What to Say When You Don't Understand (and Avoid Embarrassment)

Hey, I'm Annemarie was Speak Confident English.

هی، من آنماری هستم با اعتماد به نفس انگلیسی صحبت کرد.

This is exactly where you want to be every week to get the confidence you want

این دقیقاً همان جایی است که می خواهید هر هفته باشید تا اعتماد به نفسی را که

for your life and your work in English.

برای زندگی و کار خود به زبان انگلیسی می خواهید به دست آورید.

This week's Confident English lesson is all about what to do and say when you

درس انگلیسی مطمئن این هفته به این موضوع می‌پردازد که وقتی کسی را درک نمی‌کنید چه کاری باید انجام دهید و بگویید

don't understand someone so that you can avoid embarrassment and instead

تا بتوانید از شرمندگی جلوگیری کنید و در

continue the conversation successfully.

عوض مکالمه را با موفقیت ادامه دهید.

This is perfect for those situations.

این برای آن شرایط عالی است.

When someone starts talking to you or asks you a question English and this

وقتی کسی شروع به صحبت کردن با شما می کند یا از شما یک سوال انگلیسی می پرسد و این

happens, you freeze, your mind goes blank,

اتفاق می افتد، شما یخ می زنید، ذهنتان خالی می شود،

your eyes get big and all you can think is,

چشمان شما بزرگ می شود و تمام چیزی که می توانید فکر کنید این است، ها

huh? I have no idea what they're saying.

؟ من نمی دانم آنها چه می گویند.

It just sounds like a bunch of mumbo jumbo to me. In English,

به نظر من مثل یک مشت غم انگیز به نظر می رسد. در انگلیسی،

we have a great idiom to describe that moment to be a deer in headlights.

ما یک اصطلاح عالی برای توصیف آن لحظه داریم که گوزنی در چراغ های جلو باشد.

We use this idiom to talk about those feelings of anxiety and frustration that

ما از این اصطلاح برای صحبت در مورد آن دسته از احساسات اضطراب و سرخوردگی استفاده می

we get when we don't know or understand what's going on.

کنیم که وقتی نمی دانیم یا درک نمی کنیم چه اتفاقی دارد می افتد.

Now, over the years as you've learned English,

اکنون، در طول سال‌ها که انگلیسی را یاد گرفته‌اید،

you've probably learned things like, I'm sorry I didn't understand that.

احتمالاً چیزهایی مانند، متاسفم که متوجه نشدم، یاد گرفته‌اید.

Could you say that again? And that works perfectly well.

میشه دوباره بگی؟ و این کاملاً خوب کار می کند.

But I remember when I was learning French and living in France,

اما یادم می‌آید زمانی که فرانسه یاد می‌گرفتم و در فرانسه زندگی

I felt embarrassed telling someone that I didn't understand.

می‌کردم، خجالت می‌کشیدم که به کسی بگویم که نمی‌فهمم.

I thought it was my problem. And if I said that,

فکر کردم مشکل از منه و اگر این را گفتم،

then it made me look stupid or silly or childish.

آن وقت باعث شد که من احمق یا احمقانه یا کودکانه به نظر برسم.

I was also afraid that I might hurt someone else's feelings and tell them that

همچنین می‌ترسیدم که احساسات دیگران را جریحه‌دار کنم و به او

they're a bad communicator, so I didn't like using that phrase.

بگویم که ارتباط‌دهنده بدی است، بنابراین دوست نداشتم از این عبارت استفاده کنم.

So instead,

بنابراین، در عوض،

today I want to focus on what you can say to avoid feeling that embarrassment.

امروز می‌خواهم روی آنچه می‌توانید بگویید برای جلوگیری از احساس شرمندگی تمرکز کنم.

We're going to avoid focusing on what you don't understand and find different

ما از تمرکز بر روی چیزهایی که نمی‌فهمید اجتناب می‌کنیم و عبارات مختلفی را می‌یابیم

phrases that you can use so you still feel confident in your English abilities

که بتوانید از آنها استفاده کنید تا همچنان به توانایی‌های انگلیسی خود اطمینان داشته باشید

and you can keep that conversation going.

و بتوانید آن مکالمه را ادامه دهید.

Here's exactly what we're going to talk about in this lesson today.

در اینجا دقیقاً همان چیزی است که امروز در این درس در مورد آن صحبت خواهیم کرد.

What can you say when you don't understand without feeling embarrassed?

وقتی بدون احساس خجالت متوجه نمی شوید چه می توانید بگویید ؟

The examples I'm going to share with you are perfect for every situation,

مثال‌هایی که با شما به اشتراک می‌گذارم برای هر موقعیتی عالی هستند،

whether it's a professional situation where you want to impress someone or if

خواه این یک موقعیت حرفه‌ای باشد که می‌خواهید کسی را تحت تأثیر قرار دهید یا

you're just talking to your neighbor outside your house.

اگر فقط با همسایه خود در خارج از خانه صحبت می‌کنید.

In addition to the examples that you'll get in this video,

علاوه بر مثال‌هایی که در این ویدیو خواهید دید،

I have many more available to you in the online lesson,

من نمونه‌های بیشتری را در درس آنلاین در اختیار شما قرار داده‌ام،

so definitely check those out. After you finish watching this,

بنابراین حتماً آن‌ها را بررسی کنید. بعد از اینکه تماشای این مطلب را تمام کردید، نکات تلفظی

I'll also share with you some pronunciation tips so that you sound more natural

را نیز با شما به اشتراک می‌گذارم تا

when you use these phrases in English.

هنگام استفاده از این عبارات در زبان انگلیسی طبیعی‌تر به نظر برسید.

And finally at the end I'm going to share some really fun idioms that we have in

و در نهایت در پایان می‌خواهم چند اصطلاح واقعاً سرگرم‌کننده را به اشتراک بگذارم که ما در

English for these exact situations and these are perfect to use when you're

انگلیسی برای این موقعیت‌های دقیق داریم و برای استفاده در هنگام

communicating with someone that you know well and you feel comfortable with.

برقراری ارتباط با شخصی که به خوبی می‌شناسید و با او احساس راحتی می‌کنید، عالی هستند.

Here are three examples,

در اینجا سه ​​مثال آورده شده است،

sentences you can use when you don't understand someone,

جملاتی که می توانید از آنها استفاده کنید وقتی کسی را درک نمی کنید،

and these are the same examples I love to use as well. Number one,

و اینها همان مثال هایی هستند که من نیز دوست دارم استفاده کنم. شماره یک،

I didn't catch everything you said. Could you repeat that last part again?

همه چیزهایی که شما گفتید را متوجه نشدم. آیا می توانید آن قسمت آخر را دوباره تکرار کنید؟

Number two, I want to make sure I understood you perfectly.

شماره دو، می‌خواهم مطمئن شوم که شما را کاملاً درک کرده‌ام.

So could you say that one more time and number three,

بنابراین می توانید بگویید که یک بار دیگر و شماره سه،

I'm not 100% sure I understood everything you said.

من 100% مطمئن نیستم که همه چیزهایی که شما گفتید را فهمیده باشم.

Would you mind saying it once more?

آیا دوست دارید یک بار دیگر بگویید؟

In all three of those examples I avoided saying I don't understand and instead I

در هر سه نمونه از گفتن این که نمی فهمم اجتناب کردم و در عوض

focused on the fact that I almost understood everything.

روی این واقعیت تمرکز کردم که تقریباً همه چیز را فهمیدم.

In fact,

در واقع،

maybe I did but I want to be 100% sure when I use that kind of language.

شاید این کار را انجام دادم، اما می‌خواهم وقتی از این نوع زبان استفاده می‌کنم، 100% مطمئن باشم.

It demonstrates that I have a strong level of English and I understand almost

این نشان می دهد که من سطح بالایی از زبان انگلیسی دارم و تقریباً

everything. I just want to make sure it's clear for me.

همه چیز را می فهمم. من فقط می خواهم مطمئن شوم که برای من روشن است.

In English we call this saving face to save face means we do or say something in

در زبان انگلیسی ما به این چهره نجات دهنده می گوییم تا چهره را حفظ کنیم به این معنی که

order to keep or retain respect and avoid embarrassment.

برای حفظ یا حفظ احترام و اجتناب از خجالت چیزی را انجام می دهیم یا می گوییم.

Let's talk about a few more examples of what you can say in those moments when

بیایید در مورد چند مثال دیگر از آنچه می توانید در آن لحظاتی که

you don't understand and I'm going to focus on some pronunciation tips as well.

متوجه نمی شوید صحبت کنیم و من بر روی برخی نکات تلفظی نیز تمرکز خواهم کرد.

In casual or more informal conversations, you'll often hear native speakers say,

در مکالمات غیررسمی یا غیررسمی، اغلب می شنوید که افراد بومی می گویند،

sorry, did you notice my intonation at the end of that word?

ببخشید، آیا متوجه لحن من در انتهای آن کلمه شدید؟

My intonation went up. Sorry. When I do that,

لحنم بالا رفت متاسف. وقتی این کار را انجام می دهم،

when I say the word sorry and my intonation goes up,

وقتی کلمه متاسفم را می گویم و لحنم بالا می رود

it indicates that I didn't hear or understand something clearly and I need it

، نشان دهنده این است که چیزی را به وضوح نشنیدم یا متوجه نشدم و نیاز به تکرار آن دارم

repeated.

.

The key to doing that correctly is using that rising intonation.

کلید انجام صحیح این کار استفاده از آن آهنگ بالارونده است.

The opposite is to say, I'm sorry,

برعکس این است که بگوییم متاسفم

and do you notice there my intonation went down. When I do that,

و آیا متوجه شدید که لحن من پایین آمد؟ وقتی این کار را می کنم،

I'm apologizing. For example, I'm sorry I hurt your feelings.

عذرخواهی می کنم. برای مثال، متاسفم که احساسات شما را جریحه دار کردم.

That one little change of intonation with that word completely changes how we

این یک تغییر کوچک لحن با آن کلمه، نحوه

use it and what it means. When you're chatting with close friends or colleagues,

استفاده ما از آن و معنای آن را کاملاً تغییر می دهد. هنگامی که با دوستان یا همکاران نزدیک خود چت

you'll often hear native speakers say things like,

می کنید، اغلب می شنوید که زبان مادری جملاتی مانند،

wha-dju you say scuse me? Huh? Hmm.

wha-dju شما می گویید که من را ببخشید؟ متعجب؟ هوم

Let's go back to those first two for a moment.

بیایید یک لحظه به آن دو مورد اول برگردیم.

The first one was what did you say? Can you tell me which words I'm using?

اولی این بود که چی گفتی؟ میشه بگید از چه کلماتی استفاده میکنم؟

If you're not sure, I'm saying, what did you say?

اگه مطمئن نیستی میگم چی گفتی؟

But native speakers often blend the sounds between words as a result.

اما در نتیجه، گویشوران بومی اغلب صداها را بین کلمات ترکیب می کنند.

You don't hear, what did you say? You hear what wha-dja say.

نمیشنوی چی گفتی می شنوید که wha-dja چه می گوید.

In the second example I said scuse me and do you know which word I'm really

در مثال دوم گفتم من را رد کنید و آیا می دانید واقعا از کدام کلمه

using? I'm definitely using, excuse me,

استفاده می کنم؟ من قطعا استفاده می کنم، ببخشید،

but I'm dropping that first vowel sound and it sounds like skews.

اما اولین صدای مصوت را حذف می کنم و به نظر می رسد کج است.

Excuse me. Before we move on to the idioms.

ببخشید. قبل از اینکه به اصطلاحات بپردازیم.

I'd love for you to try saying those out loud and using the same pronunciation

دوست دارم سعی کنید آن ها را با صدای بلند بگویید و از همان

you hear me using. What'd you say? What'd you say?

تلفظی که من می شنوید استفاده کنید. چی گفتی چی گفتی

And skews me. Excuse me.

و من را کج می کند. ببخشید.

All right. Now that you've got that, let's get onto some idioms.

خیلی خوب. حالا که متوجه شدید ، بیایید به چند اصطلاح بپردازیم.

When you're talking to someone that you feel comfortable with and you know well,

وقتی با کسی صحبت می‌کنید که با او احساس راحتی می‌کنید و به خوبی می‌شناسید،

for example, a colleague you see every day, a friend, neighbor,

برای مثال، همکارتان که هر روز می‌بینید، دوست، همسایه

or family member,

یا یکی از اعضای خانواده،

these idioms are perfect when you want to make a little joke or have a more

این اصطلاحات زمانی عالی هستند که می‌خواهید کمی شوخی کنید یا داشته باشید. روشی

creative, fun way to highlight that you don't understand something.

خلاقانه تر و سرگرم کننده برای برجسته کردن این که چیزی را نمی فهمید.

The first one is, I can't make heads or tails of what you're saying.

اولین مورد این است که من نمی توانم از آنچه شما می گویید سر و صدا کنم.

This idiom refers to someone or something that's confusing.

این اصطلاح به کسی یا چیزی اشاره دارد که گیج کننده است.

Number two, I think our wires are crossed. I have no idea what you're saying.

شماره دو، من فکر می کنم سیم های ما متقاطع است. من نمی دانم چه می گویید.

When two people have their wires crossed,

وقتی سیم دو نفر با هم قطع می شود، به

it means that what they're saying isn't connecting correctly.

این معنی است که آنچه آنها می گویند به درستی وصل نمی شود.

They're not on the same page.

آنها در یک صفحه نیستند.

Number three is one that I often use with my husband.

شماره سه یکی است که اغلب با شوهرم استفاده می کنم.

I am someone who likes to think before I speak and I want all my words to come

من کسی هستم که دوست دارم قبل از صحبت کردن فکر کنم و می خواهم همه

out clearly. My husband is the opposite.

کلماتم واضح بیان شوند. شوهر من برعکسه

He thinks as he speaks and as a result sometimes everything he says is just a

او در حین صحبت کردن فکر می کند و در نتیجه گاهی هر چیزی که می گوید فقط یک

big word salad.

سالاد بزرگ است.

And I tell him that everything you just said is a big word salad.

و من به او می گویم که همه چیزهایی که شما گفتید یک سالاد بزرگ است.

What that means is it's just a jumbled mix,

معنی آن این است که این فقط یک ترکیب درهم،

a chaotic mess of words and I have no idea what it means.

یک آشفتگی از کلمات است و من نمی دانم معنی آن چیست.

And finally, idiom number four,

و در نهایت، اصطلاح شماره چهار،

another favorite of mine from today's list is that was as clear as mud or what

یکی دیگر از موارد مورد علاقه من در لیست امروز این است که به اندازه گل و لای شفاف بود یا آنچه

you said was as clear as mud. Now with these examples,

شما گفتید به وضوح گل و لای بود. حالا با این مثال‌ها،

I'm definitely telling the other person that they are communicating in a

من قطعاً به طرف مقابل می‌گویم که آنها به شیوه‌ای گیج‌کننده با هم ارتباط برقرار می‌کنند

confusing way,

،

which is why it's best that we use these with people that we're really

به همین دلیل است که بهتر است از اینها برای افرادی استفاده کنیم که واقعاً

comfortable with, that we're friends with.

با آنها راحت هستیم، و با آنها دوست هستیم.

And it's okay to make a little joke about the situation. Now,

و اشکالی ندارد که با این وضعیت کمی شوخی کنیم. حالا،

I would love to hear from you what idiom or question did you learn today that

من دوست دارم از شما بشنوم که امروز چه اصطلاح یا سؤالی را یاد

can be useful to you the next time you're in a situation where you don't

گرفتید که دفعه بعد در موقعیتی قرار گرفتید که

understand someone clearly and do you want them to repeat it or explain it?

کسی را به وضوح درک نکردید و می خواهید آن را تکرار کند یا توضیح دهد می تواند برای شما مفید باشد. آی تی؟

Tell me your favorite in the comments just below.

مورد علاقه خود را در نظرات زیر به من بگویید .

Or if you have another example that I didn't mention here,

یا اگر مثال دیگری دارید که من در اینجا به آن اشاره نکردم،

please be sure to add it because it might be the perfect sentence for someone

لطفاً حتماً آن را اضافه کنید زیرا ممکن است جمله مناسبی

else in our community to use. Now, if you found this lesson useful today,

برای استفاده دیگران از جامعه ما باشد. حال، اگر امروز این درس برای شما مفید بود،

be sure to let me know, and you can do that in three simple ways. Number one,

حتما به من اطلاع دهید، و شما می توانید این کار را به سه روش ساده انجام دهید. شماره

give this video a thumbs up on YouTube and subscribe to this so you never miss

یک، این ویدیو را در یوتیوب به اشتراک بگذارید و در آن مشترک شوید تا هرگز

one of my Confident English lessons. Number two,

یکی از درس‌های انگلیسی مطمئن من را از دست ندهید . شماره دو،

you can share it with friends and colleagues on Facebook or LinkedIn.

می توانید آن را با دوستان و همکاران خود در فیس بوک یا لینکدین به اشتراک بگذارید.

And finally,

if you know someone who's really struggling with conversations in English,

و در نهایت،

اگر کسی را می شناسید که واقعاً با مکالمات انگلیسی مشکل دارد،

email them this lesson directly. Thank you so much for joining me.

مستقیماً این درس را برای او ایمیل کنید. از اینکه به من پیوستید بسیار سپاسگزارم

Have a fantastic week and I'll see you next time for your Confident English

هفته فوق العاده ای داشته باشید و دفعه بعد برای درس انگلیسی مطمئن شما را می بینم

lesson.

.