Learn the English Phrases TO MAKE A MENTAL NOTE and ON A SIDE NOTE

In this English lesson,

در این درس انگلیسی،

I wanted to help you learn the English phrase

می‌خواستم به شما کمک کنم که عبارت انگلیسی

to make a mental note.

را یادداشت کنید تا یادداشت ذهنی داشته باشید.

When you make a mental note of something,

وقتی چیزی را یادداشت می کنید، به

it means you make an extra effort to remember it.

این معنی است که تلاش بیشتری برای به خاطر سپردن آن انجام می دهید.

Sorry if I'm squinting a lot today,

ببخشید اگر امروز زیاد چروک می کنم،

it's brighter out than it looks.

روشن تر از آن چیزی است که به نظر می رسد.

I should've worn my sunglasses.

من باید عینک آفتابی ام را می زدم

I'll make a mental note to bring my sunglasses out

دفعه بعد که وقتی هوا آفتابی است ویدیو می‌سازم، یادداشت ذهنی می‌گذارم تا عینک آفتابی‌ام را بیرون

next time I make a video when it's sunny.

بیاورم.

So when you make a mental note

بنابراین وقتی یادداشتی ذهنی می‌نویسید،

like I just did in that example,

مانند آنچه من در آن مثال

you don't write it down so that you remember it.

انجام دادم، آن را یادداشت نمی‌کنید تا به خاطر بسپارید.

You just try really hard to remember it

شما فقط خیلی سعی می کنید آن را

without writing it down, without putting it on a list,

بدون یادداشت کردن، بدون قرار دادن آن در لیست،

without typing it into your phone,

بدون تایپ کردن آن در تلفن خود

or some other way to remember it.

یا راه دیگری برای به خاطر سپردن آن به خاطر بسپارید.

After school today, I have to actually go

امروز بعد از مدرسه باید بروم

and pick up my daughter from school,

و دخترم را از مدرسه ببرم،

from a different school.

از مدرسه دیگری.

So I need to make a mental note about that,

بنابراین باید یک یادداشت ذهنی در مورد آن

so I don't forget to do it.

داشته باشم، بنابراین فراموش نکنم که این کار را انجام دهم.

And on a side note, I'm not sure if you noticed,

و در یک یادداشت جانبی، مطمئن نیستم که متوجه شده باشید،

I did get a haircut.

من یک مدل مو کوتاه کردم.

And that is the second phrase.

و این عبارت دوم است.

The second phrase is on a side note.

عبارت دوم در حاشیه است.

When you say on a side note during a conversation,

وقتی در حین مکالمه یک یادداشت جانبی می گویید، به

it means you're adding information

این معنی است که اطلاعاتی را اضافه می کنید

that's not about the main topic.

که در مورد موضوع اصلی نیست.

If you're having a discussion,

اگر در حال بحث هستید،

let's say you're having a discussion about Canada,

فرض کنید در مورد کانادا بحث می کنید،

and you're talking about how you want to have,

و در مورد اینکه چگونه می خواهید صحبت کنید،

you want to go on a trip to Canada someday,

می خواهید روزی به کانادا سفر کنید

and you like Canada.

و کانادا را دوست دارید.

And then someone might say on a side note,

و سپس کسی ممکن است در حاشیه ای بگوید،

I think that it's a bad time to visit Ottawa,

فکر می کنم زمان بدی برای بازدید از اتاوا است،

because there's a big protest there.

زیرا اعتراض بزرگی در آنجا وجود دارد.

So it's adding, it's a phrase we use

بنابراین در حال افزودن است، این عبارتی است که ما

to add a little bit of information to a discussion

برای افزودن کمی اطلاعات به یک بحث استفاده می

that maybe isn't part of the main topic

کنیم که شاید بخشی از موضوع اصلی

that you're discussing.

مورد بحث شما نباشد.

So, like I used it, on a side note, I did get a haircut,

بنابراین، همانطور که من از آن استفاده کردم، در یک یادداشت جانبی، من موهایم را کوتاه کردم،

and now it's a little colder than I thought out here.

و اکنون کمی سردتر از آن چیزی است که اینجا فکر می کردم.

Anyways, to review, to make a mental note of something

به هر حال، مرور کردن، یادداشت ذهنی

is to just try and remember it.

چیزی فقط تلاش و به خاطر سپردن آن است.

And when you say like on a side note,

و وقتی می گویید مانند یک یادداشت جانبی،

before you say something during a discussion,

قبل از اینکه در طول بحث چیزی بگویید، به

it means you're gonna add some information.

این معنی است که اطلاعاتی را اضافه می کنید.

Maybe that's important, maybe that isn't important

شاید این مهم باشد، شاید

to the discussion that's happening.

برای بحثی که در حال وقوع است مهم نباشد.

So on a side note, I did get a haircut.

بنابراین در یک یادداشت جانبی، من موهایم را کوتاه کردم.

I think I mentioned that three times now.

فکر کنم الان سه بار بهش اشاره کردم.

I should stop talking about my haircut.

من باید در مورد مدل موهایم صحبت نکنم.

Let's look at a comment from a previous video.

بیایید به نظری از ویدیوی قبلی نگاه کنیم.

This is from Bonita.

این از بونیتا است.

Bob, you're funny today.

باب، تو امروز بامزه ای.

Thank you for the lessons.

ممنون از درس ها

And my response, you're welcome, Bonita.

و پاسخ من، شما خوش آمدید، بونیتا.

So I guess what I'll say is this.

بنابراین حدس می‌زنم چیزی که می‌گویم این باشد.

A few things have happened in my life.

چند اتفاق در زندگی من افتاده است.

I wouldn't say that I'm funny,

نمی گویم خنده دار هستم،

but I would say I'm in a good mood.

اما می گویم حالم خوب است.

I've been in a good mood lately for a number of reasons.

من اخیراً به دلایل مختلف در روحیه خوبی هستم.

Number one, I feel way better than I did a few weeks ago.

شماره یک، احساس خیلی بهتری نسبت به چند هفته پیش دارم.

Way better.

خیلی بهتره

Number two, I've been walking every day again

شماره دو، من

for about the last five or six days.

تقریباً در پنج یا شش روز گذشته هر روز دوباره پیاده روی کرده ام.

I get up every morning, and I go for my walk.

من هر روز صبح بیدار می شوم و برای پیاده روی می روم.

That just makes me feel good.

این فقط به من احساس خوبی می دهد.

Number three, the new semester.

شماره سه، ترم جدید.

Sorry, I'm sinking in the snow here.

ببخشید من اینجا در برف فرو میروم.

The new, on a side note, I'm happy I wore my boots today,

جدید، در یک یادداشت، من خوشحالم که امروز چکمه هایم را پوشیدم،

because the snow, I thought I could walk on top,

چون برف، فکر می کردم می توانم روی آن راه بروم،

but I'm kind of crunching through it with every step I take.

اما با هر قدمی که برمی دارم به نوعی در آن فرو می روم.

I'm not sure if you can see that.

من مطمئن نیستم که آیا شما می توانید آن را ببینید.

Number three, the second semester has started at school,

شماره سه، ترم دوم در مدرسه شروع

and we are about two weeks in now almost.

شده است و تقریباً دو هفته دیگر است.

And I am definitely in a good routine.

و من قطعا در یک روال خوب هستم.

Whenever I start a new semester at school,

هر وقت یک ترم جدید را در مدرسه

whenever I start something new, you're not in a routine.

شروع می کنم، هر زمان که کار جدیدی را شروع می کنم، شما در یک روتین نیستید.

So it's a little more stressful.

بنابراین استرس کمی بیشتر است.

You have to think about things a lot more often.

شما باید خیلی بیشتر به چیزها فکر کنید.

You have to kind of, sometimes I was working late at night

باید یه جورایی، گاهی تا دیر وقت شب کار

to get ready for the next day.

می کردم تا برای روز بعد آماده بشم.

So I'm really happy that the semester is going well.

بنابراین من واقعا خوشحالم که ترم به خوبی پیش می رود.

So a bunch of things.

بنابراین یک سری چیزها.

Oh, and I got a haircut.

اوه، و من کوتاه کردم.

Is that the fourth time I've mentioned it?

آیا این چهارمین بار است که به آن اشاره می کنم؟

So, yes, I was funny in the last video.

بنابراین، بله، من در آخرین ویدیو بامزه بودم.

I think mostly I'm just happy.

من فکر می کنم بیشتر من فقط خوشحالم.

It's good to have life kind of back on track.

خوب است که زندگی دوباره به مسیر خود بازگردد.

I'm not sick.

من بیمار نیستم.

The semester's well underway.

ترم به خوبی در حال انجام است

I got a haircut, and there was another one.

من یه مدل مو کوتاه کردم و یکی دیگه بود.

Oh, and I'm walking regularly again,

اوه، و من دوباره به طور منظم پیاده روی می کنم،

which is very helpful for my mood.

که برای روحیه من بسیار مفید است.

When I go for a walk, I'm just happy that day.

وقتی برای پیاده روی می روم، آن روز فقط خوشحالم.

Anyways, I hope you liked this lesson.

به هر حال امیدوارم از این درس خوشتان آمده باشد.

I rambled a bit.

کمی سر و صدا کردم

I will see you in a couple days with another one, bye.

چند روز دیگه با یکی دیگه میبینمت، خداحافظ.