Learn English Conversation: Compilation

Vanessa: Hey! What  

have you been up to lately? If I asked you this  question, would you go, not much? I don't know  

ونسا: هی!

اخیراً چه کاری انجام داده اید؟ اگر این سوال را از شما بپرسم، می روید، نه زیاد؟ نمی دانم

what to say? Well, will never fear because  in today's lesson over the next 30 minutes,  

چه بگویم؟ خوب، هرگز نمی ترسید زیرا در درس امروز در 30 دقیقه آینده

you are going to learn my top tips for having  a successful conversation in English so that  

شما می خواهید نکات برتر من برای داشتن مکالمه موفق به زبان انگلیسی را بیاموزید تا

you can breathe easy and have wonderful  conversations in English. Hi, I'm Vanessa  

بتوانید نفس راحتی بکشید و مکالمات فوق العاده ای به زبان انگلیسی داشته باشید. سلام، من ونسا هستم

from speakenglishwithvanessa.com, and like always,  I have created a free PDF worksheet with all of  

از speakenglishwithvanessa.com، و مانند همیشه، یک کاربرگ PDF رایگان با تمام

the important information from today's lesson.  Every tip, every trick, every sample sentence,  

اطلاعات مهم درس امروز ایجاد کرده ام. هر نکته، هر ترفند، هر جمله نمونه،

and in the bottom of this worksheet, you can  answer Vanessa's challenge question so that you  

و در پایین این کاربرگ، می‌توانید به سؤال چالشی ونسا پاسخ دهید تا

never forget what you've learned. You can click  on the link in the description to download that  

هرگز چیزهایی را که یاد گرفته‌اید فراموش نکنید. امروز می‌توانید روی پیوند موجود در توضیحات کلیک کنید تا آن

free PDF worksheet today. All right, let's  get started having wonderful conversations  

کاربرگ PDF رایگان را دانلود کنید. بسیار خوب، بیایید

in English by learning some of the things that  you learned in the classroom and compare those  

با یادگیری برخی از چیزهایی که در کلاس درس یاد گرفتید، مکالمات فوق‌العاده به زبان انگلیسی را شروع کنیم و آن‌ها را

to what we actually use in real life when we're  having real conversations in English. Let's see.

با آنچه در زندگی واقعی استفاده می‌کنیم، مقایسه کنیم . ببینیم

You may have spent a lot of time in the classroom  with an English teacher who taught you lots of  

ممکن است زمان زیادی را در کلاس با یک معلم انگلیسی گذرانده باشید که قوانین بسیاری از زبان انگلیسی را به شما آموزش داده است

rules of English, and it is true that English has  a lot of rules just like any language, but did  

، و درست است که انگلیسی نیز مانند هر زبانی قوانین زیادی دارد، اما آیا می

you know that in order to speak fluent English,  there are a few rules that you need to break.  

دانستید که برای روان صحبت کردن. انگلیسی، چند قانون وجود دارد که باید آنها را زیر پا بگذارید.

If you're someone who loves to break  rules, this is a dream for you,  

اگر کسی هستید که دوست دارید قوانین را زیر پا بگذارید ، این یک رویا برای شماست،

but if you are a rule follower, you're going  to need to take a deep breath because these  

اما اگر پیرو قوانین هستید، باید نفس عمیقی بکشید زیرا

are essential rules to break if you want to  be fluent in English. Let's get started with  

اگر می خواهید مسلط باشید، این قوانین ضروری هستند که باید زیر پا بگذارید. به زبان انگلیسی بیایید با

rule number one that you should break to  speak fluent English. Let's imagine that  

قانون شماره یک شروع کنیم که باید آن را زیر پا بگذارید تا به انگلیسی روان صحبت کنید. بیایید تصور کنیم که

someone calls you and you don't recognize the  number, you don't know who it is, and they say,  

شخصی با شما تماس می‌گیرد و شما شماره را نمی‌شناسید، نمی‌دانید کیست، و آنها می‌گویند،

"Hi. Is this Vanessa?" You think, oh yeah,  that's me, but I don't know who you are.

"سلام. این ونسا است؟" تو فکر می کنی، اوه، آره، این من هستم، اما من نمی دانم تو کی هستی.

Well, in the classroom, you would be taught  the phrase, to whom am I speaking? To whom am I  

خوب، در کلاس درس، عبارت «من با چه کسی صحبت می‌کنم» به شما آموزش داده می‌شود؟ با چه کسی

speaking? This is very formal. You might hear this  in a TV show using old proper English from a long  

صحبت می کنم؟ این خیلی رسمی است. ممکن است این را در یک برنامه تلویزیونی با استفاده از انگلیسی مناسب قدیمی از

time ago, but in daily conversational English,  we would not use this, so what could you say  

مدت‌ها قبل بشنوید، اما در مکالمه روزانه انگلیسی، ما از آن استفاده نمی‌کنیم، بنابراین در عوض چه می‌توانید بگویید

instead? If someone calls you and you don't know  who they are, you want to ask, but what's a good  

؟ اگر کسی با شما تماس گرفت و شما نمی‌دانید او کیست، می‌خواهید بپرسید، اما چه

question? You could ask, who am I speaking with?  Or you could just simply ask, who's this? You're  

سوالی خوب است؟ می توانید بپرسید با چه کسی صحبت می کنم؟ یا می توانید به سادگی بپرسید این کیست؟ شما از

using the word who instead of whom. We rarely use  whom in daily conversation, so you're switching up  

کلمه who به جای who استفاده می‌کنید. ما به ندرت از who در مکالمه روزانه استفاده می کنیم، بنابراین شما

the grammar of this and you're saying, who's this?  Who am I speaking with? Technically, this phrase,  

دستور زبان این را تغییر می دهید و می گویید، این کیست؟ من با چه کسی صحبت می کنم؟ از نظر فنی، این عبارت،   که

who am I speaking with breaks another important  rule we'll talk about a little bit later.

با چه کسی صحبت می‌کنم، قانون مهم دیگری را نقض می‌کند که کمی بعد در مورد آن صحبت خواهیم کرد.

Classroom English rule number two  that we often break in fluent English,  

قانون شماره دو انگلیسی کلاس که اغلب در زبان انگلیسی روان می شکنیم،

that's this one. There are a lot of problems with  this plan. Okay, this is grammatically correct.  

این یکی است. این طرح مشکلات زیادی دارد . خوب، این از نظر گرامری صحیح است.

There are a lot of problems with this plan, but  you know what? In fast conversational English,  

این طرح مشکلات زیادی دارد، اما می‌دانید چیست؟ در مکالمه سریع انگلیسی،

you're more likely to hear there's a lot of  problems with this plan as a contraction,  

احتمالاً می‌شنوید که مشکلات زیادی در این طرح به عنوان یک انقباض وجود دارد،

there is, but this is wrong. This is incorrect.  There is problems, the word problems is plural,  

وجود دارد، اما این اشتباه است. این نادرست است. مشکلاتی وجود دارد، کلمه مشکلات جمع است،

so technically we need a plural verb. There are  problems, but in daily conversation, and you  

بنابراین از نظر فنی ما به یک فعل جمع نیاز داریم. مشکلاتی وجود دارد ، اما در مکالمه روزانه، و شما

will hear me use this a lot in my English lessons  because it's just the way that we speak and that's  

خواهید شنید که من از آن در درس‌های انگلیسی‌ام زیاد استفاده می‌کنم، زیرا این روشی است که ما صحبت می‌کنیم و این همان

what I'm trying to teach you daily conversational  English. We will use the contraction of there  

چیزی است که من سعی می‌کنم به شما مکالمه روزانه انگلیسی آموزش دهم . ما از انقباض There

is there's with a plural object. There's a lot  of problems. Well, it's incorrect technically,  

is there's با یک شیء جمع استفاده خواهیم کرد. مشکلات زیادی وجود دارد. خب، از نظر فنی نادرست است،

but it's used all the time in daily conversational  English, so I give you permission to use it.

اما همیشه در مکالمه روزانه انگلیسی استفاده می‌شود، بنابراین به شما اجازه استفاده از آن را می‌دهم.

Classroom English rule number three that  is often broken in advanced fluent English,  

قانون شماره سه انگلیسی کلاس که اغلب در زبان انگلیسی روان پیشرفته شکسته می‌شود،

it's this one. If I were from France, I  would speak French. This is grammatically  

این یکی است. اگر اهل فرانسه بودم، فرانسوی صحبت می‌کردم. این از نظر گرامری

correct. It's a beautiful sentence, but  do we use this in daily conversation?  

صحیح است. جمله زیبایی است، اما آیا ما از آن در مکالمه روزانه استفاده می کنیم؟

Maybe like 15% of the time, 20% of the time.  Instead, what are people more likely to say? Well,  

شاید 15 درصد مواقع، 20 درصد مواقع. در عوض، مردم بیشتر چه چیزی می گویند؟ خب،

you're more likely to hear the first part  of this differently. If I was from France,  

احتمالاً قسمت اول این را متفاوت بشنوید. اگر اهل فرانسه بودم،

I would speak French. Technically, it should  be if I were, because we're talking about a  

فرانسوی صحبت می‌کردم. از نظر فنی، اگر من بودم، باید چنین باشد، زیرا ما در مورد یک

strange verb tense, a verb case in English,  the subjunctive tense. If you said, if I were  

زمان فعل عجیب، یک حالت فعل در انگلیسی، زمان فاعلی صحبت می‌کنیم. اگر می گفتید، اگر من

from France, this would be correct, but instead  in daily conversation we say, if I was. If I was  

از فرانسه بودم، این درست بود، اما در عوض در مکالمات روزانه می گوییم، اگر بودم. اگر

from France, I would speak French. This  is what you're going to hear more often.

اهل فرانسه بودم، فرانسوی صحبت می کردم. این چیزی است که بیشتر می‌شنوید.

There is one phrase I'd like to show you that  we use equally both tenses. It's this phrase,  

یک عبارت وجود دارد که می‌خواهم به شما نشان دهم که ما از هر دو زمان یکسان استفاده می‌کنیم. این عبارت است،

I wouldn't do that if I were you. We use this as  a warning. If someone is standing too close to the  

اگر جای شما بودم این کار را نمی کردم. ما از این به عنوان یک هشدار استفاده می‌کنیم. اگر کسی خیلی نزدیک

edge of a cliff because they want to look at the  river down below in the valley and they're getting  

لبه یک صخره ایستاده است زیرا می خواهد به رودخانه پایین دره نگاه کند و

a little too close to the edge, you might say, I  wouldn't do that if I were you, but you could also  

کمی خیلی به لبه نزدیک می شود، ممکن است بگویید، اگر من این کار را انجام نمی دهم. بود، اما می‌توانید

switch it and instead use the incorrect verb, but  it's commonly used in daily conversation. Instead,  

آن را تغییر دهید و به جای آن از فعل نادرست استفاده کنید، اما معمولاً در مکالمه روزانه استفاده می‌شود. در عوض،

you could say, I wouldn't do that if I  was you. Both of these are equally used,  

می‌توانید بگویید، اگر جای شما بودم، این کار را نمی‌کردم . هر دوی اینها به یک اندازه استفاده می‌شوند،

so you're going to hear both, and even though was  is incorrect, it's used all the time, so I give  

بنابراین شما هر دو را می‌شنوید، و با وجود اینکه بود نادرست است، همیشه استفاده می‌شود، بنابراین به

you permission to use it. The fourth classroom  English phrase that is taught in the classroom,  

شما اجازه استفاده از آن را می‌دهم. چهارمین عبارت انگلیسی کلاس درس که در کلاس درس تدریس می‌شود،

but is not often used in daily conversation  is this tricky one about verb tenses.

اما اغلب در مکالمات روزانه استفاده نمی‌شود، این عبارت پیچیده درباره زمان‌های فعل است.

Before I started learning English, I had thought  it was impossible. Here we're using I had thought  

قبل از شروع یادگیری زبان انگلیسی، فکر می‌کردم غیرممکن است. در اینجا ما از فکر کردم   استفاده می‌کنیم

because it's an action that happened before  something else in the past, but really in  

زیرا این اقدامی است که قبل از اتفاق دیگری در گذشته اتفاق افتاده است، اما واقعاً در

daily conversation, we just simplify it. Instead,  you're more likely to hear this. Before I started  

مکالمه روزانه، آن را ساده می‌کنیم. در عوض، احتمال شنیدن این موضوع بیشتر است. قبل از شروع

learning English, I thought it was impossible.  Here we're just changing I had thought to thought,  

یادگیری زبان انگلیسی، فکر می‌کردم غیرممکن است. در اینجا ما فقط در حال تغییر هستیم، فکر می‌کردم،

and this is kind of good news. Instead  of using a more complicated verb tense,  

و این یک خبر خوب است. به‌جای استفاده از زمان فعل پیچیده‌تر، از

we're using a simpler one because that's what's  really used in daily life. Let's go on to our  

زمان فعل ساده‌تر استفاده می‌کنیم زیرا این همان چیزی است که واقعاً در زندگی روزمره استفاده می‌شود. بیایید به

final phrase that you will learn in the classroom  but is not really used in daily conversation,  

عبارت پایانی خود برویم که در کلاس درس خواهید آموخت، اما واقعاً در مکالمه روزانه استفاده نمی شود،

and that's this one. In which car do you want to  go? This just sounds so odd, but do you know why  

و این یکی است. با کدام ماشین می‌خواهید بروید؟ این خیلی عجیب به نظر می رسد، اما آیا می دانید چرا

this is taught in the classroom? In fact,  my English teachers told me this as well,  

این در کلاس درس تدریس می شود؟ در واقع، معلمان انگلیسی من نیز این را به من گفتند،

even as a native English speaker, this was  taught in English classrooms in the US.

حتی به عنوان یک زبان مادری انگلیسی، این در کلاس‌های انگلیسی در ایالات متحده تدریس می‌شد.

In which car do you want to go here? Here,  what they're trying to do is avoid using a  

با کدوم ماشین میخوای بری اینجا؟ در اینجا، کاری که آنها می‌خواهند انجام دهند این است که از استفاده از

preposition at the end of a sentence,  so you will still hear people say,  

حرف اضافه در انتهای جمله اجتناب کنند، بنابراین همچنان می‌شنوید که مردم می‌گویند،

you should never end a sentence in English with  a preposition. Here, the preposition is in,  

هرگز نباید یک جمله را در انگلیسی با حرف اضافه تمام کنید. در اینجا، حرف اضافه در است،

but do you know what? This is used all the  time in English, so let's switch this around  

اما آیا می دانید چیست؟ این همیشه در انگلیسی استفاده می‌شود، بنابراین بیایید آن را تغییر دهیم

and hear how much more natural it sounds  when we end a sentence with a preposition,  

و بشنویم که وقتی جمله‌ای را با حرف اضافه به پایان می‌رسانیم، چقدر طبیعی‌تر به نظر می‌رسد،

because that's what people really use. Which  car do you want to go in? All of a sudden it  

زیرا این همان چیزی است که مردم واقعاً از آن استفاده می‌کنند. می‌خواهید سوار کدام خودرو شوید؟ ناگهان

feels so much better to say. That the word in is  at the end of this question, yes, we are ending  

گفتن آن بسیار بهتر است. اینکه کلمه in در انتهای این سوال است، بله،

this sentence with a preposition, but who cares?  This is how people speak. Which car do you want  

این جمله را با حرف اضافه تمام می کنیم، اما چه کسی اهمیت می دهد؟ مردم اینگونه صحبت می کنند. می‌خواهید سوار کدام ماشین

to go in? You know what? You can use this type of  English in business and academic English as well.

شوید؟ میدونی چیه؟ می‌توانید از این نوع انگلیسی در انگلیسی تجاری و دانشگاهی نیز استفاده کنید.

It's really just a rule that people say in  the classroom, but it's not really anything  

این واقعاً فقط یک قانون است که مردم در کلاس درس می‌گویند، اما واقعاً چیزی   نیست

that's used in real life, even in these more  formal situations. To help you remember this,  

که در زندگی واقعی استفاده شود، حتی در این موقعیت‌های رسمی‌تر. برای اینکه به شما کمک کنم این را به خاطر بسپارید،

and also just a little joke, I heard a  great joke about not ending a sentence  

و همچنین فقط یک شوخی کوچک، یک شوخی عالی درباره پایان ندادن یک جمله

with a preposition. Let me tell it to you.  There was a new student that went to Harvard,  

با حرف اضافه شنیدم. بذار بهت بگم دانشجوی جدیدی بود که به هاروارد رفت

and when he met one of his classmates, he  asked his classmate, "Where are you from?"  

و وقتی با یکی از همکلاسی هایش آشنا شد، از همکلاسی خود پرسید: "تو اهل کجایی؟"

The student looked at him, saw that his shirt  wasn't very clean. He didn't look very rich,  

شاگرد به او نگاه کرد، دید که پیراهنش خیلی تمیز نیست. او خیلی ثروتمند به نظر نمی رسید،

very intelligent, and he said, "Where I'm from,  I know not to end a sentence with a preposition."  

بسیار باهوش، و می گفت: "از آنجایی که هستم، می دانم که یک جمله را با حرف اضافه تمام نکنم."

Because he asked where are you from and from  is a preposition. The new student said, "Oh,  

چون پرسید اهل کجایی و اهل کجایی یک حرف اضافه است. دانش آموز جدید گفت: "اوه،

sorry. Where are you from, stupid?" Because  really the thing here is that the question  

ببخشید. شما اهل کجا هستید، احمق؟" زیرا واقعاً موضوع اینجا این است که سؤال

where are you from is totally fine, but that  other student wanted to have a snobby response.

شما اهل کجا هستید، کاملاً خوب است، اما آن دانشجوی دیگر می‌خواست پاسخی بداخلاقی داشته باشد. از

Where I'm from, I know not to do that, but  in reality, it's totally fine to say where  

جایی که من هستم، می‌دانم که نباید این کار را انجام دهم، اما در واقع، خیلی خوب است که بگوییم

are you from, so he just kind of made it  a little bit humorous. Great work. Well,  

اهل کجا هستید، بنابراین او آن را کمی طنزآمیز کرد. کار عالی خب،

now that you know how we speak in  real life, in real conversations,  

اکنون که می‌دانید در زندگی واقعی، در مکالمات واقعی چگونه صحبت می‌کنیم،

I want to help you be able to have the words  that you want to say in a conversation,  

می‌خواهم به شما کمک کنم بتوانید کلماتی را که می‌خواهید در یک مکالمه بگویید،

and usually when we have a conversation, we  need to ask questions and give answers like,  

و معمولاً وقتی مکالمه داریم، باید سؤالاتی بپرسیم. و پاسخ هایی مانند،

what have you been up to lately that I  asked at the beginning of this lesson. Here,  

اخیراً چه کاری انجام داده اید که در ابتدای این درس پرسیدم، بدهید. در اینجا،

you are going to learn the top 50 questions  and answers in English. You can take notes or  

می‌خواهید 50 سؤال و پاسخ برتر را به زبان انگلیسی بیاموزید. می‌توانید یادداشت برداری کنید یا

you could simply download the free PDF worksheet  for this lesson so that you always have these top  

می‌توانید به سادگی کاربرگ PDF رایگان را برای این درس دانلود کنید تا همیشه این

50 questions and answers to review. Let's go. Are  you ready to get started with category number one?

50 سؤال و پاسخ برتر را برای مرور داشته باشید. برویم آیا برای شروع با دسته شماره یک آماده هستید؟

Speaker 2: I'm ready.

Vanessa: All right. Our first category are greetings.

سخنران 2: من آماده ام.

ونسا: خیلی خب. دسته اول ما سلام است.

Speaker 2: How's your day going?

گوینده 2: روز شما چگونه می گذرد؟

Vanessa: Pretty good. How about yours?

ونسا: خیلی خوبه مال شما چطور؟

Speaker 2: You been doing okay?

گوینده 2: خوب بودی؟

Vanessa: It's been  

ونسا:

kind of a hard week, but it's getting better.

هفته سختی بود، اما در حال بهتر شدن است.

Speaker 2: How you been?

سخنران 2: چطور بودید؟

Vanessa: I've been  

ونسا: من

good. I haven't seen you for  so long. How've you been?

خوب بودم. خیلی وقت است که تو را ندیده ام . چطور بودی؟

Speaker 2: What's new with you?

گوینده 2: چه خبر با شما؟

Vanessa: We just  

ونسا: ما به تازگی

had our third baby. My family's so excited.

فرزند سوم خود را به دنیا آوردیم. خانواده من خیلی هیجان زده اند

Speaker 2: What's new in your world?

سخنران 2: چه چیز جدیدی در دنیای شما وجود دارد؟

Vanessa: Well,  

we have a newborn, so everything's new, but  we're getting adjusted to our new routine.

ونسا: خوب،

ما یک نوزاد تازه متولد شده داریم، بنابراین همه چیز جدید است، اما ما داریم با روال جدید خود سازگار می شویم.

Speaker 2: What's been going on?

گوینده 2: چه خبر است؟

Vanessa: Well, our boys are excited about going back  

ونسا: خب، پسرهای ما از بازگشت

to school. I'm excited about growing the business.  It's just been a busy time, but so far so good.

به مدرسه هیجان‌زده هستند. من در مورد رشد کسب و کار هیجان زده هستم. فقط زمان شلوغی بود، اما تا اینجا خیلی خوب بود.

Speaker 2: How's it going?

گوینده 2: اوضاع چطوره؟

Vanessa: It's going.  

ونسا: داره میره.

It's been a hard week. I hope that I'll get  to relax this weekend. Just a little note,  

هفته سختی بود امیدوارم این آخر هفته استراحت کنم. فقط یک نکته کوچک،

if you're having a hard week, you can just  respond to this question by saying it's going.

اگر هفته سختی را سپری می‌کنید، می‌توانید فقط به این سؤال با گفتن اینکه انجام می‌شود پاسخ دهید.

Speaker 2: It's going.

Vanessa: It's going.

گوینده 2: دارد می رود.

ونسا: داره میره.

Speaker 2: What's up?

گوینده 2: چه خبر؟

Vanessa: Not a lot.  

ونسا: نه زیاد.

Just enjoying these last days of fall  before winter gets here. What about you?

فقط از آخرین روزهای پاییز قبل از رسیدن زمستان به اینجا لذت ببرید. شما چطور؟

Speaker 2: How's everything, or how's everything going?

گوینده 2: همه چیز چطور است یا همه چیز چطور پیش می رود؟

Vanessa: Pretty good. We've had a busy summer,  

ونسا: خیلی خوبه تابستان شلوغی داشتیم،

but I think we're all ready to get started with  the school year and just see what this year holds.

اما فکر می‌کنم همه ما آماده‌ایم تا سال تحصیلی را شروع کنیم و فقط ببینیم امسال چه اتفاقی می‌افتد.

Speaker 2: Hey, you doing all right?

گوینده 2: هی، حالت خوبه؟

Vanessa: Yeah,  

I'm okay. I just need to take a nap and eat  something. Just a little note. This question  

ونسا: آره،

من خوبم. فقط باید چرت بزنم و چیزی بخورم. فقط یک نکته کوچک

is a great one to ask when you think someone's  not looking so well. Maybe they're feeling a  

وقتی فکر می‌کنید کسی آنقدرها هم خوب به نظر نمی‌رسد، این سؤال بسیار عالی است. شاید آن‌ها کمی احساس

little sick, a little tired, you can ask this  question just to kind of check up on them.

بیماری، کمی خستگی دارند، می‌توانید این سؤال را بپرسید تا به نوعی آن‌ها را بررسی کنید.

Speaker 2: Yeah, especially if you're a friend.

گوینده 2: بله، به خصوص اگر دوست باشید.

Vanessa: Yes.

ونسا: بله.

Speaker 2: Wouldn't necessarily  

say a co-worker you don't know that well.

سخنران 2: لزوماً نمی‌توان

گفت که یک همکار آنقدر خوب نمی‌شناسید.

Vanessa: Yeah. This is good for someone you care about.

ونسا: آره. این برای کسی که به او اهمیت می دهید خوب است.

Speaker 2: Are you doing all right?

Vanessa: All right, our  

گوینده 2: حالتان خوب است؟

ونسا: بسیار خوب،

next category are 10 questions to ask about plans.

دسته بعدی ما 10 سوالی است که باید درباره برنامه ها بپرسیم.

Speaker 2: What are you up to today, or what you up to today?

گوینده 2: امروز چه می کنید یا امروز چه می کنید؟

Vanessa: Well, I kind of  

ونسا: خب، من

have a busy day. I need to do some work in the  morning, do some housework in the afternoon,  

یه جورایی روز شلوغی دارم. باید صبح ها کمی کار کنم ، بعدازظهر کمی کارهای خانه را انجام دهم،

and then finish all of this before  I pick up my kids from school.

و سپس قبل از اینکه بچه هایم را از مدرسه ببرم تمام این کارها را تمام کنم.

Speaker 2: Do you want to hang out later?

گوینده 2: آیا می خواهید بعداً با هم بنشینید؟

Vanessa: Yeah,  

ونسا: بله،

if I can get all of my work finished  by this afternoon, I'd love to.

اگر بتوانم تمام کارم را تا امروز بعدازظهر تمام کنم، دوست دارم.

Speaker 2: You doing anything fun this weekend?

سخنران 2: این آخر هفته کار سرگرم کننده ای انجام می دهید؟

Vanessa: Yeah,  

ونسا: بله،

we're going to get together with some family  that's coming to visit from out of town.

قرار است با چند خانواده که از خارج از شهر به دیدن می آیند، دور هم جمع شویم.

Speaker 2: You got anything fun planned?

گوینده 2: برنامه سرگرم کننده ای دارید؟

Vanessa: Yeah,  

ونسا: آره،

this weekend we're going to have a big  surprise birthday for my best friend.

این آخر هفته، ما برای بهترین دوستم تولد سورپرایز بزرگی خواهیم داشت.

Speaker 2: Want to grab lunch later?

گوینده 2: می خواهید بعداً ناهار بخورید؟

Vanessa: Actually,  

ونسا: در واقع،

I was about to make a big salad with  vegetables from the garden. Want to join me?

من می خواستم یک سالاد بزرگ با سبزیجات باغ درست کنم. می خواهید به من بپیوندید؟

Speaker 2: Where you headed?

گوینده 2: کجا رفتید؟

Vanessa: I was going to  

ونسا: قرار بود

go drop some books off at the library and then  head to the farmer's market. Want to join me?

بروم چند کتاب در کتابخانه بگذارم و سپس به بازار کشاورز بروم. می خواهید به من بپیوندید؟

Speaker 2: What you got going on this weekend?

سخنران 2: این آخر هفته چه کاری انجام دادید؟

Vanessa: Well,  

we're going to go on a big family hike because  it's supposed to be great weather all weekend.

ونسا: خب،

ما قرار است به یک پیاده‌روی خانوادگی بزرگ برویم، زیرا قرار است تمام آخر هفته هوا عالی باشد.

Speaker 2: What are your plans for dinner?

سخنران 2: برنامه شما برای شام چیست؟

Vanessa: I don't really have any. Do you?

ونسا: من واقعا ندارم. آیا شما؟

Speaker 2: Are you going to be around later?

گوینده 2: آیا قرار است بعداً در آنجا باشید؟

Vanessa: Yeah. Give  

ونسا: آره.

me a call around two o'clock and I can talk.  Just a little note. This is a great question  

حوالی ساعت دو به من زنگ بزنید و می‌توانم صحبت کنم. فقط یک نکته کوچک این یک سؤال عالی

to ask when you don't have time to have  a conversation now, but you really want  

برای پرسیدن وقتی است که اکنون وقت مکالمه ندارید، اما واقعاً می خواهید

to tell someone something, so you're just  asking about their availability for later.

چیزی را به کسی بگویید، بنابراین فقط در مورد در دسترس بودن او برای بعداً سؤال می کنید.

Speaker 2: Have you decided where you're going on vacation?

گوینده 2: آیا تصمیم گرفته اید به تعطیلات کجا بروید؟

Vanessa: Yeah, I think we're going to take  

ونسا: آره، فکر می‌کنم

a big road trip to visit some friends and then  we'll go to the lake together. All right, let's  

یک سفر جاده‌ای بزرگ برای دیدن چند دوست داشته باشیم و سپس با هم به دریاچه برویم. بسیار خوب، اجازه دهید

go to our next category, which are the top 10  questions to talk about your interests or hobbies.

به دسته بعدی خود برویم، که 10 سؤال برتر برای صحبت در مورد علایق یا سرگرمی های شما هستند.

Speaker 2: What do you like to do in your free time?

سخنران دوم: دوست دارید در اوقات فراغت خود چه کار کنید؟

Vanessa: Well,  

ونسا: خب،

I like to make jewelry out of recycled  things and sell them at craft shows.

من دوست دارم از چیزهای بازیافتی جواهرات درست کنم و در نمایشگاه‌های صنایع دستی بفروشم.

Speaker 2: How long have you done that?

سخنران 2: چه مدت است که این کار را انجام داده اید؟

Vanessa: I just started in the last few years.

ونسا: من تازه در چند سال گذشته شروع کردم.

Speaker 2: What got you into that?

سخنران 2: چه چیزی شما را به این موضوع واداشت؟

Vanessa: Well,  

ونسا: خب،

I like being creative and I like  trying to reduce waste where I can.

من خلاق بودن را دوست دارم و دوست دارم تلاش کنم تا جایی که بتوانم ضایعات را کاهش دهم.

Speaker 2: You want to try?

سخنران 2: می خواهید امتحان کنید؟

Vanessa: Well,  

ونسا: خب،

I don't have much time right  now, but maybe tomorrow.

فعلاً وقت زیادی ندارم ، اما شاید فردا.

Speaker 2: What are you into?

سخنران 2: به چه کاری مشغول هستید؟

Vanessa: Well, I love being outdoors  

ونسا: خوب، من دوست دارم در فضای باز

and in nature, so I'm into hiking, gardening.  Really anything that involves being outside.

و در طبیعت باشم، بنابراین به پیاده روی، باغبانی علاقه دارم. در واقع هر چیزی که شامل بیرون بودن باشد.

Speaker 2: What's that like?

گوینده 2: این چه شکلی است؟

Vanessa: Well, to go hiking,  

ونسا: خوب، برای رفتن به پیاده‌روی،

especially in the rain or inclement  weather, you have to be pretty tough,  

مخصوصاً در باران یا آب و هوای نامساعد، باید خیلی سرسخت باشید،

but it feels fun and you feel courageous.  I think it's personally pretty exciting.

اما احساس لذت می‌کنید و احساس شجاعت می‌کنید. من فکر می کنم شخصاً بسیار هیجان انگیز است.

Speaker 2: How'd you learn that?

سخنران 2: چگونه آن را یاد گرفتید؟

Vanessa: Well, I learned a  

ونسا: خوب، من

lot about gardening online by watching YouTube  videos, but it's also through trial and error.

با تماشای ویدیوهای YouTube چیزهای زیادی درباره باغبانی آنلاین یاد گرفتم ، اما از طریق آزمون و خطا نیز انجام می‌شود.

Speaker 2: Have you seen the latest Batman movie?

گوینده 2: آیا آخرین فیلم بتمن را دیده اید؟

Vanessa: I haven't seen it,  

ونسا: من آن را ندیده‌ام،

but I've heard it's pretty good.

اما شنیده‌ام که خیلی خوب است.

Speaker 2: Have you read the book Atomic Habits?

سخنران دوم: آیا کتاب عادات اتمی را خوانده اید؟

Vanessa: No, I haven't. Have you?

ونسا: نه، نداشتم. دارید؟

Speaker 2: I think I want to learn piano. Can you teach me?

سخنران 2: فکر می کنم می خواهم پیانو یاد بگیرم. میشه به من یاد بدی

Vanessa: Sure. I love teaching people. All right,  

ونسا: حتما. من عاشق آموزش به مردم هستم. بسیار خوب،

let's go to our next category, which are the top  10 questions that you'll ask around the house?

اجازه دهید به دسته بعدی خود برویم، که 10 سؤال برتری است که در خانه می‌پرسید؟

Speaker 2: Can you help me with something?

سخنران 2: آیا می توانید در مورد چیزی به من کمک کنید؟

Vanessa: Sure. Give me a second and I'll be right there.

ونسا: حتما. یک لحظه به من فرصت بده و من همان جا خواهم بود.

Speaker 2: Have you seen my jacket?

گوینده 2: آیا کت من را دیده اید؟

Vanessa: Yeah, I think it's on the chair.

ونسا: آره، فکر کنم روی صندلی باشه.

Speaker 2: Did you check the closet?

گوینده 2: کمد را چک کردید؟

Vanessa: Yeah,  

ونسا: بله،

I did check the closet, but I  didn't see my shoes in there.

کمد را چک کردم، اما کفش‌هایم را آنجا ندیدم.

Speaker 2: Can you pass me the salt and pepper?

گوینده 2: می توانید نمک و فلفل را به من بدهید؟

Vanessa: Sure. Here you go.

ونسا: حتما. در اینجا شما بروید.

Speaker 2: Did you check the mail today?

گوینده 2: آیا امروز نامه را بررسی کردید؟

Vanessa: I did. Our package didn't come yet.

ونسا: انجام دادم. بسته ما هنوز نیومده

Speaker 2: Have you fed the cats yet?

گوینده 2: آیا تا به حال به گربه ها غذا داده اید؟

Vanessa: Actually,  

I watched while the boys did  it. They did a great job.

ونسا: در واقع،

وقتی پسرها این کار را انجام می دادند، من تماشا می کردم . آنها کار بزرگی انجام دادند.

Speaker 2: Is it time for dinner?

گوینده 2: آیا وقت شام است؟

Vanessa: Well,  

ونسا: خب،

it's a little early for dinner,  but I'm hungry. Let's eat.

برای شام کمی زود است، اما من گرسنه هستم. بیا بخوریم

Speaker 2: Would you rather fold  

سخنران 2: آیا ترجیح می دهید

laundry or put away the dishes?  Because both have to be done.

لباس های شسته شده را تا کنید یا ظروف را کنار بگذارید؟ زیرا هر دو باید انجام شود.

Vanessa: Well,  

ونسا: خب، اگر ظرف‌ها را کنار بگذاری،

I'd rather fold the laundry  if you put away the dishes.

ترجیح می‌دهم لباس‌های شسته شده را تا کنم .

Speaker 2: Do I have to?

گوینده 2: آیا مجبورم؟

Vanessa: I know, I don't like doing chores either,  

ونسا: می دانم، من هم از انجام کارهای خانه خوشم نمی آید،

but they have to be done. This is a really  common question that children will often ask in  

اما باید انجام شوند. این یک سؤال واقعاً رایج است که کودکان اغلب با

this whining tone. Do I have to? When they don't  want to do a chore, but they know it's required.

این لحن ناله می پرسند. آیا مجبورم؟ وقتی نمی‌خواهند کاری را انجام دهند، اما می‌دانند که لازم است.

Speaker 2: Will you hit the light?

گوینده 2: آیا نور را می زنید؟

Vanessa: Yeah,  

ونسا: بله،

in just a sec. I want to finish reading this  page. This is a great question that you can  

فقط در یک ثانیه. می‌خواهم خواندن این صفحه را تمام کنم . این یک سوال عالی است که می‌توانید

ask for turning on or turning off the light.  Will you hit the light? All right, here's our  

برای روشن یا خاموش کردن چراغ بپرسید. آیا نور را می زنید؟ بسیار خوب، در اینجا

final category with the top 10 questions  and answers to use about your job or work.

دسته نهایی ما با 10 سؤال و پاسخ برتر در مورد شغل یا کارتان است.

Speaker 2: How's the project going?

سخنران 2: پروژه چگونه پیش می رود؟

Vanessa: It's going  

ونسا:

pretty well. I like working with my team and  I think we're going to finish by the deadline.

خیلی خوب پیش می‌رود. من دوست دارم با تیمم کار کنم و فکر می‌کنم تا مهلت مقرر کار را تمام کنیم.

Speaker 2: Are you working on anything fun?

سخنران 2: آیا روی چیز سرگرم کننده ای کار می کنید؟

Vanessa: Well, there's  

ونسا: خب،

nothing too exciting right now, but we're  about to start a big new project next week.

در حال حاضر هیچ چیز خیلی هیجان انگیزی وجود ندارد، اما ما قرار است هفته آینده پروژه بزرگ جدیدی را شروع کنیم.

Speaker 2: What do you do, or what are you studying?

گوینده 2: چه کار می کنید یا چه چیزی مطالعه می کنید؟

Vanessa: I'm a teacher,  

ونسا: من معلم هستم،

or I'm studying to become a teacher.

یا در حال مطالعه برای معلم شدن هستم.

Speaker 2: What's your dream job?

سخنران 2: شغل رویایی شما چیست؟

Vanessa: Well,  

ونسا: خب،

I don't really have a dream job, but  a lot of things that I like involve  

من واقعاً یک شغل رویایی ندارم، اما خیلی چیزها که دوست دارم شامل

working with people, so maybe my dream  job is working with people in some way.

کار با مردم است، بنابراین شاید شغل رویایی من به نوعی کار با مردم باشد.

Speaker 2: I'm looking for a job. Is your company hiring?

سخنران 2: من دنبال کار هستم. آیا شرکت شما استخدام می کند؟

Vanessa: I'm not sure, but I'll ask around.

ونسا: مطمئن نیستم، اما از اطراف می پرسم.

Speaker 2: What kind of work experience do you have?

سخنران 2: چه نوع تجربه کاری دارید؟

Vanessa: Well, I really love  

ونسا: خب، من واقعاً عاشق

working with technology and computers, so that's  what I've been doing for the last five years.

کار با فناوری و رایانه هستم، بنابراین این کاری است که در پنج سال گذشته انجام داده‌ام.

Speaker 2: What's your favorite part about your job?

سخنران 2: بخش مورد علاقه شما در مورد شغلتان چیست؟

Vanessa: Well, I really like  

ونسا: خوب، من واقعاً دوست دارم

working with people, so it really makes me happy  when I see them grow and develop and progress.

با مردم کار کنم، بنابراین وقتی می بینم آنها در حال رشد، پیشرفت و پیشرفت هستند، واقعاً خوشحال می شوم.

Speaker 2: What's your least favorite part of your job?

سخنران 2: کمترین بخش مورد علاقه شما در شغلتان چیست؟

Vanessa: Well, sometimes I don't really  

ونسا: خوب، گاهی اوقات من واقعاً

like the business parts of running a business,  taxes, payroll, spreadsheets, all that stuff.

بخش‌های تجاری اداره یک کسب‌وکار، مالیات، حقوق و دستمزد، صفحه‌گسترده، و همه این چیزها را دوست ندارم.

Speaker 2: Would you rather  

گوینده 2: آیا ترجیح می دهید

do manual labor or have a desk job?

کار یدی انجام دهید یا یک کار روی میز داشته باشید؟

Vanessa: Well, manual labor  

ونسا: خب، کار یدی

can be really tough, especially in inclement  weather, so I guess I would rather have a desk  

می‌تواند واقعاً سخت باشد، مخصوصاً در هوای نامساعد، بنابراین حدس می‌زنم که ترجیح می‌دهم یک کار روی میز داشته باشم

job as long as I got to have long stretches of  time where I could go outside and get fresh air.

تا زمانی که زمان زیادی داشته باشم تا بتوانم بیرون بروم و هوای تازه بخورم.

Speaker 2: How long have you worked in education?

سخنران دوم: چه مدت در آموزش و پرورش کار کرده اید؟

Vanessa: Well, technically,  

ونسا: خب، از نظر فنی،

I've worked in education for the last 15 years,  but I've been doing this job teaching online for  

من در 15 سال گذشته در آموزش کار کرده‌ام، اما در 10 سال گذشته این کار را به صورت آنلاین انجام می‌دهم

the last 10 years. I can't believe it. Well, great  work learning those top 50 questions and answers,  

. من نمی توانم آن را باور کنم. خوب، کار بسیار خوبی است که این 50 سوال و پاسخ برتر را یاد بگیرید،

and now I have a challenge for you. You have  learned a lot of important words, what to say,  

و اکنون یک چالش برای شما دارم. شما واژه‌های مهم زیادی را یاد گرفته‌اید، چه بگویید،

what not to say, and now it's time to put on  your thinking cap and learn the most important  

چه چیزی نگویید، و اکنون وقت آن است که کلاه فکری خود را بپوشید و مهم‌ترین

thing that you need to know in order to speak  confidently and clearly in English. In this next  

چیزی را که باید بدانید تا با اطمینان و واضح به زبان انگلیسی صحبت کنید، بیاموزید. در این

lesson, I'm going to give you some tips about  how to really speak the best English that you  

درس بعدی، می‌خواهم نکاتی را درباره نحوه صحبت کردن واقعاً بهترین انگلیسی که

can speak. Let's go. Are you wasting your time  learning English? You probably are. Let's get  

می‌توانید صحبت کنید به شما ارائه کنم. برویم آیا وقت خود را برای یادگیری زبان انگلیسی تلف می کنید؟ احتمالا شما هستید. بیایید

started by talking about the first time-waster.  It is learning English without a plan.

با صحبت در مورد اولین اتلاف وقت شروع کنیم. یادگیری زبان انگلیسی بدون برنامه است.

This is the number one time-waster when you're  learning anything new. If you're just randomly  

وقتی چیز جدیدی یاد می‌گیرید، این اتلاف وقت شماره یک است . اگر به‌طور تصادفی

learning some vocabulary here, phrasal verbs here  and, oh, I forgot about pronunciation here, well,  

واژگانی را اینجا یاد می‌گیرید، اینجا افعال عبارتی را یاد می‌گیرید ، و اوه، تلفظ را در اینجا فراموش کرده‌ام، خب،

you are going to be wasting your time because  you don't have a plan, but you might think,  

وقت خود را تلف می‌کنید زیرا برنامه‌ای ندارید، اما ممکن است فکر کنید،

Vanessa, making a plan is hard. How do I do that?  I don't even know where to start. Well, that's why  

ونسا، برنامه ریزی سخت است چگونه این کار را انجام دهم؟ من حتی نمی دانم از کجا شروع کنم. خب، به همین دلیل است که

I'm here. The number two most common mistake that  English learners make and waste their time is they  

من اینجا هستم. اشتباه شماره دو رایج‌ترین اشتباهی که زبان‌آموزان انگلیسی مرتکب می‌شوند و وقت خود را تلف می‌کنند این است که

just memorize instead of truly learning. I think  we all experienced this in school where we knew  

به‌جای یادگیری واقعی، فقط حفظ می‌کنند. فکر می‌کنم همه ما این را در مدرسه تجربه کرده‌ایم، جایی که می‌دانستیم

we had a test coming up, so you just studied  and studied and studied and memorized and after  

آزمونی در راه است، بنابراین شما فقط مطالعه کردید و مطالعه کردید و مطالعه کردید و حفظ کردید و پس از

the test, did you remember what you studied?  Absolutely not. You just completely let it  

آزمون، یادتان آمد چه چیزی را مطالعه کردید؟ مطلقا نه. شما فقط اجازه دادید که

fly out of your brain and you didn't retain  that information, but that's no good when  

از مغزتان خارج شود و آن اطلاعات را حفظ نکردید، اما وقتی در حال

you're learning English. You want to be able  to learn something, learn some new vocabulary,  

یادگیری زبان انگلیسی هستید این خوب نیست. شما می خواهید بتوانید چیزی یاد بگیرید، واژگان جدیدی یاد بگیرید،

learn correct pronunciation, and when you have a  conversation, you need to be able to remember it.

تلفظ صحیح را یاد بگیرید، و وقتی مکالمه دارید ، باید بتوانید آن را به خاطر بسپارید.

How can you learn something and not just memorize  it? The best way to learn instead of memorize is  

چگونه می توانید چیزی را یاد بگیرید و فقط آن را حفظ نکنید ؟ بهترین راه برای یادگیری به جای حفظ کردن،

to have a context, not just simply remembering  where's the bathroom, where's the bathroom,  

داشتن یک زمینه است، نه اینکه فقط به یاد بیاورید که حمام کجاست، حمام کجاست،

where's the bathroom, where's the bathroom?  Okay, where's the bathroom? No. Instead,  

حمام کجاست، حمام کجاست؟ باشه حمام کجاست؟ نه. در عوض،   به

you need a context where you're  able to use that in a conversation,  

زمینه‌ای نیاز دارید که بتوانید از آن در مکالمه استفاده کنید،

know when it is used and how it's used in  daily life. All right, let's go on to the  

بدانید که چه زمانی از آن استفاده می‌شود و چگونه در زندگی روزمره استفاده می‌شود. بسیار خوب، بیایید به

third way that English learners waste their time  when they learn English, and it is that they  

راه سومی برویم که زبان‌آموزان انگلیسی وقت خود را هنگام یادگیری انگلیسی تلف می‌کنند، و آن این است که

don't take notes or use worksheets as they're  learning. Scientific studies have proven that  

هنگام یادگیری یادداشت‌برداری نمی‌کنند یا از کاربرگ‌ها استفاده نمی‌کنند . مطالعات علمی ثابت کرده‌اند که

when you write something down, specifically on  paper, but you can take notes on a device as well,  

وقتی چیزی را یادداشت می‌کنید، به‌ویژه روی کاغذ، اما می‌توانید روی یک دستگاه نیز یادداشت برداری کنید،

this helps to connect those concepts to your  brain so that you can remember them more easily.

این به اتصال آن مفاهیم به مغزتان کمک می‌کند تا بتوانید آنها را راحت‌تر به خاطر بسپارید.

I highly recommend taking notes as you watch my  YouTube lessons, download those worksheets and  

من شدیداً توصیه می‌کنم هنگام تماشای درس‌های YouTube من یادداشت برداری کنید، آن کاربرگ‌ها را دانلود کنید و

take notes as you're watching my YouTube videos.  The goal is to be able to remember everything that  

هنگام تماشای ویدیوهای YouTube من یادداشت برداری کنید. هدف این است که بتوانید همه چیزهایی را که آموخته‌اید به خاطر بسپارید،

you've learned, not just mindlessly watch  English lessons, but to really remember it,  

نه فقط بدون فکر درس‌های انگلیسی را تماشا کنید، بلکه واقعاً آن‌ها را به خاطر بسپارید،

and taking notes can help you to do that. I  remember that when I was first learning French,  

و یادداشت‌برداری می‌تواند به شما در انجام این کار کمک کند. یادم می‌آید که وقتی برای اولین بار زبان فرانسه را یاد می‌گرفتم، هفته‌ای چند بار به مدت 30 دقیقه

I would go to my French professor's office  for about 30 minutes a couple of times a week,  

به دفتر استاد فرانسوی‌ام می‌رفتم

and she would ask me simple questions  like, what did you do this weekend,  

و او از من سؤالات ساده‌ای می‌پرسید، مثلاً این آخر هفته چه کردی،

or what are you going to do tomorrow? I didn't  have much vocabulary to explain what I wanted  

یا چه می‌خواهی بروی. برای انجام فردا؟ من واژگان زیادی برای توضیح اینکه می‌خواهم

to do or what I had done, but when she  gave me some vocabulary that I could use,  

انجام دهم یا کاری که انجام داده‌ام نداشتم، اما وقتی او به من واژگانی داد که بتوانم از آن استفاده کنم،

I wrote it down. I had so many pages of notes  and this was extremely helpful. Sometimes I went  

آن را یادداشت کردم. من صفحات زیادی یادداشت داشتم و این بسیار مفید بود. گاهی اوقات به

back and reviewed them, sometimes I didn't,  but the act of writing it down helped it to  

عقب برمی‌گشتم و آنها را مرور می‌کردم، گاهی اوقات نه، اما عمل نوشتن آن به آن کمک می‌کرد که

not just go in one ear and out the other.  Instead, it went in one ear and it stuck.

فقط از یک گوش خارج نشود و از گوش دیگر خارج نشود. در عوض، در یک گوش فرو رفت و گیر کرد.

I highly recommend taking notes and using  the worksheets for my English lessons can  

به شدت توصیه می‌کنم یادداشت برداری کنید و استفاده از کاربرگ‌ها برای درس‌های انگلیسی من می‌تواند به

help you have an outline that you can  take notes with. The fourth way that  

شما کمک کند طرح کلی داشته باشید که بتوانید با آن یادداشت برداری کنید. راه چهارمی که

English learners waste their time while they're  learning English is a really big one. I have  

زبان‌آموزان انگلیسی وقت خود را در حین یادگیری انگلیسی تلف می‌کنند، راه بسیار بزرگی است. من

a question for you. Are you a perfectionist?  A perfectionist is someone who cannot stand,  

یک سوال از شما دارم. آیا شما یک کمال گرا هستید؟ یک کمال‌گرا کسی است که نمی‌تواند بایستد،

they can't handle when things are not perfect.  It has to be perfect before you take that first  

نمی‌تواند وقتی همه چیز کامل نیست، تحمل کند. قبل از برداشتن اولین قدم باید کامل باشد

step. Maybe you're trying to do something new  and you can't take that first step because you  

. شاید در حال تلاش برای انجام کاری جدید هستید و نمی‌توانید اولین قدم را بردارید زیرا می‌دانید

know that you're probably going to make a mistake.  You can't have a conversation in English because  

که احتمالاً مرتکب اشتباه خواهید شد. شما نمی توانید به زبان انگلیسی مکالمه داشته باشید زیرا

you're so worried about making a mistake. What  if I don't have the right word? What if they  

خیلی نگران اشتباه هستید. اگر کلمه مناسبی نداشته باشم چه؟ اگر آنها

don't understand me? What if I can't understand  them? Then you decide to just not do anything.

مرا نفهمند؟ اگر نتوانم آنها را بفهمم چه ؟ سپس تصمیم می گیرید که هیچ کاری انجام ندهید.

Being a perfectionist can be a huge  roadblock for your English learning,  

کمال‌گرا بودن می‌تواند مانع بزرگی برای یادگیری زبان انگلیسی شما باشد،

and this will really make you waste time because  really, the faster that you get started, the  

و این واقعاً باعث می‌شود زمان خود را تلف کنید، زیرا واقعاً، هر چه سریع‌تر شروع کنید،

better it will be. What's the solution if you are  a perfectionist? Well, my tip for you is to just  

بهتر خواهد بود. اگر کمال گرا هستید راه حل چیست ؟ خوب، توصیه من برای شما این است که فقط

take a simple step. You don't need to just jump in  and give a huge presentation in English, instead,  

یک قدم ساده بردارید. لازم نیست فقط وارد شوید و یک ارائه بزرگ به زبان انگلیسی ارائه دهید، در عوض،

start slowly. Look around your room and see if  there's a way that you can describe what you see.  

به آرامی شروع کنید. به اطراف اتاق خود نگاه کنید و ببینید آیا راهی وجود دارد که بتوانید آنچه را که می بینید توصیف کنید.

I see a computer monitor. I see a couch. Out the  window, the birds are, what's that word? I don't  

من یک مانیتور کامپیوتر می بینم. من یک کاناپه می بینم. بیرون پنجره، پرندگان هستند، آن کلمه چیست؟ من

know the word for what sound birds make. I'm going  to look it up. Chirping, the birds are chirping.  

کلمه‌ای را نمی‌دانم که پرندگان چه صدایی تولید می‌کنند. من می‌خواهم آن را جستجو کنم. جیک جیک، پرنده ها جیک می زنند.

Okay, here, you are making mistakes in a safe  environment, you are learning new words, and we  

خوب، در اینجا، شما در یک محیط امن اشتباه می کنید ، در حال یادگیری کلمات جدید هستید، و ما

can use the previous tip. You can write down the  birds are chirping so that you can remember that.

می توانیم از نکته قبلی استفاده کنیم. می‌توانید صدای غوغای پرندگان را یادداشت کنید تا بتوانید آن را به خاطر بسپارید. با

Starting slow, don't jump into a scary  scenario where you're giving a presentation,  

شروع آهسته، وارد سناریوی ترسناکی نشوید که در آن در حال ارائه یک سخنرانی هستید،

that will trigger every bit of  perfectionism in you. Instead,  

که هر ذره ای از کمال گرایی را در شما ایجاد می کند. در عوض،

start slow. Talk about the things you see around  you and build up that confidence. The fifth and  

آهسته شروع کنید. درباره چیزهایی که در اطراف خود می بینید صحبت کنید و این اعتماد به نفس را در خود ایجاد کنید. پنجمین و

final way that English learners often waste  their time while they're learning English is  

آخرین راه که زبان‌آموزان انگلیسی اغلب وقت خود را در حین یادگیری انگلیسی تلف می‌کنند این است

that they wait until they think their English is  good enough to begin speaking. Maybe you started  

که صبر می‌کنند تا فکر کنند انگلیسی آن‌ها به اندازه کافی خوب است تا شروع به صحبت کنند. شاید

learning English when you were in elementary  school, and oftentimes, in these classes,  

زمانی که در مدرسه ابتدایی بودید شروع به یادگیری زبان انگلیسی کرده‌اید ، و اغلب در این کلاس‌ها،

the teachers will ask students to repeat  things. Where's the bathroom? Where's the  

معلمان از دانش‌آموزان می‌خواهند چیزهایی را تکرار کنند . حمام کجاست؟

bathroom? I have a pencil. I have a pencil. You  repeated things with the teacher, but were you  

حمام کجاست؟ من یک مداد دارم. من یک مداد دارم. شما چیزهایی را با معلم تکرار کردید، اما آیا

really speaking and having a conversation? Not  really. If you can understand my YouTube videos,  

واقعاً صحبت می‌کردید و صحبت می‌کردید؟ نه واقعاً. اگر می‌توانید ویدیوهای YouTube من را درک کنید،

your English level is high enough to  start having English conversations.

سطح زبان انگلیسی شما به اندازه‌ای بالاست که می‌توانید مکالمات انگلیسی را شروع کنید.

A great way to start doing this is just to  take a little step and you can use one of  

یک راه عالی برای شروع این کار این است که فقط یک قدم بردارید و می‌توانید از یکی از

the videos in my series, Speak with Me,  where I will ask you a question in the  

ویدیوهای مجموعه من، با من صحبت کن، استفاده کنید، جایی که من از شما در

video and then I'll pause and you'll have  a chance to be able to speak back. I'm not  

ویدیو سؤالی می‌پرسم و سپس مکث می‌کنم و شما این کار را انجام می‌دهید. فرصتی برای پاسخ دادن داشته باشید. من نمی‌خواهم

going to tell you the exact words you need to  say. You need to create them from your brain,  

کلمات دقیقی را که باید بگویید به شما بگویم. شما باید آنها را از مغز خود بسازید،

but this will be a safe environment for you to  start speaking. The next time that you see someone  

اما این یک محیط امن برای شروع صحبت شما خواهد بود . دفعه بعد که فردی را می‌بینید

who's an English speaker, maybe your coworker  says, "Hey, how was your weekend?" Oh, you feel  

که انگلیسی صحبت می‌کند، شاید همکارتان می‌گوید: "هی، آخر هفته چطور بود؟" اوه، شما

much better because you've already practiced  speaking in that safe environment. I highly  

خیلی بهتر هستید زیرا قبلاً صحبت کردن را در آن محیط امن تمرین کرده‌اید. من به شدت

recommend that all of my English students speak  English in a conversation setting at least once  

توصیه می‌کنم که همه دانش‌آموزان انگلیسی من حداقل هفته‌ای یک‌بار در یک محیط مکالمه انگلیسی صحبت کنند

a week. This is a great way to have a deadline  so that you know, okay, Tuesday is coming. I'm  

. این یک راه عالی برای داشتن یک ضرب الاجل است تا بدانید، بسیار خوب، سه شنبه در راه است. من

going to be speaking in English on Tuesday.  I need to listen to some podcasts. I need to  

قرار است سه شنبه به زبان انگلیسی صحبت کنم. من باید چند پادکست گوش کنم. من باید

watch some of Vanessa's videos. I need to  prepare my mind a little bit for English.

برخی از ویدیوهای ونسا را ​​تماشا کنم. باید ذهنم را کمی برای انگلیسی آماده کنم.

Then on Tuesday, you got it, you can  speak in English. Well, great work,  

سپس روز سه‌شنبه، آن را دریافت کردید، می‌توانید به انگلیسی صحبت کنید. خوب، کار عالی،

learning how to have great English conversations  over the last 30 minutes. Now, I have a question  

یادگیری نحوه مکالمات عالی انگلیسی در 30 دقیقه گذشته. حالا یک سوال

for you. Are you a perfectionist? Are you someone  who strives for perfection, and do you have a hard  

از شما دارم. آیا شما یک کمال گرا هستید؟ آیا شما فردی هستید که برای رسیدن به کمال تلاش می‌کنید و

time forgiving yourself when you make a mistake?  What about when you make a mistake when you speak  

وقتی اشتباه می‌کنید برایتان سخت است که خودتان را ببخشید؟ وقتی به انگلیسی صحبت می کنید اشتباه می کنید چطور

in English? Can you forgive yourself and move  on? This is essential for speaking clearly  

؟ آیا می توانید خودتان را ببخشید و ادامه دهید ؟ این برای صحبت کردن واضح

and confidently in English. Let me know in the  comments if you are a perfectionist or maybe you  

و مطمئن به زبان انگلیسی ضروری است. اگر کمال‌گرا هستید یا شاید کمال‌گرا هستید، در نظرات به من اطلاع دهید،

are a recovering perfectionist, you're trying to  forgive yourself more and more. That's important.

بیشتر و بیشتر سعی می‌کنید خودتان را ببخشید. این مهم است.

Well, thanks so much for learning English with  me, and don't forget to download the free PDF  

خوب، از اینکه انگلیسی را با من یاد گرفتید بسیار سپاسگزارم ، و فراموش نکنید که کاربرگ PDF رایگان را

worksheet for today's lesson with all of these  speaking tips and tricks, questions and answers,  

برای درس امروز با همه این نکات صحبت کردن و ترفندها، پرسش‌ها و پاسخ‌ها،

ideas and theories and ways for you to actually  have real conversations in English. Plus,  

ایده‌ها و تئوری‌ها و راه‌هایی که می‌توانید واقعاً مکالمات واقعی داشته باشید، دانلود کنید. به زبان انگلیسی بعلاوه،

at the bottom of the worksheet, you can answer  Vanessa's challenge question so that you never  

در پایین کاربرگ، می‌توانید به سؤال چالشی ونسا پاسخ دهید تا هرگز

forget what you've learned. You can click on the  link in the description to download that free  

آموخته‌های خود را فراموش نکنید. امروز می‌توانید روی پیوند موجود در توضیحات کلیک کنید تا آن کاربرگ PDF رایگان را دانلود کنید

PDF worksheet today. It is my gift to you. Well,  thank you so much for learning English with me,  

. هدیه من به شماست خوب، از اینکه انگلیسی را با من یاد گرفتید بسیار سپاسگزارم،

and I'll see you again next Friday for a new  lesson here on my YouTube channel. Bye. Wait,  

و جمعه آینده دوباره شما را برای یک درس جدید در اینجا در کانال YouTube من می بینم. خداحافظ صبر کنید،

do you want more? I recommend watching  this video next where you will continue  

بیشتر می‌خواهید؟ توصیه می‌کنم این ویدیوی بعدی را تماشا کنید که در آن

to improve your English conversation skills,  including the top small talk questions and  

به بهبود مهارت‌های مکالمه انگلیسی خود ادامه می‌دهید، از جمله مهم‌ترین سؤالات مکالمه کوچک و

answers that you can use so that you can  seem friendly and not creepy. Make sure  

پاسخ‌هایی که می‌توانید از آنها استفاده کنید تا بتوانید دوستانه به نظر بیایید و ترسناک نباشید. مطمئن شوید   از

that you use them correctly and find out  how in this lesson. I'll see you there.

آنها به درستی استفاده می‌کنید و در این درس نحوه استفاده را پیدا کنید. اونجا میبینمت