Dr. Anthony Fauci: Is the pandemic actually over? It's complicated | TED

Translator: shirin etebar Reviewer: Masoud Motamedifar

David Biello: In the wake of Dr. Anthony Fauci's announcement

دیوید بیلو: در پی اعلام دکتر آنتونی فائوچی

that he will be retiring

مبنی بر اینکه وی به عنوان رئیس موسسه ملی آلرژی و بیماری‌های عفونی

as the head of the National Institute of Allergy and Infectious Diseases

at the end of the year,

در پایان سال بازنشسته می‌شود،

I've invited him to join me for a conversation

از او دعوت کردم تا برای گفتگو

on the future of the COVID-19 pandemic,

در مورد آینده همه‌گیری کووید-۱۹،

reflections on his career and the future of public health.

تاملاتی در مورد حرفه‌اش و آینده بهداشت عمومی به من بپیوندد.

Please welcome Brooklyn's own Dr. Fauci.

لطفاً به دکتر فائوچی در بروکلین خوش‌آمد بگویید.

Anthony Fauci: Hi, David, nice to see you, thank you for having me.

آنتونی فائوچی: سلام، دیوید، خوشحالم که می‌بینمت، ممنونم که من را دعوت کردید.

DB: Thank you for joining us.

د.ب: از اینکه به ما پیوستید، متشکرم.

So my first question is very simple.

سوال اول من بسیار ساده است.

Is the COVID-19 pandemic over?

آیا همه‌گیری کووید-۱۹ تمام شده است؟

AF: You know, David, there's a lot of misinterpretation

آ.ف: می‌دانی، دیوید، تفسیرهای نادرست زیادی

about what the meaning of the word "over" is,

در مورد معنای کلمه «پایان» وجود دارد،

it means different things to different people.

برای افراد مختلف، معنای متفاوتی دارد.

I'm sure you're referring to the comment made by the President a day or two ago.

من مطمئنم که شما به اظهار نظر رئیس جمهور در یکی دو روز پیش اشاره می‌کنید.

If you're talking about the fulminant phase of the outbreak,

اگر شما در مورد مرحله مهلکِ شیوع این بیماری صحبت می‌کنید،

when we were having anywhere from 800,000 to 900,000 infections a day

زمانی که ما بین ۸۰۰,۰۰۰ تا ۹۰۰,۰۰۰ عفونت در روز

and 3,000 to 4,000 deaths per day,

و ۳,۰۰۰ تا ۴,۰۰۰ مرگ و میر در روز داشتیم،

that was several months ago.

این اتفاق چندین ماه پیش بود.

We are much, much better off now than we were then.

الان خیلی خیلی بهتر از آن موقع هستیم.

So in that case,

در این صورت،

that fulminant phase of the outbreak is behind us.

مرحله مهیب شیوع بیماری را پشت سر گذاشتیم.

But as the President made very clear on the second half of his sentence,

اما همانطور که رئیس جمهور در نیمه دوم جمله خود کاملاً روشن کرد،

is that, which they don't seem to show, is that he actually said

به نظر می‌رسد آن‌ها این را نشان نمی‌دهند، اینکه او در واقع گفت که

we still have a lot of work to do,

هنوز خیلی کارها برای انجام داریم،

there's still a challenge ahead,

هنوز چالشی در پیش داریم،

we’ve got to get people vaccinated.

ما باید مردم را واکسینه کنیم.

We still have a number of cases,

هنوز تعدادی مورد ابتلا داریم،

we have 400 deaths per day.

روزانه ۴۰۰ فوتی داریم.

That's an unacceptably high level.

این یک سطح بالای غیرقابل قبول است.

So again, it depends on the semantics of what your definition is.

پس باز هم به دانش و تعریف شما از این امر بستگی دارد.

We don't want anyone to get the impression

ما نمی‌خواهیم کسی این تصور را داشته باشد

that we don't have a lot of work to do.

که کار زیادی برای انجام دادن نداریم.

We've got to get the level of infection

ما باید سطح عفونت را به میزان قابل توجهی

considerably lower than it is.

کمتر از آنچه هست برسانیم.

And we've certainly got to get the level of deaths lower than it is.

و مطمئناً باید سطح مرگ و میر را کمتر کنیم از آنچه که هست.

So again, it depends on the semantics of what you mean by "end."

بنابراین باز هم به تعریف و منظور شما از «پایان» بستگی دارد.

DB: Well, let's get into those semantics then.

د.ب: خب، پس بیایید وارد آن معناشناسی شویم.

What conditions would need to exist for the pandemic to be over?

چه شرایطی باید وجود داشته باشد تا همه‌گیری تمام شود؟

AF: You know, that's a call

آ.ف: می‌دانید، این تصمیمی است

that officially is made by the World Health Organization.

که به طور رسمی توسط سازمان بهداشت جهانی گرفته می‌شود.

You know, my colleagues and I

می‌دانید، من و همکارانم،

oh, it must have been more than ten years ago,

اوه، باید بیش از ده سال پیش باشد،

because of the lack of clarity

به دلیل عدم شفافیت

on what a pandemic means to one person versus another,

در مورد معنای همه‌گیری برای یک فرد در مقابل دیگری،

we wrote a paper in the Journal of Infectious Diseases

مقاله‌ای در مجله بیماری‌های عفونی نوشتیم

in which we talked about all the different variations of interpretations.

که در آن در موردِ همه انواع مختلف تفاسیر صحبت کردیم.

Is it a widespread phenomenon?

آیا این یک پدیده گسترده است؟

Is it the widespread nature throughout the world

آیا این طبیعت گسترده در سراسر جهان است

that makes it officially a pandemic?

که آن را به طور رسمی یک بیماری همه‌گیر می‌کند؟

Or is it widespread and accelerating?

یا فراگیر و شتاب‌دهنده است؟

Or is it widespread causing serious disease?

یا اینکه به طور گسترده باعث بیماری جدی می‌شود؟

It means different things to different people.

برای آدم‌های مختلف، معانی متفاوت دارد.

So rather than try and give a definition, that's my definition versus another,

پس به جای تلاش برای ارائه یک تعریف، این تعریف من در مقابل تعریف دیگری است،

we should stick with what the WHO is saying.

ما باید به آنچه WHO می‌گوید، پایبند باشیم.

And as Dr. Tedros said,

همانطور که دکتر تدروس گفت،

that we're seeing the light at the end of the tunnel on that.

ما نور را در انتهای تونل می‌بینیم.

So, again, you might interpret that,

پس دوباره ممکن است اینطور تفسیر کنید،

well, if that's the case, is it over?

خوب، اگر اینطور است، آیا تمام شده است؟

Well, again, what does "over" mean?

خوب، دوباره، «پایان» به چه معناست؟

There's a lot of semantics there, David.

دیوید، تعریفات زیادی در آنجا وجود دارد.

The easiest way not to confuse people is to say we still have a lot of cases,

ساده‌ترین راه برای گیج نکردن مردم این است که بگوییم هنوز موارد زیادی داریم،

we still have 400 deaths,

هنوز ۴۰۰ مرگ داریم،

we only have 67 percent of the population vaccinated,

فقط ۶۷ درصد جمعیت واکسینه شده‌اند،

we've got to do better than that.

باید بهتر از این کار کنیم.

Of those, only one half have gotten a single boost.

از این تعداد، تنها نیمی از آنها یک بار دز یادآور را زده‌اند.

And as a nation,

و به عنوان یک ملت،

we lag behind other developed countries

ما از سایر کشورهای توسعه‌یافته

and even some low- and middle-income countries

و حتی برخی از کشورهای با درآمد پایین و متوسط،

in the level of vaccinations that we've been able to implement.

در سطح واکسیناسیونی که توانسته‌ایم انجام دهیم، عقب هستیم.

So if you want to look it that way, we have a lot of work to do,

پس اگر بخواهید اینطور نگاه کنید، ما کارهای بسیاری برای انجام دادن داریم

and that's exactly what the President said.

و این دقیقاً همان چیزی است که رئیس جمهور گفت.

DB: So speaking of vaccines, what's your advice?

د.ب: پس در مورد واکسن‌ها، توصیه شما چیست؟

I know we have the bivalent available now.

می‌دانم که ما اکنون واکسن دوگانه را در دسترس داریم.

What is your advice on which vaccines to get

توصیه شما در مورد واکسن‌ها چیست؟ کدام را دریافت کنیم

and when that's appropriate?

و چه زمانی مناسب است؟

AF: Well, first, you've got to get your primary series.

آ.ف: خوب، ابتدا باید دز اولیه خود را دریافت کنید.

So, I mean, that's the one where I said only 67 percent

منظورم این است که من گفتم تنها ۶۷ درصد

of the country has gotten their primary series,

از کشور سری اولیه خود را دریافت کرده‌اند

which for the most part,

که در اکثر موارد،

with some exceptions,

به استثنای برخی موارد،

is an mRNA vaccine, either Moderna or Pfizer,

واکسن اِم‌آراِن‌اِیی است، یا مدرنا یا فایزر،

given anywhere from three to four weeks apart as the primary.

که بین ۳ تا ۴ هفته به عنوان سری اولیه تجویز می‌شود.

Then the issue is about giving people booster shots.

بعد موضوع دادن واکسن‌های یادآور به مردم است.

So right now,

بنابراین در حال حاضر،

if you're asking a clear question,

اگر سوال روشنی می‌پرسید،

of today,

امروزه،

with the bivalent BA.4-5 boosters

با تقویت‌کننده‌های دوگانه بی‌ای.۴-۵

or updated vaccines is a better terminology to use,

یا واکسن‌های به‌روز شده، اصطلاحات بهتری برای استفاده است،

they are available now throughout the country.

اکنون در سراسر کشور در دسترس هستند.

We've ordered 171 million doses.

ما ۱۷۱ میلیون دز سفارش داده‌ایم.

Who should get it?

چه کسی باید آن را دریافت کند؟

Anyone who is vaccinated with the primary series

هرکسی که با سری اولیه واکسینه شده است

and has not received a shot

و بیش از دو ماه پیش

longer than two months ago

واکسن دریافت نکرده است

should get it.

باید آن را تزریق کند.

So if I got my last shot,

بنابراین اگر آخرین دز خود را

let’s say in July -- August, September,

بر فرض در ژوئیه گرفتم -- آگوست، سپتامبر،

two months later, you should get the bivalent.

دو ماه بعد، شما باید دُز دو ظرفیتی را دریافت کنید.

If you were infected three months or more ago,

اگر سه ماه پیش یا بیشتر مبتلا شده‌اید،

you should then get the updated vaccine.

باید واکسن به‌روز شده را دریافت کنید.

Let me give you an example for clarity for the audience.

بگذارید برای شفاف‌سازی مثالی بزنم.

I was infected in the end of June of this year,

من اواخر خرداد امسال

even though I had been vaccinated.

با اینکه واکسن زده بودم، مبتلا شدم.

Fortunately, because I was vaccinated,

خوشبختانه چون واکسن زدم

I had a relatively mild illness.

به بیماری نسبتاً خفیفی مبتلا شدم.

At my age, had I not been vaccinated,

در سن من، اگر واکسینه نشده بودم،

the chances are I could have had a real severe outcome

این احتمال وجود دارد که مبتلا به یک عارضه شدید واقعی شوم،

because elderly are more prone to get severity of disease.

زیرا افراد مسن بیشتر مستعد ابتلا به بیماری شدید هستند.

So if you take the end of June,

بنابراین اگر پایان ماه ژوئن را در نظر بگیرید،

take the end of July, the end of August,

پایان ژوئیه، پایان اوت

the end of September.

و پایان سپتامبر.

I plan to get my updated BA.4-5 bivalent

من قصد دارم دُز دو ظرفیتیِ به روز شده خودم را

at the end of September, the first week in October.

در پایان سپتامبر، هفته اول اکتبر دریافت کنم.

DB: I think that’s a very useful advice, and actually I will be doing the same.

د.ب: فکر می‌کنم این یک توصیه بسیار مفیدست و من نیز همین کار را انجام خواهم داد.

How are you personally navigating this stage in the pandemic?

شما شخصاً این مرحله را در همه‌گیری چگونه طی می‌کنید؟

What precautions are you taking, if any?

در صورت وجود چه اقدامات احتیاطی انجام می‌دهید؟

AF: Well, I certainly continue to take precautions.

آ.ف: خوب، من مطمئناً تمهیدات لازم را در نظر می‌گیرم.

And I think it's important that you ask me personally that question,

و من فکر می‌کنم مهم است که شما شخصاً این سؤال را از من بپرسید،

because people have different levels of risk of severity of disease.

زیرا افراد در سطوح مختلف خطر ابتلا به شدت‌های مختلف بیماری دارند.

I am a person who is relatively healthy,

من فردی هستم که نسبتا سالم هستم

but I'm at an elderly age.

اما در سنین بالا هستم.

I'm 81 years old.

من ۸۱ سال دارم.

I'm going to be 82 in December.

من در دسامبر ۸۲ ساله خواهم شد.

So I, statistically, would have more of a risk.

پس از نظر آماری، من در خطر بیشتری هستم.

So the precautions I take,

بنابراین پیشگیری‌هایی که انجام می‌دهم،

I stay up to date on my vaccinations, number one.

اول در مورد واکسن‌هایم به‌روز می‌مانم.

And when I go to a place that's a congregate indoor setting

وقتی به مکانی می‌روم که یک محیط سرپوشیده است

where there are a lot of people

که در آن افراد زیادی وجود دارند

and I don't know the status of their infection,

و من از وضعیت عفونت آن‌ها،

their vaccination or what have you,

واکسیناسیون آن‌ها یا شما اطلاعی ندارم،

I would, for the most part, wear a mask.

در بیشتر موارد ماسک می‌زنم.

When I'm with people who I know what their status is,

وقتی با افرادی هستم که می‌دانم وضعیت آن‌ها چیست،

people who are recently vaccinated

افرادی که اخیراً واکسینه شده‌اند

or people who come in and test before they come in,

یا افرادی که می‌آیند و قبل از ورود آزمایش می‌دهند،

I could have a dinner in my home or in the home of a friend

می‌توانم بدون نگرانی در خانه خود

without any concern.

یا در خانه یکی از دوستانم شام بخورم.

But if I go to crowded places, certainly on an airplane,

اما اگر به مکان‌های شلوغ بروم، مطمئناً در هواپیما،

even though it isn't required any more,

حتی اگر الزامی بر انجام این کار نباشد،

if I go on a prolonged or even a short airplane trip,

اگر به یک سفر طولانی یا حتی کوتاه با هواپیما بروم،

again, because of my increased risk as an elderly person,

به دلیل افزایش خطر من به عنوان یک فرد مسن،

I wear a mask on the plane.

در هوایپما ماسک می‌زنم.

DB: So switching gears a little bit, or taking a step back,

د.ب: با تغییر موضوع و یک قدم به عقب برگشتن،

are consecutive pandemics kind of our new reality?

آیا همه‌گیری‌های متوالی نوعی واقعیت جدید ما هستند؟

We obviously had the monkeypox outbreak.

ما آشکارا شیوع آبله میمون را داشتیم.

And if that is the case,

و اگر چنین است،

how do we cope with consecutive pandemics?

چگونه با همه‌گیری‌های متوالی کنار بیاییم؟

AF: Well, you know, we have had,

آ.ف: خوب، می‌دانید، احتمالاً بدون اینکه

probably without the general public noticing it much,

عموم مردم متوجه آن شده باشند،

we have had, in the history of our civilization,

در تاریخ تمدن خود

outbreaks of emerging infections,

شیوع عفونت‌های نوظهور داشته‌ایم

some of which turn into pandemics.

که برخی به همه‌گیری تبدیل می‌شوند.

We've had them before recorded history.

ما آن‌ها را قبلاً تاریخ ثبت کرده‌ایم.

We've had them in the lifetime of some of us, you and I.

آن‌ها در طول زندگی برخی از ما، شما و من، بوده‌اند.

We're going through one right now.

ما اکنون یکی از این موارد را می‌گذاریم.

So given the fact that most of the outbreaks of new infections

پس با توجه به این واقعیت که بیشتر شیوع عفونت‌های جدید

come from the animal-human interface,

از تعامل حیوان و انسان سرچشمه می‌گیرد (بیماری زئونوزیک)

which is sometimes intruded upon, as it were,

که گاهی اوقات در آن دخالت می‌شود، مثلاً،

where people, either by climate change or by intruding on forests,

جایی که مردم یا به دلیل تغییرات آب و هوایی یا با نفوذ به جنگل‌ها،

“uninhabited by human” places in the world,

مکان‌های «غیرقابل سکونت توسط انسان» در جهان،

you’re going to get jumping of species.

شما افزایش شیوع بیماری را خواهید داشت.

Or in markets where you put animals from the wild

یا در بازارهایی که حیوانات وحشی را

in contact with humans,

در تماس با انسان قرار می‌دهید

which is exactly what happened with SARS-CoV-1

که دقیقاً همان چیزی است که با «سارس-کووید-۱»

and highly likely happened with SARS-CoV-2.

و به احتمال زیاد با «سارس-کووید-۲» اتفاق افتاد.

We will continue to get outbreaks.

شیوع بیماری ادامه خواهد داشت.

Pandemic flu generally comes from a situation

آنفولانزای همه‌گیر معمولاً از موقعیتی ناشی می‌شود

where you have the animal species that harbor influenza,

که در آن گونه‌های جانوری وجود دارد و محیطی که آنفولانزا،

pigs, fowl,

خوک، مرغ،

birds and humans together in that environment.

پرندگان و انسان را در خود جای داده است.

That's how you get the bird flu that tend to challenge us a fair amount

به این ترتیب به آنفولانزای مرغی مبتلا می‌شوید که ما را به چالش می‌کشد

or the swine flu.

یا آنفولانزای خوکی.

So the short answer to your question, David,

پس پاسخ کوتاه به سوال شما، دیوید،

is that we will continue to get outbreaks of new infections.

این است که ما همچنان شیوع زیاد عفونت‌های جدید را خواهیم داشت.

The critical issue is how do you prevent them from becoming pandemics?

مسئله مهم این است که چگونه از تبدیل شدنِ آن‌ها به همه‌گیری جلوگیری می‌کنید؟

And that's what's called pandemic preparedness,

و این همان چیزی است که آمادگی همه‌گیری نامیده می‌شود

which is a combination of scientific preparedness,

و ترکیبی از آمادگی علمی است،

like we did with the rapid development of vaccines for COVID-19,

مانند عمل ما در توسعه سریع واکسن‌ها برای کووید-۱۹

which was a highly successful scientific endeavor,

که یک تلاش بسیار موفق بود،

matched with a public health response,

مطابق با یک پاسخ بهداشت عمومی

which we didn't do as well, in the public health response,

که ما چنین کاری هم در پاسخ به سلامت عمومی نکردیم،

because we had spread of infection

زیرا ما عفونت را به شکلی گسترش داده بودیم

in a way that we could have done better in controlling it.

که می‌توانستیم در کنترل آن بهتر عمل کنیم.

DB: So speaking of that, this is not your first epidemic,

د.ب: صحبت از آن شد، این اولین مواجهه شما با همه‌گیری نیست،

but you've made historic contributions to the AIDS epidemic

اما شما در همه‌گیری ایدز و اکنون کووید-۱۹

and now COVID-19.

کمک‌های تاریخی کرده‌اید.

But is there anything you wish you had done differently in those cases?

اما آیا در این موارد کاری هست که بخواهید متفاوت عمل کرده باشید؟

AF: Well, there always is.

آ.ف: خوب، همیشه وجود دارد.

I mean, it's a question of when you're involved --

منظور من این است که این سوال زمانی است که شما درگیر هستید -

Nobody is perfect, certainly not I or any of my colleagues.

هیچ‌کس کامل نیست، مطمئناً من یا هیچ یک از همکارانم اینطور نیستیم.

But when you're dealing with an emerging,

اما وقتی با یک هدف نوظهور،

moving, dynamic target,

پویا و دائما در حال تغییر روبرو هستید

which by definition is what a pandemic is,

که مطابق با تعریف یک بیماری همه‌گیری است،

particularly if it's with a pathogen that you've never had experience with,

به ویژه اگر با یک عامل بیماری‌زا باشد که هرگز مواجهه با آن را تجربه نکرده‌اید،

like HIV in the very early 1980s,

مانند اِچ‌آی‌وی در اوایل دهه ۱۹۸۰

or the COVID-19 pandemic

یا همه‌گیری کووید-۱۹

in the first months of 2020,

در ماه‌های اول سال ۲۰۲۰،

you could always say,

همیشه می‌توانید بگویید،

if we knew then what we know now,

اگر ما دانش امروز خود را داشتیم

and there was a lot of things that we didn't know,

و چیزهای زیادی وجود داشت که نمی‌دانستیم،

we certainly would have done things differently.

مطمئناً می‌توانستیم متفاوت عمل کنیم.

And that's why you have to be humble and modest

و به همین دلیل است که شما باید فروتن و معقول باشید

to realize if you are going to be following the science,

تا متوجه شوید که آیا می‌خواهید از علم پیروی کنید،

the science which gives you data and information and evidence

علمی که داده‌ها و اطلاعات و شواهد به شما می‌دهد،

is going to change,

تغییر می‌کند،

particularly in the early phases of the outbreak.

به ویژه در مراحل اولیه شیوع.

Did we know how easily it was spread from human to human?

آیا می‌دانستیم که به راحتی از انسان به انسان گسترش می‌یابد؟

No.

نه.

Did we know that it was aerosol spread?

آیا می دانستیم که از طریق آئروسل گسترش می‌یابد؟

No.

نه.

We thought in the beginning it was like influenza,

ما در ابتدا فکر کردیم که مانند آنفلوانزا است،

mostly droplets from a sick person.

بیشتر مانند قطرات انتقال یافته از یک بیمار.

Did we know that 50 to 60 percent of the transmissions

آیا ما می‌دانستیم که ۵۰ تا ۶۰ درصد از انتقال‌ها،

were [from] someone who had no symptoms at all,

کسانی بودند که اصلاً علائمی نداشتند

which clearly impacts how you approach an outbreak?

و اینکه به وضوح بر نحوه نزدیک شدن به شیوع تأثیر می‌گذارد؟

Did we realize that instead of the typical outbreak, where it goes up,

آیا ما متوجه شدیم که به جای شیوع معمولی، جایی که افزایش می‌یابد،

it comes down and then you're done with it,

کاهش پیدا می‌کند و بعد تمام می‌شود،

we had no concept that you'd be seeing different waves

ما هیچ ایده‌ای نداشتیم که موج‌های مختلفی را از بیماری می‌بینید

and different variants that came along.

و انواع مختلفی از ویروس را که همراه بود.

So the answer to your question,

بنابراین در پاسخ به سوال شما،

if we knew all of that from the beginning,

اگر از ابتدا همه اینها را می‌دانستیم،

we certainly would have done things differently.

مطمئناً کارها را متفاوت انجام می‌دادیم.

But unfortunately we didn't.

اما متأسفانه ما نمی‌دانستیم.

And you try to be flexible enough and humble enough

و شما سعی می‌کنید به اندازه کافی انعطاف‌پذیر و فروتن باشید

to change and modify how you approach things

برای تغییر و اصلاح نحوه نزدیک شدن به چیزها

based on the recent data.

بر اساس داده‌های اخیر.

That’s not flip-flopping.

این یک عقب‌گرد نیست.

That is truly following the evidence and following the data.

در واقع دنبال شواهد و پیروی از داده‌ها است.

DB: Right, that's just how science works,

د.ب: درست است، این دقیقا چگونگی کار علم است،

it's constantly updating

دائماً به‌روز می‌شود

and especially in a real-time situation like this pandemic.

و به خصوص در یک وضعیت واقعی مانند این همه‌گیری.

But are there any, I don't know, specific regrets you have,

اما آیا پشیمانی‌های خاصی وجود دارد،

something you would take back if you could?

چیزی که اگر می‌توانستید اصلاحش کنید؟

AF: Well, it depends.

آ.ف: خوب، بستگی دارد.

Yeah, I mean, obviously in the beginning when we were under the impression,

بله، بدیهی است که در ابتدا تحت تأثیر اتفاقات قرار گرفتیم

or didn't fully realize that there was aerosol spread,

یا کاملاً متوجه نشدیم که گسترش با ذرات معلق در هوا انجام می‌شود،

we were under the impression, which was true,

ما تحت تأثیر قرار گرفتیم که درست هم بود،

because we were told that,

زیرا به ما گفته شد

that there weren’t enough masks for the health care providers.

که ماسک‌های کافی برای ارائه‌دهندگانِ مراقبت‌های بهداشتی وجود ندارد.

And if we started everybody hoarding masks,

و اگر همه شروع به احتکار ماسک‌ها کنند،

there wouldn't be masks available to the health care providers.

ماسکی برای مراقبان سلامت وجود نخواهد داشت.

We didn't realize that out of the health care setting,

ما متوجه نشدیم که خارج از محیط مراقبت‌های بهداشتی،

like the hospital setting,

مانند محیط بیمارستان،

that masks were effective in preventing acquisition and transmission.

ماسک‌ها در جلوگیری از دستیابی و انتقال مؤثر بودند.

We didn't know that.

ما این را نمی‌دانستیم.

We know it now for sure, but we didn't know it then.

ما اکنون از آن مطمئنیم، اما آن موقع نمی‌دانستیم.

We didn't know that the silent spread from people who were without symptoms.

ما نمی‌دانستیم که بیماری از افرادِ بدون علائم، مخفیانه گسترش می‌یابد.

And that meant we didn't know that, while we were looking for sick people,

و این بدان معنی بود که ما نمی‌دانستیم، در حالی که به دنبال افراد بیمار بودیم،

there were many, many, many more people without symptoms that were in society

بسیاری از افراد، تعداد زیادی از افراد دیگر بدون علائم در جامعه وجود داشتند

spreading the infection

که عفونت را

in a way that was not detectable, below the radar screen.

به روشی که قابل تشخیص نبود، زیر صفحه رادار پخش می‌کردند.

Had we known that,

اگر ما این را می‌دانستیم،

I absolutely would have said right from the beginning,

من قطعا از ابتدا می‌گفتم

everybody wear a mask all the time in an indoor setting.

که همه در یک محیط سرپوشیده همیشه ماسک بزنند.

But we didn't say that then.

اما ما آن موقع این را نگفتیم.

It was only when it became obvious.

زمانی گفتیم که برایمان آشکار شد.

So if we had known that early on,

پس اگر این را زود می‌دانستیم،

we would have told people to wear a mask.

به مردم می‌گفتیم که ماسک بزنند.

However, I must say, David,

با این حال، باید بگویم، دیوید،

given the reluctance of people to wear masks,

با توجه به عدم تمایل مردم به پوشیدن ماسک،

even now that we know all that stuff,

حتی اکنون که همه این موارد را می‌دانیم،

I'm wondering how well that would have been received

نمی‌دانم از این گفته چقدر استقبال می‌شد،

if at a time when there were ten or so documented infections,

در زمانی که ده یا چند مورد عفونت تاییدشده وجود داشت،

if you told the country that everybody should wear a mask in an indoor setting,

اگر به کشور بگویید که همه باید از ماسک در محیط بسته استفاده کنید،

not so sure that would have been broadly accepted.

مطمئن نیستم که به طور گسترده بپذیرند.

DB: Yeah. And this seems to be something that,

د.ب: بله. به نظر می‌رسد این چیزی است که

the United States anyway, has been through before,

به هر حال ایالات متحده قبلاً پشت سر گذاشته است

with the Spanish flu

با آنفولانزای اسپانیایی

and masking and then anti-mask protests.

و ماسک زدن و سپس اعتراضات ضد ماسک.

And it seems to be in our, let's say,

و به نظر می‌رسد که این چیزیست

societal immune response to these pandemics.

که در پاسخ ایمنی اجتماعی ما به این همه گیری‌ها باشد.

Flipping it a little bit,

با تغییر مبحث،

how do we make sure we're not caught so, sort of, unprepared next time?

چگونه مطمئن شویم که دفعه بعد، به نوعی، چنین بدون آمادگی نباشیم؟

AF: Well, you know, it's interesting, David,

آ.ف: خوب، می‌دانید، دیوید،

what you mean by unprepared,

منظورتان از آماده نبودن جالب است،

because the Johns Hopkins School of Public Health

چون دانشکده بهداشت عمومی جانز هاپکینز

evaluated different countries' preparedness for a pandemic.

آمادگی کشورهای مختلف را برای یک بیماری همه‌گیر ارزیابی کرد.

And guess who was evaluated to be first in the world?

و حدس بزنید چه کسی به عنوان اولین در جهان ارزیابی شد؟

The United States of America.

ایالات متحده آمریکا.

Guess who has the most deaths per population?

حدس بزنید چه کسی بیشترین مرگ و میر را در هر جمعیت دارد؟

The United States of America.

ایالت متحده امریکا.

So, you know, there's preparedness,

پس همانطور که می‌دانید، آمادگی وجود دارد

and there's response,

و پاسخ وجود دارد،

there's execution of your preparedness plans

برنامه‌هایی اجرایی برای آمادگی شما هستند

that we did not do so well

که به دلایل پیچیده‌ای

for any of a number of complicated reasons,

به خوبی انجام ندادیم،

one of which was the fact,

یکی از آن‌ها این واقعیت بود

and is, that this outbreak occurred

و است، که این شیوع

at a time of really profound and deep divisiveness in our own country.

رخ داد که واقعاً اختلاف نظر شدید و عمیقی در کشور ما وجود داشت.

That where we had something we hadn't seen before,

جایی که ما چیزی داشتیم که قبلاً ندیده بودیم،

where political ideology played a role in whether you did or did not accept

جایی که ایدئولوژی سیاسی در انجام یا عدم پذیرش اقدامات متقابلِ

the recommended public health countermeasures,

توصیه شده بهداشت عمومی نقش داشت،

be it wearing a mask,

اعم از پوشیدن ماسک،

indoor settings, quarantining, taking a vaccine, getting a boost.

محیط‌های داخلی، قرنطینه، انجام واکسن، زدن یادآور.

If you look at the country

اگر به کشور نگاه کنید

and look at the demography of the country with regard to ideology,

و به جمعیت‌شناسی کشور از نظر ایدئولوژی نگاه کنید،

there should never be that red states vaccinate much less than blue states.

هرگز نباید واکسیناسیون در مناطق قرمز بسیار کمتر از مناطق آبی باشد.

There's no reason for that at all because public health risks

اصلاً دلیلی برای آن وجود ندارد چون خطرات بهداشت عمومی

and public health implementation should be uniform throughout.

و اجرای سلامت عمومی باید در همه جا یکسان باشد.

And we didn't see that.

و ما آن را ندیدیم.

DB: Yeah, let's talk about that a little bit more

د.ب: بله، بیایید کمی بیشتر در موردش صحبت کنیم

because obviously, you've had to cope with an incredibly polarized response

چون بدیهی است که شما مجبور شده‌اید با یک واکنش باورنکردنی متقارن

to your work

به کار خود، کنار بیایید

in which not just ordinary citizens,

که در آن نه تنها شهروندان عادی،

but even politicians have called for your resignation

بلکه حتی سیاستمداران نیز خواهان استعفای شما

and various other things.

و موارد مختلف دیگر شده‌اند.

How do you deal with that, how do you keep your cool?

چگونه با آن کنار می‌آیید و خونسردی خود را حفظ می‌کنید؟

You're quite cool about this.

اصلا اعتنایی نکردید.

AF: Well, calling for your resignation is mild

آ.ف: خوب، درخواست استعفای شما که چیزی نیست

compared to having somebody arrested

در مقایسه با دستگیری فردی

who was trying to kill you.

که قصد کشتن شما را داشت.

So, I mean,

بنابراین، منظورم این است

there's a big spectrum of pushing back against public health people.

که طیف وسیعی از عقب‌رانی‌های افراد بهداشت عمومی وجود دارد

And that's one of the really unfortunate things.

و این یکی از چیزهای واقعا تاسف‌بار است.

I mean, I keep my cool because that's just the nature

من خونسردیم را حفظ می‌کنم، زیرا این طبیعت نوع آدمی است

of the kind of person that I am.

که من هستم.

When you're dealing with a very, very difficult situation,

وقتی با یک موقعیت بسیار دشوار روبرو هستید،

you've got to keep your cool.

باید خونسردی خود را حفظ کنید.

I mean, I learned that in my early training in medicine.

منظورم این است که من این را در ابتدای آموزش پزشکی آموختم.

When you're in the middle of emergency, somebody is dying in front of you,

وقتی در وضعیت اضطراری هستید، کسی جلوی شما می‌میرد،

you've got to keep your cool all the time.

شما باید همیشه خونسردی خود را حفظ کنید.

And that's something that's just part of my inherent training

این چیزی است که فقط بخشی از آموزش ذاتی من

as a physician and as a person.

به عنوان یک پزشک و یک شخص است.

But what we faced was well beyond that.

اما آنچه با آن روبرو شدیم فراتر از این بود.

I mean, public health officials, not only myself, I'm a very visible one,

منظورم این است که مقامات بهداشت عمومی، نه تنها خودم، من بسیار دیده می‌شوم،

but many of my colleagues are being threatened and hassled

بلکه بسیاری از همکارانم تهدید و اذیت می‌شوند،

and harassed,

خودشان

themselves and their families,

و خانواده‌هایشان،

the way my family is being harassed,

مانند خانواده‌ی من مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند،

merely because of saying things

صرفاً به خاطر گفتن چیزهایی

that are purely public health, common sense,

که فقط سلامت عمومی، خرد جمعی،

tried and true principles of how to keep people safe.

اصول آزموده شده و واقعی در مورد چگونگی ایمن نگه داشتن مردم هستند.

That is really extraordinary that that's going on in our country.

این امری واقعا فوق‌العاده است که در کشور ما در حال انجام است.

DB: Yeah.

د.ب: بله.

I'm also going to ascribe it to the Brooklyn upbringing.

من همچنین قصد دارم آن را به تربیت بروکلین نسبت دهم.

That gave you some cool, too.

این به شما هم خونسردی داده.

(Laughter)

(خنده)

But a quick follow up,

اما در ادامه،

how do you, like,

چگونه می‌توانید

with all that going on, with those horrifying threats,

با تمام این اتفاقات، با آن تهدیدهای هولناک،

how do you unwind from all this?

چگونه آرامش خودتان را حفظ کردید؟

How do you, you know, keep it together

چگونه می‌توانید واکنش احساسی ندهید

and give yourself some space to breathe?

و به خودتان فضایی برای نفس کشیدن بدهید؟

AF: Well, I have an extraordinarily supportive family,

آ.ف: خوب، من خانواده‌ای دارم که به طرز فوق‌العاده‌ای حمایتم می‌کنند،

my wife who's with me,

همسرم که همراه من است،

my children are grown and live in different parts of the country.

فرزندانم که بزرگ شده‌اند و در نقاط مختلف کشور زندگی می‌کنند.

But they are very supportive of me with texts and calls

اما آن‌ها با پیامک‌ها و تماس‌ها

and knowing what I'm going through.

و دانستن شرایط من از من حمایت می‌کنند.

So I have three daughters, which they, you know,

من سه دختر دارم، همانطورکه می‌دانید،

they try to take care of their daddy, so it really helps.

آن‌ها سعی می‌کنند از پدرشان مراقبت کنند، بنابراین واقعا کمک می‌کند.

But my wife is extremely supportive, and we do things together.

اما همسرم به شدت حمایت می‌کند و ما کارها را با هم انجام می‌دهیم.

I mean, I work a preposterous amount of hours a day,

منظورم این است که من ساعت‌های غیرمعمولی در روز کار می‌کنم،

but every day I try to get some exercise in

اما هر روز سعی می‌کنم کمی ورزش کنم

and it's usually a few mile walk with my wife,

که معمولا چند مایل پیاده‌روی با همسرم است،

whether that's on the weekends very early in the morning,

چه در تعطیلات آخر هفته در صبح زود باشد،

or during the week late at night when I come home.

چه در طول هفته در اواخر شب که به خانه می‌آیم.

We try to get some form of exercise in to diffuse the tension,

ما سعی می‌کنیم هر روز به نوعی ورزش کنیم

hopefully every day.

تا تنش را از بین ببریم.

And we're pretty successful at that.

و در آن بسیار موفق هستیم.

AF: Well, good for you.

آ.ف: خوش به‌حالتان.

So you're retiring after a very long and distinguished career.

پس شما پس از یک حرفه بسیار طولانی و برجسته بازنشسته می‌شوید.

Congratulations.

تبریک می‌گویم.

You will have successors.

شما جانشینانی خواهید داشت.

What lessons would you want to offer your successors based on your tenure?

بر اساس دوره تصدی خود چه تجربیاتی را در اختیار جانشینان خود قرار می‌دهید؟

AF: First of all, I’m not retiring in the classic sense.

آ.ف: اول از همه، من به معنای کلاسیک بازنشسته نمی‌شوم.

As my wife, says, David,

دیوید همانطور که همسرم می‌گوید:

I’m “rewiring,” not retiring,

من در حال «سیم‌کشی مجدد» هستم، نه بازنشستگی،

because I do intend to be very active.

چون قصد دارم خیلی فعال باشم.

And that was one of the reasons why I stepped down

این یکی از دلایل کناره‌گیری من

at this point in time.

در این مقطع زمانی بود.

Because while I still have the enthusiasm,

از آنجایی که من هنوز اشتیاق،

the energy and thank goodness, the good health

انرژی و خدا را شکر، سلامتی خوبی دارم

to be able to do something else for the next few years,

که بتوانم در چند سال آینده کار دیگری انجام دهم،

I want to use the benefit of my experience of being at the NIH

می‌خواهم از مزیت تجربه حضورم در موسسه ملی سلامت

for almost 60 years,

نزدیک به ۶۰ سال،

for being the director of the Institute for 38 years,

برای ۳۸ سال مدیریت این مؤسسه،

and for having the privilege

و داشتن امتیاز مشاوره

of advising seven presidents of the United States

به هفت رئیس جمهور ایالات متحده

on public health issues,

در مورد مسائل بهداشت عمومی استفاده کنم

to use that experience to hopefully inspire by writing,

تا خوشبختانه از این تجربه برای الهام بخشیدن از طریق نوشتن،

reading, traveling, lecturing,

خواندن، سفر، سخنرانی،

inspiring the younger generation of scientists and would-be scientists

الهام بخشیدن به نسل جوان دانشمندان و دانشمندان علاقه‌مند استفاده شود؛

to at least consider a career in public service,

تا حداقل آن‌ها به شغلی در خدمات عمومی،

particularly in the arena of public health,

به ویژه در عرصه بهداشت عمومی،

and science and medicine.

علم و پزشکی فکر کنند.

Having said that,

با این اوصاف،

my advice to the person who will ultimately replace me

توصیه من به فردی که در نهایت جایگزین من خواهد شد این است که

would be to focus on the science

روی علم تمرکز کند

and be consistent with the science

و با علم سازگار باشد

and do not get distracted by a lot of the peripheral things,

و حواس خود را با بسیاری از چیزهای جانبی،

the disinformation, the misinformation,

اطلاعات نادرست و گمراه‌کننده،

the attacks on medicine and science and public health.

تعرض به پزشکی، علم و بهداشت عمومی پرت نکند.

Focus like a laser beam on what your job is

مانند یک پرتو لیزر بر روی شغل خود تمرکز کند

and don't get distracted by all the other noise that's out there

و حواسش با همه سر و صدای اطراف پرت نشود،

because there is a lot more noise now

زیرا اکنون صداهای بسیار بیشتری

than there was a few decades ago.

نسبت به چند دهه پیش وجود دارد.

And by noise, I mean misinformation and disinformation about science.

و منظور من از سروصدا، اطلاعات غلط و نادرست در مورد علم است.

DB: For sure.

د.ب: مطمئنا.

I've definitely noticed that as the science curator.

من قطعاً به عنوان متصدی علم متوجه این موضوع شده‌ام.

But pivoting a bit, let's talk about hope.

اما با کمی چرخش، اجازه دهید در مورد امید صحبت کنیم.

What gives you hope about the future?

چه چیزی شما را به آینده امیدوار می‌کند؟

Are there treatments or other things coming down the pipeline

آیا درمان یا چیزهای دیگری در راه است

that you're excited about?

که در موردشان هیجان‌زده هستید؟

AF: Well, science is an absolutely phenomenal discipline.

آ.ف: خوب، علم یک رشته کاملا فوق‌العاده است.

It's discovery.

کشف است.

It's ...

علم ...

brand new knowledge.

یک دانش کاملا جدید است.

Pushing back the frontiers of knowledge

عقب راندن مرزهای دانشی

that we would not have imagined we would be in.

که تصور نمی‌کردیم، آن را داشته باشیم.

If you look at medicine and science,

اگر به پزشکی و علم نگاه کنید،

how it's changed in a very, very positive way

چگونه از زمانی که من در سال ۱۹۶۲

from the time I stepped into medical school in 1962

وارد دانشکده پزشکی شدم تا کنون چیزها به شیوه ای بسیار مثبت تغییر کرده است

to the time now of the things that are available to me

چیزهایی که به عنوان یک پزشک و دانشمند

as a physician and as a scientist.

در دسترس من است.

I have great hope

بسیار امیدوارم

that if we continue the investments in basic and applied science,

اگر سرمایه‌گذاری‌ها را در زمینه علوم پایه و کاربردی ادامه دهیم،

that we will be able to accomplish things

بتوانیم کارهایی را انجام دهیم؛

in the arena of health, individual health,

در عرصه سلامت، سلامت فردی،

and public health and global health

سلامت عمومی و سلامت جهانی

that were really unimaginable just decades ago.

که تا چند دهه پیش واقعاً غیرقابل تصور بود.

So I have a great deal of optimism

بنابراین من نسبت به آینده علم و پزشکی

about what the future holds for science and medicine.

بسیار خوش‌بین هستم.

And that's the reason why one of the things I'm going to try and do

و به همین دلیل است که یکی از کارهایی که

in my rewired post-government life

در زندگی پس از شغل دولتی خود برایش تلاش خواهم کرد و انجام خواهم داد

is to encourage young individuals to consider a career in medicine,

این است که جوانان را تشویق کنم تا شغلی در پزشکی،

science and public health,

علم و بهداشت عمومی داشته باشند،

because the opportunities are really limitless.

چون فرصت‌ها واقعا نامحدود هستند.

We are at a stage now the likes of which people who antidated us

ما اکنون در مرحله‌ای هستیم که افرادی که از مسیر ما گذشته‌اند

never would have imagined

هرگز تصور نمی‌کردند

the opportunities in science that we have.

که همچین فرصت‌های علمی در اختیار ما باشد.

So I'm very optimistic about where we're going.

پس من در مورد اینکه به کجا خواهیم رفت، بسیار خوشبین هستم.

DB: Me, too.

د.ب: من هم همینطور.

But you mentioned earlier how climate change is affecting pandemics.

اما قبلاً اشاره کردید که چگونه تغییرات آب و هوا بر همه‌گیری‌ها تأثیر می‌گذارد.

What worries you about the future that we're facing?

چه چیزی شما را در مورد آینده‌ی پیش‌رویمان، نگران می‌کند؟

AF: Well, just some of the things that you mentioned.

آ.ف: خوب، فقط برخی از مواردی که شما اشاره کردید.

We do have a growing element of anti-science in society.

ما یک عنصر رو به رشد ضدعلم در جامعه داریم.

Disturbingly,

به طرز نگران‌کننده‌‎ای

growing in the United States.

در ایالات متحده در حال رشد است.

And when I talk to my colleagues internationally,

و وقتی با همکارانم در سطح بین‌المللی صحبت می‌کنم،

depending upon the country that they live in

بسته به کشوری که در آن زندگی می‌کنند،

to a greater or lesser degree,

تا حدی کم و بیش،

there's some element of that.

این عنصر وجود دارد.

The thing that bothers me

چیزی که آزارم می‌دهد

is a denial of science and what science is showing us.

انکار علم است و آنچه علم به ما نشان می‌دهد.

A denial of the issues of climate and the environment,

انکار مسائل آب و هوا و محیط زیست،

a denial of scientific principles

نفی اصول علمی

and conspiracy theories about things that push people away.

و تئوری‌های توطئه در مورد چیزهایی که مردم را طرد می‌کند.

I mean, some of them are laughable,

طوری که برخی از آن‌ها خنده‌دار هستند،

but you would be astounded, David,

اما از تعداد افرادی که به آن اعتقاد دارند

at the number of people who believe it.

شگف‌زده خواهید شد.

That the vaccines were made by Bill Gates and I

اینکه واکسن‌ها را من و بیل گیتس ساخته‌ایم

and we put a chip in it

و یک تراشه در آن گذاشتیم

so that we could follow people around

تا بتوانیم مردم را دنبال کنیم

and know what they're doing and get into their head.

و بدانیم چه کار می‌کنند و وارد سرشان شویم.

The idea that there's a conspiracy,

این ایده که یک توطئه وجود دارد،

that we’re making billions of dollars on vaccines,

اینکه میلیاردها دلار از واکسن‌ها به دست می‌آوریم

and that's why people are promoting vaccines,

و به همین دلیلی که مردم واکسن‌ها را تبلیغ می‌کنند،

so that people like me and others who are public figures ...

به طوری که افرادی مانند من و دیگرانی که شخصیت‌های عمومی هستند ...

I mean, based on no data.

براساس هیچ داده‌ای.

But once it gets into the social media,

اما به محض ورود به رسانه‌های اجتماعی،

it explodes and conspiracy theories explode.

رشد می‌کند و تئوری‌های توطئه گسترش می‌یابند.

Even though all of the evidence proves it wrong,

حتی با وجود اینکه تمام شواهد اشتباه بودن آن را ثابت می‌کنند،

proving something wrong today doesn't seem to matter much.

به نظر می‌رسد که اثبات اشتباه امروز چندان اهمیتی ندارد.

That's really strange and weird, isn't it, David?

این واقعاً عجیب و غریب است، اینطور نیست، دیوید؟

DB: Yeah, yeah.

د.ب: بله، بله.

Well, it's, I think, an old phenomenon.

خوب، به نظرم یک پدیده قدیمی است.

There's a famous saying that I'm going to mangle about

ضرب‌المثل معروفی وجود دارد که می‌گوید:

by the time the truth gets out of the barn,

تا زمانی که حقیقت از انبار بیرون بیاید،

the lie is halfway around the world.

دروغ به گوش نیمی از جهان رسیده است.

And that's definitely the world we're living in.

و قطعاً این دنیایی است که ما در آن زندگی می‌کنیم.

I do know you have to go and, you know,

می‌دانم که باید بروید

finish out your tenure

و دوره تصدی خود را به پایان برسانید

and then get ready for your rewiring, which I'm excited about.

و برای سیم‌کشی مجددتان آماده شوید که من در موردش هیجان‌زده‌ام.

I'm excited to see what's next.

هیجان‌زده هستم تا ببینم چه رخ می‌دهد.

But do you have a last bit of advice for the public?

اما آیا آخرین توصیه‌ای برای عموم دارید؟

One thing you hope everyone takes away from your time as director

چیزی که امیدوارید همه از زمان شما به عنوان مدیر

and your time in public health?

در سلامت عمومی به یاد بسپارند؟

AF: Yeah, David, there are so many things,

آ.ف: بله، دیوید، چیزهای زیادی وجود دارد،

but I think one thing that stands out,

اما فکر می‌کنم یک چیز برجسته،

particularly in the climate and the environment

به ویژه در آب و هوا و محیطی که

that we're in right now,

ما در حال حاضر در آن هستیم،

is that people need to get involved in a proactive way

این است که مردم باید به روشی پیشگیرانه

in spreading the truth about what scientific principles are

در گسترش حقیقت مشارکت کنند؛ در مورد اینکه اصول علمی چیست،

and what they mean

معناي آن‌ها،

and how they can be of great benefit to society

چگونه مي‌تواند براي جامعه سودمند باشد

and to try and make our population more science literate than it is right now

و با صحبت كردن در مورد مسائل تلاش کنند تا جمعیت ما را با سواد علمی بیشتری

by talking about things.

نسبت به حال حاضر بسازند.

The truth, you know, the easiest way

در حقیقت، می‌دانید، ساده‌ترین راه

to counter misinformation and disinformation

برای مقابله با اطلاعات نادرست و غلط،

is to be enthusiastic about spreading correct information.

اشتیاق به انتشار اطلاعات صحیح است.

A little bit about the metaphor that you said about the truth and lies.

کمی در مورد استعاره‌ای که در مورد راست و دروغ گفتید.

Be spreaders of facts and truth.

انتشاردهنده حقایق و حقیقت باشید.

Everybody's got to be a contributor to that.

همه باید در آن سهیم باشند.

And that's one of the things I think we can do better.

این یکی از چیزهاییست که فکر می‌کنم می‌توانیم بهتر انجام دهیم.

DB: Yeah, I would agree.

د.ب: بله، من موافقم.

And we're definitely trying here at TED.

و ما قطعا اینجا در TED تلاش می‌کنیم.

Well, Dr. Fauci, I know our members are incredibly thankful,

خب، دکتر فائوچی، می‌دانم که اعضای ما فوق‌العاده سپاسگزار هستند،

I personally am incredibly thankful.

من شخصاً خیلی ممنونم.

So thank you so much for your work and for joining us today.

از کار شما و اینکه امروز به ما پیوستید، بسیار سپاسگزاریم.

AF: My pleasure, David, thank you so much for having me.

آ.ف: باعث افتخار بود، دیوید، از دعوتتان بسیار سپاسگزارم.

[Want to join conversations like this live?]

[می‌خواهید به گفتگوهایی مانند این به صورت زنده بپیوندید؟]

[Become a TED Member!]

[عضو TED شوید!]

[Sign up at ted.com/membership]

[ثبت‌نام در ted.com/membership]