Understanding the US Elections

Hi.

سلام.

Welcome back to www.engvid.com.

به www.engvid.com بازگردید.

I'm Adam.

من آدام هستم.

Today we're going to talk about "The American Election".

امروز قصد داریم در مورد "انتخابات آمریکا" صحبت کنیم.

Now, if you live anywhere in the world, it's very hard to escape hearing about what's going

اکنون، اگر در هر جای دنیا زندگی می کنید، فرار از شنیدن آنچه در آمریکا می گذرد بسیار سخت است

on in America.

.

The elections are coming up, everybody's talking about it.

انتخابات نزدیک است، همه در مورد آن صحبت می کنند.

They're using a lot of new words, a lot of complicated words that you might not be familiar

آنها از کلمات جدید زیادی استفاده می کنند، کلمات پیچیده زیادی که ممکن است شما با آنها آشنا نباشید

with, so we're going to talk about this.

، بنابراین ما در این مورد صحبت خواهیم کرد.

I'll explain to you a little bit how it works.

من کمی برای شما توضیح می دهم که چگونه کار می کند.

I'll explain to you some of the words you're going to hear commonly.

من برخی از کلماتی را که قرار است معمولاً بشنوید برای شما توضیح خواهم داد.

And keep in mind that although it's a bit more for advanced students because I have

و به خاطر داشته باشید که اگرچه برای دانش آموزان پیشرفته کمی بیشتر است، زیرا من در

a lot to say about all this, there's a lot of new information here, but even if you're

مورد همه اینها حرف های زیادی برای گفتن دارم ، اطلاعات جدید زیادی در اینجا وجود دارد، اما حتی

a beginner, lots of new words, lots of good words that are everyday words.

اگر مبتدی باشید، کلمات جدید زیاد، کلمات خوب بسیاری وجود دارد. که کلمات روزمره هستند

If you watch CNN ever, you're going to hear some of these words because CNN loves to talk

اگر تا به حال CNN را تماشا کنید، برخی از این کلمات را خواهید شنید زیرا CNN دوست دارد در

about the election.

مورد انتخابات صحبت کند.

Okay?

باشه؟

So let's get into some of this, and we'll see where we go.

پس بیایید وارد برخی از این ها شویم، و خواهیم دید که به کجا می رویم.

First of all we're going to start with the two parties.

اول از همه با دو طرف شروع می کنیم.

Okay?

So, America is essentially a two-party system.

باشه؟

بنابراین، آمریکا اساساً یک سیستم دو حزبی است.

You have the Republicans and you have the Democrats.

شما جمهوری خواهان و دموکرات ها را دارید.

Now, that doesn't mean there aren't other parties.

حالا این بدان معنا نیست که احزاب دیگری وجود ندارند.

In fact, there are many parties in America, but usually they don't get many votes, and

در واقع، احزاب زیادی در آمریکا وجود دارد، اما معمولاً آنها رای زیادی نمی آورند و

maybe even...

شاید حتی

Not even 1% of the total vote for all the little parties.

... حتی یک درصد از کل رای برای همه احزاب کوچک هم نیست.

Now, you can also have a third-party candidate, meaning somebody who wants to run by him or

اکنون، شما همچنین می توانید یک نامزد شخص ثالث داشته باشید، یعنی کسی که می خواهد توسط خودش

herself with his or her own money.

با پول خودش نامزد شود.

Okay?

باشه؟

Because the Republicans and the Democrats give money to their candidates to run a campaign.

زیرا جمهوری خواهان و دموکرات ها به نامزدهای خود پول می دهند تا یک کمپین راه اندازی کنند.

I'm going to go over all these words, so not to worry.

من قصد دارم تمام این کلمات را مرور کنم، بنابراین نگران نباشید.

So, first let's start with the Republicans.

بنابراین، ابتدا اجازه دهید با جمهوری خواهان شروع کنیم.

Okay?

باشه؟

They're sometimes called the GOP.

آنها گاهی اوقات GOP نامیده می شوند.

You're going to hear this often.

این را اغلب خواهید شنید.

This is just a nickname, it means "Grand Old Party."

این فقط یک نام مستعار است، به معنای "پارتی بزرگ قدیمی".

I should make this a little bit bigger.

من باید این را کمی بزرگتر کنم.

Grand Old Party.

جشن بزرگ قدیمی.

It's just a nickname given to them a long, long time ago.

این فقط لقبی است که خیلی وقت پیش به آنها داده شده است.

In fact, both of these parties are over 150 years old, and they have won every election

در واقع، هر دوی این احزاب بیش از 150 سال قدمت دارند و از آن زمان تاکنون در همه انتخابات پیروز

since way back when.

شده اند.

And what they do is they often switch.

و کاری که انجام می دهند این است که اغلب جابجا می شوند.

Sometimes they'll go on a streak, like the Democrats will win a bunch of elections, the

گاهی اوقات آن‌ها به صورت خطی پیش می‌روند، مثل اینکه دموکرات‌ها در یک سری انتخابات پیروز می‌شوند،

Republicans will win a bunch of elections.

جمهوری‌خواهان در دسته‌ای از انتخابات پیروز می‌شوند.

Sometimes they'll switch back and forth every election.

گاهی اوقات آنها در هر انتخابات به عقب و جلو می روند.

It depends on the season, depends on the mindset of Americans.

بستگی به فصل دارد، به طرز فکر آمریکایی ها بستگی دارد.

Okay?

باشه؟

So here we have the two Democrats.

بنابراین در اینجا ما دو دموکرات را داریم.

Now, the campaign, the...

حالا، کمپین،

The attempt to run for office...

... تلاش برای نامزدی...

Okay?

باشه؟

So, "running for office" means trying to become president.

بنابراین، «کاندیدا شدن» به معنای تلاش برای رئیس جمهور شدن است.

So what happens is they start their campaign.

بنابراین اتفاقی که می افتد این است که آنها کمپین خود را شروع می کنند.

A "campaign" is an organized effort to reach a goal.

"کمپین" تلاشی سازمان یافته برای رسیدن به یک هدف است.

Okay?

باشه؟

You have an advertisement campaign, you have a sales campaign.

شما یک کمپین تبلیغاتی دارید، یک کمپین فروش دارید.

It's basically something organized with a target to reach by the end of it.

اساساً چیزی سازماندهی شده با هدفی است که باید تا پایان آن به آن رسید.

In this case, the target is the presidency of the United States.

در این صورت هدف، ریاست جمهوری آمریکاست.

So, this campaign usually starts well over a year before the actual election.

بنابراین، این مبارزات معمولاً بیش از یک سال قبل از انتخابات واقعی شروع می شود.

Before they can vote for a president, each party must present a candidate.

قبل از اینکه آنها بتوانند به یک رئیس جمهور رای دهند، هر حزب باید یک نامزد معرفی کند.

A "candidate" is the person that the American people will vote for in November, Democrat

«نامزد» فردی است که مردم آمریکا در ماه نوامبر به او رأی خواهند داد، دموکرات

or Republican.

یا جمهوری خواه.

But before you have a candidate for each party, each party has nominees.

اما قبل از اینکه برای هر حزب یک نامزد داشته باشید ، هر حزب نامزدهایی دارد.

A "nominee" is the potential candidate, people who are chosen to try to become the candidate.

"نامزد" نامزد بالقوه است، افرادی که برای تلاش برای کاندید شدن انتخاب می شوند.

You could have three, four, five, 15.

شما می توانید سه، چهار، پنج، 15 داشته

It doesn't matter.

باشید. مهم نیست.

Whoever wants to try to be president can try.

هر کسی که می خواهد تلاش کند رئیس جمهور شود، می تواند تلاش کند.

Now, what they do, all these nominees, they go all over the country and they try to win delegates.

حالا اینها چه می کنند، این همه نامزد، به سراسر کشور می روند و سعی می کنند نمایندگان را به دست بیاورند.

I'll explain "delegates" in a second.

من در یک ثانیه "نمایندگان" را توضیح خواهم داد .

So what they're trying to do is become the candidate for their party, they go around,

بنابراین کاری که آنها می‌خواهند انجام دهند این است که کاندیدای حزب خود شوند، می‌روند،

they have a campaign, they give speeches, they put TV and radio advertisements, they

کمپین دارند، سخنرانی می‌کنند، تبلیغات تلویزیونی و رادیویی می‌گذارند،

do all kinds of things so the people will vote for them.

همه کارها را انجام می‌دهند تا مردم به آنها رأی دهند.

Okay?

باشه؟

Now, what they do is they go to each state and they have a primary or a caucus.

اکنون، کاری که آنها انجام می دهند این است که به هر ایالت می روند و یک انتخابات مقدماتی یا حزبی دارند.

Basically, this is like an election, but it's state by state.

اساساً این مانند یک انتخابات است، اما ایالت به ایالت است.

Each state votes for the nominees of their choice for each party.

هر ایالت به نامزدهای انتخابی خود برای هر حزب رأی می دهد.

So in one state the primary for Republicans will be voted on only by Republicans, people

بنابراین در یک ایالت، انتخابات مقدماتی جمهوری خواهان تنها توسط جمهوری خواهان، افرادی

who have joined the party, people who have registered as Republicans.

که به حزب پیوسته اند، افرادی که به عنوان جمهوری خواه ثبت نام کرده اند، رای خواهند داد.

The other side is Democrats.

طرف مقابل دموکرات ها هستند.

Now, a "caucus" is a little bit more confusing.

در حال حاضر، "حزب جمعی" کمی گیج کننده تر است.

A "primary" is just a straight vote: "Here's who I want", check, vote,

یک "اولیه" فقط یک رای مستقیم است: "اینجاست که من می خواهم"، بررسی کنید، رای دهید

and the winner is the winner.

و برنده برنده است.

"Caucus" is a little bit confusing.

"Caucus" کمی گیج کننده است.

Even Americans don't really know what a caucus is except in the states where they have a

حتی آمریکایی‌ها واقعاً نمی‌دانند که یک گروه انجمنی چیست، مگر در ایالت‌هایی که در آن‌ها یک انجمن جمعی تشکیل

caucus, but basically a caucus is more like a discussion.

می‌دهند، اما اساساً یک گروه انجمنی بیشتر شبیه یک بحث است.

You don't have a checkbox necessarily, you discuss and you say who you want to be your candidate.

شما لزوما چک باکس ندارید، بحث می کنید و می گویید که می خواهید کاندیدای شما باشد.

But essentially, it's the same idea.

اما در اصل، این همان ایده است.

Each state votes for the nominee of their choice, and then the winner of this vote gets delegates.

هر ایالت به نامزد مورد نظر خود رای می دهد و سپس برنده این رای نمایندگانی را به دست می آورد.

A "delegate" is a representative of that state, and that delegate or delegates, depending...

یک "نماینده" نماینده آن ایالت است و آن نماینده یا نمایندگان بسته به ...

Each state has different numbers of delegates, they will go to the convention in July for

هر ایالت تعداد نمایندگان متفاوتی دارد، آنها در ماه جولای برای هر حزب به کنوانسیون خواهند رفت

each party.

.

So the Democratic convention and the Republican convention.

بنابراین کنوانسیون دموکرات ها و کنوانسیون جمهوری خواهان.

A "convention" is basically a very big meeting.

یک "کنوانسیون" اساسا یک جلسه بسیار بزرگ است.

Another word for it is "conference".

کلمه دیگر آن «کنفرانس» است.

So it's a huge meeting, and all the delegates from all the states, all the representatives

بنابراین، این یک جلسه بزرگ است، و همه نمایندگان از همه ایالت ها، همه نمایندگان

come to the convention and vote for the nominee who got the most votes in the primaries.

به کنوانسیون می آیند و به نامزدی که بیشترین آرا را در انتخابات مقدماتی به دست آورده رای می دهند.

Okay?

باشه؟

Now, once you have a winning nominee, like you have a...

حالا، زمانی که یک نامزد برنده داشته باشید ، مثل اینکه یک...

Let's say you had your 10 nominees and then after the primaries, one person got enough

فرض کنید شما 10 نامزد خود را داشتید و بعد از انتخابات مقدماتی، یک نفر رای کافی به

votes.

دست آورد.

So there are a total number of delegates, whoever has more than half of those delegates

بنابراین تعداد کل نمایندگان وجود دارد، هرکسی که بیش از نیمی از نمایندگانی

that they won in the primary becomes the party's candidate.

که در انتخابات مقدماتی پیروز شده اند داشته باشد ، نامزد حزب می شود.

And the candidates then run for office.

و نامزدها سپس برای انتخابات شرکت می کنند.

Then they...

سپس آنها

The candidates fight each other, and in November, all the American people can choose one candidate

... نامزدها با یکدیگر می جنگند و در ماه نوامبر، همه مردم آمریکا می توانند یک نامزد را

to be president.

برای ریاست جمهوری انتخاب کنند.

Now, what happens is that they all want to take out the incumbent.

حالا اتفاقی که می‌افتد این است که همه می‌خواهند رئیس‌جمهور را خارج کنند.

Now, "incumbent" means in office now.

حال، «مصول» به معنای اکنون در مقام است.

It doesn't have to be the president.

لازم نیست رئیس جمهور باشد.

It could be anything, in any position of authority, the person who has that position now is called

این می تواند هر چیزی باشد، در هر مقامی که باشد ، شخصی که اکنون آن موقعیت را دارد

the incumbent.

، مستقر نامیده می شود.

So, the incumbent president of America right now is Barack Obama.

بنابراین، رئیس جمهور فعلی آمریکا در حال حاضر باراک اوباما است.

In January, there will be a new president sworn in.

در ژانویه، یک رئیس جمهور جدید سوگند یاد خواهد کرد.

That's actually a good word.

این در واقع کلمه خوبی است.

"Sworn in" means become official.

«قسم خورده» یعنی رسمی شدن.

Put your hand on the Bible...

دستت را بگذار روی انجیل...

I guess you would raise your left hand.

حدس می‌زنم دست چپت را بلند کنی.

Or no, left hand on the Bible, right hand up: "I swear to be the best president I can possibly be."

یا نه، دست چپ روی کتاب مقدس، دست راست بالا: " سوگند می‌خورم بهترین رئیس‌جمهوری باشم که ممکن است باشم."

Now, the incumbent can serve a term of four years, and then there's another election.

اکنون، رئیس فعلی می تواند برای یک دوره چهار ساله خدمت کند و سپس یک انتخابات دیگر وجود دارد.

A president can only serve two terms, eight years, and then he, in the future, possibly

یک رئیس جمهور فقط می تواند دو دوره، هشت سال، خدمت کند، و سپس، در آینده، احتمالاً

she, will have to move and let the new president take over.

او، باید جابجا شود و به رئیس جمهور جدید اجازه دهد که مسئولیت را بر عهده بگیرد.

So where are we?

پس ما کجا هستیم؟

So right now we have candidates.

بنابراین در حال حاضر ما نامزد داریم.

We have the Republican candidate, we have the Democratic candidate.

ما کاندیدای جمهوری خواه را داریم، کاندیدای دموکرات را داریم.

And then after the primaries where they fight the other nominees, they start fighting each

و بعد از انتخابات مقدماتی که در آن با نامزدهای دیگر مبارزه می کنند، شروع به مبارزه با

other and they have a presidential campaign.

یکدیگر می کنند و کمپین ریاست جمهوری دارند.

Now, you can have a negative campaign, you can have a positive campaign.

حالا، شما می توانید یک کمپین منفی داشته باشید، می توانید یک کمپین مثبت داشته باشید.

A "negative campaign" is when you're attacking the other candidate.

"کمپین منفی" زمانی است که شما به نامزد دیگر حمله می کنید.

A "positive campaign" is when you're just talking about what you're going to do.

"کمپین مثبت" زمانی است که شما فقط در مورد کاری که قرار است انجام دهید صحبت می کنید.

What are you going to do for this country?

برای این مملکت چیکار خواهی کرد؟

What is your platform?

پلتفرم شما چیست؟

So your "platform", basically is your beliefs on how to run the country.

بنابراین "سکوی" شما اساساً اعتقادات شما در مورد نحوه اداره کشور است.

What are you going to do for the economy?

قرار است برای اقتصاد چه کاری انجام دهید؟

What are you going to do for foreign policy?

برای سیاست خارجی چه می خواهید بکنید؟

What are you going to do for security?

برای امنیت چه می خواهید بکنید؟

All these things that you have in mind, all these promises you're going to make create

همه این چیزهایی که در ذهن دارید، همه این وعده هایی که قرار است به آنها

your platform.

بدهید، پلتفرم شما را ایجاد می کنند.

So a positive campaign focuses on the platform, a negative campaign attacks the other candidate.

بنابراین یک کمپین مثبت بر روی پلتفرم تمرکز می کند، یک کمپین منفی به نامزد دیگر حمله می کند.

So some...

بنابراین برخی ...

Some candidates don't try to win because they're good.

برخی از نامزدها به دلیل خوب بودن تلاش نمی کنند که برنده شوند.

They try to win by making the other candidate look bad.

آنها سعی می کنند با بد جلوه دادن نامزد دیگر پیروز شوند.

That's one way to do it.

این یکی از راه های انجام آن است.

Now, the delegates.

حالا نمایندگان

So, the delegates, they represent each state.

بنابراین، نمایندگان، آنها نماینده هر ایالت هستند.

Now, there is something called super delegates.

اکنون چیزی به نام نمایندگان فوق العاده وجود دارد.

"Super delegates" are basically representatives of the party who can choose for any nominee

«نمایندگان فوق العاده» اساساً نمایندگان حزب هستند که می توانند هر نامزدی را

that they want.

که می خواهند انتخاب کنند.

Okay?

باشه؟

So sometimes they help, sometimes it doesn't make a difference.

بنابراین گاهی اوقات آنها کمک می کنند، گاهی اوقات تفاوتی نمی کند.

Next, after the convention the campaign begins and now you're going to hear rhetoric.

بعد، پس از کنوانسیون، کمپین شروع می شود و اکنون شما لفاظی خواهید شنید.

"Rhetoric" is technically the art of persuasion.

«لفاظی» از نظر فنی هنر متقاعدسازی است.

Okay?

So, rhetoric is how you speak, how you try to convince people to believe what you are saying.

باشه؟

بنابراین، لفاظی این است که چگونه صحبت می کنید، چگونه سعی می کنید مردم را متقاعد کنید که آنچه را که می گویید باور کنند.

So, some candidates are very good with their rhetoric, some are not; but some have good

بنابراین، برخی از نامزدها با شعارهای خود بسیار خوب هستند ، برخی نه. اما برخی دارای

background, good experience, some do not.

پیشینه خوب ، تجربه خوب، برخی نه.

Sometimes you only need to be a good speaker to become president.

گاهی اوقات برای رئیس جمهور شدن فقط لازم است سخنران خوبی باشید.

You don't have to be very smart, you don't have to be very qualified.

لازم نیست خیلی باهوش باشید، لازم نیست خیلی واجد شرایط باشید.

You just need to have good rhetoric, you need to know how to speak to the people and convince

شما فقط باید لفاظی خوبی داشته باشید، باید بدانید چگونه با مردم صحبت کنید و

them to vote for you.

آنها را متقاعد کنید که به شما رای دهند.

Now, part of rhetoric is called spin.

اکنون بخشی از بلاغت را اسپین می نامند.

So, "spin", so every...

بنابراین، "چرخش"، بنابراین هر...

Nobody's perfect, let's admit, there's no perfect candidate, no perfect human being,

هیچ کس کامل نیست، اجازه دهید اعتراف کنیم، هیچ کاندیدای کاملی وجود ندارد، هیچ انسان کاملی وجود ندارد،

so sometimes some...

بنابراین گاهی اوقات برخی ...

The negative attack, the negative campaign will say something bad about a candidate.

حمله منفی، کمپین منفی چیز بدی در مورد یک نامزد خواهد گفت.

A smart candidate or a very powerful candidate will spin that story, they will take a bad

یک نامزد باهوش یا یک نامزد بسیار قدرتمند آن داستان را می‌چرخاند، یک

story, spin it, and make it look good.

داستان بد را می‌گیرد، آن را می‌چرخاند و آن را خوب جلوه می‌دهد.

And the people, the professionals who know how to do this are called "spin doctors".

و به مردم، متخصصانی که می دانند چگونه این کار را انجام دهند، "اسپین داکتر" می گویند.

So, every candidate has a bunch of people working with him or her that know how to take

بنابراین، هر کاندیدا یک دسته از افرادی دارد که با او کار می‌کنند که می‌دانند چگونه

every bad attack, spin it, and make it look like a good thing about their candidate.

هر حمله بدی را انجام دهند، آن را بچرخانند و آن را یک چیز خوب در مورد نامزدشان جلوه دهند.

Okay?

باشه؟

It's all part of rhetoric.

همه اینها بخشی از بلاغت است.

Next, you're going to hear a lot about polls, p-o-l-l, pronounced: "pole".

در مرحله بعد، شما در مورد نظرسنجی ها، p-o-l-l که تلفظ می شود: "pole" چیزهای زیادی خواهید شنید.

A "poll" is basically, like, a survey.

یک "نظرسنجی" اساساً مانند یک نظرسنجی است.

It's a collection of opinions.

این مجموعه ای از نظرات است.

It can be a noun or a verb.

می تواند اسم یا فعل باشد.

"A poll" means the number or the survey itself and what's...

"یک نظرسنجی" یعنی خود عدد یا نظرسنجی و چه چیزی...

This guy got 54%, this guy got 46%, whatever.

این مرد 54% گرفت، این مرد 46% گرفت، هر چه باشد.

"To poll" means to actually ask people what they think.

"نظرسنجی" به معنای این است که در واقع از مردم بپرسید که آنها چه فکر می کنند.

"Who are you going to vote for?"

"به چه کسی رای می دهید؟"

Okay, 30% said this, 20% said that, 50% said that.

خوب، 30 درصد این را گفتند، 20 درصد آن را گفتند، 50 درصد آن را گفتند.

So there's...

Every day there's a new poll.

بنابراین وجود دارد...

هر روز یک نظرسنجی جدید وجود دارد.

For some people polls are very important, for some people they mean nothing because

برای برخی افراد نظرسنجی ها بسیار مهم هستند، برای برخی افراد هیچ معنایی ندارند زیرا

on the Election Day the polls...

در روز انتخابات رای گیری ها

The only poll that matters is the one at the ballot box.

... تنها نظرسنجی که اهمیت دارد، نظرسنجی است که در صندوق رای است.

That's the day that the voters cast a ballot.

آن روزی است که رای دهندگان رای دادند.

"Cast a ballot" means vote.

«رای دادن» به معنای رأی دادن است.

Go into the room, check, box, done.

برو داخل اتاق ، علامت بزن، کادر، تمام شد.

You cast your ballot.

شما رای خود را به صندوق انداخت.

You voted.

شما رای دادید.

Okay?

باشه؟

But there are always swing voters.

اما همیشه رای دهندگان نوسانی وجود دارند.

"Swing", you know like when you were a little child, you sat down on a tree, and you go

«تاب»، می‌دانی مثل وقتی که بچه‌ای کوچک بودی، روی درختی

back and forth, and back and forth.

می‌نشستی و می‌روی و می‌روی و می‌روی.

So swing voters.

بنابراین رای دهندگان را تغییر دهید.

"Swing voters" are the people who the polls don't apply to.

"رای دهندگان نوسانی" افرادی هستند که نظرسنجی ها برای آنها اعمال نمی شود.

These are the people who decide at the ballot box.

اینها کسانی هستند که در پای صندوق های رای تصمیم می گیرند.

Before...

One week before they didn't know who they're going to vote for, one day before maybe they

قبل از...

یک هفته قبل از اینکه نمی دانستند به چه کسی رای می دهند، یک روز قبل شاید

didn't know who they were going to vote for.

نمی دانستند به چه کسی رای می دهند.

So they go in, that day they decide.

بنابراین آنها وارد می شوند، آن روز تصمیم می گیرند.

So the polls or the "pollsters", the people who conduct polls, they have no idea what

بنابراین نظرسنجی ها یا «نظرسنجی ها»، افرادی که نظرسنجی می کنند، نمی دانند

these people think.

این افراد چه فکری می کنند.

And these people have a huge influence on who becomes president.

و این افراد تأثیر زیادی روی رئیس جمهور شدن دارند.

Okay?

باشه؟

Because you don't know what they're going to do, so the campaigns, they can't even target

از آنجا که شما نمی دانید آنها قرار است چه کاری انجام دهند، بنابراین کمپین ها حتی نمی توانند

advertising towards them, they can't use rhetoric because they don't know what these people think.

تبلیغات را به سمت آنها هدف قرار دهند، آنها نمی توانند از لفاظی استفاده کنند زیرا نمی دانند این افراد چه فکر می کنند.

They're not part of the polls.

آنها بخشی از نظرسنجی ها نیستند.

And then you watch CNN, ABC, NBC, you watch all the news channels and every day, all day

و سپس CNN، ABC، NBC را تماشا می‌کنید، همه کانال‌های خبری را تماشا می‌کنید و هر روز، تمام روز کارشناسان خبره را

you hear the pundits.

می‌شنوید.

"Pundits" are experts in one...

«پندیت ها» در یکی خبره اند...

In whatever field they work for.

در هر زمینه ای که کار می کنند.

So they come on TV, they say: "Oh, I think this is going to happen.

بنابراین آنها به تلویزیون می آیند، می گویند: "اوه، فکر می کنم این اتفاق می افتد.

Oh, I think this is good, this is bad.

اوه، فکر می کنم این خوب است، این بد است.

Why, why not", etc.

چرا، چرا که نه" و غیره.

So, pundits are experts who are asked for and who give their opinion, usually on TV,

بنابراین، صاحب نظران کارشناسانی هستند که از آنها خواسته می شود و که معمولاً در تلویزیون، رادیو و غیره نظر خود را می دهند

radio, etc.

.

Then there's always the lobby groups.

سپس همیشه گروه های لابی هستند.

Lobby groups or sometimes lobbyists.

گروه های لابی یا گاهی لابی گرها.

A "lobby group" is an organized group of people, sometimes it's a company, a whole company

"گروه لابی" یک گروه سازمان یافته از مردم است، گاهی اوقات یک شرکت، یک شرکت کامل است

who try to influence other people.

که سعی می کند بر افراد دیگر تأثیر بگذارد.

So, a lot of these lobbies, they try to give money to the candidates.

بنابراین، بسیاری از این لابی ها سعی می کنند به نامزدها پول بدهند.

They are donors.

اهداکننده هستند.

A "donor" is a person who gives money for the campaign.

"اهدا کننده" شخصی است که برای کمپین پول می دهد.

And these lobbyists try to influence politics.

و این لابی ها سعی می کنند بر سیاست تأثیر بگذارند.

They go to the candidate and they say: "Okay, if you vote for this bill, I will help you

به سمت نامزد می روند و می گویند: باشه اگر به این لایحه رای دادی من در

with that bill or I will give you money, or I will do something for you."

آن لایحه کمکت می کنم یا پول می دهم یا کاری برایت انجام می دهم.

There's a lot of politics involved in politics as it were.

سیاست های زیادی در سیاست دخیل است.

Next, now we come to Election Day.

بعد، اکنون به روز انتخابات می رسیم.

Now, how does...?

حالا چطور...؟

How do the elections work in America?

انتخابات در آمریکا چگونه است؟

There's something called an Electoral College, as opposed to the popular vote.

چیزی به نام «الکترال کالج» وجود دارد که برخلاف رأی مردمی است.

So, the "popular vote" means the most number, the greatest number of people who vote for

بنابراین، "رای مردمی" به معنای بیشترین تعداد ، بیشترین تعداد افرادی است که به

one candidate or the other.

یک یا آن نامزد رای می دهند.

But to try to be fair, to try to be democratic, the American system uses the Electoral College.

اما برای تلاش برای منصف بودن، برای تلاش برای دموکراتیک بودن، سیستم آمریکایی از کالج انتخاباتی استفاده می کند.

Now, the "Electoral College" is a group of people, I think there's 538 people who basically

اکنون، "الکترال کالج" یک گروه از مردم است، من فکر می کنم 538 نفر هستند که اساساً

represent the nation.

نماینده ملت هستند.

Okay?

So every state gets a certain number of these electors, the people in that group of 538.

باشه؟

بنابراین هر ایالت تعداد معینی از این انتخاب کنندگان را دریافت می کند، افراد آن گروه 538

Every state based on population size, based on a few other things has a certain number

of electors.

نفری.

So, a president or a candidate I should say needs to win the most number of electors.

بنابراین، باید بگویم که یک رئیس جمهور یا یک نامزد باید بیشترین تعداد رای دهندگان را به دست آورد.

I think 270.

من فکر می کنم

270 electors, they have to win that many number of electors to become the president.

270. 270 انتخاب کننده، آنها باید این تعداد انتخاب کننده را ببرند تا رئیس جمهور شوند.

So, it is actually possible to lose the popular vote and win the Electoral College, and become president.

بنابراین، در واقع امکان از دست دادن رای مردم و پیروزی در کالج الکترال و رئیس جمهور شدن وجود دارد.

In fact, Bush, President Bush, the second Bush lost the popular vote to Al Gore, but

در واقع، بوش، پرزیدنت بوش، بوش دوم رای مردم را به ال گور از دست داد، اما

still became president because of the Electoral College.

همچنان به دلیل کالج الکترال رئیس جمهور شد .

It's meant to be fair.

قرار است منصفانه باشد.

So, for example, California which has the biggest population in the States has an equal

بنابراین، برای مثال، کالیفرنیا که بیشترین جمعیت را در ایالات متحده دارد، سهم برابری دارد

share... Sorry.

... متاسفم.

Has an equal share relative to, like, Idaho, which has very few people in it.

نسبت به آیداهو که افراد بسیار کمی دارد، سهم برابری دارد.

Okay, so that's how it works.

باشه پس اینطوری کار میکنه

So then on Election Day, November something, something, the American people go to vote.

پس در روز انتخابات، نوامبر، چیزی، چیزی، مردم آمریکا برای رأی دادن می روند.

The Electoral College has a certain number of people, they get all those people, they're president.

کالج الکترال تعداد معینی از مردم دارد، آنها همه آن افراد را می گیرند، آنها رئیس جمهور هستند.

Come January they are sworn in and we have a new president or America has a new president,

در ژانویه، آنها سوگند یاد می کنند و ما یک رئیس جمهور جدید داریم یا آمریکا یک رئیس جمهور جدید،

which affects everybody, but that's another story altogether.

که همه را تحت تأثیر قرار می دهد، اما این داستان دیگری است.

So, one thing I want to say before I finish off here, this is...

بنابراین، یک چیزی که می‌خواهم قبل از پایان کار در اینجا بگویم، این است که...

This lesson was just meant to give you an idea of what's going on in America and how

این درس فقط به این منظور بود که به شما ایده بدهد که در آمریکا چه می‌گذرد

the election works.

و انتخابات چگونه کار می‌کند.

It is not necessarily an invitation to have a political discussion.

لزوماً دعوت به بحث سیاسی نیست.

You can have those with your friends and family.

می توانید آن ها را با دوستان و خانواده خود داشته باشید.

Everybody has their opinion, everybody's entitled to their opinion, but keep it to yourself,

هر کس نظر خود را دارد، هرکسی حق دارد نظر خود را داشته باشد، اما آن را برای خود

keep it with your...

نگه دارید، آن را با...

Within your group of friends and family.

در گروه دوستان و خانواده خود نگه دارید.

Let's not get too serious about it.

زیاد جدی نگیریم.

Unless you live in America, it doesn't necessarily affect you all that much.

مگر اینکه در آمریکا زندگی کنید، لزوماً آنقدرها روی شما تأثیر نمی گذارد.

So I hope I've been very helpful here.

بنابراین امیدوارم در اینجا بسیار مفید بوده باشم.

I hope that you like this lesson and that you will subscribe to my YouTube channel.

امیدوارم این درس را دوست داشته باشید و در کانال یوتیوب من مشترک شوید.

If you have any questions about this, please go to www.engvid.com.

اگر در این مورد سؤالی دارید، لطفاً به www.engvid.com مراجعه کنید.

There's a forum there, you can ask all the questions you have, I will be happy to answer them.

یک انجمن وجود دارد، شما می توانید تمام سوالات خود را بپرسید ، خوشحال می شوم به آنها پاسخ دهم.

There's also a quiz to make sure you understand the English of the system.

همچنین یک مسابقه برای اطمینان از درک انگلیسی سیستم وجود دارد.

And yeah, if you have anything else, let me know and I'll be happy to help you with that.

و بله، اگر چیز دیگری دارید، به من اطلاع دهید و من خوشحال خواهم شد که در این مورد به شما کمک کنم.

I'll see you again soon. Bye-bye.

به زودی دوباره می بینمت خداحافظ.