ACTUAL & ACTUALLY. How to use these false friends in English

These are very useful words in English.

اینها کلمات بسیار کاربردی در زبان انگلیسی هستند. از

Use them correctly and they’ll help you to sound more natural and polite.

آنها به درستی استفاده کنید و به شما کمک می کنند طبیعی تر و مودب تر به نظر برسید.

But be careful.

اما مراقب باشید.

If you use them wrongly and you could confuse everyone.

اگر از آنها به اشتباه استفاده کنید و می توانید همه را گیج کنید .

Lots of languages have words that look and sound like these words, but mean something

بسیاری از زبان ها کلماتی دارند که شبیه این کلمات هستند، اما معنای

different, They’re false friends.

متفاوتی دارند، آنها دوستان دروغین هستند.

You think you know what they mean, but actually they mean something different so they cause

شما فکر می کنید که منظور آنها را می دانید، اما در واقع آنها معنای متفاوتی دارند، بنابراین باعث

misunderstandings.

سوء تفاهم می شوند.

In English actual and actually mean real and really.

در انگلیسی actual و در واقع به معنای واقعی و واقعی است.

The tap in our bathroom stopped working.

شیر حمام ما از کار افتاد.

So we bought a new one.

بنابراین ما یک جدید خریدیم.

It cost $100.

100 دلار هزینه داشت.

And then we had to pay for shipping, so the actual cost was higher.

و سپس مجبور شدیم هزینه حمل و نقل را بپردازیم، بنابراین هزینه واقعی بالاتر بود.

Yes, we actually spent $120.

بله، ما در واقع 120 دلار خرج کردیم.

So we use actual and actually to say things are really true.

بنابراین ما از واقعی و واقعی استفاده می کنیم تا بگوییم چیزها واقعاً درست هستند.

They mean something like ‘in fact’.

آنها به معنای چیزی شبیه "در واقع" هستند.

We don’t use them to say things are happening now or existing now.

ما از آنها برای گفتن اینکه چیزهایی در حال وقوع هستند یا اکنون وجود دارند استفاده نمی کنیم.

Some languages have similar words with that meaning, but in English they don’t mean

برخی از زبان ها کلمات مشابهی با آن معنا دارند، اما در انگلیسی به معنای

currently or at present.

فعلی یا فعلی نیستند.

We currently have five sales offices in Asia and we don’t expect that to change.

ما در حال حاضر پنج دفتر فروش در آسیا داریم و انتظار نداریم که تغییر کند. در

We have no present plans to expand.

حال حاضر هیچ برنامه ای برای توسعه نداریم.

So could you change these words and say actually and actual here?

بنابراین می توانید این کلمات را تغییر دهید و در اینجا بگویید واقعی و واقعی؟

If you did, you would change the meaning.

اگر این کار را می کردید، معنی را تغییر می دادید.

If you want to say something is happening at the current time, you need to use expressions

اگر می خواهید بگویید در زمان فعلی چیزی در حال رخ دادن است ، باید از عباراتی

like these.

مانند این استفاده کنید.

So that's very important.

پس این خیلی مهم است. در

Actually means in fact or really, not currently.

واقع یعنی در واقع یا واقعاً، نه در حال حاضر.

Another example.

مثالی دیگر.

Jay.

جی.

What are our sales like?

فروش ما چگونه است؟

Fantastic!

خارق العاده!

We’re doing really well.

ما واقعاً خوب کار می کنیم.

Can I see the actual figures?

آیا می توانم ارقام واقعی را ببینم؟

Sure.

مطمئن.

I have them right here...

من آنها را همین جا دارم...

Actually, they’re not as good as I thought.

در واقع، آنقدرها که فکر می کردم خوب نیستند.

So when I say ‘the actual figures’ do I mean the current figures, the up-to-date

بنابراین وقتی می‌گویم «ارقام واقعی»، منظورم ارقام کنونی، به‌روز است

ones?

؟

No!

نه!

I mean the real figures.

منظورم ارقام واقعی است.

I want to know the exact sales numbers.

من می خواهم اعداد دقیق فروش را بدانم.

Now notice how Jay says actually here.

حالا توجه کنید که جی در اینجا چگونه می گوید.

He’s telling me he’s surprised by the figures.

او به من می گوید که از این ارقام شگفت زده شده است .

It must be really cold outside.

بیرون باید خیلی سرد باشه

Actually it’s quite warm.

در واقع خیلی گرم است

Oh, I’m surprised.

اوه، من تعجب کردم.

If we think information is going to be a surprise, we often introduce it with actually.

اگر فکر می کنیم اطلاعات غافلگیرکننده خواهد بود، اغلب آن را با در واقع معرفی می کنیم.

It looks expensive, but actually it’s quite cheap.

گران به نظر می رسد، اما در واقع بسیار ارزان است.

Really?

واقعا؟

How much is it?

چقدر است؟

I think it’s about 50 bucks.

فکر کنم حدود 50 تومن باشه

Really?

واقعا؟

So you can use actually to contrast what’s really true with what someone thinks is true.

بنابراین می‌توانید در واقع برای تضاد آنچه واقعاً درست است با آنچه که دیگران فکر می‌کنند درست است، استفاده کنید.

Let’s look at another example and this time, try to work out why I say actually.

بیایید به یک مثال دیگر نگاه کنیم و این بار، سعی کنیم دلیل این را بفهمیم که واقعاً چرا می گویم.

Woould you like some more coffee?

آیا یک قهوه بیشتر میل دارید؟

Oh, actually I’m going to leave in a minute, so no thanks.

اوه، در واقع من یک دقیقه دیگر می روم، پس نه، متشکرم. آهان

Oh, OK.

باشه.

So why do I say actually here?

پس چرا من واقعاً اینجا می گویم؟

It’s because I think Jay is expecting a different answer and my answer will be a surprise.

این به این دلیل است که فکر می کنم جی منتظر پاسخ متفاوتی است و پاسخ من غافلگیرکننده خواهد بود.

Another example.

مثالی دیگر.

What’s happening here?

اینجا چه اتفاقی دارد میافتد؟ آیا

Have you got time to talk?

برای صحبت کردن وقت دارید؟

Actually, I’m pretty busy at the moment.

در واقع، در حال حاضر سرم خیلی شلوغ است.

OK.

خوب.

I'll come back later.

بعدا برمیگردم.

So why does Jay say actually?

پس چرا جی می گوید واقعا؟

Same reason as before.

همون دلیل قبلی

He thinks his answer will be a surprise.

او فکر می کند که پاسخ او غافلگیر کننده خواهد بود.

But something else is happening here too.

اما اینجا هم اتفاق دیگری در حال رخ دادن است.

Jay thinks I might not like his answer.

جی فکر می کند که من ممکن است پاسخ او را دوست نداشته باشم.

When you’re saying no to a request or giving an answer the other person doesn’t want,

وقتی به درخواستی نه می‌گویید یا پاسخی را که طرف مقابل نمی‌خواهد می‌دهید،

you can say actually to soften it.

می‌توانید در واقع بگویید تا آن را نرم کنید.

It’s a polite way of giving unpleasant information.

این روشی مودبانه برای دادن اطلاعات ناخوشایند است.

Actually, I’m pretty busy at the moment.

در واقع، در حال حاضر سرم خیلی شلوغ است.

OK.

خوب.

I'll come back later.

بعدا برمیگردم.

Now there’s one other very common way we use this word.

اکنون یک روش بسیار رایج دیگر برای استفاده از این کلمه وجود دارد.

When we say something wrong and we want to correct ourselves, we can say actually.

وقتی چیزی اشتباه می گوییم و می خواهیم خودمان را اصلاح کنیم، در واقع می توانیم بگوییم.

Do you have some scissors I can borrow?

آیا قیچی دارید که بتوانم قرض بگیرم؟

No, sorry.

نه متاسفم

OK.

خوب.

Oh wait a minute.

اوه یک دقیقه صبر کن

Actually I have one here.

راستش من اینجا یکی دارم

Oh, thank you very much.

آه از شما بسیار سپاسگزارم.

You're very welcome.

خیلی خوش اومدی

So actually shows I’ve changed my mind.

بنابراین در واقع نشان می دهد که من نظرم را تغییر داده ام.

You can use it to take back what you said before.

می توانید از آن برای پس گرفتن آنچه قبلاً گفتید استفاده کنید .

And how long have you been doing karate?

و چند وقته که کاراته میکنی؟

For two and a...

برای دو و یک ...

For two years.

برای دو سال.

Uhuh.

اوه

Actually one and a half.

در واقع یک و نیم.

Uhuh.

اوه

So we use actually to correct ourselves if we say something wrong, and it’s also useful

بنابراین اگر چیزی اشتباه می‌گوییم، در واقع برای اصلاح خودمان استفاده می‌کنیم، و همچنین

for correcting other people.

برای اصلاح دیگران مفید است.

We have new rules for cell phones in our office.

ما قوانین جدیدی برای تلفن های همراه در دفتر خود داریم.

Yes, well actually we have one new rule.

بله، در واقع ما یک قانون جدید داریم.

We have to turn them off in meetings.

در جلسات باید آنها را خاموش کنیم.

Our boss goes crazy when they ring.

وقتی زنگ می زنند رئیس ما دیوانه می شود.

Well actually it is annoying for everyone.

خوب در واقع برای همه آزار دهنده است.

Well, actually it rang eight times.

خوب، در واقع هشت بار زنگ خورد.

I think she was very nice about it, considering.

من فکر می کنم او در مورد آن بسیار خوب بود، با توجه به.

So actually is a gentle way to correct someone.

بنابراین در واقع یک راه ملایم برای اصلاح کسی است.

OK, are you ready for a quiz?

خوب، آیا برای یک مسابقه آماده هستید؟

I’ve got three questions for you.

من سه سوال از شما دارم

First one.

اولی.

Have a look at this sentence.

به این جمله نگاه کنید

What the missing word here?

چه کلمه ای در اینجا گم شده است؟ در

Is it currently or actually?

حال حاضر هست یا واقعا؟

Let see.

ببینیم

May I speak to Kathy, please?

می توانم با کتی صحبت کنم، لطفا؟

I’m afraid she’s currently assisting another customer.

می ترسم او در حال حاضر به مشتری دیگری کمک کند .

Can I help?

میتوانم کمک کنم؟

No, that's all right.

نه، همه چیز درست است.

I’ll call back later.

بعدا تماس خواهم گرفت.

The missing word is currently.

کلمه گمشده در حال حاضر است.

When we’re talking about things that are happening now we say currently or at present.

وقتی در مورد چیزهایی صحبت می کنیم که اکنون اتفاق می افتد، می گوییم در حال حاضر یا در حال حاضر.

Next one.

بعدی.

What’s the missing word here?

کلمه گمشده اینجا چیست؟

Let’s see.

اجازه بدید ببینم.

It was a thriller about love and revenge.

این یک فیلم هیجان انگیز در مورد عشق و انتقام بود.

It was based an actual event where a wife killed her husband.

این بر اساس یک رویداد واقعی بود که در آن یک زن شوهرش را کشت.

It was very scary.

خیلی ترسناک بود.

So the answer is actual.

بنابراین پاسخ واقعی است. به این

It means the event happened in real life.

معنی است که این رویداد در زندگی واقعی اتفاق افتاده است.

OK, last question.

باشه سوال آخر

What’s the missing word here?

کلمه گمشده اینجا چیست؟

Well, it could be either, but the meanings would be different.

خوب، می تواند هر دو باشد، اما معانی متفاوت خواهد بود.

If we're talking about an up-to-date, present amount, it could be currently.

اگر ما در مورد یک مبلغ به روز و فعلی صحبت می کنیم، ممکن است در حال حاضر باشد.

But if we’re talking about a mistake and this is a correction, then the missing word

اما اگر در مورد یک اشتباه صحبت می کنیم و این یک اصلاح است، در واقع کلمه گم شده

is actually.

است.

Let's see.

اجازه بدید ببینم.

You've written thirteen dollars, but actually it's thirty.

شما سیزده دلار نوشته اید، اما در واقع سی دلار است.

Oh, is it?

اوه، این است؟

Actually, that's my coffee.

در واقع، این قهوه من است.

That's yours.

این مال شماست.

Oh.

اوه در

It was actually.

واقع بود. وقتی می‌خواهیم مؤدب باشیم، می‌توانیم در

We can use actually to correct what someone says in a gentle way when we want to be polite.

واقع برای اصلاح آنچه که کسی می‌گوید به روشی ملایم استفاده کنیم.

And that's it. Now you know what these words mean and how we use them in English.

و بس. اکنون می دانید این کلمات به چه معنا هستند و چگونه آنها را در انگلیسی به کار می بریم.

Are they false friends in your language?

آیا آنها دوستان دروغین به زبان شما هستند؟

And do you have other false friends?

و آیا دوستان دروغین دیگری دارید؟

Write and tell us in the comments.

بنویسید و در نظرات به ما بگویید.

Hey, maybe we can make a video about them.

سلام، شاید بتوانیم یک ویدیو در مورد آنها بسازیم.

Please make sure you subscribe to this channel so you catch our future videos and see you

لطفاً حتماً در این کانال مشترک شوید تا ویدیوهای آینده ما را ببینید و

next Friday!

جمعه آینده شما را ببینیم!

Bye now.

حالا خداحافظ