Learn REAL ENGLISH: Going to the hospital 😷

Hi.

سلام.

Welcome to engVid.

به engVid خوش آمدید.

I'm Adam.

من آدام هستم.

In today's video, I'm going to talk to you about going to a hospital or a clinic in an

در ویدیوی امروز، من قصد دارم در مورد رفتن به بیمارستان یا کلینیک در یک

English-speaking country.

کشور انگلیسی زبان با شما صحبت کنم.

Now, hopefully, you will never need to know any of the words in this video because nothing

اکنون، امیدوارم هرگز نیازی به دانستن هیچ یک از کلمات این ویدیو نداشته باشید زیرا هیچ

will happen to you; but life is life, things do happen, sometimes accidents happen, sometimes

اتفاقی برای شما نخواهد افتاد. اما زندگی زندگی است، چیزهایی اتفاق می‌افتند، گاهی اوقات حوادثی اتفاق می‌افتند، گاهی اوقات

things occur unexpectedly, so you may need to go to a hospital or a clinic.

اتفاقات غیرمنتظره‌ای رخ می‌دهند، بنابراین ممکن است لازم باشد به بیمارستان یا کلینیک بروید.

A hospital - big building, lots of doctors, lots of equipment.

یک بیمارستان - ساختمان بزرگ، تعداد زیادی پزشک، تجهیزات زیادی.

It has an emergency room or an emergency department.

اورژانس یا اورژانس دارد.

A clinic is more like a small doctor's office, and you can walk into...

یک کلینیک بیشتر شبیه یک مطب دکتر کوچک است و شما می

Go into a walk-in clinic, meaning you don't need an appointment.

توانید وارد یک کلینیک شوید، یعنی نیازی به قرار ملاقات ندارید.

If you have something urgent and you need to speak to a doctor, then you can go here

اگر مورد فوری دارید و باید با پزشک صحبت کنید، می توانید به اینجا

to take care of whatever it is.

بروید تا از هر چیزی که هست مراقبت کنید.

Now, this is all assuming that you are ambulatory.

اکنون، همه اینها با این فرض است که شما سرپایی هستید.

Now, all of you know "ambulance"; an ambulance carries you to the hospital.

اکنون، همه شما "آمبولانس" را می شناسید. آمبولانس شما را به بیمارستان می برد.

If you are ambulatory, it means you don't need an ambulance; you can go on your own

اگر سرپایی هستید، به این معنی است که نیازی به آمبولانس ندارید. شما می توانید روی

two feet.

پای خود بروید

You are mobile, you can stand, you can take yourself to the doctor.

شما متحرک هستید، می توانید بایستید، می توانید خود را به دکتر ببرید.

Okay?

باشه؟

Now, I'm going to talk about this in two ways.

در حال حاضر، من قصد دارم در این مورد به دو صورت صحبت کنم.

First, I'm going to talk about the administrative aspect of going to the hospital, and then

ابتدا در مورد جنبه اداری رفتن به بیمارستان

I'll talk about the medical aspect.

صحبت می کنم و بعد در مورد جنبه پزشکی صحبت می کنم.

Now, I'm assuming that if the situation is an emergency, someone will go with you.

حالا من فرض می کنم که اگر شرایط اضطراری باشد، یک نفر با شما همراه خواهد شد.

Now, it may be a friend of yours who's also not a native speaker, it may be a roommate,

حالا، ممکن است یکی از دوستان شما باشد که زبان مادری شما هم نیست، ممکن است هم اتاقی باشد،

it may be a classmate from your English school.

ممکن است همکلاسی از مدرسه انگلیسی شما باشد.

So, everybody should know this stuff; you may need to help somebody, somebody may need

بنابراین، همه باید این چیزها را بدانند. شما ممکن است نیاز به کمک به کسی داشته باشید، ممکن است کسی نیاز

to help you.

به کمک به شما داشته باشد.

Again, hopefully not, but be prepared.

باز هم، امیدوارم نه، اما آماده باشید.

So, you're going to go into the hospital or the walk-in clinic and you're going to check

بنابراین، شما به بیمارستان یا کلینیک واک-این می روید و می خواهید تحویل بگیرید

in.

Just like you check in at a hotel, you check in at a hospital.

.

You will go and deal with the admitting staff.

شما می روید و با کارکنان پذیرش برخورد می کنید.

"Admitting" means they take you in; they admit you, they do all the paperwork, they get you

«اعتراف» یعنی تو را می گیرند; آنها شما را می پذیرند، همه کارهای اداری را انجام می دهند، شما را

set up or your friend set up to be taken care of.

راه اندازی می کنند یا دوستتان را برای مراقبت تنظیم می کنند .

You will fill out a lot of forms; name, information, maybe medical history if that's what they

شما فرم های زیادی را پر خواهید کرد. نام، اطلاعات، شاید سابقه پزشکی اگر این چیزی است که آنها

need to know.

باید بدانند.

If there's a situation that you've had in the past, they need to know this.

اگر موقعیتی وجود دارد که در گذشته داشته اید، آنها باید این را بدانند.

You will fill out all this information, and they will start to process you.

شما تمام این اطلاعات را پر خواهید کرد و آنها شروع به پردازش شما خواهند کرد.

Excuse me.

ببخشید.

They will process you, and you're ready to go or your friend will be ready to go.

آنها شما را پردازش خواهند کرد و شما آماده رفتن هستید یا دوستتان آماده رفتن است.

If you need an x-ray, they will schedule an x-ray to check if you have any broken bones

اگر نیاز به عکس برداری با اشعه ایکس داشته باشید، آنها برای بررسی اینکه آیا استخوان های شما شکسته شده است یا خیر، برای بررسی اینکه آیا استخوان های

anywhere in you.

شما در هر نقطه از بدن شما شکسته شده است، عکسبرداری را برنامه ریزی می کنند.

If you need something like an MRI or a CAT scan, where they do a full body diagnosis

اگر به چیزی مانند ام‌آر‌آی یا اسکن گربه‌سنگی نیاز دارید ، جایی که آن‌ها تشخیص کامل بدن را انجام می‌دهند

and look inside, that's not going to happen at the emergency room because there's always

و داخل آن را بررسی می‌کنند، این اتفاق در اورژانس رخ نمی‌دهد ، زیرا همیشه برای آن صفی وجود دارد

a line up for that.

.

That's not emergency services; if you need it, they will schedule it for a week later-if

این خدمات اضطراری نیست. اگر به آن نیاز دارید، آنها آن را برای یک هفته بعد برنامه ریزی می کنند -

you're lucky-a month later, etc.

اگر خوش شانس باشید - یک ماه بعد و غیره.

Now, it's very important, if you're going to travel overseas, that you have insurance.

حالا، اگر قصد سفر به خارج از کشور را دارید، بیمه دارید.

This is something that you pay for that, if anything happens, all your medical expenses

این چیزی است که شما برای آن پرداخت می کنید، اگر اتفاقی بیفتد، تمام هزینه های پزشکی

are given back to you.

شما به شما بازگردانده می شود.

But check your policy.

اما سیاست خود را بررسی کنید.

Your policy is the insurance that you signed for; that you paid for.

بیمه نامه شما بیمه ای است که برای آن امضا کرده اید. که برای آن هزینه کردید

It has all the different rules, it has all the different conditions - make sure you understand

همه قوانین مختلف را دارد، همه شرایط متفاوتی را دارد - مطمئن شوید که

these very clearly because it happens often that somebody comes to Canada, or to the US,

اینها را به وضوح درک می کنید زیرا اغلب اتفاق می افتد که شخصی به کانادا، یا به ایالات متحده،

or to another country, they need to go to the hospital and then they get a bill.

یا به کشور دیگری می آید، باید به بیمارستان برود و سپس صورت حساب می گیرند

The hospital says: "Okay, here.

بیمارستان می گوید: "خوب، اینجا،

You owe us $5,000."

شما 5000 دلار به ما بدهکار هستید."

Medical expenses can be very, very high, so you may have to pay upfront, meaning you have

هزینه های پزشکی می تواند بسیار بسیار زیاد باشد، بنابراین ممکن است مجبور شوید از قبل پرداخت کنید، به این معنی که باید

to pay at the hospital at the time for anything that they do to you.

در همان زمان در بیمارستان برای هر کاری که با شما انجام می دهند پرداخت کنید.

If you have to go to surgery, you may have to pay $50,000 or whatever the situation.

اگر مجبور به جراحی شوید، ممکن است مجبور شوید 50000 دلار یا هر موقعیتی که باشد بپردازید.

So, be prepared to be able to pay upfront.

بنابراین، آماده باشید که بتوانید از قبل پرداخت کنید.

Now, if you think: "Well, that's what insurance is for.

حالا اگر فکر کنید: "خب، بیمه برای همین است.

Insurance will pay for all this stuff."

بیمه تمام این چیزها را پرداخت می کند."

Some policies, yes, will pay the hospital directly; some will not.

برخی از سیاست ها، بله، به طور مستقیم به بیمارستان پرداخت می کنند . برخی نخواهند کرد.

Some will reimburse you.

برخی به شما بازپرداخت می کنند.

You will be reimbursed when you go home and fill out all the paperwork in your home country.

زمانی که به خانه بروید و تمام مدارک موجود در کشور خود را پر کنید، هزینه به شما بازپرداخت می شود.

So make sure you understand what's going on.

پس مطمئن شوید که متوجه شده اید چه خبر است.

If you get to the hospital and you don't have a credit card with you, you might be in some

اگر به بیمارستان بروید و کارت اعتباری همراه خود نداشته باشید، ممکن است با

serious trouble; they might not let you leave the hospital until somebody comes and pays

مشکل جدی مواجه شوید. آنها ممکن است اجازه ندهند شما از بیمارستان خارج شوید تا زمانی که کسی نیاید و

for you.

هزینه شما را پرداخت کند.

Okay?

باشه؟

So, this is all the administrative stuff.

بنابراین، این همه موارد اداری است.

Now let's look at what actually happens, medically speaking; doctors, nurses, etc.

حال بیایید ببینیم که از نظر پزشکی چه اتفاقی می افتد . پزشکان، پرستاران، و غیره.

Okay, now let's look at the actual action that's going to happen when you come to the

بسیار خوب، حالا بیایید به اقدام واقعی که قرار است هنگام مراجعه به بیمارستان رخ دهد، نگاه کنیم

hospital.

.

So, first of all, you will be looked after by the attending nurse, or doctor, or resident.

بنابراین، اول از همه، پرستار، یا پزشک یا رزیدنت از شما مراقبت می کند.

A resident is still a student; he or she is still working towards a specialization or

یک ساکن هنوز دانشجو است. او هنوز در حال کار به سمت یک تخصص یا

just towards their final certificate.

فقط برای گواهی نهایی خود است.

So, it'll be the attending nurse, or the on-call nurse or the doctor.

بنابراین، این پرستار حاضر، یا پرستار در حال خدمت یا دکتر خواهد بود.

Okay?

باشه؟

That's the one taking care of that shift-okay?-at the hospital.

این کسی است که از آن شیفت مراقبت می کند - خوب است؟ - در بیمارستان.

Now, if you came in an ambulance, then the paramedic will have already started the whole

حال، اگر با آمبولانس آمدید، امدادگر از قبل کل

process in the ambulance; but if you're walking into the clinic or the hospital, you will

فرآیند را در آمبولانس آغاز کرده است. اما اگر وارد کلینیک یا بیمارستان می‌شوید،

be looked at by the attending doctor or nurse.

پزشک یا پرستار به شما نگاه می‌کند.

So, the first thing they will do is perform triage.

بنابراین، اولین کاری که آنها انجام خواهند داد انجام تریاژ است.

So, we use this verb.

بنابراین، ما از این فعل استفاده می کنیم.

"Triage" is the process of separating all the injured, or wounded, or sick people in

«تریاژ» فرآیند جداسازی همه مجروحان، مجروحان یا بیماران به

order of priority.

ترتیب اولویت است.

Okay?

باشه؟

Whoever needs to go in first will go in first; whoever can wait will wait.

هر کس که باید اول وارد شود، اول وارد خواهد شد. هر کس می تواند صبر کند صبر خواهد کرد.

So, this process basically looks very quickly: "Are you bleeding?"

بنابراین، این روند اساساً خیلی سریع به نظر می رسد: "آیا خونریزی دارید؟"

Then they have to go stop the bleeding.

بعد باید بروند جلوی خونریزی را بگیرند.

If you're not bleeding, and your heart is pumping okay, and your brain...

اگر خونریزی ندارید، و قلبتان خوب است، و مغزتان...

And you can still function and speak, then you can wait; it's not that bad, and you may

و همچنان می توانید کار کنید و صحبت کنید، پس می توانید صبر کنید. آنقدرها هم بد نیست، و ممکن است

have to wait a few hours, but you will eventually get in.

مجبور شوید چند ساعت صبر کنید، اما در نهایت وارد می شوید.

Those who need care fastest go in first.

کسانی که سریعتر به مراقبت نیاز دارند ابتدا وارد می شوند.

So, this begins with a diagnosis.

بنابراین، این با یک تشخیص شروع می شود.

The nurse or doctor will look at you, they will try to understand the situation; if you're

پرستار یا دکتر به شما نگاه می کنند، آنها سعی می کنند وضعیت را درک کنند.

having pain, if something's broken, if you're bleeding, if you're hurt in whatever way - they

اگر درد دارید، اگر چیزی شکسته است ، اگر خونریزی دارید، اگر به هر طریقی صدمه دیده اید - آنها

will figure out what the problem is and what the treatment should be.

متوجه خواهند شد که مشکل چیست و چگونه باید درمان شود.

And, from there, you start your process of being treated.

و از آنجا روند درمان خود را آغاز می کنید .

Okay?

باشه؟

Diagnosis leads to treatment.

تشخیص منجر به درمان می شود.

Now, most of the time what they will do first is take your blood pressure to make sure that

در حال حاضر، بیشتر اوقات اولین کاری که آنها انجام می دهند این است که فشار خون شما را اندازه گیری کنند تا مطمئن شوند که

it's not too high; that you're not going to have a heart attack any second.

خیلی بالا نیست. که هیچ لحظه ای دچار حمله قلبی نخواهید شد.

Right?

درست؟

If your blood pressure is sustainable; if you can sit and wait for a while, then you'll

اگر فشار خون شما پایدار است؛ اگر بتوانید مدتی بنشینید و منتظر بمانید، پس می

sit and wait.

نشینید و منتظر می مانید.

If your blood pressure is too high, they may need to take you in right away and bring it

اگر فشار خون شما خیلی بالا باشد، ممکن است لازم باشد فوراً شما را ببرند و آن را

down, or do something else.

پایین بیاورند یا کار دیگری انجام دهند.

They may hook you up to an IV.

آنها ممکن است شما را به یک IV متصل کنند.

So, an IV is, like, a needle.

بنابراین، یک IV مانند یک سوزن است.

It goes into your arm, so that's why it's called "intravenous".

به بازوی شما می رود، به همین دلیل به آن "داخل وریدی" می گویند.

It goes into your vein, and it feeds you most likely saline solution - water with a little

این به رگ شما می رود و به احتمال زیاد محلول نمکی را به شما می دهد - آب با

bit of salt just to make sure you're okay.

کمی نمک فقط برای اطمینان از اینکه خوب هستید.

It's, like...

Keeps you alive, like food, but I'm not going to get into the details.

مثل غذا، شما را زنده نگه می دارد، اما من وارد جزئیات نمی شوم.

So, they'll hook you up to an IV.

بنابراین، آنها شما را به یک IV متصل می کنند.

Sometimes they may have to hook you up to a catheter.

گاهی اوقات ممکن است مجبور شوند شما را به کاتتر وصل کنند.

If you have trouble and you're, like, peeing, for example, and you don't want to do it all

اگر مشکل دارید و مثلاً ادرار می‌کنید و نمی‌خواهید این کار را

over the floor, they'll hook you up with a tube, you'll go into a bag, and you'll wait

روی زمین انجام دهید، شما را با لوله وصل می‌کنند، داخل کیف می‌شوید و صبر کنید

until it's your turn to see the doctor.

تا نوبت شما برای دیدن دکتر باشد.

If you're bleeding, then the first thing they're going to do is stop the bleeding.

اگر خونریزی دارید، اولین کاری که قرار است انجام دهند این است که خونریزی را متوقف کنند.

If you lose too much blood, you can pass out and worse things can happen.

اگر خون زیادی از دست بدهید، ممکن است بیهوش شوید و اتفاقات بدتری رخ دهد.

So, first thing: Stop the bleeding.

بنابراین، اولین چیز: خونریزی را متوقف کنید.

Disinfect the wound.

زخم را ضد عفونی کنید.

So, if you're cut somewhere and you're bleeding from it, they have to clean it with alcohol

بنابراین، اگر در جایی بریده شده اید و از آن خونریزی می کنید، باید آن را با الکل

or whatever other disinfectant - make sure it's clean.

یا هر ماده ضدعفونی دیگری تمیز کنند - مطمئن شوید که تمیز است.

And if it's really gushing...

و اگر واقعاً فوران می کند...

"Gushing" means bleeding very fast and a lot.

«جوش» یعنی خونریزی بسیار سریع و زیاد.

If you're gushing blood, they have to stop it and then they may have to staple the cut

اگر خون شما فوران می کند، باید آن را متوقف کنند و سپس ممکن است مجبور شوند برش را منگنه کنند

or stitch the cut.

یا برش را بخیه بزنند.

Staple, like a stapler, like pieces that: "Chicka-chicka-chicka-chick".

منگنه، مثل منگنه، مثل قطعاتی که: «چیکا-چیکا-چیکا-جوجه».

And they take the skin and they close it, and they staple it.

و پوست را می گیرند و می بندند و منگنه می کنند.

Or stitch with, like, a needle and thread, and they close it, stop the bleeding, and

یا با نخ و سوزن بخیه بزنند و ببندند و خونریزی را قطع کنند و

then take care of it after.

بعد از آن مراقبت کنند.

And then put on dressing.

و سپس پانسمان را بپوشید.

"Dressing", like gauze, like the white stuff that goes around and makes sure everything's

"لباس پوشیدن"، مانند گاز، مانند چیزهای سفیدی که می چرخند و مطمئن می شوند همه چیز

okay; doesn't bleed anymore.

خوب است. دیگه خونریزی نداره

If it's a very serious emergency, they may have to rush you into the operating theater

اگر یک اورژانس بسیار جدی است، ممکن است مجبور شوند شما را سریعاً به اتاق عمل ببرند،

where they will perform surgery.

جایی که عمل جراحی را انجام خواهند داد.

If they need to open you up to get inside to fix something, then they'll take you to

اگر لازم است در شما را باز کنند تا وارد شوید تا چیزی درست شود، آنگاه شما را به

this place.

این مکان خواهند برد.

It's called the operating theater; sometimes it's called the surgery, the surgery room,

به آن سالن عمل می گویند. گاهی اوقات به آن می گویند جراحی، اتاق عمل

etc.

و غیره.

If they ask you to just go and sit, because you may be sitting for a long time but you

اگر از شما بخواهند که بروید و بنشینید، چون ممکن است مدت زیادی بنشینید اما

are in pain, they'll give you a painkiller.

درد دارید، به شما مسکن می دهند.

Now, they may give you a pill or they just may just give you an injection; a needle - morphine

حالا ممکن است به شما قرص بدهند یا فقط ممکن است به شما آمپول بزنند. یک سوزن - مورفین

or something like that.

یا چیزی شبیه به آن.

Or they'll just give you a sedative.

یا فقط به شما یک مسکن می دهند.

A sedative helps kill the pain, but it also helps calm you down so you can relax, and

آرام بخش به از بین بردن درد کمک می کند، اما همچنین به آرام کردن شما کمک می کند تا بتوانید آرام شوید، و

just sit on the chair, and when it's your turn you will be called in, a doctor will

فقط روی صندلی بنشینید، و زمانی که نوبت شما فرا می رسد، پزشک به شما

look at you, assess the situation, and take care of you.

نگاه می کند، وضعیت را ارزیابی می کند و درمان می کند. مراقبت از تو.

If you're going to an emergency room, bring a lot of patience with you.

اگر به اورژانس می روید، صبر و حوصله زیادی همراه خود داشته باشید.

It doesn't matter how much pain you're in; somebody else might be in more pain, and they...

مهم نیست چقدر درد دارید. ممکن است شخص دیگری درد بیشتری داشته باشد و آنها

He or she will go in first.

... او اول وارد می شود.

Be prepared for that.

برای آن آماده باشید.

If you're really bad, you'll go in quick; if you're not that bad, you will wait sometimes

اگر واقعاً بد هستید، سریع وارد می شوید. اگر آنقدر بد نیستید، گاهی اوقات

for many hours.

برای ساعت های زیادی منتظر خواهید بود.

Okay?

باشه؟

So this is the initial process.

بنابراین این روند اولیه است.

Now, whether it's a hospital or clinic, it doesn't matter.

حالا بیمارستان باشد یا درمانگاه، فرقی نمی کند.

If you're bleeding, you're probably not going to the clinic; you're probably going to the

اگر خونریزی دارید، احتمالاً به کلینیک نمی روید. احتمالا میری

hospital.

بیمارستان

They have more equipment, more staff.

آنها تجهیزات بیشتری دارند، کارکنان بیشتری دارند.

If you have a lot of pain inside somewhere, but you can still walk, you can still think

اگر در جایی درد زیادی دارید، اما هنوز می توانید راه بروید، هنوز هم می توانید واضح فکر کنید

clearly, you can just go to the clinic...

، فقط می توانید به کلینیک بروید...

To the walk-in clinic, and ask to see the doctor there.

به کلینیک واک-این و از آنجا بخواهید به دکتر مراجعه کنید.

Okay?

باشه؟

Now, I'm going to give you a few expressions that are useful for you to know in case this

در حال حاضر، من قصد دارم چند عبارت را به شما ارائه کنم که برای شما مفید است که در صورت بروز

ever does come up.

چنین چیزی بدانید.

Okay, so now I have a few expressions, here, that are useful for you to know; to keep in

خوب، حالا من چند عبارت در اینجا دارم که دانستن آنها برای شما مفید است. به

mind.

ذهن سپردن.

Again, hopefully you don't need to use them.

باز هم، امیدوارم که نیازی به استفاده از آنها نداشته باشید.

But before you go travelling, make sure you're very aware of your own medical history.

اما قبل از اینکه به سفر بروید، مطمئن شوید که از سابقه پزشکی خود بسیار آگاه هستید.

Certain things should not be a surprise.

برخی چیزها نباید غافلگیر کننده باشند.

So, here, for example, I wrote: "I'm having an asthma attack."

بنابراین، برای مثال، من نوشتم: "من دچار حمله آسم هستم."

If you have asthma and you're going travelling, make sure you know all the vocabulary associated

اگر آسم دارید و به سفر می روید، مطمئن شوید که تمام واژگان مرتبط با آسم را می دانید

with asthma, because it's a realistic possibility for you to have an asthma attack.

، زیرا این یک احتمال واقعی برای شما است که دچار حمله آسم شوید.

Most of the things, here, are based on the idea that you're going into a hospital emergency

بسیاری از چیزها، در اینجا، بر اساس این ایده است که شما به طور غیرمنتظره به اورژانس بیمارستان می روید

room unexpectedly; something surprising happened, and you need to be prepared.

. اتفاق غافلگیر کننده ای رخ داده است و شما باید آماده باشید.

If you have a medical history, make sure you know the vocabulary associated with that history.

اگر سابقه پزشکی دارید، مطمئن شوید که واژگان مرتبط با آن سابقه را می دانید.

Okay?

باشه؟

So, very simple...

بنابراین، بسیار ساده...

This...

این...

These are all very basic expressions just to get you...Get you going with a doctor,

همه اینها عبارات بسیار ابتدایی هستند، فقط برای اینکه شما را درک کنید... اساساً شما را با یک دکتر همراه کنید

basically.

.

"I have a sharp pain here.

"من اینجا

I have a sharp pain here.

یک درد شدید دارم. من اینجا یک درد شدید

I have a blunt pain here".

دارم. اینجا یک دردی صریح دارم."

"Blunt", it's not really painful, so that's why I didn't put it.

"بلانت"، واقعاً دردناک نیست، به همین دلیل آن را نگذاشتم.

You have a pain or you have a sharp pain.

درد دارید یا درد شدید دارید.

"Sharp pain" means like a knife or a needle went into you somewhere, and just point.

"درد تیز" یعنی مثل اینکه یک چاقو یا سوزن در جایی به داخل شما رفته و فقط اشاره کنید.

Or if it's inside...

یا اگر داخل است...

If you think it's somewhere inside: "I have a pain in my stomach."

اگر فکر می کنید جایی در داخل است: « در شکمم درد دارم».

Okay.

باشه.

Basically, as soon as it's a pain, it's not visible, then the treatment will, of course,

اساساً، به محض اینکه درد باشد، قابل مشاهده نیست، البته درمان

be very different; they have to find out what's causing that pain.

آن بسیار متفاوت خواهد بود. آنها باید دریابند که چه چیزی باعث این درد شده است.

Okay?

باشه؟

If you're feeling a different...

اگر احساس متفاوتی دارید ...

A weak way...

یک روش ضعیف ...

"I feel dizzy".

"من سرگیجه دارم".

"Dizzy" means, like, you feel like you're spinning-right?-and you might pass out anytime.

"سرگیجه" به این معنی است که احساس می کنید در حال چرخش هستید، درست است؟ - و ممکن است هر زمان که بخواهید بیهوش شوید.

"I feel weak", like no energy, something's not right.

"احساس ضعف می کنم"، مثل بی انرژی بودن، چیزی درست نیست.

Again, this is probably something sudden and it's a little bit scary for you, and that's

باز هم احتمالاً این یک چیز ناگهانی است و برای شما کمی ترسناک است و به

why you went to the hospital.

همین دلیل به بیمارستان رفتید.

"I feel nauseous".

"احساس تهوع دارم".

I know it doesn't look like it, but it looks like...

میدونم شبیهش نیست ولی

It sounds like that: "noshus".

انگار... اینجوری میاد: «نوشوس».

It means you feel like you're going to throw up.

به این معنی است که شما احساس می کنید که قرار است هضم کنید .

Or you could just say: "I feel like throwing up"; vomit.

یا فقط می‌توانید بگویید: "احساس می‌کنم سرم بیرون بیاید". استفراغ.

Okay?

باشه؟

Something inside is not good, and you...

چیزی درونش خوب نیست و تو...

Like that.

همینطور.

You know?

میدونی؟

Hopefully not, though.

هر چند امیدواریم که نه.

"I'm having an allergic reaction."

من یک واکنش آلرژیک دارم.

Now, some people don't even realize that they're allergic to something.

اکنون، برخی از مردم حتی متوجه نمی شوند که به چیزی حساسیت دارند.

So, for example, you go to a seafood restaurant and you try something new that you've never

به عنوان مثال، شما به یک رستوران غذاهای دریایی می روید و چیز جدیدی را امتحان می کنید که قبلاً هرگز

had before, but you're allergic to this.

آن را نخورده اید، اما به آن حساسیت دارید.

Especially something like shellfish, scallops, oysters, things like that.

به خصوص چیزی مانند صدف، گوش ماهی، صدف، چیزهایی از این قبیل.

And you try one and suddenly your face blows up; it gets all swollen.

و شما یکی را امتحان می کنید و ناگهان صورتتان منفجر می شود. همش متورم میشه

So, you've never had this before, you get very scared, you go to the hospital, and you

بنابراین، شما تا به حال چنین چیزی را نداشته اید، بسیار می ترسید، به بیمارستان می روید و می

say: "Something's happening.

گویید: "چیزی در حال رخ دادن است.

I'm having an allergic reaction."

من یک واکنش آلرژیک دارم."

They will probably give you a shot, like, anti-allergen, and it will hopefully help

آنها احتمالاً به شما یک واکسن ضد آلرژی می دهند و امیدواریم در آنجا به

you out, there.

شما کمک کند.

"I see stars."

"من ستاره ها را می بینم."

So, sometimes if something happens and you see, like, little white spots - if you just

بنابراین، گاهی اوقات اگر اتفاقی بیفتد و لکه‌های سفید کوچکی را ببینید - اگر فقط

say: "I see stars", they will understand what's going on; you're seeing the white spots in

بگویید: "من ستاره‌ها را می‌بینم"، آنها متوجه خواهند شد که چه خبر است. شما لکه های سفید را در

your eyes.

چشمان خود می بینید.

Something's going on inside; maybe you're missing some certain nutrient, or maybe you're

چیزی در داخل در حال وقوع است. شاید شما مقداری ماده مغذی خاص را از دست داده اید، یا شاید

just dehydrated.

فقط آب بدن شما کم شده است.

Right?

درست؟

That happens when you're dehydrated, so drink lots of water.

این زمانی اتفاق می افتد که شما کم آب هستید، بنابراین مقدار زیادی آب بنوشید.

If it doesn't go away, get to the hospital.

اگر از بین نرفت، به بیمارستان بروید.

"I have a cramp."

"من گرفتگی دارم."

Now, a cramp is a little bit hard, but sometimes you feel like something is squeezing, like,

در حال حاضر، گرفتگی کمی سخت است، اما گاهی اوقات احساس می کنید که چیزی در حال فشردگی است، مثلاً،

especially your stomach, it's squeezing really tight and it's really painful - that's called

به خصوص معده شما، واقعاً فشرده می شود و واقعاً دردناک است - به این می

a cramp.

گویند گرفتگی.

You can also get it in your leg if you're sitting the wrong way; your muscles, they

شما همچنین می توانید آن را به پای خود وارد کنید اگر به روش اشتباهی نشسته اید. ماهیچه های شما به

squeeze together.

هم فشرده می شوند.

It becomes very painful.

خیلی دردناک میشه

Now, if you have a cramp inside somewhere and it's not going away, you should probably

حال، اگر در جایی گرفتگی درونی دارید و از بین نمی‌رود، احتمالاً

get to the hospital; it could be something else.

باید به بیمارستان بروید. می تواند چیز دیگری باشد

If you have chest pains...

اگر درد قفسه سینه دارید...

You have pain inside your chest-your heart, your lungs, whatever-definitely get to the

درد درون قفسه سینه دارید - قلبتان، ریه هایتان، هر چیزی که حتماً به

hospital.

بیمارستان بروید.

Okay?

باشه؟

It could be something very serious.

این می تواند یک چیز بسیار جدی باشد.

"I think I broke something."

"فکر می کنم چیزی را شکستم."

Now, doctors don't like when the patients tell them what the problem is, but at the

اکنون، پزشکان دوست ندارند که بیماران به آنها بگویند مشکل چیست، اما در

same time, if you think you broke something, then you're probably in a lot of pain and

عین حال، اگر فکر می کنید چیزی را شکسته اید، احتمالاً درد زیادی دارید و

that's probably what it is.

احتمالاً همین است.

Either you think you broke a bone...

یا فکر میکنی استخوان شکستی...

"I think I broke my leg, my arm", whatever.

«فکر کنم پام، دستم شکست»، هر چه باشد.

"Sprained" means it's, like, almost broken, but not broken.

"رگ به رگ شدن" یعنی تقریباً شکسته است، اما شکسته نشده است.

It basically means, like, you got a bruise inside and it's very painful, but...

این اساساً به این معنی است که شما یک کبودی در داخل دارید و این خیلی دردناک است، اما...

And then the doctor will just set...

و سپس دکتر فقط تنظیم می کند

They will set your bones, put it in a cast.

... استخوان های شما را می بندند، آن را در گچ می گذارند.

So, like a thing to hold everything in a straight line and it doesn't move, and then that's

پس مثل چیزی که همه چیز را در یک خط مستقیم نگه دارد و تکان نخورد و بعد

how they fix it.

اینطور درستش کنند.

"I'm bleeding from..."

"من خونریزی دارم از..."

If it's not very obvious where you're bleeding; you're bleeding somewhere else - you go in,

اگر خیلی مشخص نیست که کجا خونریزی می کنید. شما از جای دیگری خونریزی می کنید - می روید،

you tell the doctor: "I'm bleeding from this or that place", they take you inside, stop

به دکتر می گویید: "از این یا آن جا خونریزی دارم"، شما را به داخل می برند

the bleeding.

، خونریزی را قطع کنید.

So, again, all of these are very basic expressions.

بنابراین، دوباره، همه اینها عبارات بسیار اساسی هستند.

If you have reason to worry about something, be prepared.

اگر دلیلی برای نگرانی در مورد چیزی دارید، آماده باشید.

If you say: "I'm having an asthma attack", you've probably had one before, otherwise

اگر می گویید: «من دچار حمله آسم هستم» ، احتمالاً قبلاً دچار آن شده اید، در غیر این

you don't know it's an asthma attack.

صورت نمی دانید که این حمله آسم است.

If you're having a seizure...

اگر تشنج دارید...

Like, some people have epilepsy, and like, their whole body starts shaking uncontrollably

مثلاً بعضی از افراد صرع دارند و مثل اینکه تمام بدنشان به طور غیرقابل کنترلی شروع به لرزیدن می کند

- that's called a seizure.

- به این می گویند تشنج.

Again, this shouldn't be a surprise for you, especially if you're going travelling.

باز هم، این نباید برای شما تعجب آور باشد، به خصوص اگر قصد سفر دارید.

Make sure you have the vocabulary you need to be able to get the treatment that you need.

اطمینان حاصل کنید که واژگان مورد نیاز را دارید تا بتوانید درمان مورد نیاز خود را دریافت کنید.

So, I hope this was helpful.

بنابراین، امیدوارم این مفید بوده باشد.

I hope that you never, ever have to use any of these expressions or words in your whole

امیدوارم که هرگز، هرگز مجبور به استفاده از هیچ یک از این عبارات یا کلمات در تمام

life, but better safe than sorry.

زندگی خود نباشید، اما بهتر از متاسفم.

Right?

درست؟

Better to be prepared than see an unexpected surprise that you're not prepared for.

بهتر است که آماده باشید تا اینکه یک غافلگیری غیرمنتظره را ببینید که برای آن آماده نیستید.

If you have any questions on this, please go to www.engvid.com; you can ask me in the

اگر در این مورد سؤالی دارید، لطفاً به www.engvid.com بروید. می توانید در انجمن از من بپرسید

forum.

You can also take the quiz and test your knowledge of this vocabulary.

همچنین می توانید در آزمون شرکت کنید و دانش خود را از این واژگان تست کنید.

I hope you like this lesson.

امیدوارم این درس را دوست داشته باشید.

Please subscribe to my YouTube channel, and come visit me again soon; I'll have some more

لطفا در کانال یوتیوب من مشترک شوید و به زودی دوباره به من سر بزنید. من چند

helpful lessons for you.

درس مفید دیگر برای شما خواهم داشت.

Bye-bye.

خداحافظ.