Learn the English Phrases "stick out like a sore thumb" and "stick with"

In this English lesson,

در این درس انگلیسی،

I wanted to help you learn the English phrase

می‌خواستم به شما کمک کنم که عبارت انگلیسی

stick out like a sore thumb.

stick out like a sore thumb را یاد بگیرید.

Now, this is my thumb, and to stick out like a sore thumb

حالا، این انگشت شست من است، و بیرون آمدن مثل شست دردناک

doesn't really have anything to do with thumbs.

واقعاً ربطی به شست ندارد.

It has to do with things like this orange vest I'm wearing,

این مربوط به چیزهایی مانند این جلیقه نارنجی است که من می پوشم،

or dressing in a way that's different than other people.

یا لباسی که با دیگران متفاوت است.

If I was to wear this orange vest

اگر قرار بود این جلیقه نارنجی را بپوشم

and I went to a basketball game and I was in the crowd,

و به بازی بسکتبال بروم و در میان جمعیت

I would stick out like a sore thumb,

بودم، مثل انگشت شست زخمی بیرون می آمدم،

because no one wears a vest like this to that kind of game.

زیرا هیچکس برای آن نوع بازی جلیقه ای به این شکل نمی پوشد.

By the way, I have this vest for walking along the road

در ضمن، من این جلیقه را برای راه رفتن در جاده

when I go for a walk for exercise,

دارم وقتی برای ورزش پیاده روی

because I think it's just a good idea to be...

می کنم، زیرا فکر می کنم این یک ایده خوب است که ...

It's a good idea to stick out like a sore thumb

این ایده خوبی است که وقتی هستید مانند انگشت شست زخمی بیرون بیایید

when you're walking along the road,

. راه رفتن در امتداد جاده،

so I wear this vest.

بنابراین من این جلیقه را می پوشم.

The other phrase I wanted to teach you today

عبارت دیگری که امروز می خواستم به شما یاد

is the phrase stick with,

بدهم عبارت stick with

and in particular, to stick with someone.

و به طور خاص، چسبیدن با یک نفر است.

Jen and I decided long ago when we got married

من و جن خیلی وقت پیش وقتی ازدواج

that we were going to stick with each other.

کردیم تصمیم گرفتیم که به همدیگر بچسبیم.

That means that we are going to stay together.

یعنی قرار است با هم بمانیم.

In fact, often when people get married,

در واقع، اغلب وقتی افراد ازدواج می کنند،

it's one of the promises that they make to each other,

این یکی از قول هایی است که به یکدیگر

that they will stick with each other,

می دهند، هر اتفاقی که بیفتد به یکدیگر پایبند خواهند بود

no matter what happens.

.

If life gets rough, if life gets bad,

اگر زندگی سخت شود، اگر زندگی بد شود، به

they will stick with each other, they will stay together.

هم می چسبند، با هم می مانند.

If life is good, they'll also stick with each other,

اگر زندگی خوب باشد، آنها نیز به یکدیگر

because it's fun to stick with someone when life is good.

خواهند چسبید، زیرا وقتی زندگی خوب است، ماندن با کسی لذت بخش است.

You could also use this to talk about something

همچنین می توانید از این برای صحبت در مورد چیزی

like where you bring your car to get fixed.

مانند جایی که ماشین خود را برای تعمیر می آورید استفاده کنید.

I brought my car to a mechanic years ago, and I liked him,

من ماشینم را سالها پیش نزد مکانیک آوردم و از او

so I'm going to stick with him as my mechanic.

خوشم آمد، بنابراین به عنوان مکانیک خودم با او همراه خواهم بود.

I'm not going to take my car somewhere else.

قرار نیست ماشینم را جای دیگری ببرم.

So to review, when you stick out like a sore thumb,

بنابراین، برای مرور، وقتی مثل انگشت شست دردناک بیرون می‌روید،

it simply means to be different

به سادگی به این معناست که

than all of the other people around you.

از همه افراد اطرافتان متفاوت هستید.

If I wore this vest to school as a teacher,

اگر من به عنوان معلم این جلیقه را به مدرسه

I would stick out like a sore thumb.

می پوشیدم، مثل انگشت شست زخمی بیرون می آمدم.

And to stick with someone

و چسبیدن به کسی

simply means to stay with them, to not leave them.

صرفاً به معنای ماندن در کنار او، ترک نکردن اوست.

I forgot the comment in the house.

نظر را در خانه فراموش کردم.

I'm going to run in and grab it.

من می روم داخل و آن را می گیرم.

I'll be right back.

من بلافاصله برمی گردم.

Okay, I got it.

باشه، متوجه شدم.

This comment is from Abdullrahman, and it says,

این کامنت از عبدالرحمن هست و میگه

"You speak quickly, teacher.

استاد سریع حرف بزن

Slow down, please."

آروم باش لطفا.

And my response.

و پاسخ من

"You can always try slowing the video down a bit.

"همیشه می توانید سعی کنید سرعت ویدیو را کمی کاهش دهید.

If you slow it by 10%, it will still sound clear,

اگر آن را 10٪ کاهش دهید ، همچنان واضح به نظر می رسد،

but you'll be able to understand a bit better."

اما می توانید کمی بهتر درک کنید."

So I do sometimes get comments from viewers

بنابراین گاهی اوقات نظراتی از بینندگان دریافت

that they would like me to speak more slowly,

می‌کنم که دوست دارند آهسته‌تر صحبت

and I think one of the things that I usually say,

کنم، و فکر می‌کنم یکی از چیزهایی که معمولاً می‌گویم،

which you just heard me say,

که همین الان از من شنیدید،

is that if you slow down the video in the YouTube player,

این است که اگر سرعت ویدیو را در پخش‌کننده YouTube کاهش دهید،

if you slow it down to 90% or 85%,

اگر سرعت آن را تا 90٪ یا 85٪ کاهش دهید

it still sounds the same,

، هنوز هم به نظر می رسد،

but it's a little bit easier to understand.

اما درک آن کمی آسان تر است.

I think it's better to do that

فکر می‌کنم بهتر است این کار را انجام

than for me to start speaking more slowly,

دهم تا اینکه آهسته‌تر

because I do speak a tiny bit more slowly in these videos,

صحبت کنم، زیرا در این ویدیوها کمی آهسته‌تر

but I speak pretty close to my normal speed,

صحبت می‌کنم، اما تقریباً نزدیک به سرعت عادی خود صحبت می‌کنم،

and I think that's good for a lot of viewers.

و فکر می‌کنم این برای بسیاری از بینندگان خوب است.

They do actually enjoy the practice

آنها در واقع

of listening to an English speaker

از گوش دادن به یک انگلیسی

who's speaking almost at their normal speed.

زبان که تقریباً با سرعت عادی خود صحبت می کند لذت می برند.

So anyways, thanks for the comment.

بنابراین به هر حال، از نظر شما متشکرم.

What I do suggest a good way to understand me a bit better

if you think I'm speaking too fast

اگر فکر می‌کنید من خیلی سریع صحبت می‌کنم، راه خوبی برای درک بهتر من پیشنهاد می‌کنم این

is to simply slow the video down.

است که سرعت ویدیو را کاهش دهید.

Hey, I'm out here watching.

هی، من اینجا هستم و تماشا می کنم.

Watching?

تماشا کردن؟

I'm out here walking.

من اینجا دارم قدم میزنم

You can probably hear the leaves crunching under my feet.

احتمالا می توانید صدای خرچنگ برگ ها را زیر پایم بشنوید.

I wanted to show you that this piece of ground over here

من می خواستم به شما نشان دهم که این تکه زمین در

actually has tiny little plants coming up in it.

واقع گیاهان کوچک کوچکی دارد که در آن رشد می کنند.

I showed this to you a few weeks ago.

من این را چند هفته پیش به شما نشان دادم.

I'm not sure if you'll be able to see this,

مطمئن نیستم که بتوانید این را ببینید یا

but we put in what's called winter wheat.

نه، اما ما چیزی را که گندم زمستانه نامیده می شود، قرار می دهیم.

That is a crop of wheat that will grow in the fall,

آن محصول گندمی است که در پاییز

and then it will go dormant in the winter

می روید و سپس در زمستان خواب می رود

and then it will grow again next spring.

و سپس بهار آینده دوباره رشد می کند.

So it's what we call a cover crop.

بنابراین این چیزی است که ما آن را کشت پوششی می نامیم.

It's just really, really good for the soil.

این واقعاً برای خاک بسیار خوب است.

I should check my time here.

باید وقتم را اینجا چک کنم

Oh, I'm almost done.

اوه، من تقریبا تمام شده است.

Anyways, thanks for watching this short English lesson.

به هر حال، از تماشای این درس کوتاه انگلیسی سپاسگزاریم.

I'll make another one for you in a few days. Bye.

تا چند روز دیگه یکی دیگه برات درست میکنم خدا حافظ.