Speak With Me: English Speaking Practice

Hi, I'm Vanessa from SpeakEnglishWithVanessa.com.  

سلام، من ونسا هستم از SpeakEnglishWithVanessa.com.

Are you ready to practice speaking  English today? Let's do it.  

آیا امروز آماده تمرین مکالمه انگلیسی هستید؟ بیایید آن را انجام دهیم.

Hey, wha’tch up to this  weekend? Yes? What do you say?  

هی، این آخر هفته چه می شود؟ آره؟ چه می گویید؟

If I asked you, Hey, whatch up to this weekend?  Would you freeze and panic, because you don't  

اگر از شما بپرسم، هی، این آخر هفته چه می شود؟ آیا یخ می زنید و وحشت می کنید، زیرا نمی

know how to respond to this question easily and  naturally? Never fear. Today I'm going to help  

دانید چگونه به راحتی و به طور طبیعی به این سوال پاسخ دهید ؟ هرگز نترس. امروز می‌خواهم به

you to naturally have a conversation about  your weekend plans which is a really common  

شما کمک کنم تا به طور طبیعی درباره برنامه‌های آخر هفته‌تان که یک موضوع گفتگوی واقعاً رایج است،

conversation topic. Maybe you're leaving school  or work on a Friday and someone asks you, "Hey,  

صحبت کنید. شاید شما در حال ترک مدرسه یا کار در روز جمعه هستید و کسی از شما می‌پرسد: "هی،

whatch up to this weekend?" And they ask you  about your weekend plans, instead of freezing  

این آخر هفته چه می‌شود؟" و از شما درباره برنامه‌های آخر هفته‌تان می‌پرسند، به‌جای اینکه یخ

and panicking, today I want to help you learn  the most important conversation question that  

بزنید و وحشت کنید، امروز می‌خواهم به شما کمک کنم مهم‌ترین سؤال مکالمه‌ای را که

you can use in these situations. Also some common  vocabulary for talking about your weekend plans.  

می‌توانید در این موقعیت‌ها استفاده کنید، یاد بگیرید. همچنین برخی از واژگان رایج برای صحبت در مورد برنامه‌های آخر هفته‌تان.

And then at the end of this lesson, we're going  to practice a little exchange back and forth. 

و سپس در پایان این درس، می‌خواهیم کمی مبادله را به عقب و جلو تمرین کنیم.

I hope that you can get your pronunciation and  speaking muscles ready so you can really use what  

امیدوارم که بتوانید تلفظ و عضلات صحبت کردن خود را آماده کنید تا بتوانید واقعاً از آنچه

you've learned during today's lesson. Are you  ready to learn the most important conversation  

در طول درس امروز آموخته اید استفاده کنید. آیا آماده‌اید تا مهم‌ترین

question of all time, at least according to  me? Is that question, what's your name? No.  

سؤال همه دوران‌ها را یاد بگیرید، حداقل به گفته من؟ این سوال است، نام شما چیست؟ نه.

Is that question, will you give me money? No. Is  that question, do you love me? No, no, no. The  

این سوال است، آیا به من پول می دهید؟ نه. این سوال است، آیا مرا دوست داری؟ نه نه نه.

most important conversation question is, there's  actually two parts, what about you? How about you?  

مهم‌ترین سؤال مکالمه این است که در واقع دو بخش وجود دارد، شما چطور؟ در مورد شما چطور؟

When someone asks you about your weekend plans  and you say a little reply, I'm going hiking,  

وقتی کسی از شما در مورد برنامه‌های آخر هفته‌تان می‌پرسد و شما کمی پاسخ می‌دهید، من به پیاده‌روی می‌روم،

I'm not doing much, there might be an incredibly  awful awkward pause. What happens next?  

کار زیادی انجام نمی‌دهم، ممکن است یک مکث ناخوشایند باورنکردنی وجود داشته باشد . بعد چه اتفاقی می افتد؟

Well, this is where the most important question  comes in. You can ask them, what about you? How  

خوب، اینجاست که مهمترین سوال مطرح می شود. می توانید از آنها بپرسید، شما چطور؟

about you? You can imagine tossing a ball back and  forth. The other person has asked you a question. 

در مورد شما چطور؟ می توانید تصور کنید که یک توپ را به جلو و عقب پرتاب کنید . طرف مقابل از شما سوالی پرسیده است.

What are you doing this weekend? They throw  you the ball. Now you reply and you say,  

آخر این هفته چه کار می کنی؟ آنها توپ را به شما پرتاب می کنند. حالا شما پاسخ می دهید و می گویید،

I'm going hiking, or I'm not doing much. You need  to throw or toss the ball back to that person. And  

من می روم پیاده روی، یا کار زیادی انجام نمی دهم. شما باید توپ را به سمت آن شخص پرتاب کنید یا به عقب پرتاب کنید. و

this question does that, how about you? It means  you are asking the same question back to them.  

این سؤال این کار را انجام می دهد، شما چطور؟ به این معنی است که شما همان سؤال را از آنها می‌پرسید.

What are you doing this weekend? How about you?  I want you to remember this wonderful question,  

آخر این هفته چه کار می کنی؟ در مورد شما چطور؟ می‌خواهم این سؤال فوق‌العاده را به خاطر بسپارید،

either of them, actually, they have  the exact same meaning, how about you?  

هر کدام از آنها، در واقع ، دقیقاً معنای مشابهی دارند، شما چطور؟

What about you? Remember these questions, because  later when we practice this at the end of this  

تو چطور؟ این سؤال‌ها را به خاطر بسپارید، زیرا بعداً وقتی این را در پایان این

lesson during our conversation speaking time,  remember these questions and use them. All right,  

درس در طول زمان مکالمه خود تمرین می‌کنیم ، این سؤال‌ها را به خاطر بسپارید و از آنها استفاده کنید. بسیار خوب،

let's go to some common vocabulary that  you can use to talk about weekend plans.  

اجازه دهید به سراغ چند واژگان رایج برویم که می‌توانید از آن برای صحبت در مورد برنامه‌های آخر هفته استفاده کنید.

Brunch, many Americans love brunch.  The word brunch is a combination of  

برانچ، بسیاری از آمریکایی ها عاشق برانچ هستند. کلمه برانچ ترکیبی از

breakfast and lunch. And that's because we usually  eat this on the weekends, maybe a Saturday morning  

صبحانه و ناهار است. و این به این دلیل است که ما معمولاً این را در آخر هفته‌ها می‌خوریم، شاید یک شنبه صبح

or a Sunday morning between 10:00 AM and 2:00 PM. It's a time when you could eat either breakfast  

یا یک صبح یکشنبه بین ساعت 10:00 صبح تا 2:00 بعد از ظهر. زمانی است که می‌توانید صبحانه

or lunch, and it's usually a long social event.  So you might go out to brunch with your friends  

یا ناهار بخورید، و معمولاً یک رویداد اجتماعی طولانی است. بنابراین ممکن است با دوستانتان برای صرف صبحانه بیرون بروید

or have your friends to your house to eat  brunch. My friends and I are meeting at our  

یا دوستانتان را به خانه خود بفرستید تا برانچ بخورند. من و دوستانم در

favorite brunch spot on Sunday. Great. It's  a restaurant where you can eat breakfast type  

برانچ مورد علاقه خود در روز یکشنبه با هم ملاقات می کنیم. عالی. این  رستورانی است که می‌توانید در آن غذاهای نوع صبحانه بخورید

foods. Usually with some kind of alcoholic drink  like a mimosa or something with fruit in it,  

. معمولاً با نوعی نوشیدنی الکلی مانند میموزا یا چیزی با میوه در آن،

or maybe some champagne in the morning. And you  can eat this in the company of your friends.  

یا شاید مقداری شامپاین در صبح. و می‌توانید این را در جمع دوستانتان بخورید.

Another common weekend word is social butterfly.  A social butterfly refers to someone who makes a  

یکی دیگر از کلمات رایج آخر هفته، پروانه اجتماعی است. پروانه اجتماعی به کسی اطلاق می‌شود که

lot of plans. They are flying around to event, to  another event, to another activity. They're always  

برنامه‌های زیادی می‌کشد. آنها به سمت رویداد، به رویداد دیگر، به سوی فعالیت دیگری پرواز می کنند. آنها همیشه

doing things usually involving lots of other  people. They are a social butterfly. If you are  

کارهایی را انجام می‌دهند که معمولاً افراد زیادی را شامل می‌شود . آنها یک پروانه اجتماعی هستند. اگر

a social butterfly, probably the year 2020 with  lockdowns and all of these things were probably  

پروانه‌ای اجتماعی هستید، احتمالاً سال 2020 با قفل‌ها و همه این موارد

really difficult for you, because you love to get  together with other people and always be active. 

برای شما واقعاً سخت بوده است، زیرا دوست دارید با افراد دیگر دور هم جمع شوید و همیشه فعال باشید.

So we can use this in a sentence like  this. My friend is a social butterfly.  

بنابراین ما می توانیم این را در جمله ای مانند این استفاده کنیم. دوست من یک پروانه اجتماعی است.

She has invitations to three brunches  and four afternoon teas. Amazing.  

او برای سه برانچ و چهار چای بعد از ظهر دعوتنامه دارد. شگفت انگيز.

What if you are not a social butterfly. What  if you are the opposite? Are you unsocial  

اگر شما یک پروانه اجتماعی نیستید چه؟ اگر برعکس باشید چه؟ آیا شما غیراجتماعی

caterpillar? No. It means you are a homebody.  Your body likes to stay at home. I'm a homebody.  

کاترپیلار هستید؟ نه. به این معنی است که شما یک خانه هستید. بدن شما دوست دارد در خانه بماند. من یک خونه هستم

She's a homebody. Someone who enjoys just doing  things slowly and staying at home. They feel most  

او یک خانواده است. کسی که از انجام آهسته کارها و ماندن در خانه لذت می برد. آنها

comfortable in a comfortable place at home. You  could say, "My friend is a social butterfly, but  

در یک مکان راحت در خانه بیشتر احساس راحتی می کنند. می‌توانید بگویید: "دوست من یک پروانه اجتماعی است، اما

I'm more of a homebody. When I get together with  friends, I would rather have dinner at my house  

من بیشتر اهل خانه هستم. وقتی با دوستان دور هم جمع می‌شوم، ترجیح می‌دهم در خانه‌ام شام بخورم

and then play games here." I think this is true  for me personally, as I get a little bit older  

و سپس اینجا بازی کنم." فکر می‌کنم این برای من شخصاً صادق است، چون کمی بزرگتر

I prefer these intimate group  settings. Instead of lots of people,  

می‌شوم   این تنظیمات گروهی صمیمی را ترجیح می‌دهم . به جای افراد زیاد،

I prefer just a couple of friends at home. Maybe having a bonfire outside, roasting  

من فقط چند دوست در خانه را ترجیح می دهم. شاید بیرون آتش زدن، برشته کردن

some food or some marshmallows and this kind of  intimate setting. I enjoy doing activities at home  

مقداری غذا یا چند مارشمالو و این نوع فضای صمیمی. من از انجام فعالیت‌هایی در خانه

more often than when I was a little bit younger.  To stay in, unfortunately that has been probably  

بیشتر از زمانی که کمی جوان‌تر بودم لذت می‌برم. متأسفانه این

a lot of our weekend plans for the past year. And  it means that you're just going to stay at home.  

احتمالاً بسیاری از برنامه‌های آخر هفته ما در سال گذشته بوده است. و  به این معنی است که شما فقط در خانه خواهید ماند.

It doesn't mean you're going to do nothing.  It just means you're not going to go anywhere.  

این بدان معنا نیست که شما هیچ کاری انجام نمی دهید. این فقط به این معنی است که شما قرار نیست جایی بروید.

I'm going to stay in. You might say, "It's  supposed to be cold and rainy this weekend, so  

من می‌خواهم در آنجا بمانم. ممکن است بگویید، " این آخر هفته قرار است سرد و بارانی باشد، بنابراین

I'm just going to stay in and read a book," or  "I'm just going to stay in and do some things  

من فقط می‌خواهم در آنجا بمانم و کتابی بخوانم" یا "فقط می‌خواهم در آنجا بمانم و انجام دهم. بعضی چیزها

around the house." To binge watch. This means that  you watch a lot of movies or TV shows usually back  

در اطراف خانه." برای تماشای افراطی. این بدان معناست که شما معمولاً تعداد زیادی فیلم یا نمایش تلویزیونی

to back without stopping. So several hours, maybe  you watch four seasons of a TV show in one day. 

را پشت سر هم بدون توقف تماشا می‌کنید. بنابراین چندین ساعت، شاید در یک روز چهار فصل از یک برنامه تلویزیونی را تماشا کنید.

This is binge watching. You are watching a lot.  This expression comes from a term we usually use  

این تماشای افراطی است. شما خیلی تماشا می کنید. این عبارت از اصطلاحی می آید که ما معمولاً با الکل استفاده می کنیم

with alcohol. To binge drink, this means  that you drink a lot of alcohol at one time,  

. برای مصرف زیاد الکل، این بدان معناست که شما در یک زمان مقدار زیادی الکل می نوشید، کار

not a very healthy thing to do. But when we  say to binge drink, that has that same idea,  

چندان سالمی نیست. اما وقتی می گوییم به نوشیدنی افراطی، همین ایده را دارد،

is you're doing a lot back to back. Or you could  binge watch TV. So you might say, "Last weekend,  

این است که شما کارهای زیادی پشت سر هم انجام می دهید. یا می‌توانید زیاد تلویزیون تماشا کنید. بنابراین ممکن است بگویید، "آخر هفته گذشته،

my husband and I binge watched all of the Star  Wars movies." This isn't true. When you have  

من و شوهرم تمام فیلم‌های جنگ ستارگان را تماشا کردیم." این درست نیست وقتی

young children, you do not have time to binge  watch TV. But you might say this about your life,  

فرزندان خردسال دارید، زمانی برای تماشای تلویزیون ندارید. اما ممکن است این را در مورد زندگی خود بگویید،

"I binge watched that new TV show that just  came out." Our final expression that you can  

«من آن برنامه تلویزیونی جدیدی را که به تازگی منتشر شد تماشا کردم.» آخرین بیان ما که

use to talk about your weekend plans is, to  catch up on some chores. This phrasal verb,  

می‌توانید برای صحبت درباره برنامه‌های آخر هفته‌تان از آن استفاده کنید، این است که برخی از کارهای خانه را انجام دهید. این فعل عبارتی،

to catch up on, is a beautiful phrasal verb that  you can use to talk about some kind of necessary  

to catch up، یک فعل عبارتی زیبا است که می‌توانید از آن برای صحبت در مورد نوعی

activity that you haven't done for a while. And now there's more and more and more,  

فعالیت  ضروری که مدتی است انجام نداده‌اید استفاده کنید. و اکنون بیشتر و بیشتر و بیشتر وجود دارد،

and you need to finish all of this. So we can  imagine laundry, dishes, sweeping, cleaning, maybe  

و شما باید همه اینها را تمام کنید. بنابراین می‌توانیم لباس‌های شسته‌شده، ظروف، جارو کردن، تمیز کردن، شاید

some home repairs, tidying up, maybe even yard  work. If you don't do those things for one week  

برخی از تعمیرات خانه، مرتب کردن، شاید حتی کار در حیاط را تصور کنیم. اگر آن کارها را برای یک هفته

or two weeks, Oh, there's so many you have to do.  So that means you need to catch up. You need to  

یا دو هفته انجام ندهید، آه، کارهای زیادی وجود دارد که باید انجام دهید. بنابراین این بدان معنی است که شما باید به عقب برگردید.

do what you haven't done for a while. You need to  catch up on some chores, and chores are just those  

شما باید کاری را انجام دهید که مدتی است انجام نداده اید. شما باید به برخی از کارها رسیدگی کنید، و کارهای خانه فقط آن

activities that I mentioned, laundry, dishes,  these necessary activities that involve cleaning  

فعالیت‌هایی هستند که به آنها اشاره کردم، لباس‌شویی، ظرف‌شویی، این فعالیت‌های ضروری که شامل تمیز

up, helping to make your home a wonderful place  to live. So maybe this weekend, you just need to  

کردن می‌شود، کمک می‌کند خانه‌تان به مکانی فوق‌العاده برای زندگی تبدیل شود. بنابراین شاید این آخر هفته، فقط باید

catch up on some chores. You might say, "I was  so busy all week and finally I'm going to catch  

به برخی از کارها رسیدگی کنید. ممکن است بگویید، "من در تمام هفته بسیار شلوغ بودم و در نهایت می‌خواهم

up on some chores this weekend." Maybe not very  fun, but when your house is clean it feels good. 

این آخر هفته به کارهایی بپردازم." شاید خیلی سرگرم کننده نباشد، اما وقتی خانه شما تمیز است، حس خوبی به شما دست می دهد.

All right, now that we have some common vocabulary  you can use to talk about your weekend plans,  

بسیار خوب، اکنون که واژگان مشترکی داریم که می‌توانید از آنها برای صحبت در مورد برنامه‌های آخر هفته‌تان استفاده کنید،

let's talk about some introduction  questions that you might hear  

بیایید در مورد سؤالات مقدماتی که ممکن

and that you can also ask other people.  These have varying levels of reductions and  

است بشنوید   و همچنین می‌توانید از افراد دیگر بپرسید صحبت کنیم. اینها سطوح مختلفی از کاهش‌ها و

fast ways that you will hear them. So I want  to help you understand and recognize what other  

راه‌های سریعی دارند که می‌توانید آنها را بشنوید. بنابراین می‌خواهم به شما کمک کنم بفهمید و بفهمید

people are saying and also be able to use  it. So let's talk about our first question.  

دیگران چه می‌گویند و همچنین بتوانید از آن استفاده کنید. پس بیایید در مورد سوال اول خود صحبت کنیم.

What are you up to this weekend? What are you up  to this weekend? You might know the expression  

آخر هفته چه کاره ای؟ آخر هفته چه کاره ای؟ ممکن است

what's up. This just means, how are you? So  we're using that same word, up to talk about,  

عبارت   What's up را بدانید. این فقط به این معنی است که چطوری؟ بنابراین ما از همان کلمه استفاده می‌کنیم، تا در مورد آن صحبت کنیم،

what are you doing this weekend? What are  you up to this weekend? But do you think  

این آخر هفته چه می‌کنی؟ آخر هفته چه کاره ای؟ اما آیا فکر می‌کنید

that we usually say it like this? What are  you up to this weekend? So clear. So lovely. 

که ما معمولاً اینطور می‌گوییم؟ آخر هفته چه کاره ای؟ خیلی شفاف. خیلی دوست داشتنی.

No. Instead we're going to reduce this a  little bit and then we can reduce it a lot  

نه. در عوض، ما این مقدار را کمی کاهش می‌دهیم و سپس می‌توانیم آن را بسیار بیشتر کاهش دهیم

more. Let's talk about that first one. What  are you up to? What are you up to? What're.  

. بیایید در مورد آن اول صحبت کنیم. به چه کاری مشغول هستید؟ چه کاره ای؟ چی هستن

So here the word, what and are, are creating  a spoken contraction. Usually when we write,  

بنابراین در اینجا کلمه، what و are، یک انقباض گفتاری ایجاد می کند. معمولاً هنگام نوشتن،

we don't write this type of contraction. It's only  in spoken English, but oftentimes be verbs like  

این نوع انقباض را نمی نویسیم. این فقط در زبان انگلیسی گفتاری است، اما اغلب اوقات افعالی مانند

are, is, will be contracted with a question  word. Whatda you up to this weekend? Whatda,  

are, is, will با یک کلمه سؤالی منقبض می شود . این آخر هفته چی داری؟

whatda you up to? We can reduce this a little  bit further. Whatch up to? Whatch up to?  

چی میخوای؟ ما می توانیم این مقدار را کمی بیشتر کاهش دهیم . چه چیزی؟ چه چیزی؟

Whatch up to this weekend? There are a lot of  reductions happening at the beginning. Whatchh,  

آخر این هفته چه می شود؟ کاهش‌های زیادی در ابتدا اتفاق می‌افتد. Whatchh،

what-cha up to. So here we have, what are you,  being reduced to just, whatch, the chh is you.  

what-cha up to. بنابراین در اینجا ما داریم، شما چه هستید، که به فقط تقلیل می‌یابد، whatch، chh شما هستید.

And what are has just been smashed  together, and we can say whatch  

و آنچه هستند به‌تازگی در هم کوبیده شده‌اند، و می‌توانیم بگوییم که

up to, whatch up to, whatch up to, whatch up to. This is really fast. If you say this slowly,  

تا به، چه تا، چه تا، چه تا. این واقعا سریع است. اگر این را به آرامی بگویید

whatch up to, it sounds really weird. So  we only use this in really fast English.  

، واقعاً عجیب به نظر می رسد. بنابراین ما فقط از آن در انگلیسی بسیار سریع استفاده می‌کنیم.

So if you're going to say this, it needs to  be quickly and reduced and linked together.  

بنابراین اگر می‌خواهید این را بگویید، باید سریعاً کاهش داده شود و به هم مرتبط شود.

Most likely you're going to hear this. So I want  to make sure that you can understand when someone  

به احتمال زیاد شما این را خواهید شنید. بنابراین می‌خواهم مطمئن شوم که وقتی کسی

says, "Hey, whatch up to this weekend."  Whatch up to this weekend. You can say,  

می‌گوید، «هی، آخر هفته چه می‌شود» متوجه می‌شوید. این آخر هفته چی میشه می‌توانید بگویید،

"Oh, Vanessa taught me that. I know what that  means. What are you up to this weekend? Yes."  

"اوه، ونسا این را به من آموخت. من می‌دانم این به چه معناست. این آخر هفته چه می‌کنید؟ بله."

So let's go on to our next expression where we're  going to also reduce this a bit and help you to  

بنابراین بیایید به عبارت بعدی خود ادامه دهیم، جایی که می‌خواهیم این را نیز کمی کاهش دهیم و به شما کمک

understand it. What have you got going on this  weekend? What have you got going on this weekend? 

کنیم آن را درک کنید. این آخر هفته چه کاری دارید؟ این آخر هفته چه کاری انجام دادی؟

These all mean the same thing. What are you doing  this weekend? But you might hear this expression  

همه اینها به یک معنی است. آخر این هفته چه کار می کنی؟ اما ممکن است این عبارت را

with the word gut. What have you gut going  on this weekend? When you actually hear this,  

با کلمه روده بشنوید. در این آخر هفته چه می‌خواهید؟ وقتی واقعاً این را می شنوید،

we don't say it clearly. What have you got going  on this weekend? Wouldn't that be nice though?  

آن را به وضوح نمی گوییم. این آخر هفته چه کاری دارید؟ آیا این خوب نیست؟

Instead, you're going to hear a reduction or a  contraction of the first two words, just like  

در عوض، کاهش یا انقباض دو کلمه اول را می شنوید، درست مانند

we saw with the previous example. What've. So what  and have are going to be pushed together. What've  

که در مثال قبلی دیدیم. چه چیزی. بنابراین چه و چه باید با هم ترکیب شوند.

you gut goin on? That final G in the word going  is going to be cut off and we'll just say,  

چه می خواهی کرد؟ آن G نهایی در کلمه رفتن قطع می‌شود و ما فقط می‌گوییم،

goin. So let's try to say that altogether.  You want to try to say it with me? What've  

برو. پس بیایید سعی کنیم این را به طور کلی بگوییم. آیا می خواهید سعی کنید آن را با من بگویید؟

you gut goin on? What've you gut goin on this  weekend? What've you gut goin on this weekend? 

چه می خواهی کرد؟ در این آخر هفته چه بلایی سرتان آمده است ؟ این آخر هفته چه بلایی سرت اومده؟

Do you think we can reduce this further? Oh yes.  Whatda ya gut goin on this weekend? Whatda ya gut.  

به نظر شما می توانیم این را بیشتر کاهش دهیم؟ آه بله. این آخر هفته چی میخوای؟ چقد داری

Here the beginning of, what have you got, is  just really like you threw it in a mixing bowl,  

در اینجا شروع، چیزی که دارید، درست مثل این است که آن را در یک کاسه

stirred it up and threw it out on a cookie  tray. Well, let's try to break it down so  

همزن انداختید، آن را هم زدید و روی سینی کوکی انداختید. خوب، بیایید سعی کنیم آن را تجزیه

it's not quite so messy and complicated. At  the beginning we have, what have you got?  

کنیم تا خیلی نامرتب و پیچیده نباشد. در ابتدا داریم، چه چیزی دارید؟

But it sounds like, whatda, whatda, this is, what  have. Whatda ya. Ya is you. Whatda ya gut goin,  

اما به نظر می رسد، whatda، whatda، این است، آنچه دارید. چیه. بله تو هستی چه خوب،

again, we're going to drop that  G at the end of the word going.  

دوباره، ما آن G را در آخر کلمه رها می کنیم.

Goin on, whatda ya gut goin on? Whatda. Notice  what's happening at the end of the word, what?  

ادامه بده، چیکار میکنی؟ واتدا. توجه کنید در انتهای کلمه چه اتفاقی می‌افتد، چه چیزی؟

Do you hear a clear, T, Whatda ya, whatda ya.  

آیا صدای واضحی می شنوید، T، Whatda ya، Whatda ya.

Nope. That at the end of the word,  what is going to change to a D sound? 

جواب منفی. این که در پایان کلمه، چه چیزی قرار است به صدای D تغییر کند؟

This is really typical of American English,  where a T that's surrounded by vowel sounds  

این واقعاً نمونه‌ای از انگلیسی آمریکایی است، جایی که T که با صداهای مصوت احاطه شده

is going to change to a D. It's called a flapped  T and it just rolls off your tongue in a smooth  

است، به D تغییر می‌کند. به آن T flapped می‌گویند و به‌صورت صاف از روی زبان شما بیرون می‌رود

way. Whatda ya gut goin on? Can you say it  with me? Whatda ya gut goin on this weekend?  

. چیکار میکنی؟ می توانید آن را با من بگویید؟ این آخر هفته چی میخوای؟

Whatda ya gut goin on this weekend? All right,  let's go to our last question. You doin anything  

این آخر هفته چی میخوای؟ بسیار خوب، اجازه دهید به آخرین سوال خود برویم.

fun this weekend? You doin anything fun this  weekend? What's happening at the beginning of  

این آخر هفته کار سرگرم کننده ای انجام می دهید؟ این آخر هفته کار سرگرم کننده ای انجام می دهید ؟ در ابتدای   این سؤال چه اتفاقی می‌افتد

this question? Should there be another word? Yep.  Are you doing anything fun this weekend? Are you,  

؟ آیا باید کلمه دیگری وجود داشته باشد؟ بله آیا این آخر هفته کار سرگرم کننده ای انجام می دهید؟ آیا شما،

but the word, are it's on vacation. It's just gone  somewhere. So we're going to start this question  

اما کلمه، آیا در تعطیلات است. فقط جایی رفته است . بنابراین ما این سوال را

with the word you. You doin anything fun this  weekend? It makes the questions seem a little  

با کلمه شما شروع می کنیم. این آخر هفته کار سرگرم کننده ای انجام می دهید ؟ این باعث می‌شود که سؤال‌ها کمی غیرمعمول‌تر به نظر

more casual and less like an interrogation,  or you're asking someone out on a date. 

برسند و کمتر شبیه بازجویی به نظر برسند، یا اینکه از شخصی برای قرار ملاقات می‌خواهید.

It's just a casual question. You doin anything  fun this weekend? But we can reduce this question.  

این فقط یک سوال معمولی است. این آخر هفته کار سرگرم کننده ای انجام می دهید؟ اما ما می توانیم این سوال را کاهش دهیم.

We're not going to reduce it an awful lot, but we  will hear this reduced a little bit. When we say,  

ما نمی‌خواهیم آن را خیلی کاهش دهیم، اما می‌شنویم که این مقدار کمی کاهش یافته است. وقتی می گوییم،

you doing anything fun. Instead, you're going to  hear it, ya doin. Ya, the word you is reduced to  

شما هر کاری سرگرم کننده انجام می دهید. در عوض، شما آن را می‌شنوید. بله، کلمه شما به  ya کاهش یافته است

ya. Ya doin, listen to that G at the end,  ya doin, it's gone. It's also on vacation.  

. بله، در پایان به آن G گوش دهید ، خوب است، تمام شد. در تعطیلات هم هست

Maybe it's on vacation with the word are. So  let's say, ya doin anything fun this weekend,  

شاید آن را در تعطیلات با کلمه هستند. بنابراین ، فرض کنید، این آخر هفته هر کاری

ya doin, that's the main reduction that's going  to happen in this question. Ya doin anything fun  

سرگرم‌کننده انجام می‌دهید، انجام می‌دهید، این کاهش اصلی است که در این سؤال اتفاق می‌افتد. این آخر هفته هر کاری سرگرم کننده انجام می دهید

this weekend. Ya doin. Try to say that with me. Ya  doin anything fun this weekend? Ya doin anything  

. بله. سعی کن اینو با من بگی آیا این آخر هفته کار سرگرم کننده ای انجام می دهید؟ این آخر هفته هر کاری سرگرم کننده انجام می دهید

fun this weekend. All right, let's go onto some  other common things that you will hear in these  

. بسیار خوب، اجازه دهید به برخی از چیزهای رایج دیگری که در این

types of small talk, easy casual conversations. If someone tells you about their weekend plans,  

انواع صحبت‌های کوچک، مکالمه‌های ساده و معمولی می‌شنوید، برویم. اگر کسی درباره برنامه‌های آخر هفته‌اش به شما بگوید،

and it sounds interesting or fun, how can you  reply? You might say, "That sounds like fun," or,  

و جالب یا سرگرم‌کننده به نظر برسد، چگونه می‌توانید پاسخ دهید؟ ممکن است بگویید، "به نظر سرگرم کننده است"، یا،

"How interesting," or just simply, "Nice." If that  person is doing nothing, they're just sitting at  

"چقدر جالب است" یا به سادگی، "خوب است." اگر آن فرد هیچ کاری انجام نمی‌دهد، فقط در خانه نشسته است

home, maybe they're going to binge watch some  TV and stay in. Well sometimes it's nice to  

، شاید می‌خواهد زیاد تلویزیون تماشا کند و در آنجا بماند. خوب گاهی اوقات خوب است که

still say something positive in response. So you  might say, "Sometimes it's nice to do nothing."  

همچنان در پاسخ چیزی مثبت بگویید. بنابراین ممکن است بگویید: "گاهی اوقات انجام هیچ کاری خوب است."

And that's true, especially if you've been  doing a lot, sometimes it's nice just to stay in  

و این درست است، به‌خصوص اگر کارهای زیادی انجام داده‌اید، گاهی اوقات خوب است که در آنجا بمانید

and relax for the weekend. So you might say,  "Sometimes it's nice to do nothing." All right.  

و برای آخر هفته استراحت کنید. بنابراین ممکن است بگویید: «بعضی وقت‌ها انجام هیچ کاری خوب است». خیلی خوب.

Before we practice our sample conversation  together. What can you say at the end?  

قبل از اینکه نمونه مکالمه خود را با هم تمرین کنیم. در پایان چه می توانید بگویید؟

Well, if you're talking about weekend plans, it  is before the weekend. So you could just say,  

خوب، اگر در مورد برنامه های آخر هفته صحبت می کنید ، قبل از آخر هفته است. بنابراین می‌توانید بگویید،

"Have a good weekend" or "Enjoy your weekend."  Simple, great way to end the conversation. 

«آخر هفته خوبی داشته باشید» یا «از آخر هفته‌تان لذت ببرید». راه ساده و عالی برای پایان دادن به مکالمه.

All right, let's take a deep breath. Are you  ready to put all of this together? What I  

باشه بیا یه نفس عمیق بکشیم آیا آماده‌اید همه اینها را کنار هم بگذارید؟ کاری

would like you to do is, first, I would like  you to listen to this sample conversation.  

که من می‌خواهم شما انجام دهید این است که، ابتدا از شما می‌خواهم به این نمونه گفتگو گوش دهید.

Think about the different parts that  are happening. You're going to hear  

به بخش‌های مختلفی که در حال وقوع است فکر کنید.

our key beautiful question. What about you? How  about you? You're going to also hear some of the  

سؤال زیبای کلیدی ما را خواهید شنید. تو چطور؟ در مورد شما چطور؟ همچنین می‌خواهید برخی از

key vocabulary that we talked about, and also just  some of the questions, the introductory questions,  

واژگان کلیدی را که در مورد آنها صحبت کردیم، و همچنین فقط برخی از سؤال‌ها، سؤالات مقدماتی

what you got going on this weekend? Great  things like that, that we'll put together.  

،  این آخر هفته را بشنوید؟ چیزهای بزرگی از این دست، که با هم قرار خواهیم داد.

And then I'm going to put some pauses  and it's going to be your turn to have  

و سپس چند مکث می‌کنم و نوبت شماست که

the conversation with me. So first  let's watch the conversation sample.  

با من گفتگو کنید. بنابراین ابتدا بیایید نمونه مکالمه را تماشا کنیم.

"Hey, whatch up to this weekend?" "Not that  much. I'm just going to stay in and catch up on  

"هی، این آخر هفته چی میشه؟" "نه آنقدرها. من فقط می‌خواهم در آنجا بمانم و

some chores on Saturday. But on Sunday, I'm going  to meet up with some of my friends for brunch." 

روز شنبه به برخی از کارهای روزمره رسیدگی کنم. اما یکشنبه، می‌خواهم با برخی از دوستانم برای صبحانه ملاقات کنم."

"That sounds fun. Where's your  favorite brunch spot?" "I usually go to  

"به نظر سرگرم کننده است. محل برانچ مورد علاقه شما کجاست؟" "من معمولاً به

Sunday Morning Cafe." "What about you? What  have you got going on this weekend?" "I'm  

کافه صبح یکشنبه می روم." "تو چطور؟ این آخر هفته چه کاری انجام دادی؟" "من یه جورایی یه خونه هستم

kind of a homebody. So I'll probably just read  a book in my hammock." "That sounds nice. Well,  

. پس احتمالا فقط یه کتاب تو بانوجم میخونم." "خوب به نظر می رسد. خب،

have a good weekend. Enjoy your book." "Thanks.  You too. Have a good weekend." All right. Are you  

آخر هفته خوبی داشته باشید. از کتاب خود لذت ببرید." "متشکرم. شما هم. آخر هفته خوبی داشته باشید." خیلی خوب. آیا

ready to take this to the next level? I'm going  to be asking you a question and then pausing. And  

آماده‌اید این را به سطح بعدی ببرید؟ من از شما سؤالی می‌پرسم و سپس مکث می‌کنم. و   از

I would like you to reply in that pause. Take a  moment. Tell me about your plans. You can do it.  

شما می‌خواهم در آن مکث پاسخ دهید. یک لحظه وقت بگذارید. از برنامه هایت بگو شما می توانید آن را انجام دهید.

Let's go. "Hey, whatch up to this weekend?" "How interesting. How often do you do that?"  

بیا بریم. "هی، این آخر هفته چی میشه؟" "چقدر جالب. چند وقت یکبار این کار را می کنی؟"

"Oh, me? Oh, I'll probably go hiking  since the weather's going to be so warm."  

"اوه، من؟ اوه، احتمالاً کوهنوردی خواهم کرد، زیرا هوا خیلی گرم خواهد بود."

"Well, nice talking to you. Have a good weekend."  

"خب، صحبت کردن با شما خوب است. آخر هفته خوبی داشته باشید."

Well, how did you do? If you would like you can go  back and practice that little sample conversation.  

خوب، چطور شد؟ اگر می‌خواهید، می‌توانید به عقب برگردید و آن نمونه مکالمه کوچک را تمرین کنید.

You can take a deep breath, enjoy yourself.  That's part of learning English. Because I  

می توانید یک نفس عمیق بکشید، از خودتان لذت ببرید. این بخشی از یادگیری زبان انگلیسی است.

want you to enjoy the process, enjoy the  journey. So now I have a question for you,  

چون می‌خواهم از این فرآیند لذت ببرید، از سفر لذت ببرید . خب حالا من یک سوال از شما دارم،

in the comments below this video, let me  know, whatcha gut goin on this weekend? What  

در نظرات زیر این ویدیو، به من اطلاع دهید که آخر هفته چه می‌شود؟

are your weekend plans? Try to use some of the  expressions that you learned in this lesson and  

برنامه ات واسه آخر هفته چیه؟ سعی کنید از برخی از عباراتی که در این درس یاد گرفتید استفاده کنید و

thank you so much for learning English with me. I will see you again next Friday for a new lesson  

از اینکه با من انگلیسی یاد گرفتید بسیار سپاسگزارم. جمعه آینده دوباره شما را برای یک درس جدید

here on my YouTube channel. Bye. The next step is  to download my free ebook, 5 Steps To Becoming A  

در کانال YouTube من می بینم. خدا حافظ. گام بعدی، دانلود کتاب الکترونیکی رایگان من، 5 قدم برای تبدیل شدن به یک

Confident English Speaker. You'll learn what you  need to do to speak confidently and fluently.  

سخنران مطمئن انگلیسی است. یاد خواهید گرفت که برای صحبت کردن با اعتماد به نفس و روان باید چه کاری انجام دهید.

Don't forget to subscribe to my YouTube channel  for more free lessons. Thanks so much. Bye.

فراموش نکنید که برای دروس رایگان بیشتر در کانال YouTube من مشترک شوید . خیلی ممنون. خدا حافظ.