Meaning of ONCE IN A BLUE MOON - A Really Short English Lesson with Subtitles

So when we say something happens once in a blue moon it means that it doesn't happen

بنابراین وقتی می‌گوییم چیزی یک بار در ماه آبی اتفاق می‌افتد، به این معنی است که

very often, or it happens infrequently, that's another word for something not happening very

اغلب اتفاق نمی‌افتد، یا به ندرت اتفاق می‌افتد، این کلمه دیگری برای چیزی است که اغلب اتفاق نمی‌افتد

often.

.

So once in a blue moon I almost forget to make a video.

بنابراین یک بار در یک ماه آبی تقریبا فراموش می کنم که یک ویدیو بسازم.

Today was a really long day again, and I got home and I was just settling down, having

امروز دوباره یک روز واقعا طولانی بود و من به خانه رسیدم و تازه در حال استراحت بودم،

a snack, and all of the sudden I thought to myself.

یک میان وعده می خوردم، و ناگهان با خودم فکر کردم.

I still need to make a video today!

من هنوز باید امروز یک ویدیو بسازم!

So, once in a blue moon I almost forget to make a video.

بنابراین، یک بار در یک ماه آبی تقریبا فراموش می کنم که یک ویدیو بسازم.

Another use of this expression would be, my wife and I don't go on a lot of vacations.

استفاده دیگر از این عبارت این است که من و همسرم زیاد به تعطیلات نمی رویم.

So you could say that we go on a vacation once in a blue moon.

بنابراین می توان گفت که ما یک بار در ماه آبی به تعطیلات می رویم.

I'm not sure if the moon actually ever turns blue, but that's what the saying means.

من مطمئن نیستم که آیا ماه واقعاً هرگز آبی می شود یا خیر ، اما معنی این ضرب المثل همین است.

I didn't make it up!

من درست نکردم!