REAL LIFE ENGLISH | Speak English Like A Native Speaker Episode 2

Hey, welcome to episode two of the real life English series.

سلام، به قسمت دوم سریال انگلیسی زندگی واقعی خوش آمدید.

In today's episode, I am going to teach you real English vocabulary,

در قسمت امروز قصد دارم واژگان

real English expressions.

واقعی انگلیسی، عبارات واقعی انگلیسی را به شما آموزش دهم.

And I'm also going to teach you a fluency pattern that you can use today and sound

و همچنین قصد دارم یک الگوی روانی را به شما آموزش دهم که می توانید امروز از آن استفاده کنید و

more like a native English speaker.

بیشتر شبیه یک انگلیسی زبان مادری باشد.

When you request something.

وقتی چیزی درخواست می کنی

I also have some quizzes just for you.

من همچنین چند آزمون فقط برای شما دارم.

So I hope you're ready.

پس امیدوارم آماده باشید

All right.

خیلی خوب.

I'm teacher

Tiffani. Let's jump right in.

من معلم

تیفانی هستم. بیایید به داخل بپریم. بسیار خوب.

All right.

So we're going to start off by looking at a situation, a real life situation here.

بنابراین ما با نگاه کردن به یک موقعیت، یک موقعیت واقعی زندگی در اینجا شروع می کنیم.

We have a man and a woman sitting together looking at their cell phones.

ما زن و مردی داریم که کنار هم نشسته اند و به تلفن های همراهشان نگاه می کنند.

Now the woman is probably saying, honey, you are more tech savvy than me.

حالا احتمالاً آن زن می‌گوید، عزیزم، تو از من دانش فنی بیشتری داری.

Can you please show me how to work?

میشه لطفا نحوه کار کردن را به من نشان دهید؟

This new phone you bought?

این گوشی جدید که خریدی؟

Now, this is a very natural conversation a very natural request

حالا، این یک مکالمه بسیار طبیعی است، یک درخواست بسیار طبیعی

that this woman is making, but what's the pattern that she used.

که این زن مطرح می کند، اما الگوی او چیست.

Let me show you the pattern she used.

بگذارید الگوی مورد استفاده او را به شما نشان دهم.

She said his name or a nickname, which is honey.

اسمش یا اسم مستعارش را گفت که عسل است.

And I'll explain.

و من توضیح خواهم داد.

Then she gave the reason or the current situation.

سپس دلیل یا وضعیت فعلی را بیان کرد.

And finally she made her request.

و بالاخره درخواستش را کرد.

She didn't just immediately make the request.

او بلافاصله این درخواست را نکرد.

She followed this pattern and this formula.

او از این الگو و این فرمول پیروی کرد.

Now I do want to explain something to you really quickly, honey, you may

حالا من می خواهم خیلی سریع چیزی را برای شما توضیح دهم ، عزیزم، ممکن

be asking teacher, what does honey?

است از استاد بپرسید، عسل چیست؟

Now honey is just a term of endearment for someone you love.

حالا عسل فقط یک اصطلاح دوست داشتنی برای کسی است که دوستش دارید.

So for example, my mother will call my father, honey, or dear.

به عنوان مثال، مادرم به پدرم می گوید عزیزم یا عزیزم.

Likewise, my father will call my mother, honey or dear.

همینطور پدرم به مادرم زنگ میزند عزیزم یا عزیزم.

So you can call your spouse, your boyfriend, or your

بنابراین می توانید همسرتان، دوست پسرتان، یا

girlfriend, honey, in English.

دوست دخترتان، عزیزم، به انگلیسی صدا بزنید.

We say, honey, good job.

ما می گوییم عزیزم، کار خوبی است.

One more time after me, honey.

بعد از من یه بار دیگه عزیزم

Excellent.

عالی

All right.

خیلی خوب.

Now she also said something that maybe you haven't heard before.

حالا او هم چیزی گفت که شاید تا به حال نشنیده باشید.

She said tech savvy after me tech savvy.

او گفت زرنگ فن آوری بعد از من زرنگ فن آوری.

Excellent.

عالی

Now tech savvy just means well informed about or good at using modern technology.

در حال حاضر زرنگی فناوری فقط به این معناست که به خوبی از فناوری مدرن مطلع شده یا در استفاده از آن خوب است.

So maybe you are tech savvy.

بنابراین شاید شما در زمینه فناوری اطلاعات کافی دارید.

Maybe you are really good at using computers and cell phones

شاید شما واقعاً در استفاده از رایانه و تلفن همراه

and other things you can say.

و چیزهای دیگری که می توانید بگویید خوب هستید.

Ah, I'm tech savvy.

آه، من با تکنولوژی آشنا هستم.

It makes sense right now, look again, at what she said, she said, honey, the

فعلا منطقی است، یک بار دیگر به حرف های او نگاه کن، عزیزم،

name you are more tech savvy than me.

نامی که تو از من در زمینه فناوری اطلاعات بیشتری داری.

She's giving the reason before she makes the request.

او قبل از درخواست دلیل را بیان می کند.

You're so good with technology right now.

شما در حال حاضر با فناوری خیلی خوب هستید.

The request comes.

درخواست می آید.

Can you please show me, right.

میشه لطفا به من نشون بدی درسته

So what about this last part work?

پس در مورد این قسمت آخر کار چطور؟

This, what does it mean to work something?

این یعنی چی کار کردن؟

This is again a real English expression, real life English.

این دوباره یک عبارت انگلیسی واقعی است، انگلیسی زندگی واقعی.

Work something means to use something.

کار کردن چیزی به معنای استفاده از چیزی است.

Right?

درست؟

So for example, I have my cell phone right here.

به عنوان مثال، من تلفن همراه خود را همین جا دارم.

I am very familiar with my cell phone.

من با تلفن همراهم خیلی آشنا هستم.

I know how to work it because I've used it for a while.

من می دانم چگونه با آن کار کنم زیرا مدتی از آن استفاده کرده ام.

So this individual was telling her husband, Hey baby.

بنابراین این فرد به شوهرش می گفت: هی عزیزم.

Hey honey, you're tech savvy.

سلام عزیزم، تو از تکنولوژی خبره ای

You're really good with technology.

شما واقعاً با فناوری خوب هستید.

Can you please help me?

می شه لطفا کمکم کنی؟

I don't know how to.

من نمی دانم چگونه.

Makes sense.

منطقی است.

Right?

درست؟

So once again, looking at this image at this situation, we have the pattern name

بنابراین یک بار دیگر، با نگاه کردن به این تصویر در این موقعیت، نام الگو

plus reason or situation plus the request.

به اضافه دلیل یا موقعیت به اضافه درخواست را داریم.

And this is exactly how you are going to use the pattern.

و این دقیقاً نحوه استفاده از الگو است.

Now, let me quiz you and see if you remember the words I just taught you.

حالا اجازه بدهید من شما را امتحان کنم و ببینم آیا کلماتی را که من به شما یاد دادم به خاطر می آورید یا خیر.

Are you ready for our first quiz?

آیا برای اولین مسابقه ما آماده اید؟

I hope you are.

امیدوارم که باشی

Here we go.

All right, quiz number one.

در اینجا ما می رویم.

بسیار خوب، آزمون شماره یک.

Now you only have five seconds for each question.

اکنون برای هر سوال فقط پنج ثانیه فرصت دارید.

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

Now let's see.

حالا بیایید ببینیم.

The first question is right here.

سوال اول همینجاست.

I want you to fill in the blank.

از شما می خواهم که جای خالی را پر کنید.

Technology is a big part of life.

فناوری بخش بزرگی از زندگی است.

So little kids are very five seconds.

بنابراین بچه های کوچک بسیار پنج ثانیه هستند.

All right.

خیلی خوب.

Time.

زمان.

What is the answer?

جواب چیست؟

Yes, you got it.

بله متوجه شدید.

Exactly.

Little kids are.

دقیقا.

بچه های کوچک هستند.

Tech savvy makes sense.

دانش فنی منطقی است.

Right?

A lot of kids, even my four year old niece, she's really

درست؟

بسیاری از بچه‌ها، حتی خواهرزاده چهار ساله‌ام، او

good with technology tech savvy.

واقعاً با فناوری فناوری آشناست.

All right, let's see how you do with question number two.

خوب، بیایید ببینیم با سوال شماره دو چگونه عمل می کنید.

Here we go.

Question number two, fill in the blank.

در اینجا ما می رویم.

سوال شماره دو، جای خالی را پر کنید.

He just bought a new, smart TV for his office, but he doesn't

او به تازگی یک تلویزیون هوشمند جدید برای دفترش خریده است، اما نمی

know how to what's the answer.

داند چگونه جوابش را بدهد.

Five seconds.

پنج ثانیه

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

Do do do, do all right time.

انجام بده، در زمان مناسب انجام بده.

What's the answer.

جواب چیه

Come on, you got it.

بیا متوجه شدی

Exactly.

دقیقا.

He doesn't know how to work it or use it make sense.

او نمی داند چگونه با آن کار کند یا از آن استفاده کند.

Right.

درست.

Excellent job.

کارت عالی بود.

Excellent.

عالی

Now let's see another situation that uses the pattern that we learned.

حال بیایید وضعیت دیگری را ببینیم که از الگویی که یاد گرفتیم استفاده می کند.

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

Here is the next situation.

در اینجا وضعیت بعدی است.

We have again, what looks like a husband and a wife now in this situation, the

ما دوباره داریم، چیزی که الان در این شرایط شبیه یک زن و شوهر به نظر می رسد ،

woman is probably saying, Michael, you know that you tower over me.

زن احتمالاً می گوید، مایکل، تو می دانی که بر سر من می نشینی.

Would you put the meat on the top shelf of the freezer?

آیا گوشت را در قفسه بالای فریزر قرار می دهید؟

Pretty please.

خیلی لطفا

All right.

So we're seeing here that a request is being made, but the woman

خیلی خوب.

بنابراین ما در اینجا می بینیم که درخواستی در حال انجام است، اما

is using the fluency pattern.

زن از الگوی روانی استفاده می کند.

Let me show you watch right.

بگذارید درست تماشا کنید.

She did.

او انجام داد.

What said his name?

اسمش چی گفت

Michael then gave the reason Michael you tower over me now.

سپس مایکل دلیلی را بیان کرد که مایکل اکنون بر سر من برجستید.

Wait a minute.

یک دقیقه صبر کن.

What does tower over me mean?

برج بر سر من یعنی چه؟

All right.

So tower over just means to be much taller than someone or something.

خیلی خوب.

بنابراین برج به معنای بلندتر بودن از کسی یا چیزی است.

The man in the picture is much taller than the lady.

مردی که در تصویر دیده می شود بسیار بلندتر از خانم است.

Actually, my brother-in-law is about six, two or six.

راستش برادرشوهرم حدوداً شش، دو یا شش است.

He towers over us.

او بر سر ما می نشیند.

He's extremely tall.

او فوق العاده بلند است.

So again, following the pattern, when you're making a request name, then the

بنابراین، دوباره، با پیروی از الگو، هنگامی که شما یک نام درخواست می کنید، پس

reason the woman said you tower over me.

دلیل آن زن گفت که شما بر من برج هستید.

You're so much taller than me.

تو خیلی از من بلندتر هستی

Now.

It's time for the request.

اکنون.

وقت درخواست است.

She says, "Would put the meat on the top shelf of the freezer?

او می‌گوید: "آیا گوشت را در قفسه بالای فریزر قرار می‌دهید؟

Pretty please?"

خیلی لطفا؟"

Now, what does pretty please mean?

حالا، زیبا لطفا به چه معناست؟

Again, real life English, English we use.

باز هم، زندگی واقعی انگلیسی، انگلیسی ما استفاده می کنیم.

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

Pretty please actually means it's used to ask someone for something or persuading

Pretty please در واقع به این معنی است که برای درخواست چیزی یا ترغیب

them to do something by sounding.

او به انجام کاری با صدا استفاده می شود.

friendly.

دوستانه.

That's right.

درست است.

When you say, oh, pretty please, you're trying to sound friendly.

وقتی می گویید، اوه، خیلی لطفا، سعی می کنید دوستانه به نظر برسید.

You're trying to make them see that I really need your help in English.

شما سعی می کنید به آنها بفهمانید که من واقعاً به کمک شما به زبان انگلیسی نیاز دارم.

We do say pretty, please.

ما میگیم خوشگله لطفا

Now guys, you probably don't want to say it, but women and

حالا بچه ها، احتمالاً شما نمی خواهید آن را بگویید، اما زنان و

children, we do actually say it.

کودکان، ما در واقع آن را می گوییم.

So we say pretty please after me, pretty please.

بنابراین ما می گوییم زیبا، لطفا بعد از من، زیبا لطفا.

Excellent.

عالی

Good job.

آفرین.

So she said pretty, please.

بنابراین او گفت زیبا، لطفا.

Now you already know what time it is.

اکنون می دانید که ساعت چند است.

It's time for your next quiz.

زمان مسابقه بعدی شما فرا رسیده است.

Let's see if you understood exactly what we just went over.

بیایید ببینیم آیا دقیقاً متوجه شده اید که ما به چه چیزی پرداختیم.

All right.

So each question again, remember you have five seconds.

خیلی خوب.

بنابراین، دوباره هر سوال، به یاد داشته باشید که شما پنج ثانیه فرصت دارید.

So here is the first question, right?

بنابراین اولین سوال اینجاست، درست است؟

Fill in the blank.

جای خالی را پر کنید.

She likes short guys because tall guys, usually her, you ready?

او پسرهای کوتاه قد را دوست دارد زیرا پسرهای قدبلند ، معمولاً او، آیا آماده اید؟

Five seconds.

پنج ثانیه

What goes in the blank here?

چه چیزی در جای خالی اینجا می رود؟

Time.

زمان.

All right.

خیلی خوب.

So what goes in the blank?

پس در جای خالی چه چیزی می رود؟

I know you got it.

میدونم فهمیدی

Yes, very good tower over her.

بله، برج بسیار خوبی بر سر او است.

She likes short guys because tall guys tower over her.

او از پسرهای قد کوتاه خوشش می‌آید، زیرا مردان قد بلند بالای سر او هستند.

Excellent job.

کارت عالی بود.

Really good.

واقعا خوب.

All right. Now let's go to question number two.

خیلی خوب. حالا بریم سراغ سوال شماره دو.

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

Number two.

شماره دو.

The little girl wanted ice cream.

دخترک بستنی می خواست.

What did she say to her mother?

به مادرش چه گفت؟

She wanted ice cream.

بستنی می خواست

What did she say?

چی گفت؟

Here we go.

Timer has started da, da, da time.

در اینجا ما می رویم.

تایمر زمان دا، دا، دا شروع شده است.

All right.

خیلی خوب.

So what did the little girl say?

پس دختر کوچولو چه گفت؟

Come on. I know.

بیا دیگه. میدانم.

Excellent.

عالی

She said pretty please.

او گفت زیبا لطفا

Very good.

خیلی خوب.

Excellent job.

کارت عالی بود.

All right.

So again, we had two situations where the individuals followed the fluency

خیلی خوب.

بنابراین مجدداً دو موقعیت داشتیم که افراد از الگوی روانی

pattern for making a request, name, reason or situation, and then the request.

برای ارائه درخواست، نام، دلیل یا موقعیت و سپس درخواست پیروی کردند.

Well, let's see if it happens in this situation as well.

خب ببینیم در این شرایط هم اتفاق می افتد یا نه .

In this situation, we have a woman and she's on the phone

در این شرایط ما یک زن داریم و او تلفنی

and she's probably saying.

است و احتمالاً می گوید.

Hey, Susan, I'm trying to knock out my resume, but it's

هی، سوزان، من سعی می کنم رزومه ام را حذف کنم،

taking longer than I expected.

اما بیشتر از آنچه انتظار داشتم طول می کشد.

I know you are the resume guru.

من می دانم که شما گورو رزومه هستید.

So would you mind looking over it for me now in this situation?

پس آیا می‌خواهید اکنون در این شرایط به دنبال آن باشید؟

She, also used the fluency pattern.

او همچنین از الگوی روانی استفاده کرد.

Let me show it to you again.

بذار دوباره بهت نشون بدم

The pattern name.

نام الگو

Hey, Susan.

هی، سوزان

Reason or situation.

دلیل یا موقعیت.

I'm trying to knock out my resume, but it's taking longer than I expected now.

من سعی می کنم رزومه ام را حذف کنم، اما اکنون بیش از آنچه انتظار داشتم طول می کشد.

That's the reason and her situation.

دلیل و وضعیت او همین است.

But what does knock out mean?

اما ناک اوت به چه معناست؟

So knock out actually means to complete or finish something.

بنابراین ناک اوت در واقع به معنای تکمیل یا تمام کردن چیزی است.

So to knock something out, for example, oh, I need to knock out dinner

بنابراین برای حذف کردن چیزی، به عنوان مثال، اوه، باید

before I go hang out with my friends.

قبل از اینکه با دوستانم در حال معاشرت باشم، شام را حذف کنم.

I need to complete or make dinner.

باید شام را کامل یا درست کنم.

Before I go out with my friends, we say, knock out something in English.

قبل از اینکه با دوستانم بیرون بروم، به انگلیسی می گوییم، چیزی را ناک اوت کن.

Real life English, and now you can also use it.

زندگی واقعی انگلیسی، و اکنون می توانید از آن نیز استفاده کنید.

So she's trying to knock out or complete her resume.

بنابراین او در تلاش است تا رزومه خود را از بین ببرد یا تکمیل کند.

She also says it's taking longer than I expected.

او همچنین می گوید که بیشتر از آنچه انتظار داشتم طول می کشد.

So what does longer than expected mean?

پس طولانی تر از حد انتظار به چه معناست؟

It means to take longer than you initially.

این به این معنی است که بیشتر از زمان اولیه شما طول بکشد.

Thought it would.

فکر می کرد که می شود.

So she's giving the reason and she's also giving her situation

بنابراین او دلیل را بیان می کند و همچنین وضعیت خود را

before she makes her request.

قبل از اینکه درخواست خود را مطرح کند بیان می کند.

This is how you speak English in real life.

اینطوری در زندگی واقعی انگلیسی صحبت می کنید.

You don't just immediately make your request.

شما بلافاصله درخواست خود را مطرح نمی کنید.

You need to say the name.

باید اسمشو بگی

Give the reason, our situation and then make the request.

دلیل، وضعیت ما را بگویید و سپس درخواست کنید.

So now she's starting to make the request after she says, I know you

حالا او بعد از اینکه می‌گوید، می‌دانم که شما استاد

are the resume guru, she then says, so would you mind looking over it for me?

رزومه هستید، شروع به ارائه درخواست می‌کند، سپس می‌گوید، پس آیا بدتان نمی‌آید که به دنبال من بگردید؟

That's her request.

این خواسته اوست

But what does it mean to look over something?

اما نگاه کردن به چیزی به چه معناست؟

Look over something just means to review or check something for errors.

نگاه کردن به چیزی فقط به معنای بررسی یا بررسی چیزی برای وجود خطا است.

So she's asking her, Hey, I know you're the resume guru, that's the situation.

بنابراین او از او می‌پرسد، هی، می‌دانم که شما استاد راهنمای رزومه هستید، وضعیت همین است.

And the reason would you mind just kind of checking my resume.

و دلیلی که برایتان مهم نیست فقط رزومه من را بررسی کنید.

That was the request.

این خواسته بود.

So again, she followed the pattern name plus reason or

بنابراین دوباره، او نام الگو به اضافه دلیل یا

situation, and then the request.

موقعیت و سپس درخواست را دنبال کرد.

So, you know what time it is now, it's time for your last quiz.

بنابراین، می دانید که ساعت چند است ، زمان آخرین مسابقه شما است.

Let's see how you're going to do.

بیایید ببینیم چگونه می خواهید انجام دهید.

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

Now we have five questions for this quiz, and I know that you are going to do well.

اکنون ما پنج سوال برای این مسابقه داریم و می دانم که شما به خوبی انجام خواهید داد.

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

First.

Now it's a combination now of everything you've learned.

اولین.

اکنون ترکیبی از همه چیزهایی است که آموخته اید.

My husband loves computers.

شوهر من عاشق کامپیوتر است.

He is really what's the answer.

او واقعاً چه پاسخی دارد.

I'm gonna give you five seconds.

من به شما پنج ثانیه فرصت می دهم.

Here we go.

Five seconds.

در اینجا ما می رویم.

پنج ثانیه

You got it.

فهمیدی.

Her husband is what?

شوهرش چیه

Come on.

I know you asked, you know, the answer.

بیا دیگه.

می دانم که پرسیدی، می دانی، جواب.

Excellent tech savvy, so good, excellent job.

دانش فنی عالی، کار بسیار خوب و عالی.

Her husband is tech savvy.

شوهرش از فناوری آگاه است.

Very, very good.

خیلی خیلی خوب.

All right, now let's go to question number two.

خیلی خب حالا بریم سراغ سوال شماره دو.

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

You're doing great.

تو داری عالی انجامش میدی.

So far question number two.

تا اینجا سوال شماره دو

What is a term?

اصطلاح چیست؟

That a woman might use to call her husband.

که ممکن است یک زن برای تماس با شوهرش استفاده کند.

What's a term that a woman might use to call her husband.

چه اصطلاحی است که یک زن ممکن است برای صدا زدن شوهرش استفاده کند.

Here we go.

Five seconds.

در اینجا ما می رویم.

پنج ثانیه

All right.

What's the answer?

خیلی خوب.

جواب چیست؟

What's the term.

اصطلاح چیه

Come on.

بیا دیگه.

Yes, honey.

بله عسلم.

Excellent.

A woman or a man would call their spouse, honey.

عالی

زن یا مرد به همسرشان می گفتند عزیزم.

Excellent job.

کارت عالی بود.

Real life English.

زندگی واقعی انگلیسی.

All right, here we go.

بسیار خوب، ما می رویم.

Question number three, the basketball player is extremely tall.

سوال شماره سه، بسکتبالیست فوق العاده بلند قد است.

He blank.

او خالی.

All of his fans.

همه طرفدارانش

Whoo.

اووو

What's this answer.

این چه جوابیه

Come on.

You know it, five seconds.

بیا دیگه.

میدونی پنج ثانیه

Let me know the answer.

جواب را به من اطلاع دهید.

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

Time.

زمان.

What's the answer.

جواب چیه

Yes.

Excellent job.

آره.

کارت عالی بود.

He towers over all of his fans.

او بیش از همه طرفداران خود را.

He's extremely tall.

او فوق العاده بلند است.

Very good.

خیلی خوب.

Excellent job.

کارت عالی بود.

All right, now let's go to question number five.

خوب حالا بریم سراغ سوال شماره پنج.

Oh, number four, almost skipped one.

اوه، شماره چهار، تقریباً یکی را رد کردم.

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

The little boy said he had to his homework before he could play outside with them.

پسر کوچولو گفت قبل از اینکه بتواند بیرون با آنها بازی کند باید تکالیفش را انجام دهد.

What's the answer.

جواب چیه

Five seconds.

پنج ثانیه

Here we go.

Five seconds on the clock time.

در اینجا ما می رویم.

پنج ثانیه در زمان ساعت.

Come on.

بیا دیگه.

What's the answer?

Tell me what the answer is.

جواب چیست؟

به من بگو جواب چیست.

Exactly.

دقیقا.

He had to knock out or complete his homework before he could

او باید قبل از اینکه

play outside with them.

بتواند بیرون با آنها بازی کند، تکالیفش را ناک اوت کند یا تکمیل کند.

Now, one more quiz question.

حالا یک سوال مسابقه دیگر.

Come on.

بیا دیگه.

You are doing such a great job.

شما کار بزرگی انجام می دهید.

I know you can get this one too.

من می دانم که شما نیز می توانید این یکی را دریافت کنید.

Here we go.

Question number five.

در اینجا ما می رویم.

سوال شماره پنج.

He bought a new cell phone yesterday, but he still doesn't know how to yet.

او دیروز یک تلفن همراه جدید خریده است، اما هنوز نمی داند چگونه باید.

What's the answer.

جواب چیه

Five seconds on the clock.

پنج ثانیه در ساعت.

Here we go

در اینجا ما به

time.

زمان.

All right.

So tell me, come on.

خیلی خوب.

پس بگو بیا

What's the answer.

جواب چیه

Yes.

آره.

He doesn't know how to work it yet.

او هنوز نمی داند چگونه آن را کار کند.

Excellent job.

کارت عالی بود.

You are amazing.

شما شگفت انگیز هستید.

You passed that quiz with flying colors.

شما آن مسابقه را با رنگ های درخشان قبول کردید.

All right.

خیلی خوب.

So I really hope you enjoyed today's lesson.

بنابراین واقعا امیدوارم از درس امروز لذت برده باشید.

Remember we talked about the pattern.

به یاد داشته باشید که ما در مورد الگو صحبت کردیم.

This pattern will help you, and it will show you how to speak English fluently.

این الگو به شما کمک می کند و به شما نشان می دهد که چگونه انگلیسی را روان صحبت کنید.

When you want to make a request.

وقتی می خواهید درخواست بدهید.

Remember.

یاد آوردن.

Name second part, reason or situation, and finally make your request.

قسمت دوم، دلیل یا موقعیت را نام ببرید و در نهایت درخواست خود را مطرح کنید.

Now, if you want to keep studying with me, you can check me out

حالا، اگر می‌خواهید با من به مطالعه ادامه دهید، می‌توانید من

right here, right here, right here.

را همین‌جا، همین‌جا، همین‌جا بررسی کنید.

Uh, let's see.

Follow a plan by going to speak English with Tiffani academy.com.

اوه، ببینیم

با رفتن به مکالمه انگلیسی با Tiffani academy.com یک برنامه را دنبال کنید .

I have plans just for you and you can join and become a member.

من فقط برای شما برنامه هایی دارم و شما می توانید بپیوندید و عضو شوید.

Or if you want to save time, let's go right here.

یا اگر می خواهید در زمان صرفه جویی کنید، بیایید همین جا برویم.

Save time, go to study with Tiffani.com and you can get my eBooks that are amazing

در زمان صرفه جویی کنید، به مطالعه با Tiffani.com بروید و می توانید کتاب های الکترونیکی من را دریافت کنید که شگفت انگیز هستند

and will help you learn English fast.

و به شما کمک می کنند زبان انگلیسی را سریع یاد بگیرید.

Or you can go to English with Tiffani, the app, start learning and have fun

یا می توانید با برنامه Tiffani به زبان انگلیسی بروید ، شروع به یادگیری کنید و دوباره لذت ببرید،

again I hope you enjoyed today's lesson.

امیدوارم از درس امروز لذت برده باشید.

I will see you next week, but as always remember, English

هفته آینده شما را می بینم، اما مثل همیشه به یاد داشته باشید، انگلیسی

you still there.

شما هنوز آنجا هستید.

You know what time it is?

میدونی ساعت چنده؟

It's story time.

زمان داستان است

Hey, I said it's story time.

هی گفتم وقت داستانه

Okay.

باشه.

I have a good story for you today.

امروز یک داستان خوب برای شما دارم.

This is something that my family talks about all the time.

این چیزی است که خانواده من همیشه در مورد آن صحبت می کنند.

I live in Maryland.

من در مریلند زندگی می کنم.

Okay.

باشه.

And you all know how much I love food.

و همه شما می دانید که من چقدر غذا را دوست دارم.

So in Maryland, there are a lot of west Indians, people from Trinidad, people

بنابراین در مریلند، بسیاری از سرخپوستان غربی، مردم ترینیداد،

from Jamaica and many other islands.

مردم جامائیکا و بسیاری از جزایر دیگر وجود دارند.

So we have amazing west Indian food here in Maryland.

بنابراین ما اینجا در مریلند غذاهای هند غربی شگفت انگیزی داریم.

Now my family, we're not west Indian, but we love west Indian food specifically.

حالا خانواده من، ما هند غربی نیستیم، اما به طور خاص عاشق غذاهای هند غربی هستیم.

Roti.

روتی.

So the roti we like has cabbage and potatoes and

بنابراین روتی که دوست داریم کلم و سیب زمینی و

garbanzo beans and vegetables.

لوبیا و سبزیجات گاربانزو دارد.

It's delicious.

خوشمزه است.

And all throughout my high school, years and college, and even a little

و در تمام دوران دبیرستان، سال‌ها و دانشگاه، و حتی

bit after college, there was one specific restaurant we used to go to.

کمی بعد از دانشگاه، یک رستوران خاص وجود داشت که ما به آن می‌رفتیم.

It was called Caribbean delight.

به آن لذت کارائیب می گفتند.

It wasn't too far from my high school.

خیلی دور از دبیرستانم نبود.

And the owner actually worked with my mother at the hospital.

و مالک در واقع با مادرم در بیمارستان کار می کرد.

The restaurant was her side business.

رستوران شغل جانبی او بود.

When I say her roti was good.

وقتی می گویم روتی او خوب بود.

Oh my goodness.

اوه خدای من.

It would make you lick your fingers.

باعث می شود انگشتانتان را لیس بزنید.

That's how good the roti was.

روتی چقدر خوب بود.

Now.

اکنون.

The thing is, my mom knew the owner very well.

موضوع این است که مامان من صاحب آن را به خوبی می شناخت.

She was the cook.

She was the owner and they were friends at work.

او آشپز بود.

او مالک بود و در محل کار با هم دوست بودند.

There was nothing wrong, but there was one unique quality about this lady.

اشکالی نداشت، اما یک ویژگی منحصر به فرد در مورد این خانم وجود داشت.

She did not play any games.

او هیچ بازی انجام نداد.

She was extremely serious.

او فوق العاده جدی بود.

And when you went to her restaurant, you needed to know exactly what you wanted.

و وقتی به رستوران او رفتید، باید دقیقاً می‌دانستید چه می‌خواهید.

You need to know what your request was because she didn't

شما باید بدانید درخواست شما چه بوده است ، زیرا او

have time for small talk.

زمانی برای صحبت های کوچک نداشت.

So I remember one specific time I was really craving.

بنابراین یک زمان خاص را به یاد می‌آورم که واقعاً هوس کردم.

I wanted to eat roti, so I drove almost 30 minutes from my house just

می‌خواستم روتی بخورم، بنابراین تقریباً 30 دقیقه از خانه‌ام رانندگی کردم

to pick up some roti from a restaurant.

تا از یک رستوران مقداری روتی بردارم.

So I arrived at the restaurant and I was going to make my request, right.

بنابراین به رستوران رسیدم و می خواستم درخواستم را مطرح کنم، درست است.

So I said her name and I said, Hey, ma'am her name?

بنابراین من نام او را گفتم و گفتم: سلام خانم اسمش؟

And then I won't say her name here.

و بعد اسمش رو اینجا نمیگم

And then, you know, I said, Hey, I'm here.

و سپس، می دانید، من گفتم، هی، من اینجا هستم.

I really, really wanted to eat some of your food.

خیلی دلم می خواست کمی از غذای شما را بخورم.

So I want to order a roti.

بنابراین من می خواهم یک روتی سفارش دهم.

You see name?

اسم میبینی؟

I told her why I came and then I made the.

بهش گفتم چرا اومدم و بعد درست کردم.

But I had a question.

اما من یک سوال داشتم.

I usually just said what I wanted and sat down and waited for it

من معمولاً فقط آنچه را که می خواهم می گفتم و می نشستم و منتظر می ماندم

to be given to me after I paid.

تا بعد از پرداخت به من داده شود.

But I had a few questions.

اما چند تا سوال داشتم

I wanted to know if they could add some vegetable.

میخواستم بدونم سبزی هم میتونن اضافه کنن؟

So I asked her, I said, Hey, I just wanted to know, can this be added?

بنابراین از او پرسیدم، گفتم، هی، فقط می خواستم بدانم، آیا می توان این را اضافه کرد؟

And she looked at me...

و او به من نگاه کرد...

"Baby, you get what you pay for.

"عزیزم، آنچه را که

She really did not want anything changed on her menu.

برایش می پردازی می گیری. او واقعاً نمی خواست چیزی در منوی او تغییر کند.

Now she was not mean.

حالا او بدجنس نبود.

But she did not play games and she did not want small talk.

اما او بازی نمی کرد و نمی خواست حرف های کوچک بزند.

So she said you want to roti?

بنابراین. گفت میخوای روتی کنی؟

You can't change anything.

تو نمیتونی چیزی

So I said yes ma'am yes.

رو عوض کنی.پس گفتم بله خانم

Ma'am.

I paid my money and I sat down and I waited for my roti to come.

بله.خانم پولمو دادم و نشستم منتظرم تا روتی ام

So I came home and I told my mom, I was laughing because the food was so good

بیاد.پس اومدم خونه و من به مامانم گفتم من می خندیدم چون غذا الان در آمریکا خیلی خوب بود

now in America, customer service is very important just to help you understand.

، خدمات مشتری خیلی مهم است فقط برای کمک به درک شما.

So usually the customer's always right.

بنابراین معمولاً حق

If a customer has something they want.

با مشتری است.

Then the person will kind of adjust like at subway, you make

مثلاً در مترو، شما

it your way and they do things.

آن را راه خود می‌کنید و آنها کارهایی را انجام می‌دهند.

So usually if you make a request, you want some vegetable changed.

بنابراین معمولاً اگر درخواستی دارید، می‌خواهید مقداری سبزی عوض شود.

People will do that, but not this lady.

مردم این کار را انجام می‌دهند، اما این خانم نه.

She said, you get what's on the menu or you get nothing at all.

او گفت، شما آنچه در منو است می‌گیرید یا می‌گیرید. اصلا هیچی.و

And we all continued to go to her restaurant because her food was so good.

همه ما به رستورانش رفتیم چون غذایش خیلی

So we always have jokes about her because she did not play.

خوب بود.بنابراین همیشه باهاش ​​جوک داریم چون بازی

Don't change the menu, get whatever's on the menu.

نمیکرد. منو، هر آنچه در منو است را دریافت کنید.

And people loved her food.

و مردم غذای او را دوست داشتند.

Now she's no longer here.

حالا او دیگر اینجا نیست.

She got sick, unfortunately.

مریض شد متاسفانه

And so we're not able to get her food anymore, but we have these funny memories

و بنابراین ما دیگر نمی‌توانیم غذای او را تهیه کنیم، اما این خاطرات خنده‌دار

of her because she did not really match the typical American food culture.

از او داریم، زیرا او واقعاً با فرهنگ غذایی معمول آمریکایی مطابقت نداشت.

She did not let you have what you wanted.

او به شما اجازه نداد آنچه را که می خواهید داشته باشید.

If you wanted to change anything, she said, no, you get what's on the menu.

اگر می‌خواهید چیزی را تغییر دهید، او گفت، نه، آنچه در منو است را دریافت می‌کنید.

So maybe there are some people in your country that are like that.

بنابراین شاید برخی افراد در کشور شما چنین هستند.

Just one way they won't change at all.

فقط یک راه آنها به هیچ وجه تغییر نمی کنند.

I hope you enjoyed this story, guys.

امیدوارم از این داستان لذت برده باشید، بچه ها.

I hope you have an awesome week and I will see you next time.

امیدوارم هفته خوبی داشته باشید و دفعه بعد شما را ببینم.

Don't forget to check me out.

فراموش نکنید که مرا چک کنید.

If you want to keep studying with me, love you all.

اگر می خواهید به مطالعه با من ادامه دهید، همه شما را دوست دارم.

And I'll talk to you later.

و بعداً با شما صحبت خواهم کرد.