Learn the English Phrases THE REAL DEAL and HERE'S THE DEAL

In this English lesson I wanted to help you

در این درس انگلیسی می‌خواستم به شما کمک کنم

learn the English phrase, the real deal.

که عبارت انگلیسی، the real deal را یاد بگیرید.

When you say that someone is the real deal,

وقتی می گویید که یک نفر معامله واقعی است،

you mean that they are really good at something,

منظورتان این است که او واقعاً در کاری خوب است

and you're kind of giving them a compliment.

و به نوعی از او تعریف و تمجید می کنید.

Sometimes when you're watching a sport,

گاهی اوقات وقتی در حال تماشای یک ورزش هستید

there might be a new, younger player that starts to play.

، ممکن است یک بازیکن جدید و جوان‌تر شروع به بازی کند.

And after they score one or two goals,

و بعد از اینکه آنها یک یا دو گل به ثمر رساندند

you might say, "Wow, he's the real deal,"

، ممکن است بگویید: "وای، او معامله واقعی است"

or "She's the real deal."

یا "او یک معامله واقعی است."

So when you say someone is the real deal

بنابراین وقتی می گویید یک نفر معامله واقعی است، به این

you mean they're really good at it.

معناست که او واقعاً در آن خوب است.

Maybe you're watching a singing competition,

شاید شما در حال تماشای یک مسابقه خوانندگی هستید

and someone comes on the stage and they start to sing,

و شخصی روی صحنه می آید و شروع به خواندن می کند

and it's just amazing.

و این واقعاً شگفت انگیز است.

It sounds beautiful.

صداش قشنگه

You might say, "Wow, she's the real deal."

ممکن است بگویید، "وای، او معامله واقعی است."

Or "He's the real deal."

یا "او معامله واقعی است."

The other phrase I wanted to teach you today

عبارت دیگری که امروز می خواستم به شما یاد

is the phrase, okay, here's the deal.

بدهم عبارت است، خوب، این معامله است.

This is a little phrase

این عبارت کوچکی است

we sometimes say as English speakers

که ما گاهی به عنوان انگلیسی زبانان

before we explain something.

قبل از توضیح چیزی می گوییم.

So if you're wondering why snowmobiles went behind me,

بنابراین اگر می‌پرسید چرا ماشین‌های برفی پشت سر من رفتند،

I can tell you this, here's the deal.

می‌توانم این را به شما بگویم، معامله اینجاست.

The river freezes every winter.

رودخانه هر زمستان یخ می زند.

And then if there's a little bit of snow on the ice,

و اگر کمی برف روی یخ باشد

the snowmobilers really, really love it.

، برف‌موبیل‌ها واقعاً آن را دوست دارند.

So that's the deal.

بنابراین معامله همین است.

So we're not talking about a deal where you buy something.

بنابراین ما در مورد معامله ای صحبت نمی کنیم که در آن چیزی بخرید.

It's simply a little phrase we say

این فقط یک عبارت کوچک است که

before we explain something.

ما قبل از توضیح چیزی می گوییم.

Sometimes in my classroom, I'll say to students,

گاهی اوقات در کلاس درس، به دانش‌آموزان می‌گویم:

"Okay I got to plan for today, here's the deal,

"بسیار خوب، باید برای امروز برنامه‌ریزی کنم، این معامله است

the first thing you need to do is read this story

، اولین کاری که باید انجام دهید این است که این داستان را بخوانید

and then you need to answer these questions."

و سپس باید به این سوالات پاسخ دهید."

So to review, if you say that someone is the real deal,

بنابراین برای بررسی، اگر می گویید که یک نفر معامله واقعی است، به

it means that they are really good at something

این معنی است که او واقعاً در کاری خوب است

and you're giving them a compliment.

و شما از او تعریف می کنید.

So if you say, "Wow, that skier is the real deal.

بنابراین، اگر بگویید، "وای، آن اسکی باز معامله واقعی است.

I saw him ski down the hill in the Olympics,

من او را در بازی های المپیک از تپه اسکی دیدم،

and he's the real deal.

و او واقعاً معامله می کند.

He's awesome."

او فوق العاده است."

And if you say to someone, "Okay, here's the deal."

و اگر به کسی بگویید، "باشه، این معامله است."

It's a little phrase you use

این یک عبارت کوچک است که

just before you start to explain something.

درست قبل از شروع به توضیح چیزی استفاده می کنید.

So sometimes I do this in my live streams,

بنابراین گاهی اوقات من این کار را در پخش زنده خود انجام می دهم،

as the live stream is starting,

همانطور که پخش زنده شروع

I'll say, "Okay, here's the deal, everyone,

می شود، می گویم، "بسیار خوب ، همه،

please use English in the chat."

لطفاً از انگلیسی در چت استفاده کنید."

So even I use the phrase quite often.

بنابراین حتی من اغلب از این عبارت استفاده می کنم.

In fact, I heard it the other day.

در واقع من آن روز را شنیدم.

Jen was explaining something to me

جن در حال توضیح چیزی برای من بود

and she said, "Okay, here's the deal."

و او گفت: "باشه، این معامله است."

And then she explained what we had to do that day.

و بعد توضیح داد که آن روز باید چه کار می کردیم.

But hey, let's look at a comment from a previous video.

اما هی، بیایید به نظری از یک ویدیوی قبلی نگاه کنیم.

This comment is from Koke.

این نظر از کوکه است.

I think that's how you pronounce your name.

فکر کنم اسمت رو اینطوری تلفظ میکنی

And this comment really made me smile.

و این کامنت واقعا باعث لبخند من شد.

The comment is this.

نظر این است.

"You look like Ned Stark from the "Game of Thrones" series.

"شبیه ند استارک از سریال "بازی تاج و تخت"

I'm a dedicated follower of your channel.

هستی. من یک دنبال کننده اختصاصی کانال شما هستم.

Absolutely, I like your content so, so much.

قطعاً من محتوای شما را خیلی دوست دارم.

Thank you for that compliment.

از این تعریف ممنونم.

My reply was, "It's a real compliment to say

برای گفتن

that you think I look like him.

اینکه شما فکر می کنید من شبیه او هستم تعریف کنید.

Ned Stark was a very honorable character as well.

ند استارک نیز شخصیت بسیار شریفی بود.

I really liked him.

من او را خیلی دوست داشتم.

Unfortunately, he met an untimely end

متأسفانه او

not only in "Game of Thrones,"

نه تنها در «بازی تاج و تخت»،

but also when he played Boromir in the "Lord of the Rings."

بلکه در نقش بورومیر در «ارباب حلقه‌ها» نیز پایانی نابهنگام داشت.

So thank you, Koke, for that compliment.

بنابراین از شما، کوکه، برای آن تعریف تشکر می کنم.

I'll put a picture up here of Ned Stark,

من عکسی از ند استارک می‌گذارم،

or Sean Bean is the actor actually.

یا در واقع شان بین این بازیگر است.

I'm not sure I look like him.

مطمئن نیستم شبیه او باشم.

He's a very handsome man,

او مرد بسیار زیبایی است،

but thank you for the compliment anyways.

اما به هر حال از تعریف شما متشکرم.

In my response

در پاسخ خود

I use the phrase that he met an untimely end.

از این عبارت استفاده می کنم که او پایانی نابهنگام داشته است.

When someone meets an untimely end

وقتی کسی با پایانی نابهنگام روبرو

it means they die way too young.

می شود به این معنی است که خیلی جوان می میرد.

I'm pretty sure that's not going to happen to me,

مطمئنم که این اتفاق برای من نخواهد افتاد،

but certainly that happened to Boromir

اما مطمئناً این اتفاق برای بورومیر

in the "Lord of the Rings"

در «ارباب حلقه‌ها» افتاد،

if you've read those books

اگر آن کتاب‌ها را خوانده باشید

or if you've watched those movies.

یا آن فیلم‌ها را تماشا کرده باشید.

And certainly that happened to Ned Stark

و مطمئناً این اتفاق برای ند استارک

in "Game of Thrones," it just was not a good scene for him.

در «بازی تاج و تخت» افتاد، این فقط صحنه خوبی برای او نبود.

And Ned was a very honorable character.

و ند شخصیت بسیار شریفی بود.

He came from the North, he came down to the South

او از شمال آمد، به جنوب آمد

to serve as the King's hand.

تا به عنوان دست پادشاه خدمت کند.

That's kind of like the assistant to the King,

این چیزی شبیه دستیار پادشاه است،

and then things went horribly wrong for him.

و بعد همه چیز برای او به طرز وحشتناکی خراب شد.

So if you haven't read "Game of Thrones"

بنابراین اگر «بازی تاج و تخت»

or if you haven't read "Lord of the Rings,"

را نخوانده‌اید یا «ارباب حلقه‌ها» را نخوانده‌اید، برای زبان‌آموزان انگلیسی

they would be fairly challenging for English learners,

نسبتاً چالش‌برانگیز خواهد بود ،

but they're pretty good, I liked them,

اما بسیار خوب هستند، من آنها را دوست داشتم،

but the TV show of "Game of Thrones,"

اما برنامه تلویزیونی از «بازی تاج و تخت»

or the movies for "The Lord of the Rings,"

یا فیلم‌های «ارباب حلقه‌ها»

would maybe be something you could watch.

شاید چیزی باشد که بتوانید تماشا کنید.

You do need to like fantasy.

شما باید فانتزی را دوست داشته باشید.

Fantasy stories are about knights and kings

داستان‌های فانتزی درباره شوالیه‌ها و پادشاهان

and all of those kinds of people.

و همه این جور آدم‌ها هستند.

Anyways enough about that, Bob the Canadian here,

به هر حال کافی است، باب کانادایی اینجا

I'll see you tomorrow with another short English lesson.

، فردا شما را با یک درس کوتاه انگلیسی دیگر می بینم.