5 ENGLISH IDIOMS YOU MUST KNOW

142,802 views ・ 2022-06-26

Speak English With Tiffani


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
Hey, in order for you an English learner to speak English like a
0
690
4320
سلام، برای اینکه شما یک زبان آموز انگلیسی مانند یک
00:05
native English speaker, you must learn how to use English idioms properly.
1
5010
5490
انگلیسی زبان بومی انگلیسی صحبت کنید، باید یاد بگیرید که چگونه از اصطلاحات انگلیسی به درستی استفاده کنید.
00:10
And that's exactly why I created today's lesson for you in this lesson, I'm
2
10740
4470
و دقیقاً به همین دلیل است که درس امروز را برای شما در این درس ایجاد کردم،
00:15
going to teach you five English, idioms.
3
15210
1800
قصد دارم پنج اصطلاح انگلیسی را به شما آموزش دهم.
00:17
You must know, are you.
4
17040
1530
شما باید بدانید، آیا شما.
00:19
Now, before I teach you the first idiom, I need to remind you to
5
19375
3090
حالا قبل از اینکه اولین اصطلاح را به شما آموزش بدهم ، لازم است یادآوری کنم
00:22
download the English with Tiffani app.
6
22465
2790
که انگلیسی را با برنامه تیفانی دانلود کنید.
00:25
This app will help you learn new words, practice English, conversation, improve
7
25615
5160
این برنامه به شما کمک می کند کلمات جدید را یاد بگیرید، انگلیسی را تمرین کنید، مکالمه
00:30
your English, pronunciation, learn more about American culture and so much more.
8
30775
5220
کنید، زبان انگلیسی خود را بهبود ببخشید، تلفظ خود را بهبود ببخشید، درباره فرهنگ آمریکایی بیشتر بدانید و خیلی چیزهای دیگر.
00:36
So take out your phone.
9
36055
1290
پس گوشیتو بیرون بیار
00:38
Download the app right now and continue improving your English.
10
38220
4110
همین حالا برنامه را دانلود کنید و به بهبود زبان انگلیسی خود ادامه دهید.
00:42
The link is also in the description.
11
42449
2040
لینکش هم تو توضیحات هست
00:44
Now let's jump right in.
12
44640
2610
حالا بیایید به داخل بپریم.
00:47
Here we go.
13
47370
600
00:48
Idiom.
14
48150
390
00:48
Number one, to come to a head.
15
48599
3720
اصطلاح.
شماره یک، به نتیجه رسیدن.
00:53
Good after me to come to a head.
16
53160
4170
پس از من خوب است که به یک سر رسید.
00:58
Excellent.
17
58379
481
00:58
Last time after me to come to a head.
18
58860
3629
عالی
آخرین بار بعد از من به یک سر رسید.
01:04
Great job.
19
64035
960
کارت عالی بود.
01:05
Now, this just means to reach a crisis.
20
65084
4021
حالا این فقط به معنای رسیدن به یک بحران است.
01:09
So think about it like this.
21
69195
1920
پس اینجوری بهش فکر کن
01:11
Imagine there was a man and a woman, they fell in love and
22
71235
3690
تصور کنید زن و مردی بودند که عاشق هم شدند و
01:14
they decided to get married.
23
74925
1680
تصمیم گرفتند ازدواج کنند.
01:16
And in the very beginning ever read thing was wonderful.
24
76755
4650
و در همان ابتدا چیزی که همیشه خوانده شده بود فوق العاده بود.
01:21
They were happy every day they woke up smiling, but suddenly
25
81615
4739
آنها هر روز که با لبخند از خواب بیدار می شدند خوشحال بودند، اما ناگهان
01:26
things started to change.
26
86354
1741
همه چیز شروع به تغییر کرد.
01:28
They started to argue.
27
88395
1290
آنها شروع به بحث کردند.
01:30
They started to avoid each other and they started to really hate each other.
28
90530
7500
آنها شروع به دوری از یکدیگر کردند و واقعاً شروع به متنفر شدن از یکدیگر کردند.
01:38
But you see, when the wife found out that her husband had cheated on her,
29
98750
5100
اما ببینید زن وقتی فهمید شوهرش به او خیانت کرده،
01:44
things came to a head, they argued, they fought and she said, I want a divorce.
30
104000
5340
کارها به هم خورد، دعوا کردند، دعوا کردند و زن گفت: من می خواهم طلاق بگیرم.
01:50
Things came to a head when she found out that her husband had
31
110039
4981
وقتی فهمید شوهرش
01:55
cheated on her, you caught it.
32
115020
2099
به او خیانت کرده، همه چیز به هم خورد، تو گرفتی.
01:57
Right.
33
117119
451
01:57
Okay.
34
117869
541
درست.
باشه.
01:58
Again, reached a crisis.
35
118410
2489
باز هم به بحران رسید.
02:01
She mentioned divorce.
36
121020
1769
او به طلاق اشاره کرد.
02:02
So let me give you an example sentence.
37
122910
1650
بنابراین اجازه دهید یک جمله مثال بزنم.
02:04
Here we go.
38
124560
540
در اینجا ما می رویم.
02:05
Things haven't been good between us for a while.
39
125940
4380
مدتی است که اوضاع بین ما خوب نیست .
02:10
And this incident made everything come to a head just like in this
40
130919
5581
و این اتفاق همه چیز را درست مثل این
02:16
story with the husband and wife.
41
136500
1260
داستان زن و شوهر به سر می برد.
02:18
Things came to a head.
42
138765
2040
همه چیز به سر می رسید.
02:21
Here's another example, sentence.
43
141255
1500
در اینجا یک مثال دیگر، جمله.
02:23
The situation finally came to a head when she failed to show up to
44
143325
5430
سرانجام زمانی که او در
02:28
school, reached a crisis and sentence.
45
148755
4859
مدرسه حاضر نشد، به بحران و حکم رسید، وضعیت به اوج رسید.
02:33
Number three, a situation came to a head when the workers went out on strike.
46
153644
7530
شماره سه، زمانی که کارگران دست به اعتصاب زدند، وضعیت به اوج خود رسید .
02:42
When the workers went out on strike, it reached.
47
162195
3750
وقتی کارگران اعتصاب کردند، رسید.
02:46
The crisis level in English, we say to come to a head, make sense, right.
48
166680
7920
سطح بحران در انگلیسی، ما می گوییم به یک سر، معنا، درست است.
02:54
Again, try to use the idiom today.
49
174630
2400
دوباره سعی کنید از اصطلاح امروز استفاده کنید.
02:57
At least one time.
50
177030
1140
حداقل یک بار.
02:58
Here we go.
51
178170
599
02:58
Now, any of them, number two, turn a deaf ear.
52
178950
5190
در اینجا ما می رویم.
حالا هر کدامشان، شماره دو، گوششان را کر کنند.
03:04
No, after me turn a deaf ear.
53
184530
3690
نه، بعد از من یک گوش را کر کنید.
03:09
Excellent.
54
189390
689
عالی
03:10
Again, turn a deaf ear.
55
190140
3210
باز هم گوش خود را کر کنید.
03:14
Good job.
56
194925
570
آفرین.
03:15
Now, this just means to refuse to listen or respond to a
57
195525
5400
اکنون، این فقط به معنای امتناع از گوش دادن یا پاسخ به یک
03:20
statement or request in English.
58
200925
3090
بیانیه یا درخواست به زبان انگلیسی است.
03:24
We say, turn a deaf ear.
59
204045
1950
ما می گوییم گوش را کر کن.
03:27
Think about it like this.
60
207015
1200
اینجوری درباره اش فکر کنید.
03:28
There is a story that is told to children, and the story is
61
208454
4231
داستانی هست که برای بچه ها تعریف می شود و
03:32
called the boy that cried Wolf.
62
212685
3300
نام آن پسری است که گرگ گریه کرد.
03:36
Now in this story, this little boy, every day, he would say there's a Wolf coming.
63
216345
5550
حالا تو این داستان این پسر کوچولو هر روز میگفت یه گرگ میاد.
03:41
There's a Wolf.
64
221895
750
گرگ هست
03:43
And everyone in the village where he lived would get scared and say, oh
65
223515
3570
و همه در دهکده ای که او در آن زندگی می کرد می ترسیدند و می گفتند،
03:47
no, save the sheep, save the animals.
66
227085
2850
نه، گوسفندها را نجات دهید، حیوانات را نجات دهید.
03:50
And then they went here, the little boy laughing, just kidding.
67
230115
5310
و سپس آنها به اینجا رفتند، پسر کوچک می خندید، فقط شوخی می کرد.
03:56
He was lying.
68
236025
870
او دروغ می گفت.
03:57
And the boy continued to do this day after day after day.
69
237435
4200
و پسر روز از نو این کار را ادامه داد.
04:01
So after a while, the people of the village realized that the boy was just
70
241785
4320
بنابراین پس از مدتی، مردم روستا متوجه شدند که پسر فقط
04:06
lying until one day a Wolf actually did.
71
246105
3960
دروغ می گوید تا اینکه یک روز گرگ واقعاً دروغ می گوید.
04:11
The Wolf was attacking the sheep and the little boy ran to the talent,
72
251190
3750
گرگ به گوسفند حمله می کرد و پسر کوچک به سمت استعداد دوید و
04:14
said, oh, Wolf, there's a Wolf.
73
254940
2280
گفت: اوه گرگ، یک گرگ هست.
04:17
He's attacking the sheep.
74
257250
1620
داره به گوسفند حمله میکنه
04:19
But instead of listening to him, all of the towns, people turned a deaf
75
259500
4830
اما مردم در تمام شهرها به جای گوش دادن به او،
04:24
ear to the little boys warnings.
76
264360
2670
گوش های خود را نسبت به هشدارهای پسرهای کوچک کر کردند.
04:27
Why?
77
267270
570
چرا؟
04:28
Because he had lied so many times before they refused to listen.
78
268230
5760
زیرا او بارها دروغ گفته بود قبل از اینکه آنها از گوش دادن خودداری کنند.
04:34
This.
79
274380
330
این.
04:36
Makes sense.
80
276195
750
04:36
Right?
81
276945
480
منطقی است.
درست؟
04:37
So let me give you another example sentence that will help you
82
277635
3270
بنابراین اجازه دهید یک جمله مثال دیگر برای شما بیاورم که به شما در
04:40
understand this idiom even more.
83
280905
2069
درک بیشتر این اصطلاح کمک می کند.
04:42
Here we go.
84
282974
421
در اینجا ما می رویم.
04:44
He turned a deaf ear to all appeals.
85
284295
4710
او گوش خود را به همه درخواست ها کر کرد.
04:49
He turned a deaf ear.
86
289095
1260
گوشش را کر کرد.
04:50
Remember deaf means someone who is unable to hear.
87
290355
3330
به یاد داشته باشید ناشنوا یعنی کسی که قادر به شنیدن نیست.
04:53
So turning a deaf ear means you're not going to listen.
88
293715
3210
بنابراین ناشنوا شدن به این معنی است که قرار نیست گوش کنید.
04:57
Next.
89
297615
600
بعد.
04:58
The factory owners turned a deaf ear to the demands of the workers.
90
298725
5760
کارخانه داران گوش خود را نسبت به مطالبات کارگران کر کردند.
05:04
They didn't want to live.
91
304515
810
آنها نمی خواستند زندگی کنند.
05:06
Sentence number three, she turned a deaf ear to her husband's
92
306575
5010
جمله شماره سه، گوشش را به نصیحت شوهرش کر کرد
05:11
advice and took the job anyway.
93
311585
3780
و به هر حال این کار را به عهده گرفت.
05:15
She didn't listen to her husband.
94
315485
2190
به حرف شوهرش گوش نکرد
05:17
She turned a deaf ear to, so again, this idiot it didn't.
95
317854
4560
او گوشش را کر کرد، پس باز هم، این احمق اینطور نشد.
05:22
Number two, you must understand this idiom to turn a deaf ear.
96
322414
5101
شماره دو، شما باید این اصطلاح را درک کنید تا گوش خود را کر کنید.
05:27
Now let's move on to idiom.
97
327965
1350
حالا بریم سراغ اصطلاح.
05:29
Number three, idiom.
98
329315
990
شماره سه، اصطلاح.
05:30
Number three is turn the clock back.
99
330305
3510
شماره سه این است که ساعت را به عقب برگردانید.
05:34
Turn the clock back.
100
334860
2460
ساعت را به عقب برگردانید.
05:37
Now, this just means to return to a situation that used to exist to turn
101
337469
6661
اکنون، این فقط به معنای بازگشت به وضعیتی است که قبلا وجود داشته است تا
05:44
to a situation that used to exist.
102
344130
3060
به وضعیتی که قبلا وجود داشته است تبدیل شود.
05:47
And now, to give you an example so that you can understand this
103
347219
3151
و حالا برای شما مثال بزنم تا بهتر متوجه شوید
05:50
better, I am about to be 40 years.
104
350370
3900
، من در آستانه 40 سالگی هستم.
05:55
And I still feel good, but I don't feel as good as I did when I was in my twenties.
105
355065
5430
و هنوز هم احساس خوبی دارم، اما به اندازه بیست سالگی ام احساس خوبی ندارم.
06:00
And I remember being in my twenties, I used to run five miles a day.
106
360675
4530
و به یاد دارم که در دهه بیستم بودم، روزی پنج مایل می دویدم.
06:05
I remember getting on the treadmill and just running for an hour.
107
365594
4771
یادم می آید که سوار تردمیل شدم و فقط یک ساعت دویدم.
06:10
Like it was nothing I could talk to people while watching TV.
108
370365
4320
انگار چیزی نبود که بتوانم در حین تماشای تلویزیون با مردم صحبت کنم.
06:14
Everything was good.
109
374955
1380
همه چیز خوب بود.
06:16
I was able to do it because I was in good shape.
110
376365
3120
من توانستم این کار را انجام دهم زیرا در شرایط خوبی بودم.
06:20
No, I'm in good shape now, but not like when I was in my twenties.
111
380495
3840
نه، الان در شرایط خوبی هستم، اما نه مثل دهه بیستم.
06:24
So sometimes I would like to turn the clock back to have
112
384425
4619
بنابراین گاهی اوقات دوست دارم ساعت را به عقب برگردانم تا
06:29
my 20 year old body back.
113
389044
2190
بدن 20 ساله ام به عقب برگردد.
06:31
You got it right.
114
391895
810
درست متوجه شدید.
06:32
Maybe you've experienced the same thing.
115
392705
2130
شاید شما هم همین را تجربه کرده باشید.
06:34
You remember when you were in high school or college and you're like, Ooh.
116
394984
4990
شما به یاد می آورید که در دبیرستان یا دانشگاه بودید و مثل اوه.
06:40
Now, every once in a while you have a cough, maybe your head hurts.
117
400065
5070
حالا هر چند وقت یکبار سرفه می کنی شاید سرت درد بگیرد.
06:45
Maybe your body aches things aren't like they used to be.
118
405224
3601
شاید بدن شما درد می کند همه چیز مثل قبل نیست.
06:48
But if you could just go back in time when you were younger and turn
119
408825
3990
اما اگر زمانی که جوانتر بودید می توانستید به گذشته برگردید
06:52
the clock back, you got it right.
120
412815
3300
و ساعت را به عقب برگردانید، درست متوجه شدید.
06:56
Again, to return to a situation that used to exist.
121
416354
4351
باز هم برای بازگشت به وضعیتی که قبلا وجود داشت.
07:00
So let's check out the first examples.
122
420825
2219
پس بیایید اولین نمونه ها را بررسی کنیم.
07:04
In some ways we wish we could turn the clock back for a moment, just for a
123
424215
7380
از برخی جهات آرزو می کنیم که آرزو کنیم می توانستیم ساعت را برای یک لحظه به عقب برگردانیم، فقط برای یک
07:11
moment to go back in time, max sentence.
124
431595
3210
لحظه به عقب برگردیم، حداکثر جمله.
07:15
If I could turn the clock back and do things differently, I would think about
125
435015
5850
اگر می توانستم ساعت را به عقب برگردانم و کارها را به گونه ای دیگر انجام دهم، به موقعیتی فکر می کردم
07:20
a situation that happened in your past and you regret what you did or what
126
440865
4110
که در گذشته شما اتفاق افتاده است و شما از کاری که انجام داده اید یا گفته اید پشیمان می
07:24
you said, you, in that situation, you would wish to turn the clock back and
127
444975
5910
شوید، در آن موقعیت آرزو می کنید که ساعت را به عقب برگردانید و
07:30
you change what you did or what you.
128
450885
1670
خودتان را کاری که انجام دادی یا کاری که انجام دادی را تغییر بده
07:33
And sentence number three.
129
453705
1800
و جمله شماره سه
07:36
I wish I could turn the clock back to when I was a kid and
130
456835
4520
ای کاش می‌توانستم ساعت را به زمانی که بچه بودم برگردانم و
07:41
didn't have any responsibilities, no bills, nothing to worry.
131
461355
4440
هیچ مسئولیتی نداشتم، هیچ قبض و چیزی برای نگرانی نداشتم.
07:46
Turn the clock back.
132
466620
1860
ساعت را به عقب برگردانید.
07:48
Make sense?
133
468690
719
معنی دارد؟
07:49
Right.
134
469409
421
درست.
07:50
All right.
135
470010
330
07:50
Now let's get into idiom into idiom number four.
136
470340
5009
خیلی خوب.
حالا بیایید وارد اصطلاح به اصطلاح شماره چهار شویم.
07:55
But before I tell you idiom number four, again, I want to
137
475530
3390
اما قبل از اینکه اصطلاح شماره چهار را به شما بگویم، دوباره، می‌خواهم به
07:58
help you improve your English.
138
478920
1770
شما کمک کنم تا انگلیسی خود را بهبود بخشید.
08:00
So if you want daily English lessons, all you have to do is
139
480690
2940
بنابراین اگر می‌خواهید درس‌های روزانه انگلیسی داشته باشید ، تنها کاری که باید انجام دهید این است
08:03
go to daily English, lessons.com.
140
483630
3120
که به آدرس روزانه انگلیسی، lessons.com مراجعه کنید.
08:06
I'm teaching you important idioms right now.
141
486900
1950
من در حال حاضر اصطلاحات مهم را به شما آموزش می دهم .
08:09
But if you follow the plan, I offer you and so many
142
489475
3630
اما اگر برنامه را دنبال کنید، من به شما و بسیاری از [email protected] پیشنهاد می کنم
08:13
143
493105
2070
.
08:15
You'll learn even more idioms and improve your English.
144
495355
2790
شما حتی اصطلاحات بیشتری را یاد خواهید گرفت و انگلیسی خود را بهبود خواهید داد.
08:18
So again, go to www.dailyenglishlessons.com.
145
498175
4440
بنابراین دوباره به www.dailyenglishlessons.com بروید.
08:22
Now it M number four, it M number four is to twist someone's arm.
146
502795
6720
حالا شماره چهار، م شماره چهار این است که بازوی کسی را بپیچانید.
08:30
Say it after me, twist someone's arm.
147
510505
3779
بعد از من بگو، بازوی کسی را بپیچان.
08:35
Excellent last time after me twist someone's arm.
148
515760
4440
آخرین باری که بعد از اینکه بازوی کسی را پیچاندم عالی بود.
08:41
Great job.
149
521430
930
کارت عالی بود.
08:42
Now, this just means to persuade someone to do something that they
150
522419
5731
حال، این فقط به معنای متقاعد کردن کسی به انجام کاری
08:48
are or might be reluctant to do.
151
528210
4650
است که تمایلی به انجام آن ندارد یا ممکن است از انجام آن اکراه داشته باشد.
08:53
We say you're twisting their arm.
152
533100
2400
می گوییم بازویشان را می پیچی.
08:55
Now.
153
535590
480
اکنون.
08:57
Sometimes parents.
154
537270
1800
گاهی پدر و مادر
09:00
When they want their children to do their homework, the children complain.
155
540465
4590
وقتی می خواهند فرزندانشان تکالیفشان را انجام دهند، بچه ها شکایت می کنند.
09:05
I don't want to do my homework.
156
545055
1590
من نمی خواهم تکالیفم را انجام دهم.
09:06
I just want to watch TV or I want to play on my phone.
157
546645
3540
من فقط می خواهم تلویزیون تماشا کنم یا می خواهم با تلفن خود بازی کنم.
09:10
They don't want to do their homework.
158
550215
1770
آنها نمی خواهند تکالیف خود را انجام دهند.
09:11
So sometimes parents have to twist their children's arms.
159
551985
4740
بنابراین گاهی والدین مجبورند بازوهای فرزندان خود را بپیچانند.
09:16
Listen, if you do your home.
160
556755
1680
گوش کن، اگر خانه ات را انجام می دهی.
09:19
I'll buy you ice cream.
161
559305
1200
من برات بستنی می خرم
09:20
Now this is not my method, but sometimes parents do this.
162
560685
3720
حالا این روش من نیست، اما گاهی والدین این کار را می کنند.
09:24
They have to twist their child's arm.
163
564555
2670
باید بازوی فرزندشان را بپیچانند.
09:27
Again, persuade them to do something it's not a physical twisting, but this
164
567285
5550
باز هم، آنها را متقاعد کنید که کاری را انجام دهند ، این یک پیچ و تاب فیزیکی نیست، اما این
09:32
idiom just means to persuade someone to do something like a parent may try to
165
572865
5100
اصطلاح فقط به معنای متقاعد کردن کسی به انجام کاری است، مثل اینکه والدین ممکن است سعی
09:37
persuade his or her child to do something.
166
577965
2520
کنند فرزندش را به انجام کاری متقاعد کنند.
09:40
Here's an example, since it's right here, the first example, sentence.
167
580755
3180
در اینجا یک مثال آورده شده است، از آنجایی که دقیقاً در اینجا است، اولین مثال، جمله.
09:45
I've twisted his arm and he'll get you some tickets.
168
585225
3750
من بازویش را پیچانده ام و او برایت بلیط می گیرد.
09:49
I did it.
169
589365
600
من انجام دادم.
09:50
He's going to do it for you now.
170
590295
1380
او اکنون این کار را برای شما انجام می دهد.
09:52
I've twisted his arm next.
171
592035
2760
بعد بازویش را پیچانده ام.
09:55
My wife, my wife, really, she really had to twist my arm to
172
595185
4890
همسرم، همسرم، واقعاً، او واقعاً مجبور شد بازوی
10:00
get me to apologize to my boss.
173
600075
3120
من را بچرخاند تا من از رئیسم عذرخواهی کنم.
10:04
I didn't want to do it, but my wife twisted my arm to
174
604035
3720
من نمی خواستم این کار را انجام دهم، اما همسرم دستم را پیچاند تا
10:07
get me to apologize to my.
175
607755
1910
از من عذرخواهی کنم.
10:11
Number three, I wasn't going to come, but George, he twisted my arm.
176
611160
6660
شماره سه، من قرار نبود بیایم، اما جورج، او دستم را پیچاند.
10:18
You get it right.
177
618480
870
درست متوجه شدید.
10:19
I'm showing you through body language and my facial expressions, how
178
619440
3660
من از طریق زبان بدن و حالات صورتم به شما نشان می دهم که چگونه
10:23
we use this in real life, because I want you to use it as well.
179
623100
4680
در زندگی واقعی از آن استفاده می کنیم، زیرا می خواهم شما نیز از آن استفاده کنید.
10:27
Again, twist someone's arm.
180
627870
2520
باز هم بازوی کسی را بپیچانید.
10:30
Now let's check out idiom number five, another important.
181
630780
3000
حالا بیایید اصطلاح شماره پنج را بررسی کنیم، یکی دیگر از موارد مهم.
10:34
Wear several hats.
182
634875
2670
چندین کلاه بپوشید.
10:38
Good.
183
638925
390
خوب
10:39
Again, wear several hats.
184
639315
3120
دوباره چند کلاه بپوشید.
10:43
Excellent.
185
643545
510
عالی
10:44
Last time wear several hats.
186
644055
2790
آخرین بار چند کلاه بپوشید.
10:48
Good job.
187
648689
630
آفرین.
10:49
Now, this just means to have many jobs or roles again, to have many jobs or roles.
188
649349
7411
اکنون، این فقط به این معنی است که دوباره مشاغل یا نقش های زیادی داشته باشید، شغل ها یا نقش های زیادی داشته باشید.
10:56
And this reminds me of when I lived in South Korea, again, I
189
656939
2941
و این من را به یاد زمانی می اندازد که در کره جنوبی زندگی می کردم، دوباره
10:59
lived there for about 10 years.
190
659880
1559
حدود 10 سال در آنجا زندگی کردم.
11:01
I was a missionary English teacher.
191
661589
1831
من معلم انگلیسی مبلغ بودم.
11:03
Loved it, loved my students.
192
663540
1559
آن را دوست داشتم، دانش آموزانم را دوست داشتم.
11:05
I loved it.
193
665130
689
من آن را دوست داشتم.
11:07
Now when I was there initially, I was just a teacher, but as time went
194
667245
4650
حالا که در ابتدا آنجا بودم، فقط یک معلم بودم، اما با گذشت زمان
11:11
on, I was asked to be a manager.
195
671895
2040
از من خواسته شد که مدیر شوم.
11:14
So I was an English teacher.
196
674114
1651
پس من معلم زبان انگلیسی بودم.
11:15
And then I was a manager.
197
675915
1319
و بعد من مدیر بودم.
11:17
Now as a manager, I had to manage the teachers.
198
677324
2640
حالا به عنوان مدیر باید معلمان را مدیریت می کردم.
11:19
I had to, uh, give them duties and give them.
199
679964
2821
من مجبور شدم به آنها وظایفی بدهم و به آنها بدهم.
11:23
And then I was also studying Korean.
200
683730
2760
و بعد هم داشتم کره ای می خواندم.
11:26
So as a Korean English learner, Korean learner, sometimes I had to be in
201
686790
4650
بنابراین به عنوان یک زبان آموز کره ای انگلیسی، زبان آموز کره ای ، گاهی اوقات مجبور
11:31
charge of my group, my study group.
202
691440
2580
بودم مسئول گروهم، گروه مطالعه ام باشم.
11:34
So I was a teacher.
203
694230
1200
پس من معلم بودم.
11:35
I was a manager and also I was a group leader.
204
695580
2370
من یک مدیر و همچنین یک رهبر گروه بودم.
11:37
I was wearing many hats.
205
697980
2460
کلاه های زیادی بر سر داشتم.
11:40
I had many different responsibility.
206
700620
2250
من مسئولیت های مختلفی داشتم.
11:43
You got it right.
207
703995
959
درست متوجه شدید.
11:45
Again, wear several hats.
208
705104
2581
دوباره چند کلاه بپوشید.
11:47
You can also say wear many hats.
209
707714
2191
همچنین می توان گفت کلاه زیادی بپوشید.
11:50
Now here's the first example sentence.
210
710084
1980
حالا این اولین جمله مثال است.
11:52
I want you to take a look at the first one is our editorial
211
712064
4050
می خواهم به اولین موردی که دستیار تحریریه ما
11:56
assistant left the company.
212
716114
1950
شرکت را ترک کرد نگاهی بیندازید.
11:58
So I've been wearing several hats, many different duties or
213
718785
4289
بنابراین من چندین کلاه بر سر داشته‌ام، وظایف یا
12:03
responsibilities, sentence number two.
214
723074
2910
مسئولیت‌های مختلف، جمله شماره دو.
12:06
I work from home.
215
726824
1231
من از خانه کار می کنم.
12:08
So I'm able to wear several hats.
216
728354
2911
بنابراین می توانم چندین کلاه بر سر بگذارم.
12:11
I'm able to do many different things and sentence number three, after he left.
217
731265
6809
من می توانم کارهای مختلف و جمله شماره سه را بعد از رفتن او انجام دهم.
12:18
She had to wear several hats.
218
738795
3090
او مجبور شد چندین کلاه بر سر بگذارد.
12:21
Again, she had to do many different things in English.
219
741975
3839
دوباره، او مجبور بود کارهای مختلف زیادی را به زبان انگلیسی انجام دهد.
12:25
We say wear several hats.
220
745845
3120
ما می گوییم چند کلاه بپوشید.
12:29
Make sense right now.
221
749145
1410
فعلا معنی پیدا کن
12:30
I really hope you enjoy today's lesson.
222
750555
2130
واقعا امیدوارم از درس امروز لذت ببرید.
12:32
Remember use the idioms you learn today.
223
752685
3180
به یاد داشته باشید از اصطلاحاتی که امروز یاد می گیرید استفاده کنید.
12:35
They will help you sound more like a native English speaker.
224
755865
3420
آنها به شما کمک خواهند کرد که بیشتر شبیه یک انگلیسی زبان مادری باشید.
12:39
Now I'll talk to you next time, but as always remember to speak English.
225
759465
4380
حالا دفعه بعد با شما صحبت خواهم کرد، اما مثل همیشه یادتان باشد که انگلیسی صحبت کنید.
12:50
Which you still there, you know what time it is?
226
770260
5730
که هنوز آنجا هستید، می دانید ساعت چند است؟
12:56
It's story time.
227
776200
3030
زمان داستان است
12:59
Hey, I said it's story time now.
228
779470
3930
هی گفتم الان وقت داستانه
13:03
Today's story time is actually about you.
229
783970
3420
زمان داستان امروز در واقع در مورد شماست.
13:08
You see, at the time this video is going live the first five months of this year.
230
788080
6120
ببینید، در زمانی که این ویدیو در پنج ماه اول سال جاری پخش می شود.
13:14
I've come to an end.
231
794970
1469
من به پایان رسیده ام
13:16
It's the end of June and removing into the month of July.
232
796770
4380
پایان ژوئن است و به ماه جولای می رسد.
13:21
And I just want to thank you so much for giving me the honor of being
233
801810
3750
و من فقط می خواهم از شما تشکر کنم که این افتخار را برای مدت طولانی به من دادید که
13:25
your English teacher for so long.
234
805560
2610
معلم انگلیسی شما باشم.
13:28
I think you can tell how much I enjoy teaching you English, how much I
235
808830
5430
فکر می‌کنم می‌توانید بگویید که چقدر از آموزش زبان انگلیسی به شما لذت می‌برم، چقدر
13:34
enjoy helping you achieve all of your English goals and how much I enjoy
236
814260
5670
از کمک به شما برای دستیابی به تمام اهداف انگلیسی خود لذت می‌برم و چقدر از
13:39
helping you become more confident in your English speaking ability.
237
819960
4140
کمک به شما برای اطمینان بیشتر در توانایی صحبت کردن انگلیسی‌تان لذت می‌برم.
13:44
But in these moments after receiving so many messages
238
824790
3510
اما در این لحظات پس از دریافت پیام های بسیار
13:48
from you all saying, thank you.
239
828300
1680
از شما که می گویند، متشکرم.
13:49
And seeing how my students in my academy are improving and just
240
829980
4230
و دیدن اینکه چگونه شاگردانم در آکادمی من در حال پیشرفت هستند و فقط
13:54
seeing your comments under videos.
241
834420
2040
نظرات شما را در زیر ویدیوها می بینم.
13:56
I remember when I first started this journey, I remember praying and asking
242
836880
6360
یادم می آید وقتی برای اولین بار این سفر را شروع کردم، یادم می آید که دعا می کردم و از
14:03
God what he wanted me to do with my life.
243
843240
2490
خدا می پرسیدم که او از من می خواهد که در زندگی ام چه کنم.
14:05
I left NASA.
244
845790
960
من ناسا را ​​ترک کردم.
14:06
I quit NASA and fast forward.
245
846990
2070
من ناسا را ​​ترک کردم و سریع جلو رفتم.
14:09
Now I'm this English teacher here on YouTube and on.
246
849060
2670
حالا من این معلم انگلیسی اینجا در یوتیوب و در اینجا هستم.
14:13
And I appreciate God's leading so much because I feel more fulfilled in
247
853110
6300
و من از رهبری خداوند بسیار قدردانی می کنم زیرا در
14:19
my life right now than I ever have.
248
859410
2190
حال حاضر بیشتر از همیشه در زندگی ام احساس رضایت دارم.
14:21
So today's story time is really just thanking you for
249
861870
4380
بنابراین زمان داستان امروز واقعاً فقط از شما تشکر می کنم
14:26
being a part of my life story.
250
866250
2910
که بخشی از داستان زندگی من هستید.
14:29
You are making my journey through this life, so rewarding.
251
869460
4200
شما سفر من را در این زندگی انجام می دهید، بسیار پر ارزش.
14:33
And I want to thank you so much again for trusting.
252
873840
2190
و باز هم می خواهم از اعتماد شما تشکر کنم .
14:36
I hope you continue to enjoy my lessons.
253
876735
2610
امیدوارم همچنان از درس های من لذت ببرید.
14:39
They're going to keep coming.
254
879495
1140
آنها به آمدن ادامه خواهند داد.
14:40
I'm constantly trying to improve and help you more with better lessons.
255
880875
4230
من دائماً در تلاش برای بهبود و کمک بیشتر به شما با دروس بهتر هستم.
14:45
So again, thank you so much.
256
885105
1710
پس بازم خیلی ممنون
14:46
I love you.
257
886965
840
دوستت دارم.
14:47
And I hope you continue improving your English.
258
887985
2100
و امیدوارم به پیشرفت زبان انگلیسی خود ادامه دهید.
14:50
And I talk to you next time.
259
890115
1290
و دفعه بعد باهات صحبت میکنم

Original video on YouTube.com
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7