Noun + Preposition Phrases (NOT Phrasal Verbs!) with Body Parts

Hi.

سلام.

Welcome to www.engvid.com.

به www.engvid.com خوش آمدید.

I'm Adam.

من آدام هستم.

In today's video, we're going to look at vocabulary, and it sort of looks like phrasal

در ویدیوی امروز، ما به واژگان نگاه خواهیم کرد ، و به نوعی شبیه

verbs, except there's a twist here.

افعال عبارتی است، با این تفاوت که در اینجا یک پیچ و تاب وجود دارد.

We're not actually looking at phrasal verbs.

ما در واقع به افعال عبارتی نگاه نمی کنیم.

We're looking at nouns with prepositions that have a slightly different meaning when they're

ما به اسم هایی با حروف اضافه نگاه می کنیم که وقتی در کنار هم قرار می گیرند، معنای کمی متفاوت

put together than the two words.

از دو کلمه دارند.

And if you'll notice, all of these combinations use a body part.

و اگر متوجه شده باشید، همه این ترکیبات از یک عضو بدن استفاده می کنند.

Now, the difference between these and a phrasal verb is that all of these combinations need

حال، تفاوت اینها با فعل عبارتی این است که همه این ترکیبات برای کار کردن نیاز به

a separate verb in order to work.

یک فعل جداگانه دارند .

So, for example, "thumbs down" or "thumbs up", you're going to need the verb because

بنابراین، برای مثال، "شست پایین" یا "شست بالا"، شما به فعل نیاز خواهید داشت زیرا

this by itself is not a verb.

این به خودی خود یک فعل نیست.

You have the noun, "thumb", you have "up", you have "down", regular preposition.

شما اسم "شست" دارید، "بالا" دارید، "پایین" دارید، حرف اضافه منظم.

Remember, phrasal verbs, you have a verb and a preposition creating a different meaning.

به یاد داشته باشید، افعال عبارتی، شما یک فعل و یک حرف اضافه دارید که معنای متفاوتی ایجاد می کند.

Here we have a noun and a preposition, and we need the extra verb.

در اینجا ما یک اسم و یک حرف اضافه داریم و به فعل اضافی نیاز داریم.

So, "give a thumbs up" or "give thumbs down".

بنابراین، "شست را بالا بده" یا "شست را پایین بده".

Basically, when you're giving thumbs up or when you get a thumbs up, so it could be "give"

اساساً، هنگامی که شما در حال دادن انگشت شست هستید یا زمانی که شما یک شست بالا دریافت می کنید، بنابراین می تواند "بده"

or "get".

یا "دریافت" باشد.

Basically, it's approval.

اصولاً تأیید است.

If you give someone the thumbs up, you're giving them approval, yeah, go ahead.

اگر به کسی احترام بگذارید، او را تأیید می کنید، بله، ادامه دهید.

If you're getting the thumbs up, it means you've received approval or permission from

اگر از شما حمایت می‌کنید، به این معنی است که از یک مقام بالاتر تأیید یا مجوز دریافت کرده‌اید

a higher authority, go ahead.

، ادامه دهید.

Thumbs down, obviously decline, reject something, right?

شست پایین، آشکارا رد کردن، چیزی را رد کرد، درست است؟

So, if you want to start a new project, you go to your manager or your boss and you say,

بنابراین، اگر می خواهید پروژه جدیدی را شروع کنید، به مدیر یا رئیس خود می روید و می گویید:

"I have a great idea for this project, can I go ahead with it?"

"من یک ایده عالی برای این پروژه دارم، آیا می توانم آن را ادامه دهم؟"

Then you come out and your co-worker says, "Oh, how did it go?"

بعد میای بیرون و همکارت میگه آخه چطور شد؟

He goes, "Well, he gave me a thumbs down" or "I got a thumbs down", okay?

او می گوید: "خب، او به من یک شست پایین داد" یا "من یک انگشت شست پایین آوردم"، باشه؟

And that's what this means, rejection or approval.

و این یعنی رد یا تایید.

Leg up, so basically you have or you get, and you'll notice that a lot of these use

پا به بالا، بنابراین اساساً شما دارید یا می‌گیرید، و متوجه خواهید شد که بسیاری از اینها از

get and have as their verb.

get و have به عنوان فعل خود استفاده می‌کنند.

Have a leg up or get a leg up.

یک پا را بالا بیاورید یا یک پا را بلند کنید.

When you have a leg up, it means you have an advantage, you have a bit of an edge on

هنگامی که شما یک پا را بالا دارید، به این معنی است که شما یک مزیت دارید، شما کمی نسبت به

somebody else or something else.

شخص دیگری یا چیز دیگری برتری دارید.

So, if I have a company and I'm selling a certain product, and another company has joined

بنابراین، اگر من شرکتی داشته باشم و محصول خاصی را بفروشم و شرکت دیگری وارد

the market, but I'm already in the process of producing or manufacturing this product,

بازار شده باشد، اما من در حال حاضر در مرحله تولید یا ساخت این محصول هستم،

so I have a leg up in terms of sales because I can start next year, whereas the other company

بنابراین از نظر فروش یک پا بالا دارم زیرا من می توانم سال آینده شروع کنم، در حالی که شرکت دیگر یک

will need another year and a half to enter the market.

سال و نیم دیگر نیاز دارد تا وارد بازار شود.

So, by having that leg up, I can get my name recognition going, the brand recognition,

بنابراین، با بالا بردن آن پا، می‌توانم تشخیص نامم، شناخت برند، و غیره را انجام دهم

etc.

Hair down, so let, if you let your hair down, it means you're relaxed or you're a little

bit wild.

.

It means you're not too serious, you allow yourself to have a good time, relax, do whatever

یعنی خیلی جدی نیستی، به خودت اجازه میدی خوش بگذرونی، استراحت کنی، هر کاری میخوای بکن

you want.

.

So, if you go on vacation, usually you're a very serious person, you go to work, you

بنابراین، اگر به تعطیلات می روید، معمولاً یک فرد بسیار جدی هستید، سر کار می روید،

wear a tie or a shirt or whatever, sorry, and then you're always very, you know, a very

کراوات یا پیراهن یا هر چیز دیگری می پوشید، متأسفم، و سپس همیشه بسیار

conservative, very responsible person.

محافظه کار هستید، بسیار شخص مسئول.

But then when you go on vacation, you just let your hair down, and you're drinking, and

اما بعد از آن وقتی به تعطیلات می روید، فقط موهایتان را رها می کنید، و مشروب می خورید، و

you're dancing, and you're meeting all kinds of fun people and having a good time.

می رقصید، و با انواع افراد سرگرم کننده ملاقات می کنید و اوقات خوشی را سپری می کنید.

That's what hair down means.

منظورش همین است.

Finger on, so to have...

انگشت روی چیزی، پس داشتن...

To have your finger on something or to put your finger on something, okay?

اینکه انگشتت را روی چیزی بگذاری یا انگشتت را روی چیزی بگذاری، باشه؟

So, you have your finger on something means you have your finger on the pulse of the nation

پس انگشتت روی چیزی یعنی انگشتت را روی نبض ملت داری

or you have your finger on the situation, it means you understand it.

یا انگشتت را روی موقعیت داری، یعنی می فهمی.

You understand the situation, you understand the feeling very well.

شما شرایط را درک می کنید، احساس را به خوبی درک می کنید.

When you put your finger on it, it means you identify.

وقتی انگشت خود را روی آن می گذارید، به این معنی است که شما شناسایی می کنید.

It's very similar, you identify something, so I know what this is, but I can't put my

خیلی شبیه است، شما چیزی را شناسایی می کنید، بنابراین من می دانم این چیست، اما نمی توانم

finger on it.

انگشتم را روی آن بگذارم.

I can't exactly identify what this thing is, okay?

من نمی توانم دقیقاً تشخیص دهم که این چیست، خوب؟

So, put a finger on.

بنابراین، انگشت خود را بگذارید.

Eyes on, so keep your eyes on, so to keep one's eyes on, basically you just watch.

چشم‌ها را نگاه کن، پس چشمت را نگاه کن، برای اینکه نگاهت را نگاه کنی، اساساً فقط تماشا می‌کنی.

Watch carefully, make sure nobody steals it.

با دقت تماشا کنید، مطمئن شوید که کسی آن را نبرد.

So, if I'm in the coffee shop and I want to go use the washroom, I say to the person next

بنابراین، اگر من در کافی شاپ باشم و بخواهم بروم از دستشویی استفاده کنم، به فرد کناری می گویم:

to me, "Can you just keep your eyes on my bag while I'm gone?"

"می توانی تا زمانی که من رفته ام، فقط به کیف من نگاه کنی؟"

And this person will just keep an eye on, watch it, make sure nobody does anything to

و این شخص فقط نگاهش می کند، تماشا می کند، مطمئن می شود که هیچ کس کاری برایش انجام نمی دهد

it.

.

If you keep an eye out, so keep eyes on, and notice also I have eyes, and here I have "eye",

اگر حواستان هست، پس حواستان باشد، و متوجه شوید که من هم چشم دارم، و در اینجا من "چشم" دارم،

so keep your eyes on, watch carefully.

پس چشم خود را حفظ کنید، با دقت تماشا کنید.

Keep an eye out, and "often" can be used with "for".

مراقب باشید، و "اغلب" را می توان با "برای" استفاده کرد.

Keep an eye out means just look carefully, make sure nothing bad is coming.

مراقب باشید یعنی فقط با دقت نگاه کنید، مطمئن شوید که هیچ چیز بدی در راه نیست.

Keep an eye out for means pay attention for something specific, okay?

حواستان به این باشد که به چیز خاصی توجه کنید، خوب؟

So, if you're doing something bad, let's say when you're a teenager, you're in the back

بنابراین، اگر کار بدی انجام می‌دهید، فرض کنید وقتی نوجوان هستید، در پشت

of the plaza and you're smoking your first cigarette, so you're always, you know, keeping

میدان هستید و اولین سیگار خود را می‌کشید، بنابراین، می‌دانید که همیشه مراقب

your eye out, make sure no adult comes or no police come.

خود هستید. ، مطمئن شوید که هیچ بزرگسالی نمی آید یا پلیسی نمی آید.

And then if you get somebody else does something bad, like somebody does drugs, then they keep

و سپس اگر کسی را وادار کردید که کار بدی انجام دهد، مانند کسی که مواد مخدر مصرف می کند، پس آنها

an eye out for police, so something more specific, okay?

مراقب پلیس هستند، بنابراین چیز خاص تر، خوب؟

Not promoting either of those things, just giving you an example in English.

نه تبلیغ هیچ کدام از این موارد، فقط به شما یک مثال به زبان انگلیسی می دهم.

Head up or chin up, so again, keep, keep your head up.

سر به بالا یا چانه بالا، پس دوباره، نگه دارید، سر خود را بالا نگه دارید.

Now, "chin up" can be a verb or "keep your chin up" as a noun.

حال، "chin up" می تواند یک فعل یا "keep your chin up" به عنوان یک اسم باشد.

Both of them essentially mean the same thing.

هر دوی آنها اساساً معنای یکسانی دارند.

Let's say you had a basketball game and you lost, and your coach tells you, you guys played

فرض کنید یک بازی بسکتبال داشتید و شکست خوردید، و مربی‌تان به شما می‌گوید، بچه‌ها

a great game, you put a good effort, keep your heads up.

بازی خوبی انجام دادید، تلاش خوبی کردید، سرتان را بالا نگه دارید.

Chin up means be proud of yourself, don't feel dejected, don't feel sad, don't feel

چانه بالا یعنی به خودت افتخار کن، احساس ناراحتی نکن، غمگین نشو،

upset about whatever happened.

از هر اتفاقی که افتاده ناراحت نباش.

Keep your chin up, be proud, okay?

چانه ات را بالا بگیر، مغرور باش، باشه؟

Now, "heads up", again, notice that I have the head with an "s", heads.

حالا، "سرهای بالا"، دوباره، توجه کنید که من سر با یک "s"، سر دارم.

It doesn't mean you have more than one head.

این بدان معنا نیست که شما بیش از یک سر دارید.

Usually when somebody shouts "heads up", and usually "heads up", right, like they do it

معمولاً وقتی کسی فریاد می‌زند «سر بالا»، و معمولاً «سر بالا»، درست است، مثل اینکه

very loud, it means that something is flying in the air, everybody should look up to see

خیلی بلند این کار را انجام می‌دهند، به این معنی است که چیزی در هوا پرواز می‌کند، همه باید به بالا نگاه کنند تا ببینند

where it is, and just, it's a warning.

کجاست، و فقط، هشدار

Now, realistically, if something is flying in the air, and somebody yells "heads up",

اکنون، به طور واقع بینانه، اگر چیزی در هوا پرواز می کند، و کسی فریاد می زند "سرها بالا"،

most people automatically go down because they know something is in the air.

اکثر مردم به طور خودکار پایین می روند زیرا می دانند چیزی در هوا است.

If you put heads up, then you might get hit in the head, so it's a little bit risky.

اگر سرتان را بالا بیاورید، ممکن است ضربه ای به سرتان وارد شود، بنابراین کمی خطرناک است.

It's just a warning shout, and you're shouting it to many people, that's why many heads,

این فقط یک فریاد هشدار است، و شما آن را برای بسیاری از مردم فریاد می زنید، به همین دلیل است که بسیاری از سرها،

okay?

باشه؟

"Head around", in this case, again, it could be a verb, "head around the building" means

"سر به اطراف"، در این مورد، باز هم می تواند فعل باشد، "سر در اطراف ساختمان" به معنای

go around the building, but if you're talking about, as a noun, oh, sorry, I got the wrong

دور زدن ساختمان است، اما اگر صحبت می کنید، به عنوان یک اسم، اوه، ببخشید، رنگ اشتباه گرفتم. در

colour here, you try to get your head around something, it means you have a problem or

اینجا، شما سعی می کنید سر خود را در مورد چیزی بچرخانید، به این معنی است که شما مشکلی دارید یا

something that is very difficult to understand, you're trying to get your head around.

چیزی که درک آن بسیار دشوار است، شما سعی می کنید سر خود را به دور خود برگردانید.

Another verb you can use is "wrap", "wrap", so here's a puzzle, somebody did something

فعل دیگری که می توانید استفاده کنید "پیچیدن"، "پیچیدن" است، بنابراین در اینجا یک پازل وجود دارد، کسی کاری انجام داده

that just doesn't make any sense, and you're just, you know, you're just trying to get

که هیچ معنایی ندارد، و شما فقط، می دانید، شما فقط سعی می کنید

your head around it, like, why did this person do that?

سر خود را به اطراف برگردانید. مثلاً چرا این شخص این کار را کرد؟

It doesn't make sense, so you're trying to understand.

این معنی ندارد، بنابراین شما سعی می کنید بفهمید.

Now, again, "hand out" could be a verb, the teacher hands out some assignment, but if

حالا، دوباره، «دست دادن» می‌تواند یک فعل باشد، معلم تکالیفی را انجام می‌دهد، اما اگر

somebody has their hand out, if someone has their hand out, it means they're asking for

کسی دستش را بیرون می‌آورد، اگر کسی دستش را بیرون می‌آورد، به این معنی است که از او

help, or they're asking for money, or they're asking for charity, right?

کمک می‌خواهد یا می‌خواهد. پول، یا آنها در حال درخواست صدقه هستند، درست است؟

So that's what "to have one's hand out" means, to ask for something.

پس این همان چیزی است که «دست دراز کردن» به معنای درخواست چیزی است.

"To have a stomach for", to have a stomach for something means to be able to tolerate

"شکم داشتن برای"، شکم داشتن برای چیزی به معنای تحمل

it, okay?

آن است، باشه؟

If you don't have the stomach for high-risk manoeuvres, and like, let's say you're driving

اگر شکم لازم برای مانورهای پرخطر را ندارید ، و مثلاً فرض کنید در حال رانندگی هستید

and you want to make some really fast turns or things like that, some people don't have

و می‌خواهید چند پیچ ​​واقعاً سریع یا چیزهایی از این قبیل انجام دهید، برخی افراد

the stomach for it, it means they're too afraid, or they can't stand it, or they get sick,

حوصله آن را ندارند، به این معنی است که آنها خیلی می ترسند، یا نمی توانند تحمل کنند، یا بیمار می شوند،

or whatever.

یا هر چیز دیگری.

If you do have the stomach for something, it means you're willing to try to do it, okay?

اگر برای کاری شکم دارید، به این معنی است که حاضرید آن را انجام دهید، باشه؟

And now, here, two expressions, "back up", to have your back up, or to have your back

و حالا، در اینجا، دو عبارت، "پشتیبان گیری"، برای داشتن پشتیبان خود، یا برای داشتن پشتیبان خود در

up against, like against the wall, for example, okay?

مقابل، مثلاً به دیوار، خوب است؟

So, again, "back up" could be a verb, to back up, or to back up your computer, but here

بنابراین، دوباره، "پشتیبان گیری" می تواند یک فعل، پشتیبان گیری یا پشتیبان گیری از رایانه شما باشد، اما اینجا

we're talking about your actual back, right?

ما در مورد پشتیبان واقعی شما صحبت می کنیم، درست است؟

So, if you have your back up, now, think of a cat.

بنابراین، اگر پشتیبان خود را دارید، اکنون به فکر یک گربه باشید.

When a cat thinks it's about to be attacked, its back goes up, and it gets into, like,

وقتی یک گربه فکر می‌کند قرار است مورد حمله قرار بگیرد، پشتش بالا می‌رود و مانند

this little curve, right?

این منحنی کوچک قرار می‌گیرد، درست است؟

So, it's the same thing.

بنابراین، این همان چیزی است.

If you have your back up, it means you're defensive, you're ready to fight, you think

اگر پشتیبان خود را دارید، به این معنی است که حالت تدافعی دارید، آماده مبارزه هستید، فکر می‌کنید

someone is attacking you, so you get very defensive.

کسی به شما حمله می‌کند، بنابراین بسیار دفاعی می‌شوید.

If you have your back up against something, it means also you're in a very difficult position,

اگر از چیزی حمایت کنید، به این معنی است که شما در موقعیت بسیار دشواری قرار دارید،

you don't have options, right, and you think that you, somebody's trying to attack you

درست است، گزینه‌هایی ندارید، و فکر می‌کنید که شما، یک نفر نیز می‌خواهد به شما حمله کند

as well.

.

So, if you have your back up against the wall, you don't really have any options, and you're

بنابراین، اگر پشت خود را به دیوار نگه دارید، واقعاً هیچ گزینه ای ندارید و

probably going to attack at some point, because that's your only option.

احتمالاً در نقطه ای حمله خواهید کرد، زیرا این تنها گزینه شماست.

Now, so all of these are nouns with prepositions.

حالا، پس همه اینها اسم هایی با حرف اضافه هستند.

This one, it's an actual phrasal verb.

این یک فعل عبارتی واقعی است.

This is a verb, so "muscle", you have muscles all over your body.

این یک فعل است، بنابراین "عضله"، شما در سراسر بدن خود ماهیچه دارید.

To "muscle through" means to force your way through something.

"عضله از طریق" به معنای به زور راه خود را از طریق چیزی.

So, if a door is locked, you just, you know, use a little bit of muscle power, and you

بنابراین، اگر دری قفل است، شما فقط می دانید، کمی از قدرت عضلانی استفاده می کنید و از

muscle through the door.

در عبور می کنید.

If you...

اگر شما...

So, for example, if you're at the office, you want to get something done, you want your

بنابراین، برای مثال، اگر در دفتر هستید، می‌خواهید کاری را انجام دهید، می‌خواهید

boss to sign something, you just muscle it through to his desk, he signs it, you're off.

رئیستان چیزی را امضا کند، فقط آن را به میزش فشار دهید، او آن را امضا می‌کند، شما می‌روید. .

Again, I only added it because it's a body part, it's an interesting phrasal verb, I

باز هم فقط اضافه کردم چون قسمتی از بدن است، یک فعل عبارتی جالب است،

thought you should know about it.

فکر کردم باید در مورد آن بدانید.

So, that's it.

پس همین است.

If you have any questions about any of these, please go to www.engvid.com and ask me there.

اگر در مورد هر یک از اینها سؤالی دارید، لطفاً به www.engvid.com بروید و در آنجا از من بپرسید.

There's also a quiz where you can review and make sure you understand all of these interesting

همچنین یک مسابقه وجود دارد که در آن می توانید مرور کنید و مطمئن شوید که همه این عبارات جالب را متوجه شده اید

expressions.

.

And, yeah, if you like this video, give me a like.

و بله، اگر این ویدیو را دوست دارید، به من هم لایک کنید.

Don't forget to subscribe to my YouTube channel, and come back for more helpful videos.

فراموش نکنید که در کانال یوتیوب من مشترک شوید و برای ویدیوهای مفیدتر بازگردید.

See you again.

دوباره می بینمت.

Thanks for watching.

ممنون از ملاحظه تان.