Modal verbs: How to use may, might and could to talk about past possibilities

Oh, sit Carter.

اوه، کارتر بنشین.

Good boy.

پسر خوب.

Do you think this hotel may be haunted?

آیا فکر می کنید این هتل ممکن است خالی از سکنه باشد؟

Might there be a ghost?

ممکن است یک روح وجود داشته باشد؟ به

What do you think could happen to us?

نظر شما چه اتفاقی ممکن است برای ما بیفتد؟

Welcome back to our second video on three important modal verbs.

به دومین ویدیوی ما در مورد سه فعل مهم وجهی خوش آمدید.

In our first video we looked at how we them to talk about possibilities in the present

در اولین ویدیوی خود به نحوه صحبت آنها در مورد احتمالات در حال

and the future.

و آینده نگاه کردیم.

Here’s the link.

اینم لینک

In this video we’ll show you how we use them to talk about possibilities in the past.

در این ویدیو به شما نشان خواهیم داد که چگونه از آنها برای صحبت در مورد احتمالات گذشته استفاده می کنیم.

Before we start, I have two questions for you.

قبل از شروع، دو سوال از شما دارم.

First one: do these sentences all mean the same thing?

اول: آیا این جملات همه یک معنی دارند؟

Yes, they do!

بله، آنها انجام می دهند!

They all mean we think something is possible.

همه آنها به این معنی است که ما فکر می کنیم چیزی ممکن است.

But is there a little difference?

اما آیا تفاوت کمی وجود دارد؟

Well, ‘may’ is less frequent than ‘might’ and ‘could’ in conversation.

خوب، «ممکن است» در مکالمه کمتر از «ممکن است» و «می‌تواند» است.

And some people think 'might' means something is less possible than 'could' and 'may'.

و برخی از مردم فکر می کنند "ممکن است" به معنای چیزی کمتر از "می تواند" و "ممکن" است.

But not everyone.

اما نه همه.

Linguists love to argue about it.

زبان شناسان دوست دارند در مورد آن بحث کنند.

But for practical purposes, there is no difference.

اما برای اهداف عملی، هیچ تفاوتی وجود ندارد.

They mean the same thing.

منظورشون همینه

OK, second question.

باشه سوال دوم

Listen to me saying the first sentence in two different ways.

به من گوش کن که جمله اول را به دو صورت مختلف می گویم.

It could happen.

می تواند رخ دهد.

It COULD happen.

می تواند رخ دهد.

Is there a difference in meaning now?

الان تفاوت معنی داره؟

Yes, there is.

بله وجود دارد.

If I stress the word 'could' it means I think something is less possible, less certain.

اگر روی کلمه "می تواند" تاکید کنم به این معنی است که فکر می کنم چیزی کمتر امکان پذیر است، کمتر مطمئن است.

It’s the same with the other verbs.

در مورد افعال دیگر هم همینطور است.

It may happen.

ممکن است اتفاق بیفتد.

It MAY happen.

ممکن است اتفاق بیفتد.

It might happen.

ممکن است اتفاق بیفتد.

It MIGHT happen.

ممکن است اتفاق بیفتد.

Did you hear the difference?

تفاوت را شنیدی؟

When we stress the modal verb, it means we think something is less possible, less certain.

وقتی روی فعل معین تاکید می کنیم، به این معنی است که فکر می کنیم چیزی کمتر ممکن است، کمتر قطعی است.

Good.

خوب

So now let’s look at possibilities in the past.

بنابراین اکنون بیایید به احتمالات گذشته نگاه کنیم.

Let’s check in with Jay and Carter and see what’s happening.

بیایید با جی و کارتر بررسی کنیم و ببینیم چه اتفاقی می افتد.

Hi everyone.

سلام به همه.

Good to see you again.

خوب که دوباره می بینمت.

We’re still staying in this old hotel and Carter still doesn’t like it, do you boy?

ما هنوز در این هتل قدیمی اقامت داریم و کارتر هنوز آن را دوست ندارد، پسر؟

Carter didn’t sleep well last night.

کارتر دیشب خوب نخوابید.

I’m not sure what was wrong but he may have eaten something that upset his stomach.

من مطمئن نیستم چه مشکلی داشت، اما او ممکن است چیزی خورده باشد که معده اش را ناراحت کرده است.

And I had another bad dream last night.

و دیشب خواب بد دیگری دیدم.

It was the same nightmare but this time there were two little girls.

همان کابوس بود اما این بار دو دختر کوچک بودند.

They looked the same - identical.

آنها یکسان به نظر می رسیدند - یکسان.

They could have been twins.

آنها می توانستند دوقلو باشند.

They were whispering and they both wanted to kill me.

زمزمه می کردند و هر دو می خواستند مرا بکشند.

I was on the floor on my back and I couldn’t move.

پشتم روی زمین بودم و نمی توانستم حرکت کنم.

They were holding my arms and pulling me across the floor and laughing.

بازوهایم را گرفته بودند و روی زمین می کشیدند و می خندیدند.

It was horrible.

وحشتناک بود.

But here’s what’s strange.

اما اینجا چیزی است که عجیب است.

When I woke up today I found these bruises on my arms.

امروز که از خواب بیدار شدم این کبودی ها را روی بازوهایم دیدم.

Look!

نگاه کن

Where did they come from?

آنها از کجا آمده اند؟

I might have banged into something yesterday, but if I did, I don’t remember it.

ممکن است دیروز به چیزی برخورد کرده باشم، اما اگر این کار را می کردم، آن را به خاطر نمی آورم.

Take care everyone.

مراقب همه باشید

I’ll talk to you later.

بعدا باهات صحبت میکنم

Sometimes things happen and we don’t know why, but we speculate and come up with possible

گاهی اوقات اتفاقاتی رخ می دهد و ما نمی دانیم چرا، اما حدس می زنیم و به دلایل احتمالی می پردازیم

reasons.

.

We heard Jay doing that.

ما شنیدیم که جی این کار را می کند.

He wasn’t sure why some things happened, but he had some ideas.

او مطمئن نبود که چرا برخی اتفاقات رخ داده است، اما ایده هایی داشت.

Carter may have eaten something that upset his stomach.

کارتر ممکن است چیزی خورده باشد که معده او را ناراحت کرده است.

The girls looked identical.

دخترها شبیه هم بودند.

They could have been twins.

آنها می توانستند دوقلو باشند.

I might have banged into something yesterday.

شاید دیروز به چیزی برخورد کردم

Jay didn’t know why Carter couldn’t sleep but he thought perhaps he ate something that

جی نمی دانست چرا کارتر نمی تواند بخوابد اما فکر می کرد شاید چیزی خورده است که

upset his stomach.

معده او را ناراحت می کند.

He didn’t know if the little girls in his nightmare were twins, but he thought it was

او نمی دانست که آیا دخترهای کوچک در کابوس او دوقلو هستند یا خیر، اما فکر می کرد این

possible.

امکان پذیر است.

And he also thought it was possible that he banged into something and that’s how he

و همچنین فکر کرد که ممکن است به چیزی کوبیده شود و اینطوری

got the bruises.

کبودی ها را به دست آورد.

He’s not sure.

او مطمئن نیست.

When we speculate about past possibilities, we say 'may have', 'could have' and 'might

وقتی درباره احتمالات گذشته حدس می زنیم، می گوییم «ممکن است»، «می توانسته باشد» و «ممکن است

have'.

» باشد.

Now, what about negative sentences.

حالا جملات منفی چطور؟

Because we can also speculate about things that might NOT have happened.

زیرا می‌توانیم درباره چیزهایی که ممکن است اتفاق نیفتاده نیز حدس بزنیم.

Let’s go back to Jay and see how that works.

بیایید به جی برگردیم و ببینیم که چگونه کار می کند.

Hey everyone.

هی همه.

We slept better last night, but I think someone might have broken into our room.

ما دیشب بهتر خوابیدیم، اما فکر می کنم ممکن است کسی وارد اتاق ما شده باشد.

Before I went to bed I shut the window.

قبل از اینکه بخوابم پنجره را بستم.

But when I woke up it was unlocked and wide open.

اما وقتی بیدار شدم قفل آن باز و کاملاً باز بود.

I may not have locked it last night, but I know it was shut when I went to bed.

شاید دیشب آن را قفل نکرده باشم، اما می دانم که وقتی به رختخواب رفتم بسته بود.

And I turned my computer off too.

و کامپیوترم را هم خاموش کردم.

But when I got up it was on.

اما وقتی بلند شدم روشن بود.

It couldn’t have turned itself on.

نمی توانست خودش را روشن کند.

And I think someone moved my water.

و فکر می کنم یکی آب مرا جابجا کرد.

When I go to sleep I always have a glass of water on a table on the left hand side of

وقتی به خواب می روم همیشه یک لیوان آب روی میزی در سمت چپ

my bed.

تختم دارم.

But when I woke up this morning, it was on the right hand side.

اما امروز صبح که از خواب بیدار شدم، سمت راست بود.

I guess it’s possible that I might not have put it on the left side but it’s odd because

حدس می‌زنم ممکن است آن را در سمت چپ نگذارم، اما عجیب است زیرا

I’m left handed.

من چپ دست هستم.

And if someone broke in, I don’t understand how they didn’t wake us.

و اگر کسی وارد شد، من نمی فهمم که چگونه ما را بیدار نکرد.

Carter’s a very light sleeper.

کارتر یک خواب بسیار سبک است. در

The door was locked and they couldn’t have climbed through the window because it’s

قفل بود و نمی توانستند از پنجره بالا بروند چون

too small, and this is the fourth floor.

خیلی کوچک است و اینجا طبقه چهارم است.

I just don't get it.

من متوجه نشدم. آیا

Have you got any ideas?

ایده ای دارید؟

So some strange things happened while Jay was asleep.

بنابراین در زمانی که جی خواب بود، اتفاقات عجیبی افتاد .

He shut the window before he went to bed but it was open when he woke up.

قبل از اینکه به رختخواب برود پنجره را بست اما وقتی بیدار شد در باز بود.

I may not have locked the window last night but I know it was shut.

شاید دیشب پنجره را قفل نکرده باشم اما می دانم که بسته بود.

So Jay definitely shut the window, but it’s possible he didn’t lock it.

بنابراین جی قطعا پنجره را بست، اما ممکن است آن را قفل نکرده باشد.

And another strange thing.

و یه چیز عجیب دیگه

His glass of water was on the right hand side of his bed, not the left.

لیوان آبش سمت راست تختش بود نه سمت چپ.

I might not have put my water on the left side, but it’s odd.

شاید آبم را در سمت چپ نگذارم ، اما عجیب است.

Odd means peculiar.

عجیب به معنای عجیب و غریب است.

Normally he puts his water on the left side, but did he do that last night?

به طور معمول او آب خود را به سمت چپ می زند، اما آیا او این کار را دیشب انجام داد؟

He’s not certain.

او مطمئن نیست

He might have put it on the right.

او ممکن است آن را در سمت راست قرار داده باشد.

He might not have put it on the left.

شاید آن را در سمت چپ قرار نمی داد.

So if we say ‘might not have’ and ‘may not have’, it means there’s doubt and

پس اگر بگوییم «ممکن است نداشته باشد» و «ممکن است نداشته باشد» به این معناست که شک و

uncertainty.

تردید وجود دارد.

Now, what about couldn’t have?

در حال حاضر، چه در مورد نمی تواند داشته باشد؟

Well that’s different.

خوب این متفاوت است

They couldn’t have climbed in through the window because it’s too small.

آنها نمی توانستند از پنجره وارد شوند زیرا خیلی کوچک است.

Jay thinks someone broke into his room last night.

جی فکر می کند دیشب شخصی وارد اتاقش شده است .

He doesn’t know how, but he’s sure they didn’t get in through the window.

او نمی داند چگونه، اما مطمئن است که آنها از پنجره وارد نشده اند.

There’s no uncertainty there.

هیچ ابهامی در آنجا وجود ندارد.

Another example.

مثالی دیگر.

The computer couldn’t have turned itself on.

کامپیوتر نمی توانست خود را روشن کند .

He doesn’t know why the computer was on, but he’s certain of one thing.

او نمی داند چرا رایانه روشن بود، اما از یک چیز مطمئن است.

The computer didn’t turn itself on.

کامپیوتر خودش روشن نشد

That would be impossible.

این غیر ممکن خواهد بود.

So when you’re talking about the past, use ‘couldn’t have’ to talk about impossible

بنابراین وقتی در مورد گذشته صحبت می‌کنید، از «نمی‌توانست» برای صحبت در مورد

things – things that didn’t happen.

چیزهای غیرممکن استفاده کنید - چیزهایی که اتفاق نیفتاده‌اند.

And use ‘might have’ and ‘may have’ to talk about things you’re not certain

و از «ممکن است» و «ممکن است» برای صحبت در مورد چیزهایی که مطمئن نیستید

about - possibilities.

- احتمالات - استفاده کنید.

Easy huh?

آسونه؟

And that’s it.

و همین است.

Now you know all the important stuff for talking about possibilities with may could and might.

اکنون همه چیزهای مهم برای صحبت در مورد احتمالات با ممکن و ممکن را می دانید.

Do you want to try using them?

آیا می خواهید استفاده از آنها را امتحان کنید؟ آیا

Are you ready to put them to use?

آماده استفاده از آنها هستید؟

Then let’s see what’s going on with Jay.

سپس بیایید ببینیم در مورد جی چه خبر است.

Hey everyone.

هی همه.

Just one more night in this hotel and then we're going home.

فقط یک شب دیگر در این هتل و سپس ما به خانه می رویم.

We can't wait to leave.

ما نمی توانیم برای رفتن صبر کنیم.

Uh oh.

اوه اوه به

It looks like we've got an electrical problem here.

نظر می رسد اینجا مشکل برق داریم .

The lights keep flickering.

چراغ ها مدام سوسو می زنند.

Carter are you OK?

کارتر حالت خوبه؟ اون کیه

Who's that?

؟

Who's there?

کی اونجاست؟

We're going to kill you.

ما تو را می کشیم.

Oh my.

ای وای.

What do you think might have happened to Jay and Carter?

فکر می کنید چه اتفاقی برای جی و کارتر افتاده است؟

Pick a question and tell us what you think.

سوالی را انتخاب کنید و نظر خود را به ما بگویید.

Try to give as many answers as you can using ‘may’, ‘could’ and ‘might’? and

سعی کنید تا جایی که می توانید با استفاده از «می»، «می تواند» و «ممکن است» پاسخ بدهید؟ و

write them in the comments.

آنها را در نظرات بنویسید.

We’re looking forward to reading them.

ما مشتاقانه منتظر خواندن آنها هستیم.

If you’ve enjoyed this video, please share it with a friend.

اگر از این ویدیو لذت بردید، لطفاً آن را با یک دوست به اشتراک بگذارید.

And don’t forget to subscribe to our channel.

و فراموش نکنید که در کانال ما عضو شوید.

Bye everyone!

خداحافظ همه!