Learn the English Phrases TO GET DUMPED and DOWN IN THE DUMPS

In this English lesson,

در این درس انگلیسی،

I wanted to help you learn the English phrase

می‌خواستم به شما کمک کنم که عبارت انگلیسی

to get dumped, or to dump someone.

to get dumped, or to dump one را یاد بگیرید.

When you get dumped,

وقتی شما را کنار می گذارند، به

it means you were in a relationship,

این معنی است که شما در یک رابطه

and the person you were in a relationship with

بودید و فردی که با

told you they didn't want to be with you anymore.

او رابطه داشتید به شما گفته بود که دیگر نمی خواهد با شما باشد.

So we would say that you got dumped.

بنابراین ما می گوییم که شما را انداخته اید.

So when you get dumped,

بنابراین زمانی که شما را دور انداخته اند، به

it means you probably get a phone call, or a text,

این معنی است که احتمالاً یک تماس تلفنی یا پیامک دریافت می کنید،

or you're out with your significant other.

یا با شخص مهم خود بیرون هستید.

That's the phrase we use

این عبارتی است که ما

to refer to a boyfriend or girlfriend.

برای اشاره به دوست پسر یا دوست دختر استفاده می کنیم.

And they say to you,

و آنها به شما می گویند،

I don't want to go out with you anymore.

من دیگر نمی خواهم با شما بیرون بروم.

When you get dumped,

وقتی شما را از دست می دهند،

when you're in a relationship,

وقتی در یک رابطه هستید،

and someone ends it, it's not a very nice feeling.

و کسی به آن پایان می دهد، این احساس خیلی خوبی نیست.

You usually feel very, very sad,

شما معمولاً بسیار بسیار غمگین هستید،

so I'm sure this has happened to everyone

بنابراین مطمئن هستم که این اتفاق برای هر کسی

at some point in their life.

در مقطعی از زندگیشان رخ داده است.

It's not always nice to get dumped,

دور انداختن همیشه خوب نیست،

but sometimes you might be the one who dumped someone else,

اما گاهی اوقات ممکن است شما کسی باشید که شخص دیگری را رها کرده اید،

and maybe that's good for you.

و شاید این برای شما خوب باشد.

I dunno.

نمیدونم.

The other phrase I wanted to teach you today

عبارت دیگری که امروز می خواستم به شما یاد

is the phrase down in the dumps.

بدهم عبارت down in the dumps است.

Now, I did teach this phrase a couple of years ago,

حالا من این عبارت را یکی دو سال پیش آموزش

but I thought,

دادم، اما فکر کردم،

since I always like to use similar words in my phrases,

چون همیشه دوست دارم از کلمات مشابه در عباراتم استفاده کنم،

I will teach it again.

دوباره آن را آموزش خواهم داد.

After you get dumped, you might feel down in the dumps.

بعد از اینکه رها شدید، ممکن است در زباله‌ها احساس ناراحتی کنید.

When you are down in the dumps,

وقتی در زباله دانی هستید،

it simply means that you are sad.

به سادگی به این معنی است که شما غمگین هستید.

So you might be sad after your team loses a game.

بنابراین ممکن است پس از شکست تیم خود در یک بازی غمگین شوید. اگر تیم

You might be down in the dumps

شما به جام قهرمانی برسد، ممکن است در انحراف

if your team makes it to the championship.

قرار بگیرید.

I think that's the example

فکر می کنم این مثالی است

I gave in my last lesson two years ago.

که در آخرین درس دو سال پیش خود آوردم.

Your team goes to the championship, and they lose,

تیم شما به مسابقات قهرمانی می رود ، و آنها می بازند،

you might be down in the dumps for a few days.

ممکن است شما چند روز در زباله دانی باشید.

You might be very, very sad for a few days

ممکن است تا چند روز

after that happens.

پس از این اتفاق بسیار بسیار غمگین باشید.

So to review, when you get dumped,

بنابراین برای بررسی، زمانی که شما دور انداخته می شوید، به

it means that you were in a relationship,

این معنی است که شما در یک رابطه بودید،

and someone ended it.

و کسی آن را به پایان رساند.

They said they didn't want to be with you anymore,

آنها گفتند که دیگر نمی خواهند با شما باشند

and then because of that, you might be sad.

و بعد از آن ممکن است غمگین شوید.

You might be feeling down in the dumps.

ممکن است در زباله ها احساس ناراحتی کنید.

When you're down in the dumps,

وقتی در زباله دانی

you just aren't having a good day.

هستید، فقط روز خوبی را سپری نمی کنید.

You're not happy.

تو خوشحال نیستی

It's not a good thing.

چیز خوبی نیست.

I'm not down in the dumps very often,

من اغلب در زباله دانی نیستم،

but it does happen sometimes.

اما گاهی اوقات این اتفاق می افتد.

But hey, let's look at a comment from a previous video.

اما هی، بیایید به نظری از یک ویدیوی قبلی نگاه کنیم.

This comment is from Andres.

این نظر از آندرس است.

Mr. Bob,

آقای باب،

would you bank on the fact that there's no crocodile

آیا می خواهید در مورد این واقعیت که هیچ تمساح

in the river?

در رودخانه وجود ندارد؟

Julia Olis says, could this little fence

جولیا اولیس می‌گوید، آیا این حصار کوچک

be probably some sort of trap for crocodile.

احتمالاً نوعی تله برای تمساح است.

And my response, you can bank on it.

و پاسخ من، شما می توانید روی آن سرمایه گذاری کنید.

It's far too cold here in Canada for them.

اینجا در کانادا برای آنها خیلی سرد است.

In fact, there are no animals in the river

در واقع هیچ حیوانی در رودخانه وجود ندارد

that are dangerous to humans.

که برای انسان خطرناک باشد.

What is dangerous on my farm for humans though,

با این حال، آنچه در مزرعه من برای انسان خطرناک

is the weather, it's getting rather cold out here.

است، آب و هوا است، اینجا در حال سرد شدن است.

I'm actually hiding right now beside this wagon,

من در واقع در حال حاضر در کنار این واگن پنهان شده ام،

because if you look behind me here,

زیرا اگر به پشت سر من اینجا نگاه کنید،

it's gonna get really bright.

واقعاً روشن می شود.

You can see the wind is blowing the trees quite a bit.

می بینید که باد درختان را کمی می وزد.

If we look this way, maybe you can see it a little bit more.

اگر به این سمت نگاه کنیم، شاید بتوانید کمی بیشتر آن را ببینید.

Let's go for a bit of a walk,

بیایید کمی پیاده روی کنیم

and you can see some of the fall colors.

و می توانید برخی از رنگ های پاییزی را ببینید.

So it's definitely fall here.

بنابراین قطعاً اینجا سقوط است.

It's definitely getting a little bit chillier.

مطمئناً کمی سردتر می شود.

It's beautiful to see the leaves on my property

این زیباست که می بینم برگ های ملک من

on the trees are all starting to turn color.

روی درختان همگی شروع به رنگ شدن می کنند.

Let me flip this around again.

اجازه دهید این را دوباره ورق بزنم.

And it's just a nice time,

و این فقط زمان خوبی است،

but I have to start thinking about

اما من باید شروع کنم به

what I'm going to wear each time I go outside,

این فکر کنم که هر بار که بیرون می روم

I'm gonna run over here by the wagon again,

چه چیزی بپوشم ، دوباره با واگن به اینجا رد

where I'm out of the wind.

می شوم، جایی که از باد خارج شده ام.

I'm wearing my jacket today, I didn't wear gloves.

من امروز کاپشنم را پوشیده ام، دستکش نپوشیدم.

I'm just wearing one thin shirt underneath my jacket.

من فقط یک پیراهن نازک زیر ژاکتم پوشیده ام.

And yeah, I'm starting to shiver actually,

و بله، من در واقع شروع به لرزیدن کرده ام،

and I still have to talk for 30 seconds.

و هنوز باید 30 ثانیه صحبت کنم.

Can I talk for 30 seconds without freezing my butt off?

آیا می توانم 30 ثانیه بدون یخ زدن باسنم صحبت کنم؟

That's a little bit of informal slang for you.

این برای شما کمی عامیانه غیر رسمی است.

When it gets really cold,

وقتی هوا خیلی سرد می شود،

we sometimes say, oh, it's so cold outside.

گاهی می گوییم آه، بیرون خیلی سرد است.

I froze my butt off.

باسنم را یخ زدم

Your butt doesn't actually fall off.

باسن شما در واقع نمی افتد.

It's just kind of a silly phrase we use

این فقط یک نوع عبارت احمقانه است که ما

to talk about really, really cold weather.

برای صحبت در مورد هوای واقعاً بسیار سرد استفاده می کنیم.

Anyways, I'm gonna end this one early.

به هر حال من این یکی را زودتر تمام می کنم.

Thanks for watching.

ممنون از ملاحظه تان.

I hope that you learned a little bit of English,

امیدوارم کمی زبان انگلیسی

and I'll see you in a couple days

را یاد گرفته باشید و تا چند روز

with another short English lesson, bye.

دیگر با یک درس کوتاه انگلیسی دیگر شما را ببینم، خداحافظ.