How to Give Bad News—Speak Confident English

Hey, it's Annemarie with Speak Confident

سلام، این Annemarie با Speak Confident

English, and in this week's Confident English

English است، و در درس انگلیسی مطمئن این هفته

lesson, we're dealing with a topic that's really

، ما با موضوعی روبرو هستیم که واقعاً

pretty difficult. For example,

بسیار دشوار است. به عنوان مثال،

have you ever had to tell one of your best friends that you can't go to her

آیا تا به حال مجبور شده اید به یکی از بهترین دوستان خود بگویید که نمی توانید به عروسی او بروید

wedding? I had to do that once and honestly it

؟ یک بار مجبور شدم این کار را انجام دهم و

was one of the worst days of my life. Or maybe at work,

راستش یکی از بدترین روزهای زندگی من بود. یا شاید در محل کار

you need to tell your boss that your project is going to be over budget and

، باید به رئیس خود بگویید که پروژه شما بیش از بودجه خواهد بود و

you're going to miss the deadline. Definitely an awkward and uncomfortable

مهلت مقرر را از دست خواهید داد. قطعا یک وضعیت ناخوشایند و ناراحت کننده

situation. Or perhaps it's your responsibility to

است. یا شاید این مسئولیت شماست که

tell a colleague, someone you really like,

به یک همکار، کسی که واقعاً دوست دارید، بگویید

that they didn't get the promotion that they wanted.

که ترفیع مورد نظر خود را بدست نیاورده است.

In all of those situations, you're probably dealing with that really

در تمام این موقعیت‌ها ، احتمالاً با آن

uncomfortable feeling in your stomach thinking,

احساس واقعاً ناراحت کننده در فکر کردن معده‌تان دست و پنجه نرم می‌کنید

I really wish I didn't have to do this, but the reality is there are times in

، واقعاً ای کاش مجبور نبودم این کار را انجام دهم، اما واقعیت این است که مواقعی در

life when we have to give someone bad news,

زندگی وجود دارد که باید به کسی خبر بدی بدهیم. ،

but we can do it in a really professional and caring way and that's

اما ما می توانیم آن را به روشی واقعاً حرفه ای و دلسوزانه انجام دهیم و این

what I want to help you do in this Confident English lesson.

چیزی است که می خواهم در این درس انگلیسی مطمئن به شما کمک کنم .

Now anytime we give bad news, it's normal that we feel some

حالا هر زمان که خبر بدی می دهیم، طبیعی است که احساس

nervousness and anxiety because we know we're going to hurt someone else or make

عصبی و اضطراب می کنیم، زیرا می دانیم که به دیگری صدمه می زنیم یا او

them upset and nobody really likes to do that,

را ناراحت می کنیم و هیچ کس واقعاً دوست ندارد این کار را انجام دهد،

but today I want to give you seven steps you can use in English to help you be

اما امروز می خواهم هفت مرحله را به شما ارائه دهم که می توانید. از زبان انگلیسی استفاده کنید تا به شما کمک کند

prepared so that you can think clearly about what you're going to say and you

آماده شوید تا بتوانید به وضوح درباره آنچه می خواهید بگویید فکر کنید و

can do it with care and professionalism. And I'll give you specific examples of

بتوانید آن را با دقت و حرفه ای انجام دهید. و من نمونه های خاصی از

phrases and expressions you can use in English,

عبارات و عباراتی را که می توانید در زبان انگلیسی استفاده کنید،

both for professional and personal situations.

هم برای موقعیت های حرفه ای و هم برای موقعیت های شخصی به شما ارائه می کنم.

By the end of this lesson, if you use these seven steps,

در پایان این درس، اگر از این هفت مرحله استفاده کنید،

you will be able to give bad news in a calm,

می توانید به صورت آرام

friendly, and peaceful way for both you and the

، دوستانه و مسالمت آمیز خبر بد را هم برای خود و هم برای

person receiving the bad news. Step number one,

شخص دریافت کننده خبر بد بدهید. مرحله شماره یک،

be prepared. If there's ever a situation in life

آماده باشید. اگر در زندگی موقعیتی پیش بیاید

where preparation is important, this is it.

که آمادگی مهم باشد، همین است.

In that preparation, you want to think about the words you're

در آن آماده سازی، شما می خواهید در مورد کلماتی که

going to use in advance and the reasons that you'll give for this particular

قرار است از قبل استفاده کنید و دلایلی که برای این

situation or the bad news that you have to give.

موقعیت خاص یا اخبار بدی که باید بدهید، فکر کنید.

Not only should you think about what you're going to say,

نه تنها باید به آنچه می خواهید بگویید فکر کنید،

but I also recommend practicing it, saying the words out loud so that you

بلکه توصیه می کنم آن را تمرین کنید، کلمات را با صدای بلند بگویید تا بتوانید

can control your voice, control your intonation,

صدای خود را کنترل کنید، لحن خود را کنترل کنید

and get comfortable with the words you're going to use,

و با کلماتی که قرار است استفاده کنید راحت باشید. ،

and then you'll use steps two through seven to help you.

و سپس از مراحل دو تا هفت برای کمک به شما استفاده می کنید.

Step two is be direct and assertive. When you have to give someone bad news,

مرحله دوم این است که مستقیم و قاطع باشید. وقتی باید به کسی خبر بدی بدهید،

it's definitely not a good time for polite conversation or small talk.

قطعا زمان خوبی برای مکالمه مودبانه یا صحبت های کوچک نیست.

The other person probably knows that there's some bad news and this is the

طرف مقابل احتمالاً می‌داند که خبرهای بدی وجود دارد و اکنون

time to just go straight to the point or cut to the chase.

زمان آن است که مستقیماً به سر اصل مطلب بروید یا به دنبال آن بروید.

A great idiom in English for that. Some common ways that we introduce bad

یک اصطلاح عالی در انگلیسی برای آن. برخی از راه‌های رایجی که ما اخبار بد را معرفی می‌کنیم

news and get straight to the point are, I'm so sorry to have to tell you this,

و مستقیماً به اصل مطلب می‌رسیم عبارتند از: خیلی متاسفم که باید این را به شما بگویم،

but... I'm so sorry to have to tell you this,

اما... خیلی متاسفم که باید این را به شما بگویم،

but we're going to be over budget or I'm afraid we won't be able to...

اما ما قصد داریم بیش از بودجه باشد یا می ترسم نتوانیم...

I'm afraid we won't be able to finish the project on time.

می ترسم نتوانیم پروژه را به موقع تمام کنیم.

And finally, there's no easy way to say this...

و در نهایت، هیچ راه آسانی برای گفتن این

There's no easy way to say this, so I'm just going to say it.

وجود ندارد... هیچ راه ساده ای برای گفتن این وجود ندارد، بنابراین من فقط آن را می گویم.

You didn't get the promotion. Now,

تو ترفیع نگرفتی اکنون،

before we go on to step three, if you found these sentence starters

قبل از اینکه به مرحله سه برویم، اگر این شروع جملات

helpful to you, I've provided several additional

برای شما مفید بود، من چندین

examples in the online lesson and you can find a link to that just below this

مثال اضافی در درس آنلاین ارائه کرده ام و می توانید لینک آن را درست در زیر این

video and in this step I said it was important to be direct and assertive.

ویدیو و در این مرحله که آن را گفتم پیدا کنید. مستقیم و قاطع بودن مهم بود.

Assertive means communicating in a clear,

قاطعیت به معنای برقراری ارتباط شفاف و

confident way, and if you missed it just a few weeks

مطمئن است، و اگر همین چند هفته پیش آن را از دست دادید

ago, I did a full lesson on how to be more

، من یک درس کامل در مورد چگونگی

assertive in English and I'll include that information below as well.

قاطعیت بیشتر در زبان انگلیسی انجام دادم و آن اطلاعات را نیز در زیر قرار خواهم داد.

Now let's go on to step three. After you deliver the bad news,

حالا بیایید به مرحله سه برویم. بعد از ارائه خبر بد،

give someone time. The truth is,

به کسی زمان بدهید. حقیقت این است که

after we receive bad news, it can be really hard to process and

پس از دریافت خبر بد، پردازش و

understand what's going on and dealing with all those emotions,

درک آنچه اتفاق می‌افتد و مقابله با همه آن احساسات می‌تواند بسیار سخت باشد،

so the best thing that you can do after giving someone some bad news is then

بنابراین بهترین کاری که می‌توانید پس از دادن خبر بد به کسی انجام دهید این است که

give them some time, a minute or two to process what you've

به او کمی زمان بدهید. یک یا دو دقیقه برای پردازش آنچه که

just told them.

به آنها گفته اید.

For example, you could say something like,

به عنوان مثال، می توانید چیزی شبیه به این بگویید،

I know this was a real shock. I'll give you a moment to think about it

می دانم که این یک شوک واقعی بود. یک لحظه به شما فرصت می دهم تا در مورد آن فکر کنید

or I'll give you a moment to clear your head.

یا یک لحظه به شما فرصت می دهم تا سر خود را پاک کنید .

Step number four is to give the background details.

مرحله شماره چهار ارائه جزئیات پس زمینه است.

People always want to know why, so you need to be prepared to explain

مردم همیشه می‌خواهند دلیل آن را بدانند، بنابراین شما باید آماده باشید که

why with just a few simple, clear details and what I mean by that is

چرا فقط با چند جزئیات ساده و واضح توضیح دهید و منظور من از آن این است

you want to stay focused on the facts. You don't want to give unnecessary

که می‌خواهید روی حقایق متمرکز بمانید. شما نمی‌خواهید

details or excuses, so the best thing is to think of one,

جزئیات یا بهانه‌های غیرضروری بیاورید، بنابراین بهترین کار این است که به یک

two, or maybe three simple,

، دو یا شاید سه دلیل ساده و

clear reasons that you can give for the bad news and a couple of ways that you

روشن فکر کنید که می‌توانید برای اخبار بد ارائه دهید و چند

can start to explain that are with phrases like,

راه برای توضیح دادن. که با عباراتی مانند

unfortunately there were some problems with...

متأسفانه مشکلاتی وجود داشت با ...

For example, unfortunately there were some problems

مثلاً متأسفانه

with the supplier or for example, after consulting with the accounting

با تأمین کننده مشکلاتی پیش آمد یا مثلاً پس از مشورت با واحد حسابداری

department, we realized that we underestimated the

متوجه شدیم که

cost of this project.

هزینه این پروژه را دست کم گرفته ایم.

Step five of delivering bad news is to be caring.

گام پنجم ارائه اخبار بد این است که مراقب باشید.

It's likely that the news will be really upsetting or even unexpected,

این احتمال وجود دارد که اخبار واقعا ناراحت کننده یا حتی غیرمنتظره باشد

and the best way to do that is to offer sympathy and help stay calm in the

و بهترین راه برای انجام این کار ابراز همدردی و کمک به حفظ آرامش در

situation. Some common ways that we do that in

شرایط است. برخی از روش های رایج که ما این کار را به

English or with sentences like this. I can appreciate your feelings.

زبان انگلیسی یا با جملاتی مانند این انجام می دهیم. من می توانم از احساسات شما قدردانی کنم.

I know that this isn't what you hoped for or I'm sorry,

من می دانم که این چیزی نیست که شما به آن امیدوار بودید یا متاسفم،

I know this isn't what you wanted. Step number six is be supportive,

می دانم که این چیزی نبود که شما می خواستید. گام شماره شش حمایت است،

but we have to be careful with this one. In some situations after delivering the

اما ما باید مراقب این مرحله باشیم. در برخی موقعیت‌ها پس از ارائه

bad news, offering alternative solutions or trying

اخبار بد، ارائه راه‌حل‌های جایگزین یا تلاش

to focus on the positive can be helpful, but if the news is particularly bad,

برای تمرکز بر موارد مثبت می‌تواند مفید باشد، اما اگر خبر به‌خصوص بد باشد،

sometimes trying to focus on the positive can actually be even more

گاهی تلاش برای تمرکز بر موارد مثبت می‌تواند حتی بیشتر

hurtful or offensive, so we really need to be careful and

آسیب‌رسان یا توهین‌آمیز باشد، بنابراین ما واقعاً باید مراقب و

aware of how the other person is feeling,

آگاه باشید که طرف مقابل چه احساسی دارد،

but in those situations where it is helpful to offer solutions or focus on

اما در شرایطی که ارائه راه حل یا تمرکز بر

the positive, you can use some sentences like:

موارد مثبت مفید است، می توانید از جملاتی مانند:

it's not what you wanted but... It's not what you wanted,

این چیزی نیست که شما می خواستید، اما... شما می خواستید،

but what if we delayed the launch of the new product?

اما اگر عرضه محصول جدید را به تعویق بیندازیم چه؟

Would you like to talk about some alternative solutions?

آیا می خواهید در مورد چند راه حل جایگزین صحبت کنید؟

That's a great question to ask to see if someone is open to brainstorming and

این سوال بسیار خوبی است که باید بپرسیم تا ببینیم آیا کسی برای طوفان فکری و

thinking about something that wasn't what they really wanted,

فکر کردن در مورد چیزی که واقعاً آن چیزی نبوده است باز است،

but now there might not be another alternative.

اما اکنون ممکن است جایگزین دیگری وجود نداشته باشد .

And finally, step seven,

و در نهایت، مرحله هفتم،

when giving bad news is to not take it personally.

زمانی که خبر بد می دهید این است که آن را شخصی نگیرید.

I'm sure that you know that when receiving bad news,

مطمئن هستم که می دانید هنگام دریافت اخبار بد،

emotions go all over the place. Someone might feel angry and sad and

احساسات همه جا را فرا می گیرند. ممکن است شخصی عصبانی و غمگین باشد و

everything in the middle, and it can change very quickly,

همه چیز در وسط باشد، و می تواند خیلی سریع تغییر کند،

and even if you've delivered the bad news in the kindest,

و حتی اگر شما خبر بد را به مهربان ترین

friendliest, most peaceful way,

، دوستانه ترین و صلح آمیزترین روش منتقل کرده باشید،

it's possible that they will still feel some anger towards you or some

این امکان وجود دارد که او همچنان نسبت به شما احساس خشم کند. یا

frustration because you were the one that gave them the bad news.

ناامیدی چون شما کسی بودید که خبر بد را به آنها دادید.

So the key is to not take it personally, but instead be sympathetic of what that

بنابراین نکته کلیدی این است که آن را شخصی نگیرید، بلکه نسبت به آنچه که آن شخص از سر می گذراند، همدردی کنید

other person is going through. In English,

. در زبان انگلیسی

we have the expression, don't shoot the messenger and this is

ما این عبارت را داریم به پیام رسان شلیک نکن و

exactly why. The best thing that you can do is stay

دقیقا به همین دلیل است. بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که

calm and remember to focus on how they're feeling.

آرام بمانید و به یاد داشته باشید که روی احساس آنها تمرکز کنید.

Some great ways that you can do that are to say something like,

برخی از راه‌های عالی که می‌توانید این کار را انجام دهید عبارتند از گفتن چیزی مانند،

I can see that you're really angry or I can see that you're really upset and I'm

من می‌توانم ببینم که شما واقعاً عصبانی هستید یا می‌توانم ببینم که شما واقعاً ناراحت هستید و من

so sorry. In an informal situation,

بسیار متاسفم. در یک موقعیت غیررسمی،

if you're talking to a family member, a friend,

اگر با یکی از اعضای خانواده ، دوست

or a coworker that you're very close to, you could even say something like,

یا همکارتان صحبت می‌کنید که خیلی به او نزدیک هستید، حتی می‌توانید چیزی شبیه این بگویید که

this totally sucks. I'm so sorry.

این کاملاً بد است. خیلی متاسفم.

So what does it sound like when we put all of these strategies together?

پس وقتی همه این استراتژی ها را کنار هم قرار می دهیم، چه صدایی به نظر می رسد ؟

Let's look at a couple of examples. Hi,

بیایید به چند نمونه نگاه کنیم. سلام،

Stephen. I'm afraid I've got some bad news.

استفان. می ترسم خبر بدی داشته باشم.

The company has offered the promotion to someone else.

این شرکت تبلیغ را به شخص دیگری پیشنهاد داده است.

I'd really hope to offer you the position,

من واقعاً امیدوارم که این موقعیت را به شما پیشنهاد دهم ،

but the management team chose another applicant because they have more

اما تیم مدیریت متقاضی دیگری را انتخاب کرد زیرا آنها تجربه بیشتری

experience. I know this isn't what you wanted to

دارند. من می دانم که این چیزی نیست که شما می خواستید

hear, but I hope you'll continue to seek

بشنوید، اما امیدوارم همچنان به دنبال

opportunities like this with the company as you have a lot to offer.

فرصت هایی مانند این با شرکت باشید زیرا چیزهای زیادی برای ارائه دارید.

In that example, we can hopefully see that there is some

در آن مثال، امیدواریم ببینیم که از

preparation beforehand and we got straight to the point in a direct,

قبل آماده سازی وجود دارد و مستقیماً به صورت مستقیم و قاطعانه به اصل مطلب رسیدیم

assertive way. We explained clearly what happened and

. ما به وضوح آنچه را که اتفاق افتاد توضیح دادیم و

gave reasons why. Also there was language that was

دلایل آن را بیان کردیم. همچنین زبانی وجود داشت که

sympathetic and supportive. Let's look at one more example that's

دلسوزانه و حمایت کننده بود. بیایید به یک مثال دیگر که

more informal. Hey Emily,

غیررسمی تر است نگاه کنیم. سلام امیلی،

I've got some bad news. I know we planned to go on vacation

من یک خبر بد دارم. من می دانم که ما برنامه ریزی کرده ایم که

together next month and you've already paid the deposit,

ماه آینده با هم به تعطیلات برویم و شما قبلاً ودیعه را پرداخت کرده اید،

but unfortunately I have to attend a conference for work and there's no way I

اما متأسفانه من باید برای کار در یک کنفرانس شرکت کنم و هیچ راهی وجود ندارد که

can get out of it so I won't be able to go.

بتوانم از آن خلاص شوم بنابراین نمی توانم بروم.

It really sucks and I'm so sorry to let you down.

واقعا بد است و من خیلی متاسفم که شما را ناامید کردم.

It's not the same, but what if we look at a long weekend

این یکسان نیست، اما اگر ما به یک سفر طولانی آخر هفته با هم نگاه کنیم

trip together, the month afterwards,

، ماه بعد،

and I'll repay you for the deposit. Once again,

و من مبلغ سپرده را به شما بازپرداخت خواهم کرد. یک بار دیگر،

we've put together all the steps so that while we are giving bad news,

ما همه مراحل را جمع آوری کرده ایم تا در حالی که اخبار بد می

we're also working to be kind, friendly,

دهیم، در تلاشیم تا

and peaceful in the process.

در این روند مهربان، دوستانه و صلح آمیز باشیم.

So now it's your turn to give it a try. But before I share this week's

بنابراین اکنون نوبت شماست که آن را امتحان کنید. اما قبل از اینکه چالش این هفته را به اشتراک بگذارم

challenge, question with you,

، با شما سؤال کنم،

if you found this lesson useful to you, I would love to know,

اگر این درس برای شما مفید بود، دوست دارم بدانم،

and there are three ways that you can tell me.

و سه راه وجود دارد که می توانید به من بگویید.

Number one, give this video a thumbs up on YouTube

شماره یک، این ویدیو را در یوتیوب

and subscribe to this channel so you never miss a future lesson.

به اشتراک بگذارید و در این کانال مشترک شوید تا هرگز درس آینده را از دست ندهید.

Number two, share it with friends and colleagues on

شماره دو ، آن را با دوستان و همکاران در فیس بوک به اشتراک بگذارید

Facebook. And number three,

. و شماره سه،

if you know someone who really needs this advice,

اگر کسی را می شناسید که واقعاً به این توصیه نیاز دارد،

be sure to send it to them by email. And now here's your opportunity to

حتماً آن را از طریق ایمیل برای او ارسال کنید. و اکنون فرصت شما برای

practice in situation. Number one,

تمرین در موقعیت است. شماره یک،

I want you to imagine that you need to tell your closest friend that you won't

می‌خواهم تصور کنید که باید به نزدیک‌ترین دوستتان بگویید که ماه

be able to come to her birthday party next month and you've been planning it

آینده نمی‌توانید به جشن تولد او بیایید و

together for weeks. So how could you use these steps to give

هفته‌ها است که با هم برنامه‌ریزی کرده‌اید. پس چگونه می توانید از این مراحل برای ارائه

that bad news in a really kind and friendly way?

آن خبر بد به شیوه ای واقعاً مهربانانه و دوستانه استفاده کنید؟

Then in example, number two,

سپس به عنوان مثال، شماره دو،

it's your job to tell your colleagues that there is no money in the budget for

این وظیفه شماست که به همکاران خود بگویید که هیچ پولی در بودجه برای

an end of year party or any bonuses at work.

جشن پایان سال یا هیچ پاداشی در محل کار وجود ندارد.

That's really hard news to deliver. How could you put these strategies

ارائه این خبر واقعا سخت است. چگونه می توانید این استراتژی ها

together to deliver that news? And finally,

را برای ارائه آن اخبار کنار هم قرار دهید؟ و در نهایت،

if you've ever had to give bad news in English,

اگر تا به حال مجبور شدید به زبان انگلیسی خبر بدی بدهید ،

I'd love to hear about it. Maybe you even have some additional

دوست دارم در مورد آن بشنوم. شاید شما حتی

advice that might be helpful for others in the Confident English community.

توصیه های اضافی داشته باشید که ممکن است برای دیگران در جامعه انگلیسی مطمئن مفید باشد.

Be sure to share that in the comment section below.

حتما آن را در بخش نظرات زیر به اشتراک بگذارید .

And with that, thank you so much for joining me this

و با آن، از اینکه در این هفته به من پیوستید بسیار سپاسگزارم

week and I look forward to seeing you next time for your Confident English.

و من مشتاقانه منتظر دیدار بعدی شما برای انگلیسی مطمئن هستم.