Learn the English Phrases WORRIED SICK and AS SICK AS A DOG - A Short English Lesson with Subtitles

In this English lesson I wanted to help you

در این درس انگلیسی می خواستم به شما کمک کنم

learn the English phrase, worried sick.

که عبارت انگلیسی نگران بیمار را یاد بگیرید.

When you are worried sick, it means that you are so worried,

وقتی نگران بیماری هستید، به این معنی است که شما آنقدر نگران

you're so stressed about something

هستید، در مورد چیزی

that you actually feel a little bit sick.

آنقدر استرس دارید که در واقع کمی احساس بیماری می کنید.

When you are worried sick,

وقتی نگران بیمار

you're not just worried, you're really, really worried.

هستید، نه تنها نگران هستید، بلکه واقعاً نگران هستید.

Probably two examples come to mind of this,

احتمالاً دو مثال از این موضوع به ذهنم می رسد،

two situations where I could say that I was worried sick.

دو موقعیتی که می توانم بگویم که نگران بیمار بودم.

And the second one where Jen was worried sick.

و دومی که جن نگران بیمار بود.

Normally, when my children go out at night,

معمولاً وقتی بچه های من شب ها بیرون می روند، سر

they come home on time, but sometimes they don't.

وقت به خانه می آیند، اما گاهی اوقات نمی شوند.

I know I use this example a lot.

می دانم که از این مثال زیاد استفاده می کنم.

If my son goes out and he doesn't come home

اگر پسرم بیرون برود و

when he's supposed to, sometimes I'm worried sick.

زمانی که باید به خانه نمی آید، گاهی اوقات نگران می شوم که مریض باشم.

Because like all parents, I'm worried that something bad

چون مثل همه پدر و مادرها نگرانم که

has happened to him so I'm worried sick.

اتفاق بدی برایش افتاده باشد، بنابراین نگران بیمار هستم.

When I went to the hospital to have heart surgery,

وقتی برای جراحی قلب به بیمارستان رفتم،

during my surgery, Jen was worried sick.

در حین عمل جراحی، جن نگران بیمار بود.

So when you are worried sick,

بنابراین وقتی نگران بیماری هستید، به

it means you're really, really worried about something.

این معنی است که واقعاً واقعاً نگران چیزی هستید.

The other phrase I wanted to teach you today

عبارت دیگری که امروز می خواستم به شما یاد

is the phrase sick as a dog.

بدهم عبارت sick as a dog است.

I don't know why we add dogs

من نمی دانم چرا

into the mix when we talk about being sick.

وقتی در مورد بیمار بودن صحبت می کنیم، سگ ها را به این ترکیب اضافه می کنیم.

But if you're really sick,

اما اگر واقعاً مریض هستید،

sometimes we say that you are sick as a dog.

گاهی اوقات می گوییم که مثل یک سگ بیمار هستید.

I might say to my boss, "Oh, I'm sorry,

ممکن است به رئیسم بگویم: "اوه، متاسفم،

I couldn't come to work yesterday.

من دیروز نتوانستم سر کار بیایم.

I was sick as a dog."

من مثل یک سگ بیمار بودم."

You might phone your boss and say,

شما ممکن است به رئیس خود زنگ بزنید و بگویید:

"Oh, could I have a sick day?

"اوه، آیا می توانم یک روز مریض داشته باشم؟

Because I'm sick as a dog."

چون من مثل یک سگ بیمار هستم."

So sometimes you say sick as a dog,

بنابراین گاهی اوقات شما می گویید بیمار مانند یک سگ،

and you can also say as sick as a dog.

و همچنین می توانید بگویید بیمار مانند یک سگ.

So I could say, "Oh, I'm as sick as a dog."

بنابراین می توانم بگویم: "اوه، من مثل یک سگ بیمار هستم."

So by the way, I'm not sick.

پس اتفاقا من مریض نیستم.

In fact, I haven't been sick for a very long time.

در واقع مدت زیادی است که مریض نشده ام .

I think because I always wear a mask right now.

فکر می کنم چون همیشه ماسک می زنم.

I just don't get sick for some reason.

من فقط به دلایلی مریض نمی شوم.

So I should knock on wood though,

پس باید چوب

so that I don't get sick.

بزنم تا مریض نشوم.

Anyways, to repeat, when you are worried sick,

به هر حال، برای تکرار، وقتی نگران بیمار هستید، به

it means you're really, really worried about something

این معنی است که واقعاً، واقعاً در مورد چیزی نگران هستید

or really, really stressed about it.

یا واقعاً، واقعاً در مورد آن استرس دارید.

And when you are sick as a dog,

و هنگامی که شما به عنوان یک سگ بیمار هستید،

it simply means that you're extremely sick.

به سادگی به این معنی است که شما به شدت بیمار هستید.

Hey, let's look at a comment from a previous video

سلام، بیایید به یک نظر از یک ویدیوی قبلی نگاه کنیم

and this comment actually has the word sick in it.

و این نظر در واقع کلمه بیمار را در خود دارد.

So let me read it.

پس بذار بخونمش

This is from Brent or as we all know him,

این از برنت یا همانطور که همه او را می شناسیم،

American English with This Guy.

انگلیسی آمریکایی با این پسر است.

By the way, he has a YouTube channel,

در ضمن، او یک کانال یوتیوب دارد

you should check it out.

، باید آن را بررسی کنید.

And American English with This Guy says,

و انگلیسی آمریکایی با This Guy می‌گوید،

"We are the opposite in that respect.

"ما از این نظر برعکس هستیم.

I prefer driving, if not, I often get car sick."

من رانندگی را ترجیح می‌دهم، اگر نه ، اغلب ماشین بیمار می‌شوم."

And my response is, "Interesting, I don't get car sick

و پاسخ من این است: "جالب است، من

when riding in a car,

هنگام سوار شدن در ماشین بیمار نمی شوم،

but I do get a bit car sick if I try to read.

اما اگر بخواهم بخوانم کمی ماشین مریض می شوم.

I also get a bit of motion sickness

همچنین

when I sit backwards on a train."

وقتی به عقب در قطار می نشینم کمی بیماری حرکت پیدا می کنم. "

So this is in reference to the video from the other day

بنابراین این مربوط به ویدیوی روز گذشته است

where we were talking about how I didn't like to drive.

که در آن صحبت می کردیم که چگونه دوست ندارم رانندگی کنم.

I do like to drive like little short trips,

من دوست دارم مانند سفرهای کوتاه کوتاه رانندگی کنم،

but if I go on a long trip, I don't like to drive.

اما اگر به یک سفر طولانی بروم، دوست ندارم رانندگی کنم.

I like to take the train.

من دوست دارم سوار قطار شوم.

I like to fly in planes.

من دوست دارم با هواپیما پرواز کنم.

And Brent, who is American English with This Guy,

و برنت که انگلیسی آمریکایی با This Guy است

is saying he likes to drive

، می گوید که دوست دارد رانندگی کند،

because if he doesn't drive,

زیرا اگر رانندگی نکند

he feels a little sick to his stomach.

، کمی احساس ناراحتی می کند.

That's something that we call car sickness

این چیزی است که ما به آن بیماری ماشین می گوییم

or he gets car sick.

یا او ماشین بیمار می شود.

We also call it motion sickness.

ما به آن بیماری حرکت نیز می گوییم.

And I definitely get that if I go on the train

و من قطعاً متوجه می شوم که اگر در قطار

and if I choose a seat

بروم و اگر صندلی را انتخاب

where I'm sitting backwards on the train,

کنم که در آن به عقب در قطار بنشینم

I usually get kind of a funny feeling in my head

، معمولاً نوعی احساس خنده دار در سر

and in my stomach, I get a little bit of motion sickness.

و شکمم ایجاد می شود، کمی حرکت می کنم. بیماری

So anyways, Brent, thank you very much for that comment.

بنابراین به هر حال، برنت، از شما برای این نظر بسیار متشکرم.

That was awesome of you.

این از شما عالی بود

I do have to apologize to all of you

من باید از همه شما

who commented on that last video.

که در مورد آخرین ویدیو نظر داده اید عذرخواهی کنم.

I didn't have time to read all of your comments

من وقت نکردم همه نظرات شما را بخوانم

or respond to any of them.

یا به هیچ یک از آنها پاسخ دهم.

I only responded to Brent, which is abnormal.

من فقط به برنت پاسخ دادم که غیر طبیعی است.

Usually I take the time to respond to almost all of you.

معمولاً وقت می گذارم و تقریباً به همه شما پاسخ می دهم.

And I hope I can keep doing that for a while.

و امیدوارم بتوانم این کار را برای مدتی ادامه دهم.

People are commenting more.

مردم بیشتر نظر می دهند.

So it takes longer every day for me to respond,

بنابراین هر روز بیشتر طول می کشد تا پاسخ بدهم،

but I'll try to keep doing that.

اما سعی می کنم به این کار ادامه دهم.

So anyways, yes, car sickness, motion sickness.

بنابراین به هر حال، بله، بیماری ماشین، بیماری حرکت.

I generally don't get too sick when I am on a boat.

من معمولاً وقتی در قایق هستم خیلی مریض نمی شوم.

Jen, however does not like boats.

جن، با این حال، قایق را دوست ندارد.

So someday I would like to go on a boat to go on a cruise,

بنابراین یک روز من دوست دارم برای رفتن به یک سفر دریایی سوار قایق شوم،

but Jen would prefer not to

اما جن ترجیح می دهد این کار را

because she doesn't like big boats.

نکند زیرا او قایق های بزرگ را دوست ندارد.

And, in fact, now that I think about it

و در واقع، اکنون که

with the current state of the pandemic,

با وضعیت فعلی همه‌گیری به

I don't think I wanna go on a cruise ship anymore.

آن فکر می‌کنم، فکر نمی‌کنم دیگر بخواهم با کشتی کروز بروم.

What do you guys think?

بچه ها نظرتون چیه؟

Let me know in the comments below.

با گذاشتن کامنت در ادامه به من اطلاع دهید.