Learn English Live - 16th September 2018 - Watch / Listen / Learn - Enjoy English - Duncan and Steve

here's an interesting question for you

در اینجا یک سوال جالب برای شما وجود دارد

do you know someone who is a control

آیا می دانید فردی که

freak a control freak is a person who

یک کنترل فریب است، یک فرد کنترل کننده فردی

has to take control of a situation or a

است که باید کنترل یک موقعیت یا یک

task even if they aren't involved in it

کار را به دست بگیرد، حتی اگر درگیر

it's so annoying a control freak always

آن نباشد.

has to have control over what is

روی اتفاقی که در حال رخ دادن است کنترل داشته باشند،

happening they always have to be in

آنها همیشه باید

charge even if the task is not their own

مسئول باشند، حتی اگر کار به عهده خودشان نیست،

oh why do you have to be such a control

آه چرا باید اینقدر آدم کنترلی

freak you always have to take over it's

باشی که همیشه باید کنترلش کنی، این

a real pain in the neck here is

یک درد واقعی در گردن است، اینجا

something that isn't a pain in the neck

چیزی است که وجود ندارد دردی در گردن نیست،

I hope coming up today we have lots of

امیدوارم که امروز در راه است، ما چیزهای زیادی داریم که می‌توانید در

things lots of chat you can get involved

چت‌های زیادی که می‌توانید در آن شرکت کنید

as well as live is live can be mr. Steve

و همچنین زنده است که می‌توانید آقای. استیو

will be here as well and so will I after

همینطور اینجا خواهد بود و من هم همینطور بعد از

all it's just after 2 o'clock here in

همه اینها فقط بعد از ساعت 2 اینجا

the UK it's a Sunday afternoon and this

در انگلستان بعد از ظهر یکشنبه است و

is live English

این زنده انگلیسی است

doo-doo-doo-doo Oh are we back are we on

doo-doo-doo-do.

again did you miss me I hope so

من امیدوارم که

so here we go once again yes we are live

پس اینجا ما یک بار دیگر می رویم بله ما

for a much Wenlock in England lots of

برای یک Wenlock بسیار در انگلستان زندگی می کنیم بسیاری از

people ask where are you mr. Duncan and

مردم می پرسند آقای شما کجا هستید. دانکن و

this is the place I am broadcasting to

این جایی است که من در

you live from right now live from Much

حال حاضر به صورت زنده از

Wenlock in England the United Kingdom on

موچ ونلاک در انگلستان در انگلستان

a Sunday afternoon hi everybody this is

در بعدازظهر یکشنبه برای شما پخش زنده می‌کنم سلام به همه این

mr. Duncan in England how are you today

آقای. دانکن در انگلیس امروز چطوری

are you ok I hope so

خوب هستی امیدوارم

are you happy well are you happy or are

پس خوشحالی خوب خوشحالی یا

you just pretending mmm I hope you are

فقط تظاهر می کنی اممم امیدوارم

really happy today the weekend is here

امروز واقعا خوشحالی آخر هفته

it is still Sunday the weekend hasn't

اینجاست هنوز یکشنبه است آخر هفته هنوز

finished just yet so you still have a

تمام نشده است شما هنوز

few more hours of rest and relaxation

چند ساعت دیگر استراحت و آرامش دارید،

so put your feet up relax enjoy some

پس پاهایتان را بالا بگذارید و استراحت کنید از کمی انگلیسی لذت ببرید

English for a Sunday afternoon I hope

برای یک بعدازظهر یکشنبه، امیدوارم که

you are super duper I'm okay but a very

شما فوق العاده احمق باشید

busy morning once again lots of things

going on this week I'm busy making some

. من مشغول ساختن چند

new lessons for the 500,000 people that

درس جدید برای 500000 نفری

don't realize I am making some new

هستم

lessons at the moment I know that

که نمی دانند در حال حاضر در حال

YouTube still does not inform you when I

put new lessons on so I am making some

ساختن چند درس جدید هستم.

new lessons at the moment all about

در مورد

grammar thank you very much for your

گرامر از

lovely messages during the week in

پیام های دوست داشتنی شما در طول هفته در

response to my first lesson so I am

پاسخ به اولین درس من بسیار سپاسگزارم، بنابراین من در

making some new lessons to do with

حال ساختن چند درس جدید در مورد

grammar and the reason why I'm doing

گرامر هستم و دلیل اینکه چرا این کار را انجام می دهم

this is because a lot of people have

این است که افراد زیادی

asked mr. Duncan can you please make

از آقای دکتر پرسیده اند. دانکن می‌توانی لطفاً

some grammar lessons so that is what I

چند درس گرامر بسازی تا این چیزی است که من

have done a new grammar lesson will

انجام داده‌ام، یک درس گرامر جدید

appear once a week every Wednesday

هفته‌ای یک‌بار هر چهارشنبه

a new lesson and of course I am here

یک درس جدید ظاهر می‌شود و البته من اینجا هستم،

well you know when I'm here live English

خوب می‌دانی که وقتی من اینجا هستم زنده انگلیسی

every Sunday from 2:00 p.m. UK time so

هر یکشنبه از ساعت 2: 00 بعد از ظهر به وقت بریتانیا، بنابراین

now you can write it down there is

اکنون می توانید آن

something I want to mention first of all

را یادداشت کنید، چیزی است که می خواهم اول از همه به آن اشاره کنم

next month is a very busy month because

ماه آینده یک ماه بسیار شلوغ است

it's the anniversary of my YouTube

زیرا سالگرد کانال یوتیوب من است

channel starting also next month

که از ماه آینده شروع می شود همچنین

we alter the time here so we change the

ما زمان را در اینجا تغییر می دهیم بنابراین ساعت را تغییر می دهیم

clocks which always causes confusion so

که همیشه باعث سردرگمی می‌شود، بنابراین

I will give you a warning before we turn

قبل از اینکه ساعت‌هایمان را بچرخانیم به شما هشدار می‌دهم

our clocks is it forwards or backwards I

، آیا به جلو یا عقب می‌رود،

think we I think we put the clocks

فکر می‌کنم ما فکر می‌کنم

forward in winter and back in the summer

در زمستان ساعت‌ها را جلو می‌بریم و در تابستان عقب می‌اندازیم،

so the clocks will be going forward next

بنابراین ساعت‌ها در ماه آینده به جلو

month and it always causes so much

می‌روند و همیشه باعث می‌شود خیلی

confusion it really really does so lots

سردرگم است واقعاً

of things coming up today I thought

چیزهای زیادی امروز در راه است من

today we would have a mystery idiom ah

فکر کردم امروز یک اصطلاح مرموز خواهیم داشت آه

Wow I know you can't believe it but yes

وای می دانم که نمی توانید آن را باور کنید اما بله

we are going to have a mystery idiom and

ما یک اصطلاح مرموز خواهیم داشت و

I will show you that a little bit later

من آن را کمی به شما نشان خواهم داد کمی

on also mr. Steve will be in the kitchen

بعد نیز آقای. استیو در آشپزخانه خواهد بود و

doing something that he does every

کاری را انجام می‌دهد که

single year and I will give you a little

هر سال انجام می‌دهد و من همین الان به شما سرنخ کوچکی

clue right now as to what it is so here

در مورد چیستی آن می‌دهم

is a little clue mr. Steve has been very

. استیو

busy once again in the kitchen

یک بار دیگر در آشپزخانه بسیار شلوغ بوده است

and he is doing something very special

و او در حال انجام یک کار بسیار خاص

something that only happens at this time

است که فقط در این زمان از سال اتفاق می افتد،

of year no it's nothing to do with

نه این ربطی به

Halloween that's next month so what is

هالووین که ماه آینده است، ندارد، پس

mr. Steve up to and there is a little

آقای. استیو تا و یک سرنخ کوچک وجود دارد

clue

oh we were out yesterday by the way we

آه ما دیروز بیرون بودیم از راه

we were outside having a lovely walk and

بیرون که بودیم و پیاده روی دوست داشتنی

we managed to spend a few moments with

داشتیم و توانستیم چند لحظه را با

what is left of the Bulls and cowls at

آنچه از گاوها و گاوها

the back of our house now there there

در پشت خانه ما باقی مانده بود سپری کنیم.

was 11 there were actually 11 cows and

11 تا بود در واقع 11 گاو و

bulls at the back of the house but now

گاو نر در پشت خانه بودند اما

there is only for all of the rest of

الان فقط برای بقیه

them they have all gone to market to be

آنها همه به بازار رفته اند تا

sold for slaughter I know it's horrible

برای ذبح بفروشند، می دانم که وحشتناک

isn't it I don't like to think about it

است، نه من. دوست ندارم به آن فکر

to be honest that's something we might

کنم صادقانه بگویم این چیزی است که ممکن است

talk about later on today because I

بعداً امروز در مورد آن صحبت کنیم زیرا من

watched a very interesting program the

یک شب دیگر برنامه بسیار جالبی را تماشا کردم که

other night all about the meat trade now

همه چیز در مورد تجارت گوشت بود اکنون

I am a person who loves eating meat I

من فردی هستم که عاشق خوردن گوشت هستم

will be honest with you I do like eating

با شما صادق خواهم بود مثل خوردن

meat but I have this strange conflict

گوشت اما من این تضاد عجیب را دارم

the strange conflict inside when I think

درگیری عجیب درونم وقتی به خوردن گوشت فکر می کنم

about eating meat because I love animals

چون حیوانات را دوست دارم

but I also like eating meat and this is

اما خوردن گوشت را هم دوست دارم و این

something that causes quite a lot of

چیزی است که باعث درگیری بسیار زیادی

conflict in my mind so I love to see the

در ذهن من می شود بنابراین من عاشق دیدن حیوانات هستم.

animals I love to watch them and of

من عاشق تماشای آنها هستم و

course at the back of our house we often

البته در پشت خانه ما

get lots of sheep and also we get lots

اغلب گوسفندهای زیادی و همچنین

of cattle but eventually they have to be

گاوهای زیادی داریم اما در نهایت باید آنها

taken away for slaughter and that is

را برای سلاخی ببرند و این

something I don't feel very comfortable

چیزی است که من

with to be honest I don't feel very

با آن خیلی احساس راحتی نمی کنم.

comfortable with that at all so there

همه بنابراین

you can see mr. Steve yesterday we were

شما می توانید آقای را ببینید. استیو دیروز داشتیم

walking and there we are near to the

قدم می زدیم و آنجا نزدیک

house and the cows and the Bulls

خانه هستیم و گاوها و گاوها

actually followed us they followed us

در واقع دنبالمان می آمدند و ما

down to the kissing gate and so we

را به سمت دروازه بوسیدن دنبال می کردند و بنابراین

decided to give them some food but these

تصمیم گرفتیم به آنها غذا بدهیم اما این

particular cattle they are very young

گاوهای خاص خیلی جوان

they are not very old but sadly

هستند. خیلی قدیمی هستند اما متاسفانه

eventually they will be taken away and

در نهایت آنها را می برند و

they will be sold unfortunately which is

می فروشند متاسفانه این

something that to be honest with you I

چیزی است که صادقانه بگویم من

don't like to think of I really don't so

دوست ندارم به آن

here we go it is Sunday

I hope you're well and well how can I

فکر کنم. خوب و خوب، چگونه می توانم

forget the live chat the live chat of

چت زنده را فراموش کنم، البته چت زنده

course is on so let's see who is on the

روشن است، بنابراین بیایید ببینیم چه کسی در

live chat right now shall we

حال حاضر در چت زنده

ah there it is oh hello to the live

است، آیا اوه اوه سلام به

chatters thank you very much for joining

چت کنندگان زنده بسیار متشکرم که

me on this Sunday afternoon it is always

در این یکشنبه به من ملحق شدید بعدازظهر همیشه

nice to see you joining me live because

خوشحالم که شما را به صورت زنده به من ملحق می کنم

of course you are giving up your time I

زیرا مطمئناً دارید وقت خود را تلف می کنید

give up some of my time but also you

من مقداری از وقت خود را تلف می کنم اما همچنین شما

give up your time to watch me so I

برای تماشای من وقت خود را تلف می کنید بنابراین من

really really do appreciate that it is

واقعاً از اینکه شما

very kind of you so let's have a look

بسیار مهربان هستید سپاسگزارم بنابراین بیایید نگاهی بیندازیم

the live chat is already very busy today

که چت زنده امروز بسیار شلوغ است،

so who was first on the live chat

بنابراین wh o اولین بار در چت زنده

Alamgir hello Allen gear you are first

Alamgir سلام آلن دنده شما

today on the live chat so

امروز در چت زنده اول هستید بنابراین

congratulations to you I suppose we

به شما تبریک می گویم فکر می کنم ما

should have a round of applause well

باید یک دور تشویق داشته باشیم به خوبی

done here yeah and also Pedro Pedro you

اینجا انجام شد بله و همچنین پدرو پدرو شما

are second today now I'm feeling very

امروز دوم هستید اکنون من احساس بسیار دارم

generous today so I think I will also

امروز سخاوتمندانه هستم، بنابراین فکر می‌کنم من هم

give a round of applause to padrone

برای آقای پادرون تشویق خواهم کرد

mr. Steve is coming up later on by the

. استیو بعداً از

way he is in a different place today

راه می رسد، به این دلیل که امروز در یک مکان متفاوت است،

he's gone travelling but where is he he

او به سفر رفته است، اما او کجاست، او

will be reporting live from a very

از یک مکان بسیار ویژه به طور زنده گزارش می

special place

دهد

TAS is here hello mr. Duncan also

TAS اینجاست سلام آقای. دانکن نیز

Belarusian nice to see you back once

بلاروسی خوشحالم که دوباره شما را می بینم

again Chris is here as well

کریس نیز اینجاست

Blue Thunder and also Garcia but and I'm

Blue Thunder و همچنین گارسیا اما و من

n or email yes it is a happy Sunday

ایمیل زدم بله یکشنبه شادی است

let's all be happy because life is too

بیایید همه خوشحال باشیم زیرا زندگی

long to be miserable

برای بدبختی طولانی تر از

it really is hi everybody hi mica mica

آن است واقعا سلام همه سلام میکا

is here hello mica it is nice to see you

میکا اینجا هستند سلام میکا خوشحالم که

back now

الان دوباره

last week we were very concerned about

میبینمت هفته گذشته ما خیلی نگران

mica because mica was not on the live

میکا بودیم چون میکا در

chat but it turns out that mica had

چت زنده نبود اما معلوم شد که میکا در

actually gone away on holiday for a

واقع به تعطیلات رفته بود برای

working studying holiday in Island yes

تعطیلات تحصیلی کار در جزیره بله

not very far away from me so kind of in

خیلی دور از من نیست، آنقدر

the United Kingdom I'm not sure which

در انگلستان است که من مطمئن نیستم میکا در کدام

part of Island or what part of Ireland

قسمت جزیره یا کدام قسمت از ایرلند

mica was at or in but we will find out a

بوده است، اما

little bit later on so mica if you want

اگر بخواهید کمی بعداً متوجه می شویم که میکا

to tell us where about in Island you

به ما بگویید که در جزیره کجا

were and maybe share some of your

بودید و شاید برخی از تجربیات خود را به اشتراک بگذارید.

experiences you are more than welcome to

خیلی خوشحال هستید که

do so today no problem also we have Anna

این کار را انجام دهید امروز مشکلی نیست همچنین ما آنا داریم

hello Anna

سلام آنا

and also satury know hello satury no I

و همچنین Satury می دانم سلام ساتوری نه

haven't seen you for a very long time

مدت زیادی است که شما را ندیده ام

long time no see as we say in English

خیلی وقت است که به زبان انگلیسی می گوییم بدون دیدن

Hoshino is here

هوشینو اینجاست

hello Hoshino nice to see you once again

سلام هوشینو نی تا یک بار دیگر شما را ببینم،

I believe you are watching in Japan

من فکر می کنم که شما در حال تماشای

another very dramatic week as far as the

یک هفته بسیار دراماتیک دیگر در ژاپن هستید تا آنجا که به

weather is concerned quite quite strong

آب و هوا مربوط می شود

winds and terrible storms taking place

بادهای کاملاً شدید و طوفان های وحشتناکی که

in

in the United States and also in the

در ایالات متحده و همچنین در

Philippines as well some very awful

فیلیپین و همچنین

weather conditions taking place hi from

شرایط آب و هوایی بسیار وحشتناک در حال وقوع است. در حال برگزاری سلام از

sujin in south korea hello to South

سوجین در کره جنوبی سلام به

Korea Pedro wants to talk about control

کره جنوبی پدرو می خواهد در مورد کنترل freak ها صحبت کند

freaks yes a person who is a control

بله فردی که یک کنترل

freak is someone who wants to take

freak است کسی است که می خواهد همیشه

control of everything all the time and

کنترل همه چیز را در دست بگیرد و

they can be quite annoying do you know

آنها می توانند کاملا آزاردهنده باشند آیا کنترلی می دانید

any control freaks I know a couple of

freaks من می شناسم یک جفت

control freaks

کنترل freak

I'm not saying who but sometimes one of

نمی گویم چه کسی اما گاهی اوقات یکی از

them who isn't very far away from me at

آنها که در حال حاضر خیلی دور از من نیست

the moment can sometimes be a bit of a

گاهی اوقات می تواند کمی

control freak

کنترل freak باشد

so many comments is usual for the lovely

بنابراین نظرات زیاد برای آقای دوست داشتنی معمول است

mr. Duncan and thank you very much thank

. دانکن و خیلی ممنون از

you I meant for that

شما متشکرم منظورم این بود که

Jamelia is here hello Jamelia nice to

جملیا اینجاست سلام جملیا خوشحالم که

see you as well hi mr. Duncan I hope you

شما را می بینم سلام آقای. دانکن امیدوارم حالتون

are very well yes I'm not too bad thank

خیلی خوب باشه بله من خیلی بد نیستم

you but very busy at the moment lots of

ممنونم اما در حال حاضر خیلی سرم شلوغ

things going on and we are preparing for

است و ما در حال آماده شدن

the end of summer autumn is just around

برای پایان تابستان هستیم.

the corner in fact I can't believe I

find it very hard to believe that we are

خیلی سخت است باور کنیم که

almost halfway through in fact we are

تقریباً در نیمه راه رسیده ایم، در واقع

slightly more than halfway through

کمی بیشتر از نیمه

September so just two more weeks of

ماه سپتامبر هستیم، بنابراین فقط دو هفته دیگر از

September and then we are into October

سپتامبر و سپس به ماه اکتبر رسیدیم

my goodness and already on television

خدای من و در حال حاضر در تلویزیون

they are talking about Christmas already

آنها در مورد کریسمس صحبت

I can't believe it stop rushing me I

می کنند، من می توانم. باور نمی کنم عجله من را متوقف کنید من

think some of the control freaks are

فکر می کنم برخی از کنترل freak ها

control more boasts thank you set arena

کنترل هستند بیشتر به خود می بالد. متشکرم عرصه را

for that Brazil is watching

برای اینکه برزیل تماشا می کند

yes grammar sounds like grandma that is

بله دستور زبان به نظر می رسد مانند مادربزرگ

true

درست است.

Thank You Belarusian for that I'm glad

متشکرم بلاروسی برای اینکه خوشحالم که

someone has got the joke Rita I love

کسی شوخی را دریافت کرده است Rita I دوست

your lessons about grammar thanks for

دارم درس های خود را در مورد گرامر برای

all yes there are some more grammar

همه متشکرم بله، به زودی چند درس گرامر دیگر در

lessons coming very soon so don't worry

راه است، بنابراین نگران نباشید

there are some more lessons coming there

که درس های

will be another one posted next

دیگری در راه است، چهارشنبه آینده یک درس دیگر ارسال خواهد شد

Wednesday mr. Duncan why did you stop

. دانکن چرا

the lessons in the middle of the week

دروس را در وسط هفته متوقف کردی

because I am now making some new lessons

زیرا من اکنون در حال ساختن چند درس جدید هستم،

so instead of doing the live stream on

بنابراین به جای پخش زنده در

Wednesday I am now posting new lessons

روز چهارشنبه، اکنون دروس جدید را

on Wednesday hi ts says Alamgir oh

در چهارشنبه پست می کنم سلام می گوید علمگیر

that's nice I like it when people talk

اوه خوب است من دوست دارم وقتی مردم

to each other on the live chat it's very

در چت زنده با یکدیگر صحبت کنید،

nice

Belarusian as I think mr. Steve is

همانطور که فکر می کنم آقای بلاروسی بسیار خوبی است. استیو در

making some jam oh you might be right

حال ساختن چند پارازیت است، ممکن است حق با

you might be right

شما باشد.

the captions on the screen are slightly

delayed yes that's because they are live

captions on the screen so they are

slightly delayed this is something that

YouTube is experimenting with at the

moment with the live streams they are

پخش زنده آنها

now putting live subtitles but of course

اکنون زیرنویس های زنده را قرار می دهند، اما البته

there is always a slight delay with the

اگر زنده تماشا می کنید همیشه یک تاخیر جزئی با

subtitles if you're watching live so

زیرنویس

there is a slight delay but at least you

وجود دارد، بنابراین کمی تاخیر وجود دارد، اما حداقل می

can see what I'm saying so I think

توانید ببینید من چه می گویم، بنابراین فکر می کنم

that's a very good thing to be honest

این خیلی خوب است صادقانه بگویم

NCT says love you from Vietnam also Eng

NCT می گوید از ویتنام دوستت دارم همچنین مهندس

is here hello for in the middle of the

اینجاست سلام برای وسط

desert oh I like the sound of that I bet

صحرا آه من از صدای آن خوشم می آید شرط می بندم اینجا

it's nice and warm where you are today

که امروز هستید خوب و گرم است

Javier I am going to get an umbrella and

خاویر می خواهم یک چتر بیاورم و

go for a walk a lovely walk in the rain

بروم پیاده‌روی یک پیاده‌روی دوست‌داشتنی زیر باران،

so you don't normally walk under the

بنابراین معمولاً زیر

rain you normally walk in the rain so

باران راه نمی‌روید، شما معمولاً زیر باران راه می‌روید، بنابراین

because the rain is all around

چون باران در اطراف است،

we say that you walk in the rain in the

می‌گوییم که تو زیر باران زیر باران راه می‌روی،

rain I am going for a walk in the rain I

من می‌روم در باران قدم بزنم. rain من

stayed out all afternoon in the rain and

تمام بعدازظهر زیر باران بیرون ماندم و

I got wet

من g

so we normally say that you go out in

بنابراین ما معمولاً می گوییم که شما در زیر باران بیرون می روید

the rain is mr. Steve a control freak

آقای. Steve a control freak

sometimes sometimes maybe is it healthy

گاهی اوقات شاید

to eat a lot of meat I would say no

خوردن گوشت زیاد مفید باشد می گویم نه

mohabbat I would say no I don't think

محبت می گویم نه فکر

it's healthy to eat a lot of meat of

نمی کنم زیاد خوردن گوشت سالم باشد

course you can't eat some meat but the

البته نمی توانی مقداری گوشت بخوری اما

problem I have is that some people don't

مشکل من این را دارم که برخی از مردم اصلاً

like to eat meat at all because they

دوست ندارند گوشت بخورند زیرا

think that slaughtering animals is cruel

فکر می کنند ذبح حیوانات بی رحمانه است

so it is a very difficult subject talk

بنابراین موضوع بسیار دشواری است که در

about some people get very passionate

مورد آن صحبت کنم برخی افراد به

about that particular subject so it's

آن موضوع خاص علاقه زیادی دارند بنابراین

always something that is on my mind I do

همیشه چیزی در ذهن من است. من

eat meat but I don't eat as much meat as

گوشت می‌خورم اما مثل گذشته گوشت

I used to I used to enjoy fast food

نمی‌خورم، از فست‌فود

hamburgers beef burgers hot dogs but now

همبرگر همبرگر گاو همبرگر هات داگ لذت می‌بردم، اما اکنون

I don't eat any of those things I only

هیچ‌کدام از این چیزها را

eat meat now and again but I would love

نمی‌خورم و فقط گوشت می‌خورم، اما دوست دارم

to eat no meat to be honest I would love

بدون گوشت خوردن صادقانه بگویم من دوست دارم

to cut the meat out of my diet

گوشت را به طور کامل از رژیم غذایی خود حذف کنم،

completely but to be honest with you I I

اما صادقانه بگویم، من

do like eating meat if I ever see a

دوست دارم گوشت بخورم اگر روزی یک

piece of steak on a plate in front of me

تکه استیک را در بشقاب جلوی خود

my mouth will always start to water so

ببینم، دهانم همیشه شروع می شود. آب

that is one of the problems I think meat

دادن یکی از مشکلاتی است که فکر می کنم

tastes so delicious it is something I

طعم گوشت آنقدر خوشمزه است که نمی توانم آن

can't stop myself from doing but maybe

را حل کنم خودم را از این کار منصرف کنم، اما شاید

one day maybe one day I will give up

یک روز شاید یک روز من به

eating meat altogether what about you

طور کلی خوردن گوشت را کنار بگذارم،

are you a vegetarian some people don't

شما گیاهخوار هستید، برخی افراد

like to eat meat

دوست ندارند گوشت بخورند،

some people do some people like to eat a

برخی از مردم برخی از مردم دوست دارند

lot of meat in their culture

در فرهنگ خود گوشت زیاد بخورند.

maybe meat-eating is very common so it

گوشت خواری بسیار رایج است، بنابراین

depends really so I don't eat as much

واقعاً بستگی دارد، بنابراین من به اندازه گذشته

meat as I used to maybe once a week I

گوشت نمی‌خورم، شاید هفته‌ای یک‌بار

have some meat but I think that's quite

گوشت بخورم، اما صادقانه بگویم فکر می‌کنم این خیلی

good to be honest but most of the time I

خوب است، اما بیشتر اوقات

eat vegetables or maybe dairy products

سبزیجات می‌خورم یا شاید لبنیات

and fish some people say that meat fish

و ماهی برخی می گویند که ماهی گوشتی

is actually meat well I think that's a

در واقع گوشت است خوب من فکر می کنم این یک

debate for another time to be honest

بحث برای یک زمان دیگر است صادقانه بگویم

ts says I am an animal husbandry

ts می گوید

husbandry Bachelor and I'm very familiar

من دامپروری هستم لیسانس و

with livestock products oh I didn't know

با محصولات دامی بسیار آشنا هستم اوه نمی دانستم

that I didn't know that I didn't know

که من نمی دانستم که نمی دانستم که

you were concerned with the the raising

شما نگران پرورش

and care of animals I didn't know that

و مراقبت از حیوانات هستید، نمی دانستم که

Christiano says cattle is raised to be

کریستیانو می گوید گاو برای خورده شدن بزرگ می شود،

eaten I love beef well I suppose that is

من گوشت گاو را خوب دوست دارم، فکر می کنم

the point I made just I do like eating

این نکته ای است که من به آن اشاره کردم. از خوردن

meat I don't know why blue thunder also

گوشت خوشت میاد نمی دونم چرا تندر آبی هم

says I am a big fan of meat as well I

میگه من طرفدار پر و پا قرص mea هستم همچنین

think people do eat meat it's going to

فکر می کنم مردم گوشت می خورند

take a long time before people stop

مدت زیادی طول می کشد تا مردم دست از

eating meat because to be honest with

خوردن گوشت بردارند زیرا صادقانه

you it's so delicious it really is

بگویم خیلی خوشمزه است واقعاً این است

Hussein says the same thing it is so

حسین هم می گوید خیلی

delicious so delicious Julia I love meat

خوشمزه است خیلی خوشمزه جولیا من گوشت را دوست دارم

but I also love animals so I have the

اما من حيوانات رو هم دوست دارم پس من

same problem as you mr. Duncan Thank You

هم مشكل شما رو دارم آقا. دانکن متشکرم

Julia yes it is it is a bit of a paradox

جولیا بله این یک مقدار

it is a problem that has no solution I

پارادوکس است، مشکلی است که راه حلی ندارد.

suppose I could give up meat altogether

فکر می کنم می توانم به طور کلی گوشت را کنار

but then I think I would feel a little

بگذارم، اما فکر می کنم کمی احساس ناراحتی می کنم

unhappy because I would always think

زیرا همیشه فکر

that I was missing out on something so

می کردم که از دست داده ام. در مورد چیزی بنابراین

yeah Chris says in the Philippines we

بله کریس می گوید در فیلیپین ما

eat

chicken and pork Zechariah says thank

مرغ و گوشت خوک می خوریم زکریا می گوید

you very much for your chat with us oh

بسیار متشکرم برای چت شما با ما آه

thank you very much that's very kind of

بسیار متشکرم. خیلی لطف

you what do you think about smoothie I'm

دارید.

not sure what that is sorry javi err I

javi err

don't know what that is so we have the

من نمی‌دانم این چیست، بنابراین

live chat up and running if you want to

اگر می‌خواهید درگیر شوید، چت زنده را راه‌اندازی

get involved you are more than welcome

می‌کنیم، شما خیلی خوش آمدید،

to we also have yes we have a mystery

ما همچنین داریم بله، امروز یک

idiom today can you believe it

اصطلاح اسرارآمیز داریم، می‌توانید باور کنید

we actually have a mystery idiom for you

که ما واقعاً یک راز داریم اصطلاحی که

to solve shall I show it to you now okay

باید آن را حل کنید، حالا باید آن را به شما نشان دهم، خب،

here it comes here is today's mystery

اینجا آمده است، اصطلاح معمای امروزی است،

idiom can you see it it is on the screen

می توانید آن را روی صفحه نمایش ببینید،

it is a well-known expression in English

این یک عبارت شناخته شده در انگلیسی است،

all you have to do is tell me what it is

تنها کاری که باید انجام دهید این است که به من بگویید چیست؟

we have mr. Steve coming very soon but

ما آقا را داریم استیو خیلی زود می آید، اما

where is he he is somewhere different

او کجاست، او امروز در جایی متفاوت

today he has some very special idioms

است، او امروز اصطلاحات بسیار خاصی دارد

coming up today yes I thought today we

، بله، فکر کردم امروز

would do a few random idioms because I

چند اصطلاح تصادفی انجام می دهیم، زیرا

do get lots of people writing to me

افراد زیادی برای من می نویسند که

asking can we have some more idioms on

می پرسند آیا می توانیم اصطلاحات بیشتری داشته باشیم. در

your live streams so mr. Steve has very

پخش زنده شما پس آقای. استیو با

kindly offered to read out and explain

مهربانی پیشنهاد داده است که

some common idioms in the English

برخی از اصطلاحات رایج در زبان انگلیسی را بخواند و توضیح دهد،

language so I hope you enjoy that coming

بنابراین امیدوارم از این

up later on what else do we have coming

که بعداً در مورد چه چیزهای دیگری به

well we also have an excerpt from one of

خوبی بیان می‌کنیم لذت ببرید، همچنین گزیده‌ای از یکی از

my full English lessons would you like

درس‌های انگلیسی کامل من داریم که

to see it now okay then and then after

می‌خواهید حالا ببین خوب پس و بعد از

this we will say hello to mr. Steve do

این به آقا سلام می کنیم. استیو آیا

you know what a buzz word is do you ever

می دانید کلمه وزوز چیست آیا تا به حال

use buzz words

از کلمات buzz استفاده می کنید.

a buzzword is a word or phrase that is

seen as being common and contemporary a

fashionable phrase or word is a buzzword

for example right now the word empower

for empowerment is used a lot to empower

توانمندسازی بیشتر

is to give someone the strength or

این است که به کسی نیرو یا

motivation to do something for

انگیزه بدهیم تا کاری را برای خودش انجام دهد

themselves or to give someone a sense of

یا به کسی احساس

independence and self-worth to empower

استقلال و خودارزش بدهی تا

the young or the poor to empower women

جوانان یا افراد فقیر را توانمند کند تا زنان را

to offer empowerment to those who are in

برای ارائه توانمندسازی به کسانی که به

need of help it would be safe to say

کمک نیاز دارند، توانمند کند. به جرات می توان گفت

that empower is indeed a buzzword for

که توانمندسازی در

this period of time

این دوره زمانی یک کلمه

can you see what I'm doing here I appear

to be running but I'm not moving

anywhere I'm running on the spot to run

on the spot means that you are actively

رایج است. که شما به طور فعال

doing it while staying in one place you

آن را انجام می دهید در حالی که در یک مکان

can walk on the spot you can jump on the

می مانید می توانید در نقطه راه بروید می توانید در نقطه بپرید

spot in these cases the spot is the

در این موارد نقطه همان

place we are doing these things on the

جایی است که ما این کارها را انجام می دهیم

word spot can be used in other ways too

کلمه نقطه می تواند به روش های دیگری

you can be put on the spot this means

نیز استفاده شود. قرار دادن در محل این به این معنی است

that you have been placed in an awkward

که شما قرار داده شده است در یک

situation with no warning for example if

موقعیت ناخوشایند بدون هیچ هشداری، به عنوان مثال،

a person asks you a question you were

اگر شخصی از شما سوالی بپرسد

not expecting we can say that they have

که انتظارش را نداشتید، می توانیم بگوییم که

put you on the spot to find yourself in

شما را

a situation that is hard to deal with we

در موقعیتی قرار داده اند که مقابله با آن سخت است،

can say that you are on the spot then

می توانیم بگوییم که شما در حال حاضر هستید. نقطه پس از

there is in the spotlight to be in the

آن در کانون توجه قرار گرفتن در

spotlight means to be the center of

مرکز توجه به معنای در مرکز

attention something is being watched

توجه بودن چیزی است که با

carefully to scrutinize something or

دقت مورد توجه قرار می گیرد تا چیزی را بررسی کنیم یا

someone is to put it under the spotlight

کسی آن را در کانون توجه قرار دهد

we can also spot something this means to

ما همچنین می توانیم چیزی را تشخیص دهیم که به معنای

notice or see something to spot someone

توجه کردن یا دیدن چیزی است. دیدن کسی

in the street means that you notice them

در خیابان به این معنی است که متوجه

you have spotted them I spotted a

شدید او را مشاهده کرده اید

woodpecker in my garden yesterday you

من دیروز یک دارکوب را در باغم دیدم، شما

can also go spotting for example

همچنین می توانید به عنوان مثال نقطه

Trainspotting or bird spotting this

قطار یا لکه بینی پرنده را ببینید، این

means that you are looking out for one

بدان معنی است که شما به دنبال یک

particular type of thing perhaps an

نوع خاص هستید، شاید یک

unusual design of train or a rare bird

طرح غیر معمول از قطار یا یک پرنده کمیاب

of course a spot can also be a mark on

البته یک نقطه نیز می تواند علامتی بر

your skin a circular blemish or unusual

روی پوست شما باشد یک لکه دایره ای یا

bump on your skin can be called a spot

برجستگی غیرعادی روی پوست شما می تواند نقطه ای نامیده شود که

teenagers tend to get spots some animals

نوجوانان تمایل دارند لکه هایی پیدا کنند که برخی از حیوانات

have spots in fact if you look carefully

دارای لک هستند در واقع اگر با دقت نگاه

you will find that there are spots

می‌کنید متوجه می‌شوید که در همه جا نقاطی وجود دارد که

everywhere

do you ever renege are you a person who

آیا تا به حال تسلیم می‌شوید، آیا شما فردی هستید که

sometimes reneged on a deal the word

گاهی از یک معامله

renege is a verb that means to go back

سرپیچی می‌کنید، کلمه renege یک فعل است که به معنای بازگشت

on your word or to change your mind

به قول خود یا تغییر نظر

after agreeing to do something you say

پس از توافق برای انجام کاری است.

yes to something then later you change

به چیزی بگویید بله، سپس بعداً

your mind

نظر خود را تغییر می‌دهید،

so you renege on your promise to renege

بنابراین از قول خود سرپیچی می‌کنید، به این معنی است که قول خود را زیر پا می‌گذارید و به قول خود باز می‌گردید

is to break your word and go back on

.

your promise you have had a change of

heart so the thing you said you would do

has changed we thought the deal was on

روشن

but then he came in this morning and

بود اما امروز صبح وارد شد و

renamed on it the word renege originated

نامش را به کلمه renege تغییر داد که ریشه

in Latin and in its original form meant

در لاتین دارد و در شکل اصلی آن به معنای

forcibly deny

اجباری انکار

doo-doo-doo it is Sunday afternoon and

doo-doo-doo بعد از ظهر یکشنبه است

it's mr. Duncan that's me by the way and

و آقای. دانکن این

I'm live now on YouTube to the world via

من هستم و من اکنون در یوتیوب و از طریق اینترنت در سراسر جهان به صورت زنده در حال پخش هستم

the Internet isn't it amazing what

، آیا شگفت‌انگیز نیست که فناوری چه کاری

technology can do we are having

می‌تواند انجام دهد،

something special today we have a

ما امروز یک

special exchange program taking place

برنامه تبادل ویژه

and we have someone from Russia here can

داریم و یک نفر از روسیه در اینجا داریم.

you believe it and mr. Steve right now

باورت میشه و آقای استیو در حال حاضر

is reporting to us live from Russia so

به طور زنده از روسیه به ما گزارش می دهد، بنابراین

now I think we can go live

اکنون فکر می کنم ما

can we go live to Russia mr. Steve mr.

می توانیم به طور زنده به روسیه برویم. آقای استیو

Steve in Russia mr. Steve can you hear

آقای استیو در روسیه استیو می توانی صدای

me yes I can mr. Duncan I can hear you

من را بشنوی بله من می توانم آقای. دانکن

very well how are you I'm okay thank you

خیلی خوب می شنوم تو چطوری من خوبم ممنون

oh I'm very excited mr. Duncan because

اوه خیلی هیجان زده هستم آقای. دانکن چون

I'm here in Russia just a quick short

من اینجا در روسیه هستم فقط یک سفر کوتاه کوتاه

trip doing a bit of sightseeing as you

و کمی گشت و گذار انجام می دهم همانطور که

can see here I've come along to see the

می بینید اینجا آمده ام تا

famous basil cathedral in in Moscow oh

کلیسای جامع معروف ریحان را در مسکو ببینم،

yes that looks like st. Basil's st.

بله که شبیه به خیابان است. خیابان ریحان

Basil's yes and of course the reason

ریحان بله است و البته دلیل اینکه

I've come here is because on this very

من به اینجا آمده ام این است که در این

short ship I'm only here a few hours

کشتی بسیار کوتاه من فقط چند ساعت اینجا هستم

because I wanted to see the famous domes

زیرا می خواستم گنبدهای معروف را ببینم

which are that they're the first time

که این اولین باری

that there's ever been domes on any

است که گنبدهایی در آنها وجود دارد. هر

buildings and that red paint as you can

ساختمانی و آن رنگ قرمز همانطور که می

see is very very special and I've come

بینید بسیار بسیار خاص است و من

all the way here just to see that and

تمام راه را به اینجا رسانده ام فقط برای دیدن آن

the paving stones it's fascinating you

و سنگ فرش های

know oh what a wonderful place this is

آن جذاب است

mr. Duncan yes I'm not doing anything

. دانکن بله، من اینجا هیچ کاری انجام نمی‌دهم به

here apart from just some simple

جز چند

sightseeing it looks great you you look

گشت و گذار ساده، عالی به نظر می‌رسد شما به نظر

like it's very red I like the way you

می‌رسید که بسیار قرمز است، من

are wearing your your red t-shirt oh yes

طرز پوشیدن تی شرت قرمز خود را دوست دارم، اوه بله،

I really well I wanted to match the

من واقعاً خوب می‌خواستم با

building you see and who's that over

ساختمان شما مطابقت داشته باشم ببینید و چه کسی

there yes I'm not looking out for anyone

آنجاست بله من به دنبال

in particular yes I think the other

کسی خاص نیستم بله فکر می کنم بقیه

people are well I don't mean that the

افراد خوب هستند

Jefe the other the tour guides that I'm

with that just went over there mr.

.

Duncan yes I asked just a bit of random

دانکن بله، من فقط کمی

sightseeing I no no no subversive reason

گشت و گذار تصادفی پرسیدم، نه، هیچ دلیل خرابکارانه ای

for me going here at all subversive I

برای رفتن من به اینجا وجود ندارد، اصلاً خرابکارانه.

like that word subversive yes subversive

yes underhanded yes not to disguising

what I'm really doing see how getting a

bit of English in already even though

در حال حاضر حتی با وجود اینکه

I'm thousands of miles away in Russia

من هزاران مایل دورتر در روسیه

and that particular cathedral is very

هستم و آن کلیسای جامع

beautiful by the way it's a beautiful

بسیار زیبا است، به هر حال کلیسای جامع زیبایی است،

cathedral I think it's one of the most

من فکر می کنم یکی از

famous landmarks in Russia and it's

مشهورترین مکان های دیدنی روسیه است و

situated in Red Square

در میدان سرخ واقع شده است

did you know Steve that that building

آیا استیو را می شناسید که آن ساختمان

was seriously damaged during the great

در جریان آتش سوزی بزرگ به شدت آسیب دیده

fire there was a big fire a great fire

بود، یک آتش سوزی بزرگ

that took place in Red Square and Sint

Basil's Cathedral was badly damaged but

they they actually restored it

afterwards when did that happen mr.

رخ داد.

Duncan oh I think that was or maybe it

دانکن اوه، فکر می‌کنم صدها سال پیش یا شاید

may be a hundred a couple of hundred

ممکن است صدها

years ago a long time ago sounds a bit

سال پیش باشد.

like the Great Fire of London but it was

a great fire of Moscow perhaps

so are you sampling any of the Russian

food no not yet

نه هنوز نه

I don't think I'll be here long enough

من فکر نمی کنم به اندازه کافی اینجا

for that really I just wanted to come

باشم که واقعاً فقط می خواستم

and do a bit of sightseeing you know and

بیایم و کمی گشت و گذار کنم و

just I might go off into the suburb do

فقط ممکن است به حومه شهر بروم آیا

you know Brad a few houses see how

می دانید براد چند خانه می بیند که

people live you know what a particular

مردم چگونه هستند زنده باشید شما می دانید که چه

reason whatsoever you should you should

دلیل خاصی را باید

look up mr. vodka yep you might you

جستجو کنید. ودکا بله

might be able to find mr. vodka really

شاید بتوانید آقای را پیدا کنید. ودکا واقعا

oh I don't know where he lives he could

اوه من نمی دانم کجا زندگی می کند او می

be here we know he's in Russia and well

تواند اینجا باشد ما می دانیم که او در روسیه است و خوب

maybe I can pick up some tips you know

شاید بتوانم نکاتی را که شما می دانید

about what's really going on here mr.

در مورد آنچه واقعاً در اینجا می گذرد را انتخاب کنم.

Duncan yes oh there's some people over

دانکن بله، اوه، چند نفر

there I need to go and see oh that's

آنجا هستند، من باید بروم و ببینم اوه،

amazing it's a very good signal as well

شگفت انگیز است، سیگنال بسیار خوبی است و همچنین

by the way from Russia isn't it amazing

از روسیه، آیا شگفت انگیز نیست

what technology can do well I'm using my

که چه فناوری می تواند به خوبی انجام دهد، من از ماهواره خودم استفاده می کنم.

own satellite mister don't kill I see

کشتن می بینم

yes or should I say it's the Hat for

بله یا باید بگویم این

rent satellite I say so so not a secret

ماهواره اجاره ای است. من می گویم بنابراین نه یک

government satellite no nothing like

ماهواره دولتی مخفی نه چیزی شبیه به

that a tourist Duncan no no you do seem

آن یک توریست دانکن نه نه شما به نظر

to be you do seem to be very interested

می رسد شما هستید به نظر می رسد به

in what's going on around you well yeah

آنچه در اطراف شما می گذرد بسیار علاقه مند هستید. خوب بله،

this is just a standard sort of

این فقط یک نوع استاندارد از

binoculars that you use on holiday mr.

دوربین دوچشمی است که شما در تعطیلات استفاده می کنید.

Duncan are you sure you wouldn't use

دانکن مطمئنی که به

them for any other reason I'm starting

هیچ دلیل دیگری از آنها استفاده نمی

I'm starting to wonder what's going on

کنی

here

sure if mr. Steve is actually a secret

. استیو در واقع یک

spy secret spy matter what you're

جاسوس مخفی و مخفی است

talking about mr. Duncan now I'm just

. دانکن اکنون من

here to see the sights

اینجا هستم تا مناظری را ببینم

that's all I've come thousands of miles

که تنها چیزی است که هزاران مایل

I'm just going to stay about 12 hours

آمده ام، فقط قرار است 12 ساعت

and I'm going to come all the way back

again because I've always wanted to see

بمانم و دوباره تمام راه را

برمی گردم زیرا همیشه می خواستم ببینم

how this wonderful a cathedral Oh Tomic

چگونه این کلیسای جامع شگفت انگیز اوه تومیک

says Tomic is here on the live chat he

می گوید تومیک اینجاست در چت زنده او

says it was the great fire during nap

می گوید این آتش سوزی بزرگ در طول کمپین چرت زدن

Ellen's campaign I guess that must be

الن بود، حدس می زنم که

Napoleon of his neck alums got himself

ناپلئون از زاج های گردنش خودش را

into Russia 1812 I wonder when the Great

به روسیه رساند 1812 من تعجب می کنم که

Fire of London was I'm not sure that way

آتش سوزی بزرگ لندن چه زمانی بود. مطمئن نیستم

that was much later I think that was no

که خیلی دیرتر از این اتفاق بیفتد، فکر می کنم نه

it was earlier yes probably probably

، قبل از این بود بله احتمالاً

bringing up facts is probably not a good

آوردن حقایق احتمالاً ایده خوبی نیست.

idea Steve what are you doing you seem

very interested in something no no no

I'm just making sure that you know I'm

مطمئنی که میدونی من

not caught I mean I'm you know just

گرفتار نشدم یعنی من میدونی فقط

enjoying everything yes Oh mr. Duncan

از همه چیز لذت میبری بله اوه آقای. دانکن

right yes anyway I've just gotta go and

درست است بله به هر حال من فقط باید بروم

do something really and and then I'm

و واقعاً کاری انجام دهم و سپس

just gonna get straight on a plane and

مستقیماً سوار هواپیما می شوم

come all the way back to England so you

و تمام راه را به انگلیس برمی گردم تا چند لحظه بعد از شما

will be joining me in the studio in a

در استودیو به من بپیوندید.

few moments after you've you've flown

آیا شما

all the way back to England

تمام مسیر را به انگلستان برگشته اید،

yes after I've just visited this housing

بله، بعد از اینکه من به تازگی از این شهرک

estate just outside Moscow and then I

مسکونی در خارج از مسکو بازدید کردم و بعد از آن

shall be not doing anything there really

هیچ کاری در آنجا انجام نخواهم داد،

I've just got a few friends to see and

واقعاً فقط چند دوست

then I'd be straight on the next plane

دارم که باید ببینم و سپس می خواهم مستقیماً در هواپیمای بعدی

back and you know hopefully get some

که برمی‌گردید باشید و می‌دانید که امیدوارم از

protection for my local government yes

دولت محلی من محافظت دریافت کنید

yes right I think someone's coming mr.

بله، درست است، فکر می‌کنم کسی می‌آید آقای.

Duncan I've got to go I can't stay much

دانکن، باید بروم،

longer I'm gonna be seen and not that

دیگر نمی توانم بیشتر بمانم، قرار است دیده شوم و

that matters because I'm just on holiday

این مهم نیست، زیرا من فقط در تعطیلات

ah I don't think they've got many

هستم آه، فکر نمی کنم آنها

cameras around the streets of Moscow

دوربین های زیادی در خیابان های مسکو داشته باشند.

I've noticed there are not too many so

متوجه شده‌ام که تعداد زیادی از آن‌ها زیاد نیست، بنابراین

maybe I won't be caught on any CCTV

شاید در هیچ دوربین مداربسته‌ای دستگیر نشم

cameras and walking off into the suburbs

و به حومه شهر راه می‌روم،

yes apparently danton Donny lo says it's

بله ظاهراً دانتون دانی لو می‌گوید

boring what's boring I don't know I

کسل‌کننده است چه کسل‌کننده است،

don't know we'll have to liven things up

نمی‌دانم نمی‌دانم که خواهیم داشت. برای زنده کردن چیزها

later mr. day well I will take all of my

بعدا آقای. روز خوب من تمام کارهایم را

later on so just for you we will both

بعداً می گیرم، بنابراین فقط برای شما هر

get naked later so Thank You Danny low

دو بعداً برهنه می شویم، بنابراین از شما دنی کم تشکر

for your lovely lovely compliment there

برای تعریف دوست داشتنی شما

and mr. Steve you are you are looking

و آقای. استیو تو هستی

very radiant today yeah what's the

امروز خیلی درخشنده به نظر میرسی آره

weather like because you don't seem to

هوا چطوره چون به

be wearing much clothing no it's quite

نظر نمیاد لباس زیادی بپوشی نه

warm here you're thinking it would be

اینجا خیلی گرمه تو فکر میکنی

cold in Russia but it's not it's it's

در روسیه سرد باشه اما اینطور نیست

quite warm although I did forget my coat

خیلی گرمه گرچه من پوشیدم کتم را فراموش کن

so never mind I'll I think I need to get

پس مهم نیست من فکر می کنم الان باید

on the on the plane now mr. Duncan

سوار هواپیما شوم آقای. دانکن

because I'm going to miss it I think it

چون من از دستش خواهم رفت، فکر می

goes in about two hours

کنم حدود دو ساعت دیگر می گذرد،

okay then we got an hour left to do what

سپس یک ساعت دیگر فرصت داریم تا کاری را انجام دهیم که

I've come here to really do I mean to do

من به اینجا آمده ام تا واقعاً انجامش دهیم، منظورم این

which is take lots of pictures you're

است که عکس های زیادی بگیرید.

gonna be back in two hours well we won't

پس از دو ساعت دیگر، ما نمی‌توانیم کار

be on then know what I might mr. Duncan

کنیم، پس بدانید آقای من چه می‌توانم داشته باشم. دانکن

I I don't know we'll just have to work

من نمی دانم ما فقط باید به

it out somehow right I'm off mr. Duncan

نحوی آن را حل کنیم.

see you later mr. Steve we're losing the

آقای دانکن بعدا می بینمت. استیو ما

signal we're losing the signal

سیگنال را از دست می دهیم ما سیگنال را از دست

are we right yes guy here yeah bye-bye

می دهیم آیا درست است بله پسر اینجا بله خداحافظ

bye-bye on there mr. Steve is gone so

خداحافظ خداحافظ در آنجا آقای. استیو رفته پس

mr. Steve is coming back to the studio

آقای استیو به استودیو برمی‌گردد،

now he's going to jump on a plane and

حالا می‌خواهد سوار هواپیما بپرد و

come straight back

مستقیماً برگردد

don't forget yes you're still live on

، فراموش نکنید بله، شما هنوز روی میکروفون زنده هستید

the microphone before you start banging

قبل از اینکه شروع کنید به

everything around oh you know I I had

همه‌چیز اطرافتان بکوبید، اوه می‌دانید که من

doubts about doing that bit I really did

در انجام این کار شک داشتم. انجام

and and I I can see now that my doubts

دادم و اکنون می توانم ببینم که شک و تردیدهای من

were definitely justified so mr. Steve

قطعاً موجه بوده است. استیو

will be here something else we've been

اینجا خواهد بود کار دیگری

doing we've been making Jam would you

که ما انجام می‌دادیم و در حال ساخت Jam

like to see in the garden because at the

moment in the garden there is lots and

lots of dams uns

dams ins on the tree and there you can

see our special damson cam the dams and

دوربین دامسون ویژه ما، سدها و

cam is live and you can see there are

بادامک فعال هستند و می توانید ببینید که

lots of dams ins on the tree mr. Steve

تعداد زیادی سد روی درخت وجود دارد.

is now making Jam and I thought it would

استیو اکنون در حال ساخت Jam است و من فکر می‌کردم

be fun before mr. Steve comes back here

قبل از Mr. استیو به اینجا برمی گردد

to join us live in the studio I thought

تا به ما در استودیو زنده بپیوندد. من

it would be fun to have a look at

فکر می کردم دیدن

something we did last year

کاری که سال گذشته

welcome to mr. Duncan's garden mr.

به آقای Mr. باغ دانکن آقای

Duncan a mr. Steve with you on a Sunday

دانکن یک آقای استیو با شما در یک

afternoon and here we are now in the

بعد از ظهر یکشنبه و اینجا ما اکنون در

garden and something very interesting is

باغ هستیم و اتفاق بسیار جالبی در

taking place something is occurring in

حال رخ دادن است، اتفاقی در باغ در حال رخ دادن است

the garden but what could it be

، اما چه

well if you look in the distance you

خوب است که اگر به دوردست

will see mr. Steve is up to something

نگاه کنید، آقا را خواهید دید. استیو در حال انجام چیزی است،

but what is he doing let's let's take a

اما او چه می کند، بیایید

close look and see just what mr. Steve

نگاهی دقیق بیندازیم و ببینیم آقای. استیو

is doing what am i doing I'm picking

دارد کاری را انجام می دهد که من انجام می دهم، من دارم

fruit or to be more precise damsons

میوه می چینم یا به عبارت دقیق تر

I'm going to make something with them

می خواهم

with those bags of sugar that we looked

با آن کیسه های شکر که

at in the last week's lesson and I'm

در درس هفته گذشته به آنها نگاه کردیم چیزی با آنها درست کنم و می

going to make some Jam J a.m. Jam there

خواهم کمی مربا درست کنم.

we go I need a few more of those I need

من به چند تا از آنهایی که به 6 پوند نیاز دارم نیاز دارم

6 pounds and there's not much left on

و در اینجا چیز زیادی باقی نمانده است.

here 6 pounds sounds like a lot that

says what that is in kilograms but it's

it's it's going to probably come halfway

up this bucket and that's what we need

این چیزی است که ما به آن نیاز داریم

out I've already given quite a few of

من قبلاً تعداد زیادی از

these away to the neighbors because they

اینها را به همسایه ها داده ام زیرا آنها

like to make jams as well give some to

دوست دارند مربا درست کنند و مقداری هم به

them but I haven't left much for myself

آنها بدهند اما من چیز زیادی برای خودم نگذاشته ام

plus it's getting late in the season now

به علاوه اکنون در اواخر فصل است

and the fruit is going a little off so

و میوه کمی از بین می رود بنابراین

this is the first bit we pick the fruit

این اولین بیتی است که میوه را می چینیم

this is the this is the boring bit

این قطعه خسته کننده است

really I think there's a lot of spiders

واقعاً من فکر می کنم عنکبوت های زیادی

in this tree I just found a spider on my

در این درخت وجود دارد من فقط یک عنکبوت را روی بازویم پیدا کردم

arm before you came out trying to pick

قبل از اینکه شما بیرون بیایید برای چیدن

this as quick as I can

این به همان سرعتی که می توانم

frantic frantic that's a great that's a

دیوانه وار دیوانه وار این یک

great word mr. Steve frantic if you do

کلمه عالی است آقای. استیو دیوانه وار اگر کاری را دیوانه وار انجام دهید به

something frantically

it means you do it in a rush or in a

این معنی است که آن را با عجله یا

hurry I'm doing this in a rush

عجله انجام می دهید، من این کار را با عجله انجام می دهم

because it's going to be dark soon and I

زیرا به زودی هوا تاریک می شود و من

want to make this before the tea tonight

می خواهم این کار را امشب قبل از چای درست کنم

and it takes quite a long time to make

و خیلی طول می کشد. زمان درست کردن

jam we don't want that one in there yeah

مربا است، ما آن مربا را نمی‌خواهیم، ​​بله

that's been chewed out by a wasp so that

که توسط یک زنبور جویده شده باشد

one's going I must admit I do admire

، باید اعتراف کنم که

your quality control mr. Steve you have

کنترل کیفیت شما را تحسین می‌کنم. استیو

you have a very high standard of quality

شما دارای استاندارد بسیار بالایی در کنترل کیفیت هستید

control this fruit is definitely very

این میوه قطعاً بسیار

right you can of course you don't have

درست است، البته

to make this into jam you can't just eat

لازم نیست مربا را درست کنید، فقط نمی توانید

them I won't because I haven't washed

آنها را بخورید، من این کار را نمی کنم زیرا من اینها را نشویید

these I could eat that but I won't

من می‌توانم آن را بخورم، اما نمی‌خواهم

because it might have been it a few

زیرا ممکن است چند

insects crawling over there I've got to

حشره در آنجا خزیده باشند، من

be the knight there might be a bit of

باید شوالیه باشم که ممکن است مقداری

insect poop on the dams and so always

مدفوع حشرات روی سدها باشد و بنابراین همیشه

wash the fruit

میوه‌هایی را که هرگز نخورده‌اند بشویید.

they've never picked fruit from the tree

میوه را از درخت چید

and then eat it so I always think I

و سپس آن را بخورد، بنابراین من همیشه فکر می‌کنم

always think it's a good idea to wash

همیشه فکر می‌کنم این ایده خوبی است

the fruit first before you eat it

که قبل از خوردن میوه آن

so mr. Steve after you've picked the

را بشویید. استیو بعد از اینکه انتخاب

damsons what what happens next just give

کردی چه اتفاقی می‌افتد، فقط به

us a clue as to what happens next well

ما سرنخی بده که بعداً چه اتفاقی می‌افتد،

I'll show you what happens next well I

من به شما نشان خواهم داد که بعداً چه اتفاقی می‌افتد

think people can probably guess we have

to wash the fruit that's the next thing

we're going to do okay mr. Steve tell us

. خوب می شوی آقای استیو به ما بگو

now what are we doing here I'm going to

حالا اینجا چه کار می کنیم من می روم

wait at the fruit to see if we've got

در میوه منتظر می مانم تا ببینم آیا به

enough there we go said that now we

اندازه کافی وجود دارد یا نه ما می رویم گفت که حالا ما

don't want that that's not going to make

نمی خواهیم

the jam very tasty so now we're gonna

که مربا خیلی خوشمزه نشود، بنابراین حالا ما می‌خواهم

put it in the water take out all these

آن را در آب بگذارم همه این

leaves yes I'm gonna go and see if I can

برگ‌ها را بیرون بیاورم، بله، من می‌روم و ببینم آیا

get it I want that to go up to there I

می‌توانم آن را بگیرم، می‌خواهم به آنجا بروم، من

want six pounds altogether so I'm gonna

کلاً شش پوند می‌خواهم، بنابراین

go back outside to see back and find a

برای دیدن برگشت به بیرون برگردم و

few more joiners later on for the next

بعداً چند عضو دیگر برای مرحله بعدی

stage of mr. Steve's GM making

Mr. جنرال موتورز استیو در حال ساختن

do-do-do-do we will take another look at

انجام دادن و انجام دادن است ما نگاهی دیگر به

mr. Steeves jam-making later on

Mr. استیوز بعداً

did do it is a Sunday and we are live on

این کار را انجام داد، یک یکشنبه است و ما

YouTube at this very moment and don't

در همین لحظه در YouTube زنده هستیم و

forget you can catch us live every

فراموش نکنید که می توانید هر

Sunday from 2 p.m. UK time every Sunday

یکشنبه از ساعت 2 بعد از ظهر ما را به صورت زنده تماشا کنید. به وقت انگلستان هر یکشنبه

just once a week now don't forget new

فقط یک بار در هفته در حال حاضر فراموش نکنید

lessons coming on Wednesday here he is

که درس های جدید چهارشنبه در اینجا

can you see it's mr. Steve he's back

آمده است. استیو او قبلاً برگشته است

already oh my goodness yes all the way

وای خدای من بله تمام راه را

from Russia just to do some sightseeing

از روسیه فقط برای گشتن در مناظر

nothing else nothing else you nothing

دیگر هیچ چیز دیگری شما هیچ چیز

else at all I can't help feeling that

دیگری من نمی توانم احساس نکنم

you were being a little suspicious yes I

شما کمی مشکوک هستید بله

think we're real well I think people

فکر می کنم ما واقعاً خوب هستیم. مردم

know maybe what we're referring to we're

می دانند شاید منظور ما

just having a little joke a little bit

فقط یک شوخی کوچک است و کمی می

of a laugh aren't we based on there's

خندیم، آیا بر اساس

something that happened over here yes

چیزی نیست که در اینجا اتفاق افتاده است،

you'd have to explain that I think

بله، باید توضیح دهید که من فکر می کنم

people understand people all seem to

مردم همه مردم را درک می کنند.

like me making the jam mr. Duncan

دوست داشته باشی که مربا رو درست کنم دانکن

because quite a few people have referred

چون افراد زیادی

to it and they're right I am making dams

به آن اشاره کرده اند و راست می گویند من

and jam again it's that time of the year

دوباره سد و مربا درست می کنم آن موقع از سال

damn zone jam you were busy this morning

است که امروز صبح مشغول بودید

now the video that we're showing which

حالا ویدیویی که ما نشان می دهیم مربوط به

is from last year but of course you do

سال گذشته است اما البته شما این کار را

this every year and this morning you

هر سال انجام می‌دهید و امروز صبح دو ساعت

were busy in the kitchen

در آشپزخانه مشغول بودید و

two hours slaving by the cooker two

دو ساعت در کنار اجاق گاز می‌رفتید،

hours now some people might be mistaken

حالا ممکن است بعضی‌ها اشتباه

for thinking that this is my normal

کنند که فکر می‌کنند این

supply of sugar for me just for a week

قند طبیعی من برای یک هفته است

because because I know that I do eat a

، زیرا می‌دانم که من

lot of sugar but can I just say that

شکر زیادی می‌خورم، اما می‌توانم فقط بگویم که

this is not my supply of sugar this is

این

not the amount of sugar that I eat each

مقدار شکر من نیست، این مقدار شکری نیست که من هر

week for those who are thinking of

هفته می‌خورم برای کسانی که به این فکر

saying that so mr. Steve very very busy

می‌کنند که بگویند آقای دکتر. استیو خیلی سرش شلوغ است

and making his jam and just to prove it

و مرباش را درست می کند و فقط برای اثبات آن

here is what remains of the damsons that

اینجا چیزی است که از دمسون هایی

you made the jam with this morning so

که امروز صبح با آن ها مربا درست کردید باقی مانده است، بنابراین

you can see lots of stones so you call

می توانید سنگ های زیادی را ببینید، بنابراین به شما

you call the middle of the damn zone a

می گویید که وسط منطقه لعنتی را

stone that's right that that's the seed

سنگی بنامید که درست است. این دانه

really in the Middle East yes it's

واقعاً در خاورمیانه است، بله،

somebody described damson as a plum

کسی دامسون را به عنوان آلو توصیف کرده است.

I think it is a type of plum hmm it's a

من فکر می کنم این یک نوع آلو است.

dark fruited plum with or without a

slightly bitter taste ahead to most plum

yes plums normally taste quite sweet or

they certainly don't taste bitter but to

مطمئنا مزه تلخی ندارند، اما

be honest with you I don't like eating

صادقانه بگویم، من دوست

damsons they're quite acidic yes very

ندارم دمسون بخورم، آنها کاملا اسیدی هستند، بله،

very tangy very acidic and bitter yes

بسیار تند، بسیار اسیدی و تلخ بله،

they're not very popular they used to be

quite popular but they're not anymore

آنها خیلی محبوب نیستند. دیگر

people traditionally make jam with it

مردم به طور سنتی با آن مربا درست می‌کنند،

because when once you've added sugar to

زیرا وقتی شکر به آن اضافه می‌کنید،

it then obviously it's a lot sweeter but

بدیهی است که شیرین‌تر می‌شود، اما

my mother used to because we had a

مادرم عادت داشت چون

damson tree when I grew up where we live

زمانی که من در جایی که زندگی می‌کنیم، درخت دمسون داشتیم،

they're quite popular in the UK and she

آنها در بریتانیا بسیار محبوب هستند.

used to pick the damsons make jam with

او عادت داشت دامسون ها را با آن مربا درست

it but also she would stew it boil it in

کند او همچنین آن را در

a saucepan with sugar and then we'd have

یک قابلمه با شکر می جوشاند و سپس ما

it with custard hmm and it was it was

آن را با کاسترد میل می کردیم و خیلی خوب بود

lovely yeah and we'll have a look later

بله و بعداً

on it mr. Steve making the jam again so

به آن نگاه خواهیم کرد. استیو دوباره مربا را درست می کند، بنابراین

we had part 1 and part 2 will be on your

ما قسمت 1 و قسمت 2 را به زودی روی

screens very very soon may you see used

صفحه نمایش شما خواهیم داشت، ممکن است ببینید از

amazon's apparently for as dye the dark

آمازون ظاهراً برای رنگ استفاده شده است،

red purpley dye that comes out of the

رنگ بنفش قرمز تیره ای که از پوست بیرون می آید

skins was used for for dyeing cloth oh

برای رنگرزی پارچه استفاده می شود.

okay then apparently yes that's because

ظاهراً بله به این دلیل است

I think it would be quite a nice color

که فکر می‌کنم این رنگ کاملاً زیبا خواهد بود

and not not dissimilar to your your

و بی شباهت به

t-shirt your shirt you're wearing today

تی شرت شما نیست، پیراهنی که امروز می‌پوشید،

could have been dyed with damsons how do

می‌توانست با رنگ‌های زیبا رنگ شده باشد.

whatever all I know that looks amazing I

love your t-shirt I love that top what

من آن پیراهن را دوست دارم که

this years ago and I've never ever worn

این سال‌ها پیش بود و هرگز آن را نپوشیده‌ام.

it this is the first time I've ever worn

این اولین باری است که

it I might steal that oh I might steal

آن

that from mr. Steve's wardrobe won't fit

را می‌پوشم. کمد لباس استیو به شما نمی

you mr. Duncan yes it will fit me I

آید آقای. دانکن بله مناسب من است

don't think it will what are you saying

فکر نمی کنم اینطور باشد که شما چه می گویید

we well we know that you need to you

ما خوب می دانیم که شما نیاز دارید

know lose a few pounds here we go again

بدانید که چند پوند کم کنید اینجا دوباره می رویم

you know I'm nice and slim I think I

شما می دانید که من خوب و لاغر هستم فکر نمی

don't want you to stretch it out well

کنم نمی خواهم تو آن را خوب دراز کن

this you know make it big and a little

این می‌دانی بزرگش کن و کمی

hang all loose on me then this t-shirt

گشاد روی من آویزان کن، پس این تی

that I'm wearing at the moment is small

شرتی که من در حال حاضر پوشیده‌ام کوچک

that's the size it's small now the

است به اندازه‌ای است که اکنون کوچک است،

earlier on I was talking about eating

قبلاً در مورد خوردن گوشت صحبت می‌کردم.

meat because yesterday we went to see

چون دیروز برای

the lovely cows and the Bulls at the

دیدن گاوهای دوست داشتنی و گاوهای نر در

back of the house and there we are again

پشت خانه رفتیم و دوباره آنجا هستیم،

you can see them now I have a slight

حالا می توانید آنها را ببینید.

dilemma a slight problem because I like

eating meat but I also like animals as

well and there is a problem now we used

این یک مشکل است که ما

to eat a lot of meat I think you and I

قبلاً گوشت زیادی می‌خوردیم، فکر می‌کنم من و شما

used to eat quite a lot of meat years

سال‌ها پیش مقدار زیادی گوشت می‌خوردیم،

ago we always had some some sort of food

ما همیشه نوعی غذا

that had meat in it but but these days I

داشتیم که گوشت در آن وجود داشت، اما این روزها

don't think we eat as much meat as we

فکر نمی‌کنم که ما به همان اندازه که قبلاً گوشت می خوردیم

used to I think we've tried to cut down

فکر می کنم سعی کرده ایم آن را کاهش

haven't we we have definitely but a lot

دهیم، مگر نه قطعاً اما

of people I was noticing on the live

افراد زیادی را در چاه زنده متوجه

chat we're saying that they eat a lot of

شدم ما می گوییم که آنها گوشت زیادی می

meat and they're like meat I think

خورند و مانند گوشت هستند. فکر می کنم

certain countries in Turkey I noticed

برخی از کشورها در ترکیه متوجه شدم

somebody saying that they eat a lot of

کسی می گوید که آنها در ترکیه گوشت زیادی می خورند،

meat in Turkey well of course there's

البته

there's kebab there's the special kebab

کباب وجود دارد، کباب مخصوصی هم وجود دارد

which originated in Turkey and of course

که منشأ آن در ترکیه است. ترکیه و البته

they America they eat a lot of meat in

آنها آمریکا، آنها در آمریکا گوشت زیادی می خورند،

America has huge great steaks now I

استیک های بزرگی دارد، حالا

would take the risk here I would take a

من اینجا ریسک می کنم،

risk and say that probably the United

ریسک می کنم و می گویم احتمالاً ایالات

States is probably one of the biggest

متحده یکی از بزرگترین

consumers of meat in the world

مصرف کنندگان گوشت در جهان است

Grethe they couldn't they're quite

Grethe

possibly are I think vegetarianism is

فکر می کنم گیاه خواری در

growing but it tends to be in certain

حال رشد است، اما در برخی

countries or certain certain P but I

کشورها یا P خاصی وجود دارد، اما

don't think meat eating is in any risk

فکر نمی کنم خوردن گوشت در

of dying out no that's the point I made

خطر مرگ باشد، نه این نکته ای است که

earlier I don't I don't see in the

قبلاً به آن اشاره کردم. آیا در آینده نمی بینم

future that there will be no one eating

که هیچ کس

meat on the planet I think there will

گوشتخوار روی کره زمین وجود نداشته باشد، فکر می کنم

always be a large number of people who

همیشه تعداد زیادی از مردم

will enjoy eating meat and I count

از خوردن گوشت لذت خواهند برد و من

myself as one of them I would love to be

خودم را یکی از آنها می دانم

a vegetarian I would love to just eat

گیاهخوار باشم من دوست دارم فقط

vegetables and fruit and and maybe the

سبزیجات بخورم و ف رویت و و شاید

occasional dairy product but to be

گاه به گاه لبنیات، اما

honest with you I do like the taste of

راستش را بخواهم با شما بگویم، من طعم میت را دوست دارم

meet if you ever give me a steak and

اگر روزی به من استیک بدهید

it's funny you mentioned turkey not the

و خنده دار است که به گوشت بوقلمون اشاره کردید نه

meat but the country because when we

گوشت بلکه کشور، زیرا وقتی

went to Turkey I had one of the most

به ترکیه رفتیم من یکی از آن ها را خوردم.

amazing steaks ever yes that I've ever

شگفت‌انگیزترین استیک‌هایی که تا به حال

eaten in my life it was the most amazing

در زندگی‌ام خورده‌ام، این شگفت‌انگیزترین

steak absolutely gorgeous and I will

استیک کاملاً فوق‌العاده بود و

never forget that to this very day I

هرگز فراموش نمی‌کنم که تا به امروز

always remember that an amazing steak

همیشه آن استیک شگفت‌انگیزی را

that I had in Turkey yes because if you

که در ترکیه داشتم به خاطر می‌آورم، بله، زیرا اگر

have a steak over here in the UK it

دارید یک استیک در اینجا در بریتانیا

tends to be a bit tough mmm I don't

کمی سخت است. من

think I've very rarely have I been

فکر نمی‌کنم به ندرت

anywhere and had a what you call a

جایی بوده‌ام و یک

decent steak of a very good steak

استیک مناسب از یک استیک بسیار خوب را که شما می‌گویید

wearing the but just cut through the

خورده‌ام، اما فقط آن را برش بزنید.

butter I cut through the meat like

کره من گوشت را مانند کره برش دادم

butter as we went all the way to Turkey

همانطور که تمام راه را به ترکیه رفتیم

had a steak and it was an Isis to meet

یک استیک داشت و این یک Isis

the most tender of meat I've ever tasted

بود که لطیف ترین گوشتی را که تا به حال

in my life so they're obviously experts

در عمرم چشیده بودم ملاقات کنم، بنابراین آنها آشکارا

in Turkey about producing a good steak

در ترکیه در مورد تولید یک گوشت خبره هستند. استیک خوب

I'm trying to find a picture at the

من در حال تلاش برای پیدا کردن یک عکس در

moment of of a steak

لحظه از یک استیک

I I did actually put it into my computer

هستم که در واقع انجام دادم آن را در رایانه خود قرار

and let's have a look at see if we can

دهید و بیایید نگاهی بیندازیم تا ببینیم آیا می توانیم

find it I think the thing with being a

آن را پیدا کنیم. من فکر می کنم مشکل

vegetarian is it's it's a lot of people

گیاهخواری این است که بسیاری از مردم

do it because they don't want to think

این کار را انجام می دهند زیرا نمی خواهند به

about killing animals but if you are

کشتن حیوانات فکر کنند، اما اگر می

going to get vegetarian I think you've

خواهید بروید برای گیاهخوار شدن فکر می

got to be you've got to know what you're

کنم باید بشوید باید بدانید چه

doing because you've got to eat a large

کار می کنید زیرا باید

variety of non meat foods you know order

انواع زیادی از غذاهای غیر گوشتی بخورید که می دانید به این ترتیب

that you get all the the vit vitamins

که تمام ویتامین های ویتامین

minerals and proteins that your body

معدنی و پروتئین ها را دریافت کنید. که بدن شما

needs it's it's more difficult to be

به آن نیاز دارد،

healthy as a vegetarian probably than a

احتمالاً سالم بودن به عنوان یک گیاهخوار از یک

meat eater because you get a lot of

گوشت خوار دشوارتر است، زیرا شما مقدار زیادی

protein and a lot of vitamins from meat

پروتئین و ویتامین های زیادی از گوشت دریافت می

which you've got to replace with

کنید که باید با

vegetables and vegetable products which

سبزیجات و محصولات

tend to be lower in their concentrations

گیاهی جایگزین کنید. با توجه به

of vitamins and you've got a mix you've

غلظت ویتامین‌ها و ترکیبی

got to know what you're doing to get the

از آن، باید بدانید که برای دریافت پروتئین‌های مناسب چه کار می‌کنید،

right proteins because for example you

زیرا به عنوان مثال

can't just eat rice because that only

نمی‌توانید برنج را صرفاً بخورید، زیرا فقط

contains certain amino acids yes and so

حاوی اسیدهای آمینه خاصی است بله و

so it all comes down to nutrition it all

بنابراین همه چیز به تغذیه برمی گردد و همه

comes down to having a

به داشتن یک

balanced diet rice and lentils which is

رژیم غذایی متعادل برمی گردد سس و عدس که

very popular combination in in India it

ترکیبی بسیار محبوب در هند است،

contains a lot of all the essential

حاوی مقدار زیادی از پروتئین های ضروری است

proteins that you need but of course you

که شما نیاز دارید، اما البته شما

eat any meat chicken beef pork anything

هر گوشتی که گوشت مرغ گوشت گاو گوشت خوک است، هر

you've got all the protein you need but

چیزی که تمام پروتئین مورد نیازتان را داشته باشید، می خورید اما

with vegetables you've got to know what

با سبزیجاتی که دارید. برای دانستن

you're doing otherwise you could become

اینکه چه کار می کنید، در غیر این صورت ممکن است

malnourished over a period of time that

در طی یک دوره زمانی دچار سوءتغذیه شوید که جالب به

doesn't sound like fun

نظر نمی رسد،

no and when you go out to restaurants in

نه، و وقتی به رستوران های بریتانیا می روید،

the UK it's very difficult to find a

پیدا کردن

restaurant that serves good vegetarian

رستورانی که غذاهای گیاهی خوبی در آنجا سرو می کند بسیار دشوار است

food there isn't just basically pasta

. اساساً ماکارونی

with a few tomatoes thrown in it that's

با چند گوجه فرنگی ریخته شده در آن،

quite a few people at work who were

تعداد کمی از افراد در محل کار هستند که

vegetarian and when they had the

گیاهخوار بودند و زمانی که آنها

vegetarian option which is probably only

گزینه گیاهخواری را داشتند که احتمالاً از

maybe one in ten maybe one in 20 people

هر 10 نفر یک نفر یا از هر 20 نفر یک نفر

probably vegetarian in the UK certainly

احتمالاً گیاهخوار در بریتانیا است، قطعاً

in our company and they always get a

در شرکت ما. و

they were they're never happy with the

آنها همیشه از

meal that they get in a hotel no because

وعده غذایی که در هتل می‌خورند راضی نیستند، نه، زیرا

it tends to be either vegetable pasta

این غذا یا ماکارونی گیاهی است،

some kind of it tends to just be

نوعی از آن فقط

vegetable pasta yeah that's interesting

ماکارونی گیاهی است، بله، جالب است

that's all they ever get that's very

این تنها چیزی است که آنها می‌خورند. این بسیار

interesting because if you go to places

جالب است زیرا اگر اکنون به مکان‌هایی بروید

now that you often find that there are

که اغلب متوجه می‌شوید که

more vegetarian meals on the menu more

غذاهای گیاهی بیشتری در منو وجود دارد، غذاهای گیاهی بیشتر

vegetarian meals than actual meat eating

از وعده‌های گوشتی واقعی وجود دارد،

meals if that makes sense

اگر منطقی

then you got the complication that some

باشد، این عارضه را دارید که برخی از

people are vegetarians but there are

افراد گیاه‌خوار هستند، اما همچنین وجود دارد.

also vegans so they won't eat dairy

وگان‌ها تا لبنیات نخورند.

products I was so that's very difficult

من

to to be healthy and be a vegan I used

to think that a vegan was was someone

فکر می‌کردم که یک گیاه‌خوار،

someone from another planet oh you're

فردی از سیاره‌ای دیگر است

thinking of Vulcan mr. Duncan am i I

. فکر می کنم دانکن هستم،

think so let's have a look at a piece of

پس بیایید به یک تکه گوشت نگاهی بیندازیم،

meat so this is the problem this is the

بنابراین این مشکلی است

problem that I have so the animals look

که من دارم، بنابراین حیوانات

lovely and cute but then of course you

دوست داشتنی و دوست داشتنی به نظر می رسند، اما مطمئناً

have the delicious meat so you've got

شما گوشت خوشمزه ای دارید، بنابراین گوشت دارید

meat and you've got animals meat animals

و شما حیواناتی دارید حیوانات گوشتی

yeah all right

بله

they know I'm just trying to make the

آنها می دانند که من فقط سعی می کنم به این

point is that is it isn't it the problem

نکته اشاره کنم که این نیست که مشکل این

is I'd like both of these things but

است که من هر دوی این چیزها را دوست دارم اما

it's a it's a kind of paradox because I

این یک نوع پارادوکس است زیرا من

love to see these animals in the field

دوست دارم این حیوانات را در مزرعه

but I also like to sit in a restaurant

ببینم اما من همچنین دوست دارم در یک رستوران بنشینم

and eat this so you're in your when

و این را بخورم تا وقتی

they're in a restaurant you don't really

آنها در رستوران هستند

think too much about the animal because

خیلی به حیوان فکر نکنید زیرا

you can't see it it's not like they're

نمی توانید ببینید. اینطور نیست که آنها

bringing a cow to your table no and then

یک گاو را سر میز شما بیاورند نه و بعد

no you know killing it in front of them

نه می دانید که آن را جلوی آنها بکشید

ah yes that's a very good point because

آه بله این نکته بسیار خوبی است زیرا

I don't like to eat food that has a face

من دوست ندارم غذایی که صورت دارد

so I don't like to stare hit the food

بخورم بنابراین من نمی خواهم دوست دارم به غذایی

that I'm eating and have it looked back

که می‌خورم خیره شوم و

at me with its eyes a bit like in China

با چشم‌هایش به من نگاه کند مثل چین

when they used to serve the fish on the

وقتی ماهی را در بشقاب سرو می‌کردند

plate and the fish would still have the

و ماهی وای هنوز

head and the one of the eyes would

سر دارم و یکی از چشماش

always be looking at you and and the

همیشه به تو نگاه میکنه و

fish would always look very sad on the

ماهی همیشه تو بشقاب خیلی غمگین به نظر

plate as if it's saying why why did you

میرسه انگار که میگه چرا

why did you kill me

چرا منو

why do you want to eat me I always used

کشتی چرا میخوای منو بخوری همیشه

to feel very guilty when I could when I

وقتی می توانستم وقتی به چشم ماهی در بشقاب نگاه می کردم خیلی احساس گناه می

looked into the eye of the fish on the

کردم و از

plate and I don't like prawns for the

میگو خوشم نمی آید به

same reason prawns are for a disgusting

همان دلیلی که میگو برای من نفرت انگیز است.

I don't like prawns or shellfish they're

full of poo anybody who's ever eel if

هر کس که مارماهی باشد

you go to a restaurant you can bet nine

اگر به رستوران بروید می توانید

times out of ten they've had prawns or

از هر ده بار نه بار شرط ببندید که میگو یا

shellfish or some kind of seafood no we

صدف یا نوعی غذای دریایی خورده اند نه ما

I think if you're a meat-eater you most

فکر می کنم اگر گوشت خوار هستید، اکثر

people don't you don't like to see that

مردم شما اینطور نیستند. دوست نداشته باشید

any evidence that it was once a live

هیچ مدرکی مبنی بر اینکه زمانی حیوان زنده ای بوده

animal you want it you wanted to be

است را می خواهید ببینید که می خواهید

wrapped in plastic and it's just a big

در پلاستیک پیچیده شود و فقط یک

square piece of meat and then you don't

تکه گوشت مربع بزرگ است و بعد

you don't know where it comes from let's

نمی دانید از کجا آمده است.

have a look at the live chat I can tell

بیایید نگاهی به چت زنده ای بیندازیم که می توانم به

mr. Steve wants to look at the live chat

آقا بگویم. استیو می‌خواهد به گفتگوی زنده نگاه کند

Daniel oh is getting very hungry showing

دانیل اوه بسیار گرسنه است که

at that state and are there has made a

در آن حالت نمایش می‌دهد و آیا وجود دارد به

good point that's what I'm trying to say

نکته خوبی اشاره کرده است، این چیزی است که من سعی می‌کنم

if you're vegetarian you have to assume

بگویم اگر گیاه‌خوار هستید، باید فرض

different you have to have different

کنید متفاوت است، باید ترکیب‌های متفاوتی داشته باشید.

combinations of cereals and legumes and

از غلات و حبوبات و

all sorts of things to get that all that

انواع چیزها برای به دست آوردن آن

all the types of proteins that you need

همه انواع پروتئین هایی که می

can I just ask he can't be a lazy

توانید می توانید فقط بپرسم او نمی تواند گیاهخوار تنبل باشد

vegetarian or long-term you'll be sick

یا دراز مدت مریض خواهید شد

can I just ask a very ignorant question

می توانم فقط از یک بسیار نادان بپرسم

what is a legume legumes like peas Peter

سوال حبوبات چیست حبوباتی مانند نخود پیتر

P is a legend ah peas and beans it's

پی افسانه است آه نخود و لوبیا

something rare the underground

چیزی نادر است زیرزمینی

they've got a special type of root oh my

آنها نوع خاصی از ریشه دارند وای خدای

god

I'm sure up he is a legume maize being

من مطمئن هستم که او یک ذرت

great green beans so things like that

حبوباتی است که لوبیا سبز عالی است.

okay I didn't know that see I'm learning

خوب من نمی دانستم که ببین

things today I learned something new

امروز چیزهایی یاد می گیرم چیز جدیدی یاد گرفتم

isn't that nice yes

آنقدرها هم خوب نیست بله

so yes it's fine to be vegetarian I

پس بله خوب است که گیاهخوار

think you can be a lean meat but just

باشید فکر می کنم می توانید یک گوشت کم چرب باشید اما فقط

say once or twice a week

یک یا دو بار در هفته بگویید

and I don't I haven't got a problem

و من واقعاً مشکلی

really with animals being killed as long

با کشته شدن حیوانات ندارم

as they've had a good life so like the

تا زمانی که زندگی خوبی داشته باشند. بنابراین مانند

cows behind us have had a good life you

گاوهای پشت سر ما زندگی خوبی داشته اند، شما می

know they've been in a nice field and

دانید که آنها در یک مزرعه خوب بوده اند و

after all we we do have teeth we are

بعد از همه ما دندان داریم، ما

omnivores yes we eat both meat and

همه چیزخوار هستیم، بله، هم گوشت و هم

vegetables we are which some people

سبزیجات می خوریم که برخی افراد

would say is just an excuse really

می گویند فقط یک بهانه است. واقعاً

because now that we're civilized should

چون الان که متمدن هستیم باید

we be should we be killing and eating

animals every night don't like to look

هر شب حیوانات را می کشیم و می خوریم دوست نداریم به

at those lovely cows and then think that

آن گاوهای دوست داشتنی نگاه کنیم و بعد فکر کنیم

they're gonna have a bolt through their

که یک پیچ در

head yes in a few weeks time and then I

سرشان خواهد افتاد بله تا چند هفته دیگر. و پس از آن احتمالاً می‌توانم آن را بخورم،

could possibly be eating that so we

بنابراین

might be eating those little those

ممکن است

little cows those if the Bulls rather

آن گاوهای کوچک را بخوریم، اگر گاو

because normally it's the male's that

نر باشند، زیرا معمولاً این نرها هستند که

they slaughter not the females and

ماده‌ها را سلاخی می‌کنند و

that's that brings me to the point that

این مرا به این نقطه می‌رساند

I made earlier I actually watched a

که قبلاً به آن اشاره کردم.

program the other night about the the

شب دیگر در مورد صنایع لبنی برنامه ریزی کنید

dairy industry so all of the the milk

تا همه تولیدکنندگان شیر

producers and they dispose of the males

و نرها را دور بریزند

because they they are surplus they don't

چون مازاد هستند و

need them and the problem is to get milk

به آنها نیازی ندارند و مشکل این است که

from a cow it must have a calf it must

از گاو شیر بگیرید، باید گوساله داشته باشد.

have a baby it must have a young to

بچه دار شدن باید بچه داشته باشه برای

raise so it will produce milk and that's

بالا بردن بنابراین شیر تولید می کند و

the problem so the mayor

این مشکل است، بنابراین شهردار

our surplus they are not needed and here

مازاد ما به آنها نیاز ندارند و اینجا

in the UK and this is another thing I

در انگلستان و این چیز دیگری است که

wanted to mention there is a certain

می خواستم به آن اشاره کنم نوع خاصی

type of meat called veal

از گوشت به نام گوشت گوساله وجود دارد

yes which here is not popular people

که در اینجا مردم محبوب نیستند.

don't like to eat veal but in Europe

من دوست ندارم گوشت گوساله بخورم اما در اروپا

veal is very popular and by veal I mean

گوشت گوساله بسیار محبوب است و منظورم از گوشت گوساله

the baby the baby cow so very young they

بچه گاو بچه خیلی کوچک است که آنها را

slaughter them and you get the meat

ذبح می کنند و شما گوشت را به

force-feed them so they they normally

زور به آنها می خورید تا آنها به طور معمول به آنها به

force-feed them they feed the milk very

زور غذا بدهند. شیر خیلی

very creamy milk and then the meat is

خیلی شیر خامه ای و بعد گوشتش خیلی سبکه

very light and Eve even sweet I think

و حوا هم شیرینه

I've never I've never eaten veal to be

فکر کنم تا حالا گوشت گوساله نخوردم

honest I've never tried it no and of

راستش رو بخوای امتحان نکردم نه و

course as people point out you can't

البته همونطور که مردم اشاره میکنن نمیتونی

long as you know what you're doing you

طولانی همانطور که می دانید کاری که انجام می دهید،

can have a very healthy life as a

می توانید به عنوان یک گیاهخوار زندگی بسیار سالمی داشته باشید،

vegetarian I mean Indians most of

منظورم این است که هندی ها بیشتر

Indians are vegetarian because if you're

هندی ها گیاهخوار هستند زیرا اگر

a Hindu then you will be vegetarian mmm

هندو هستید پس گیاهخوار خواهید شد.

this is it

and of course over the many hundreds and

years and thousands of years they've

سالها و هزاران سال آنها به این

worked out that the best of the right

نتیجه رسیده اند که بهترین ترکیب درست

combinations of foods to eat to keep

از f غذاهایی که باید بخورید تا

healthy and it is basically if you

سالم بمانید و اساساً اگر

combine rice and lentils together that

برنج و عدس را با هم ترکیب

provides all the protein that you need

کنید تمام پروتئین مورد نیاز شما را فراهم می

practically so and that of course is a

کند و البته این یک

staple diet of Indian food so yes I mean

رژیم غذایی اصلی از غذاهای هندی است، بنابراین بله منظورم

millions and millions of people in India

میلیون ها و میلیون ها نفر در هندوستان است.

Hindus are vegetarian I think all Hindus

گیاهخوار هستند من فکر می کنم همه هندوها

are vegetarian I think I'm right in that

گیاهخوار هستند فکر می کنم حق با من است،

yeah please correct me if I'm wrong and

بله لطفا اگر اشتباه می کنم مرا تصحیح کنید و از

it gets even more complicated than that

این هم پیچیده تر می شود

because then you have in certain

زیرا در این صورت در

cultures or religions you have you have

فرهنگ ها یا مذاهب خاصی

animals that can't be eaten or won't be

حیواناتی دارید که می توانند. نه خورده می‌شود یا نه

eaten so so I think in India the cow for

خورده می‌شود، بنابراین فکر می‌کنم در هند گاو به

example so beef isn't served and then

عنوان مثال گوشت گاو سرو نمی‌شود و بعد

you have other countries so maybe

شما کشورهای دیگر دارید، بنابراین شاید

countries that are islamic countries and

کشورهایی که کشورهای اسلامی هستند و

they won't serve pork or eat pork so it

گوشت خوک سرو نمی‌کنند یا گوشت خوک نمی‌خورند.

just depends doesn't it it depends I

فقط بستگی داره نه بستگی

suppose where you go in the world but

داره فکر کنم کجای دنیا میری

the problem is I have these very sharp

اما مشکل اینجاست که من این دندان های خیلی تیز رو

teeth on either side of my mouth

در دو طرف دهنم دارم

and they are they are for tearing meat

و برای پاره کردن گوشت هستن

so that's the reason why I think I think

پس به همین دلیل فکر می

that's the reason why when I look in the

کنم دلیل اینکه وقتی در

mirror I see my big sharp teeth and you

آینه نگاه می کنم من دندان های تیز بزرگ من را ببینید و

just want to bite into some meat mr.

فقط می خواهید کمی گوشت گاز بگیرید.

doom yes you're saying I just want to

عذاب بله، شما می گویید من فقط می خواهم

bite into a into a lovely big delicious

به یک تکه گوشت خوشمزه بزرگ و دوست داشتنی گاز بزنم،

piece of meat like that lucky oh look at

مثل آن خوش شانسی اوه، اوه، به آن نگاه کنید،

that

mmm it's making my mouth water outside

این باعث می شود دهانم

by the way we are talking about other

بیرون بیاید، همانطور که امروز در مورد چیزهای دیگر صحبت می کنیم،

things today including damsons there it

از جمله دامسون که

is we have the damson cam and you can

آنجاست. ما دوربین

see the damsons on the tree mr. Steve

دامسون را داریم و می‌توانید دامسون‌های روی درخت را ببینید. استیو

has been very busy making his dams and

بسیار مشغول ساخت سدهای خود بوده است و

Jam yes I've made it this morning and we

جم بله، من امروز صبح درستش کردم و

are now going to take a look at

اکنون می‌خواهیم به

something you did last year when you

کاری که سال گذشته در

were picking and making your dams and

هنگام چیدن و ساختن سدها و

jam we will have a look at that right

مربا انجام دادید نگاهی بیندازیم.

now

در حال حاضر

so mr. Steve we seem to be at a very

پس آقای استیو به نظر می رسد ما در مرحله بسیار

interesting stage of the process

جالبی از فرآیند

we're cooking at the fruit I'm cooking

پختن میوه هستیم. من در حال پختن میوه ها هستم.

the damsons here we go

they're simmering away nicely bubbling

away there gently cooking

we just need to soften the fruit who

would have thought that mr. Duncan's

فکر کرد که آقای

English show would turn into a culinary

نمایش انگلیسی دانکن به یک برنامه آشپزی تبدیل می‌شود

show and we would be showing your

و ما

viewers how to make jam but there we go

به بینندگان شما نحوه درست کردن مربا را نشان می‌دهیم

we are it's cooking nicely it's got

about another need to cook it for about

half an hour I've got two on the go here

. در اینجا

I've got two sauce pans going here

من دو ماهیتابه دارم که به اینجا می‌روم باید تابه‌های سس

should have phase out proper Jam making

درست‌کننده مربا را

sauce pans but they'll do so we've got

کنار بگذارند، اما آنها این کار را انجام می‌دهند.

about another 15 minutes to go while the

fruit softens it's very messy and then

we'll come back to you when I add the

شما وقتی شکر را اضافه می کنم

sugar which was the clues from last

که سرنخ

week's show so that's got to go in there

های نمایش هفته گذشته بود، بنابراین

when the fruit is cooked so we'll see

وقتی میوه ها پخته شدند باید وارد شوند تا

you in about 15 minutes mr. Duncan

حدود 15 دقیقه دیگر شما را ببینیم.

that's very nice and also the word

دانکن بسیار خوب است و همچنین کلمه

simmer if something simmered it means it

دم کردن اگر چیزی بجوشد به این معنی است که

cooks very slowly without getting too

خیلی آهسته می پزد بدون اینکه خیلی

hot that's right a low heat a simmer a

داغ شود، درست است حرارت کم،

very low heat it means it's just

حرارت بسیار کم به این معنی است که فقط

bubbling away cooking very gently and

حباب می زند و خیلی آرام پخته می شود و

you could say that if somebody you can

می توانید بگویید که اگر کسی شما می‌تواند

use that expression to describe

از این عبارت برای توصیف

someone's behavior if their anger is

رفتار کسی استفاده کند، اگر عصبانیت او

simmering away its bubbling something

حباب‌های خود را از بین می‌برد، چیزی

that's bubbling away or simmering so

که در حال جوشیدن است یا می‌جوشد، بنابراین نمی‌جوشد

it's not boiling it's not too hot it's

، خیلی داغ نیست،

just cooking steadily just like mr.

فقط مثل آقای آقا به‌طور پیوسته می‌پزد.

Steve's damsons

دامسون های استیو در

are right now

حال حاضر

welcome back to making jam with mr.

به ساخت مربا با آقای خوش آمدید.

Steve and this is where we add the sugar

استیو و اینجا همان جایی است که شکر را اضافه می کنیم،

so here we go I'm going to put three

بنابراین من می خواهم سه

pounds of sugar in here slowly what we

پوند شکر را به آرامی در اینجا بریزم، کاری که

shouldn't do it as quickly as that but

نباید به این سرعت انجام دهیم، اما

that was two pounds so I've got to add

این دو پوند بود، بنابراین باید یک پوند دیگر اضافه کنم.

another pound this is where it gets

پوند اینجاست که

exciting there we go

هیجان انگیز می شود آنجا می رویم

stir a bit more in probably a

کمی بیشتر هم بزنید تا احتمالاً یک

professional cook would say that I've

آشپز حرفه ای بگوید که من این

done that too quickly so that's we turn

کار را خیلی سریع انجام دادم بنابراین کمی این کار را افزایش می دهیم

that up a bit but not yet I've got to

اما هنوز نباید

add three pounds of sugar to the other

سه پوند شکر اضافه کنم. به

ones not a good stir now a message

بقیه خوب هم بزنید حالا یک پیغام وارد

getting in here already need to add

شدن به اینجا باید در حال حاضر

another pound of sugar into there

یک پوند دیگر شکر به آن اضافه کنید

for 425 grams

برای 425 گرم

at this moment the jam is what is is it

در این لحظه مربا همان چیزی است که

completely cooked or do you have to cook

کاملا پخته شده است یا باید

it for a further amount of time it's

آن را برای مقدار بیشتری بپزید. در

saying here add the sugar and stir and

اینجا می گویند شکر را اضافه کنید و هم بزنید و

boil rapidly but what happens at this

به سرعت بجوشانید اما اتفاقی که در این مرحله می افتد این

point is all the stones start to come

است که تمام هسته های میوه شروع به

out of the fruit there's one of the hard

بیرون آمدن می کنند، یکی از سنگ های سفت میوه وجود دارد

Stone's from the fruit and I will show

و من

you a quick way of how to remove those

یک راه سریع به شما نشان می دهم که چگونه

stones later so when it is boiling away

بعداً آن سنگ ها را بردارید تا زمانی که در حال جوشیدن است

we'll come back and I'll remove the

ما برگردیم و من

stones using my quick method so mr.

سنگ ها را با استفاده از دستگاه جدا خواهم کرد. روش سریع پس آقای

Steve has a has a magic method of

استیو یک روش جادویی دارد که می‌تواند

removing all of the stones from from the

تمام هسته‌ها را از

fruit as it's cooking so we will have a

میوه در حین پختن جدا کند، بنابراین ما بعداً به این موضوع

look at that later on

نگاه خواهیم کرد که

yes we will

بله،

doo-doo-doo-doo it is a Sunday afternoon

بعد از ظهر یکشنبه است

mr. Steve is already starting to go to

. استیو در حال حاضر شروع به

sleep I'm not you're feeling a bit tired

خوابیدن کرده است من احساس نمی کنم کمی خسته هستید

he's wide awake mr. Duncan he was

او کاملاً بیدار است آقای. دانکن او

standing here just yawning yawning his

اینجا ایستاده بود فقط خمیازه می کشید و

head off

I'm tired from making all that jam i had

سرش را از سرش جدا

می کرد من از درست کردن آن همه مربا که مجبور

to stand on my feet

شدم روی پاهایم بایستم خسته شدم

takes two hours you've had a busy

دو ساعت طول می کشد تو

morning you were busy morning and now

صبح شلوغی داشتی صبح مشغول بودی و حالا

I'm standing again you went to Russia

دوباره ایستاده ام تو رفتی به روسیه

true you're in you're in Russia at the

درست است شما در روسیه هستید، در

start of the show at the start of your

ابتدای برنامه در ابتدای برنامه

live segment so yes it's lots of stuff

زنده خود در روسیه هستید، بنابراین بله، چیزهای

going on you wanted to mention something

زیادی در جریان است، شما می خواستید چیزی در مورد روسیه ذکر کنید.

about Russia didn't you as well oh yes

on the news this week Russia and China

اخبار این هفته روسیه و چین

are doing some joint military exercises

در حال انجام تمرینات نظامی مشترک

and they're calling it Vostok hmm which

هستند و به آن می گویند وستوک هوم

is the name of your watch so the

که نام ساعت شماست، بنابراین

manufacturer of this watch is Vostok and

سازنده این ساعت وستوک است

the name Vostok is also used to describe

و نام وستوک نیز برای

the military practice the when when they

توصیف تمرین نظامی استفاده می شود. آنها

practice and when they have these

تمرین می کنند و وقتی این

exercises they get their guns and their

تمرین ها را انجام می دهند، اسلحه ها و

tanks they just called it that I think

تانک هایشان را می گیرند، فقط آن را صدا می کنند که فکر می

it was just that East I don't think I

کنم فقط شرق بود،

think it I don't think it referred oh no

فکر نمی کنم به آن اشاره

I didn't say it is yes they just called

کنم، نه من آن را نگفتم بله، آنها فقط آن را چیزی

it that which I thought was a

نامیدند که من فکر می کردم

coincidence

تصادفی بود،

yes I didn't I didn't say it was

بله، من این کار را نکردم بگو

anything to do the watch or East I just

هر کاری برای انجام ساعت یا شرق بود، من فقط

said that I think we what oh yeah they

گفتم که فکر می‌کنم ما همان چیزی که اوه بله آنها

just called it they're the Vostok

فقط اسمش را گذاشتند،

maneuvers or something that's it well he

مانورهای وستوک یا چیزی است که خوب او

called it bossing they call it Vostok

آن را bossing می‌نامند و به آن می‌گویند وستوک

2018 that's it so it doesn't bust don't

2018 اینطور است پس اینطور نیست. نیم تنه به

mean East yes in Russia that's it that's

معنای شرق نیست بله در روسیه همین است

it that's it that's clear that for a

که همین است که واضح است که یک

moment I thought I'd blanked out I

لحظه فکر کردم خالی شده ام

thought maybe I'd gone unconscious for a

فکر کردم شاید برای چند لحظه بیهوش شده ام

few moments and was saying things that I

و چیزهایی می گویم

did not know about so you're going to

که نمی دانم در مورد بنابراین شما

give us some idioms in a few moments but

چند لحظه دیگر چند اصطلاح به ما می دهید، اما

first of all you were away this week

اول از همه این

weren't you yes so you've been away and

هفته نبودید، بله، پس شما نبودید و

during one of your your dinners one of

در یکی از شام هایتان در یکی از

your conferences someone was there

کنفرانس هایتان، کسی آنجا بود که

drawing pictures yes and and

نقاشی می کشید عکس‌ها بله و

they actually drew a picture of you

آنها در واقع تصویری از شما کشیدند

didn't know yes it was an artist yes and

که نمی‌دانستید بله، بله، یک هنرمند بود، بله

there was probably about a hundred of us

و احتمالاً حدود صد نفر ما

there at work all having a meal in the

آنجا سر کار بودیم که همگی عصرانه غذا

evening and they'd employed an artist to

می‌خوردیم و یک هنرمند را استخدام کرده بودند تا

walk around the tables to do caricatures

قدم بزند. میز

to draw of people so caricatures so to

برای انجام کاریکاتور برای کشیدن افراد

do a sort of a cartoon type

بله

representation of the person caricature

نمایش شخص کاریکاتور

yes so not not what they actually look

بله بنابراین نه آن چیزی که در واقع شبیه به نظر می

like but an exaggerated form a humorous

رسد بلکه یک شکل اغراق آمیز یک طنز است

so normally with a caricature you

بنابراین معمولاً با یک کاریکاتور شما

normally take the features of a person's

معمولاً ویژگی های صورت یک شخص را

face and you normally make make it look

می گیرید و معمولاً آن را

more apparent so exaggerated their

آشکارتر نشان می دهید بنابراین ویژگی های آنها اغراق آمیز

features you exaggerate their features

است که شما اغراق می کنید ویژگی‌های آنها

yes I think that's a good bit like those

بله، من فکر می‌کنم که کمی شبیه به آن

two behind us certainly their caricature

دو پشت سر ما است، مطمئناً کاریکاتور آنها،

so these are kind of caricatures but

بنابراین اینها نوعی کاریکاتور هستند، اما

they're very flattering

آنها بسیار جذاب

they're nice so we both look quite nice

هستند، آنها خوب هستند، بنابراین ما هر دو بسیار

and cute and by the way that these were

زیبا و بامزه به نظر می‌رسیم و از طرفی اینها در

actually made by someone in Russia so so

واقع ساخته شده‌اند. توسط شخصی در روسیه، بنابراین

one of our Russian viewers actually made

یکی از بینندگان روسی ما در واقع

made these pictures for us very nice but

این تصاویر را برای ما بسیار زیبا ساخته است،

back to your story the other night

اما به داستان شما برگردیم شب قبل

someone drew a picture of you now would

کسی از شما عکسی کشید که اکنون می

you like to show is the drawing now

خواهید نشان دهید این نقاشی است که اکنون

always they said oh look he's easy how

همیشه می گفتند اوه ببین او هست آسان است چگونه

do you like your caricature because

کاریکاتور خود را دوست دارید زیرا

normally they draw the front of your

معمولاً آنها جلوی

face that nose they draw your face so

صورت شما را می کشند که بینی شما را می کشند پس

imagine my horror when they presented

وحشت من را تصور کنید وقتی

this to me oh that that deserves a round

این کاریکاتور را به من ارائه کردند آه که سزاوار یک

of applause wait there a second round of

دور کف زدن صبر کن دور دوم

applause

کف

the other person have been jewelry me

زدن طرف مقابل از پشت به من جواهرات کرده است

from the back so so that wasn't the

به طوری که

front of your face that's actually the

جلوی صورتت نبود که در واقع

back of your head so then they said

پشت سرت است پس آنها گفتند

that's your best view with very similar

این بهترین نمای توست با خیلی شبیه

it's very very best of you

خیلی خیلی بهترین از شما که

you wanna do a comparison here we go

می خواهید مقایسه ای انجام دهید، ما می رویم،

so we're just going to compare oh yeah

بنابراین ما فقط می خواهیم مقایسه کنیم اوه بله،

that's very good isn't isn't that good

این خیلی خوب است، آنقدرها هم خوب نیست،

yes I think that's that's very good it

بله، من فکر می کنم این خیلی خوب

is very very very lifelike not very

است، بسیار بسیار بسیار واقعی است نه خیلی

flattering but but muttering but usually

چاپلوس، اما زمزمه می کند اما معمولاً

but you said some of the other people

اما شما می گویید که برخی از افراد

were also very upset by their pictures

دیگر نیز از عکس هایشان بسیار ناراحت بودند،

everyone was upset yes

همه ناراحت بودند، بله،

so sometimes when a person draws your

بنابراین گاهی اوقات وقتی شخصی کاریکاتور شما را

caricature they take all of your things

می کشد، همه چیزهای شما را می گیرد

and they they exaggerate them so maybe

و آنها را اغراق می کند، بنابراین ممکن است

your nose is slightly large so they will

بینی شما کمی بزرگ باشد.

make your nose really large because it's

بینی شما را واقعاً بزرگ می کند زیرا

part of your character so hence the name

بخشی از شخصیت شماست، بنابراین نام

caricature it is highlighting the

کاریکاتور،

characteristics of your face so yes I

ویژگی های صورت شما را برجسته می کند، بنابراین

thought that was it made me giggle to be

فکر کردم این باعث شد که بخندم

honest would you like not too pleased

صادقانه بگویم آیا دوست دارید خیلی راضی نباشید.

shall I have another look at the live

دیگر به گفتگوی زنده نگاهی بیندازید،

chat go on there it is ah

در آنجا ادامه دهید، آه

what it made

چه چیزی باعث شد

Olga laugh just she's apologizing I

اولگا بخندد فقط او عذرخواهی می کند.

don't mind I don't mind being bald I've

من مهم نیستم که

got used to it after so many years you

are a good sport yes I am i somebody

طاس باشم. آیا کسی

said that no I said that yes so I was

گفته است که نه، من گفتم بله، بنابراین در آن

not too pleased at the time but I'd had

زمان خیلی راضی نبودم، اما می

wanted to drink so I wasn't too upset

خواستم مشروب بخورم، بنابراین خیلی از

about it I to be honest with you I

این موضوع ناراحت نشدم، صادقانه بگویم،

thought I think you escaped I did

فکر کردم که شما فرار کردید.

because actually some of the people

چون در واقع برخی از

looked hideous yes one woman she looked

مردم زشت به نظر می رسیدند بله، یک زن او مانند یک جادوگر به نظر می رسید

like a a witch oh they made her like a

، اوه آنها او را مانند یک

witch go on which one might upset about

جادوگر ساختند که ممکن است از این موضوع ناراحت

it okay that narrows it down just go

شود

back up again mr. Duncan so I've just

. دانکن، بنابراین من فقط

asked me that's it don't back it up

از من پرسیدم که این را پشتیبان ندهید

that's it jameelah says I like your new

، جمیله می‌گوید از استاد جدیدتان خوشم می‌آید

teacher

mr. Steve oh yes it's very nice it's

. استیو اوه بله خیلی خوب

very red it's it's to celebrate mr.

است خیلی قرمز است برای تجلیل از آقای.

Steve going to Russia today because he

استیو امروز به روسیه می رود چون

was in Moscow earlier in Red Square I

قبلاً در مسکو در میدان سرخ بوده است، من

actually have this red t-shirt for many

در واقع این تی شرت قرمز را برای

years and I have never worn it sometimes

سالیان متمادی دارم و هرگز آن را نپوشیده ام، گاهی اوقات

you buy things don't you oh you see

شما چیزهایی می خرید، آیا چیزی را می

something you think oh that's nice I'll

بینید که فکر می کنید خوب است.

buy that and I'm gonna get it home you

من آن را می خرم و آن را به خانه می

have doubts about whether it looks good

رسانم، شما شک دارید که آیا به نظر

on you hmm so now I've had compliments

شما خوب است یا نه، پس حالا من از جمیلا تعریف

from Jamila I will wear it again

کردم، دوباره آن را می پوشم

Xavier which heavy air likes my smiley

خاویر که هوای سنگین تی شرت صورتک من را دوست دارد،

face t-shirt

I think you can buy this particular

فکر می کنم شما هستید می توانم این تی شرت خاص را بخرم

t-shirt not this one in particular

نه این تی شرت خاص،

because I've had this for over 10 years

زیرا من بیش از 10 سال است

I store washed acid icon yes so so this

particular symbol has been around for

many years and over the years it has had

many different meanings

که این تی شرت

some of them happy and some of them a

را دارم. آنها خوشحال هستند و برخی از آنها

little not so happy and not-so-legal

کمی نه چندان خوشحال و نه چندان قانونی

dare I so you should think about whether

جرأت می کنم بنابراین شما باید فکر کنید که

you should be wearing that mr. Zager

آیا باید آن آقای را بپوشید یا خیر. Zager

it's fine but well nowadays of course it

خوب است اما خوب این روزها البته

doesn't mean anything it just means

معنایی ندارد بلکه فقط به معنای

happy smiley face just like me Rossiter

لبخند شاد است درست مثل من

did I go to Russia to buy a watch for

Rossiter من به روسیه رفتم تا برای آقای ساعت مچی بخرم

mr. Duncan well I hope mr. Duncan's

. دانکن خوب امیدوارم آقای. ساعت دانکن که

watch our bought from here in the UK but

ما از اینجا در بریتانیا خریده بودیم، اما

I expect it came from Lithuania I was on

من انتظار دارم که از لیتوانی آمده باشد، من قبلاً از لیتوانی استفاده می کردم،

from Lithuania earlier oh really

اوه واقعاً

no I maybe I got it wrong oh I think

نه، شاید اشتباه متوجه شدم، اوه فکر می کنم

somebody was on from Lithuania ah okay

کسی از لیتوانی استفاده کرده است، اوکی

then I tell you who I would like to hear

پس به شما می گویم که چه کسی می خواهم

from today is his mica remember last

از امروز بشنوید میکای اوست به یاد داشته باشید

week we were very concerned about mica

هفته گذشته ما خیلی نگران میکا بودیم

and apparently mica went to Ireland did

و ظاهراً میکا به ایرلند رفت آیا

she say mica came to the United Kingdom

او گفت میکا به انگلستان

and didn't come to visit us didn't come

آمد و به دیدار ما نیامد

here to visitors for a cup of tea but

برای یک فنجان چای برای بازدیدکنندگان اینجا نیامد. اما

mica did have something she had a hot

میکا چیزی داشت که او یک نان صلیب داغ داشت

cross bun

did she yes a hot cross how did you hear

آیا او یک صلیب داغ داشت چطور در

about this mr. Duncan yes well mica mica

مورد این آقای شنیدید. دانکن بله خوب میکا میکا

wrote to me and told me oh how lovely

به من نامه نوشت و به من گفت: اوه چقدر دوست داشتنی

so we were very concerned and apparently

بود ما خیلی نگران بودیم و ظاهرا

mica found out that we were really

میکا متوجه شد که ما واقعاً

worried last week because of all the

هفته گذشته نگران بودیم به دلیل این همه

terror

whether that was occurring in in Japan

وحشت

که آیا این اتفاق در ژاپن رخ داده است،

so yeah I think an oath quake apparently

بنابراین بله فکر می کنم یک زلزله قسم خورده است. ظاهراً

in Japan somebody mentioned earlier as

در ژاپن قبلاً هم کسی به آن اشاره کرد،

well oh and there's bad weather all over

اوه و همه جا آب و هوای بدی وجود دارد،

the place they've got a hurricane in

آنها در آمریکا طوفان دارند

America yeah and I heard on the news

بله و من در اخبار

today in China they've got some I think

امروز در چین شنیدم که آنها برخی از آنها را تجربه کرده اند. فکر می

a hurricane in China as well yes over

کنم یک طوفان در چین نیز به پایان رسیده است

Hong Kong at the moment but but this is

در حال حاضر هنگ کنگ، اما این

typhoon season and hurricane season so

فصل طوفان و فصل طوفان است،

it's every year at this time of year

بنابراین هر سال در این زمان از سال

there are lots of typhoons lots of

طوفان های زیادی وجود دارد، طوفان های زیادی

hurricanes also that in the Philippines

نیز وجود دارد، همچنین در فیلیپین

they are having terrible floods terrible

آنها سیل های وحشتناک را تجربه می کنند.

floods everywhere and many people losing

سیل های وحشتناک همه جا را تجربه می کنند و افراد زیادی

their lives as well which is really

جان خود را از دست می دهند.

really awful Thank You Hana who says I'm

همینطور که واقعا افتضاح است متشکرم هانا که می گوید من

bald but handsome oh you can be bald and

کچل هستم اما خوش تیپ اوه تو می توانی کچل و

handsome I think so okay and jorday oh

خوش تیپ باشی من فکر می کنم خوب است و جردی اوه

jorday Oh Jones yeah says I'm getting

جردی اوه جونز آره می گوید من دارم

bored presume you mean I'm going bald

خسته می شوم فکر می کنم منظورت این است که من دارم می روم d

yes oh my god what can I do yes well

بله خدای من چه کاری می توانم انجام دهم بله خوب

just enjoy it

فقط از آن لذت

the answer is you can't really do

ببرید پاسخ این است که شما واقعا نمی توانید کاری انجام

anything I suppose you could you could

دهید فکر می کنم می توانید

do there are ways of course around it

انجام دهید راه هایی وجود دارد که البته

you could wear a wig don't wear a wig

می توانید کلاه گیس بپوشید و کلاه گیس نپوشید

toupee

don't walk or if you've got lots of

راه نروید یا اگر

money you can have a hair transplant yes

پول زیادی دارید می‌توانید پیوند مو انجام دهید بله،

but really really have the hair some of

اما واقعاً

the hair at the back of your head they

موهای پشت سرتان وجود دارد، آن‌ها

take it out and they put it at the front

را بیرون می‌آورند و جلوی سرتان می‌گذارند.

of your head or or maybe they take it

یا شاید آنها آن را

from another part of your body so those

از قسمت دیگری از بدن شما می گیرند،

so then you will have very curly hair

بنابراین موهای بسیار مجعد خواهید داشت

the answer are the answers your day oh

، پاسخ این است که روز شما اوه

is that I started going bald when I was

این است که

in my early 20s so anybody any men there

من در اوایل دهه 20م شروع به کچل شدن کردم، بنابراین هر مردی در

who are going bald watching and they're

آنجا باشد. طاس تماشا کردن و

maybe getting a bit down maybe getting a

شاید کمی پایین می‌آیند، شاید

bit depressed or upset about it

کمی افسرده می‌شوند یا از این موضوع ناراحت می‌شوند،

the answer actually I found was I spent

در واقع پاسخی که پیدا کردم این بود که

many years trying to disguise it in the

سال‌های زیادی را صرف کردم تا آن را مبدل کنم و در

end I just shaved it all off I said and

پایان فقط همه را اصلاح کردم و گفتم و

I'll tell you something that was the

خواهم کرد. چیزی به شما بگویم که

best day of my life one of the best days

بهترین روز زندگی من یکی از بهترین روزهای

of our life because suddenly I was free

زندگی ما بود زیرا ناگهان من از آن

from the worry of having to worry about

آزاد شدم نگرانی در مورد

where the wind was blowing

اینکه

my hair is it going to expose a ball I

باد موها را کجا می‌وزاند، این است که توپی را در معرض دید قرار می‌دهد، من

was grabbing it a bit longer and trying

آن را کمی طولانی‌تر می‌گرفتم و سعی می‌کردم

to cover up bald patches awesome some

لکه‌های طاس را بپوشانم، شگفت‌انگیز است که برخی از

people they they sort of states they

افراد به نوعی اظهار

grow the hair at the side and then they

می‌کنند که موها را کناری رشد می‌کنند. و سپس آن را

comb it so they comb it over the top to

شانه می کنند تا آن را از بالا شانه کنند تا

try and hide it I don't do that but that

سعی کنند پنهانش کنند.

just looks worse yes you've got to come

to a point where you accept it and then

just cut your hair very short ah that's

آه

interesting Miriam has said there is

جالب است میریام گفته است که

another way to solve baldness and that

راه دیگری برای حل طاسی وجود دارد و

is micropigmentation and I've heard of

آن میکروپیگمنتیشن است و من در مورد آن شنیده

that and they actually tattoo they

ام و آنها در واقع خالکوبی می کنند و

actually put small black dots on your

در واقع نقطه های سیاه کوچکی را روی

head so they put them there permanently

سر شما می گذارند تا آنها را برای همیشه در آنجا قرار می

so like tiny tattoos so they put them

دهند تا مانند خالکوبی های کوچک. آنها

there so it looks as if you have hair

آنجا هستند بنابراین به نظر می رسد که شما مو دارید

but it's short so it looks as if you've

اما کوتاه است بنابراین به نظر می رسد که

cut your hair short but you still have

موهای خود را کوتاه کرده اید اما هنوز

the tiny little dots on your head so it

نقاط کوچکی روی سر خود دارید بنابراین به

looks like you've just shaved your head

نظر می رسد که تازه سر خود را تراشیده

but you still have the hair there so

اید اما هنوز موها را در آنجا داشته باشید،

that's quite interesting but the problem

بنابراین بسیار جالب است، اما مشکل

is of course maybe maybe at some point

این است البته شاید در یک مقطع

you don't want it and you can't get rid

زمانی آن را نخواهید و نتوانید از شر آن خلاص شوید

of it so you've got these permanent

، بنابراین این

things on your head I can tell you one

چیزهای دائمی را روی سر خود دارید، می توانم به شما بگویم

thing nothing works don't bother don't

هیچ چیز کار نمی کند، اذیت نکنید

bother buying anything to rub on your

خرید را به زحمت نیندازید. چیزی که روی سرتان مالیده شود

head there's no miracle

معجزه ای وجود ندارد که

none of them work I wish I tried all of

هیچ کدام اثر نمی کنند، کاش همه

them can I just say if there was a cure

آنها را امتحان می کردم، فقط می توانم بگویم اگر درمانی

for baldness we would all be using it

برای طاسی وجود داشت، همه ما از آن استفاده می کردیم، از

including that there's a chemical that

جمله اینکه یک ماده شیمیایی

there's a drug quite expensive as well

وجود دارد که داروی بسیار گرانی نیز وجود دارد.

that you can get minoxidil oh yes

که می توانید ماینوکسیدیل دریافت کنید، بله،

minoxidil which is a solution which

ماینوکسیدیل، که محلولی است که

you're rubbing it on and it's supposed

روی آن می مالید و قرار

to stop your going bald it doesn't work

است جلوی طاسی شما را بگیرد، خوب کار نمی کند

well of course very expensive if it

، البته اگر موثر

worked if it worked people would use it

باشد اگر موثر بود، مردم از آن استفاده می کردند

we would have it and we would have thick

ما خواهیم داشت. و ما

hair it doesn't supposed to delay it in

موهای پرپشتی خواهیم داشت، در واقع نباید آن را به تعویق بیندازد

fact it does but it's pointless because

، اما بیهوده است

it interferes with the way the follicles

زیرا در نحوه رشد فولیکول ها اختلال ایجاد

grow yeah don't bother just accept it

می کند، آره اذیت نشوید فقط آن را بپذیرید

and grow it shorter wear some high

و کوتاه

collars and some stuff

تر کنید.

get yourself a hat because you'll need

برای خود یک کلاه تهیه کنید زیرا

that when you go out into the Sun to

وقتی به S. می روید به آن نیاز خواهید داشت برای

stop yourself getting sky just do what I

جلوگیری از رسیدن به آسمان فقط کاری را که من

do and wear a hat all the time yes

انجام می‌دهم انجام دهید و همیشه کلاه بپوشید بله

mister don't go yes but that looks odd

آقا نرو بله اما عجیب به

no it doesn't she says when you're

نظر می‌رسد نه نمی‌گوید وقتی

indoors no it's fine

داخل خانه هستید نه خوب است

this is my thing it's become my thing

این چیزی است که من شده است چیزی که من

now so whenever my neighbors see me they

الان دارم، بنابراین هر وقت همسایه‌هایم مرا می‌بینند،

always see me with a hacked so they

همیشه من را هک شده می‌بینند،

think well so it gets you noticed you

بنابراین خوب فکر می‌کنند، بنابراین متوجه شما می‌شوید

Slayer says I'm using minoxidil well I

قاتل می‌گوید من از ماینوکسیدیل استفاده می‌کنم خوب آن را

tried that and I spent a lot of money on

امتحان کردم و پول زیادی برای آن خرج

it

yes well Manny George or Jo is already

کردم،

بله، مانی جورج یا جو قبلاً

saying it doesn't work exactly yeah

می‌گوید دقیقاً کار نمی‌کند بله،

because if it worked we would use it you

زیرا اگر کار می‌کرد، ما از آن استفاده می‌کردیم،

see I'm not upset Belarusian I've many I

می‌بینی که من ناراحت نیستم بلاروسی من خیلی چیزها را

was when it first started to happen but

داشتم، زمانی که برای اولین بار شروع به اتفاق افتاد

when I was in my early twenties but I

بودم، اما زمانی که در اوایل بیست سالگی ام بودم،

spent several years I got used to quite

چندین سال گذراندم من عادت کردم که

upset me actually but not anymore I got

واقعاً ناراحتم کنم اما دیگر

over it when I started cutting my hair

از آن گذشتم وقتی شروع به

very short and my people said to me oh

کوتاه کردن موهایم کردم و مردمم به من گفتند اوه

why did you cut your hair so short but I

چرا موهایت را اینقدر کوتاه کردی اما من

don't have to worry about because I'd

نگران نیستم. چون دیگر

have to worry about it anymore no that's

باید نگران آن باشم، نه

it if you've got dark skin by the way

اگر پوست تیره ای

obviously being white I've got very pale

داشته باشی، واضح است که من سفید هستم. پوست رنگ پریده

skin shaving your head shaving your head

تراشیدن سر تراشیدن سر به

completely makes you look ill hmm if

طور کامل باعث می شود که بیمار به نظر

you're dark skinned then shaving your

برسید، اگر پوست تیره هستید، تراشیدن

head completely can look very attractive

کامل سر می تواند

in a man so if you're black for example

در یک مرد بسیار جذاب به نظر برسد، بنابراین اگر شما سیاه پوست هستید

and you go ball let's see you're quite

و به توپ می روید، بیایید ببینیم کاملاً کاملاً هستید.

lucky because you're what you've got to

خوش شانس چون شما کاری که باید

do is shave your head that's it and it

انجام دهید این است که سر خود را بتراشید و به

looks very very cool very trendy but if

نظر می رسد بسیار باحال و شیک است، اما

you're white and you shave your head it

اگر سفید پوست هستید و سر خود را تراشیده اید

tends to look like you you've you're on

، به نظر می رسد که شما در حال اصلاح هستید.

chemotherapy or this this is one of the

شیمی درمانی یا این یکی از

things I'm always jealous of black guys

چیزهایی است که من همیشه به مردان سیاه پوست حسادت می کنم

because black guys can always look great

زیرا مردان سیاه پوست همیشه می توانند

with with no hair even if even if you

بدون مو عالی به نظر برسند حتی اگر

lose your hair you still look really

موهای خود را از دست بدهید هنوز واقعاً

super cool so it doesn't matter but but

عالی به نظر می رسید بنابراین مهم نیست اما

well when white people lose their hair

خوب وقتی سفیدپوستان موهایشان را از دست می دهند، موهایش را از دست می دهند،

they just go boom lost his hair but if a

اما اگر یک

black guy even if he shaves his hair off

مرد سیاهپوست حتی اگر موهایش را تراشیده باشد،

you just go cool that's it that's all

they've got to do I mean because they

خوب باش، این تنها کاری است که آنها باید انجام دهند، منظورم این است که آنها

don't have the white

سفیدی ندارند.

in the dark there it all looks similar

در تاریکی، همه چیز شبیه به

color yes so yes maybe maybe I just have

رنگ به نظر می رسد بله، بله، شاید من فقط

a fake tan a high fake tan on all the

یک برنزه مصنوعی و یک برنزه مصنوعی بالا داشته باشم

time I wish I was black that actually

همیشه آرزو می‌کردم که سیاه بودم و واقعاً

would look that that actually would look

به نظر می‌رسیدم که واقعاً

better so yes accept it shave your hair

بهتر به نظر می‌رسید، بنابراین بله قبول کنید موهایتان را

shave your hair off I would just cut it

بتراشید موهایتان را بتراشید، من فقط آن‌ها را

very short and you'll be fine

خیلی کوتاه می‌کردم و شما خوب می‌شوید،

that's my it's easy to say that because

این حرف من آسان است

I went through a period when I was quite

چون دوره ای را پشت سر گذاشتم که خیلی

upset about it

از این موضوع ناراحت

I didn't realize anymore I didn't

بودم، دیگر متوجه نشدم،

realize we're gonna talk so much about

متوجه نشدم که قرار است اینقدر در مورد طاسی صحبت کنیم،

baldness because you have some idioms

زیرا شما اصطلاحاتی

for us not to do with baldness no

دارید که خوشبختانه با طاسی کاری نداریم،

fortunately but although there are a lot

اما اگر چه وجود دارد

of idioms to do with being bald you can

اصطلاحات زیادی در مورد طاس بودن وجود دارد.

call someone Baldy slap head snooker

ball head so that maybe their head is

very shiny like it like a snooker ball

or a ball that's helping helping myself

or I can't remember the person's name

now it's gone off the screen my

حالا دیگر از صفحه نمایش حذف شده

favourite is slap head yes I think slap

است

head doesn't bother me anymore

Pammy Eric doesn't bother me slap head I

think that's my favourite anyway Steve

let's put you not really helping mr.

.

Duncan of course I'm helping if I wasn't

دانکن البته من دارم کمک می کنم اگر

helping I'd be upstairs no mr. Duncan

کمک نمی کردم در طبقه بالا بودم نه آقای. دانکن

what you're doing is you're adding

کاری که شما انجام می دهید این است که

insult to injury

توهین را به آسیب اضافه می کنید،

oh very good you can't insult to injury

اوه خیلی خوب است، شما نمی توانید به جراحت توهین

you're getting good at this

so if you're already adding you're

adding a further loss or embarrassment

to something that's already happened so

کنید. قبلاً اتفاق افتاده است، پس از

miss it we were talking about being bald

آن غافل شوید که ما در مورد طاسی بودن صحبت می‌کردیم،

I'm just talking about it can be

من فقط در مورد آن صحبت می‌کنم که می‌تواند

upsetting for people who are losing

برای افرادی که

their hair okay and then mr. Duncan

موهای خود را می‌ریزند ناراحت‌کننده باشد و سپس آقای. دانکن

started using words to describe Borden's

شروع به استفاده از کلماتی برای توصیف

like slap head slurp head is my face

Luka ball so that's an example of adding

insult to injury you're already feeling

injured already feeling upset because

we're talking about bald and then mr.

بوردن کرد.

Duncan uses a mocking phrase so that

دانکن از یک عبارت تمسخر

adds insult to injury so you feel bad

آمیز استفاده می کند تا توهین را به آسیب اضافه می کند، بنابراین شما در مورد چیزی احساس بدی می

about something

کنید

and someone says something else that's

و کسی چیز دیگری می گوید که

even worse cigs it so first of all you

حتی بدتر از آن است، بنابراین اول از همه شما

feel bad and then they say something and

احساس بدی می کنید و بعد چیزی می گویند و

then they just add insult to injury

سپس فقط توهین را به آسیب اضافه

that's what you did there you were

می کنند. آیا در آنجا

talking about baldness and you said yes

در مورد طاسی صحبت می کردید و گفتید بله

you can describe a bald person as a slap

می توانید یک فرد طاس را به عنوان یک سیلی توصیف کنید

head that's just adding insult to injury

که فقط باعث توهین به جراحت

that's making me feel even worse I'm

می شود که حال من را بدتر

already feeling bad and that's making me

feel worse

they're making a bad situation even

می کند. وضعیت بد، حتی

worse you can do it another example

بدتر از آن، شما می توانید آن را انجام دهید، مثال دیگری

could be say you went for a job

می تواند بگوید برای یک مصاحبه شغلی رفته اید

interview and with a company oh yeah and

و با یک شرکت، اوه بله، و

you you you go for the job interview and

شما برای مصاحبه شغلی می روید

there is somebody interviewing you that

و کسی با شما مصاحبه می کند

you used to work with in a previous job

که قبلاً در شغل قبلی با او کار می کردید.

you didn't know they're going to

شما نمی دانستید که قرار است

interview you and you do really badly in

با شما مصاحبه کنند و در

that job job interview but and it's it's

آن مصاحبه شغلی واقعاً بد عمل می کنید، اما این به

bad enough that you you've done badly in

اندازه کافی بد است که شما در مصاحبه شغلی بد عمل کرده اید

the job interview but then the person

، اما پس از آن شخصی

that you used to know at work you could

که قبلاً در محل کار می شناختید. می

have been it was a rival it was actually

توانستی زنبور باشی این یک رقیب بود و در واقع داشت

interviewing you so that's adding insult

با شما مصاحبه می کرد، بنابراین

to injury you're already feeling bad

شما هم اکنون احساس بدی

because you did didn't do very well in

دارید زیرا در مصاحبه خیلی خوب عمل نکردید

the interview and then somebody that

و سپس کسی که

knows who's interviewing you and then

می داند چه کسی با شما مصاحبه می کند و سپس

they're going to tell everybody else so

آنها به شما خواهند گفت. هر کس دیگری، بنابراین

that's adding insult to injury yes

این توهین را به آسیب اضافه می کند،

so yes another one another one I'm

بله، بله، یکی دیگر، من به

looking for something that's relevant

دنبال چیزی هستم که مرتبط باشد

mr. dome but you just go through them

آقای. گنبد اما شما فقط از آنها عبور می

it's it's not it's not poetry barking up

کنید این نیست شعر نیست پارس کردن

the wrong tree oh yes we often do that

از درخت اشتباهی اوه بله ما اغلب این کار را می کنیم که

are you barking up the wrong tree

آیا شما از درخت اشتباه پارس می کنید

if you are it means you're looking in

اگر هستید به این معنی است که

the wrong place

در جای اشتباهی نگاه می کنید

yes or accusing the wrong person of some

بله یا شخص اشتباهی را متهم می کنید از بعضی

things you are going you were going

چیزها که می روید

after the wrong thing you are pursuing

دنبال کار اشتباه می رفتید

the wrong thing you are mistaken

دنبال کار اشتباه

you are barking up the wrong tree so

می رفتید اشتباه می کنید درخت اشتباهی پارس می کنید بنابراین

somebody somebody comes up to you at

یکی در محل کار یا هرجای دیگری به سراغ شما می آید

work or anywhere and says to you all

و به شما می گوید

right yes I hear your saw you out a lot

خوب بله من صدای شما را می شنوم شما را زیاد

with with a certain person you were

با فلان شخص بیرون می دیدم،

having a meal with them you were seen

با او غذا می خوردید، دیده اید

going to see a film together you know

که با هم فیلم می بینید، می دانید

what's going on you having a relation

چه خبر است که

shit with that person and you're not so

با آن شخص رابطه دارید و اینطور نیست

you might say to them no we're just

که ممکن است به او بگویید. نه، ما فقط

friends you're barking up the wrong tree

دوستان هستیم که شما در حال پارس کردن از درخت اشتباهی

so they're trying to accuse you or

هستید، بنابراین آنها سعی می کنند شما را متهم کنند یا

trying to find out that you're having a

می خواهند بفهمند که شما

relationship with somebody but in fact

با کسی رابطه دارید، اما در واقع

you're not they're probably having a

شما نیستید، آنها احتمالاً

relationship with somebody else so

رابطه دارند. با شخص دیگری به طوری

they're barking at you thinking is it

که آنها به شما پارس می کنند و فکر می کنند که این

you in fact it's somebody else they're

شما هستید در واقع این شخص دیگری است که

barking up the wrong tree just like a

از درخت اشتباه پارس می کند، درست مثل

dog is barking at a tree and it's it's

سگی که از درخت پارس می کند و این

the wrong tree

درخت اشتباهی است

they are they are making making the

که آنها دارند

wrong assumption making the wrong

فرض اشتباه می کنند و فرض اشتباه

assumption grass yes I like that word

را می سازند، بله، من این کلمه را دوست دارم:

assumption barking up the wrong tree if

درخت اشتباه اگر

you assume something it means you think

چیزی را فرض کنید به این معنی است که فکر می

something you come to a conclusion in

کنید چیزی در ذهن خود به نتیجه می

your mind it is an assumption assumption

رسید این یک فرض فرضی است

you waiting for me mr. Jenkins I'm

که منتظر من هستید آقای. جنکینز من

waiting for you

منتظر شما هستم

a penny for your thoughts Mister Donut I

یک پنی برای افکارتان آقای دونات

was going for your for I was about to

من برای شما می رفتم برای اینکه می خواستم

say that to you you use this expression

به شما بگویم اگر کسی را می بینید از این عبارت استفاده

if you see somebody and they seem to be

می کنید و به نظر می رسد

deep in thought they're not saying

در فکر فرو رفته است که چیزی نمی گوید

anything they're very seem to be

به نظر می رسد که آنها

thinking a lot and you're probably quite

زیاد فکر می کنند و شما احتمالاً کاملاً

you'd like this person you get on well

دوست دارید که این شخص با او رابطه

with them and you want to know what's on

خوبی داشته باشید و می خواهید بدانید که در ذهن او چه چیزی می گذرد

their mind something could be troubling

که ممکن است

them and so to break the ice which is

آنها را آزار دهد و بنابراین یخ را بشکنید.

another idiom but to try and encourage

یک اصطلاح دیگر اما اینکه سعی کنید

them to speak about what they're

آنها را تشویق کنید که در مورد آنچه که در مورد شما فکر می کنند صحبت کنند

thinking about you say or penny for your

یا برای افکار شما یک پنی بخرند،

thoughts so you're sort of trying to

بنابراین سعی می

encourage them to tell you about what

کنید آنها را تشویق کنید تا در مورد آنچه که در

they're thinking about so if you look

مورد آنها فکر می کنند به شما بگویند، بنابراین اگر خیلی خوب به نظر می رسید

very sort of upset look sort of upset or

ناراحت به نظر می رسد نوعی ناراحتی یا

oh you mr. Duncan is everything all

اوه شما آقای. دانکن همه

right penny for your thoughts and then

چیز برای افکار شماست و بعد

you tell me everything so it's almost

شما همه چیز را به من می گویید پس تقریباً

like you you're saying I'll give you

مثل خودت است که می گویی من چیزی به شما می

something if you tell me what's on your

دهم اگر به من بگویید چه چیزی در

mind what's the problem a penny being of

ذهن شماست مشکل چیست یک پنی

course is a coin it's money

البته یک سکه است. پول

yeah say you're all set oh you know I'll

آره بگو همه چیز آماده هستی اوه میدونی

give you I'll give you I'll give you

من بهت میدم بهت میدم یه مقدار پول بهت میدم

some money if you just tell me what you

اگه فقط بهم بگی چی

know so very much bribing them in a way

میدونی خیلی خوب بهشون رشوه دادی

well yes it's just a

بله

only way of saying phrase just a

فقط روش بیان عبارت فقط یک

friendly way of saying what's on your

روش دوستانه برای گفتن آنچه در

mind yes what's the problem

ذهن شماست بله مشکل چیست.

penny for your thoughts back to the

drawing board okay back to the drawing

board so you've been doing so say you've

been planning a holiday and you want to

می‌خواهیم

go to particular place a we wanted to go

به مکان خاصی برویم، می‌خواستیم

to Moscow on holiday oh yes you and I we

در تعطیلات به مسکو برویم، بله، من و شما

decided we were going to go to Moscow

تصمیم گرفتیم به مسکو

and we were going to go to Russia

برویم و به روسیه

because we wanted to find out where

برویم، زیرا می‌خواستیم بفهمیم

those lovely Vostok watches are made but

که ساعت‌های دوست‌داشتنی وستوک کجا ساخته می‌شوند. اما

we can't get a flight when our holiday

زمانی

we've got two weeks off in June that's

که تعطیلاتمان دو هفته در ماه ژوئن مرخصی داشته باشیم، نمی‌توانیم پرواز داشته باشیم

when I can take my holiday but we can't

تعطیلاتم را بگیر اما

find flights at that particular time we

در آن زمان خاص پرواز پیدا نمی کنیم،

can't find a hotel so you have to scrap

نمی توانیم هتل پیدا کنیم، بنابراین باید

all your plans and do something else so

تمام برنامه های خود را کنار بگذارید و کار دیگری انجام دهید تا

you say oh we can't go to Russia let's

بگویید اوه ما نمی توانیم به روسیه برویم، بیایید به روسیه

go back to the drawing board start over

برگردیم. تخته طراحی از

again start all over again have to look

نو شروع کن دوباره از نو شروع کن باید به

somewhere else to go on holiday again

جای دیگری بگردی تا دوباره به تعطیلات بروی،

what I said forget it

چیزی که گفتم فراموش کن

forget it we can't do that we have to go

فراموشش کن ما نمی توانیم این کار را انجام دهیم، باید

back to the drawing board that's it so

به تخته نقاشی برگردیم همین است، بنابراین

you you're planning to do something you

شما قصد دارید کاری را که می خواهید انجام دهید

would and it could be anything and it

و ممکن است هر کاری باشد و نتیجه

just doesn't work out so you have to

نمی دهد، بنابراین باید

start again and think of another way of

دوباره شروع کنید و به راه دیگری برای

doing it we're going back to the drawing

انجام آن فکر کنید، ما به تابلوی نقاشی برمی گردیم

board so we could have thought about

تا بتوانیم در مورد درس زنده امروز فکر کنیم.

today's today's live lesson and you

و شما

could have had all these plans about

می توانستید همه این برنامه ها را برای

doing so bit well for example we could

انجام این کار خوب داشته باشید، به عنوان مثال می

have said oh we'll plan to do a lesson

توانستیم بگوییم اوه، ما قصد داریم یک درس

outside hmm today we'll put the camera

خارج از خانه برگزار کنیم، امروز دوربین را

outside the table everything but then it

بیرون میز قرار می دهیم، اما بعد

starts to rain and you say I can't do

باران شروع به باریدن می کند و شما می گویید من نمی توانم

that back to the drawing board what

این کار را به تخته نقاشی

should we do now that's it that's it

انجام دهم، حالا باید چه کار کنیم، همین است که

do you know you know we have a mystery

آیا شما را می شناسید؟ بدانید که ما امروز یک

idiom today do think I decided to do one

اصطلاح اسرارآمیز داریم، فکر کنید من تصمیم گرفتم فقط برای تغییر یک اصطلاح را انجام دهم، بنابراین اصطلاح رمزآلود امروزی

just for a change so there is today's

mystery idiom it is a well-known phrase

وجود دارد که یک عبارت شناخته شده

in English whilst we are talking about

در انگلیسی است در حالی که ما در مورد

idioms with mr. Steve because mr. Steve

اصطلاحات با mr صحبت می کنیم. استیو چون آقای استیو

here today as we are every single Sunday

امروز اینجاست، همانطور که ما هر یکشنبه هستیم

for those who aren't sure you can

برای کسانی که مطمئن نیستند می‌توانید

captures every single Sunday from 2 p.m.

هر یکشنبه از ساعت 2 بعدازظهر عکس بگیرید.

UK time every Sunday at 2 p.m. UK time

به وقت انگلستان هر یکشنبه ساعت 2 بعد از ظهر زمان بریتانیا

another one burn the midnight oil oh ok

یک بار دیگر روغن نیمه شب را بسوزانید اوه خوب

burn the midnight oil that means that

روغن نیمه شب را بسوزانید، این بدان معناست که

you're working very hard through the

شما در طول شب بسیار سخت کار می کنید،

night but it doesn't have to be

اما نیازی نیست که به

literally through the night but usually

معنای واقعی کلمه در طول شب باشد، اما معمولاً

does refer to that I think it means that

به این اشاره دارد که فکر می کنم به این معنی است که

you're working very hard eat during

شما «خیلی سخت کار می‌کنی در

hours when people aren't usually working

ساعاتی که مردم معمولاً کار نمی‌کنند بخور،

so you literally could be working when

بنابراین وقتی هوا تاریک است به معنای واقعی کلمه می‌توانی کار کنی

it's dark it's an old-fashioned phrase

، این یک عبارت قدیمی است

referring to burning oil to keep the

که به روغن سوزی اشاره می‌کند تا

lights on so that you can carry onward

چراغ‌ها را روشن نگه‌داری تا بتوانی ادامه بدهی،

yeah so if you're working overtime or

بله، اگر می‌توانی». دوباره اضافه کار می کنید یا

maybe longer than you should or if you

شاید بیشتر از آنچه باید کار کنید یا اگر

are working through the night yes

در طول شب کار می کنید بله،

generally we can say that you are

به طور کلی می توانیم بگوییم که

burning the midnight oil sometimes mr.

گاهی اوقات در حال سوزاندن روغن نیمه شب هستید.

Duncan in preparing his life lesson for

دانکن در تدارک درس زندگی خود برای

Sunday will burn the midnight oil

یکشنبه، بیمه نفت نیمه شب شنبه را می سوزاند

insurance Saturday and work very hard to

و خیلی سخت کار می کند تا

get it ready not yesterday though you

آن را آماده کند، نه دیروز، هر چند شما

didn't do that yes I did I was I was in

این کار را نکردید، بله، من انجام دادم، من دیشب اینجا بودم و در

here last night editing some of your jam

حال ویرایش برخی از سکانس های جم شما بودم.

sequences which we will be having a look

at in a moment we will have a look at

ما در یک لحظه نگاهی به

part three in a moment of mr. Steeves

قسمت سوم خواهیم داشت در یک لحظه آقای. مرباسازی استیو

jam-making

that we did last year because you were

که سال گذشته انجام دادیم چون

busy in the kitchen this morning making

امروز صبح در آشپزخانه مشغول بودی و

this year's jam another one Steve well

مربای امسال درست می‌کنی استیو خوب

thankfully I didn't bite off more than I

خوشبختانه من بیشتر از چیزی که

could chew so if you bite off more than

می‌توانم گاز نگرفتم، پس اگر بیشتر از

you can chew it means you take something

چیزی که می‌توانی گاز می‌زنی، به این معنی است که شما کاری

take a task or a problem something to do

را انجام می دهید کاری یا مشکلی را انجام می دهید کاری

which is beyond what you're capable of

که فراتر از توانایی

doing is too much for you is too hard

شماست، برای شما خیلی سخت

for you it's it's just way too big it

است، خیلی بزرگ است،

could be a relationship you could you

می تواند رابطه ای باشد که

could be in a relationship with somebody

می توانید در آن باشید. رابطه با یک نفر

and they're very demanding and you talk

و او خیلی خواستار است و شما

to a friend and you say Oh blimey and

با یک دوست صحبت می کنید و می گویید اوه بلاییم و

they say to you or how's it going now

آنها به شما می گویند یا حال شما چطور است حالا

that you're going out with

که با آنا می روید

with the Anna we'll call her Anna we

ما او را آنا صدا می کنیم.

don't mean Anna on the live on the live

یعنی آنا در

chat going out with Anna Oh blimey she

چت زنده با آنا بیرون می رود اوه اوه

she I have to keep buying a presence I

او باید به خرید حضور ادامه دهم

have to meet up with her at certain

باید در زمان های خاصی با او ملاقات کنم

times she wants me to call her at a

او می خواهد که

certain time every night and somebody

هر شب در ساعت خاصی با او تماس بگیرم و

might your friend might say to you oh

ممکن است یکی دوست ممکن است به شما بگوید اوه

you've taken on more than you can chew

شما بیش از آن چیزی که بتوانید

with that one

با آن

meaning that you know it's too much for

معنی بجوید، به خود گرفته اید که می دانید تحمل آن برای شما خیلی سخت است،

you to cope with yes it'll be a project

بله، این یک پروژه

at work so something that's more more

در کار خواهد بود، بنابراین چیزی بیشتر از چیزی است که

than you expected

انتظار

so you bite off more than you can chew

داشتید، بنابراین بیشتر از چیزی که بتوانید بجوید، گاز می گیرید،

so it refers to something that you can't

بنابراین به چیزی اشاره دارد که نمی توانید

cope with

با شما کنار بیایید.

you thought you could cope with it you

فکر می‌کردی می‌توانی با آن کنار بیایی،

thought you could handle it perfectly

فکر می‌کردی می‌توانی کاملاً از عهده آن برآیی،

but it would appear that you bit off

اما به نظر می‌رسد که

more than you could chew it may be that

بیشتر از چیزی که می‌توانی بجوی، چیزی را گاز گرفتی، ممکن است

you need some training say if somebody

نیاز به آموزش داشته

gives you a big project at work and you

باشی، مثلاً اگر کسی پروژه بزرگی را در محل کار به تو می‌دهد و شما

say not caping with it is that bill

می‌گویید که با آن سر و کار نداشته باشید. این اسکناس است که

somebody might say yeah bill oh you you

ممکن است کسی بگوید بله، اوه شما، شما

you've bitten off more than you can chew

بیش از آن که بتوانید بجوید،

trying to handle that client and but

سعی در رسیدگی به مشتری داشته باشید، اما

then a bit with a bit of training you

بعد با کمی آموزش

might be able to but usually it's

ممکن است بتوانید، اما معمولاً این

something you can't cope with before we

چیزی است که نمی توانید با آن کنار بیایید قبل از

have the next one we are going to take a

اینکه قسمت بعدی را داشته باشیم، می خواهیم

look at part 3 of mr. Steve's jam-making

نگاهی به قسمت 3 از Mr. استیو در حال مربا درست کردن است،

because you were very busy this morning

چون امروز صبح شما خیلی سرتان شلوغ بود،

let's just have a look outside on the

بیایید فقط به بیرون از

tree so here it is look look at look at

درخت نگاهی بیندازیم، بنابراین در اینجا نگاه کنید به این نگاه کنید

that at the moment on the trees they're

که در لحظه روی درختان، آنها

much different than he did the last time

با آخرین باری

we look mr. difficut well it doesn't no

که ما نگاه کردیم، بسیار متفاوت هستند. . مشکلی نیست، نه،

but there might be people who've just

اما ممکن است افرادی باشند که به تازگی به این جمع

joined who don't know about your dams

ملحق شده اند

and tree and now they do well so there

و از سدها و درختان شما اطلاعی ندارند و حالا خوب عمل می کنند، بنابراین آنجا که

you go there is dancing in the color of

می روید، به رنگ سدها می رقصند،

the dams on yes that's clever isn't it

بله این هوشمندانه است.

yes very clever

بله، خیلی هوشمندانه

so jamison cam not dams and jam talking

نیست، بنابراین دوربین جیمیسون در

of which we are now going to take a look

مورد آن صحبت نمی‌کند که اکنون می‌خواهیم نگاهی

at mr. Steve making his jam in the

به Mr. استیو مربای خود را در

kitchen

آشپزخانه درست می کند

and we are back with mr. Steeves

و ما با آقا برگشتیم. Steeves مرباسازی

jam-making

extravaganza and and what exactly is

عجیب و غریب و و آنچه دقیقا

going on here mr. Steve at this moment

در اینجا می گذرد آقای. استیو در این لحظه

as you can see in here it's cooking away

همانطور که می بینید اینجا در حال پختن است،

now we've got to remove can you see

اکنون باید آن را برداریم.

these all these little stones have come

to the top and we've got to remove them

all there's a lot in there you saw how

many damsons are were we well we don't

بسیاری از دمسون ها هستند، اگر ما خوب هستیم، مجبور نیستیم

have to remove them but I like to remove

آنها را حذف کنیم، اما من دوست دارم

them because you don't want to crunch

آنها را حذف کنم، زیرا شما نمی خواهید

into one of those I've got a quick

به یکی از آنها خرده بگیرید، من یک

method using this chip basket and I'm

روش سریع با استفاده از این سبد تراشه دارم و من

just going to pour it into there and

فقط می خواهم آن را در آنجا بریزید و به این

separate the stones out from the jam in

ترتیب سنگ ها را از مربا جدا کنید،

that way now it gets very messy so stand

حالا خیلی به هم ریخته است، پس

back mr. Duncan while I attempt pour

بایستید آقای. دانکن در حالی که سعی می‌کنم

that through there can we see the

آن را بریزم، می‌توانیم

message making there we go and I don't

پیامی را ببینیم که به آنجا می‌رود و

want to get any splashes because this is

نمی‌خواهم پاشیده شود زیرا

very hot

خیلی گرم است،

so I'll get my spoon where's my spoon

بنابراین قاشقم را می‌گیرم که قاشق من کجاست،

there exist I want to keep the skins in

می‌خواهم پوست‌ها را نگه دارم.

as well because the skins I've got a lot

همچنین به این دلیل که من خیلی خوب هستم

of a goodness baby so all you want to

actually do all you're trying to do here

mr. steve is remove the hard stones

عزیزم. استیو سنگ‌های

that's it and look you can see them all

سخت را بردارید و ببینید که همه آنها را در حال

separating out there I'm trying to force

جدا شدن می‌بینید، من سعی می‌کنم

the skin through the bottom because I

پوست را به زور از قسمت پایینی آن عبور دهم، زیرا

want to keep the skins in as much of the

می‌خواهم تا جایی که می‌توانم پوست‌ها را در پوست نگه

skin as I can there we go look a few

دارم. تعداد کمی

escaped they always do but that doesn't

از آنها همیشه فرار می کنند، اما این

matter

because they're going to give it a

مهم

نیست زیرا آنها یک

second pass through there we go all the

بار دیگر از آنجا عبور می کنند.

stones are gone we put the fruit back in

because we want to keep the fruit the

skin look at that very healthy

سالم

there's no clean way of making jams it's

، هیچ روش تمیزی برای درست کردن مربا وجود ندارد،

very messy who'da thought that making

خیلی نامرتب است، کسی که فکر می‌کرد درست کردن

jam would be so complicated I thought it

مربا آنقدر پیچیده است، فکر

was just boil it and put it into the

کردم فقط آن را بجوشانید و در شیشه‌ها بریزید،

jars but no apparently it's a lot more

اما ظاهراً خیلی

complicated than that

پیچیده‌تر از این است

okay mr. Steve will do the same thing

آقای آقای. استیو همان کاری را که

you did just and we will rejoin mr.

شما انجام دادید انجام می‌دهد و ما دوباره به آقا می‌پیوندیم.

Steve later when if I'm not mistaken we

استیو بعداً وقتی که اگر اشتباه نکنم

will be putting the jam into the jars am

مربا را در شیشه ها می ریزیم،

i right we were indeed we're just going

درست می گویم ما واقعاً می خواهیم

to boil it up now and then I'm going to

آن را بجوشانیم و سپس

use this thermometer because that tells

از این دماسنج استفاده خواهم کرد زیرا به من می گوید

me when the jam is ready is it the right

که جام جم آماده است آیا

setting point so we'll come back to that

نقطه تنظیم مناسبی است، بنابراین بعداً به آن باز می گردیم،

later so when we say set we mean the jam

بنابراین وقتی می گوییم تنظیم، به این معنی است که جم

starts to go solid so if something sets

شروع به جامد شدن می کند، بنابراین اگر چیزی ثابت شود،

if something is setting or if it has set

اگر چیزی در حال تنظیم است یا اگر تنظیم شده است

it means it has gone solid

، به این معنی است که جامد شده است.

okay this is the fun part now isn't it

خوب این قسمت سرگرم کننده است، نه

mr. Steve this is the part we've all

آقای. استیو این همان قسمتی است که همه ما

been waiting for we are now going to put

منتظر آن بودیم و اکنون می

the jam into the jar yes Roger is

خواهیم مربا را داخل شیشه بریزیم بله راجر

telling us that the jam is ready

به ما می گوید که مربا آماده است،

so now I've been sterilizing the jam

بنابراین اکنون شیشه های مربا را در فر ضدعفونی می کنم

jars in the oven because we don't want

زیرا این کار را انجام نمی دهیم. نمی‌خواهید

to get any contamination so these these

آلودگی داشته باشید، بنابراین این

jars are completely cleaned so there are

شیشه‌ها به طور کامل تمیز می‌شوند، بنابراین آقایی وجود دارد

so mr. steve is used heat to sterilize

. استیو از گرما برای استریل

the jars and now it really gets messy

کردن شیشه ها استفاده می کند و اکنون واقعاً به

now mr. Duncan because I have to pour it

هم ریخته است. دانکن چون باید ابتدا آن را داخل آن بریزم، آن

into there first I'll sterilize that as

را نیز

well there we go

whoa that's very hot

استریل می‌کنم، خیلی گرم است،

I'm very messy so here we go it pour it

من خیلی بهم ریخته‌ام، بنابراین اینجا می‌رویم آن را در شیشه‌ها بریزید

into the jars

،

I love the noise it makes

من عاشق صدایی که در آن ایجاد

get more in that one on a counter there

می‌کند بیشتر می‌شود. روی یک کانتر

never mind mr. Duncan is getting covered

هیچ اهمیتی ندارد آقای. دانکن در حال پوشاندن

in red hot Jam these are old jam jars

مربا قرمز داغ است، اینها شیشه های مربای قدیمی هستند

that we did buy that had jamming them so

که ما آنها را خریدیم و آنها را گیر کرده بودند، بنابراین

I'm just reusing them

من فقط از آنها دوباره استفاده می کنم،

so what we have to do now is wait for

بنابراین کاری که اکنون باید انجام دهیم این است که منتظر

the jam to call down and the lids will

بمانیم تا مربا خاموش شود و درب ها

actually make a small clicking noise so

واقعاً یک شکل را ایجاد کنند. صدای کلیک کوچک تا

you will know that the jam is sealed in

متوجه شوید که مربا در شیشه ها بسته شده است

the jars one pot of homemade damson jam

I've got to clean this mess up now are

you going to help me mr. Duncan it's on

. دانکن

the floor it's on the countertop it's

روی زمین است، روی میز است،

all up the walls it's everywhere I'm not

همه چیز بالای دیوارها است، همه جا هست، من

making any next year this is the last

سال آینده چیزی درست نمی کنم، این آخرین

time so there it is the finished product

بار است، بنابراین این محصول تمام شده است،

we have some lovely delicious fresh

ما چند مربا و مربای تازه و خوشمزه

homemade jams and jam

خانگی داریم

hmm and believe me it tastes delicious

و باور کنید

Sunday afternoon it's live English on

بعد از ظهر یکشنبه خوشمزه است. پخش زنده انگلیسی در

YouTube it's mr. Duncan and mr. Steve

یوتیوب این آقای. دانکن و آقای استیو

with just another 15 minutes and then we

فقط با 15 دقیقه دیگر و سپس ما

will go but don't worry we will be back

می رویم، اما نگران نباشید،

of course next Sunday for those who are

البته یکشنبه آینده برمی گردیم، برای کسانی که

wondering every Sunday you can captures

تعجب می کنند هر یکشنبه می توانید از

live on YouTube and of course for those

یوتیوب به صورت زنده عکس بگیرید و البته برای کسانی

who haven't been notified and I have a

که اطلاع رسانی نشده اند و من این

feeling it's quite a few people many

احساس را دارم که افراد بسیار کمی هستند،

people in fact maybe over half a million

در واقع شاید به بیش از نیم میلیون

people haven't been told that I am

نفر گفته نشده باشد که من در حال

producing some new lessons and they will

تولید چند درس جدید هستم و آنها

be available every Wednesday so there

هر چهارشنبه در دسترس خواهند بود، بنابراین هر چهارشنبه

will be a new lesson produced every

یک درس جدید تولید خواهد شد

Wednesday mr. Steve is back and I must

. استیو بازگشته است و باید

admit I'm enjoying the idioms I'm very

اعتراف کنم که از اصطلاحات لذت می برم. خیلی

pleased mr. Duncan I hope other people

خوشحالم آقای. دانکن امیدوارم افراد

are too I do like them do you want me to

دیگر هم دوستشان داشته باشند، آیا می‌خواهید

give you another one in a moment we'll

یک لحظه دیگر به شما یک گپ دیگر بدهم،

have a quick look at the live chat we

ما یک نگاه سریع به چت زنده خواهیم

haven't looked at it for a few moments

داشت که چند لحظه است به آن نگاه نکرده‌ایم،

so here is the live chat now someone

پس اینم لایو حالا یکی

asked if you sterilize the jars Oh Anna

از شما پرسید که آیا شیشه ها را استریل می کنید اوه آنا

yes I do

بله من

so you sterilize them you put them in

آنها را استریل می کنم شما آنها را

the oven I put them in the oven for

در فر قرار می دهید من آنها را به مدت نیم ساعت در فر گذاشتم در

about half an hour at about somewhere

between eighty and a hundred degrees so

حدود هشتاد تا صد درجه پس

don't put them in too hot because I put

آنها را قرار ندهید خیلی داغ است چون

the lids in as well if you're I've

من درب ها را داخل آن قرار دادم اگر شما هم هستید،

discovered if you if it's too hot the

متوجه شده ام که اگر خیلی گرم است،

lids tend to go a bit strange because

درب ها کمی عجیب می شوند زیرا

they've gone I'm reusing lids from jam

آنها از بین رفته اند، من در حال استفاده مجدد از درب های مربا

that we brought from the shop and but it

هستم که ما از آن آورده ایم.

has a little circle of rubber inside to

اما یک دایره کوچک از لاستیک داخل آن دارد تا

seal the the top of the of the lid onto

بالای درب را

the jar the jars not the new one but you

روی شیشه ببندد. شیشه ها نه جدید است، اما

get one to show now I can do let's go

شما یکی را برای نشان دادن دریافت کنید

alright this is exciting

so mr. Steve's gonna get one of the big

. استیو یکی از کوزه‌های بزرگ را می‌گیرد و

jar get that big jar the really big one

آن شیشه بزرگ را می‌گیرد.

Steve makes very large jars of jam and

استیو شیشه‌های بسیار بزرگ مربا درست می‌کند و در

there

آنجا

huge and last year he made a lovely

بزرگ است و سال گذشته مجموعه‌ای زیبا

selection of gems some of them had

از جواهرات درست کرد که برخی از آن‌ها

damson and others had damson and apple

damson و برخی دیگر damson و سیب داشتند

and they oh that particular Jam is

و آنها اوه. مربای خاص به هر حال

delicious

by the way so Steve has bringing in some

خوشمزه است، بنابراین استیو مقداری

jell-o I did say bring some Jam but oh

ژله آورده است، من گفتم کمی مربا بیاورید، اما اوه،

nice okay all the jars well I thought

بسیار خوب، همه شیشه ها خوب، فکر کردم

you said bring the jam jam this is going

شما گفتید مربای مربا را بیاورید، خوب پیش می رود،

well do you like this it's all alive so

آیا دوست دارید این همه زنده است پس

these are the jars that mr. Steve uses

اینها کوزه هایی هستند که آقای. استیو استفاده می‌کند،

so he normally puts these in the oven

بنابراین معمولاً اینها را ابتدا در فر قرار می‌دهد

first to sterilize them so they are nice

تا آنها را استریل کند تا خوب

and clean and once the jam is made oh

و تمیز باشند و وقتی مربا درست شد، اوه ببینید

look at that

ah there it is so I guess this one is

آه وجود دارد، بنابراین حدس می‌زنم این یکی

warm so I guess you made this is this

گرم است، بنابراین حدس می‌زنم شما درست کرده‌اید این

one you made today yes I still I don't

یکی است. شما امروز درست کردید بله من

take the labels off because they don't

هنوز برچسب ها را برنمی دارم چون

always come off all don't tip it mr.

همیشه پاک نمی شوند.

Duncan because it's got to stay level

دانکن چون باید

until it's set on the inside of the lid

تا زمانی که در قسمت داخلی درب قرار

and I don't want that mr. Joe so yes so

نگیرد باید در سطح باقی بماند و من آن آقا را نمی‌خواهم. جو پس بله، به طوری

that that was a honey jar of honey I was

که آن یک شیشه عسل عسل بود، من می خواستم

going to shake it and I haven't I

آن را تکان دهم و من آن را تکان ندادم،

haven't taken the label off because

من برچسب را از روی آن برنداشتم، زیرا

labels on jam jars when you bought some

برچسب روی شیشه های مربا، زمانی که مقداری

jam from the shop all you had to do

مربا از مغازه می خرید، تمام کاری که باید انجام می دادید

years ago we soaked them in water and

سال هاست. پیش از این ما آنها را در آب خیس کردیم

the labels would come off but they don't

و برچسب‌ها جدا می‌شدند،

anymore they just stick on they just

اما دیگر نمی‌چسبند، فقط می‌چسبند، فقط

keep it's very difficult to get the

نگه می‌دارند، دریافت

labels of jam jars now in the UK for

برچسب شیشه‌های مربا در حال حاضر در بریتانیا برای

bought jam from our supermarket because

خرید مربا از سوپرمارکت ما بسیار دشوار است، زیرا

they stick it on with very powerful

آنها آن را چسبانده‌اند. با

glues you know why they do that

چسب های بسیار قوی می دانید که چرا آنها این کار را

no to stop people from tampering with

نمی کنند تا از دستکاری

the food in the supermarket so people

مواد غذایی در سوپرمارکت جلوگیری کنند تا مردم

can't remove the labels and change the

نتوانند برچسب ها را جدا کنند و برچسب ها را تغییر دهند

labels so they are stuck on very firmly

بنابراین خیلی محکم روی آنها چسبیده است.

I think I think that's the reason anyway

فکر می کنم به هر حال دلیلش

this is a this is a very old fashioned

این است این یک ظرف مربای بسیار قدیمی است

jam jar that you buy from from hardware

که

stores for putting Jam and it's called a

برای قرار دادن جم از فروشگاه های لوازم التحریر می خرید و به آن می گویند

kiln

کوره

ja and you can reuse these year after

جا و می توانید سال به سال دوباره از آن استفاده کنید

year and they have removable lids like

و با کمی لاستیک درب آن ها قابل جدا شدن هستند

that with a little rubber and you heat

و

it up put your jar in and you can keep

آن را گرم می کنید. ظرف خود را در آن قرار دهید و می توانید

those year after year after year the

سال به سال آن را نگه دارید

only trouble is when you've opened them

تنها مشکل این است که وقتی آنها را باز می

the jam goes off sometimes before you

کنید مربا گاهی قبل از اتمام کار خاموش می شود،

finish so I reuse ones from from Jam

بنابراین من از مرباهایی که از جم

bought from the supermarket this is

خریداری شده از سوپرمارکت

great I love the size of this you can

استفاده مجدد

you can put a lot of jam in here and

می کنم. اینجا و

also this particular jar is very useful

همچنین این کوزه خاص

if you have to catch a spider so if you

اگر مجبور به گرفتن یک عنکبوت هستید بسیار مفید است، بنابراین اگر

have to catch a spider you can put the

مجبور به گرفتن یک عنکبوت هستید، می توانید

jar over the spider and catch it Pedro

شیشه را روی عنکبوت قرار دهید و

wants me to visit different places every

آن را بگیرید.

week I think that's the idea behind what

کاری

you want to do with thee isn't it you

که می‌خواهی با تو انجام دهی، این نیست که

want me to visit different places every

می‌خواهی من هر هفته از مکان‌های مختلف دیدن

week I'm not I'm not sure what I'm gonna

کنم، من مطمئن نیستم

do at the moment about that now Mieke

که در حال حاضر چه کاری انجام خواهم داد، حالا میکه

talking of visiting places Meeker

در مورد بازدید از مکان‌هایی که

was in Island and Meeker has left a

میکر در جزیره بود صحبت می‌کند. و میکر

message if I had time to visit you

پیامی گذاشته است اگر زمانی

whilst I was in Ireland I would but I

که در ایرلند بودم وقت داشتم به دیدن شما بیایم اما

enjoyed the Guinness or Guinness is a

از گینس لذت بردم یا گینس یک

very popular drink at the pub and also I

نوشیدنی بسیار محبوب در میخانه است و

had fish and chips I also visited the

همچنین ماهی و چیپس خوردم و از کلیساهای زیبای دوبلین نیز بازدید کردم.

beautiful cathedrals in Dublin oh I know

اوه میدونم

where you were now okay then that's

الان کجا بودی خوبه پس خیلی

great I hope you had a great time I've

خوبه امیدوارم حالتون عالی باشه زمانی که

been to the did you go around the

من به

Guinness Factory in in Dublin because

کارخانه گینس در دوبلین رفته‌ام، زیرا

I've been round there its if you're if

من آنجا گشته‌ام، اگر

you like beer it's quite and you

آبجو دوست دارید، کاملاً خوب است و

interested in how beer is made it's

علاقه دارید که چگونه آبجو درست می‌شود،

quite a good trip hmm interesting that

سفر بسیار خوبی است. اینکه

you say that mika had a hot cross bun

شما می گویید که میکا نان کراس تند داشت،

yes because it's not the time of the

بله، زیرا این زمان از

year that you normally get them I would

سال نیست که شما معمولاً آنها را تهیه می کنید، من

imagine in Ireland because they are very

در ایرلند تصور می کنم زیرا آنها بسیار

religious and maybe there are places

مذهبی هستند و شاید مکان هایی وجود داشته باشد که همه نان های

that serve or maybe sell the hot cross

کراس را سرو می کنند یا ممکن است بفروشند.

buns all the time it's supposed to be

به هر حال زمان قرار است

east of it anyway hmm maybe they do yes

شرق آن باشد، شاید آنها درست کنند بله،

we catch spiders sometimes with those

ما عنکبوت‌ها را گاهی با آن شیشه‌ها می‌گیریم،

jars they are very useful for catching

آنها برای صید

spiders and large insects I think so so

عنکبوت‌ها و حشرات بزرگ بسیار مفید هستند

let's have a look at some more of mr.

.

Steeves super-duper idioms for today

اصطلاحات فوق‌العاده استیو برای امروز

last straw ah I like this one the last

آخرین نی آه من این را دوست دارم آخرین

straw Steve uses this one with me quite

نی استیو این یکی را با من استفاده می‌کند

often sometimes mr. don't can you are

اغلب اوقات آقای. نمی

the last straw it means something that

توانی آخرین نیش هستی یعنی چیزی که

doing that maybe a lot of things have

انجام دادن آن ممکن است خیلی چیزها

gone wrong and then you've put up with

اشتباه پیش رفته باشد و بعد با مشکلات

lots of things going wrong and then one

زیادی روبرو شده باشی و بعد یک

final thing happens and that's just too

اتفاق آخر رخ می دهد و این

much for you to cope with and you

برای تو خیلی زیاد است. با آن کنار بیایید

describe that particular event as the

و آن رویداد خاص را به عنوان

last straw so it's over

آخرین نی توصیف می کنید تا تمام شود،

oh so for example if you were trying to

اوه، مثلاً اگر

get to what say you had to get to work

سعی می کردید به آنچه می گویید باید

the 9 o'clock but you got up late you

ساعت 9 سر کار بروید اما دیر بیدار شدید، بیش از حد

overslept you were rushing you got in

خوابیدید، عجله داشتید.

your car and you forgot your keys and

سوار ماشینت شدی و کلیدهایت را فراموش کردی و

then you were there was no fuel not

بعد نبودی که

enough fuel in the car to get to work

سوخت کافی در ماشین وجود نداشت تا به سر کار برسی

and then you then you were stuck in

و بعد در

traffic and so all these things were

ترافیک گیر افتادی و بنابراین تمام این اتفاقات در حال

happening and then the last straw you

رخ دادن بود و بعد آخرین کاه

actually ran into another car as well

در واقع با ماشین دیگری برخورد

you had an accident on the way to work

کردی همچنین در راه محل کار تصادف

you would say that's just the last straw

کردی، می گویید این فقط آخرین نی است،

yes excuse me mister don't is that is

بله ببخشید آقای این کار را نکنید، این

that part of the idiom oh that's the

همان قسمتی از اصطلاح آه این است که

last serious do you say the last straw

آخرین بار جدی است.

and then sneeze no it'sit's a lot of

بعد عطسه کن نه، خیلی

things have gone wrong and then one

چیزها اشتباه رفته اند و بعد یکی

other thing happens and that's it you

دیگر اتفاقی می افتد و همین است که شما

just don't want to do anything else it's

فقط نمی خواهید هیچ کار دیگری انجام دهید

the last stress the last straw can you

این آخرین استرس است که می توانید به آن

think of did you have an example mr.

فکر کنید آیا مثالی دارید آقای.

finger I did well maybe something that

انگشت من به خوبی انجام دادم شاید کاری را

you are putting up with us so if you are

که شما با ما تحمل می کنید، پس اگر

putting it with something maybe a

آن را با چیزی تحمل می کنید، شاید

person's bad behavior so that that's

رفتار بد یک نفر باشد، بنابراین این

what I was saying with you in me so

چیزی است که من با شما در من می گفتم، بنابراین

sometimes I can be very annoying you

گاهی اوقات می توانم خیلی آزاردهنده باشم،

might not believe it but I can be very

ممکن است باور نکنید اما من میتونم خیلی

annoying and and mr. Steve is very good

آزار دهنده باشم و و آقای. استیو خیلی خوب است

he can put up with my annoying habits

که می تواند عادات آزاردهنده من را

but sometimes he will say mr. Duncan

تحمل کند اما گاهی اوقات می گوید آقای. دانکن

I can't do it do this anymore

من دیگر نمی توانم این کار را

I I don't mind your bad behavior but but

بکنم من از رفتار بد تو ناراحت نیستم

the thing you did today that is the last

اما کاری که امروز انجام دادی این آخرین

straw well I know I've never said that

نیش است که می دانم هرگز به تو نگفته ام

to you

but if you were in a relationship with

اما اگر با

somebody and they kept saying they kept

کسی رابطه داشتی و آنها مدام می گفتند

being late when they met you then they

که وقتی شما را ملاقات کردند دیر می آمدند، سپس

forgot your birthday and then and they

روز تولد شما را فراموش کردند و سپس و آن

didn't they didn't treat you very well

ها رفتار خوبی با شما نداشتند

and this went on for a period of time

و این برای مدتی ادامه داشت

and then maybe you found out they were

و بعد شاید متوجه شدید که آنها در حال

having an affair with somebody or it

داشتن هستند. رابطه با کسی یا

could be something simple like they just

می تواند چیز ساده ای باشد، مثلاً آنها

you know they agree you've agreed to

می دانی که موافق هستند که موافقت

meet somewhere at a restaurant and they

کرده ای در جایی در یک رستوران ملاقات کنیم و آنها

didn't turn up you might say right

ظاهر نشدند، ممکن است درست بگویید

that's the last straw this relationship

این آخرین نی است که این

is over so normally it comes from a

رابطه تمام می شود، بنابراین به طور معمول می آید از یک

habit so a person's habit or the things

عادت بنابراین عادت یک شخص یا کارهایی

they do and you you you can cope with it

که انجام می دهد و شما می توانید با آن کنار بیایید

you accept it you say okay okay I will

قبول می کنید می گویید باشه باشه

give you another chance I will give you

من یک فرصت دیگر به شما می دهم

another chance and another chance and

یک فرصت دیگر و یک فرصت دیگر به شما می دهم و

then one day you say no this time it's

بعد یک روز می گویی نه این زمانی که

the last straw

این آخرین نی است

it's over it relates to I believe it

که تمام می شود به آن مربوط می شود من معتقدم که

relates to the other expression the

مربوط می شود به عبارت دیگر

straw that broke the camel's back so I

نی که کمر شتر را شکست، بنابراین

think it actually it might relate to

فکر می‌کنم در واقع ممکن است به این ربط داشته باشد

that it might you can't judge a book by

که ممکن است نتوان یک کتاب را از روی جلد آن قضاوت کرد،

its cover

sometimes you can't don't or don't judge

گاهی اوقات نمی‌توان یا

a book by its cover

یک کتاب را بر اساس آن قضاوت نکرد. جلد به

it means outward appearances can

این معنی است که ظاهر بیرونی

sometimes be deceptive or might not give

گاهی اوقات می تواند فریبنده باشد یا ممکن است تصویر واقعی را به شما ارائه نکند

you the true picture so if you looked

، بنابراین اگر به

looked at a cover of a book you might

جلد یک کتاب نگاه کردید ممکن است به

think of well that's got a boring cover

خوبی فکر کنید که جلدی خسته کننده

on on it and then you might not bother

روی آن است و سپس ممکن است

to read the book but in fact the book

زحمت خواندن آن را نداشته باشید. کتاب اما در واقع کتاب

was it could have been extremely

این بود که می‌توانست بسیار

interesting or what could be referred

جالب باشد یا چه چیزی می‌تواند

her to a person you might look at that

او را به کسی ارجاع دهد که ممکن است به آن شخص نگاه کنید،

person say well they don't dress very

بگویید خوب آنها خیلی خوب لباس

well you know doesn't it doesn't know

نمی‌پوشند، شما می‌دانید که آیا نمی‌داند

they've washed or something like that

که لباس می‌پوشد. شسته شده یا چیزی شبیه به آن،

but then when you get talking to them

اما وقتی با آنها صحبت می

you actually discover that underneath

کنید، متوجه می شوید که در زیر

they're actually very interesting person

آنها واقعاً افراد بسیار جالبی هستند،

so don't judge them by what they might

بنابراین آنها را بر اساس ظاهر ظاهری آنها قضاوت نکنید

look like on the outside they might

، آنها ممکن

actually be very interesting person

است واقعاً افراد جالبی باشند،

although you might find that when it

اگرچه ممکن است شما متوجه شوید که

comes to pee

وقتی نوبت به ادرار کردن

people you are probably right a lot of

افراد می رسد شما هستید احتمالاً در بسیاری

the time so mate so maybe a person who

از مواقع مناسب است، بنابراین ممکن است فردی

looks a bit dangerous or bad or evil or

که کمی خطرناک یا بد یا شیطان یا شرور به نظر می رسد،

wicked so maybe you can judge them in a

بنابراین شاید بتوانید آنها را به

way that might be negative you might

گونه ای قضاوت کنید که ممکن است منفی باشد، ممکن است

think oh they don't look very good they

فکر کنید اوه آنها خیلی خوب به نظر نمی رسند.

don't look like a safe person to be with

به نظر آدم امنی هست که باید

so but there might be lovely underneath

باهاش ​​بود، اما ممکنه زیرش دوست داشتنی باشه

underneath they might be a lovely kind

ممکنه یه آدم مهربون دوست داشتنی باشه

person normally refers to people doesn't

که معمولا به مردم اشاره می کنه،

it yes quite awesome expression so don't

نه بله بیان خیلی

judge the book by its cover don't look

عالیه، پس کتاب رو از روی جلدش قضاوت نکنید. به

at something and make a judgement

چیزی نگاه کنید و

assumption about it straightaway find

در مورد آن یک فرض قضاوت کنید فوراً

out some more facts see if you are

حقایق بیشتری را پیدا کنید ببینید آیا در

current see if it is correct so that's

حال حاضر هستید ببینید درست است یا نه پس

that expression

I like blue thunder blue thunder has a

این عبارت

من دوست دارم رعد و برق آبی تندر آبی

good example I can't stay with you

مثال خوبی دارد من دیگر نمی توانم با شما بمانم

anymore this is the last straw yeah mr.

این آخرین نی آره آقای

Steve has said that many times one more

استیو گفته است که بارها و بارها

here

در اینجا

they're worried hear it on the grapevine

نگران هستند که آن را روی درخت انگور بشنوند

there's a famous song of course ah I

، یک آهنگ معروف وجود دارد، البته آه، من

heard it on the grapevine Marvin Gaye

آن را روی درخت انگور شنیدم، درست است ماروین گی،

right this is rumors about something or

این شایعات در مورد چیزی یا

someone so it's whispers in the

کسی است، بنابراین در راهروها زمزمه هایی است که

corridors people gossiping really and

مردم واقعاً غیبت می کنند.

you might say well I heard it on the

و ممکن است بگویید خوب من آن را روی

grapevine that John is going out with

درخت انگور شنیدم که جان با جیل بیرون می رود،

Jill oh yes is that true and it's people

اوه بله درست است و مردم

whispering to each other and gossiping I

با یکدیگر زمزمه می کنند و شایعات می

heard it on the grapevine that there's

going to be redundancies at work so some

colleagues said something - you heard it

کنند. چیزی - شما آن را

from somebody else it's just sort of

از شخص دیگری شنیده اید، فقط نوعی

whispers gossips isn't that true yes so

زمزمه است شایعات آنقدرها هم درست نیست، بله، بنابراین

if you heard it on the grapevine it is

اگر آن را روی درخت انگور شنیده اید، چیزی است

something you heard from another person

که از شخص دیگری شنیده اید

it might be true it might not be not

، ممکن است درست باشد، ممکن است

being confirmed

تایید نشده باشد

yes something that has not been

بله چیزی که

confirmed you might also say that rumors

تایید نشده است شما همچنین ممکن است بگویید که شایعات

or a rumor so something that you heard

یا یک شایعه پس چیزی که

on the grapevine oods yeah I heard it I

در انگور شنیده اید بله من آن را شنیده

I will tell you what it is but it might

ام به شما خواهم گفت که چیست اما ممکن

not be true yes you might want

است درست نباشد بله ممکن است تایید بخواهید

confirmation

so you might go to somebody and say oh

پس شما ممکن است به سراغ کسی برود و بگوید اوه

hello hello Mika I heard it on the

سلام سلام میکا من این را در

grapevine that you've got a new

درخت انگور شنیدم که دوست پسر جدیدی داری

boyfriend what and you know you you sort

و می‌دانی که

of trying to find information we agreed

سعی می‌کنی اطلاعاتی را پیدا کنی.

we agreed that we wouldn't use up

talking finished yes well I haven't

خوب من

finished either we I thought we agreed

هم تمومش نکردم فکر کردم قبول

that we weren't going to use real names

کردیم که قرار نیست از اسم واقعی

on the examples

در مثال ها استفاده کنیم

sorry Mika I heard it on the grapevine

ببخشید میکا اینو روی درخت انگور شنیدم

that but somebody like let's just call

که اما یکی مثل بیا

them bill Hanna do it's always bill

اسمشونو بزاریم بیل حنا انجام بده همیشه بیل

let's just call them Pedro I got a new

بیا فقط زنگ بزنیم آنها پدرو من یک

partner it's not got a new girlfriend

شریک جدید پیدا کردم، دوست دختر جدید ندارم، دوست

not a new girlfriend oh that would be

دختر جدید نیست، اوه

its own that would be amazing as another

که مال خودش خواهد بود که شگفت انگیز خواهد بود، به عنوان یک

idiom turn up for the books okay yeah if

اصطلاح دیگر برای کتاب ها پیدا می شود، خوب بله،

you got that written down now a turn up

اگر آن را یادداشت کرده باشید، یک نوبت

for the books something that appears and

برای کتاب ها چیزی که به نظر می رسد

it's quite surprising Sergio has asked

و بسیار تعجب آور است که سرجیو پرسیده است

do you use those expressions in everyday

آیا شما از آن عبارات در

life these ones yes I've picked ones

زندگی روزمره استفاده می کنید، بله، من عباراتی را انتخاب کردم

that people do use a lot in everyday

که مردم در زندگی روزمره از آن ها استفاده می کنند،

life these are very common expressions

این عبارات بسیار رایجی هستند

idioms that people use and we do use

که مردم استفاده می کنند و ما از همه آنها استفاده می

them all the time well that's just the

کنیم. زمان خوب است که شما

last straw we're not we're not just

آخرین نی ما نیستیم، ما فقط

picking up any old using any old idioms

با استفاده از اصطلاحات قدیمی هر قدیمی را انتخاب

no these are ones that people really do

نمی کنیم، نه اینها مواردی هستند که مردم واقعاً

you yes they are used talking of which

شما را انجام می دهند بله آنها از صحبت کردن در مورد آنها استفاده می کنند که

before we go

قبل از رفتن به

here is the answer to today's mystery

اینجا پاسخ به اصطلاح مرموز امروزی

idiom we have a mystery idiom did you

است که ما داریم. یک اصطلاح اسرارآمیز درست متوجه شدید

get it right I think one or two people

من فکر می کنم یک یا دو نفر

did guess the mystery idiom right but

اصطلاح اسرارآمیز را درست حدس زدند، اما

what is it here's the answer it is stick

در اینجا چیست، پاسخ این است که

in the mud stick in the mud so you might

چوب در گل و لای در گل و لای، بنابراین

describe a person as being a stick in

ممکن است شخصی را به عنوان یک چوب

the mud a person who does not want to

در گل توصیف کنید. فردی که نمی‌خواهد

join in with something fun and exciting

با چیزی سرگرم‌کننده و هیجان‌انگیز همراه

this person might be described as being

شود، ممکن است به عنوان

a stick in the mud

یک چوب در

a person who is dull and boring and

لجن توصیف شود، فردی کسل‌کننده و کسل‌کننده و

doesn't want to get involved with things

نمی‌خواهد درگیر چیزهایی شود

that are fun and exciting like my life

که مانند من سرگرم‌کننده و هیجان‌انگیز هستند.

stream for example my life stream is

جریان زندگی به عنوان مثال جریان زندگی من

always fun and exciting so don't be a

همیشه سرگرم کننده و هیجان انگیز است پس

stick in the mud join us next Sunday for

چوبی در گل نباشید یکشنبه آینده برای

another live stream now going we are

پخش زنده دیگری به ما بپیوندید اکنون ما

going in a moment ah yes we are going

در یک لحظه میریم آه بله ما می رویم

it's we've been for almost an hour on

تقریباً برای این کار بوده ایم یک ساعت روی

air almost an hour because I started

آنتن تقریبا یک ساعت چون من دیر شروع کردم

late if you just if people don't want to

اگر شما فقط اگر مردم این کار را نکنند

get if people don't want to go to a

اگر مردم نمی خواهند به یک مهمانی بروند، می خواهید بفهمید که

party how you can describe them as a

چگونه می توانید آنها را به عنوان یک

stick in them but it doesn't mean

چوب در آنها توصیف کنید، اما این بدان

there's anything wrong anything wrong

معنا نیست که مشکلی وجود

with that you know they just like to

دارد که بدانید آنها فقط دوست دارند

stick to their ways yes they are a stick

به روش خود پایبند باشند، بله آنها هستند. چوبی

in the mud they are a bit dull and

در گل و لای آنها کمی کسل کننده و

boring but things are never dull in

خسته کننده هستند، اما همه چیز

boring around here one last look at the

در اینجا خسته کننده نیست. آخرین نگاهی به

live chat before we go our Mika says

چت زنده قبل از رفتن ما میکا ما می گوید

that her mother bought hot cross buns at

که مادرش نان های صلیب داغ در Tescos خریده است

Tescos and ah that's it so maybe the

و آه همین است پس شاید

supermarket yes still yes you can hear

سوپر مارکت بله هنوز هم بله می توانید بشنوید

yes you can hear as well in England you

بله می توانید بشنوید همچنین در انگلیس می

can find hot cross buns or always for

توانید نان های صلیب داغ یا همیشه برای

sale but they are only really popular

فروش پیدا کنید اما آنها فقط

during Easter that's right also we have

در عید پاک بسیار محبوب هستند که درست است همچنین ما داریم

Joe Jeff is here now Jeff we didn't see

جو جف اینجا است اکنون جف ما

you Jeff Jeff watching him Jeff Jeff in

شما را ندیدیم جف جف در حال تماشای او جف جف

the USA thank you very much

در ایالات متحده بسیار متشکرم

the live streams are always fun please

استریم های زنده همیشه سرگرم کننده هستند لطفاً

tell all your friends in America about

به همه دوستان خود در آمریکا در مورد

our live stream a lot lot more viewers

پخش زنده ما بگویید که بینندگان بسیار بیشتری

in America Jeff so please tell everybody

در آمریکا جف هستند بنابراین لطفاً به همه بگویید

we are desperate and a spreader we're

که ما ناامید هستیم و ما یک پخش کننده هستیم. در حال

trying to break America desperate

تلاش برای شکستن ناامید آمریکا

desperate we are we're desperate look

ما ناامید هستیم

trust me we're desperate I am desperate

به من نگاه کن ما ناامید هستیم من ناامید

I am desperate Duncan that's what they

هستم من ناامید هستم دانکن این چیزی است که

call me now they say that Duncan is so

به من می گویند اکنون می گویند دانکن بسیار

desperate and so if you want to tell

ناامید است و بنابراین اگر می خواهید به

your friends in the United States that

دوستان خود در ایالات متحده بگویید

there's a lovely English man with his

که یک دوست دوست داشتنی وجود دارد مرد انگلیسی با

not so lovely friend

دوست نه چندان دوست داشتنی اش

thanks a lot mr. Duncan please tell them

خیلی ممنون آقای. دانکن لطفاً به آنها بگویید

and it would be lovely to see you here

و دوست دارم شما را اینجا ببینم

and we can teach you English we could

و ما می توانیم انگلیسی را به شما یاد بدهیم ما می

talk about anything

توانیم در مورد هر چیزی

you can talk about anything within

صحبت کنیم، می توانیم در مورد هر چیزی با

reason something nice something happy

منطق

something serious from time to time so

there Gretel thank you Gretel I heard it

صحبت کنیم.

on a grapevine that this company is in

در مورد یک تاک انگور که این شرکت رو به

ruin yes there's a good example

ویرانی است بله یک مثال خوب وجود دارد

something you've heard or overheard a

چیزی که شنیده اید یا شنیده اید یک

party-pooper can be a stick-in-the-mud

مهمانی می تواند یک چوب در لجن باشد

you are right yes thank you very much

شما درست می گویید بله بسیار متشکرم

for that Tomic we are going now Steve

برای آن تومیک که اکنون می رویم

it's sad it's time to say goodbye

استیو غمگین است که وقت

goodbye to mr. Steve and mr. Duncan

خداحافظی با آقای است. استیو و آقای دانکن

so thanks Steve Thank You mr. Duncan and

خیلی ممنون استیو متشکرم آقای. دانکن

see you all next Sunday I should be here

و همه شما را یکشنبه آینده می بینم، من باید اینجا

we will see you next week of course for

باشم، هفته آینده شما را می بینیم البته برای

those who aren't sure you can catch us

کسانی که مطمئن نیستند می توانید ما

live every Sunday from 2 p.m. to a clock

را هر یکشنبه از ساعت 2 بعد از ظهر به صورت زنده تماشا کنید. به ساعت به

UK time don't forget to check the time

وقت انگلستان فراموش نکنید که زمان را بررسی کنید،

so wherever you are check the difference

بنابراین هر جا که هستید تفاوت را بررسی کنید،

there is a difference in the time maybe

ممکن است در زمان

you are ahead or maybe you are behind so

جلوتر باشید یا شاید عقب باشید، بنابراین

please check it out and then you will

لطفاً آن را بررسی کنید و سپس

never be late for the live stream thanks

هرگز برای ساعت تاخیر نخواهید کرد. پخش زنده متشکرم

Steve we'll see you later thanks for

استیو، بعداً شما را خواهیم دید، با تشکر

your special report from Moscow maybe

از گزارش ویژه شما از مسکو، شاید

next week Steve will be somewhere else

هفته آینده استیو در جای دیگری باشد،

so it might be a new feature it could

بنابراین ممکن است این یک ویژگی جدید

well be we could do this every week mr.

باشد، می‌توانیم هر هفته این کار را انجام دهیم.

Steve could be somewhere famous or

استیو می تواند جایی معروف یا

well-known where will mr. Steve be next

شناخته شده باشد که آقای. استیو هفته آینده باشد،

week oh I can't wait to find out and of

اوه من نمی توانم صبر کنم تا بفهمم و

course until the next time we meet here

البته تا دفعه بعد که اینجا

on YouTube from mr. Steve it's Tatar for

در یوتیوب از طرف آقای. استیو در حال حاضر تاتاری است

now and from me mr. Duncan in the

و از من آقای. دانکن در

birthplace of the English language I

زادگاه زبان انگلیسی من

will also see you next Sunday don't

یکشنبه آینده نیز شما را می بینم،

forget there is also a new lesson coming

فراموش نکنید که یک درس جدید

up on Wednesday as well that is

نیز در روز چهارشنبه در راه است، این

something we are doing from now on a new

چیزی است که ما از این به بعد

lesson every Wednesday and of course

هر چهارشنبه و البته

until the next time we meet right here

تا پایان یک درس جدید انجام می دهیم. دفعه بعد که همین جا

on YouTube Tatar for now

در تاتاری یوتیوب در حال حاضر

you

شما را ملاقات می کنیم