like 50 or 60 years old so they were sort of turned the the last century so

we're talking sort of 1920 they were and I still got those I used to love them they were

و من هنوز آنهایی را که قبلاً دوستشان داشتم به دست آوردم، آنها جذاب بودند،

fascinating but of course they're all out of date as soon as you produce anything now

اما مطمئناً همه آنها قدیمی هستند، به محض اینکه اکنون چیزی تولید می کنید،

because of the pace and development of new information and new knowledge you couldn't

به دلیل سرعت و توسعه اطلاعات جدید و دانش جدید شما احتمالاً نمی توانید

possibly produce a set of encyclopedias because they would be out of date as soon as they

مجموعه ای تولید کنید. از دایره‌المعارف‌ها به این دلیل که به

were published this is it's a bit like most things with like scientific books or reference

محض چاپ منسوخ می‌شوند، این کمی شبیه به بسیاری از چیزها با کتاب‌های علمی یا

books but but I always think that people bought these encyclopaedias just just to look intelligent

کتاب‌های مرجع است، اما من همیشه فکر می‌کنم که مردم این دایره‌المعارف‌ها را صرفاً برای اینکه باهوش

so they bought them and put them on their bookshelf yeah but they never looked at them

به نظر برسند خریدند، بنابراین آنها را خریدند و آنها را در قفسه کتاب خود بگذارند، بله، اما آنها هرگز به آنها نگاه نکردند،

but it didn't put it but it made them appear as if is if they were they were intelligent

اما آن را قرار نداد، اما آنها را طوری نشان داد که گویی آنها باهوش هستند،

but I think nowadays I'm not sure say I have a kind of love-hate relationship with the

اما فکر می کنم امروزه مطمئن نیستم که بگویم نوعی عشق دارم- از رابطه با اینترنت متنفرم،

Internet so I love it for certain areas and I hate it for other reasons but I also think

بنابراین من آن را برای مناطق خاصی دوست دارم و به دلایل دیگر از آن متنفرم، اما همچنین فکر

that maybe we the idea that the Internet makes is cleverer or more knowledgeable is actually

می‌کنم شاید این ایده که اینترنت هوشمندانه‌تر یا آگاه‌تر می‌سازد، در واقع

false because we tend not to remember things anymore because we know that we can just look

نادرست است، زیرا ما تمایل داریم دیگر چیزها را به خاطر بسپاریم. چون می دانیم که فقط می توانیم

on the internet we can just google things we can just look on the internet so I think

در اینترنت نگاه کنیم، فقط می توانیم چیزهایی را در گوگل جستجو کنیم که فقط می توانیم در اینترنت جستجو کنیم، بنابراین فکر می کنم

in many ways we might actually not be cleverer or smarter nowadays because we don't bother

از بسیاری جهات ممکن است امروزه در واقع باهوش تر یا باهوش تر نباشیم، زیرا ما

to keep things in our in our brains because we can just search on the internet for it

زحمت نگه داشتن چیزها را در خودمان نداریم. در مغز ما، زیرا ما فقط می‌توانیم آن را در اینترنت جستجو کنیم،

so what maybe we maybe we're developing new skills that we didn't have before and we touched

بنابراین شاید ما در حال توسعه مهارت‌های جدیدی هستیم که قبلاً نداشتیم و هفته گذشته به آن دست زدیم،

on this last week I mean my mother can still uncertain lots of people have her sort of

منظورم این است که مادرم هنوز نمی‌تواند مطمئن باشد که بسیاری از افراد او را دارند. یک نوع

generation and probably of ours as well we can still do mental arithmetic quite easily

نسل و احتمالاً نسل ما نیز می‌توانیم حسابی ذهنی را به راحتی انجام دهیم

adding up taking away dividing working out percentages in our heads because that's what

و با جمع کردن تقسیم درصدها در ذهنمان، این کاری

we had to do before calculators anybody we're rambling a bit we're rambling a bit and I

است که قبل از ماشین حساب باید انجام می‌دادیم. و من

haven't even looked at the live chat yet mr. Duncan well the live chat is very brisk very

هنوز حتی به چت زنده نگاه نکرده ام. دانکن خوب چت زنده خیلی سریع

it's very brisk can I have a look do you like that word brisk brisk something very busy

است خیلی سریع است می توانم نگاهی بیندازم آیا آن کلمه را دوست دارید سریع سریع چیزی بسیار

hectic yes very brisk a bit like today's show if risk if you were working in a shop and

شلوغ بله بسیار سریع کمی شبیه به نمایش امروز اگر در معرض خطر هستید اگر در یک مغازه کار

you had lots of customers come through the door and you had a very busy day you can say

می کردید و چیزهای زیادی داشتید مشتریان از در می‌آیند و شما روز بسیار شلوغی داشتید، می‌توانید بگویید

that the business today was very brisk yes I like that word so yes mr. Steve wants to

که تجارت امروز بسیار سریع بود، بله من این کلمه را دوست دارم، بله آقای. استیو می‌خواهد

see the live chat okay then there it is oh well of course it's on this new screen it's

چت زنده را ببیند خوب است، اوه خب البته در این صفحه جدید

very small haha just for you Steve I make it bigger I will try right there so that's

بسیار کوچک است هههه فقط برای شما استیو من آن را بزرگ‌تر می‌کنم، همان‌جا سعی می‌کنم تا

the other problem with staring at screens all the time is that your eyesight becomes

مشکل دیگر خیره شدن به صفحه‌ها همیشه باشد. این است که بینایی شما بسیار بد می شود

very bad Oh in fact that is that that is something that is a medical condition that young people

اوه در واقع این چیزی است که یک وضعیت پزشکی است که جوانان

when they're growing up from a very young age have developed very poor shortsightedness

وقتی بزرگ می شوند از سنین بسیار پایین دچار کوتاه بینی بسیار ضعیف شده اند

well they can't see long distances very well okay that's short-sighted okay so they can

و نمی توانند مسافت های طولانی را به خوبی ببینند. خوب این کوته بینانه است، بنابراین آنها می

see short distances but they can't see long distances and that's because apparently if

توانند فواصل کوتاه را ببینند اما نمی توانند فواصل طولانی را ببینند و این به این دلیل است که ظاهراً

you spend a lot of your time when you're young looking at a screen you're focusing on something

اگر در جوانی زمان زیادی را صرف نگاه کردن به صفحه نمایش می کنید، روی چیزی تمرکز می کنید

that's very near very close to you and your eyeball actually changes shape because your

که بسیار نزدیک است. خیلی نزدیک به شما و کره چشم شما در واقع تغییر شکل می دهد زیرا

body is adapting to the fact that it thinks you want to just look at things which are

بدن شما در حال سازگاری با این واقعیت است که فکر می کند می خواهید فقط به چیزهایی نگاه کنید که در نزدیکی شما هستند

close by yes and you know before we had screens and Internet would be outside and would be

بله و می دانید که قبل از اینکه ما صفحه نمایش داشته باشیم و اینترنت بیرون باشد و چشم ما باشد.

our eyes would be focusing on long distance objects so it's so it has nothing to do with

s روی اشیاء مسافت دور تمرکز می کند، بنابراین ربطی به

teenagers looking at too much internet porn well just looking at the Internet how is it

نوجوانان ندارد که بیش از حد پورنو اینترنتی نگاه می کنند، خوب فقط به اینترنت نگاه

you mean yes because because my family used to walk my my parents used to always say especially

می کنند، منظور شما چطور است، زیرا چون خانواده من پیاده می رفتند والدینم همیشه می گفتند به خصوص

my mum she said you know you look at if you look at those dirty magazines and dirty pictures

مادرم گفت می دانی که اگر به آن مجلات کثیف و عکس های کثیف

and rude things you'll go blind I'm trying to be serious mr. doom oh okay apparently

و چیزهای بی ادبانه نگاه کنی کور می شوی من سعی می کنم جدی باشم آقای. عذاب اوه باشه، ظاهرا

yes if you spend your young years looking at screens all the time and phones your eyes

بله، اگر سال‌های جوانی خود را دائماً به صفحه‌نمایش نگاه می‌کنید و چشمانتان را با تلفن همراه

and you're spending more time indoors which young people apparently are they're not going

می‌بینید و زمان بیشتری را در داخل خانه می‌گذرانید که ظاهراً جوانان

outside playing with their friends then your eyes become adapted to not focusing on long

بیرون نمی‌روند و با دوستان خود بازی می‌کنند، پس چشمان شما با آن سازگار می‌شوند. عدم تمرکز بر روی

distance objects sort of hurt the horizon or lots of things in the distance and therefore

اشیاء دوردست به نوعی به افق یا بسیاری از چیزهای دور آسیب می زند و بنابراین

you have to have glasses and the proportion of young people having glasses is going up

شما باید عینک داشته باشید و نسبت جوانانی که عینک دارند

apparently well because of this problem because your eyeball changes shape yes well that that's

ظاهراً به دلیل این مشکل به خوبی بالا می رود زیرا کره چشم شما تغییر شکل می دهد بله خوب. به

why I'm short-sighted because my my eyes are actually a little wonky they let their wonky

همین دلیل است که من کوته بین هستم زیرا چشمانم در واقع کمی بدبین هستند، آنها اجازه می دهند

they're a little crooked and also I can't see over long distances so I can see fairly

کج شوند و همچنین من نمی توانم در فواصل طولانی ببینم بنابراین می توانم تقریباً

near but I can't see things far away but that but that affected me around the age of seven

نزدیک را ببینم اما نمی توانم چیزها را ببینم خیلی دور اما این اتفاق من را در حدود سن هفت سالگی تحت تاثیر قرار داد

and I know for a fact that it has nothing to do with the internet because there was

و من به درستی می دانم که ربطی به اینترنت ندارد زیرا

no internet it was only 30 years 30 years since since the internet was invented do you

اینترنت وجود نداشت فقط 30 سال 30 سال از زمان اختراع اینترنت می گذرد.

remember this sound Steve listen to the sound and see if you remember it oh yes sound of

این صدا را به خاطر بسپار استیو به صدا گوش دهید و ببینید آیا آن را به خاطر می‌آورید، بله، صدای

trying to connect to the internet notice so that's the sound that's a bit bad we've got

تلاش برای اتصال به اینترنت ، این صدایی است که کمی بد است.

people watching tonight over the world Syria we've got somebody from Russia from Kaliningrad

روسیه از کالینینگراد

but st. Patrick have you talked about sympatric we've mentioned it briefly we will be talking

اما خ. پاتریک آیا در مورد سمپاتریک صحبت کردید ما به طور خلاصه به آن اشاره کردیم ما در

about it because I believe you you have some information but can you remember when you

مورد آن صحبت خواهیم کرد زیرا من معتقدم شما اطلاعاتی دارید اما آیا می توانید به یاد بیاورید که

used to have to connect to the internet Steve yes and you used to have to do it through

قبلاً مجبور بودید به اینترنت وصل شوید استیو بله و قبلاً مجبور بودید این کار را انجام دهید از

your phone line and Sun right sometimes it would take ages to connect it yes the rhs

طریق خط تلفن و Sun گاهی اوقات اتصال آن به چند سال طول می‌کشد، بله، rhs

says the Internet is magic we can improve a lot with it that is true that is true because

می‌گوید اینترنت جادویی است، ما می‌توانیم با آن خیلی پیشرفت کنیم، درست است که درست است زیرا

you can just look up anything of course you've got to be certain that the source of information

شما فقط می‌توانید هر چیزی را که باید جستجو کنید. مطمئن باشید که منبع

is is accurate hmm that have been doubts over Wikipedia but I think that's generally I think

اطلاعات دقیق است، هوم، که در مورد ویکی‌پدیا تردید وجود دارد، اما من فکر می‌کنم که این به طور کلی به نظر من

that is generally reasonably accurate and you may have to cross-check your information

به طور کلی به طور منطقی دقیق است و ممکن است مجبور شوید اطلاعات خود را

with other sources just to make sure well what are the problems within with Wikipedia

با منابع دیگر بررسی کنید تا مطمئن شوید که چه چیزهایی هستند. مشکلاتی که در ویکی‌پدیا وجود دارد،

especially Wikipedia is some people go on there and they like to make mischief so they

به‌ویژه ویکی‌پدیا این است که برخی از مردم به آنجا می‌روند و دوست دارند شیطنت کنند، بنابراین

go on there and they change things because just just for fun so so maybe maybe certain

به آنجا ادامه می‌دهند و چیزها را تغییر می‌دهند، زیرا صرفاً برای سرگرمی، بنابراین شاید

things about a certain personality might be changed and then some people mistake it for

چیزهای خاصی در مورد یک شخص خاص باشد. ممکن است ماهیت تغییر کند و سپس برخی افراد آن را

real a real story or real news so so quite often people will go onto the Internet to

با یک داستان واقعی یا یک خبر واقعی اشتباه بگیرند، بنابراین اغلب مردم

cause to cause chaos or to create mischief dial-up yes that's what it was called yes

برای ایجاد هرج و مرج یا ایجاد خرابی به اینترنت وارد می

oh and of course Anna says the Internet is wonderful to learn languages so without the

شوند. البته آنا می‌گوید اینترنت برای یادگیری زبان‌ها فوق‌العاده است، بنابراین بدون

internet we wouldn't be doing this today that's true so we shouldn't knock it too much we

اینترنت ما امروز این کار را انجام نمی‌دادیم، این درست است، بنابراین نباید زیاد به آن ضربه بزنیم،

shouldn't criticize the internet too much because we're not doing anything nasty here

نباید زیاد از اینترنت انتقاد کنیم، زیرا هیچ کار بدی انجام نمی‌دهیم. در اینجا

but we're doing hopefully positive things yes and also hopefully interesting things

اما ما امیدوارانه کارهای مثبت انجام می دهیم بله و همچنین امیدوارم کارهای جالبی انجام دهیم

yes I mean look at the look at all the people from all the different countries watching

بله منظورم این است که به نگاه همه مردم از کشورهای مختلف

us today every time I look at the screen somebody different countries saying hello to us which

که امروز ما را تماشا می کنند نگاه کنید هر بار که به صفحه نمایش نگاه می کنم کشورهای مختلف به ما سلام می کنند

is lovely now I remember the first time you got a computer Steve in your work and that

. خیلی خوبه الان یادم میاد اولین باری که استیو توی کارت کامپیوتر گرفتی

was around 1997 that you first got got your computer for your job because there they updated

و حدودا در سال 1997 بود که برای اولین بار کامپیوترت رو برای کارت گرفتی چون اونجا

everything and they they gave you a laptop and it was very very basic back then so in

همه چیز رو آپدیت کردند و یه لپ تاپ بهت دادند و خیلی خوب بود در آن زمان

in the sort of late 90s and we didn't buy our first PC until I think it was 2000 Steve

در اواخر دهه 90 و ما اولین رایانه شخصی خود را تا زمانی که فکر می کنم سال 2000 استیو نخریدیم،

I can believe that yes so we had our first personal computer in 2000 yeah and that was

می توانم باور کنم که بله، بنابراین ما اولین رایانه شخصی خود را در سال 2000 داشتیم، بله و

it so I've been on the Internet officially I've been on the internet since 2000 so so

همین بود. من به طور رسمی در اینترنت بوده‌ام من از سال 2000 در اینترنت هستم،

this is now my 19th year using the Internet but of course this week it was 30 years old

بنابراین اکنون نوزدهمین سالی است که از اینترنت استفاده می‌کنم، اما البته این هفته 30 ساله شد،

so the 30th anniversary so what's going on on the live chat Steve lots of things as I

بنابراین 30 سالگی، بنابراین در چت زنده استیو چه خبر است. از چیزهایی که

said lots of be from from from different countries watching isn't saying hello Stan is Lao says

گفتم بسیاری از کشورهای مختلف هستند که تماشا می‌کنند سلام نمی‌گویند استن است لائو می‌گوید

I became short-sighted at 40 oh so there we go so that that is an age-related site deficiency

من در سن 40 اوه کوته‌بین شدم، بنابراین ما به این نتیجه می‌رسیم که با افزایش سن، کمبود سایت

as you become older it becomes difficult to look at short distances hmm and you have to

مربوط به سن است. نگاه کردن به فواصل کوتاه سخت می شود، و

have glasses so for reading yes things like that and this is something that I am beginning

باید عینک داشته باشید، بنابراین برای خواندن بله، چنین چیزهایی وجود دارد و این چیزی است که من

to suffer from something that my family laughs at me because I'm having to hold menus at

از چیزی رنج می برم که خانواده ام به من می خندند ، زیرا مجبور هستم منوها را در فاصله دور دست نگه دارم.

arm's length what what Steve what I love is when because your sister likes to make fun

چه چیزی استیو چیزی است که من عاشق آن هستم، زیرا خواهرت دوست دارد بسازد مسخره

of you doesn't she yes well she they then she gets a little obsessed with every time

تو نیست، او خوب است، او پس از آن کمی وسواس پیدا می کند هر بار

I see my sister she seems to think that I need to have my eyes tested I mean I probably

که خواهرم را می بینم، به نظر می رسد که فکر می کند باید چشمانم را آزمایش کنم، یعنی احتمالا

do but I am NOT going to have wear glasses for reading I'm doing everything I'm doing

این کار را انجام می دهم، اما قرار نیست عینک بزنم. برای خواندن من هر کاری انجام می دهم

exercises I'm continually looking at things with very small writing in order because I

تمرینات را انجام می دهم من به طور مداوم به چیزها با نوشته های بسیار کوچک به ترتیب نگاه

think that helps to keep your eyes good shape I see and you can do exercises in there are

می کنم زیرا فکر می کنم این کمک می کند تا چشمان شما حالت خوبی داشته باشد که من می بینم و شما می توانید تمریناتی را در آن انجام دهید

books on it which I've got to try and preserve your eyesight is it because once you start

کتاب هایی در مورد آن وجود دارد من باید سعی کنم بینایی شما را حفظ کنم زیرا وقتی شروع به

wearing glasses everybody says the same thing once you start wearing them for reading you

استفاده از عینک می کنید همه همان چیزی را می گویند که وقتی شروع به استفاده از عینک

can never go back because you your eyes then become weak straightaways because you're not

می کنید هرگز نمی توانید به عقب برگردید زیرا چشمان شما بلافاصله ضعیف می شود زیرا از عینک

using the muscles to their full strength so I'm doing all sorts of exercises to try and

استفاده نمی کنید. ماهیچه ها را با قدرت کامل خود انجام می دهم، بنابراین من انواع تمرینات را

make sure that my eyesight will continue for as long as possible Allah I cover up one eye

انجام می دهم تا مطمئن شوم که بینایی من تا زمانی که ممکن است

and I look at things and try and focus I cover up the other one then I do sort of these sort

ادامه خواهد داشت. سپس من این کارها را

of like nobody's watching because they can't see me but I do do all these exercises and

انجام می‌دهم ناراحت کننده چون آنها نمی توانند من را ببینند اما من همه این تمرین ها را انجام می دهم و

the round books on it well we can see you can you yes oh I don't know I don't know I

کتاب های گرد روی آن را به خوبی انجام می دهم ما می توانیم شما را ببینیم می توانید بله اوه نمی دانم نمی دانم

don't know what you can see it work but well you wanted to see the live chat so you've

نمی دانم نمی دانم چه چیزی را می توانید ببینید کار می کنم اما خوب شما می خواستید چت زنده را ببینید، بنابراین

got it but people can still see me yes that's just the live chat you're looking at but what

آن را دریافت کردید، اما مردم هنوز هم می توانند من را ببینند بله، این فقط چت زنده ای است که شما به آن نگاه می کنید، اما چیزی که

I was invisible mr. Duke and I didn't know people could see me it'll make your mind up

من نامرئی بودم آقای. من و دوک نمی‌دانستیم مردم می‌توانند من را ببینند، فکر شما را

well I I can see the screen here but I can't see me so I don't know what's possible there

خوب می‌کند. من می‌توانم صفحه‌نمایش را اینجا ببینم، اما نمی‌توانم خودم را ببینم، بنابراین نمی‌دانم چه چیزی ممکن است

you go oh is that what people are seeing oh I see right yes sir there we go I'll turn

آنجا برو، اوه این چیزی است که مردم می‌بینند. اوه، درست می بینم بله قربان، ما می رویم، من

to the side so this is one exercise you can do there we go and you've got to keep your

به طرفین برمی گردم، بنابراین این یکی از تمرینات است که می توانید در آنجا انجام دهید، ما می رویم و باید تمرکز خود را حفظ کنید،

focus as you draw your finger in to the point it becomes out of focus and you can do yes

همانطور که انگشت خود را تا جایی که از فوکوس خارج می شود، حفظ کنید. و شما می توانید بله را انجام دهید

so that's it so there there's something there's a piece of paper with some writing on it and

، بنابراین چیزی وجود دارد که یک تکه کاغذ با مقداری نوشته روی آن وجود دارد

the idea is that you pull it in as far as possible all today actually aches but what

و ایده این است که آن را تا جایی که ممکن است بکشید، امروز واقعاً درد دارد، اما

you're actually doing there is training the eyes to focus muscles yes you're keeping the

آنچه در واقع در آنجا انجام می دهید آموزش دادن به چشم برای تمرکز ماهیچه ها بله شما

muscles strong and you can do it with it you can do it with because you see I've identified

ماهیچه ها را قوی نگه می دارید و می توانید با آن این کار را انجام دهید، می توانید این کار را با آن انجام دهید زیرا می بینید که من متوجه شده ام

that one of my eyes is weaker than the other yes yes it's that one so I'm trying to strengthen

که یکی از چشمانم ضعیف تر از دیگری است بله بله آن یکی است پس من هستم تلاش برای تقویت

that one there we go it's just going out of focus there okay and then hold it for a bit

آن یکی از آنجایی که می رویم، فقط از فوکوس خارج می شود، خوب است و سپس آن را برای مدتی نگه دارید

it's that it's like doing a must like doing exercises with with weights yes all the muscles

، مانند انجام یک لایک ضروری است تمرینات با وزنه بله همه ماهیچه

in your eyes are being a being and then and then after you've done that you sort of look

های چشمان شما یک موجود هستند و بعد و بعد از انجام آن به نوعی نگاه

you either cover your eyes up like that and relax them and or look at something in the

می کنید یا چشمان خود را آنطور می پوشانید و آنها را شل می کنید و یا به چیزی در فاصله دور نگاه می کنید.

far distance and focus on that yes but of course Steve you are missing the the big one

و روی آن تمرکز کنید بله، اما مطمئناً استیو شما بزرگ را از دست می دهید

nowadays a lot of people have surgery on their eyes Oh laser surgery yes you see now this

امروزه بسیاری از مردم چشم های خود را جراحی می کنند، اوه جراحی لیزری بله می بینید

is something I would never have done for two reasons first of all I would never have it

این کاری است که من هرگز انجام نمی دادم به دو دلیل اول از همه هرگز انجام نمی دادم. آیا این

done because I don't I don't want lasers being being shone into my eyes and having having

کار را انجام می دهم زیرا نمی خواهم لیزر را به چشمانم بتابانند و

my eyes cut to pieces with lasers so that's the one thing also I wouldn't be able to have

چشمانم را با لیزر تکه تکه کنند تا این تنها چیزی است که من نمی توانم آن را داشته

it because my eyesight is very poor so I have terrible eyesight I'm almost if I take my

باشم زیرا بینایی من بسیار زیاد است فقیر، بنابراین بینایی وحشتناکی

glasses off if I take my glasses off I am completely blind I can't see a thing you can't

I can't so so my eyesight is terrible so I I would never be able to have laser surgery

دارم. هرگز نمی توانم روی چشمانم عمل لیزر انجام

on my eyes because my eyesight is too bad well I know some people that have had laser

دهم، زیرا بینایی من خیلی بد است، برخی از افراد را می شناسم افرادی که

surgery I know somebody at work who's had it done and they've now had it done twice

جراحی لیزر انجام داده اند، من کسی را در محل کار می شناسم که آن را انجام داده است و اکنون دو بار آن را انجام داده اند

and must be fifteen years ten ten years I think they've had it had it done twice and

و باید پانزده سال و ده سال باشد، فکر می کنم آنها دو بار آن را

they've been very pleased with it but I don't know whether I would want to have that done

انجام داده اند و بسیار راضی بوده اند. با آن، اما نمی‌دانم آیا می‌خواهم این کار را انجام دهم یا

but have to have to cross that bridge when we come to it that must be an idiom mr. Duncan

نه، اما وقتی به آن می‌رسیم باید از آن پل عبور کنم که باید یک اصطلاح mr باشد.

a lot of people at bridge when we come to it yes a lot of people are reminiscing today

دانکن بسیاری از مردم در بریج وقتی به آن می رسیم، بله، بسیاری از مردم امروز در مورد اینترنت خاطرات خود را به یاد می آورند

about the internet so a lot of people remembering the early days of computers and lilia mentions

، بنابراین بسیاری از مردم روزهای اولیه کامپیوتر را به

floppy disks do you remember floppy disks if you're referring to those disks that were

یاد می آورند و لیلیا از فلاپی دیسک ها نام می برد، آیا فلاپی دیسک ها را به خاطر می آورید اگر به آن اشاره می کنید. آن دیسک هایی

used for memory yes yes yes that I do remember floppy disks there's nothing worse than if

که برای حافظه استفاده می شدند بله بله بله، فلاپی دیسک ها را به خاطر می آورم ، هیچ چیز بدتر از این نیست که از

I miss and they were floppy there's nothing worse than having a floppy disks like a magnetic

دست بدهم و آنها فلاپی باشند، هیچ چیز بدتر از این نیست که یک فلاپی دیسک مانند مغناطیسی

it was like sort of tape but on a disk wasn't it take mothers the computers group is magnetic

داشته باشید، مانند یک نوار بود، اما روی دیسک نبود. لازم است مادران گروه کامپیوتر

wasn't it yes it was based it was basically a disk it was basically a magnetic disk yeah

مغناطیسی است، بله، اساساً یک دیسک بود، اساساً یک دیسک مغناطیسی بود بله

yeah exactly welcome what Eve you see you can see how things are advancing all the time

بله دقیقاً به آنچه حوا می‌بینید خوش آمدید، می‌توانید ببینید که چگونه اوضاع در حال پیشرفت است همیشه

I bought a new laptop recently yeah because well my other one was probably 10 years old

من یک دیسک جدید خریدم لپ تاپ اخیراً بله، زیرا خوب، لپ تاپ دیگر من احتمالاً 10 ساله بود

and wasn't working very well and they they don't come anymore with with with disk drives

و خیلی خوب کار نمی کرد و آنها دیگر با درایوهای دیسک

in them for reading for reading a disk but what am I talking about like TV if you want

در آنها برای خواندن برای خواندن دیسک نمی آیند، اما من در مورد چه چیزی مانند تلویزیون صحبت می کنم اگر می

to play DVDs in your laptop use you press a button it would spring out then you put

خواهید ص دی‌وی‌دی‌ها را در لپ‌تاپ خود قرار دهید، یک دکمه را فشار می‌دهید که بیرون می‌آید، سپس

your disk in and close it wouldn't you yes there's there's no well there's no DVD player

دیسک خود را در آن قرار می‌دهید و آن را می‌بندید، نه بله ، هیچ چاهی وجود ندارد، پخش‌کننده‌ی دی‌وی‌دی وجود ندارد، پخش‌کننده‌های

DVD players don't come on the on laptops now you have to because everything is even all

DVD روی لپ‌تاپ‌ها نصب نمی‌شوند، حالا باید چون همه چیز حتی

the programs and the software is coming via the internet yes probably also saves money

همه برنامه ها است و نرم افزار از طریق اینترنت می آید بله احتمالاً باعث صرفه جویی در هزینه نیز می شود

but but yes but we were talking about this this morning we I was talking about DVDs and

اما بله، اما ما امروز صبح در مورد این صحبت می کردیم، من در مورد دی وی دی ها صحبت می کردم

the fact that people don't buy movies or TV shows anymore on DVD because because now you

و این که مردم فیلم یا برنامه تلویزیونی نمی خرند. دیگر در دی وی دی، زیرا اکنون می

can just stream it from the internet so there will be a time when we won't see DVDs anymore

توانید آن را از اینترنت پخش کنید، بنابراین زمانی فرا می رسد که دیگر دی وی دی ها را نخواهیم دید.

what are you doing Steve I'm trying to look at the screen Jesus Vega says that a lot of

people of course are using the cloud to save their information now so you don't need discs

البته اکنون از ابر برای ذخیره اطلاعات خود استفاده می‌کنید، بنابراین به دیسک‌ها

or even those sort of plug in little hard what do you call those little plug in flash

یا حتی این نوع وصل‌ها نیازی ندارید که آن فلش مموری‌های فلش مموری کوچک را چه می‌نامید که

drive flash drives you don't even really need those there because because you can save everything

واقعاً به آن‌ها نیاز ندارید زیرا شما می توانید همه چیز

on to the cloud but is that secure who is looking at your information well the whole

را در ابر ذخیره کنید اما t کلاه امن که به اطلاعات شما خوب نگاه می‌کند

the whole point of the cloud is now I don't really use it I don't use the cloud very much

، تمام هدف ابر اکنون این است که من واقعاً از آن استفاده نمی‌کنم.

I like to backup everything on my computer using external hard drives people can see

خیلی از ابر استفاده نمی‌کنم.

by the way Steve I know well I I need to give it ok I can make that I can make it larger

به هر حال استیو، من خوب می دانم که باید آن را خوب بدهم، می توانم آن را بزرگتر کنم،

but you won't be able to see what's going out on air you'd know that's fine I'm fine

اما نمی توانید ببینید چه خبر است، می دانید که خوب است، من

eat says my first piece he was a Commodore 64 I remember that oh my goodness that that's

خوبم بخورم، اولین بار می گوید قطعه او یک Commodore 64 بود به یاد دارم که اوه خدای من که

really going back in time and of course I'd learnt a bit of what was that other popular

واقعاً به گذشته برمی گردد و البته مقداری یاد گرفته بودم که آن یکی دیگر از محبوب ترین ها چیست

one that was out when when we were growing it we could buy computers yes well there was

که وقتی در حال رشد آن بودیم می توانستیم کامپیوتر بخریم بله خوب

a British version there was the Sinclair the Sinclair that's right yes there was the no

یک نسخه بریتانیایی وجود داشت Sinclair the Sinclair درست است بله وجود داشت نه.

I remember the first time I saw a computer that you could just buy from the shops it

یادم می‌آید اولین باری که کامپیوتری را دیدم که می‌توانستید آن را

was a Sinclair zx81 that's right who remembers the zx81 a terrible piece of equipment it

از مغازه‌ها بخرید. تجهیزات

didn't even have a keyboard it just had a flat piece of metal and you had to press really

آن حتی یک صفحه کلید نداشت فقط یک قطعه فلزی صاف داشت و باید

hard are on the piece of metal to make the keys work and it was dreadful it was an awful

روی قطعه فلزی را خیلی محکم فشار

awful piece of who remembers Sinclair products there were loads of them he was I think he's

می دادید تا کلیدها

no longer with us that so - Clive Sinclair he was a he was a can entrepreneur and I was

کار کنند و وحشتناک بود. کلایو سینکلر او یک کارآفرین قوطی کنسرو بود و من

your it was so exciting when I was at school he was an inventor he was an inventor yes

شما بودم. وقتی من در مدرسه بودم خیلی هیجان انگیز بود او مخترع بود او مخترع بود بله

he was very clever but unfortunately anything he produced was wasn't reliable it I I had

او بسیار باهوش بود اما متاسفانه هر چیزی که او تولید می کرد قابل اعتماد نبود.

a I had a watch a Sinclair black watch it was called okay and it was the most futuristic

من یک ساعت داشتم، یک ساعت مشکی سینکلر به نام خوب بود و اینده‌نگرترین ساعت

it was so exciting I was probably about 16 at the time 15 it was the most exciting thing

بود، خیلی هیجان‌انگیز بود، من احتمالاً در 15 سالگی حدود 16 سال داشتم، این هیجان‌انگیزترین چیزی بود

I'd ever seen and I you you could buy all the bits all the individual parts and put

که تا به حال دیده بودم و من شما می‌توانید همه چیز را بخرید. تمام قطعات

it together and make it yourself so you would build your own watch children watch and it

را خرد کنید و آن را کنار هم قرار دهید و خودتان آن را بسازید تا بتوانید ساعت مچی بچه گانه خود را بسازید و

was didn't have any buttons on it it had it was LEDs then it wasn't even it was red LEDs

هیچ دکمه ای روی آن نبود و LED بود و حتی ال ای دی قرمز هم

yes but that's but iris remember that in a James Bond film with Roger Moore Live and

نبود بله اما این است اما عنبیه به یاد داشته باشید که در یک فیلم جیمز باند با راجر مور زنده و

Let Die and and he's he's in the dark and he presses his watch and then the watch lights

اجازه دهید بمیر و او در تاریکی است و ساعتش را فشار می دهد و سپس ساعت

up with these little red numbers he was amazing it was so exciting that was in in the sort

با این اعداد قرمز کوچک روشن می شود. او شگفت انگیز بود، بسیار هیجان انگیز بود که

of mid-1970s yeah and you could buy a watch with red LED numbers on it it was I went I

در اواسط دهه 1970 بود، بله و شما می توانید ساعتی با رنگ قرمز بخرید. اعداد ال ای دی روی آن بود رفتم یادم می

remember I was one of the first people at school because I used to love electronics

آید یکی از اولین افرادی بودم که در مدرسه بودم چون قبلاً عاشق وسایل الکترونیکی

I used to I used to do soldiering and buying buying all individual components I used to

بودم قبلاً سربازی می کردم و می خریدم و تمام قطعات را می خریدم

love making my own sort of electronic equipment at home and so I bought one of these black

که دوست داشتم نوع تجهیزات الکترونیکی خودم را بسازم. در خانه و بنابراین من یکی از این

watches of the Sinclair Black Watch if you look it up on the internet I'm sure you can

ساعت‌های مشکی ساعت سیاه سینکلر را خریدم، اگر آن را در اینترنت جستجو کنید، مطمئن هستم که می‌توانید

find it and but the problem was it was just dreadfully unreliable he just kept going wrong

آن را پیدا کنید، اما مشکل این بود که به طرز وحشتناکی غیرقابل اعتماد بود، او به اشتباه ادامه داد،

he just kept showing the wrong time he couldn't adjust it they were just wofully unreliable

او فقط نگه داشت. نشان دادن زمان نامناسبی که او نمی‌توانست آن را تنظیم کند، آنها به شدت غیرقابل اعتماد

and they kept bringing out updates but they never did work so the early days of computers

بودند و مدام به‌روزرسانی‌ها را ارائه می‌کردند، اما هرگز کار نمی‌کردند، بنابراین در روزهای اولیه رایانه‌هایی

we had we had the zx81 in this country I don't think you could buy it anywhere else in the

که داشتیم، zx81 را در این کشور داشتیم، فکر نمی‌کنم بتوانید آن را بخرید. هر جای دیگری در

world it was only available in this country you know so Sinclair was just just a British

جهان فقط آوای بود شما می دانید که سینکلر فقط یک شرکت بریتانیایی بود،

company so I don't think they exported anything overseas but yes the early days of computers

بنابراین فکر نمی کنم آنها چیزی به خارج از کشور صادر کنند، اما بله، روزهای اولیه کامپیوتر

and the reason why we're mentioning that is because this week we celebrated the 30th anniversary

و دلیل اینکه ما به آن اشاره می کنیم این است که این هفته سی امین سالگرد را جشن گرفتیم.

of the Internet [Music] [Music] Oh mr. Duncan that that horrible sound it went on for ages

اینترنت [موسیقی] [موسیقی] اوه آقای. دانکن که آن صدای وحشتناکی که برای سالها ادامه داشت

and then it still wouldn't work yes well do you remember what they used to call it it

و بعدش هنوز کار نمی کرد بله خوب یادت می آید اسمش را چه می

was it was it was called 56 K 56 K that was a connection speed of the internet all those

گذاشتند این بود که اسمش 56 K 56 K بود که سرعت اتصال اینترنت همه آن ها بود

years ago 56 kilobytes that's all it was do you know what my internet connection is now

سال‌ها پیش 56 کیلوبایت همین بود، آیا می‌دانید اتصال اینترنت من در حال حاضر چگونه است،

as we speak now go on tell me it is 72 megabytes a second 56 yes and the Devidas said 56 KPBS

اکنون که ما صحبت می‌کنیم، به من بگویید 72 مگابایت در ثانیه است 56 بله، و Devidas گفت 56

kilobytes per second kilobytes per second so now so you reckon you're on what now mr.

کیلوبایت کیلوبایت در ثانیه کیلوبایت در ثانیه، پس اکنون پس شما حساب کنید شما الان روی چه چیزی هستید آقای

Duncan now it's about 72 megabytes a second so what's the difference between a kilobyte

دانکن الان حدود 72 مگابایت در ثانیه است پس چه فرقی بین یک کیلو بایت

and a megabyte well as I understand it a thousand kilobytes a thousand kilobytes is one megabyte

و یک مگابایت وجود دارد خوب همانطور که من متوجه شدم هزار کیلوبایت هزار کیلوبایت یک مگابایت

I think you're right so so it's about a thousand times faster now yes so so from all those

است فکر می کنم حق با شماست پس اکنون حدود هزار برابر سریعتر است بله پس بنابراین از تمام آن

years ago when we had to sit for hours and hours and do you remember Steve when you had

سال‌ها پیش که مجبور بودیم ساعت‌ها و ساعت‌ها بنشینیم و یادت می‌آید استیو وقتی باید

to open a photograph on your computer oh you didn't bother did you you you you you try

عکسی را روی کامپیوترت باز می‌کردی، آه ، اذیتت نکردی، سعی می‌کنی

to open it go and make a meal go for a walk they come back and it may rub it could have

بازش کنی برو و غذا درست کن. برو پیاده روی، آنها برمی گردند و ممکن است مالش دهد

opened by the time you came back yes because what would happen is the photograph would

تا زمانی که برگشتی باز شود بله، زیرا اتفاقی که می افتد این است که عکس

open very slowly because the connection was slow so you would only get half of the photograph

خیلی آهسته باز می شود زیرا اتصال کند بود بنابراین شما فقط نیمی از عکس را دریافت می کنید

and sometimes you would only get maybe a quarter of the photograph or sometimes if you were

و گاهی اوقات شما ممکن است فقط یک چهارم عکس را بدست آورید یا گاهی اوقات اگر

very lucky you would get to see the whole photograph but you had to go away as Steve

خیلی خوش شانس بودید می توانستید کل عکس را ببینید اما همانطور که

just said you would have to go away and wait for the photograph to slowly load onto the

استیو گفت باید کنار بروید و منتظر بمانید تا عکس به آرامی روی عکس بارگذاری شود.

computer amazing absolutely two people commenting about James Bond it was very exciting James

کامپیوتر آمازین نظر دادن دو نفر درباره جیمز باند

Bond in the 70s because you saw all this technology and of which most of which now has we're all

using yes but watches digital watches were so exciting we're all we're all driving around

بسیار هیجان انگیز بود. همه با

in our undersea cars yes and of course later the only problem with led the red LED watches

ماشین‌های زیردریایی ما رانندگی می‌کنند، بله و البته بعداً تنها مشکل ساعت‌های LED قرمز

is that the batteries only lasted about a month because they used a lot of power so

این است که باتری‌ها فقط حدود یک ماه دوام می‌آورند زیرا انرژی زیادی

you had to they use that same when they brought that LCD okay watch it well then what does

مصرف می‌کردند، بنابراین وقتی آنها آن را آوردند مجبور بودید از آن استفاده کنید. ال سی دی باشه خوب تماشاش کن پس

what does LCD mean well LEDs light emitting diode okay LCD I'm not quite sure what that

ال سی دی یعنی چی خوب ال ای دی دیود ساطع کننده نور خوب ال سی دی من کاملا مطمئن

means it's liquid crystal liquid crystal so that uses a fraction of the power yes but

نیستم یعنی چی یعنی کریستال مایع کریستال مایعه به طوری که کسری از توان مصرف می کنه بله

of course our the problem is you can't see liquid crystal and adult no LEDs I thought

اما مشکل ما از شماست من نمی توانم کریستال مایع را ببینم و بزرگسالان بدون ال ای دی من فکر

I look better LEDs actually that red LED looked and I think it still looks more futuristic

کردم که LED های بهتر به نظر می رسند در واقع همان LED قرمز به نظر می رسد و فکر می کنم هنوز آینده نگرانه تر به نظر می رسد،

you know the thing is if you're going to have technology it has to have lights on it exactly

می دانید نکته این است که اگر می خواهید فناوری داشته باشید، باید دقیقاً چراغ هایی روی آن داشته باشید.

it does compute is there any any any film television series where computers or robots

آن را محاسبه می کند وجود دارد هر سریال تلویزیونی فیلمی که در مورد کامپیوترها یا ربات‌ها صحبت می‌کند

are concerned yeah whenever you open them up if there's a robot and a piece of its head

، بله، هر وقت آنها را باز می‌کنید ، اگر رباتی وجود دارد و تکه‌ای از سرش

comes away yeah there's always lots of LEDs flashing inside it's always I never understood

بیرون می‌آید، بله، همیشه چراغ‌های LED زیادی در داخل چشمک می‌زنند، همیشه من هرگز نفهمیدم

why there are flashing lights inside a robot no because you can't that's just telling you

که چرا چراغ‌های چشمک زن در داخل یک ربات وجود دارد. ربات نه چون نمی‌توانی این فقط به شما می‌گویم که

all this is a robot yes and all those programs we used to watch about about the future about

همه اینها یک ربات است بله و همه برنامه‌هایی که ما قبلاً درباره آینده درباره آینده تماشا

the future there always be banks of computers with LEDs flashing away lights everywhere

می‌کردیم همیشه رایانه‌هایی وجود دارد که چراغ‌های LED با

using huge amounts of power don't forget do you remember Steve in the 70s and late 60s

استفاده از انرژی زیادی در همه جا چشمک می‌زنند. فراموش نکنید که آیا استیو را در دهه 70 و اواخر دهه 60 به یاد دارید،

if ever they had computers they always had those big giant tapes those big tape reels

اگر آنها کامپیوتر داشتند، همیشه آن نوارهای غول پیکر بزرگ را داشتند، قرقره های نوار بزرگی

that were always spinning around yes so that was that was what computers look like in the

که همیشه دور خود می چرخیدند، بله ، این همان چیزی بود که کامپیوترها در

1960s and 70s but of course nowadays you can you can you can almost put it in your pocket

دهه 1960 و 70 به نظر می رسیدند. البته امروزه می‌توانی، می‌توانی، تقریباً می‌توانی آن را در جیب خود بگذاری

you can eat well-lit you can you can put a computer in your pocket nowadays it's incredible

، می‌توانی با نور خوب غذا بخوری، می‌توانی می‌توانی می‌توانی رایانه را در جیب خود

you take us as I used to develop software under DOS oh wow of course that's it's like

بگذاری. با استفاده از DOS اوه وای البته این

the equivalent of Betamax with VHS isn't it with video technology an old-fashioned form

مانند بتامکس با VHS است، آیا با تکنولوژی ویدئویی یک شکل قدیمی

of computer programming that there's no longer used I would imagine well even the Internet

از برنامه نویسی کامپیوتری نیست که دیگر استفاده نمی شود، من فکر می کنم خوب حتی

isn't the same Internet now so all the technology that's used that back then isn't even used

اینترنت هم اکنون همان اینترنت نیست. تمام فناوری‌هایی که در آن زمان استفاده می‌شد و حتی دیگر استفاده نمی‌شد

anymore it's all obsolete nowadays it's all HTML for if I'm not mistaken which which which

، امروزه منسوخ شده است، اگر اشتباه نکنم همه چیز HTML است که

means you can view and look at many different things on the Internet are you okay there

به این معنی است که شما می‌توانید چیزهای مختلف را در اینترنت مشاهده و نگاه کنید ، آیا شما خوب هستید

Steve I've got a bit of a runny nose mr. Duncan that's good that's because I've been outside

استیو I آقا کمی آبریزش بینی دارم دانکن این خوب است، به این دلیل است که من بیرون بوده ام

and it's very cold and windy well it is yes I was outside earlier sneaking around the

و هوا بسیار سرد و باد می وزد، بله، من قبلاً بیرون بودم و یواشکی در اطراف

garden so we're gonna have a little break okay let's have a little break and at five

باغ بودم، بنابراین یک استراحت کوچک خواهیم داشت، خوب بیایید کمی استراحت کنیم و در

minutes past 3:00 we are having a break and then we'll be back with mr. Steve we have

ساعت 3 و 5 دقیقه: 00 ما در حال استراحت هستیم و سپس با آقا برمی گردیم. استیو ما

some words and expressions to do with the weather also we'll be talking about Sint Patrick's

چند کلمه و عبارات مربوط به آب و هوا داریم همچنین در مورد روز سنت پاتریک صحبت خواهیم کرد و همچنین درباره

Day as well what what is sent Patrick's Day all about we'll be talking about that and

آنچه که به روز پاتریک فرستاده می شود صحبت خواهیم کرد و همچنین چیزهای زیادی در مورد آن صحبت خواهیم کرد،

lots of other things as well so please don't go away I hope you enjoyed that some flags

پس لطفاً انجام ندهید. برو دور امیدوارم از اینکه برخی از پرچم

of the world it's a Sunday it's a fun day it's time to improve your English I'm very

های دنیا لذت برده باشید، یک یکشنبه است، روز سرگرم کننده ای است ، زمان آن است که زبان انگلیسی خود را تقویت کنید، من بسیار

aware that I have coffee breath I had a lovely cup of coffee earlier and all I keep smelling

آگاه هستم که نفس قهوه می خورم، یک فنجان قهوه دوست داشتنی زودتر خوردم و تنها چیزی که مدام بو می کنم این

is my my own breath there's nothing worse I think possibly the worst thing ever you

است نفس خودم بدتر از این نیست. فکر می کنم بدترین کاری که می

can do is is breathe your your coffee breath all over someone I don't know what Steve thinks

توانید انجام دهید این است که نفس قهوه تان را در سرتاسر کسی

but but it's it's it is it is quite bad if you have coffee breath so I'm very sorry about

نفس بکشید. بنابراین بسیار متاسفم

that I and don't get too close to the screen because I have coffee breath when you sorry

که من و خیلی به صفحه نمایش نزدیک نمی شوم زیرا من نفس قهوه می خوریم وقتی شما متاسفم

Steve coffee breath is nasty I think coffee coffee breath smells like a bit like cigarette

استیو نفس قهوه بد است من فکر می کنم بوی قهوه قهوه کمی شبیه نفس سیگار است

breath yes it is it is true though isn't it Steve because coffee that the smell of coffee

بله درست است اگر چه استیو به خاطر قهوه که بوی قهوه

on your breath smells just like cigarettes well I've said this before but if you if you've

در y نیست نفس ما دقیقاً بوی سیگار می دهد، من قبلاً این را گفته ام، اما

got ground coffee if you are quite posh most people use instant coffee at home but if you're

اگر قهوه آسیاب شده می خورید، اگر کاملاً شیک هستید، اکثر مردم از قهوه فوری در خانه استفاده می کنند، اما اگر درآمد خوبی دارید، ممکن است از قهوه فوری استفاده کنید.

if you've got a good income you might would have purchased for yourself a nice coffeemaker

آیا برای خود یک قهوه ساز خوب

that uses the ground coffee but you can buy the ground coffee and then and then make your

می خرید که از قهوه آسیاب شده استفاده می کند اما می توانید قهوه آسیاب شده را بخرید و سپس

own coffee just in a flask can't you and you push it down in the cafeteria that's it but

قهوه خود را فقط در یک فلاسک درست کنید و آن را در کافه تریا فشار دهید همین است، اما

if you leave that to go cold the coffee grounds which is what's left at the bottom and then

اگر ترک کنید. برای سرد شدن تفاله های قهوه که همان چیزی است که ته آن باقی مانده است و

you smell it the next day it smells like old fag ash cigarette ash thanks it smells horrible

روز بعد آن را بو می کنید، بوی خاکستر سیگار قدیمی می دهد، متشکرم، بوی وحشتناکی

it just smells like cigarettes to me so and I think because it's because it's burnt a

می دهد، فقط برای من بوی سیگار می دهد، بنابراین فکر می کنم به این دلیل است که سوخته است.

bit like cigarette is is like a burning plant isn't it well obviously coffees a bean which

کمی شبیه سیگار مانند گیاهی است که می سوزد، آیا به خوبی یک دانه قهوه

is a plant. I think when you when you something is burned

که یک گیاه است، خوب نیست. فکر می‌کنم وقتی چیزی می‌سوزی

because that the coffee beans a roasted aren't they in in in a fire yeah that's where you

چون دانه‌های قهوه برشته شده در آتش نیستند، بله طعم آن را از آنجا

get the flavor from but I think a lot of the chemicals that are in coffee are also present

می‌گیری، اما فکر می‌کنم بسیاری از مواد شیمیایی موجود در قهوه نیز

in in cigarettes and I think there must be a similarity there so I've always had my doubts

در آن وجود دارند. سیگار و من فکر می کنم باید یک شباهت وجود داشته باشد، بنابراین من همیشه

as to whether coffee actually is good for you or not yes we won't start that controversy

شک داشتم که آیا قهوه واقعا برای شما مفید است یا نه بله، ما آن بحث را شروع نمی کنیم

no well we're not start I think I don't think you're the first person ever to mention that

نه خوب ما شروع نمی کنیم، فکر می کنم من این کار را نمی کنم فکر می کنم شما اولین کسی هستید که به

Steve I'm sure one day they they I mean they would I'm sure information about the the health

استیو اشاره می کنید من مطمئن هستم که یک روز آنها آن ها منظورشان این است که من مطمئن هستم که اطلاعات در مورد

non benefits of coffee would be suppressed because I mean that would be I mean imagine

فواید سلامتی قهوه سرکوب می شود زیرا منظورم این است که تصور کنید

how powerful the coffee industry is it was like they're like the tobacco industry but

چگونه است صنعت قهوه قدرتمند این است که آنها مانند صنعت تنباکو هستند، اما

you know back in the sixties they used to suppress all sorts of information and studies

می دانید که در دهه شصت آنها همه نوع اطلاعات و مطالعات

about how bad smoking was for you in order to preserve their their product and I believe

در مورد اینکه سیگار چقدر برای شما مضر است را سرکوب می کردند تا محصول خود را حفظ کنند و من معتقدم

the word is integrity yes well they were trying to preserve the industry weren't they of course

که کلمه یکپارچگی است بله خوب آنها سعی داشتند حفظ کنند این صنعت نبودند البته

now they just sell cigarettes to poor countries you know they haven't got the information

الان فقط به کشورهای فقیر سیگار می‌فروشند، شما می‌دانید که آنها اطلاعات لازم را ندارند

to be able to know that it's bad for you okay you know what yes you're starting to sound

تا بتوانند بدانند که برای شما بد

like Alex Jones he's one of these crackpots on the Internet thank you a crackpot am i

است. یکی از این کرک‌پات‌های اینترنت با تشکر از شما یک crackpot am i

mr. Duncan well that's what you you start to sound like one well I well the thing is

mr. دانکن خوب این همان چیزی است که شما شروع می کنید مانند یک خوب به نظر می رسد من خوب موضوع این است

they they supposedly there are lots of antioxidants in coffee which is supposed to be good for

که آنها ظاهراً آنتی اکسیدان های زیادی در قهوه وجود دارند که قرار است برای

you okay as they say there is in tea lots of this is the the buzz word isn't it around

شما مفید باشد، خوب زیرا آنها می گویند در چای مقدار زیادی از این وجود دارد. در

healthy eating antioxidants okay which are supposed to chemicals in food which which

مورد تغذیه سالم آنتی‌اکسیدان‌ها وجود ندارد، خوب که احتمالاً مواد شیمیایی موجود در غذا

soak up free radicals okay so where are we going here damages cells so yes so well what

هستند که رادیکال‌های آزاد را جذب

I where I was going was that there could be chemicals in coffee that are bad for you but

می‌کنند. که برای شما

they may be outweighed by the benefits of the antioxidants but people I don't know whether

مضر است اما ممکن است با مزایای آنتی اکسیدان ها غلبه کند، اما افرادی که نمی دانم آیا

do people still talk about antioxidants when it comes to food anymore as it is it's in

مردم هنوز در مورد آنتی اکسیدان ها وقتی صحبت از غذا می شود صحبت می کنند یا خیر، زیرا این

in favor but you just had gone out of thing you just said it's a buzzword I think it is

به نفع است، اما شما به تازگی آن را ترک کرده اید. چیزی که شما گفتید این یک کلمه رایج است، فکر می کنم مثل این است

like people always talk about you know if you eat blueberries it's full packed full

که مردم همیشه در مورد شما صحبت می کنند، می دانید اگر زغال اخته می خورید سرشار

of antioxidants okay which is supposed to be health benefits on those better give you

از آنتی اکسیدان است، خوب است که قرار است فواید سلامتی داشته باشد، بهتر است

great health benefits and supposedly coffee has got lots of antioxidants in it but of

فواید سلامتی عالی به شما بدهد و ظاهراً به شما کمک می کند. ffee دارای مقدار زیادی آنتی اکسیدان در آن است، اما

course I don't even have more than three or four cups of coffee a day it supposed to be

البته من حتی بیش از سه یا چهار فنجان قهوه در روز نمی‌خورم، به

bad for you because of the caffeine but they people what why don't drink decaffeinated

دلیل کافئین آن برای شما مضر است، اما آنها مردم چرا قهوه بدون کافئین نمی‌نوشند.

coffee but then that's bad for you because the chemicals used to extract the caffeine

پس این برای شما بد است زیرا مواد شیمیایی مورد استفاده برای استخراج

those residues left in there so that's bad for you so you know what to eat anymore I'm

کافئین باقیمانده‌های موجود در آنجا برای شما مضر است، بنابراین می‌دانید که دیگر چه

rambling mr. Duncan I'm rambling are you okay I don't know I'm just yeah I've just started

بخورید. دانکن دارم غر می‌زنم تو خوبی ، نمی‌دانم فقط آره، تازه شروع کردم به

talking about coffee and that's it you know what I'm like when it comes to health issues

صحبت در مورد قهوه و

I really do regret mentioning my coffee breath it's miss my fault all I said was my my breath

همینطور است. فقط تقصیر من است که گفتم نفسم

smells of coffee and that's it and then we have a we have a 12 minute ted lecture i'm

بوی قهوه می دهد و بس و بعد یک سخنرانی

off at a tangent we have a twelve elegent okay yes we have a 12 minute ted lesson or

12 دقیقه ای داریم. یا

lecture from mr. steve great well I enjoyed that how many cups of coffee do you have a

سخنرانی از آقای استیو خیلی خوب من از اینکه روزی چند فنجان قهوه می خورید

day mr. Duncan one yes I'm here that's it if I have more than say two cups of coffee

لذت بردم آقای. دانکن یک بله من اینجا هستم که اگر من بیش از دو فنجان

a day I start to get heart palpitations okay which is that they obviously the caffeine

قهوه در روز بخورم شروع به تپش قلب می‌کنم، خوب، این است که واضح است که آنها کافئین دارند،

yeah there was a study hmm everyone everyone knows that caffeine is in tea and coffee and

بله، مطالعه‌ای وجود داشت، همه می‌دانند که کافئین در چای وجود دارد و قهوه و

it's a stimulant drug it's a drug and it's a stimulant yes but there was some ridiculous

این یک داروی محرک است، یک دارو است و یک محرک است بله، اما یک

study of was it last year whereas somebody said that it was all in the mind that coffee

مطالعه مضحک در مورد آن سال گذشته انجام شد، در حالی که کسی گفت که همه در ذهن این بود که قهوه

doesn't doesn't make you your brain work faster or or make you more alert okay it was all

باعث نمی شود مغز شما سریعتر کار کند یا یا تو را هوشیارتر کنم، خوب این

just in the mind it's ridiculous drug it's caffeine it's a stimulant yeah it makes my

فقط در ذهن بود، این یک داروی مسخره است، کافئین است، یک محرک است، بله،

heart go funny and that's not because I'm looking at somebody that's makes me excited

قلبم را خنده دار می کند و این به این دلیل نیست که من به کسی نگاه می کنم که مرا هیجان زده می

it's the coffee oh where was the last time you got excited by anything did you ever go

کند، قهوه است آه آخرین قهوه کجا بود زمانی که از چیزی هیجان زده شدید، آیا تا

into that mr. Duncan we are talking about getting older today as well by the way as

به حال به سراغ آن آقا رفتید. دانکن ما در مورد پیر شدن امروز صحبت می کنیم،

but just before we get on to the other the subject of st. Patrick's Day signs that you

اما درست قبل از اینکه به موضوع دیگری بپردازیم. نشانه‌های روز پاتریک که نشان

are getting older let's have a look at the live chat now the here's something that I

می‌دهند پیرتر می‌شوید بیایید نگاهی به چت زنده بیندازیم، اینجا چیزی است که

want to look at first of all signs that you are getting older Steve and and he's a great

می‌خواهم اول از همه به نشانه‌هایی نگاه کنم که نشان می‌دهد شما در حال پیر شدن هستید استیو و او یک

illustration that I saw the other day and I couldn't resist showing it I really wanted

تصویر عالی است که من روز قبل دیدم و من نمی‌توانستم در برابر نشان دادن آن مقاومت نکنم، من واقعاً می‌خواستم

to show this today so there you can see a young person a middle-aged person and an elderly

این را امروز نشان دهم، بنابراین می‌توانید یک جوان، یک فرد میانسال و یک فرد مسن را ببینید،

person so the first person has lots of time little money but loads of energy the middle-aged

بنابراین نفر اول وقت زیادی دارد، پول کمی دارد، اما فرد میانسال انرژی

person has very little time lots of money and lots of energy and I think the third one

زیادی دارد. زمان بسیار کم، پول زیاد و انرژی زیاد و من فکر می کنم نفر

is is you and I Steve huh thanks a lot lots of lots of time lots of money but virtually

سوم شما و من هستید، استیو خیلی متشکرم وقت زیادی برای پول زیاد گذاشتید، اما

no energy well you haven't got lots of money mr. Duncan that's true no I think what we're

عملاً انرژی ندارید، خوب شما پول زیادی ندارید آقای. دانکن این درست است نه من فکر می کنم ما

middle-aged mr. Duncan we're not elderly so that is true we have very little time I would

آقای میانسالی هستیم. دانکن ما سالخورده نیستیم، این درست است که ما زمان بسیار کمی داریم،

say I would put the money one maybe half way along and the energy one half way along because

می‌توانم بگویم که من پول را شاید در نیمه راه و انرژی را در نیمه راه

I don't feel as though I've got very much energy anymore you know middle-aged I think

بگذارم، زیرا احساس نمی‌کنم انرژی زیادی دارم. دیگر می‌دانی میانسالی، فکر

your n Energy's already starting to go I would don't agree with though with what they've

می‌کنم انرژی n شما شروع به رفتن کرده است، من با آنچه آنها در این نمودار انجام داده‌اند موافق نیستم

done on those chart here's another thing another sign that you're getting old Steve here we

، نکته دیگری است که نشان می‌دهد شما در حال پیر شدن استیو ما می‌رویم،

go you might recognize this tablet containers with the days of the week on so this is so

ممکن است تشخیص دهید. ظروف این قرص با روزهای هفته روشن است، بنابراین

when you get older you normally you start by taking medicine and so you go to the doctor

وقتی بزرگتر می شوید، معمولاً دارو را شروع می کنید و بنابراین به دکتر مراجعه می کنید

because you've got something wrong with you you say please doctor give me some pills but

زیرا مشکلی با شما وجود دارد، می گویید لطفاً دکتر به من قرص بدهید اما

you have to take them every day or on a certain day and so there you go so that's a sign that

شما باید آنها را هر روز یا در یک روز خاص مصرف کنید، بنابراین این نشان دهنده

you're getting old you've got one of those and another sign I think mr. Duncan of getting

پیر شدن شماست که یکی از آنها را دارید و فکر می کنم آقای علامت دیگری را دارید. دانکن از

older is that you you you start to go to more and more funerals okay because people that

بزرگ شدن این است که شما شروع به رفتن به تشییع جنازه های بیشتر و بیشتر می کنید خوب است زیرا افرادی را که

you knew even people if your own age start to die yeah we're middle-aged I mean I you

می شناختید حتی افرادی را می شناختید اگر هم سن شما شروع به مرگ کند بله ما میانسال هستیم یعنی من

know when you're younger okay I don't go to many funerals do you because you might go

می دانم وقتی جوان تر هستید خوب است من به بسیاری از مراسم خاکسپاری نمی روم، چون ممکن است پیش

to your grandparents maybe yeah we don't have to go to them you know what I mean more and

پدربزرگ و مادربزرگتان بروید، شاید بله، ما مجبور نیستیم به آنها برویم.

more people that you know yeah or new start to die because you've lived a long time so

مدت زیادی زندگی کردم، بنابراین

when you start getting into your 50s I said I could go to a funeral every week I think

وقتی شروع به 50 سالگی کردی، گفتم می‌توانم هر هفته به یک مراسم تشییع جنازه بروم، فکر

I think I think I'm having an I think I'm having an episode here myself is that it's

می‌کنم فکر می‌کنم فکر می‌کنم دارم یک اپیزود می‌گذرانم، فکر می‌کنم خودم در اینجا یک قسمت دارم این است

a coffee ground stuck in your throat and I think I think the coffee is having some weird

که قهوه‌ای گیر کرده است. در گلوی شما و من فکر می کنم قهوه تأثیر عجیبی

effect so signs that you are getting older oh my goodness here's another one Steve look

دارد، بنابراین نشانه هایی از این است که شما در حال پیر شدن هستید، خدای من این یک مورد دیگر استیو به

at this oh you need big buttons on your TV remote control because you haven't had your

این نگاه کنید اوه شما به دکمه های بزرگ روی کنترل از راه دور تلویزیون خود نیاز دارید زیرا چشمان خود را

eyes tested hmm and you can't see of course you can get phones with big buttons on can't

نداشتید. تست شده ام و نمی توانید ببینید البته می توانید گوشی هایی با دکمه های بزرگ دریافت کنید.

you yes I did my mother wanted a new phone okay about three or four years ago and we

حدود سه یا چهار سال پیش او یک گوشی جدید می خواست و ما

went out shopping for a phone and I said how about this one boom it had got these giant

بیرون رفتیم برای خرید یک گوشی و من گفتم چطور در مورد این یک بوم این

buttons on it I thought she was going to hit me she wasn't very impressed it wasn't I don't

دکمه های غول پیکر روی آن قرار گرفته بود، فکر کردم او می خواهد به من ضربه بزند، او خیلی تحت تأثیر قرار نگرفت. اینطور نبود من به چنین

need a phone like that you know just say I can see the buttons but you can get remote

تلفنی نیاز ندارم، شما می دانید فقط بگویید می توانم دکمه ها را ببینم، اما می توانید کنترل از راه دور

controls and phones with giant buttons on them hmm this is true and in fact actually

و تلفن هایی با دکمه های غول پیکر روی آنها را دریافت کنید، این درست است و در واقع

I've got a smartphone and you know you can change the settings for the size of the font

من یک گوشی هوشمند دارم و می‌دانید که می‌توانید تنظیمات اندازه فونت

and everything in a smart phone card yes so where do we say the font we mean the size

و همه چیز را در کارت تلفن هوشمند تغییر دهید بله، بنابراین کجا می‌گوییم فونت، منظور

of the text that's right so you can change the size of the text that appears you know

اندازه متن مناسب است، بنابراین می‌توانید اندازه متنی را که به نظر می‌رسد تغییر دهید.

hundred fifty percent six seventy percent 100 percent hundred and twenty percent the

صد و پنجاه درصد شش هفتاد درصد 100 درصد صد و بیست درصد

settings to change well i we've all got the same smartphones at work and i was with somebody

تنظیمات برای تغییر خوب من همه ما گوشی های هوشمند مشابهی در محل کار داریم و من با کسی

at work who's probably half my age okay then and we were looking at something on the phones

در محل کار بودم که احتمالاً نصف سن من در آن زمان خوب است و ما در حال بررسی چیزی در تلفن ها

and they went oh good grief what's that giant font on your phone yeah because of course

و آنها رفتند آه غم خوب این فونت غول پیکر روی چیست گوشی شما بله، چون البته

I've said that I've set it all to be larger they were quite taken aback by the fact that

من گفته ام که همه آن را بزرگتر کرده ام، آنها از اینکه

I don't have Donna I said to them we'll wait till you're my age okay and you'll have to

من دونا را ندارم کاملا متعجب شدند، به آنها گفتم صبر می کنیم تا سن من خوب شود. و شما باید

increase the size of they at the text that appears on your phone well this is it my shocked

اندازه آنها را در متنی که در تلفن شما ظاهر می شود افزایش دهید، این است که من

taken aback they laughed at me yes probably well probably for good reason so here's another

متعجب شدم آنها به من خندیدند بله احتمالا خوب احتمالاً دلیل خوبی دارد، بنابراین

thing Steve if you have one of these Oh a chair with wings so a big high-backed chair

اگر استیو یکی از این موارد را دارید اینجا یک چیز دیگر است. یک صندلی با بال، بنابراین یک صندلی بزرگ با پشت

with high arm rests and and little wings on the side so when you when you have your afternoon

بلند با تکیه گاه های بلند و بال های کوچک در کنار، به طوری که وقتی بعد از ظهر می

sleep you your your head doesn't roll off the side of the chair so so if you have one

خوابید، سرتان از کنار صندلی غلت نخورد، بنابراین اگر دارید یکی

of these in your house and you sit on it a lot you like to sit on this in the afternoon

از اینها در خانه شماست و خیلی روی آن می نشینید و دوست دارید بعد از ظهر روی آن بنشینید، این

that might be a sign that you're you're getting older what do you think Steve definitely mr.

ممکن است نشانه این باشد که شما در حال پیر شدن هستید .

Duncan well we saw on this Shopping Channel okay there is a chair that you can buy now

دانکن خوب، ما در این کانال خرید دیدیم، خوب، یک صندلی وجود دارد که اکنون می توانید آن را بخرید

that assists you when you want to get up from the chair and that is just I mean if you have

که به شما کمک می کند زمانی که می خواهید از روی صندلی بلند شوید و این فقط منظورم این است که اگر مجبور

to have a chair I mean obviously there could be medical reasons but it just made us laugh

به داشتن یک صندلی هستید، منظورم این است که ممکن است پزشکی وجود داشته باشد. دلایلی دارد اما باعث خنده ما شد

because there's a chair where you can press a button and it it tilts the whole chair forward

زیرا یک صندلی وجود دارد که می توانید یک دکمه را فشار دهید و کل صندلی را به جلو کج

so that you can get up easily from the chair so I think if you've got to buy one of those

می کند تا بتوانید به راحتی از روی صندلی بلند شوید بنابراین فکر می کنم اگر مجبور باشید یکی از آن ها را بخرید

that's definitely a sign that you're getting either lazy or old course that could be very

قطعاً نشانه‌ای از اینکه در حال گذراندن دوره‌های تنبل یا قدیمی هستید که می‌تواند

good medical reasons for that but it made us laugh to see a chair that raises itself

دلایل پزشکی بسیار خوبی برای آن باشد، اما دیدن صندلی‌ای که خود

up at the back and literally tips you out of the chair yes it's pushing you out that's

را از پشت بلند می‌کند و به معنای واقعی کلمه شما را از صندلی پایین می‌آورد، ما را به خنده می‌اندازد.

right because we we've got a recliner haven't we in the living room well that's not the

درست است زیرا ما یک تکیه گاه داریم، آیا در اتاق نشیمن نیستیم،

same thing though I know but uh it sort of makes you feel a bit old when you sit on it

اما من می دانم که این یک چیز نیست، اما وقتی روی آن می نشینید و شما و صندلی به عقب می روید، احساس پیری به شما دست می دهد.

and you and the chair reclines back you feel like you're sort of you do feel as though

شما احساس می کنید که به نوعی احساس

you you didn't need that yeah when you were in your 20s well they didn't they didn't really

می کنید که به آن نیاز ندارید بله، وقتی شما در دهه 20 خود بودید، آنها واقعاً وجود نداشتند،

exist let's have a look at the live chat mr. Duncan people must be commenting about signs

بیایید نگاهی به چت زنده بیندازیم. مردم دانکن حتماً در مورد علائم نظر می‌دهند،

so recliners lift your legs up so you have your legs up and everything is very relaxed

بنابراین تکیه‌گاه‌ها پاهای شما را بلند می‌کنند تا پاهایتان را بالا بیاورید و همه چیز خیلی راحت باشد،

so let's have a look at the live chat because Steve wants to have a look at the live chat

بنابراین بیایید نگاهی به چت زنده بیندازیم زیرا استیو می‌خواهد به چت زنده نگاهی بیندازد

and then we're going to talk about some Patrick's Day and then words and phrases to do with

و سپس ما می‌رویم. صحبت کردن در مورد روز پاتریک و سپس کلمات و عبارات مربوط به

the weather that gurgles is another sign you're getting older that your hearing starts to

آب و هوا که غرغر می کند نشانه دیگری است که شما پیرتر می شوید که شنوایی شما شروع به از بین

go Barden yes quite often though there is a difference between use the use sometimes

say to me you think my hearings going but in fact it's just because I'm not listening

رفتن می کند. فکر می‌کنم شنیده‌های من خوب می‌شوند، اما در واقع فقط به این دلیل است که

okay there's a difference between your hearing going and whether you're actually concentrating

خوب گوش نمی‌دهم، بین شنیدن شما و اینکه آیا واقعاً تمرکز می‌کنید

and listening hmm I find lots of different sounds make me a bit confused now or a bit

و گوش می‌دهید تفاوتی وجود دارد، من متوجه شدم که تعداد زیادی صداهای مختلف اکنون من را کمی گیج می‌کنند یا کمی به

stressed you mean like like speech yes I for example driving with the radio on I find it

شما استرس می‌دهند. یعنی مانند سخنرانی بله، من برای مثال رانندگی با رادیو روشن، به نظرم

very distracting and there's lots of noise from different just different directions I

بسیار حواس پرتی است و سر و صدای زیادی از جهات مختلف وجود دارد.

find that a bit I find that a little stressful that must be a sign that I'm getting stirred

در حال آشفتگی هستم،

so what about the live chat Steve I'm trying to write can't really see anything to do with

پس در مورد چت زنده ای که استیو سعی می کنم بنویسم چه می شود، واقعاً نمی تواند هیچ ارتباطی با

signs of getting older becoming deaf that's Christina your eyesight going definitely it's

علائم پیری ناشنوا شدن ببیند، این کریستینا است که بینایی شما ادامه دارد قطعاً

a sign can you just go back a bit with a live chat I will try my best let's go back a little

این نشانه ای است که می توانید فقط کمی به عقب برگردید با یک چت زنده تمام تلاشم را خواهم کرد، بیایید کمی به عقب برگردیم و

bit hearing yes how about a rocking chair oh you don't really see people with rocking

شنیدن بله در مورد صندلی گهواره ای چطور، آه، شما واقعاً دیگر افرادی را با صندلی گهواره ای

chairs anymore I don't know whether you probably still can get them I'm not quite sure yes

نمی بینید، نمی دانم آیا احتمالاً هنوز هم می توانید آنها را تهیه کنید. کاملاً مطمئنم بله،

eyeko remember the last time I saw anyone sitting in a rocking chair there we go Lydia

ایکو یادت هست آخرین باری را دیدم که کسی روی صندلی گهواره ای نشسته بود، لیدیا در

says something interesting there a lot of old people sometimes if you see people in

آنجا چیز جالبی می گوید، بسیاری از افراد مسن گاهی اوقات اگر افرادی را در

a nursing home then the the nurses seem to be speaking very loudly and slowly yes to

خانه سالمندان می بینید، به نظر می رسد که پرستاران با صدای بلند و آهسته صحبت می کنند. بله،

the people that are there a bit like we are oh you can you hear me yeah thanks to Duncan

برای افرادی که آنجا هستند کمی شبیه ما هستند، اوه، می توانید صدای من را بشنوید، بله، ممنون از دانکن،

thanks thanks for shouting are you okay you do realize when you shout there are people

ممنون از فریاد زدن، آیا شما خوب هستید ، متوجه می شوید که وقتی فریاد می زنید، افرادی هستند

listening out there with headphones on who are probably pulling their pants I don't think

که با هدفون گوش می دهند و احتمالاً شلوارشان را می کشند من اینطور فکر نمی کنم

so mr. Duncan I think so talking of pulling your pants did you see what I played earlier

r دانکن فکر می‌کنم پس وقتی در مورد کشیدن شلوارت صحبت می‌کنی، دیدی که من اوایل چه بازی کردم

so last week mr. Steve was pretending to be on the toilet and I couldn't resist editing

تا هفته گذشته آقای. استیو وانمود می‌کرد که در توالت است و من نمی‌توانستم در برابر ویرایش

this little video clip [Music] to do it is live English and it's 25 past three on a Sunday

این کلیپ کوچک [موسیقی] مقاومت کنم تا آن را به صورت زنده انگلیسی انجام دهم و ساعت سه و ۲۵ دقیقه بعدازظهر یکشنبه است

afternoon can you believe it to be honest with you I certainly can't believe it thank

. باور کنید از

you very much for joining us today it is cent Patrick's Day Steve yes you want me to tell

اینکه امروز به ما ملحق شدید بسیار متشکرم ، روز پاتریک استیو بله، می‌خواهید چیزی را به

you something that I found out about st. Patrick's no II now apparently I know I'm going to be

شما بگویم که در مورد خ. Patrick's no II اکنون ظاهراً می دانم که می خواهم

honest with you here I don't know much about st. Patrick's Day I'm going to be honest with

اینجا با شما صادق باشم. چیز زیادی در مورد st نمی دانم . روز پاتریک من با

you Steve I don't know much about it one of the reasons is because I'm not Irish so I

شما صادق خواهم بود استیو من چیز زیادی در مورد آن نمی دانم یکی از دلایل این است که من ایرلندی نیستم بنابراین فکر می

suppose if you are Irish then you will know a lot about sim Patrick's Day that's right

کنم اگر شما ایرلندی هستید پس چیزهای زیادی در مورد روز پاتریک sim می دانید که درست است

I looked it up again to refresh my memory st. Patrick is the patron patron saint of

دوباره نگاهش کردم تا خاطره ام را تازه کنم . پاتریک حامی قدیس

Ireland hmm and he was around in the 15th century a long time ago the 1600s that's right

حامی ایرلند است و او در قرن پانزدهم بسیار قبل از

15th century or 14th centuries I think was a 15th century I think he's died in the 15th

قرن پانزدهم یا قرن چهاردهم

century or a long time ago okay then yes and he is credited with bringing Christianity

بود. پس بله و به او اعتبار می دهند که مسیحیت را

to Ireland oh ok now I understand that's right so he is credited with with was bringing Christianity

به ایرلند آورده است، اوه خوب، اکنون می فهمم که این درست است، بنابراین به او اعتبار داده می شود که مسیحیت را

to Ireland he's not wasn't actually Irish he was actually born in Scotland so that's

به ایرلند آورده است، او در واقع ایرلندی نیست، او در واقع در اسکاتلند به دنیا آمده است، بنابراین

a bit of a surprise but since George the patron saint of England wasn't born in in England

این کمی تعجب آور است. از آنجایی که جورج قدیس حامی انگلستان در انگلستان به دنیا نیامده است،

so there's a bit of a bit of a bit of a pattern there so he was born in Scotland but he ended

بنابراین در آنجا الگوی کمی وجود دارد، بنابراین او در اسکاتلند به دنیا آمد، اما در

up staying in Ireland because he had a sort of a calling I think and so he sort of converted

نهایت در ایرلند ماند زیرا او به نوعی با من تماس گرفت. فکر کن و بنابراین او به نوعی

people over to Christianity so that was that was what he did and he became a missionary

مردم را به مسیحیت گروید، بنابراین این همان کاری بود که او انجام داد و او تبدیل به یک مبلغ مذهبی

went all around the world and he used to use the Shamrock which is a plant I think you've

در سراسر جهان شد و از Shamrock استفاده می کرد که گیاهی است، فکر می کنم

mentioned that already mm-hmm whether it's got three leaves it's a type of clover I believe

قبلاً به آن اشاره کرده اید. هوم که آیا آن را تا سه لی به نظر من این یک نوع شبدر

but it's it's got quite big leaves and that was used to symbolize the Holy Trinity because

است اما دارای برگهای بسیار بزرگی است و برای نماد تثلیث مقدس استفاده می شود زیرا

he's got three central leaves so the Father Son Holy Ghost okay so that was that's why

او سه برگ مرکزی دارد بنابراین روح القدس پدر پسر خوب است بنابراین به همین دلیل است که

he used that to demonstrate that and what else do I know about sympatric yeah well of

او از آن برای نشان دادن این و چه چیزی استفاده کرد. در غیر این صورت آیا من در مورد همدلی می دانم بله خوب

course we're in it we're in Lent at the moment aren't we if you follow of Europe if you're

البته ما در آن هستیم ما در حال حاضر در روزه هستیم آیا اگر مسیحی هستید اروپا را دنبال

a Christian you'll be probably following this this period of time up until Easter when you're

می کنید احتمالاً این دوره از زمان را دنبال خواهید کرد تا عید پاک که

supposed to do certain things like fasting for example okay on some pad sixth day of

قرار است کارهای خاصی مانند روزه گرفتن را انجام دهید، به عنوان مثال، در روز ششم خوب است،

course it's famous for being celebrated with lots of food and drink so I'm sure the Irish

البته به خاطر جشن گرفتن با مقدار زیادی غذا و نوشیدنی مشهور است، بنابراین من مطمئن هستم که ایرلندی ها

will be having a great fun today especially especially especially drink but it's celebrated

امروز سرگرمی خوبی خواهند داشت، به خصوص به خصوص. به خصوص نوشیدنی، اما

in in in many countries around the world where there are lots of Irish people so its celebrated

در بسیاری از کشورهای جهان جشن گرفته می شود که در آن ایرلندی های زیادی وجود دارند، بنابراین

in America Canada the parts of Europe wherever there is there of course there's a lot of

در آمریکا، کانادا، بخش هایی از اروپا، هر کجا که وجود دارد جشن گرفته می شود، البته تعداد زیادی

expats Irish people living in communities all around the world what's an expat somebody

ایرلندی مهاجر در جوامعی در سراسر جهان زندگی می کنند. چه کسی

who is from a particular country but doesn't live there anymore yes it means expatriate

مهاجر است که از یک کشور خاص است اما دیگر در آنجا زندگی نمی کند بله به این معنی است که خارج نشین

yes that's it so so Irish people for example who are living in America might sort think

بله همینطور است بنابراین مردم ایرلندی به عنوان مثال که در آمریکا زندگی می کنند ممکن

of themselves as being Irish but they're living in America if English people if we were to

است خود را ایرلندی تصور کنند اما آنها در آمریکا زندگی می کنند اگر انگلیسی‌ها اگر

go and live in another country we would be called expats yes so it's suggesting that

می‌رفتیم و در کشور دیگری زندگی می‌کردیم، به ما مهاجر می‌گفتند، بله، بنابراین این پیشنهاد می‌دهد که

you give you sort of deserted your own country is to say you're an expatriate almost almost

شما به شما کشور خود را متروکه بدهید ، تقریباً به نوعی می‌گوید که شما یک مهاجر هستید.

sort of says that you don't really have much loyalty for your country anymore which I suppose

واقعاً دیگر به کشور خود وفاداری زیادی دارید که فکر می کنم

in a way could be true because if you if you've abandoned your country to go and live somewhere

به نوعی می تواند درست باشد زیرا اگر شما اگر کشور خود را رها کرده اید و

else because the weather's better or something then you know maybe that's a criticism I don't

به خاطر بهتر بودن هوا یا چیزی در جای دیگری زندگی می کنید، می دانید که شاید این یک انتقاد باشد من نمی دانم.

know well it just refers to a person who's moved away from one country to live in another

خوب می دانم که این فقط به شخصی اشاره دارد که از یک کشور دور شده تا در کشور دیگر زندگی

that's wrong so I suppose technically I suppose you could say their allegiance has changed

کند، اشتباه است، بنابراین از نظر فنی فکر می کنم شما می توانید بگویید وفاداری آنها تغییر

that's right it may be they're very European and want to live in another country that Europe

کرده است، درست است، ممکن است آنها بسیار اروپایی هستند و می خواهند در یک کشور زندگی کنند. کشور دیگری که اروپا

will brexit mr. Duncan about that how many days before brexit Oh twelve twelve days well

از برگزیت خارج خواهد شد. دانکن در مورد این که چند روز قبل از برگزیت اوه دوازده دوازده روز خوب،

as we all know that's not happening no I wonder what people think not not the third ago the

همه ما می دانیم که این اتفاق نمی افتد، نه من تعجب می کنم که مردم چه فکری می کنند نه سومین روز پیش در

29th about what's happening in this country at the moment because we're all we're all

29 ام در مورد آنچه در این کشور در حال حاضر اتفاق می افتد زیرا ما همه چیز هستیم. همه

in a state oh I'm sick of a leaf and shop Steve am sick of hearing people say the 29th

در یک وضعیت آه من از یک برگ و خرید بیزارم استیو از شنیدن اینکه مردم می گویند از

of March I hate that date so much well they're not talking about an extension of up to two

29 مارس متنفرم خیلی خوب است آنها در مورد تمدید تا دو

years we can't have another two years of this mr. Lee's I I am literally having a nervous

سال صحبت نمی کنند. دو سال دیگر از این آقای. Lee's I من به معنای واقعی کلمه

breakdown here so nearly three years three years we've been talking about brexit and

در اینجا دچار یک فروپاشی عصبی هستم، بنابراین تقریباً سه سال و سه سال در مورد برگزیت صحبت می کنیم و

what will happen what might happen and now we're just 12 days away and then they decide

اینکه چه اتفاقی می افتد چه اتفاقی ممکن است بیفتد و اکنون فقط 12 روز دیگر فاصله داریم و سپس آنها تصمیم می گیرند

let's not do it let's let's extend it so we might have another two years of all this nonsense

که بیایید این کار را نکنیم، بیایید آن را تمدید کنیم. بنابراین ممکن است دو سال دیگر از این همه مزخرفات داشته باشیم،

well I think I'm trying to follow it quite closely they don't think that's going to happen

خوب، فکر می‌کنم من سعی می‌کنم آن را کاملاً دنبال کنم.

well who knows there's another vote next week well if that yet there's another vote next

week to try and get Mae's deal through she's negotiated if that happens great it'll all

تلاش کنید و توافق مای را به پایان برسانید، اگر این اتفاق عالی بیفتد، او با او مذاکره کرده است، همه چیز تمام

be over and we can just get on with our lives if they still don't agree to that and there's

خواهد شد و ما می توانیم به زندگی خود ادامه دهیم، اگر آنها هنوز با آن موافق نباشند و

rumors now that they're paying certain people to try and vote in favor of of this deal which

اکنون شایعاتی وجود دارد که آنها به افراد خاصی پول می دهند تا تلاش کنند و رای به نفع این معامله

well where do you get this information from Steve I listen to the news mr. Dennis because

که خوب شما از کجا این اطلاعات را از استیو دریافت می کنید . دنیس چون

I read so people are rumor in these things these aren't facts they're rumors well well

خواندم مردم در مورد این چیزها شایعه هستند اینها واقعیت نیستند شایعه هستند خوب

I saw the Chancellor of the Exchequer being interviewed this morning okay and he was asked

من دیدم که امروز صبح با وزیر خزانه داری مصاحبه می شود خوب است و از او

this question are you going to because the DUP is this Irish political party that are

این سوال پرسیده شد که آیا می روی زیرا DUP این ایرلندی است احزاب سیاسی که

helping to prop up the concern government and they are now being rumored to have been

به حمایت از دولت نگران کمک می کنند و اکنون شایعه شده است که به آنها

offered money in order to vote with the government on getting this deal through okay that is

پیشنهاد پول داده شده است تا با دولت رای دهند تا این توافق به نتیجه برسد، این

true that is unbelievably I mean people will be appalled I think in this country if it

درست است که باور نکردنی است. این کشور اگر آشکار

comes to light that people are being bribed to vote in favor of a deal you do realize

شود که مردم برای رای مثبت به یک توافق رشوه می گیرند، متوجه می شوید

then of course what's worse people are now in this situation politicians are now faced

که بدتر از این که مردم اکنون در این وضعیت هستند، سیاستمداران اکنون با این وضعیت روبرو هستند

with this that they've been saying that Mays deal is awful and we shouldn't vote for it

که می گویند معامله میز افتضاح است. و ما نباید به آن رای دهیم

which is why they've voted it down twice already but now of course the clocks run out bricks

، به همین دلیل است که آنها قبلاً دوبار به آن رای منفی داده‌اند، اما اکنون البته ساعت‌ها تمام شده‌اند

it's supposed to happen on the 31st of March 29th of March 29th of our 29th of March so

، قرار است در 31 مارس 29 مارس 29 مارس 29 مارس اتفاق بیفتد، بنابراین

now people are faced with the situation of well shall we accept that deal or what something

اکنون مردم در حال حاضر هستند. در صورت مواجهه با وضعیت خوب، آیا آن معامله را بپذیریم یا اتفاقی به

far worse could happen so you've got two bad worlds which one do you go for because if

مراتب بدتر می تواند بیفتد، بنابراین شما دو دنیای بد دارید که به سراغ کدام یک می روید زیرا اگر

we don't get in if we don't vote for this deal now oh it's nothing nothing to do with

به این معامله رای ندهیم وارد آن نشویم. حالا اوه، به ما ربطی ندارد،

us it's a politician well we're faced with this situation of having to ask for an extension

این یک سیاستمدار است، ما با این وضعیت مواجه هستیم که باید

from Europe to try and work out another deal but if they say no to that then we're going

از اروپا درخواست تمدید کنیم تا توافق دیگری را انجام دهیم، اما اگر آنها به آن نه بگویند، ما آن

to leave on the 31st with nobody 29 29th with no difficult so which is supposedly you're

را ترک خواهیم کرد. در 31 با هیچ کس 29 29 بدون مشکل پس که ظاهراً شما

going to be a catastrophe florists you know I really caught you know Steve I can't believe

یک فاجعه خواهید بود گلفروشان می دانید که من واقعاً گرفتار شدم می دانید استیو من نمی توانم باور

that you keep getting that date wrong III literally when I close my eyes at night what

کنم که شما آن تاریخ را اشتباه می گیرید III به معنای واقعی کلمه وقتی چشمانم را می بندم در شب

the end of March when I close my eyes at night but the inside of my eyes now have the 29th

چه پایان ماه مارس وقتی شب ها چشمانم را می بندم اما درون چشمانم اکنون به

of March sort of imprinted on the back on the inside of my eyelids because I'm sick

نوعی روی پشت در داخل پلک هایم نقش بسته است، زیرا

of hearing people mention we're all sick of it and just think of how much time all that

از شنیدن اینکه مردم می گویند ما همه از آن خسته شده‌اند و فقط به این فکر کنید که این همه سیاستمداران چقدر زمان

politicians US politicians are supposed to be making laws and passing laws and and and

می‌برند قانون گذاری و تصویب قوانین و و و

and getting things done nothing's happened for two years in this anybody's concerned

و انجام کارها دو سال است که هیچ اتفاقی نیفتاده است، در این مورد هر کسی

about is sorting out of them brexit nurse but it's worse the next three years I know

نگران این است که آنها را از بین ببرد پرستار برکسیت اما این بدتر در سه سال آینده است، می دانم که

three years we've been talking about it you can't have another two years of it please

سه سال در مورد آن صحبت می کنیم. شما نمی توانید دو سال دیگر از آن را داشته باشید لطفا

no please anything anything whatever whatever you want to do you can have it whatever you

نه لطفا هیچ کاری هر کاری که می خواهید انجام دهید، می توانید آن را هر کاری که می

want you can have it just please stop talking about the twins I know they're gonna vote

خواهید انجام دهید، می توانید آن را داشته باشید، فقط لطفا در مورد دوقلوها صحبت

for it I think they're going to vote for Mays deal that's my prediction because now that

نکنید. آنها به توافق میز رای می‌دهند ، این پیش‌بینی من است، زیرا اکنون این پیش‌بینی

is even though I mean I don't even know why it's supposed to be so bad people say it's

است، اگرچه منظورم این است که من حتی نمی‌دانم چرا قرار است اینقدر بد باشد، مردم می‌گویند این

a bad deal well we know about the backstop but the rest of it does looks all right to

معامله بدی است، ما در مورد backstop می‌دانیم، اما بقیه چیزها به نظر من خوب به نظر می رسد،

me you do realize that no one knows what brexit is even the experts don't know no one knows

شما متوجه هستید که هیچ کس نمی داند برگزیت چیست، حتی کارشناسان هم نمی دانند هیچ کس نمی داند

that's why I voted to remain so I voted against brexit we both did I voted against brexit

به همین دلیل من به ماندن رای دادم، بنابراین مخالف برگزیت رای دادم، هر دوی ما رای منفی دادیم،

not because I understood what it was about but because I didn't understand because you

نه به این دلیل که فهمیدم چیست؟ در مورد بود اما به این دلیل که من متوجه نشدم و چون می

know we've got a good life we've been had a good life in Europe it's been fine we know

دانی ما زندگی خوبی داشته ایم، زندگی خوبی در اروپا داشته ایم، خوب است، می دانیم

we're not we're not poor we've reached them we were in this episode we said well it's

که ما نیستیم، فقیر نیستیم، به آنها رسیده ایم، ما در این قسمت بودیم، گفتیم خوب اینطور

not getting bad so why come out of something that looks quite good but anyway that's very

نیست بد شدن پس چرا از چیزی بیرون می آییم که خیلی خوب به نظر می رسد اما به هر حال خیلی

controversial but that's not what I said I said I doubt it because I don't understand

بحث برانگیز است اما این چیزی نیست که من گفتم گفتم به آن شک دارم زیرا به

it well that's it nobody did no I'm not I'm not about the lifestyle we have now I'm I'm

خوبی آن را درک نمی کنم که هیچ کس انجام نداده است نه من در مورد آن نیستم سبک زندگی‌ای که الان داریم من

just saying I don't understand it I'm voting for something that I don't understand so I

فقط می‌گویم آن را نمی‌فهمم، به چیزی رای می‌دهم که نمی‌فهمم، بنابراین

would rather remain and then we can find out what the hell it's all about and then maybe

ترجیح می‌دهم بمانم و بعد می‌توانیم بفهمیم که این موضوع چیست و بعد شاید

vote again later or we just stay and so that's the reason why I voted remain not because

بعداً دوباره رای دهید یا فقط می مانیم و به همین دلیل است که من رای دادم نه به

I knew what it was but because I didn't really understand it completely so you had these

این دلیل که می دانستم چیست، بلکه به این دلیل که واقعاً آن را کاملاً درک نکرده بودم، بنابراین این

people voting to leave who really didn't understand it because no one understands what it is what

افراد رای دادند که ترک کنند و واقعاً آن را نفهمیدند. هیچ‌کس نمی‌فهمد

it really means and if you say that you do understand you're lying I think people generally

واقعاً چه معنایی دارد و اگر بگویید که می‌فهمید دروغ می‌گویید، فکر می‌کنم مردم عموماً

wanted but when we first joined Europe in the 1970s it was all about the Common Market

ناامید هستند اما زمانی که ما برای اولین بار در دهه 1970 به اروپا ملحق شدیم، همه چیز در مورد بازار مشترک بود،

so we're all being able to trade Freedia around you without an eat without any tariffs yes

بنابراین همه ما می توانیم Freedia را در اطراف شما بدون غذا و بدون هیچ گونه تعرفه ای معامله کنیم، بله

and that was a good thing that created a lot of wealth and a lot of a lot of business opportunity

و این چیز خوبی بود که ثروت و ثروت زیادی را ایجاد کرد. فرصت‌های تجاری زیادی وجود دارد،

but then as the years of developed people have become they're not happy with the fact

اما با گذشت سال‌ها، افراد توسعه‌یافته از این واقعیت

that there's more political integration taking place and that decisions about policies and

که ادغام سیاسی بیشتری در حال وقوع است و تصمیم‌گیری در مورد سیاست‌ها و

things that are happening in this country are being made by unelected people in Europe

چیزهایی که در این کشور اتفاق می‌افتد توسط افراد غیر منتخب گرفته می‌شود، راضی نیستند. مردم اروپا

that that's been the problem yes because it's moved away from just a common market yes but

که این مشکل بوده است، بله، زیرا از یک بازار مشترک دور شده است، بله، اما

wait to this sort of federal Europe but there are British a lot of people aren't happy that's

منتظر این نوع اروپای فدرال باشید، اما بریتانیایی ها بسیاری از مردم خوشحال نیستند، به

why but but there are British people on the European Parliament that nobody seems to actually

همین دلیل است، اما مردم بریتانیا در اروپا هستند. پارلمان که به نظر می رسد هیچ کس واقعاً

understand that there are actually British people they're making decisions as well okay

درک نمی کند که واقعاً بریتانیایی ها هستند و آنها نیز تصمیم می گیرند، خوب،

well I'm not saying I agree I'm just saying that's why a lot of people yes so basically

من نمی گویم موافق هستم، فقط می گویم به همین دلیل است که بسیاری از مردم بله، بنابراین

there might be idiots but let's not use that phrase might write a few genuine quite a few

اساساً وجود دارد. ممکن است احمق باشیم، اما از این عبارت استفاده نکنیم، ممکن است چند نفر واقعی بنویسند، تعداد کمی از

people have used that phrase yeah yes we didn't fully understand what it was about what it

افراد از این عبارت استفاده کرده اند بله بله، ما به طور کامل متوجه نشدیم که در مورد چه چیزی

was about but of course the problem the problem the politicians have got is that most of that

بود، اما البته مشکلی که سیاستمداران دارند این است که

most of the politicians didn't want to leave Europe so there's a conflict there so although

اکثر سیاستمداران نمی‌خواستند اروپا را ترک کنند، بنابراین درگیری وجود دارد، بنابراین اگر

the country voted only just that we wanted to leave 52 was it 248 to leave more than

چه کشور فقط به این رای داد که ما می‌خواستیم 52 رای بدهیم ، 248 نفر بیشتر از آن را ترک

that but about 75% of politicians wanted to stay so they've got to and the problem is

کردند، اما حدود 75 درصد از سیاستمداران می‌خواستند بمانند. بنابراین آنها مجبورند و مشکل اینجاست

they've got to we voted to leave that's what's happening because because you you can't get

که ما به خروج رای دادیم این اتفاقی است که می افتد زیرا چون شما نمی توانید آن را به دست آورید

that that would that was the Democratic vote it was you can argue that not enough people

که این رای دموکرات ها بود، می توانید استدلال کنید که مردم به اندازه کافی

voted or not enough young people voted it that maybe if everyone was forced to vote

رای نداده اند یا نه به اندازه کافی جوان به آن رای دادند که شاید اگر همه مجبور به رای دادن می شدند

probably most people would not understand maybe but that's not the point the point is

احتمالاً اکثر مردم متوجه نمی شدند شاید اما این نکته مهم این نیست که

we had a referendum at 82% said we'll Lisa we'll leave but then it's 52 48 so you can't

ما یک رفراندوم با 82٪ گفتیم که لیزا را ترک می کنیم اما بعد از آن 52 48 می شود. شما نمی

have a hard brexit because you're going to upset the 48 percent we're going to end up

توانید یک برکسیت سخت داشته باشید زیرا دارید این 48 درصد را ناراحت می کند که ما

with a sort of a weird brexit I think where it tries to please everybody yes but it might

با یک برگزیت عجیب و غریب مواجه می شویم، فکر می کنم جایی که تلاش می کند همه را راضی کند بله، اما ممکن

be another two years that we have to wait I don't think it will be I don't think that's

است دو سال دیگر باشد که باید منتظر بمانیم ، فکر نمی کنم اینطور باشد.

going to happen anyway so as Steve drinks his water so shall we go to the live chat

به هر حال فکر نمی‌کنم این اتفاق بیفتد، بنابراین همانطور که استیو آب خود را می‌نوشد، پس باید به چت زنده

go on just just to see if there's anyone still watching I've got these a lot of these phrases

برویم و فقط ببینیم آیا کسی هنوز دارد تماشا می‌کند یا خیر.

to do the weather mister doing we've got 20 minutes left well that's 20 minutes I know

انجام دادن ما 20 دقیقه باقی مانده است خوب این 20 دقیقه است من

well you know how I like to spend time on the idioms you certainly do so let's have

خوب می دانم که شما خوب می دانید که چگونه دوست دارم وقت خود را روی اصطلاحاتی بگذرانم که شما مطمئناً انجام می دهید، بنابراین

a look at the live chat first of all is anyone still there hopefully cursive English handwriting

بیایید نگاهی به چت زنده بیندازیم قبل از هر چیز آیا کسی هنوز آنجا است امیدوارم با دست خط شکسته انگلیسی

says sorry for the interruption but I am new here Oh welcome welcome to the live stream

می گوید با عرض پوزش برای وقفه، اما من اینجا تازه وارد هستم . اوه خوش آمدید به پخش زنده خوش آمدید،

this is a live stream that takes place every single cat's up today so don't think you need

این یک پخش زنده است که هر گربه ای امروز برگزار می شود، بنابراین فکر نکنید لازم

it's good to go down on the couch act yeah so now I'm just looking at oh I see yeah just

نیست که خوب است روی کاناپه بروید، بله، حالا من. من فقط به اوه نگاه می کنم، می بینم که بله،

what okay then just just calm down Steve okay I'm just soap opera that is correct it's a

خوب است، پس فقط آرام باش استیو، باشه، من فقط هستم سریال صابونی که درست است، این یک

soap opera hmm yes a lot of people got their own opinions on breaks it of course yes well

سریال صابونی است، بله، بسیاری از مردم نظرات خود را در مورد شکسته شدن آن دریافت کردند، البته بله، خوب

we did a lot of people did vote to leave because of immigration it was immigration was the

ما انجام دادیم، بسیاری از مردم به دلیل مهاجرت به خروج رای دادند، این مهاجرت

main thing and it was also the sort of the fact that a lot of decision decisions are

مهمترین چیز بود و همچنین این واقعیتی است که اکنون تصمیمات زیادی گرفته می شود

made now that we can't control hmm in this country but immigration you see that that

که ما نمی توانیم در این کشور hmm را کنترل

was a good see that was a total lie that we were told about it okay anyway Steve Steve

کنیم.

I've got I've really really got Andy mr. Duncan no it's not I don't really want to move it

من واقعا آقای اندی را دارم. دانکن نه این نیست من واقعاً نمی خواهم آن را جابجا

I just want to stop talking about politics because you do realize that we've probably

کنم فقط می خواهم صحبت در مورد سیاست را متوقف کنم زیرا شما متوجه می شوید

lost probably half of our viewers I don't think we have I do you want to take a bet

که احتمالاً نیمی از بینندگان خود را از دست داده ایم. فکر نمی کنم ما داشته باشیم. شرط می بندم

on that yes but only controversial to people living in Britain not anyone else living around

که بله، اما فقط برای افرادی که در بریتانیا زندگی می کنند بحث برانگیز است، نه هیچ کس دیگری که در

the world yes I've got my passport everyone I've got my passport let's zoom in on my passport

سراسر جهان زندگی می کند، بله من پاسپورت خود را دارم همه پاسپورتم را دارم بیایید روی گذرنامه ام زوم کنیم. پاسپورت جدیدم را

I have my new passport it arrived yesterday so now I can officially travel anywhere in

دارم که دیروز رسید پس اکنون من می توانم به طور رسمی به هر نقطه

the world and in some cases I can travel without a visa very nice now the reason why I got

از جهان سفر کنم و در برخی موارد می توانم بدون ویزا سفر کنم، اکنون دلیل اینکه

a new passport was nothing to do with brexit nothing to do with it so I just want to clear

پاسپورت جدید گرفتم ربطی به برگزیت نداشت، بنابراین من فقط می خواهم این موضوع را روشن

that up but you've run out and your passport had expired my passport had expired but I

کنم اما شما. تمام شده است و پاسپورت شما تمام شده است گذرنامه من منقضی شده بود، اما

have my new passport with my my lovely photograph oh isn't that lovely what a lovely photograph

من گذرنامه جدیدم را با عکس دوست داشتنی ام دارم آه این خیلی دوست داشتنی نیست چه عکس دوست داشتنی ای

would you like to have a look notice those hideous it's hideous Lewis makes a makes a

دوست دارید نگاهی بیندازید به این عکس های زشت و وحشتناک که لوئیس یک عکس می سازد

very good point of course one of our more senior viewers that it's all about democracy

نکته بسیار خوبی البته یکی از بینندگان ارشد ما همه چیز در مورد دموکراسی است

and we must respect the Democrat the the democratic process and that of course is something that

و ما باید به دموکرات ها و روند دموکراتیک احترام بگذاریم و البته این چیزی است که

Prime Minister May has said all along that is absolutely vital that we leave because

نخست وزیر می در تمام مدت گفته است که کاملاً حیاتی است که ما آن را ترک کنیم زیرا

if we don't is going to be a complete betrayal of the democratic process even if in reality

اگر این کار را نکنیم خیانت کامل خواهد بود. از روند دموکراتیک حتی اگر در واقعیت

if because only about 75 percent I think was any bad 70 percent of people voted but I think

اگر فقط 75 درصد به نظر من بد بود 70 درصد مردم رای دادند، اما فکر می کنم

if you'd force everybody to vote that it would have been a different result but that's the

اگر همه را مجبور به رای دادن می کردید نتیجه متفاوتی می شد، اما

democratic process is that is that was the vote 52 48 so we must leave but it mustn't

روند دموکراتیک این است که این است که رای 52 48 بود، بنابراین ما باید ترک کنیم، اما

be a hard brexit because it's basically just 50/50 okay so that's been the whole problem

نباید برکسیت سختی باشد، زیرا اساساً فقط 50/50 خوب است، بنابراین تمام مشکل این بوده است.

all along I just overlapping okay Steve a way to leave okay at the risk of repeating

تکرار می

myself, shall we talk about something else well first

کنم، آیا در مورد چیز دیگری خوب صحبت می کنیم اول

of all thank you for your lovely messages we can't read all of them of course because

از همه از شما برای پیام های دوست داشتنی شما متشکرم، البته نمی توانیم همه آنها را بخوانیم زیرا

there are so many but Inigo says why do people from the UK who live abroad call themselves

تعداد زیادی وجود دارد، اما اینیگو می گوید چرا افرادی از انگلیس که در خارج از کشور زندگی می کنند خود را مهاجر می نامند.

expat but people from Poland who live in the UK call you call immigrants I don't think

مردم از m لهستانی که در بریتانیا زندگی می کند شما را مهاجران صدا می کند فکر نمی کنم

anyone says immigrants they say it's a different thing yes that's it so if we went to Poland

کسی بگوید مهاجران آنها می گویند این چیز متفاوتی است بله همین است بنابراین اگر ما به لهستان

you would call us immigrants yes it was a it's if but if you went you would call yourself

می رفتیم ما را مهاجر صدا می کردید بله این بود اگر می رفتید. خود را

an expat I've came here there's difference there but there is there is there is a very

یک مهاجر می نامید من اینجا آمده ام در آنجا تفاوت وجود دارد، اما یک

very distinct difference in the fact that if you if you emigrate or if you are an immigrant

تفاوت بسیار بسیار متمایز در این واقعیت وجود دارد که اگر مهاجرت می کنید یا اگر مهاجر هستید

they sometimes are different things so in if you emigrate you just go to another country

، گاهی اوقات چیزهای متفاوتی هستند، بنابراین اگر مهاجرت کنید. شما فقط برای زندگی به کشور دیگری می روید،

to live but an immigrant quite of an immigrant quite often will be someone who's going somewhere

اما یک مهاجر که اغلب مهاجر است، فردی است که به

for for economical reasons as well so economic reasons so the to get a job or get a better

دلایل اقتصادی و همچنین دلایل اقتصادی به جایی می رود تا شغلی پیدا کند یا راه بهتری

way of life so so there are many different types of immigrant but I do take your point

برای زندگی پیدا کند، بنابراین بسیاری از آنها وجود دارند. انواع مختلف مهاجر، اما من نظر شما را قبول

and there is a sort of I suppose there is a sense of arrogance that goes with a person

دارم و فکر می کنم نوعی احساس غرور وجود دارد که با فردی

who maybe lived in England or the UK or the United States and then they go to live somewhere

که ممکن است در انگلیس یا انگلیس یا ایالات متحده زندگی کرده باشد و سپس به جای

else so yes I but I do it I yes I think that's a fair point yes but now if we went to work

دیگری زندگی کند، وجود دارد. بله من اما این کار را انجام می دهم بله من فکر می کنم این یک نکته عادلانه است بله، اما حالا اگر برای کار به

abroad we if English people go to live abroad say we go to live in France you're both we

خارج از کشور می رفتیم، اگر انگلیسی ها برای زندگی در خارج از کشور بروند می گویند ما برای زندگی در فرانسه می رویم شما هر دو

would work we're immigrants what we would say we were immigrants you would say you were

کار می کنیم، ما مهاجر هستیم، می گوییم ما مهاجر بودیم شما می گویید شما

an immigrant but you would also call yourself an expat yes so that's just a phrase that

یک مهاجر بودید، اما خود را یک مهاجر نیز می نامید بله، بنابراین این فقط عبارتی است که

we use when we talk to ourselves when we're living in another country we're still immigrants

وقتی در کشور دیگری زندگی می کنیم وقتی با خود صحبت می کنیم استفاده می کنیم، اگر در کشور دیگری زندگی می کنیم هنوز هم

if we're living in another country it's not that we're calling ourselves something to

مهاجر هستیم. نه این که ما خودمان را چیزی می نامیم

make it sound better that is just that that phrase is presumably used to mean any group

تا آن را بهتر کنیم، بلکه احتمالاً این عبارت به معنای هر گروهی

of people that you say that about yourself when you're living in another country mm-hmm

از مردم است که وقتی در کشور دیگری زندگی می کنید در مورد خودتان چنین می گویید،

but if we went to live in France or PO if I went to live in Poland I would be an immigrant

اما اگر ما به آنجا رفتیم. زندگی در فرانسه یا PO اگر من برای زندگی در لهستان می رفتم، بله در لهستان مهاجر می شدم،

yeah in Poland but but you're more likely to call yourself an expat because it sounds

اما شما به احتمال زیاد خود را یک مهاجر خطاب می کنید زیرا

as if you're still living your English life somewhere else I think that's yes but I think

به نظر می رسد که هنوز زندگی انگلیسی خود را در جای دیگری زندگی می کنید. بله، اما فکر

it's people do I mean we've got Polish communities here let's say you know if you go to live

می‌کنم این مردم هستند، منظورم این است که ما جامعه لهستانی داریم اینجاست، فرض کنید می‌دانید که اگر

in a like Irish people or or Chinese people they had set up their own communities when

می‌خواهید در یک مردم ایرلندی یا چینی‌ها زندگی کنید، آنها جوامع خود را در زمانی

they go to live in a country and they're immigrants but there are also expats we just caught that's

که برای زندگی در یک کشور می‌رفتند راه‌اندازی کرده بودند و مهاجر هستند، اما مهاجرانی هم هستند که ما به تازگی گرفتار شده‌ایم.

just what we call ourselves when we go to live in another country we're not trying to

وقتی برای زندگی به کشور دیگری می رویم خودمان را چه می نامیم، ما سعی نمی کنیم

soften anything by doing that obviously we are immigrants technically you're an immigrant

با این کار چیزی را نرم کنیم، بدیهی است که ما مهاجر هستیم از نظر فنی شما یک مهاجر هستید

is located in the country okay Steve ten minutes to get my words don't mister do this where

در کشور واقع شده است خوب استیو ده دقیقه برای دریافت حرف های من اشتباه نکنید این کار را در جایی انجام دهید که

you keep you keep sort of talking about politics and things that send people to sleep resting

شما را نگه می دارید به نوعی در مورد سیاست و چیزهایی که مردم را به خواب می فرستند و استراحت

you know it's sending people to sleep they might be interested people who have commenting

می کنند

yes well it's when when the viewing figures go down that's near brexit might yes yeah

صحبت کنید. بله

that's the dangerous thing about brexit you know it's it's God who knows what long-term

، این چیز خطرناکی در مورد برگزیت است، می‌دانید این خداست که می‌داند

effect this will have on us anyway a very dangerous game that's been played here anyway

چه تأثیری درازمدت بر ما خواهد داشت، به هر حال، یک بازی بسیار خطرناک که در هر صورت در اینجا انجام شده است،

if they risk of repeating myself yet again okay can I get these in done in 15 minutes

اگر خطر تکرار دوباره خودم را داشته باشند، خوب می‌توانم بگویم. و اینها در 15 دقیقه انجام می شود.

I've got 12 of them what a minute mr. Duncan basically by the way we will be back next

من 12 تا از آنها را دارم. دانکن اساساً ما

Sunday for those who are wondering 2 p.m. UK time yes I'm sure well we might not do

یکشنبه آینده برای کسانی که در تعجب ساعت 2 بعد از ظهر هستند برمی گردیم. به وقت بریتانیا بله مطمئنم که ممکن است

all of them will we will do we will do the good ones how does that sound I think Lewis

همه آنها را انجام ندهیم، کارهای خوب را انجام خواهیم داد. این صدا چگونه است، من فکر می کنم

is no if I think Lewis has got it a bit mixed up there well that's just what we X expat

لوئیس نه، اگر فکر کنم لوئیس آن را کمی قاطی کرده است، این همان چیزی است که ما X مهاجر

just means as you say an expatriate somebody who is living in another country yeah you're

فقط به این معنی است که همانطور که شما می گویید یک فرد خارج نشین که در کشور دیگری زندگی می کند بله شما

also an immigrant at the same time yes but it's what we it's not what you'd call it it's

هم در عین حال یک مهاجر هستید بله اما این چیزی است که ما آن چیزی نیست که شما آن را می نامید مهم

not about what you call yourself it's about what other people call you yeah when you're

نیست که شما خود را چه می نامید. وقتی در آن کشور در آن کشور هستید، دیگران شما را چه می نامند، بله،

in that in in that country but I call yourself an do you call yourself yet an expat but what

اما من به خودتان می گویم که آیا شما خود را یک مهاجر می دانید، اما آنچه

they're saying is groups of people who live in one place and if they're British quite

آنها می گویند گروهی از مردم است که در یک مکان زندگی می کنند و اگر کاملاً انگلیسی هستند. اگر

often they will refer to themselves as expats if you go to Spain they they have communities

به اسپانیا بروید اغلب خود را مهاجران می نامند، آنها جوامعی دارند

that are just expat community that's right they're not called immigrant communities but

که فقط جامعه مهاجر هستند، درست است که آنها جوامع مهاجر نامیده نمی شوند،

they might be rather local people hmm they'd be called they recall that by the local people

اما ممکن است مردم محلی باشند. مردم

definitely yes I think there might be just a distinction there well I wonder what do

قطعاً بله، من فکر می کنم ممکن است فقط یک تمایز وجود داشته باشد من تعجب می کنم

Polish people call themselves if they're living in a community in the UK its what it's what

که اگر مردم لهستان در جامعه ای در بریتانیا زندگی می کنند خود را چه می نامند، این همان چیزی است که

you refer to yourself as mm so you know that I think there's a bit of confusion there to

شما از خود به عنوان mm یاد می کنید، بنابراین می دانید که فکر می کنم در آنجا کمی سردرگمی وجود دارد

what people understand by the phrase if you yes a British people living in Spain call

که مردم با این عبارت اگر می فهمند شما بله، یک مردم بریتانیایی که در اسپانیا زندگی می

themselves expats but the local people in Spain will call them we'll call them immigrants

کنند خود را مهاجر می نامند، اما مردم محلی در اسپانیا آنها را مهاجر می نامند،

I would imagine they won't call them expats such as the phrase we're using or foreigner

من تصور می کنم آنها را مهاجر نخواهند خواند، مانند عبارتی که ما استفاده می کنیم یا

scriber or foreigner that's just a phrase we use to describe ourselves but Spanish people

نویسنده خارجی یا خارجی که فقط عبارتی است که برای توصیف خود استفاده می کنیم، اما اسپانیایی ها

would call as immigrants just as we would call polish people living in the UK we would

آن را مهاجر می نامند، همانطور که ما مردم لهستانی را که در بریتانیا زندگی می کنند می

call them immigrants it's not a derogatory term it's just a phrase to mean people that

نامیم، آنها را مهاجر می نامیم.

have come to work here and live here yeah but maybe Polish people call themselves something

بله، اینجا زندگی کنید، اما شاید مردم لهستانی خودشان را چیز

else yes that's the that's the difference right really at ten minutes that mr. Tonko

دیگری می نامند، بله، این تفاوت است که واقعاً در ده دقیقه که آقای. تونکو به

that's because you were talking again about I started just trying to explain if there's

این دلیل است که شما دوباره در مورد آن صحبت می کردید، من شروع کردم به تلاش برای توضیح دادن اگر

no there's no sort of racial undertones going on you know it's just terminology yes but

وجود ندارد، هیچ گونه لحن نژادی در جریان نیست، شما می دانید که این فقط اصطلاحات است، بله، اما

you know you know how things can be twisted sometimes anyway let's have a look I'm going

می دانید که چگونه می توان گاهی اوقات چیزها را تغییر داد، اجازه دهید نگاهی بیندازیم که من هستم

to do with the weather words to do with the weather but we haven't we haven't really looked

قرار است با کلمات آب و هوا کار کنیم، اما ما این کار را نکرده ایم، امروز واقعاً بیرون را نگاه نکرده ایم،

outside much today so let's first of all have a look outside that is a live view outside

پس بیایید اول از همه به بیرون نگاه کنیم که نمای زنده بیرون است

and I always like to play a game called can you see the cars and the VINs now I just saw

و من همیشه دوست دارم یک بازی به نام می‌توانی ماشین‌ها و VIN‌ها را ببینی، من فقط یک ون سفید را دیدم که از آنطرف می‌گذرد،

a white van going across oh there's another there's another one that's going very fast

اوه، یکی دیگر وجود دارد که خیلی سریع می‌رود،

that one I think that won't look at some of the traffic goes very fast look fancy that

آن یکی فکر می‌کنم که به برخی از ترافیک‌ها نگاه نمی‌کنم که خیلی سریع می‌روند، به نظر فانتزی است که

you can't you can't see the cars going by no please tell me you can see them can't see

می‌توانی. شما نمی‌توانید ماشین‌هایی را ببینید که می‌روند، نه لطفاً به من بگویید می‌توانید آنها را ببینید نمی‌توانند

a road I really do think mister sighs I've got to view the country here mr. Duncan I

جاده‌ای را ببینند. دانکن من

can't see any cars really no you can't see the cars going by no well I've got I'm looking

نمی توانم هیچ ماشینی را ببینم واقعاً نه شما نمی توانید ماشین ها را ببینید خوب نیست.

at it on a very small screen are there I saw one then there we go there's two that's it

don't forget you're looking at it on a big screen I'm looking at it on a small screen

فراموش نکن که تو داری در یک صفحه بزرگ بهش نگاه میکنی من دارم روی یک صفحه کوچک

I think I think between you and me I think mr. Steve needs glasses I think we're gonna

بهش نگاه میکنم فکر میکنم بین من و تو فکر میکنم آقای. استیو به عینک نیاز دارد

run over today mr. Duncan just as just as bricks it's going to run over I think I think

. دانکن درست مثل آجرهایی که قرار است از بین برود، فکر می‌کنم فکر

I think someone's gonna run over you so let's have a look at some words to do with the weather

می‌کنم فکر می‌کنم کسی می‌خواهد از روی تو رد شود، پس بیایید به چند کلمه در مورد آب و هوا نگاهی بیندازیم،

because there it is the weather today looking outside isn't it lovely now that is very windy

زیرا اینجا هوا امروز است، به بیرون نگاه می‌کنیم، حالا دوست‌داشتنی نیست که بسیار باد

it's very windy and cold so Steve first one under the weather some of these will be quite

است، بسیار باد و سرد است، بنابراین استیو اول در زیر آب و هوا، برخی از اینها کاملا آشنا خواهند بود،

familiar but I've got found quite a few sort of more obscure ones under the weather what

اما من چندین نوع مبهم تر را در زیر آب و هوا پیدا کرده ام

does that mean it means you're feeling unwell sad tired under the weather imagine lots of

، این بدان معنی است که شما احساس می کنید ناخوشایند غمگین خسته در زیر آب و هوا تصور کنید که

heavy clouds and rain pressing down on you stop for example sorry I can't come to the

ابرهای سنگین و باران به شما فشار می آورد، توقف کنید، به عنوان مثال، متأسفم، من نمی

party tonight I just feel a bit under the weather so you're not feeling very well I

توانم امشب به مهمانی بیایم، من فقط کمی زیر آب و هوا احساس می کنم، بنابراین احساس خوبی

heard you were ill yesterday are you better or are you still feeling under the weather

ندارید، شنیدم که هستید دیروز مریض هستی بهتری یا هنوز زیر آب و هوا احساس میکنی

oh I've got no energy today so I went to that party last night I got home very late and

آه من امروز انرژی ندارم پس دیشب به اون مهمونی رفتم خیلی دیر به خونه رسیدم

had too much to drink I feel under the weather today I think I've got the flu coming I feel

و خیلی نوشیدنی خوردم احساس میکنم امروز زیر هوا هستم. من آنفولانزا گرفتم در حال آمدن احساس می کنم

under the weather that's used quite commonly now you can have a fair weather friend a fair

تحت آب و هوا که کاملا استفاده می شود c معمولاً اکنون می توانید یک دوست آب و هوای خوب داشته باشید یک دوست هوای مطبوع

weather friend is a friend who is unreliable who only wants to know you or be around you

دوستی است که قابل اعتماد نیست و فقط می خواهد شما را بشناسد یا

when things are going well they just want to be with you to go to parties and go shopping

زمانی که اوضاع خوب پیش می رود در کنار شما باشد و فقط می خواهد با شما باشد تا به مهمانی ها برود و خرید کند

and have chat and have a laugh and go out for a drink or a meal but then when something

و چت کنید و بخندید و برای نوشیدنی یا غذا بیرون بروید، اما وقتی

bad happens to you or something difficult suddenly they don't want to be any help to

اتفاق بدی برای شما رخ می دهد یا چیزی سخت ناگهان نمی خواهند به شما کمک

you it's a fair-weather friend for example I thought Juli was my friend but she hasn't

کنند، برای مثال من فکر می کردم جولی دوست من است. دوستم اما

called me once since my divorce she's just a fair-weather friend so they're not there

از زمان طلاق من یک بار با من تماس نگرفته است، او فقط یک دوست با آب و هوای مناسب است، بنابراین آنها

to support you in the bad times they're only there for the good times another example John

برای حمایت از شما در مواقع بد حاضر نیستند، آنها فقط برای روزهای خوب آنجا هستند، مثال دیگری که

is just a fair-weather friend when my car was off the road for two weeks he wouldn't

جان فقط یک هوای خوب است. دوست وقتی دو هفته ماشین من از جاده خارج بود، او

even give me a lift into work Fairweather friend well mr. Duncan it has been raining

حتی به من اجازه نمی داد سر کار بروم. دانکن

very heavily outside yesterday we walked into town for our Saturday meal and we walked back

دیروز بیرون خیلی شدید باران می بارید، ما برای صرف غذای شنبه وارد شهر شدیم و

in very heavy rain it was raining cats and dogs we got soaked to the skin so raining

در باران بسیار شدید برگشتیم. باران می بارد، گربه ها و سگ ها تا پوست خیس شده اند، بنابراین باران

cats and dogs just means it's raining very heavily we will get soaked to the skin if

گربه ها و سگ ها فقط به این معنی است که باران بسیار شدیدی می بارد. اگر

we go out for a walk now it's raining cats and dogs another phrase you can use come rain

برای پیاده‌روی بیرون برویم حالا باران می‌بارد گربه‌ها و سگ‌ها به پوست خیس می‌شوند عبارت دیگری که می‌توانید از آن عبارت بیا باران

or shine if you use that framed phrase come rain or shine it's used to say that something

یا بدرخش استفاده کنید، اگر از این عبارت قاب شده استفاده کنید باران یا بدرخش، برای این که می‌گویند

will always happen despite the weather or difficult conditions or circumstances for

همیشه با وجود آب و هوا چیزی اتفاق می‌افتد یا می‌درخشید، خیس می‌شوید. شرایط یا شرایط سخت به

example Julie goes jogging every day come rain or shine so she goes out for jogging

عنوان مثال جولی هر روز دویدن می‌رود، باران می‌بارد یا می‌درخشد، بنابراین

for exercise no matter what the weather but it doesn't have to refer to weather necessarily

بدون توجه به آب و هوا برای ورزش کردن بیرون می‌رود، اما لزوماً به آب و هوا اشاره نمی‌کند

that example was referring to weather but another example could we could be I'll always

که مثال به آب و هوا اشاره می‌کند، اما مثال دیگری می‌توانیم داشته باشیم. می‌توانم

be there for you come rain or shine so you're not meaning the weather there you meaning

همیشه برای تو باشم، باران یا بدرخش، بنابراین منظورت آب و هوای آنجا

no matter what happens in your life you'll always be there that come the good times or

نیست، مهم نیست در زندگی‌ات چه اتفاقی می‌افتد، همیشه آنجا خواهی بود که روزهای خوب

the bad times you will always be there so whatever happened you could use the phrase

یا بد می‌آیند. من همیشه آنجا خواهی بود، بنابراین هر اتفاقی که افتاد می‌توانی از عبارت

whatever happens to replace that I'll always be there for you come rain or shine

whatever اتفاق بیفتد برای جایگزینی استفاده کنید که من همیشه آنجا خواهم بود برای شما بیایید باران یا بدرخشید

save for a rainy day or save up for a rainy day we're talking about saving money here

صرفه‌جویی در یک روز بارانی یا پس‌انداز برای یک روز بارانی ما در مورد صرفه‌جویی در پول صحبت می‌کنیم. در اینجا

so this is to put aside money or funds when times are good in anticipation that things

این کار برای کنار گذاشتن پول یا وجوه در مواقعی است که در شرایط خوب پیش بینی می شود که

may be bad in the future so building up savings in case something goes wrong say your car

ممکن است اوضاع در آینده بد شود، بنابراین در صورت بروز مشکل پس انداز کنید، مثلاً ماشین شما

crashes and you need to buy a new car or you might lose your job in the future and you

تصادف می کند و باید یک ماشین جدید بخرید یا ممکن است خود را از دست بدهید. شغلی در آینده و شما

want to have money saved up to protect you or in bad times or rainy days is that what

می خواهید برای محافظت از شما پول پس انداز کنید یا در زمان های بد یا روزهای بارانی این است که

the synonym for that would be I took right every day looks good now but what happens

مترادف آن چیزی است که من هر روز درست می گرفتم اکنون خوب به نظر می رسد،

if I lose my job we need to put some money aside for a rainy day so a rainy day is when

اما اگر شغلم را از دست بدهم چه اتفاقی می افتد، باید مقداری پول برای یک روز بارانی کنار بگذارید، بنابراین یک روز بارانی زمانی است که

things aren't going so well and you might have lost a job but you need to buy things

همه چیز به خوبی پیش نمی رود و ممکن است شغل خود را از دست داده باشید، اما باید چیزهایی بخرید،

so if you've got savings you're protected do you ever chase rainbows so if you chase

بنابراین اگر پس انداز دارید از شما محافظت می شود، آیا هرگز دنبال رنگین کمان می روید. بنابراین اگر

rainbows it means that you're chasing something or trying to achieve something that is impossible

رنگین کمان را تعقیب می کنید به این معنی است که شما در حال تعقیب چیزی هستید یا سعی می کنید درد بکشید مثلاً چیزی که

or very difficult to achieve for example to be very topical the politicians are chasing

دستیابی به آن غیرممکن یا بسیار دشوار است، مثلاً خیلی موضوعی باشد، سیاستمداران به دنبال

rainbows if they think brexit will happen on the 29th of March so if you chase reality

رنگین کمان هستند اگر فکر می کنند برگزیت در 29 مارس اتفاق می افتد، بنابراین اگر واقعیت را تعقیب کنید

if you were trying to you see a rainbow in the sky you can never actually catch it it's

اگر سعی می کردید رنگین کمان را در آسمان ببینید. در واقع هرگز نمی توان آن را گرفت.

impossible to do so chasing rainbows means to try and achieve something on or go after

انجام این کار غیرممکن است تعقیب رنگین کمان یعنی تلاش برای رسیدن به چیزی یا دنبال کردن

something that's impossible or very difficult to find another example would be Janet is

چیزی که غیرممکن است یا یافتن آن بسیار دشوار است، مثال دیگری می تواند این باشد که جانت در

chasing rainbows if she thinks Paul will ever marry her another synonym you could use the

حال تعقیب رنگین کمان است اگر فکر می کند پل هرگز با او ازدواج می کند مترادف دیگری که می توانید با او ازدواج کنید.

the phrase a pipe dream to replace chasing rainbows as well or have your head in the

از عبارت یک رویای لوله ای برای جایگزینی رنگین کمان های تعقیب کننده استفاده کنید یا سر خود را در

clouds which I'll come on to now the phrase to have your head in the clouds means to have

ابرها داشته باشید که اکنون به آن خواهم پرداخت.

unrealistic or impractical ideas about something all it means just a daydream as well so John

یک رویا نیز هست، بنابراین جان

has had his head in the clouds all day since meeting that new girl I think he's in love

از زمان ملاقات با آن دختر جدید، تمام روز را در ابرها نگه داشته است، من فکر می کنم که او

with her so he's in a daydream II state he's have got his head in the clouds he's not thinking

عاشق او شده است، بنابراین در حالت رویاپردازی II است، او سرش را در ابرها گرفته است. به هیچ چیز دیگری فکر نمی کند، به

about anything else but this new person he's just met another example the boss has his

جز این فرد جدید، او به تازگی با مثال دیگری آشنا شده است

head in the clouds if he thinks we're going to achieve those targets this year so an unrealistic

، اگر رئیس فکر می کند که ما امسال به آن اهداف خواهیم رسید، بنابراین

target an unrealistic idea to have your head in the clouds over something if you ever had

یک هدف غیرواقعی، یک ایده غیر واقعی برای اینکه سر خود را در ابرها قرار دهید. چیزی اگر تا به حال

your head in the clouds mr. Duncan I think my my head is permanently in the clouds you

سر خود را در ابرها داشته باشید آقای. دانکن فکر می‌کنم سرم دائماً در ابرها است، شما

often say that about me another another idiom about clouds be on cloud nine if you're on

اغلب می‌گویید که در مورد من یک اصطلاح دیگر درباره ابرها روی ابر نهد اگر روی

cloud nine you're just blissfully happy you're in a really ecstatic happy state of mind I'm

ابر نه هستید، خوشحال هستید که واقعاً در یک حالت روحی شاد و هیجان‌انگیز هستید. من

on cloud nine Joanne said yes when I asked her to marry me Martha has been on cloud nine

در ابر نهم هستم، جوآن گفت بله وقتی از او خواستم با من ازدواج کند، مارتا

since she got her promotion at work now nobody really knows where the phrase on cloud nine

از زمانی که در محل کار ارتقا پیدا کرد، در ابر نهم بوده است، اکنون هیچ کس واقعاً نمی داند عبارت در ابر

comes from so cloud nine is a very happy place to be but nobody really knows where the phrase

نه از کجا آمده است، بنابراین ابر نه مکان بسیار خوشحال کننده ای است. باشد اما هیچ کس واقعاً نمی داند این

comes from there is one explanation that I think meteorologists used to name clouds and

عبارت از کجا آمده است، یک توضیح وجود دارد که فکر می کنم هواشناسان برای نام گذاری ابرها استفاده می کردند و

the number nine cloud was this lovely fluffy wonderful cloud but they don't really know

ابر شماره نه این ابر زیبا و کرکی دوست داشتنی بود، اما آنها واقعاً نمی دانند که

if it comes from there there's a lot of controversy about where cloud 9 comes from but it just

آیا از آنجا آمده است، بحث و جدل وجود دارد. در مورد اینکه ابر 9 از کجا آمده است، اما این فقط

means to be in a very happy and blissful state like I am now on the live chat with mr. Duncan's

به این معنی است که در حالت بسیار شاد و سعادتمندی قرار داشته باشید، مانند من اکنون در چت زنده با آقای. نمایش دانکن

show I'm on cloud 9 you're certainly on something but the opposite of that mr. Duncan or the

I'm on cloud 9 شما مطمئناً در چیزی هستید اما برعکس آن آقای. دانکن یا

near opposite with that is to have a face like thunder a face like thunder so obviously

برعکس آن این است که چهره ای مانند رعد و برق داشته باشید، چهره ای مانند رعد و برق، به وضوح

thunder if you got thunder cloud that dark gloomy miserable so it just means to be obviously

رعد و برق داشته باشید، اگر ابر رعد و برق تیره تاریک و بدبختی داشته باشید، بنابراین این فقط به این معنی است که آشکارا

angry or upset about something it's written on your face you're really upset you've got

از چیزی که روی صورت شما نوشته شده است عصبانی یا ناراحت باشید. واقعاً ناراحت است شما

a moody angry face what's happened you've got a face like thunder who's upset you you

یک چهره عصبانی دارید چه اتفاقی افتاده است شما چهره ای شبیه رعد دارید که شما را ناراحت می کند

might say to somebody he didn't say anything but his face was like thunder he just walked

ممکن است به کسی بگویید که او چیزی نگفت اما صورتش مانند رعد بود او فقط از

out the door and slammed it behind him have a face like thunder you know you can see that

در بیرون رفت و آن را پشت سرش کوبید او چهره ای مانند رعد و برق دارد، می دانید که می توانید ببینید که

on people's faces they look really angry something's upset them but of course it could just be

در چهره افراد واقعاً عصبانی به نظر می رسند چیزی آنها را ناراحت می کند، اما مطمئناً

all a storm in a teacup so if you've got a storm in a teacup that means you're getting

همه اینها می تواند یک طوفان در یک فنجان چای باشد، بنابراین اگر در یک فنجان چای طوفانی داشته باشید، به این معنی است که شما ناراحت شدن

upset about something and that is really just a very small problem an exaggerated problem

از چیزی و این واقعاً فقط یک مشکل بسیار کوچک است، یک مشکل اغراق آمیز

not as bad as it seems to get angry or worried or anxious about a minor issue or problem

نه آنقدر بد که به نظر می رسد عصبانی یا نگران یا مضطرب شدن در مورد یک مسئله یا مشکل جزئی

is a storm in a teacup because obviously via if you've got a tea a small little vessel

، طوفانی در فنجان چای است، زیرا بدیهی است که اگر شما دچار آن هستید یک چای یک ظرف

like a teacup and there's a storm in there you so it's very it localized to that small

کوچک مانند یک فنجان چای و یک طوفان در آن وجود دارد، بنابراین خیلی به آن

area it's not a big problem at all for example don't keep worrying about what to wear to

منطقه کوچک محلی شده است، اصلاً مشکل بزرگی نیست، مثلاً نگران نباشید در

the party you're getting upset over nothing it's just a storm in a teacup bill is making

مهمانی چه بپوشید، از هیچ چیز ناراحت می شوید، فقط یک طوفان است. در صورتحساب فنجان چای

a huge fuss about somebody parking in his spot at work he's just making a big storm

در مورد اینکه کسی در محل کارش پارک می کند غوغا می کند، او فقط طوفان بزرگی را

in a tea a cup though somebody's parking in his spot at work he's creating a big fuss

در یک فنجان چای راه می اندازد، اگرچه کسی در محل کارش پارک می کند، او سروصدای زیادی ایجاد می

it's really of no consequence it's just a storm in a teacup we've had this one before

کند، واقعاً هیچ نتیجه ای ندارد، فقط یک طوفان است در یک فنجان چای، قبلاً این یکی را خورده

I mean when we've looked at idioms to do with with snow and this is to be snowed under because

بودیم، منظورم زمانی است که به اصطلاحات مربوط به برف نگاه می‌کردیم و باید زیر آن برف ببارید، زیرا

obviously snow is a type of weather it just means you've got too much to do can you give

بدیهی است که برف یک نوع آب و هوا است، فقط به این معنی است که شما کارهای زیادی برای انجام دادن دارید. آیا می‌توانید

that project to somebody else please I'm just really snowed under at the moment so you've

آن پروژه را به شخص دیگری بدهید لطفاً من در حال حاضر واقعاً زیر برف هستم، بنابراین

got a rule is like you've just buried in some in in in in work I'll fix that leaking tap

شما یک قانون دارید که مثل این است که شما به تازگی برخی از آن‌ها را در داخل کار دفن کرده‌اید، من آن شیر آب نشتی را چند وقت دیگر تعمیر خواهم کرد.

some other time I'm just snowed under at the moment now sometimes you might get in a fog

الان فقط زیر برف من الان گاهی اوقات ممکن است در مه قرار

or you might get in a haze those two phrases can be used almost at the same time or similarly

بگیرید یا ممکن است در مه قرار بگیرید. se دو عبارت را می توان تقریباً همزمان یا به طور مشابه

in a fog or in a haze that means to be in a great confusion about something or it means

در یک مه یا در مه استفاده کرد که به معنای سردرگمی شدید در مورد چیزی است یا به این معنی است

you're not thinking clearly or you're not very alert I can't think straight today my

که شما واضح فکر نمی کنید یا خیلی هوشیار نیستید من نمی توانم درست فکر کن امروز

brain is in a fog after last night's party so just like being in a fog you can't really

مغز من بعد از مهمانی دیشب در مه است، بنابراین درست مثل حضور در مه که نمی توانی

see clearly it's all a bit misty there's no no definite things that you can see everything's

به وضوح ببینی همه چیز کمی مه آلود است، هیچ چیز مشخصی وجود ندارد که بتوانی همه چیز

all a bit blurry that your mind can be described as being in a fog you just can't think clearly

را کمی تار ببینی که ذهنت می تواند تو مه توصیف می شوی که نمی توانی به وضوح فکر کنی

I went around in a haze today four days after I lost my job I've just been enough in a haze

من امروز چهار روز بعد از از دست دادن شغلم در مه

since my girlfriend broke up with me so you can't think properly you can't think clearly

رفتم و از زمانی که دوست دخترم از من جدا شد به اندازه کافی در مه فرو رفتم بنابراین نمی توانید فکر کنید به درستی نمی توانید به وضوح

you're in a fog or you're in a haze I've got two more to do or running over mr. Duncan

فکر کنید که در مه هستید یا در مه هستید . دانکن

I better do this one lightning fast if something is lightning Office's is a form of weather

اگر چیزی رعد و برق است، بهتر است این یک رعد و برق را انجام دهم . آفیس نوعی

thunder and lightning it just means if you do something lightning fast you do it very

رعد و برق آب و هوا است و رعد و برق به این معنی است که اگر کاری را با سرعت رعد و برق انجام دهید، در واقع آن را خیلی سریع انجام می دهید

quickly indeed and that can be an object or it can be a your behavior as well Wow for

و می تواند یک جسم یا رفتار شما باشد. خوب وای به

example you new Ford Mustang is lightning fast said somebody to me at some point in

عنوان مثال شما فورد موستانگ جدید سریع رعد و برق است یکی به من گفت در نقطه ای

the future you got that job finished really quickly your lightning fast today so there

در آینده شما آن کار را خیلی سریع انجام دادید و امروز به سرعت صاعقه شما تمام شد، بنابراین

we go it can be an object or it can be something that you're doing people usually refer to

می توانیم یک شی باشد یا می تواند چیزی باشد که شما هستید انجام دادن مردم معمولاً از

it as as behavior don't they mr. Duncan mr. Duncan got his his live stream finished really

آن به عنوان رفتار یاد می کنند، نه آقای. آقای دانکن دانکن پخش زنده اش را خیلی سریع به پایان رساند،

quickly today he was working lightning fast and the last the last one is to get wind of

امروز او به سرعت کار می کرد و آخرین مورد این است

something to get wind of something if you get wind of something you begin to suspect

که اگر چیزی را به باد گرفتید، شروع به مشکوک شدن

something is happening you get wind or something so if you feel wind on your on your cheek

به وقوع چیزی کردید که باد می کنید یا چیزی دیگر. بنابراین اگر روی گونه‌تان باد را روی گونه‌تان احساس می‌کنید،

for example that means something is coming something is on the way you can feel something

مثلاً به این معنی است که چیزی در راه است، چیزی در راه است، می‌توانید چیزی را حس کنید

to get wind of something it means that you suspect something is happening it could be

تا چیزی را به باد بگیرید، به این معنی است که شما مشکوک هستید که چیزی در حال رخ دادن است، ممکن است

a rumor I think for example I think there would be big I think there will be big changes

یک شایعه باشد، مثلاً فکر می‌کنم اتفاق بزرگی می‌افتد، فکر می‌کنم

at work since this new boss has arrived now if you hear anything if you get wind of anything

از زمانی که این رئیس جدید وارد شده، تغییرات بزرگی در کار رخ می‌دهد، اگر چیزی شنیدید اگر چیزی

will you let me know Peter got wind that Jane was cheating on him and confronted her so

متوجه شدید، به من اطلاع می‌دهید که پیتر متوجه شد که جین به او خیانت کرده و با او روبرو شده است،

if you get wind of something means you've got your hearing something some rumors may

اگر دریافت باد از چیزی به این معنی است که شما چیزی شنیده اید که برخی شایعات ممکن

be about something that could be happening I'm getting wind that today's live stream

است در مورد چیزی باشد که ممکن است اتفاق

make becoming shortly to an end am I correct mr. Duncan

بیفتد.

mr. Steve introduced me it does work better if your microphone is on this is my new health

آقای دانکن استیو به من معرفی کرد اگر میکروفون شما روشن باشد بهتر کار می کند. این نمایشگاه سلامت جدید من

fair and can you see what I'm eating I'm eating oranges Oh oranges now mr. Steve introduced

است و می توانید ببینید من چه می خورم. استیو

me to the years he said you should start getting some you should start getting some more vitamin

به من سال‌هایی را معرفی کرد که گفت باید شروع به دریافت مقداری ویتامین

C so I'm eating oranges so that's exactly what I'm doing at the moment I'm having a

C کنید، بنابراین من پرتقال می‌خورم، بنابراین این دقیقاً همان کاری است که من در حال حاضر انجام می‌دهم.

nice orange part of your new Reggie regime mr. Duncan your healthy regime we won't talk

آقای رژیم دانکن رژیم سالم شما ما در

about the weight loss which isn't really happening but you are starting to eat a bit healthier

مورد کاهش وزن صحبت نمی کنیم که واقعاً اتفاق نمی افتد اما شما شروع به خوردن کمی سالم تر

I have never known you in 30 years to eat any type of fruit this may come as a shock

کرده اید.

to some of mr. Duncan's viewers but he never eats fruit all very rarely actually sometimes

از آقای بینندگان دانکن اما او هرگز میوه نمی‌خورد خیلی به ندرت در واقع گاهی اوقات

it does upset his throat but you've been eating oranges for the last week and I think your

گلوی او را ناراحت می‌کند، اما شما در هفته گذشته پرتقال می‌خورید و فکر می‌کنم

skin has improved dramatically I don't know what the viewers think I'm sorry your skin

پوست شما به طرز چشمگیری بهبود یافته است، نمی‌دانم بینندگان چه فکر می‌کنند متاسفم شما

is clearer and fresher and newer and younger Wow you've been eating two oranges a day have

پوست شفاف‌تر و شاداب‌تر و جدیدتر و جوان‌تر است وای که روزی دو عدد پرتقال

you not mr. Duncan I've got another one here I'm very impressed so these are very small

می‌خورید. دانکن من یکی دیگر از اینجا دارم من بسیار تحت تأثیر قرار گرفته ام، بنابراین این پرتقال های بسیار کوچک

oranges they are very easy to peel you can get the skin off very easily can we have a

هستند که پوست آنها بسیار آسان است، شما می توانید پوست را به راحتی جدا کنید، آیا ما می توانیم

last look at of the alive shadows we are going in a minute's the live chat is still very

آخرین نگاهی به سایه های زنده ای که در عرض یک دقیقه می رویم داشته باشیم. چت زنده هنوز خیلی

busy there you go Steve Oh Cicely have very big oranges well that was very quick how long

شلوغ است آنجا که می روی استیو اوه سیسلی پرتقال های بسیار بزرگی دارد خوب که خیلی سریع بود آقای دکتر

have you been eating oranges mr. Duncan how long have people been able to see you eating

چقدر پرتقال می خوردی. دانکن چند وقتی بود که مردم می‌توانستند تو را در

oranges for some time throughout my I mean you were you were upstaging me no you were

trying to upstage me mr. Duncan I don't like that at all I don't know what you mean yes

حال خوردن پرتقال ببینند. دانکن من اصلاً از آن خوشم نمی آید نمی دانم منظور شما چیست بله

a suspicious mind somebody said for the phrase to get wind of something no it doesn't mean

ذهن مشکوک یک نفر برای عبارت به دست آوردن چیزی گفته است نه این به معنای

a suspicious mind it just means that yeah and you've heard a few rumors yes suspicions

ذهن مشکوک نیست فقط به این معنی است که بله و شما شنیده اید چند شایعه بله مشکوک

yes you may be you're suspicious about something that's happening yes you are right and something

بله ممکن است به اتفاقی مشکوک باشید بله حق با شماست و

big may be happening I eat oranges every day says Christina and grapes I have like you've

ممکن است اتفاق بزرگی در حال رخ دادن باشد من هر روز پرتقال می‌خورم می‌گوید کریستینا و انگور دارم مثل اینکه

got to eat fights and what they say to be healthy now don't the the recommendations

باید دعوا بخوری و چه می‌گویند برای سالم بودن در حال حاضر توصیه

are that you eats five portions of fruit and vege a day although they've recently up that

ها این نیست که روزانه پنج وعده میوه و سبزی بخورید، اگرچه اخیراً

to ten okay potatoes don't camped yes a few people have said that that looks like a tangerine

به 10 سیب زمینی خوب کمپ نمی زنند، بله، چند نفر گفته اند که شبیه نارنگی است

yes that's exactly what it is it's a small orange it's a type of orange it's a tangerine

بله. این دقیقاً همان چیزی است که وجود دارد، یک پرتقال کوچک است، یک نوع پرتقال است، یک نارنگی است

do you remember a few weeks ago mr. Duncan we were talking about idioms and phrases to

، چند هفته پیش به یاد دارید آقای. دانکن داشتیم در مورد اصطلاحات و عبارات مربوط به نوزادان صحبت می کردیم

do with babies and he laughed out loud when I used the phrase crack baby which means a

و او با صدای بلند خندید که من از عبارت crack baby استفاده کردم که به معنای

baby that is born to a mother who is taking crack cocaine okay and you've laughed and

بچه ای است که از مادری به دنیا می آید که کراک مصرف می کند خوب است و شما خندیدید و

said there's no such phrase that we were watching a television program last night where we not

گفتید چنین چیزی وجود ندارد. عبارتی که دیشب در حال تماشای یک برنامه تلویزیونی بودیم که در آن

mr. Duncan I didn't say wait wait before you start slandering me I'm not slandering you

آقای. دانکن نگفتم صبر کن تا شروع کنی به من تهمت بزنی من بهت تهمت

I didn't say I didn't think it was real you laughed I left because it sounded funny it

نمیزنم نگفتم فکر نمیکردم واقعی باشه خندیدی رفتم چون خنده دار به

sounded funny well we watched a TV cop series did we not last night and they use that very

نظر میرسید خنده دار به نظر میومد خوب ما سریال پلیسی دیدیم آیا ما دیشب نبودیم و آنها از همین

phrase crack baby so I you know I felt very smug anyway we laughed we laughed yes but

عبارت کراک عزیزم استفاده می کنند، بنابراین می دانم که من احساس می کردم خیلی از خود راضی بودم به هر حال ما خندیدیم ما خندیدیم بله اما

I didn't I didn't think it wasn't real I know I'll write you did mr. Duncan don't get upset

من فکر نمی کردم این واقعی نیست می دانم که می نویسم شما خندیدیم آقای. دانکن ناراحت نشو

III just it's serious it does sound funny it does sound serious but it is a phrase used

III فقط جدی است، خنده دار به نظر می رسد، جدی به نظر می رسد، اما این عبارتی است که

I think in America to describe a baby born to a mother who is hooked on crack cocaine

فکر می کنم در آمریکا برای توصیف نوزادی به دنیا آمده از مادری که به کراک کوکائین متولد شده است، استفاده می شود،

yes because apparently what happens the baby also becomes dependent on cocaine exactly

بله، زیرا ظاهراً چه اتفاقی برای نوزاد می افتد. دقیقاً به کوکائین وابسته می شود

that's I think is what I said that's incredible though isn't it so the so the baby is born

، فکر می کنم چیزی که گفتم باور نکردنی است، اما اینطور نیست، بنابراین بچه

a drug addict salish oranges yes Seville oranges we always used to do to get oranges I remember

یک معتاد به دنیا می آید سالیش پرتقال بله پرتقال سویا ما همیشه برای گرفتن پرتقال انجام می دادیم یادم می آید

when I was growing up oranges from Seville okay we're famous and we always use we always

وقتی بزرگ شدم پرتقال از سویل خوب ما معروفیم و همیشه از آن استفاده می کنیم ما همیشه

use my mother always bought Seville oranges to make marmalade because their parent Li

از آن استفاده می کنیم مادرم همیشه پرتقال سویا را برای تهیه مارمالاد می خرید زیرا پدر و مادرشان لی

they're very good for making marmalade I think Seville oranges were I think there were not

آنها برای درست کردن مارمالاد بسیار خوب

quite as sweet as other oranges but they were very good for making marmalade and my mother

هستند. پرتقال اما برای درست کردن مارمالاد بسیار خوب بود و مادرم

always bought Seville oranges so I don't know if you can still buy them maybe you can but

همیشه پرتقال سویا می‌خرید، بنابراین نمی‌دانم هنوز هم می‌توانید آن‌ها را بخرید، شاید بتوانید، اما

there are different types of orange you have the large orange a small orange tangerines

انواع مختلفی از پرتقال وجود دارد، شما پرتقال بزرگ و نارنجی کوچک دارید.

there is also mandarins yes Lois makes a good point there clementines yes I can't tell the

راین ها نارنگی هم دارند بله لوئیس به نکته خوبی اشاره می کند کلمانتین بله من نمی توانم

difference between tangerines clementines and mandarins no I can't tanjo there is supposed

تفاوت بین نارنگی کلمانتین و ماندارین را تشخیص دهم نه من نمی توانم

to be a slightly different flavor but you can't really tell I think tangerines a very

تانجو طعم آن کمی متفاوت باشد اما واقعا نمی توانید بگویید فکر می کنم نارنگی ها یک

very bright orange that there was a great progressive rock group called tangerine dream

نارنجی بسیار روشن است که یک گروه پراگرسیو راک بزرگ به نام نارنگی رویای وجود داشت

yes many years ago Oh Sydney they've got a tangerine trees in their small farm how lovely

بله سال ها پیش اوه سیدنی آنها در مزرعه کوچک خود درختان نارنگی دارند چقدر دوست داشتنی

Oh Jeff says that yes crack baby is used in the USA yes it's just it just sounds funny

اوه جف می گوید که بله کرک بیبی در ایالات متحده آمریکا استفاده می شود بله همینطور است فقط خنده دار به نظر می رسد خنده دار به

it does sound funny actually it doesn't sound like a phrase the there is real crack baby

نظر می رسد در واقع مانند یک عبارت به

how about a pot baby if the parents are smoking weed can you have a pot bet all right it's

probably not very serious is it whereas a baby that's born hooked on cocaine is probably

نظر نمی رسد. در حالی که نوزادی که با کوکائین به دنیا می‌آید احتمالاً

quite serious but I'm just I'm just now imagining a baby with a marijuana spliff hanging out

کاملاً جدی است، اما من فقط در حال حاضر تصور می‌کنم کودکی با ماری جوانا از دهانش آویزان شده است

of its mouth it works it doesn't work like that does it the baby comes crawling out of

، اما این کار را انجام نمی‌دهد.

the womb and then and then searches searches looks for a bong to smoke on as soon as it

از رحم و سپس و سپس جستجوها جستجو می کند به دنبال یک بونگ برای سیگار کشیدن به محض

comes out so she searches for a what well isn't a bong isn't that something that you

بیرون آمدن می گردد، بنابراین او به دنبال چاهی که بونگ نیست آن چیزی نیست که شما

used to smoke drugs I don't know well the baby comes out of the womb and then immediately

مواد مصرف می کردید، خوب نمی دانم بچه می آید از رحم خارج می شود و بلافاصله

looks for a needle to inject it is on a cartoon it's not funny no but we're making light of

دنبال سوزن می گردد تا آن را تزریق کند روی یک کارتون خنده دار نیست، نه، اما ما آن را کم رنگ می

it but it's obviously not funny we how about you are making light of it anyway we're going

کنیم، اما واضح است که خنده دار نیست، ما چه می گوییم شما دارید آن را سبک می کنید به هر حال ما بد می

nasty we are going because we are going I am going to make some hot cross buns and a

شویم ما می رویم چون می رویم من می خواهم چند نان صلیب داغ و یک

cup of tea oh that sounds great I am absolutely I haven't eaten anything today I've eaten

فنجان چای درست کنم آه که عالی به نظر می رسد من کاملاً امروز چیزی نخوردم من چیزی نخوردم

nothing no that's what I just said just a few small slices of orange yes segments of

نه این همان چیزی است که فقط چند عدد کوچک گفتم تکه‌های پرتقال بله بخش‌های

orange yes subscribe those what you were eating there a segment of orange okay I don't know

پرتقال بله اشتراک آن‌هایی که در آنجا می‌خوردید یک قسمت از پرتقال خوب است، نمی‌دانم

why I'm laughing we're going now Steve we have to go now and feel sad I've just liven

چرا می‌خندم، حالا می‌رویم استیو، حالا باید برویم و احساس غمگینی کنیم، من تازه

DUP yes I don't know what it is you what we start to liven up you used to fall asleep

DUP را زندگی کرده‌ام بله نمی دانم شما چیستید که ما شروع می کنیم به زنده کردن

in the past you used to start falling asleep but now you seem very lively nobody's coming

اما الان خیلی سرحال به نظر میای که هیچ کس

to my shirt by the way Jeff always used to say comment on my on my dress I thought that

به سمت پیراهن من نمیاد به هر حال جف همیشه در مورد لباسم نظر میداد من فکر میکردم که

was Pedro was it Pedro used to compliment your shirts I mean complimented for a long

پدرو بود که پدرو از پیراهن های شما تعریف

time anyways let's go shall we because I think everyone's tuning away bye bye Steve's going

میکرد. ما چون فکر می‌کنم همه از خداحافظی می‌کنند

now see you next week Steve see you next week for more controversy and more talk about brexit

استیو حالا می‌رود هفته آینده شما را

and hopefully something interesting bye and there goes mr. Steve here we back next week

می‌بینم. استیو اینجاست، هفته آینده برمی گردیم

it's now going off to make a cup of tea and a tea cake I get the feeling that Steve might

، اکنون برای درست کردن یک فنجان چای و یک کیک چای، احساس می کنم که استیو

also be a little bit hungry as well because you know doing this it makes you very hungry

نیز ممکن است کمی گرسنه باشد، زیرا می دانید که انجام این کار شما را بسیار گرسنه می کند.

two hours I stand here talking to you in fact two hours and twelve minutes today one last

دو ساعت من اینجا می ایستم. در واقع امروز دو ساعت و دوازده دقیقه با شما صحبت می کنم و آخرین

look at the live chat and then we are out of here matrix says mr. Steve's shirt is very

نگاهی به گفتگوی زنده و سپس ما از اینجا خارج شده ایم. پیراهن استیو خیلی

nice Thank You Lilia thank you Jeff thank you Guadalupe my mother prepared homemade

زیباست ممنون لیلیا ممنونم جف ممنون گوادالوپ مادرم

orange marmalade last week but she didn't take out the little white veins so it tasted

هفته گذشته مارمالاد پرتقال خانگی تهیه کرد اما رگهای سفید کوچکش را بیرون نیاورد بنابراین طعم آن

quite bitter i I like marmalade but I don't like marmalade with the skin so normally they

کاملا تلخ بود من مارمالاد را دوست دارم اما مارمالاد را با آن دوست ندارم پوست معمولاً

have the little shreds of skin inside so I don't like that so I I I like marmalade without

تکه های کوچکی از پوست را در داخل دارند، بنابراین من آن را دوست ندارم، بنابراین من مارمالاد

the skin to be honest matrix says goodbye Thank You David Thank You Sydney Thank You

بدون پوست را دوست دارم صادقانه بگویم ماتریکس خداحافظی می کند متشکرم دیوید متشکرم سیدنی متشکرم

Martha as well thanks a lot for joining us today and I hope you've enjoyed it it's been

مارتا همچنین بسیار متشکرم که امروز به ما ملحق شدید و امیدوارم از آن لذت برده باشید.

interesting some moments of controversy one or two things that we wanted to say today

چند لحظه جنجالی یکی دو موردی که امروز می خواستیم بگوییم جالب بوده است

and well of course I will see you next Sunday from 2:00 p.m. UK time have a great st. Patrick's

و خوب البته یکشنبه آینده از ساعت 2 بعد از ظهر شما را می بینم. زمان انگلستان یک خیابان عالی دارد. اتفاقا

Day by the way if you are celebrating and of course during the week you will see lots

روز پاتریک اگر جشن می گیرید و البته در طول هفته

of new lessons a new English lesson every day I'm not joking every day a new lesson

درس های جدید زیادی خواهید دید هر روز یک درس جدید انگلیسی، من شوخی نمی کنم هر روز یک درس جدید

tomorrow and Tuesday and for the rest of the week every week and I will be back next Sunday

فردا و سه شنبه و برای بقیه هفته هر هفته و یکشنبه آینده

from 2 p.m. UK time you can send a donation to PayPal the address is going by underneath

از ساعت 2 بعد از ظهر برمی گردم. وقت انگلستان که می‌توانید کمک مالی به PayPal بفرستید، آدرس زیر در

right now and of course well you know what's coming next of course you know what's coming next...

حال حاضر می‌رود و البته خوب می‌دانید که چه اتفاقی می‌افتد، البته می‌دانید که چه اتفاقی می‌افتد...

next until we meet again here on the 30 year old World Wide Web…

بعد تا زمانی که دوباره اینجا در وب جهانی 30 ساله ملاقات کنیم. …

ta ta for now.

تا در حال حاضر.