English Addict -- 🎄Christmas Eve 2022 - 🚨LIVE STREAM 🚨- Have you been naughty or nice?

Here we are, everyone.

اینجا هستیم، همه.

Here we are again.

ما دوباره اینجا هستیم.

Are you ready? Yes.

اماده ای؟ آره.

Christmas is just around the corner.

کریسمس نزدیک است.

The two teams are in season three.

دو تیم در فصل سوم حضور دارند.

Two, two, three, two.

دو، دو، سه، دو.

Team.

تیم

Yes. If you haven't already guessed this

آره. اگر تا به حال این کریسمس را حدس نزده اید

Christmas.

.

Christmas is here, everyone.

کریسمس اینجاست، همه.

And I hope you are having a good time.

و امیدوارم بهتون خوش بگذره

It is the day before Christmas, of course. Christmas Eve.

البته یک روز قبل از کریسمس است. شب کریسمس.

Hi, everybody. Hi. Hello.

سلام به همه. سلام. سلام.

Here we are.

اینجا هستیم.

Here we go again.

دوباره شروع کنیم.

It's another English addict, but a slightly different one today

این یک معتاد انگلیسی دیگر است، اما امروز کمی متفاوت است

because we are here live on Christmas Eve.

زیرا ما در شب کریسمس اینجا هستیم.

Tomorrow, the special day.

فردا، روز خاص

Lots of children and lots of grown up children as well,

بسیاری از کودکان و بسیاری از کودکان بالغ نیز،

because I don't think you are ever too old to enjoy Christmas, to be honest.

زیرا من فکر نمی‌کنم که شما برای لذت بردن از کریسمس، صادقانه بگویم، هیچ وقت آنقدر پیر نیستید.

Whatever your age, you can have fun at this time of year.

در هر سنی که هستید، می توانید در این زمان از سال خوش بگذرانید.

For some, it's the only time of year that we have any fun, including us, to be honest.

برای برخی، صادقانه بگویم، این تنها زمانی از سال است که ما تفریح ​​می کنیم، از جمله ما.

So that's the reason why we are here

پس به همین دلیل است که ما اینجا هستیم تا

celebrating the lovely festive time with you.

جشن دوست داشتنی را با شما جشن بگیریم.

So this is Mr. Steve.

پس این آقای استیو است.

For those who don't know.

برای کسانی که نمی دانند.

Hello.

سلام.

And I am Mr. Duncan. Hello.

و من آقای دانکن هستم. سلام.

I hope you are.

امیدوارم که باشی

I hope you are having a super duper time today.

امیدوارم امروز لحظات فوق العاده ای را سپری کرده باشید.

So we are here today.

بنابراین ما امروز اینجا هستیم.

And yes, Christmas has definitely arrived.

و بله، کریسمس قطعا فرا رسیده است.

Don't forget, tomorrow, Christmas Day, we are with you as well.

فراموش نکنید، فردا، روز کریسمس، ما نیز با شما هستیم.

Goodness knows, we still don't quite know what is going to happen, to be honest.

خدا می داند، صادقانه بگویم، ما هنوز کاملاً نمی دانیم قرار است چه اتفاقی بیفتد.

Well, I've got a bone to pick with you, Mr.

خوب، من یک استخوان دارم که با شما بچینم، آقای

Duncan, because you just said the only time we have fun is at Christmas.

دانکن، چون شما گفتید تنها زمانی که ما خوش می گذرانیم کریسمس است.

We have fun every Sunday.

هر یکشنبه بهمون خوش میگذره

Well, this is true. Yes, every Sunday with you.

خب این درسته بله، هر یکشنبه با شما.

Wonderful viewers that have been with us all year and for many years, some of you.

بینندگان شگفت انگیزی که در تمام سال و چندین سال همراه ما بوده اند، برخی از شما.

And we have fun every Sunday.

و ما هر یکشنبه خوش می گذرانیم.

I never know if it is not some day to date Saturday.

من هرگز نمی دانم که آیا آن روز برای قرار روز شنبه نیست.

It is Saturday today. You know what I mean?

امروز شنبه است. شما می دانید منظورم چیست؟

But it is Sunday, tomorrow.

اما فردا یکشنبه است.

It always gets confusing at this time of year because we never know what day it is.

همیشه در این زمان از سال گیج کننده می شود زیرا ما هرگز نمی دانیم چه روزی است.

There is always that strange period of time between Christmas in the New Year.

همیشه آن دوره زمانی عجیب بین کریسمس در سال جدید وجود دارد.

So that strange moment of time always seems like.

بنابراین آن لحظه عجیب زمان همیشه به نظر می رسد.

Well, it's confusing, let's just say.

خوب، گیج کننده است، فقط بگوییم.

So. It is Saturday.

بنابراین. امروز شنبه است.

It's the 24th of December, Christmas Eve.

24 دسامبر، شب کریسمس است.

And so many of you watching us today.

و بسیاری از شما امروز ما را تماشا می کنید.

It's absolutely wonderful to sensitively comment.

این کاملاً فوق العاده است که با حساسیت نظر دهید.

This is a nice place to be indeed.

این واقعا جای خوبی برای بودن است.

It is good. I hope you mean on the live stream.

خوب است. امیدوارم منظور شما در پخش زنده باشد.

Well, I'm sure you do.

خوب، من مطمئن هستم که شما انجام می دهید.

I hope we can make your Christmas a little brighter if you are there watching right now.

امیدوارم بتوانیم کریسمس شما را کمی روشن‌تر کنیم اگر همین الان آنجا هستید و تماشا می‌کنید.

Thank you very much.

بسیار از شما متشکرم.

I wonder who was first?

من تعجب می کنم که چه کسی اولین بود؟

Who is going to get.

چه کسی قرار است بگیرد.

Who is going to get a special Christmas?

چه کسی قرار است یک کریسمس ویژه دریافت کند؟

A round of applause for today.

یک دور تشویق برای امروز.

Oh, it's Beatrix again.

اوه، دوباره بئاتریکس است.

I have a feeling. Buttons.

یه حسی دارم. دکمه ها.

I have a feeling that Beatrix might be the new champion

من این احساس را دارم که بئاتریکس ممکن است قهرمان جدید

of the finger clicking.

کلیک انگشت باشد.

I think so.

من هم اینچنین فکر میکنم.

Congratulations. What's your secret?

تبریک می گویم. راز شما چیست؟

Congratulations, Beatrice.

تبریک می گویم، بئاتریس.

Yes, of course.

بله حتما.

It wouldn't be Christmas without the gay elves having a little kiss there.

بدون اینکه الف های همجنس گرا در آنجا بوسه ای کوچک داشته باشند، کریسمس نخواهد بود.

Stop it.

بس کن

I don't have to be gay.

من مجبور نیستم همجنس گرا باشم

Do they? Mr.

Duncan can they just be sort of, I don't know, some indeterminate sexuality?

آیا آنها؟ آقای

دانکن آیا آنها می توانند فقط نوعی تمایلات جنسی نامعین داشته باشند؟

No, no, they're definitely gay.

نه، نه، آنها قطعا همجنسگرا هستند.

People want to watch that. Mr. Duncan on Christmas Eve.

مردم می خواهند آن را تماشا کنند. آقای دانکن در شب کریسمس.

Stop it. Stop it, you two. Exactly.

بس کن بس کن شما دوتا دقیقا.

Stop it.

بس کن

Just the spirit of the village just told me.

فقط روح روستا به من گفت.

No, don't worry about. We wish to.

نه نگران نباش ما آرزو می کنیم.

They're off again.

اونا دوباره خاموشن

Stop it.

بس کن

Look, I'm going to have to throw some cold water.

ببین، من باید کمی آب سرد بریزم.

I don't think you can tell what sex those are.

فکر نمی‌کنم بتوانید بگویید اینها چه جنسی هستند.

Okay.

You keep saying that, Steve.

باشه.

تو مدام این را می گویی استیو.

No. The two men, the two games.

نه. دو مرد، دو بازی.

No, can't say anything. What?

نه هیچی نمیشه گفت چی؟

They've got no male partner whatsoever.

آنها هیچ شریک مردی ندارند.

Look at their dangle is. Well, they haven't got anything.

نگاه کنید آویزان آنها است. خوب، آنها چیزی ندارند.

So I think they could be asexual.

بنابراین من فکر می کنم آنها می توانند غیرجنسی باشند.

Okay. Right.

باشه. درست.

And sex.

و رابطه جنسی

Yeah, but they are gay.

بله، اما آنها همجنسگرا هستند.

I don't think so, Mr. Duncan.

من اینطور فکر نمی کنم، آقای دانکن.

I think for you, every day, we've got people wanting us all different.

من فکر می کنم برای شما، هر روز، ما افرادی داریم که همه ما را متفاوت می خواهند.

Only joking, miss, and just having a conversation, you know?

فقط شوخی، خانم، و فقط صحبت کردن، می دانید؟

It's not very funny, though.

هرچند خیلی خنده دار نیست.

Well, that's all for you to judge.

خب این همه قضاوت شماست.

It's for the viewers.

برای بینندگان است.

It was.

بود.

It is this very, very irritating, this tinsel around my neck.

این خیلی خیلی آزاردهنده است، این رقیق دور گردن من.

Ooh. Irritating.

اوه آزار دهنده.

As you can see, Mr.

همانطور که می بینید، آقای

Steve is really getting into the festive spirit.

استیو واقعاً در حال ورود به روحیه جشن است.

He's complaining about the hat being too hot.

او از داغ بودن کلاه شاکی است.

Is complaining about the itchy tinsel, And I can't begin to tell you

از خارش قلع و قمع شاکی است، و من نمی توانم به شما بگویم

what else he's been complaining about.

که او از چه چیز دیگری شکایت کرده است.

All sorts of furniture says we both look fantastic.

انواع مبلمان می گوید ما هر دو فوق العاده به نظر می رسیم.

Thank you very much. Thank you for that.

بسیار از شما متشکرم. بابت آن تشکر می کنم.

I must say it, it all came together very, very quickly.

باید بگویم همه چیز خیلی خیلی سریع جمع شد.

I've been so busy, Mr. Duncan.

من خیلی سرم شلوغ بود، آقای دانکن.

So busy doing my usual pre-Christmas cleaning around the house.

خیلی مشغول تمیز کردن خانه قبل از کریسمس هستم.

I don't know Why is it got to do it? Yes.

نمی دانم چرا باید این کار را انجام داد؟ آره.

And so he has been cleaning the bathroom, the bedrooms, hoovering the stairs, just cleaning it.

و بنابراین او حمام، اتاق خواب ها را تمیز می کند، از پله ها بالا می رود، فقط آن را تمیز می کند.

I like to have a big clean. It's taken me days.

من دوست دارم یک نظافت بزرگ داشته باشم. روزها از من گذشت

I want you to have a poo.

من می خواهم شما یک پوک داشته باشید.

And Mr.

Steve was cleaning the bathroom? Yes, so I had to.

و آقای

استیو در حال تمیز کردن حمام بود؟ بله، پس مجبور شدم.

I told it all in, and now it's dirty again.

همه را گفتم و حالا دوباره کثیف است.

I never got a chance to use it, unfortunately.

من هیچ وقت فرصت استفاده از آن را نداشتم متاسفانه.

So does that mean I've got to clean the other bathroom now?

یعنی الان باید حمام دیگر را تمیز کنم؟

I know at this time of year we normally have a Yule log,

من می دانم که در این زمان از سال ما به طور معمول یک سیاهه جشن داریم،

but this is taking it too far.

اما این کار را خیلی دور می کند.

Oh, Mr.

اوه، آقای

Duncan, the jokes are coming thick and fast.

دانکن، شوخی‌ها به سرعت در حال پیشروی هستند.

Is that your best fake laugh?

آیا این بهترین خنده ساختگی شماست؟

That's a real laugh as well.

این هم یک خنده واقعی است.

Laugh, laugh.

خنده خنده.

I say laugh. Mr. Duncan says laugh. Hmm.

میگم بخند آقای دانکن می گوید بخند. هوم

Either are correct, but one is

هر کدام درست است، اما یکی این است

it's just a little more refined.

که فقط کمی دقیق تر است.

People are going to leave this channel if you do that.

اگر شما این کار را انجام دهید، مردم این کانال را ترک خواهند کرد.

Mr. Duncan.

آقای دانکن

I mean, they're just happy.

منظورم این است که آنها فقط خوشحال هستند.

So are people.

مردم هم همینطور.

Are you prepared for Christmas?

آیا برای کریسمس آماده هستید؟

Have you wrapped all your presents for your loved ones?

آیا تمام هدایای خود را برای عزیزان خود بسته بندی کرده اید؟

Have you got the turkey ready? Assuming you are?

بوقلمون رو آماده کردی؟ فرض کنید شما هستید؟

I mean, we were assuming you are celebrating Christmas.

منظورم این است که ما فرض می‌کردیم که شما کریسمس را جشن می‌گیرید.

Of course, many of you probably won't be.

البته، بسیاری از شما احتمالاً نخواهید بود.

We have to know, take notice of the fact that not everybody celebrates Christmas,

ما باید بدانیم، به این واقعیت توجه کنیم که همه کریسمس را جشن نمی گیرند،

but we know that.

اما ما این را می دانیم.

So if you're not celebrating Christmas, you are still welcome to join us here in the live chat.

بنابراین، اگر کریسمس را جشن نمی‌گیرید، همچنان می‌توانید در اینجا در چت زنده به ما بپیوندید.

Of course, because Christmas isn't just about

البته، چون کریسمس فقط

religious overtones.

جنبه مذهبی ندارد.

It's also about having fun and and giving presents.

این نیز در مورد سرگرم کردن و و هدیه دادن است.

Your loved ones relaxing from a year of work.

آرامش شما عزیزان از یک سال کار

So you heard that from Steve, having a little drink, indulging in some food

بنابراین شما این را از استیو شنیدید، نوشیدن کمی نوشیدنی، افراط در مقداری غذا

and just relaxing, having a laugh, chilling out and just enjoying yourself.

و فقط استراحت، خندیدن، خنک شدن و فقط لذت بردن از خودتان.

Really. That's it. Christmas is about to most people.

واقعا خودشه. کریسمس برای اکثر مردم نزدیک است.

So remember, next time somebody says that Christmas is too religious, you could say it isn't.

بنابراین به یاد داشته باشید، دفعه بعد که کسی گفت کریسمس خیلی مذهبی است، می توانید بگویید که اینطور نیست.

And Mr. Steve told me that.

و آقای استیو این را به من گفت.

Oh, look. Palmira.

اوه نگاه کن. پالمیرا.

Hello, Palmira.

سلام پالمیرا

Hello. Is having some porto wine.

سلام. مقداری شراب پورتو می خورد.

Oh, this evening.

اوه، امروز عصر

Well, Luis would be pleased about that.

خب، لوئیس از این بابت خوشحال خواهد شد.

Sadly, we have.

متأسفانه داریم.

We have no we have no wine or anything.

ما نداریم، نه شراب داریم نه هیچ چیز.

We have some porto wine ourselves, Mr. Duncan.

ما خودمان مقداری شراب پورتو داریم، آقای دانکن.

Well, we do have it, but we're not drinking it at the moment.

خوب، ما آن را داریم، اما در حال حاضر آن را نمی نوشیم.

Well, not now, but we will be, I'm sure, over Easter, over Easter, over Christmas.

خوب، اکنون نه، اما مطمئنم در عید پاک، عید پاک، کریسمس خواهیم بود.

I'm getting ahead of myself. Mr. Duncan.

دارم از خودم جلو میزنم آقای دانکن

It's still Christmas. Happy Easter.

هنوز کریسمس است. عید پاک مبارک.

But we.

اما ما.

It's nice with some cheese and biscuits, isn't it?

با مقداری پنیر و بیسکویت خوب است، اینطور نیست؟

Porto Wine.

شراب پورتو

It seems to go very well because it's sort of sweet ish.

به نظر می رسد که خیلی خوب پیش می رود زیرا یک جورایی شیرین است.

It goes very well with cheese. Is it sweet ish?

با پنیر خیلی خوب میشه. شیرین است؟

Yes, it's sweet. Ish.

بله شیرین است. ایش

Means it's a little sweeter than normal

یعنی کمی شیرین تر از

red wine, a little stronger.

شراب قرمز معمولی است، کمی قوی تر.

And it seems a bit like port itself, which

و کمی شبیه به خود بندر است که

we like here in the UK.

ما اینجا در بریتانیا آن را دوست داریم.

It goes very well with cheese, Stilton and port.

با پنیر، استیلتون و پورت خیلی خوب می شود.

So it's a traditional Christmas combo.

بنابراین این یک ترکیب سنتی کریسمس است.

Okay, Short for combination.

بسیار خوب، کوتاه برای ترکیب.

Two things.

دو چیز.

Uh, my father always used to have

اوه، پدرم همیشه

a glass of port and some Stilton cheese.

یک لیوان پورت و مقداری پنیر استیلتون می‌خورد.

Wasn't it? A bottle of port

اینطور نبود؟ یک بطری پورت

and whisky and yes, I think

و ویسکی و بله،

I think he would just go into the nearest cupboard and find all the alcohol and then drink it.

فکر می‌کنم او فقط به نزدیک‌ترین کمد می‌رود و تمام الکل را پیدا می‌کند و بعد می‌نوشد.

It was, it was the only thing that would get him through having to spend lots of time

این تنها چیزی بود که او را مجبور به گذراندن زمان زیادی

with his family or, or any weekend or any weekend.

با خانواده اش یا هر آخر هفته یا آخر هفته می کرد.

Yes, exactly.

بله دقیقا.

That's it. Well, many people do that, of course, don't they?

خودشه. خب، خیلی ها این کار را می کنند ، البته، اینطور نیست؟

Can I say hello to the live chat?

آیا می توانم به چت زنده سلام کنم؟

Lots of people here already.

افراد زیادی در حال حاضر اینجا هستند.

Olga has a complaint.

اولگا شکایتی دارد.

Complaints. Mr.

شکایات آقای

Duncan, your background is making me feel sick. Uh

دانکن، پیشینه شما حالم را بد می کند. اوه

oh. You sure it's not the foreground? Yes.

اوه مطمئنی این پیش زمینه نیست؟ آره.

That's making you feel sick.

این باعث می شود که شما احساس بیماری کنید.

Well, I spent ages today making this.

خوب، من امروز برای ساختن این کار چندین سال وقت گذاشتم.

This background. Okay.

این پس زمینه باشه.

Do you want me to stop it?

میخوای جلوش رو بگیرم؟

All right, then I'll turn it off.

باشه پس خاموشش میکنم

I don't know how, though.

من نمی دانم چگونه.

What does it mean? We'll says okay.

چه مفهومی داره؟ میگیم باشه

We'll be hard to be. Say we about.

ما سخت خواهیم بود در مورد ما بگویید.

What did we say?

چی گفتیم؟

We must have said a word that sounds like real.

ما باید کلمه ای گفته باشیم که واقعی به نظر می رسد.

So I can't remember what it was now.

پس الان یادم نمیاد چی بود

I'm still with Steve.

من هنوز با استیو هستم.

I'm still trying to do something.

من هنوز دارم سعی می کنم کاری انجام دهم.

I can't get it.

من نمی توانم آن را دریافت کنم.

It stops, but then it starts again.

متوقف می شود، اما دوباره شروع می شود.

Okay. I can't change that.

باشه. من نمی توانم آن را تغییر دهم.

Trying to create a festive mood.

تلاش برای ایجاد یک روحیه جشن.

And I went to I went to Sam was terrible to make this background.

و من به سمت سام رفتم برای ساختن این پس زمینه وحشتناک بود.

Is it making and it's not making me sick is making anybody else sick.

آیا من را بیمار می کند و باعث بیماری نمی شود، دیگران را بیمار می کند.

It's moving very slowly.

خیلی کند حرکت میکنه

You can always close your eyes and just listen to us.

شما همیشه می توانید چشمان خود را ببندید و فقط به ما گوش دهید.

Yeah, that might be that. Ma.

بله، ممکن است همین باشد. مامان

It's moving.

Says Oh good background is nice as modes and Ms. typing.

در حال حرکت است.

می گوید اوه پس زمینه خوب است به عنوان حالت ها و خانم تایپ کردن.

So what did you mean, Olga? Which word did you mean?

پس منظورت چی بود، اولگا؟ منظورت کدوم کلمه بود؟

That one of us must have said that you would like us

که یکی از ما باید گفته باشد که دوست دارید

to explain the meaning of.

معنی آن را توضیح دهیم.

Of what?

از چی؟

I don't know, because

من نمی دانم، زیرا

Olga's written it, but it doesn't quite.

اولگا آن را نوشته است، اما کاملاً اینطور نیست.

Yeah.

The word isn't, doesn't quite translate as to what we said.

آره

کلمه نیست، کاملاً به آنچه گفتیم ترجمه نمی شود.

So Magdalena wants what's Santa Claus

بنابراین ماگدالنا از بابانوئل می خواهد

to bring a wheelbarrow so she can do the work in the garden.

که یک چرخ دستی بیاورد تا بتواند کار را در باغ انجام دهد.

Talking of which.

صحبت از کدام

Oh, that reminds me, Steve, can we say a big thank you?

اوه، این به من یادآوری می‌کند، استیو، آیا می‌توانیم از شما تشکر کنیم؟

You know what I'm going to say?

میدونی چی میخوام بگم؟

Thank you very much to those who have sent

با تشکر فراوان از کسانی که

lovely donations with this.

کمک های مالی دوست داشتنی با این ارسال کرده اند.

Thank you very much to Luis Mendez,

از لوئیس مندز بسیار سپاسگزارم،

or should I say Luis Mendez,

یا باید بگویم لوئیس مندز،

Hiroko Tani

هیروکو تانی

and also Magdalena care so far.

و همچنین ماگدالنا تا به حال مراقبت کرده اند.

Thank you very much for your lovely donations

البته از کمک های خوب شما

for my Christmas gift

برای هدیه کریسمس من

at Christmas time, of course.

در زمان کریسمس بسیار سپاسگزارم.

And yes, if you want to make a donation, you can over the next couple of days.

و بله، اگر می خواهید کمک مالی کنید، می توانید طی چند روز آینده.

We are with you today and also on Christmas Day.

امروز و همچنین در روز کریسمس با شما هستیم.

We are live as well.

ما هم زنده هستیم

So thank you once again to Louis Hiroko and Magdalena

بنابراین یک بار دیگر از لوئیس هیروکو و ماگدالنا

for your lovely, lovely Christmas donations.

برای کمک‌های زیبای کریسمس شما سپاسگزاریم.

Very nice. Yes. Oh, God.

بسیار خوب. آره. اوه خدا

If you want to redo the word, we retype the word.

اگر می خواهید کلمه را دوباره انجام دهید، کلمه را دوباره تایپ می کنیم.

We will tell you what it means.

معنی آن را به شما خواهیم گفت.

After all, this is an English teaching channel.

بالاخره این یک کانال آموزش زبان انگلیسی است.

So I feel that we should explain things like that.

بنابراین من احساس می کنم که ما باید چنین مواردی را توضیح دهیم.

But everything today is going to be very light talking of which,

اما امروز همه چیز بسیار سبک خواهد بود که

we are going to show you our Christmas cards.

ما می خواهیم کارت های کریسمس خود را به شما نشان دهیم.

We have the special camera set up, as we do

ما مانند

every single year, the Christmas card camera.

هر سال، دوربین مخصوص کارت کریسمس را راه اندازی کرده ایم.

So here it is.

پس اینجاست.

Can you see it? There it is.

میتونی ببینیش؟ ایناهاش.

Just just next to it, next to us.

فقط کنارش، کنار ما.

So there it is.

بنابراین وجود دارد.

The Christmas card camera is ready.

دوربین کارت کریسمس آماده است.

And your hand there?

و دستت اونجا؟

Well, no, no, no.

خوب، نه، نه، نه.

That's not my hand, Steve.

این دست من نیست، استیو.

That's that's that's an illusion.

این یک توهم است.

If if it.

اگر اگر آن را.

Is that your live hand, Mr.. Don't you need to.

آیا این دست زنده شماست آقای... نیازی نیست.

If it's your life hand, put two fingers out now.

اگر این دست زندگی شماست، اکنون دو انگشت خود را بیرون بیاورید.

There we go.

ما میرویم آنجا.

There we go. That's just kind of put one finger out.

ما میرویم آنجا. این فقط به نوعی بیرون آوردن یک انگشت است.

As long as you don't point it up upwards.

تا زمانی که آن را به سمت بالا نگیرید.

Will be all right. Mr. Duncan, can I. Can I. Can I.

درست خواهد شد. آقای دانکن، می‌توانم. می‌توانم.

Oh, here we go.

می‌توانم.

Anyway, so we have some unopened cards and cards.

به هر حال، بنابراین ما تعدادی کارت و کارت باز نشده داریم.

So this is this is really, really exciting because we have cards that we haven't even opened yet.

بنابراین، این واقعاً بسیار هیجان‌انگیز است، زیرا ما کارت‌هایی داریم که هنوز حتی آنها را باز نکرده‌ایم.

The strange one that must be from a neighbour.

عجیبی که باید از همسایه باشد.

Do you think so? That must be from a neighbour.

آیا تو هم چنین فکر می کنی؟ این باید از طرف همسایه باشد.

Beka, are you telling us that we still have neighbours who want to speak to us?

بکا به ما میگی هنوز همسایه هایی داریم که میخوان با ما حرف بزنن؟

I mean, it sounds almost unbelievable.

منظورم این است که تقریبا باور نکردنی به نظر می رسد.

I can't believe that

anybody would want to send us a card from around here, but.

من نمی توانم باور کنم که

کسی بخواهد از این اطراف برای ما کارت بفرستد، اما.

So when anyone sends a card, that's what it looks like. Mr.

بنابراین وقتی کسی کارتی می فرستد، به نظر می رسد. آقای

Steve always comes first.

استیو همیشه اول است.

So whenever anybody ever writes a letter to us or anything, they always put Mr.

بنابراین هر زمان که کسی برای ما نامه می نویسد یا هر چیز دیگری، همیشه آقای

Steve first.

استیو را در اولویت قرار می دهد.

Well, you know, in England, the most handsome and attractive person

خوب، می دانید، در انگلستان، همیشه در کارت کریسمس که ارسال می شود، از خوش تیپ ترین و جذاب ترین فرد

is always mentioned first on a Christmas card that's sent that.

نام برده می شود.

I'm joking.

من شوخی میکنم.

Of course you wish.

البته که شما آرزو دارید.

So has that come this morning, Mr. Duncan?

پس آیا امروز صبح آمده است، آقای دانکن؟

I don't know.

من نمی دانم.

Well, it was in the pile of Christmas cards.

خوب، در انبوهی از کارت های کریسمس بود.

Shall we have a look now then? Go on, Stuart.

حالا باید نگاهی بیندازیم؟ برو استوارت

Let's have a look. Go on then. Open. Is that Mr. Duncan?

بیایید نگاهی بیندازیم. ادامه بده پس باز کن. آیا آن آقای دانکن است؟

Does this mean I've got to write because I've only sent a Christmas card to one neighbour?

آیا این بدان معناست که من باید بنویسم زیرا فقط برای یکی از همسایه ها کارت کریسمس فرستاده ام؟

Of course, this might be from one of my admirers as well in the area too.

البته این ممکن است از طرف یکی از طرفداران من نیز در منطقه باشد.

I have a lot of people around here who who want to get close to me.

من افراد زیادی در این اطراف دارم که می خواهند به من نزدیک شوند.

Oh, yes.

آه بله.

They're only human. I'll just be careful.

آنها فقط انسان هستند فقط مراقب باشم

It might be personal.

ممکنه شخصی باشه

I would guess that is from.

من حدس می زنم که از.

Well, I know who won't be from. Okay.

خوب، من می دانم که از چه کسی نخواهد بود. باشه.

I think it's from the neighbours with the dog.

فکر کنم از همسایه ها با سگ باشه.

Mind you, that doesn't narrow it down very much, does it?

توجه داشته باشید، این خیلی آن را محدود نمی کند، درست است؟

No, it doesn't really for anyone, including that.

نه، این واقعا برای هیچ کس، از جمله آن، نیست.

So let's have a look.

پس بیایید نگاهی بیندازیم.

Let's have a look first before we know we're going to do it.

بیایید ابتدا نگاهی بیندازیم قبل از اینکه بدانیم قرار است این کار را انجام دهیم.

This.

See, we're going to be taking a big risk.

این.

ببینید، ما ریسک بزرگی خواهیم کرد.

Taking a big risk.

ریسک بزرگی کردن

So we haven't seen this card yet, so that's nice.

بنابراین ما هنوز این کارت را ندیده ایم، پس خوب است.

It's a lovely well, it looks like our ADOR because we've got a red door.

این یک چاه دوست داشتنی است، به نظر می رسد مانند ADOR ما است، زیرا ما یک در قرمز داریم.

It's a traditional Christmas scene with a lovely red door.

این یک صحنه سنتی کریسمس با یک در قرمز دوست داشتنی است.

And you can see that it says it says

و می توانید ببینید که می گوید

Merry Christmas if it's the neighbours.

اگر همسایه ها هستند کریسمس مبارک.

I think they are. We nearly ran them over yesterday.

من فکر میکنم آنها هستند. تقریباً دیروز آنها را زیر پا گذاشتیم.

Oh okay.

اوه باشه

Let's have a look.

بیایید نگاهی بیندازیم.

He's from

او از

Stephen Duncan from Loveline.

استفن دانکن از لاولین است.

Who's the love of that man?

عشق اون مرد کیه؟

Looks like Steve and Caroline.

شبیه استیو و کارولین است.

Steve and Kirsty.

استیو و کرستی

Oh, that's our new neighbours next door.

اوه، همسایه های جدید همسایه ما هستند.

Oh, yes, of course.

اوه، بله، البته.

We have new neighbours. Of course.

ما همسایه های جدیدی داریم البته.

Yes. The baker next door.

آره. نانوا همسایه

He isn't it. He's a baker.

او این نیست. او نانوا است.

But how lovely.

اما چقدر دوست داشتنی

So it's not lovely to Stephen Duncan from Steve and Caroline.

بنابراین برای استیون دانکن از استیو و کارولین دوست داشتنی نیست.

So yes, we do have a Steve living next door to us as well.

بنابراین بله، ما نیز یک استیو داریم که در همسایگی ما زندگی می کند.

Well we have done that live.

خوب ما آن را به صورت زنده انجام داده ایم.

This isn't we're not joking.

این نیست که ما شوخی نمی کنیم

So they wouldn't have known that we had a red door. No.

بنابراین آنها نمی دانستند که ما یک در قرمز داریم. نه.

And so unless they did, I mean, well, they might have noticed.

و اگر این کار را نکرده باشند ، یعنی خوب، ممکن است متوجه شده باشند.

All you have to do is come round, right?

تنها کاری که باید انجام دهید این است که بیایید، درست است؟

I've got to write a card out for them later.

من باید بعداً یک کارت برای آنها بنویسم.

Mr. Duncan with it round there.

آقای دانکن با آن دور وجود دارد.

Very quickly, let's keep that one over here.

خیلی سریع، بیایید آن یکی را اینجا نگه داریم.

So to remind me that's not okay, because you will forget.

بنابراین به من یادآوری کنید که اشکالی ندارد، زیرا شما فراموش خواهید کرد.

So I've got to go out to a neighbour.

پس باید برم پیش همسایه.

I'm going to give her some shopping. Yeah, this.

من می روم به او خرید کنم. آره، این

This sounds like something for later.

این به نظر چیزی برای بعد است.

Well, it's me that'll do it. Of course. Well, of course.

خوب، این من هستم که این کار را انجام خواهم داد. البته. خوب البته.

So I'll put that on the floor. What a lovely card.

بنابراین من آن را روی زمین می گذارم. چه کارت دوست داشتنی

Who is it? Try. It's just. Just us.

کیه؟ تلاش كردن. این فقط. فقط ما.

Just to show how observant of you as our Steve.

فقط برای اینکه نشان دهیم که شما به عنوان استیو چقدر مراقب شما هستید.

Already someone has said, it looks as if Mr.

قبلاً کسی گفته است، به نظر می رسد که آقای

Steve does all the jobs.

استیو همه کارها را انجام می دهد.

That is true.

این درست است.

You're not right in the house.

تو خونه نیستی

You are right.

حق با شماست.

Well, you do put the the washing in the dishwasher.

خوب، شما لباسشویی را در ماشین ظرفشویی بگذارید.

Sometimes I put the dishes in the dishwasher.

گاهی ظروف را داخل ماشین ظرفشویی می گذارم.

I do. I wash Mr.

انجام میدهم. من

Steve's dirty underpants.

زیر شلواری کثیف آقای استیو را می شوم.

Sometimes they get very dirty.

گاهی خیلی کثیف می شوند.

There's this card even though it's very nice obviously is from

این کارت وجود دارد، اگرچه بسیار زیبا است، بدیهی است که از

a box.

یک جعبه است.

There's nothing on there that they're not of obviously bothered about Charity.

چیزی در آنجا وجود ندارد که آنها به وضوح در مورد خیریه اذیت نشوند.

What, you mean it's from a box.

چه، منظور شما از یک جعبه است.

Well it's, I mean it's a lovely card. It's the thought that counts.

خب، منظورم این است که یک کارت دوست داشتنی است. این فکر است که مهم است.

The thought that counts. But I like to judge you. Really?

فکری که مهم است. اما من دوست دارم شما را قضاوت کنم. واقعا؟

I don't even know what you mean.

من حتی نمی دانم منظور شما چیست.

I like to judge people by the quality of their Christmas cards.

من دوست دارم مردم را بر اساس کیفیت کارت های کریسمس آنها قضاوت کنم.

I don't know this incident.

من این حادثه را نمی دانم.

I want to know what you mean. What do you mean? It's from a box.

من می خواهم بدانم منظور شما چیست؟ منظورت چیه؟ این از یک جعبه است.

Well, it's just from a you know, it's just out of a box of 25 or something.

خوب، آن را فقط از یک شما می دانید، آن را فقط از یک جعبه 25 یا چیزی دیگر.

Yes, Well, well, people.

بله، خوب، مردم.

People that you do realise that no one goes around

افرادی که متوجه می شوند هیچ کس برای

buying individual Christmas cards unless they're crazy.

خرید کارت های کریسمس مجزا نمی رود مگر اینکه دیوانه باشد.

But what I mean is there are levels of quality, are there not, Mr.

اما منظور من این است که سطوحی از کیفیت وجود دارد، آیا آقای

Duncan, that comes to Christmas anyway.

دانکن در کریسمس وجود ندارد.

It's normal to have one.

داشتن یکی طبیعی است.

Can we not alienate all joking.

آیا ما نمی توانیم همه شوخی ها را بیگانه کنیم.

Okay, I'm trying to talk, Steve.

باشه، من سعی می کنم صحبت کنم، استیو.

Well, I'm just though I'm just trying to say something.

خوب، من فقط سعی می کنم چیزی بگویم.

Can we carry on moment to say if

آیا می‌توانیم این لحظه را ادامه دهیم تا بگوییم آیا

we have another one?

دیگری داریم؟

Steve There's another one, another card.

استیو یک کارت دیگر وجود دارد.

So we've done one and we have another one here.

بنابراین ما یکی را انجام دادیم و یکی دیگر را در اینجا داریم.

Another one that came through the door.

یکی دیگر که از در آمد.

So I think this is also from another neighbour.

بنابراین من فکر می کنم این نیز از یک همسایه دیگر است.

Let me guess, some say the writing is very nice.

بگذارید حدس بزنم، برخی می گویند نوشته بسیار زیبا است.

Whoever it is, they have very it's a woman's writing.

هر کسی که باشد، نوشته‌های بسیار زنانه دارند.

Lovely handwriting there.

دست خط دوست داشتنی اونجا

It's a woman's writing.

این نوشته یک زن است.

I can always tell. It's very rounded. Yes.

من همیشه می توانم بگویم. خیلی گرده آره.

Okay, let's hope I'm not being judgemental here, but that is not a man's writing.

بسیار خوب، امیدواریم در اینجا قضاوت نکنم، اما این نوشته مردانه نیست.

Okay?

باشه؟

Not that that matters, but it just shows you that probably the them.

این مهم نیست، اما فقط به شما نشان می دهد که احتمالاً آنها هستند.

It's the.

این است.

It's the women who are writing the cards out for the neighbours

این زنان هستند که کارت ها را برای همسایگان

in the relationship, not the man.

در رابطه می نویسند، نه مرد.

You seem to be analysing everyone's relationships

به نظر می رسد که شما روابط همه را تجزیه و تحلیل می کنید

and just based on the Christmas concluding hours.

و فقط بر اساس ساعات پایانی کریسمس هستید.

Right, Right.

درسته، درسته

So this will open this one. Yes.

بنابراین این یکی را باز می کند. آره.

This is what we're doing today. It's the day before Christmas.

این کاری است که ما امروز انجام می دهیم . یک روز قبل از کریسمس است.

Everyone excited.

همه هیجان زده شدند.

Think this would be age? What do you think?

فکر می کنید این سن باشد؟ شما چی فکر میکنید؟

What do you think Santa Claus is going to buy for you?

فکر می کنید بابانوئل چه چیزی برای شما بخرد؟

Is there anything that you want from Santa Claus?

آیا چیزی هست که از بابا نوئل بخواهید؟

Because he's going to come down your chimney tonight

چون قرار است امشب از دودکش پایین بیاید

and empty his sack.

و گونی اش را خالی کند.

It's okay. Chance to be a fine thing.

مشکلی نیست. شانس خوب بودن

What's that right there, Steve?

اونجا چیه، استیو؟

Just. Just.

فقط فقط

We are opening these live.

ما اینها را به صورت زنده باز می کنیم.

We're not, if anything, really. So that is the next one.

ما واقعاً نیستیم. پس این مورد بعدی است.

Oh, dear. It's a cat.

اوه عزیزم. این یک گربه است.

Okay, It's all right.

خوب، همه چیز درست است.

It's just now we don't like cats. They kill birds.

فقط الان ما گربه را دوست نداریم. پرندگان را می کشند.

Okay? Yes. Sorry, I'm.

باشه؟ آره. متاسفم، من هستم.

I'm being Christmas Scrooge today. Here you are.

من امروز کریسمس اسکروج هستم. بفرمایید.

Although you

are pretty much Scrooge every day of the year.

اگرچه

شما تقریباً هر روز از سال اسکروج هستید.

Here we go, then.

پس ما اینجا می رویم.

Merry Christmas.

It says it's a little cat and it looks as if it wants to eat the Christmas pudding.

کریسمس مبارک.

می گوید گربه کوچکی است و انگار می خواهد پودینگ کریسمس را بخورد.

Now, what?

It doesn't want to eat the Christmas pudding? What it's seen.

حالا چی؟

آیا نمی خواهد پودینگ کریسمس را بخورد؟ چیزی که دیده شده

What we can't see is that beyond that Christmas pudding in the field of view of that cat is a bird.

چیزی که ما نمی توانیم ببینیم این است که فراتر از پودینگ کریسمس در میدان دید آن گربه یک پرنده وجود دارد.

And that's what it's really looking at.

و این چیزی است که واقعاً به آن نگاه می کند.

And that's what it's that's what it's going to go after.

و این همان چیزی است که قرار است دنبالش برود.

Okay.

باشه.

And that's what happened a few minutes after that picture was taken.

و این همان چیزی است که چند دقیقه پس از گرفتن آن عکس اتفاق افتاد.

Okay.

باشه.

So maybe there is a bird inside the Christmas pudding.

بنابراین شاید یک پرنده در داخل پودینگ کریسمس وجود داشته باشد.

Maybe there's a little black bird or something or a tiny sparrow.

شاید یک پرنده سیاه کوچولو یا چیزی یا یک گنجشک کوچک وجود داشته باشد.

Olga says, Hey, that next year is the year of the cat.

اولگا می گوید، هی، سال آینده سال گربه است.

It is in the Chinese calendar.

در تقویم چینی است.

It is the year of the pussy.

سال بیدمشک است.

So maybe that's why they've given it.

پس شاید به همین دلیل است که آن را داده اند.

You see, Maybe.

می بینی، شاید

Maybe our neighbours are actually quite intellectual.

شاید همسایگان ما در واقع کاملاً روشنفکر هستند.

Have we got Chinese neighbours? No, but no.

آیا ما همسایگان چینی داریم؟ نه، اما نه.

Anyway, I know, I'm just. I'm not.

به هر حال، من می دانم، من فقط هستم. من نیستم.

Yes it's, it is hilarious. I really can't. Who is it from

بله همینطور است، خنده دار است. من واقعا نمی توانم. چه کسی از

back to you and Paul.

پشت به شما و پل است.

But that, that didn't come through the door.

اما این از در رد نشد.

Well I don't know.

خوب من نمی دانم.

It was just in the pile of cards. Steve.

فقط در انبوهی از کارت ها بود. استیو

So to Stephen Duncan, wishing you both a very merry Christmas and a happy New Year

بنابراین به استفان دانکن، کریسمس و سال نو را

with love and best wishes from Betty and Paul.

با عشق و بهترین آرزوها از سوی بتی و پل به شما تبریک می‌گویم.

So these are your former work colleagues. Yes.

بنابراین اینها همکاران سابق شما هستند. آره.

But you must have found that on the legislative table in the living room.

اما حتماً آن را روی میز قانونگذاری در اتاق نشیمن یافته اید.

Yes, there was just a pile of cards.

بله، فقط یک انبوه کارت وجود داشت.

Oh, right. That and I grabbed them.

درسته. که و من آنها را گرفتم.

I didn't do anything special.

من کار خاصی نکردم

So the one that came from Steve and Caroline, where did you find that one?

پس اونی که از استیو و کارولین اومده، اون یکی رو از کجا پیدا کردی؟

I don't know. They were just all together.

من نمی دانم. آنها فقط همه با هم بودند.

I don't know why this is so difficult. They.

نمیدونم چرا اینقدر سخته آنها.

They were all together in a pub.

همه با هم در یک میخانه بودند.

In that case, Steve and Caroline are also my work colleagues.

در آن صورت، استیو و کارولین هم همکاران کاری من هستند.

Then, not our neighbours are neighbours.

پس همسایه های ما همسایه نیستند.

I thought you found them.

فکر کردم پیداشون کردی

They've been posted to the door.

آنها به درب خانه فرستاده شده اند.

Is anyone still watching?

آیا کسی هنوز تماشا می کند؟

Well, no.

I thought they'd been paid so that's a it's a good job, Mr.

خب نه.

فکر می‌کردم به آنها دستمزد داده‌اند، پس این کار خوبی است، آقای

Dingle.

We're going to go round postcards and neighbours even from them.

دینگل.

ما قرار است کارت پستال ها و همسایه ها را حتی از آنها دور کنیم.

Yes, that would have been.

بله، اینطور می شد.

Oh my God, what a disaster that would have been Christmas ruined.

اوه خدای من، چه فاجعه ای که می توانست کریسمس را خراب کند.

So there it is.

بنابراین وجود دارد.

It's not lovely.

I like I like the cat though.

دوست داشتنی نیست

من دوست دارم گربه را دوست دارم.

It looks quite cute.

به نظر خیلی ناز میاد

The murderers. Don't forget, a lot of people like cats.

قاتلان فراموش نکنید، بسیاری از مردم گربه ها را دوست دارند.

You know, you could start to alienate and push our viewers away.

می دانید، می توانید شروع به بیگانه سازی کنید و بینندگان ما را دور کنید.

We don't we don't want that on Christmas Eve. No cats.

ما نمی خواهیم که در شب کریسمس چنین چیزی را نمی خواهیم. بدون گربه

So now we have some cards that we have opened and they are safe to look at.

بنابراین اکنون تعدادی کارت داریم که باز کرده‌ایم و نگاه کردن به آنها امن است.

There is second.

دوم وجود دارد.

What's this? We have a gift here.

این چیه؟ ما اینجا یک هدیه داریم.

So this looks like a gift, Steve.

بنابراین این به نظر یک هدیه است، استیو.

A gift. Oh, I know who that's from.

هدیه. اوه، من می دانم که آن از کی است.

Okay. Well, yes.

باشه. خب بله.

I didn't say you didn't look at this.

نگفتم به این نگاه نکردی

I think that's probably to be opened.

من فکر می کنم که احتمالا باز شود.

And this is also from

و این نیز از

Caroline.

کارولین است.

That looks like Caroline.

شبیه کارولین است

That's Caroline. That's an ex work colleague of mine.

این کارولین است. اون همکار سابق منه

So maybe this is something that is maybe disgusting or maybe naughty.

بنابراین شاید این چیزی است که ممکن است منزجر کننده یا شاید شیطان باشد.

No, I don't think so.

نه، من اینطور فکر نمی کنم.

It's probably I don't know what that is.

احتمالاً من نمی دانم آن چیست.

I actually have no idea. Okay.

من در واقع هیچ ایده ای ندارم. باشه.

But we'll open that on Christmas Day.

اما ما آن را در روز کریسمس باز خواهیم کرد.

Oh, okay.

اوه، باشه

Oh, we can open it now.

اوه، ما می توانیم آن را باز کنیم.

I think it's a present, you see.

من فکر می کنم این یک هدیه است، می بینید.

So now we have some cards that we have opened.

بنابراین اکنون تعدادی کارت داریم که باز کرده ایم.

I like this one. Steve, Steve, keep an eye on the screen.

من این یکی را دوست دارم. استیو، استیو ، مراقب صفحه نمایش باش.

He's just looking at the live chat. That's okay.

او فقط به چت زنده نگاه می کند. اشکالی ندارد.

Yeah, that's all right.

بله، همه چیز درست است.

No cats on that one is not lovely.

بدون گربه در آن یکی دوست داشتنی نیست.

That's very nice. Yeah. So who's that from?

خیلی خوبه. آره پس اون از کیه؟

Oh, this is from.

اوه، این از

I would tell you now this is from ah, one of our neighbours that used to live next to us.

حالا به شما می گویم این از آه، یکی از همسایه های ما است که در کنار ما زندگی می کرد.

Well we used to live next to them and then we moved away from them

خوب ما قبلاً در کنار آنها زندگی می کردیم و بعد از آنها دور

so it's not lovely and they still remember us even though we've.

شدیم پس دوست داشتنی نیست و آنها هنوز هم ما را به یاد می آورند حتی اگر ما یادمان باشد.

We moved away ten years ago.

ده سال پیش رفتیم.

Can you believe that, Steve?

باورت میشه استیو؟

They still send a lovely card that's not always.

آنها هنوز هم یک کارت دوست داشتنی می فرستند که همیشه نیست.

And they normally send also some details of what's happening in their life.

و آنها معمولاً جزئیاتی از آنچه در زندگی آنها اتفاق می افتد را نیز ارسال می کنند.

They do something called a round robin.

آن ها کاری به نام دور روبین انجام می دهند.

Many people apparently I was watching something on television last night, Steve,

بسیاری از مردم ظاهراً دیشب داشتم چیزی را از تلویزیون تماشا می‌کردم، استیو،

and apparently a lot of people used to send round robins

و ظاهراً افراد زیادی سال‌ها پیش فیلم‌هایی را می‌فرستادند

years ago, so lots of people would send

، بنابراین بسیاری از مردم

updates on everything that's happened in their life over the year.

درباره همه چیزهایی که در طول سال در زندگی آنها اتفاق افتاده است به‌روزرسانی می‌فرستند.

Apparently it used to be traditional, but very few people do it.

ظاهراً قبلاً سنتی بوده است، اما افراد کمی این کار را انجام می دهند.

So yes, I know why that is, why?

پس بله، می دانم چرا اینطور است، چرا؟

Well, because people stay in touch more now, don't they?

خوب، چون مردم در حال حاضر بیشتر در تماس هستند، اینطور نیست؟

You know, in days gone by then,

می دانید، در روزهای گذشته،

maybe you wouldn't because you wouldn't have had mobile

شاید این کار را نمی کردید، زیرا تلفن

phones, you wouldn't have had social media like Facebook.

همراه نداشتید، رسانه های اجتماعی مانند فیس بوک نداشتید.

So you would have probably maybe not heard from certain people

بنابراین احتمالاً ممکن است

for one year to the next.

یک سال تا سال دیگر از افراد خاصی خبری نداشته باشید.

So you would in your Christmas card,

بنابراین، در کارت کریسمس خود،

you used to write lots of details about what's happened to you over the year.

جزئیات زیادی در مورد آنچه در طول سال برای شما اتفاق افتاده است می‌نویسید.

Your family you are had a new child.

خانواده شما که هستید یک فرزند جدید دارید.

Yeah, my dog died, that sort of thing.

آره، سگم مرد، اینجور چیزا.

And you would just give people an update.

و شما فقط به مردم یک به روز رسانی می دهید.

But now, of course, people are constantly updating their lives.

اما در حال حاضر، البته، مردم به طور مداوم زندگی خود را به روز می کنند.

They're sending texts,

آنها در حال ارسال پیامک،

phone calls, a chief, as I say, social media.

تماس های تلفنی، رئیس، همانطور که می گویم، رسانه های اجتماعی هستند.

But this particular person

اما این شخص خاص

still sends us in fact, it was something like three A3 sheets or something.

هنوز در واقع برای ما ارسال می کند ، چیزی شبیه به سه برگه A3 یا چیزی شبیه به آن بود.

Well, no, it's just one I like and I can afford

خوب، نه، این فقط یکی است که من دوست دارم و می توانم

two sides of A4 piece of paper, but lots of details

دو روی کاغذ A4 را بخرم، اما جزئیات زیادی

of their year, lots of details of the year, and none of which were particularly interesting.

از سال آنها، بسیاری از جزئیات سال، و هیچ کدام به خصوص جالب نبود.

But because we don't really know them that well.

اما چون ما واقعاً آنها را به خوبی نمی شناسیم.

Well, so what happens is that they send it to everybody like a blanket mailing.

خوب، پس چه اتفاقی می افتد این است که آنها آن را مانند یک نامه پستی برای همه می فرستند.

They were.

آنها بودند.

Yes. Okay.

آره. باشه.

Well, they were our neighbours by the way, for 15 years.

خب، اتفاقاً 15 سال همسایه ما بودند.

I know, but they're talking about people in there.

من می دانم، اما آنها در مورد مردم در آنجا صحبت می کنند.

But we didn't really get involved with them socially.

اما ما واقعاً از نظر اجتماعی با آنها درگیر نشدیم.

We just say, Hello, how are you? Yeah, bye. He didn't.

فقط می گوییم سلام، چطوری؟ آره خداحافظ. او این کار را نکرد.

Well we didn't really get involved with that.

خوب ما واقعاً با آن درگیر نشدیم.

I'm just joking. So they send us this.

من فقط شوخی می کنم. بنابراین آنها این را برای ما ارسال می کنند.

It's a what they also call a blanket mailing.

این همان چیزی است که آنها به آن ارسال نامه عمومی نیز می گویند.

So they what they do is anyone they send a Christmas card to, they send this out.

بنابراین آنها کاری که انجام می دهند این است که برای هر کسی کارت کریسمس می فرستند، آن را می فرستند.

So there's all sorts of people's names mentioned in this that we've no idea who they are, how many.

بنابراین نام همه جور آدمی در این مورد ذکر شده است که ما نمی دانیم چه کسانی هستند، چه تعداد.

It's not. I suppose it's nice to get it.

این نیست. فکر می کنم گرفتن آن خوب است.

I suppose it's nice to use it, but it's a thing that people used

من فکر می کنم استفاده از آن خوب است، اما این کاری است که

to do all the time just to keep everyone up to date.

مردم همیشه انجام می دادند تا همه را به روز نگه دارند.

But I think it's actually quite nice.

اما من فکر می کنم در واقع بسیار خوب است.

It's been pointed out they don't hold anything back.

اشاره شده است که آنها چیزی را عقب نمی اندازند.

Well, no, that's the point of it.

خوب، نه، نکته این است.

So they literally tell us all the medical problems

بنابراین آنها به معنای واقعی کلمه تمام مشکلات پزشکی

that various relatives of theirs have got, you know, blah,

که اقوام مختلف آنها دارند را به ما می گویند، می دانید، بلا،

blah, blah, had cancer, probably has had a stroke, blah, blah, know, strange name.

بل، بلا، سرطان داشته، احتمالاً سکته کرده است، بل، بل، می دانم، نام عجیبی است.

I know.

But they're telling us details of people we don't even know and then telling us in quite

میدانم.

اما آنها به ما جزئیات افرادی را می گویند که حتی آنها را نمی شناسیم و سپس با جزئیات کاملاً صمیمی به ما می گویند

intimate detail what's wrong with them, which I think is slightly strange.

که چه مشکلی با آنها وجود دارد، که به نظر من کمی عجیب است.

Again, nice to have.

باز هم، خوب است.

But, you know, I wouldn't send out

اما، می‌دانی، من نمی‌فرستم

you know, I just think it's a little unusual

، می‌دانی، فقط فکر می‌کنم کمی غیرعادی است

to send something out to everybody

که چیزی برای همه بفرستم که به

telling you what your nearest and dearest, what's wrong with them?

شما بگوید نزدیک‌ترین و عزیزترین شما چیست، مشکلشان چیست؟

Well, that's good.

خوب، این خوب است.

But then what?

اما بعدش چی؟

But then, you know, sometimes it's better you don't want to keep secrets.

اما می دانید، گاهی اوقات بهتر است که نخواهید راز را حفظ کنید.

It's better just to tell people everything seven times that maybe they're doing the right thing.

بهتر است فقط هفت بار همه چیز را به مردم بگویید که شاید کار را درست انجام می دهند.

Maybe it's somehow releasing this from their consciousness.

شاید به نوعی این موضوع را از آگاهی آنها رها می کند.

Maybe I'm looking too deeply into it.

شاید من خیلی عمیق به آن نگاه می کنم.

I just think you're being really miserable.

من فقط فکر می کنم شما واقعاً بدبخت هستید.

Mohsin.

محسن.

It's lovely.

دوست داشتنی است.

It's a lovely thing that people still think of us.

این یک چیز دوست داشتنی است که مردم هنوز به ما فکر می کنند.

It is. It is. We shouldn't

این است. این است. ما نباید

Santa Clause where Mohsin lives.

بابا نوئل جایی که محسن زندگی می کند.

It's called Papa Noel. That's it. Papa. Noel.

اسمش پاپا نوئل است. خودشه. بابا نوئل

Papa Noel.

پاپا نوئل.

Noel, of course, is the traditional word for Christmas.

نوئل، البته، کلمه سنتی کریسمس است.

The Noel peace on earth

صلح نوئل بر روی زمین

and joy to all men.

و شادی برای همه مردم.

I know a friend in the UK,

من دوستی در بریتانیا به نام

Betty, who in fact sent us a card.

بتی را می شناسم که در واقع یک کارت برای ما فرستاد.

Did we open Betty's card?

کارت بتی را باز کردیم؟

You might have open Betty's card.

ممکن است کارت بتی را باز کرده باشید.

She calls her husband, Papa G.

او به شوهرش، پاپا جی زنگ می زند.

So, y I don't know.

بنابراین، من نمی دانم.

Pathogenes She calls that maybe

پاتوژن ها او می گوید که شاید

I don't envisage Father something.

من چیزی را برای پدر تصور نمی کنم.

So you pamper them? I don't know.

پس آنها را نوازش می کنی؟ من نمی دانم.

So. So now we're giving information about people you don't know about.

بنابراین. بنابراین اکنون ما در مورد افرادی که شما آنها را نمی شناسید اطلاعاتی ارائه می دهیم.

Yeah, exactly. Yes.

بله دقیقا. آره.

It's the irony of it.

این کنایه از آن است.

So some more cards, Steve.

پس چند کارت دیگر، استیو.

And all I've got to say to this is Jesus Christ

و تنها چیزی که باید به این بگویم این است که عیسی

is on this card. Oh, look at that.

مسیح در این کارت است. اوه، به آن نگاه کنید.

Isn't that lovely? Yeah.

دوست داشتنی نیست؟ آره

So there you can see that.

بنابراین در آنجا می توانید آن را ببینید.

Now this is the tradition.

حالا این سنت است.

Traditional never did tivity.

سنتی هرگز tivity انجام نداد.

So the nativity scene with you can see there is Mary in the centre

بنابراین صحنه تولد با شما می توانید ببینید که مریم در مرکز

and also there is it looks like the three kings

وجود دارد و همچنین به نظر می رسد که سه

are bringing their their gifts

پادشاه هدایای خود را می آورند که

all of them of course completely useless to a baby.

البته همه آنها کاملاً بی فایده برای یک نوزاد هستند.

And I think there is Joseph as well.

و من فکر می کنم یوسف نیز وجود دارد.

I think Joseph is on, is on the right even though he wasn't the father.

فکر می‌کنم جوزف در سمت راست است، حتی اگر پدرش نبود.

He's still there.

او هنوز آنجاست.

Well well he's he's still a happy dad.

خوب او هنوز یک پدر خوشحال است.

He's bringing up the child.

او بچه را بزرگ می کند.

Although he wasn't the father when you think when you think about it, it's quite a modern thing.

اگرچه وقتی به آن فکر می کنید او پدر نبود، اما این یک چیز کاملاً مدرن است.

Very modern thing. Yes.

یه چیز خیلی مدرن آره.

There are lots of there were lots of women who were having mysterious pregnancies.

تعداد زیادی از زنان وجود دارند که حاملگی های مرموزی داشتند.

Yeah.

They are certainly wondering how they got pregnant.

آره

آنها مطمئناً تعجب می کنند که چگونه باردار شده اند.

But even though they really know how they got they got pregnant.

اما با وجود اینکه آنها واقعاً می دانند چگونه باردار شدند.

They know they know what happened.

آنها می دانند که می دانند چه اتفاقی افتاده است.

It was that Friday night at the back of the pub.

همان شب جمعه پشت میخانه بود.

Mm. Yes.

مم آره.

So the nativity scene,

بنابراین، صحنه شب تولد،

I'm sure the baby comes at a different colour.

من مطمئن هستم که نوزاد رنگ دیگری دارد.

There's this

این

is that from.

است که از وجود دارد.

Nobody heard you say that then.

اونوقت کسی نشنید که اینو بگی

Not the easiest of Christmas time.

ساده ترین زمان کریسمس نیست.

Our thoughts will be with you.

افکار ما با شما خواهد بود.

And this is from David who is your cousin.

و این از داوود است که پسر عموی توست.

That's right. Yes, cousin.

درست است. بله پسر عمو

So this is again to Stephen and Duncan.

پس این دوباره به استفان و دانکن است.

So Steve always comes first on the card.

بنابراین استیو همیشه اول روی کارت است.

So that is lovely because I'm the oldest.

پس این دوست داشتنی است زیرا من مسن ترین هستم.

That that's what it is.

که همین است.

You normally put the oldest person first on the card

شما معمولاً مسن‌ترین فرد را ابتدا روی کارت

unless you are writing to Mr.

می‌گذارید، مگر اینکه برای آقا

and Mrs., if you're writing to a married couple, then you will put the

و خانم نامه می‌نویسید، اگر برای یک زوج متاهل نامه می‌نویسید،

the man's name will come first. Yes.

ابتدا نام مرد را قرار می‌دهید. آره.

But when it comes to Christmas cards, I think they put my name down

اما وقتی نوبت به کارت‌های کریسمس می‌رسد، فکر می‌کنم آن‌ها نام من را نشان می‌دهند،

because, well, I'm the most important, so I'm only joking.

زیرا، خوب، من مهم‌ترین هستم، بنابراین فقط شوخی می‌کنم.

It's because we know that it's because I'm the eldest.

به این دلیل است که ما می دانیم که به این دلیل است که من بزرگتر هستم.

So that's probably what people do.

بنابراین احتمالاً این همان کاری است که مردم انجام می دهند.

Although when I write Christmas cards out to people, which is interesting, is it normally

اگرچه وقتی برای مردم کارت‌های کریسمس می‌نویسم، که جالب است، آیا معمولاً

you write the name of the person that you know best there is.

نام شخصی را که بیشتر می‌شناسید، می‌نویسید.

There aren't any rules really, but some people would say

واقعاً هیچ قانونی وجود ندارد، اما برخی افراد می گویند

they would write the girl's name first.

که ابتدا نام دختر را می نویسند.

Let you think about that the girls and some people put.

بگذارید فکر کنید که دختران و برخی افراد قرار داده اند.

So if it's Betty and Paul, you would say to Betty and Paul, But then if I

بنابراین اگر بتی و پل باشند، به بتی و پل می گویید، اما

knew Paul

اگر پل را

better than Betty, I would probably put Paul and Betty.

بهتر از بتی می شناختم، احتمالا پل و بتی را قرار می دادم.

There aren't any rules really.

واقعا هیچ قانونی وجود ندارد

But normally, if you know both couples equally

اما به طور معمول، اگر هر دو زوج را به طور مساوی بشناسید

and it's a male and female relationship, you would probably tend to put

و این یک رابطه زن و مرد باشد، احتمالاً تمایل دارید که

the woman's name first, wouldn't you?

نام زن را در اولویت قرار دهید، اینطور نیست؟

Would you, dear Mr.

Jenkins, you agree?

آیا شما، آقای

جنکینز عزیز، موافق هستید؟

It's just maybe because it's just seems polite.

فقط شاید به این دلیل است که فقط مؤدبانه به نظر می رسد.

It's like opening a door for a lady.

مثل باز کردن دری برای یک خانم است.

Not that you can do that any more because it's seen as misogynist.

نه اینکه دیگر بتوانید این کار را انجام دهید زیرا زن ستیز دیده می شود.

So if you like.

پس اگر دوست دارید.

So what if you're opening a door and there's a man and a woman coming towards

پس اگر دری را باز می‌کنید و زن و مردی به سمت

you, would you insist that the woman goes first?

شما می‌آیند، آیا اصرار می‌کنید که اول آن زن برود؟

Would you say, Excuse me, mate, there's a woman behind you.

آیا می گویید، ببخشید، رفیق ، یک زن پشت سر شماست.

She has to come through the door first.

اول باید از در بیاید.

Do you do you mind?

اشکالی داری؟

In modern society now, you you can't open a door for the woman because you would be accused

در جامعه مدرن اکنون، شما نمی توانید دری را به روی زن باز کنید، زیرا ممکن است به

of being misogynist, which is somebody who doesn't like women or somehow being,

زن ستیز بودن متهم

you know, it's women don't like to be treated.

شوید. .

And unless it's somebody I would say over the age of 50, you probably still would appreciate that.

و اگر بگویم فردی بالای 50 سال نباشد، احتمالاً هنوز از آن قدردانی خواهید کرد.

How can opening a door for a woman be misogynistic?

چگونه باز کردن دری برای یک زن می تواند زن ستیز باشد؟

Because you're implying that they're too weak to open the door themselves? No.

چون می گویید آنقدر ضعیف هستند که خودشان در را باز نمی کنند؟ نه.

I mean, women men are.

منظورم این است که زنان مرد هستند.

We used to open doors for women, didn't they?

ما برای زنان درها را باز می کردیم، اینطور نیست؟

No one does that. No one thinks that.

هیچ کس این کار را نمی کند. هیچ کس این فکر را نمی کند.

But I think.

اما من فکر می کنم.

Well, no, it's it's people some women have complained.

خوب، نه، این مربوط به افرادی است که برخی از زنان از آنها شکایت کرده اند.

They don't like it.

آنها آن را دوست ندارند.

I've had people look at me as much, said, why are you opening that door, for example?

اینقدر به من نگاه کرده اند که می گویند چرا آن در را مثلاً باز می کنی؟

I just slam it in women's faces now.

من الان فقط آن را به صورت زنان می کوشم.

Well, that's what I do.

خب، این کاری است که من انجام می دهم.

Well, that's because it's you.

خوب، به این دلیل است که شما هستید.

I deliberately wait and then let it go.

من عمداً منتظر می مانم و سپس آن را رها می کنم.

So it slams in their face and then I can't be.

بنابراین به صورت آنها کوبیده می شود و بعد من نمی توانم باشم.

I'm only joking. Obviously, I don't.

من فقط شوخی می کنم. بدیهی است که من این کار را نمی کنم.

But, you know, in this in this modern world, you've got to be very careful

اما، می دانید، در این دنیای مدرن، شما باید بسیار مراقب باشید

what you do and say just in case you upset somebody.

که چه می کنید و چه می گویید، اگر کسی را ناراحت کردید.

Well, you have

خوب،

you've got to be very

شما باید خیلی

careful that our Victoria says I'm surprised.

مراقب باشید که ویکتوریا ما می گوید من شگفت زده شده ام.

Now, wait, is don't serve women first anymore.

حالا صبر کنید، این است که دیگر ابتدا به زنان خدمت نکنید.

Yes, I've noticed that. Have you?

بله، من متوجه شده ام. دارید؟

Well, you've never noticed it because you're not a woman.

خوب، شما هرگز به این موضوع توجه نکرده اید، زیرا شما یک زن نیستید.

Well, I've noticed when I've been in that happened to us the other day when we went out.

خوب، متوجه شده ام که وقتی در آنجا بودم ، روز قبل که بیرون رفتیم، این اتفاق برایمان افتاد.

Yes. They always used to serve women first, but they don't any more.

آره. آنها همیشه اول به زنان خدمت می کردند، اما دیگر نمی کنند.

Equality there is second. No, I can tell you why.

برابری در آنجا دوم است. نه، می توانم به شما بگویم چرا.

Because they don't always bring the meals in the right order.

زیرا آنها همیشه وعده های غذایی را به ترتیب درست نمی آورند.

So maybe if one person wanted chicken and that person is a man

بنابراین شاید اگر یک نفر مرغ می خواست و آن شخص مرد است

and the chicken is the first meal to come to arrive at the table, then

و مرغ اولین غذایی است که برای رسیدن به میز می آید،

of course they're not going to give it to the woman because she didn't order chicken.

مطمئناً آن را به زن نمی دهند زیرا او مرغ سفارش نداده است.

The man or the chicken.

مرد یا مرغ توماس می‌گوید

I know, but they'd normally bring the woman's name first, Thomas says.

، می‌دانم، اما معمولاً ابتدا نام زن را می‌آورند .

That allowed to make that.

که اجازه ساخت که.

As long as I'm around, chivalry won't die out.

تا زمانی که من در اطراف هستم، جوانمردی از بین نمی رود.

Yes, I like that.

بله اونو دوست دارم.

Yes, that's good.

بله، خوب است.

So some good old fashioned chivalry.

بنابراین یک جوانمردی خوب قدیمی.

Chivalry?

جوانمردی؟

Yes. Olga says, I appreciate a door is open for me.

آره. اولگا می گوید، قدردانم که دری به روی من باز است.

Yes, That's very good.

بله، این خیلی خوب است.

Yes, Yes, I know.

بله، بله، می دانم.

I like that. Yes, Well, I still do.

من آن را دوست دارم. بله، خوب، هنوز هم دارم.

I think. Well, I do it for anyone.

من فکر می کنم. خوب، من این کار را برای هر کسی انجام می دهم.

A man.

Yes, Yes, I think so.

یک مرد

بله، بله، من فکر می کنم.

The more attractive they are, the more likely I am to open.

هر چه جذاب تر باشند ، احتمال باز شدنم بیشتر است.

Well, that's just typical of you, isn't it?

خوب، این فقط برای شما عادی است، اینطور نیست؟

Hello? No.

سلام؟ نه.

To ugly, slim, attractive.

به زشت، لاغر، جذاب.

All come through.

همه از طریق.

Is Madam.

آیا خانم

I'm joking. Of course I'm joking.

من شوخی میکنم. البته شوخی می کنم.

It's.

It's your.

این است.

این شماست.

It's your comic delivery that makes us all realise.

این تحویل کمیک شماست که همه ما را متوجه می‌کند.

Hello.

From Kazakhstan.

سلام.

از قزاقستان

Sorry, we can't read your name. I can't because I can't read it.

متأسفیم، ما نمی توانیم نام شما را بخوانیم. نمی توانم چون نمی توانم آن را بخوانم.

That's Cyrillic, Mr. Duncan.

این سیریلیک است، آقای دانکن.

Probably. But

شاید. اما

best wishes for 2023.

بهترین آرزوها برای سال 2023.

And best wishes to you two.

و بهترین آرزوها برای شما دو نفر.

Thank you very much.

بسیار از شما متشکرم.

That's very kind of you, sir. More cards, Steve?

آقا خیلی لطف کردی کارت های بیشتر استیو؟

It's a macaque.

Yes, Yes. Okay. Here's your.

این یک ماکاک است.

بله بله. باشه. اینجا شماست

I recognise this.

من این را تشخیص می دهم.

I think this is Santa Claus getting very close to the camera.

فکر می کنم این بابانوئل است که خیلی به دوربین نزدیک می شود.

So this is what happens when Santa Claus sometimes is is doing his face time.

بنابراین این چیزی است که وقتی بابانوئل گاهی اوقات در حال انجام چهره خود است، اتفاق می افتد.

He forgets that he's got his camera pointed down.

او فراموش می کند که دوربینش را به سمت پایین گرفته است.

I don't know why he would have his camera pointed downwards.

نمی‌دانم چرا دوربینش را به سمت پایین می‌برد.

Maybe he's been on some other website, but there it is, a lovely card.

شاید او در وب سایت دیگری بوده است، اما این یک کارت دوست داشتنی است.

I think this is very nice.

به نظر من این خیلی خوبه

It says Season's Greetings.

می گوید سلام فصل.

And so this is another way of saying Merry Christmas, isn't it?

و بنابراین این روش دیگری برای گفتن کریسمس مبارک است، اینطور نیست؟

And the season. Yes, that's right.

و فصل. بله درست است.

The season being the Christmas season and the festive season, rather.

فصل، فصل کریسمس و فصل جشن است.

Festive season.

فصل جشن.

We call this because of the festivities, which is

ما به خاطر جشن ها به این می گوییم که جشن مهمانی است

parties celebration.

.

So we call this the festive season.

بنابراین ما آن را فصل جشن می نامیم.

Normally sort of a week before Christmas, too, just into the new year,

معمولاً یک هفته قبل از کریسمس نیز، درست در سال جدید،

basically before, when you go back to work, it stops.

اساساً قبل از اینکه به سر کار برگردید، متوقف می شود.

So the festive season, would you say, normally probably starts today and ends on New Year's Day?

بنابراین، آیا می گویید که فصل جشن معمولاً از امروز شروع می شود و در روز سال نو به پایان می رسد؟

Yeah, it's well, it's over Christmas. Over Christmas.

بله، خوب است، کریسمس تمام شد. در طول کریسمس.

That's right.

Stephen Duncan.

درست است.

استیون دانکن

Happy Christmas, love from Emma and John.

کریسمس مبارک، عشق از اما و جان.

Now, the thing to point out about this card is that it is obviously home made.

اکنون، نکته ای که در مورد این کارت باید به آن اشاره کرد این است که بدیهی است که در خانه ساخته شده است.

Oh, it's a homemade card.

اوه، این یک کارت خانگی است.

And I couldn't work out what it was.

و نتونستم بفهمم چیه

I think you're right, Mr.

فکر می کنم حق با شماست آقای

Duncan. It's a close up of

دانکن. نمای نزدیک از

Santa Clauses or Papa Noel's

بابانوئل یا شکم پاپا نوئل

stomach with his bells.

با زنگ هایش است.

Hoo hoo hoo hoo hoo hoo hoo.

هو هو هو هو هو هو هو هو.

I'm too close to the camera. Hoo hoo hoo.

من خیلی به دوربین نزدیکم. هو هو هو.

So a lot of people make their own cards.

بنابراین بسیاری از مردم کارت های خود را می سازند.

Now, I've left my camera set up from Chat Roulette.

اکنون، من دوربینم را از چت رولت تنظیم کرده‌ام.

Whoo hoo hoo!

اوو هو هو!

By the way, where are there any flights to France.

به هر حال، کجا پرواز به فرانسه وجود دارد.

To Paris. At the moment, I have no idea.

به پاریس. در حال حاضر هیچ ایده ای ندارم.

I guess so.

حدس می زنم اینطور باشد.

The problem is, at the moment, all of the customs people at the airports are on strike.

مشکل این است که در حال حاضر همه گمرکات در فرودگاه ها در اعتصاب هستند.

The baggage handlers.

حمل کنندگان چمدان.

Oh, no, it's not just the customs people.

اوه، نه، این فقط مردم گمرک نیستند.

It's a border force.

این یک نیروی مرزی است.

The people that check your passports, they are all now on strike and on strike

افرادی که پاسپورت شما را چک می کنند، همگی در اعتصاب و اعتصاب هستند،

because otherwise Louis, we would be on the next flight over, would we?

زیرا در غیر این صورت لوئیس، ما در پرواز بعدی پرواز خواهیم بود، آیا؟

To Paris?

به پاریس؟

Yes, because, Louis, I'm sure we would probably have time to get there.

بله، چون، لوئیس، مطمئنم که احتمالاً زمان خواهیم داشت تا به آنجا برسیم.

Louis has got shrimps in oven now.

لویی الان در فر میگو دارد.

You don't mean small people, do you? You mean there

منظورت آدم های کوچک نیست، نه؟ یعنی

are those

creatures that live in the sea?

موجوداتی هستند که در دریا زندگی می کنند؟

Okay, well, we used to call them.

خوب، خوب، ما به آنها زنگ می زدیم.

Used to call people that were, let's just say, smaller than average.

برای صدا زدن افرادی استفاده می شود که مثلاً کوچکتر از حد متوسط ​​بودند.

We would say, oh, you, you shrimp,

می گفتیم ای میگو،

meaning a small person.

یعنی آدم کوچک.

Now, we don't say that anymore because obviously it's

حالا دیگر این را نمی گوییم زیرا بدیهی است که

incorrect to say things like that.

گفتن چنین چیزهایی نادرست است.

So when you said we have shrimps in the oven, it immediately

بنابراین وقتی گفتید ما میگو در فر داریم،

made me think of a very small people.

بلافاصله مرا به فکر مردم بسیار کوچکی انداخت.

But of course what you meant was those wriggly little pink

اما مطمئناً منظور شما از سخت پوستان پیچک صورتی کوچک و چروکیده بود

ivy crustaceans.

.

I think the crustaceans invertebrates

من فکر می کنم سخت پوستان بی مهرگانی

that are not invertebrates because they've got legs that live in the sea.

هستند که بی مهرگان نیستند زیرا پاهایی دارند که در دریا زندگی می کنند.

So shrimps in the oven, Smoked salmon, Yes.

بنابراین میگو در فر، ماهی آزاد دودی، بله.

What is what is smoked salmon, Steve It's a fish.

ماهی سالمون دودی چیست، استیو این ماهی است.

I think shrimps are crustaceans, aren't they?

به نظر من میگوها سخت پوست هستند، اینطور نیست؟

We should start doing our English lessons for five year olds.

ما باید شروع کنیم به آموزش زبان انگلیسی برای کودکان پنج ساله.

I think salmon as an entree with champagne and lamb.

به نظر من ماهی قزل آلا یک خوراکی با شامپاین و گوشت بره است.

Okay,

خوب،

quick, send a helicopter over, Louis.

سریع، یک هلیکوپتر بفرست، لویی.

Well, you know, in France, food is the most important thing in life.

خوب، می دانید، در فرانسه، غذا مهمترین چیز در زندگی است.

Food and meals.

غذا و وعده های غذایی.

So there isn't the third thing anyway, right?

پس مورد سوم به هر حال وجود ندارد، درست است؟

But I think I think Steve has been drinking the cooking sherry.

اما فکر می‌کنم استیو شری آشپزی را نوشیده است .

Yes. What Magdalena says, what his stomach.

آره. ماگدالنا چه می گوید، چه شکمش.

Stomach says he's cooking and he hasn't got time to look at the live chat, although he obviously does

معده می گوید که در حال آشپزی است و زمانی برای تماشای گفتگوی زنده ندارد، اگرچه بدیهی است

have time because he is occasionally making remote looks, which is fine.

که وقت دارد زیرا گاهی اوقات از راه دور نگاه می کند، که خوب است.

So what are you cooking?

پس چی میپزی؟

Tomek It was stomach already television.

Tomek از قبل تلویزیون بود.

I haven't looked

من

for these sentences.

دنبال این جملات نبودم

Fish in veggies, fish and vegetables.

ماهی در سبزیجات، ماهی و سبزیجات.

Not quite, I've got to say.

نه کاملا، باید بگویم.

You know, I would give Lewis nine and a half out of ten

می‌دانی، من به لوئیس نه و نیم از ده می‌دهم

and, you know, maybe five or six out of ten to tell me.

و، می‌دانی، شاید پنج یا شش از ده تا به من بگوید.

So. Yes.

بنابراین. آره.

So if there was a flight available to

بنابراین اگر پروازی به

Amsterdam or not.

آمستردام وجود داشت یا خیر.

Amsterdam. Yeah.

آمستردام آره

Amsterdam, Netherlands, rather, or to Paris,

آمستردام، هلند، بهتر است، یا به پاریس،

I think I would take the Paris flight at this point

فکر می‌کنم در این نقطه با پرواز پاریس پرواز کنم،

because the food looks quite nice at Lewis's house.

زیرا غذا در خانه لوئیس بسیار خوب به نظر می‌رسد.

I think I'm getting slightly mad, Mr. David.

فکر می کنم دارم کمی عصبانی می شوم، آقای دیوید.

Now, you were k

حالا، شما k بودید،

I think I think Steve has been cleaning the bathroom and is being I think he's been inhaling the bleach.

فکر می‌کنم استیو حمام را تمیز می‌کند و فکر می‌کنم دارد سفید کننده را استنشاق می‌کند.

I've been inhaling a lot of bleach and cleaning fluids. Mr.

من مقدار زیادی مایعات سفید کننده و پاک کننده استنشاق کرده ام . آقای

Duncan It's made me go a bit round the bend, I think so If you go round the bend, it means you go a bit mad.

دانکن این باعث شد که من کمی از پیچ دور بروم، فکر می‌کنم اینطور است.

Yes. Here's another.

آره. اینم یکی دیگه

Shall we have a look at some more cards?

آیا می‌توانیم به چند کارت دیگر نگاهی بیندازیم؟

I think people are very interested to see our cards.

فکر می کنم مردم علاقه زیادی به دیدن کارت های ما دارند.

So here's another one.

پس اینم یکی دیگه

Yes, Christine, the tradition of writing Christmas cards is still

بله، کریستین ، سنت نوشتن کارت های کریسمس

going on

in the UK, although we haven't had so many as normal years.

هنوز در

بریتانیا ادامه دارد، اگرچه ما به اندازه سال های معمولی نداشته ایم.

But that's because the Royal Mail have been on strike. Yes.

اما دلیلش این است که پست سلطنتی اعتصاب کرده است. آره.

And people don't like us anymore.

و مردم دیگر ما را دوست ندارند.

Is there anyone that's actually working in public services in the UK?

آیا کسی هست که واقعاً در خدمات عمومی در بریتانیا کار کند؟

If you mean the board of Forces are on strike, the the

اگر منظورتان هیأت نیروها در اعتصاب است

the health service are on strike.

، خدمات بهداشتی و درمانی در اعتصاب هستند.

No they're not.

نه آنها نیستند.

Well they were not today.

خوب امروز نبودند.

Not today. You know, be pedantic.

امروز نه. می دانی، فضول باش.

You did say today by the way, you said that the forces, the posts,

اتفاقاً امروز گفتی، گفتی که نیروها، پست ها،

the rail workers and all the public services, they're all going on strike for more pay.

کارگران راه آهن و همه خدمات عمومی ، همه برای دستمزد بیشتر اعتصاب می کنند.

But anyway, carry on with the cards, Mr. Duncan.

اما به هر حال، به کارت ها ادامه دهید، آقای دانکن.

Thank you, Steve. I don't want to hug.

متشکرم، استیو. نمیخوام بغل کنم

I mean, most people most people aren't working anyway because it's Christmas,

منظورم این است که اکثر مردم به هر حال به دلیل کریسمس

so they don't need to go on strike

کار نمی کنند، بنابراین نیازی به اعتصاب

here again.

مجدد در اینجا ندارند.

It is a very traditional scene.

این یک صحنه کاملا سنتی است.

We have the snowmen, we have the lovely cottage

ما آدم برفی‌ها را داریم، کلبه‌ای دوست‌داشتنی

with the red door seasons, Greetings again by door, again,

با فصل‌های درب قرمز داریم، دوباره سلام در خانه، دوباره،

a very common well, I think red, of course, is always used around this time of year.

یک چاه بسیار رایج، البته فکر می‌کنم قرمز همیشه در این زمان از سال استفاده می‌شود.

I wonder who this card is from.

من تعجب می کنم که این کارت از چه کسی است.

Let's have a look.

بیایید نگاهی بیندازیم.

Oh. Oh, now, this is from.

اوه اوه، در حال حاضر، این از.

This is from our very rich friends.

این از دوستان بسیار ثروتمند ماست.

We have some friends in there.

ما چند دوست در آنجا داریم.

They're very, very rich.

آنها بسیار بسیار ثروتمند هستند.

Oh, well, but this card doesn't look like it's from any one.

اوه، خوب، اما این کارت به نظر نمی رسد که از کسی باشد.

Very rich.

بسیار غنی.

Well, they always used to send us the most beautiful, expensive cards every year.

خوب، همیشه هر سال زیباترین و گران ترین کارت ها را برای ما می فرستادند.

And I've noticed the last two years they've been downgrading

و من متوجه شده ام که در دو سال گذشته آنها

the quality of their cards, which is fine.

کیفیت کارت های خود را کاهش داده اند، که خوب است.

Maybe they're giving some away to charity.

شاید آنها مقداری را به خیریه می دهند.

But look at that one.

اما به اون یکی نگاه کن

That one is a charity, a charity card, but it's for more than one.

آن یکی یک موسسه خیریه است، یک کارت خیریه، اما برای بیش از یک مورد است.

I know that's I was about to that.

من می دانم که من در آستانه آن بودم.

So they if you buy that card, then they will give a certain

بنابراین اگر آن کارت را بخرید،

percentage of the profits to those charities.

درصد مشخصی از سود را به آن خیریه ها می دهند.

And there's a lot of them on the on that card.

و تعداد زیادی از آنها در آن کارت وجود دارد.

So they're not going to get very much each other.

بنابراین آنها خیلی با یکدیگر برخورد نمی کنند.

They know.

آنها می دانند.

But but if a million people do it, then they will.

اما اگر یک میلیون نفر این کار را انجام دهند، انجام خواهند داد.

But do, which is to be better if it was only just one charity.

اما این کار را انجام دهید، اگر فقط یک موسسه خیریه باشد بهتر است.

Okay. But there you go. There's another.

باشه. اما شما بروید. دیگری وجود دارد.

Now you're not sharing the cards anymore.

اکنون دیگر کارت ها را به اشتراک نمی گذارید.

That's fine.

خوبه.

Now I'm going to share another one in a moment.

حالا یک لحظه دیگر یکی دیگر را به اشتراک می گذارم.

Steve Rosa.

استیو روزا.

Rosa Oh, Thomas in Poland at the moment,

روزا اوه، توماس در حال حاضر در لهستان است،

um, that's a bit far for us to go.

اوم، تا رسیدن به آن کمی دور است.

Bought borsch dumplings.

کوفته گاوزبان خریدم.

Delicious. Cabbage.

خوشمزه - لذیذ. کلم.

Mushroom. What, you don't like mushrooms?

قارچ. چه، شما قارچ دوست ندارید؟

Oh, well, I don't know.

اوه، خوب، من نمی دانم.

We'll have to do we will have to do a bit of a tour.

ما باید انجام دهیم، باید کمی تور انجام دهیم.

As I understand it, Borsch is a type of vegetable.

اینطور که من فهمیدم، برش یک نوع سبزی است.

I believe it's a type of thing that you can prepare and it goes very well with, um,

من معتقدم این یک نوع چیز است که می توانید تهیه کنید و

with dumplings and cabbage and mushrooms.

با پیراشکی و کلم و قارچ بسیار خوب می آید.

The mushroom fillings.

پر کردن قارچ.

Interesting thing about Poland.

نکته جالب در مورد لهستان

Um, is that they are predicting that

اوم، این است که آنها پیش بینی می کنند که

in ten years time Poland will have a larger economy than the UK.

در ده سال آینده لهستان اقتصاد بزرگتری از بریتانیا خواهد داشت.

Who cares?

چه کسی اهمیت می دهد؟

So I'm just saying it's interesting, Mr.

پس من فقط می گویم جالب است آقای

German, don't ruin everyone's Christmas thing.

آلمانی، کریسمس همه را خراب نکنید.

Everyone's Christmas. It's just very good for Poland.

کریسمس همه فقط برای لهستان خیلی خوب است.

I don't want to talk about politics and we don't want to talk talking about,

من نمی خواهم در مورد سیاست صحبت کنم و ما نمی خواهیم در مورد صحبت کردن صحبت کنیم،

but I'm just stating what I read in the paper on the internet that because of everything that's gone

اما فقط آنچه را که در روزنامه در اینترنت خواندم بیان می کنم که به دلیل همه چیزهایی که انجام

on, they think that, uh, Parliament have a larger economy than the UK in ten years time.

شده، آنها فکر می کنند که، اوه، مجلس در مدت ده سال اقتصاد بزرگتری نسبت به بریتانیا داشته باشند.

So that's we're going to be moving to, well, Poland, I think we are.

بنابراین، ما به سمت لهستان حرکت خواهیم کرد، من فکر می کنم که ما هستیم.

I don't think we're moving anywhere.

فکر نمی کنم به جایی حرکت کنیم.

I'm joking.

من شوخی میکنم.

You know, to me, yeah.

میدونی برای من آره

These, these jokes today, I really feature beetroot soup.

این ها، این جوک ها امروز، من واقعاً سوپ چغندر را می شناسم.

You'd love that beetroot soup.

شما آن سوپ چغندر را دوست دارید.

I don't like beetroot soup.

من سوپ چغندر دوست ندارم.

You will have strange coloured urine.

ادرار رنگ عجیبی خواهید داشت.

Yes. Borsch?

آره. بورش؟

Yes, I remember there was a guy on YouTube and he is how you say it's eight again.

بله، من یادم می آید که یک پسر در یوتیوب بود و او اینگونه است که شما می گویید دوباره هشت است.

So it's

پس

polite and such again?

مودبانه و اینجوری دوباره؟

Borsch Oh, is that right?

Borsch اوه، درست است؟

Tommy Yes, that's right.

تامی بله، درست است.

Go and tell. Mike is going to say Mr.

برو بگو مایک می‌خواهد بگوید آقای

Duncan, You've pronounced it perfectly because I know how to pronounce it.

دانکن، شما آن را کاملاً تلفظ کردید زیرا من می‌دانم چگونه آن را تلفظ کنم.

So shut your mouth.

پس دهنتو ببند

I'm in a chatty mood today, Mr. Duncan.

من امروز حال و هوای پرحرفی دارم، آقای دانکن.

Well, you're in a very strange mood, right, Rosa?

خب، تو حالت خیلی عجیبی داری، درسته، رزا؟

Look at what Rosa's cooking.

ببین رزا داره چی میپزه

Roast pork loin.

گوشت خوک کباب شده.

Whoo hoo hoo hoo! That's got you interested.

هو هو هو هو! این شما را علاقه مند کرده است.

I'm always into the loin lasagne, rice with raisins.

من همیشه به لازانیای کمری، برنج با کشمش علاقه دارم.

Uh, cap on that.

اوه، روی آن کلاه بگذارید.

I'm not sure what that is.

من مطمئن نیستم که چیست.

It all sounds nice, except for the raisin lettuce salad,

همه چیز خوب به نظر می رسد، به جز سالاد کاهو کشمشی،

vegan tender couscous and pudding plus parfait.

کوسکوس لطیف وگان و پودینگ به علاوه پارفه.

As a dessert, we have always have on Christmas Eve.

به عنوان یک دسر، ما همیشه در شب کریسمس داریم.

Yeah.

Lovely stomach says my pronunciation was perfect.

آره

معده دوست داشتنی می گوید تلفظ من عالی بود.

Spot on. Damn.

نقطه در. لعنتی

And you say, But what is it? Is it vegetable?

و شما می گویید، اما آن چیست؟ آیا گیاهی است؟

I don't know what it is. It's beetroot.

نمی دانم این چیست. چغندر است.

Right. Okay. Atomic literally told us what it was.

درست. باشه. اتمی به معنای واقعی کلمه به ما گفت که چیست.

Well, Magdalena says it's not vegetarian.

خوب، ماگدالنا می گوید که گیاهخوار نیست.

It must be if it's beetroot, it must be.

اگر چغندر باشد باید باشد.

Well, there is meat as well.

خب گوشت هم هست

So there probably is some meat in that somewhere I find.

بنابراین احتمالاً در جایی که من پیدا کردم مقداری گوشت در آن وجود دارد .

Well, normally when you think about it, dumplings

خوب، به طور معمول وقتی به آن فکر می کنید، کوفته

are normally made with animal fat anyway, so.

ها معمولاً با چربی حیوانی درست می شوند، بنابراین.

Yeah. So there must be some animal in there.

آره بنابراین باید یک حیوان در آنجا باشد.

I like beetroot.

من چغندر دوست دارم

It's very good for you, beetroot.

چغندر برات خیلی خوبه

If you are somebody who likes doing

اگر شما فردی هستید که

weights and goes to the gym a lot, is that what that is?

وزنه زدن را دوست دارید و زیاد به باشگاه می‌روید، این همان چیزی است؟

I'm just indicating.

من فقط نشان می دهم.

Indicating.

نشان می دهد.

This is this is. This is Steve Wood.

این است. این استیو وود است.

This is Steve.

این استیو است.

When he goes to the gym, or at least

وقتی او به ورزشگاه می رود، یا حداقل

I try, I don't go to the gym anyway.

من تلاش می کنم، به هر حال به باشگاه نمی روم.

I'm lifting the weight. It it's very heavy.

وزنه را بلند می کنم. خیلی سنگینه

But yeah, it's apparently there's something in beetroot that replaces electrolytes or something.

اما بله، ظاهراً چیزی در چغندر وجود دارد که جایگزین الکترولیت ها یا چیزی می شود.

It's very good.

خیلی خوبه

Beetroot juice is very good If you, you know, you get a bit of a workout person

آب چغندر بسیار خوب است ، اگر می دانید که یک فرد ورزشکار

to work towards, it turns you.

به سراغتان می آید، شما را برمی انگیزد.

It turns. Yep. Red.

تبدیل می شود. بله قرمز.

It does go a strange colour. Yeah.

رنگش عجیب میاد آره

That's the only thing to remember.

این تنها چیزی است که باید به خاطر بسپارید.

Remember that next time you have a wee wee and it's red, just make sure that you haven't had beetroot.

به یاد داشته باشید که دفعه بعد که چغندر خورده اید و قرمز است، فقط مطمئن شوید که چغندر نخورده اید.

If you haven't, go straight to the doctor.

اگر این کار را نکردید، مستقیماً به دکتر بروید.

That's it.

So is our or our advice.

خودشه.

توصیه ما یا ما هم همینطور است.

If blood anywhere except for inside your veins go to the doctor.

اگر خون در جایی به جز داخل رگ های شما وجود دارد، به پزشک مراجعه کنید.

Another card because I'm feeling very kind festive

کارت دیگری چون از سحر احساس می کنم جشن بسیار مهربانی

since dawn and I guess it's a nice one This is beautiful Whoever it.

دارم و حدس می زنم کارت خوبی است.

Yeah.

آره

Why don't I do something?

چرا کاری نمی کنم؟

Does it involve me taking my clothes off?

آیا این شامل درآوردن لباس هایم می شود؟

Well, it

خوب، به

looks.

نظر می رسد.

I don't know what's going on there.

من نمی دانم آنجا چه خبر است.

Why did you do that?

چرا این کار را کردی؟

Well, because when you're sharing one car, the other one's being seen straight away.

خوب، چون وقتی یک ماشین را به اشتراک می گذارید، ماشین دیگر بلافاصله دیده می شود.

There's no element of surprise taking place.

هیچ عنصر غافلگیری وجود ندارد.

Okay, That's a beautiful car, Mr. Johnson.

خوب، این ماشین زیبایی است، آقای جانسون.

And it says Winter.

و می گوید زمستان.

And as you can see, a winter view

و همانطور که می بینید، یک منظره زمستانی

and they look like snow drops.

و آنها شبیه قطرات برف هستند.

That's a very high quality.

این کیفیت بسیار بالایی دارد.

That's probably the most high quality car that we've received.

این احتمالاً باکیفیت ترین ماشینی است که ما دریافت کرده ایم.

Beautiful.

زیبا.

It's a beautiful fake paper, embossed paper.

این یک کاغذ تقلبی زیبا، کاغذ برجسته است.

And I would I would say that that card

و من می توانم بگویم که آن

is probably around three or £4.

کارت احتمالاً حدود سه یا 4 پوند است.

So that doesn't actually sound very.

بنابراین در واقع خیلی به نظر نمی رسد.

But it is.

اما آن است.

Yeah, but if you have but anyway, who's up from who sent us that beautiful card.

بله، اما اگر دارید اما به هر حال، چه کسی آن کارت زیبا را برای ما ارسال کرده است.

So this particular card came from

بنابراین این کارت خاص

it came from your sister.

از طرف خواهر شما آمده است.

Oh yeah. Well, that's not surprising.

اوه بله. خوب، این تعجب آور نیست.

Not surprising.

تعجب آور نیست.

So Steve's sister has three cars

بنابراین خواهر استیو سه ماشین

in the driveway in a swimming pool. So?

در خیابان در یک استخر شنا دارد. بنابراین؟

So that's why just in the drive.

بنابراین به همین دلیل است که فقط در درایو.

Yeah. So that's a high quality card.

آره پس این یک کارت با کیفیت است.

Um, and, uh, yeah, and,

اوم، و، اوه، بله، و،

you know, no, no expense spared.

می دانید، نه، هیچ هزینه ای دریغ نمی شود.

No expense spared.

هیچ هزینه ای دریغ نمی شود.

Look at the embossed

به کاغذهای برجسته نگاه

paper that.

Yes, that is that is very high quality paper.

کنید.

بله، این کاغذ بسیار با کیفیت است.

What's was the most the make of the of the

it tell you who made this art angel angels.

چه کسی این فرشته هنری را ساخته است.

It's even got the artist's name on there printed in England.

حتی نام هنرمند در آنجا در انگلستان چاپ شده است.

Are you it's incredible are you impressed in that case it's probably £10 a car.

آیا شما باورنکردنی است آیا تحت تأثیر قرار گرفته اید که احتمالاً یک ماشین 10 پوند است.

Well, that's what I meant.

خب منظورم همین بود

I think this is a very expensive card. We should.

من فکر می کنم این یک کارت بسیار گران است. ما باید.

We should take this to the antique shop tomorrow and have it valued.

ما باید این را فردا به عتیقه فروشی ببریم و ارزش آن را داشته باشیم.

It might be worth.

ممکن است ارزش داشته باشد.

Well, £10.

خب 10 پوند

Well, it looks like Timex going is going ahead now in terms of the place to go to eat

خوب، به نظر می رسد که Timex going در حال حاضر از نظر مکان برای غذا خوردن جلوتر است

because they're serving 12 different dishes.

زیرا آنها در حال سرو 12 غذای مختلف هستند.

Sounds good.

به نظر خوب می رسد.

And for Paul's Christmas Eve dinner is very important

و برای پل شام شب کریسمس بسیار مهم است

and most of it is vegetarian apart from fish.

و بیشتر آن به غیر از ماهی، گیاهی است.

But that's. That's, uh. I didn't know that.

اما همین است. همین، اوه من این را نمی دانستم.

I must remember that for next year.

این را باید برای سال آینده به خاطر بسپارم.

But then we're going to Rosa Rose's

اما بعد می رویم به

cooking cap or not. Oh, no.

کلاه آشپزی رزا رز یا نه. وای نه.

Cap and ata is vegetables roasted as eggplant.

کپ و آتا سبزیجاتی است که به صورت بادمجان برشته می شوند.

So We love eggplant very much.

پس ما بادمجان را خیلی دوست داریم.

Red, green and yellow peppers.

فلفل قرمز، سبز و زرد.

You're not too keen on that, but I like those.

تو خیلی مشتاق این نیستی، اما من آنها را دوست دارم.

Uh, so it's wonderful

اوه، پس این فوق العاده

to know what you're doing whilst watching us.

است که بدانید در حین تماشای ما چه می کنید.

A while Watching us.

مدتی ما را تماشا می کند.

Do you say while whilst Wales say either in

آیا می گویید در حالی که ولز می گوید یا به

British English you say whilst in American English?

انگلیسی بریتانیایی شما می گویید در حالی که در انگلیسی آمریکایی می گویید؟

Most people say while so.

اکثر مردم می گویند در حالی که چنین است.

All right. So whilst watching us. Mm hmm.

خیلی خوب. بنابراین در حالی که ما را تماشا می کنید. مم هوم

You are cooking meals.

شما در حال پختن غذا هستید.

Or if in America, whilst watching us, you're

یا اگر در آمریکا، در حالی که ما را تماشا می کنید، در حال

cooking your Christmas Eve meals, correct?

پختن وعده های غذایی شب کریسمس خود هستید، درست است؟

Well, I'm not sure what that was.

خوب، من مطمئن نیستم که آن چه بود.

And raisins as well.

و همچنین کشمش.

But you can take the raisins out.

اما می توانید کشمش را بیرون بیاورید.

You know, take the raisins out. Pick them out.

می دانی، کشمش را بیرون بیاور. آنها را انتخاب کنید.

That's what I do.

این همون چیزیه که من انجام می دم.

If I if I ever eat a meal and there are things in the meal that I don't like, I just pick them out.

اگر روزی یک وعده غذایی بخورم و چیزهایی در غذا باشد که دوست ندارم، فقط آنها را انتخاب می کنم.

And if we're in a restaurant, I normally give them to Steve.

و اگر در رستوران باشیم ، معمولا آنها را به استیو می دهم.

And Steve always complains because he says, Don't do that, don't do that.

و استیو همیشه شکایت می کند، زیرا می گوید، این کار را نکن، آن کار را نکن.

That looks so terrible.

این خیلی وحشتناک به نظر می رسد.

If I don't like the food on my plate, I will give it to Steve.

اگر غذای بشقابم را دوست نداشته باشم، آن را به استیو می دهم.

Hello, Luca.

سلام لوکا

Luca avenatti is finally here.

لوکا آوناتی بالاخره اینجاست.

Gets to be on one of our livestream. Good.

می شود در یکی از پخش زنده ما باشد. خوب

Hello, Luca.

سلام لوکا

I love your streams.

من عاشق استریم های شما هستم

Probably we're on at the wrong time for you normally.

احتمالاً ما به طور معمول در زمان اشتباهی برای شما هستیم.

But, baby, you're not working today

اما عزیزم، تو امروز کار نمی

and you've got nothing better to do.

کنی و هیچ چیز بهتری برای انجام دادن نداری.

So you decided you would watch us live, which is wonderful.

بنابراین تصمیم گرفتید ما را به صورت زنده تماشا کنید، که فوق العاده است.

I can't think of anything better. No, to have.

هیچ چیز بهتری به ذهنم نمی رسد. نه، داشتن

Yeah, that's it.

درسته خودشه.

Well, it's good that you're watch anyway, even if it's not live.

خوب، خوب است که به هر حال تماشا می کنید، حتی اگر پخش زنده نباشد.

So thank you for that.

بنابراین برای آن از تو متشکرم.

Um, any more cards, Mr.

اوم، کارت دیگری دارید، آقای

Doom? We've got loads

دووم؟ ما بارها

and loads of cards.

و بارهای کارت داریم.

Here's another one.

اینم یکی دیگه

A beautiful landscape you have.

منظره زیبایی دارید

This is.

این هست.

I would say this is sort of.

من می گویم این نوعی است.

It's not realistic.

واقع بینانه نیست.

Would you?

آیا شما؟

No, it's a sort of collection of.

نه، این یک نوع مجموعه است.

Well, yeah.

اره.

Yes, it is depicting a sort of a, a mountain scene.

بله، نوعی صحنه کوهستانی را به تصویر می کشد.

It's slightly surreal. Slightly surreal.

کمی سورئال است. کمی سورئال.

It looks like that all the people playing in the ice

به نظر می رسد که همه افرادی که در یخ بازی

are about to fall over and break their legs. Yes.

می کنند نزدیک است به زمین بیفتند و پاهای خود را بشکنند. آره.

So they're making snow angels.

بنابراین آنها فرشتگان برفی می سازند.

Oh, are they? Oh, yes.

اوه، آنها هستند؟ آه بله.

They're not they're not falling over.

آنها نیستند آنها نمی افتند.

They're actually making snow angels.

در واقع دارند فرشته های برفی می سازند.

I can see it now. But yeah, that's it's not nice.

الان می توانم ببینمش. اما آره، این خوب نیست.

Yes, it's a sort of this is nice, Uh, evergreen trees.

بله، این یک نوع خوب است، درختان همیشه سبز.

There are some houses and it's the roads to the house.

چند خانه وجود دارد و راه های خانه است.

Let's have a view.

بیایید یک دیدگاه داشته باشیم.

Well It doesn't matter. Here we go.

خوب مهم نیست در اینجا ما می رویم.

We shouldn't. Yeah. Okay.

ما نباید. آره باشه.

No, Andy and Karen.

نه، اندی و کارن.

Yes. So, again, friends from work.

آره. بنابراین، دوباره، دوستان از محل کار.

I love the way Steve is really nervous.

من عاشق روشی هستم که استیو واقعاً عصبی است.

To Steve and Duncan from Andy.

به استیو و دانکن از اندی.

Love from Andy and Karen.

عشق از اندی و کارن.

So once again, we're colleagues.

بنابراین یک بار دیگر، ما همکار هستیم.

Yeah, but colleagues again.

بله، اما باز هم همکاران.

Well, Andy's and.

خوب، اندی و.

Oh, excuse me, Mr. Duncan.

اوه، ببخشید آقای دانکن.

That's the the dust from all the cleaning

این گرد و غبار حاصل از

in this house.

نظافت این خانه است.

I hope you enjoyed that cough.

امیدوارم از آن سرفه لذت برده باشید.

If you were listening with headphones.

اگر با هدفون گوش می کردید.

Yeah, exactly.

بله دقیقا.

So lots of people don't mind raisins.

بنابراین بسیاری از مردم به کشمش اهمیتی نمی دهند.

So in Sicily,

بنابراین در سیسیل

we add olives into the cabinet and some sugar

، زیتون را داخل کابینت و مقداری شکر

and vinegar. Yes.

و سرکه اضافه می کنیم. آره.

I don't like olives either.

زیتون هم دوست ندارم

And Magdalena in the Czech Republic, they're having carp, which is fish, of course.

و ماگدالنا در جمهوری چک، ماهی کپور دارند، که البته ماهی است.

Now is.

اکنون است.

Are you noticing what I'm noticing, Steve?

آیا شما متوجه چیزی که من متوجه شدم، استیو؟

A lot of these are food heavy comments.

بسیاری از اینها نظرات سنگین غذایی هستند.

Know that a lot of people are having fish. Yes.

بدانید که بسیاری از مردم ماهی می خورند. آره.

So I wonder I wonder if this is

بنابراین تعجب می کنم که آیا این

leaning towards a traditional thing because we don't do it.

به یک امر سنتی متمایل است زیرا ما آن را انجام نمی دهیم.

We don't have fish Christmas here, Christmas Eve.

ما اینجا کریسمس ماهی نداریم، شب کریسمس.

Well, it seems that it's definitely in Poland.

خب، به نظر می رسد که قطعاً در لهستان است.

It's traditional to have lots of vegetables and a fish meal.

خوردن سبزیجات زیاد و غذای ماهی سنتی است.

France,

فرانسه،

obviously, Lewis

بدیهی است که لوئیس

is having what he's having fish, but that doesn't mean it's a tradition.

همان ماهی را دارد که می خورد، اما این بدان معنا نیست که این یک سنت است.

But he's having that

اما او از

smoked salmon, of course, is

ماهی سالمون دودی استفاده می کند، البته

fairly traditional in the UK.

در بریتانیا نسبتاً سنتی است.

Lots of people will buy sliced smoked salmon

بسیاری از مردم سالمون دودی ورقه شده را می خرند

because it's smoked salmon is expensive.

زیرا ماهی سالمون دودی گران است.

And I remember when we grew up, you would only really buy it at Christmas

و من به یاد دارم وقتی بزرگ شدیم، شما واقعاً آن را در کریسمس می خرید

because it's so expensive that people would buy it at Christmas as a treat.

زیرا آنقدر گران است که مردم آن را در کریسمس به عنوان یک غذا می خرند.

You wouldn't normally.

شما معمولا این کار را نمی کنید.

Certainly when I grew up, you wouldn't eat smoked salmon

مطمئناً وقتی بزرگ شدم، ماهی سالمون دودی نمی‌خورید،

unless it was probably Christmas or you went out for a very expensive meal.

مگر اینکه احتمالاً کریسمس باشد یا برای یک غذای بسیار گران بیرون رفته باشید.

And that is a really good point.

و این نکته واقعا خوبی است.

I'm glad you said that, because quite often at Christmas you would treat yourself to something

خوشحالم که این را گفتی، زیرا اغلب اوقات در کریسمس خود را با چیزی پذیرایی می کنی،

so I remember my family because as you know,

بنابراین خانواده ام را به یاد می آورم، زیرا همانطور که می دانید،

I want some sad music here playing in the background.

می خواهم یک موسیقی غمگین اینجا در پس زمینه پخش شود.

Of course, I was raised in a poor family, not like Mr.

البته من در یک خانواده فقیر بزرگ شدم، نه مثل آقای

Steve with his big silver spoon in his mouth.

استیو که قاشق نقره ای بزرگش در دهانش بود.

I was red and we would always treat ourselves at Christmas time to something that we wouldn't

من قرمز بودم و همیشه در زمان کریسمس از خودمان با چیزی که معمولاً نداشتیم رفتار می‌کردیم

normally have.

.

So maybe some fresh meat or maybe some fish or something like that.

بنابراین شاید مقداری گوشت تازه یا شاید مقداری ماهی یا چیزی شبیه به آن.

Cold, cold fish.

ماهی سرد و سرد

Or maybe.

یا شاید.

Maybe a big bag of nuts.

شاید یک کیسه بزرگ آجیل.

Yeah.

My mum and dad used to go crazy for the.

آره

مامان و بابام دیوونه میشن

For the walnuts. Yes.

برای گردو. آره.

My dad would be there sitting on the sofa cracking his walnuts.

پدرم روی مبل نشسته بود و گردوهایش را می شکست.

Ooh, very noisy.

اوه، خیلی پر سر و صدا

Yeah, but nuts are always a big tradition in the UK.

بله، اما آجیل همیشه یک سنت بزرگ در بریتانیا است.

They were. I don't think they are so much now.

آنها بودند. فکر نمی کنم الان اینقدر زیاد باشند.

It's the only time of the year you would buy

این تنها زمانی از سال است که می توانید

Brazil nuts.

آجیل برزیلی بخرید.

What did you just mention?

فقط به چی اشاره کردی؟

Walnuts. Walnuts.

گردو. گردو.

And there's another one we used to buy as almonds.

و یکی دیگه هم هست که بادام می خریدیم.

Yeah.

Now I think it was mainly walnuts.

آره

الان فکر کنم عمدتا گردو بود.

And I've forgotten already.

و من قبلاً فراموش کرده ام

What was the other walnut?

گردوی دیگر چه بود؟

Brazil Nuts.

آجیل برزیلی.

Brazil nuts and walnuts, the round ones.

آجیل و گردو برزیلی، گرد.

But sort of.

اما به نوعی

And we had this.

و ما این را داشتیم.

This nutcracker. Ooh.

این فندق شکن اوه

Who Dad would always buy this big bag of nuts?

کی بابا همیشه این کیسه بزرگ آجیل رو میخره؟

But the nuts were still inside the shells.

اما آجیل ها هنوز داخل پوسته ها بودند.

So that that was the thing.

بنابراین موضوع همین بود.

You didn't buy the nuts in a bag already taken out of those shells.

شما آجیل را در کیسه ای که قبلاً از آن پوسته بیرون آورده اید، نخریدید.

You always bought them in the shells.

شما همیشه آنها را در پوسته می خریدید.

And that was part of the fun, was trying to crack

و این بخشی از سرگرمی بود، تلاش برای

the shells to get the nut out inside

شکستن پوسته ها برای بیرون آوردن مهره از داخل

and the there was a skill in doing it because the walnuts, if you were too

و مهارت در انجام آن وجود داشت زیرا گردوها، اگر با آن خیلی

heavy with that, with The Nutcracker, you'd smash

سنگین بودید، با فندق شکن، آن را خرد می کردید.

the walnuts inside.

گردو داخل

So you wanted to try and get the walnuts almost whole.

بنابراین می خواهید سعی کنید گردو را تقریباً کامل تهیه کنید.

Yeah, because they're a very complicated shape, aren't they?

آره، چون شکل بسیار پیچیده ای دارند، اینطور نیست؟

And that's the only difference of course, Steve used to just break them with his bare hands because I'm.

و البته این تنها تفاوت است، استیو با دست خالی آنها را می شکست چون من هستم.

Yeah, because I have my hands, like, murderous hands.

آره، چون دست هایم مثل دست های قاتل دارم.

Steve's got giant hands.

استیو دست های غول پیکری دارد.

They're like.

They're like, awful. They're like a bunch of bananas.

آنها مانند.

آنها مانند، وحشتناک هستند. آنها مانند یک دسته موز هستند.

Yeah, And but of course, the real tough ones for a child

بله، و البته، سختی های واقعی برای یک کودک

with the with the Brazil nuts.

با آجیل برزیلی.

So the Brazil nuts, they're almost very, very tough, dark shells.

بنابراین آجیل برزیلی ، تقریباً بسیار بسیار سخت و پوسته تیره است.

And they were very hard to break open

و باز کردن آنها بسیار سخت بود

and you normally have to bash them to get them open.

و معمولاً باید به آنها ضربه بزنید تا باز شوند.

It was always frustrating that you you couldn't just crack them very easily.

همیشه ناامید کننده بود که نمی توانستی به راحتی آنها را بشکنی.

Obviously, I could with my super powerful fingers.

بدیهی است که می توانستم با انگشتان فوق العاده قدرتمندم.

I'm joking.

من شوخی میکنم.

But that's probably where I developed my super strength in my hands.

اما احتمالاً آنجا بود که قدرت فوق العاده ام را در دستانم توسعه دادم .

Was my dad saying the thing

آیا پدرم می‌گفت که

was cracking nuts in Christmas time? Yes.

در زمان کریسمس چیزی در حال شکستن آجیل است؟ آره.

So you would grab the nuts very tightly and squeeze them as hard as you can.

بنابراین آجیل ها را خیلی محکم بگیرید و تا جایی که می توانید فشار دهید.

Now, can I ask?

حالا میتونم بپرسم؟

Does anybody out there watching, listening today,

آیا کسی در آنجا تماشا می‌کند، امروز گوش می‌دهد،

do you still crack nuts at Christmas War nuts,

آیا شما هنوز در آجیل جنگ کریسمس، آجیل برزیل، دلخور می‌شوید

Brazil nuts.

؟

Do you do that? I did.

آیا شما این کار را انجام می دهید؟ من کردم.

You used to do it or do you do it now?

قبلا این کار را می کردی یا الان انجام می دهی؟

Because it used to be quite good fun.

چون قبلا خیلی سرگرم کننده بود.

You were watching television and you'd have have a have a back in Nuts and The Nutcracker.

شما در حال تماشای تلویزیون بودید و باید در Nuts و The Nutcracker بازی کنید.

And then you would and it would make a mess everywhere, because when it broke

و آنوقت همه جا را خراب می کرد، زیرا وقتی تکه ها را می

the bits, the shells would go everywhere.

شکست، پوسته ها همه جا را می رفتند.

But does anybody do that anymore? I don't think they do.

اما آیا کسی دیگر این کار را انجام می دهد؟ من فکر نمی کنم آنها انجام دهند.

We don't.

ما نمی کنیم.

You just buy them now, ready out of the shells.

شما فقط آنها را در حال حاضر، آماده از پوسته خریداری کنید.

But yeah, we'd like to know.

اما بله، ما دوست داریم بدانیم.

Do you still crack nuts at Christmas?

آیا هنوز در کریسمس آجیل می شکنند؟

Does anybody still do that

آیا کسی هنوز آن

Christmas meal?

وعده غذایی کریسمس را انجام می دهد؟ لویی می‌گوید

Eve is very it's an important meal for Portuguese people, says Louis.

حوا یک وعده غذایی مهم برای مردم پرتغال است .

It seems to be for a lot of cultures

به نظر می رسد برای بسیاری از فرهنگ ها

and countries that the Christmas Eve meal

و کشورها، غذای شب کریسمس

from what I'm getting for Portuguese

از آنچه من برای پولیش پرتغالی دریافت می کنم،

polish certainly

that it if anything is it more important

مطمئناً مهم

than the Christmas Day meal

تر از وعده غذایی روز کریسمس

good job.

است.

It isn't for us because we wouldn't be here

برای ما نیست چون فردا اینجا نبودیم

tomorrow.

We're going to have to really get our act together.

.

ما باید واقعاً دست به کار شویم.

I can I just say I think tomorrow is going to be the most hectic

فقط می توانم بگویم فکر می کنم فردا پر هیجان ترین

Christmas we've ever had because we've got to get up early.

کریسمس است که تا به حال داشته ایم زیرا باید زود بیدار شویم.

We've got to open our gifts.

ما باید هدایایمان را باز کنیم

But I think it might be a good idea

اما من فکر می کنم ممکن است ایده خوبی باشد

to save something for the live stream.

که چیزی را برای پخش زنده ذخیره کنید.

What do you think

فکر می کنید چه کاری

you could do? We could do? Yes.

می توانستید انجام دهید؟ ما می توانستیم انجام دهیم؟ آره.

I don't mind.

من مشکلی ندارم.

Think so?

فکر می کنم؟

So I think we should open at least one of our gifts.

بنابراین من فکر می کنم ما باید حداقل یکی از هدیه هایمان را باز کنیم.

Okay.

Which, of course, means that there might be more than one gift set.

باشه.

که البته به این معنی است که ممکن است بیش از یک مجموعه هدیه وجود داشته باشد.

So that's a good start already when you think about it.

بنابراین وقتی به آن فکر می کنید شروع خوبی است.

So, yes, I think tomorrow we're going to get up early, open, open some of our gifts.

بنابراین، بله، فکر می کنم فردا صبح زود بیدار شویم ، باز کنیم، تعدادی از هدیه هایمان را باز کنیم.

Then we have to prepare our Christmas meal.

سپس باید غذای کریسمس خود را آماده کنیم.

So I might actually do a little bit of recording of us

بنابراین من ممکن است در واقع کمی ضبط

preparing the vegetables and then later on, 2 p.m.

سبزیجات را ضبط کنم و بعداً، ساعت 2 بعد از ظهر.

UK time tomorrow we are with you on Christmas Day.

فردا به وقت انگلستان در روز کریسمس با شما هستیم.

We are giving up some of our Christmas Day to share it with you

ما بخشی از روز کریسمس خود را کنار می گذاریم تا آن را با شما به اشتراک بگذاریم

and I hope you will join us tomorrow and we will enjoy it very much.

و امیدوارم فردا به ما بپیوندید و از آن بسیار لذت ببریم.

Yes, they do eat nuts, not just at Christmas Victoria.

بله، آنها آجیل می خورند، نه فقط در کریسمس ویکتوریا.

We do it quite often.

ما اغلب این کار را انجام می دهیم.

Yeah, we crack nuts and dried fruit,

بله، ما آجیل و میوه های خشک را می شکنیم،

but not just at Christmas.

اما نه فقط در کریسمس.

So Lewis says yes as well.

بنابراین لوئیس نیز می گوید بله.

I think I'd like to do that.

فکر می کنم دوست دارم این کار را انجام دهم.

I'd like to do that again because it's just the the problem is when you buy them

من می خواهم دوباره این کار را انجام دهم زیرا مشکل این است که وقتی آنها را می خرید

and shelf

و

so out of their shells, as our God

از پوسته آنها بیرون می آورید، همانطور که خدای ما

says, that's a good phrase on shelves.

می گوید، این عبارت خوبی در قفسه ها است.

Then you eat more often, don't you.

سپس شما بیشتر غذا می خورید، نه.

Well, yeah, I'm not a big nut guy.

خب، آره، من آدم بزرگی نیستم.

Do you don't like nuts?

آیا آجیل دوست ندارید؟

I don't really.

Not like nuts.

من واقعا اینطور نیست.

نه مثل آجیل

Sometimes I like I tell you what I like.

بعضی وقتا دوست دارم بهت میگم چی دوست دارم

I like cashew nuts. Aha.

من بادام هندی دوست دارم. آها

You do like cashews.

شما بادام هندی دوست دارید.

I always think that cashew nuts are often

من همیشه فکر می کنم که بادام هندی اغلب

overlooked and underrated.

نادیده گرفته می شود و دست کم گرفته می شود.

But I love cashew nuts.

اما من عاشق بادام هندی هستم.

They're normally the most expensive nuts they have all the nuts.

آنها معمولاً گران‌ترین آجیل‌هایی هستند که همه آجیل‌ها را دارند.

Cashew nuts are probably the most expensive,

آجیل بادام هندی احتمالاً گران ترین است،

but I the problem now the problem is.

اما من مشکل اکنون مشکل است.

And when we used to go to Malaysia, it was a tradition.

و زمانی که ما به مالزی می رفتیم، این یک سنت بود.

Do you remember? Even

یادت میاد؟ حتی

we noticed our friends in the evening.

ما در عصر متوجه دوستانمان شدیم.

One of our friends said that their father

یکی از دوستانمان گفت که پدرشان

and I think it was quite common, used to like

و من فکر می کنم خیلی رایج بود، قبلاً

so sunflowers, sunflower seeds.

آفتابگردان دوست داشتیم، تخمه آفتابگردان.

They would literally sit there just taking the seeds out of the shells.

آنها به معنای واقعی کلمه آنجا می نشستند و دانه ها را از پوسته بیرون می آوردند.

Just tell me where else they do that.

فقط به من بگو کجای دیگر این کار را انجام می دهند.

Where else they do that? China.

کجا دیگر این کار را می کنند؟ چین.

Chinese people are crazy about sunflowers inside the pot.

مردم چین دیوانه گل آفتابگردان داخل گلدان هستند.

So they sit there and they normally bite them with their teeth and then take the seed out.

بنابراین در آنجا می نشینند و معمولاً آنها را با دندان گاز می گیرند و سپس دانه را بیرون می آورند.

So if anyone is watching in China. Yes, I know.

بنابراین اگر کسی در چین تماشا می کند. بله میدانم. زمانی که در چین زندگی می

I've sat there with a Chinese family

کردم با یک خانواده چینی آنجا نشسته بودم

when I was there living in China, and they were all eating sunflower seeds

و همه آنها تخمه آفتابگردان می خوردند

and they were biting them and then taking the small seed out and eating it.

و آنها را گاز می گرفتند و سپس دانه کوچک را بیرون می آوردند و می خوردند.

Christina does.

کریستینا انجام می دهد.

And I think that that's the best way to eat nuts,

و من فکر می کنم که این بهترین راه برای خوردن آجیل است،

because nuts are very fattening, aren't they? Yes.

زیرا آجیل بسیار چاق کننده است، اینطور نیست؟ آره.

And seeds are very fattening. Yes.

و دانه ها بسیار چاق کننده هستند. آره.

Not peanuts, anything like that.

نه بادام زمینی، همچین چیزی.

So if you force yourself

بنابراین اگر خودتان را مجبور کنید

to shell all the nuts yourself, then it takes a long period of time.

که تمام آجیل ها را پوست بگیرید، مدت زمان زیادی طول می کشد.

You will eat less of them because it's very easy with cashews.

شما کمتر از آنها خواهید خورد زیرا با بادام هندی بسیار آسان است.

Just pour a handful of cashews, India, into all peanuts

فقط یک مشت بادام هندی در تمام بادام زمینی ها بریزید

for a handful of them into your mouth and you've eaten them.

و یک مشت آن را در دهان خود بریزید و آنها را خورده اید.

And that would take you probably an hour. I do.

و احتمالاً یک ساعت طول می کشد. انجام میدهم.

I shall.

All those individually, by the way, can I just say the word shell

من باید.

به هر حال، می توانم بگویم که همه آن ها به صورت جداگانه

can be used as a noun and also a verb.

می توانند به عنوان اسم و همچنین فعل استفاده شوند.

So the shell is the outside, the hard outside.

بنابراین پوسته بیرونی است، بیرونی سخت است.

Or we can say the the hard exterior

یا می توان گفت سخت بیرونی

and the process of removing

و به فرآیند برداشتن

the shell is also called shell.

پوسته پوسته نیز گفته می شود.

So you shell something by taking off the shell.

بنابراین شما با برداشتن پوسته چیزی را پوسته می کنید.

So the word shell can be used as a noun and a verb.

بنابراین کلمه shell را می توان به عنوان اسم و فعل استفاده کرد.

Very good, Mr.

خیلی خوب آقای

Juncker.

We see we were not just pretty faces were teaching English as well.

یونکر.

ما می بینیم که ما فقط چهره های زیبایی نبودیم که انگلیسی را نیز آموزش می دادند.

Yes, Well, yeah, I think if we all go uses walnuts for cooking.

بله، بله، من فکر می کنم اگر همه برویم از گردو برای پخت و پز استفاده کنیم.

Yes, there's

بله،

walnuts are very nice.

گردو وجود دارد بسیار خوب است.

Walnuts apparently are very good for high cholesterol.

گردو ظاهرا برای کلسترول بالا بسیار مفید است.

Although they give me, they give me indigestion, walnuts.

با اینکه به من می دهند، به من سوء هاضمه می دهند، گردو.

Um, but they're very good for cholesterol

اوم، اما آنها برای کلسترول بسیار خوب هستند

which sounds like an oxymoron, doesn't it.

، اینطور نیست.

It sounds like this.

صداش اینجوریه

It wouldn't do because they're high in fat, by the way.

این کار را انجام نمی دهد زیرا آنها چربی بالایی دارند، اتفاقا.

An oxymoron are two words

oxymoron دو کلمه

that are used next to each other that don't seem to fit together.

ای هستند که در کنار یکدیگر استفاده می شوند که به نظر نمی رسد با هم همخوانی داشته باشند.

They don't seem appropriate to use together because they often

استفاده از آنها با هم مناسب به نظر نمی رسد زیرا اغلب

have opposite meanings, or one will take away the meaning of the other.

معانی متضادی دارند یا یکی معنای دیگری را از بین می برد.

So in oxymoron, it's a bit like saying, I don't know, honest politician.

بنابراین، به زبان oxymoron، کمی شبیه این است که بگوییم، نمی دانم، سیاستمدار صادق.

No one says that.

هیچ کس این را نمی گوید.

Very good example.

مثال خیلی خوبیه

Mr. Honest politician It's impossible.

آقای سیاستمدار صادق غیرممکن است.

No such thing. It's an oxymoron.

چنین چیزی وجود ندارد. این یک اکسیمورون است.

Those two words together are an oxymoron because it's obviously not true.

این دو کلمه در کنار هم یک اکسیمورون هستند زیرا بدیهی است که درست نیست.

That's

یعنی

I should have been a politician.

من باید یک سیاستمدار می بودم.

I'm very good at lying. Mr. Duncan. You are.

من در دروغ گفتن خیلی خوب هستم. آقای دانکن شما هستید.

I am very good at that.

من در آن خیلی خوب هستم.

Yeah.

I'm very convinced.

آره

من خیلی قانع هستم.

The only problem is you are also very good at being caught lying.

تنها مشکل این است که شما در این که در حال دروغگویی گیر بیفتید نیز بسیار خوب هستید.

That's true, right?

این درست است، درست است؟

Yes. Shell could be a verb.

آره. Shell می تواند یک فعل باشد.

Yes. There we go. Vitoria.

آره. ما میرویم آنجا. ویتوریا

Always learning something here. True.

همیشه در اینجا چیزی یاد می گیریم. درست است، واقعی.

We're not just pretty.

ما فقط زیبا نیستیم

Pretty faces.

چهره های زیبا

We're joking when we say that.

وقتی این را می گوییم شوخی می کنیم.

Obviously as well. Walnuts.

بدیهی است که همینطور. گردو.

A cake is quite common in the UK, but not that popular.

کیک در بریتانیا بسیار رایج است، اما چندان محبوب نیست.

Is coffee and walnut cake.

کیک قهوه و گردو است.

Coffee and walnut.

قهوه و گردو.

For some reason that is a combination in a cake,

به دلایلی این ترکیبی در کیک

which is not the most popular of cakes.

است که محبوب ترین کیک نیست.

Normally people would go for like a

معمولاً افراد

like a sponge with a with a filling in it.

مانند اسفنجی که یک اسفنج در آن پر شده است، استفاده می کنند.

But coffee and walnut is a more expensive type of cake.

اما قهوه و گردو نوع گران تری از کیک است.

But for some reason coffee and warned not to go well together in a cake.

اما به دلایلی قهوه و هشدار داد که به خوبی با هم در یک کیک.

I don't normally eat cake so normally I have something like sponge at Christmas.

من معمولاً کیک نمی‌خورم، بنابراین معمولاً در کریسمس چیزی شبیه اسفنج دارم.

I mean. Right.

منظور من این است که. درست.

So it's very unusual, you know, what they're talking about now in the live chat.

بنابراین خیلی غیرعادی است، می‌دانید که اکنون در چت زنده درباره آن صحبت می‌کنند.

Of course, a lot of people during Christmas will sit down and watch television quite often.

البته، بسیاری از مردم در طول کریسمس اغلب می نشینند و تلویزیون تماشا می کنند.

They will watch a movie or something like that.

آنها یک فیلم یا چیزی شبیه به آن را تماشا خواهند کرد.

Apparently, a lot of people will be watching hard.

ظاهراً افراد زیادی به شدت تماشا خواهند کرد.

Well, a very popular movie, a little bit violent for some people.

خوب، یک فیلم بسیار محبوب، برای برخی افراد کمی خشونت آمیز.

Not for the children, maybe, but of a lot of people say that Die

شاید نه برای بچه ها، اما بسیاری از مردم می گویند که Die

Hard is a Christmas movie because there is an element of Christmas

Hard یک فیلم کریسمس است زیرا عنصری از کریسمس

in the actual movie, but not not

در فیلم واقعی وجود دارد، اما نه

I wouldn't say it is a Christmas movie, but it feels like one.

من نمی گویم این یک فیلم کریسمس است، اما احساس می کند. مثل یکی

Not in the traditional sense.

نه به معنای سنتی.

You would think of a Christmas movie, a being, but what would you think of

شما به یک فیلم کریسمس فکر می کنید، یک موجود، اما در

the Santa Claus?

مورد بابانوئل چه فکر می کنید؟

Santa Claus in it and sort of lovey dovey things going on.

بابا نوئل در آن و چیزهای کبوتر دوست داشتنی در جریان است.

Romantic. Romantic sort of, yes.

رومانتیک. نوعی رمانتیک، بله.

Christmas lights, people celebrating Christmas and other things going on.

چراغ های کریسمس، مردمی که کریسمس را جشن می گیرند و چیزهای دیگری که در جریان هستند.

But lots of films have become associated with Christmas because they work.

اما بسیاری از فیلم ها با کریسمس مرتبط شده اند زیرا کار می کنند.

They tend to be shown a lot at Christmas. Yes.

آنها معمولاً در کریسمس نمایش داده می شوند. آره.

The other one, by the way, many people are mentioning is the British film called Love Actually,

اتفاقاً مورد دیگری که خیلی ها به آن اشاره می کنند، فیلم بریتانیایی به نام Love Actually است

which has become a very popular Christmas movie as well.

که به یک فیلم بسیار محبوب کریسمس نیز تبدیل شده است.

Yes. And

آره. و

Murder on the Orient Express,

قتل در قطار سریع السیر شرق،

You always say that was my favourite film at Christmas.

شما همیشه می گویید که این فیلم مورد علاقه من در کریسمس بود.

It feels Christmasy, even cast as snow in it. Yes.

احساس کریسمسی می کند، حتی مانند برف در آن ریخته شده است. آره.

And it has nothing to do with Christmas, Nothing to do with Christmas,

و هیچ ربطی به کریسمس ندارد، هیچ ربطی به کریسمس ندارد،

but it always is shown at Christmas time.

اما همیشه در زمان کریسمس نشان داده می شود.

So you associate it when you see Murder on the Orient Express.

بنابراین وقتی قتل در قطار سریع السیر شرق را می بینید، آن را مرتبط می کنید.

For me it always says Christmas is here, as do James Bond films.

برای من همیشه می گوید کریسمس اینجاست، همانطور که فیلم های جیمز باند.

Now, when we grew up in the seventies and eighties,

حالا، وقتی در دهه هفتاد و هشتاد بزرگ شدیم

they always showed James Bond films at Christmas.

، همیشه در کریسمس فیلم های جیمز باند را نشان می دادند.

And the reason is these were blockbuster films,

و دلیل آن این است که این فیلم‌ها فیلم‌های پرفروش بودند

and the networks like BBC, ITV would only,

و شبکه‌هایی مانند بی‌بی‌سی، آی‌تی‌وی

could only afford to have them put on at certain times of the year.

فقط می‌توانستند آن‌ها را در زمان‌های خاصی از سال پخش کنند.

So they would buy these expensive films to put on at Christmas time.

بنابراین آنها این فیلم‌های گران‌قیمت را می‌خریدند تا در زمان کریسمس روی آنتن بگذارند.

But yeah, well, there was always the excitement of seeing a movie,

اما بله، خوب ، همیشه هیجان دیدن یک فیلم وجود داشت،

a cinema film that was being shown on television for the first time.

یک فیلم سینمایی که برای اولین بار از تلویزیون پخش می شد.

I remember when they showed Star Wars for the first time,

یادم می‌آید وقتی برای اولین بار «جنگ ستارگان» را نمایش دادند ،

I think it was in the late eighties, in the late 1980s, and they showed Star Wars

فکر می‌کنم در اواخر دهه هشتاد، اواخر دهه 1980 بود، و

the first original film for the first time on television.

اولین فیلم اصلی «جنگ ستارگان» را برای اولین بار در تلویزیون نشان دادند.

And it was a huge event.

و این یک رویداد بزرگ بود.

Of course, nowadays no one even cares if a cinema

البته این روزها حتی برای کسی مهم نیست که یک سینما

or a movie from the cinema is suddenly shown on television.

یا فیلمی از سینما به طور ناگهانی در تلویزیون پخش شود.

No one really cares because we can watch them at any time.

هیچ کس واقعاً اهمیتی نمی دهد زیرا ما می توانیم آنها را در هر زمان تماشا کنیم.

Going back to nuts, Magdalena gets the the nuts from her father.

با بازگشت به آجیل، مگدالنا آجیل را از پدرش می گیرد.

He's retired and has time to sit and open them by.

او بازنشسته است و وقت دارد بنشیند و آنها را باز کند.

Wow. Well, maybe that's something I can do now.

وای. خب، شاید این کاری باشد که اکنون می توانم انجام دهم.

I'm retired.

من بازنشسته ام.

Yes, I can see you sitting.

بله، من شما را می بینم که نشسته اید.

Sitting in your armchair, holding your nuts.

روی صندلی راحتی خود نشسته و آجیل خود را در دست گرفته اید.

Definitely.

قطعا.

We've been on for over an hour already.

ما بیش از یک ساعت است که فعال بوده ایم.

Missed one hour and 15 minutes.

یک ساعت و 15 دقیقه از دست رفته.

We're going to show a couple of more cards.

ما می خواهیم چند کارت دیگر را نشان دهیم.

And then we are going because we have the rest of our Christmas Eve to do things.

و سپس ما می رویم زیرا بقیه شب کریسمس را برای انجام کارها داریم.

And I hope you will have fun as well.

و امیدوارم به شما هم خوش بگذره.

Here's another one, Steve.

اینم یکی دیگه، استیو.

He really is another Christmas card.

او واقعاً یکی دیگر از کارت های کریسمس است.

Again, artistic, very colourful,

باز هم، هنری، بسیار رنگارنگ،

quite abstract, I would say An abstract.

کاملا انتزاعی، من می گویم انتزاعی.

That's correct. Yes. Yes. It's very nice.

این درست است. آره. آره. خیلی خوبه.

Not lovely.

And this is I think this is also from one of your friends, Steve.

دوست داشتنی نیست

و این هم فکر کنم از یکی از دوستان شما، استیو.

Oh, yes, your friends, Julie

اوه، بله، دوستان شما، جولی

and Phil.

و فیل.

Julie and visit Julie is an ex work colleague of mine from

جولی و ملاقات جولی همکار سابق من

a previous restructure.

در بازسازی قبلی است.

Yes. For years ago, many years ago.

آره. برای سالها پیش، سالها پیش.

And I suppose it's fair to say that Julie and Phil are friends of both of us. Yes.

و من فکر می کنم منصفانه است که بگوییم جولی و فیل دوستان هر دوی ما هستند. آره.

So, yeah, that's have a nice relaxed.

بنابراین، بله، این یک آرامش خوب است.

Oh, there's a lovely message there as well.

اوه، یک پیام دوست داشتنی نیز وجود دارد.

Number four that's No it's not there.

شماره چهار که نه، آنجا نیست.

You didn't write it.

تو ننوشتی

So if you want to freeze the screen. Yes.

بنابراین اگر می خواهید صفحه نمایش را فریز کنید. آره.

It's, it'll be blurred.

این است، تار خواهد شد.

That will be

okay.

درست میشه

Uh, that's

اوه، این

not what I was going to say that.

چیزی نیست که من می خواستم بگویم.

Yeah. Natrium.

آره ناتریوم.

Hello?

Natrium has has

سلام؟

Natrium

referenced the happy happiest season

شادترین

of all with those holiday greetings and gay happy endings,

فصل را با تبریک تعطیلات و پایان‌های شاد همجنس‌گرایان ارجاع داده است،

which is obviously from the Christmas Song by Andy Williams

که مشخصاً از آهنگ کریسمس اندی ویلیامز است

that I have performed and recorded

که من

for a set of Christmas songs that we did last year.

برای مجموعه‌ای از آهنگ‌های کریسمس که سال گذشته انجام دادیم، اجرا و ضبط کردم.

So well done for, for remembering that,

آفرین به خاطر یادآوری آن،

uh, lovely.

اوه، دوست داشتنی.

It's the most.

این بیشترین است.

Sorry, I must go tomorrow.

ببخشید من باید فردا برم

I won't be live, says Maria.

ماریا می گوید من زنده نخواهم شد.

Maria Giovanni. La la Rosa.

ماریا جووانی. لا لا رزا.

So wish you, Mr.

بنابراین، آقای

Duncan, a very happy Merry Christmas. Yes.

دانکن، کریسمس بسیار مبارکی را برای شما آرزو می کنم. آره.

And hope to be there on Monday.

و امیدوارم روز دوشنبه آنجا باشم.

I'll be here on Monday. We are. We are. Of course we are.

من دوشنبه اینجا هستم. ما هستیم. ما هستیم. البته که ما هستیم.

Hopefully if the weather is good, we will be live outside.

انشالله اگه هوا خوب باشه بیرون زنده باشیم.

We will be in much Wenlock Christmas Fair

ما در بسیاری از نمایشگاه کریسمس Wenlock

under the Christmas tree.

زیر درخت کریسمس خواهیم بود.

There'll be nobody else there because all the shops will be closed.

هیچ کس دیگری آنجا نخواهد بود زیرا همه مغازه ها بسته خواهند شد.

But we will be there with our own little Christmas fair.

اما ما با نمایشگاه کوچک کریسمس خودمان آنجا خواهیم بود .

Mr. Steve and myself, We will be live in much Wenlock Town

آقای استیو و من، ما

Square on Boxing Day and of course tomorrow.

در روز باکسینگ و البته فردا در میدان شهر ونلاک به صورت زنده خواهیم بود.

I don't think I have a feeling, Steve, there won't be many people with us tomorrow.

فکر نمی کنم احساسی داشته باشم، استیو، فردا افراد زیادی با ما نخواهند بود.

I don't know.

من نمی دانم.

We let's.

ما اجازه می دهیم.

Let's wait and see. We'll be here and

صبر کنیم و ببینیم. ما اینجا خواهیم بود و

we would say, whatever you're

می گفتیم، هر کاری که می کنید

doing, it'll be better with us.

، با ما بهتر است.

But we'll have to.

اما مجبوریم

We'll have to wait and see. So, yeah,

باید منتظر بمانیم و ببینیم. بنابراین، بله،

well, yeah, we'll be here.

خوب، بله، ما اینجا خواهیم بود.

So if you want to be here and you want to have some fun and some laughs,

بنابراین اگر می‌خواهید اینجا باشید و می‌خواهید کمی خوش بگذرانید و کمی بخندید،

then join us and

we'll have a lovely time inside.

به ما بپیوندید تا لحظات خوبی را در درون خود داشته باشیم.

So sounds was good to make another card. Mr.

بنابراین برای ساختن یک کارت دیگر خوب بود. آقای

Steve will be looking at the live chat and then we are going in a few moments.

استیو به چت زنده نگاه می کند و چند لحظه دیگر می رویم.

It's another one. Mm.

این یکی دیگر است. مم

Oh no, I like this one because it has, it has some nice crafting.

اوه نه، من این یکی را دوست دارم چون دارد، کاردستی خوبی دارد.

Look at that.

به آن نگاه کنید.

So that, that there is actually real, it's a real thing.

بنابراین، که در واقع واقعی وجود دارد، یک چیز واقعی است.

So it's not printed that's actually real.

بنابراین چاپ نشده است که در واقع واقعی باشد.

It's got a 3D effect.

این افکت سه بعدی دارد.

It's very nice. It's not beautiful effect.

خیلی خوبه. جلوه زیبایی نیست

So this, this particular effect is, is this is a snow globe.

بنابراین این، این اثر خاص است، این یک کره برفی است.

A snow globe which has been featured in an advert all over television this year. Yes.

یک کره برفی که امسال در یک آگهی تبلیغاتی در سراسر تلویزیون نمایش داده شده است. آره.

So there we go. Yes.

بنابراین ما به آنجا برویم. آره.

Shake up the snow globe and then you view

کره برفی را تکان دهید و سپس مشاهده می

the snow will fall inside the small little constructed

کنید که برف در داخل محیط کوچک کوچک ساخته شده می بارد

environment.

.

And this is oh, this is a very

و این اوه، این

some people, when they send cards, they don't put anything else on Steve.

خیلی افراد هستند، وقتی کارت می فرستند، چیز دیگری روی استیو نمی گذارند.

They don't put the names.

اسامی را نمی گذارند.

They just write their names.

فقط اسمشان را می نویسند.

Again, another work colleague, X work colleague from many, many years ago

باز هم، یکی دیگر از همکارهای کاری، همکار X از سال ها پیش

still keeps in touch.

هنوز در تماس است.

That was my used to be my manager.

این زمانی بود که مدیرم بودم.

Well,

خوب،

so sometimes when people write cards, it's

بنابراین گاهی اوقات وقتی مردم کارت می نویسند،

quite interesting to note that sometimes people don't put

توجه به این نکته بسیار جالب است که گاهی اوقات

the name of the person they're sending it to.

افراد نام شخصی را که برایش ارسال می کنند، نمی گذارند.

They just write their name.

فقط اسمشان را می نویسند.

I think it's so they can do it quickly.

فکر می‌کنم برای این است که بتوانند سریع این کار را انجام دهند.

I think that's the reason why they do that.

فکر می کنم دلیل این کار آنها همین است.

It means if they get the envelopes mixed up with the cards, it doesn't matter.

یعنی اگر پاکت ها را با کارت ها قاطی کنند، مهم نیست.

That's it.

خودشه.

Have you ever received a Christmas card where it

آیا تا به حال کارت کریسمس را دریافت

wasn't sent to you?

کرده اید که برای شما ارسال نشده باشد؟

It was sent to somebody else.

برای شخص دیگری فرستاده شد.

Because what happened was that whoever wrote the card out

زیرا اتفاقی که افتاد این بود که هر کسی کارت را به

accidentally put it in the wrong envelope, which just shows you if you're writing out

طور تصادفی در پاکت اشتباهی قرار داد، که فقط به شما نشان می دهد که آیا

lots of lots of Christmas cards, you need to do them one at a time and put them in the envelopes.

تعداد زیادی کارت کریسمس را می نویسید، باید آنها را یکی یکی انجام دهید و آنها را در پاکت قرار دهید. .

But I have done that.

اما من این کار را کرده ام.

I have written the card out for somebody

من کارت را برای کسی نوشتم

and then put it into the envelope and then

و سپس آن را در پاکت گذاشتم و سپس

because it's in an address book, I've then just put the wrong address down.

به دلیل اینکه در دفترچه آدرس است، آدرس اشتباهی را گذاشتم.

That was to somebody else. I have done that.

این برای شخص دیگری بود. من این کار را کرده ام.

So the person has received the card but the card inside is to someone else.

بنابراین شخص کارت را دریافت کرده است اما کارت داخل آن برای شخص دیگری است.

To somebody else.

به شخص دیگری

Because I've written the wrong address on the front, because you've got a list of addresses

چون من آدرس را اشتباه در جلو نوشته ام، زیرا شما لیستی از آدرس ها را

in your address book.

در دفترچه آدرس خود دارید.

And some of them might be a lot under M, for example, o t

و برخی از آنها ممکن است زیر M زیاد باشند، به عنوان مثال، o t

And you've got to be very careful when you're writing out.

و شما باید در هنگام نوشتن بسیار مراقب باشید.

I mean, some people would say that was a stupid thing to do

منظورم این است که برخی می‌گویند این کار احمقانه‌ای است،

but a

اما

lot of people would say that, yes, but if you are in a rush

بسیاری از مردم می‌گویند، بله، اما اگر شما عجله دارید

and many of us are we were in time yesterday, weren't we, Steve, who went into much, much Wenlock.

و بسیاری از ما دیروز به موقع بودیم، اینطور نیست ، استیو، که به ونلوک بسیار زیاد رفت.

We did try to buy a couple of things, some vegetables, but we noticed that everyone

ما سعی کردیم چند چیز بخریم، مقداری سبزیجات، اما متوجه شدیم که همه

was driving around in their cars like crazy things.

با ماشین هایشان مثل چیزهای دیوانه وار در حال رانندگی هستند.

They were agitated. They were

آنها آشفته بودند.

let's just say they were

آنها فقط می گویند که آنها

driving very erratically.

بسیار نامنظم رانندگی می کردند.

They were rushing. Everyone was in a rush.

عجله داشتند. همه عجله داشتند.

We saw a couple of near accidents because people were pulling out.

ما شاهد چند تصادف نزدیک بودیم زیرا مردم در حال بیرون کشیدن بودند.

They were in a rush.

عجله داشتند.

It's always stressful at Christmas time If you're working

در زمان کریسمس همیشه استرس زا است اگر کار می کنید

and you want to get gifts for people, you've got to get the food.

و می خواهید برای مردم هدیه بگیرید ، باید غذا را تهیه کنید.

It always gets very.

همیشه خیلی میشه

The build up to Christmas is always stressful.

ساخت تا کریسمس همیشه استرس زا است.

It is. I always find it stressful.

این است. من همیشه آن را استرس زا می دانم.

Even this year and I haven't been working, I still find it a little stressful.

حتی امسال و من کار نکردم، هنوز کمی استرس دارم.

But you know, and people,

اما می دانید، و مردم،

you notice people's frustrations and people's

متوجه ناامیدی مردم و

tiredness and anxiety and frustrations coming out on the road.

خستگی و اضطراب و ناامیدی مردم در جاده می شوید.

If you're going to see that anywhere, it's going to be out on the road.

اگر قرار است آن را در هر جایی ببینید، در جاده خواهد بود.

So people are rushing.

بنابراین مردم عجله دارند.

They don't look properly, they pull out.

درست نگاه نمی کنند، بیرون می کشند.

There's an alien accident because people are rushing

یک تصادف بیگانه رخ می دهد زیرا مردم عجله دارند

and you see that we need a couple of accidents.

و می بینید که ما به چند تصادف نیاز داریم.

Yesterday, people were just not looking.

دیروز مردم فقط نگاه نمی کردند.

We were in the

ما

in the car waiting to go off

در ماشین منتظر حرکت

and the people were just taking risks, more risks than they normally would.

بودیم و مردم فقط ریسک می کردند، بیشتر از حد معمول ریسک می کردند.

I think that's what happens this time of year.

من فکر می کنم این چیزی است که در این زمان از سال اتفاق می افتد.

A lot of people do leave all of their preparations to the last minute.

بسیاری از مردم تمام آمادگی های خود را به لحظه آخر واگذار می کنند.

So they they end up rushing around like a crazy

بنابراین آنها در نهایت با عجله به اطراف می روند، مانند یک دیوانه

person did a lot of people with us at the moment.

که در حال حاضر با افراد زیادی با ما رفتار کرده است.

Yes. Well, I think a lot of people want to share their Christmas with us and we are sharing on Christmas Eve.

آره. خوب، من فکر می کنم بسیاری از مردم می خواهند کریسمس خود را با ما به اشتراک بگذارند و ما در شب کریسمس به اشتراک می گذاریم.

So can I say I hope you have a super duper time wherever you are

بنابراین می توانم بگویم امیدوارم هر جا که هستید لحظات فوق العاده ای

and I hope you have a lovely Christmas.

داشته باشید و امیدوارم کریسمس خوبی داشته باشید.

Talking of Christmas, which we are.

صحبت از کریسمس، که ما هستیم.

This is a nice one. Now this, this.

این یه خوبش هست. حالا این، این

If you ever want to send a Christmas card to me that will make me smile,

اگر روزی خواستید یک کارت کریسمس برای من بفرستید که باعث لبخند زدن من شود،

always send one with a robin or any animal except for a cat or a dog.

همیشه کارتی را همراه با رابین یا هر حیوانی بفرستید به جز گربه یا سگ.

Cats are not associated with Christmas.

گربه ها با کریسمس مرتبط نیستند.

Isn't that lovely?

دوست داشتنی نیست؟

Now whenever I think of winter,

حالا هر وقت به زمستان فکر می کنم

there is only one bird that I normally think of and that is the robin.

، فقط یک پرنده وجود دارد که معمولاً به آن فکر می کنم و آن رابین است.

Isn't that beautiful?

این زیبا نیست؟

A beautiful card.

یک کارت زیبا

And yes, charity card.

و بله، کارت صدقه.

And this particular one is for the outside is research

و این مورد خاص برای تحقیقات خارجی

in the UK, a very good charity.

در بریتانیا است، یک موسسه خیریه بسیار خوب.

All money from that card will go to that one charity,

تمام پول آن کارت به آن یک موسسه خیریه خواهد رفت،

not to lots of charities.

نه خیریه های زیادی.

It's not beautiful, man.

زیبا نیست مرد

I love Robin's.

من عاشق رابین هستم.

I think they are one of the most gorgeous, if not the most violent.

من فکر می کنم آنها یکی از زیباترین، اگر نه خشن ترین هستند.

They are all quite violent animals as well.

همه آنها حیوانات کاملاً خشن نیز هستند.

They will defend their territories. They will?

آنها از سرزمین خود دفاع خواهند کرد. آن ها خواهند؟

Yeah.

They'll fight to the death fiercely as a reward for this.

آره

آنها به عنوان پاداشی برای این کار به شدت تا حد مرگ مبارزه خواهند کرد.

Vociferously they will.

با صدای بلند آنها خواهند شد.

They are one of the few common garden birds that will fight to the death.

آنها یکی از معدود پرندگان رایج باغی هستند که تا سر حد مرگ می جنگند.

Yes, it's quite amazing.

بله، این کاملا شگفت انگیز است.

With appropriate music. That would be okay.

با موزیک مناسب این اشکالی ندارد.

Is that okay? Steve?

Can I show this one to Stephen Duncan?

خوبه؟ استیو؟

آیا می توانم این یکی را به استفان دانکن نشان دهم؟

Merry Christmas.

Looking forward to seeing you in 2023, Alan.

کریسمس مبارک.

منتظر دیدار شما در سال 2023 هستم، آلن.

There you go.

شما بروید.

So that somebody who isn't an expert colleague

به طوری که کسی که تا به حال یک همکار متخصص

so far, nice of my cards

نبوده است، از کارت های خوب من

both of our cards have been from work colleagues or expert.

هر دو کارت ما از همکاران کاری یا متخصص بوده است.

Well, strangely, strangely enough, I haven't had a single card from

خب، عجیب، به اندازه کافی عجیب، من حتی یک کارت از

work that I've

کار نداشتم

only recently stopped working with them.

که اخیراً کار با آنها را متوقف کرده باشم.

They've just been texting saying, Have a happy Christmas.

آنها فقط پیامک داده اند و می گویند، کریسمس مبارک.

I would imagine that they are all busy with job or busy trying to find another job.

من تصور می کنم که همه آنها مشغول کار هستند یا مشغول تلاش برای یافتن شغل دیگری هستند.

Yes. Francesca.

آره. فرانچسکا

Cats are often connected to the devil.

گربه ها اغلب به شیطان متصل هستند.

Yes, I agree.

بله موافقم.

I agree. Especially black one evil little creatures.

موافقم. به خصوص سیاه و سفید موجودات کوچک شیطانی.

Black cat.

گربه سیاه.

If a black cat passes, you goes across your path.

اگر یک گربه سیاه عبور کند، از مسیر خود عبور می کنید.

Some people believe it's good luck, others believe it is bad.

برخی معتقدند که این خوش شانسی است، برخی دیگر معتقدند که بد است.

Look,

ببینید،

I think millions, literally millions

من فکر می کنم میلیون ها، به معنای واقعی کلمه، میلیون

of birds in the UK are killed by cats every year.

ها پرنده در بریتانیا هر سال توسط گربه ها کشته می شوند.

Of course, cats are not an indigenous species that are there now.

البته گربه ها یک گونه بومی نیستند که اکنون در آنجا وجود دارند.

There were never cats here in the UK until they were brought in

هرگز گربه در اینجا در بریتانیا وجود نداشت تا اینکه چند صد سال پیش به طور

artificially from other countries

مصنوعی از کشورهای دیگر آورده شدند

few hundred years ago.

.

No doubt when people were going around in their ships

بدون شک زمانی که مردم با کشتی های خود دور می شدند و

conquering other countries brought cats cats back with them.

کشورهای دیگر را فتح می کردند، گربه ها را با خود می آوردند.

You might say that dogs are the same as well.

ممکن است بگویید که سگ ها نیز همین طور هستند.

Many dogs were bred overseas and brought here

بسیاری از سگ ها در خارج از کشور پرورش داده شدند و

as as a luxury item, but they don't kill birds.

به عنوان یک کالای لوکس به اینجا آورده شدند، اما آنها پرندگان را نمی کشند.

So, you know, I'm not they're not very good at catching birds.

بنابراین، می دانید، من نیستم که آنها در شکار پرندگان خیلی خوب نیستند.

They just have the giant poops.

آنها فقط مدفوع های غول پیکر را دارند.

So, yes, in the street

بنابراین، بله، در خیابان

I would say I'm anti cat.

می گویم که من ضد گربه هستم.

I think probably when I was

فکر می‌کنم احتمالاً زمانی که

my mum and dad used to send me for piano lessons.

من مادر و پدرم بودم، مرا برای کلاس پیانو می‌فرستادند.

It sounds very posh, but I used to be sent for piano lessons.

خیلی شیک به نظر می رسد، اما من را برای درس پیانو می فرستادند.

And the lady that that used to the teacher that I went to was quite elderly.

و خانمی که با معلمی که پیش او رفتم، کاملا مسن بود.

She was like a miss Havisham character,

او مانند یک شخصیت خانم هاویشم بود

which is from a Charles Dickens book. Isn't it?

که از کتاب چارلز دیکنز است. اینطور نیست؟

Great Expectations.

انتظارات بزرگ.

I think she is the Lonely Bridesmaid or the Bride who was left at the altar. Yes.

من فکر می کنم او ساقدوش تنها یا عروسی است که در محراب رها شده است. آره.

And so she decides to close her curtains and live forever

و بنابراین او تصمیم می گیرد پرده های خود را ببندد و برای همیشه

in her dark house, still wearing her wedding dress and the cake.

در خانه تاریک خود زندگی کند و هنوز لباس عروس و کیک خود را بر تن دارد.

The wedding cake in the corner of the room, slowly rotting away.

کیک عروسی در گوشه اتاق، کم کم از بین می رود.

Anyway, she did.

به هر حال، او انجام داد.

She was elderly.

او سالخورده بود.

She was a bit mean as well.

او هم کمی بدجنس بود.

She wasn't particularly nice piano teacher.

او معلم پیانوی خوبی نبود.

I didn't like it.

من آن را دوست نداشتم.

She used to slam the door of the piano onto your fingers.

او عادت داشت در پیانو را روی انگشتان شما بکوبد.

She only really wanted to teach people that were very good at the piano

او واقعاً می‌خواست به افرادی که در پیانو خیلی خوب بودند آموزش دهد،

because she was a concert pianist and she was very good and I wasn't a very good piano player.

زیرا او یک پیانیست کنسرت بود و او خیلی خوب بود و من خیلی نوازنده پیانو خوبی نبودم.

And so she treated a bit mainly.

و بنابراین او به طور عمده کمی درمان می شود.

But what I well, she had cats,

اما من خوب، او گربه داشت،

so you would have to wait in a room.

بنابراین شما باید در یک اتاق منتظر بمانید.

She would have somebody a pupil in before you and you would have to wait. And

او یک دانش آموز را قبل از شما خواهد داشت و شما باید منتظر بمانید. و

she had three or four cats

او سه یا چهار گربه

that would suddenly spring out at you and scratch you for no reason.

داشت که ناگهان به سمت شما بیرون می آمدند و بی دلیل شما را می خراشیدند.

So they'd be on the top of a settee and then they'd suddenly leap on you and scratch your legs.

بنابراین آنها بالای یک صندلی می‌نشینند و ناگهان روی شما می‌پرند و پاهایتان را می‌خراشند.

And this is I used to be living in fear when I used to go

و این زمانی است که وقتی برای این درس ها می رفتم در ترس زندگی می کردم،

for these lessons because had these horrible cats that would just attack.

زیرا این گربه های وحشتناک را داشتم که فقط حمله می کردند.

You see, I know what the problem is.

ببینید، من می دانم مشکل چیست.

I know what the problem is.

میدونم مشکل چیه

Steve You're just jealous because the cats could play the piano better than you.

استیو تو فقط حسودی می کنی چون گربه ها بهتر از تو می توانستند پیانو بزنند.

Well, that's true. Yes.

خوب، این درست است. آره.

Yeah, They used to get their little paws on the keys

آره، امروز پنجه های کوچکشان را روی کلیدها

today.

So a kingfisher says Magdalene.

می گذاشتند.

بنابراین یک شاه ماهی می گوید مجدلیه.

I love, like, beautiful birds.

من عاشق پرندگان زیبا هستم.

Very rare birds. To see.

پرندگان بسیار کمیاب دیدن.

Those are kingfishers.

اینها شاه ماهی هستند.

You must be near some water.

شما باید نزدیک مقداری آب باشید.

They're quite they're quite timid.

آنها کاملاً ترسو هستند.

Well, Mr.

Denholm, are we starting or are we going?

خوب آقای

دنهولم شروع می کنیم یا می رویم؟

Was that was that a moment of silence then?

آیا آن لحظه یک لحظه سکوت بود؟

That that was a very rare moment of silence here.

این یک لحظه بسیار نادر از سکوت اینجا بود.

Mr. Duncan, This is one of my little traditions.

آقای دانکن، این یکی از سنت های کوچک من است.

At Christmas I was going to show because, of course, we were talking about food earlier

در کریسمس قرار بود نمایش بدهم زیرا، البته، ما قبلاً در مورد غذا صحبت می‌کردیم

and what better way of finishing

و چه راهی بهتر

today's live streaming than eating one of these.

از خوردن یکی از آن‌ها برای به پایان رساندن پخش زنده امروزی.

These are these are beautiful, though.

اگرچه اینها زیبا هستند.

Little marshmallow.

گل ختمی کوچولو.

Can I have one?

میشه یکی بردارم؟

You can one if you want.

اگه بخوای میتونی یکی

You get one out of there. Mr.

شما یکی را از آنجا بیرون می آورید. آقای

Duncan. I am quite hungry, Mr. Duncan.

دانکن من کاملا گرسنه هستم، آقای دانکن.

So these. These are lovely.

پس اینها اینا دوست داشتنی هستن

They are biscuits at the bottom.

آنها در پایین بیسکویت هستند.

And then inside there is marshmallow.

و سپس داخل مارشمالو وجود دارد.

And actually, what am I doing?

و در واقع، من چه کار می کنم؟

I've got a, I've got a camera here haven't I. Eye whether

من یک دوربین دارم، من یک دوربین دارم، نه

know it is here it is a marsh.

.

Isn't that lovely.

دوست داشتنی نیست

So I will unwrap this so you can see it

بنابراین من این را باز می کنم تا بتوانید ببینید که به زودی

just goes.

I must a camera nearby all the time because it's very useful

می رود.

من باید همیشه یک دوربین در نزدیکی داشته باشم زیرا بسیار مفید است

although it is not nice.

اگرچه خوب نیست.

So I will take a bite.

پس لقمه ای خواهم گرفت.

Let's have a little bite of this.

بیایید کمی از این لقمه بخوریم.

Mr. Duncan.

آقای دانکن

I'm not quite as sophisticated as

من به اندازه

look at that.

That biscuit on the bottom, chocolate on the outside and sort of a fluffy

نگاه کردن به آن پیچیده نیستم.

آن بیسکویت در قسمت پایین، شکلات در قسمت بیرونی و یک جورهایی پف دار است

what would you call that in the middle.

که در وسط به آن می گویید.

It's marshmallow, marshmallow, whatever that is.

این مارشملو است، مارشمالو، هر چه که باشد.

It's sort of eggs and sugar isn't it. It's lovely.

این یک نوع تخم مرغ است و شکر اینطور نیست. دوست داشتنی است.

Ooh. That's lovely. That is. Mm. I like that.

اوه این دوست داشتنی است. به این معنا که. مم من آن را دوست دارم.

So I often buy these at Christmas time.

بنابراین من اغلب اینها را در زمان کریسمس می خرم.

So that's the reason why I'm eating them.

پس این دلیلی است که من آنها را می خورم.

Because quite often at Christmas I will buy these and

زیرا اغلب در کریسمس اینها را

are quite nice.

می خرم و بسیار خوب هستند.

So look at that.

بنابراین به آن نگاه کنید.

I like all of these.

من همه اینها را دوست دارم.

The company that makes them was established in 1890

شرکت سازنده آنها در سال 1890 تاسیس شد

and it's still a family business according to this.

و بر این اساس هنوز یک تجارت خانوادگی است.

So the thing

بنابراین چیزی

creamy I think that's eggs

که به نظر من خامه ای است این است که تخم مرغ

whipped eggs

زده شده است،

so it's a bit like

بنابراین کمی شبیه آن است که

I never really make a

من هرگز واقعاً

meringue a lemon meringue pie. Hmm.

یک مرنگ و پای مرنگ لیمو درست نمی کنم. هوم

That's like the meringue before you bake it in, the oven eggs and sugar

این مانند مرنگ قبل از پخت است ، تخم مرغ ها و شکر در فر

sort of whipped up on a biscuit base with milk chocolate on top.

روی پایه بیسکویتی با شکلات شیری زده می شوند.

Oh, delicious.

اوه خوشمزه

Those are nice once again, because.

آنها یک بار دیگر خوب هستند، زیرا.

Very nice.

بسیار خوب.

I might have another one in a minute.

ممکن است در یک دقیقه یکی دیگر داشته باشم.

We are. We are about to go, by the way.

ما هستیم. اتفاقاً ما در شرف رفتن هستیم.

Right.

But I hope you've enjoyed today's live stream.

درست.

اما امیدوارم از پخش زنده امروز لذت برده باشید.

Something a little different today, something unusual.

امروز چیزی کمی متفاوت، چیزی غیرعادی.

I hope you enjoy today's lovely Christmas Eve live stream.

امیدوارم از پخش زنده زیبای امروز شب کریسمس لذت ببرید.

We were here on Christmas Eve. Can you believe it?

شب کریسمس اینجا بودیم. می تونی باور کنی؟

Yes. Well, thankfully, I've got not a lot to do now.

آره. خب، خوشبختانه، من الان کار زیادی برای انجام دادن ندارم.

I've wrapped most of your presents.

من بیشتر هدایای شما را بسته بندی کرده ام.

I've done all the cleaning.

من تمام نظافت را انجام داده ام

The house is spotless.

خانه بی لک است.

If you do a lot of cleaning around your house,

اگر اطراف خانه خود را زیاد نظافت می کنید،

you can say my house is spotless.

می توانید بگویید خانه من بی لک است.

There's no spot

هیچ نقطه

on the glass on the floor.

ای روی شیشه روی زمین نیست.

It's just a phrase you use to indicate that your house,

این فقط یک عبارت است که شما برای نشان دادن این موضوع به کار می برید که خانه شما،

whatever it is, is very clean, like your car.

هر چه که باشد، مانند ماشین شما بسیار تمیز است.

My car is spotless.

ماشین من بی لک است

Well, you might say to somebody who your car is spotless

خوب ، ممکن است به کسی بگویید که ماشین شما بدون لک است،

just means it's very clean.

فقط به این معنی است که بسیار تمیز است.

Oh, I can hardly pronounce that word. Spotless.

اوه، من به سختی می توانم آن کلمه را تلفظ کنم. بی عیب.

Spotless. No spots

بی عیب. بدون

is a phrase you often use to describe

نقطه عبارتی است که اغلب برای توصیف

something that's right.

چیزی که درست است استفاده می کنید.

What's wrong?

مشکل چیه؟

You've got marshmallow all over your face, Mr.

شما تمام صورتتان گل ختمی دارید، آقای

DiMucci.

دیموچی.

Oh, but you know, you have. You've done it.

اوه، اما می دانید، دارید. شما آن را انجام داده اید.

You've done it deliberately.

عمدا این کار را کردی

Best before.

بهترین قبل

I love it when they put best before

من دوست دارم کیک ها و شکلات ها را قبل از آن بهتر مصرف کنند

on cakes and chocolate, because there's no way it's ever going

، زیرا هیچ راهی وجود ندارد

to get to the point where it's outside the expiry date

که به نقطه ای برسد که خارج از تاریخ انقضا باشد،

because you're going to eat them

زیرا شما آنها را

well in advance of that.

خیلی زودتر از آن می خورید.

But what is the expiry date?

اما تاریخ انقضا چقدر است؟

Just as let's have a laugh, it doesn't actually say, well, it should be somewhere anyway.

همانطور که بیایید بخندیم، در واقع نمی گوید، خوب، به هر حال باید جایی باشد.

We're not really interested.

ما واقعاً علاقه ای نداریم.

It's time to go.

وقت رفتن است.

It's time to say goodbye.

وقت خدا حافظیه.

See you all tomorrow.

فردا همه شما را می بینم.

You've got to be here.

تو باید اینجا باشی

By the way, There's no excuse.

در ضمن، هیچ بهانه ای وجود ندارد.

We don't want any excuses.

ما هیچ بهانه ای نمی خواهیم

Whatever you're doing, family, forget them.

هر کاری که انجام می دهید، خانواده، آنها را فراموش کنید.

We come first.

ما اول میایم

You have to talk.

باید حرف بزنی

You have to tell your family tomorrow.

فردا باید به خانواده خود بگویید.

I'm sorry. Christmas has been cancelled.

متاسفم. کریسمس لغو شده است.

Yeah.

آره

We are going to spend all day with Mr. Steve and Mr..

قرار است تمام روز را با آقای استیو و آقای استیو بگذرانیم.

Then you're cooking.

بعد شما در حال آشپزی هستید.

Someone else is going to have to take over.

شخص دیگری باید مسئولیت را بر عهده بگیرد.

If you.

اگر شما.

If your relatives around,

اگر بستگان شما در اطراف هستند،

they'll have to entertain themselves or.

آنها باید خود را سرگرم کنند یا.

Or put us on. Yes.

یا ما را بپوشانید. آره.

With your relatives.

با بستگانت

You could sit around the television or the computer or if you have a nice Christmas present,

می توانید دور تلویزیون یا رایانه بنشینید یا اگر یک هدیه کریسمس خوب دارید،

maybe someone buys you a new mobile phone or an iPad

شاید کسی برای شما یک تلفن همراه جدید یا یک iPad

or a tablet device and then you can watch us.

یا یک تبلت بخرد و سپس بتوانید ما را تماشا کنید.

We can be the first thing that you watch exactly on your new device.

ما می توانیم اولین چیزی باشیم که دقیقاً در دستگاه جدید خود تماشا می کنید.

And if you were going to watch a Christmas film or the Queen's Speech,

و اگر قرار بود برای مثال یک فیلم کریسمس یا سخنرانی ملکه را تماشا کنید

for example, we'll have to forego not the Queen's speech.

، باید از سخنرانی ملکه صرف نظر کنید.

It's The King's Speech.

این سخنرانی پادشاه است.

Yes, it's a traditional it would be amazing if it was the Queen's speech,

بله، این یک سنتی است، اگر سخنرانی ملکه، سخنرانی سنتی سلطنتی در کریسمس باشد، شگفت‌انگیز خواهد بود

the traditional royal address at Christmas.

.

The Queen.

ملکه.

The Queen's Speech from From Beyond the Grave.

سخنرانی ملکه از آن سوی قبر.

She's recorded some for, you know, in advance.

او پیشاپیش تعدادی را برای آن ضبط کرده است.

I doubt it.

My husband and I.

من شک دارم.

من و شوهرم.

Oh, very happy to be with you from the other side.

اوه، خیلی خوشحالیم که از طرف دیگر با شما هستم.

We are with you on Christmas Day from heaven

ما در روز کریسمس از بهشت

or somewhere else.

یا جای دیگری با شما هستیم.

But yeah, it'll be King Charles's first Christmas address.

اما بله، این اولین سخنرانی کریسمس شاه چارلز خواهد بود.

I call it an address.

من بهش میگم آدرس

If you address somebody, it means your talking to them.

اگر کسی را خطاب می کنید، به این معنی است که با او صحبت می کنید.

Yes, address.

بله آدرس

Now you are directing your communication towards a person.

اکنون شما ارتباطات خود را به سمت یک شخص هدایت می کنید.

You address them.

شما آنها را مورد خطاب قرار می دهید.

Apparently he's already recorded it.

ظاهراً او قبلاً آن را ضبط کرده است.

They do do it in advance or in advance.

آنها این کار را از قبل یا از قبل انجام می دهند.

I think that's cheating.

من فکر می کنم این تقلب است.

Yeah, that's right.

They should do it live like us.

آره درست است.

آنها باید مانند ما این کار را انجام دهند.

We can it live.

ما می توانیم آن را زندگی کنیم.

So I'm sure the King of England can.

بنابراین من مطمئن هستم که پادشاه انگلیس می تواند.

We are going now.

الان میریم

I hope you've enjoyed today's livestream.

امیدوارم از پخش زنده امروز لذت برده باشید.

Yes. And we are back with you tomorrow on Christmas Day.

آره. و ما فردا در روز کریسمس در کنار شما هستیم.

Enjoy the rest of your day.

از باقی روز لذت ببر.

And I hope Father Christmas buys or brings

و امیدوارم پدر کریسمس

you exactly what you want.

دقیقاً همان چیزی را که می خواهید برای شما بخرد یا بیاورد.

Maybe some people watching.

شاید عده ای تماشا می کنند.

It's already Christmas Day.

در حال حاضر روز کریسمس است.

It might be. It might be in some places,

ممکن است باشد. ممکن است در برخی نقاط،

especially in Asia.

به ویژه در آسیا باشد.

Yes. And maybe Australia,

آره. و شاید استرالیا،

New Zealand, maybe Malay.

نیوزلند، شاید مالایی.

Know Malaysia. I think they're right. 8 hours ahead.

مالزی را بشناسید فکر می کنم حق با آنهاست. 8 ساعت جلوتر

So probably not just yet, but it's very close to being Christmas

بنابراین احتمالاً هنوز نه، اما

in some parts of the world. Yes.

در برخی از نقاط جهان به کریسمس نزدیک است. آره.

Where as when we go on, it might not even be Christmas yet in some places

زمانی که ما ادامه می دهیم ، ممکن است در بعضی جاها هنوز کریسمس نباشد،

but anyway right.

اما به هر حال درست است.

Babbling babbling on. I have no idea what that was.

غرغر غرغر کردن در. من نمی دانم آن چه بود. فعلاً

No more comments that I wish to take out of the live chat for now.

هیچ نظری وجود ندارد که بخواهم از چت زنده حذف کنم.

And on that eloquent note, we will beat you.

و در آن نت شیوا، شما را شکست خواهیم داد.

Goodbye for now.

فعلا خدانگهدار.

We will see you tomorrow 2 p.m. UK time.

فردا ساعت 2 بعد از ظهر شما را می بینیم. به وقت انگلستان

Have a Super Christmas Eve and.

یک شب کریسمس فوق العاده داشته باشید و.

Have a great Christmas Day.

روز کریسمس عالی داشته باشید.

We will be back with you tomorrow.

فردا با شما برمی گردیم.

Don't forget Christmas Day 2 p.m.

روز کریسمس ساعت 2 بعد از ظهر را فراموش نکنید.

UK Time is when we're back with you and and until tomorrow.

زمان انگلستان زمانی است که ما با شما و تا فردا برمی گردیم.

Enjoy your festive moments and we will see you very soon.

از لحظات جشن خود لذت ببرید و به زودی شما را خواهیم دید.

This is Mr.

Duncan and Mr.

این آقای

دانکن و آقای

Steve in England saying Merry Christmas.

استیو در انگلیس هستند که می‌گویند کریسمس مبارک.

Enjoy yourself.

از خودت لذت ببر

And of course, until tomorrow, you know what's coming next.

و البته، تا فردا، شما می دانید که چه چیزی در راه است.

Yes, you do...

بله، شما

ta ta for now.

در حال حاضر ... تا تا تا.