Learn the English Phrase IN DENIAL and TO DENY MYSELF

In this English lesson,

در این درس انگلیسی،

I wanted to help you learn the English phrase

می خواستم به شما کمک کنم که عبارت انگلیسی

to be in denial.

to be in denial را یاد بگیرید.

If someone is in denial about something,

اگر کسی چیزی را انکار می کند، به

it means that there are a lot of facts

این معنی است که حقایق زیادی وجود دارد

that show that something is true,

که نشان می دهد چیزی درست است،

but they still don't believe it.

اما هنوز آن را باور نمی کند.

There are a lot of people

افراد زیادی

in the world that are in denial about climate change.

در جهان وجود دارند که تغییرات آب و هوایی را انکار می کنند.

There is a lot of scientific evidence

شواهد علمی زیادی وجود دارد

that climate change is happening

که تغییرات آب و هوایی در حال وقوع است،

but a lot of people are in denial.

اما بسیاری از مردم در حال انکار هستند.

So when you are in denial about something

بنابراین وقتی شما در مورد چیزی انکار می

it means that there are lots of facts.

کنید به این معنی است که حقایق زیادی وجود دارد. اطلاعات علمی

There's lots of scientific information

زیادی وجود دارد

that proves something is true

که ثابت می کند چیزی درست است،

but you still don't believe it, so you are in denial.

اما شما هنوز آن را باور ندارید، بنابراین در حال انکار هستید.

Sometimes people have this in life as well.

گاهی اوقات مردم این را در زندگی نیز دارند.

Maybe they love someone

شاید آنها یک نفر را دوست دارند

and that person doesn't love them back,

و آن شخص او را دوست ندارد،

but in their minds,

اما در ذهن

they think that they are still

خود فکر می کنند که هنوز

having a romantic relationship.

یک رابطه عاشقانه دارند.

We would say that that person is in denial

ما می گوییم که آن شخص در حال انکار است

because they are not believing

زیرا باور ندارد

that the other person doesn't love them anymore.

که طرف مقابل دیگر او را دوست ندارد.

That's kinda sad.

این یه جورایی غم انگیزه

The other phrase I wanted to teach you today

عبارت دیگری که امروز می خواستم به شما یاد

is the phrase to deny myself or to deny oneself.

بدهم عبارت انکار خود یا انکار خود است.

If I deny myself something

اگر چیزی را از خودم انکار کنم به

it means I don't allow myself to have it.

این معنی است که به خودم اجازه ندارم آن را داشته باشم.

Right now I'm trying to deny myself ice cream,

همین الان دارم سعی میکنم بستنی رو از خودم دریغ کنم،

I thought I should stop eating ice cream.

فکر کردم باید بستنی نخورم.

It sometimes makes my stomach upset,

گاهی اوقات معده ام را ناراحت می کند،

it's full of sugar and fat

پر از قند و چربی است

and it's really not good for you.

و واقعا برای شما خوب نیست.

So I'm trying to deny myself ice cream.

بنابراین من سعی می کنم بستنی را از خودم دریغ کنم.

When you deny yourself something

وقتی چیزی را از خود انکار می‌کنید

when you say I'm going to deny myself this thing

وقتی می‌گویید این یا آن چیز را از خودم انکار می‌کنم

or that thing,

، به

it means you're not going to let yourself have it.

این معنی است که به خودتان اجازه نمی‌دهید آن را داشته باشید.

So once again to be in denial

پس بار دیگر در انکار

means to not believe something that is scientifically true.

بودن به معنای باور نکردن چیزی است که از نظر علمی درست است.

And when you deny yourself

و وقتی خودتان را انکار می کنید

or when you say I'm going to deny myself something

یا وقتی می گویید من چیزی را از خودم انکار می کنم به

it means you're not going to allow yourself to have it.

این معنی است که به خودتان اجازه ندارید آن را داشته باشید.

I think I'm in denial a little bit

فکر می کنم در

about the weather right now.

حال حاضر کمی در مورد آب و هوا انکار می کنم.

It's actually cold out here, my hands are cold

اینجا واقعاً سرد است، دست‌هایم سرد است

and I don't have my gloves or my hat,

و دستکش یا کلاهم را ندارم

'cause I think I'm in denial that it's actually cold.

، چون فکر می‌کنم انکار می‌کنم که واقعاً سرد است.

It's been warm for so long.

خیلی وقته هوا گرمه

I think I'm just in a little bit of denial.

فکر می کنم فقط کمی در انکار هستم.

Hey, let's look at a comment from a previous video.

سلام، اجازه دهید به یک نظر از یک ویدیوی قبلی نگاه کنیم.

This comment is from Patty,

این نظر از پتی است

and Patty says this hello from France.

و پتی این سلام را از فرانسه می گوید.

Hi, I so agree with you Bob,

سلام، من خیلی با شما موافقم باب،

I'm 57 and so far so good

من 57 سال دارم و تا الان خیلی خوبم،

but I love studying things and I always use my brain a lot.

اما من عاشق مطالعه چیزها هستم و همیشه از مغزم زیاد استفاده می کنم.

One of my biggest fears is also

یکی از بزرگ‌ترین ترس‌های من این است که

if one day my brain isn't with it

اگر روزی مغزم با آن همراه نباشد

and my response is bonjour Patty

و پاسخ من bonjour Patty

I use a little bit of French there.

باشد، در آنجا کمی از زبان فرانسوی استفاده کنم.

My mom does Sudokus for her brain.

مادر من سودوکوس را برای مغزش انجام می دهد.

I don't know if I'm pronouncing that right by the way

نمی‌دانم راست

but I say Sudokus, Sudokus.

می‌گویم یا نه، اما می‌گویم سودوکوس، سودوکوس.

Sudoku's I'm going to start doing them too.

سودوکو من هم قرار است شروع به انجام آنها کنم.

So Sudoku's, if I'm saying it correctly

بنابراین، سودوکو، اگر درست بگویم

our little math puzzles where you have a grid of numbers

معماهای ریاضی کوچک ما که در آن شما یک شبکه

by the way, thank you Patty, for that comment,

اعداد دارید، متشکرم از پتی، برای آن نظر،

it's a good one.

این یک نظر خوب است.

And it's from the video where I was talking

و این از ویدیویی است که در

about being with it.

مورد حضور با آن صحبت می کردم.

I wanna make sure when I'm old that I'm with it

من می‌خواهم مطمئن شوم وقتی پیر شدم با آن هستم

and in that video as well, I think

و همچنین در آن ویدیو، فکر می‌کنم

or a comment from that video as well from Julia

یا نظری از آن ویدیو از طرف جولیا

was that she likes learning a language

این بود که او دوست دارد یک زبان یاد

because it's good for your brain as well.

بگیرد زیرا برای مغز شما نیز مفید است.

So Patty, yes, I think that you do need to make sure

بنابراین، پتی، بله، من فکر می کنم که شما باید مطمئن شوید

that you do things with your brain so that you stay with it.

که کارها را با مغز خود انجام می دهید تا با آن بمانید.

It's good to always use your brain a lot.

خوب است که همیشه از مغز خود زیاد استفاده کنید.

And Julia as well from that previous comment said

و جولیا نیز از نظر قبلی گفت که

learning a language is a good way to keep your brain active.

یادگیری زبان راه خوبی برای فعال نگه داشتن مغز شماست.

I'm gonna try and do both.

من سعی خواهم کرد و هر دو را انجام خواهم داد.

I'm gonna try and start doing

من سعی می کنم شروع به انجام

crossword puzzles and Sudoku's

جدول کلمات متقاطع و سودوکو

I think that's the right pronunciation.

کنم، فکر می کنم تلفظ درستی است.

It's kind of a relatively new kind of puzzle here in Canada.

این یک نوع نسبتاً جدید از پازل در اینجا در کانادا است.

It's only been around for about 20 years, maybe more

فقط حدود 20 سال است که وجود دارد، شاید بیشتر،

but I'm gonna try to do those as well.

اما من سعی خواهم کرد این کارها را نیز انجام دهم.

Jen has mentioned before, too

جن قبلاً هم

that she would like to start to learn, to play the piano

گفته بود که دوست دارد با بزرگتر شدن شروع به یادگیری کند، پیانو بزند

or learn another language as she gets older

یا زبان دیگری یاد بگیرد

so that she can keep her brain working really well.

تا بتواند مغزش را واقعاً خوب کار کند.

I think it's important for us older people

من فکر می کنم برای ما افراد مسن مهم

to do things that keep us mentally fit that keep us with it.

است که کارهایی را انجام دهیم که ما را از نظر ذهنی تناسب اندام نگه می دارد و ما را در آن نگه می دارد.

So anyways, thanks again, Patty for that comment.

بنابراین به هر حال، باز هم از پتی برای آن نظر تشکر می کنم.

And thanks Julia for that comment

و همچنین از جولیا برای اظهار

from a couple of days ago as well.

نظر چند روز پیش تشکر می کنم.

Awesome stuff.

چیزهای عالی

Hey guys, I will, I'm just gonna wrap this lesson up.

سلام بچه ها، من این کار را می کنم، من فقط این درس را تمام می کنم.

I'll see you in a couple of days

یکی دو روز

with another short English lesson.

دیگر با یک درس کوتاه انگلیسی دیگر می بینمت.