Handle Awkward Situations in English | Express Dislike Politely

Have you ever been in this situation?

آیا تا به حال در این شرایط قرار گرفته اید؟

Your friend suggests going to a heavy metal concert,

دوست شما پیشنهاد می کند که به یک کنسرت هوی متال بروید،

but you are more of a jazz person.

اما شما بیشتر یک آدم جاز هستید.

Or maybe a coworker proposes a risky marketing strategy that you know

یا شاید یک همکار یک استراتژی بازاریابی پرخطر پیشنهاد می کند که می دانید

will not work for your clients. And in that moment you freeze,

برای مشتریان شما کارساز نخواهد بود. و در آن لحظه منجمد می‌شوید،

not because you don't know what you want to say,

نه به این دلیل که نمی‌دانید چه می‌خواهید بگویید،

but because you're not sure how to express that dislike or

بلکه به این دلیل که مطمئن نیستید که چگونه این نفرت یا

disapproval politely in English. If you're nodding your head right now,

عدم تایید را مودبانه به زبان انگلیسی بیان کنید. اگر در حال حاضر سرتان را تکان می دهید،

you're in the right place.

در جای درستی هستید.

Today we're going to explore exactly how to handle those awkward moments with

امروز می خواهیم دقیقاً چگونگی مدیریت آن لحظات ناخوشایند را با

confidence and grace.

اعتماد به نفس و مهربانی بررسی کنیم.

Together we'll explore the phrases you need to express your true feelings,

ما با هم عباراتی را که برای بیان احساسات واقعی خود به آن نیاز دارید، بررسی خواهیم کرد،

especially when something doesn't meet your expectations or align with what you

به خصوص زمانی که چیزی مطابق انتظارات شما نیست یا با آنچه می

want. Now, before we begin,

خواهید مطابقت ندارد. حالا، قبل از شروع،

let me tell you exactly what we're going to learn today. First,

بگذارید دقیقاً به شما بگویم که امروز قرار است چه چیزی یاد بگیریم. اول،

I'll highlight casual everyday phrases for expressing

من عبارات معمولی روزمره را برای ابراز

dislike politely.

مودبانه دوست نداشتن برجسته می کنم.

Then we'll transition to professional expressions that are perfect for the

سپس به عبارات حرفه ای که برای

workplace. In each case,

محل کار مناسب هستند، انتقال می دهیم. در هر مورد،

I'll give you real life scenarios so you know exactly how to use these phrases.

من به شما سناریوهای زندگی واقعی می‌دهم تا دقیقاً بدانید که چگونه از این عبارات استفاده کنید.

At the end,

در پایان،

I want to finish with some cultural tips to ensure that you communicate

می‌خواهم نکات فرهنگی را برای اطمینان از برقراری ارتباط

effectively. One last thing to keep in mind,

مؤثر به پایان برسانم. آخرین چیزی که باید در نظر داشته باشید،

this lesson isn't really about being negative,

این درس در واقع درباره منفی بودن نیست،

it's about expressing yourself authentically while maintaining

بلکه در مورد ابراز واقعی خود در عین حفظ

respectful relationships.

روابط محترمانه است.

So let's start with those everyday situations we all encounter.

پس بیایید با آن موقعیت های روزمره ای که همه با آن مواجه می شویم شروع کنیم.

Like when your friend suggests meeting at a crowded,

مانند زمانی که دوستتان پیشنهاد می دهد

noisy bar for dinner,

برای شام در یک بار شلوغ و پر سر و صدا ملاقات کنید،

but you'd prefer a quiet cafe where you can actually have a conversation

اما شما یک کافه آرام را ترجیح می دهید که در آن واقعاً بتوانید گفتگو کنید

or when a colleague raves about a new TV show that you tried

یا زمانی که یکی از همکارانتان در مورد برنامه تلویزیونی جدیدی که سعی کردید آن را

watching but you really didn't enjoy it that much.

تماشا کنید اما واقعاً آن را تماشا نکردید، هیاهو می کند. آنقدر از آن لذت ببرید

These are the moments where you can use relaxed,

این لحظاتی هستند که می توانید از

conversational language to express your feelings.

زبانی آرام و محاوره ای برای بیان احساسات خود استفاده کنید.

So first I wanna share several casual phrases you can use and then we'll go

بنابراین ابتدا می‌خواهم چندین عبارت معمولی را که می‌توانید استفاده کنید به اشتراک بگذارم و سپس

into how to apply them in real situations.

به نحوه اعمال آنها در موقعیت‌های واقعی می‌پردازیم.

Let's look at our options and we'll start with neutral phrases like I'm not

بیایید به گزینه‌های خود نگاه کنیم و با عبارات خنثی شروع می‌کنیم، مثلاً من

into, for example,

اهلی نیستم، مثلاً

I'm not into loud crowded bars or it's not my thing.

من اهل بارهای شلوغ نیستم یا به من مربوط نیست.

These are perfect when you want to express dislike without any strong emotion.

اینها زمانی عالی هستند که بخواهید بدون هیچ احساس قوی ابراز نارضایتی کنید.

Here are a few more examples. Nah,

در اینجا چند نمونه دیگر وجود دارد. نه،

I'll pass or it's not my jam. Now a quick note here,

می گذرم یا مربام نیست . حالا یک یادداشت سریع اینجا،

when someone says It's not my jam,

وقتی کسی می‌گوید این مربای من نیست،

it's just a casual friendly way to say it's not something that I like or I'm not

این فقط یک راه دوستانه معمولی است که می‌گوید این چیزی نیست که من آن را دوست دارم یا

really into it, we might also use the idiom. It's not my cup of tea.

واقعاً به آن علاقه ندارم، ممکن است از این اصطلاح نیز استفاده کنیم . این فنجان چای من نیست.

This idiom, while it mentions the word tea,

این اصطلاح، در حالی که کلمه چای را ذکر می کند،

is a phrase that you can use anytime you want to express dislike about

عبارتی است که می توانید هر زمان که بخواهید نسبت به

something, not just food and drinks. Here are a few more phrases to know,

چیزی، نه فقط غذا و نوشیدنی، از آن استفاده کنید. در اینجا چند عبارت دیگر وجود دارد که باید بدانید،

and these are soft rejections, so they're perfect.

و اینها ردهای نرم هستند، بنابراین کامل هستند.

When you want to be extra gentle.

زمانی که می خواهید بیشتر ملایم باشید.

You might respond to something with, I'm good, no thanks,

شما ممکن است به چیزی پاسخ دهید، من خوبم، نه ممنون،

or That's not really my thing, I'm not really feeling up for it.

یا این واقعاً موضوع من نیست، من واقعاً برای آن احساس نمی کنم.

And lastly, when you want to express stronger disapproval,

و در آخر، وقتی می‌خواهید مخالفت شدیدتری را ابراز کنید،

you can use some of these phrases, it just rubs me the wrong way,

می‌توانید از برخی از این عبارات استفاده کنید، فقط مرا به اشتباه می‌مالد،

or I'm not sold on,

یا من فروخته نشده‌ام،

I'm not crazy about and I'm not a fan of. With this in mind,

دیوانه نیستم و طرفدار آن نیستم. با در نظر گرفتن این موضوع،

let's see how to use these phrases in real situations you might encounter.

بیایید ببینیم که چگونه از این عبارات در موقعیت های واقعی که ممکن است با آن مواجه شوید استفاده کنید.

In the first one, we're going to look at politely expressing disinterest,

در مورد اول، ما به بیان مؤدبانه بی‌علاقگی نگاه می‌کنیم

and we'll go back to that example I used at the start of this video. Again,

و به مثالی که در ابتدای این ویدیو استفاده کردم، برمی‌گردیم. باز هم

imagine your friend suggests going to a heavy metal concert,

تصور کنید دوستتان پیشنهاد رفتن به یک کنسرت هوی متال را می دهد،

but you're a jazz person. Here's how you could respond to that invitation.

اما شما یک آدم جاز هستید. در اینجا نحوه پاسخ دادن به آن دعوت آمده است.

First sounds cool, but it's not really my cup of tea or, nah,

اولش جالب به نظر می رسد، اما واقعاً این فنجان چای من نیست یا، نه،

I'm not really into that now.

الان واقعاً به آن علاقه ندارم.

I've used this phrase a couple of times now to be into something or

من الان چند بار از این عبارت استفاده کرده ام تا به چیزی علاقه داشته باشم یا

if you're expressing dislike to not be into it.

اگر ابراز نارضایتی می کنید.

When someone is into something, they enjoy it or they like it.

وقتی کسی به چیزی علاقه دارد، از آن لذت می برد یا آن را دوست دارد.

If I want to express that it's not something I enjoy, then I would say,

اگر بخواهم بیان کنم که این چیزی نیست که از آن لذت ببرم، باید بگویم،

no thanks. I'm not really into it or No thanks. Heavy metal's not my thing.

نه متشکرم. من واقعاً به آن علاقه ندارم یا نه، متشکرم. هوی متال کار من نیست

Our second scenario here is sharing dissatisfaction.

سناریوی دوم ما در اینجا به اشتراک گذاشتن نارضایتی است.

Let's say that you're at a trendy cafe that your family member recommended,

فرض کنید در یک کافه شیک هستید که یکی از اعضای خانواده تان آن را توصیه کرده است،

but it didn't live up to the hype. You might say,

اما این کافه با هیاهوها مطابقت نداشت . شاید بگویید،

it wasn't really my jam. The coffee and dessert work quite what I expected,

این واقعا مربای من نبود. قهوه و دسر دقیقاً همان چیزی است که انتظار داشتم،

or I'm not a fan of the coffee and dessert I've had better. And lastly,

یا من طرفدار قهوه و دسری نیستم که بهتر از آن خورده ام. و در آخر،

it's okay, but it's not really what I expected.

اشکالی ندارد، اما واقعاً آن چیزی نیست که انتظار داشتم.

Before we move on to our professional phrases,

قبل از اینکه به عبارات حرفه ای خود بپردازیم،

I want to go over one more scenario for showing mild disapproval.

می خواهم یک سناریوی دیگر را برای نشان دادن عدم تایید خفیف مرور کنم.

Here's another common situation.

در اینجا یک موقعیت رایج دیگر وجود دارد.

A friend suggests an activity that you're just not enthusiastic about,

یکی از دوستان فعالیتی را پیشنهاد می‌کند که شما فقط مشتاق آن نیستید،

like a road trip over the weekend and in response to the invitation,

مانند یک سفر جاده‌ای در آخر هفته و در پاسخ به دعوت،

you could say, I'm not too crazy about that idea, but let's see how others feel.

می‌توانید بگویید، من چندان دیوانه آن ایده نیستم، اما بگذارید ببینیم دیگران چه احساسی دارند.

Or I'm just not feeling up for a long drive this weekend.

یا این آخر هفته برای رانندگی طولانی بیدار نیستم.

I'd prefer something more relaxing, but thanks for suggesting it.

من چیزی آرامش بخش تر را ترجیح می دهم، اما از پیشنهادت ممنونم.

One thing I often hear from my students is how challenging it is to get

چیزی که من اغلب از دانش‌آموزانم می‌شنوم این است که

comfortable using language for challenging topics just like this one,

استفاده از زبان برای موضوعات چالش‌برانگیز مانند این، چقدر چالش برانگیز است،

expressing, dislike and disapproval.

بیان، دوست نداشتن و مخالفت.

This is one of the reasons I created my Confident Women Community.

این یکی از دلایلی است که من انجمن زنان با اعتماد به نفس خود را ایجاد کردم.

If you've ever felt unsure of how to express yourself,

اگر تا به حال در مورد نحوه بیان خود مطمئن نیستید،

and if you've needed a safe place to try out new vocabulary and new

و اگر به مکانی امن برای امتحان واژگان جدید و

communication skills in English, the Confident Women Community is here for you.

مهارت های ارتباطی جدید در زبان انگلیسی نیاز داشتید، انجمن زنان مطمئن اینجا برای شماست.

Inside you'll find real world practice opportunities in live group

در داخل، فرصت‌های تمرین در دنیای واقعی را در مکالمات گروهی زنده،

conversations, a supportive network of women working toward the same goal,

شبکه‌ای حمایتی از زنانی که برای همین هدف کار می‌کنند،

speaking English with confidence and authenticity.

با اطمینان و اصالت انگلیسی صحبت می‌کنند، پیدا خواهید کرد.

You'll also find monthly lessons and.

همچنین دروس ماهانه و.

Challenges designed to help you master your communication skills in English.

چالش های طراحی شده برای کمک به مهارت های ارتباطی خود در زبان انگلیسی.

If you're looking to start practicing with others who understand your English

اگر به دنبال شروع تمرین با دیگرانی هستید که

confidence journey,

سفر اعتماد به نفس انگلیسی شما را درک می کنند،

and if you want to get the support you need to take your English to the next

و اگر می خواهید پشتیبانی لازم برای ارتقای زبان انگلیسی خود را به

level, I'd love for you to join me inside the Confident Women in Community.

سطح بالاتری دریافت کنید، خوشحال می شوم که به من در زنان با اعتماد به نفس بپیوندید. جامعه.

To learn more, you can click the link that I have in the notes below the video,

برای کسب اطلاعات بیشتر، می‌توانید روی پیوندی که در یادداشت‌های زیر ویدیو دارم کلیک کنید،

and now let's shift to the workplace. This is where expressing, dislike,

و حالا بیایید به محل کار برویم. اینجاست که ابراز، دوست نداشتن

or disapproval requires an extra level of finesse.

یا عدم تایید نیاز به سطح بیشتری از ظرافت دارد.

Think about those moments when your team proposes a project timeline that

به لحظاتی فکر کنید که تیم شما جدول زمانی پروژه ای را پیشنهاد می کند که می

you know isn't realistic.

دانید واقع بینانه نیست.

Or when a colleague presents an idea in a meeting that you believe needs

یا زمانی که یک همکار ایده ای را در جلسه ای ارائه می دهد که فکر می کنید به

significant improvement or perhaps your manager suggests changes

بهبود قابل توجهی نیاز دارد یا شاید مدیر شما تغییراتی را

to your work process that you feel won't be effective.

در روند کاری شما پیشنهاد می کند که احساس می کنید موثر نخواهد بود.

These are situations where you need to frame your opinions respectfully while

اینها موقعیت‌هایی هستند که باید نظرات خود را با احترام و در عین حال

maintaining clarity. So let me share some professional phrases you can use.

شفافیت بنویسید. بنابراین اجازه دهید برخی از عبارات حرفه ای را که می توانید استفاده کنید به اشتراک بگذارم.

And again, we'll start with some neutral expressions such as I'm not sure if

و دوباره، ما با برخی از عبارات خنثی شروع می کنیم، مانند من مطمئن نیستم که

maybe we could consider,

شاید بتوانیم در نظر بگیریم یا خیر،

I'm open to other suggestions and I'll need to give it some more thought.

من برای پیشنهادات دیگر آماده هستم و باید کمی بیشتر به آن فکر کنم.

When you want to express disapproval diplomatically, try this.

وقتی می خواهید به صورت دیپلماتیک مخالفت خود را ابراز کنید ، این را امتحان کنید.

It's not quite what I had in mind or this doesn't align with our goals

این کاملاً آن چیزی نیست که من در ذهن داشتم یا این با اهداف ما

when giving constructive criticism. Here are some phrases to use.

در هنگام انتقاد سازنده مطابقت ندارد. در اینجا عباراتی برای استفاده وجود دارد.

I appreciate the effort, but or let's explore some other options.

من از این تلاش قدردانی می کنم، اما یا بیایید برخی گزینه های دیگر را بررسی کنیم.

And finally, for some soft disapproval, use one of these examples.

و در نهایت، برای برخی از عدم تایید نرم، از یکی از این مثال ها استفاده کنید.

I'm not entirely convinced,

من کاملاً متقاعد نیستم،

I'm not fond of that approach or there could be a better way to this.

من آن رویکرد را دوست ندارم یا راه بهتری برای این وجود دارد.

Let's take a look at how to use several of these in real workplace situations.

بیایید نگاهی به نحوه استفاده از چندین مورد از این موارد در موقعیت های واقعی محل کار بیندازیم.

In the first scenario,

در سناریوی اول،

I want you to imagine that you're offering some constructive criticism.

می‌خواهم تصور کنید که در حال ارائه برخی انتقادات سازنده هستید.

Perhaps a coworker shares a marketing strategy that doesn't meet your

شاید یک همکار استراتژی بازاریابی را به اشتراک بگذارد که نیازهای مشتری شما را برآورده نمی کند

client's needs. And when responding to that idea, you might say,

. و وقتی به این ایده پاسخ می‌دهید، ممکن است بگویید،

I appreciate the effort, but it's not quite what I had in mind.

من از تلاش‌ها قدردانی می‌کنم، اما کاملاً آن چیزی نیست که در ذهن داشتم.

The strategy doesn't align with our client's goals. Or you could try,

استراتژی با اهداف مشتری ما همخوانی ندارد . یا می‌توانید امتحان کنید،

it's a good starting point,

نقطه شروع خوبی است،

but I think we need to adjust it to better fit the client's expectations.

اما من فکر می‌کنم باید آن را طوری تنظیم کنیم که بهتر با انتظارات مشتری مطابقت داشته باشد.

In our next scenario,

در سناریوی بعدی ما،

I want you to imagine that you need to politely disapprove of an outdated idea.

می‌خواهم تصور کنید که باید مودبانه یک ایده قدیمی را رد کنید.

Maybe a team member suggests reintroducing a service that no

شاید یکی از اعضای تیم پیشنهاد کند سرویسی را دوباره معرفی کنید که

longer fits the market. So here's how you might respond.

دیگر مناسب بازار نیست. بنابراین در اینجا نحوه پاسخ شما آمده است.

I'm not sure if this approach will work for our current market since so much has

مطمئن نیستم که این رویکرد برای بازار فعلی ما کارساز باشد، زیرا

changed in the last six months, or that's an interesting suggestion,

در شش ماه گذشته تغییرات زیادی کرده است، یا این یک پیشنهاد جالب است،

but it might not resonate with today's audience. Let's try some other ideas.

اما ممکن است با مخاطبان امروزی طنین انداز نشود . بیایید چند ایده دیگر را امتحان کنیم.

In our third scenario with these professional phrases,

در سناریوی سوم ما با این عبارات حرفه ای،

imagine that you need to express some practical concerns.

تصور کنید که باید برخی از نگرانی های عملی را بیان کنید.

For example, when your manager assigns additional responsibilities,

به عنوان مثال، زمانی که مدیر شما مسئولیت‌های اضافی را به شما اختصاص می‌دهد،

but you're already stretched thin when this happens, you could say,

اما وقتی این اتفاق می‌افتد، از قبل خسته شده‌اید، می‌توانید بگویید،

I appreciate the feedback,

من از بازخورد قدردانی می‌کنم،

but I'm not certain about the feasibility of the new task list.

اما در مورد امکان‌پذیری فهرست وظایف جدید مطمئن نیستم.

Could we evaluate which tasks require my expertise right now?

آیا می‌توانیم ارزیابی کنیم که کدام وظایف در حال حاضر به تخصص من نیاز دارند؟

Or you could say, thank you for the opportunity,

یا می توانید بگویید، از فرصتی که در اختیار شما قرار دادید متشکرم،

but I'm concerned about balancing these new responsibilities with my current

اما من نگران این هستم که این مسئولیت های جدید را با

workload. What do you want me to prioritize first? And for our final scenario,

حجم کاری فعلی خود متعادل کنم. می‌خواهید ابتدا چه چیزی را در اولویت قرار دهم؟ و برای سناریوی نهایی ما،

I want you to imagine that you're disagreeing with a team event idea.

می‌خواهم تصور کنید که با ایده رویداد تیمی مخالف هستید.

Maybe in a meeting a coworker suggests an activity for an upcoming

شاید در یک جلسه یک همکار فعالیتی را برای یک

team building event that you don't really like.

رویداد تیم سازی آینده پیشنهاد دهد که شما واقعاً آن را دوست ندارید.

So in that moment you might say, I'll need to give that some more thought.

بنابراین در آن لحظه ممکن است بگویید، من باید کمی بیشتر فکر کنم.

Do you have any other suggestions or I'm not entirely

آیا پیشنهاد دیگری دارید یا من کاملاً

convinced this will appeal to everyone.

متقاعد نیستم که این برای همه جذاب باشد.

Let's brainstorm more options together. Before we wrap up this lesson,

بیایید با هم گزینه های بیشتری را طرح ریزی کنیم. قبل از پایان دادن به این درس،

I want to share some essential cultural tips with you that will help you use

می‌خواهم چند نکته ضروری فرهنگی را با شما در میان بگذارم که به شما کمک می‌کند از

these phrases effectively. The first is the tone matters.

این عبارات به طور مؤثر استفاده کنید. اولین مورد، لحن است.

Anytime we express, dislike or disapproval in English,

هر زمان که به زبان انگلیسی ابراز، دوست نداشتن یا مخالفت می کنیم،

it's essential to use a calm and positive tone to

ضروری است که از لحن آرام و مثبت استفاده کنیم تا

avoid sounding harsh or dismissive. For example,

خشن یا نادیده انگاشته نشویم. به عنوان مثال،

when expressing dislike with, it's not quite what I had in mind,

هنگام ابراز نارضایتی از آن، کاملاً آن چیزی نیست که در ذهن داشتم،

but I see potential in this idea,

اما من در این ایده پتانسیل می بینم،

we're using positive language and maintaining a calm tone.

ما از زبان مثبت استفاده می کنیم و لحن آرامی را حفظ می کنیم.

If you're ever not sure how to do that,

اگر هرگز مطمئن نیستید که چگونه این کار را انجام دهید،

one little thing to help is to simply smile. When you smile,

یک چیز کوچک برای کمک به شما این است که به سادگی لبخند بزنید. وقتی لبخند می زنید،

it immediately softens the tone of your voice.

بلافاصله لحن صدای شما را ملایم می کند.

The next cultural tip to keep in mind is body language.

نکته فرهنگی بعدی که باید در نظر داشت، زبان بدن است.

Pair your words with friendly body language like a smile,

کلمات خود را با زبان بدن دوستانه مانند یک لبخند،

which I just mentioned, and open posture, especially in casual settings,

که به آن اشاره کردم، جفت کنید، و به عنوان مثال، حالتی باز، به خصوص در محیط های معمولی

for instance, while saying, that's not really my thing.

، در حالی که بگویید، این واقعاً کار من نیست.

Maintain relaxed eye contact and a small smile. Lastly,

تماس چشمی آرام و یک لبخند کوچک را حفظ کنید. در نهایت،

it's important to think about assertiveness.

مهم است که در مورد قاطعیت فکر کنید.

This means avoid over apologizing when disapproving of something because

این به این معنی است که هنگام عدم تایید چیزی از عذرخواهی بیش از حد خودداری کنید زیرا

this can weaken your position. Instead of saying, I'm so sorry,

می تواند موقعیت شما را تضعیف کند. به جای این که بگویم، خیلی متاسفم،

but I just don't like it. You can simply say, I'd prefer a different option.

اما من آن را دوست ندارم. شما به سادگی می توانید بگویید، من یک گزینه متفاوت را ترجیح می دهم.

Let's explore that. Now it's time for you to practice.

بیایید آن را بررسی کنیم. حالا وقت آن است که شما تمرین کنید. از

I want you to try responding to several scenarios that I'm going to share with

شما می خواهم با استفاده از برخی از عبارات درس امروز به چندین سناریو که با شما در میان می گذارم پاسخ دهید

you using some of the phrases from today's lesson.

.

After sharing each scenario,

پس از به اشتراک گذاشتن هر سناریو،

I'll pause briefly and you can also pause the video for a longer period of time

به طور خلاصه مکث خواهم کرد و همچنین در صورت نیاز می توانید ویدیو را برای مدت طولانی تری مکث کنید

if you need to, and try forming your response. If you want to,

و سعی کنید پاسخ خود را شکل دهید. در صورت تمایل،

you can always share your examples with me in the comments below.

همیشه می توانید نمونه های خود را در نظرات زیر با من به اشتراک بگذارید.

So scenario number one, A friend invites you to a concert,

بنابراین سناریوی شماره یک، یکی از دوستان شما را به کنسرت دعوت می کند،

but you do not like the music.

اما شما موسیقی را دوست ندارید.

At all. How would you respond? Take a moment to think about it, and again,

اصلا چگونه پاسخ می دهید؟ لحظه ای در مورد آن فکر کنید، و دوباره،

if you'd like to, you can share with me in the comments In scenario two,

اگر مایلید، می توانید در نظرات با من به اشتراک بگذارید. در سناریوی دو،

your team proposes a risky marketing strategy.

تیم شما یک استراتژی بازاریابی پرخطر را پیشنهاد می کند.

What would you say in scenario three,

در سناریوی سه چه می‌گویید،

someone suggests a restaurant that you don't really like?

کسی رستورانی را پیشنهاد می‌کند که واقعاً آن را دوست ندارید؟

How would you express this politely? And finally, in scenario four,

چگونه این را مودبانه بیان می کنید؟ و در نهایت، در سناریوی چهار،

your manager suggests a last minute task that interferes with

مدیر شما یک کار لحظه آخری را پیشنهاد می کند که با

your existing deadlines.

ضرب الاجل های موجود شما تداخل دارد.

How would you handle this situation as challenging as it may be to

چگونه می توانید با این وضعیت به همان اندازه که ممکن است

politely express, dislike and disapproval in English?

بیان مودبانه، دوست نداشتن و عدم تایید در زبان انگلیسی چالش برانگیز باشد، کنار بیایید؟

I want you to remember that this isn't about being negative,

می خواهم به خاطر داشته باشید که این به معنای منفی نگری نیست،

it's about being authentic while maintaining respectful relationships with

بلکه به معنای واقعی بودن و حفظ روابط محترمانه با

others.

دیگران است.

I'd love to hear from you which of these phrases you're going to try using

من دوست دارم از شما بشنوم که اول از کدام یک از این عبارات استفاده می کنید

first. As always, you can share your examples, your comments,

. مثل همیشه می توانید نمونه ها، نظرات

and your questions with me in the comment section below.

و سوالات خود را در قسمت نظرات زیر با من در میان بگذارید.

If you found this lesson helpful, I would love to know,

اگر این درس برای شما مفید بود، دوست دارم بدانم،

and you can tell me in one very simple way.

و شما می توانید به یک روش بسیار ساده به من بگویید.

Give this lesson a thumbs up here on YouTube, and while you're at it,

این درس را در اینجا در YouTube به اشتراک بگذارید، و تا زمانی که در آن هستید،

make sure you subscribe so you never miss one of my Confident English lessons.

حتما مشترک شوید تا هرگز یکی از درس‌های انگلیسی مطمئن من را از دست ندهید.

Thank you so much for joining me, and I look forward to seeing you next time.

از اینکه به من پیوستید بسیار سپاسگزارم و مشتاقانه منتظر دیدار بعدی شما هستم.