'Try to do' or 'Try doing'? Learn English with Simple English Videos

What are you doing? Oh, I'm trying to learn to touch type.

چه کار می کنی؟ اوه، من سعی می کنم یاد بگیرم تایپ را لمس کنم.

But what are all the sticky notes for? Oh, I'm trying not to look at the keys. Good luck with that

اما تمام یادداشت های چسبناک برای چیست؟ اوه، من سعی می کنم به کلیدها نگاه نکنم. موفق باشید با آن

The verb 'try' can be followed by an infinitive

فعل "تلاش" می تواند با یک

form or a gerund and the two structures have very similar meanings.

شکل مصدر یا یک جیروند دنبال شود و این دو ساختار معانی بسیار مشابهی دارند.

In fact they're so similar that in some situations you can use either.

در واقع آنها به قدری شبیه هستند که در برخی شرایط می توانید از هر دو استفاده کنید.

Have you spoken to Rachel? No I tried calling her but the line was busy.

با راشل صحبت کردی؟ نه من سعی کردم با او تماس بگیرم اما خط مشغول بود.

Have you spoken to Rachel? No I tried to call her but the line was busy.

با راشل صحبت کردی؟ نه من سعی کردم به او زنگ بزنم اما خط شلوغ بود.

In both cases Jay wanted to speak to Rachel. 'I tried calling' means he thought phoning

در هر دو مورد، جی می خواست با راشل صحبت کند. «سعی کردم تماس بگیرم» به این معنی است که او فکر می‌کرد تلفن کردن

might be the way to do it. I tried to call' means he made an effort - made

ممکن است راهی برای انجام آن باشد. من سعی کردم زنگ بزنم، یعنی او تلاش کرد -

an attempt to speak to her. So the difference is very subtle - very small.

سعی کرد با او صحبت کند. بنابراین تفاوت بسیار ظریف - بسیار کوچک است.

'Try doing' is about getting results, achieving a successful outcome.

"سعی کنید انجام دهید" در مورد به دست آوردن نتیجه، دستیابی به یک نتیجه موفق است.

Try to do' is about making an effort. I'm trying to change this lightbulb but I can't reach.

تلاش برای انجام دادن به تلاش است. من سعی می کنم این لامپ را عوض کنم اما نمی توانم به آن برسم.

. We often use 'try to do' when we think something is hard.

. ما اغلب زمانی که فکر می کنیم کاری سخت است از «سعی برای انجام دادن» استفاده می کنیم.

We're trying to do this jigsaw, but it's very difficult.

ما سعی می کنیم این اره مویی را انجام دهیم، اما بسیار دشوار است.

What's a frog's favourite drink? Jay, I'm busy.

نوشیدنی مورد علاقه قورباغه چیست؟ جی، من سرم شلوغه

Croak-a-Cola. Did you know cows have four stomachs?

کرواک کولا. آیا می دانستید گاوها چهار معده دارند؟

Jay, I'm trying to work.

جی، من سعی می کنم کار کنم.

So we use 'try to' when an action itself is hard. When the action is easy but we don't know if it will achieve the result we want,

بنابراین زمانی که خود یک عمل سخت است، از «سعی به» استفاده می کنیم. وقتی عمل آسان است اما نمی دانیم به نتیجه ای که می خواهیم می رسد یا نه، از

we use 'try doing'. What do you think? It's a bit tasteless.

«سعی کنید» استفاده می کنیم. شما چی فکر میکنید؟ کمی بی مزه است.

Try adding some salt. OK. Adding salt is easy, so the issue here is

سعی کنید مقداری نمک اضافه کنید. خوب. افزودن نمک آسان است، بنابراین مسئله اینجاست که

will salt make it better. Try doing' is about experimenting to find

نمک آن را بهتر می کند. سعی کنید انجام دهید، آزمایش برای یافتن

something that works. The television's not working. Try plugging it in. Oh.

چیزی است که کار می کند. تلویزیون کار نمی کند سعی کنید آن را به برق وصل کنید. اوه.

We often use 'trying doing' when there's a

ما اغلب زمانی که مشکلی وجود دارد از «تلاش برای انجام دادن» استفاده می‌کنیم

problem and we're suggesting a possible solution. Coming? I want to finish my coffee. It's hot.

و راه‌حل ممکن را پیشنهاد می‌کنیم. آینده؟ می خواهم قهوه ام را تمام کنم. گرمه.

Try putting some ice in it. Good idea. I do wish you'd try going out with some of

سعی کنید مقداری یخ در آن قرار دهید. ایده خوبی است. ای کاش سعی می‌کردی با چند

the other boys as well as Geoff. Why? Mother I like Geoff a lot.

پسر دیگر و همچنین جف بیرون بروی. چرا؟ مادر من جف را خیلی دوست دارم.

I know dear. I like him too. But after all, there are other boys in the world.

می دانم عزیزم. من هم او را دوست دارم. اما بالاخره پسرهای دیگری هم در دنیا هستند.

So 'try to do' - make an effort. 'Try doing' - experiment. You can see both forms in this

بنابراین "سعی کنید انجام دهید" - تلاش کنید. "سعی کنید انجام دهید" - آزمایش کنید. در اینجا می توانید هر دو شکل را در این

sentence here. Learning to touch type is hard. You have to

جمله ببینید. یادگیری تایپ لمسی سخت است. باید

make an effort. Perhaps sticky notes will help, or perhaps not. They're an experiment.

تلاش کنی. شاید یادداشت های چسبنده کمک کند، یا شاید نه. آنها یک آزمایش هستند.

One last example. What are you doing?

یک نمونه آخر چه کار می کنی؟

I'm trying to get a paper ball into Kathy's trash can. Oh well done! Can I try? Sure. OK. Here we go.

سعی می کنم یک توپ کاغذی را در سطل زباله کتی بیاورم. اوه آفرین! می تونم امتحان کنم؟ مطمئن. خوب. در اینجا ما می رویم.

Try rolling it into a smaller ball. OK.

سعی کنید آن را به شکل یک توپ کوچکتر بغلتانید. خوب.