Learn the English Phrases ROME WASN'T BUILT IN A DAY and TIME WILL TELL

In this English lesson,

در این درس انگلیسی،

I wanted to help you learn the English phrase,

می‌خواستم به شما کمک کنم که عبارت انگلیسی

Rome wasn't built in a day.

روم را در یک روز ساخته نشد.

I think you're familiar with the city of Rome.

فکر می کنم با شهر رم آشنایی دارید.

It took a long time to build the city of Rome,

زمان زیادی طول کشید تا شهر رم ساخته شود،

and we use this phrase whenever we talk about something

و هر زمان که در مورد چیزی

that isn't going as fast as people might want it to.

صحبت می کنیم که به آن سرعتی که مردم می خواهند پیش نمی رود، از این عبارت استفاده می کنیم.

Sometimes people want things done quickly,

گاهی اوقات مردم می خواهند کارها به سرعت انجام شود،

and you'll say, you know, Rome wasn't built in a day.

و شما می گویید، می دانید، رم در یک روز ساخته نشده است.

Let's think of something that takes a long time.

بیایید به چیزی فکر کنیم که زمان زیادی می برد.

You can see the peonies behind me.

شما می توانید گل صد تومانی ها را پشت سر من ببینید.

When we plant these, they're very small,

وقتی ما اینها را می کاریم، بسیار کوچک هستند،

and we don't actually harvest flowers off of them

و در واقع به

for about four to seven years,

مدت چهار تا هفت سال از آنها گل برداشت نمی کنیم،

so it's something where you really need to wait

بنابراین باید منتظر بمانید

until you have something that you can sell,

تا چیزی داشته باشید که بتوانید بفروشید.

and this would be a good phrase to say, to describe it,

عبارت خوبی برای گفتن باشد، برای توصیف آن،

you could say, you know, when you grow peonies,

می توانید بگویید، می دانید، وقتی گل صد تومانی پرورش

it takes a while before you have some to sell.

می دهید، مدتی طول می کشد تا مقداری برای فروش داشته باشید.

Rome wasn't built in a day.

رم در یک روز ساخته نشد.

The other phrase I wanted to teach you today is the phrase,

جمله دیگری که امروز می خواستم به شما یاد بدهم عبارت

time will tell.

زمان مشخص خواهد کرد.

Sometimes you have to wait a certain amount of time

گاهی اوقات باید مدت زمان مشخصی را منتظر بمانید

to see if something you did works out.

تا ببینید آیا کاری که انجام داده اید به نتیجه می رسد یا خیر.

What would be a good example of this?

مثال خوبی برای این موضوع چیست؟

Maybe you buy a car and you put in some new parts

شاید ماشینی بخرید و چند قطعه جدید وارد کنید

because you want the car to run better,

چون می‌خواهید ماشین بهتر کار کند،

but when you start it up,

اما وقتی آن را راه‌اندازی

you're not sure everything's working right,

می‌کنید، مطمئن نیستید که همه چیز درست کار می‌کند،

but time will tell if everything is working right.

اما زمان نشان خواهد داد که آیا همه چیز درست کار می‌کند یا خیر.

It basically means if you wait a certain amount of time,

اساساً به این معنی است که اگر مدت زمان مشخصی صبر کنید،

you will eventually see if something is working well.

در نهایت خواهید دید که آیا چیزی خوب کار می کند یا خیر.

So to review, when you are talking about anything

بنابراین برای مرور، وقتی در مورد چیزی صحبت

that takes a long period of time,

می کنید که مدت زمان زیادی طول می کشد،

and if someone is being impatient, you could say,

و اگر کسی بی حوصله است، می توانید بگویید:

Hey, just be patient, Rome wasn't built in a day,

هی، فقط صبور باش، رم یک روزه ساخته نشده است

like please remember that sometimes it takes a long time

، لطفاً به یاد داشته باشید که گاهی اوقات زمان زیادی طول می کشد

to get things done,

تا کارها انجام شوند،

and then the second phrase, time will tell,

و سپس عبارت دوم، زمان نشان خواهد داد،

simply means sometimes you need to wait a while

به سادگی به این معنی است که گاهی اوقات باید کمی صبر کنید

to see if something is working.

تا ببینید آیا چیزی کار می کند یا خیر.

If you're watching my videos to learn English,

اگر در حال تماشای ویدیوهای من برای یادگیری زبان انگلیسی هستید،

and you're wondering if they're helping you,

و از خود می پرسید که آیا آنها به شما کمک می کنند،

well, time will tell.

خوب، زمان مشخص خواهد کرد.

Watch them for a few months or a few weeks,

آنها را برای چند ماه یا چند هفته تماشا کنید،

and time will tell if they are a benefit to you.

و زمان نشان می دهد که آیا آنها برای شما مفید هستند یا خیر.

Anyways, let's look at a comment from a previous video.

به هر حال، بیایید به نظری از یک ویدیوی قبلی نگاه کنیم.

This comment is from Dmitry.

این نظر از دیمیتری است.

Once again, my comment is all crumpled up in my pocket.

باز هم نظر من در جیبم مچاله شده است.

Sorry about that.

از این بابت متاسفم.

Dmitry says, "Hi, Mr. Bob.

دیمیتری می‌گوید: "سلام آقای باب

"The filter that you used

. فیلتری که شما استفاده کردید

"this time making the video looks kind of weird.

" این بار ویدیو را عجیب به نظر می‌رساند.

"The picture seems unnatural

"تصویر غیرطبیعی به نظر می‌رسد

"and a little gloomy in my humble opinion,

" و به نظر متواضع من کمی غم انگیز است،

"but maybe I'm the only one who thinks so.

"اما شاید من تنها باشم. کسی که اینطور فکر می کند

"Anyways, thanks for the lesson."

"به هر حال، ممنون از درس."

And my response was this.

و پاسخ من این بود

"I have to admit I'm not an expert

"باید اعتراف کنم که

"when it comes to making videos,

"در ساختن ویدیو" متخصص

"but I'm learning slowly, but surely.

نیستم، "اما به آرامی یاد می‌گیرم، اما مطمئنا.

"I think this video looks a lot better."

" "فکر می‌کنم این ویدئو بسیار بهتر به نظر می‌رسد."

I hope this video looks a lot better.

امیدوارم این ویدئو بسیار بهتر به نظر برسد.

No, the other day when I was out here, Dmitry,

نه، دیمیتری، روز پیش که اینجا بودم، هوا

it was very sunny, and if you know anything about cameras,

خیلی آفتابی بود، و اگر چیزی در مورد دوربین می‌دانید،

I had my camera set to let a lot of light in,

دوربینم را تنظیم کرده بودم که نور زیادی وارد شود،

and so, the video had too much light,

و بنابراین، ویدئو نور زیادی داشت،

and then I tried to correct it when I was editing it.

و بعد سعی کردم هنگام ویرایش آن را تصحیح کنم،

While I was editing the video,

در حین ویرایش ویدیو،

I tried to change settings so that it looked more natural

سعی کردم تنظیمات را طوری تغییر دهم که طبیعی تر به نظر برسد

and I just kept making it look worse,

و فقط بدتر به نظر برسد،

and that was kind of, I was kind of running late,

و این یک جورهایی بود، من در حال اجرا بودم. دیر،

so eventually, I just published it.

پس در نهایت، من آن را منتشر کردم.

So again, yeah, the colors weren't great.

پس دوباره، بله، رنگ ها عالی نبودند.

I think this video, hopefully, the colors are a lot better.

من فکر می کنم این ویدیو، امیدوارم رنگ ها بسیار بهتر باشد

It is still quite sunny out,

. هنوز کاملاً آفتابی است،

but I set the camera to automatically adjust

اما دوربین را به طور خودکار تنظیم کردم

certain settings based on the light.

تنظیمات خاصی را بر اساس نور تنظیم کنید.

Hey, I wanted to show you the peonies.

هی، می‌خواستم گل صد تومانی‌ها را به شما نشان دهم.

You'll see, there's no more flowers.

می‌بینید، دیگر گلی وجود ندارد.

We are all done harvesting peonies.

همه ما کار برداشت گل صد تومانی را تمام کرده‌ایم.

They only actually have flowers for a few weeks in June

آنها در واقع فقط گل دارند f یا چند هفته در ژوئن

and then it's all over.

و سپس همه چیز تمام می شود.

So yeah, it's a lot of fun.

پس بله، خیلی سرگرم کننده است.

It's a lot of work,

کار زیاد است،

but we harvest like crazy from all of our peony patches

اما ما از تمام تکه های گل صد تومانی خود به طور دیوانه وار برداشت

for about, yeah, it usually starts the end of May

می کنیم، بله، معمولاً از اواخر ماه مه

into the second or third week of June and then they're done,

تا هفته دوم یا سوم ژوئن شروع می شود

and then they're just these green bushes

و سپس آنها تمام می شوند، و سپس آنها تازه هستند این بوته های سبز

for the rest of the year and that's all we get.

برای بقیه سال و این تنها چیزی است که به دست می آوریم.

Anyways, thanks again for watching.

به هر حال باز هم از تماشای شما متشکرم.

Sorry this video is late.

ببخشید این ویدیو دیر شد

I had a weird week.

هفته عجیبی داشتم

I was kind of out of sorts.

یه جورایی از حالت عادی خارج شده بودم.

I wasn't, yeah, I wasn't kicking out videos

من این کار را نکردم، آره، من ویدیوها را

at my normal rate, but that'll get better next week, bye.

با سرعت عادی خود منتشر نمی کردم، اما هفته آینده بهتر خواهد شد، خداحافظ.