LEARN REAL ENGLISH: Get DRUNK with James

Doo-doo-doo-doo-doo-doo-doo-doo.

دوو دوو دوو دوو.

I need a drink to take the edge off.

من به یک نوشیدنی نیاز دارم تا لبه را از بین ببرم.

Hey, E, how you doing?

هی، ای، حالت چطوره؟

Seems E is ready to start drinking and wants me to join him.

به نظر می رسد E آماده است تا نوشیدنی را شروع کند و می خواهد که من به او بپیوندم.

Today's lesson is on drinking.

درس امروز مشروب خوری است.

Not...

نه...

I mean, I did a video on drinking before.

منظورم اینه که قبلا یه ویدیو در مورد مشروب زدن گذاشتم.

Take a sip.

یک جرعه بنوشید.

This is what happens when people drink too much, past the social stage.

این چیزی است که زمانی اتفاق می افتد که مردم بیش از حد الکل می نوشند و از مرحله اجتماعی عبور می کنند.

Okay?

باشه؟

So let's go to the board and take a look.

پس بیایید به تابلو برویم و نگاهی بیندازیم.

And before I get started, this video is for Elle Williams (Chicklet).

و قبل از شروع، این ویدیو برای ال ویلیامز (چیکلت) است.

She'll know why when I get to "paralytic", and the rest of you will learn a brand new

وقتی من به «فلج» برسم، او می‌داند چرا و بقیه شما یک کلمه کاملاً جدید را یاد

word you'll like a lot.

خواهید گرفت که خیلی دوست دارید.

Anyway, so E's saying: "Cheers, mate", so he wants to invite me to a drink.

به هر حال، پس E می گوید: "به سلامتی، رفیق"، بنابراین او می خواهد من را به نوشیدنی دعوت کند.

Before I get started on the lesson, I want to kind of do a public service announcement

قبل از شروع درس، می‌خواهم یک اعلان خدمات عمومی

(PSA): "Drinking can be a social activity, but too much is irresponsible.

(PSA) انجام دهم: "نوشیدن می‌تواند یک فعالیت اجتماعی باشد، اما زیاده‌روی غیرمسئولانه است.

Please drink responsibly."

لطفا مسئولانه بنوشید."

Now I've done my PSA.

حالا من PSA خود را انجام دادم.

Okay?

باشه؟

So, I'm not advocating drinking too much, but this video is about drinking too much.

بنابراین، من از نوشیدن بیش از حد الکل حمایت نمی کنم، اما این ویدیو در مورد نوشیدن بیش از حد است.

Let's just face it, what it is.

بیایید با آن روبرو شویم، آنچه که هست.

I mean, we're not going to be drinking Perrier, here.

منظورم این است که ما اینجا قرار نیست پریر را بنوشیم .

Okay?

باشه؟

So, you like to drink, you like to party.

بنابراین، شما دوست دارید بنوشید، دوست دارید مهمانی کنید.

In some countries I know it's not legal, but if you're coming to a lot of Western countries,

در برخی از کشورها می‌دانم که قانونی نیست، اما اگر به بسیاری از کشورهای غربی می‌روید،

you can drink and some people take that to the extreme.

می‌توانید نوشیدنی بنوشید و برخی افراد آن را تا حد زیادی انجام می‌دهند.

And I'm going to go and go through the stages, actually, of drinking and where we start off

و من می‌روم و مراحل را طی می‌کنم، در واقع، نوشیدن و جایی که از آنجا شروع می‌کنیم

with.

.

Now, if you have a drink, it probably won't affect you.

حالا، اگر نوشیدنی بخورید، احتمالاً تأثیری روی شما نخواهد داشت.

In fact, for the average person, male or female, one drink every two hours will not really

در واقع، برای یک فرد معمولی، زن یا مرد، هر دو ساعت یک نوشیدنی واقعاً

affect your system; it will be in your system, but won't affect you - how you think, cognitively

روی سیستم شما تأثیر نمی گذارد. این در سیستم شما خواهد بود، اما بر شما تأثیری نخواهد گذاشت - نحوه فکر کردن، از نظر شناختی

how you think or you physically, your reflexes, depending on weight and everything else before

چگونه فکر می کنید یا از نظر جسمی، رفلکس های شما، بسته به وزن و هر چیز دیگری قبل از اینکه

people say: "But James, if it's a small woman..."

مردم بگویند: "اما جیمز، اگر یک زن کوچک است.

Just generally speaking, okay?

به طور کلی، خوب؟

Now, if you are going to go out drinking, I may suggest that you get a "designated driver".

حالا اگر می خواهید برای نوشیدن مشروب بیرون بروید ، ممکن است پیشنهاد کنم که یک "راننده تعیین شده" بگیرید.

In North America, that is a person who is not supposed to drink, so if five people are

در آمریکای شمالی، آن شخصی است که قرار نیست مشروب بخورد، بنابراین اگر پنج نفر

going out, one of those people will not drink; they will have Coke or water all night and

بیرون بروند، یکی از آن افراد مشروب نخواهد خورد. آنها تمام شب کوکاکولا یا آب خواهند داشت و

drive the other ones home.

بقیه را به خانه می برند.

Okay?

باشه؟

So get one of those.

پس یکی از اونها رو بگیر

Because if you get stopped by the police or any law enforcement agent, if you have...

چون اگر توسط پلیس یا هر مأمور انتظامی متوقف شوید، اگر دارید ...

I believe it's 0.06 or 0.08 - I can't recall what it is...

من معتقدم 0.06 یا 0.08 است - نمی توانم به یاد بیاورم که چیست ...

It doesn't matter, but it's about a certain blood level, you will be considered under

مهم نیست، اما در مورد یک خون خاص است. در سطح، شما

the influence and you could be in trouble, serious trouble for drinking and driving.

تحت تاثیر قرار خواهید گرفت و ممکن است در مشکل، مشکل جدی برای مشروب خوردن و رانندگی باشید.

Okay?

باشه؟

This also goes for marijuana, but in this case, drinking and driving, being under the

این در مورد ماری جوانا نیز صدق می کند، اما در این مورد، مشروبات الکلی و رانندگی، تحت

influence is illegal in most Western countries.

تأثیر قرار گرفتن در اکثر کشورهای غربی غیرقانونی است.

Okay?

باشه؟

So, now that we've got the business out of the way, let's partay, okay?

خب، حالا که کار را از سر راه برداشتیم، بیایید جشن بگیریم، باشه؟

So, the first stage of drinking, you can see my cup is up.

بنابراین، مرحله اول نوشیدن، می توانید ببینید فنجان من تمام شده است.

I'm with E.

من با E هستم.

We're having a drink.

داریم مشروب میخوریم.

"Cheers, mate", smashing glasses - a great time.

"به سلامتی، رفیق"، شکستن عینک - یک زمان عالی.

And I want to have a drink.

و من می خواهم یک نوشیدنی بخورم.

I'm after work; I've had a very busy day, and I'm like: "Oh, man, I had a lot of reports

من بعد از کار هستم؛ من روز بسیار شلوغی را سپری کرده ام و می گویم: "اوه، مرد، من گزارش های زیادی

to do.

برای انجام دادن

I just need a drink to take the edge off."

داشتم. من فقط به یک نوشیدنی نیاز دارم تا لبه را از بین ببرم."

That means I want a drink, maybe two, but I'm not trying to get drunk.

یعنی من یک نوشیدنی می خواهم، شاید دو تا، اما سعی نمی کنم مست شوم.

I'm stressed out; I want to relax.

استرس گرفتم؛ من می خواهم استراحت کنم.

The edge - it's when you're...

لبه - این زمانی است که شما هستید...

Here's the edge: You're here, and you're about to fall off.

این لبه است: شما اینجا هستید و در شرف سقوط هستید.

You're just there, you go: "I need to take off the edge.

شما فقط آنجا هستید، می‌روید: "من باید لبه را بردارم.

I want to relax, so I can take some steps back and relax."

می‌خواهم استراحت کنم، تا بتوانم چند قدم به عقب برگردم و استراحت کنم."

Okay?

باشه؟

So, hey, the first stage of drinking, you want to take the edge off - you need to relax

بنابراین، هی، اولین مرحله از نوشیدن، شما می خواهید لبه را از بین ببرید - باید

from a stressful day.

از یک روز پر استرس استراحت کنید.

Now, "tipsy" is a little different.

در حال حاضر، "Tipsy" کمی متفاوت است.

Once you get a little tipsy, we like to say you're slightly drunk, a little bit.

هنگامی که کمی حالت تهوع پیدا کردید، دوست داریم بگوییم که کمی مست هستید، کمی.

Maybe you've had three drinks, and now you're kind of happy.

شاید شما سه نوشیدنی خورده اید و اکنون به نوعی خوشحال هستید.

You know?

میدونی؟

You just got that kind of walk on, like: "Hey, how ya doin'?

شما به تازگی چنین راه رفتنی را انجام دادید، مانند: "هی، چطوری؟

I'm pretty good myself."

من خودم خیلی خوبم."

You've got rid of the stress, and now you're happy-guy; like: "Yeah, I'm pretty good.

شما از شر استرس خلاص شده اید، و اکنون پسر شادی هستید. مثل: "آره، من خیلی خوبم.

How you doin'?"

چطوری؟"

Next one is "buzzed".

مورد بعدی "وزوز" است.

You know "bee"?

شما "زنبور" را می شناسید؟

"Buzzzz".

"Buzzzz".

When you're buzzed, man, you're just kind of: "Yeah, I'm feeling good now."

وقتی وزوز می کنی، مرد، فقط به نوعی می گویی : "آره، الان حالم خوب است."

You've gone past the one, two social to: "I'm just going to let my brain go off for a little

شما یکی، دو اجتماعی را پشت سر گذاشته‌اید و می‌گویید: « فقط اجازه می‌دهم مغزم برای

while", but you're not falling down drunk.

مدتی از کار بیفتد»، اما شما مست نمی‌افتید.

You're either...

تو یا هستی...

You're more...

تو بیشتر

A little bit more than happy, you're kind of a little bit out of it, but not too much.

... کمی بیشتر از خوشحالی، یه جورایی ازش دوری، اما نه زیاد.

Once again, at any of these stages you shouldn't be driving.

بار دیگر، در هیچ یک از این مراحل نباید رانندگی کنید.

Have a designated driver because you're now under the influence of alcohol, and that's

یک راننده مشخص داشته باشید زیرا اکنون تحت تأثیر الکل هستید، و این

what that means: Under the influence of alcohol - you cannot think as clearly as you should.

به این معنی است: تحت تأثیر الکل - شما نمی توانید آنطور که باید واضح فکر کنید.

Now let's go from the happy stage and kind of relaxed, and kind of move into stage B.

حالا بیایید از مرحله شاد و آرام و به

You will notice our glass is not quite level; we're kind of: "Uhh", because now you're drunk.

نوعی به مرحله B برویم. ما یه جورایی میگیم: "اوه"، چون الان مستی.

You're drunk.

تو مستی

If somebody says: "Hey, look at James.

اگر کسی بگوید: "هی، به جیمز نگاه کن.

He's wasted", it means he's pretty drunk.

او تلف شده است"، به این معنی است که او بسیار مست است.

We use the term "wasted" because it probably means not just today...

ما از اصطلاح "هدر رفته" استفاده می کنیم زیرا احتمالاً به معنای امروز نیست ...

When you waste something, you don't use it properly.

وقتی چیزی را هدر می دهید، از آن به درستی استفاده نمی کنید .

Okay?

باشه؟

You misuse it or you use it too much.

شما از آن سوء استفاده می کنید یا بیش از حد از آن استفاده می کنید.

Or think of garbage - it's waste; it's no longer any good.

یا به زباله فکر کنید - زباله است. دیگر خوب نیست

When we say: "You're wasted", we're looking at you, and you're kind of like: "Uh, uh".

وقتی می گوییم: «تلف شدی»، به تو نگاه می کنیم، و یک جورهایی می گویی: «اوه، اوه».

I go: "Tomorrow morning, he's no good to anybody.

من می روم: "فردا صبح، او برای کسی خوب نیست.

That guy will not be able to get out of bed.

آن پسر نمی تواند از رختخواب بلند شود.

He's wasted."

او تلف شده است."

We can see it now that tomorrow is going to be done.

اکنون می توانیم آن را ببینیم که فردا قرار است انجام شود.

Okay?

باشه؟

So that's when we say that's: "You're wasted."

پس این زمانی است که می گوییم این است: "شما تلف شده اید."

Now: "You're hammered" - oo, boy.

حالا: "تو چکش خوردی" - اوه پسر.

"Wasted" I could see it, but "hammered" is another stage.

«هدر رفته» می توانستم آن را ببینم، اما «چکشیده» مرحله دیگری است.

If you know what a hammer is, and that's what my little drawing is here, we use it to hit

اگر می دانید چکش چیست و این همان نقاشی کوچک من است، از آن برای ضربه زدن به میخ استفاده می کنیم

nails.

.

When you're hammered, it's like when someone takes a hammer and hits you upside the head,

وقتی به شما چکش می زنند، مانند زمانی است که یک نفر چکش را می گیرد و سر شما را وارونه می زند

and you're like: "Oh, yeah."

و شما می گویید: "اوه، آره."

And you see those guys walking like: "Hey, you're my buddy, you're my buddy."

و آن بچه ها را می بینی که اینطور راه می روند: "هی، تو رفیق من هستی، تو رفیق من هستی."

You're like: "Get off of me, please.

شما می گویید: "لطفاً از من دور شو.

Stop touching me, you cretin."

And they think they're being...

و آنها فکر می کنند که هستند ...

They're like: "Ah, I love you.

آنها مانند: "آه، دوستت دارم.

I love you, I love you."

دوستت دارم، دوستت دارم."

They love everybody.

آنها همه را دوست دارند.

You're like: "That guy's hammered."

شما مانند: "آن مرد چکش خورده است."

It's because we say this is because you are really drunk, you might even be unconscious.

به این دلیل است که ما می گوییم این به این دلیل است که شما واقعا مست هستید، حتی ممکن است بیهوش باشید.

When some people are hammered, you're like: "Ahhh", and they're unconscious.

وقتی به بعضی ها چکش خورده می گویید: "آههه" و آنها بیهوش هستند.

They just...

آنها فقط ...

It's just like: "One, two, three - you're out!"

این دقیقاً مانند: "یک، دو، سه - شما بیرون هستید!"

That guy's hammered.

آن مرد چکش خورده است.

Next, similar to "hammered": "pissed".

بعد شبیه به « چکش خورده » : « خشمگین » .

Okay, I got to stop and give you a couple of things on the word "pissed" here, okay?

خوب، من باید متوقف شوم و چند چیز را در مورد کلمه "عصبانی" در اینجا به شما بگویم، باشه؟

Number one, "piss", the "p-i-s-s" is for pee-pee; it's going number one; urinating; peeing.

شماره یک، "pis"، "p-i-s-s" برای ادرار کردن است. شماره یک می شود. ادرار کردن؛ ادرار کردن

You're peeing, you know?

داری ادرار میکنی، میدونی؟

"Oh, got to get this out, I'm so...

"اوه، باید این را بیرون بیاورم، من خیلی ...

Ooh."

اوه."

So, when we say: "You're pissed", you go: "Well, James, why would they say 'pissed'?"

بنابراین، وقتی می گوییم: "شما خشمگین هستید"، می گویید: "خب جیمز، چرا آنها می گویند "خجالت زده"؟

It means you drank...

یعنی نوشیده ای

You've had so much to drink that you're probably going to pee your own pants; you'll have a

... آنقدر نوشیدنی خورده ای که احتمالاً شلوار خودت را می کنی.

stain on your pants.

روی شلوارت لک خواهی داشت

It's like: "Ew, he pissed himself.

مثل این است که: «ای او خودش

He's pissed."

را عصبانی کرد.

That's how drunk you are; you may wet your pants.

اینقدر مست هستی. ممکن است شلوار خود را خیس کنید

"Pissed" also means...

خشمگین هم به معنی

Another...

... دیگری...

Another thing is very angry, so you have to look up context.

چیز دیگر خیلی عصبانی است، پس باید زمینه را جستجو کرد.

If I say: "I'm pissed at you" it means: "I'm very angry at you."

اگر بگویم: «از تو عصبانی هستم» یعنی: «از دستت خیلی عصبانی هستم».

If you say somebody pissed their pants, they've got a wet spot at the front of their pants

اگر می گویید کسی شلوارش را عصبانی کرده است، جلوی شلوارش یک نقطه خیس شده است

and it's highly embarrassing if you're over the age of 3.

و اگر شما بالای 3 سال سن داشته باشید، بسیار خجالت آور است

Okay?

.

And then if they're pissed, you're watching them drink, like: "That guy's pissed.

و سپس اگر آنها عصبانی هستند، شما آنها را تماشا می کنید که در حال نوشیدن هستند، مانند: "آن پسر عصبانی است.

He's going to...

او می رود...

You know, he'll probably piss himself anytime now."

می دانید، او احتمالاً در حال حاضر خودش را عصبانی خواهد کرد ."

Okay?

باشه؟

My final one here is: "Drunk as a skunk".

آخرین مورد من در اینجا این است: "مست مثل یک اسکنک".

You mean: "What's a 'skunk'?"

منظور شما این است: "اسکنک" چیست؟

If you have watched the cartoons, there's Pep� Le Pew - it's an animal that has a

اگر کارتون ها را تماشا کرده اید، پپ لو پیو وجود دارد - حیوانی است که

tail that has a bad smell.

دمی دارد که بوی بدی دارد.

If you come too close, the animal lets the smell go; it's horrible.

اگر بیش از حد نزدیک شوید، حیوان اجازه می دهد بو را از بین ببرد. وحشتناک است.

In North America, you can always tell when a skunk has been hit because the area for

در آمریکای شمالی، شما همیشه می‌توانید تشخیص دهید که چه زمانی به یک اسکنک اصابت کرده است، زیرا منطقه حدود

like a mile smells bad, you're like: "Oh, it's sick."

یک مایل بوی بدی می‌دهد، شما مانند: "اوه ، مریض است."

When you're drunk as a skunk it's like you've drunken so much alcohol that you can smell

وقتی مثل یک اسکان مست هستید، مثل این است که آنقدر الکل نوشیده اید که

the alcohol off the person.

بوی الکل را از روی شخص حس می کنید.

You're like: "Oo, that guy's drunk.

شما می گویید: "اوه، آن پسر مست است.

He's drunk as a skunk.

او مثل یک خرخر

So drunk you can smell it coming off of them."

مست است. آنقدر مست است که می توانی بوی آن را حس کنی."

Okay?

باشه؟

You're going to yourself probably, like: "James, these seem horrible", but the glass is still

شما احتمالاً به خودتان می روید، مانند: "جیمز، اینها وحشتناک به نظر می رسند"، اما لیوان هنوز تمام

not over.

نشده است.

No, we're not finished because there's another stage you can go to.

نه، کار ما تمام نشده است زیرا مرحله دیگری وجود دارد که می توانید به آن بروید.

Exhibit C: When the glass is completely fallen and everything is empty.

شکل ج: زمانی که لیوان کاملاً افتاده و همه چیز خالی است.

When you are "dead to the world".

وقتی "مردی برای دنیا" هستی.

Usually at this point of drinking, you're no longer standing; you're on the floor - dead.

معمولاً در این مرحله از نوشیدن، دیگر ایستاده نیستید. تو روی زمین هستی - مرده

You're not dead.

تو نمرده ای

It looks like you're dead.

انگار مرده ای

They can kick you: "Hey, hey.

آنها می توانند به شما لگد بزنند: "هی، هی.

Get up."

برخیز."

You're not moving.

تو حرکت نمیکنی

Go: "Ugh.

برو: "اوه

Ugh."

اوه."

That's how drunk you are.

اینقدر مستی.

Okay?

باشه؟

"Pass out" is another one, you can...

«بیهوش» یکی دیگر است، می توانی... یکی را

You see someone: "Blah."

می بینی: «بله».

You go: -"What happened to James?"

تو برو: -"چی شده جیمز؟"

-"He passed out."

-"او از حال رفت."

I drank so much I just fall asleep on the...

آنقدر نوشیدم که فقط روی... همانجا خوابم برد

Right there.

.

He crawls out; I'll be on the floor.

او می خزد بیرون؛ من روی زمین خواهم بود.

You'll be like: -"What happened to him?"

شما مانند: -"چه اتفاقی برای او افتاده است؟"

-"He passed out."

-"او از حال رفت."

So much alcohol is in his system, he fell asleep while standing up, and - boom.

آنقدر الکل در سیستم او وجود دارد که در حالت ایستاده به خواب رفت و - بوم.

Okay?

باشه؟

"Black out".

"Black out".

It's not dark.

تاریک نیست.

You go: "It's 'black out'.

تو برو: "سیاه است.

I got it."

فهمیدم."

No, no.

نه نه.

When you black out, you're actually walking around talking to people, but you have no

وقتی شما را سیاه می کنید، در واقع در حال راه رفتن هستید و با مردم صحبت می کنید، اما نمی

idea you're doing this.

دانید که دارید این کار را انجام می دهید.

In the morning people will say: -"You told me you were going to give me a ride to Jamaica

صبح مردم می گویند: "تو به من گفتی که قرار است

on your airplane."

با هواپیمای خود به جامائیکا بروم."

-"What?

-"چی؟

I don't remember that."

یادم نیست."

-"Yeah, yeah, yeah.

-"آره، آره، آره.

Then you were dancing the Flamingo and the Ferengi, and you were doing all sorts of things."

بعد تو داشتی فلامینگو و فرنگی می رقصیدی و همه جور کار می کردی."

It's like: "Must have blacked out.

این مانند: "حتما سیاه شده است.

I don't recall."

یادم نیست."

Literally your memory is gone.

به معنای واقعی کلمه حافظه شما از بین رفته است.

You were there, but you're not.

تو اونجا بودی ولی نیستی

Please do not...

لطفاً نروید...

Once again, drink responsibly.

یک بار دیگر مسئولانه بنوشید.

Okay?

باشه؟

This is irresponsible to your body.

این نسبت به بدن شما غیرمسئولانه است.

And final, this is my favourite one, this is for Elle Williams: "You're paralytic.

و در آخر، این مورد مورد علاقه من است، این برای ال ویلیامز است: "شما فلج هستید.

You're paralytic" Now, even Americans are now going or anyone who's English, goes: "He

just made that word up."

I didn't.

من این کار را نکردم.

You're not from England.

تو اهل انگلیس نیستی

This is a special one.

این یک مورد خاص است.

When you're paralytic, it's like you're paralyzed.

وقتی فلج هستید، مثل این است که فلج هستید.

You are so drunk: "I can't move.

تو خیلی مستی: "من نمی توانم حرکت کنم. زیاد مشروب

I drank too much.

I'm stuck like this forever."

خوردم. برای همیشه اینطور گیر کرده ام."

Okay?

باشه؟

That's if you're paralytic.

این در صورتی است که شما فلج هستید.

You don't want to get that stage, but some people do.

شما نمی خواهید به آن مرحله برسید، اما برخی افراد می توانند.

Scottish people.

مردم اسکاتلند

I mean some people do - they get paralytic.

منظورم این است که برخی از مردم چنین می کنند - فلج می شوند.

They drink so much they cannot move.

آنقدر می نوشند که نمی توانند حرکت کنند.

Similar to being "dead to the world", okay?

شبیه "مرده بودن برای دنیا"، باشه؟

And that's why that face is there.

و به همین دلیل است که آن چهره وجود دارد.

So, we've gone through stages A, B, and C, and then I put a sun here for the next day.

بنابراین، ما مراحل A، B، و C را پشت سر گذاشته‌ایم، و سپس یک خورشید را برای روز بعد در اینجا قرار دادم.

What is this for?

این برای چیست؟

This is the result of drinking too much.

این نتیجه نوشیدن بیش از حد است.

If you drink too much, the next day you will be "hung over".

اگر زیاد مشروب بخورید، روز بعد «آویزان» خواهید شد.

Remember I talked about "wasted"?

یادتان هست در مورد «هدر رفته» صحبت کردم؟

Where's my "wasted" one?

"هدر رفته" من کجاست؟

Usually no good.

معمولا خوب نیست

You will have a headache, probably stomach problems, maybe even diarrhea, and you will

سردرد خواهید داشت، احتمالاً مشکلات معده، حتی ممکن است اسهال داشته باشید و

wish you were dead.

آرزو می کنید که آرزو کنید ای کاش مرده بودید.

You will wish you were dead to the world.

آرزو می کنی ای کاش برای دنیا مرده بودی.

You're like: "Oh, what did I do?

شما مثل: "اوه، من چه کار کردم؟

Why do I do that every weekend?

چرا هر آخر هفته این کار را انجام می دهم؟

Oh!"

اوه!"

Hung over.

آویزان شد.

You would wish somebody: "Just kill me, please.

برای کسی آرزو می کنی: "فقط منو بکش لطفا.

Kill me."

منو بکش."

Now, I've mentioned all these stages and the stage D, and I've got a red box here.

حالا تمام این مراحل و مرحله D را ذکر کردم و اینجا یک کادر قرمز دارم.

This is when I'm a bit serious.

این زمانی است که من کمی جدی هستم.

If people say: "You drink like a fish", they are probably saying not for that evening,

اگر مردم بگویند: "شما مثل ماهی می نوشید"، احتمالاً می گویند برای آن عصر نیست،

because all of this can happen in one evening, and maybe you do it once every three years.

زیرا همه اینها می تواند در یک عصر اتفاق بیفتد و شاید هر سه سال یک بار این کار را انجام دهید.

I did it in Cuba once.

من یک بار این کار را در کوبا انجام دادم.

Oh, did I do it in Cuba once.

اوه، آیا یک بار این کار را در کوبا انجام دادم.

I wasn't paralytic, but I wished I was dead.

من فلج نبودم، اما آرزو داشتم که بمیرم.

I tell you.

من به شما می گویم.

But I wasn't an "alcoholic".

اما من "الکلی" نبودم.

In fact, I stopped drinking for ten years after that.

در واقع، من ده سال بعد از آن نوشیدنی را ترک کردم .

I was just like: Oh... she'll attest to that.

من فقط گفتم: اوه... او این را تایید خواهد کرد.

Now, when you drink like a fish it means you drink all the time.

حالا وقتی مثل ماهی می نوشید یعنی همیشه می نوشید.

Fish are in water; that's all they do.

ماهی ها در آب هستند؛ این تمام کاری است که آنها انجام می دهند.

They drink.

آنها می نوشند.

Always surrounded.

همیشه محاصره

It means you're always drinking.

یعنی شما همیشه در حال نوشیدن هستید.

If someone starts saying you drink like a fish or you're an alcoholic, you might want

اگر کسی شروع به گفتن کرد که شما مثل ماهی می نوشید یا الکلی هستید، ممکن است

to seek some help.

بخواهید کمک بخواهید.

I mean, I made fun here and it is funny, and you want to learn these things because in

منظورم این است که من اینجا مسخره کردم و خنده دار است، و شما می خواهید این چیزها را یاد بگیرید زیرا

your...

در ...

If you're in a social setting, people will say these things and you should know when

اگر در یک محیط اجتماعی هستید، مردم این چیزها را می گویند و باید بدانید که وقتی

a guy goes: "Hey, that dude's wasted."

یک پسر می رود: "هی ، آن شخص تلف شده است."

Instead of going: "What do you mean, 'waste'?

به جای رفتن: منظورت چیه، هدر دادن؟

Is he not spending his money correctly?"

That's incorrect.

این نادرست است.

He's saying he's drunk, right?

او می گوید مست است، درست است؟

And if you say: "Hey, I'm going to pass out if I have another drink."

و اگر بگویید: "هی، اگر مشروب دیگری بخورم از حال خواهم رفت."

It's like: "Hey, okay, don't have one.

مانند: "هی، باشه، یکی نداشته

I'll take you home.

باش. من تو را به خانه می برم.

We've got a designated driver."

ما یک راننده تعیین شده داریم."

It's good to be able to use all of this vocabulary and have fun in a new culture, new environment.

خوب است که بتوانید از همه این واژگان استفاده کنید و در یک فرهنگ جدید، محیط جدید سرگرم شوید.

But do be careful.

اما مراقب باش

If people start mentioning: "I think you're an alcoholic" or "You drink like a fish",

اگر مردم شروع به ذکر این جمله کنند: «فکر می‌کنم الکلی هستی» یا «مثل ماهی می‌نوشی»،

they're making a statement that your drinking is taking on a...

این جمله را بیان می‌کنند که نوشیدن شما در حال

Is becoming a problem.

تبدیل شدن به یک مشکل است.

Anyway.

به هر حال.

I don't want to waste any more of your time.

من نمی خواهم بیشتر از این وقت شما را تلف کنم.

See?

دیدن؟

I didn't say "wasted", because it's not wasted time.

من نگفتم "هدر رفته"، چون وقت تلف شده نیست .

We have to go into...

ما باید وارد

Do our quiz, and I got a little bonus section for you, you might find interesting.

... مسابقه ما را انجام دهید، و من یک بخش کوچک جایزه برای شما گرفتم، ممکن است برای شما جالب باشد.

You ready?

آماده ای؟

Let's go.

بیا بریم.

[Snaps].

[عکس می گیرد].

Okay, we're back.

باشه ما برگشتیم

Listen, I mentioned: "Hung over", all right?

گوش کن، گفتم: "Hung over" باشه؟

You are hung over, but when you want to say the noun, when you have something, we have

شما آویزان شده اید، اما وقتی می خواهید اسم را بگویید، وقتی چیزی دارید،

to say: "A hangover".

باید بگوییم: «خماری».

Right?

درست؟

This is the noun.

این اسم است.

So, you can be "hung over" - descriptive, but a "hangover" is what you have personally,

بنابراین، شما می توانید "آویزان" شوید - توصیفی، اما "خماری" چیزی است که شما شخصا

like you have a headache.

دارید، مثل اینکه سردرد دارید.

Right?

درست؟

So, we're going to go to the board and take a look at this story, and you're going to

بنابراین، ما به هیئت مدیره می رویم و نگاهی به این داستان بیندازیم، و شما به

help me figure out how we can make this true story a better story.

من کمک می کنید تا بفهمم چگونه می توانیم این داستان واقعی را به داستانی بهتر تبدیل کنیم.

So:

بنابراین:

"Mr. E and I went to a party last week.

"من و آقای E هفته گذشته به یک مهمانی رفتیم.

Mr. E didn't want to drink and drive, so I was the person who didn't drink, and drove

آقای E نمی خواست مشروب بخورد و رانندگی کند، بنابراین من کسی بودم که مشروب نخوردم و به

instead.

جای آن رانندگی کردم.

Mr. E is a worm who loves to drink.

آقای E یک کرم است که عاشق است.

He love..."

او دوست دارد..."

Sorry.

متاسفم.

"He says it relaxes his after stressful work.

"او می گوید که این کار او را پس از کار پر استرس آرام می کند.

Last week he got so drunk he couldn't move.

هفته گذشته او آنقدر مست شد که نمی توانست حرکت کند.

He fell asleep on the toilet.

او در توالت خوابش برد.

He had a headache and felt bad for three days!"

او سردرد داشت و به مدت سه روز احساس بدی داشت!"

That's actually not bad, but it's a little boring, and we can put a little umph in there,

این در واقع بد نیست، اما کمی کسل کننده است، و ما می‌توانیم کمی به آن فشار بیاوریم

and use some of the new vocabulary and phrases that we've learned to punch it up; make it

و از برخی از واژگان و عبارات جدیدی که یاد گرفته‌ایم برای تقویت آن استفاده کنیم. جالبش کن

interesting.

But first we have to identify what we have to change.

اما ابتدا باید مشخص کنیم که چه چیزی را باید تغییر دهیم.

Okay?

باشه؟

So, let's go to the board and take a look.

بنابراین، بیایید به تابلو برویم و نگاهی بیندازیم.

The first thing is: "Mr. E and I went to a party last week."

اولین چیز این است: "من و آقای E هفته گذشته به مهمانی رفتیم."

Nothing to change.

چیزی برای تغییر نیست.

"Mr. E didn't want to drink and drive" - I'm going to say we should look here.

"آقای E نمی خواست مشروب بخورد و رانندگی کند" - می خواهم بگویم باید اینجا را نگاه کنیم.

Okay?

باشه؟

So we'll just...

پس ما فقط...

Yeah, we'll go here.

آره، به اینجا می رویم.

"...so I was the person who didn't drink, and drove instead."

"...پس من کسی بودم که مشروب نخوردم و به جای آن رانندگی کردم."

Okay?

باشه؟

So, I'm going to say we're going to look at that again, and we're going to look...

بنابراین، من می‌خواهم بگویم که دوباره به آن نگاه می‌کنیم، و ما می‌خواهیم نگاه کنیم...

If you want to take that whole sentence here, like that, and we're just going to take this

اگر می‌خواهید کل این جمله را اینجا بگیرید، مانند آن، و ما فقط این را می‌گیریم.

whole sentence I think.

کل جمله فکر کنم

Okay?

باشه؟

I think that might be something we can change.

من فکر می کنم این چیزی است که ما می توانیم تغییر دهیم.

"Mr. E is a worm who loves to drink."

آقای ای کرمی است که عاشق نوشیدن است.

That's funny; he's a worm, he has no hands, but he loves to drink.

جالبه؛ او یک کرم است، او دست ندارد، اما او عاشق نوشیدن است.

What can we change?

چه چیزی را می توانیم تغییر دهیم؟

I think we'll be looking at this section, here.

من فکر می کنم ما در اینجا به این بخش نگاه خواهیم کرد.

"He says it relaxes him after a stressful work" or "a stressful day at work".

"او می گوید که این کار او را پس از یک کار استرس زا آرام می کند" یا "یک روز پر استرس در محل کار".

Go here, I think.

برو اینجا فکر کنم

"Last week he got so drunk he couldn't move."

هفته گذشته او چنان مست شد که نتوانست حرکت کند.

I'm going to go here.

من قصد دارم به اینجا بروم.

"He fell asleep on the toilet."

روی توالت خوابش برد.

A worm on the toilet; he doesn't even have ass cheeks.

یک کرم روی توالت؛ او حتی گونه های الاغ هم ندارد.

Doesn't have a bum.

ادم نداره

Okay?

باشه؟

And: "He had a headache and felt bad for three days!"

و: سه روز سردرد داشت و حالش بد شد !

Now, I've gone ahead and outlined which ones I think should change.

اکنون، من پیش رفتم و مشخص کردم که کدام یک باید تغییر کنند.

I'm going to wait a second or two, because what I want from you is to do...

من یک یا دو ثانیه صبر می کنم، زیرا چیزی که از شما می خواهم این است که انجام دهید...

I want you to sit there and I want you to figure out why I outlined those particular

من می خواهم شما آنجا بنشینید و می خواهم بفهمید که چرا من آن چیزهای خاص را

things, and I'm going to give you a second to go through it, if you made notes, or to

بیان کردم، و من می خواهم ارائه دهم اگر یادداشت کردید، یک ثانیه آن را مرور کنید، یا

go back over the video to think about the things I've talked about and why I picked

به ویدیو برگردید تا به چیزهایی که در مورد آنها صحبت کرده ام فکر کنید و چرا آن موارد را انتخاب کردم

those ones.

.

Okay?

باشه؟

I'll give you a second or two.

یکی دو ثانیه بهت میدم

Some of you already know, so you don't need a second - you can just go ahead in the video;

برخی از شما قبلاً می دانید، بنابراین نیازی به یک ثانیه ندارید - فقط می توانید در ویدیو ادامه دهید.

and others, just wait a second, take a look.

و دیگران، فقط یک ثانیه صبر کنید، نگاهی بیندازید.

Okay, so let's go up here.

باشه پس بیا بریم اینجا

"He didn't want to drink and drive because he didn't want to be doing something illegal"

"او نمی خواست مشروب بنوشد و رانندگی کند، زیرا نمی خواست کار غیرقانونی انجام دهد"

- that should give you a hint.

- این باید به شما اشاره کند.

"I was the person who didn't drink, and I drove instead.

"من کسی بودم که مشروب نمی خوردم و به جای آن رانندگی می

I became a certain person", you should remember that one.

کردم. من یک آدم خاصی شدم" باید آن یکی را به خاطر بسپارید .

When somebody loves to drink and we say "a lot" or "too much", there are two phrases,

وقتی کسی عاشق نوشیدن است و ما می گوییم " خیلی" یا "خیلی زیاد"، دو عبارت وجود دارد،

or there's a word and a phrase you could probably use instead.

یا یک کلمه و یک عبارت وجود دارد که احتمالاً می توانید به جای آن استفاده کنید.

Okay?

باشه؟

"Something relaxes him after stressful work."

"چیزی او را پس از کار پر استرس آرام می کند."

There was one phrase I used for that one.

یک عبارت بود که من برای آن یکی استفاده کردم.

"He couldn't move".

"او نمی توانست حرکت کند".

My sweater should help you with that one.

ژاکت من باید در مورد آن به شما کمک کند.

And: "I just recently helped"...

و: "من اخیرا کمک کردم"...

Oh, sorry.

اوه، متاسفم.

"He fell asleep on the toilet."

روی توالت خوابش برد.

Okay?

باشه؟

Remember we talked about falling asleep?

یادتان هست در مورد به خواب رفتن صحبت کردیم؟

That it just suddenly happens?

که این اتفاق ناگهانی می افتد؟

Okay.

باشه.

On the toilet.

روی توالت.

So, we've got "fall asleep on the toilet", just like that one.

بنابراین، ما "در توالت به خواب برویم"، درست مانند آن یکی.

And finally: "He had a headache and felt bad".

و بالاخره: «سر درد داشت و حالش بد شد».

I told you there was a noun, as well as we talked about...

من به شما گفتم که یک اسم وجود دارد و همچنین در مورد آن صحبت کردیم ...

I won't say what.

نمی گویم چیست.

If I tell you, you will know.

اگه بهت بگم میفهمی

Okay?

باشه؟

I taught you the noun for that.

اسم آن را به شما یاد دادم.

So, are you ready to help me?

بنابراین، آیا برای کمک به من آماده اید؟

Let's go to the board and fix it.

بیایید به تابلو برویم و آن را درست کنیم.

First things first: "Mr. E didn't want to drink and drive."

اول از همه: "آقای E نمی خواست مشروب بخورد و رانندگی کند."

Okay?

باشه؟

What didn't he want to be?

او نمی خواست چه چیزی باشد؟

He didn't want to be "under the influence".

او نمی خواست "تحت نفوذ" باشد.

Remember that?

به یاد داشته باشید که؟

When we said "influence", we said he didn't want to be drinking and driving because that's

وقتی گفتیم «نفوذ»، گفتیم که او نمی‌خواهد مشروب بخورد و رانندگی کند، زیرا این

illegal; didn't want to be under the influence of alcohol.

غیرقانونی است. نمی خواست تحت تاثیر الکل باشد.

So, I was the person who drove instead - what was I?

بنابراین، من کسی بودم که به جای آن رانندگی کردم - من چه بودم؟

"I was the designated driver".

"من راننده تعیین شده بودم".

Right?

درست؟

And look how many words I got rid of.

و ببین چند کلمه از دستم خلاص شد.

That's why we use it; it saves on speech.

به همین دلیل است که ما از آن استفاده می کنیم. در گفتار صرفه جویی می کند.

We don't have to say all of these words; you can just cut it out because it's understood:

ما مجبور نیستیم همه این کلمات را بگوییم. شما فقط می توانید آن را قطع کنید زیرا فهمیده می شود:

"Designated driver" is the person who drove instead, and they didn't drink and drive.

"راننده تعیین شده" شخصی است که به جای آن رانندگی کرده است و آنها مشروب ننوشیده اند و رانندگی نکرده اند.

Or: "designated driver".

یا: «راننده تعیین شده».

"Mr. E is a worm who loves to drink."

آقای ای کرمی است که عاشق نوشیدن است.

Okay?

باشه؟

"He drinks like a fish".

"او مثل ماهی می نوشد".

Okay?

باشه؟

I didn't say "alcoholic", here.

من اینجا نگفتم "الکلی".

You could possibly put: "Mr. E is an alcoholic", but I said: "He loves to drink", so "drinks

احتمالاً می توانید بگویید: "آقای E الکلی است" اما من گفتم: "او عاشق نوشیدن است" پس "

like a fish" is better.

مثل ماهی بنوشد" بهتر است.

I think that's a better fit for this, this statement.

من فکر می کنم که برای این، این بیانیه مناسب تر است.

Next: "He says it relaxes him after a stressful day"...

بعدی: «میگه بعد از یه روز پر استرس بهش آرامش میده »...

Sorry.

ببخشید.

"...stressful work".

"... کار پر استرس".

You could say: "a stressful day at work".

می توانید بگویید: "یک روز پر استرس در محل کار".

Once again, look at all the words that are going away.

یک بار دیگر، به تمام کلماتی که در حال حذف شدن هستند نگاه کنید.

Okay?

باشه؟

So I'm going to put this here, and I'm going to put: "it takes the edge off".

بنابراین من این را در اینجا قرار می دهم، و می خواهم بگذارم: "آن را از بین می برد".

Remember we talked about stress?

یادت هست در مورد استرس صحبت کردیم؟

When you're stressed out, you have a drink to take the edge off to relax you.

وقتی استرس دارید، یک نوشیدنی می نوشید تا لبه آن را از بین ببرد تا آرامش شما را حفظ کند.

Okay?

باشه؟

So it takes the edge off.

بنابراین لبه را از بین می برد.

"Last week he got so drunk he couldn't move."

هفته گذشته او چنان مست شد که نتوانست حرکت کند.

Remember I told you the British word?

یادت هست که کلمه انگلیسی را به تو گفتم؟

I know it's going to be a new favourite among Canadians and Americans pretty soon; they're

من می دانم که به زودی به محبوبیت جدیدی در میان کانادایی ها و آمریکایی ها تبدیل خواهد شد. آنها اینگونه

going to be like: "I'm going to get paralytic tonight."

خواهند بود: "امشب فلج خواهم شد."

He got paralytic.

فلج شد

Okay?

باشه؟

Now, he fell asleep...

حالا خوابش برد...

He fell asleep on the toilet.

روی توالت خوابش برد.

What did we say when somebody falls asleep on the toilet?

وقتی کسی روی توالت خوابش می برد چه گفتیم ؟

We're not going to say "dead to the world", but I probably would say...

قرار نیست بگوییم «مرده بر دنیا»، اما احتمالاً می‌گویم...

I probably would say: "He...

احتمالاً می‌گویم: «او...

He passed out".

از حال رفت».

Oh, sorry.

اوه ببخشید.

"Last week he got so drunk"...

"هفته گذشته او خیلی مست شد" ...

Sorry, guys.

ببخشید بچه ها.

I made a mistake, here.

من اینجا اشتباه کردم

Just take a look.

فقط یک نگاه بیانداز.

"...he was"...

"...او بود"

I might teach you a new word, but I still got to do it in a proper English way.

... ممکن است یک کلمه جدید به شما یاد بدهم، اما هنوز باید آن را به روش انگلیسی درست انجام دهم.

So: "He got so drunk he was paralytic.

پس: "آنقدر مست شد که فلج شد.

He passed out on the toilet.

در توالت

And he had a headache and felt bad for three days!"

از هوش رفت و سه روز سر درد داشت و حالش بد شد !"

Yeah, but I'm going to be honest, I would not say that.

بله، اما صادقانه بگویم، این را نمی گویم.

I would say...

می‌گفتم...

I would even get rid of "had" and say: "He was"...

حتی از «داشت» خلاص می‌شدم و می‌گفتم: «او بود»...

Give me a second; I'm going to be in your way for a second.

یک ثانیه به من بده. من برای یک ثانیه سر راهت خواهم بود.

"...hung over for three days".

"...به مدت سه روز آویزان بود".

So let's read this story now; the new story.

پس بیایید این داستان را اکنون بخوانیم. داستان جدید

"Mr. E and I went to a party last week.

"من و آقای E هفته گذشته به یک مهمانی رفتیم.

Mr. E didn't want to be under the influence, so I was the designated driver."

آقای E نمی خواست تحت تاثیر قرار بگیرد، بنابراین من راننده تعیین شده بودم."

All right?

خیلی خوب؟

Okay?

باشه؟

So: "I was the designated driver.

بنابراین: "من راننده تعیین شده بودم.

Mr. E drinks like a fish.

آقای E مانند ماهی می نوشد.

He says it takes the edge off."

او می گوید که این کار را از بین می برد."

Right?

درست؟

The alcohol.

الکل.

"Last week he got so drunk he was paralytic.

"هفته گذشته او چنان مست شد که فلج شد.

He passed out on the toilet.

او در توالت از هوش رفت.

He was hung over for three days!"

او را به مدت سه روز آویزان کردند!"

Doesn't that sound a lot better than: "drink", "drink", "drive", "drove", "drink", "drink",

آیا این خیلی بهتر از این نیست: "نوشیدن"، "نوشیدن"، "رانندگی"، "راندن"، "نوشیدن"، "نوشیدن"،

"drink", "drink", "drink", "drink", "drink"?

"نوشیدن"، "نوشیدن"، "نوشیدن"، "نوشیدن"، "نوشیدنی"؟

This is when you start to master the language and you get to be like a native - you'll notice

این زمانی است که شما شروع به تسلط بر زبان می کنید و شبیه یک بومی می شوید - متوجه خواهید شد

that we take out words that are very clear, and we put in idioms, or phrases, or phrasal

که ما کلماتی را که بسیار واضح هستند بیرون می آوریم و اصطلاحات، یا عبارات یا افعال عبارتی را

verbs to shorten what we have to say, give it more of an interesting flavour.

برای کوتاه کردن آنچه که باید انجام دهیم، قرار می دهیم. بگویید، طعم جالب بیشتری به آن بدهید.

And it makes us much of a social group because we know the special words and you don't.

و این ما را به یک گروه اجتماعی تبدیل می کند زیرا ما کلمات خاص را می دانیم و شما نمی دانید.

So, today, I'm giving you a hand up and teaching you the special words.

بنابراین، امروز، من به شما دست می دهم و کلمات خاص را به شما آموزش می دهم.

Even some of my American brothers and sisters: "paralytic".

حتی برخی از برادران و خواهران آمریکایی من: "فلج".

Okay?

باشه؟

So, I've not...

بنابراین، من ...

I've done my job for the day.

من کار خود را برای روز انجام داده ام.

I hope you do go out and have a social drink, and don't go too far when you...

امیدوارم بیرون بروید و یک نوشیدنی اجتماعی بنوشید، و خیلی دور نروید...

Oh, but before I go...

اوه، اما قبل از اینکه من بروم...

I almost forgot.

تقریباً فراموش کرده بودم.

I almost forgot.

تقریبا فراموش کردم.

How can I forget?

چگونه میتوانم فراموش کنم؟

The bonus!

پاداش!

Dunh-dunh-dunh-dunh.

دانه-دونه-دونه-دونه.

Dunh-dunh-dunh-dunh.

دانه-دونه-دونه-دونه.

So, with the bonus what we want to talk about are some words to invite people to drink with

بنابراین، با امتیاز، آنچه می‌خواهیم در مورد آن صحبت کنیم ، کلماتی برای دعوت مردم به نوشیدن با

you.

شما است.

Remember I talked about drinking being a social thing?

یادتان هست که در مورد نوشیدن یک امر اجتماعی صحبت کردم؟

Well, because it's a social thing, you want to do it with...

خوب، چون این یک چیز اجتماعی است، می خواهید آن را با آن انجام دهید...

I hope you don't drink by yourself at home, buy yourself a case or two of beer - it's

امیدوارم خودتان در خانه ننوشید ، یک یا دو عدد آبجو برای خود بخرید -

not good; you'll be drinking like a fish.

خوب نیست. مثل ماهی می نوشید

I'm going to teach you some drinking words.

من قصد دارم چند کلمه نوشیدنی را به شما آموزش دهم.

Some of you might know; you might know one of them, but one...

برخی از شما ممکن است بدانید؛ شما ممکن است یکی از آنها را بشناسید، اما یکی...

One thing we say is: "Bottoms up".

یک چیزی که ما می گوییم این است: "پایین به بالا".

"Bottoms up" - it means take the bottle you have and you got to finish it.

"پایین به بالا" - یعنی بطری را که دارید بردارید و باید آن را تمام کنید.

When they say: "Bottoms up"...

وقتی می گویند: "پایین به بالا"...

We're at a bar, I say: "Hey, we got to go to dinner at someplace.

ما در یک بار هستیم، می گویم: "هی، باید یک جایی برای شام برویم. همین

We got to go right now.

الان باید برویم.

Bottoms up."

پایین بالا."

You go like this: "Got it."

شما به این شکل بروید: "فهمیدم."

[Gulps].

[گلپس].

Go, go, go, go.

برو برو برو برو

"All right, let's go, let's go, let's go".

"باشه، بریم، بیا بریم، بریم".

"Bottoms up" - the bottom must go in the air; you finish your drink.

"پایین به بالا" - پایین باید در هوا برود. شما نوشیدنی خود را تمام کنید

No time for sippy, sippy; you got to bottoms up - it means finish that drink.

هیچ وقت برای نوش جان کردن، نوش جان. شما به پایین رسیدید - یعنی آن نوشیدنی را تمام کنید.

Next: "Cheers" - an invitation to drink.

بعدی: "به سلامتی" - دعوت به نوشیدن.

If someone goes: "Hey, cheers, mate", it means: "Pick up your glass; we're going to drink."

اگر یکی برود: «سلام، رفیق»، یعنی: «لیوانت را بردار، می‌خواهیم بنوشیم».

It's not an obligation, but it's an invitation.

این یک الزام نیست، بلکه یک دعوت است.

"Come join us.

"بیا به ما

Drink with us.

بپیوند. با ما بنوش. به

Share."

اشتراک بگذار."

"A toast".

"یک نان تست".

Now, this is when we get formal.

حالا این زمانی است که ما رسمی می شویم.

I wish I was wearing a tie.

کاش کراوات می زدم

"A toast to Mr. E and Mrs. E on this fantastic day of their marriage."

یک نان تست برای آقای E و خانم E در این روز فوق العاده از ازدواجشان.

It's a celebration, and you're saying: "We want to celebrate something."

این یک جشن است و شما می گویید: "ما می خواهیم چیزی را جشن بگیریم."

Or: "Here, here, Mr. E has graduated from Worm School.

یا: "اینجا، اینجا، آقای E از مدرسه کرم فارغ التحصیل شده است .

He's a great little digger."

او یک حفار کوچک بزرگ است."

Okay?

باشه؟

So we celebrate; we raise our glasses up, and sometimes people: "Ching, ching, ching"

بنابراین ما جشن می گیریم. ما عینک خود را بالا می بریم، و گاهی اوقات مردم: "چینگ، چینگ، چینگ"

- they touch glasses.

- آنها عینک را لمس می کنند.

So, a toast to.

بنابراین، یک نان تست برای.

Usually it's followed by a speech or someone will say: "He was always a little worm that

معمولاً به دنبال آن سخنرانی می شود یا کسی می گوید: "او همیشه یک کرم کوچک بود که

we knew would go many places."

می دانستیم خیلی جاها می رود."

All right?

خیلی خوب؟

So, different than "Cheers" where you just clink your glasses and drink.

بنابراین، متفاوت از "به سلامتی" که در آن فقط لیوان های خود را به هم می زنید و می نوشید.

Cool?

سرد؟

So I've given you a little bit of a bonus.

بنابراین من به شما یک جایزه کوچک داده ام.

Not to forget about homework: Tell me a funny story about your drinking.

تکالیف را فراموش نکنید: یک داستان خنده دار در مورد نوشیدنی خود بگویید.

I'm sure there's a first time, and the first time you ever were drinking - what it was

مطمئنم اولین باری هست، و اولین باری که مشروب خوردی -

like, maybe.

شاید چطور بود.

Or tell me about a time at a party with some friends when you guys were drinking a lot

یا در مورد زمانی که در یک مهمانی با چند نفر از دوستانتان حضور داشتید، بگویید که شما خیلی مشروب می‌نوشیدید

and what happened.

و چه اتفاقی افتاده است.

I want you to do that.

من از شما می خواهم این کار را انجام دهید.

I want you to share it on engVid, or you can share it with YouTube.

من می خواهم آن را در engVid به اشتراک بگذارید، یا می توانید آن را با YouTube به اشتراک بگذارید.

Just tell a story.

فقط یک داستان بگو

I'm sure other students will go: "Oh my gosh, when I was 16, I did this.

مطمئنم دانش‌آموزان دیگر خواهند رفت: "وای خدای من، وقتی 16 ساله بودم، این کار را کردم.

It was so much fun."

خیلی جالب بود."

Share.

اشتراک گذاری.

We've got a community, and I like to see it grow.

ما یک جامعه داریم و من دوست دارم رشد آن را ببینم .

In saying that, I want to say thank you, once again, for watching this video and watching

با گفتن آن، می خواهم یک بار دیگر از شما برای تماشای این ویدیو و تماشای

all the videos you've watched thus far.

تمام ویدیوهایی که تا کنون تماشا کرده اید تشکر کنم.

Okay?

باشه؟

Anyway, I got to get going.

به هر حال من باید راه بیفتم

I want you to subscribe.

از شما می خواهم مشترک شوید.

So, there's a bell somewhere there - ding the bell.

بنابراین، یک زنگ در جایی وجود دارد - زنگ را بزن.

And if you ding the bell, you'll get my latest videos.

و اگر زنگ را به صدا در آورید، جدیدترین ویدیوهای من را دریافت خواهید کرد .

Okay?

باشه؟

The latest thing I've done will come to you.

آخرین کاری که انجام داده ام به شما خواهد رسید.

Right to you on your cellphone, or laptop, whatever you're using.

در تلفن همراه یا لپ‌تاپ، هر چیزی که استفاده می‌کنید، حق شماست.

Okay?

باشه؟

Or you can go to www.engvid.com, and then you can do the quiz or test.

یا می توانید به www.engvid.com بروید و سپس می توانید آزمون یا تست را انجام دهید.

Cool.

سرد.

Well, I've enjoyed my time with you, and I'll see you later; maybe at a party.

خوب، من از وقتم با شما لذت بردم و بعداً شما را خواهم دید. شاید در یک مهمانی

I could be your designated driver.

من می توانم راننده تعیین شده شما باشم.

Yeah?

آره؟

Have a good one.

یک خوب.