5 ENGLISH IDIOMS NO ONE TOLD YOU BEFORE

85,406 views ・ 2023-02-05

Speak English With Tiffani


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
Hey, in today's English lesson, I'm going to teach you five English
0
780
3900
سلام، در درس امروز انگلیسی، پنج اصطلاح انگلیسی را که قبلاً نشنیده اید به شما آموزش می دهم
00:04
idioms you've never heard before.
1
4710
2820
.
00:07
Are you ready?
2
7800
690
اماده ای؟
00:08
Well, then I'm teacher Tiffani.
3
8880
2230
خب، پس من معلم تیفانی هستم.
00:11
Let's jump right in.
4
11130
1860
بیایید درست بپریم
00:13
The very first English idiom is be in a tight spot.
5
13260
5910
. اولین اصطلاح انگلیسی be in a tight spot است.
00:19
Again, be in a tight.
6
19680
3300
باز هم در یک لباس تنگ باشید.
00:25
Excellent.
7
25294
281
00:25
Now, this just means to be in a difficult situation, so I want
8
25604
6481
عالی
حالا، این فقط به معنای قرار گرفتن در شرایط سخت است، بنابراین
00:32
you to think about it like this.
9
32089
1525
می‌خواهم اینطور به آن فکر کنید.
00:33
Imagine you had a shirt, your favorite shirt, and every time you wore this shirt,
10
33705
6780
تصور کنید که یک پیراهن، پیراهن مورد علاقه خود دارید ، و هر بار که این پیراهن را می پوشید،
00:40
you felt good about yourself, but all of a sudden you started gaining weight.
11
40489
4976
احساس خوبی نسبت به خودتان داشتید، اما ناگهان شروع به افزایش وزن کردید.
00:46
So when you go to put on the shirt that you love so much, all of a.
12
46065
4200
بنابراین وقتی می روی پیراهنی را بپوشی که خیلی دوستش داری، همه یک.
00:51
Ah, it's a little tight.
13
51390
1680
آه، کمی تنگ است.
00:53
It's, it's difficult to get the shirt on and even more
14
53340
3480
این است، پوشیدن پیراهن دشوار است و حتی از آن
00:56
difficult to get the shirt off.
15
56820
2250
دشوارتر از آن درآوردن پیراهن.
00:59
Taking the shirt off requires extra energy.
16
59100
2970
درآوردن پیراهن نیاز به انرژی بیشتری دارد.
01:02
It's a difficult situation.
17
62100
2340
شرایط سختی است.
01:05
That's why we say be in a tight spot.
18
65490
3960
به همین دلیل است که می گوییم در تنگنا باشید.
01:09
Makes sense, right?
19
69990
990
منطقی است، درست است؟
01:10
Again, a difficult situation.
20
70980
2010
باز هم شرایط سخت.
01:12
So let me give you some examples.
21
72990
2130
پس اجازه دهید چند نمونه برایتان بیاورم.
01:15
Ands.
22
75390
150
01:15
Here's the very first one you have put.
23
75540
2790
و
در اینجا اولین موردی است که قرار داده اید.
01:19
In a tight spot.
24
79095
1080
در یک نقطه تنگ.
01:20
So I think I need to let you go.
25
80325
2700
بنابراین فکر می کنم باید تو را رها کنم.
01:23
This is a very hard situation for me to be in.
26
83115
3360
این وضعیت برای من بسیار سخت است.
01:26
I, I can't really help you anymore.
27
86475
2100
من، واقعاً دیگر نمی توانم به شما کمک کنم.
01:28
I need to let you go.
28
88995
1350
باید اجازه بدم بری
01:31
You have put me in a tight spot, so I think I need to let you go.
29
91035
5070
تو مرا در تنگنا قرار داده ای، بنابراین فکر می کنم باید تو را رها کنم.
01:36
Sentence number two, her divorce put her in a tight spot, a difficult
30
96795
6660
جمله شماره دو، طلاق او را در تنگنا قرار داده، شرایط سختی
01:43
situation, but she is doing better now.
31
103455
3480
دارد، اما او اکنون بهتر است.
01:47
It make sense and sentence number three, Jeremy put me in a tight
32
107835
6150
منطقی است و جمله شماره سه، جرمی وقتی ورشکستگی را جلوی همه مطرح کرد مرا در تنگنا
01:53
spot when he brought up the bankruptcy in front of everyone.
33
113985
5440
قرار داد .
01:59
I didn't want everyone to know about my bankruptcy, so I felt very awkward.
34
119625
4830
من نمی خواستم همه درباره ورشکستگی من بدانند، بنابراین احساس ناخوشایندی داشتم.
02:04
It was a difficult situation when Jeremy told everyone revealed brought up my ba.
35
124455
8010
زمانی که جرمی به همه افراد فاش شد، وضعیت سختی بود.
02:13
makes sense, right?
36
133424
961
منطقی است، درست است؟
02:14
Again, we say be in a tight spot.
37
134535
4109
باز هم می گوییم در تنگنا باشید.
02:18
Now, idiom number two is also a very useful one.
38
138945
3449
حال، اصطلاح شماره دو نیز بسیار مفید است.
02:22
Idiom number two is be off the mark.
39
142515
4170
اصطلاح شماره دو خارج از علامت است.
02:27
Be off the mark.
40
147315
2190
دور از خط باشید.
02:29
Once again, be off the mark.
41
149595
2700
یک بار دیگر، دور از خط باشید.
02:33
Excellent.
42
153780
660
عالی
02:34
Now, this one just means not achieving the desired result due to inaccuracy.
43
154590
7709
حالا این یکی فقط به معنای عدم دستیابی به نتیجه مطلوب به دلیل عدم دقت است.
02:42
Think about it.
44
162510
690
در مورد آن فکر کنید.
02:43
Maybe you took a test and you expected that you were going to get an A on the
45
163530
4799
شاید شما در یک آزمون شرکت کرده اید و انتظار داشتید که در آزمون A
02:48
test, but then you receive your test results and instead of an A, you get a C.
46
168329
6750
می گیرید، اما بعد از آن نتیجه آزمون خود را دریافت می کنید و به جای A، C می گیرید.
02:56
Wait a minute.
47
176190
780
یک دقیقه صبر کنید.
02:57
That's not the expected result.
48
177149
2340
این نتیجه مورد انتظار نیست.
03:00
, you were off the mark again, not achieving the desired result due to inaccuracy.
49
180315
7139
، مجدداً خارج از خط بودید و به دلیل عدم دقت به نتیجه مطلوب نرسیدید.
03:07
Here's the first example sentence.
50
187905
2310
در اینجا اولین جمله مثال است.
03:10
I was really off the mark on my exams.
51
190575
4440
من واقعاً در امتحاناتم از حد معمول خارج شده بودم.
03:15
You got that one right.
52
195465
1200
اون یکی رو درست فهمیدی
03:17
Number two, his efforts were off the mark.
53
197175
4440
شماره دو، تلاش های او بی نتیجه بود.
03:21
He didn't achieve the desired result.
54
201825
2970
او به نتیجه دلخواه نرسید.
03:24
His efforts were off the mark and.
55
204915
3120
تلاش های او بی نتیجه بود و.
03:29
The weather forecast was really off the mark today.
56
209114
3961
هواشناسی امروز واقعاً غیرممکن بود.
03:33
You know, the weather forecast said that, Hey, it's going to be a
57
213315
3150
می‌دانی، پیش‌بینی هواشناسی می‌گفت، هی،
03:36
sunny day, but it rained all day.
58
216465
3690
روز آفتابی خواهد بود، اما تمام روز باران می‌بارید.
03:40
The weather forecast was really off the mark today.
59
220845
4650
هواشناسی امروز واقعاً غیرممکن بود.
03:46
Make sense?
60
226065
899
معنی دارد؟
03:47
All right, let's move on to English idiom number three, English idiom
61
227174
4201
بسیار خوب، بیایید به اصطلاح انگلیسی شماره سه برویم، اصطلاح انگلیسی
03:51
number three is bend over back.
62
231375
3149
شماره سه خم شده است.
03:55
Bend over backward.
63
235695
2330
به عقب خم شوید.
03:58
I want you to repeat after me.
64
238025
1330
می خواهم بعد از من تکرار کنی
03:59
Bend over backward.
65
239625
2400
به عقب خم شوید.
04:03
Excellent.
66
243984
281
عالی
04:04
Now this idiom just means to work extra hard in an effort to make someone happy.
67
244334
7650
اکنون این اصطلاح فقط به معنای تلاش بیشتر برای خوشحال کردن کسی است.
04:12
Again, you're going the extra mile.
68
252600
1830
باز هم، شما مایل اضافی را طی می کنید.
04:14
You're working extra hard in order to make someone happy.
69
254430
4260
شما سخت کار می کنید تا کسی را خوشحال کنید.
04:19
Now, think about bending over backward.
70
259020
2800
حالا به خم شدن به عقب فکر کنید.
04:21
Oh, it's not really the easiest thing to do.
71
261930
2400
اوه، این واقعا ساده ترین کار نیست.
04:24
You have to put a lot of effort in order to do it right.
72
264540
2850
برای انجام درست آن باید تلاش زیادی کنید.
04:27
It's just saying that you're working extra hard to help someone else out
73
267840
4950
فقط به این معناست که شما سخت کار می کنید تا به شخص دیگری کمک کنید
04:33
In English, we say bend over backward.
74
273150
3150
در انگلیسی، ما می گوییم به عقب خم شوید.
04:36
Now check out this example.
75
276305
1585
حالا این مثال را بررسی کنید.
04:39
Jamie's husband constantly bends over backward for her.
76
279305
5080
شوهر جیمی مدام به خاطر او خم می شود.
04:44
He loves her so much.
77
284715
1380
او را خیلی دوست دارد.
04:46
Whatever she wants, even though he comes home from work, extremely tired, he will
78
286575
4170
هر چه او بخواهد، حتی با وجود اینکه او از سر کار به خانه می آید، به شدت خسته است، او
04:50
go right back out to get her some flowers to get her the food that she wants.
79
290745
4860
بلافاصله بیرون می رود تا برای او گل بیاورد تا غذای مورد نظرش را برایش بیاورد.
04:55
Why?
80
295605
510
چرا؟
04:56
Jamie's husband constantly bends over backward for her.
81
296385
4740
شوهر جیمی مدام به خاطر او خم می شود.
05:01
He worked extra hard.
82
301485
1680
او خیلی سخت کار کرد.
05:03
He.
83
303405
210
او
05:04
Extra, extra hard in an effort to make her happy.
84
304860
3780
سخت، بسیار سخت در تلاش برای خوشحال کردن او.
05:09
All right.
85
309000
390
05:09
Sentence number two.
86
309450
1260
خیلی خوب.
جمله شماره دو
05:11
I bent over backward for that guy and he still treats me poorly.
87
311640
4950
من برای آن پسر خم شدم و او هنوز با من بد رفتار می کند.
05:17
I worked hard.
88
317040
1110
من سخت کار کردم.
05:18
I put in my best effort, and yet he still treats me poorly again.
89
318210
4770
من تمام تلاشم را به کار می‌برم، اما او همچنان با من بد رفتار می‌کند.
05:23
I bent over backward for that guy and he still treats me poorly.
90
323280
4770
من برای آن پسر خم شدم و او هنوز با من بد رفتار می کند.
05:28
And what about sentence number?
91
328620
2099
و در مورد شماره جمله چطور؟
05:32
I only bend over backward for family.
92
332160
2880
من فقط برای خانواده خم می شوم.
05:35
I only put in an extra effort for my family.
93
335400
3060
من فقط برای خانواده ام تلاش بیشتری می کنم.
05:39
Once again, I only bend over backward for family.
94
339150
4410
یک بار دیگر، من فقط برای خانواده خم می شوم.
05:44
Makes sense?
95
344070
540
05:44
Right.
96
344610
450
منطقی است؟
درست.
05:45
Okay.
97
345330
390
05:45
Let's check out idiom number four.
98
345780
2250
باشه.
بیایید اصطلاح شماره چهار را بررسی کنیم.
05:48
Idiom number four is bite off more than you can chew.
99
348035
5335
اصطلاح شماره چهار بیشتر از چیزی که بتوانید بجوید گاز گرفته می شود.
05:53
Bite off more than you can chew.
100
353790
2460
بیشتر از چیزی که بتوانید بجوید گاز بگیرید.
05:56
I want you to repeat after me Bite.
101
356340
2400
می خواهم بعد از من نیش را تکرار کنی.
06:00
More than you can chew.
102
360840
3750
بیشتر از چیزی که بتوانید بجوید.
06:06
Excellent.
103
366270
240
06:06
Bite off more than you can chew.
104
366540
1980
عالی
بیشتر از چیزی که بتوانید بجوید گاز بگیرید.
06:08
Now, this just means to make a commitment you cannot fulfill.
105
368580
5850
اکنون، این فقط به این معنی است که تعهدی را بپذیرید که نمی توانید انجام دهید.
06:15
You tell someone, Hey, I got you.
106
375090
3420
به کسی می گویی، هی، من تو را فهمیدم.
06:18
I'll make sure to complete all of the things you asked me to complete.
107
378720
4270
من مطمئن خواهم شد که تمام مواردی را که از من خواسته اید تکمیل کنم.
06:23
And then you realize, oh my.
108
383610
1710
و بعد متوجه میشی، اوه من.
06:26
I'm not going to be able to do what I said.
109
386880
2640
من نمی توانم کاری را که گفتم انجام دهم.
06:29
I bit off more than I can chew to make a commitment you cannot fulfill.
110
389580
6120
من بیش از آن چیزی که بتوانم بجوم گاز گرفتم تا تعهدی بدهم که شما نتوانید به آن عمل کنید.
06:35
Hey, I'll record a video for you every single day.
111
395729
4771
سلام، من هر روز یک ویدیو برای شما ضبط می کنم.
06:41
Wait a minute.
112
401789
571
یک دقیقه صبر کن.
06:42
I'm a little too busy to do that.
113
402960
1259
من برای انجام این کار کمی سرم شلوغ است.
06:44
I bit off more than I can chew.
114
404700
2310
من بیشتر از چیزی که بتوانم بجوم گاز گرفتم.
06:47
Make sense?
115
407400
900
معنی دارد؟
06:48
All right, let me give you an example sentence.
116
408479
1620
بسیار خوب، اجازه دهید یک جمله مثال بزنم.
06:50
Here we go.
117
410099
511
در اینجا ما می رویم.
06:51
I think I bit off more than I can chew with this new job.
118
411979
5531
فکر می‌کنم با این کار جدید، بیشتر از چیزی که بتوانم جویدن آن را گاز گرفتم.
06:58
I think I bit off more than I can chew with this new job.
119
418140
4800
فکر می‌کنم با این کار جدید، بیشتر از چیزی که بتوانم جویدن آن را گاز گرفتم.
07:03
Next I need to expand my company, but I don't want to
120
423539
6151
در مرحله بعد باید شرکتم را گسترش دهم، اما نمی‌خواهم
07:09
bite off more than I can chew.
121
429719
1861
بیش از آن چیزی که بتوانم بجوم، گاز بگیرم.
07:11
I, I want to get bigger, but I, I, I don't wanna make a commitment that I cannot.
122
431740
4400
من، من می خواهم بزرگتر شوم، اما من، من، نمی خواهم تعهدی بدهم که نتوانم.
07:17
, I need to expand my company, but I don't want to bite off more than I can chew.
123
437415
5910
، من باید شرکتم را گسترش دهم، اما نمی‌خواهم بیش از آن چیزی که بتوانم بجوم، گاز بگیرم.
07:24
And this one, he is about to bite off more than he can chew by marrying Sabrina.
124
444165
6120
و این یکی، او با ازدواج با سابرینا، بیش از آن که بتواند بجود، نزدیک است.
07:30
I don't think that's a wise decision.
125
450705
2250
فکر نمی کنم این تصمیم عاقلانه ای باشد.
07:32
This might be a little bit much for him.
126
452955
2100
این ممکن است برای او کمی زیاد باشد.
07:35
He is about to bite off more than he can chew by marrying Sabrina.
127
455895
4980
او با ازدواج با سابرینا بیشتر از چیزی که بتواند بجود در آستانه گاز گرفتن است.
07:41
You got it right.
128
461685
900
درست متوجه شدید.
07:42
Okay.
129
462795
450
باشه.
07:43
Now let's move on to idiom number five.
130
463305
2820
حال به سراغ اصطلاح شماره پنج می رویم.
07:46
Idiom number five is bitter pill to swallow.
131
466365
4500
اصطلاح شماره پنج قرص تلخ است.
07:51
Bitter pill to swallow after me.
132
471765
2880
قرص تلخ برای قورت دادن به دنبال من.
07:54
Bitter pill to swallow.
133
474825
3840
قرص تلخ برای قورت دادن.
08:00
Excellent.
134
480105
510
08:00
Now a better pill to swallow.
135
480705
1710
عالی
حالا یک قرص بهتر برای قورت دادن.
08:02
This just means an unpleasant happening that is difficult to.
136
482415
6180
این فقط به معنای یک اتفاق ناخوشایند است که انجام آن دشوار است.
08:09
Something that happens that it's hard for you to accept.
137
489705
3690
اتفاقی می افتد که پذیرش آن برای شما سخت است.
08:13
It's hard for you to believe that this thing is happening to you.
138
493545
4230
برای شما سخت است که باور کنید این اتفاق برای شما می افتد.
08:18
An unpleasant happening that is difficult to endure.
139
498105
4080
یک اتفاق ناخوشایند که تحمل آن دشوار است.
08:22
It's not easy, a bitter pill to swallow.
140
502275
3660
این آسان نیست، یک قرص تلخ برای قورت دادن.
08:26
Now, let me give you an example sentence that will help you understand
141
506175
3000
اکنون، اجازه دهید یک جمله مثال بزنم که به شما کمک می‌کند
08:29
this idiom moving away from.
142
509205
2700
این اصطلاح را درک کنید.
08:33
Was a bitter pill to swallow.
143
513120
2340
قرص تلخی بود برای قورت دادن
08:35
It's so hard to move away from family, for example, you know, I lived in South Korea.
144
515880
4350
دور شدن از خانواده خیلی سخت است ، مثلاً می دانید، من در کره جنوبی زندگی می کردم.
08:40
I lived there for almost 10 years, and during that time I
145
520410
3810
من تقریباً 10 سال آنجا زندگی کردم و در این مدت
08:44
missed so many family events.
146
524225
2305
بسیاری از رویدادهای خانوادگی را از دست دادم.
08:46
It was a bitter pill to swallow.
147
526680
1950
قرص تلخی بود که باید بلعید.
08:49
But now I'm home and I'm with my family, so I'm happy.
148
529050
2880
اما الان در خانه هستم و با خانواده ام هستم، بنابراین خوشحالم.
08:51
But again, moving away from family was a bitter pill to swallow.
149
531990
4980
اما باز هم دور شدن از خانواده قرص تلخی بود.
08:57
You got it.
150
537660
660
فهمیدی.
08:58
Good.
151
538590
390
خوب
08:59
Next we have this.
152
539070
960
بعد ما این را داریم.
09:01
The pandemic is a bitter pill to swallow, but we will overcome this.
153
541050
5700
همه‌گیری قرص تلخی است که می‌توان آن را بلعید، اما ما بر آن غلبه خواهیم کرد.
09:06
Yes.
154
546810
630
آره.
09:07
You know about the pandemic that we experienced all around the world, right?
155
547500
3960
شما در مورد بیماری همه گیر که ما در سراسر جهان تجربه کردیم، می دانید، درست است؟
09:11
With 2020 and the Covid Pandemic.
156
551465
2385
با سال 2020 و همه گیری کووید.
09:14
The pandemic is a bitter pill to swallow, but we will overcome this.
157
554820
4550
همه‌گیری قرص تلخی است که می‌توان آن را بلعید، اما ما بر آن غلبه خواهیم کرد.
09:20
Make sense?
158
560070
840
معنی دارد؟
09:21
All right, and sentence number three, failing the bar exam yet again.
159
561180
5280
بسیار خوب، و جمله شماره سه، دوباره مردود شدن در آزمون وکالت.
09:26
Was a bitter pill to swallow.
160
566835
1710
قرص تلخی بود برای قورت دادن
09:28
I failed Again, I, I gave it my all, but I failed.
161
568545
3300
من شکست خوردم دوباره، من، تمام تلاشم را کردم، اما شکست خوردم.
09:32
Failing the bar exam yet again was a bitter pill to swallow.
162
572564
4831
رد شدن دوباره در آزمون وکالت قرص تلخی بود.
09:38
Make six.
163
578115
900
شش بساز
09:39
All right, excellent.
164
579224
870
باشه عالیه
09:40
So now you know the five English idioms that you didn't know before,
165
580094
3600
بنابراین اکنون پنج اصطلاح انگلیسی را می‌شناسید که قبلاً نمی‌دانستید،
09:43
but now you can use them in real life.
166
583844
2551
اما اکنون می‌توانید از آنها در زندگی واقعی استفاده کنید.
09:46
Now I wanna keep helping you, so if you want my free English newsletter,
167
586484
4141
اکنون می‌خواهم به کمک شما ادامه دهم، بنابراین اگر خبرنامه انگلیسی رایگان من را می‌خواهید،
09:50
all you have to do is go to www.speakenglishwithTiffani.com/newsletter.
168
590745
7050
تنها کاری که باید انجام دهید این است که به www.speakenglishwithTifhani.com/newsletter بروید.
09:58
Each week I send out English tips and so much more to help you along your English.
169
598064
4831
هر هفته نکات انگلیسی و خیلی چیزهای دیگر را می فرستم تا به شما در یادگیری زبان انگلیسی کمک کنم.
10:03
So remember to keep speaking English, keep studying hard, and
170
603464
3961
پس به یاد داشته باشید که به انگلیسی صحبت کنید ، به سختی مطالعه
10:07
I will see you in the next lesson.
171
607425
2300
کنید و در درس بعدی شما را خواهم دید.
10:19
You still there?
172
619425
870
هنوز اونجایی؟
10:21
? You know what time it's, it's story time eight.
173
621795
5940
? می دانید ساعت چند است ، ساعت داستان هشت است.
10:27
I said it's story time.
174
627795
2049
گفتم وقت داستان است.
10:30
Alright, now today's story is actually about my neighbor.
175
630525
5850
خوب، حالا داستان امروز در واقع در مورد همسایه من است.
10:36
That's right.
176
636555
539
درست است.
10:37
So, You might not know this, but I am an artist.
177
637094
4891
بنابراین، شما ممکن است این را ندانید، اما من یک هنرمند هستم.
10:42
I love to draw and I love to paint.
178
642015
2280
من عاشق طراحی هستم و عاشق نقاشی هستم.
10:44
I've been a painter my entire life.
179
644355
2190
من تمام عمرم نقاش بودم
10:46
I can remember when I was around five or six years old, just drawing for hours.
180
646725
5490
یادم می‌آید زمانی که حدوداً پنج یا شش ساله بودم، ساعت‌ها نقاشی می‌کشیدم.
10:52
I have always enjoyed drawing and painting.
181
652425
2610
من همیشه از طراحی و نقاشی لذت برده ام.
10:55
So when I moved into my new apartment and I had set everything up, I walked
182
655275
6420
بنابراین وقتی به آپارتمان جدیدم نقل مکان کردم و همه چیز را آماده کرده بودم،
11:01
into my bedroom and it looked perfect, but I realized that one thing was.
183
661695
5190
وارد اتاق خوابم شدم و به نظر عالی بود، اما متوجه شدم که یک چیز این بود.
11:07
I realized that I didn't have an art table.
184
667890
3510
فهمیدم که میز هنری ندارم.
11:11
I didn't have an area in my bedroom where I could be creative and express myself.
185
671580
5310
من در اتاق خوابم فضایی نداشتم که بتوانم خلاق باشم و خودم را بیان کنم.
11:17
So I decided to purchase an art table.
186
677130
2790
بنابراین تصمیم گرفتم یک میز هنری بخرم.
11:20
Mm.
187
680120
350
11:20
I bought a beautiful art table.
188
680940
2670
مم
یک میز هنری زیبا خریدم.
11:23
I went on Amazon, didn't find one that I wanted.
189
683610
3060
من به آمازون رفتم، موردی را که می خواستم پیدا نکردم.
11:27
But then I went to a store called Michael's.
190
687090
2190
اما بعد به فروشگاهی به نام مایکل رفتم.
11:29
Michael's is a popular arts and craft store here in America, and
191
689280
3930
Michael's یک فروشگاه محبوب هنر و صنایع دستی در اینجا در آمریکا است، و
11:33
I found the exact table I wanted.
192
693210
2400
من دقیقا میز مورد نظرم را پیدا کردم.
11:35
It was a glass top table with black legs, and it had a very, um, uh,
193
695700
5220
این یک میز رویه شیشه ای با پایه های مشکی بود، و
11:40
a very useful way of lifting up.
194
700920
2670
روش بسیار مفیدی برای بلند کردن داشت.
11:44
The mechanics were beautiful.
195
704130
1440
مکانیک زیبا بود.
11:45
I could tell by watching the video that it lifted up just so nicely.
196
705575
3745
با تماشای ویدیو می‌توانستم بفهمم که خیلی خوب بلند شده است.
11:49
It was the table I wanted, so I.
197
709380
2970
این میزی بود که من می خواستم، پس
11:53
, buy now.
198
713459
480
الان خریدم.
11:54
Purchase the table.
199
714959
601
خرید میز
11:55
Now remember, it was a table, so it was going to be big.
200
715650
3120
حالا یادت باشد، میز بود، پس قرار بود بزرگ شود.
11:59
Now I live on the third floor, so I said, okay.
201
719130
3240
حالا من در طبقه سوم زندگی می کنم ، گفتم: باشه.
12:03
When they deliver it to my apartment, I hope they don't leave it downstairs.
202
723449
5671
وقتی آن را به آپارتمان من تحویل می دهند، امیدوارم آن را در طبقه پایین نگذارند.
12:09
I was praying they would bring it to my door.
203
729420
2250
دعا می کردم بیاورند در خانه ام.
12:12
So a few days went.
204
732089
1081
بنابراین چند روز گذشت.
12:14
Then a few more days, and I got a notification on my phone.
205
734130
2910
بعد از چند روز دیگر، و من یک اعلان در تلفن خود دریافت کردم.
12:17
Tiffani, your table, your art table has arrived.
206
737199
3321
تیفانی، میز شما، میز هنر شما رسید.
12:20
Ooh, I was excited.
207
740609
1470
اوه من هیجان زده بودم
12:22
So I went to my front door.
208
742260
1559
پس رفتم جلوی در.
12:24
I unlocked the door and I opened it and there was nothing, and I could
209
744000
5670
قفل در را باز کردم و بازش کردم و چیزی نبود و
12:29
hear the music playing, da, da, da.
210
749670
4169
صدای موسیقی را می شنیدم، دا، دا، دا.
12:34
I said, no.
211
754079
780
گفتم نه
12:35
They left the table on the first floor.
212
755910
2520
میز طبقه اول را رها کردند.
12:38
Remember I said I live on the third?
213
758489
1801
یادت هست گفتم من سوم زندگی می کنم؟
12:41
Three flights of steps.
214
761040
1590
سه پله.
12:42
I'm one person, I'm strong, I'm in shape, but not enough to lift an art
215
762750
5880
من یک نفر هستم، قوی هستم، خوش اندام هستم ، اما آنقدر نیست که بتوانم یک
12:48
table up three flights of stairs.
216
768630
2010
میز هنری را سه طبقه از پله ها بالا ببرم.
12:51
Now I had just moved into the apartment, so I didn't know anyone really.
217
771030
3900
حالا من تازه به آپارتمان نقل مکان کرده بودم، بنابراین واقعاً کسی را نمی شناختم.
12:55
So I walked downstairs and I saw the art table, a huge box.
218
775800
6630
بنابراین به طبقه پایین رفتم و میز هنری را دیدم، یک جعبه بزرگ.
13:03
So I said, well, let me see if I can try to maneuver it.
219
783000
2579
بنابراین من گفتم، خوب، اجازه دهید ببینم آیا می توانم آن را مانور دهم یا خیر.
13:06
No, there was no way to maneuver.
220
786090
2560
نه، هیچ راهی برای مانور وجود نداشت.
13:09
So I walked back upstairs and right when I was about to go inside of my apartment to
221
789930
4920
بنابراین به طبقه بالا برگشتم و درست زمانی که می خواستم به داخل آپارتمانم بروم
13:14
try to figure something out, I remembered, wait a minute, one of my neighbors in
222
794850
4800
تا چیزی را بفهمم، به یاد آوردم، یک دقیقه صبر کنید، یکی از همسایه هایم در
13:19
passing, I had seen him in passing.
223
799655
1525
حال عبور بود، او را در حال عبور دیده بودم.
13:21
He just said, hi, how are you?
224
801180
1500
فقط گفت: سلام، خوبی؟
13:22
I said, Hey, I'm new here.
225
802800
1050
گفتم: هی من تازه واردم.
13:23
And that was it.
226
803855
714
و همین بود.
13:24
Few days prior to me receiving my art table.
227
804870
2160
چند روز قبل از اینکه میز هنرم را دریافت کنم.
13:27
So I knocked on his door.
228
807750
1290
پس در خانه اش را زدم.
13:30
I said, Hey.
229
810540
750
گفتم هی
13:31
He said, Hey, how are you?
230
811290
1080
گفت: هی، چطوری؟
13:32
I said, I'm fine.
231
812370
600
13:32
I said, I'm so sorry.
232
812970
1110
گفتم من خوبم
گفتم خیلی متاسفم
13:35
Would you mind helping?
233
815040
1410
دوست داری کمک کنی؟
13:37
Bring this table upstairs.
234
817395
2220
این میز را بیاور طبقه بالا.
13:40
His response, of course, sis, no problem at all.
235
820245
3750
پاسخ او البته خواهر، اصلاً مشکلی نیست.
13:44
It kind of caught me off guard.
236
824325
1290
یه جورایی غافلگیرم کرد
13:45
Remember he didn't know me at the time, but he was so happy
237
825615
4290
به یاد داشته باشید که او در آن زمان من را نمی شناخت ، اما بسیار خوشحال بود
13:49
and so willing to help me.
238
829905
1380
و مایل بود به من کمک کند.
13:51
So we went downstairs, we both lifted up the table and we brought
239
831765
3870
بنابراین ما به طبقه پایین رفتیم، هر دو میز را بلند کردیم و
13:55
it back up to my apartment.
240
835635
1410
آن را به آپارتمان من آوردیم.
13:57
Now I couldn't get it into my apartment at all, so he brought it into my apartment.
241
837525
4650
حالا اصلاً نمی‌توانستم آن را وارد آپارتمانم کنم، بنابراین او آن را به آپارتمان من آورد.
14:02
Again.
242
842175
240
14:02
I didn't know this guy.
243
842415
1020
از نو.
من این مرد را نمی شناختم
14:03
He brought it into my apartment.
244
843825
1560
او آن را به آپارتمان من آورد.
14:06
And he set it at the door.
245
846060
1440
و آن را دم در گذاشت.
14:07
He didn't come in too far and I said, thank you so much.
246
847530
3120
زیاد وارد نشد و گفتم خیلی ممنون.
14:10
He said, SIS, anytime we're here to help each other.
247
850650
2520
او گفت، SIS، هر زمان که ما اینجا هستیم تا به یکدیگر کمک کنیم.
14:13
And then he walked out and I thought about this situation for a while.
248
853440
5520
و بعد رفت بیرون و من مدتی به این وضعیت فکر کردم.
14:19
We live in a world in a time where, Many people are separated, right?
249
859590
5099
ما در دنیایی زندگی می کنیم که در آن، بسیاری از مردم از هم جدا شده اند، درست است؟
14:25
At the time, we had just come out of the pandemic and people were very nervous
250
865140
5040
در آن زمان، ما تازه از بیماری همه گیر خارج شده بودیم و مردم از
14:30
about being around each other, right?
251
870180
1740
بودن در کنار یکدیگر بسیار عصبی بودند، درست است؟
14:31
Because you could possibly get covid and people were nervous
252
871979
2671
از آنجا که ممکن است شما به کووید مبتلا شوید و مردم در مورد آن عصبی
14:34
about, Hey, is this person okay?
253
874655
1584
بودند، هی، این شخص خوب است؟
14:36
Are they sick or not?
254
876239
931
مریض هستن یا نه؟
14:37
But this gentleman was so kind, he helped me without asking for
255
877800
4350
اما این آقا خیلی مهربان بود، بدون اینکه چیزی بخواهد، بی دریغ به من کمک کرد
14:42
anything, without hesitation.
256
882150
2160
.
14:44
And since that time, we've become good friends.
257
884579
1981
و از آن زمان، ما دوستان خوبی شدیم.
14:46
He's still my neighbor, he and his family, his wife, his kids.
258
886650
2880
او هنوز همسایه من است، او و خانواده اش، همسرش، بچه هایش.
14:49
They're very, And I just thank God so much for his kindness
259
889535
3700
آنها خیلی خوب هستند و من فقط خدا را به خاطر لطفش در
14:53
that night, and now I have an art table in my bedroom and I love it.
260
893235
3750
آن شب بسیار شکر می کنم و اکنون یک میز هنری در اتاق خوابم دارم و آن را دوست دارم.
14:57
So remember, you can help someone out and they will appreciate it so much.
261
897345
4530
بنابراین به یاد داشته باشید، شما می توانید به کسی کمک کنید و او بسیار قدردان آن خواهد بود.
15:01
I hope you enjoyed today's lesson, and I'll talk to you next time.
262
901965
3180
امیدوارم از درس امروز لذت برده باشید و دفعه بعد با شما صحبت خواهم کرد.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7