LIVE English Lesson - 14th January 2018 - Censorship - Shakespeare - Tea or Coffee? - Crime

Here are two words that many English speakers often use incorrectly the words

در اینجا دو کلمه وجود دارد که بسیاری از انگلیسی زبانان اغلب به اشتباه از آنها استفاده می کنند. کلمات

are infer and imply first of all the word infer means to deduce or conclude

infer هستند و اول از همه به معنای استنباط یا نتیجه گیری

something from evidence and reasoning rather than from explicit statements to

چیزی از شواهد و استدلال است نه از اظهارات صریح برای

come to a conclusion based on what you felt was meant even though it was not

رسیدن به نتیجه بر اساس آنچه شما احساس می کنید منظور است. اگر چه

said directly is to infer I infer from what you said then there is the word

مستقیماً گفته نشد برای استنباط من از آنچه شما گفتید استنباط می‌کنم، پس کلمه

imply which means to make slight hints and suggestions while speaking or

دلالت وجود دارد که به معنای ارائه نکات و پیشنهادات جزئی در حین صحبت یا

writing you make comments that suggest something without being too blatant or

نوشتن است، شما نظراتی را ارائه می‌کنید که چیزی را پیشنهاد می‌کنند بدون اینکه خیلی آشکار یا

obvious the person making the comments implies while the person listening to

واضح باشد که شخصی که آن را ارائه می‌کند. نظرات به این معنی است که در حالی که شخصی که به نظرات گوش می

the comments infers so to infer is to come to a conclusion from what you hear

دهد استنباط می کند، بنابراین استنباط به این معنی است که از آنچه می شنوید

and imply is to suggest something by what you say it is common for native

و متضمن آن هستید به این نتیجه می رسیم که با آنچه شما می گویید چیزی را پیشنهاد می کنید. رایج است که

English speakers to confuse infer with imply I wonder what you will infer from

انگلیسی زبانان بومی استنباط را با مفهوم اشتباه اشتباه می گیرند من متعجبم که شما چه خواهید کرد.

the following statement it's Sunday afternoon it's 2:00 p.m. here in the UK

از عبارت زیر استنباط کنید که بعد از ظهر یکشنبه ساعت 2:00 بعد از ظهر است. اینجا در بریتانیا

and this is live English!

و این انگلیسی زنده است!

mm-hmm mm-hmm

mm-hmm mm-hmm

do you know what theme that is do you know which movie that is taken

می دانید چه موضوعی است آیا می دانید از کدام فیلم گرفته شده است

from do you know which movie that's taken from do you know? its jaws oh I

آیا می دانید از کدام فیلم گرفته شده است آیا می دانید؟ اوه من

love film music I bet right now if I were to ask you what's your favourite

عاشق موسیقی فیلم هستم شرط می بندم اگر بخواهم از شما بپرسم

piece of movie music is I bet you would say the theme from Titanic my heart will

قطعه موسیقی فیلم مورد علاقه شما چیست شرط می بندم که می گویی تم از تایتانیک قلب من ادامه خواهد

go on uh hi everybody how are you today are you okay I hope so are you happy I

داشت آه سلام به همه حال شما امروز چطور است ؟ امیدوارم خوشحال باشید من

really really hope so yes my name is mr. Duncan and I'm here once

واقعاً امیدوارم که بله نام من آقای است. دانکن و من یک بار

again on YouTube live it's Sunday we are now two weeks into 2018 how has your

دیگر اینجا در YouTube زنده هستیم. امروز یکشنبه است که دو هفته از سال 2018 می گذرد، سال شما چگونه بوده است؟

year been so far has it been a good year I really really hope so because of

course lots of people at the moment are wishing Happy New Year Happy New Year

سال نو مبارک

when does it become too late to say Happy New Year how many days into the

چه زمانی برای گفتن سال نو خیلی دیر می شود چند روز بعد از

new year can you actually say Happy New Year

سال جدید می توانید سال نو را

before it becomes offensive so I think the first seven or eight days of the new

قبل از اینکه توهین آمیز شود تبریک بگویید بنابراین فکر می کنم هفت یا هشت روز اول سال جدید

year is okay but after that I think it's inappropriate so you only have to say

خوب است اما بعد از آن فکر می کنم نامناسب است، بنابراین شما فقط باید

Happy New Year for the first seven or eight days although yesterday I was in

در هفت یا هشت روز اول سال نو را تبریک بگویید، اگرچه دیروز من در

town and lots of people were wishing each other happy new year

شهر بودم و بسیاری از مردم سال نو را به یکدیگر تبریک می گفتند

still it's nearly two weeks since the new year arrived and people are still

هنوز نزدیک به دو هفته از رسیدن سال جدید می گذرد. مردم هنوز

wishing each other happy new year I must admit so let us

هم سال نو

keep our fingers crossed this week that we don't have any technical problems

را به یکدیگر تبریک می‌گویند.

remember last week we had some problems thank you very much once again to my

local phone company for cutting so can we all keep our fingers crossed

بنابراین می تواند همه ما امروز انگشتانمان را روی

today that we don't have any problems with the connection so here we go again

هم می گذاریم که هیچ مشکلی با اتصال نداریم، بنابراین اینجا دوباره می رویم

lots of things coming today I'm having a lovely cup of coffee at the moment it's

بسیاری از چیزها امروز در راه است.

very unusual for me to have a cup of coffee during the actual livestream but

قهوه در حین پخش زنده واقعی اما

I'm having one today it's delicious hmm Oh lovely not too sweet but I left my

من امروز یکی از آن را میخورم بسیار خوشمزه است، اوه دوست داشتنی نه خیلی شیرین است، اما من قهوه ام را

coffee strong I don't drink a lot of coffee but what about you would you

قوی گذاشتم، من زیاد قهوه نمینوشم اما

describe yourself as a tea or coffee person are you a person who enjoys a cup

شما خودتان را به عنوان یک چای یا قهوه دان معرفی میکنید شما فردی که از یک فنجان چای لذت می

of tea or do you like to have a cup of coffee

برید یا دوست دارید یک فنجان قهوه بنوشید،

now some people are addicted they are addicted to coffee they drink many many

اکنون برخی از افراد معتاد هستند، آنها به قهوه معتاد هستند، آنها هر روز تعداد زیادی فنجان قهوه می نوشند

cups of coffee every single day and there is something that always annoys me

و چیزی وجود دارد که همیشه در مورد قهوه من را آزار می دهد.

about coffee some people say that coffee is good for your health whilst others

مردم می گویند که قهوه برای سلامتی شما مفید است در حالی که دیگران

say it's bad for you so what is the truth it's the same with wine a lot of

می گویند برای شما مضر است، پس حقیقت چیست در مورد شراب هم همینطور است بسیاری از

people say Oh wine it's good for you then other people say that wine is bad

مردم می گویند اوه شراب برای شما خوب است سپس دیگران می گویند که شراب

for you it's very confusing so what are you would you describe yourself are you

برای شما مضر است، این بسیار گیج کننده است. پس خودت چی هستی آیا شما

a tea or coffee person so how would you describe yourself would you like to have

اهل چای یا قهوه‌خوری هستید، پس چگونه خودتان را توصیف می‌کنید، دوست دارید در

a cup of tea right now or would you like to have a cup of coffee so at the moment

حال حاضر یک فنجان چای بنوشید یا دوست دارید یک فنجان قهوه بنوشید، بنابراین در حال حاضر

I'm having a delicious cup of coffee live on YouTube mmm absolutely delicious

من در یوتیوب یک فنجان قهوه خوشمزه می‌نوشم. بسیار خوشمزه است،

so if you are enjoying your beverage at the moment beverage that's a great word

بنابراین اگر در حال حاضر از نوشیدنی خود لذت می برید نوشیدنی که یک کلمه عالی است

beverage just means a drink so any type of drink can be described as a beverage

نوشیدنی فقط به معنای یک نوشیدنی است بنابراین هر نوع نوشیدنی را می توان به عنوان یک نوشیدنی توصیف کرد،

so cheers everyone if you are having your tea

بنابراین اگر در حال حاضر چای خود را

all coffee at the moment so here we go the first question of course must be

تمام قهوه می نوشید خوشحال می شوید. ما می رویم اولین سوال البته باید این باشد

what was the view like this morning what was the view out of my window like well

که امروز صبح منظره چگونه بود منظره بیرون از پنجره من چگونه بود خوب

let's have a look shall we let's go through the window right now it is a

بیایید نگاهی بیندازیم اجازه دهید از پنجره عبور کنیم

very murky cold damp day if you look in the distance you can just about see the

اگر نگاه کنید یک روز سرد بسیار تاریک است. در دوردست فقط می توانی

mountain the wrekin hill it's not a mountain a lot of people tell

کوه را ببینی، تپه ی شکسته ، کوه نیست، بسیاری از مردم به

me off they say mr. Duncan the wrekin is not a mountain it is actually a hill

من می گویند و می گویند آقای. دانکن ورکین کوه نیست، در واقع یک تپه است،

okay some people are so pedantic so there it is the view this morning

خوب برخی از مردم آنقدر دمدمی مزاج هستند، بنابراین منظره امروز

it's very murky very misty it feels quite unpleasant outside oh look did you

صبح بسیار کدر است، بسیار مه آلود است، بیرون کاملاً ناخوشایند است، اوه،

see that the pigeons the pigeons are flying around there they are can you see

دیدی که کبوترهایی که کبوترها در آنجا پرواز می کنند. آنها هستند می توانی

them they are all landing on the tree so there it is the view from the window

آنها را ببینی آنها همه دارند روی درخت فرود آمده اند، بنابراین این منظره از پنجره است

this morning it is a very murky day and of course

امروز صبح یک روز بسیار تاریک است و البته

this week Oh this week was a very special week for

این هفته اوه این هفته برای من هفته بسیار خاصی بود

me do you know why because this week we reached 600,000 subscribers this week so

می دانید چرا این هفته به 600000 مشترک این هفته رسیدیم، بنابراین

now I have passed the 600,000 subscriber mark ah isn't that exciting so thank you

اکنون من از مرز 600000 مشترک گذشتم آه آنقدرها هم هیجان انگیز نیست، بنابراین

very much thanks to all those who have decided to join me over the past few

از همه کسانی که در چند هفته گذشته تصمیم گرفتند به من بپیوندند

weeks and of course a big thank you to those who have been watching for many

بسیار سپاسگزارم و البته یک تشکر بزرگ برای کسانی که سال هاست تماشا می کنند و

many years talking a thank you can I say a very big thank you to Andrea

صحبت می کنند تشکر می کنم می توانم از آندریا

Santi thank you very much Andrea for your super super donation and also

سانتی بسیار تشکر کنم از آندریا برای کمک فوق العاده و

Christmas present as well thank you very much once again - Andrea Santi for your

همچنین هدیه کریسمس بسیار سپاسگزارم - آندریا سانتی برای شما

lovely kind donation that you sent to me through pay

کمک شما عزیزان است که از طریق پرداخت پول برای من ارسال

pow thank you very much because a lot of people like to make donations small or

کردید از شما بسیار سپاسگزارم زیرا بسیاری از مردم دوست دارند کمک های مالی کوچک یا

large and there is the address if you would

بزرگ انجام دهند و اگر

like to send a donation to help my work continue because doing this does cost a

مایلید کمک مالی برای ادامه کار من ارسال کنید آدرس وجود دارد زیرا انجام این کار باعث می شود هزینه

lot of money there's lots of things I have to do lots of things I have to buy

زیادی دارد کارهای زیادی وجود دارد که باید انجام دهم کارهای زیادی باید بخرم

lots of things I have to pay for and of course there is lots of equipment that

چیزهای زیادی را باید بخرم و البته تجهیزات زیادی وجود دارد که

helps me to go live so you are more than welcome to make a donation through

به من کمک می کند تا زنده بمانم، بنابراین شما از ساختن آنها استقبال می کنید کمک مالی از طریق

PayPal it's very simple you don't have to give any details you don't have to

پی پال بسیار ساده است، شما نیازی به ارائه هیچ جزئیاتی ندارید، لازم نیست

give you address or your credit card so there you go it's so easy and can I

آدرس یا کارت اعتباری خود را به شما بدهید، بنابراین این کار بسیار آسان است و آیا می توانم

thank you in advance now last week I noticed some people were getting very

پیشاپیش از شما تشکر کنم هفته گذشته من متوجه برخی افراد شدم خیلی

upset because they couldn't find the subtitles on my videos so here we go I'm

ناراحت می‌شدند چون نمی‌توانستند زیرنویس‌های ویدیوهای من را پیدا کنند، بنابراین به اینجا

going to mention this again so after the live stream has finished normally a few

می‌رویم که دوباره به این موضوع اشاره می‌کنم، بنابراین پس از اینکه پخش زنده به طور معمول چند

hours later you can actually watch captions or subtitles but you have to

ساعت بعد تمام شد، می‌توانید زیرنویس‌ها یا زیرنویس‌ها را تماشا کنید، اما باید

click the symbol you have to click this which is underneath the video and then

روی نماد کلیک کنید باید روی این کلیک کنید که i در زیر ویدیو قرار دارد و سپس

you can watch the subtitles so still a lot of people thinking that I don't have

می توانید زیرنویس ها را تماشا کنید، بنابراین هنوز بسیاری از مردم فکر می کنند که

subtitles on my latest videos but they are there trust me they are there let's

من در آخرین ویدیوهایم زیرنویس ندارم اما آنها آنجا هستند، به من اعتماد کنید آنها آنجا هستند، اجازه دهید

have a look at the live chat shall we because the live chat is of course open

نگاهی به چت زنده بیندازیم زیرا چت زنده البته باز است

let's see what is going on on the live chat dallara

بیایید ببینیم در چت زنده چه

may tavill oh thank you very much for joining me today

می گذرد دالارا مای تاویل آه بسیار متشکرم که امروز به من ملحق شدید

hello everybody says Joe Hale hello to you as well

سلام همه می گویند جو هیل سلام به شما نیز

Kunal O'Connell we love tea in Azerbaijan we like tea very much we

کونال اوکانل ما عاشق چای در آذربایجان هستیم ما چای دوست داریم ما

always drink tea in the morning and anytime hello Bello marvelous mr. Duncan

همیشه صبح ها چای می نوشیم و در هر زمان سلام آقای بیلو شگفت انگیز. دانکن

hello to mr. Steve as well more about mr. Steve in a moment

سلام به آقای استیو همچنین بیشتر در مورد آقای. استیو در یک لحظه

hello mr. Duncan from Martha also Alice mohamad analytic brain Jamal Murray mr.

سلام آقای. دانکن از مارتا همچنین آلیس محمد مغز تحلیلی جمال موری آقای.

Duncan do you like green tea yes I used to drink a lot of green tea when I lived

دانکن آیا چای سبز دوست داری بله من زمانی که در چین زندگی می کردم مقدار زیادی چای سبز می خوردم

in China quite a lot of that was consumed whilst teaching in China

که مقدار زیادی از آن در حین تدریس در چین مصرف می شد

hello mr. Duncan from Island cumin youlet ass hello to you thank you very

سلام آقای. دانکن از جزیره زیره جوانه سلام به شما بسیار متشکرم که

much for joining me Tabak is a Turkish word which means

به من ملحق شدید تاباک یک کلمه ترکی است که به معنی

chicken oh thank you very much havoc and a special 'cluck cluck' to you. Olga is here Thank You

مرغ اوه بسیار متشکرم و یک 'کلاک کلاک' ویژه برای شماست. اولگا اینجاست متشکرم

Olga watching in Moscow also raker hello mr. Duncan nice to see you again

اولگا در حال تماشای مسکو است و سلام آقای. دانکن خوشحالم که دوباره شما را می بینم

and it's SuperDuper to see you again as well mr. Steve is a very big fan of

و همچنین سوپردوپر است که دوباره شما را می بینم آقای. استیو از طرفداران بسیار زیادی

herbal tea so thank you Chris for your question do you have coffee with sugar

چای گیاهی است، بنابراین از شما متشکرم کریس برای سوال شما آیا قهوه با شکر می

yes I do I I do like to put a little bit of sugar in my coffee so Thank You Alice

خورید بله، من دوست دارم کمی شکر در قهوه ام بریزم، بنابراین از شما متشکرم آلیس

for that question hello mr. Duncan from ash wani hello to

برای این سوال سلام آقای. دانکن از ash wani سلام به

you as well it's so nice to see so many people here today thank you so much for

شما هم خیلی خوشحالم که امروز این همه نفر را اینجا می بینم خیلی ممنون که

joining me of course this is now live it's quarter past two don't forget

به من ملحق شدید، البته این هم اکنون زنده است، ساعت دو و ربع است فراموش نکنید

oh dear...coming up today at 3 o'clock live with lots of things to talk about

عزیزم...امروز ساعت 3 می آیید ساعت زنده با چیزهای زیادی برای صحبت در مورد

it is mr. Steve

آن آقای است. استیو

I do yes we are live as live can be thank you very much for joining me today

من انجام می دهم بله ما در حال پخش زنده

it's mr. Duncan that's me and I have been teaching English right here on

هستیم. دانکن این من هستم و

YouTube for over 11 years and of course 2018 is the 12th year that I've been

بیش از 11 سال است که در اینجا در یوتیوب انگلیسی تدریس می کنم و البته سال 2018 دوازدهمین سالی است که

right here on YouTube teaching English so mr. Steve coming

من اینجا در یوتیوب هستم و به آموزش زبان انگلیسی می پردازم. استیو

later on did you see him there he was doing his exercises that is actually

بعداً آمد آیا او را آنجا دیدید که تمریناتش را انجام می داد که در واقع

from last week when he was getting very excited in the studio talking all about

مربوط به هفته گذشته است که در استودیو بسیار هیجان زده بود و درباره

his exercise routine today we are talking about some very heavy topics

تمرینات روزمره خود صحبت می کرد امروز ما در مورد موضوعات بسیار سنگین

today we are going to discuss censorship is there any censorship in your country

امروز صحبت می کنیم. سانسور آیا سانسوری در کشور شما وجود دارد

do you think it is right to censor things so this is a subject that is

آیا فکر می کنید سانسور چیزها درست است، بنابراین این موضوعی است که

often talked about in the news I know it's a very heavy subject and for some

اغلب در اخبار درباره آن صحبت می شود، می دانم موضوع بسیار سنگینی است و برای برخی

people it is a very sensitive subject but I think it's a very interesting

افراد موضوع بسیار حساسی است، اما فکر می کنم

thing to talk about because even in countries where you think there is no

صحبت کردن در مورد آن بسیار جالب است زیرا حتی در کشورهایی که فکر می کنید هیچ

censorship there actually is censorship so even though you might think say for

سانسوری وجود ندارد، در واقع سانسور وجود دارد، بنابراین حتی اگر فکر می

example here in the UK you might think there is no censorship here but in fact

کنید مثلاً اینجا در بریتانیا، ممکن است فکر کنید اینجا سانسور وجود ندارد، اما در

there is so it might be fair to say that censorship is something that is very

واقع چنین است. شاید منصفانه باشد که بگوییم سانسور چیزی است که بسیار

widespread but of course you might say that the level of censorship varies

گسترده است، اما البته ممکن است بگویید که سطح سانسور

between each country so hello and we are going to talk about some big

بین هر کشوری متفاوت است، پس سلام و ما در مورد چند زیربنایی بزرگ صحبت خواهیم کرد.

subjects also coming up later on mr. Steve will be here yes he is here he has

jects نیز بعدا در مورد آقای. استیو اینجا خواهد بود بله او اینجاست، او

a lot of fans and today we are talking about censorship we are going to talk

طرفداران زیادی دارد و امروز در مورد سانسور صحبت می کنیم، قرار است در مورد پلاستیک صحبت کنیم،

about plastic because this week many people once again a very sensitive

زیرا این هفته بسیاری از مردم یک بار دیگر یک موضوع بسیار حساس

subject or talking about pollution and the effect

یا صحبت در مورد آلودگی و

that plastic has on the environment so if you have something to say about that

تأثیر پلاستیک بر روی آن دارند. محیط، بنابراین اگر در مورد آن چیزی برای گفتن

you are more than welcome to get involved if is not just my show it is

دارید، خوشحال می شوید که شرکت کنید، اگر فقط نمایش من نیست،

also your show as well and that is the reason why we are here to share our

نمایش شما نیز هست و به همین دلیل است که ما اینجا هستیم تا ایده های خود را به اشتراک بگذاریم

ideas and of course to learn some English yes indeed it's been very busy

و البته یاد بگیریم. چند زبان انگلیسی بله واقعاً

this week here in Much Wenlock oh my goodness so many things have been going

این هفته اینجا در Much Wenlock خیلی شلوغ بوده است وای خدای من، خیلی چیزها

on right here in my hometown this week for example

در اینجا در زادگاه من در این هفته در جریان بوده است، به عنوان مثال،

we've had lots of disruption this week because there are some roadworks

ما در این هفته اختلالات زیادی داشتیم زیرا برخی از کارهای جاده ای در

taking place lots of things happening around the town center the place in

حال انجام هستند. از اتفاقاتی که در اطراف مرکز شهر رخ می دهد، مکانی

which I live much Wenlock and as you can see there are lots of roadworks lots of

که من در آن بسیار زندگی می کنم، ونلاک

signs telling people where to go and can you see the sign it says work starts

here on behalf of Western power distribution one-way system will be in

سیستم یک طرفه توزیع er

operation from the 8th of January 2018 for approximately 5 weeks that's what

از 8 ژانویه 2018 به مدت تقریباً 5 هفته کار می کند، این همان چیزی است

the sign says so there it is so there is some disruption at the moment taking

که تابلو نشان می دهد، بنابراین وجود دارد، بنابراین در حال حاضر اختلالی در

place right here in the town and one or two people have been complaining about

اینجا در شهر رخ می دهد و یک یا دو نفر مشکل دارند. اکنون از این موضوع شکایت

it now I've been trying to find out what they are actually doing why are they

کرده‌ام، تلاش می‌کنم بفهمم آنها واقعاً چه می‌کنند، چرا

digging up the road well apparently there are some electrical cables that

جاده را به خوبی حفر می‌کنند، ظاهراً برخی از کابل‌های برق وجود دارد که

are normally overhead so what they are going to do they are going to take the

معمولاً بالای سر هستند، بنابراین آنها می‌خواهند چه کار کنند، آنها می‌خواهند برق را ببرند.

electric cables that are above everyone and they are going to put them under the

کابل هایی که بالای همه قرار دارند و می خواهند آنها را زیر

ground so apparently that's what they are doing

زمین بگذارند، بنابراین ظاهراً این کاری است که آنها انجام

they are actually putting the electricity cables under the ground now

می دهند، در واقع دارند کابل های برق را زیر زمین می گذارند، اکنون

where I live many of the electrical cables are actually above the ground

جایی که من زندگی می کنم، بسیاری از کابل های برق در واقع بالای زمین

they are actually on top of tool poles and that includes where I live so it

هستند که در واقع روی آن قرار دارند. بالای تیرهای ابزار و این شامل محل زندگی من می شود، بنابراین به

looks as if that's what they are doing at the moment they are actually putting

نظر می رسد این همان کاری است که آنها انجام می دهند در حال حاضر آنها در واقع

the electric cables under the ground instead of them being above the ground

کابل های برق را به جای اینکه در بالای زمین قرار بگیرند، زیر زمین قرار می دهند. e ground

Thank You taboc davic just said my teacher suggested your YouTube channel

متشکرم taboc davic فقط گفت معلم من کانال یوتیوب شما را پیشنهاد کرده است

and said you are very friendly thank you very much tavern that that's

و می گوید شما بسیار دوستانه هستید ممنون میخانه

very kind of you so there you can see there there is some roadworks

خیلی لطف دارید، بنابراین می توانید ببینید که

taking place right here in the place I live and many people ask mr. Duncan

اینجا در مکانی که من زندگی می کنم چند کار جاده ای در حال انجام است. و بسیاری از مردم از آقای دانکن

where do you live the place I live in is called Much Wenlock and as I said just

کجا زندگی می‌کنی جایی که من در آن زندگی می‌کنم به نام Much Wenlock و همانطور که گفتم

it's been a very busy week here lots of things going on this week much Wenlock

فقط هفته بسیار شلوغی بود اینجا چیزهای زیادی در این هفته

was on television on the BBC more about that in a moment and also we had some

در جریان بود.

very dramatic events taking place here this week lots of bad things happened

اتفاقات بسیار دراماتیکی در اینجا رخ داد این هفته اتفاقات بد زیادی در

this week in the place I live more about that in a moment as well and of course

این هفته در مکانی که من بیشتر در مورد آن زندگی می کنم رخ داد و البته

every Saturday it is worth mentioning that every Saturday we go for a lovely

هر شنبه لازم به ذکر است که هر شنبه ما برای یک غذای دوست داشتنی می رویم

meal mr. Steve and myself we go for a lovely meal in the town centre would you

آقای. من و استیو برای یک غذای خوشمزه در مرکز شهر

like to see mr. Steve buying some bread yesterday ok then here we go

می رویم. استیو دیروز در حال خریدن مقداری نان خوب است پس

this is mr. Steve and myself in Much Wenlock square yesterday afternoon

این آقای است. من و استیو دیروز بعدازظهر در میدان

now oh hi everybody welcome once again to

ونلوک خیلی خوش آمدید، سلام به همگی خوش آمدید یک بار دیگر

the place in which I live this is much Wenlock and it's mr. Duncan

به مکانی که من در آن زندگی می‌کنم ، ونلاک بسیار است و آقای. دانکن

yes Here I am this is not live of course this is now

بله من اینجا هستم این زنده نیست البته الان

Saturday afternoon and I'm in town but the big question is where is mr. Steve

بعدازظهر شنبه است و من در شهر هستم اما سوال بزرگ این است که آقای کجاست.

where is mr. Steve where is mr. Steve oh there's mr. Steve

آقای استیو کجاست آقای استیو کجاست استیو اوه آقا هست استیو

but where is he going mr. Steve is going somewhere but where is he going

اما کجا می رود آقای استیو جایی می رود اما کجا می رود

mr. Steve is going to the local Bakers he's going to pick up some bread so here

آقای. استیو به نانوایان محلی می‌رود و می‌خواهد مقداری نان بردارد، بنابراین اینجا

we are in much Wenlock of course this is the place in which I live thank you very

ما در ونلاک هستیم، البته اینجا جایی است که من در آن زندگی می‌کنم، از

much for joining me live today it's very nice to see you once again of course

اینکه امروز زنده به من ملحق شدید بسیار متشکرم.

much Wenlock is a very famous place in fact it's even more famous now because

much Wenlock مکان بسیار معروفی است در واقع اکنون حتی مشهورتر شده است

last night Much Wenlock was on television yes on the BBC no less can

زیرا دیشب خیلی Wenlock در تلویزیون بود بله در بی بی سی نه کمتر می

you believe it so mr. Steve is now in the baker's shop he's buying some bread

توانید آن را باور کنید پس آقای. استیو هم‌اکنون در نانوایی است و

as I mentioned just now but what will he buy hopefully mr. Steve will be willing

همان‌طور که هم‌اکنون اشاره کردم، در حال خریدن مقداری نان است، اما امیدوارم چه چیزی بخرد. استیو مایل خواهد بود

to show us the bread that he bought and I have a feeling he's going to come back

نانی را که خریده است به ما نشان دهد و من احساس می کنم که او

with at least two bags of bread I think so well I hope so for those wondering

با حداقل دو کیسه نان برمی گردد، فکر می کنم خیلی خوب است

where I am I'm actually in the square the main

.

square here in Much Wenlock a place where I often come to do my shopping

میدان اصلی اینجا در Much Wenlock جایی که من اغلب برای انجام خرید به اینجا می آیم

here he comes mr. Steve is coming back he's done his bread shopping

او می آید آقای. آقای استیو برمی گردد ، او خرید نان خود را تمام کرده است

mr. Steve oh hello mr. Steve so here we are then we're in much Wenlock once

. استیو اوه سلام آقای استیو پس ما اینجا هستیم و دوباره در ونلاک هستیم

again of course this is the place in which we live isn't it it certainly is

البته اینجا مکانی است که ما در آن زندگی می کنیم، مطمئناً

and yes I've just been to the bread shop to get some nice fresh bread

اینطور نیست و بله من به تازگی به مغازه نان فروشی رفته ام تا نان تازه و خوبی تهیه کنم.

Steve can you show us what you've bought now we love eating bread don't we

شما آنچه را که خریده اید به ما نشان دهید که ما عاشق خوردن نان هستیم، آیا

now certain types of bread are seen as unhealthy but other types of bread are

اکنون برخی از انواع نان ناسالم به نظر می رسند، اما انواع دیگر نان

seen as very healthy and dare I say nutritious so would you like to show us

ها بسیار سالم و به جرات می توانم بگویم مغذی هستند، پس دوست دارید آنچه را که دارید به ما نشان

what you bought we've got both types in here this is the healthy one because

دهید. ما هر دو نوع را در اینجا خریده ایم، این یکی سالم است، زیرا

this seed there's lots of seeds in here and it's brown bread so lots of fibre so

این دانه دانه های زیادی در اینجا دارد و نان قهوه ای آن مقدار زیادی فیبر دارد، بنابراین

that's that that's that I call it GI bread it's supposed to keep your blood sugar stable

من به آن نان GI می گویم که قرار است قند خون شما را ثابت نگه دارد

g GI bread don't ask me to say what that is but it's called GI bread so it keeps

. نان GI از من نپرسید که بگویم آن چیست، اما به آن نان GI می گویند، بنابراین

it's very low in sugar but this one here this oh I like I like the look at this

قند آن را بسیار کم نگه می دارد، اما این یکی اینجا، آه، دوست دارم من نگاه به این را دوست دارم

this look at that that's a tiger bread it's a huge loaf it's white bread with with a

این نگاه به این نان ببر، یک نان بزرگ است. نان آن یک نان سفید با

sort of a coating on it that makes it look like tiger skin anyway it's

نوعی پوشش روی آن است که آن را شبیه پوست ببر می کند به هر حال

delicious and it's all mine now miss miss mr. Steve mr. Steve seems to think

خوشمزه است s و همه مال من است حالا خانم خانم. آقای استیو به نظر می رسد استیو فکر می

that he's going to eat all of the bread but I have a I have a feeling that I'm

کند که قرار است تمام نان را بخورد، اما من احساس می کنم

going to be eating quite a lot of it as well

که مقدار زیادی از آن را خواهم خورد،

hey last night guess what yes I've mentioned it already but I'm going to

دیشب حدس بزنید چه چیزی بله قبلاً به آن اشاره کردم اما من می خواهم

mention it again Much Wenlock the place we live in was actually on television

دوباره به آن اشاره کنم، جایی که ما در آن زندگی می کنیم، در واقع در تلویزیون بود

and we watched it last night did you enjoy seeing Much Wenlock on

و ما آن را دیشب تماشا کردیم، آیا از دیدن آقای ونلاک در تلویزیون لذت بردید

television mr. Steve yes it was it was fascinating that we saw some people that

. استیو بله، جالب بود که ما افرادی را دیدیم که

we knew and we're going to go up to them later and say it did you can we have

می‌شناختیم و بعداً به سراغ آنها می‌رویم و می‌گوییم این کار انجام شد، می‌توانید دیشب

your autograph turn on the telly last night oh and a bit of local gossip

امضای شما را روی تلویزیون روشن کنیم، اوه و کمی شایعات محلی

from in there not gossip there were lots of break-ins in Much Wenlock last night

از طرف در آنجا نه شایعه پراکنی وجود داشت، شب گذشته در Much Wenlock وقفه های زیادی رخ

really so so this is actually breaking news literally so apparently last night

داد، بنابراین این در واقع یک خبر فوری است، بنابراین ظاهراً دیشب

there were lots of break-ins lots of places were broken into lots of places

سرقت های زیادی وجود داشت بسیاری از مکان ها به مکان های زیادی شکسته شدند

had a disturbance in the night it looks as if quite a few places have been

و اختلال در شب به نظر می رسد که چندین مکان

broken into so some thieves broke into some of the places in Much Wenlock so

شکسته شده است، بنابراین برخی از دزدها به برخی از مکان های Much Wenlock نفوذ کردند، بنابراین

who who told who told you this Steve where did you get this information from

چه کسی به شما گفته است که این اطلاعات را از کجا

in the in the bakery they said that that s about six places were all broken into

در نانوایی به شما داده است، آنها گفته اند که تقریباً شش مکان همگی

the local pub the art gallery the newsagent and a few houses all had their

به میخانه محلی، گالری هنری، روزنامه فروشی و چند خانه شکسته شد و همه

doors kicked in and there was blood in it's one of the most exciting things ever

درهایشان را زده بودند و خون در آن جاری بود، یکی از هیجان انگیزترین اتفاقاتی است که

to happen in much Wenlock we don't want it of course time a crime in a small little

تا به حال در بسیاری از Wenlock که ما آن را نمی خواهیم رخ داده است. البته زمان یک جنایت در یک littl کوچک

town like this but looks like we've got it

این شهر شبیه این است اما به نظر می رسد که ما متوجه شده ایم که

crime has come too much Wenlock oh my goodness is very dramatic and around

جرم و جنایت بسیار زیاد شده است Wenlock اوه خدای من بسیار دراماتیک است و در

about Christmas just before Christmas I think the the local spar shop which is

مورد کریسمس درست قبل از کریسمس فکر می کنم مغازه اسپار محلی است که

just over the way from the square that was also broken into so it would appear

درست بالای راه از میدان است که همچنین به طوری که به نظر می

that there is a slight crime wave taking place here in Much Wenlock but normally

رسد یک موج جنایت خفیف در اینجا در Much Wenlock در حال وقوع است، اما به طور

the place is very quiet very peaceful and very relaxing and that's why we live

معمول مکان بسیار آرام و بسیار آرام و بسیار آرام است و به همین دلیل است که ما اینجا زندگی می

here because we love it really so mr. Steve what what are we going to

کنیم زیرا واقعاً آن را خیلی دوست داریم آقای. آقای استیو حالا قرار است چه کار کنیم

do now mr. Steve and to have our regular Saturday meal at the copper kettle which

؟ استیو و برای صرف غذای معمولی شنبه خود در کتری مسی

we've already pre-ordered and it's going to be beef stew and dumplings oh yes

که قبلاً سفارش داده بودیم و قرار است خورش و کوفته گوشت گاو باشد، اوه بله،

because I love beef stew and dumplings and the person who helps to run the

زیرا من عاشق خورش و کوفته گوشت گاو و کسی هستم که به اداره

place we are going now to eat was on television last night so I think she

محلی که می رویم کمک می کند. حالا غذا خوردن دیشب در تلویزیون بود، بنابراین فکر می کنم او

might be feeling very excited today because she was on television but one of

ممکن است امروز خیلی هیجان زده باشد زیرا او در تلویزیون بود، اما یکی

the questions today is have you ever been on television now

از سؤالات امروز این است که آیا شما تا به حال در تلویزیون بوده اید اکنون

I have I've been on television in the past have you been on TV Steve?

من قبلاً در تلویزیون بوده ام. استیو در تلویزیون بوده است؟

have you ever been on television Steve? not that I know of mr. Duncan not

آیا تا به حال در تلویزیون استیو بوده اید؟ نه اینکه من آقا را بشناسم دانکن

officially obviously I'm being filmed now by you but this isn't going out on

رسماً مشخص نیست که من اکنون توسط شما فیلمبرداری می‌کنم، اما این

the television but no as far as I know I've never been filmed on television so

در تلویزیون پخش نمی‌شود، اما تا آنجا که می‌دانم من هرگز در تلویزیون فیلم‌برداری نشده‌ام،

where maybe one day maybe I'll have to do something to get on television I

بنابراین شاید یک روز مجبور شوم کاری انجام دهم. برای حضور در تلویزیون

could be the famous or infamous do yeah I think there's a pretty good chance

می‌توانم معروف یا بدنام باشم، بله، فکر می‌کنم شانس بسیار خوبی وجود دارد

that mr. Steve will be infamous so there's famous which is good and

که آقای. استیو بدنام خواهد بود بنابراین معروف است که خوب است و

infamous which is bad it is a negative word so normally people who have done

بدنام که بد است یک کلمه منفی است بنابراین معمولاً افرادی که کارهای بد انجام داده

bad things are described as infamous so mr. Steve we are about to go and have

اند بدنام توصیف می شوند . استیو ما در حال رفتن هستیم و

something to eat and we will return you back to the studio so we will see you a

چیزی برای خوردن داریم و شما را به استودیو برمی گردانیم تا کمی بعد شما را ببینیم

little bit later yes bye for now our stomachs will be bulging out of this

بله خداحافظ در حال حاضر شکم ما از این وعده غذایی بیرون زده است،

meal I think so I I must admit I'm really looking forward to today's meal

فکر می کنم پس باید اعتراف کنم. من واقعا مشتاقانه منتظر غذای امروز هستم

because stew and dumplings is my favorite meal of all

زیرا خورش و پیراشکی غذای مورد علاقه من است،

so that's all from us in the center of much Wenlock will now return you back to

بنابراین همه اینها از طرف ماست که در مرکز خیلی چیزها قرار دارد، حالا شما را به استودیو برمی گرداند

the studio

dear baby baby if I said you had a beautiful body would you hold it against

عزیزم عزیزم، اگر بگویم بدن زیبایی دارید، آن را نگه می دارید. آن را علیه

me oh hello there did you enjoy that that

من آه سلام، آیا شما لذت

was yesterday in Much Wenlock and during the night the previous night in fact it

بردید که دیروز در ماچ ونلاک بود و در طول شب شب گذشته در

was on Friday night there were lots of robberies lots of break-ins many

واقع شب جمعه بود که سرقت های زیادی رخ داد.

buildings many shops were broken into now the thing is if you watch that video

این است که اگر بعداً دوباره آن ویدیو را تماشا

again later if you look at it very closely you will notice that there is

کنید، اگر خیلی دقیق به آن نگاه کنید ، متوجه خواهید شد که در

actually evidence of all of the break-ins right behind us if you take a

واقع شواهدی از تمام نفوذها دقیقاً پشت سر ما وجود دارد،

close look here right behind where we're sitting you can actually see the broken

اگر به اینجا دقیقاً پشت جایی که ما نشسته ایم نگاه کنید، در واقع می توانید

window of one of the doors look a broken door right behind us whilst we were

پنجره شکسته یکی را ببینید درها به نظر یک در شکسته هستند، درست پشت سر ما در حالی که ما

talking so just to prove that there there actually was a spate of robberies

صحبت می کردیم، بنابراین فقط برای اینکه ثابت کنیم در واقع موجی از سرقت

spate if there is a spate of something it means something occurs many times

ها وجود داشته است، اگر سیل چیزی وجود داشته باشد، به این معنی است که چیزی چندین بار

over a short period of time spate so there were a spate of robberies a spate

در یک دوره زمانی کوتاه اتفاق می افتد. موجی از سرقت ها موجی از سرقت

of break-ins many places were damaged so just to prove it there is one of the

ها بسیاری از مکان ها آسیب دیده اند، بنابراین فقط برای اثبات آن، یکی از

broken doors right behind where we were sitting now we're not sure at the moment

درهای شکسته درست پشت جایی که ما نشسته بودیم وجود دارد، ما در حال حاضر مطمئن نیستیم که

why they did it now some people think it was just vandalism so maybe some people

چرا آنها این کار را انجام دادند، برخی از مردم فکر می کنند. فقط خرابکاری بود، پس شاید بعضی

were just going around smashing all the windows for fun why would you do that

ها فقط برای سرگرمی می رفتند و همه پنجره ها را می شکنند، چرا این کار را

why would you smash a window for fun I don't know I don't know why but there

می کنی چرا یک پنجره را برای سرگرمی می شکستی نمی دانم نمی دانم چرا اما آنجا

you go sometimes bad things happen sometimes they do it isn't a perfect

می روی گاهی اوقات اتفاقات بدی می افتد. آنها انجام می دهند متأسفانه دنیای کاملی نیست

world unfortunately and just to prove it we are talking about another thing today

و فقط برای اثبات آن، ما امروز در مورد چیز دیگری صحبت می کنیم

that some people get very annoyed about we are talking about censorship today

که برخی از مردم خیلی از آن عصبانی می شوند، امروز در مورد سانسور صحبت می کنیم

hello mr. Duncan a couple of weeks ago our government tried to censor a picture

سلام آقای. دانکن چند هفته پیش، دولت ما سعی کرد تصویری را سانسور کند که

one of the means that was going around the internet let's just see if we can

یکی از ابزارهایی بود که در اینترنت در حال چرخش بود ، بیایید ببینیم آیا می‌توانیم

find out who that's from fee or light thank you very much for that

بفهمیم که چه کسی از روی هزینه یا سبک است.

Pedro Belmont says vandalism I have learned a new word yes vandalism a

یک کلمه جدید بله

vandal is a person who breaks or smashes or destroys things for no reason they do

خرابکاری وندال کسی است که بدون دلیل چیزهایی را می شکند یا خرد می کند یا از بین می برد و

it for fun or they do it because they are bored vandalism yes it's a great

برای سرگرمی این کار را انجام می دهد یا به دلیل حوصله بودن این کار را انجام می دهد.

word that although it isn't a very good action to be honest Jeff the ban on

صادق باشید جف ممنوعیت

Google or the Chinese government who bans that well we were talking about

گوگل یا دولت چین که به خوبی آن را ممنوع کرده است، هفته گذشته در مورد چین صحبت می کردیم

China last week and in China of course YouTube is banned it is actually blocked

و البته در چین، یوتیوب ممنوع است، در واقع در چین مسدود شده است،

in China so you can't watch YouTube in China although of course there are lots

بنابراین شما نمی توانید YouTube را در چین تماشا کنید، اگرچه البته وجود دارد. بسیاری

of people who use special IP ends they can actually get around the Great

از افرادی که از IP های خاص استفاده می کنند، در واقع می توانند

Firewall of China so yes there are some people who are against censorship and

فایروال بزرگ چین را دور بزنند، بنابراین بله، برخی از افراد مخالف سانسور هستند و

China now has been banning or blocking YouTube for nearly 10 years

چین اکنون نزدیک به 10 سال است که یوتیوب را مسدود یا مسدود کرده است،

so almost 10 years now YouTube and many of the Google services I think also

بنابراین تقریباً 10 سال است که YouTube را مسدود کرده است. و بسیاری از سرویس‌های گوگل، من فکر می‌کنم

Twitter and Facebook are also banned or blocked in China so censorship is very

توییتر و فیس‌بوک نیز در چین ممنوع یا مسدود شده‌اند، بنابراین سانسور در چین بسیار

prevalent in China and that is one of the things that China is well-known for

رایج است و این یکی از مواردی است که

besides being very large China is also well-known for having lots of censorship

چین علاوه بر بزرگ بودن ، به آن مشهور است. به دلیل سانسور زیاد

in the video you mentioned that you have appeared on TV was it in China or in

در ویدیویی که شما ذکر کردید که در تلویزیون ظاهر شده اید در چین یا

England thank you dima for your message

انگلیس از شما متشکرم دیما برای پیام شما

actually it was in China would you like to see me on television in China

در واقع در چین بود آیا دوست دارید من را در تلویزیون چین ببینید

do you really want to see me now on television in China okay then here we

آیا واقعاً می خواهید ببینید؟ من الان در تلویزیون چین هستم، خوب، پس ما

are here we go back in time to 2003 and Here I am on Chinese television always

اینجا هستیم، به گذشته برمی گردیم به سال 2003 و اینجا من در تلویزیون چین هستم همیشه

yeah nobody saw see boom cleans it up so now let's give this vid to mr. Duncan

بله، هیچ کس ندید که بوم آن را پاک می کند، بنابراین حالا بیایید این ویدئو را به آقای. دانکن

hello how are you are you okay I can't hear you hello are you okay

سلام حالت خوبه من نمیتونم بشنوم سلام

that's better I'm very happy to be here today it's a

خوب هستی بهتر است خیلی خوشحالم که امروز اینجا هستم

great honour for me to be here performing it's also a great honour for

افتخار بزرگی برای من است که در اینجا هستم و برای من افتخار بزرگی است که به این آهنگ

me to listen to the wonderful students who have worked so hard practicing and

گوش کنم دانش‌آموزان فوق‌العاده‌ای که خیلی سخت کار کرده‌اند، تمرین و

learning studying English English is fun English is also important remember the

یادگیری زبان انگلیسی سرگرم‌کننده است انگلیسی نیز مهم است

two rules of English one be clear when you are speaking and to be confident

دو قانون انگلیسی را به خاطر بسپارید، یکی زمانی که صحبت می‌کنید واضح باشید و برای اطمینان

remember confidence builds your English it can help you it will help you my name

خاطر به خاطر داشته باشید که اعتماد به نفس انگلیسی شما را تقویت می‌کند، می‌تواند به شما کمک کند این به شما کمک خواهد کرد.

by the way is Duncan I come from England from the UK okay that's enough of that

به هر حال نام دانکن است، من از انگلستان از انگلستان آمده‌ام ، خوب همین کافی است،

no more of that please so there I was way back in 2003 yes lots of people now

لطفاً دیگر در سال 2003 در آنجا بودم، بله، بسیاری از مردم اکنون

are doing this they are working out on their hands how long ago that was

این کار را انجام می‌دهند.

yes it was a very long time ago and not saying that it was 15 years ago but

بله، خیلی وقت پیش بود و نگفتم که 15 سال پیش بود، اما

it might have been 15 years ago it's true

ممکن است 15 سال پیش باشد، درست است

I'm not joking mr. Duncan you were very thin in 2003 I spent most of my life

که من شوخی نمی کنم آقای. دانکن تو خیلی لاغر بودی در سال 2003 من بیشتر عمرم

being very thin and skinny to be honest so even when I was a kid I was a kid

را با لاغر و لاغر بودن گذراندم.

when that was a child I was very very thin as well in fact my mother used to

take me to the doctors all the time she used to say this there must be something

او همیشه این را می گفت حتماً من را پیش دکتر ببر،

wrong with him he's so thin but the doctor said don't worry don't worry mr.

او خیلی لاغر است، اما دکتر گفت نگران نباش نگران نباش آقا.

Duncan's mom he's got a very high metabolism and it's true because I used

مامان دانکن متابولیسم خیلی بالایی داره و این درسته چون من همیشه

to eat food all the time so thank you for your lovely comments mr. Duncan and

غذا می خوردم پس ممنون از نظرات قشنگتون آقای. دانکن و

mr. Steve are apparently I candy Thank You Jamelia that's very kind of you to

آقای استیو ظاهراً من آب نبات هستم ممنون جاملیا که خیلی لطف کردی که

say if someone is eye candy it normally means that they are very attractive and

بگوییم اگر کسی شیرینی چشم است، معمولاً به این معنی است که او بسیار جذاب و

sexy mm-hmm what an elegant coat mr. Duncan yes I remember wearing that coat

سکسی است. دانکن بله، یادم می آید که آن کت را پوشیدم، یادم می آید که

I remember also feeling very nervous when I appeared on Chinese television

وقتی در تلویزیون چین ظاهر شدم، خیلی عصبی

mr. Duncan you look the same age as you do now

بودم. دانکن تو هم سن و سالی هستی که الان

where is your own Dorian Gray portrait oh yes Thank You Amanda for that that is

پرتره دوریان گری خودت هست. اوه بله متشکرم آماندا که این

a story a famous story about a person who managed to keep young who managed to

یک داستان معروف در مورد شخصی است که توانست

stay young by keeping a portrait of themselves in I think it was in the

جوان بماند و با نگه داشتن یک پرتره از خودش توانست جوان بماند. در من فکر می کنم در

cellar or in the attic and the picture got older but the person did not

زیرزمین بود یا در اتاق زیر شیروانی و عکس بزرگتر شد اما آن شخص این کار را نکرد،

although if memory serves me correct I think the story has a very horrible

اگرچه اگر خاطره درست باشد فکر می کنم داستان پایان بسیار وحشتناکی دارد.

ending I think so censorship what does censorship mean

well of course censorship just means to stop certain things being said

به این معنی است که از گفتن یا نوشتن برخی چیزها جلوگیری

or written you you make sure that no one sees it so censorship is something that

کنید، مطمئن شوید که هیچ کس آن را نمی بیند، بنابراین سانسور چیزی است که

has existed for a very long time and in many places it still exists including

برای مدت طولانی وجود داشته است و در بسیاری از جاها هنوز وجود دارد، از جمله

here in the UK now a lot of people think that we are very open and very free here

اینجا در بریتانیا، اکنون بسیاری از مردم فکر می کنند که ما اینجا در انگلستان بسیار باز و بسیار رایگان هستند

in the UK but we do have certain types of censorship here as well there are

، اما ما انواع خاصی از سانسور را در اینجا داریم و همچنین

certain things you can't say there are certain things you can't do and there

چیزهای خاصی وجود دارد که نمی توانید بگویید، کارهای خاصی را نمی توانید انجام دهید و چیزهای خاصی وجود

are certain things you can't support for example so there are many many good

دارد که نمی توانید از آنها پشتیبانی کنید. به عنوان مثال بنابراین وجود دارد a نمونه‌های بسیار خوبی

examples we mentioned China earlier there are a lot of censorship issues in

که قبلاً به چین اشاره کردیم، مسائل سانسور زیادی در

China also I suppose the most obvious one if we are going to be obvious the

چین وجود دارد، همچنین فکر می‌کنم واضح‌ترین آنها اگر قرار است واضح باشیم،

most obvious one is North Korea so many people now think of North Korea also I

واضح‌ترین آن کره شمالی است، بنابراین بسیاری از مردم اکنون به کره شمالی فکر می‌کنند.

suppose to be fair we also have places like Iran where there is a lot of

انصافا ما جاهایی مثل ایران هم داریم که در آن سانسور زیادی وجود دارد

censorship of course Iran very much in the news at the moment so censorship

البته ایران در حال حاضر بسیار در اخبار است بنابراین سانسور

does exist in many places even in the USA a lot of people think that the USA

در بسیاری از جاها وجود دارد حتی در ایالات متحده بسیاری از مردم فکر می کنند که ایالات متحده

has no censorship but they do they have certain types of censorship so I think

سانسور ندارد اما آنها انواع خاصی از سانسور دارند، بنابراین من فکر

it would be fair to say that censorship exists on many different levels many

می کنم منصفانه است که بگوییم سانسور در سطوح مختلف وجود دارد،

different types of censorship now here are a couple of words I suppose we could

انواع مختلفی از سانسور وجود دارد، اکنون در اینجا چند کلمه وجود دارد که فکر می

look at if I can find them here we go so here are words here are two words that

کنم اگر بتوانم آنها را اینجا پیدا کنم می توانیم نگاه کنیم. بنابراین در اینجا دو کلمه وجود دارد که

are often associated with censorship so we have the word a press a press the

اغلب با سانسور همراه است، بنابراین ما کلمه یک

word oppress means to keep someone in subjection and hardship you keep them

مطبوعات را داریم.

down you stop them from before educated especially by the unjust exercise of or

اعمال ناعادلانه یا

for example a system which oppressed the working people so when we talk about

مثلاً سیستمی که بر زحمتکشان ظلم می کند، بنابراین وقتی از

oppression we are talking about keeping people at a low level of income class

ظلم صحبت می کنیم، در مورد نگه داشتن مردم در سطح پایین طبقه درآمدی صحبت

and I suppose it would be fair to say education as well so from a press we go

می کنیم و فکر می کنم منصفانه است که بگوییم آموزش و پرورش نیز از مطبوعات. برو

to suppress another great word although not a very nice thing to actually have

به سرکوب یک کلمه ی عالی دیگر، هرچند اتفاق خیلی خوبی که واقعاً برایت افتاده است

happen to you suppress the meaning forcibly put an end

، معنی را سرکوب کن به زور

to something so you suppress something suppress so if you suppress something it

به چیزی پایان بده تا چیزی را سرکوب کنی سرکوب کن پس اگر چیزی را سرکوب کنی به این

means you forcibly put an end to something for example the rising was

معنی است که به زور به چیزی پایان داده ای، مثلاً قیام به

savagely suppressed to prevent the development action or expression of a

طرز وحشیانه ای سرکوب شد تا از اقدام توسعه یا بیان یک

feeling impulse or idea you restrain these things she could not suppress a

انگیزه یا ایده احساسی جلوگیری کنید، او نمی توانست

rising panic and also to prevent the dissemination of information to

وحشت فزاینده را سرکوب کند و همچنین برای جلوگیری از انتشار اطلاعات

disseminate means to give out or distribute and of course prevent or

به معنی انتشار یا توزیع و البته جلوگیری یا

inhibit a process or reaction so a lot of people think of the final definition

ممانعت از فرآیند یا واکنش، بنابراین بسیاری از مردم وقتی در مورد سرکوب صحبت می کنند، به تعریف نهایی فکر می کنند

when they talk about suppression so to prevent or inhibit to hold back to

تا از

forcibly stop things from happening by force normally so there it is two words

توقف یا توقف اجباری چیزی جلوگیری کنند. به طور معمول به زور اتفاق می افتد، بنابراین دو کلمه

suppress and oppress these are two words that are often associated with

سرکوب و سرکوب وجود دارد، این دو کلمه هستند که اغلب با سانسور همراه هستند،

censorship I hope that was helpful to you it is live English on a Sunday

امیدوارم برای شما مفید

afternoon I hope you are feeling well today there

has been another topic in the news this week that many people have been talking

بوده باشد. موضوع دیگری در اخبار این هفته که بسیاری از مردم درباره آن صحبت کرده اند

about and that is plastic or more precisely plastic bags and here is a

و آن کیسه های پلاستیکی یا دقیق تر است و در اینجا

video that I made in 2015 talking all about plastic bags in

ویدیویی است که من در سال 2015 در مورد کیسه های پلاستیکی در

October 2015 the UK government decided to put a levy on plastic carrier bags in

اکتبر 2015 صحبت کردم، دولت بریتانیا تصمیم گرفت بر روی آن مالیات وضع کند. کیسه های حمل پلاستیکی در

England which would bring it in line with the rest of the UK which already

انگلستان که آن را با بقیه بریتانیا که

had a levy in place a levy is a form of monetary charge or tax normally

قبلاً مالیات وضع شده بود، مطابقت می دهد. مالیات نوعی هزینه پولی یا مالیات است که

implemented as a way of raising funds a levy can also be brought in as a way of

معمولاً به عنوان راهی برای جمع آوری سرمایه اعمال می شود. روشی برای

changing behavior such as a levy on tobacco or a levy on alcohol the plastic

تغییر رفتار مانند مالیات بر تنباکو یا مالیات بر الکل،

bag levy was originally introduced so as to discourage people from constantly

مالیات کیسه‌های پلاستیکی در ابتدا معرفی شد تا مردم را از

taking free carrier bags each time they did their grocery shop for many years it

گرفتن دائمی کیسه‌های حامل رایگان هر بار که برای بسیاری از خواربارفروشی می‌کنند منصرف شود.

has been reported that discarded plastic bags were creating environmental issues

سال‌ها گزارش شده است که کیسه‌های پلاستیکی دور ریخته‌شده باعث ایجاد مشکلات زیست‌محیطی می‌شوند

the production and disposal of these Handy items has for a long time being

، تولید و دفع این اقلام مفید برای مدت طولانی توسط

widely seen as problematic by conservation groups the habit of picking

گروه‌های حفاظتی مشکل‌ساز

up a few plastic bags during every shopping trip had to be broken and a

بوده است. خراب شد و

levy seemed the best way to do it

مالیات بهترین راه برای انجام این کار به نظر می رسید

before the charge was introduced it was decided that the levy itself would buy

قبل از اینکه هزینه معرفی شود، تصمیم گرفته شد که خود مالیات به

five pence per required back which means that if your supermarket shopping

ازای هر مورد نیاز پنج پنی بخرد، به این معنی که اگر خرید سوپرمارکت شما

requires six new plastic banks for packing you will be charged thirty P

به شش بانک پلاستیکی جدید برای بسته بندی نیاز دارد، 30 پون از شما دریافت می شود.

extra on your shopping bill the concept of charging for each bag used ensures

اضافی در صورتحساب خرید، مفهوم شارژ برای هر کیسه استفاده شده تضمین می کند

that money will be raised for good causes while at the same time making

که پول برای اهداف خوب جمع می شود و در عین حال

people aware of the need for them to reuse the bags they already have stored

مردم را از نیاز آنها به استفاده مجدد از کیسه هایی که قبلاً

at home you could say that the levy serves as a gentle way of prodding the

در خانه ذخیره کرده اند آگاه می کند. مالیات به عنوان روشی ملایم برای ترغیب

general public into changing a particular habit what is interesting

عموم مردم به تغییر یک عادت خاص عمل می کند. نکته جالب

about this exercise is that the charge itself is quite small five pence per bag

در مورد این تمرین این است که هزینه خود بسیار کم است.

does seem like a very tiny amount of money to pay however even the levy as

به نظر می رسد یک پنس برای هر کیسه، مبلغ بسیار ناچیزی برای پرداخت باشد، اما حتی مالیات

small as that would seem to be enough to get people to change their neglectful

به همین اندازه نیز کافی به نظر می رسد تا مردم را وادار به تغییر

and careless ways in July 2016 it was reported that by the

روش های سهل انگارانه و سهل انگارانه خود در جولای 2016 کند، گزارش شد که تا

end of the year the use of plastic carrier banks in England will have

پایان در سال استفاده از بانک‌های حامل پلاستیکی در انگلیس

decreased by 83 percent meaning that the levy scheme had worked not only that but

83 درصد کاهش خواهد یافت، به این معنی که طرح مالیات نه تنها کارساز بوده است،

the money raised so far by the five P charge had totaled over 41 million

بلکه پول جمع‌آوری‌شده تا کنون با اتهام پنج P در مجموع بیش از 41 میلیون

pounds with a portion of the money going to environmental causes the upshot of

پوند بوده است که بخشی از پول صرف شده است. عوامل محیطی نتیجه

this is that there has been an actual change in the behavior of the general

این است که یک تغییر واقعی در رفتار عموم

public regarding how they use and reuse their plastic carrier bags so the

مردم در مورد نحوه استفاده و استفاده مجدد از کیسه های پلاستیکی خود ایجاد شده است، بنابراین

psychology of and the attitude towards our plastic bag use has been altered by

روانشناسی و نگرش نسبت به استفاده از کیسه های پلاستیکی ما

nothing more than a few carefully worded campaigns and of course the 5p levy but

چیزی جز تغییر نکرده است. چند کمپین با دقت بیان شده و البته مالیات 5p، اما

what exactly has this done to our brains would it be fair to say that this change

این دقیقاً چه کاری با مغز ما انجام داده است آیا منصفانه است که بگوییم این تغییر

in behavior has in some way altered our brains has it in some way made is more

در رفتار به نوعی مغز ما را تغییر داده است. با آگاهی بیشتر از

environmentally aware perhaps a few new synapses have been created appear by

محیط زیست، شاید چند سیناپس جدید با

this new attitude that we've been coerced into adopting

این نگرش جدید ایجاد شده باشد که ما مجبور به اتخاذ

I know from my own shopping habits that I've sometimes had to turn back halfway

آن شده

down my driveway after realizing that I didn't have a carrier bag with me there

ایم. کیسه حمل همراهم نباشد، وقتی این روزها انبوهی از آنها را در کمد خانه پنهان کرده

is no way I'm going to pay five P for a carrier bag when I have piles of them

ام، هیچ راهی برای یک کیف کریر پنج پولی بپردازم که

stashed away in a cupboard back home these days my brain won't let me go

این روزها مغزم اجازه نمی دهد

anywhere without at least one rolled-up carrier bag in my coat pocket you know

جایی بروم حداقل می‌دانید یک کیف حمل‌شده در جیب کت

just in case

من، در صورتی

words use today intrigue aroused the interest or curiosity of something or to

که استفاده از کلمات امروز، توطئه، علاقه یا کنجکاوی چیزی را برانگیزد یا برای

make secret plans the secret planning of something a

برنامه‌ریزی مخفیانه، برنامه‌ریزی مخفیانه چیزی،

mysterious or fascinating quality levy to impose a charge or tax a penalty or

مالیات کیفی مرموز یا جذاب برای اعمال هزینه یا مالیات بر جریمه یا

fine a charge or tax a penalty or fine psychology the study of the human mind

جریمه جریمه یا مالیات جریمه یا جریمه روانشناسی مطالعه ذهن انسان

the attitude and way of thinking among people the way in which the mind works

نگرش و طرز تفکر در بین مردم نحوه عملکرد ذهن

behavior created by thought mental factors governing a situation implement

رفتار ایجاد شده توسط عوامل ذهنی فکری حاکم بر موقعیتی

put something into practice carry out a plan or idea by putting it into effect

که چیزی را در آن قرار می دهد. تمرین یک طرح یا ایده را با اجرای آن انجام دهید.

fraud to poke something with a finger or sharp object to coerce and encourage by

تقلب برای فشار دادن چیزی با انگشت یا شی تیز برای اجبار و تشویق

persuasion to encourage your reluctant person to do something stash to put

با ترغیب فرد اکراه کننده خود به انجام کاری مخفی برای گذاشتن

something away in a safe or secure place to place many things in one place for

چیزی در مکانی امن یا مطمئن برای قرار دادن بسیاری چیزهایی در یک مکان برای

storage items hidden away for safekeeping or to be used

نگهداری اقلام مخفی شده برای نگهداری یا استفاده از آنها

yes here we are today it is a Sunday afternoon here in the UK and it is live

بله امروز اینجا هستیم، بعدازظهر یکشنبه اینجا در انگلستان است و انگلیسی زنده است،

English I hope you are okay today how has the year been so far we are 14 days

امیدوارم امروز خوب باشید سالی که تا اینجای کار 14 ساله شده ایم چگونه بوده است. روزهای

into the new year how has 2018 being for you so far

بعد از سال جدید، سال 2018 تاکنون برای شما چگونه بوده است،

I hope it's been a good one are you a tea person or a coffee person now I know

امیدوارم سال خوبی بوده باشد، آیا شما اهل چای هستید یا قهوه‌خوری، حالا می‌دانم

here in the UK lots of people enjoy drinking coffee in fact I think it would

که در بریتانیا، افراد زیادی از نوشیدن قهوه لذت می‌برند، در واقع فکر می‌کنم این

be fair to say that there are some people who are addicted to coffee

عادلانه خواهد بود. برای گفتن اینکه برخی از افراد معتاد به قهوه هستند،

you never hear of people addicted to tea but you do often hear people talking

هرگز در مورد افراد معتاد به چای نمی شنوید، اما اغلب می شنوید که مردم در

about being addicted to coffee and I had a cup of coffee earlier the only problem

مورد اعتیاد به قهوه صحبت می کنند و من زودتر یک فنجان قهوه

is I don't know if you have this problem but I have it whenever I drink a cup of

خوردم، تنها مشکل این است که نمی دانم آیا شما این مشکل را دارید اما من آن را دارم من یک فنجان قهوه می نوشم همیشه

coffee I always feel very thirsty afterwards so I'm drinking a lot of

بعد از آن احساس تشنگی می کنم، بنابراین

water now because I had a cup of coffee during the start of today's live stream

در حال حاضر زیاد آب می نوشم زیرا در شروع پخش زنده امروز یک فنجان قهوه

mr. Steve will be here yes he will mr. Steve will be here at 3 o'clock mr.

خوردم. استیو اینجا خواهد بود بله او آقای. آقای استیو ساعت 3 اینجا خواهد بود.

Steve likes to do his exercises all the time he is always doing it mystery idiom

استیو دوست دارد تمریناتش را همیشه انجام دهد و همیشه این کار را انجام می‌دهد

time a lot of people are saying mr. Duncan where are the mystery idioms I

. دانکن اصطلاحات اسرارآمیز کجا

haven't forgotten honestly I did forget I am very sorry for forgetting please

هستند من فراموش نکردم راستش فراموش کردم خیلی متاسفم که فراموش کردم لطفا

forgive me mystery idioms are on their way right now here they are

مرا ببخشید اصطلاحات اسرارآمیز در راه هستند همین الان اینجا هستند

so today's mystery idioms for those who like to look at the mystery idioms and

پس اصطلاحات اسرارآمیز امروزی برای کسانی که دوست دارند به اصطلاحات اسرارآمیز نگاه کنند و

try to work out what they are just say what you see they these are well-known

سعی کنید بفهمید آنها چه هستند فقط بگویید چه می بینید آنها این عبارات شناخته شده

expressions in English so what is the idiom and who is the second one this

در انگلیسی هستند، بنابراین اصطلاح چیست و دومین موردی است

took me a long time to create by the way so I hope you appreciate all hard work I

که مدت زیادی طول کشید تا بتوانم آن را ایجاد کنم، بنابراین امیدوارم از همه قدردانی کنید کاری که

put into creating these mystery idiom pictures and here is the first one again

من برای ساختن این تصاویر اصطلاحی مرموز انجام دادم و اینجا اولین مورد است

for those who missed it today's mystery idioms just say what you see and the

برای کسانی که آن را از دست داده اند. اصطلاحات مرموز امروز فقط آنچه را که می بینید بگویید و

second one once again I think this one is is quite easy if you look at what is

دومی یک بار دیگر فکر می کنم این یکی بسیار آسان است اگر به آنچه در حال رخ دادن است نگاه کنید.

happening so there is a clue for the second one just look at what is

بنابراین یک سرنخ برای مورد دوم وجود دارد فقط به آنچه در حال رخ دادن است نگاه کنید

happening what do you think is happening there and that will give you the answer

فکر می کنید چه چیزی در آنجا اتفاق می افتد و این به شما

to the mystery idiom and there is the first one again but what are they the

پاسخ اصطلاح اسرار آمیز را می دهد و اولین مورد دوباره وجود دارد، اما آنها

mystery idioms every week right here on live English yes I am now live it is

اصطلاحات اسرارآمیز هر هفته چه هستند درست است اینجا در لی ve انگلیسی بله من اکنون زنده هستم

five minutes away from three o'clock yes it is five minutes to go before mr.

پنج دقیقه با ساعت سه فاصله دارد بله پنج دقیقه مانده به آقای.

Steve arrives lots of people on the live chat

استیو با افراد زیادی در چت زنده وارد می شود،

let's have a quick look shall we at what is going on on the internet I like

بیایید نگاهی گذرا به اینترنت

coffee says Alamgir yes a lot of people seem to like coffee very much now I

remember when I was in Turkey when I visited Turkey

داشته باشیم. از ترکیه بازدید

I noticed lots of people seem to enjoy drinking tea in fact I was invited to

کردم متوجه شدم که بسیاری از مردم از نوشیدن چای لذت می برند، در واقع از من دعوت شده بود به

visit someone shop where they were very very hospitable and they gave me a

فروشگاهی بروم که در آنجا بسیار مهمان نواز بودند و آنها یک

lovely cup of tea and also some Turkish Delight as well there was a very hard

فنجان چای دوست داشتنی و همچنین مقداری شیرینی ترکی به من دادند و همچنین یک کشتی مرکزی بسیار سخت وجود داشت.

center ship in the Soviet Union the Communist Party inhibited all

در اتحاد جماهیر شوروی، حزب کمونیست همه

progressive scientists artists and writers many of them had to leave the

دانشمندان و نویسندگان مترقی را متوقف کرد که بسیاری از آنها مجبور به ترک

USSR yes that happened many years ago certainly during what many people refer

اتحاد جماهیر شوروی شدند، بله، این اتفاق سال‌ها پیش افتاد، قطعاً در طول آنچه بسیاری از مردم از آن

to as the Cold War the Cold War so that was a period of time where the west and

به عنوان جنگ سرد یاد می‌کنند ، به طوری که دوره‌ای بود که در آن غرب و

Russia were not communicating or not communicating openly and of course some

روسیه آشکارا با هم ارتباط نداشتند و البته برخی از

people are saying now that the Cold War is returning thank you very much to to

مردم می گویند که جنگ سرد در حال بازگشت است.

hell I like green tea says Tarla thank you very much for that Tran Thai says oh

تایلندی می‌گوید آه،

yes very good there thank you very much for that Jamelia also says concerning

بله، خیلی خوب است، از شما بسیار متشکرم، جمیلیا همچنین در مورد

coffee I love white coffee or a good cafe ala cream or a la creme oh I see so

قهوه می‌گوید من عاشق قهوه سفید یا یک کافه خوب آلا کرم یا یک کافه خوب

that's coffee and cream yes I must admit I I love coffee and cream very much

هستم. خیلی

it is nice but also very unhealthy because if you drink too much you will

خوب است اما همچنین بسیار ناسالم است زیرا اگر زیاد بنوشید

get fat hello I am from where Maria Maria Raghu

چاق می شوید سلام من اهل آنجا هستم ماریا ماریا

Raghu ray where are you from Eugenie here hello ujiie nice to see you I drink

راگو راگوی کجایی اوژنی اینجا سلام آبجی از دیدن شما خوشحالم من

both kinds of these beverages a beverage is a drink tea and coffee I prefer them

هر دو نوع این نوشیدنی ها را می نوشم یک نوشیدنی یک چای و قهوه بنوشم

both without sugar I wish I wish I could do that

هر دو را بدون شکر ترجیح می دهم. ای کاش می توانستم این کار

I really do I know I do I do consume a lot of sugar I eat a lot of sugar I put

را

sugar in my tea and in my coffee so yes I really do wish I had the strength to

انجام دهم. بله، واقعاً آرزو می‌کنم کاش قدرت

to not put sugar in my tea and coffee I really do wish that was the case we are

داشتم که در چای و قهوه‌ام شکر

just three minutes away from mr. Steve he's not here yet I don't know where he

نریزم. استیو او هنوز اینجا نیست من نمی دانم

is he hasn't arrived yet so come on mr. Steve get a move on I don't know what

کجاست او هنوز نرسیده است پس بیا آقا. استیو حرکتی را ادامه دهد من نمی دانم دارد چه

he's doing he's doing something maybe he's in the other room doing his

کار می کند او دارد کاری انجام می دهد شاید او در اتاق دیگر است و

physical exercises I think so Omar says I cannot live without coffee well you

تمرینات بدنی خود را انجام می دهد. فکر می کنم پس عمر می گوید من نمی توانم بدون قهوه خوب زندگی کنم

are not on your own there there are a lot of people a lot of people like

، تو سر خودت نیستی. بسیاری از مردم

drinking coffee especially here one of the things I dislike about coffee is how

نوشیدن قهوه را دوست دارند به خصوص در اینجا یکی از چیزهایی که من در مورد قهوه دوست ندارم

expensive it is to drink if you go outside if you go out somewhere and you

این است که اگر بیرون بروید اگر جایی بیرون می روید و

stop at a coffee shop nowadays you you might not believe this but if you go to

در یک کافی شاپ توقف می کنید چقدر گران است نوشیدن آن این است که ممکن است این را باور نکنید اما اگر به

London you can spend maybe five or six pounds five or six pounds on one cup of

لندن برو شاید بتوانی پنج یا شش پوند پنج یا شش پوند برای یک فنجان

coffee can you believe that I think that's terrible I think that

that is so extortionate but what about you are you a tea or coffee person

please let me know we are just a few moments away from mr. Steve coming right

قهوه خرج کنی. ما فقط چند لحظه با آقا فاصله داریم. استیو به

here to entertain you I hope is there any censorship in your country I know

اینجا می آید تا شما را سرگرم کند، امیدوارم آیا سانسوری در کشور شما وجود داشته باشد، می دانم که

this is a very controversial subject one that some people don't like to talk

این موضوع بسیار بحث برانگیزی است که برخی از مردم دوست ندارند در مورد آن صحبت کنند،

about but I think we should talk about these

اما فکر می کنم ما باید در مورد این چیزها صحبت کنیم،

things it is part of life and of course it is a very good way of expressing

این بخشی از زندگی است و البته این روش بسیار خوبی برای

yourself in English Jeff says I like kung fu' tea is that a real thing is

بیان خود به زبان

kung fu tea real I'm not sure about that thank you to Rosa who says in Brazil

there is free coffee in the market really well I suppose you have lots of

انگلیسی است. در بازار واقعاً خوب است، فکر می کنم شما قهوه زیادی در

coffee there you see so that might be the reason why I like the idea of that I

آنجا می خورید، بنابراین ممکن است دلیل این باشد که من این ایده را دوست

don't think there is any where here in the UK where you can get free coffee

دارم که فکر نمی کنم جایی در انگلیس وجود داشته باشد که بتوانید قهوه رایگان دریافت

normally you have to buy one coffee and then maybe you will get some free coffee

کنید. برای خرید یک قهوه و سپس ممکن است بعد از آن مقداری قهوه رایگان دریافت کنید،

afterwards but of course you have to pay for it first and then after you finish

اما البته ابتدا باید هزینه آن را بپردازید و بعد از اتمام

your coffee you you can have another coffee they call it a refill refill so

قهوه خود می توانید یک قهوه

that means to put more of something into a container or for example a cup that

دیگر بنوشید. چیزی در یک ظرف یا به عنوان مثال یک فنجان که

has been used up you refill that's very nice thank you Alex

u شده است خیلی خوب است. ممنون الکس

alex says coffee is very cheap in my hometown well all I can say is I'm very

الکس می گوید که قهوه در شهر من بسیار ارزان است و فقط می توانم بگویم که من بسیار

jealous that is one thing that puts me off drinking coffee outside in a coffee

حسود هستم و این یکی از چیزهایی است که من را از نوشیدن قهوه بیرون در کافی

shop because it can be quite expensive okay here we go it's 3 o'clock you know

شاپ منصرف می کند زیرا می تواند کاملاً باشد. گران است، خوب اینجا ما می رویم ساعت 3 است، می دانید

what's coming next here is the man who was yesterday out and about in much

چه چیزی در آینده در اینجا پیش می آید، مردی است که دیروز بیرون بود و در

Wenlock investigating some very serious crimes

حال تحقیق در مورد جنایات بسیار جدی ونلاک بود

do-do-do-do-do Oh mr. Steve is here here he comes everyone mr. Steve he is

. استیو اینجاست او همه می آید آقای. استیو او هست

and well he's now he's become a private detective

و خوب او اکنون تبدیل به یک کارآگاه خصوصی

here he is hold that hold it up Steve so we can see it we can't see it there it

شده است، او نگهش می‌دارد که آن را بالا نگه دارید استیو تا ما بتوانیم آن را ببینیم، آن‌جا نمی‌توانیم ببینیم،

is put it in front of you put it in front of your face like that

آن را جلوی خودت بگذار و آن را جلوی صورتت بگذار آن‌طوری

that's scary hello yes mr duncan giving me this

این ترسناک است سلام بله آقای دانکن این

magnifying glass because he wants to me to investigate the crimes that are

ذره بین را به من می دهد زیرا می خواهد جنایاتی را که

taking place in much Wenlock I'm looking at something now it's not very big but

در ونلاک در حال وقوع است را بررسی کنم. من اکنون به چیزی نگاه می کنم که خیلی بزرگ نیست اما

oh yes fingerprints I heard you talking about coffee before I came on as I get

اوه بله اثر انگشت شنیدم که شما در مورد قهوه صحبت می کنید قبل از من آمد چون

the feeling have you just had a cup of coffee I've got a cup of coffee

احساس کردم که آیا تازه یک فنجان قهوه خوردی من یک فنجان قهوه

yes I'm buzzing I'm alive ready raring to go on mr. Duncan's Show in fact I've

گرفتم بله دارم وزوز می کنم من زنده هستم آماده هستم تا بروم به آقای. برنامه دانکن در واقع من

had too much coffee today calm down calm down

امروز بیش از حد قهوه خورده ام آرام آرام

oh my heart is beating well thanks good no it's good that your heart is

آه قلب من خوب می تپد ممنون خوب است نه خوب است که قلب شما می

beating I heard she's saying that you can't get free coffee you can I know

تپد شنیدم که او می گوید نمی توانید قهوه مجانی بگیرید می توانید جایی را می دانم

somewhere where I can get free coffee you are such a show-off sometimes yes if

که کجاست من می توانم قهوه رایگان دریافت کنم، شما آنقدر خودنمایی می کنید، گاهی اوقات بله،

there's a certain supermarket in the UK that if you shop there and spend more

اگر یک سوپرمارکت خاص در بریتانیا وجود داشته باشد، که اگر از آنجا خرید کنید و بیشتر

than I think it's 12 pounds something like that they'll give you a free coffee

از 12 پوند خرج کنید، چیزی شبیه به آن به شما یک قهوه رایگان می دهند

Steve Steve it's not free I know technically then nothing is free you've

استیو استیو. رایگان نیست من از نظر فنی می دانم پس هیچ چیز رایگان نیست شما

got to spend some money but if I'm going in there anyway to buy my lunch and some

باید مقداری پول خرج کنید، اما اگر من به هر حال برای خرید ناهار و مقداری

milk butter bit of bread that I would buy anyway then technically I am getting

کره شیر به آنجا بروم که به هر حال می خریدم، از نظر فنی

it free you can't have things free technically you either pay for something

آن را برای شما رایگان می گیرم. از نظر فنی نمی توانید چیزهای رایگان داشته باشید یا برای چیزی پول می دهید

or you don't pay for something what I mean is you can just go somewhere and

یا برای چیزی

they will give you a free cup of coffee so you don't have to pay anything or buy

پول نمی دهید.

anything or or do anything you you just get your cup of coffee given to you for

هر کاری یا هر کاری که می‌کنید فقط یک فنجان قهوه به شما می‌دهند یا

free Church let's go to church you get cups

کلیسای رایگان بیایید به کلیسا برویم شما فنجان

of coffee well done well done you you might be right yes so you might go to a

های قهوه می گیرید خوب انجام می دهید ممکن است درست بگویید بله بنابراین ممکن است به یک

church there might be a special service or maybe some some special festival

کلیسا بروید ممکن است یک سرویس ویژه یا شاید یک جشنواره خاص

taking place so you might go to the church or they might give you free

برگزار شود تا ممکن است به کلیسا بروید یا ممکن است به شما قهوه مجانی بدهند،

coffee but of course they will also also come

اما البته آنها نیز می

around and ask for money as well you have to put some money in the in the

آیند و درخواست پول می کنند، همچنین باید مقداری پول در

little collection yes nothing is up really you always have to pay for it

مجموعه کوچک قرار دهید، بله هیچ مشکلی وجود ندارد، واقعاً همیشه باید هزینه آن را در

somewhere or some people are very clever in life in going around getting getting

جایی یا برخی افراد بپردازید. در زندگی بسیار باهوش هستند که

people to give them free cups of coffee and tea and they never pay for anything

مردم را وادار می کنند که فنجان های قهوه و چای رایگان به آنها بدهند و هرگز برای چیزی پول نمی دهند

some people are sponges that's what we would call them people who are sponges

برخی افراد اسفنج هستند، این همان چیزی است که ما آنها را اسفنج می نامیم،

they they they're like a sponge Oh instead of soaking up water they're

آنها مانند یک اسفنج هستند اوه در عوض. از خیساندن آب

soaking up people's money in their belongings and free cups of coffee and

، پول مردم را در وسایلشان خیس می‌کنند و فنجان‌های قهوه و

tea and things like that it's sponger you seem to be talking from

چای مجانی و چیزهایی از این قبیل.

experience yes no no I'm not the sponge er no I mean no I mean someone has

کسی

sponged up front from you well we all know people like that in life who seemed

اسفنج زده است در مقابل شما خوب، همه ما چنین افرادی را در زندگی می شناسیم که به نظر می رسید

to like for example if you go for a drink out somewhere or go out from meal

دوست دارند برای مثال اگر شما برای نوشیدنی در جایی بیرون بروید یا

with a group of friends they'll not put their right amount of money in or

با گروهی از دوستانتان از غذا بیرون بروید، آنها مقدار مناسبی از پول خود را در

they'll try and forget but any or if you go out with friends oh no it all bind a

آن نمی گذارند یا آنها را. سعی می‌کنم فراموش کنم، اما اگر با دوستان بیرون بروی، اوه نه، همه‌چیز یک

round of drinks there's always somebody who sort of manages to not have to buy

دور نوشیدنی می‌نوشد، همیشه کسی هست که مجبور می‌شود

any drinks for anybody we call it shirking as well sure if you

برای کسی نوشیدنی بخرد، ما آن را شریک می‌نامیم، مطمئن باشید اگر

shirk it means you avoid doing something so yes you're right

شریک می‌شوید به این معنی است. شما از انجام کاری اجتناب می کنید ، بله حق با

you might go to you might go to a bar or a pub and then your friends are with you

شماست، ممکن است به یک بار یا میخانه بروید و سپس دوستانتان با شما باشند

and you buy your friends a drink but but one of the friends doesn't buy a drink

و برای دوستانتان نوشیدنی بخرید، اما یکی از دوستان نوشیدنی نمی خرد.

they never ever buy a drink for the rest of their friends so yes you might you

هرگز برای بقیه دوستانشان نوشیدنی نخرید، بنابراین بله ممکن است

might have that sometimes they we can refer to them as being a sponger sponger

داشته باشید که گاهی اوقات آنها می توانیم به آنها به عنوان یک اسفنجگر اشاره کنیم،

so they sponge freeloading a freeloader expression in a moment expression

بنابراین آنها اسفنجی را آزاد می کنند که یک عبارت freeloader را در یک لحظه بیان کنند

I like that freeloader so a freeloader is someone who likes to get things from

من آن freeloader را دوست دارم بنابراین یک freeloader است کسی که دوست دارد

their friends or their loved ones for nothing and within a group of friends

از دوستان یا دوستانش چیزهایی بگیرد دوستانی که بی پول هستند و در میان یک گروه از دوستان

say five or six friends there's always one person who gets this reputation for

می گویند پنج یا شش دوست همیشه یک نفر این شهرت را پیدا می کند که

never paying for the drinks or or for example if you go out for a meal they

هرگز برای نوشیدنی ها پول نمی دهد یا مثلاً اگر برای صرف غذا بیرون می

might they might not contribute the the right amount of of money towards that

روید ممکن است به میزان مناسب کمک نکند. از پول در مقابل

the payment of the meal yes they might be tight tight fisted tight fisted well

پرداخت وعده غذایی بله آنها ممکن است تنگ مشت محکم مشت محکم مشت محکم خوب

I know I know people I I've got a particular friend oh no I know if you go

می دانم من مردم را می شناسم من یک دوست خاص دارم اوه نه می دانم اگر

is this is this the friend you keep talking about every week well he that

بروید این همان دوستی است که مدام در موردش صحبت می کنید هر هفته او آن

particular person yes but that there's at least two friends I know of that when

شخص خاص بله، اما حداقل دو دوست وجود دارد که من از آنها می شناسم که وقتی

you go out they don't drive so they can't drink but they will say you buying

بیرون می روید رانندگی نمی کنند بنابراین نمی توانند مشروب بنوشند، اما می گویند که شما

a meal so if you're not if you're driving and you can't drink then you're

یک وعده غذایی می خرید، بنابراین اگر نیستید رانندگی می‌کنید و نمی‌توانید نوشیدنی بنوشید،

only having like a soft drink of water or something like that

پس فقط یک نوشیدنی گازدار یا چیزی شبیه به آن می‌نوشید،

but they'll have bottles of wine and expensive beer and things like that when

اما آنها بطری‌های شراب و ماءالشعیر گران قیمت و چیزهایی از این قبیل خواهند داشت،

it comes to totting up the bill totting totting up adding up the bill at the end

وقتی نوبت به بالا بردن صورت‌حساب می‌رسد. جمع کردن صورتحساب در پایان

between say a group of people then quite often it's common to divide it equally

بین می گویند گروهی از مردم سپس اغلب اوقات معمول است که آن را به طور مساوی

amongst everybody that's fair instead of having to add up every individual

بین همه تقسیم کنیم که منصفانه است به جای اینکه مجبور باشیم هر

separate order it takes too long hmm you know whose are the chips who

سفارش جداگانه را اضافه کنیم، خیلی طول می کشد، هوم، می دانید چیپس هایی که

said that but of causing some people about bottles of wine then it's unfair

این را گفته اند چه کسانی هستند، اما اینکه باعث ایجاد برخی افراد در مورد بطری های شراب شود، این غیرمنصفانه

to the people who are driving your yes who aren't drinking the wine but I know

است. افرادی که در حال رانندگی با شما هستند و شراب نمی نوشند، اما من

friends at constantly and so you end up spending five or ten pounds more you're

دائماً دوستانی را می شناسم و بنابراین شما در نهایت پنج یا ده پوند بیشتر خرج می کنید

paying for their drinks in other words yes okay I think we get that now who's

و برای نوشیدنی آنها پول می پردازید، به عبارت دیگر بله، بسیار خوب، فکر می کنم ما متوجه شدیم که اکنون چه کسی

the same people age and noise me oh yeah I'll tell you what else annoys me is

است. همان آدم ها پیر می شوند و صدایم می کنند اوه بله ، به شما می گویم چه چیز دیگری مرا آزار می

when you bang on that bloody chair just having a look at my nails here and they

دهد وقتی روی آن صندلی خونین می کوبید فقط به ناخن های من اینجا نگاه می کنید و آنها به

look chewing them have you been chewing your nails against it yes I've been was

نظر می رسند که آنها را می جوند، آیا شما ناخن هایتان را در مقابل آن می جوید، بله من داشتم Be

one of my newly new New Year's resolutions not to chew my nails but

یکی از تصمیمات جدید سال نو من بود که ناخن هایم را نجوم، اما

looking at this I haven't been chewing them but I've been sort of picking away

با نگاه به این، آنها را نجویدم، اما

hmm annoyingly happy new year and there's happy New Year to you too New

به طرز آزاردهنده ای سال نو مبارک و سال نو شما هم مبارک

Year's Eve Happy New Year Happy New Year when do we

سال نو مبارک سال نو مبارک چه زمانی

stop saying happy new year what fun is doing when is it too late to say Happy

از گفتن سال نو مبارک دست برداریم چه سرگرمی انجام می دهد وقتی برای گفتن سال نو خیلی دیر شده است

New Year now now yesterday when we were in town people were saying Happy New

حالا دیروز که در شهر بودیم مردم به یکدیگر سال نو را تبریک می گفتند

Year to each other but it's two weeks now two weeks two weeks since the new

اما الان دو هفته است که دو هفته دو هفته است

year arrived I think it's too late now stop saying happy new year we know it's

سال نو رسید من فکر می کنم خیلی دیر است حالا دیگر نگویید سال نو مبارک ما می دانیم که

the new year we know 2018 has arrived we definitely know that we have lots of

سال جدید است می دانیم که 2018 فرا رسیده است ما قطعاً می دانیم که ما چیزهای زیادی

things to talk about first of all much Wenlock was on television that was a

برای صحبت در مورد آنها داریم اول از همه چیزهایی که ونلاک در تلویزیون حضور داشت که ما را

surprise we were we were very surprised I found

شگفت زده کرد. اگر خیلی تعجب کردیم متوجه

out that much Wenlock was being featured in a new BBC programme yes Much Wenlock

شدم که ونلاک در یک برنامه جدید بی‌بی‌سی نمایش داده می‌شود. بله.

was on the BBC on Friday night so a special documentary all about the

churches in this area because the vicars yes yes they were focusing on the vicars

جانشینان

and here in Much Wenlock we have a very I want to say eccentric charismatic

و اینجا در Much Wenlock ما یک

charismatic slightly eccentric very modern I I suppose the word would be

modern hip a very contemporary thinking modern vicar would you say that yes I

would say so but my mother goes to church and we would bring my mother up

جانشین بسیار متفاوت داریم. مادرم به کلیسا می‌رود و ما هر هفته مادرم را بزرگ

every week so well we do talk about your mother a lot we do anyway she goes to

می‌کنیم، آنقدر خوب که درباره مادرت زیاد صحبت می‌کنیم، به هر حال او به

church and they've got one of these modern vicars who tried to do things

کلیسا می‌رود و آنها یکی از این معاونان مدرن را دارند که سعی می‌کرد کارها را متفاوت انجام دهد

differently and I think that what they're trying to do is they're trying

و به نظر من کاری که آنها می‌کوشند انجام دهند این است که تلاش

to get more people to go to church in in in the UK and because there's falling

می‌کنند افراد بیشتری را در بریتانیا به کلیسا بروند و به این دلیل که

numbers of people going to the church in the UK well to the Church of England

تعداد افرادی که به کلیسا در بریتانیا می‌روند و به هر حال به کلیسای انگلستان

anyway and so they're trying to find ways of getting people more people to go

می‌روند کاهش یافته است. سعی می‌کنیم راه‌هایی بیابم تا افراد بیشتری را به سمت

more younger people things like that but of course in doing so they alienate the

افراد جوان‌تر ترغیب کنیم، اما البته با انجام این کار

the older generation yes and no the older generation to another

، نسل قدیمی‌تر بله و نه نسل قدیمی‌تر را با نسل

who have been used to a more traditional type of sort of vicar standing their

دیگری که به نوع سنتی‌تری عادت کرده‌اند بیگانه می‌کنند. جانشینی که بر منبرشان ایستاده

pulpit yes we get it we get it Steve cutting me off now you're almost

بله، متوجه شدیم، متوجه شدیم استیو حرف من را قطع می کند، حالا شما تقریباً در حال

rambling you're almost getting into a sermon sermon yes so what they're trying

غوغا هستید، تقریباً دارید وارد یک موعظه می شوید بله، بنابراین کاری که آنها می

to do is make the church more more hip and trendy Hey come to church it's

خواهند انجام دهند این است که کلیسا را شیک تر و شیک تر کنند هی به کلیسا بیایید، این

really calling trendy come on we've got a trendy vicar yes so here in much

واقعاً مد روز است یک نائب مرسوم گرفتم بله، بنابراین اینجا در

Wenlock we have a very trendy very hip modern vicar and and he refers is it

ونلاک ما یک نائب بسیار شیک و شیک مدرن داریم و او اشاره می کند که آیا این

true can i if i remember rightly did he refer to God as ''the gaffer'' he did indeed

درست است، اگر به درستی به یاد داشته باشم آیا او به خدا به عنوان "گفر" اشاره کرده است که او واقعاً

he didn't say yes sir he didn't say God he said ''the gaffer'' that's you see that's

چنین کرده است. بگو بله قربان او نگفت خدا گفت "گاف" که می بینید که

hip trendy I don't say don't use the word God use ''gaffer'' you use God it'll

شیک است.

put people off going of course gaffer means boss off so the

البته گافر به معنای رئيس خاموش است، پس

person in charge it is a it is a sort of slang word word for the boss is there an echo

شخص مسئول این یک کلمه عامیانه برای رئیس است، آیا

in here it's a slang word for the boss the person who is in charge so anyway we

در اینجا پژواک وجود دارد، یک کلمه عامیانه برای رئیس است ، فردی که مسئول است، بنابراین به هر حال ما این کار را انجام دادیم.

didn't go to church do we Steve well I don't know that we need to reveal that

به کلیسا برو ما استیو خوب من نمی دانم که باید بگوییم که

we don't we don't go to church but we do go sometimes for weddings we're going to

ما نمی رویم، ما به کلیسا نمی رویم، اما گاهی اوقات برای عروسی می رویم

a wedding this year we are indeed a friend of mine is getting married and

، امسال به عروسی می رویم. یکی از دوستان من در حال ازدواج است و

we're going to that wedding and that'll be quite exciting well actually I don't

ما به آن عروسی می رویم و این بسیار هیجان انگیز خواهد بود، در واقع من

really like weddings very exact sorry the only reason I'm going is

واقعاً عروسی را دوست ندارم، متاسفم، تنها دلیلی که من می روم این است

because did you just say it's very exciting and then you said I don't like

که شما آن را گفتید. خیلی هیجان انگیز است و بعد گفتی من

weddings well the only reason I'm going is because she wants a choir to sing and

عروسی را دوست ندارم تنها دلیل رفتن من این است که او می خواهد یک گروه کر بخواند و

she asked me if I'll be part of the choir so you're going to the wedding

از من پرسید که آیا من بخشی از گروه کر خواهم بود تا به عروسی بروی

you've been invited I've been invited as well lots of free food free food you'll

شما دعوت شده اید من نیز دعوت شده ام بسیاری از غذای رایگان غذای رایگان

be on your own for some of it but I'm doing the bits with the choir I don't know

شما برای برخی از آن تنها خواهید بود، اما من با گروه کر کارهایم را انجام می دهم، نمی دانم

what I don't even know what the music is I couldn't I could I couldn't care less

چه چیزی را حتی نمی دانم می دانم موسیقی چیست من نمی توانستم نمی توانم نمی توانم اهمیتی بدهم

he couldn't care less I couldn't care as long as there's lots

او نمی تواند اهمیتی کمتری داشته باشد من نمی توانم اهمیتی بدهم تا زمانی که مقدار

of free food um well there will be but again nothing

زیادی غذای رایگان وجود داشته باشد، خب، خوب وجود خواهد داشت، اما باز هم هیچ چیز

free because you of course will have to buy a gift which in this case which is

رایگانی وجود نخواهد داشت زیرا شما مطمئنا باید هدیه ای بخرید که در این مورد که در

common now is a donation of money towards the honeymoon it's what they've

حال حاضر رایج است، کمک مالی برای ماه عسل است، این همان چیزی است که آنها

asked for so there may be free flows reapepper

خواسته اند، بنابراین ممکن است جریان های رایگان درو وجود داشته باشد

sorry money wait there a second so so we have to give money for their for their

متأسفانه پول یک ثانیه صبر کنید، بنابراین ما باید برای آنها پول بدهیم. برای

wedding night nuptials well yes instead of giving a gift which

عروسی شب عروسی آنها، بله، به جای دادن هدیه ای که

is traditionally what you do here in the UK by toaster or some crockery or

به طور سنتی در انگلیس انجام می دهید، با توستر یا ظروف یا

something like that and they you surprised the the wedded couple with

چیزی شبیه به آن. آنها زن و شوهر را با

these gifts most of which of course they probably never use the best thing all

این هدایا غافلگیر کردی که البته اکثر آنها هرگز از بهترین چیز استفاده نمی

the best thing to buy are plates, cut me off again... plates because because when

کنند بهترین چیز برای خرید بشقاب است، دوباره حرفم را قطع کن ... بشقاب ها چون وقتی با

they have a row or an argument they can throw the plates at each other they

هم دعوا یا مشاجره می کنند آنها می توانند بشقاب ها را به سمت یکدیگر پرتاب کنند، آنها

could do yes so but now as of finishing what I was saying if we rudely

می توانند این کار را انجام دهند، اما اکنون در پایان صحبت های من، اگر ما بی ادبانه صحبت

interrupted mr. Duncan is that instead of just giving a gift that they don't

آقای را قطع کنیم. دانکن این است که به جای اینکه فقط هدیه ای بدهید که آنها لزوما نمی

necessarily want you either get a list of the things they do want and you buy

خواهند، یا لیستی از چیزهایی که آنها می خواهند دریافت کنید و

that or they say give money towards something and this is one of those

آن را بخرید یا می گویند برای چیزی پول بدهید و این یکی از آن

weddings where we're having to give money towards in fact their honeymoon so

عروسی هایی است که ما در آن برگزار می کنیم. برای دادن پول به ماه عسل خود، بنابراین

I don't know five pounds do you think they won't get very far with five pounds

من نمی دانم پنج پوند، آیا فکر می کنید آنها با پنج پوند خیلی دور نمی شوند،

let the other buying me an out in in a cheap restaurant they can get some free

اجازه دهید دیگری برای من در یک رستوران ارزان قیمت بخرد، آنها می توانند قهوه رایگان دریافت کنند.

coffee I suppose I suppose well give the the sort of amount that will cover maybe

فرض کنید مقداری را بدهید که پوشش می دهد،

the food may maybe feel as they were paying our way whatever the food we

شاید غذا ممکن است احساس کنیم که آنها در حال پرداخت هزینه ما هستند، هر غذایی که

think would cost for us to be be there for the the special meal they have in a

فکر می کنیم برای ما هزینه دارد تا برای غذای ویژه ای که در عروسی می خورند باشیم،

wedding then maybe that maybe I'm not gonna say in case they're watching 20 pounds

پس شاید نمی‌خواهم بگویم اگر آنها هر کدام 20 پوند تماشا

each you think I don't know, we'll work it out anyway I don't know how he

می‌کنند، فکر می‌کنید من نمی‌دانم، به هر حال

got onto weddings we were talking about churches so so I do like going to church

آن را حل می‌کنیم. رفتن به کلیسا

for weddings and sometimes funerals of course very sadly one of my friends died

برای عروسی و گاهی اوقات تشییع جنازه البته بسیار متأسفانه یکی از دوستانم درگذشت

yesterday I was quite shocked so it looks as if I will be going to a funeral

بله دیروز من کاملا شوکه شده بودم، بنابراین به نظر می رسد که به مراسم تشییع جنازه

for one of my lovely friends who I met years ago and helped me get into radio and

یکی از دوستان دوست داشتنی ام خواهم رفت که سال ها پیش با او آشنا شدم و به من کمک کرد وارد رادیو شوم و

also gave me a lot of support in the early days and sadly he died yesterday

همچنین در روزهای اول از من حمایت زیادی کرد و متأسفانه درگذشت.

so a little bit of sad news I was very very upset so can I say a big big

دیروز یک خبر کمی ناراحت کننده بود من خیلی خیلی ناراحت شدم پس می توانم یک

special goodbye to one of my friends Mike, very very sad news so it looks as

خداحافظی ویژه بزرگ با یکی از دوستانم مایک بگویم، یک خبر بسیار بسیار غم انگیز، بنابراین به نظر

if I will be going to a funeral as well in in maybe two or three weeks time so

می رسد که شاید در یک مراسم خاکسپاری نیز بروم دو یا سه هفته

some very sad news that I received yesterday now Steve I believe you have

یک خبر بسیار ناراحت کننده که دیروز دریافت کردم، استیو، فکر می

something special for us today to actually read out because I thought last

کنم امروز برای ما چیز خاصی دارید که واقعاً آن را بخوانیم، زیرا هفته گذشته فکر کردم

week let's do something different let's do something completely different some

بیایید کاری متفاوت انجام دهیم، بیایید یک کار کاملاً متفاوت

something we've never ever done before on the livestream sir

انجام دهیم، کاری که هرگز انجام نداده ایم. قبلاً در پخش زنده انجام شده است آقا،

we are now going to do something called Shakespeare on Sunday now what I'm going

ما اکنون می خواهیم کاری به نام شکسپیر را در روز یکشنبه انجام دهیم و اکنون کاری که من می

to do is mr. Steve will be reading out I will be staying silent for a chain

خواهم انجام دهم این است که آقای. استیو خواهد خواند من برای یک زنجیره سکوت خواهم کرد،

hopefully hopefully mr. Steve mr. Steve is going to read out some Shakespeare so

امیدوارم آقای. آقای استیو استیو قصد دارد کمی از شکسپیر را بخواند، بنابراین

we will leave it to mr. Steve as we have our special Shakespeare on Sunday are

آن را به آقای میسپاریم. استیو همانطور که ما شکسپیر ویژه خود را در روز یکشنبه داریم آیا

you ready still ready to do it now yes okay I was talking about it for the rest

شما هنوز آماده انجام آن هستید، بله خوب، من در مورد آن برای بقیه

48 second that's see when I was talking about it you see and when I said now so

48 ثانیه صحبت می کردم، یعنی ببینید چه زمانی در مورد آن صحبت می کردم، شما می بینید و زمانی که من گفتم اکنون پس

those where the cue is it today with clues never clues I thought we got

کسانی که نشانه هستند آیا امروز با سرنخ‌ها هرگز سرنخ‌ها من فکر می‌کردم ما گرفتیم

you're gonna play clip awesome I thought you were I thought you were good at

شما کلیپ فوق‌العاده پخش می‌کنید من فکر می‌کردم شما هستید فکر می‌کردم در تشخیص سرنخ‌ها خوب هستید،

spotting Clues right that's let's get on with it then do you want me to go now

درست است که بیایید با آن ادامه دهیم، پس می‌خواهی من الان بروم

okay so yes Duncan it's it's mr. Steve with Shakespeare on Sunday here we go

خب پس بله دانکن. این آقای است استیو با شکسپیر یکشنبه اینجا خوب پیش می‌رویم،

well I don't I'm not an expert in Shakespeare let's put it this way so

من در شکسپیر متخصص نیستم، اجازه دهید این‌طور بگوییم، پس

let's start off with that so that people don't think I'm an expert in Shakespeare

بیایید با آن شروع کنیم تا مردم فکر نکنند که من متخصص شکسپیر

but I do like reading lines out so this is an extract from a famous

هستم، اما دوست دارم خواندن خطوط، بنابراین این عصاره ای از یک

Shakespearean play called Hamlet and this is from act 2 scene 2 and Hamlet is

نمایشنامه معروف شکسپیر به نام هملت است و این از صحنه دوم پرده 2 است و هملت

a the main character in this particular play and he is a melancholic which I

شخصیت اصلی این نمایشنامه خاص است و او یک آدم مالیخولیایی است که فکر می

suppose in modern speak you would say he's depressed

کنم در صحبت های امروزی شما می گویید افسرده است.

he's down melancholic because over the death of his father and there are

او غمگین است زیرا در مورد مرگ پدرش و

several speeches soliloquies throughout this particular play Hamlet where he is

چندین سخنرانی در این نمایشنامه خاص هملت وجود دارد که در آن

expressing his sort of depression and he's talking about death a lot and this

نوعی افسردگی خود را بیان می کند و در مورد مرگ زیاد صحبت می کند و

is one particular passage so he's talking to a couple of friends here

این یک قسمت خاص است بنابراین او با چند دوست صحبت می کند. در اینجا

expressing why he's feeling so down so I have of late lost all my mirth forgone

بیان می‌کنم که چرا او اینقدر احساس ناراحتی می‌کند، بنابراین من اخیراً تمام شادی‌ام را از دست داده‌ام، تمام عادت‌های

all custom of exercises and indeed it goes so heavily with my disposition that

تمرینی را کنار گذاشته‌ام و در واقع آنقدر با روحیه‌ام همراه است که

this goodly frame the earth seems to me a sterile promontory this most excellent

این ساختار خوب زمین به نظر من یک دماغه عقیم می‌شود. ای

canopy the air look you this brave o'erhanging firmament this majestical

سایه بان عالی هوا به تو نگاه کن این فلک دلیر و سر به فلک کشیده این

roof fretted with golden fire why it appeareth no other thing to me than a

سقف باشکوه که با آتش طلایی آغشته شده است چرا جز جماعتی از بخارات کثیف و آفت آور چیزی به نظر من نمی رسد.

foul and pestilent congregation of vapors what a piece of work is man how

noble in reason how infinite in faculty in form and moving how Express and

توانایی در فرم و حرکت چگونه بیانگر و

admirable in action how like an angel in apprehension how like a god the beauty

تحسین برانگیز در عمل چگونه مانند یک فرشته در دلهره چگونه مانند یک خدا

of the world the paragon of animals and yet to me what is this quintessence of dust

زیبایی جهان الگوی حیوانات و هنوز برای من چیست این ذات غبار

there we go a short extract from act 2 scene 2 where Hamlet is talking to his

وجود دارد ما می رویم عصاره ای کوتاه از صحنه عمل 2 2 جایی که هملت با دوستانش صحبت می کند،

friends he's really describing mr. Duncan oh um I'm all I'm all of it all

او واقعاً او را توصیف می کند. دانکن اوه ام من همه چیز هستم من همه آن

of a quiver after that I can hardly speak the emotion I can see you

همه یک تکان هستم پس از آن به سختی می توانم احساسات را بیان کنم، می توانم ببینم که شما می

quivering oh the tears and I need I need some kind of Oh padding down or

لرزید، اوه اشک ها و من نیاز دارم که به نوعی اوه بیاورم یا

something yes Hamlet is describing there how

چیزی که بله هملت دارد توصیف می کند.

really he's so depressed that he's describing how wonderful the world is it

واقعا چقدر افسرده است که دارد توصیف می کند دنیا چقدر شگفت انگیز است، این

all it's its wonderment and how wonderful man is and yet the the

همه شگفتی است و انسان چقدر شگفت انگیز است، و با این حال، آخرین

ultimate phrase there the quintessence of dust what he's saying is that despite

عبارت آنجا جوهر غبار چیزی است که می گوید این است که با

all how wonderful everything is it all turns to dust when somebody dies really

وجود شگفت انگیز بودن همه چیز همه چیز به گرد و غبار وقتی کسی می میرد واقعاً

that's what it's a bit a bit lamenting and a bit a bit depressing but that's

این همان چیزی است که کمی تاسف آور است و کمی افسرده کننده است، اما

how he's feeling and haven't we all felt sometimes when were in a low state of

او چنین احساسی دارد و آیا همه ما گاهی اوقات وقتی در حالت بد

mood we can't see the Wonder in anything anymore can we well that's what

خلقی بودیم دیگر نمی توانیم شگفتی را در هیچ چیز ببینیم

Shakespeare does he what he looks at he looks at that human kind and looks at

آیا شکسپیر این کار را انجام می دهد. او به آنچه که به آن نگاه می کند به آن نوع انسان نگاه می کند و به

all our failings and our emotions he tends to hurt us he tends to put life

تمام ناکامی ها و احساسات ما نگاه می کند او تمایل دارد به ما صدمه بزند او تمایل دارد زندگی

and humanity in the way we behave and the way we think and the microscope the

و انسانیت را در نحوه رفتار و طرز فکر ما قرار دهد. میکروسکوپ

microscope or in this case the I've got hear under the magnifying glass is

میکروسکوپ یا i در این مورد چیزی که من زیر ذره بین شنیده ام به

looking at our emotions and expressing them that that's the thing about

احساسات ما نگاه می کند و آنها را بیان می کند که این چیزی است که

Shakespeare how wonderful it is every single Faculty of human nature and

شکسپیر چقدر شگفت انگیز است که تک تک قوه های طبیعت و

emotions is explored in throughout his plays so if you want to know what how

احساسات انسان در سراسر نمایشنامه های او مورد بررسی قرار می گیرند، بنابراین اگر می خواهید می‌دانید چگونه

you know the expression of humankind it's all in there so yes he's describing

بیان نوع بشر را می‌دانید همه چیز در آنجاست، بنابراین بله، او

the human condition here of being very depressed and down melancholic and he

شرایط انسانی را در اینجا توصیف می‌کند که بسیار افسرده و مالیخولیایی است و

can't see how wonderful everything is because he just thinks everything's

نمی‌تواند ببیند که همه چیز چقدر شگفت‌انگیز است، زیرا او فقط فکر می‌کند همه چیز در

turning to dust so what's the point yeah it's kind of like

حال تبدیل شدن به خاک است، پس هدف چیست؟ بله، مثل این است

he's looking at the positive and negative at the same time so there it

که او همزمان به جنبه های مثبت و منفی نگاه

was mr. Steve reading some Shakespeare on Sunday what did you think of that did

می کند. استیو در حال خواندن شکسپیر در روز یکشنبه به چه چیزی فکر کردید که آیا

you enjoy it we might do it again next week's royalty of human existence we are

از آن لذت بردید ما ممکن است دوباره آن را انجام دهیم هفته آینده ما

here for mere short moments okay stay calm okay but where do we go this is the

فقط برای لحظات کوتاه اینجا

thing he thinks we go nowhere but of course if you believe in an afterlife

هستیم. به هیچ جا نرو، اما البته اگر به زندگی پس از مرگ

it's great I'm gonna turn Steve off in a minute there was some what about some of

اعتقاد داری، خیلی خوب است، من یک دقیقه دیگر استیو را خاموش خواهم کرد.

the words in here do we need to explain some of the words well let me just

mention something first if you don't man go on oh I've lost the

اگر نمی‌خواهی ادامه بده، اوه، من ارتباط را از دست داده‌ام،

connection oh this always happens every week Thank You YouTube for

آه، این همیشه هر هفته اتفاق می‌افتد، متشکرم از YouTube برای

disconnecting the live chat did you nearly swear there mister I nearly said

قطع ارتباط چت زنده، آیا تقریباً قسم می‌خوردید، آقای من تقریباً

something really bad there let me just reconnect the live chat first of all I

چیز بسیار بدی را گفتم، اجازه دهید ابتدا چت زنده را دوباره وصل کنم از همه چیز من

don't know why after the first hour it disconnects you so you have to reconnect

نمی دانم چرا بعد از یک ساعت اول اتصال شما را قطع می کند، بنابراین باید دوباره

it so let's just do that oh this is exciting isn't it it is

آن را وصل کنید، بنابراین بیایید فقط این کار را انجام دهیم، آه، این هیجان انگیز است،

he's an exciting moment of time are we on or aren't we we are on and there and

آیا این یک لحظه هیجان انگیز است که ما روشن هستیم یا نیستیم ما در آنجا هستیم و

now so is the live chat oh here we go are we back it seems mr. Steve can do

اکنون چت زنده اوه اینجا w برگردیم به نظر می رسد آقای. استیو می‌تواند

anything I can switch off the internet so yes I think you did that last week

هر کاری بکند من می‌توانم اینترنت را خاموش کنم، بنابراین بله، فکر می‌کنم شما این کار را هفته گذشته

didn't you I still have my suspicions I still have my suspicions that mr. Steve

انجام دادید، مگر نه، من هنوز شک دارم. من هنوز شک دارم که آقای. استیو

actually destroyed the internet last week I still think it's your fault fatal

در واقع هفته گذشته اینترنت را نابود کرد، من هنوز هم فکر می کنم این تقصیر شماست

with blames me for everything mr. Steve can you it please explain what the word

که من را برای همه چیز مقصر می دانید. استیو می تونی لطفا توضیح بدی کلمه

quintessence mean whant essence right well I looked this up because I didn't

quintessence یعنی چه جوهری درست خوب من این رو نگاه کردم چون

know what that meant quintessence of dust well that revoking

نمیدونستم معنی آن چیست quintessence of dust خوب که

is obviously very old play and they the laws of physics weren't very well

ابطال بدیهی است بازی بسیار قدیمی است و قوانین فیزیک خیلی خوب نبودند

explained at the time about 600 years ago exactly so they didn't know much

در آن زمان در حدود 600 سال پیش توضیح داد که دقیقاً به همین دلیل آنها چیز زیادی

about how the world works in those days so they used to think that which goes

در مورد نحوه کار جهان در آن روزها نمی دانستند بنابراین آنها فکر می کردند که

back to Greek times that there were sort of four elements there was earth

به دوران یونان برمی گردد که در آنجا چهار عنصر وجود دارد

sky water and air I thought right well you did ask Miss Lee though you know

آسمان زمین آب و هوا. درست فکر کردم که از خانم لی پرسیدی، اما می‌دانی

what I'm going to say that they used to think there were four elements right and

که می‌خواهم بگویم که آنها قبلاً فکر می‌کردند چهار عنصر درست وجود دارد

the highest form weight they're all those elements I thought you're gonna

و بالاترین وزن آنها همه آن عناصر هستند که فکر می‌کردم شما می‌خواهید

say 'Earth Wind and Fire' well that's probably where it comes from, or was it

بگویید "باد زمین". و آتش احتمالاً از همین جا می آید،

or was it the temptations I don't know they used to think there were these four

یا این وسوسه هایی بود که نمی دانم آنها قبلاً فکر می کردند این چهار

sort of main elements and them and the highest form of all this was us we were

نوع عنصر اصلی وجود دارد و آنها و بالاترین شکل همه اینها ما

the quintessence the highest form I think that means of dust which is just

بودیم. quintessence بالاترین شکل من فکر می کنم که معنی گرد و غبار که فقط

everything all the ingredients around us so they used to think that the highest

همه اجزای موجود در اطراف ما است، بنابراین آنها قبلاً فکر می کردند که بالاترین

form of everything was us and yet that's a paradox

شکل همه چیز ما هستیم و با این حال این یک تناقض است

so quintessence of dust means the highest form of elements the highest

بنابراین ذات غبار یعنی بالاترین شکل عناصر بالاترین

form of dust meaning us but of course dust is still just dust it's nothing hmm

شکل غبار به معنای ماست اما البته گرد و غبار هنوز فقط گرد و غبار است، چیزی نیست، هه،

so it's a paradox really so despite us being these wonderful beings we still

پس این یک تناقض است، واقعاً پس با وجود این که ما این موجودات شگفت انگیز هستیم

will ultimately turn to dust that's nice once a game is just evilly

، در نهایت به گرد و غبار تبدیل می شویم که خوب است، زمانی که یک بازی فقط شیطانی است،

you asked me to read it out mr Duncan happy new year oh yes but of course if you're

شما از من خواستید آن را بخوانم آقای دانکن سال نو مبارک اوه بله اما البته اگر

religious then doesn't matter because you're going to carry on existing anyway

مذهبی هستید، مهم نیست زیرا به هر حال به وجود خود ادامه می دهید،

so which is which is great which I'm sure is a comfort for many people that's

بنابراین این عالی است که مطمئنم برای بسیاری از مردم آرامش است،

right we have lots of people on the live chat the French leo is here is it the

درست است که ما افراد زیادی در چت زنده داریم. لئوی فرانسوی اینجاست آیا

result of the alchemic of different elements yes that's it

نتیجه ی کیمیاگری عناصر مختلف است بله همین است

alchemy goes yeah I think the Greeks first came up with this idea that there

کیمیاگری پیش می رود بله فکر می کنم یونانی ها برای اولین بار به این ایده

were there were four main elements that everything was made of interestingly

رسیدند که چهار عنصر اصلی وجود دارد که همه چیز از آنها ساخته شده است به

enough he uses the word dust in this Shakespeare but as we now know we all

اندازه کافی جالب است که او استفاده کرد. کلمه غبار در این شکسپیر است، اما همانطور که اکنون می دانیم همه

come from Stardust yes don't we that's where we actually come from so the very

ما از Stardust آمده ایم، بله، این همان جایی است که ما در واقع از آنجا آمده ایم، بنابراین

elements that give life are actually the same things that glow at night when you

عناصری که زندگی می بخشند در واقع همان چیزهایی هستند که در شب می درخشند وقتی

look up in the sky so all of those stars in the sky apparently according to

به بالا نگاه می کنید. آسمان بنابراین همه آن ستارگان در آسمان ظاهراً طبق گفته

scientists we are made of exactly same stuff yes although they were they

دانشمندان ما دقیقاً از همان مواد ساخته شده‌ایم، بله، اگرچه آنها

were actually though technically right then 600 years ago we are made up of

واقعاً بودند اما از نظر فنی درست در آن زمان 600 سال پیش ما از عناصر تشکیل شده‌ایم

elements it's just it wasn't just for it was just you know hundreds of them but

، فقط این فقط برای آن نبود. فقط شما صدها نفر از آنها را می شناسید، اما

that's one of the reasons why Steve that Shakespeare is still revered today

این یکی از دلایلی است که چرا استیو هنوز شکسپیر را امروز مورد احترام قرار می دهند،

because he was we're so ahead of his time he was he was like almost like the

زیرا او بود که ما بسیار جلوتر از زمان او هستیم، او تقریباً

the the prophecy of what we were going to do and think about later on so he was

شبیه پیشگویی بود که ما قرار بود انجام دهیم. بعداً به آن فکر کنید، بنابراین او

quite ahead of his time early and and of course many of the words that

خیلی زود از زمان خود جلوتر بود و البته بسیاری از کلماتی که

Shakespeare coined or created are still used now we even quote Shakespeare in

شکسپیر ابداع کرده یا خلق کرده است، هنوز هم استفاده می شود، ما حتی از شکسپیر در زبان انگلیسی روزانه نقل قول می کنیم،

daily English language so phrases and expressions that we use on a daily basis

به طوری که عبارات و عباراتی را که به طور روزانه استفاده

they actually originated from Shakespeare I've picked out a few little

می کنیم. واقعی y از شکسپیر سرچشمه گرفته است من چند کلمه و عبارت کوچک را انتخاب کرده ام

words and phrases that are useful if you want me to work if you want to help me

که اگر می خواهید کار کنم مفید است اگر می خواهید

in the understanding of those I don't know whether it's or example he uses the

در درک کسانی که نمی دانم به من کمک کنید یا مثلاً او از

phrase here lost all my mirth Oh mirth good humor courses yes humor good your

عبارت در اینجا از دست داد استفاده می کند. همه شادی من دوره های طنز خوب اوه خوشبختی بله طنز خوب

good humor is your mirth who is lost all his good humor we often talk about

طنز خوب شما شادمانی است که تمام شوخ طبعی خود را از دست داده است.

merriment the another very old word I think that also comes from the period of

time that Shakespeare lived in merriment and mirth merriment and mirth we don't

شادی و نشاط که

leave we do use mirth sometimes in a comical way to talk about sort of sense

ما ترک نمی کنیم، گاهی اوقات از شادی به شکلی خنده دار برای صحبت در مورد

of humor a court jester would it would be full of mirth that sort of thing and

نوعی شوخ طبعی

a source we have the other very famous Shakespeare sonnet or talking all about

استفاده می کنیم. غزل یا صحبت کردن

once again mortality the very famous alas poor Yorick which is also from

دوباره درباره مرگ و میر، افسوس بیچاره یوریک بسیار معروف که آن هم از

Hamlet yes so Hamlet is a very dark play it does it does focus on many of the

هملت است، بله، هملت یک نمایشنامه بسیار تاریک است، آن را انجام می دهد، روی بسیاری از

very negative things all all the sad things it's very somber but actually

چیزهای بسیار منفی تمرکز دارد، همه چیزهای غم انگیز، بسیار غم انگیز است، اما در واقع

revenge if you can sit through it it is an amazing piece of work it

انتقام است. من اگر بتوانید پشت آن بنشینید ، این یک اثر شگفت‌انگیز است

discusses many of the frailties that every human has and that's one of the

که بسیاری از ضعف‌های هر انسانی را مورد بحث قرار می‌دهد و این یکی از

reasons why people still to this very day 600 years later still love

دلایلی است که چرا مردم هنوز تا امروز پس از 600 سال هنوز شکسپیر را دوست دارند،

Shakespeare so I hope you enjoyed that didn't I what sorry pestilent pestilent

بنابراین امیدوارم از آن لذت برده باشید . متاسفم آفات آفتی

that's a better great word that's in here pestilent so what does that mean

که یک کلمه عالی بهتر است که در اینجا آفت زدگی است پس چه معنی می دهد که

pestilent is sort of disease it's an old-fashioned word meaning sort of

آفت یک نوع بیماری است این یک کلمه قدیمی است به معنای نوعی

disease irritation that sort of thing so if you're if you're pestilent it means

تحریک بیماری آن جور چیزها، پس اگر شما هستید اگر آفتی هستید این بدان معنی است

that you've got disease like this pox or smallpox or something like that

که شما بیماری مانند این آبله یا آبله یا چیزی شبیه به آن دارید،

so it just means sort of diseased really pestilent that word is used I think

بنابراین فقط به معنای یک نوع بیمار واقعا آفت‌آور است که از آن کلمه استفاده می‌شود. فکر می‌کنم

people still use that word from time to time it is still yes it is still in

مردم هنوز هم گهگاه از آن کلمه استفاده می‌کنند.

current use so we talked about pestilence when we have like maybe a

استفاده کنید بنابراین ما در مورد آفت صحبت کردیم زمانی که ما مانند

plague of locusts or insects or some disease that affects maybe the crops we

طاعون ملخ یا حشرات یا بیماری هایی داریم که ممکن است محصولات را تحت تاثیر قرار دهد.

talked about pestilence so yes a very very old word it is so we've covered

that so if you would like some more Shakespeare on Sunday with mr. Steve if

شکسپی بیشتر روز یکشنبه با آقای. استیو اگر

you would like some more next week please let us know we really did go

هفته آینده چیزهای بیشتری می‌خواهید، لطفاً به ما اطلاع دهید که ما

quite into in-depth there was very in-depth with that so if you'd like some

واقعاً عمیقاً به این موضوع

more Shakespeare next week we will get mr. Steve to read some more out now

پرداخته‌ایم. استیو برای خواندن مطالب بیشتر، اکنون از

we've been asked to show mr. Steve once again doing his exercises so here is mr.

ما خواسته شده است که آقای را نشان دهیم. استیو یک بار دیگر تمریناتش را انجام می‌دهد، پس آقای.

Steve I think you've edited this to make it look rather rude mr. Duncan I don't I

استیو من فکر می کنم شما این را ویرایش کرده اید تا نسبتاً بی ادب به نظر برسد. دانکن

don't know what you're talking about

نمی‌دانم در مورد چه چیزی صحبت می‌کنی،

oh my goodness we are talking about censorship today is there any censorship

خدای من، امروز درباره سانسور صحبت می‌کنیم ، آیا

in your country and would you describe yourself as a tea or coffee person which

در کشور شما سانسور وجود دارد و آیا خودتان را به عنوان یک آدم چای یا قهوه توصیف می‌کنید که کدام

beverage do you prefer it's a great word that beverage it just means drink

نوشیدنی را ترجیح می‌دهید؟ کلمه عالی که نوشیدنی فقط به معنای نوشیدن

something that mr. Steve likes to do you like to drink coffee don't you Steve I

چیزی است که آقای. استیو دوست دارد قهوه بنوشی، نه استیو

do I was just wondering actually after

، من فقط تعجب کردم که بعد از

showing that clip weather weather will get censored by YouTube I don't think so

نمایش هوای هوای کلیپ توسط یوتیوب سانسور می شود، فکر نمی کنم اینطور باشد،

but you are you are a bit of a Keep Fit fanatic I hope one week we can go into

اما شما کمی متعصب Keep Fit هستید. امیدوارم یک هفته بتوانیم

the garden because at the moment this is one of the things I feel very frustrated

به باغ برویم زیرا در حال حاضر این یکی از چیزهایی است که من از آن بسیار ناامید

about and by because we can't go outside because the weather recently has been

هستم و به دلیل اینکه نمی توانیم بیرون برویم زیرا اخیراً هوا

really bad of course it's winter so I'm really looking forward to us going

خیلی بد بوده است البته زمستان است بنابراین من واقعاً مشتاقانه منتظریم که

outside again live so we can actually do it for real

دوباره زنده بیرون برویم تا بتوانیم واقعاً بیرون از خانه این کار را انجام دهیم و

outside actually live outside in the garden and maybe one week we can do some

در واقع بیرون در باغ زندگی کنیم و شاید یک هفته

we can do some exercising in the garden yes I've been trying to increase my

بتوانیم برخی از تمرینات را در باغ انجام دهیم بله من سعی کرده ام ورزش خود را افزایش دهم.

exercising not recorded live even live exercising live exercises so so just in

حتی تمرینات زنده زنده ضبط نشده است، بنابراین فقط در

case if I have a heart attack or or collapse on the floor it will be

صورت حمله قلبی یا افتادن روی زمین

completely spontaneous you can see the ambulance arrive and and slowly drag me

کاملاً خود به خود می توانید آمبولانس را ببینید و به آرامی مرا

across the lawn and throw me into the back of the ambulance

از روی چمن بکشید و من را به پشت پرتاب کنید. از آمبولانس

whatever happens we'll keep the cameras rolling well we might we might get we

هر چه در هکتار ما دوربین ها را به خوبی در حال چرخش نگه می داریم، ممکن است به دست بیاوریم،

might get a few viewers even manu d let's have a look at the live chat

ممکن است چند بیننده داشته باشیم، حتی اجازه دهید نگاهی به چت زنده بیندازیم

because of course it is your show live chat the style of talking between our

زیرا البته این چت زنده نمایشی شماست ، سبک صحبت کردن بین

two coaches is very interesting today the level of strength is so high thank

دو مربی ما بسیار است. جالب است امروز سطح قدرت بسیار بالاست. از

you very much for that also itíd Maria Maria

شما بسیار متشکرم به خاطر همین هم ماریا ماریا

I'm saying hello to Maria yes I've liked it a lot

من به ماریا سلام می کنم بله خیلی خوشم آمد

Maria likes mr. Steeves Shakespeare rendition I'm no expert but I think

ماریا دوست دارد آقای. اجرای استیو شکسپیر من متخصص نیستم اما فکر

that's probably the first time I've ever really properly read a passage out well

می‌کنم این احتمالاً اولین باری است که یک قطعه را به درستی خوانده‌ام،

but you have performed Shakespeare on the stage I have done but heavily edited

اما شما شکسپیر را روی صحنه اجرا کرده‌ام اما نسخه بسیار ویرایش

version don't forget that it's great I was all overcome after reading that so

شده فراموش نکنید که عالی است. بعد از خواندن آن همه چیز غلبه

so was I Olga says mr. Steve is a brilliant reciter and of course I would

کردم، من هم همینطور اولگا می گوید آقای. استیو یک قاری زبردست است و البته من

like more Thank You Olga for that would accrue Trent youlet ass says my house is

بیشتر از این می خواهم از شما متشکرم اولگا برای این کار.

terribly cold at the moment where are you

but the topic because of the topic it makes them very enthusiastic and a bit

irritated sometimes I don't know what you mean by that I'm sorry if we are

بعضی وقتا نمی دونم منظورت از این که چی می گی، ببخشید اگه

upsetting you we're gonna have some fun now we're alive mr. Steve is going to

ناراحتت می کنیم، حالا که زنده ایم کمی خوش بگذرونیم آقای. آقای استیو قرار

run around the garden we are going to revel in our time mr. Steve's gonna run

است در باغی که ما در زمان خود به آن خوش می گذرانیم بدود. استیو

around the garden naked so no not going to do that Simona is talking about

برهنه در اطراف باغ می دود تا این کار را انجام نده که سیمونا در مورد نوشیدن صحبت می کند

drinking I drink a lot of time T because it's delicious and very good for the

من زمان زیادی می نوشم زیرا خوشمزه است و برای سلامتی بسیار مفید است.

health I'm a coffee person as well thank you sir mony for that Julie G says I

جی می‌گوید من

would love to do some exercising with mr. Steve okay that's it wait it's an

دوست دارم با آقا ورزش کنم . استیو باشه پس صبر کن این یک

exercise channel from now on am I gonna get people fit and healthy for 2018 can

کانال ورزشی است از این به بعد آیا من می‌خواهم افراد را برای سال 2018 تناسب اندام و سلامتی به ارمغان

we please not do that Steve I don't like the idea of that that sounds like that

بیاورم.

sounds like a lot perhaps we can produce an exercise video

یک ویدیوی تمرینی

and sounds like a lot of hard work I come running on in the shorts and a tank

و به نظر می رسد کار سختی است که من با شلوارک می دوم و یک

top oh dear do you remember this reminds me

تاپ تاپ اوه عزیزم یادت می آید این

of something do you remember when I I had a studio at the Science Park and you

مرا یاد چیزی

arrived one day to pick me up and you had your shorts on and ever

می اندازد. من را بلند کن و تو شلوارت را پوشیده ای و همیشه

was staring at your legs now we weren't sure if they were admiring your legs or

به پاهایت خیره شده ای، حالا مطمئن نبودیم که آنها پاهای تو را تحسین می کنند یا

they were a bit disturbed by it but there was one person behind the

کمی از این موضوع ناراحت شده اند، اما یک نفر پشت

reception and they actually commented on your legs

پذیرایی بود و آنها در واقع در مورد شما نظر دادند. پاها

I remember now yes do you remember that and you were my and for the rest of the

الان یادم می آید بله یادت می آید و تو من بودی و در بقیه

day all all Steve all Steve talked about was the fact that someone admired his

روز تمام چیزی که استیو در مورد آن صحبت کرد این بود که کسی پاهای او را تحسین می کرد

legs now I'm not sure about that we might do this one week again this is

، مطمئن نیستم که ممکن است یک هفته دوباره این کار را انجام دهیم. این

something we can do later what are you looking at Steve let's picking my legs

چیزی است که ما می توانیم بعداً انجام دهیم استیو بیایید پاهای من را انتخاب کنیم

to see if they really are worth looking at

تا ببینیم آیا واقعاً ارزش دیدن را دارند یا خیر

is it something very small that you need a magnifying glass for mr. Duncan

، آیا چیزی بسیار کوچک است که شما به یک ذره بین برای آقای نیاز دارید. دانکن

getting angry now oh so yes yes yes you you were very

عصبانی می‌شود، اوه، بله، بله، شما بسیار متملق بودید،

flattered so maybe one week we could we could do a comparison a live comparison

بنابراین شاید یک هفته بتوانیم مقایسه‌ای انجام دهیم، یک مقایسه زنده

maybe in the garden and we can show you our legs and you can decide who has the

شاید در باغ و ما می‌توانیم پاهایمان را به شما نشان دهیم و شما می‌توانید تصمیم بگیرید که

nicest legs personally I think my legs are lovely I've got very slim very thin

شخصاً چه کسی زیباترین پاها را دارد. فکر می کنم پاهای من دوست داشتنی هستند من پاهای بسیار باریک و بسیار لاغری

legs and I have big big nobly knees as well which I think look lovely big feet

دارم و همچنین زانوهای بزرگ و بزرگ دارم که فکر می کنم پاهای بزرگ و دوست داشتنی به نظر می رسند

as well like the Pink Panther we have someone on the yes my feet are very big

و همچنین مانند پلنگ صورتی ما یک نفر روی پا داریم بله پاهای من بسیار بزرگ هستند

but you know what they say about people with big feet small brains big shoes aha

اما می دانید در مورد افرادی که پاهای بزرگ دارند مغزهای کوچک کفش بزرگ آها

what do you prefer Steve what do you prefer

چه چیزی را ترجیح می‌دهید استیو چه چیزی را ترجیح می‌دهید

boom boom says what do you prefer do you prefer tea or coffee both I like

بوم بوم می‌گوید چه چیزی را ترجیح می‌دهید چای یا قهوه هر دو را ترجیح می‌دهید

it one cup of coffee a day at about 11 o'clock and the rest of that I'll have

من یک فنجان قهوه در روز حدود ساعت 11 دوست دارم ساعت و بقیه آن من

about 3 cups of tea I've also got some nice sort of a herbal fruit teas if

حدود 3 فنجان چای می‌نوشم، همچنین یک نوع چای میوه‌ای گیاهی خوب می‌خورم،

we've got a little break I'll go out and get them and show you that's very non

اگر کمی استراحت کنیم، بیرون می‌روم و آن‌ها را می‌گیرم و به شما نشان می‌دهم که خیلی غیرمعمول است.

they're quite yes I do like making those as well

آنها کاملاً بله من دوست دارم آنها را درست

can I taste the coffee um in my breath coffee gives you bad breath oh you

کنم. آه اوه

noticed that oh no coffee bread don't say that I hate

توجه کردی که اوه نه نان قهوه نگو که من از

it do you know when someone

آن متنفرم می دانی وقتی

had a cup of coffee and then they talk very close to you yes hello how are you

کسی یک فنجان قهوه می خورد و بعد از نزدیک با شما صحبت می کرد بله سلام حال شما چطور است

and and and all you can smell is coffee on their breath yeah and I'm sure I mean

و و و و تنها چیزی که می توانید بوی قهوه را بکنید نفس آنها بله و مطمئنم منظورم

coffee have you coffee grounds if you make your coffee from the beans and

این است که قهوه را تفاله قهوه میل کنید اگر قهوه خود را از دانه ها درست کنید و

grind it up and then put it in one of those things and make the coffee if you

آسیاب کنید و سپس در یکی از آن چیزها بریزید و قهوه را درست کنید

leave the coffee grounds overnight to cool off the next day they sit smells

اگر تفاله قهوه را یک شب رها کنید تا خنک شود. روز بعد آنها می نشینند بوی

like Oh tobacco smell old cigarettes that's a notice that yes I always think

سیگارهای قدیمی بوی تنباکو را می دهد، این یک اطلاعیه است که بله، من همیشه فکر می

that that coffee breath smells exactly the same as tobacco breath yeah and and

کنم که آن بوی قهوه دقیقاً همان بوی تنباکو است بله و

I've always been slightly worried about that I've always wondered why those two

من همیشه کمی نگران این بودم که چرا اینها دو

things smell the same so I think cigarette breath smells exactly the same

چیز بوی یکسانی دارند، بنابراین من فکر می‌کنم بوی سیگار

as coffee breath it's very similar very similar but of course a coffee beans are

دقیقاً شبیه بوی قهوه است.

roasted so they're heated up so you've probably got some of the same chemicals

in there as you would get from burning tobacco mm-hmm so I think that's why

شما از سوزاندن تنباکو میلی متر دریافت خواهید کرد -هوم، پس فکر می کنم به همین دلیل است که

they smell so you smell coffee grounds when they're cold yes like it's like a

آنها بو می دهند، بنابراین وقتی سرد هستند، بوی تفاله قهوه را بو می کنی بله مثل

cigarette it's like an ashtray yes that's like an ashtray yes I'm sure

سیگار است، مثل زیرسیگاری است بله، مثل زیرسیگاری بله مطمئن هستم که

we are not the first people I'm sure we are not the first to say this but I have

ما اولین کسانی نیستیم که مطمئن هستم که ما اولین کسی نیستم که این را می‌گویم، اما

I have noticed that in the past Radek reddick says have you ever drink

متوجه شده‌ام که در گذشته رادک ردیک می‌گوید آیا تا

have you ever tried Turkish coffee we haven't but we did live for a short time

به حال قهوه ترکی را امتحان کرده‌اید، ما تا به حال نخورده‌ایم اما برای مدت کوتاهی زندگی

we went on holiday we didn't live there we went on holiday to Turkey and we did

می‌کردیم، تعطیلات رفتیم و ننوشیدیم. در آنجا زندگی می کنیم، ما برای تعطیلات به ترکیه رفتیم و

sample some Turkish tea we were we were walking around shopping weren't we Steve

چای ترکی را امتحان کردیم، در حال قدم زدن برای خرید بودیم، استیو نبودیم

and then the this this the the owner of a shop invited us in and we sat with

و سپس صاحب یک مغازه ما را به داخل دعوت کرد و

them for a long time talking about different things and they were talking

مدت طولانی با آنها نشستیم. صحبت کردن در مورد چیزهای مختلف و آنها به انگلیسی صحبت می

in English of course their English was very good and we had a lovely time and

کردند البته انگلیسی آنها بسیار خوب بود و ما به ما خوش گذشت و

they gave us tea and also some some Turkish Delight where I have had Turkish

آنها به ما چای دادند و همچنین مقداری لذیذ ترکی که من

coffee it's very strong hmm isn't the cup very small I'm not sure

قهوه ترک خورده ام خیلی قوی است هوم فنجان خیلی خوبی نیست کوچک مطمئن نیستم

maybe maybe whoever's our news Astor's can tell us a bit about Turkish coffee

شاید هر کسی که خبر ما از آستور است بتواند کمی به ما بگوید قهوه ترک

maybe it's a bit like what's what's that other one expresso it could be a bit

شاید کمی شبیه به آن اکسپرسوی دیگر باشد، می تواند کمی

like that because expresso is is normally in a very small cup it's very

شبیه به آن باشد، زیرا اکسپرسو معمولاً در یک فنجان بسیار کوچک است، بسیار

strong I was going to say something else about coffee then it's gone what the

قوی است، می خواستم چیز دیگری در مورد قهوه بگویم، سپس آن قهوه از بین رفت.

coffee no what I was gonna talk about it's gone gone from my mind and gone

چیزی که می خواستم در موردش صحبت کنم از ذهن من رفته و

from your brain that brain cell has shriveled up and it's fallen out of your

از مغز شما رفته که سلول مغزی چروکیده شده و از گوش شما افتاده است

ear that's not very nice keeps you awake Deveny keeps you awake

که خیلی خوب نیست شما را بیدار نگه می دارد.

coffee apparently yes Turkish coffee is very strong yes it's

not for everyone so yes I think I think that is the point that's coming across

برای همه مناسب نیست، بله، فکر می‌کنم این نکته‌ای است که

now it's very very strong I don't mind I don't mind strong coffee I don't like it

اکنون به آن توجه می‌شود، بسیار بسیار قوی است.

too strong wear it it's sort of it sort of seems to to resonate in your in your

به نظر می رسد در ذهن شما طنین انداز می شود

head I don't like it to stress innate in you is it seems like the coffee is going

، من دوست ندارم استرس ذاتی در شما ایجاد شود، به نظر می رسد که

up into your brain it seems like it seems like your brain has been replaced

قهوه به مغز شما می رود، به نظر می رسد مغز شما

with with coffee bean I don't like coffee coffee

با دانه قهوه جایگزین شده است. دوست دارم قهوه

chocolates coffee flavored chocolate no no one likes coffee flavored Chuck no

شکلات قهوه با طعم قهوه Ocolate هیچ کس طعم قهوه را دوست ندارد چاک هیچ

one likes them why do they do that okay can I just say if there's there's anyone

کس آنها را دوست ندارد چرا این کار را انجام می دهند خوب می توانم بگویم اگر کسی

watching from a Chocolate Factory can you please stop stop making coffee

از یک کارخانه شکلات سازی تماشا می کند می توانید لطفاً از ساختن

flavored chocolate because no one likes it I've never met anyone who like is

شکلات با طعم قهوه دست بردارید زیرا هیچکس آن را دوست ندارد من هرگز ندیده ام هر کسی که دوست دارد

that is there anyone out there now who likes the trouble is with with the

این است که آیا کسی وجود دارد که در حال حاضر وجود دارد که دوست داشته باشد مشکل با

coffee flavored scent no one likes it every year if you if you buy a box of

رایحه قهوه است، هیچ کس آن را هر سال دوست ندارد، اگر شما یک جعبه

chocolates for someone you can guarantee that the ones that are left in the box

شکلات برای کسی بخرید، می توانید تضمین کنید که آنهایی که در قهوه باقی مانده اند. جعبه

are all coffee flavored and yet no one likes it and yet strangely if you have a

ها همه طعم قهوه دارند و با این حال هیچ کس آن را دوست ندارد و با این حال عجیب است که اگر یک

cup of coffee with chocolate that's actually quite acceptable that's

فنجان قهوه با شکلات بخورید که در واقع کاملا قابل قبول است،

actually quite nice oh yes but I think that's because it's probably milk

در واقع بسیار خوب است، بله، اما من فکر می کنم این به این دلیل است که

chocolate maybe or dark chocolate I know it doesn't work when you're trying to

احتمالاً شکلات شیری یا شکلات تلخ است، می دانم که این کار را می کند. وقتی می خواهید خردکن های طعم دار قهوه را امتحان کنید کار نمی کند

coffee-flavored choppers yeah if you have the coffee and the chocolate and

، بله اگر قهوه و شکلات را

and eat them drink the coffee and eat the chopper at the same time that's

بخورید و همزمان آنها را بخورید و قهوه را بنوشید و خرد کن را بخورید

quite pleasant yes I don't know why but no nobody nobody likes coffee flavored

بسیار لذت بخش است بله نمی دانم چرا اما نه هیچ کس هیچ کس شکلات های با طعم قهوه را دوست ندارد،

chocolates so if you have a box of chocolates if you know anyone that works

بنابراین اگر جعبه شکلات دارید، اگر کسی را می شناسید که

at a chocolate factory just tell them to stop doing it because no one there must

در یک کارخانه شکلات سازی کار می کند، فقط به او بگویید این کار را انجام ندهد زیرا هیچ کس در آنجا

be you know what I imagine somewhere there is a big pile of coffee flavored

نیست، می دانید که من چه چیزی تصور می کنم در جایی وجود دارد.

chocolates all piled up just slowly rotting away because no one likes them

شکلات‌های با طعم قهوه همگی روی هم انباشته می‌شوند، فقط به آرامی پوسیده می‌شوند، زیرا هیچ‌کس آنها را دوست ندارد، این

that's what I think if anybody does let us know now so do you like coffee

همان چیزی است که فکر می‌کنم اگر کسی دوست دارد به ما بگوید، پس آیا

flavored chocolates you know it's the chocolate that has the soft Center so

شکلات‌های با طعم قهوه دوست دارید، می‌دانید که این شکلات است که مرکز نرمی دارد، بنابراین

inside it it tastes like coffee but no one likes them no one saw was too bitter

درون آن طعم قهوه می‌دهد. اما هیچ کس آنها را دوست ندارد هیچ کس ندید خیلی تلخ بود

bitter in it just like it just makes you feel very sick afterwards are you

در آن فقط مثل اینکه باعث می شود بعد از آن احساس ناراحتی کنید آیا

enjoying today Steve yes we had a lot of people watching today by the way a very

از امروز لذت می برید استیو بله ما افراد زیادی داشتیم که امروز تماشا می کردند به هر حال

big audience thank you very much for supporting us and of course thank you

مخاطبان بسیار زیادی از شما بسیار متشکرم از ما حمایت می کنید و البته از شما

very much also can I say a big thank you once again to a lovely lovely lady

بسیار سپاسگزارم همچنین می توانم یک بار دیگر از یک بانوی دوست داشتنی

Andrea Santi thank you very much for your

آندریا سانتی بسیار تشکر کنم از شما برای

lovely donation during the week apparently it is also a Christmas

اهدای دوست داشتنی شما در طول هفته بسیار سپاسگزارم، ظاهراً این هدیه کریسمس نیز هست.

present is well for me so thank you very much and of course if you wish to make a

برای من بسیار خوب است، بنابراین بسیار از شما متشکرم و البته اگر می خواهید

small donation through PayPal you can there it is there is the address under

کمک مالی کوچکی از طریق PayPal انجام دهید، می توانید آنجا آدرس زیر

the screen right now just underneath me have you got it I hope so that's very

صفحه نمایش وجود دارد، فقط در زیر من آن را دریافت کرده اید، امیدوارم که آنجا خیلی

nice there is someone at the moment in the

خوب باشد. آیا کسی در حال حاضر در

live chat with a very interesting name this is something that we mentioned

چت زنده با یک نام بسیار جالب است این چیزی است که ما به آن اشاره کردیم در

actually last week there is some what in the live chat called grammar nazi' oh

واقع هفته گذشته مواردی وجود دارد که در چت زنده به نام گرامر نازی 'اوه

yes now we mentioned this at the end of last week didn't wait now I was thinking

بله اکنون ما در پایان هفته گذشته به این موضوع اشاره کردیم. حالا صبر کن من

to myself what is a grammar nazi' do you think it's a good idea to mention it now

با خودم فکر می کردم نازی گرامر چیست؟ فکر می کنید خوب است که اکنون به آن اشاره کنم

Steve yes why not yes to my mind it meant while the Nazis were

استیو بله چرا نه بله به نظر من این به این معنی بود در حالی که نازی ها

very very dictatorial and and and what we will

بسیار بسیار دیکتاتور بودند و و و و ما چه خواهیم

know what the Nazis are so III think it's quite a good I think it sort of was

دانست نازی‌ها خیلی خوب هستند، فکر می‌کنم به نوعی این بود

saying that this person is very strict and correct with their grammar that's it

که می‌گفتند این شخص با دستور زبانش بسیار سخت‌گیر است و درست

I've actually got the definition on the screen right now so a grammar nazi this

is from the urban dictionary by the way can I just recommend the urban

است. به هر حال، من فقط می توانم فرهنگ لغت را توصیه کنم

dictionary it is a great service available online and they give you lots

فرهنگ لغت شهری یک سرویس عالی است که به صورت آنلاین در دسترس است و کلمات و عبارات محاوره ای زیادی را به شما می

of colloquial words and expressions things that also might not appear in for

دهد که ممکن است

example the Oxford English Dictionary so grammar nazi' is a person who uses

در فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد نیز دیده نشود، بنابراین گرامر نازی فردی است که همیشه از

proper grammar at all times especially online and in emails and also chat rooms

گرامر مناسب به خصوص آنلاین استفاده می کند. در ایمیل‌ها و همچنین اتاق‌های گفتگو

and instant messaging services and also web boards they are a proponent a

و سرویس‌های پیام‌رسانی فوری و همچنین تخته‌های وب، آنها طرفدار

proponent of grammatical correctness proponent is a person who pushes for

صحت گرامری هستند، طرفدار صحت گرامری فردی است که تلاش می‌کند

things to be done in a certain way so if you are a proponent of grammatical

کارها به روش خاصی انجام شود، بنابراین اگر طرفدار صحت گرامری

correctness that means you are always telling people how to use grammar

هستید به این معنی است که شما همیشه به مردم می گویند که چگونه از دستور زبان

correctly or how to spell correctly so there it is I hope that's useful you can

درست استفاده کنند یا چگونه املا درست کنند، بنابراین امیدوارم مفید باشد شما

also stop the video and make a note of that so that's something we mentioned

نیز می توانید ویدیو را متوقف کنید و آن را یادداشت کنید، بنابراین این چیزی است که هفته گذشته به آن اشاره کردیم

last week and I wasn't sure if it was a good idea to talk about it but it is

و من مطمئن نبودم که باشد یا نه ایده خوبی است که در مورد آن صحبت کنیم، اما این

something that is mentioned quite a lot and there is also another one as well so

چیزی است که بسیار ذکر شده است و همچنین یکی دیگر

there's grammar nazi' what's the other one that some people say as well I can't

وجود دارد، بنابراین دستور زبان نازی وجود دارد که برخی از مردم می گویند.

remember bought it oh I remember there was an episode of the comedy program

یادم نمیاد خریدم آه یادمه یه قسمت از برنامه کمدی

Seinfeld where there was a guy who worked in a soup cafe oh yeah and he was

سینفلد بود که یه پسری بود که تو یه کافه سوپ کار میکرد و

very strict and they called him the Soup Nazi because he was very very strict

خیلی سختگیر بود و بهش میگفتن سوپ نازی چون خیلی خیلی خیلی سختگیر بود

very almost he got angry over everything especially if people disrespected his

تقریباً از همه چیز عصبانی می شد، مخصوصاً اگر مردم به

soup and and the particular way that he wanted to serve it in a certain way and

سوپ او و به روش خاصی که می خواست آن را به روشی خاص سرو کند بی احترامی می کرد و

you had to queue up didn't you in an orderly

شما مجبور بودید به طور منظم

fashion in this particular and this particular comedy sketch but yes anybody

در این طرح کمدی خاص و خاص در صف قرار بگیرید. بله، هر کسی

who's an artsy of anything that means they're very strict about you could you

که در هر چیزی مهارت دارد، به این معنی که در مورد شما بسیار سخت گیر هستند، ممکن است شما

could be an English not so you couldn't you I suppose so well well grammar nazi'

یک انگلیسی باشید، نه پس نمی توانید، فکر می کنم خیلی خوب گرامر نازی این

kind of covers that but I'm sure a lot of people might find that it's offensive

را پوشش می دهد، اما مطمئن هستم که بسیاری از مردم ممکن است متوجه شود که

talking about it but it is it is a real expression that is used even though I

صحبت کردن در مورد آن توهین آمیز است، اما این یک عبارت واقعی است که استفاده می شود، حتی

have noticed that the the Oxford English Dictionary doesn't have it in there

اگر متوجه شده ام که فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد آن را در آنجا

doesn't use it but it is available elsewhere for the definition and of

ندارد، از آن استفاده نمی کند، اما در جای دیگری برای تعریف در دسترس است. و

course we showed it earlier as well so can I just recommend the Urban

البته ما آن را نشان دادیم همچنین می توانم دیکشنری شهری را توصیه

Dictionary it is available on the internet I'm not being sponsored by them

کنم که در اینترنت موجود است، من توسط آنها حمایت

I don't get any money from them but they are a very good service for for looking

نمی شوم، من هیچ پولی از آنها دریافت نمی کنم، اما آنها خدمات بسیار خوبی برای

up and finding those words that are are normally hidden from view words and

جستجو و یافتن کلماتی هستند که معمولاً کلمات و

phrases and of course sometimes very naughty words as well rude words so I

عبارات و البته گاهی اوقات کلمات بسیار شیطنت آمیز و همچنین کلمات بی ادبانه از دید پنهان می شوند، بنابراین

hope you enjoyed that it's been a very busy one today certainly has do you want

امیدوارم از این که امروز بسیار شلوغ بوده لذت برده باشید، مطمئناً آیا می خواهید

me to go and fetch my special herbal teas would you like to get your herbal

من بروم و دمنوش های گیاهی مخصوص خود را بیاورم. برای تهیه چای گیاهی خود

tea mr. mr. Steve I don't know why mrs. anytime mr. Steve wants to get his

آقای. آقای. استیو من نمی دانم چرا خانم هر زمان آقای استیو می‌خواهد چای گیاهی خود را دریافت کند،

herbal tea so yes you are more than welcome Steve if you want to get your

بنابراین، شما خیلی خوش‌آمدید استیو اگر می‌خواهید

herbal tea off he goes he'll be back in a moment don't worry we have another

چای گیاهی‌تان را بردارید، او می‌رود، او یک لحظه دیگر برمی‌گردد، نگران نباشید،

twelve minutes to go and then we are going to go let's have a look on the

دوازده دقیقه دیگر فرصت داریم و سپس می‌رویم. برای رفتن بیایید نگاهی به

live chat I sometimes get told off for forgetting about the live chat grammar

چت زنده بیندازیم گاهی اوقات به من می گویند که گرامر چت زنده را فراموش کرده

nazi' yes are you a native English speaker someone says on the live chat hi

everyone from France watching in Bergerac there was a TV show here in the

ام. در

UK called Bergerac about a police detective a tobacco a tobacco Nazi is a

بریتانیا به نام Bergerac درباره یک کارآگاه پلیس یک تنباکو یک تنباکو نازی

person who wants an absolute ban on smoking Thank You Swann yes that's the

فردی است که می خواهد سیگار ممنوعیت مطلق را ممنوع کند متشکرم سوان بله این

one I was trying to remember that's what I was trying to remember

همان چیزی بود که من سعی می کردم به خاطر بسپارم این همان چیزی بود که می خواستم به خاطر بیاورم

I was trying to remember tobacco Nazi a person who is very very much an anti

من سعی می کردم سیگار را به یاد بیاورم نازی فردی که بسیار بسیار ضد

smoker to show to my twin flam how much he was addicted to coffee I spilled

سیگار است تا به شعله دوقلوم نشان دهد که چقدر به قهوه معتاد است،

coffee beans and sugar on the floor thank you

دانه های قهوه و شکر را روی زمین ریختم، فقط از شما

just Sandra for that so that he had to clean up the space so you threw the

ساندرا تشکر می کنم که مجبور شد فضا را تمیز کند تا شما پرتاب کنید.

coffee in the sugar around I do hope he is now cleansing his body so when you

قهوه موجود در شکر اطراف را انجام می دهم او اکنون بدنش را تمیز می کند، بنابراین وقتی می

say your twin flam what what does that mean

گویید فلم دوقلو یعنی چه،

I don't know what that means twin flam I've never heard that expression before

من نمی دانم این یعنی چه شعله دوقلو، من هرگز این عبارت را قبل از

boom-boom is the set is the name of a song that says Jamal yes I think so

بوم-بوم این مجموعه نشنیده بودم، نام آهنگی است که جمال می‌گوید بله فکر می‌کنم پس

let's have a look at once again at today's mystery idioms the mystery

بیایید یک بار دیگر به اصطلاحات اسرارآمیز امروز نگاهی بیندازیم، اصطلاحات اسرارآمیز

idioms of course I almost forgot them today but here they are so the mystery

البته امروز تقریباً آنها را فراموش کردم اما اینجا آنها اصطلاح اسرارآمیز

idiom the first one and the second one I think this one is very easy so there

اولی هستند و دومی فکر می کنم این یکی بسیار آسان است. در آنجا

they are the mystery idioms I will give you the answers in around about ten

آنها اصطلاحات اسرارآمیز هستند، من تقریباً ده

minutes before we go mr. Steve has returned with something in his hand

دقیقه دیگر قبل از رفتن به آقای پاسخ به شما خواهم داد. آقای استیو با چیزی در دستش برگشته است

what do you have in your hand mr. Steve oh well let's put your microphone on

. استیو اوه خوب بیایید میکروفون خود را روی

that helps I've got a selection of various herbal teas which I enjoy from

آن بگذاریم که به من کمک می کند من مجموعه ای از دمنوش های گیاهی مختلف را داشته باشم که هر از

time to time and should I show the first one go on this what I'm not promoting

گاهی از آنها لذت می برم و آیا باید به اولین نفر نشان دهم که من این طیف خاص را تبلیغ نمی کنم،

this particular range but there is a nice range we can get in supermarkets

اما وجود دارد طیف خوبی که ما می‌توانیم در سوپرمارکت‌های

here called pukka teas and they come in a whole variety of different flavours

اینجا تهیه کنیم که چای پوکا نامیده می‌شود و آنها در طعم‌های متفاوتی عرضه می‌شوند،

because one is this one is elderberry and echinacea what what the heck what

زیرا یکی از آنها این است که انگور فرنگی و اکیناسه

the heck is echinacea so oh this gorgeous well elderberry with elderberry

is is a dark coloured berry of course and echinacea is is is a horrible it's

است. البته توت تیره رنگ و اکیناسه بسیار وحشتناک است،

supposed to boost your immune system okay elderberry is supposed to do the

قرار است سیستم ایمنی بدن شما را تقویت کند، خوب، سنجد هم قرار است همین کار را انجام دهد،

same so this one is it's a very dark it comes out as like a purpley drink and I

بنابراین این یکی بسیار تیره است، مانند یک نوشیدنی ارغوانی ظاهر می شود و من

like to put honey in it afterwards so the colour is purple colour is purple

دوست دارم عسل را در آن بریزم. پس از آن رنگ بنفش است رنگ ارغوانی است

because of the elderberries and the echinacea is sort of a pinky color and

به دلیل سنجد و اکیناسه نوعی رنگ صورتی است

that's supposed to help you with your immune system and but it's delicious

و قرار است به سیستم ایمنی بدن شما کمک کند و اما با عسل بسیار خوشمزه است

with honey absolutely tastes gorgeous so I love

و طعم فوق العاده ای دارد بنابراین من

that one and here's another one these beet pukka teas are sort of based

این چای پوکای چغندر به نوعی بر

on to the indian tea interest indian tea that's nice if anybody ever tried indian

اساس علاقه چای هندی به چای هندی است که اگر کسی چای هندی را امتحان کرده

tea it's a bit like it's a bit like sort of british dark teas we have here but

باشد، کمی شبیه به نوعی چای تیره بریتانیایی است که ما اینجا داریم، اما

it's got all sorts of other herbs and spices like cardamom good couldn't

این چای هندی را دوست دارم. همه انواع گیاهان و ادویه‌های دیگر مانند هل خوب نمی‌توانم

describe that could you describe that as black tea yes black tea is what I meant

آن را توصیف کنم که می‌توان آن را به عنوان چای سیاه توصیف کرد، بله چای سیاه همان چیزی است که

to say as opposed to green tea I think black tea is green tea that's been sort

می‌خواستم بگویم برخلاف چای سبز، فکر می‌کنم چای سیاه چای سبزی است که

of fermented a bit I think green tea goes black when it's

کمی تخمیر شده است. من فکر می‌کنم چای سبز زمانی سیاه می‌شود که به

sort of treated or fermented in a certain way so green tea is the natural

نوعی درمان یا تخمیر شود، بنابراین چای سبز یک چای طبیعی است

tea and black tea is something has done to it in a process that turns it black

و چای سیاه کاری است که در فرآیندی باعث سیاه شدن آن شده است،

so you might say that it's sort of fermented I think it's I think the word

بنابراین ممکن است بگویید که به نوعی تخمیر شده است. فکر می کنم این

is fermented it's sort of left to stew of it they do something with it I'm not

کلمه تخمیر شده است، یک جورهایی مانده به خورش آن، آنها کاری با آن انجام می دهند، من

entirely sure but here's another one liquorice and cinnamon so liquorice and

کاملا مطمئن نیستم، اما اینم یک شیرین بیان و دارچین دیگر، بنابراین شیرین بیان و

cinnamon so that one smells uh-oh cinnamon that's got a very a new like

دارچین به طوری که یکی بوی دارچین به مشام می رسد. جدید مانند

cinnamon don't you mr. don't I absolutely love cinnamon though there's

دارچین نیست شما آقای آیا من کاملاً دارچین را دوست ندارم، اگرچه

a breakfast cereal that has cinnamon in it and I'm absolutely crazy about that

یک غلات صبحانه وجود دارد که دارای دارچین است و من کاملاً دیوانه هستم که

yes sit apparently Eugene says I like cinnamon and Blackberry her bill tea oh

بله بنشینید ظاهرا یوجین می گوید که من دارچین و بلک بری را دوست دارم، اوه

that sounds nice and again this one kid this come one come that a brown color

که به نظر خوب می رسد و دوباره این یکی بچه این بیا یکی بیا که یک رنگ قهوه ای

it's this is that very warming is warming and licorice is warming you

این است که گرمای بسیار گرم است و شیرین بیان گرم می کند

had that on a cold day with her with some honey or something and and it said

شما آن را در یک روز سرد با او با مقداری عسل یا چیز دیگری داشتید و می گفت

what makes you sort of just feel warm from the inside out here's another one

چه چیزی باعث می شود از درون احساس گرما کنید اینجا یکی دیگر است

which if you're feeling a bit excited or if you can't sleep very well this is a

که اگر کمی هیجان‌زده هستید یا نمی‌توانید خوب بخوابید، این یک

traditional herbal remedy chamomile chamomile tea or chamomile infusion I

داروی گیاهی سنتی بابونه بابونه یا دم کرده بابونه است،

think a lot of people are going to be familiar with this if you want to go and

فکر می‌کنم اگر می‌خواهید بروید و بخورید، خیلی‌ها با آن آشنا می‌شوند.

have a good night's sleep chamomile which is a which is a kind of herb it's

یک خواب خوب بابونه که نوعی گیاه دارویی است

supposed to calm you down before you go to sleep of course if you have too much

که قرار است قبل از خواب شما را آرام کند البته اگر مقدار زیادی

of it you'll wake up in the night want to go to the toilet so I don't like

از آن داشته باشید شب از خواب بیدار می شوید و می خواهید به توالت بروید بنابراین من دوست ندارم

having lots of lots to drink before I go to bed cause you always wake up about

مقدار زیادی نوشیدنی داشته باشم قبل از اینکه به رختخواب بروم، زیرا شما همیشه حدود چهار ساعت بعد از خواب بیدار می شوید،

four hours later I wanted to go to the loo oh here's an interesting one this is

من می خواستم به لواشک بروم اوه اینجا یک مورد جالب است، این

something that we're going to both enjoy with the French leo says do you know

چیزی است که ما هر دو از آن لذت خواهیم برد با لئو فرانسوی که می گوید آیا

KOPI Luwak or Luwak it is a bit special an animal will eat the coffee and after

KOPI Luwak را می شناسید یا Luwak آن را می شناسید. کمی خاص است که یک حیوان قهوه را می‌خورد و بعد

the people will take the poo to make the drink it is not a joke it is a bit

از اینکه مردم برای درست کردن نوشیدنی پوس می‌برند ، شوخی نیست، کمی

special this tea don't like the sound of that so what they do they get an animal

خاص است این چای صدای آن را دوست ندارد، بنابراین چه می‌کنند آنها یک حیوان می‌گیرند.

I don't know which animal it is with so so you have to you have to get the

من نمی دانم با کدام حیوان است، بنابراین باید

animal to eat the coffee and then they have a big poo yes look we're talking

حیوان را برای خوردن قهوه بیاورید و بعد آنها یک پوک بزرگ دارند بله نگاه می کنند ما داریم در مورد پو صحبت می

about poo yeah every week it's a poo moment once again so that and then then

کنیم بله، هر هفته یک بار دیگر یک لحظه پوچ است. آن

they take the poo and then they make coffee from the poo it took to be honest

و سپس آنها پو را می گیرند و سپس از آن قهوه درست می کنند.

I sure I've had some coffee that has tasted a bit like poo I've heard of

something similar where you yes I have heard of something similar where you

چیزی مشابه که در آن

grind up the feces of an animal roast it and yeah you can make coffee out of it

مدفوع یک حیوان را خرد می کنید و آن را برشته می کنید و بله می توانید از آن قهوه درست کنید،

oh isn't that disgusting oh you'll have bad breath after that one

اوه این بد نیست بعد از آن

you'll definitely have bad breath having coffee made from do apparently

بوی بدی خواهید داشت، قطعاً بوی بد دهان خواهید داشت خوردن قهوه درست شده از آن ظاهراً

its it Amanda says is it a weasel what what

این کار آماندا است که می‌گوید آیا راسو است.

did you just squeeze it do you you just squeeze the weasel and all all the poop

مدفوع

comes out into your coffee cup I don't like the sound of that none of that is

داخل فنجان قهوه شما بیرون می‌آید، من از این صدا خوشم نمی‌آید که هیچ‌کدام از آن‌ها

good coffee gives you bad breath coffee from ground up faeces is definitely gonna

قهوه‌ی خوب به شما بوی بد می‌دهد، قهوه‌ای که از مدفوع ساییده‌شده

give you a bad breath I don't I don't think yes yes that's that's probably the

به شما می‌دهد قطعاً به شما بوی بد می‌دهد، فکر نمی‌کنم بله بله احتمالاً به

reason why some people have bad breath maybe they've been making their coffee

همین دلیل است که برخی از افراد بوی بد دهان دارند، شاید آنها قهوه خود را

from OOP I can I have that cup of coffee two hours ago I can still taste it

از OOP درست کرده اند.

I sure my breath is foul apparent apparently this particular coffee is

also very very expensive but it gets worse this this story gets worse well

خیلی خیلی گران است اما بدتر می شود این داستان بدتر می شود خوب

some people drink their own urine don't they there's a there's another thing

برخی از مردم ادرار خود را می نوشند، نه یک چیز دیگری

talking about funny drink what yes they do

در مورد نوشیدنی خنده دار صحبت کردن وجود دارد چه می کنند بله آنها انجام می دهند

it's stop it that's it what we're going to go into that but obviously there is

آن را متوقف کنید این چیزی است که ما قصد داریم به آن بپردازیم اما بدیهی است که وجود

there is there are certain people who think what a benefit stop it does they

دارد وجود دارد وجود دارد افراد خاصی که فکر می کنند چه فایده ای برای متوقف کردن آن دارد،

steve - steve... shut up stop stop saying these things and I'm thinking bad

استیو می کنند - استیو... خفه شو این چیزها را نگو و من به بوی بد دهان فکر می کنم

breath apparently just Sandra says twin flame I don't know what you mean do you

ظاهراً فقط ساندرا می گوید شعله دوقلو من نمی دانم

mean your partner - Sandra when you say twin flame do you mean your partner do

منظور شما از شریک زندگی شما چیست؟ - وقتی می گویید شعله دوقلو، ساندرا منظورتان شریک زندگی شماست، آیا

you mean your other half your plane the person the person you are romantically

منظورتان نیمه دیگر هواپیمای شما است، شخصی که به طور عاشقانه

connected to flame Time Lord is here hello Time Lord yeah we drink coffee

به آن متصل هستید، زمان ارباب اینجاست سلام ارباب زمان، بله، ما قهوه را

with Turkish Delight ah oh yes tell just you lie - I love - Oh Steve

با شیرینی ترکی می نوشیم آه اوه بله فقط به شما بگو. دروغ - دوست دارم - اوه استیو

now look what you've done Steve people now are saying my young my young he

حالا ببین چه کردی استیو مردم الان می گویند جوان من جوان من او

Hayes says urine is good for your skin like I know no it isn't stop it stop -

هیز می گوید ادرار برای پوست شما خوب است مثل من می دانم نه این کار را متوقف کنید -

stop saying these things I knew where as soon as I said it I knew I said there

این چیزهایی را که می دانستم نگویید جایی که به محض اینکه آن را گفتم می‌دانستم که در آنجا

something that would be controversial in everyone stop encouraging stop

چیزی گفتم که در همه بحث‌برانگیز خواهد بود

encouraging mr. Steve to say these things it put me off my tee

. استیو با گفتن این چیزها باعث شد تا من را از سرم بیرون بیاورم،

I'm having lovely salmon tonight again my son D salmon and and to be honest all

من امشب دوباره ماهی سالمون دوست داشتنی می خورم، پسرم دی ماهی قزل آلا، و صادقانه بگویم،

this talk of drinking poop is putting me off my my lovely salmon supper with

این همه صحبت در مورد نوشیدن مدفوع، مرا کنار گذاشتن شام ماهی سالمون دوست داشتنی ام با

glass all has made mr. Steve will be making later Oh

لیوان، باعث شده آقای. استیو بعداً خواهد ساخت اوه

apparently it's from the Mongoose the stomach of the Mongoose says TS TIA

ظاهراً این از مانگوس است.

does the Mongoose survive the is this some some horrible form of animal

cruelty we're talking about here I hope not mystery idiom time let's give away

the answers to the mystery idioms because we are going in a moment Oh mr.

به اصطلاحات رمز و راز زیرا ما در یک لحظه می رویم اوه آقای.

Duncan don't go please lots of people are going to say please don't go can you

دانکن نرو لطفاً بسیاری از مردم می گویند لطفاً نرو، می توانی

please stay we'll be back forever the mystery idioms are here so

لطفا بمان، ما برای همیشه برمی گردیم. اصطلاحات اسرارآمیز اینجا هستند،

the answers are coming right now so here is the first one I think it did anyone

بنابراین پاسخ ها در حال حاضر هستند، بنابراین این اولین موردی است که فکر می کنم انجام داد. هر

get this I think a couple of people got this right and the answer is the final

کسی این را بفهمد من فکر می کنم چند نفر این را درست فهمیده اند و پاسخ این است که آخرین

straw or the last straw the meaning is a further difficulty or annoyance that

نی یا آخرین نی است که معنی آن یک مشکل یا آزار بیشتر است

comes on top of a series of previous difficulties that makes a situation

که در کنار یک سری مشکلات قبلی قرار می گیرد که شرایط را

unbearable you cannot take any more this latest difficulty is the final

غیرقابل تحمل می کند. بیشتر این آخرین سختی،

straw all or of course the last straw and the second one the second mystery

کلش نهایی یا البته آخرین نی است و دومی

idiom I thought this was quite easy quite a few people got this right so

اصطلاح رمزآلود دوم است. من فکر می‌کردم این کار بسیار آسانی است ، چند نفر این کار را

well done congratulations steal the limelight or of course you could say

درست انجام داده‌اند، بنابراین تبریک می‌گوییم توجه را بدزدید یا البته می‌توانید بگویید

steal the spotlight so if you steal the limelight limelight it means to take

دزدی کنید. نورافکن، بنابراین اگر نور مرکز توجه را بدزدید، به این معنی است که

away or distract attention from one or more people to rob someone of their MO

توجه یک یا چند نفر را از بین ببرید یا حواس او را پرت کنید تا از یک نفر MO او را ربوده

to shine or stand out by drawing attention to yourself is to steal the

تا بدرخشید یا با جلب توجه به خودتان برجسته شوید، به این معنی است که توجهات را

limelight or of course I suppose you can also say steal the spotlight so there

بدزدید یا البته من فرض کنید می‌توانید بگویید کانون توجه را بدزدید،

are the answers to today's mystery idioms I thought they were quite good

بنابراین پاسخ‌هایی برای اصطلاحات اسرارآمیز امروزی وجود دارد که فکر می‌کردم آن‌ها بسیار خوب

ones today you've accused me of stealing your limelight haven't you mr. Duncan

هستند، امروز شما من را متهم به دزدیدن کانون توجه‌تان کرده‌اید، نه آقای. دانکن

sometimes mr. Steve likes to steal my limelight because sometimes he's just a

گاهی اوقات آقای. استیو دوست دارد مرکز توجه من را بدزدد، زیرا گاهی اوقات او

little too clever for his own good now I don't know what you mean mr. Duncan stop

برای خیر خودش کمی بیش از حد باهوش است، من نمی دانم منظور شما چیست آقای. دانکن

it stop trying to steal my limelight so moi? I believe you are going to be busy

آن را متوقف کند، تلاش برای دزدیدن مرکز توجه من را متوقف کند، بنابراین moi؟ من فکر می کنم در چند هفته آینده مشغول خواهید بود

over the next few weeks Steve I'm going to be very busy over the next few week

استیو من در چند هفته آینده بسیار مشغول

will you still be here yes I will still be here there'll be one Sunday when I

خواهم بود آیا شما هنوز اینجا خواهید بود بله من هنوز اینجا خواهم بود یک یکشنبه

won't be here in February ah I won't be here on the 17th oh dear so please make

خواهد بود که من نخواهم بود اینجا در فوریه آه من در 17 اینجا نخواهم بود اوه عزیز پس لطفاً

a note the 17th of February mr. Steve will not be here but we will hopefully

17 فوریه را یادداشت کنید آقای. استیو اینجا نخواهد بود اما امیدواریم

do some recorded things so mr. Steve will be here but not live on the 17th of

کارهای ضبط شده ای انجام دهیم تا آقای. استیو اینجا خواهد بود اما در هفدهم فوریه زنده نیست،

February you can find somebody else to stand in you know who would want to come

شما می توانید شخص دیگری را پیدا کنید که

on this show Ken can you think of anyone Steve who would want to come on here

در این برنامه بایستد و می دانید که می خواهد در این برنامه بیاید.

would you want would you like to come on who wants to come on the show instead of

برای آمدن چه کسی می خواهد به جای استیو در برنامه بیاید

Steve anyone see I told you answers on a postcard

هر کسی ببیند من به شما در یک کارت پستال

not a single person yes I'm busy because I'm learning I've got a part in an

پاسخ دادم نه یک نفر بله من مشغول هستم زیرا دارم یاد می گیرم که در یک

amateur dramatic production of The Mikado which is a Gilbert and Sullivan

تولید درام آماتور The Mikado نقش داشته ام که یک اپرت گیلبرت و سالیوان

operetta which I'm very much looking forward to and I've got to learn my part

است که من بسیار مشتاقانه منتظر آن هستم و باید نقش خود را در آن یاد

in that and it's on the 17th of February so I'm getting very excited and because

بگیرم و در 17 فوریه است، بنابراین من بسیار هیجان زده می شوم و

it's out of copyright because it's over 100 years old yeah mr. Duncan has said

چون حق چاپ آن تمام شده است. 100 ساله بله آقای دانکن گفته است که

would I be willing to maybe sing a few little songs a few passages from it in

آیا حاضرم شاید چند آهنگ کوچک چند قطعه از آن را در

future bless and so yes the answer is yes I will and so yes

آینده بخوانم و بنابراین بله پاسخ مثبت است من خواهم کرد و بنابراین بله

there's something to look forward to so mr. Steve is going to hopefully give

چیزی وجود دارد که منتظر آن باشم. استیو امیدوار است

us some live singing performances but not today can you hold it up again Steve

اجرای زنده آواز به ما ارائه دهد، اما امروز نمی توانید دوباره آن را نگه دارید.

there we go that's it The Mikado so that is the show that is a musical composed

by Gilbert & Sullivan lots and lots of I suppose you could

call them operas comic comic operas and the LBC forming comedy you will be

آنها را اپراهای کمیک اپراهای کمیک و کمدی تشکیل LBC که اجرا می کنید

performing so some songs comic opera yes it's great fun I love it and I've never

بنامید، بنابراین برخی از آهنگ ها اپرا کمیک بله سرگرم کننده است.

done this one before of girls lots of the Gilbert and Sullivan operators but

not this one of course one of the things that Gilbert and Sullivan do they give

البته یکی از کارهایی که گیلبرت و سالیوان انجام می‌دهند، برای

their shows a name but then they give it an alternate name as well so hold it up

نمایش‌هایشان یک نام می‌گذارند، اما سپس یک نام جایگزین نیز به آن می‌دهند، پس آن را دوباره نگه دارید

again so that's what it says The Mikado or what does that say

تا این همان چیزی باشد که می‌گوید The Mikado یا چه می‌گوید

the town of titty Pooh titty Pooh it's a made-up name because the theme this is

the town of titty Pooh titty Pooh این یک نام ساختگی است زیرا تم این موضوع

based on a Japanese theme Lister operetta

بر اساس یک تم ژاپنی است

the town of titty Pooh I think when it was written probably 1880 somewhere

اپرت لیستر شهر تیتی پو، فکر می کنم زمانی که احتمالاً در سال 1880 در جایی

around there someone will correct me there was a lot of interest in Japanese

در آنجا نوشته شد، کسی مرا تصحیح کند ، علاقه زیادی به

culture in England at a time and there were lots of scenes of Japanese people

فرهنگ ژاپنی در انگلستان وجود داشت. در آن زمان صحنه‌های زیادی از ژاپنی‌ها

and and coach has seen on vases and fans and things like that so they wanted to

و مربی‌ها روی گلدان‌ها و فن‌ها و چیزهایی از این قبیل دیده می‌شد، بنابراین آنها می‌خواستند

write something about that it was a topical subject everyone was excited

چیزی در مورد آن بنویسند که موضوعی موضوعی بود که همه

about it in England at the time because a lot of people hadn't seen very much

در آن زمان در انگلیس درباره آن هیجان‌زده بودند، زیرا بسیاری از مردم چیز زیادی

about Japanese culture so they wrote a little comic opera about it okay so that

در مورد فرهنگ ژاپن ندیده بودند، بنابراین آنها یک اپرای کمیک در مورد آن نوشتند، خوب است تا

sound is not politically you think would be politically incorrect but I think it

صدا از نظر سیاسی نباشد، شما فکر می کنید از نظر سیاسی نادرست است، اما من فکر می

I don't think it is at all now it's very it's for done in a very sympathetic way

کنم اینطور نیست. این کار به شیوه ای بسیار دلسوزانه

our adass says yes light opera is an operetta light opera that correct is

absolutely correct spot-on so we're not we're not doing Pavarotti you know we're

not doing the sort of Merchant of Venice it's all very low or

انجام شده است. ونیز همه چیز خیلی کم یا

very low key but lovely tunes and lovely melodies perhaps you enjoy me mr. Duncan

خیلی کم است اما آهنگ های دوست داشتنی و ملودی های دوست داشتنی شاید از من لذت ببرید آقای. دانکن

apparently this the the 17th is a Saturday correct

ظاهراً این هفدهم شنبه است درست است

okay well we're now on the 18th the 17th the eighth we've got two performances

خوب خوب ما اکنون در 18 و 17 هشتم هستیم ما دو اجرا داریم

one on the 17th and one of the 18th you see our viewers are smart cookies

یکی در هفدهم و یکی از هجدهم.

they really are yes no yes eyes on your listeners your viewers there's no flies

بله چشم به شنوندگان شما بینندگان شما هیچ مگسی

on them know about me if you want us next time this time next week that's a

روی آنها وجود ندارد در مورد من بدانید اگر ما را می خواهید دفعه بعد این بار هفته آینده این

good expression Deary me mother monkey flies on me I've been sitting still for

تعبیر خوبی است عزیز من مادر میمون روی من پرواز می

ages yes you oh I see the shirt you're wearing looks like an eight a newspaper

کند. پیراهنی که می پوشی شبیه یک هشت است یک

board Oh does it yeah I've had this shirt for years but every time I wear it

تخته روزنامه اوه، بله، من سال ها این پیراهن را دارم، اما هر بار که آن را می پوشم،

people say oh that's an interesting shirt where did you get that from I've

مردم می گویند آه، این یک پیراهن جالب است از کجا دریافت کردید که من

had about 10 years yes interesting is one word you could use I suppose but

حدود 10 سال است که دارم بله جالب است یک کلمه ای است که می توانید استفاده کنید فکر می کنم

it's very the word I want to use is garish I don't know what it's supposed

این کلمه بسیار جالب است که من می خواهم از آن استفاده کنم. نمی دانم باید چه چیزی

to represent really it looks like a newspaper stand I turned up to this one

را نشان دهد واقعاً به نظر می رسد یک

sweet there was a I was in this big choir in Birmingham and they were having

غرفه روزنامه است. در این گروه کر بزرگ در بیرمنگام و آنها

an event which only happens I think every I think it was that 20th

یک رویداد داشتند که فقط اتفاق می‌افتد، فکر می‌کنم هر بار که فکر می‌کنم در آن بیستمین

anniversary something like that and I didn't realize you were supposed to turn

سالگرد چنین چیزی بود و من متوجه نشدم که قرار بود با

up in black tie which is a bow tie in a dinner suit oh ok because I had missed

کراوات مشکی که یک پاپیون در کت و شلوار شام است ظاهر شوید، اوه خوب، زیرا من

that particular email so I turned up in this Oh

آن ایمیل خاص را از دست داده بودم، بنابراین برگشتم. در این آه،

so everyone else was dressed in black time everyone else was wearing a bowties

بنابراین همه لباس سیاه پوشیده بودند، همه پاپیون پوشیده بودند،

because it was a big event with a meal and everything and speeches and I turned

زیرا این یک رویداد بزرگ با یک وعده غذایی و همه چیز و سخنرانی بود و

up in this I felt embarrassed all night I can tell you I wanted to sit in a

من در آن حضور پیدا کردم، تمام شب احساس خجالت کردم، می توانم به شما بگویم می خواستم بنشینم در

corner and hide away another mr. Steve faux-pas read the emails carefully when

گوشه ای و مخفی کردن آقای دیگری. استیو فاکس پس ایمیل ها را با دقت

you get invites to events like that on the dress code Sylvia Sylvia says the

بخوانید وقتی برای رویدادهایی دعوت می شوید در کد لباس سیلویا سیلویا می گوید

shirt is very funky funky funky I hope the YouTube subtitles get

پیراهن بسیار بد بو است.

that ride funky funky funky thank you let's just keep saying funky and see

what YouTube does with that word whether they put the proper word or the the rude

یوتیوب با این کلمه چه کار می کند چه کلمه مناسب را بگذارند یا کلمه بی ادبانه را

word funky having a look now to see who this shirt is by okay give them a plug

که حالا نگاهی بیندازید تا ببینید این پیراهن کیست خوب است به آنها یک دوشاخه

it's by a clothing company called blue ink blue ink spell I N C oh I see so like

بدهید این توسط یک شرکت پوشاک به نام جوهر آبی رنگ جوهر آبی است.

like blue incorporated it could well be Oh fancy pants

مثل رنگ آبی که می تواند شلوار فانتزی باشد

or should I say fancy shirt we'll see you next week Steve yes that's it we do

یا باید بگویم پیراهن فانتزی هفته آینده شما را می بینیم استیو بله همین کار را

what we are now in overtime overtime do we get do I get paid extra for that no

انجام می دهیم.

not a penny never paid me anything you know so let's have a last look at the

پنی هرگز چیزی به من پرداخت نکرد که می دانید، پس بیایید آخرین نگاهی به

live chat and then we are going to go down the road faux pas yes thank you era

چت زنده بیندازیم و سپس ما می خواهیم به سمت جاده برویم.

des a faux pas is a mistake or an error you make something you do do something

incorrectly which of course comes from the French word for false step false

به اشتباه که البته از فرنچ می آید h کلمه برای گام غلط گام غلط

step mr. Duncan mr. Steve greetings from Recife or a Keef in Brazil I've had a

آقای. آقای دانکن سلام استیو از رسیف یا کیف در برزیل من

lot of fun today and I'm looking forward to next Sunday too

امروز خیلی خوش گذشت و منتظر یکشنبه آینده هستم

thank you very much Mikado is the Emperor of Japan by the way yes that is

خیلی ممنون میکادو امپراتور ژاپن است، بله درست است،

correct ah Steve knows these things I should do

استیو این چیزها را می داند من باید انجام

I'm in it you sir you certainly are in it up to your neck Belarus yeah hello

دهم من در آن هستم شما آقا شما مطمئناً تا گردن شما در آن هستید بلاروس بله سلام

Belarusian the time is over how sad yes I know we have to go now lots of people

بلاروسی زمان به پایان رسیده است چقدر غم انگیز است بله می دانم که باید برویم اکنون افراد

are joining us but sadly we have come to the end of the show I'm hungry are you

زیادی به ما ملحق می شوند اما متأسفانه ما به این منطقه آمده ایم پایان برنامه من گرسنه هستم آیا شما

yes what do you want to eat I'm gonna have some bread because we were we were

بله می خواهید چه بخورید من می خواهم مقداری نان بخورم زیرا

we would we bought that bread yesterday yes and I know it's still in there this

ما بودیم آن نان را دیروز می خریدیم بله و می دانم که هنوز در آنجاست این

delicious Tiger bread we bought some lovely bread yesterday so

نان ببر خوشمزه ای که خریدیم دیروز مقداری نان دوست داشتنی پس

Steve is now going to have some bread and butter

استیو حالا قرار است مقداری نان و

I'm having some bread and butter yes yes your your viewers are your bread and

butter mr. Duncan yes it is an expression it's an expression as well in

کره بخورد. دانکن بله، این یک عبارت است، این یک عبارت در

English so a person's bread and butter is their basic essentials the things

انگلیسی است، بنابراین نان و کره یک فرد ملزومات اساسی آنهاست

they need to survive all the things they need to continue it is your bread and

butter yes at work because I I'm in a sales job and at work they often say

. در یک کار فروش و در محل کار، اغلب می گویند

you've got you a certain base of customers and maybe you're looking for

که شما یک پایگاه مشخص از مشتریان دارید و شاید به دنبال

new customers but they would say oh don't forget your bread and butter

مشتریان جدیدی هستید، اما می گویند آه ، مشتریان نان و کره خود را فراموش نکنید

customers the ones that always that there every year don't neglect them the

، آنهایی که همیشه وجود دارند. سال از آنها

ones you need the ones you need they don't know don't neglect them ok we're

غافل نشو آنهایی را که به آنها نیاز داری آنهایی را که به آنها نیاز داری آنها نمی دانند از آنها غافل نشو خوب ما

going now that's it it's time to disappear we are going to end with mr.

اکنون می رویم که زمان ناپدید شدن فرا رسیده است ما با آقا تمام می کنیم.

Steve doing his physical exercises and don't forget you are back next week

استیو تمرینات بدنی خود را انجام می دهد و فراموش نکن هفته بعد برمی گردی

aren't you Steve I am back next week that is 100% certain he's back next week

مگر نه استیو من هفته آینده برمی گردم که 100% مطمئن است که او هفته آینده

at 3 o'clock I will be back next Sunday let me just find the time if I can find

ساعت 3 برمی گردد من یکشنبه آینده برمی گردم. اگر

the piece of paper with it on I have so much stuff here sitting around

بتوانم تکه کاغذی را که روی آن است پیدا کنم، چیزهای زیادی اینجا نشسته ام

we are back of course every Sunday from 2 p.m. UK time don't forget every

، البته هر یکشنبه از ساعت 2 بعد از ظهر برمی گردیم. به وقت انگلستان هر

Sunday from 2 p.m. UK time we are live on YouTube capture later mr. Steve bye

یکشنبه از ساعت 2 بعد از ظهر را فراموش نکنید. به وقت بریتانیا ما در یوتیوب زنده هستیم بعداً آقای. استیو

for now there he goes mr. Steve has left the

خداحافظ فعلا اونجا میره آقای. استیو ساختمان را ترک کرده

building or at least he is going to leave now there he goes see you next

است یا حداقل می‌خواهد اکنون آنجا را ترک کند، او هفته آینده می‌رود شما را ببیند

week it's time to go this is mr. duncan in the birthplace of

، وقت آن است که بروید این آقای است. دانکن در زادگاه

English saying thanks for watching and I hope you've enjoyed the last 2 hours in

انگلیسی می گوید متشکرم از تماشا کردن و امیدوارم از 2 ساعت گذشته در 10 دقیقه لذت برده باشید

10 minutes exactly wow that is so precise we will

دقیقا وای که خیلی دقیق است

see you next week stay happy stay healthy and of course you know what's

هفته آینده شما را می بینیم شاد بمانید سالم بمانید و البته می دانید که

coming next you know what's coming next yes everyone is writing it on the live chat...

بعد از آن چه می شود می دانید چه چیزی در راه است بله همه آن را در چت زنده می نویسند ...

ta ta for now 8-)

تا تا در حال حاضر 8-)