Meaning of TO PUT OFF - A Really Short English Lesson with Subtitles

So in English, when you put off something,

بنابراین در زبان انگلیسی وقتی کاری

it means that you delay doing it.

را به تعویق می اندازید به این معنی است که انجام آن را به تاخیر می اندازید.

I just went to the dentist today,

من امروز به دندانپزشکی

and I'll be honest.

رفتم و صادقانه می گویم.

I was putting off going to the dentist for a long time.

خیلی وقت بود که رفتن به دندانپزشکی را به تعویق می انداختم.

That means for the past year I haven't gone to the dentist,

یعنی در یک سال گذشته دندانپزشکی نرفتم

and every time I was supposed to go,

و هر بار که قرار بود بروم آن

I would put it off.

را به تعویق می انداختم.

In other words, I would call the dentist,

یعنی با دندانپزشک تماس

and I would say that I couldn't make it for whatever reason,

می گرفتم و می گفتم به هر دلیلی نمی توانم آن را درست

and I would change the date.

کنم و تاریخ را تغییر می دادم.

So I kept putting off the date

بنابراین من به تعویق انداختن تاریخی

that I was supposed to go to the dentist.

که قرار بود به دندانپزشکی بروم.

I don't like going to the dentist.

من دوست ندارم به دندانپزشکی بروم.

I don't like sitting in the dentist chair.

من دوست ندارم روی صندلی دندانپزشکی بنشینم.

I don't like having my teeth cleaned.

من دوست ندارم دندان هایم را تمیز کنند.

I don't like sitting with my mouth open for a long time,

من دوست ندارم برای مدت طولانی با دهان باز بنشینم، بنابراین برای مدت زیادی

so I was putting off going to the dentist for quite a while.

رفتن به دندانپزشک را به تعویق انداختم.

So if you put off something, you delay it.

بنابراین اگر چیزی را به تعویق بیندازید، آن را به تاخیر می اندازید.

If you do that a lot, if you put stuff off a lot,

اگر زیاد این کار را انجام می‌دهید، اگر چیزهای زیادی را به تعویق می‌اندازید،

sorry, if you put stuff off a lot,

ببخشید، اگر چیزها را زیاد به تعویق می‌اندازید، به

it means that you have a tendency to procrastinate.

این معنی است که شما تمایل به تعویق دارید.

It's a pretty big word, procrastinate,

این یک کلمه بسیار بزرگ است، به تعویق انداختن،

but if you procrastinate a lot,

اما اگر شما زیاد به تعویق انداختن، به

it means that you delay a lot.

این معنی است که شما خیلی تاخیر.

You do a lot of things at the last minute,

شما در لحظه آخر خیلی کارها را انجام می دهید

and you are regularly putting things off.

و مرتباً کارها را به تعویق می اندازید.

I'm not normally a procrastinator, okay?

من معمولاً اهل تعلل نیستم، باشه؟

Normally, I plan things well in advance,

به طور معمول، من کارها را از قبل به خوبی برنامه ریزی می

and I get things done in a timely fashion.

کنم و کارها را به موقع انجام می دهم.

So I usually don't procrastinate,

بنابراین من معمولاً کارها را به تعویق نمی اندازم،

but if you are someone who regularly delays doing things

اما اگر شما فردی هستید که به طور مرتب انجام کارها را به تعویق

and regularly puts things off,

می اندازد و مرتباً کارها را

you might be a procrastinator.

به تعویق می اندازد، ممکن است معطل کننده باشید.