Learn the English Phrases GET IT THROUGH YOUR HEAD and IT'S ALL IN YOUR HEAD

In this English lesson

در این درس انگلیسی

I wanted to help you learn the English phrase:

می‌خواستم به شما کمک کنم که عبارت انگلیسی را یاد بگیرید:

get it through your head.

get it through your head.

If I say to someone, you need to get it through your head,

اگر من به کسی بگویم، باید آن را از سر خود عبور دهید، به

it means I want them to understand me

این معنی است که می خواهم او مرا درک کند

and I want them to agree with me.

و می خواهم با من موافق باشد.

As a parent, I often use this phrase.

من به عنوان پدر و مادر اغلب از این عبارت استفاده می کنم.

My kids eat bread.

بچه های من نان می خورند.

They make sandwiches from bread.

از نان ساندویچ درست می کنند.

And sometimes there's one or two slices of bread

و گاهی یک یا دو برش نان

left in the loaf,

در نان باقی می ماند

and they'll open a new loaf of fresh bread

و به جای اینکه دو برش آخر را تمام کنند، یک نان تازه را باز می کنند

instead of finishing the last two slices.

.

You will then hear me as a dad say something like this

سپس از من می‌شنوید که پدری

to one of my children:

به یکی از فرزندانم چیزی شبیه به این می‌گوید:

You need to get it through your head

باید به

that you need to eat the last two old slices of bread

ذهنت برسی که

before you can open up a fresh new loaf of bread.

قبل از باز کردن یک قرص نان جدید، باید دو تکه نان آخر را بخوری.

So when you tell someone

بنابراین وقتی به کسی

they need to get it through their head

می گویید که باید آن را از سرش بگذراند

or if you say, you need to get it through your head,

یا اگر می گویید باید از سرتان بگذرد، به

it means you want them to understand you

این معنی است که می خواهید شما را درک کند

and you want them to agree with you.

و می خواهید با شما موافق باشد.

The second phrase I wanted to teach you today

دومین جمله ای که امروز می خواستم به شما یاد بدهم

is the phrase: it's all in your head.

این جمله است: همه چیز در ذهن شماست.

We use this phrase to talk about things

ما از این عبارت برای صحبت در مورد چیزهایی استفاده می

that people are imagining and that aren't real.

کنیم که مردم تصور می کنند و واقعی نیستند.

Maybe your brother thinks that your cousin doesn't like him.

شاید برادرت فکر می کند پسر عمویت او را دوست ندارد.

Maybe your brother says, "Well, my cousin,

شاید برادرت بگوید خب پسر عموی من، پسر

our cousin hasn't phoned me in a week

عموی ما یک هفته است که به من زنگ نزده است

when I borrowed his car,

که ماشینش را قرض گرفتم

and when I brought it back and said, thank you,

و وقتی آن را پس آوردم و گفتم ممنون

he didn't say you're welcome.

، نگفت خوش آمدی

I think our cousin doesn't like me anymore."

. فکر کن پسر عموی ما دیگر مرا دوست ندارد.»

And you could say: You know what?

و می توانید بگویید: می دانید چیست؟

It's all in your head.

این همه در سر شماست.

That would mean that you think they're imagining it.

این بدان معنی است که شما فکر می کنید آنها آن را تصور می کنند.

You would think that your cousin likes them just fine

شما فکر می کنید که پسر عموی شما آنها را خیلی دوست دارد

and that it's not a problem.

و مشکلی نیست.

So when you say it's all in your head,

بنابراین وقتی می گویید همه چیز در ذهن شماست،

you're basically saying, I think you're imagining that.

اساساً دارید می گویید، فکر می کنم دارید آن را تصور می کنید.

So to review, if you say to someone,

بنابراین برای بررسی، اگر به کسی می گویید

you need to get it through your head,

، باید آن را از سر خود بگذرانید،

you're basically saying

اساساً می گویید

you need to understand what I'm saying

که باید بفهمید من چه می گویم

and you need to agree with me.

و باید با من موافق باشید.

And if you say to someone: it's all in your head,

و اگر به کسی بگویید : همه چیز در ذهن شماست،

you're basically saying,

اساساً می گویید،

I think you're imagining what you think is true.

من فکر می کنم دارید تصور می کنید که فکر می کنید درست است.

Anyways, let's look at a comment from a previous video.

به هر حال، بیایید به نظری از یک ویدیوی قبلی نگاه کنیم.

This comment is from Julia, and Julia says this:

این نظر از جولیا است و جولیا این را می گوید:

"Hi, dear teacher! Happy Monday, everyone."

"سلام معلم عزیز! دوشنبه بر همه مبارک."

This is from yesterday, by the way,

اتفاقاً این مال دیروز است

when it was Monday.

که دوشنبه بود.

It's definitely better to be asleep at the wheel

مطمئناً بهتر است

while doing a job than while literally driving.

هنگام انجام کار پشت فرمان بخوابید تا به معنای واقعی کلمه رانندگی کنید.

Let me reread that.

بگذارید دوباره آن را بخوانم.

"It's definitely better to be asleep at the wheel

مطمئناً بهتر است

while doing a job than while literally driving."

هنگام انجام یک کار پشت فرمان بخوابید تا زمانی که به معنای واقعی کلمه رانندگی کنید.

And my response was this:

و پاسخ من این بود:

"Yes, for sure.

"بله، مطمئنا

It is really dangerous

. واقعاً خطرناک

to literally fall asleep at the wheel while driving.

است که به معنای واقعی کلمه پشت فرمان در حین رانندگی بخوابید

You'll end up in the ditch,"

. در نهایت در خندق می افتید"،

that's if you go off the road, "or hitting someone.

یعنی اگر از جاده خارج شوید، "یا به کسی ضربه بزنید.

It's always better to pull over at a rest stop

این همیشه بهتر است در یک توقفگاه استراحت کنید

and buy a cup of coffee."

و یک فنجان قهوه بخرید."

So thanks, Julia, for that comment.

بنابراین، جولیا، برای آن نظر متشکرم.

By the way, I absolutely agree with you

در ضمن، من کاملاً با شما موافقم

that if you are asleep at the wheel at work,

که اگر در محل کار پشت فرمان بخوابید،

it's less dangerous,

خطر کمتری دارد،

oh, it could be dangerous,

اوه، ممکن است خطرناک باشد،

but if you are literally asleep at the wheel in a car,

اما اگر به معنای واقعی کلمه پشت فرمان در ماشین بخوابید

that is really, really dangerous.

، واقعاً بسیار خطرناک است. .

So definitely a good time to pull over,

پس قطعا زمان خوبی برای حرکت کردن،

stop and maybe get a cup of coffee.

توقف و شاید گرفتن یک فنجان قهوه است.

I just wanted to explain the word literally.

من فقط می خواستم کلمه را به معنای واقعی کلمه توضیح دهم.

When we use the word literally

وقتی در مورد عبارات انگلیسی صحبت می کنیم، به معنای واقعی کلمه به کار

when talking about English phrases,

می بریم،

we mean what it actually means

if you took every word at its actual meaning.

اگر هر کلمه را به معنای واقعی آن در نظر بگیرید، معنای واقعی آن چیست.

So when you fall asleep at the wheel driving,

بنابراین هنگامی که هنگام رانندگی به خواب

it means that you're in a vehicle

می روید، به این معنی است که شما در یک وسیله نقلیه

and you fall asleep while driving.

هستید و هنگام رانندگی به خواب می روید.

When you fall asleep at the wheel at work,

هنگامی که در محل کار پشت فرمان به خواب می روید،

it's kind of a figurative example.

این یک نمونه تصویری است.

You're not actually driving a vehicle.

در واقع شما یک وسیله نقلیه رانندگی نمی کنید.

And then I wanted to talk a little bit about rest stops.

و سپس می خواستم کمی در مورد توقف های استراحت صحبت کنم.

On highways in Canada and in the United States,

در بزرگراه های کانادا و ایالات متحده

there are rest stops along the way.

، توقفگاه های استراحت در طول مسیر وجود دارد.

We call them rest stops here in Canada.

ما آنها را اینجا در کانادا ایستگاه های استراحت می نامیم.

When you pull over in a rest stop,

وقتی در ایستگاه استراحت جلو می روید،

you can buy gas, you can get food,

می توانید بنزین بخرید، می توانید غذا تهیه کنید،

you can go to the washroom, you can use bathroom,

می توانید به دستشویی بروید، می توانید از حمام

the word bathroom, if you are learning American English.

، کلمه حمام، استفاده کنید، اگر در حال یادگیری انگلیسی آمریکایی هستید.

In Canada we say washroom.

در کانادا می گوییم دستشویی.

But definitely when we go on a trip,

اما قطعاً وقتی به سفر می‌رویم،

we always plan to pull over at a rest stop along the way.

همیشه برنامه‌ریزی می‌کنیم که در یک ایستگاه استراحت در مسیر حرکت کنیم.

And then we usually go to Tim Hortons.

و سپس ما معمولاً به تیم هورتونز می رویم.

The kids all use the washrooms

بچه ها همگی از دستشویی استفاده می کنند

and usually I put some gas in the van while we're there.

و معمولاً وقتی آنجا هستیم، مقداری بنزین در ون می گذارم.

So that's a pretty typical thing to do

بنابراین،

when you're driving on a highway in North America,

زمانی که در یک بزرگراه در آمریکای شمالی رانندگی می کنید، این

is to pull over at a rest stop and get a little bit of food,

یک کار معمولی است، این است که در یک ایستگاه استراحت، کمی غذا تهیه کنید،

go to the washroom and get a little bit of gas.

به دستشویی بروید و کمی گاز بگیرید.