How to use UNLESS in spoken English: Advanced English Lesson

Hi, I'm Vanessa from SpeakEnglishWithVanessa.com.

سلام، من ونسا هستم از SpeakEnglishWithVanessa.com.

Do you know how to use the word unless?

آیا می دانید چگونه از کلمه استفاده کنید مگر اینکه؟

Let's talk about it.

بیایید در مورد آن صحبت کنیم.

Are there any words in English that you think, "I understand it when she says it, but I just

آیا کلماتی در انگلیسی وجود دارد که فکر کنید، "وقتی او آن را می گوید، آن را می فهمم، اما

can't use it."

نمی توانم از آن استفاده کنم."

Maybe one of those words is the word unless.

شاید یکی از آن کلمات کلمه مگر باشد.

If it's difficult for you to naturally use the word unless, this lesson is definitely

اگر به طور طبیعی استفاده از این کلمه برای شما دشوار است ، این درس قطعا

for you.

برای شما مناسب است.

I like to call the word unless a lynch pin word.

من دوست دارم کلمه را بخوانم مگر اینکه یک کلمه لینچ پین کنم .

These are two lynch pins.

این دو پین لینچ هستند.

If you take out that pin, it's bad news for your machine, it's not going to work, it's

اگر آن پین را بیرون بیاورید، خبر بدی برای دستگاه شماست، کار نمی کند،

probably going to fall apart.

احتمالاً از بین می رود.

The word unless is a lynch pin word in your sentence.

کلمه if در جمله شما یک کلمه لینچ است .

If you take out that word, your sentence doesn't have much meaning.

اگر آن کلمه را بیرون بیاورید جمله شما معنی چندانی ندارد.

Your sentence kind of falls apart, so you need to know how to use it accurately.

جمله شما به نوعی از هم می پاشد، بنابراین باید بدانید که چگونه از آن به طور دقیق استفاده کنید.

Native English speakers use lynch pin words all the time.

انگلیسی زبانان بومی همیشه از کلمات پین لینچ استفاده می کنند.

Words like happen, actually, unless, though.

کلماتی مانند اتفاق می افتد، در واقع، مگر اینکه، هر چند.

If you'd like to learn how to use some more of these lynch pin words, you can check out

اگر می‌خواهید نحوه استفاده از این کلمات را بیاموزید،

the videos I made up here featuring those words.

می‌توانید ویدیوهایی را که من در اینجا ساختم و حاوی این کلمات است، بررسی کنید.

It's your lucky day.

این روز شانس شماست.

All right, let's get started on how to use the word unless.

بسیار خوب، بیایید نحوه استفاده از کلمه را شروع کنیم مگر اینکه.

Imagine this wonderful scenario.

این سناریوی فوق العاده را تصور کنید.

I've invited you to come over to my house for dinner at 6:00 PM.

من از شما دعوت کرده ام که ساعت 18:00 برای شام به خانه من بیایید.

I'm going to make one of my favorite winter soups because it's a chilly day.

من قصد دارم یکی از سوپ های زمستانی مورد علاقه ام را درست کنم زیرا روز سردی است.

It's a great day to eat soup, and you're really excited.

روز بسیار خوبی برای خوردن سوپ است و شما واقعا هیجان زده هستید.

Nothing is going to stop you from coming.

هیچ چیز جلوی آمدنت را نمی گیرد.

Well, except what might stop you from coming to dinner at my house?

خوب، جز چه چیزی ممکن است مانع از آمدن شما به شام ​​در خانه من شود؟

Think about this.

بهش فکر کن.

You might say, "I'll come over to your house unless I get sick."

ممکن است بگویید: "من به خانه شما می آیم مگر اینکه مریض شوم."

Maybe at the last minute, all of a sudden you get sick, and you call me and say, "Oh,

شاید در آخرین لحظه یکدفعه مریض بشی و به من زنگ بزنی و بگی

I'm sorry I can't come."

ببخشید نمیتونم بیام.

Okay, that's an unusual scenario.

خوب، این یک سناریوی غیرعادی است.

Hopefully that won't happen at the last second, but this is an exception.

امیدوارم این اتفاق در آخرین ثانیه رخ ندهد، اما این یک استثناست.

You think, "Nothing is stopping me from having dinner at Vanessa's house.

شما فکر می کنید، "هیچ چیز مرا از خوردن شام در خانه ونسا منصرف

I am going to come no matter what.

نمی کند. هر چه باشد می خواهم بیایم.

Well, there is an exception, unless I get sick."

خوب، یک استثنا وجود دارد، مگر اینکه مریض شوم."

We could also reverse that sentence and say, "Unless I get sick, I'll come over to your

همچنین می‌توانیم آن جمله را برگردانیم و بگوییم: "مگر مریض نشوم،

house for dinner."

برای شام به خانه شما می‌آیم."

We can put it at the beginning of the sentence or at the end of the sentence.

می توانیم آن را در ابتدای جمله یا در انتهای جمله قرار دهیم.

This exception can be moved.

این استثنا قابل جابجایی است.

Today we're going to look at some positive sentences, some famous quotes that use unless,

امروز قصد داریم به چند جملات مثبت، برخی نقل قول های معروفی که در آنها استفاده می شود،

some negative sentences and some questions.

برخی جملات منفی و برخی سوالات را بررسی کنیم.

Do you think that we can use the word unless in a question?

آیا به نظر شما می توانیم از کلمه استفاده کنیم مگر اینکه در یک سوال؟

You'll have to wait till the end of this lesson to find out.

برای فهمیدن این موضوع باید تا پایان این درس صبر کنید.

Let's start with some positive sentences.

بیایید با چند جمله مثبت شروع کنیم.

Have you ever been on a blind date?

آیا تا به حال در قرار ملاقات کور بوده اید؟

I haven't, but I have some friends who have been on dates with people who they met online,

من این کار را نکرده‌ام، اما دوستانی دارم که با افرادی که به صورت آنلاین ملاقات کرده‌اند قرار ملاقات داشته‌اند،

which is pretty common nowadays.

که امروزه بسیار رایج است.

Usually you can tolerate a two hour dinner with pretty much anyone.

معمولاً می توانید یک شام دو ساعته را با تقریباً هر کسی تحمل کنید.

You can have a conversation even if it's not the most amazing experience, but let's imagine

حتی اگر شگفت‌انگیزترین تجربه نباشد، می‌توانید مکالمه داشته باشید، اما بیایید تصور

that one of your friends is extremely picky.

کنیم که یکی از دوستان شما بسیار حساس است.

Your friend might say to you, "I'm going to leave the date unless he has a Ferrari.

دوستتان ممکن است به شما بگوید، "من قرار را ترک می کنم مگر اینکه او یک فراری داشته باشد.

It doesn't matter if he's nice, friendly, kind, handsome.

مهم نیست که او خوب، صمیمی، مهربان، خوش تیپ باشد.

Nope.

نه.

Only if he has a Ferrari will I stay."

فقط اگر فراری داشته باشد من می مانم."

Your friend is kind of planning in advance to leave the date unless he has a Ferrari.

دوست شما از قبل برنامه ریزی می کند که تاریخ را ترک کند مگر اینکه فراری داشته باشد.

That's kind of a crazy example, but you get the idea.

این یک نمونه دیوانه کننده است، اما شما این ایده را دریافت می کنید.

A couple of months ago, I started to volunteer in an organization called the Free Forest

چند ماه پیش در سازمانی به نام مدرسه جنگل آزاد شروع به کار داوطلبانه کردم

School.

.

If you live in the US and you have kids, you should check it out.

اگر در ایالات متحده زندگی می کنید و بچه دارید، باید آن را بررسی کنید.

Check it out online to see if there's a branch near you.

آن را به صورت آنلاین بررسی کنید تا ببینید آیا شعبه ای در نزدیکی شما وجود دارد یا خیر .

It's a lot of fun.

خیلی سرگرم کننده است.

The basic idea is that, kids and parents go to nature and have free play for a couple

ایده اصلی این است که بچه ها و والدین به طبیعت بروند و چند ساعت بازی رایگان داشته باشند

hours.

.

It's just a chance to be in nature.

این فقط یک فرصت برای حضور در طبیعت است.

The kids can play together and build their sense of curiosity and independence, but there

بچه ها می توانند با هم بازی کنند و حس کنجکاوی و استقلال خود را تقویت کنند، اما

is an exception.

یک استثنا وجود دارد.

We need to go if it's raining, if the sun is shining, if it's snowing, but we also have

اگر باران می بارد، اگر خورشید می تابد، اگر برف می بارد باید برویم، اما

some fair rules.

قوانین عادلانه ای هم داریم.

One of those is, we'll meet up unless it's negative 10 degrees.

یکی از آنها این است که ما با هم ملاقات خواهیم کرد مگر اینکه دمای آن منفی 10 درجه باشد.

We just decided that this is too cold and especially in the area where we're from, this

ما فقط به این نتیجه رسیدیم که هوا خیلی سرد است و به خصوص در منطقه ای که ما اهل آن هستیم، این

isn't typical weather, so a lot of people don't have the right clothes for that kind

هوا معمولی نیست، بنابراین بسیاری از مردم لباس مناسب برای آن

of weather.

نوع آب و هوا ندارند.

If it's negative 10 degrees, we will cancel our meetup.

اگر منفی 10 درجه باشد، ما جلسه خود را لغو می کنیم.

This is really unusual.

این واقعا غیرعادی است.

This is an exception, so we could say, "We will meet up unless it's negative 10 degrees."

این یک استثناست، بنابراین می‌توانیم بگوییم، "ما ملاقات خواهیم کرد مگر اینکه منفی 10 درجه باشد."

Do you love studying English?

آیا شما عاشق مطالعه زبان انگلیسی هستید؟

Will nothing stop you from continuing to study English?

آیا هیچ چیز شما را از ادامه تحصیل انگلیسی باز نمی دارد؟

Well, I bet there's one thing that will stop you.

خوب، شرط می بندم یک چیز وجود دارد که شما را متوقف می کند.

You might say, "I will continue studying English unless the world ends."

ممکن است بگویید "من به تحصیل انگلیسی ادامه خواهم داد مگر اینکه دنیا به پایان برسد."

If the world ends, we'll have more problems than finding time to study English, right,

اگر دنیا به پایان برسد، ما مشکلات بیشتری نسبت به یافتن زمانی برای مطالعه زبان انگلیسی خواهیم داشت، درست است،

so this is the exception.

پس این استثناست.

I will continue studying English forever.

من برای همیشه به تحصیل انگلیسی ادامه خواهم داد.

There's an exception, unless the world ends, that's the exception.

یک استثنا وجود دارد، مگر اینکه دنیا به پایان برسد، این استثناست.

Now, let's take a look at a couple of famous quotes using our lynch pin word unless.

حال، بیایید نگاهی به چند نقل قول معروف با استفاده از کلمه پین ​​لینچ خود بیندازیم مگر اینکه.

The first quote is by Albert Einstein and he says, "Nothing will end war unless the

نقل قول اول از آلبرت انیشتین است و او می گوید: "هیچ چیز به جنگ پایان نمی دهد مگر اینکه

people themselves refuse to go to war."

خود مردم از رفتن به جنگ سرباز بزنند."

He's saying that war will always continue.

او می گوید که جنگ همیشه ادامه خواهد داشت.

Nothing will stop war, but there is an exception, unless the people themselves refuse to go

هیچ چیز جلوی جنگ را نمی گیرد، اما یک استثنا وجود دارد، مگر اینکه خود مردم از رفتن

to war.

به جنگ سرباز بزنند.

If there are no soldiers, there will be no war.

اگر سرباز نباشد، جنگ هم نخواهد بود.

This is kind of an idealistic phrase, but it's quite deep and insightful.

این یک جمله ایده آلیستی است، اما کاملا عمیق و روشنگر است.

He's kind of putting the responsibility on the people to stop war, instead of putting

او به جای اینکه

that responsibility on the politicians.

این مسئولیت را بر دوش سیاستمداران بگذارد، به نوعی مسئولیت توقف جنگ را بر عهده مردم می گذارد.

If this is a interesting idea to you, I recommend listening to the song Universal Soldier.

اگر این ایده برای شما جالب است، گوش دادن به آهنگ سرباز جهانی را توصیه می کنم.

This is an older song and there's a great cover by Donovan on YouTube.

این یک آهنگ قدیمی است و یک کاور عالی از Donovan در YouTube وجود دارد.

You can check it out and listen to this great song talking about peace in the world.

می توانید آن را ببینید و به این آهنگ عالی که در مورد صلح در جهان صحبت می کند گوش دهید.

The next quote is by Dale Carnegie, a great motivational writer.

نقل قول بعدی توسط دیل کارنگی، نویسنده انگیزشی بزرگ است.

He said, "People rarely succeed unless they have fun in what they're doing."

او گفت: "مردم به ندرت موفق می شوند مگر اینکه در کاری که انجام می دهند لذت ببرند."

Here the rule is all people rarely succeed.

در اینجا قانون این است که همه افراد به ندرت موفق می شوند.

It's unusual for people to succeed, but the exception is, when you have fun with what

موفقیت برای مردم غیرعادی است، اما استثنا این است که وقتی با

you're doing, you will succeed.

کاری که انجام می دهید سرگرم شوید، موفق خواهید شد.

I'm curious if you agree with this idea.

من کنجکاو هستم که آیا شما با این ایده موافق هستید.

If you don't enjoy learning English, can you succeed?

اگر از یادگیری زبان انگلیسی لذت نمی برید، آیا می توانید موفق شوید؟

Can you reach your goals of passing an exam or speaking confidently or understanding movies?

آیا می توانید به اهداف خود یعنی قبولی در امتحان یا صحبت کردن با اعتماد به نفس یا درک فیلم ها برسید؟

Do you agree that you need to enjoy what you're learning in order to succeed?

آیا قبول دارید که برای موفقیت باید از آموخته های خود لذت ببرید؟

Let me know.

خبرم کن.

The next quote is by Dr. Seuss, who is a well loved children's book author.

نقل قول بعدی توسط دکتر سوس است که نویسنده کتاب کودک بسیار دوست داشتنی است.

In one of his books, his character, the Lorax says this quote.

در یکی از کتاب های خود، شخصیت او، لوراکس این نقل قول را می گوید.

The Lorax says, "Unless someone like you cares a whole awful lot, nothing is going to get

لوراکس می‌گوید: "مگر اینکه شخصی مثل شما به شدت نگران نباشد، هیچ چیز

better, it's not."

بهتر نمی‌شود، اینطور نیست."

You see that he used unless at the beginning, that's fine.

شما می بینید که او استفاده کرده است مگر اینکه در ابتدا ، خوب است.

It's a little less common in casual conversation, but this is a quote from a book character.

در گفتگوهای معمولی کمی کمتر رایج است، اما این نقل قول از یک شخصیت کتاب است.

What does this mean?

این یعنی چی؟

Unless someone like you cares a whole awful lot.

مگر اینکه کسی مثل شما خیلی به آن اهمیت دهد.

He's putting responsibility on us.

او مسئولیت را بر دوش ما می گذارد.

Each individual has the responsibility to care about problems in the world.

هر فردی مسئولیت مراقبت از مشکلات در جهان را دارد.

When we care individually, then changes will happen, but if we don't care, nothing's going

وقتی به صورت فردی اهمیت می دهیم، تغییراتی رخ می دهد، اما اگر اهمیت ندهیم، هیچ

to change.

چیز تغییر نخواهد کرد.

Nothing's going to get better, so we need to care.

هیچ چیز بهتر نمی شود، پس باید مراقب باشیم.

We need to take action.

ما باید اقدام کنیم.

It's our choice.

انتخاب ماست

It's up to us.

این به ما بستگی دارد.

This is difficult, but it's good motivation.

این سخت است، اما انگیزه خوبی است.

All right, let's move on to some negative sentences.

بسیار خوب، اجازه دهید به چند جمله منفی برویم.

Each of these sentences has the word not in it.

در هر یک از این جملات کلمه ای وجود ندارد.

"You can't improve unless you study," so you need to study.

"شما نمی توانید پیشرفت کنید مگر اینکه مطالعه کنید" پس باید مطالعه کنید.

The first half of this sentence is negative and the second half is positive.

نیمه اول این جمله منفی و نیمه دوم مثبت است.

"You can't improve unless you study."

شما نمی توانید پیشرفت کنید مگر اینکه مطالعه کنید.

The first half is negative, you can't, and the second half is the goal, the motivation.

نیمه اول منفی است، شما نمی توانید و نیمه دوم هدف، انگیزه است.

You need to do this unless you study, so you should study.

شما باید این کار را انجام دهید مگر اینکه مطالعه کنید، پس باید مطالعه کنید.

"I wouldn't eat bugs unless I had to."

"من حشرات را نمی خورم مگر اینکه مجبور باشم."

In what situation would you eat bugs?

در چه شرایطی حشرات را می خورید؟

Have you ever eaten bugs before?

آیا تا به حال حشرات را قبلاً خورده اید؟

Maybe if you were starving, if you had no other food.

شاید اگر گرسنگی می کشیدید، اگر غذای دیگری نداشتید.

This sentence is saying, the only situation in which I would eat bugs is an absolute necessity,

این جمله می گوید، تنها موقعیتی که در آن حشرات می خوردم، اگر مجبور بودم، یک ضرورت مطلق است

if I had to.

.

You can say, "I wouldn't eat bugs, well there is an exception unless I had to."

می توانید بگویید: "من حشرات را نمی خورم، خوب یک استثنا وجود دارد مگر اینکه مجبور باشم."

The end of this sentence is kind of cutoff.

انتهای این جمله به نوعی قطع است.

You could say, "I wouldn't eat bugs unless I had to eat bugs," but we don't need to repeat

شما می توانید بگویید: "من حشرات را نمی خورم مگر اینکه مجبور باشم حشرات بخورم"، اما نیازی نیست که

eat bugs, so we can just cut off that last part and say, "Unless I had to," unless it

خوردن حشرات را تکرار کنیم، بنابراین می توانیم قسمت آخر را قطع کنیم و بگوییم: "مگر اینکه مجبور باشم"، مگر اینکه

was an absolute necessity.

یک ضرورت مطلق بود

My son won't go to sleep unless I tell him a story or two stories or three stories or

پسرم نمی‌خوابد مگر اینکه یک داستان یا دو داستان یا سه داستان یا

four stories.

چهار داستان برایش تعریف کنم.

Before my son goes to bed, he needs for me to tell him a story or for my husband, Dan,

قبل از اینکه پسرم به رختخواب برود، باید من برای او داستانی تعریف کنم یا شوهرم، دن،

to tell him a story.

برای او داستانی تعریف کنم.

This is a requirement for sleeping for him.

این برای او لازمه خوابیدن است.

At the beginning we have a negative part, my son won't go to sleep.

در ابتدا یک قسمت منفی داریم، پسرم نمی‌خوابد.

Well there's an exception unless I tell him a story.

خوب یک استثنا وجود دارد مگر اینکه برایش داستانی تعریف کنم.

I need to tell him a story for him to go to sleep.

باید برایش قصه بگویم که بخوابد.

Now let's go onto the question form.

حالا بریم سراغ فرم سوال

Can you use the word unless in a question?

آیا می توانید از کلمه استفاده کنید مگر اینکه در یک سوال؟

Take a look at this question and see how you feel about it.

به این سوال نگاهی بیندازید و ببینید در مورد آن چه احساسی دارید.

Can you say, "Will you meet up unless it's minus 10 degrees?

آیا می توانید بگویید "آیا تا منفی 10 درجه نباشد

Will you meet up unless it's minus 10 degrees?"

ملاقات خواهید کرد؟ مگر اینکه منفی 10 درجه باشد ملاقات خواهید کرد؟"

Not really.

نه واقعا.

This is not used.

این استفاده نمی شود.

Instead, when you're asking a question, you need to use another expression that means

درعوض، وقتی سوالی می‌پرسید، باید از عبارت دیگری استفاده کنید که به

the same thing as unless.

معنای unless است.

For questions we need to use if plus not to make it a more natural sentence.

برای سؤالات باید از if plus not استفاده کنیم تا آن را به یک جمله طبیعی تر تبدیل کنیم.

Let's take a look at a couple of examples so that you can see the question and then

بیایید به چند مثال نگاهی بیندازیم تا بتوانید سوال را ببینید و سپس

you can see the answer form.

فرم پاسخ را ببینید.

"Will you meet up if it's not minus 10 degrees?

"آیا اگر منفی 10 درجه نباشد ملاقات خواهید کرد؟

If it's not minus 10 degrees?"

اگر منفی 10 درجه نباشد؟"

This is great.

این عالی است.

When you're asking a question we're going to use if and not.

وقتی سوالی می‌پرسید، از اگر و نه استفاده می‌کنیم.

"Will you meet up if it's not minus 10 degrees?"

"اگر هوا منفی 10 درجه نباشد، ملاقات خواهید کرد؟"

"Yes."

"آره."

You can answer this question in two different ways.

شما می توانید به دو روش مختلف به این سوال پاسخ دهید .

You could just repeat that same sentence structure.

شما فقط می توانید همان ساختار جمله را تکرار کنید.

"Yes, we will meet up if it's not minus 10 degrees."

بله، اگر دمای هوا منفی 10 درجه نباشد، ملاقات خواهیم کرد .

You can use that exact same sentence structure, but if you want to use our keyword today,

می‌توانید دقیقاً از همان ساختار جمله استفاده کنید، اما اگر می‌خواهید امروز از کلمه کلیدی ما استفاده کنید

unless, you could say, "We will meet up unless it's minus 10 degrees."

، مگر اینکه می‌توانید بگویید: "ما ملاقات خواهیم کرد مگر اینکه دمای منفی 10 درجه باشد."

You've got some options for answers, but for the question you need to use if plus not.

شما چند گزینه برای پاسخ دارید، اما برای سوال باید از اگر به علاوه خیر استفاده کنید.

Let's look at a couple others.

بیایید به چند نفر دیگر نگاه کنیم.

"Would you eat bugs if you didn't have to?"

"اگر مجبور نبودی حشرات می خوردی؟"

Here we're using if plus not and not is actually part of a contraction.

در اینجا ما از if plus not و not استفاده می کنیم در واقع بخشی از یک انقباض است.

Did plus not becomes didn't, so you might ask, "Would you eat bugs if you didn't have

آیا بعلاوه نمی شود شد، بنابراین ممکن است بپرسید: "اگر مجبور نباشید فقط برای سرگرمی دوست داشته باشید، حشرات می خورید

to like just for fun?"

؟"

Well you could say, "No, I wouldn't eat bugs if I didn't have to."

خوب می توانید بگویید: "نه، اگر مجبور نبودم حشرات را نمی خوردم."

Okay, you're using that same sentence construction or you can use the word unless and say, "I

بسیار خوب، شما از همان ساخت جمله استفاده می کنید یا می توانید از کلمه مگر اینکه استفاده کنید و بگویید: "من

wouldn't eat bugs unless I had to."

حشرات را نمی خورم مگر اینکه مجبور باشم."

Or what about this question?

یا در مورد این سوال چطور؟

"Will you keep studying English if the world doesn't end?

"آیا به تحصیل انگلیسی ادامه می‌دهی اگر دنیا به پایان نرسد؟

If the world doesn't," that's using not here, "end?

اگر دنیا

Will you keep studying English if the world doesn't end?"

به پایان نرسد؟"

"Yeah, I'll keep studying English if the world doesn't end," so same sentence construction.

"آره، اگر دنیا به پایان نرسد، به مطالعه انگلیسی ادامه خواهم داد."

You're just mirroring what was in the question.

شما فقط چیزی را که در سوال بود منعکس می کنید.

Or you could use the word unless and say, "I will keep studying English unless the world

یا می توانید از کلمه مگر اینکه استفاده کنید و بگویید "من به تحصیل انگلیسی ادامه خواهم داد مگر اینکه دنیا

ends."

به پایان برسد."

Is this true for you?

آیا این برای شما صادق است؟

Let me know in the comments.

در نظرات به من اطلاع دهید.

Let's do a quick review so that you can practice these sentences with me.

بیایید یک بررسی سریع انجام دهیم تا بتوانید این جملات را با من تمرین کنید.

I want you to say these sentences out loud to train your pronunciation muscles to practice

از شما می خواهم این جملات را با صدای بلند بگویید تا عضلات تلفظ خود را برای تمرین

speaking.

صحبت کردن تمرین دهید.

Also to help you remember how to use the word unless naturally.

همچنین به شما کمک می کند تا به یاد بیاورید که چگونه از کلمه استفاده کنید مگر اینکه به طور طبیعی استفاده کنید.

Are you ready to speak out loud with me?

آیا حاضری با صدای بلند با من صحبت کنی؟

Let's do it.

بیایید آن را انجام دهیم.

"I'll come over to your house unless I get sick.

"من به خانه شما می آیم مگر اینکه مریض

I'll keep studying English unless the world ends.

شوم. به مطالعه انگلیسی ادامه می دهم مگر اینکه دنیا به پایان برسد.

People rarely succeed unless they have fun in what they're doing.

مردم به ندرت موفق می شوند مگر اینکه از کاری که انجام می دهند لذت ببرند.

You can't improve unless you study.

شما نمی توانید پیشرفت کنید مگر اینکه مطالعه کنید.

I wouldn't eat bugs unless I had to.

من این کار را نمی کنم. آیا حشرات را نمی‌خورید مگر اینکه مجبور باشم.

Will you meet up if it's not minus 10 degrees?

اگر دمای هوا منفی 10 درجه نباشد، ملاقات خواهید کرد؟ اگر مجبور نبودید،

Would you eat bugs if you didn't have to?"

حشرات می‌خورید؟

Great practice, and now I have a question for you.

تمرین عالی، و حالا من یک سوال از شما دارم.

Imagine that your friend says, "It's so cool that you're learning English.

تصور کنید که دوستتان می گوید: "خیلی باحال است که دارید انگلیسی یاد می گیرید.

I want to try to, what should I do to improve my English skills?"

من می خواهم امتحان کنم، برای بهبود مهارت های انگلیسی خود باید چه کار کنم؟"

Well, you need to give them some good advice about improving their English, so I want you

خوب، شما باید توصیه های خوبی در مورد بهبود زبان انگلیسی خود به آنها بدهید، بنابراین از شما می خواهم

to finish this sentence.

این جمله را تمام کنید.

You won't improve your English unless you practice every day, listen to real English

شما زبان انگلیسی خود را بهبود نخواهید داد مگر اینکه هر روز تمرین کنید و به مطالب انگلیسی واقعی گوش دهید

material.

.

What's some advice that you would give to your friend?

چه توصیه ای به دوستت می کنی؟

Write a comment below answering this question and finishing the sentence as naturally as

برای پاسخ به این سوال و به پایان رساندن جمله تا حد امکان طبیعی، یک نظر در زیر بنویسید

possible.

.

Thank you so much for learning English with me, and I'll see you again next Friday for

از اینکه با من انگلیسی یاد گرفتید بسیار سپاسگزارم ، و جمعه آینده دوباره شما را برای

a new lesson here on my YouTube channel, unless the world ends.

یک درس جدید در کانال YouTube من می بینم، مگر اینکه دنیا به پایان برسد.

Talk to you later, bye.

بعدا باهات حرف میزنم خداحافظ

The next step is to download my free ebook, Five Steps to Becoming a Confident English

گام بعدی دانلود کتاب الکترونیکی رایگان من، پنج قدم برای تبدیل شدن به یک سخنران مطمئن انگلیسی است

Speaker.

.

You'll learn what you need to do to speak confidently and fluently.

شما یاد خواهید گرفت که برای صحبت کردن با اعتماد به نفس و روان باید چه کاری انجام دهید .

Don't forget to subscribe to my YouTube channel for more free lessons.

فراموش نکنید که برای دروس رایگان بیشتر در کانال یوتیوب من مشترک شوید .

Thanks so much.

خیلی ممنون.

Bye.

خدا حافظ.