50 Important Phrasal Verbs in English

780,785 views ・ 2022-09-23

Speak English With Vanessa


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
Vanessa: Hi, I'm Vanessa from SpeakEnglishWithVanessa.com.  
0
0
4080
ونسا: سلام، من ونسا هستم از SpeakEnglishWithVanessa.com.
00:04
Are you ready to master the top 50  phrasal verbs in English? Let's do it. 
1
4080
5400
آیا برای تسلط بر 50 فعل عبارتی برتر در انگلیسی آماده هستید؟ بیایید آن را انجام دهیم.
00:14
Have you ever been listening to an English  conversation and you just can't figure out  
2
14280
5220
آیا تا به حال به مکالمه انگلیسی گوش کرده اید و نمی توانید بفهمید
00:19
what they're saying? You understand the  individual words, but the overall meaning  
3
19500
5340
که آنها چه می گویند؟ شما تک تک کلمات را می‌فهمید، اما معنای کلی
00:24
just doesn't add up. Well, if you have  been putting off learning phrasal verbs,  
4
24840
4560
آن جمع نمی‌شود. خوب، اگر یادگیری افعال عبارتی را به تعویق انداخته اید،
00:29
today is your day. This lesson will take you from  huh to bring it on in no time. But first, we need  
5
29400
8400
امروز روز شماست. این درس به شما کمک می‌کند تا در کوتاه‌مدت آن را اجرا کنید. اما ابتدا،
00:37
to talk about what in the world is a phrasal verb.  Well, phrasal verb is a two or three-part verb,  
6
37800
5880
باید درباره آنچه در جهان یک فعل عبارتی است صحبت کنیم. خوب، فعل عبارتی یک فعل دو یا سه بخشی است،
00:43
and in fact, I just used quite a few of them.  Did you notice? Figure out, add up, put off. 
7
43680
7680
و در واقع، من فقط تعداد کمی از آنها را استفاده کردم. متوجه شدید؟ بفهمید، اضافه کنید، به تعویق بیندازید.
00:52
Well, when you use a phrasal verb, there is  a main verb such as put and a second part,  
8
52260
6480
خوب، وقتی از یک فعل عبارتی استفاده می کنید، یک فعل اصلی مانند put و یک قسمت دوم وجود دارد،
00:58
sometimes a third part as well, which is a  preposition or sometimes it's called a participle.  
9
58740
5460
گاهی اوقات یک قسمت سوم نیز وجود دارد که یک حرف اضافه است یا گاهی اوقات به آن مضارع می گویند.
01:04
When you put these two together, it changes  the meaning of the verb. Well, the verb put,  
10
64200
6240
وقتی این دو را کنار هم می‌گذارید، معنای فعل تغییر می‌کند. خوب، فعل put,
01:10
I put the comb on the table, means to place  something. But when I say put off, it has a  
11
70440
8040
I put the comb on the table به معنای قرار دادن چیزی است. اما وقتی می گویم به تعویق انداختن،
01:18
completely different meaning. It means to delay  something, to procrastinate. Stop putting off  
12
78480
5880
معنای کاملاً متفاوتی دارد. یعنی چیزی را به تأخیر انداختن ، به تعویق انداختن.
01:24
learning phrasal verbs. Well, you're here today,  so you're not going to put it off any longer. 
13
84360
5100
یادگیری افعال عبارتی را به تعویق نیاندازید. خب، شما امروز اینجا هستید، بنابراین دیگر آن را به تعویق نمی‌اندازید.
01:29
To help you remember all 50 top phrasal verbs,  I have created a free PDF worksheet for you that  
14
89460
6180
برای کمک به شما در به خاطر سپردن تمام 50 فعل عبارتی برتر، یک کاربرگ PDF رایگان برای شما ایجاد کرده‌ام که
01:35
you can download right now with all of these  phrasal verbs, definitions, sample sentences,  
15
95640
5280
می‌توانید همین الان با تمام این افعال عبارتی، تعاریف، جملات نمونه،   دانلود کنید
01:40
and at the bottom of the PDF worksheet, you  can answer Vanessa's challenge question so that  
16
100920
5700
و در پایین کاربرگ PDF، می‌توانید به سؤالات ونسا پاسخ دهید. سوال چالشی به طوری که
01:46
you never forget what you're about to learn.  You can click on the link in the description  
17
106620
3720
چیزی را که قرار است یاد بگیرید هرگز فراموش نکنید. برای بارگیری کاربرگ PDF رایگان امروز می‌توانید روی پیوند در توضیحات کلیک کنید
01:50
to download that free PDF worksheet today. All right, let's get started with our first  
18
110340
4980
. بسیار خوب، بیایید با اولین فعل عبارتی خود شروع کنیم
01:55
phrasal verb. I'm going to tell you the phrasal  verb, and then I'm going to tell you a sample  
19
115320
5400
. من فعل عبارتی را به شما می‌گویم، و سپس یک جمله نمونه را به شما می‌گویم
02:00
sentence and I want you to guess what you think  that phrasal verb means. It's like a little test.  
20
120720
5400
و می‌خواهم حدس بزنید که فعل عبارتی به چه معناست. مثل یک تست کوچک است.
02:06
You need to use all of your English knowledge,  pull it from your brain, and guess what you think  
21
126120
5400
شما باید از تمام دانش انگلیسی خود استفاده کنید، آن را از مغز خود بیرون بیاورید، و حدس بزنید که فکر
02:11
it means. Then, I'll tell you the answer. All  right, let's look at number one. To ask around.  
22
131520
5040
می‌کنید چه معنایی دارد. بعد، من جواب را به شما می گویم. خیلی خب، بیایید به شماره یک نگاه کنیم. برای پرسیدن از اطراف.
02:17
Take a look at this sentence. I haven't seen  your dog. I'm sorry, but I'll ask around in the  
23
137760
5700
به این جمله دقت کنید. من سگ شما را ندیده ام. متاسفم، اما در اطراف
02:23
neighborhood and see if anyone else has seen it.  What do you think to ask around means? It means to  
24
143460
7320
می‌پرسم و ببینم آیا کسی آن را دیده است یا خیر. به نظر شما پرسیدن از اطراف به چه معناست؟ به این معنی است که
02:30
ask multiple people. You can also use this in the  workplace. I'm not sure if my company is hiring,  
25
150780
6540
از چند نفر بپرسید. همچنین می‌توانید از آن در محل کار استفاده کنید. مطمئن نیستم که آیا شرکت من استخدام می‌کند،
02:37
but I'll ask around and find out for you. Great. Let's go to number two. To ask someone out. Take  
26
157320
7860
اما از اطراف می‌پرسم و برای شما پیدا می‌کنم. عالی. بریم سراغ شماره دو. از کسی درخواست کردن
02:45
a look at this sentence. Well, are you going  to ask him out or not? Are you going to ask  
27
165180
5280
به این جمله نگاهی بیندازید. خوب، آیا از او درخواست می‌کنید یا نه؟ آیا می خواهید از
02:50
him out or not? What do you think this means?  It means to ask someone on a date. If you've  
28
170460
6780
او درخواست کنید یا نه؟ فکر می کنی این چه معنایی دارد؟ یعنی از کسی برای قرار ملاقات بپرسی. اگر
02:57
ever asked someone on a date, I'm sure you  understand how nerve-racking that can be.  
29
177240
4080
تا به حال از کسی برای قرار ملاقات پرسیده باشید، مطمئن هستم که می‌دانید چقدر این موضوع می‌تواند اعصاب‌تان را به هم بریزد.
03:01
Let's take a look at another sentence. My  husband asked me out on a date 17 years ago,  
30
181320
6360
بیایید به یک جمله دیگر نگاهی بیندازیم. شوهرم 17 سال پیش از من خواست تا قرار ملاقات
03:07
and now we've been married 12 years. Great. All right, let's go to number three. To be in  
31
187680
6240
بگذاریم، و اکنون 12 سال است که با هم ازدواج کرده ایم. عالی. خیلی خب، بریم سر شماره سه.
03:13
control of something. Everyone thinks that  they want to be in control of a business,  
32
193920
6660
تحت کنترل داشتن چیزی. همه فکر می‌کنند که می‌خواهند کنترل یک کسب‌وکار را در دست داشته باشند،
03:20
but it's a lot of work. What does this mean?  Think about it for a moment. It means to have  
33
200580
7080
اما این کار زیاد است. این یعنی چی؟ یک لحظه درباره آن فکر کن. این به معنای
03:27
the power over something. Let's look at another  sentence. I need you to be in control of planning  
34
207660
6300
داشتن قدرت بر چیزی است. بیایید به یک جمله دیگر نگاه کنیم . من به شما نیاز دارم که برنامه
03:33
the party. I'm too busy right now, but I  could probably help you a little bit. Great. 
35
213960
5280
ریزی مهمانی را کنترل کنید. در حال حاضر خیلی سرم شلوغ است، اما احتمالاً می‌توانم کمی به شما کمک کنم. عالی.
03:39
Let's look at the next one. To break down. It's  a terrible day for my car to break down. It's  
36
219240
6600
بیایید به مورد بعدی نگاه کنیم. برای شکستن. روز وحشتناکی برای خراب شدن ماشین من است.
03:45
raining, and my phone just died. What am I going  to do? What do you think this means to break down?  
37
225840
6240
باران می‌بارد، و گوشی من به تازگی خاموش شد. چه هستم من رفتن به انجام؟ به نظر شما این شکست به چه معناست؟
03:52
Means to stop functioning. Let's look at another  sentence. If you don't take care of your things,  
38
232080
6720
به معنی متوقف کردن عملکرد بیایید به یک جمله دیگر نگاه کنیم . اگر مراقب وسایلتان نباشید
03:58
they're going to break down faster. I want  to let you know that we use to break down in  
39
238800
5460
، سریع‌تر خراب می‌شوند. می‌خواهم به شما اطلاع بدهم که ما از
04:04
a general category of machines, often for your  car. Your car can break down. We sometimes use  
40
244260
6960
دسته‌بندی کلی ماشین‌ها، اغلب برای خودروی شما استفاده می‌کنیم . ماشین شما ممکن است خراب شود. ما گاهی از
04:11
this for big machines like, my washing machine  just broke down. What am I going to do for big  
41
251220
5700
این برای ماشین‌های بزرگ استفاده می‌کنیم، مانند ماشین لباس‌شویی من به تازگی خراب شده است. برای
04:16
machines like this? It's less common to use this  for your phone. My phone broke down. You'd be  
42
256920
5460
ماشین‌های بزرگی مثل این چه کار خواهم کرد؟ استفاده از آن برای تلفنتان کمتر رایج است . گوشیم خراب شد
04:22
more likely to just say my phone broke. This  is the nuance that we need with phrasal verbs. 
43
262380
5280
احتمال بیشتری وجود دارد که بگویید تلفن من خراب است. این تفاوت ظریفی است که ما با افعال عبارتی به آن نیاز داریم.
04:27
All right, let's go to the next one. Number  six, to break something down. There's a slight  
44
267660
5400
باشه بریم سراغ بعدی شماره شش، برای شکستن چیزی. اینجا یک
04:33
difference here, to break something down. Look  at this. The teacher broke down the lesson so  
45
273060
6180
تفاوت جزئی وجود دارد، برای شکستن چیزی. به این نگاه کنید. معلم درس را طوری شکست
04:39
that we could easily understand. I hope that I'm  doing that now. This means to explain something  
46
279240
6600
که ما به راحتی متوجه شویم. امیدوارم که اکنون این کار را انجام دهم. این به معنای توضیح دادن چیزی   به
04:45
in simple terms, to break down a difficult concept  and make it simpler. A lot of my English students  
47
285840
7500
زبان ساده، شکستن یک مفهوم دشوار و ساده‌تر کردن آن است. بسیاری از دانش‌آموزان انگلیسی
04:53
feel really overwhelmed when it comes to phrasal  verbs, but it is my job. I hope I'm doing it  
48
293340
5700
من وقتی صحبت از افعال عبارتی به میان می‌آید واقعاً غرق می‌شوند ، اما این وظیفه من است. امیدوارم این کار را به خوبی انجام داده
04:59
well to break them down, to break down phrasal  verbs and help you to understand them better. 
49
299040
7020
باشم تا آنها را تجزیه کرده باشم، افعال عبارتی را تجزیه کنم و به شما کمک کنم آنها را بهتر درک کنید.
05:06
Number six, to break into something. I forgot my  key so I had to break into my own house. What does  
50
306060
7560
شماره شش، شکستن چیزی. کلیدم را فراموش کردم، بنابراین مجبور شدم وارد خانه خودم شوم.
05:13
this mean? It means you enter forcibly. This might  be an enemy breaking into the enemy's territory,  
51
313620
8700
این یعنی چی؟ یعنی به زور وارد می شوید. این ممکن است دشمنی باشد که به قلمرو دشمن نفوذ کرده است،
05:22
or it could be a burglar breaking into your  house, hopefully not. But if you forget your key,  
52
322320
6480
یا ممکن است دزدی باشد که به خانه شما نفوذ کرده است، امیدوارم نه. اما اگر کلیدتان را فراموش کنید،
05:28
what are you going to have to do? You're going  to have to break into your own house. Let's  
53
328800
4260
باید چه کار کنید؟ مجبور خواهید بود وارد خانه خودتان شوید. بیایید به
05:33
look at another sentence. Where I live here in  the mountains, we have a lot of wild animals,  
54
333060
3960
یک جمله دیگر نگاه کنیم. جایی که من اینجا در کوه ها زندگی می کنم ، حیوانات وحشی زیادی داریم،
05:37
bears, raccoons, foxes, all sorts of things, and  if you leave your trash outside, wild animals  
55
337020
7560
خرس، راکون، روباه، انواع چیزها، و اگر زباله هایتان را بیرون بگذارید، حیوانات وحشی
05:44
will break into your trash can. Most people in  my neighborhood keep their trash cans inside  
56
344580
5520
وارد سطل زباله شما می شوند. اکثر مردم در همسایگی من سطل زباله خود را
05:50
until the trash truck comes and it can be taken  away because no one wants their trash scattered  
57
350100
7020
تا زمانی که کامیون زباله بیاید و بتوان آن را برد، داخل سطل زباله نگه می‌دارند، زیرا هیچکس نمی‌خواهد زباله‌هایش در سرتاسر چمن‌هایش پراکنده شود،
05:57
all over their lawn because a silly raccoon or  bear got into it and scattered it everywhere.  
58
357120
5400
زیرا یک راکون یا خرس احمق وارد آن شده و آن‌ها را در همه جا پراکنده کرده است.
06:02
Don't let wild animals break into your trash. To break out. We were going to go on vacation  
59
362520
7980
اجازه ندهید حیوانات وحشی به سطل زباله شما نفوذ کنند. برای شکستن. قرار بود به تعطیلات برویم
06:10
and then COVID broke out and we had to cancel  it. I think we're not alone. Many people had to  
60
370500
5820
و سپس کووید شیوع پیدا کرد و مجبور شدیم آن را لغو کنیم. من فکر می کنم ما تنها نیستیم. بسیاری از مردم مجبور بودند
06:16
do this over the last few years. This is talking  about something that spreads. COVID broke out,  
61
376320
7200
این کار را در چند سال گذشته انجام دهند. این درباره چیزی صحبت می‌کند که گسترش می‌یابد. کووید شیوع پیدا کرد،
06:23
so we can imagine it was contained before  and then it spreads. We can look at this  
62
383520
6240
بنابراین می‌توانیم تصور کنیم که قبلاً مهار شده بود و سپس شیوع پیدا کرد. می‌توانیم
06:29
in another situation as well. Take a look at this  sentence. When the news breaks out about the war,  
63
389760
5940
در موقعیت دیگری نیز به این موضوع نگاه کنیم. به این جمله نگاهی بیندازید . وقتی اخبار جنگ به گوش می رسد
06:35
a lot of people are going to protest. We  can imagine that the news about the war is  
64
395700
6000
، بسیاری از مردم می خواهند اعتراض کنند. می‌توانیم تصور کنیم که اخبار مربوط به جنگ در
06:41
contained right now, but when the news breaks  out, a lot of people are going to be upset  
65
401700
5700
حال حاضر موجود است، اما وقتی این خبر منتشر می‌شود، بسیاری از مردم ناراحت می‌شوند
06:47
and they're going to protest. This is talking  about something spreading. It could be a virus,  
66
407400
4440
و اعتراض می‌کنند. این درباره چیزی است که در حال گسترش است. ممکن است یک ویروس باشد،
06:51
it could be news, but something is being led out. Let's go to the next one. To bring someone or  
67
411840
6540
ممکن است خبری باشد، اما چیزی در حال انتشار است. بریم سراغ بعدی. پایین آوردن کسی یا
06:58
something down. Well, we could say, I hate to  bring down the mood of this party, but the cake  
68
418380
8520
چیزی. خب، می‌توانیم بگوییم، از پایین آوردن حال و هوای این مهمانی متنفرم، اما کیک
07:06
just fell off the table and now it's ruined.  Can you guess what this means? I hate to bring  
69
426900
5820
از روی میز افتاد و حالا خراب شده است. آیا می توانید حدس بزنید این به چه معناست؟ من از
07:12
down the mood of the party. This means to make  someone unhappy or lower the mood. Well, we could  
70
432720
7740
پایین آوردن حال و هوای مهمانی متنفرم. این به معنای ناراضی کردن یا کاهش خلق و خوی شخصی است. خب، حتی می‌توانیم
07:20
even say this. My coworker just really brings me  down. She's always unhappy and complaining about  
71
440460
6540
این را بگوییم. همکارم واقعاً مرا پایین می آورد . او همیشه ناراضی است و از
07:27
something. Have you ever talked to someone like  this and they just never have anything positive  
72
447000
4500
چیزی شاکی است. آیا تا به حال با کسی مثل این صحبت کرده اید و او هرگز حرف مثبتی
07:31
to say? You might be feeling good about your day  and then after you talk with them, they really  
73
451500
6840
برای گفتن نداشته باشد؟ ممکن است در مورد روز خود احساس خوبی داشته باشید و بعد از صحبت با آنها، آنها واقعاً
07:38
bring you down. Try not to be that person in  someone else's life. Try to bring other people up. 
74
458340
6600
شما را پایین می آورند. سعی کنید آن شخص در زندگی دیگران نباشید. سعی کنید افراد دیگر را بزرگ کنید.
07:44
Let's look at the next one. To call around.  I have some extra tickets to the concert so  
75
464940
5520
بیایید به مورد بعدی نگاه کنیم. برای تماس گرفتن. من چند بلیط اضافی برای کنسرت
07:50
I'm going to try to call around and see if  any of my friends want them. Do you remember  
76
470460
4680
دارم، بنابراین   سعی می‌کنم با آن‌ها تماس بگیرم و ببینم آیا یکی از دوستانم آنها را می‌خواهند یا خیر.
07:55
the first phrasal verb we talked about, to  ask around? To call around is very similar.  
77
475140
6960
آیا اولین فعل عبارتی را که درباره آن صحبت کردیم، به خاطر دارید؟ تماس گرفتن بسیار شبیه است.
08:02
It means that you are calling multiple people.  Just like ask around is to ask multiple people,  
78
482100
6600
به این معنی است که شما با چند نفر تماس می گیرید. دقیقاً مانند پرسیدن از اطراف برای پرسیدن از چند نفر،
08:08
here this person is calling around, calling  multiple friends to see if they want to get  
79
488700
6360
اینجا این شخص در حال تماس تلفنی است و با چند دوست تماس می‌گیرد تا ببیند آیا می‌خواهند
08:15
the free concert tickets. The other week, I was  at the mechanic and I needed a new part from my  
80
495060
4740
بلیت رایگان کنسرت را دریافت کنند. هفته دیگر، من در مکانیک بودم و به یک قطعه جدید از ماشینم نیاز داشتم
08:19
car and the mechanic said, "Well, I don't have the  part with me right now, but I'll call around and  
81
499800
6000
و مکانیک گفت: "خب، من فعلاً قطعه را همراه خود ندارم، اما زنگ می‌زنم و
08:25
see if any other mechanic has it and then I'll let  you know." Beautiful way to use this phrasal verb. 
82
505800
5400
می‌بینم که آیا مکانیک دیگری وجود دارد یا خیر. آن را دارد و سپس به شما اطلاع خواهم داد." روشی زیبا برای استفاده از این فعل عبارتی.
08:31
To call back. My doctor called and left a  message. I need to call him back. What do you  
83
511200
8700
برای فراخوانی. دکترم زنگ زد و پیغام گذاشت. باید دوباره بهش زنگ بزنم فکر می
08:39
think this means? Well, it simply means to return  a phone call. If the doctor calls you and leaves a  
84
519900
6120
کنی این چه معنایی دارد؟ خوب، این به سادگی به معنای پاسخ دادن به یک تماس تلفنی است. اگر پزشک با شما تماس گرفت و
08:46
message, well, it's a good idea to call them back.  If you have to speak in English for your job and  
85
526020
6000
پیامی گذاشت، خوب، بهتر است دوباره با آنها تماس بگیرید. اگر مجبور هستید برای شغل خود به انگلیسی صحبت کنید
08:52
you often speak on the phone, this is a wonderful  phrasal verb to use. When you pick up the phone,  
86
532020
4860
و   اغلب با تلفن صحبت می کنید، این یک فعل عبارتی فوق العاده برای استفاده است. وقتی تلفن را برمی‌دارید،
08:56
you could say, "I'm sorry, I'm in a meeting  right now, but I can call you back at 11:00."  
87
536880
5280
می‌توانید بگویید: «ببخشید، من در حال حاضر در یک جلسه هستم، اما می‌توانم ساعت 11 با شما تماس بگیرم».
09:03
Beautiful, great phrasal verb. To cheer up. I brought you these  
88
543240
6240
فعل عبارتی زیبا و عالی سر حال آوردن. من این
09:09
flowers to cheer you up. Am I trying to bring  you down? Nope, instead I'm trying to cheer  
89
549480
8100
گلها را برای شما آوردم تا شما را شاد کنم. آیا من سعی می کنم شما را پایین بیاورم؟ نه، در عوض سعی
09:17
you up. This means to make someone happier.  I hope that my English lessons cheer you up. 
90
557580
5580
می‌کنم شما را شاد کنم. این به معنای شادتر کردن کسی است. امیدوارم درس های انگلیسی من شما را شاد کند.
09:23
To cheer on. Does this mean you're  standing on someone and cheering, go,  
91
563880
5160
برای تشویق. آیا این بدان معنی است که شما روی کسی ایستاده اید و تشویق می کنید، برو،
09:29
go, go? No. To cheer on, take a look  at this sentence. Let's cheer on our  
92
569040
6720
برو، برو؟ نه. برای تشویق، به این جمله نگاهی بیندازید. بیایید تیم خود را تشویق کنیم
09:35
team. This means to encourage or support  someone. We often use this for a team,  
93
575760
7260
. این به معنای تشویق یا حمایت از کسی است. ما اغلب از این برای یک تیم استفاده می‌کنیم،
09:43
but you can even use this for your friends and  family. My friend is running a marathon next  
94
583020
5340
اما شما حتی می‌توانید از آن برای دوستان و خانواده‌تان استفاده کنید. دوست من هفته آینده در حال دویدن ماراتن است
09:48
week and I'm going to stand at the finish  line to cheer her on. Oh, that's so nice. 
95
588360
6180
و من در خط پایان بایستم تا او را تشویق کنم. اوه، این خیلی خوب است.
09:54
To clean up. I'm trying to teach my sons to  clean up after themselves. It is a work in  
96
594540
8700
برای تمیز کردن. من سعی می کنم به پسرانم یاد بدهم که خودشان را تمیز کنند. این یک کار در
10:03
progress. This means to tidy something. If there  are a lot of toys on the ground, you need to  
97
603240
6240
حال انجام است. این به معنای مرتب کردن چیزی است. اگر اسباب‌بازی‌های زیادی روی زمین وجود دارد، باید
10:09
clean them up at least by the end of the day. I'm  curious about you, do you clean up your house at  
98
609480
6960
حداقل تا پایان روز آنها را تمیز کنید. من درباره شما کنجکاو هستم، آیا در پایان روز خانه‌تان را تمیز می‌کنید
10:16
the end of the day? Let me know in the comments. The next one is a fun one. To come across as. It's  
99
616440
6660
؟ در نظرات به من اطلاع دهید. مورد بعدی سرگرم کننده است. برای آمدن به عنوان.
10:23
got three parts, come, across, as. Take a look at  this sentence. If you don't want to come across as  
100
623100
7140
این سه قسمت دارد، بیا، روبرو، به عنوان. به این جمله نگاهی بیندازید. اگر نمی‌خواهید بی‌ادب به نظر بیایید
10:30
rude, you should smile when you meet people. This  is talking about the impression that you give,  
101
630240
7320
، باید هنگام ملاقات با مردم لبخند بزنید. این درباره تصوری است که شما می‌دهید،
10:37
to give a specific impression. You don't want  to have a rude impression. What should you do?  
102
637560
7200
برای ایجاد یک تصور خاص. شما نمی خواهید یک برداشت بی ادبانه داشته باشید. چه کاری باید انجام دهید؟
10:44
You should smile. You don't want to come  across as rude. This is another one that  
103
644760
4680
باید لبخند بزنی شما نمی خواهید بی ادبانه برخورد کنید. این یکی دیگر از مواردی است که
10:49
you can use in the workplace. I want to come  across as professional, so I'm going to wear  
104
649440
6240
می‌توانید در محل کار از آن استفاده کنید. من می‌خواهم حرفه‌ای باشم، بنابراین
10:55
my best suit to the interview. I want to appear  professional. I want that impression to be, she  
105
655680
7440
بهترین کت و شلوارم را برای مصاحبه بپوشم. می‌خواهم حرفه‌ای ظاهر شوم . من می‌خواهم این تصور وجود داشته باشد،
11:03
is a professional person. I want to come across as  professional, so I'm going to wear my best suit. 
106
663120
5580
او فردی حرفه‌ای است. می‌خواهم حرفه‌ای باشم، بنابراین بهترین کت و شلوارم را می‌پوشم.
11:08
To come apart. Oh no! I put my favorite sweater  in the washer and now it's coming apart.  
107
668700
6780
از هم جدا شدن وای نه! ژاکت مورد علاقه ام را داخل ماشین لباسشویی گذاشتم و حالا در حال جدا شدن است.
11:17
Do you think that this means I'm very happy about  the situation? This means to separate. My sweater  
108
677280
9180
آیا فکر می کنید این بدان معناست که من از این وضعیت بسیار خوشحال هستم؟ این یعنی جدا شدن. ژاکت من
11:26
is coming apart, or you could say, be careful  with that old book, it's coming apart and the  
109
686460
6780
در حال از هم پاشیدن است، یا می توان گفت، مراقب آن کتاب قدیمی باش، در حال از هم پاشیدن است و
11:33
pages might fall out. Be very careful please. To come forward. They're asking for donors and  
110
693240
9420
ممکن است صفحات آن بیفتند. خیلی مواظب باش لطفا جلو آمدن. آنها از اهداکنندگان و
11:42
volunteers to come forward to help with disaster  relief. This means they want someone to take  
111
702660
7560
داوطلبان می‌خواهند تا برای امداد رسانی به بلایا کمک کنند. این بدان معنی است که آنها می خواهند کسی مسئولیت را بر
11:50
responsibility. This could also be if someone did  something bad. Take a look at this sentence. The  
112
710220
6360
عهده بگیرد. این ممکن است اگر کسی کار بدی انجام داده باشد. به این جمله دقت کنید.
11:56
police are asking that the vandals, this means  the burglars or somebody who spray painted on a  
113
716580
6060
پلیس از خرابکاران می‌خواهد، این به معنای سارقان یا کسی است که روی یک ساختمان رنگ پاشی می‌کند
12:02
building. The police are asking that the vandals  come forward and repair the damage that they did.  
114
722640
5760
. پلیس از خرابکاران می‌خواهد جلو بیایند و آسیبی که وارد کرده‌اند را ترمیم کنند.
12:08
They want the vandals to claim responsibilities,  say, "Sorry, I did it. I'll try to fix it. Please  
115
728400
5340
آن‌ها از خرابکاران می‌خواهند که مسئولیت‌هایی را به عهده بگیرند، می‌گویند، "ببخشید، این کار را کردم. سعی می‌کنم آن را درست کنم. لطفاً
12:13
just don't send me to jail." They're asking that  the vandals come forward. It's not an easy thing  
116
733740
5700
فقط مرا به زندان نفرستید." آنها از خرابکاران می خواهند جلو بیایند. انجام این کار
12:19
to do, but often it's the right thing to do. To come from. Where does the inspiration for  
117
739440
6300
آسان نیست، اما اغلب کار درستی است. آمدن از. الهام بخش
12:25
your art come from? This is asking where does it  originate from, the beginning, the source of your  
118
745740
8880
هنر شما از کجا می آید؟ این سؤال می‌پرسد که از کجا سرچشمه می‌گیرد، آغاز، منبع
12:34
inspiration. When you are learning English,  someone might ask you, "Why are you learning  
119
754620
6000
الهام شما. وقتی در حال یادگیری زبان انگلیسی هستید، ممکن است یکی از شما بپرسد: "چرا در حال یادگیری
12:40
English?" You could use this great phrasal verb  and say, "Well, my love of English comes from my  
120
760620
7440
انگلیسی هستید؟" می توانید از این فعل عبارتی عالی استفاده کنید و بگویید: "خب، عشق من به انگلیسی از
12:48
teacher Vanessa," or you might say, "I visited  New York and I realized I don't know as much  
121
768060
5400
معلمم ونسا می آید" یا ممکن است بگویید، "من از نیویورک بازدید کردم و متوجه شدم که آنقدر که
12:53
English as I want to, so really, my motivation  came from that trip. I realized I needed to put  
122
773460
6960
می خواهم انگلیسی نمی دانم، بنابراین واقعاً، انگیزه من از آن سفر ناشی شد. متوجه شدم که باید
13:00
in more effort." That's what you're doing now. To count on. I know I can count on my neighbor  
123
780420
5520
تلاش بیشتری کنم." این کاری است که شما در حال حاضر انجام می دهید. برای حساب کردن. می دانم وقتی به کمک نیاز دارم می توانم روی همسایه ام حساب کنم
13:05
when I need help. This means to rely on someone,  to depend on someone. I can count on my neighbor.  
124
785940
7920
. این به معنای تکیه کردن به کسی، اتکا به کسی است. من می توانم روی همسایه ام حساب کنم.
13:13
Whenever I need some extra help, I can just go  to her house and she will be there in a minute.  
125
793860
5520
هر زمان که به کمک بیشتری نیاز داشته باشم، می توانم به خانه او بروم و او یک دقیقه دیگر آنجا خواهد بود.
13:19
This is also a great phrasal verb to use in the  workplace even in an interview. You could say,  
126
799380
5160
این همچنین یک فعل عبارتی عالی برای استفاده در محل کار حتی در مصاحبه است. می‌توانید بگویید،
13:24
"You can count on me. I will always finish  the project on time because I have great time  
127
804540
6420
"می‌توانید روی من حساب کنید. من همیشه پروژه را به موقع تمام می‌کنم، زیرا مهارت‌های مدیریت زمان بسیار خوبی دارم
13:30
management skills. You can count on me." Great. The next phrasal verb is two for one,  
128
810960
6720
. شما می‌توانید روی من حساب کنید." عالی. فعل عبارتی بعدی دو به یک است
13:37
to cross off and to cross out. Take a look at  this. I have crossed off, or I have crossed out  
129
817680
7860
،   cross off و cross out. یه نگاهی به این بنداز.
13:45
everything on my to-do list already and it's  only noon. This means that you draw a line  
130
825540
6900
همه چیزهایی را که در فهرست کارهایم بود خط زده یا خط کشیده‌ام و فقط ظهر است. این به این معنی است که شما
13:52
through something signifying that it's finished.  You're done with that task. I already crossed off  
131
832440
5640
از طریق چیزی خطی می‌کشید که به معنای تمام شدن آن است. شما با آن کار تمام شده اید. من قبلاً
13:58
everything on my to-do list. It feels great. To cut something out. If you cut out these  
132
838080
7320
همه چیزهایی را که در لیست کارهایم بود خط زدم. این احساس عالی است. برای بریدن چیزی اگر این
14:05
sections of the report, I think it will flow  better. What do you think this means? Well,  
133
845400
6060
بخش‌های گزارش را قطع کنید، فکر می‌کنم بهتر جریان پیدا می‌کند . فکر می کنی این چه معنایی دارد؟ خب،
14:11
you are removing pieces of something.  If you remove this piece and this piece,  
134
851460
5640
دارید تکه‌هایی از چیزی را حذف می‌کنید. اگر این قطعه و این قطعه را بردارید
14:17
the entire report will just feel better. But, we  can also use this in a physical way. Let's imagine  
135
857100
6360
، کل گزارش احساس بهتری خواهد داشت. اما، می‌توانیم از این به روش فیزیکی نیز استفاده کنیم. بیایید تصور
14:23
that my son is chewing some gum and somehow it  gets stuck in my hair. Oh no. Well, we could  
136
863460
8460
کنیم که پسرم در حال جویدن آدامس است و به نوعی در موهایم گیر می کند. وای نه. خوب، می‌توانیم
14:31
say now I need to cut out the gum. I'm not going  to cut all of my hair. I'm just going to try to  
137
871920
7200
بگوییم اکنون باید آدامس را جدا کنم. قرار نیست همه موهایم را کوتاه کنم. من فقط سعی می کنم
14:39
cut the most minimal amount possible. I need to  cut out the gum. I hope that this never happens. 
138
879120
6360
حداقل مقدار ممکن را کاهش دهم. من باید آدامس را جدا کنم. امیدوارم هیچ وقت این اتفاق نیفتد.
14:46
To do something over. If you make a mistake,  it's okay. You just have to do it over until  
139
886260
6600
برای انجام کاری اگر اشتباه کردید، اشکالی ندارد. فقط باید آن را دوباره انجام دهید تا زمانی
14:52
it's right. This means to repeat something.  Usually, this is a fixed phrase. Do it over. A  
140
892860
7920
که درست شود. این به معنای تکرار چیزی است. معمولاً این یک عبارت ثابت است. انجامش بده
15:00
teacher might say that to you. Your homework was  so bad, you need to do it over. My dog just ate  
141
900780
6660
ممکن است یک معلم این را به شما بگوید. تکالیف شما خیلی بد بود، باید آن را دوباره انجام دهید. سگ من همین الان تکالیفم را خورد
15:07
my homework, I need to do it over. Because in all  of these situations, we already have the context.  
142
907440
6300
، باید آن را تمام کنم. زیرا در همه این موقعیت‌ها، ما از قبل زمینه را داریم.
15:14
Your dog ate your homework, that's a bummer so you  need to do your homework over, but we don't need  
143
914400
6600
سگ شما تکالیف شما را خورد، این کار سختی است، بنابراین شما باید تکالیف خود را دوباره انجام دهید، اما ما نیازی
15:21
to repeat homework. You can just say do it over. Let's take a look at one more sentence. I put the  
144
921000
5340
به تکرار تکالیف نداریم. شما فقط می توانید بگویید آن را تمام کنید. بیایید به یک جمله دیگر نگاهی بیندازیم. من
15:26
wrong ingredients in the cake. Now I need to do  it over. You have the context already, the cake,  
145
926340
6780
مواد اشتباهی در کیک ریختم. اکنون باید آن را دوباره انجام دهم. شما از قبل زمینه، کیک،
15:33
so you can say do it over. You could say, I put  the wrong ingredients in the cake. Now I need  
146
933120
7200
را دارید، بنابراین می‌توانید بگویید آن را دوباره انجام دهید. می توانید بگویید، من مواد اولیه را اشتباه در کیک ریختم. اکنون
15:40
to do the cake over or do the recipe over, but  it sounds a little bit clunky and uncomfortable  
147
940320
8280
باید   کیک را دوباره درست کنم یا دستور پخت را دوباره انجام دهم، اما کمی بد و ناخوشایند
15:48
because we're just repeating the topic twice. I  recommend using this as a fixed expression. I put  
148
948600
6720
به نظر می رسد   زیرا ما فقط موضوع را دو بار تکرار می کنیم. توصیه می‌کنم از این به عنوان یک عبارت ثابت استفاده کنید.
15:55
the wrong ingredients in the cake and now I need  to do it over. That's all right, I'll do it again. 
149
955320
5760
من مواد اشتباهی را در کیک ریختم و اکنون باید آن را دوباره انجام دهم. اشکالی ندارد، دوباره این کار را انجام خواهم داد.
16:01
To do away with something. We just need to do  away with all papers and go digital. This might  
150
961080
8100
کنار گذاشتن کاری فقط باید همه اوراق را حذف کنیم و دیجیتال شویم. این
16:09
be something that's happening in a company where  you work. You're trying to do away with papers  
151
969180
5280
ممکن است در شرکتی اتفاق بیفتد که در آن کار می‌کنید. شما سعی می کنید کاغذها را حذف کنید
16:14
and go digital. This means to stop something. To  do away with papers. You're going to scan in the  
152
974460
7080
و دیجیتالی شوید. این به معنای متوقف کردن چیزی است. برای حذف اوراق. می‌خواهید در کاغذها اسکن کنید
16:21
papers. You're going to try to make them digital  in some way so that you stop using paper. Pretty  
153
981540
5160
. شما سعی خواهید کرد آنها را به طریقی دیجیتال کنید تا دیگر از کاغذ استفاده نکنید.
16:26
good idea, or maybe in your family, you might  decide, we decided to do away with gifts. Instead,  
154
986700
7200
ایده بسیار خوبی است، یا شاید در خانواده شما، ممکن است تصمیم بگیرید، ما تصمیم گرفتیم که هدایا را حذف کنیم. در عوض،
16:33
we will purchase experiences to have together as  a family. Also, not a bad idea. Do away with gifts  
155
993900
8160
تجربیاتی را می‌خریم تا به عنوان یک خانواده با هم داشته باشیم . همچنین، ایده بدی نیست. هدایا را کنار بگذارید
16:42
and just have wonderful experiences together. To dress up. I decided to dress up for my date  
156
1002060
6660
و فقط با هم تجربیات فوق العاده ای داشته باشید. لباس پوشیدن. تصمیم گرفتم برای قرار ملاقاتم لباس
16:48
so I wore a new dress. This means to wear nicer  clothes than usual. You dress up. For example,  
157
1008720
8760
بپوشم   بنابراین یک لباس جدید پوشیدم. این به معنای پوشیدن لباس‌های زیباتر از حد معمول است. تو لباس بپوش برای مثال
16:57
it's a good idea to dress up for a job interview.  You want to come across as professional. 
158
1017480
5880
، ایده خوبی است که برای یک مصاحبه شغلی لباس بپوشید. شما می خواهید حرفه ای باشید.
17:03
To drop out of. I dropped out of medical school  when I realized how hard it was. This means  
159
1023360
7800
ترک کردن. وقتی فهمیدم چقدر سخت است، دانشکده پزشکی را رها کردم. این بدان معناست
17:11
that you quit some program. You might say, "My  grandparents both dropped out of high school so  
160
1031160
7680
که شما از برخی برنامه‌ها خارج می‌شوید. ممکن است بگویید، " پدربزرگ و مادربزرگ من هر دو دبیرستان را رها کردند تا
17:18
that they could spend more time on their family  farm." It was kind of necessary back then. Do you  
161
1038840
5700
بتوانند زمان بیشتری را در مزرعه خانوادگی خود بگذرانند ." اون موقع یه جورایی لازم بود آیا
17:24
have any family members who dropped out of school  so that they could start working because their  
162
1044540
5460
عضوی از خانواده دارید که تحصیل را رها کرده اند تا بتوانند به دلیل نیاز خانواده خود شروع به کار
17:30
family needed it? Let me know in the comments. To fall through. No, this is not falling. Take a  
163
1050000
8220
کنند؟ در نظرات به من اطلاع دهید. سقوط کردن. نه، این سقوط نیست. به
17:38
look at this sentence. Our plans fell through when  the flight was canceled, so we decided to take a  
164
1058220
6300
این جمله نگاه کنید. زمانی که پرواز لغو شد، برنامه‌های ما از بین رفت، بنابراین تصمیم گرفتیم به جای آن یک
17:44
road trip instead. This means that something  ends up not happening. Something fails. There  
165
1064520
6420
سفر جاده‌ای داشته باشیم. این به این معنی است که چیزی در نهایت اتفاق نمی افتد. چیزی شکست می خورد.
17:50
is a kind of indirectness about this phrasal verb.  Our plans fell through. You're not blaming anyone.  
166
1070940
6840
یک نوع غیرمستقیم در مورد این فعل عبارتی وجود دارد. نقشه های ما بهم ریخت شما کسی را سرزنش نمی کنید
17:57
You're not saying, "When the airline canceled  our appointment, those awful people..." Well,  
167
1077780
4500
شما نمی گویید، "وقتی شرکت هواپیمایی قرار ملاقات ما را لغو کرد، آن آدم های وحشتناک..." خوب،
18:02
no, you're just saying our plans fell through.  Take a look at the next sentence, which is even  
168
1082280
4920
نه، فقط می گویید که برنامه های ما از بین رفت. به جمله بعدی نگاهی بیندازید که حتی
18:07
more indirect. Our engagement fell through, so  the wedding was canceled. You're not blaming  
169
1087200
6780
غیر مستقیم تر است. نامزدی ما به پایان رسید، بنابراین  عروسی لغو شد. شما
18:13
anyone. You're just really indirectly saying,  "Well, the engagement ended up not happening.  
170
1093980
6660
کسی را سرزنش نمی کنید. شما فقط به طور غیرمستقیم می گویید، "خب، نامزدی در نهایت اتفاق نیفتاد.
18:20
He proposed. I said yes. Then after some time  we broke up," but I'm not really blaming anyone  
171
1100640
6720
او پیشنهاد داد. من گفتم بله. سپس بعد از مدتی، ما از هم جدا شدیم." اما من واقعاً کسی را
18:27
here. I'm indirectly saying our engagement  fell through, so we canceled the wedding. 
172
1107360
4980
در اینجا سرزنش نمی کنم. من به طور غیرمستقیم می گویم نامزدی ما به پایان رسید، بنابراین عروسی را لغو کردیم.
18:32
To follow through. It was a hard project,  but she followed through and got it done.  
173
1112340
6900
برای پیگیری. پروژه سختی بود، اما او آن را دنبال کرد و به پایان رساند.
18:39
What do you think this means? This means to keep  doing something until it's finished. Right now,  
174
1119240
7440
فکر می کنی این چه معنایی دارد؟ این بدان معناست که به انجام کاری ادامه دهید تا زمانی که کار تمام شود. در حال حاضر،
18:46
we are just over halfway through these 50 phrasal  verbs, I want you to follow through and finish  
175
1126680
6240
ما کمی بیش از نیمی از این 50 فعل عبارتی هستیم ، از شما می‌خواهم تمام این درس را دنبال کرده و تمام
18:52
this entire lesson. You can do it. Fill your brain  with more wonderful phrasal verbs so you can use  
176
1132920
5700
کنید. شما می توانید آن را انجام دهید. مغزتان را با افعال عبارتی شگفت‌انگیزتر پر کنید تا بتوانید از
18:58
them in daily conversation. Let's take a look  at another sentence. He always has big promises,  
177
1138620
5640
آنها در مکالمه روزانه استفاده کنید. بیایید به جمله دیگری نگاهی بیندازیم. او همیشه وعده‌های بزرگی دارد،
19:04
but he never follows through. This is a really  bad character trait and definitely not something  
178
1144260
6720
اما هرگز عمل نمی‌کند. این یک ویژگی شخصیتی واقعاً بد است و قطعاً چیزی نیست
19:10
that you want someone to say about you. You  should say you're going to do something and  
179
1150980
5220
که بخواهید کسی در مورد شما بگوید. باید بگویید که قرار است کاری انجام دهید
19:16
you should follow through, or you could use this  as an apology. Sorry, I know I said that I was  
180
1156200
5940
و باید آن را دنبال کنید، یا می‌توانید از این به عنوان عذرخواهی استفاده کنید. متأسفم، می‌دانم که گفتم
19:22
going to help you this weekend and I just didn't  follow through. I'm really sorry. I got sick. I  
181
1162140
5040
می‌خواهم این آخر هفته به شما کمک کنم و آن را دنبال نکردم. واقعا متاسفم. من مریض شدم.
19:27
had so much on my plate. I really need to work  on following through. Thanks for forgiving me. 
182
1167180
6000
چیزهای زیادی در بشقابم داشتم. من واقعاً باید روی دنبال کردن کار کنم. مرسی که منو بخشیدی
19:33
To follow up. It's a good idea to follow up  an interview with a thank you letter or a nice  
183
1173720
7740
برای پیگیری. بهتر است یک مصاحبه را با یک نامه تشکر یا یک ایمیل خوب دنبال کنید
19:41
email. What do you think this means? To pursue  something further. You're doing an action after  
184
1181460
7920
. فکر می کنی این چه معنایی دارد؟ برای دنبال کردن چیزی بیشتر. شما در حال انجام یک عمل پس
19:49
the main action. You had an interview and then  you follow up the interview with a nice email  
185
1189380
5880
از  اقدام اصلی هستید. شما مصاحبه ای داشتید و سپس مصاحبه را با یک ایمیل زیبا
19:55
or a thank you card. Take a look at this. She  said she had something to tell me, so I need  
186
1195260
6660
یا یک کارت تشکر دنبال می کنید. یه نگاهی به این بنداز. او گفت که چیزی برای گفتن دارد، بنابراین باید
20:01
to follow up with her later. She didn't tell me  what it is, but I'm really curious. I need to  
187
1201920
6240
بعداً با او پیگیری کنم. او به من نگفت این چیست، اما من واقعاً کنجکاو هستم. من باید
20:08
follow up with her later and ask her, "What were  you going to tell me? Please, I need to know." 
188
1208160
5340
بعداً با او پیگیری کنم و از او بپرسم، "چه چیزی می خواستی به من بگویی؟ لطفا، من باید بدانم."
20:13
To get away. It's been such a busy week, I can't  wait to get away this weekend to the beach.  
189
1213500
6300
برای دور شدن. آنقدر هفته شلوغی بود، نمی‌توانم صبر کنم تا آخر هفته به ساحل بروم.
20:21
This means that you are leaving a stressful  situation. You're going on vacation. In some way,  
190
1221180
6000
این بدان معناست که شما در حال ترک یک موقعیت استرس‌زا هستید . شما به تعطیلات می روید. به نوعی،
20:27
you are getting away from your stresses.  You could say, "I really need to get away,  
191
1227180
6000
از استرس های خود دور می شوید. می‌توانید بگویید، "من واقعاً نیاز دارم که فرار کنم،
20:33
but I'm just so busy. I don't think I'll have  any time for a vacation. I need to get away now." 
192
1233180
6540
اما من خیلی سرم شلوغ است. فکر نمی‌کنم زمانی برای تعطیلات داشته باشم. اکنون باید فرار کنم."
20:40
Now, if we add one little word, it can completely  change the meaning. To get away with something.  
193
1240620
6780
حالا، اگر یک کلمه کوچک اضافه کنیم، می‌تواند معنی را کاملاً تغییر دهد. برای فرار از چیزی.
20:47
We just said to get away means to leave on  vacation, but what about to get away with?  
194
1247400
5460
ما فقط گفتیم دور شدن به معنای رفتن به تعطیلات است، اما فرار با چه چیزی؟
20:52
Look at this sentence. He stole money from  the company, but he won't get away with it.  
195
1252860
6180
به این جمله نگاه کن او از شرکت پول دزدید ، اما از پس آن برنمی‌آید.
20:59
They'll catch him at some point. This means to  do something, usually something wrong. It doesn't  
196
1259040
6360
آنها او را در یک نقطه می گیرند. این به معنای انجام کاری، معمولاً اشتباه است.
21:05
have to be very wrong, but to do something  wrong without being noticed or punished.  
197
1265400
5160
لازم نیست خیلی اشتباه باشد، اما انجام کاری اشتباه بدون توجه یا تنبیه.
21:11
He thinks he can steal money from  the company and get away with it,  
198
1271340
4200
او فکر می‌کند می‌تواند از شرکت پول بدزدد و از آن فرار کند،
21:16
I don't think so. Let's take a look at a less  serious situation. You could probably get away  
199
1276080
5760
من فکر نمی‌کنم. بیایید نگاهی به وضعیت کمتر جدی بیندازیم. احتمالاً می‌توانید
21:21
with leaving work early, but I don't recommend  it. They might catch you. In this situation,  
200
1281840
6180
با ترک زودهنگام کار کنار بیایید، اما من آن را توصیه نمی‌کنم . ممکن است شما را بگیرند. در این شرایط،
21:28
you're not stealing money from the company, but  you're not supposed to leave work early. You could  
201
1288020
5520
شما پولی از شرکت نمی‌دزدید، اما  قرار نیست زودتر کار را ترک کنید.
21:33
probably get away with it if no one calls you or  asks for you. But in the end, I don't recommend  
202
1293540
6540
اگر کسی با شما تماس نگیرد یا از شما درخواستی نداشته باشد، احتمالاً می‌توانید از این مشکل خلاص شوید . اما در نهایت، من آن را توصیه نمی‌کنم
21:40
it even though you could get away with it. To get something across. Are we talking about a  
203
1300080
6060
حتی اگر بتوانید از پس آن بربیایید. برای رساندن چیزی آیا ما در مورد
21:46
bridge to go across a bridge? Not exactly. It's  a little more figurative. Take a look at this  
204
1306140
5460
پلی برای عبور از روی یک پل صحبت می کنیم؟ نه دقیقا. کمی تصویری تر است. به این جمله نگاه کنید
21:51
sentence. She is such a great speaker that she  has no problem getting her point across. Here,  
205
1311600
8160
. او آنقدر سخنران عالی است که مشکلی برای رساندن نظرش ندارد. در اینجا،
21:59
we're talking about communication, to communicate.  She can explain difficult concepts and make them  
206
1319760
6780
ما در مورد ارتباطات، برای برقراری ارتباط صحبت می کنیم. او می تواند مفاهیم دشوار را توضیح دهد و آنها را
22:06
simple. No matter what she's talking about, the  other person can easily understand. She can get  
207
1326540
5340
ساده کند. مهم نیست که او در مورد چه چیزی صحبت می کند، طرف مقابل به راحتی می تواند بفهمد. او می‌تواند منظور
22:11
her point across. We often insert in the middle  of this phrasal verb similar words to get the  
208
1331880
7500
خود را برساند. ما اغلب در وسط این فعل عبارتی کلمات مشابهی را وارد می‌کنیم تا به
22:19
point across, to get the idea across, to get the  message across, to get my thoughts across. Here,  
209
1339380
7800
نقطه اطلاق شود، برای رساندن ایده، برای رساندن پیام، برای رساندن افکارم. در اینجا،
22:27
we're talking about communicating something. All right, let's go to the next phrasal verb.  
210
1347180
4140
در مورد برقراری ارتباط با چیزی صحبت می کنیم. بسیار خوب، بیایید به فعل عبارت بعدی برویم.
22:31
To get back. I love vacation, but I'm always happy  to get back home too. This means to return, to get  
211
1351320
9240
برگشتن. من تعطیلات را دوست دارم، اما همیشه خوشحالم که به خانه برمی گردم. این به معنای بازگشت، بازگشت به
22:40
back home. Take a look at this. I left early  from work. I thought I could get away with it,  
212
1360560
5700
خانه است. یه نگاهی به این بنداز. زودتر از سر کار رفتم. فکر کردم می‌توانم از
22:46
and then my boss called and asked if I could get  back to work and finish my project. I guess I have  
213
1366260
9000
پس آن بربیایم، و سپس رئیسم تماس گرفت و پرسید که آیا می‌توانم به سر کار برگردم و پروژه‌ام را تمام کنم. حدس می‌زنم باید
22:55
to return to work and finish my project. It's just  the way it goes. At least, I didn't get fired. 
214
1375260
6000
به سر کار برگردم و پروژه‌ام را تمام کنم. این فقط همین است. حداقل من اخراج نشدم.
23:01
To get on. We got on the ferry to go to the  other side of the lake. This phrasal verb means  
215
1381260
7140
به دست آوردن. سوار کشتی شدیم تا به طرف دیگر دریاچه برویم. این فعل عبارتی به معنای
23:08
to board some kind of transportation. You can  get on a plane, get on a train, get on a bus,  
216
1388400
6780
سوار شدن به نوعی وسیله نقلیه است. می‌توانید سوار هواپیما، قطار، اتوبوس،
23:15
get on a ferry. Let's take a look at another  sentence. Oh no! I got on the wrong train.  
217
1395180
6660
کشتی شوید. بیایید به یک جمله دیگر نگاهی بیندازیم . وای نه! سوار قطار اشتباهی شدم
23:21
What should I do? If this has ever happened  to you, it can be a little bit of panic mode,  
218
1401840
5100
باید چکار کنم؟ اگر تا به حال برای شما اتفاق افتاده باشد، ممکن است کمی حالت وحشت داشته باشید،
23:26
especially if you're in a different country. All right, let's go to the next phrasal verb.  
219
1406940
3600
به خصوص اگر در کشور دیگری هستید. بسیار خوب، بیایید به فعل عبارت بعدی برویم.
23:30
To get over. I'm getting over a bad cold and  I still don't feel that great. This means to  
220
1410540
8400
فایق شدن، به پایان رساندن. من در حال غلبه بر سرماخوردگی شدید هستم و هنوز آنقدرها احساس خوبی ندارم. این به معنای
23:38
recover from something. It could be an illness,  I'm getting over a bad cold, or it could be a  
221
1418940
6360
بازیابی از چیزی است. این می تواند یک بیماری باشد، دارم سرماخوردگی شدیدی را پشت سر می گذارم، یا می تواند
23:45
little bit more sentimental. I'm still getting  over the heartbreak of our breakup. I don't know  
222
1425300
7140
کمی احساساتی تر باشد. هنوز دارم از دلشکستگی جدایی مان غلبه می کنم. نمی دانم
23:52
what I can do to feel better. I'm getting over  the heartbreak. When you break up with someone,  
223
1432440
5340
چه کاری می توانم انجام دهم تا احساس بهتری داشته باشم. دارم از دل شکستگی غلبه می کنم. وقتی از کسی جدا می‌شوید،
23:57
you want to recover. You want to move on with your  life and we can use this phrasal verb. I need to  
224
1437780
6780
می‌خواهید بهبود پیدا کنید. شما می خواهید به زندگی خود ادامه دهید و ما می توانیم از این فعل عبارتی استفاده کنیم. من
24:04
get over this heartbreak, but it's so hard. All right, let's go to the next phrasal verb.  
225
1444560
4320
باید از این دلشکستگی غلبه کنم، اما خیلی سخت است. بسیار خوب، بیایید به فعل عبارت بعدی برویم.
24:08
To get together. I love to get together with  friends and family during the holidays. This  
226
1448880
6000
تا باهم باشیم. من دوست دارم در طول تعطیلات با دوستان و خانواده دور هم جمع شوم. این
24:14
means to spend time together. Let's get  together while you're in town. I'll take  
227
1454880
5460
به معنای گذراندن زمان با هم است. بیایید تا زمانی که در شهر هستید دور هم جمع شویم. من شما را
24:20
you to my favorite coffee shop. Let's  get together. We'll spend time together. 
228
1460340
4080
به کافی‌شاپ مورد علاقه‌ام می‌برم. بیایید دور هم جمع شویم. با هم وقت می گذرانیم
24:24
To give away. I don't want to give away the  ending, but that movie was fantastic. Here,  
229
1464420
6900
تقدیم کردن. نمی‌خواهم پایان را تقدیم کنم ، اما آن فیلم فوق‌العاده بود. در اینجا،
24:31
we're talking about something that is hidden  and being revealed. I don't want to reveal the  
230
1471320
6660
ما در مورد چیزی صحبت می کنیم که پنهان است و آشکار می شود. من نمی‌خواهم
24:37
ending of that movie, but it was fantastic,  let me just tell you. We can use this in a  
231
1477980
5520
پایان آن فیلم را فاش کنم، اما فوق‌العاده بود، اجازه دهید فقط به شما بگویم. ما می توانیم از این به روشی
24:43
similar but slightly different way. Take a  look at this sentence. After I broke my leg,  
232
1483500
5040
مشابه اما کمی متفاوت استفاده کنیم. به این جمله نگاه کنید. بعد از اینکه پایم شکست،
24:48
I decided to give away my roller skates. Well,  this means that I am not selling them, but I  
233
1488540
8040
تصمیم گرفتم اسکیت‌هایم را تقدیم کنم. خب، این بدان معناست که من آنها را نمی فروشم، بلکه
24:56
am giving them for free. There is an implication  in this phrasal verb to give away something that  
234
1496580
7860
آنها را رایگان می دهم. مفهومی در این فعل عبارتی وجود دارد که
25:04
means for free. You do not need to say I gave away  my roller skates for free. It's already implied. 
235
1504440
6420
چیزی را به‌طور رایگان به شما بدهید. نیازی نیست بگویید من اسکیت های غلتکی خود را رایگان دادم. قبلاً اشاره شده است.
25:10
You can say for free if you want,  but if you just say, "Oh yeah,  
236
1510860
3900
اگر بخواهید می‌توانید به رایگان بگویید، اما اگر فقط بگویید، "اوه، بله،
25:14
I'm giving away my couch." People will know your  couch is free. You could say, "I'm giving away  
237
1514760
5820
من کاناپه‌ام را می‌دهم." مردم می‌دانند که مبل شما رایگان است. می توانید بگویید، "
25:20
my couch for free." That's fine, it's a little  more, I don't know, just emphasize for free,  
238
1520580
5340
من مبل خود را رایگان می دهم." خوب است، کمی بیشتر است، نمی‌دانم، فقط به صورت رایگان تأکید کنید،
25:25
but overall, you can say, "I'm giving away my  roller skates. I'm giving away my couch," and it  
239
1525920
6000
اما در کل، می‌توانید بگویید: "من اسکیت‌هایم را می‌دهم. کاناپه‌ام را می‌دهم" و این
25:31
means for free. Lovely way to use phrasal verbs. Let's go to the next one. To give back. I borrowed  
240
1531920
7560
به معنای رایگان است. . روشی دوست داشتنی برای استفاده از افعال عبارتی. بریم سراغ بعدی. برگرداندن. من
25:39
a coat from my cousin for our ski trip, and now I  need to give it back. This simply means to return  
241
1539480
7560
برای سفر اسکی مان یک کت از پسر عمویم قرض گرفتم و اکنون باید آن را پس بدهم. این به سادگی به معنای برگرداندن
25:47
something. You could say, "Give that bone back  to the dog and he'll stop barking. Please give  
242
1547040
8160
چیزی است. می‌توانید بگویید: "آن استخوان را به سگ پس بده، او دیگر پارس نمی‌کند. لطفاً
25:55
that bone back. I can't stand the noise anymore." Let's go to the next one. To go after something.  
243
1555200
7260
آن استخوان را پس بده. من دیگر نمی‌توانم سر و صدا را تحمل کنم." بریم سراغ بعدی. دنبال چیزی رفتن
26:02
Does this mean second comes after first, third  comes after second, like in order? Not exactly.  
244
1562460
7920
آیا این به این معنی است که دوم بعد از اول می آید، سوم پس از دوم می آید، مانند ترتیب؟ نه دقیقا.
26:10
Let's take this a little more figuratively.  Look at this sentence. You should always go  
245
1570380
4800
بیایید این را کمی تصویری تر در نظر بگیریم. به این جمله نگاه کن شما همیشه باید
26:15
after your dreams. Oh, how lovely. This means  that you should try to achieve something. I'm  
246
1575180
7680
دنبال رویاهایتان بروید. اوه چقدر دوست داشتنی این بدان معناست که باید برای رسیدن به چیزی تلاش کنید. من
26:22
going after the top prize and I hope I'll win. You  are trying to achieve something. I'm going to go  
247
1582860
6360
به دنبال جایزه برتر هستم و امیدوارم برنده شوم. شما در تلاش برای رسیدن به چیزی هستید. من به
26:29
after that position as manager and I won't stop  until I get it. You're trying to achieve that. 
248
1589220
6000
دنبال آن پست به عنوان مدیر خواهم رفت و تا زمانی که آن را به دست نیاورم متوقف نمی‌شوم. شما برای رسیدن به آن تلاش می کنید.
26:35
Now, here's a tricky one. We just  said go after, what about go against?  
249
1595220
4620
در حال حاضر، در اینجا یکی از روی حیله و تزویر است. فقط گفتیم برو دنبال، مخالفت چی؟
26:41
Look at this. I'm going against what everyone is  telling me I should do and I'm following my heart.  
250
1601040
7200
به این نگاه کن من برخلاف آنچه همه به من می‌گویند باید انجام دهم می‌روم و از قلبم پیروی می‌کنم.
26:48
I'm going against. This means you are opposing  what everyone else is telling you to do, and  
251
1608240
7020
من مخالفم این بدان معناست که شما با آنچه دیگران به شما می‌گویند مخالف هستید، و در
26:55
instead, you're following your heart. This is not  easy to do. It's not always right, but sometimes  
252
1615260
4560
عوض، از قلب خود پیروی می‌کنید. انجام این کار آسان نیست. همیشه درست نیست، اما گاهی اوقات
26:59
it is right. It's not easy to go against what  other people are telling you to do. Take a look  
253
1619820
4920
درست است. مخالفت با آنچه دیگران به شما می گویند آسان نیست. یه نگاهی
27:04
at this. If you go against the company policy,  you will have to face the consequences. You have  
254
1624740
7800
به این بنداز. اگر خلاف خط مشی شرکت عمل کنید، باید با عواقب آن روبرو شوید. شما
27:12
to know what they are. Don't go against them. To go ahead. Yes, we have a lot of phrasal verbs  
255
1632540
5280
باید بدانید آنها چه هستند. مخالف آنها نرو برای رفتن به جلو. بله، ما افعال عبارتی زیادی
27:17
with go. There's, in fact, two more after this.  To go ahead. Look at this sentence. Sorry for  
256
1637820
6420
با go داریم. در واقع، دو مورد دیگر پس از این وجود دارد. برای رفتن به جلو. به این جمله نگاه کن متاسفم
27:24
interrupting you, go ahead with your story. This  means proceed with your story, continue going.  
257
1644240
7620
که حرف شما را قطع کردم، به داستان خود ادامه دهید. این یعنی به داستان خود ادامه دهید، ادامه دهید.
27:31
Let's look at this one. Do you want me to go ahead  with the plan we discussed? Do you want me to  
258
1651860
6300
بیایید به این یکی نگاه کنیم. آیا می‌خواهید به برنامه‌ای که در مورد آن بحث کردیم ادامه دهم؟ آیا می‌خواهید
27:38
proceed with the plan we discussed? Do you want  me to go ahead with the plan we discussed? This  
259
1658160
4440
به برنامه‌ای که بحث کردیم ادامه دهم؟ آیا می‌خواهید به برنامه‌ای که در مورد آن بحث کردیم ادامه دهم؟
27:42
is perfectly acceptable to use in the workplace.  In fact, I imagine it is used all the time. Let's  
260
1662600
5460
این  برای استفاده در محل کار کاملاً قابل قبول است. در واقع تصور می کنم همیشه از آن استفاده می شود. بیایید
27:48
go ahead with our plan and I'll see everyone  tomorrow and we'll discuss how it's going. 
261
1668060
4440
برنامه خود را پیش ببریم و فردا همه را می بینم و درباره چگونگی پیش رفتن بحث خواهیم کرد.
27:52
To go back. I had a great summer vacation, but  I'm ready to go back to school. This is often a  
262
1672500
6780
برگشتن. تعطیلات تابستانی خوبی داشتم، اما آماده بازگشت به مدرسه هستم. این اغلب یک
27:59
fixed phrase, to go back to school, and it means  to return to school. It's the end of the summer  
263
1679280
6420
عبارت ثابت است، بازگشت به مدرسه، و به معنای بازگشت به مدرسه است. پایان تابستان   است
28:05
and it's time to go back to school, or you could  say, "I love visiting the mountains. I am ready  
264
1685700
6420
و زمان بازگشت به مدرسه است، یا می‌توانید بگویید: "من عاشق بازدید از کوه‌ها هستم. من آماده
28:12
to go back at any time." You want to return to the  mountains. It's a nice, calm and peaceful place. 
265
1692120
7200
ام که هر زمان که بخواهی برگردم." می‌خواهید به کوه‌ها برگردید. این یک مکان خوب، آرام و آرام است.
28:19
To go over. Are you going over a bridge? Take  a look at this sentence. I need to go over the  
266
1699920
8400
برای رفتن. از روی پل می روی؟ به این جمله نگاهی بیندازید.
28:28
contract before I sign it. I highly recommend  this. I need to go over the contract. This means  
267
1708320
6180
قبل از امضای قرارداد، باید آن را بررسی کنم. این را به شدت توصیه می کنم. من باید قرارداد را مرور کنم. این بدان معناست
28:34
you need to review something, usually to clarify  some details. I need to go over the contract,  
268
1714500
6240
که   باید چیزی را مرور کنید، معمولاً برای روشن کردن برخی جزئیات. من باید قرارداد را مرور کنم،
28:40
look at all of the details and make sure  you know exactly what you're signing,  
269
1720740
4560
به همه جزئیات نگاه کنم و مطمئن شوم که دقیقاً می‌دانی چه چیزی را امضا می‌کنی،
28:45
or take a look at this. I have some questions  about the project. Can we go over it together?  
270
1725300
5100
یا به این موضوع نگاهی بیندازم. چند سوال درباره پروژه دارم. آیا می توانیم با هم از آن عبور کنیم؟
28:50
This means you are reviewing something to  clarify the details with someone else. Can  
271
1730400
5940
این بدان معناست که شما در حال بررسی چیزی هستید تا جزئیات را با شخص دیگری روشن کنید. آیا
28:56
we go over this together? You might even hear  a teacher say this in the classroom. I want you  
272
1736340
4380
می‌توانیم با هم به این موضوع بپردازیم؟ حتی ممکن است بشنوید که معلمی این را در کلاس درس می‌گوید. از شما
29:00
to finish your homework, and tomorrow we'll  go over the answers together. You're going  
273
1740720
4920
می‌خواهم تکالیف خود را تمام کنید و فردا با هم به بررسی پاسخ‌ها می‌پردازیم. قرار است
29:05
to review them in detail together. Great. To grow apart. We were best friends when we  
274
1745640
7560
آنها را با هم به تفصیل مرور کنید. عالی. از هم جدا شدن. وقتی بچه بودیم بهترین دوستان بودیم
29:13
were children, but as we got older, we just grew  apart. This means that there's some distance in  
275
1753200
7200
، اما وقتی بزرگتر شدیم، از هم دور شدیم. این بدان معنی است که در رابطه شما مقداری فاصله وجود دارد
29:20
your relationship. You're not as close as you  used to be and it's something that sometimes  
276
1760400
4980
. شما به اندازه گذشته به هم نزدیک نیستید و این چیزی است که گاهی
29:25
naturally happens with relationships. If you have  a long-term relationship with someone you know,  
277
1765380
6240
به طور طبیعی در روابط اتفاق می افتد. اگر با کسی که می‌شناسید رابطه طولانی‌مدت داشته باشید،
29:31
if you don't spend quality time together, you will  grow apart. It's just a fact. You need to spend  
278
1771620
7260
اگر زمان با کیفیتی را با هم سپری نکنید، از هم دور خواهید شد. این فقط یک واقعیت است.
29:38
quality time together in order to stay close. To grow into something. I bought this jacket  
279
1778880
7260
برای اینکه صمیمی بمانید، باید زمان با کیفیتی را با هم بگذرانید. رشد کردن به چیزی من این ژاکت
29:46
a size too big because I know that eventually  my son will grow into it. Well, my son is five.  
280
1786140
7680
را خیلی بزرگ خریدم زیرا می دانم که در نهایت پسرم به آن تبدیل خواهد شد. خب پسرم پنج سالشه
29:53
My other son is two. They will absolutely be  getting bigger so I can buy clothes that are a  
281
1793820
5760
پسر دیگرم دو ساله است. آنها قطعاً بزرگ‌تر خواهند شد، بنابراین من می‌توانم لباس‌هایی بخرم که
29:59
little bit bigger and I know that they will grow  into them. This means that they will become big  
282
1799580
5460
کمی بزرگ‌تر هستند و می‌دانم که در آنها رشد خواهند کرد. این بدان معنی است که آنها به اندازه کافی بزرگ خواهند شد
30:05
enough to fit in them. If I buy a size six or  size seven clothes for my five-year-old, well,  
283
1805040
6480
تا در آنها جا شوند. اگر من یک لباس سایز شش یا هفت برای کودک پنج ساله‌ام بخرم، خوب،
30:11
he can wear them next year or the next year, and  that's all right. Or you might say in a kind of  
284
1811520
4920
او می‌تواند آن‌ها را سال آینده یا سال آینده بپوشد، و این اشکالی ندارد. یا ممکن است به
30:16
funny way, "This puppy's paws are so big. Do  you think that she'll grow into them?" They  
285
1816440
7260
نوعی خنده‌دار بگویید: "پنجه‌های این توله سگ خیلی بزرگ است. فکر می‌کنید که او به آن‌ها تبدیل خواهد شد؟" آنها
30:23
seem kind of disproportionate. Her paws are  so big. Of course, as the dog grows bigger,  
286
1823700
6120
به نوعی نامتناسب به نظر می رسند. پنجه های او خیلی بزرگ است. البته، با بزرگ‌تر شدن سگ
30:29
her paws will seem more normal sized, but that's  something kind of funny that you can say about  
287
1829820
4920
، اندازه پنجه‌هایش طبیعی‌تر به نظر می‌رسد، اما این یک چیز خنده‌دار است که می‌توانید در مورد
30:34
a small animal or even a baby, "Oh, his ears are  so big. Do you think that he'll grow into them?"  
288
1834740
6420
یک حیوان کوچک یا حتی یک نوزاد بگویید: «اوه، گوش‌هایش خیلی بزرگ هستند. آیا فکر می‌کنید که او آیا در آنها رشد خواهید کرد؟"
30:41
They seem disproportionate now, but as his head  gets bigger, it'll be fine. He'll grow into them. 
289
1841160
7380
اکنون نامتناسب به نظر می رسند، اما هر چه سر او بزرگتر شود، خوب می شود. او در آنها رشد خواهد کرد.
30:48
Another phrasal verb with grow is to grow  out of something. He grew out of all of his  
290
1848540
6720
یکی دیگر از فعل‌های عبارتی با رشد، رشد کردن از چیزی است. او از تمام
30:55
clothes and now we need to buy new ones. This  seems to happen many times a year with my kids.  
291
1855260
5760
لباس‌هایش بزرگ شد و اکنون باید لباس‌های جدید بخریم. به نظر می‌رسد این اتفاق بارها در سال با بچه‌های من می‌افتد.
31:01
They get too big for their clothes. Of course,  it's natural for children to grow out of their  
292
1861020
6060
برای لباس هایشان خیلی بزرگ می شوند. البته ، طبیعی است که بچه‌ها از لباس‌هایشان بیرون بیایند
31:07
clothes. We can use this in a more figurative  way as well. You could say she has grown out  
293
1867080
6240
. ما می‌توانیم از این به روشی مجازی‌تر نیز استفاده کنیم. می توان گفت
31:13
of her role in the company so she's leaving for  a more challenging job. This means that doesn't  
294
1873320
6300
که او از نقش خود در شرکت بزرگ شده است، بنابراین برای شغلی چالش برانگیزتر می رود. این بدان معنی نیست
31:19
mean that her body has gotten bigger, it means  that her capacity, her mental capacity is much  
295
1879620
6000
که بدن او بزرگتر شده است، به این معنی است که ظرفیت، ظرفیت ذهنی او اکنون بسیار
31:25
more now and the job just isn't as challenging, so  she's going to leave to go to a more challenging  
296
1885620
5760
بیشتر شده است و شغل آنقدرها هم چالش برانگیز نیست، بنابراین او برای رفتن به شغل چالش برانگیزتر آن را ترک می
31:31
job. She's grown out of the role and now she's  going to go on to bigger and better things. 
297
1891380
4380
کند. او از این نقش بزرگ شده است و اکنون به سمت کارهای بزرگتر و بهتر می رود.
31:35
To hand out something. I volunteered to hand out  water and snacks at the marathon. This means that  
298
1895760
9300
دست دادن چیزی من داوطلب شدم تا در ماراتن آب و تنقلات توزیع کنم. این بدان معنی است که
31:45
you're distributing something. You're not giving  your hand, but your hand is probably physically  
299
1905060
6000
شما چیزی را توزیع می کنید. شما دستتان را نمی‌دهید، اما احتمالاً دستتان از نظر فیزیکی
31:51
moving out towards someone. I'm handing out  water. I'm handing out snacks. Here in the U.S.,  
300
1911060
7800
به سمت کسی حرکت می‌کند. من آب می دهم . من تنقلات می دهم. اینجا در ایالات متحده،
31:58
most people hand out candy on Halloween and most  kids love this. They'll go door to door and say,  
301
1918860
8100
اکثر مردم در جشن هالووین آب نبات می دهند و بیشتر بچه ها این را دوست دارند. آنها خانه به خانه می روند و می گویند،
32:06
"Trick or treat. Give me something good to eat."  All of the neighbors will open the door and say,  
302
1926960
5100
"ترفند یا درمان کن. یک چیز خوب به من بده تا بخورم." همه همسایه‌ها در را باز می‌کنند و می‌گویند،
32:12
"Oh yes, sweetie, here you go. Happy  Halloween." They enjoy handing out candy. 
303
1932060
5880
"اوه، عزیزم، برو. هالووین مبارک." آنها از پخش آب نبات لذت می برند.
32:17
To hold someone or something back. When  my boss told me that I got a promotion,  
304
1937940
5460
نگه داشتن کسی یا چیزی وقتی رئیسم به من گفت که ترفیع گرفتم،
32:23
I had to hold back my excitement until I left  his office. Then I said, "Yes!" This means that  
305
1943400
8040
مجبور شدم تا زمانی که دفترش را ترک کنم، هیجانم را مهار کنم . بعد گفتم: بله! این به این معنی است که
32:31
you are stopping something. I had to hold back my  excitement. I wanted to scream with excitement,  
306
1951440
6060
دارید چیزی را متوقف می کنید. مجبور شدم جلوی هیجانم را بگیرم. می‌خواستم از هیجان فریاد بزنم،
32:37
but instead, I was professional. I  want to come across as professional,  
307
1957500
4320
اما در عوض، حرفه‌ای بودم. من می‌خواهم حرفه‌ای
32:41
so I tried to hold back my level of excitement. Let's take a look at another situation. Let's  
308
1961820
5760
باشم،   بنابراین سعی کردم سطح هیجان خود را مهار کنم. بیایید وضعیت دیگری را بررسی کنیم. بیایید
32:47
imagine you're in the grocery store and someone  says something rude to you. Well, you could say,  
309
1967580
5220
تصور کنیم در خواربارفروشی هستید و شخصی به شما حرف بی ادبی می‌زند. خوب، می‌توانید بگویید،
32:52
"I wanted to say something to the rude man,  but my husband held me back." This could be  
310
1972800
6000
«می‌خواستم به مرد بی‌ادب چیزی بگویم، اما شوهرم جلوی من را گرفت.» این می تواند از
32:58
physically stopping you from getting aggressive  or it could just be, he looks at you and gives  
311
1978800
6240
نظر فیزیکی شما را از پرخاشگری باز دارد یا فقط می تواند باشد، او به شما نگاه می کند و
33:05
you a face like, don't worry about it. Just let  it pass. Don't get worked up about it. He's kind  
312
1985040
5700
چهره ای به شما می دهد که نگران نباشید. فقط اجازه دهید بگذرد. در مورد آن کار نکنید او به نوعی
33:10
of emotionally holding you back, just trying to  help you feel steady. He held me back and I said,  
313
1990740
5460
شما را از نظر عاطفی باز می دارد، فقط سعی می کند به شما کمک کند احساس ثبات کنید. او مرا عقب نگه داشت و من گفتم:
33:16
"Okay, it's going to be okay. Forget about  what that rude man said." There's different  
314
1996200
4620
"باشه، درست می شود. حرف های آن مرد بی ادب را فراموش کن."
33:20
ways to use hold back to mean stop. To let someone down. My parents always  
315
2000820
6840
روش‌های مختلفی برای استفاده از توقف به معنای توقف وجود دارد. ناامید کردن کسی پدر و مادرم همیشه
33:27
believed in me, so I never wanted to let them  down. What do you think this means? It means  
316
2007660
7200
به من ایمان داشتند، بنابراین من هرگز نمی خواستم آنها را ناامید کنم . فکر می کنی این چه معنایی دارد؟ این
33:34
simply to disappoint someone. I don't want to  disappoint my parents. I don't want to let them  
317
2014860
5820
به معنای ناامید کردن کسی است. من نمی‌خواهم والدینم را ناامید کنم. من نمی‌خواهم آنها را ناامید کنم
33:40
down. This has a really heavy, emotional feeling.  If you feel like someone really disappointed you,  
318
2020680
7380
. این یک احساس واقعا سنگین و احساسی دارد. اگر احساس می‌کنید کسی واقعاً شما را ناامید کرده است،
33:48
you can use this phrasal verb and say, "Hey, you  know what? When you lied to me, you really let  
319
2028060
6780
می‌توانید از این فعل عبارتی استفاده کنید و بگویید: «هی، می‌دانی چیست؟ وقتی به من دروغ گفتی، واقعاً
33:54
me down." Or we could switch this and say, "When  you lied to me, I really felt let down. Something  
320
2034840
8160
مرا ناامید کردی». یا می‌توانیم این را تغییر دهیم و بگوییم: "وقتی به من دروغ گفتی، واقعاً احساس ناامیدی کردم.
34:03
happened and I don't know if I can trust you now." All right, let's go to the next phrasal verb.  
321
2043000
4680
اتفاقی افتاد و نمی‌دانم اکنون می‌توانم به تو اعتماد کنم یا نه." بسیار خوب، بیایید به فعل عبارت بعدی برویم.
34:07
To look up to someone. My parents are  both hard workers and I look up to them.  
322
2047680
5400
نگاه کردن به کسی والدین من هر دو سخت کوش هستند و من به آنها نگاه می کنم.
34:14
Are they tall people, I look up to them? Not  really, but they are figuratively tall people.  
323
2054100
7020
آیا آنها افراد قدبلند هستند، من به آنها نگاه می کنم؟ نه واقعاً، اما آنها به طور مجازی افراد بلند قد هستند.
34:21
We could say, "I respect them. I look up to  them." Now, it can be a little bit tricky  
324
2061120
6240
می‌توانیم بگوییم، "من به آنها احترام می‌گذارم. به آنها نگاه می‌کنم ." اکنون، ممکن است کمی مشکل باشد
34:27
because sometimes people that we look up to can  let us down and that really hurts. When someone  
325
2067360
8520
زیرا گاهی اوقات افرادی که به آنها نگاه می کنیم می توانند ما را ناامید کنند و این واقعاً آزار دهنده است. وقتی کسی   که به او
34:35
we respect disappoints us, that can hurt even  more than just when any old person disappoints  
326
2075880
6660
احترام می‌گذاریم ما را ناامید می‌کند، این می‌تواند حتی بیشتر از زمانی که هر پیری
34:42
us. Make sure you're careful who you look up to. Are you ready? Drum roll. Final phrasal verb is  
327
2082540
7440
ما را ناامید می‌کند صدمه بزند. مطمئن شوید که مراقب چه کسی هستید. اماده ای؟ درام رول. فعل عبارت پایانی این است که
34:49
to point out something. I would like to point  out that my performance has led to an increase  
328
2089980
6540
به چیزی اشاره کنیم. می‌خواهم به این اشاره کنم که عملکرد من منجر به افزایش
34:56
in revenue this quarter. You are indicating  something specifically. I would like to point  
329
2096520
8220
درآمد در این سه ماهه شده است. شما به طور خاص به چیزی اشاره می‌کنید. می‌خواهم به این
35:04
out that my performance has helped our company.  You're kind of nudge, nudge, wink, wink. Hey,  
330
2104740
6000
اشاره کنم که عملکرد من به شرکت ما کمک کرده است. تو یه جورایی تلنگر میزنی، تلنگر، چشمک، چشمک هی،
35:10
I should get a raise. I want to let you  know that I've done a good job. I want  
331
2110740
3840
من باید افزایش حقوق بگیرم. می‌خواهم به شما اطلاع دهم که کار خوبی انجام داده‌ام. می‌خواهم
35:14
to point out that my performance has helped the  company. Let's look at another sentence. Can you  
332
2114580
5160
به این نکته اشاره کنم که عملکرد من به شرکت کمک کرده است. بیایید به یک جمله دیگر نگاه کنیم. آیا
35:19
point out your neighborhood on this map? Here,  we're talking about a physical indication. Can  
333
2119740
6420
می‌توانید محله خود را روی این نقشه مشخص کنید؟ در اینجا، درباره یک نشانه فیزیکی صحبت می کنیم. آیا
35:26
you point out your neighborhood? Which one  are you talking about? This is indicating  
334
2126160
4260
می‌توانید به محله خود اشاره کنید؟ در مورد کدام یک صحبت می کنید؟ این به
35:30
something specifically and physically. Great. How did you do? Did I get the point across with  
335
2130420
6060
طور خاص و فیزیکی چیزی را نشان می‌دهد. عالی. چطور انجامش دادی؟ آیا با
35:36
all these phrasal verbs? Well, don't let me down.  Now, it's your turn to follow through. Let me know  
336
2136480
6060
همه این افعال عبارتی به این نکته پی بردم؟ خوب، من را ناامید نکن. حالا نوبت شماست که پیگیری کنید.
35:42
in the comments who is someone who you look up  to, who is someone who you respect? Let me know  
337
2142540
6060
در نظرات به من اطلاع دهید که کسی است که به او نگاه می‌کنید ، کسی که به او احترام می‌گذارید کیست؟
35:48
in the comments and don't forget to download the  free PDF worksheet for this lesson with all of the  
338
2148600
5340
در نظرات به من اطلاع دهید و فراموش نکنید که کاربرگ PDF رایگان این درس را با تمام
35:53
phrasal verbs, definitions, sample sentences, and  you can answer Vanessa's challenge question at the  
339
2153940
5520
افعال عبارتی، تعاریف، جملات نمونه دانلود کنید و می‌توانید به سؤال چالشی ونسا در
35:59
bottom of the worksheet. Click on the link in the  description to download that free PDF worksheet  
340
2159460
4620
پایین صفحه کار پاسخ دهید. برای دانلود آن کاربرگ PDF رایگان
36:04
today. Well, thank you so much for learning  English with me and I'll see you again next Friday  
341
2164080
4260
امروز روی پیوند موجود در توضیحات کلیک کنید. خوب، از اینکه با من انگلیسی یاد گرفتید بسیار سپاسگزارم و جمعه آینده دوباره شما را
36:08
for a new lesson here on my YouTube channel. Bye. The next step is to download the free PDF  
342
2168340
7380
برای یک درس جدید در کانال YouTube من می بینم. خدا حافظ. گام بعدی دانلود کاربرگ رایگان PDF
36:15
worksheet for this lesson. With this free  PDF, you will master today's lesson and  
343
2175720
6060
برای این درس است. با این PDF رایگان، بر درس امروز مسلط خواهید شد و هرگز آموخته های خود را
36:21
never forget what you have learned. You can  be a confident English speaker. Don't forget  
344
2181780
5760
فراموش نمی کنید. شما می‌توانید یک انگلیسی زبان مطمئن باشید. فراموش نکنید
36:27
to subscribe to my YouTube channel for  a free English lesson every Friday. Bye.
345
2187540
5580
برای یک درس رایگان انگلیسی هر جمعه در کانال YouTube من مشترک شوید. خدا حافظ.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7