The Secret Behind Becoming a *Confident English Speaker* (Not what You Think)

- [Jack] Hello, this is Jack from tofluency.com.

- [جک] سلام، این جک از سایت tofluency.com است.

And this is episode 27 of the To Fluency Podcast.

و این قسمت 27 پادکست To Fluency است.

It is great to have you here today.

خیلی خوب است که امروز اینجا هستید.

Now, in the last episode,

در حال حاضر، در قسمت آخر،

and this is true on YouTube as well.

و این در یوتیوب نیز صادق است.

The last video I made,

آخرین ویدیویی که من ساختم

we talked about if you have to move

، در مورد اینکه آیا مجبور هستید

to an English speaking country

به یک کشور انگلیسی زبان بروید

in order to become fluent in English.

تا به زبان انگلیسی مسلط شوید صحبت کردیم.

And the good news was that no, you don't.

و خبر خوب این بود که نه، شما این کار را نمی کنید.

I know many people who have reached a high level

من افراد زیادی را می شناسم

without moving to the UK or Australia or the United States.

که بدون مهاجرت به انگلستان یا استرالیا یا ایالات متحده به سطح بالایی رسیده اند.

But what they do is they create their own environment

اما کاری که آن‌ها انجام می‌دهند این است که محیط خودشان را ایجاد

and they get enough practice when it comes to speaking,

می‌کنند و در هنگام صحبت کردن

in order to progress.

، تمرین کافی برای پیشرفت دارند.

And today, we're going to talk about speak in English again.

و امروز، دوباره در مورد صحبت کردن به زبان انگلیسی صحبت خواهیم کرد.

And I'm gonna answer the question of what you should do

و من به این سوال پاسخ خواهم داد

if you don't have the confidence to speak English?

که اگر اعتماد به نفس صحبت کردن به زبان انگلیسی را ندارید، چه کاری باید انجام دهید؟

Because this is a big issue for many learners.

زیرا این موضوع برای بسیاری از زبان آموزان مشکل بزرگی است.

A lot of people have a fear of speaking in English

بسیاری از مردم ترس از صحبت کردن به زبان انگلیسی

and they avoid this.

دارند و از این کار اجتناب می کنند.

So, they avoid conversations.

بنابراین، آنها از گفتگو اجتناب می کنند.

They avoid speaking in class.

آنها از صحبت کردن در کلاس اجتناب می کنند.

And the issue is that if you don't practice,

و مسئله این است که اگر تمرین نکنید،

then it will be difficult to improve.

پیشرفت آن دشوار خواهد بود.

But also, one of the biggest reasons

اما همچنین، یکی از بزرگترین

why people want to start learning English

دلایلی که مردم می خواهند شروع به یادگیری زبان انگلیسی کنند

is to be able to connect with English speakers

این است که بتوانند با انگلیسی زبانان ارتباط برقرار کنند

and to have conversations with them.

و با آنها گفتگو کنند.

So, if you don't feel like you have the confidence

بنابراین، اگر احساس نمی کنید که اعتماد به نفس کافی

to speak English,

برای صحبت کردن به زبان انگلیسی

then you're not going to have these conversations.

را ندارید، دیگر این مکالمات را نخواهید داشت.

So, hopefully after listening today,

بنابراین، امیدوارم بعد از گوش دادن امروز، پنج

I'm going to go through five things, five points.

چیز را مرور کنم ، پنج نکته.

Hopefully after listening to these five points

امیدوارم پس از گوش دادن به این پنج نکته

and by the end of this episode, or this video,

و تا پایان این قسمت یا این ویدیو

you'll have a good idea or a good plan

، یک ایده خوب یا یک برنامه خوب

in order to move forward with this.

برای پیشرفت در این زمینه داشته باشید.

And so that you can speak in English more

و برای اینکه بتوانید بیشتر به زبان انگلیسی صحبت کنید

and to gain that confidence,

و این اعتماد به نفس را به دست آورید،

maybe initially all in one go or step by step,

شاید در ابتدا همه به صورت یکجا یا گام به گام،

little by little.

کم کم.

Now, before we get into those five things,

اکنون، قبل از اینکه به آن پنج مورد بپردازیم،

I just wanna talk about how when I lived in Spain,

فقط می‌خواهم در مورد اینکه چگونه وقتی در اسپانیا زندگی

I was also scared of speaking Spanish.

می‌کردم، از صحبت کردن اسپانیایی هم می‌ترسیدم.

For me I think it was my ego,

برای من فکر می‌کنم این منیت من بود،

because I wanted people to think I had a higher level

زیرا می‌خواستم مردم فکر کنند سطح

than I had.

بالاتری نسبت به خودم دارم.

So, I avoided conversations.

بنابراین، من از گفتگو اجتناب کردم.

There were some situations where I felt confident.

موقعیت هایی وجود داشت که من احساس اعتماد به نفس می کردم.

For example, speaking

برای مثال، صحبت

to my ten-year-old students in Spanish.

کردن با دانش آموزان ده ساله ام به زبان اسپانیایی.

I felt confident because they made me feel good

من احساس اعتماد به نفس داشتم زیرا آنها به من احساس خوبی

about my Spanish.

نسبت به اسپانیایی ام دادند.

But a lot of the time when we went out in crowds,

اما خیلی وقت‌ها که در جمع بیرون می‌رفتیم،

when we met people, I felt shy.

وقتی با مردم ملاقات می‌کردیم، احساس خجالتی می‌کردم.

I didn't have confidence speaking,

من در صحبت کردن اعتماد به نفس نداشتم،

because I don't think I also had the required level

زیرا فکر نمی‌کنم به

especially early on,

خصوص در اوایل آن سطح لازم

to be able to express myself freely.

را داشته باشم تا بتوانم آزادانه خودم را بیان کنم.

But let's start with the first point,

اما اجازه دهید با اولین نکته شروع کنیم،

which is confidence in beginners

یعنی اعتماد به نفس در افراد مبتدی

when they're speaking English.

زمانی که انگلیسی صحبت می کنند.

I think this is really going to help you understand

من فکر می کنم این واقعاً به شما کمک می کند

the key point to the message.

تا نکته کلیدی پیام را درک کنید.

So, when somebody knows a few basic phrases in English,

بنابراین، وقتی کسی چند عبارت اساسی را به زبان انگلیسی می‌داند،

or let's just say,

یا بگوییم،

when somebody from America

وقتی کسی از آمریکا

learns a few basic phrases in Italian.

چند عبارت اساسی را به زبان ایتالیایی یاد می‌گیرد.

Because this is what happened to me.

چون این اتفاق برای من افتاد.

And I'll tell you this story in a second.

و من این داستان را در یک ثانیه به شما خواهم گفت.

I've seen people in this situation being very shy.

من افرادی را در این شرایط دیده ام که بسیار خجالتی هستند.

Very shy, they don't feel they know enough English

خیلی خجالتی هستند، احساس نمی کنند به اندازه کافی انگلیسی

or Italian or whatever language to be confident.

یا ایتالیایی یا هر زبان دیگری را برای اعتماد به نفس می دانند.

So, they avoid conversation because they say,

بنابراین، آنها از گفتگو اجتناب می کنند زیرا می گویند:

"I can't speak.

"من نمی توانم صحبت

I only know a few phrases."

کنم. من فقط چند عبارت را می دانم."

On the other hand,

از سوی دیگر،

I've also seen a lot of people who are beginners

من افراد زیادی را نیز دیده ام که مبتدی

and they have a lot of confidence.

هستند و اعتماد به نفس بالایی دارند.

I'm sure you've seen this before

من مطمئن هستم که قبلاً این را دیده‌اید،

when somebody just starts learning the guitar for example,

زمانی که شخصی برای مثال شروع به یادگیری گیتار می‌کند،

and they just wanna play in front of people,

و فقط می‌خواهد جلوی مردم بنوازد،

even though they only know one song.

حتی اگر فقط یک آهنگ را بلد باشد.

Or people who learn a different type of skill as well,

یا افرادی که نوع دیگری از مهارت ها را نیز یاد می گیرند

let's say a sport and they just play.

، مثلاً یک ورزش را می آموزند و فقط بازی می کنند.

They just wanna play

آنها فقط می خواهند بازی کنند

even though they're not as good

حتی اگر به

as other people that are beginner.

خوبی سایر افراد مبتدی نیستند.

And this is the same with English too.

و این در مورد انگلیسی نیز به همین صورت است.

I've seen people who are very outgoing.

من افرادی را دیده ام که بسیار برون گرا هستند.

They have some phrases.

عباراتی دارند.

They don't care.

آنها اهمیتی نمی دهند.

It doesn't matter to them that they're speaking slowly

برای آنها مهم نیست که آهسته

and that they have a limited knowledge.

صحبت می کنند و دانش محدودی دارند.

So, their conversations are limited,

بنابراین، مکالمات آنها محدود است،

but they just wanna practice.

اما آنها فقط می خواهند تمرین کنند.

They just wanna speak the language.

آنها فقط می خواهند به زبان صحبت کنند.

That's what happened

این اتفاقی

when I learned some basic phrases in Italian

افتاد که چند عبارات اساسی را به زبان ایتالیایی یاد گرفتم

and we went to Italy and I just wanted to practice.

و به ایتالیا رفتیم و من فقط می خواستم تمرین کنم.

I wanted to order something in Italian.

می خواستم چیزی به ایتالیایی سفارش بدهم.

I wanted to ask if there was Seton inside in Italian,

می خواستم بپرسم که آیا Seton داخل آن به زبان ایتالیایی وجود دارد،

because I had just learned that phrase.

زیرا من این عبارت را تازه یاد گرفته بودم.

So, I felt confident about speaking Italian.

بنابراین، در مورد صحبت کردن به ایتالیایی احساس اطمینان کردم.

And I think, again, this goes back to the ego thing.

و من فکر می کنم، دوباره، این به موضوع من بازمی گردد.

Because if you think,

زیرا اگر فکر کنید،

"okay, I want people to know I have a high level,

"خوب، من می خواهم مردم بدانند که سطح بالایی

or I want people to think that I have a high level."

دارم، یا می خواهم مردم فکر کنند که من سطح بالایی دارم."

Then you might not practice as much.

آن وقت ممکن است آنقدر تمرین نکنید.

You might not speak as much

شما ممکن است زیاد صحبت نکنید

because you don't want people to see that you make mistakes.

زیرا نمی خواهید مردم متوجه اشتباه شما شوند.

So, with me with Italian,

بنابراین، با من با زبان ایتالیایی،

I knew I had a very basic level.

می دانستم که سطح بسیار ابتدایی دارم.

So I didn't care.

پس برام مهم نبود

I just wanted to practice.

من فقط می خواستم تمرین کنم.

I just wanted to use the language,

من فقط می خواستم از زبانی استفاده کنم،

the very very limited language that I knew.

زبان بسیار محدودی که می دانستم.

So, sometimes confidence is not about how much you know,

بنابراین، گاهی اوقات اعتماد به این نیست که چقدر می دانید

it's just about your desire to speak

، بلکه فقط به میل شما برای صحبت کردن

and how you approach it.

و نحوه برخورد شما با آن است.

What mind frame you have.

چه چارچوب ذهنی داری

If you have the ego to say, "oh, I know English really well.

اگر این خود را دارید که بگویید: "اوه، من انگلیسی را واقعاً خوب می دانم.

I don't want people to hear me make mistakes."

نمی خواهم مردم اشتباهات من را بشنوند."

Then that's not going to allow you to express yourself

آن وقت این به شما اجازه نمی دهد که خودتان را ابراز کنید

and to speak with confidence.

و با اطمینان صحبت کنید.

On the other hand, if you just think,

از طرف دیگر، اگر فقط فکر کنید،

"okay, this is my level,

"خوب، این سطح من است،

I'm going to enjoy it.

من از آن لذت خواهم برد.

I don't care what people think.

برایم مهم نیست که مردم چه فکر می کنند.

And in fact, most people are going to be impressed

و در واقع، بیشتر مردم تحت تاثیر قرار خواهند گرفت

that I'm practicing."

که من هستم. تمرین کردن."

So, I've seen people's fear of speaking go away

بنابراین، من دیدم که ترس افراد از صحبت کردن

as their level improves,

با بهبود سطح آنها از بین می رود،

because this could be the case with again, ego.

زیرا این ممکن است دوباره در مورد خود یعنی ایگو رخ دهد.

And when I started to improve my Spanish,

و زمانی که شروع به بهبود زبان اسپانیایی کردم،

when I lived in Spain,

زمانی که در اسپانیا زندگی می کردم،

but also moved to the US I started to speak more.

اما همچنین به ایالات متحده نقل مکان کردم، شروع به صحبت کردن بیشتر کردم.

Because again, my level matched

زیرا باز هم سطح من با

what I wanted people to think.

آنچه می خواستم مردم فکر کنند مطابقت داشت.

But with Italian,

اما با زبان ایتالیایی،

I was there in cafes and restaurants speaking freely,

در کافه‌ها و رستوران‌ها آنجا بودم و آزادانه صحبت می‌کردم،

trying to just speak to people in the restaurant

سعی می‌کردم فقط با مردم در رستوران

in a very basic way to say a few phrases,

به روشی بسیار ابتدایی صحبت کنم و چند عبارت را بگویم،

because my ego wasn't involved.

زیرا منیت من درگیر نبود.

So, think about this part.

بنابراین، در مورد این بخش فکر کنید.

The whole idea of your level

کل ایده سطح شما

dictating your confidence level, isn't always true.

که سطح اعتماد به نفس شما را دیکته می کند ، همیشه درست نیست.

But just ask yourself this question.

اما فقط این سوال را از خود بپرسید.

Do I want people to think that I have a higher level

آیا می خواهم مردم فکر کنند که من سطحی بالاتر

than I have?

از خودم دارم؟

And does this stop me from speaking English?

و آیا این من را از صحبت کردن به زبان انگلیسی باز می دارد؟

So, a good question to ask yourself.

بنابراین، سوال خوبی است که از خود بپرسید.

Now, the second point,

حالا نکته دوم

and this is another question, is this, are you afraid?

و این یک سوال دیگر این است که می ترسی؟

Are you confident when speaking in your native language too?

آیا هنگام صحبت به زبان مادری خود نیز اعتماد به نفس دارید؟

So, are you confident

بنابراین، آیا

when speaking in your native language too?

هنگام صحبت به زبان مادری خود نیز اعتماد به نفس دارید؟

This is something that people don't think too much about,

این چیزی است که مردم زیاد به آن فکر نمی کنند،

because if you sometimes feel shy

زیرا اگر گاهی اوقات احساس خجالت می کنید

or you have a fear of speaking in your native language,

یا از صحبت کردن به زبان مادری خود می ترسید

then you will probably feel this way in English too.

، احتمالاً در انگلیسی نیز چنین احساسی خواهید داشت.

So, think about a time

بنابراین، به زمانی فکر

when you were around a group of people

کنید که در کنار گروهی از افراد

or even in a class,

یا حتی در یک کلاس بودید،

and this class is in your native language.

و این کلاس به زبان مادری شما است.

Were you fearful of speaking then as well?

آیا آن موقع هم از صحبت کردن می ترسید؟

Because if that is the case,

زیرا اگر چنین است،

then well, we'll talk more about how to overcome this later.

پس خوب، بعداً در مورد چگونگی غلبه بر این موضوع بیشتر صحبت خواهیم کرد.

But I think it's a good question to ask yourself,

اما فکر می‌کنم سوال خوبی است که از خود بپرسید،

because that'll give you a good indication

زیرا این به شما نشان می‌دهد

of whether your issue of confidence

که آیا مسئله اعتماد

is related to English or just situations,

به نفس شما مربوط به انگلیسی است یا فقط موقعیت‌ها،

conversations being social in general

مکالمات به طور کلی

in your native language.

در زبان مادری شما اجتماعی هستند.

Now, number three,

حالا، شماره سه

the third point I wanted to talk about

، سومین نکته ای که می خواستم در موردش صحبت

is probably one of the biggest points

کنم، احتمالاً یکی از بزرگترین نکاتی است

that you're thinking about as well.

که شما هم به آن فکر می کنید.

And that I think is just vital

و من فکر می کنم

when it comes to increasing your confidence.

زمانی که صحبت از افزایش اعتماد به نفس شما می شود بسیار حیاتی است.

And it's making mistakes.

و داره اشتباه میکنه

A lot of people have a fear of speaking English,

بسیاری از مردم ترس از صحبت کردن به زبان انگلیسی دارند،

because they don't want to make mistakes.

زیرا نمی خواهند اشتباه کنند.

They don't want to look silly.

آنها نمی خواهند احمقانه به نظر برسند.

They don't want people to laugh.

آنها نمی خواهند مردم بخندند.

Or sometimes even just to smile if you make a mistake.

یا حتی گاهی اوقات اگر اشتباه کردید فقط لبخند بزنید.

And I think this goes back to point one,

و فکر می‌کنم این به نقطه یک برمی‌گردد،

because again, if you have this mind frame

زیرا باز هم، اگر این چارچوب ذهنی را دارید که

of "I don't want people to think I'm not perfect English."

«نمی‌خواهم مردم فکر کنند من انگلیسی کاملی نیستم».

Then you will be fearful of making mistakes.

آن وقت از اشتباه کردن می ترسید.

But this is what is important to know.

اما این چیزی است که مهم است بدانیم.

And this is what I learned as well,

و این همان چیزی است که من نیز

in terms of speaking Spanish and Italian.

از نظر صحبت کردن به زبان اسپانیایی و ایتالیایی یاد گرفتم.

The vast majority of English speakers

اکثریت قریب به اتفاق انگلیسی زبانان به

do not care if you make mistakes,

اشتباه کردن شما اهمیتی نمی دهند،

not even a little bit.

حتی اندکی.

And we can talk about this in terms of grammar mistakes,

و ما می توانیم در مورد این از نظر اشتباهات گرامری

sentence structure, but also accent too.

، ساختار جمله و همچنین لهجه صحبت کنیم.

Because a lot of people think,

زیرا بسیاری از مردم فکر می کنند،

"oh, I need to speak

"اوه، من باید

with that perfect American or British or Australian accent,

با آن لهجه آمریکایی یا بریتانیایی یا استرالیایی کامل صحبت کنم،

so that people will think, 'oh, I'm like a native.' "

تا مردم فکر کنند، "اوه، من مثل یک بومی هستم." "

But the vast majority of English speakers

اما اکثریت قریب به اتفاق انگلیسی زبان ها

love hearing foreign accents too.

عاشق شنیدن لهجه های خارجی نیز هستند.

Because it just sounds good, basically.

چون اساساً خوب به نظر می رسد.

It sounds good.

خوب به نطر میاد.

But think about making mistakes this way.

اما به اشتباه کردن از این طریق فکر کنید.

English is the international language of most things.

انگلیسی زبان بین المللی بیشتر چیزهاست.

It's the international language of travel, business,

این زبان بین المللی سفر، تجارت

the internet, culture, music.

، اینترنت، فرهنگ، موسیقی است.

And English speakers, so native English speakers

و انگلیسی زبانان، بنابراین انگلیسی

hear non-native speakers talk all the time.

زبانان بومی صحبت های غیر بومی را همیشه می شنوند .

We are constantly hearing non-native speakers talk.

ما دائماً صحبت های غیر بومی را می شنویم.

And therefore we hear mistakes all the time too.

و بنابراین ما همیشه اشتباهات را می شنویم.

So, we hear people make mistakes.

بنابراین، ما می شنویم که مردم اشتباه می کنند.

I have friends who are from foreign countries

دوستانی دارم که از کشورهای خارجی

and they make mistakes.

هستند و اشتباه می کنند.

And here's an interesting point.

و در اینجا یک نکته جالب وجود دارد.

I am British.

من بریتانیایی هستم.

I use British English and I live in America.

من از انگلیسی بریتانیایی استفاده می کنم و در آمریکا زندگی می کنم.

Now, some people will see this as me making a mistake

حالا، برخی از مردم این را به عنوان اشتباهی می بینند

when I asked for water instead of warer.

که من به جای وارتر درخواست آب کردم.

Because people don't understand when I say water.

چون مردم وقتی می گویم آب نمی فهمند.

So in a way, this is like a mistake.

بنابراین به نوعی، این مانند یک اشتباه است.

But people don't care.

اما مردم اهمیتی نمی دهند.

People love the differences.

مردم تفاوت ها را دوست دارند.

People just want to be able to connect with people

مردم فقط می‌خواهند بتوانند با مردم ارتباط برقرار کنند

and don't care if people make those mistakes when speaking.

و اهمیتی نمی‌دهند که مردم هنگام صحبت کردن چنین اشتباهاتی را مرتکب شوند.

Now, sometimes someone might laugh at something you say.

حالا، گاهی ممکن است کسی به چیزی که شما می گویید بخندد.

And it's no big deal.

و این چیز مهمی نیست.

It's no big deal.

چیز مهمی نیست

People laugh at me all the time

when I'm speaking around others,

وقتی در اطراف دیگران صحبت می کنم، مردم

because I say things that are different.

همیشه به من می خندند، زیرا من چیزهای متفاوتی می گویم.

But know that mistakes you make can be funny.

اما بدانید که اشتباهاتی که مرتکب می شوید می تواند خنده دار باشد.

Sometimes it is funny.

گاهی اوقات خنده دار است.

For example, Kate, my wife

به عنوان مثال، کیت، همسرم

always talks about how she went to the eye center in Spain

همیشه در مورد اینکه چگونه به مرکز چشم در اسپانیا رفت

to try and get some contact lenses.

تا لنزهای تماسی تهیه کند، صحبت می کند.

And instead of saying contact lenses in Spanish,

و به جای گفتن لنزهای تماسی به اسپانیایی،

she said, lentils, lentils.

گفت: عدس، عدس.

Which is a type of food that you can cook.

که نوعی غذایی است که می توانید بپزید.

So, she was like, "lentils for my eyes, lentils."

بنابراین، او مانند "عدس برای چشمان من، عدس" بود.

It's funny, those kinds of mistakes are funny.

خنده دار است، این نوع اشتباهات خنده دار هستند.

It's part of learning a language.

بخشی از یادگیری زبان است.

And if you take it too seriously, make a mistake,

و اگر آن را خیلی جدی بگیرید، مرتکب اشتباه

then you miss out on all the fun things

شوید، تمام چیزهای سرگرم کننده ای را

that happen along the way.

که در طول مسیر اتفاق می افتد از دست می دهید.

If your ego is too strong,

اگر نفس شما خیلی قوی است،

then you miss out on the funny things that you say,

چیزهای خنده‌داری که می‌گویید

the mistakes you make.

، اشتباهاتی که مرتکب می‌شوید را از دست می‌دهید.

And sometimes people may be laughing at you in a mean way,

و گاهی ممکن است مردم به روشی بد به شما بخندند،

in a way that's not very nice.

به نحوی که خیلی خوب نباشد.

And that's obviously not a good thing.

و این بدیهی است که چیز خوبی نیست.

And maybe you just don't have a conversation

و شاید

with this person anymore.

دیگر با این شخص صحبتی نداشته باشید.

But in the majority of cases,

اما در اکثر موارد،

people are laughing because of the situation,

مردم به دلیل موقعیت می خندند،

because language can be funny.

زیرا زبان می تواند خنده دار باشد.

It's funny, so just laugh along with them,

خنده دار است، پس فقط با آنها بخندید

ask, "oh, what's funny?"

، بپرسید: "اوه، چه خنده دار است؟"

And then laugh.

و بعد بخند

And then you learn something as well at the same time.

و سپس در همان زمان چیزی را نیز یاد می گیرید.

But just know that most people don't care.

اما فقط بدانید که بیشتر مردم اهمیتی نمی دهند.

And the main thing is that you make a connection

و نکته اصلی این است که شما ارتباط برقرار کنید

and express yourself in the best way

و خود را به بهترین شکل بیان کنید

so people understand what you're trying to say.

تا مردم بفهمند که می خواهید چه بگویید.

Now point four, is to overcome your fear step by step.

حالا نکته چهار این است که قدم به قدم بر ترس خود غلبه کنید.

So, if you do have a strong fear of speaking in English,

بنابراین، اگر ترس شدیدی از صحبت کردن به زبان انگلیسی دارید،

overcome this step-by-step.

قدم به قدم بر این موضوع غلبه کنید.

Or another way to say this is little by little.

یا راه دیگری برای گفتن این موضوع کم کم است.

You can also say, take baby steps.

شما همچنین می توانید بگویید، قدم های کودک بردارید.

So, it's fine saying that you shouldn't be worried

بنابراین، خوب است که بگوییم نباید

about making mistakes

نگران اشتباه کردن باشید

and that being confident results in the practice,

و اینکه اعتماد به نفس در تمرین

which results in improvement.

نتیجه می دهد که نتیجه آن بهبود است.

It's easy to say that,

گفتن این موضوع آسان است،

but sometimes you need to build that confidence slowly.

اما گاهی اوقات باید به آرامی این اعتماد به نفس را ایجاد کنید.

So, start off with trying to just move away from perfection,

بنابراین، با تلاش برای دور شدن از کمال شروع کنید،

because perfection kills practice.

زیرا کمال تمرین را می کشد.

You just won't practice and speak

اگر می‌خواهید همیشه کامل باشید، فقط تمرین نمی‌کنید و صحبت نمی‌کنید

if you're looking to be perfect all the time.

.

So, take your ego away,

بنابراین، نفس خود را از خود دور کنید،

but find somebody who can help you

اما کسی را پیدا کنید که بتواند به شما کمک کند

build up your confidence slowly,

تا به آرامی اعتماد به نفس خود را تقویت کنید،

to help you just relax when you're speaking.

تا به شما کمک کند تا زمانی که در حال صحبت هستید آرامش داشته باشید.

For example, a teacher who you pay to listen to you,

به عنوان مثال، معلمی که برای گوش دادن به شما پول می دهید،

will be patient with you and give you feedback.

با شما صبور خواهد بود و به شما بازخورد می دهد.

So if you can find a teacher,

بنابراین اگر می‌توانید معلمی پیدا کنید،

I'll leave a link

من پیوندی

to my favorite resource for that for online.

به منبع مورد علاقه‌ام برای آن آنلاین می‌گذارم.

Then you can gain that confidence

سپس می‌توانید

by finding somebody who understands your situation,

با پیدا کردن کسی که شرایط شما را درک

is going to listen to you speak.

می‌کند و به صحبت‌های شما گوش می‌دهد، این اعتماد به نفس را به دست آورید.

Who's going to give you feedback

چه کسی قرار است به شما بازخورد بدهد

and who can give you confidence as well.

و چه کسی می تواند به شما اعتماد به نفس بدهد.

So, basically start small,

بنابراین، اساساً از کوچک شروع

get speaking with somebody in a non-pressure environment

کنید، با کسی در محیطی بدون فشار صحبت کنید

and build your confidence over time.

و به مرور زمان اعتماد به نفس خود را تقویت کنید.

And then from there,

think about situations

و سپس از آنجا به

موقعیت هایی فکر کنید

where you can say little things here and there.

که می توانید چیزهای کوچکی را اینجا و آنجا بگویید.

So for example,

برای مثال،

situations where you don't have to commit

موقعیت‌هایی که مجبور نیستید

to a big group conversation,

به یک گفتگوی گروهی بزرگ متعهد شوید،

because a lot of people are most fearful

زیرا بسیاری از افراد در آن گروه‌های بزرگ بیشتر از همه ترس

in those big groups.

دارند.

Now, if you're in an English speaking country,

اکنون، اگر در یک کشور انگلیسی زبان هستید،

there are many opportunities

فرصت های زیادی وجود دارد

and you can do this various times throughout the day.

و می توانید این کار را در زمان های مختلف در طول روز انجام دهید.

If you're in a non English speaking country,

اگر در یک کشور غیر انگلیسی زبان هستید،

it'd be more difficult.

دشوارتر خواهد بود.

But go back to that podcast episode,

اما به آن قسمت پادکست برگردید،

if you're on a podcast app it's episode 26, I think.

اگر در یک برنامه پادکست هستید ، فکر می کنم قسمت 26 است.

And I'll leave a link to this in the description

و

if you're watching this on YouTube.

اگر این را در یوتیوب تماشا می‌کنید، پیوندی به آن در توضیحات می‌گذارم.

And a lot of people also,

و بسیاری از مردم نیز

get speaking practice at language schools too.

در مدارس زبان تمرین صحبت می کنند.

So, if you're in a language school,

بنابراین، اگر در یک آموزشگاه زبان هستید، به این

think about how you can practice little by little.

فکر کنید که چگونه می توانید کم کم تمرین کنید.

And a good idea is just to say in your head

و یک ایده خوب این است که فقط در ذهن خود بگویید

3, 2, 1 speak, and then speak.

3، 2، 1 صحبت کنید و سپس صحبت کنید.

Countdown to doing it so you just do it.

برای انجام آن شمارش معکوس کنید تا فقط آن را انجام دهید.

And a lot of people realize after speaking in class

و بسیاری از مردم متوجه می شوند که بعد از صحبت کردن در کلاس

for the first time, it gets much easier.

برای اولین بار، خیلی راحت تر می شود.

You just need that first moment in every class

شما فقط به اولین لحظه در هر کلاس نیاز دارید

to start speaking and then you're good.

تا شروع به صحبت کنید و سپس خوب هستید.

And then point five is to use any lack of confidence

و سپس نکته پنج این است که از هرگونه عدم اعتماد

as motivation to improve.

به نفس به عنوان انگیزه برای پیشرفت استفاده کنید.

So, I've done this before,

بنابراین، من قبلاً این کار را انجام داده ام،

where I've been in a situation

جایی که در موقعیتی بوده

where I didn't have the confidence in Spain to speak.

ام که در اسپانیا اعتماد به نفس لازم برای صحبت کردن را نداشتم.

It was a specific situation.

شرایط خاصی بود.

So, what I did is I used this as motivation

بنابراین، کاری که انجام دادم این بود که از این به عنوان انگیزه استفاده کردم

to go and learn the phrases I needed to know

تا بروم و عباراتی را که باید بدانم

in order to be more confident

یاد بگیرم تا اعتماد به نفس بیشتری داشته باشم

and have the right skills as well for that situation.

و همچنین مهارت های مناسب را برای آن موقعیت داشته باشم.

But again, note on this,

اما باز هم، به این نکته توجه داشته باشید،

I've seen advanced learners with low confidence.

من زبان آموزان پیشرفته را با اعتماد به نفس پایین دیده ام.

I've seen people who have advanced levels of English.

من افرادی را دیده ام که سطح بالایی از زبان انگلیسی دارند.

They just don't wanna speak again,

آنها فقط نمی خواهند دوباره صحبت کنند،

probably because they want to be perfect

احتمالاً به این دلیل که می خواهند کامل باشند

and they want other people to see them as being perfect.

و می خواهند دیگران آنها را کامل ببینند.

So, having a higher level

بنابراین، داشتن سطح بالاتر

won't necessarily give you confidence.

لزوماً به شما اعتماد به نفس نمی دهد.

But still use it as motivation to improve anyway,

اما همچنان از آن به عنوان انگیزه برای پیشرفت استفاده کنید،

because it's great.

زیرا عالی است.

The more you know in English the better.

هر چه بیشتر به زبان انگلیسی بدانید بهتر است.

So, work on things that work.

بنابراین، روی چیزهایی کار کنید که کار می کنند.

Things like pronunciation practice,

مواردی مانند تمرین تلفظ،

the LRC method,

روش LRC،

lots of listening,

گوش دادن زیاد،

and the repetition of audio sentences.

و تکرار جملات صوتی.

I'll leave a link to all these methods

من هم برای شما پیوندی به تمام این روش ها

in the description for you too.

در توضیحات می گذارم.

So you can go through these step by step.

بنابراین می توانید این موارد را مرحله به مرحله طی کنید.

But in summary,

اما به طور خلاصه،

I think one of the biggest issues is ego.

من فکر می کنم یکی از بزرگ ترین مسائل نفس است.

And that it doesn't really matter what level you have.

و اینکه واقعاً مهم نیست که چه سطحی دارید.

It just depends on your mind frame

این فقط به چارچوب ذهن شما در

when it comes to speaking.

هنگام صحبت کردن بستگی دارد.

Because again, I've been in the situation

چون باز هم در موقعیتی قرار گرفته

where I have a very low level,

ام که سطح بسیار پایینی

but I just wanna speak with everyone.

دارم، اما فقط می خواهم با همه صحبت کنم.

And I've been in the situation

و من در موقعیتی

where I have a really high level,

بوده ام که سطح بسیار بالایی دارم،

but I'm scared of speaking

اما از صحبت کردن می

because I'm worried about what other people will think.

ترسم زیرا نگران این هستم که دیگران چه فکری کنند.

And the key is to know that in the vast majority of cases,

و نکته کلیدی این است که بدانید در اکثریت قریب به اتفاق موارد،

people will warm to you,

مردم با شما گرم خواهند شد، به

which means they'll want to be friendly with you

این معنی که

if you have that confidence

اگر اعتماد به نفس داشته باشید

and if you don't take it too seriously

و اگر آن را خیلی جدی نگیرید

and if you try.

و تلاش کنید، دوست خواهند داشت با شما دوستانه رفتار کنند. .

So just having that ability to try

بنابراین فقط داشتن این توانایی برای تلاش

and to not take it so seriously,

و جدی نگرفتن آن، در تعامل با مردم

will make such a big difference

تفاوت بزرگی ایجاد خواهد کرد

when it comes to interacting with people.

.

But for many,

اما برای بسیاری

you might want to build up this confidence step-by-step.

، ممکن است بخواهید این اعتماد به نفس را قدم به قدم ایجاد کنید.

So, find somebody who can help you with that,

بنابراین، کسی را پیدا کنید که بتواند در این زمینه به شما کمک کند،

a teacher or a language exchange partner or a friend.

یک معلم یا یک شریک تبادل زبان یا یک دوست.

And then also use the motivation,

و سپس از انگیزه

or use the lack of confidence as motivation

استفاده کنید یا از عدم اعتماد به نفس به عنوان انگیزه

to improve your general English.

برای بهبود انگلیسی عمومی خود استفاده کنید.

But again, know that it's not about the level you have,

اما باز هم، بدانید که در مورد سطح شما نیست،

it's about your mind frame

بلکه به چارچوب ذهنی شما در

when it comes to speaking English.

صحبت کردن به زبان انگلیسی مربوط می شود.

So, please share this with a friend,

بنابراین، لطفاً این مطلب را با یک دوست،

somebody who you think will benefit from this lesson.

کسی که فکر می‌کنید از این درس سود می‌برد، به اشتراک بگذارید.

Somebody who you might think,

کسی که ممکن است فکر کنید،

okay, this person should have more confidence when speaking

خوب، این شخص باید هنگام صحبت کردن اعتماد به نفس بیشتری داشته باشد

and that something that I've talked about

و چیزی که من در مورد آن صحبت

is holding them back,

کردم مانع از صحبت او می شود، به

which means stopping them from speaking in English more.

این معنی که او را از صحبت بیشتر به انگلیسی باز می دارد.

And then leave a comment

و

if you're on a platform that has a comment.

اگر در پلتفرمی هستید که نظر دارد، نظر بدهید.

Please leave a comment,

لطفا نظر بدهید،

tell me what you're going to do moving forward.

به من بگویید که در حرکت رو به جلو چه کاری انجام می دهید.

Well, thank you so much for listening to this episode.

خوب، خیلی ممنون که این قسمت را گوش دادید.

While you're on the platform,

در حالی که روی سکو

you're listening to me on.

هستید، به من گوش می دهید.

If this is on YouTube,

اگر این در یوتیوب است،

check out the other videos in the description.

ویدیوهای دیگر در توضیحات را بررسی کنید.

And if you're listening on a podcast app,

و اگر در حال گوش دادن به یک برنامه پادکست هستید،

then do the same as well.

همین کار را نیز انجام دهید.

And if you don't have my book yet,

و اگر هنوز کتاب من را ندارید

the "Five-Step Plan for English Fluency"

، "طرح پنج مرحله ای برای تسلط به زبان انگلیسی"

download that now.

را هم اکنون دانلود کنید.

There's a link in the description to do that.

یک لینک در توضیحات برای انجام این کار وجود دارد.

Thanks for listening, bye-bye.

ممنون که گوش دادید، خداحافظ