2018 memories - our favourite English comedy skits. Let's chat!

Hello, hello. Is anybody there yet? I don’t know. Do you think they’re here?

سلام سلام. کسی هست هنوز؟ من نمی دانم. آیا فکر می کنید آنها اینجا هستند؟

Ooo. Hello everyone. There you are. Thanks for coming.

اووو سلام به همه. شما آنجا هستید. ممنونم که اومدی.

Welcome to our 2018 Year Review video. This is our premiere video, right?

به ویدیوی بررسی سال 2018 ما خوش آمدید. این اولین ویدیوی ماست، درست است؟

That’s right. So if you’re watching in the premiere, then you’ll find Jay and I

درست است. بنابراین اگر در حال تماشای اولین نمایش هستید، من و جی را در حال

chatting in the chat. And you can chat with us.

چت در چت خواهید دید. و می توانید با ما چت کنید.

Right. We’ll be able to type to you live through the keyboard.

درست. ما می‌توانیم از طریق صفحه‌کلید به‌طور زنده برای شما تایپ کنیم .

So we’re going to show you clips from videos we’ve made this year and talk a little about

بنابراین ما قصد داریم کلیپ هایی از ویدیوهایی را که امسال ساخته ایم به شما نشان دهیم و کمی در مورد

them. Where do you want to start?

آنها صحبت کنیم. از کجا می خواهید شروع کنید؟

Perhaps with one of my favourites? OK

شاید با یکی از موارد مورد علاقه من؟ خوب

This one’s a long one and I wrote it for a sketch writing class that I was taking.

این یکی طولانی است و من آن را برای کلاس طراحی طراحی نوشتم که داشتم می رفتم.

This was one where I had a lot of fun and as you might remember, it’s about differences

این جایی بود که در آن بسیار سرگرم شدم و همانطور که ممکن است به خاطر داشته باشید، در مورد تفاوت

between British and American English. Well, it's a lovely conference hotel, isn't

بین انگلیسی بریتانیایی و آمریکایی است. خوب، این یک هتل کنفرانس دوست داشتنی است، اینطور نیست

it? Yes, isn't it great?

؟ بله عالی نیست؟

I hope Jay hasn't overslept again. We never hear the alarms on our phones.

امیدوارم جی دوباره نخوابیده باشد. ما هرگز آلارم گوشی هایمان را نمی شنویم.

No, he's up. I saw him at breakfast. Oh good.

نه، او بلند شده است. سر صبحانه دیدمش. اوه خوبه.

Ah Jay. You're late. Sorry. I thought this meeting was on the first

آه جی. دیر اومدی متاسف. فکر می کردم این جلسه در طبقه اول است

floor. Yeah?

. آره؟

Well, this is the second floor. No, it isn't.

خب اینجا طبقه دومه نه، اینطور نیست.

Never mind. Have you got the artwork, Jay, for our presentation?

بیخیال. آیا اثر هنری را برای ارائه ما دارید، جی؟

Yes, it was quite a challenge. I couldn't find all the images you wanted so I had to

بله، کاملا چالش برانگیز بود. من نتوانستم تمام تصاویر مورد نظر شما را پیدا کنم بنابراین مجبور شدم

take the photos myself. Oh cheers, Jay.

خودم عکس ها را بگیرم. اوه به سلامتی جی.

Yeah, cheers. Ah. Cheers. Cheers.

آره به سلامتی آه به سلامتی. به سلامتی.

Show us the pictures. Sure. Here's the first one.

تصاویر را به ما نشان دهید مطمئن. در اینجا اولین مورد است.

I don't understand. Yeah. Which picture is this?

من نمی فهمم. آره این کدوم عکسه

Hmmm. Man delivering the post. This isn't what we had in mind.

هوم مرد در حال تحویل پست این چیزی نیست که ما در ذهن داشتیم.

Where are the letters? You didn't say anything about letters.

حروف کجاست؟ در مورد نامه ها چیزی نگفتی.

But we wanted a postman. Let's move on. Jay, show us the next one.

اما ما یک پستچی می خواستیم. بیایید ادامه دهیم. جی، بعدی را به ما نشان بده.

OK. Well this photo was very hard to take. I don't get it.

خوب. خوب گرفتن این عکس خیلی سخت بود. من آن را نمی فهمم.

Me neither. Well, you said you wanted a suitcase in a

من هم نه. خوب، گفتی که یک چمدان در

boot. Now I couldn't find a boot big enough for a whole suitcase but I did my best.

چکمه می‌خواهی. حالا نتوانستم یک چکمه به اندازه کافی بزرگ برای یک چمدان کامل پیدا کنم اما تمام تلاشم را کردم.

Are you taking the mickey? The mi... What do you mean?

میکی رو میگیری؟ Mi... منظورت چیه؟

We need to see a suitcase in the back of a car.

ما باید یک چمدان در عقب ماشین ببینیم.

Well then why didn't you say so? I thought we did.

خب پس چرا نگفتی؟ فکر کردم انجام دادیم.

You did not. Don't get shirty.

شما انجام نمی. پیراهن نشو

Sh... What? What's the next one?

ش... چی؟ مورد بعدی چیست؟

OK. I put a lot of effort into this one and it's exactly what you asked for.

خوب. من برای این یکی تلاش زیادی کردم و دقیقاً همان چیزی است که شما خواسته اید.

It's a school boy holding a rubber. What's wrong now?

این یک پسر مدرسه ای است که یک لاستیک در دست دارد. حالا چه اشکالی دارد؟

It's pants, Jay. No it's not. Its a condom.

این شلوار است، جی. نه اینطور نیست. کاندوم هستش

Vicki, you're going to have to make all these images again.

ویکی، باید دوباره همه این تصاویر را بسازید.

Yeah. You're such a plonker Jay. What time is our presentation tomorrow?

آره تو یه جوری جِی ارائه ما فردا ساعت چند است؟ ساعت

8.30 in the morning. Do you want me to stop by your room and knock you up?

8.30 صبح میخوای جلوی اتاقت برم و تو رو بزنم؟

Oh, that would be great. Thanks Craig. What? So there I was ganged up on by two Brits.

اوه، این عالی خواهد بود. ممنون کریگ چی؟ بنابراین در آنجا دو بریتانیایی به من حمله کردند.

Vicki and our friend Craig. We made some other videos with Craig. Craig

ویکی و دوستمان کریگ. ما با کریگ ویدیوهای دیگری ساختیم. کریگ

came to Philadelphia to go to a conference on podcasting. He has an excellent podcast

به فیلادلفیا آمد تا به کنفرانسی درباره پادکست برود. او یک پادکست عالی

for Spanish speakers who are learning English, and I’ll put the link in the description.

برای اسپانیایی زبانانی دارد که در حال یادگیری زبان انگلیسی هستند و من لینک آن را در توضیحات قرار خواهم داد.

You’ve got to go and check it out. OK, what’s next.

شما باید بروید و آن را بررسی کنید. باشه، بعد چی

Well next I think we should play a little game.

خوب بعد فکر می کنم باید کمی بازی کنیم.

What’s that? Well, I’ve got some clips here that you

آن چیست؟ خب، من چند کلیپ در اینجا دارم که شما

haven’t seen, and I’m going to play them and we’ll see if you can remember which

ندیده اید، و من آنها را پخش می کنم و می بینیم که آیا می توانید به خاطر بیاورید که

video they came from. That might be hard. We make a lot of videos

آنها از کدام ویدیو آمده اند. ممکن است سخت باشد ما ویدیوهای زیادی می سازیم

and often I forget. And while they’re playing, you can see if

و اغلب فراموش می کنم. و در حالی که آنها در حال بازی هستند، می توانید ببینید که آیا

you can remember them too. You might do better than me!

شما نیز می توانید آنها را به خاطر بسپارید. شاید تو بهتر از من عمل کنی!

If you breathe in helium, your voice goes funny.

اگر در هلیوم تنفس کنید، صدایتان خنده دار می شود.

So what video was that? Oh that’s easy. We just made that. That

خب این چه ویدیویی بود؟ آه این آسان است. ما فقط آن را ساختیم. این

was the zero conditional video. That’s right. There’s another one from

ویدیوی شرطی صفر بود. درست است. یکی دیگر از آن وجود دارد

that. I read the newspaper every day and if I see

. من هر روز روزنامه می خوانم و اگر

a good investment opportunity, I call my broker and tell her to buy.

فرصت سرمایه گذاری خوبی دیدم به دلالم زنگ می زنم و می گویم بخر.

I read the newspaper everyday too, but I start at the back and read the sports pages.

من هم هر روز روزنامه می خوانم، اما از عقب شروع می کنم و صفحات ورزشی را می خوانم.

When you snooze you lose. So there was good advice for you there, Jay.

وقتی چرت میزنی ضرر میکنی بنابراین توصیه خوبی برای شما وجود داشت، جی.

When you snooze you lose? Yes, you’ve got to get active and check

وقتی چرت میزنی ضرر میکنی؟ بله، شما باید فعال شوید و

out your investments and plan for the future. As soon as I finish the sports page.

سرمایه گذاری های خود را بررسی کنید و برای آینده برنامه ریزی کنید. به محض اینکه صفحه ورزش را تمام کردم.

Let’s have another. You need to use the other copier. This one’s

یکی دیگه داشته باشیم باید از دستگاه کپی دیگر استفاده کنید. این یکی

not working. Really? Why not.

کار نمیکنه واقعا؟ چرا که نه.

They think it’s an electrical fault. BANG!

آنها فکر می کنند این یک خطای الکتریکی است. انفجار! به

Told you. You need photocopier man to fix that!

شما گفت. برای رفع آن به مرد فتوکپی نیاز دارید!

No, I just need you to listen to me more! I’m listening.

نه، فقط نیاز دارم که بیشتر به من گوش کنی! دارم گوش میدم.

So what video did that come from? You know, I don't remember.

پس از چه ویدیویی آمده است؟ میدونی یادم نمیاد

OK, I'll give you another clue. Where did you learn to whistle like that?

باشه یه سرنخ دیگه بهت میدم از کجا یاد گرفتی اینطوری سوت بزنی؟

My mother taught me. It’s a very useful skill.

مادرم به من یاد داد. این یک مهارت بسیار مفید است .

Your mother? Yes.

مادرت؟ آره.

Welcome to the Good Morning Show. In today’s program we’re going to be talking to Hillary

به برنامه صبح بخیر خوش آمدید. در برنامه امروز قرار است با هیلاری

Clinton. Oh I’m sorry. That’s the wrong picture. We’ve clearly made a mistake.

کلینتون صحبت کنیم. اوه متاسفم. این عکس اشتباه است ما آشکارا اشتباه کردیم

Argh! Have you got it now?

ارگ! الان گرفتی؟

I've got it now. It was a video about the things we say when we a mistake.

الان گرفتمش این یک ویدیو بود در مورد چیزهایی که هنگام اشتباه می گوییم.

Yes, we looked at different things we say when we screw up or mess up.

بله، ما به چیزهای مختلفی که در هنگام خراب کردن یا خراب کردن می گوییم نگاه کردیم.

A very useful video! How did you like being the news reporter in

یک ویدیوی بسیار مفید! دوست داشتید در آن صحنه گزارشگر خبری باشید

that scene? Well in the early part of my career I was

؟ خوب در اوایل کارم

a television news reporter. OK. Here’s a clip from another video.

گزارشگر اخبار تلویزیون بودم. خوب. در اینجا یک کلیپ از یک ویدیو دیگر است.

Hi everyone, I’ve Vicki. And I’m Jay.

سلام به همه، من ویکی را دارم. و من جی هستم.

Jay looks different from normal because he has a moustache today.

جی به دلیل اینکه امروز سبیل دارد با عادی به نظر می رسد .

Oh, do you want one too? Yes!

اوه، شما هم یکی می خواهید؟ آره!

Here you go. So what video was that?

بفرمایید. خب این چه ویدیویی بود؟

I can't remember. We shot it a while ago. It was about a British

من نمی توانم به یاد بیاورم. چند وقت پیش فیلمش را گرفتیم. این در مورد

and American difference in the prepositions we use after the word different.

تفاوت انگلیسی و آمریکایی در حروف اضافه بود که ما بعد از کلمه متفاوت استفاده می کنیم.

Right, I remember. She uses a different preposition than I do.

درسته، یادمه او از حرف اضافه ای متفاوت از من استفاده می کند .

No, I use a different preposition TO you. Or from you. We both say ‘different from’.

نه، من از حرف اضافه دیگری برای شما استفاده می کنم. یا از شما ما هر دو می گوییم "متفاوت از".

You know those moustaches are fun. The funny thing is you can put them on upside down and

شما می دانید که آن سبیل ها سرگرم کننده هستند. نکته خنده دار این است که می توانید آنها را وارونه قرار دهید و

give yourself a big eyebrow. Let’s.. Let’s show you a more recent video

ابروی بزرگی به خود بدهید. اجازه دهید.. بیایید یک ویدیوی جدیدتر را به شما نشان دهیم

that you can remember. Let’s… let’s show you a more recent

که بتوانید به خاطر بسپارید. بیایید… اجازه دهید یک ویدیوی جدیدتر را به شما نشان دهیم

video that you can remember. Oh officer. Is there a problem?

که می توانید آن را به خاطر بسپارید. آه افسر آیا مشکلی وجود دارد؟

Yes, you can’t park here. I’m just going to move it.

بله، شما نمی توانید اینجا پارک کنید. من فقط می خواهم آن را جابجا کنم.

You’re too late. You should not have parked here.

تو خیلی دیر کردی. نباید اینجا پارک میکردی

Oh officer. Oh my. What beautiful brown eyes you have.

آه افسر ای وای. چه چشمای قهوه ای خوشگلی داری

Flattery will get you nowhere. You know I’ve got some donuts in the car.

چاپلوسی شما را به جایی نمی رساند. می دانید که من مقداری دونات در ماشین دارم.

Perhaps I could give you the donuts and you could throw away that ticket.

شاید بتوانم دونات ها را به شما بدهم و شما آن بلیط را دور بریزید.

That’s not flattery. That’s bribery. Oh!

این تملق نیست این رشوه است اوه!

So what was that video about? Oh, I know this one. It was about how NOT

پس آن ویدیو درباره چه بود؟ اوه من این یکی رو میشناسم این در مورد این بود که چگونه

to give compliments. That’s right.

تعارف نکنیم. درست است.

I’m not sure if everybody knows this but in American comedies, policemen are often

مطمئن نیستم که همه این را می‌دانند یا نه، اما در کمدی‌های آمریکایی، پلیس‌ها اغلب در حال

seen eating donuts, so that’s the origin of that skit.

خوردن دونات دیده می‌شوند، بنابراین منشأ آن چله‌بازی همین است.

Skit. That’s an interesting word you used. A skit is like a very short funny scene.

اسکیت. این کلمه جالبی است که شما استفاده کردید. یک اسکیت مانند یک صحنه خنده دار بسیار کوتاه است.

Often it’s making fun of someone. We made two videos about compliments – one

اغلب باعث تمسخر کسی می شود. ما دو ویدیو در مورد تعریف و تمجید درست کردیم - یکی

about how to give them and one about how NOT to give them and they had a lot of skits.

در مورد نحوه دادن به آنها و دیگری در مورد اینکه چگونه آنها را ندهیم و آنها اسکیت های زیادی داشتند.

Hi. Hi.

سلام. سلام.

Have you had your hair cut? Yes, I've got a new barber. What do you think?

موهایت را کوتاه کرده ای؟ بله، من یک آرایشگر جدید دارم. شما چی فکر میکنید؟

Oh it's very smart. It's so much better than it looked before.

اوه خیلی باهوشه خیلی بهتر از آن چیزی است که قبلاً به نظر می رسید.

Oh great. Let me see the back. See! I like what he's

اوه عالی بذار پشتشو ببینم دیدن! من از کاری که او

done with your bald spot. So that video was about backhanded compliments.

با لکه کچل شما انجام داده است، خوشم می آید. بنابراین آن ویدیو در مورد تعارفات پشت سر بود.

Or left-handed compliments. Now we’ve also learned since we published

یا تعارف چپ دست. اکنون از زمانی که ویدیو را منتشر کردیم، متوجه شدیم

the video that Americans say both left-handed compliments and backhanded compliments.

که آمریکایی‌ها هم تعارف چپ دست و هم تعارف پشت دستی می‌گویند.

And let’s have a look at another one. Oh and here’s a picture of me and my brother.

و بیایید به یکی دیگر نگاه کنیم. اوه و اینم عکس من و برادرم.

Oh wow. Is that handsome guy you? Yes.

اوه وای. اون پسر خوشتیپ تو هستی؟ آره.

You look great. I nearly didn’t recognize you.

عالی به نظر می آیی. تقریبا نشناختمت

Really? Yeah, it doesn’t look like you at all.

واقعا؟ آره اصلا شبیه تو نیست

So sometimes in our skits, I’m sure you’ve seen that Vicki is mean to me, but she’s

بنابراین گاهی اوقات در صحنه های ما، مطمئن هستم که دیدید ویکی با من بد است، اما

not really. Are you? Well sometimes, you’re mean to me in the

واقعاً اینطور نیست. شما هستید؟ خوب گاهی اوقات، شما در بازی ها نیز با من بد هستید

skits as well. You’re right.

. حق با شماست.

Kathy said you’ve got my next assignment. Ah yes.

کتی گفت تکلیف بعدی من را داری. آه بله.

What is it? Decisions, decisions! I want you to write

چیست؟ تصمیم گیری تصمیم گیری! از شما می خواهم

a report on the Boston project. Uhuh.

گزارشی در مورد پروژه بوستون بنویسید. اوه

I thought about asking Andrew to do this, or Jenny, or Sam, but then I thought, no.

به این فکر کردم که از اندرو یا جنی یا سام بخواهم این کار را انجام دهد، اما بعد فکر کردم که نه.

You’re the right person for this job. I think.

شما فرد مناسبی برای این شغل هستید. من فکر می کنم.

Well, it looks great. Err. Here’s the report we did on the Chicago

خوب به نظر می رسد عالی است. اشتباه در اینجا گزارشی است که ما در مورد پروژه شیکاگو انجام دادیم

project. Uhuh.

. اوه

You can use the same format, but this time the structure needs to be completely different.

می توانید از همان فرمت استفاده کنید، اما این بار ساختار باید کاملاً متفاوت باشد.

The same format but a different structure? Yes, And your report needs to be longer – although

همان قالب اما ساختار متفاوت؟ بله، و گزارش شما باید طولانی‌تر باشد – اگرچه

it should be more concise, so keep it short. So longer but shorter?

باید مختصرتر باشد، بنابراین آن را کوتاه نگه دارید. خیلی طولانی تر اما کوتاه تر؟

That’s right. Don’t get too detailed, but you need to go deeper than just the surface?

درست است. خیلی جزئی نشوید، اما باید عمیق‌تر از سطح بروید؟

And you can use pictures if you want. Or maybe not, because it needs to be serious… or

و در صورت تمایل می توانید از تصاویر استفاده کنید. یا شاید هم نه، چون باید جدی باشد... یا

funny. Funny’s good too. This sounds hard.

خنده دار. خنده دار هم خوبه این سخت به نظر می رسد.

Yes and Kathy wants you to get it right and do a good job, so take your time. But she

بله و کتی از شما می‌خواهد که آن را به درستی انجام دهید و کار خوبی انجام دهید، پس وقت خود را صرف کنید. اما او

needs it on her desk in half an hour, because we’re all waiting for it.

نیم ساعت دیگر به آن روی میزش نیاز دارد، زیرا همه ما منتظر آن هستیم.

What?! So anyway, I’m going to go get a cup of

چی؟! بنابراین به هر حال، من می روم یک فنجان

coffee… or maybe tea. Decisions decisions!

قهوه ... یا شاید چای بخورم. تصمیم گیری تصمیم گیری!

You had a hard job deciding what to do there. Well the fun part was watching you squirm.

شما کار سختی داشتید که تصمیم می گرفتید آنجا چه کار کنید. خب قسمت سرگرم کننده این بود که شما را در حال پیچیدن تماشا می کردم.

To squirm has two meanings. One is to move around a lot because you’re uncomfortable

به هم زدن دو معنی دارد. یکی این است که زیاد جابجا شوید زیرا ناراحت هستید

or nervous. And the other meaning is to feel embarrassed

یا عصبی هستید. و معنای دیگر احساس خجالت

or ashamed. I’m going to make you squirm now.

یا شرم است. من الان تو را وادار می‌کنم که غوغا کنی.

How? Can you remember what video that skit came

چگونه؟ آیا می توانید به یاد داشته باشید که آن طرح از چه ویدیویی آمده است

from? Oh no – now I feel embarrassed. I can’t

؟ اوه نه - اکنون احساس خجالت می کنم. من نمی توانم

remember. It was about connectors and conjunctions,

به خاطر بیاورم. این در مورد رابط ها و حروف ربط بود،

so those little words like ‘and’, ‘because’, ‘so’ and ‘although’ – words we use

بنابراین آن کلمات کوچک مانند "و"، "زیرا"، " پس" و "اگرچه" - کلماتی که ما

to connect clauses in sentences. OK. Do you remember what video this came from?

برای اتصال جملات در جمله ها استفاده می کنیم. خوب. یادت هست این از چه ویدیویی بود؟

You’re not getting enough sleep. Yes, I think I’m working too hard.

خواب کافی ندارید بله، فکر می کنم خیلی سخت کار می کنم.

I think you go to bed too late. There’s another one I can’t remember.

فکر کنم خیلی دیر به رختخواب می روی. یکی دیگه هست که یادم نمیاد

Perhaps I haven’t shown you enough of it yet.

شاید هنوز به اندازه کافی آن را به شما نشان نداده ام .

Enough. That’s a clue. Enough, huh? Enough, yeah.

کافی. این یک سرنخ است. بسه، ها؟ بسه، آره

Let’s have some chocolates. Ooo yes. But not too many.

بیا شکلات بخوریم اووو بله اما نه خیلی زیاد.

You can never have too many chocolates. So it was…

شما هرگز نمی توانید شکلات های زیادی داشته باشید. بنابراین ...

Too many. And.

خیلی زیاد بود. و.

Too much. And.

خیلی زیاد. و.

Enough? Yes.

کافی؟ آره.

Well he was right. You can never have enough chocolates.

خب راست میگفت شما هرگز نمی توانید شکلات کافی داشته باشید .

He was. Now this year we’ve also made some pronunciation

او بود. اکنون امسال چند ویدیوی تلفظی نیز ساخته‌ایم

videos, where we went into the street and we recorded people saying words that are hard

، جایی که به خیابان رفتیم و افرادی را ضبط کردیم که کلماتی را تلفظ می‌کنند که سخت است

to pronounce. Choir.

. گروه کر.

Sh.. choir. Choir.

ش.. گروه کر. گروه کر.

Oh this is another hard one. Yes.

اوه این یکی دیگه سخته آره.

Choir. Hey, she got it right!

گروه کر. هی، درست متوجه شد!

Yeah. It doesn’t start with ch or sh sound. It starts with a kw.

آره با صدای ch یا sh شروع نمی شود. با یک کیلو وات شروع می شود.

Choir. Choir.

گروه کر. گروه کر.

So what does it mean? A choir is a group of people who sing together.

خوب این به چه معنی است؟ گروه کر گروهی از افراد است که با هم آواز می خوانند.

Like a church choir or a school choir. Let’s show everyone.

مانند گروه کر کلیسا یا گروه کر مدرسه. بیایید به همه نشان دهیم

[choir singing] Wow, we’re good!

[خواندن گروه کر] وای، ما خوبیم!

I bet they didn’t know we could sing like that.

شرط می بندم نمی دانستند که ما می توانیم اینطور بخوانیم .

Those pronunciation videos are always very popular, and we plan to make more next year.

این ویدیوهای تلفظ همیشه بسیار محبوب هستند و ما قصد داریم سال آینده بیشتر بسازیم.

The fun part is how we shoot them. We go out to the Philadelphia Museum or Art which is

بخش جالب این است که چگونه به آنها شلیک می کنیم. ما به موزه یا هنر فیلادلفیا می‌رویم،

where Rocky ran up the steps if you’ve seen that movie, and we get foreign visitors who

جایی که راکی ​​پله‌ها را بالا می‌برد، اگر آن فیلم را دیده باشید، و بازدیدکنندگان خارجی را دریافت می‌کنیم که

are coming to see the museum or to see the statue of Rocky next to the museum, and we

برای دیدن موزه یا دیدن مجسمه راکی ​​در کنار موزه می‌آیند. ما

put up a sign that says if you’re a non-native speaker of English, please talk to us. And

تابلویی نصب کرده‌ایم که می‌گوید اگر شما زبان مادری انگلیسی نیستید، لطفاً با ما صحبت کنید. و

then people get in a line to talk to us and they’re having fun. It’s really great.

سپس مردم در صف قرار می گیرند تا با ما صحبت کنند و سرگرم می شوند. واقعا عالیه

They get in a line on a nice warm sunny day when there’s nothing else to do. But if

آنها در یک روز آفتابی و گرم در صف قرار می گیرند، در حالی که کار دیگری برای انجام دادن وجود ندارد. اما اگر در

it’s this time of year it’s very difficult because it’s too cold and nobody wants to

این زمان از سال باشد، بسیار سخت است، زیرا هوا خیلی سرد است و کسی نمی‌خواهد

talk to us. So we have to wait. Yes, August is probably the best time for

با ما صحبت کند. پس باید صبر کنیم. بله، آگوست احتمالا بهترین زمان برای

us to shoot those. But we’ll try and shoot some earlier because

ما برای شلیک آن ها است. اما ما سعی می‌کنیم زودتر عکس بگیریم، زیرا

I’ve got a lovely long list of words. Thank you everyone that’s sent us words that you

من یک لیست طولانی و دوست‌داشتنی از کلمات دارم. از همه کسانی که کلماتی را برای ما ارسال کردند که

want us to film and video. But they’re not the only pronunciation videos

می خواهید فیلم و ویدیو کنیم. اما آنها تنها ویدیوهای تلفظی نیستند که

we made this year are they? No. We made a couple of videos that looked

امسال ساختیم؟ نه. ما چند ویدیو ساختیم که به

specifically at the ways British and American pronunciation is different.

طور خاص به نحوه تلفظ انگلیسی و آمریکایی متفاوت است.

Hey Jay. Have you seen my keys anywhere? Yes. Where were they… Ah! Yes. Here they

هی جی. آیا کلیدهای من را جایی دیده اید؟ آره. کجا بودند... آه! آره. آن ها اینجا

are. Thank you. You know Jay, you make rhotic R

هستند. متشکرم. شما جی را می شناسید، شما صداهای Rhotic R را در می آورید

sounds. Really? Erotic R sounds?

. واقعا؟ R شهوانی برای تلفن های موبایل؟

No! Rhotic R sounds. It means you pronounce your Rs strongly.

نه! Rhotic R برای تلفن های موبایل. یعنی Rs خود را به شدت تلفظ می کنید.

Oh! And I was impressed with the fact that I have

اوه! و من تحت تاثیر این واقعیت قرار گرفتم که

a rhotic R. And also ‘o’. We did ‘lot’ – that

R. و همچنین "o" دارم. ما "خیلی" - آن

‘lot’ vowel. No we did ‘lot’.

مصوت "بسیار" را انجام دادیم. نه ما "خیلی" انجام دادیم.

There’s a vowel that I say in British English that Jay doesn’t say in American.

یک مصوت وجود دارد که من در انگلیسی بریتانیایی می‌گویم که جی به آمریکایی نمی‌گوید.

Really? Yes. I say it a lot.

واقعا؟ آره. من خیلی می گویم.

A lot? No, a lot.

زیاد؟ نه، خیلی

Lot? Exactly. You see we say that ‘lot’ vowel

مقدار زیادی؟ دقیقا. می بینید که ما آن مصوت «بسیار» را

differently. OK. Do you want another?

متفاوت می گوییم. خوب. دیگه میخوای؟

Yes please. You know, I think we should buy a big new

بله لطفا. می دانید، من فکر می کنم باید یک دوربین بزرگ جدید بخریم

camera. Oh what a good idea!

. اوه چه ایده خوبی!

We want one with high resolution. I agree.

ما یکی با وضوح بالا می خواهیم. موافقم.

Very high resolution. Yes, you’re right.

وضوح بسیار بالا. بله حق با شماست.

And we want one that films in slow motion. Oh yes, I agree with you. You always have

و ما یکی را می خواهیم که در اسلوموشن فیلم می گیرد. اوه بله من با شما موافقم شما همیشه

such wonderful ideas. Wake up. Wake up. Did you fall asleep again, Jay?

چنین ایده های فوق العاده ای دارید. بیدار شو بیدار شو دوباره خوابت برد جی؟

Err no, no. Because we need to talk about the equipment.

اشتباه نه، نه چون باید در مورد تجهیزات صحبت کنیم.

Oh right. I think we should buy a big new camera.

درسته. من فکر می کنم باید یک دوربین بزرگ جدید بخریم .

What? That’s a terrible idea. Oh Jay wake up, wake up! You missed the clip.

چی؟ این یک ایده وحشتناک است. ای جی بیدار، بیدار شو! کلیپ رو از دست دادی

Was this the one where I get the big new camera? I know what video that was. It had lots of

این همان جایی بود که دوربین بزرگ جدید را دریافت کردم؟ میدونم چه ویدیویی بود

different ways to agree in English. That’s right.

روش های مختلفی برای توافق در زبان انگلیسی داشت. درست است. آیا هنوز

Have we made a video about how to disagree yet?

ویدیویی در مورد نحوه مخالفت درست کرده ایم ؟

No we haven’t but the script is half written so it’s coming.

نه، نداریم، اما فیلمنامه نیمه نوشته شده است، بنابراین در راه است.

Make sure you subscribe to our channel so you don’t miss it.

حتما در کانال ما عضو شوید تا آن را از دست ندهید.

It’s going to be a good one. Really useful. There’s lots of pragmatics research about

این یک مورد خوب خواهد بود. واقعا مفیده تحقیقات عملی زیادی در این مورد وجود دارد

this. What’s pragmatics.

. عمل گرایی چیست

It’s a branch of linguistics and it looks at how meaning is conveyed by more than the

این شاخه‌ای از زبان‌شناسی است و به چگونگی انتقال معنا توسط بیشتر از

words we speak. We made some other videos that were very pragmaticky this year. Like

کلماتی که ما صحبت می‌کنیم نگاه می‌کند. ما چند ویدیوی دیگر ساختیم که امسال بسیار کاربردی بودند. مانند

this one: Hi, I’m British and I’m rather reserved.

این: سلام، من بریتانیایی هستم و نسبتا محتاط هستم.

If we meet somewhere like a railway carriage, I probably won’t talk to you. I think it’s

اگر جایی مثل واگن راه آهن ملاقات کنیم، احتمالاً با شما صحبت نمی کنم. من فکر می‌کنم

polite to leave people alone, so they can go about their business without me getting

مودبانه است که مردم را به حال خود رها کنیم، تا بتوانند بدون اینکه من

in their way. Hi! I’m American and I’m super friendly.

سر راهشان قرار بگیرم، به تجارت خود ادامه دهند. سلام! من آمریکایی هستم و فوق العاده دوستانه هستم.

When we meet for the first time, I’m going to tell you my entire life story in the first

وقتی برای اولین بار همدیگر را می بینیم، در پنج دقیقه اول تمام داستان زندگی ام را برایتان تعریف می کنم

five minutes. I’m polite so I won’t hold back. I’m going to share and be open.

. من مودب هستم پس دریغ نمی کنم . من می خواهم به اشتراک بگذارم و باز باشم.

Well that difference has plagued us all the years we’ve been together and Vicki’s

خب، این تفاوت در تمام سال‌هایی که با هم بودیم ما را آزار داده است و ویکی

always teaching me how to be more polite from a British point of view, and I’m always

همیشه به من یاد می‌دهد که چگونه از دیدگاه بریتانیایی مودب‌تر باشم، و من همیشه

trying to get her to open up and share, from an American point of view.

سعی می‌کنم او را از نظر آمریکایی‌ها باز کند و به اشتراک بگذارد. از دید

I know it really… I mean it’s the story of our relationship, isn’t it?

من واقعاً این را می دانم ... منظورم این است که داستان رابطه ماست، اینطور نیست؟

Right. We had a lot of comments on that video.

درست. ما نظرات زیادی در مورد آن ویدیو داشتیم.

Yes. And we had a lot on another pragmaticky video too, about grandma.

آره. و ما در یک ویدیوی عملگرایانه دیگر نیز چیزهای زیادی داشتیم ، در مورد مادربزرگ.

In some cultures grandma and grandpa is a polite thing to say. It’s respectful and

در برخی فرهنگ‌ها گفتن پدربزرگ و مادربزرگ مودبانه است. محترمانه و

affectionate But in English it’s different. It could

محبت آمیز است اما در انگلیسی متفاوت است. میتونه

be an insult! Don’t call people grandad or grandma in

توهین باشه! به انگلیسی مردم را پدربزرگ یا مادربزرگ صدا نکنید

English. Unless they’re your grandma or Grandpa.

. مگر اینکه مادربزرگ یا پدربزرگ شما باشند.

Then it’s OK. Yes, or unless you want a black eye.

بعد مشکلی نداره بله، یا مگر اینکه چشم سیاهی بخواهید.

Get out of the way Grandma! A black eye is a dark area of skin around

از سر راه برو مادربزرگ! سیاهی چشم ناحیه تیره ای از پوست اطراف

your eye that you get if someone hits you. First of all, I want to thank all of you out

چشم شماست که اگر کسی به شما ضربه بزند دچار آن می شوید. اول از همه، می‌خواهم از همه شما

there who have asked us to b e your grandparents. You have to understand that there is now a

که از ما خواسته‌اید تا با پدربزرگ و مادربزرگتان همراه باشید، تشکر کنم. شما باید درک کنید که اکنون یک

queue forming and you have to get in line. Right.

صف تشکیل شده است و باید در صف قرار بگیرید. درست.

And second we want to say a big thank you to everyone that likes our videos and leaves

و دوم اینکه ما می خواهیم از همه کسانی که ویدیوهای ما را لایک می کنند و

a comment. Especially comments where you share information

نظر می دهند تشکر کنیم. به خصوص نظراتی که در آنها اطلاعاتی

on your culture and customs. I love that. It’s so interesting.

در مورد فرهنگ و آداب و رسوم خود به اشتراک می گذارید. من آن را دوست دارم. خیلی جالبه

We’ve had some great comments this year. Absolutely! We appreciate all your thoughts

ما امسال نظرات خوبی داشتیم. کاملا! ما از همه افکار شما قدردانی می کنیم

and try to answer everyone, but it has been getting very difficult as our channel’s

و سعی می کنیم به همه پاسخ دهیم، اما با رشد کانال ما در

grown this year. It’s become a bit overwhelming sometimes

سال جاری کار بسیار دشوار شده است. گاهی اوقات کمی طاقت فرسا می شود

and we probably need to take a different approach next year.

و احتمالاً باید سال آینده رویکرد متفاوتی در پیش بگیریم .

But we’ll always read your comments and try to respond where we can. So please don’t

اما ما همیشه نظرات شما را می خوانیم و سعی می کنیم تا جایی که می توانیم پاسخ دهیم. بنابراین لطفاً

stop writing because your thoughts help us know what helps you.

نوشتن را متوقف نکنید زیرا افکار شما به ما کمک می کند بدانیم چه چیزی به شما کمک می کند.

Our goal is to help you learn English and make it as efficient and enjoyable as possible.

هدف ما این است که به شما کمک کنیم زبان انگلیسی را یاد بگیرید و آن را تا حد امکان کارآمد و لذت بخش کنید.

So what’s your goal? I want to make a great English presentation

پس هدف شما چیست؟ من می خواهم یک ارائه انگلیسی عالی

about our new product. Why?

در مورد محصول جدیدمان داشته باشم. چرا؟

So I can impress my boss. Why?

بنابراین می توانم رئیسم را تحت تأثیر قرار دهم. چرا؟

So she’ll think I’m smart. She might give me a promotion.

بنابراین او فکر می کند که من باهوش هستم. او ممکن است به من ترفیع بدهد.

And why is that important? It’ll make me happy.?

و چرا این مهم است؟ خوشحالم میکنه.؟

Yes! Now that’s a great reason. All your goals should lead to your happiness.

آره! حالا این یک دلیل عالی است. همه اهداف شما باید به خوشبختی شما منجر شود.

It sounds obvious, but we can also be motivated by fear. And fear can work.

بدیهی به نظر می رسد، اما می توانیم با ترس نیز انگیزه داشته باشیم . و ترس می تواند کارساز باشد.

What if my English is bad. What if everyone thinks I’m stupid? What if my boss fires

اگه انگلیسیم بد باشه چی؟ اگر همه فکر کنند من احمق هستم چه؟ اگر رئیسم مرا اخراج کند چه

me? The problem with fear is it’s usually only

؟ مشکل ترس این است که معمولاً فقط

good for the short term. The presentation or exam happens and you do well or badly,

برای کوتاه مدت خوب است. ارائه یا امتحان اتفاق می افتد و شما خوب یا بد انجام می دهید،

but then the fear stops. To learn a lot of English you need to be motivated over a period

اما پس از آن ترس متوقف می شود. برای یادگیری بسیاری از زبان انگلیسی باید در یک دوره زمانی با انگیزه باشید

of time. Happiness is much more powerful than fear for that.

. شادی برای آن بسیار قدرتمندتر از ترس است.

Well I think there was a very powerful message in that video.

خوب من فکر می کنم یک پیام بسیار قدرتمند در آن ویدیو وجود داشت.

Yeah. At the beginning of last year, we created a couple of videos about making plans and

آره در ابتدای سال گذشته، ما چند ویدیو در مورد برنامه ریزی و

setting goals. And they were all about how to be more efficient when you’re learning

تعیین اهداف ایجاد کردیم. و همه آنها در مورد چگونگی کارآمدتر بودن در هنگام یادگیری

English. And really I was sharing secrets and tips . Things I’ve learnt from teaching

زبان انگلیسی بودند. و واقعاً من رازها و نکاتی را به اشتراک می گذاشتم . چیزهایی که من از تدریس

English over the years. Don’t try to learn lists of words that are

زبان انگلیسی در طول این سال ها یاد گرفته ام. سعی نکنید فهرستی از کلماتی که خیلی شبیه هم هستند را یاد بگیرید

very similar. For example, if you want to learn say, eight new words for vegetables,

. به عنوان مثال، اگر می‌خواهید هشت کلمه جدید برای سبزیجات را یاد بگیرید،

working with a list might sound like a good idea, but you’ll probably muddle them up.

کار با فهرست ممکن است ایده خوبی به نظر برسد ، اما احتمالاً آنها را به هم می‌زنید.

Research shows we’re likely to confuse similar words if we learn them together, so space

تحقیقات نشان می‌دهد که اگر کلمات مشابه را با هم یاد بگیریم، احتمالاً آنها را اشتباه می‌گیریم، بنابراین

them out over time. Stories are great for learning vocabulary, and that’s another

در طول زمان آنها را از هم جدا کنیم. داستان ها برای یادگیری لغات عالی هستند و این چیز دیگری است

thing. Reading. There’s lots of research that shows reading is a very effective way

. خواندن. تحقیقات زیادی وجود دارد که نشان می دهد خواندن یک روش بسیار موثر

to learn English. So books, articles, news stories. And reading isn’t just great for

برای یادگیری زبان انگلیسی است. بنابراین کتاب، مقاله، اخبار . و خواندن فقط برای واژگان عالی نیست

vocabulary. It improves grammar as well. There were some really good tips in those

. گرامر را نیز بهبود می بخشد. نکات بسیار خوبی در آن ویدیوها وجود داشت

videos. Yeah, if you have a chance to watch them,

. بله، اگر فرصتی برای تماشای آنها دارید،

you might find they help you to learn more efficiently as well.

ممکن است دریابید که آنها به شما کمک می کنند تا کارآمدتر یاد بگیرید .

OK, we looked at a couple of very common mistakes this year, and tried to help you fix them..

خوب، ما در این سال به چند اشتباه بسیار رایج نگاه کردیم و سعی کردیم به شما کمک کنیم آنها را برطرف کنید.

What are you doing? Nothing.

شما چه کار می کنید؟ هیچ چی.

You need to explain yourself. I was trying to get ten dollars out of the

باید خودت توضیح بدی سعی می کردم ده دلار از جعبه بیرون بیاورم

box. You were trying to steal ten dollars?!

. می خواستی ده دلار بدزدی؟!

Oh no! I didn’t explain myself properly. I put twenty dollars in the box and I was

وای نه! خودم را درست توضیح ندادم بیست دلار داخل جعبه گذاشتم و

trying to get ten dollars change. I’ll never understand you.

سعی می کردم ده دلار پول خرد بگیرم. من هرگز شما را درک نمی کنم

My mother says that too. She’s been trying to explain me for years.

مامانم هم همینو میگه او سال ها سعی می کند به من توضیح دهد.

Do you remember what video that was? No, I don’t.

یادت هست چه ویدیویی بود؟ نه، نه.

It was a video about ‘explain’. Explain is a very tricky verb because a lot of students

این یک ویدیو در مورد "توضیح" بود. توضیح دادن یک فعل بسیار پیچیده است زیرا بسیاری از دانش آموزان

make the mistake where they say ‘Explain me this…”

اشتباه می کنند که می گویند " این را به من توضیح بده..."

What should they say? Explain it to me, or just explain, with no

چه باید بگویند؟ آن را برای من توضیح دهید، یا فقط توضیح دهید، بدون هیچ

object. Erm… but there is that exception where you can say ‘My mother has been trying

موضوعی. اوه... اما این استثنا وجود دارد که می توانید بگویید "مادر من

to explain me for years. Absolutely true!

سال هاست سعی می کند مرا توضیح دهد." کاملا درست است!

But it’s the exception that proves the rule. Normally we wouldn’t say explain me. Let’s

اما این استثناست که قاعده را ثابت می کند. معمولاً نمی گوییم برای من توضیح دهید.

have another one. OK.

یکی دیگه داشته باشیم خوب.

God, I’m late and I can’t find my cell phone! Oh God!

خدایا دیر رسیدم و موبایلم را پیدا نمی کنم ! خدایا!

Did you call me? Who are you?

تو به من زنگ زدی؟ شما کی هستید؟

I’m God. But I thought God was, you know, a guy.

من خدا هستم. اما من فکر می کردم که خدا یک پسر است.

No, I’m definitely female. What did you want?

نه، من قطعاً زن هستم. شما چه چیزی می خواستید؟

I’ve lost my cell phone. Well, when did you last have it?

تلفن همراهم را گم کرده ام خب آخرین بار کی گرفتی؟

I can’t remember. Hmmm. I’ll call it

من نمی توانم به خاطر بیاورم. هوم اسمش را می گذارم

Ha! Thanks God. You’re welcome. Bye.

ها! خدا را شکر. خواهش میکنم. خدا حافظ.

Thank God she could help. So that was another video we made about a

خدا را شکر که او می تواند کمک کند. پس این ویدیوی دیگری بود که درباره یک

common mistake. We don’t say “Thanks God’, unless we’re actually thanking God. We say,

اشتباه رایج ساختیم. ما نمی گوییم "خدایا شکر"، مگر اینکه واقعا خدا را شکر کنیم. ما می گوییم

‘Thank God!’. Thanks Vicki!

"خدایا شکرت!" ممنون ویکی

Thanks Jay! So that was another video we made about a

ممنون جی! پس این ویدیوی دیگری بود که درباره یک

common mistake. We don’t say ‘thanks god’ unless we’re actually thanking god. We say

اشتباه رایج ساختیم. ما نمی گوییم "خدایا شکر" مگر اینکه واقعا خدا را شکر کنیم. ما می گوییم

‘thank god’. Actually there are some people we need to

"خدایا شکر". در واقع برخی از افراد هستند که باید

thank this year. Our viewers?

امسال از آنها تشکر کنیم. بینندگان ما؟

Well yes, of course. But there are some other people too. Our collaborators.

خوب بله، البته. اما چند نفر دیگر هم هستند. همکاران ما

Oh yes. We’ve had some great collaborators this year.

آه بله. امسال چند همکار عالی داشتیم .

Do you remember Claire from English at Home? Yes. Claire is British and she made a video

آیا کلر را از انگلیسی در خانه به یاد دارید؟ آره. کلر بریتانیایی است و

with us about English spelling. Yes, we had a spelling bee…

با ما ویدیویی درباره املای انگلیسی ساخت. بله، ما زنبور املا داشتیم...

He means a spelling competition. And Claire was the judge. She helped us teach

منظورش مسابقه املا است. و کلر قاضی بود. او به ما کمک کرد تا

a very useful spelling rule. i before e except after c…

یک قانون املایی بسیار مفید را آموزش دهیم. من قبل از e به جز بعد از c...

Our competitors are tied, so we will now go to a sudden death round. You will both spell

رقبای ما مساوی هستند، بنابراین ما اکنون به یک دور مرگ ناگهانی خواهیم رفت. هر دوی شما

the same word. But if one person makes a mistake, the other person will win. Vicki, please put

یک کلمه را هجی خواهید کرد. اما اگر یک نفر اشتباه کند، شخص دیگر برنده خواهد شد. ویکی، لطفا

your headphones on so you can’t hear Jay’s answer.

هدفونت را بگذار تا نتوانی جواب جی را بشنوی .

Jay, the word is neighbour. For example, our neighbour complained about the noise from

جی، کلمه همسایه است. به عنوان مثال، همسایه ما از سر و صدای

the party. Neighbour. NEIGHBOR.

مهمانی شاکی بود. همسایه همسایه.

Thank you Jay. Vicki, please take off your head phones and spell the word neighbour.

ممنون جی. ویکی، لطفا گوشی های سرت را بردارید و کلمه همسایه را املا کنید.

NEIGHBOUR That is the correct answer. Congratulations

همسایه این پاسخ صحیح است. تبریک میگم

Vicki! Jay, I’m afraid you spelt it wrongly. But… but my answer was right. That’s how

ویکی جی، میترسم اشتباه نوشتی اما… اما پاسخ من درست بود. به این صورت است که

we spell it in American English. American spelling is weird.

ما آن را در انگلیسی آمریکایی می نویسیم. املای آمریکایی عجیب است.

Hard luck Jay and well done Vicki. That was not fair!

موفق باشید جی و آفرین ویکی. این عادلانه نبود! به

I think it was a very fair contest. Well that’s just because you can’t spell.

نظر من مسابقه بسیار منصفانه ای بود. خوب این فقط به این دلیل است که نمی توانید املا کنید.

We should make some more videos about American and British spelling differences.

ما باید ویدیوهای بیشتری در مورد تفاوت های املایی آمریکایی و بریتانیایی بسازیم.

Agreed. Next year.

موافقت کرد. سال آینده.

Oh look there’s another collaborator! Oh yes!

اوه ببین یک همکار دیگر وجود دارد! آه بله!

In American and British English we often use the present perfect to talk about past actions

در انگلیسی آمریکایی و انگلیسی ما اغلب از زمان حال کامل برای صحبت در مورد اقدامات گذشته استفاده می کنیم

that have relevance in the present. I’ve lost twenty dollars.

که در زمان حال مرتبط هستند. من بیست دلار از دست دادم

Oh that’s funny. I’ve just found twenty dollars.

اوه خنده داره من تازه بیست دلار پیدا کردم .

Well then it’s mine. What was the serial number?

خب پس مال منه شماره سریالش چی بود؟

What? Can you remember what video that was?

چی؟ یادت میاد چه ویدیویی بود؟

I remember that you owe me twenty dollars! We made a video with our friend Jennifer from

یادم هست که تو بیست دلار به من بدهکاری! ما یک ویدیو با دوستمان جنیفر از

Jennifer ESL and it was about the present perfect and how we use it differently in British

جنیفر ESL ساختیم و در مورد زمان حال و نحوه استفاده متفاوت ما از آن در

and American English. It had another clip you liked.

انگلیسی بریتانیایی و آمریکایی بود. یه کلیپ دیگه هم داشت که دوست داشتی

Right. Did you do it yet?

درست. تا حالا انجامش دادی؟

What? You know!

چی؟ میدونی!

What? Oh I forgot. You didn’t pay the electric bill.

چی؟ آخ، یادم رفت. قبض برق را پرداخت نکردی

Sorry. So have you paid the electric bill yet?

متاسف. پس آیا هنوز قبض برق را پرداخت کرده اید؟

Yes. The lights are on again. Good.

آره. دوباره چراغ ها روشن شد. خوب

I’ll leave a link to Jennifer’s channel in the comments. Let’s see another clip.

من لینک کانال جنیفر را در نظرات می گذارم. یه کلیپ دیگه ببینیم

Who designed these calendars? Oh I did. Do you like them?

چه کسی این تقویم ها را طراحی کرده است؟ اوه من انجام دادم. آیا آنها را دوست دارید؟

How many copies did you print. Oh, I don’t know.

چند نسخه چاپ کردی اوه، من نمی دانم.

I ordered 500. Is there a problem? Yes. Look at February. There are 30 days!

من 500 سفارش دادم مشکلی هست؟ آره. به فوریه نگاه کنید. 30 روز هست!

Oh, it’s a mistake. I’m so sorry Kathy. It’s my fault. I didn’t

اوه، این یک اشتباه است. خیلی متاسفم کتی تقصیر من است. من متوجه نشدم

notice. It’s my fault too. I didn’t check it before

تقصیر من هم هست قبل از

it went to the printers. We’re both at fault.

رفتن به چاپگرها آن را بررسی نکردم. ما هر دو مقصریم

Yes. Thirty days!

آره. سی روز!

Kathy was nice to us there. Yes, much nicer than normal. Did you hear

کتی در آنجا با ما خوب بود. بله خیلی زیباتر از معمولی

that Kathy? Kathy often plays our mean boss.

اون کتی رو شنیدی؟ کتی اغلب نقش رئیس پست ما را بازی می کند.

She has prevented us from flying first class, she has stopped us from getting help, she

او ما را از پرواز درجه یک منع کرده است، او ما را از کمک گرفتن منع کرده است، او

has insisted we work on deadlines. A really tough lady to work for.

اصرار دارد که ما روی ضرب الاجل کار کنیم. یک خانم واقعا سخت برای کار کردن.

She’s actually a dear friend and really, really fun to work with. We love seeing her.

او در واقع یک دوست عزیز است و کار کردن با او واقعاً بسیار سرگرم کننده است. ما عاشق دیدنش هستیم

Kathy, if you’re watching this, a big thank you from us.

کتی، اگر این را تماشا می‌کنید، از ما تشکر می‌کنیم.

Thank you very much. OK, this was a very special collaboration.

بسیار از شما متشکرم. خوب، این یک همکاری بسیار خاص بود.

It’s a long video so we can only show you a little bit.

این یک ویدیو طولانی است بنابراین ما فقط می توانیم کمی به شما نشان دهیم .

I need to get to work. No, no, no, no. You need some ‘lazy skills’.

باید برم سر کار نه نه نه نه. شما به برخی "مهارت های تنبل" نیاز دارید.

Lazy skills? Yes, so when you’re alone and you want to

مهارت های تنبلی؟ بله، پس وقتی تنها هستید و می خواهید

chill out. Let me teach you. OK.

آرام باشید. بذار بهت یاد بدم خوب.

So show me how you sit on this chair. No. It should be more like this. Yeah. It’s

پس به من نشان بده که چگونه روی این صندلی می نشینی. نه. باید بیشتر شبیه این باشد. آره این

better. You need some practice. Second step. Eat some chips.

بهتر است. نیاز به تمرین دارید مرحله دوم. مقداری چیپس بخور

No thanks. Come on…

نه ممنون. بیا…

Mmm. It’s delicious. I love it. No, but you should eat like a pig. Watch me.

ممم. خوشمزه است. عاشقشم. نه، اما باید مثل خوک بخوری. منو ببین.

That was one of the videos we got to shoot at the YouTube studios in New York with students

این یکی از ویدیوهایی بود که در استودیوهای یوتیوب در نیویورک با دانشجویان

at the New York Film Academy. They were all ESL students so they were learning

آکادمی فیلم نیویورک فیلمبرداری کردیم. همه آنها دانش‌آموز ESL بودند، بنابراین

English as a second language, but they were also interested in film making and performance.

انگلیسی را به عنوان زبان دوم یاد می‌گرفتند، اما به ساخت فیلم و اجرا نیز علاقه داشتند.

They did a great job, really. They were wonderful. And they had lots of

آنها واقعاً کار بزرگی انجام دادند. فوق العاده بودند. و آنها

input into the script and they rehearsed it, they learnt their lines and they were such

در فیلمنامه نقش زیادی داشتند و آن را تمرین کردند، خطوط خود را یاد گرفتند و

fun to work with. They were.

کار کردن با آنها بسیار سرگرم کننده بود. آنها بودند.

And we mustn’t forget our other fantastic collaborator this year. Craig!

و ما نباید همکار فوق العاده دیگرمان را در این سال فراموش کنیم. کریگ!

Oh yes, of course. We made a series of 4 videos where Craig was

اوه بله، البته. ما یک سری از 4 ویدیو ساختیم که کریگ

the examiner in an exam for spoken English. And we were the examinees. So we were the

در امتحان گفتاری انگلیسی امتحان دهنده بود. و ما معاینه شدیم. بنابراین ما

students that Craig was examining. The videos were packed with good tips for

دانشجویانی بودیم که کریگ در حال بررسی آنها بود. ویدئوها مملو از نکات خوبی برای

how to pass the exam. And it was funny too. I was a very enthusiastic

نحوه قبولی در امتحان بودند. و خنده دار هم بود من دانش آموز بسیار مشتاقی بودم

student and Jay was a very strange student. Well, first of all we’d like to know something

و جی دانش آموز بسیار عجیبی بود. خوب، اول از همه ما می خواهیم چیزی

about you. Vicki, do you like cooking? Oh yes, I love it. I like trying new recipes

در مورد شما بدانیم. ویکی، آشپزی دوست داری؟ اوه بله، من آن را دوست دارم. من دوست دارم دستور العمل های جدیدی را امتحان کنم

that I find on the internet and I’m interested in Chinese food. I made some dumplings last

که در اینترنت پیدا می کنم و به غذاهای چینی علاقه مند هستم. من هفته پیش چند کوفته درست کردم

week and they came out great. Thank you. Thank you, Vicki. Jay, do you often

و عالی شد. متشکرم. ممنون ویکی جی، آیا شما اغلب از

use the internet? No.

اینترنت استفاده می کنید؟ نه.

Why not? Because no one ever answers my emails.

چرا که نه؟ چون هیچ کس به ایمیل های من پاسخ نمی دهد.

Jay, if you could learn a new skill, what would you choose to do?

جی، اگر می توانستی یک مهارت جدید بیاموزی، چه کاری را انتخاب می کردی؟

Oh I’d like to learn Morse code. Why?

اوه من می خواهم کد مورس را یاد بگیرم. چرا؟

I’d like to communicate with aliens. OK, so first off, I want to tell everybody,

من دوست دارم با بیگانگان ارتباط برقرار کنم. خوب، پس اول، می‌خواهم به همه بگویم،

I actually do know Morse code. It’s true. I’ll give you word to say and…

من واقعاً کد مورس را می‌دانم. درسته. من به شما حرفی برای گفتن می دهم و ...

in Morse code. This is a test, all right. I haven’t primed him for this. OK. I want

با کد مورس. این یک آزمایش است، بسیار خوب. من او را برای این کار آماده نکرده ام. خوب. می خواهم

you to say “hello” in Morse code. di di di di di di dah di di di dah di di dah

با کد مورس "سلام" بگویید. دی دی دی دی دی داه دی دی داه دی دی ده داه

dah dah. A special skill of his.

. یک مهارت خاص او

I was an amateur radio operator as a kid. That’s how I learned it. But this was a

من از بچگی یک رادیو آماتور بودم. اینطوری یاد گرفتم اما این یک

great series of videos preparing people to take a test.

سری ویدیو عالی بود که مردم را برای شرکت در آزمون آماده می کرد.

That’s right. It was for the Cambridge First Certificate Exam, that’s now called B2 First.

درست است. این آزمون برای اولین امتحان گواهینامه کمبریج بود که اکنون B2 First نامیده می شود.

And we were very lucky because our friend Craig came to stay with us. And he made these

و ما بسیار خوش شانس بودیم زیرا دوستمان کریگ آمد تا پیش ما بماند. و این

videos with us. We had a lot of fun writing the scripts and also filming them.

ویدیوها را با ما ساخت. ما از نوشتن فیلمنامه و همچنین فیلمبرداری آنها لذت زیادی بردیم.

I think one of the most gratifying things about this series of videos has been the comments

من فکر می کنم یکی از خوشحال کننده ترین چیزهای این سری از ویدیوها نظرات

from people like you who are telling us how much we helped them prepare for exams.

افرادی مانند شما بوده است که به ما می گویند چقدر به آنها کمک کرده ایم تا برای امتحانات آماده شوند.

Yeah. OK. Are YOU ready for an exam now, Jay?

آره خوب. آیا اکنون برای امتحان آماده ای، جی؟

Urgh! Another test? Yes, I’ve got another clip where you have

اوه! تست دیگه؟ بله، من یک کلیپ دیگر دارم که باید

to remember the video and say what it was about.

ویدیو را به خاطر بسپارید و بگویید در مورد چه چیزی بود .

OK. Let me try it! You can try it too.

خوب. بگذار امتحانش کنم! شما هم می توانید آن را امتحان کنید.

Thanks for calling. Yeah, I’ll tell him. OK. Bye now. Oh.

از تماستان متشکرم. آره بهش میگم خوب. حالا خداحافظ اوه

Who was that? Kathy.

که بود؟ کتی

Uh oh. What did she want this time? She called to wish you a happy birthday.

اوه اوه این بار چه می خواست؟ او زنگ زد تا تولدت را تبریک بگوید.

Oh that was nice of her. And she wants you to work late tonight.

اوه از او خوب بود و او از شما می خواهد که امشب تا دیر وقت کار کنید.

Oh! OK, so what video was that?

اوه! خوب، پس چه ویدیویی بود؟

Oh, I don’t remember. OK, I’ll give you another clue.

اوه، یادم نیست باشه یه سرنخ دیگه بهت میدم

Hey Jay. Happy birthday. Oh thank you!

هی جی. تولدت مبارک. اوه متشکرم!

I hope you like them. I’m sure I will. It’s hair curlers?

امیدوارم از آنها خوشتان بیاید. من مطمئن هستم که خواهم کرد. فر کننده مو است؟

Yes. Can I borrow them sometime? Errr. Sure.

آره. آیا می توانم آنها را زمانی قرض بگیرم؟ اشتباه کرد مطمئن.

Thank you. Do you know now?

متشکرم. الان میدونی؟

No. We made a series of videos about the verbs

خیر. ما یک سری ویدیو در مورد فعل های

‘hope’ and ‘wish’. Oh right.

«امید» و «آرزو» ساختیم. درسته.

They’re very tricky verbs, but it was a long time ago, wasn’t it, Jay?

آنها افعال بسیار پیچیده ای هستند، اما خیلی وقت پیش بود، اینطور نیست، جی؟

Well and I hope Kathy gives me a raise. Hey, how’s it going?

خوب و امیدوارم کتی به من افزایش حقوق بدهد. هی، چطوره؟

Oh I’m feeling a little down. Oh. Well I just meat our new neighbour.

اوه من کمی احساس ناراحتی میکنم اوه خوب من فقط همسایه جدیدمان را می خورم.

Oh yeah. What’s he like? His name is Tom and he speaks six languages.

اوه بله. چطور آدمی است؟ نام او تام است و به شش زبان صحبت می کند.

Wow! How old is he? About thirty?

وای! چند سالشه؟ حدود سی؟

Hmm. What’s the matter?

هوم موضوع چیه؟

Well I wish I spoke six languages and I wish I were younger.

ای کاش به شش زبان صحبت می کردم و ای کاش جوان تر بودم.

Oh, don’t be sad about it. I wish I knew how to cheer you up.

اوه، از این بابت ناراحت نباش. کاش میدونستم چطوری بهت روحیه بدم می

You know I really wish I did speak six languages. That would be fantastic, wouldn’t it?

دانی که من واقعاً ای کاش به شش زبان صحبت می کردم. این فوق العاده خواهد بود، اینطور نیست؟

Absolutely. We need to give you a video you really like

کاملا. اکنون باید ویدیویی را به شما ارائه دهیم که واقعاً دوست دارید

now. What was your favourite part this year? Oh that’s easy.

. امسال کدام قسمت مورد علاقه شما بود؟ آه این آسان است.

What? Oh let me help you.

چی؟ اوه بذار کمکت کنم

Oh no, I can do it. No, no, let me help. Oh this artwork looks

اوه نه، من می توانم آن را انجام دهم. نه، نه، بگذار کمک کنم. اوه این اثر هنری عالی به نظر می رسد

great. It’s really beautiful. Did you do this?

این واقعا زیباست. آیا تو این کار را انجام دادی ؟

Yes. I just need one copy. Oh I can do that.

آره. من فقط به یک نسخه نیاز دارم اوه من می توانم این کار را انجام دهم.

Ah. It’s jammed. You have to take the paper out at the back. Oh. It’s stuck. Where are

آه گیر کرده است. باید کاغذ را از پشت بیرون بیاورید. اوه گیر کرده است. کجا

you going? Help, help. Help, oh, you’ve saved me! Thank you.

میری؟ کمک کمک. کمک کن، اوه، تو مرا نجات دادی! متشکرم.

You’re welcome Who are you?

خوش آمدید شما کی هستید؟

I’m photocopier man. Oh you’re so brave and so strong. Those

من مرد فتوکپی هستم اوه تو خیلی شجاع و قوی هستی آنها

are really big muscles! Well, I don’t know about that.

واقعاً عضلات بزرگی هستند! خوب، من در مورد آن نمی دانم.

Oh and you’re so handsome. I love your smile. Well I’d better get going now. Bye.

اوه و تو خیلی خوش تیپ هستی من عاشق لبخندت هستم خب بهتره الان برم خدا حافظ.

Oh. Where did you go? You’ll never guess who was here.

اوه کجا رفتی؟ شما هرگز حدس نمی زنید که چه کسی اینجا بود.

Who? Photocopier man.

سازمان بهداشت جهانی؟ مرد فتوکپی.

That one was a lot of fun to make. And you know afterwards, people commented

ساختن اون یکی خیلی جالب بود. و می دانید بعد از آن، مردم

on the little curl that was coming from my hair and wondered whether I should keep it

در مورد فرهای کوچکی که از موهای من می آمد نظر دادند و فکر کردند که آیا باید آن را

there permanently. When we were making that video, I kept saying

برای همیشه در آنجا نگه دارم. وقتی داشتیم آن ویدیو را می ساختیم، من مدام

to Jay ‘oh let’s shoot this scene next’, and he said, ‘Oh no, we need to shoot that

به جی می گفتم "اوه بیا این صحنه را بعداً بگیریم" و او گفت: "اوه نه،

later because of my hair’. And I thought ‘Your hair? Why is that important? And then

به خاطر موهایم باید بعدا آن را بگیریم". و من فکر کردم موهایت؟ چرا این مهم است؟ و بعد

you arrived on set with the curl, and I understood. I’m so glad you enjoyed it too!

تو با حلقه به صحنه فیلمبرداری رسیدی و من فهمیدم. خیلی خوشحالم که شما هم لذت بردید!

OK, I want another quiz question. Really? Easy or hard.

خوب، من یک سوال مسابقه دیگری می خواهم. واقعا؟ آسان یا سخت.

Give me a hard one. I might get it this time. OK.

یک سخت به من بده شاید این دفعه بهش برسم خوب.

You know, there are three types of people in the word.

می دانید، در کلمه سه نوع آدم وجود دارد .

Oh yes. There are people who can count.

آه بله. افرادی هستند که می توانند بشمارند.

Mhmm And there are people who can’t.

ممم و افرادی هستند که نمی توانند.

Mhmm. And? And what?

ممم و و چی؟

So do you know what video that was? That’s another one I can’t remember.

پس میدونی اون چه ویدیویی بود؟ اون یکی دیگه که یادم نمیاد

OK, there were lots of examples there of ‘There…’. Here’s another one.

خوب، نمونه‌های زیادی از «آنجا…» وجود داشت. اینم یکی دیگه

Waiter. There’s a fly in my soup! What’s it doing there?

پیشخدمت. یک مگس در سوپ من وجود دارد! اونجا چیکار میکنه

Ooo. It looks like the backstroke. Waiter!

اووو شبیه کرال پشت است. پیشخدمت!

Yes madam. There’s no soup on the menu today.

بله خانم. امروز هیچ سوپی در منو نیست.

That’s right madam. I cleaned all the menus this morning.

درسته خانم من امروز صبح همه منوها را تمیز کردم .

It’s awful eating here. The waiter’s terrible. So ‘There is…’, ‘It is…’ ‘There

اینجا غذا خوردن افتضاحه گارسون وحشتناکه بنابراین «هست ...»، «این است…» «

are…’. That was that video we did. I thought the waiter was brilliant.

هستند…». این همان ویدیویی بود که ما انجام دادیم. فکر می کردم پیشخدمت فوق العاده است.

So that was a grammar video about there is and it is.

بنابراین یک ویدیوی دستور زبان در مورد وجود دارد و هست.

But we made another video about ‘it is’. Did we? Now I’m forgetting too.

اما ما یک ویدیوی دیگر در مورد "آن هست" ساختیم. آیا ما؟ حالا من هم دارم فراموش می کنم

Yes, it wasn’t about grammar but it was about punctuation.

بله، این در مورد دستور زبان نبود، بلکه در مورد نقطه گذاری بود.

Can I help you? I have a gun in my pocket and… Oh dear.

میتونم کمکتون کنم؟ من یک اسلحه در جیبم دارم و... اوه عزیزم.

I have a gun. Yes, that bit’s all right. It’s this ‘its’

من یک اسلحه دارم. بله، همه چیز درست است. این "خود" است

that’s a problem. What?

که یک مشکل است. چی؟

It needs an apostrophe, see. I have to be the worst bank robber ever.

به آپستروف نیاز دارد، ببینید. من باید بدترین سارق بانک باشم.

You didn’t succeed if I remember rightly. No.

اگر درست یادم باشد موفق نشدی. نه

I think you got arrested. I think I was the policeman at the end with some handcuffs.

فکر کنم دستگیر شدی فکر کنم آخرش پلیس بودم با چند دستبند.

But I did learn how to use an apostrophe in its.

اما من یاد گرفتم که چگونه از آپاستروف در آن استفاده کنم.

Exactly. Now what about grammar? We tackled some more

دقیقا. حالا گرامر چطور؟ ما

grammar topics this year. Yes. We made two videos about countable and

امسال به چند موضوع گرامری دیگر پرداختیم. آره. ما دو ویدیو درباره اسم های قابل شمارش و

uncountable nouns. What were they?

غیرقابل شمارش ساختیم. آنها چه بودند؟

The first one was about some and any and we talked about how we make lentil soup.

اولی در مورد بعضی و همه بود و در مورد طرز تهیه سوپ عدس صحبت کردیم.

Oh I remember. It’s interesting because salt and rice are

اوه یادمه جالب است زیرا نمک و برنج

uncountable. But lentils are countable. Yes, lentils are countable.

غیرقابل شمارش است. اما عدس قابل شمارش است. بله، عدس قابل شمارش است.

One lentil. Two lentils. Three lentils. Four lentils. Five lentils. Six lentils. Seven

یک عدد عدس دو عدد عدس. سه عدد عدس. چهار عدد عدس. پنج عدد عدس. شش عدد عدس. هفت

lentils. Eight… Sometimes it’s hard to know which nouns

عدس. هشت ... گاهی اوقات سخت است که بدانید کدام اسم ها

are countable and which nouns aren’t. Yeah, we should make another video about that.

قابل شمارش هستند و کدام اسم ها نیستند. بله، ما باید یک ویدیوی دیگر در مورد آن بسازیم.

But we made a start this year with a lesson on some and any, and also much, many and a

اما ما امسال را با درس هایی در مورد بعضی و هر کدام و همچنین خیلی، خیلی ها و

lot of. . I remember that. We went upstairs to the deck.

خیلی ها شروع کردیم. . من آن را به خاطر می آورم. رفتیم بالای عرشه.

On the roof of our house there’s a deck where we eat meals in the summer.

روی پشت بام خانه ما یک عرشه وجود دارد که در تابستان در آن غذا می خوریم.

Let’s take a camera up and we’ll shoot some video.

بیایید دوربین را برداریم و کمی ویدیو بگیریم.

Upstairs. Yes, and you can bring a light too.

از پله ها. بله، و شما می توانید یک چراغ نیز بیاورید.

This is our deck. We often have dinner up here in the summer.

این عرشه ماست ما اغلب در تابستان اینجا شام می خوریم.

There are a lot of stairs in this house. Yes. This is our view. We’re in the middle

در این خانه پله های زیادی وجود دارد. آره. این دیدگاه ماست. ما در وسط

of the city so there are lots of skyscrapers. And there’s lots of noise out here.

شهر هستیم، بنابراین آسمان خراش های زیادی وجود دارد. و سر و صدای زیادی در اینجا وجود دارد.

Well yes. There’s lots of traffic. Can you believe Vicki made me carry all that

خب بله. ترافیک زیادی وجود دارد آیا باورتان می شود که ویکی مجبورم کرد همه آن

equipment up to the deck? I miss the deck.

تجهیزات را تا بالای عرشه حمل کنم؟ دلم برای عرشه تنگ شده

It’s a wonderful place in the summer and the spring time for us. And now that it’s

این یک مکان فوق العاده در تابستان و زمان بهار برای ما است. و حالا که

cold outside, we really can’t go up there. OK, so we looked at some, any, much, many,

بیرون هوا سرد است، واقعاً نمی‌توانیم به آنجا برویم. خوب، بنابراین ما به برخی، هر، بسیار، بسیاری نگاه کردیم

and another important grammar point was modals of possibility.

و یکی دیگر از نکات مهم دستور زبان، حالت‌های امکان بود.

Oh yes. We made videos about can could and might.

آه بله. ما ویدیوهایی درباره can and may ساختیم.

And we experimented with a new genre – horror videos.

و ما با یک ژانر جدید - ویدیوهای ترسناک - آزمایش کردیم .

Oh sit Carter. Good boy. I didn’t wat to stay in this hotel, but it’s the only place

اوه بنشین کارتر پسر خوب. من نمی خواستم در این هتل بمانم، اما این تنها جایی است

that would take Carter. Such a good boy. I didn’t want to leave him at home. Anyway,

که کارتر را می برد. همچین پسر خوبی نمی خواستم او را در خانه رها کنم. به هر حال،

I’m going to stop now and take Carter for a walk. It’s windy tonight and it could

الان می ایستم و کارتر را به پیاده روی می برم. امشب باد می آید و

rain soon. I hope not because we might get wet. And then after our walk, we might just

به زودی باران می بارد. امیدوارم نه چون ممکن است خیس شویم. و بعد از پیاده روی، ممکن است فقط

go to bed and have an early night. I’ll speak to you all tomorrow.

به رختخواب برویم و یک شب زود بگذرانیم. من فردا با همه شما صحبت خواهم کرد.

We were looking at possibility modal verbs like may, might, could.

ما در حال بررسی افعال معین احتمالی مانند may, may, could بودیم.

You know that was the last video that Carter was in so it’s kind of hard for me to watch.

می دانید که این آخرین ویدیویی بود که کارتر در آن حضور داشت، بنابراین تماشای آن برای من سخت است.

Of course, something very sad happened this year. We lost our dog Carter.

البته امسال اتفاق بسیار غم انگیزی افتاد . ما سگمان کارتر را از دست دادیم.

My best pal. And he was really great on camera with us .

بهترین دوست من و او با ما در مقابل دوربین واقعا عالی بود .

We’d like to say a big thank you to everyone who sent us messages when that happened.

مایلیم از همه کسانی که هنگام وقوع این اتفاق برای ما پیام ارسال کردند تشکر بزرگی داشته باشیم.

Yes, it really meant a lot. Thank you all very much.

بله، واقعا معنی زیادی داشت. از همگی خیلی ممنونم.

Another thing that happened with our viewers this year was we had a speaking challenge.

اتفاق دیگری که امسال برای بینندگان ما افتاد این بود که ما یک چالش سخنرانی داشتیم.

Do you remember? Oh yes! So we asked our viewers to send us

یادت میاد؟ آه بله! بنابراین ما از بینندگان خود خواستیم که ویدیوهایی را برای ما بفرستند

videos to tell us who they were and where they live and what they do. And we got some

تا به ما بگویند که چه کسانی هستند و کجا زندگی می کنند و چه کار می کنند. و ما

incredible responses, didn’t we? They were amazing.

پاسخ های باورنکردنی دریافت کردیم، اینطور نیست؟ آنها شگفت انگیز بودند.

And we also got to meet our youngest viewer. I’m Elizabeth. I’m in Malaga, I’m in

و همچنین با جوانترین بیننده خود آشنا شدیم. من الیزابت هستم من در مالاگا هستم، من در

Malaga, Spain and I’m a student. That’s Elizabeth from Malaga and she’s

مالاگا، اسپانیا هستم و دانشجو هستم. این الیزابت از مالاگا است و او

a student. How old is Elizabeth? Four.

یک دانش آموز است. الیزابت چند سالشه؟ چهار

Oh I’m impressed. Apparently she likes to sit on her mother’s

اوه من تحت تاثیر قرار گرفتم ظاهراً او دوست دارد روی بغل مادرش بنشیند

lap and watch our videos, and her favourite video is the one we made at Halloween.

و ویدیوهای ما را تماشا کند و ویدیوی مورد علاقه او همان ویدیویی است که ما در هالووین ساختیم.

I’d like to do something similar again next year.

من دوست دارم سال آینده دوباره کاری مشابه انجام دهم .

Oh, that’ll be fun. The thing is it’s an opportunity for us

اوه، این سرگرم کننده خواهد بود. مسئله این است که این فرصتی است که

to get to know you a little better. We really loved it.

شما را کمی بیشتر بشناسیم. ما واقعا آن را دوست داشتیم.

And we have a lot more subscribers now than we did last year.

و در حال حاضر تعداد مشترکین بسیار بیشتری نسبت به سال گذشته داریم.

Yeah. Let’s see another clip

آره یه کلیپ دیگه ببینیم

OK. I’ve got an important job for you Jay.

باشه من یک کار مهم برای تو دارم جی.

Yeah? Mrs. Clarkson’s stopping by today.

آره؟ خانم کلارکسون امروز توقف می کند.

Mrs. Clarkson of Clarkson Industries? Yes.

خانم کلارکسون از صنایع کلارکسون؟ آره.

She’s coming here? Yes. She’s flying to Chicago and she’s

او اینجا می آید؟ آره. او به شیکاگو پرواز می کند و

stopping off to see us on the way. Wow!

در راه برای دیدن ما توقف می کند. وای!

I need you pick her up at the airport and bring her to the office.

من باید او را در فرودگاه ببرید و به دفتر بیاورید.

Great! Her plane gets in at three. She only has a

عالی! هواپیمای او ساعت سه سوار می شود. او فقط

couple of hours between flights. Don’t worry. When her plane touches down,

چند ساعت بین پروازها فاصله دارد. نگران نباش وقتی هواپیمای او سقوط کرد،

I’ll be there waiting. Good.

من آنجا منتظر خواهم بود. خوب

Oh no! What?

وای نه! چی؟

I don’t have my car with me today. Vicki gave me a ride to work.

امروز ماشینم همراهم نیست ویکی من را سوار کار کرد.

Argh! You can use my car. Your new Volvo?

ارگ! میتونی از ماشین من استفاده کنی ولوو جدید شما؟

Yes, but be very careful. I will. Thank you, Kathy.

بله، اما بسیار مراقب باشید. من خواهم. متشکرم، کتی.

Whose car key is this? Oh, it’s Kathy’s

این کلید ماشین کیه؟ اوه، این

The key to her new Volvo? Yes, I’m going to pick up an important customer

کلید ولووی جدیدش کتی است؟ بله، من قصد دارم یک مشتری مهم را

at the airport. It’s got wi-fi and all kinds of gadgets.

در فرودگاه انتخاب کنم. دارای وای فای و انواع وسایل است.

I know. How fast can it go?

میدانم. چقدر سریع میتونه بره

Oh, I have no idea. I’ll find out.

اوه، من هیچ نظری ندارم. خواهم فهمید.

But I have to be at the airport at three. I’ll be back in ten minutes. I’ll bring

اما من باید ساعت سه در فرودگاه باشم. ده دقیقه دیگه برمیگردم من برای

you some doughnuts. Kathy will kill me if I’m late. Oh, hurry

شما دونات می آورم. اگر دیر بیام کتی مرا خواهد کشت. اوه، عجله

up Vicki. Where have you been? Out and about.

کن ویکی. کجا بودی؟ بیرون و اطراف.

Give me the key. Jay. Why weren’t you at the airport?

کلید را به من بده جی. چرا تو فرودگاه نبودی؟

I’m setting off now, Kathy. You’re too late. Mrs. Clarkson just checked

من الان راه می افتم، کتی. تو خیلی دیر کردی. خانم کلارکسون به تازگی

in for her next flight. I can be there ten minutes.

برای پرواز بعدی خود ثبت نام کرده است. من می توانم ده دقیقه آنجا باشم.

She’s getting on the plane now. But it’s not my fault. Vicki took your car

الان داره سوار هواپیما میشه اما تقصیر من نیست ویکی کلید ماشین شما را گرفت

key and then she took off. Jay wanted me to get him some doughnuts. Would

و سپس بلند شد. جی از من خواست برایش دونات بیاورم.

you like one? Jay! In my office. Now!

شما یکی می خوای؟ جی! در دفتر کار من. اکنون!

So watch that video and you can go places! And you can see how Vicki was mean to me again.

بنابراین آن ویدیو را تماشا کنید و می توانید به مکان هایی بروید! و می توانید ببینید که ویکی دوباره با من بد رفتار کرد. آیا

Did you like the doughnuts? I loved the doughnuts. It was dangerous having

دونات ها را دوست داشتید؟ من عاشق دونات بودم

them on set when we were filming. They were too good.

وقتی در حال فیلمبرداری بودیم، حضور آنها در صحنه فیلمبرداری خطرناک بود. خیلی خوب بودند.

Yeah, we kept eating them. And look at the results.

بله، ما به خوردن آنها ادامه دادیم. و به نتایج نگاه کنید .

OK, do you want another? Yes please!

باشه، دیگه میخوای؟ بله لطفا!

OK, but we should stop after this because this video’s getting very long.

خوب، اما ما باید بعد از این کار را متوقف کنیم زیرا این ویدیو بسیار طولانی شده است.

Let’s have a funny one then. Oh. Mr Bond.

پس بیایید یک خنده دار داشته باشیم. اوه آقای باند

Yes, the name is Bond. Jay Bond. Nice to meet you.

بله، اسم باند است. جی باند. از ملاقات شما خوشبختم.

Ooo. You too. And you’re going to London next week?

اووو تو هم همینطور. و هفته آینده به لندن می روی ؟

Yes. It’s my first international assignment. I can’t wait.

آره. این اولین ماموریت بین المللی من است. من نمی توانم صبر کنم.

Excellent. And you have some cool equipment for me.

عالی و شما چند وسیله جالب برای من دارید.

Well, yes. We have some useful things. I love gadgets. Hey, look at this. X-ray glasses.

خب بله. ما چیزهای مفیدی داریم. من عاشق گجت هستم. هی به این نگاه کن عینک اشعه ایکس.

If I put these on, I can see through walls. Well…

اگر اینها را بپوشم، می توانم از میان دیوارها ببینم. خوب…

Can I? Oh go ahead. They’re actually just normal

می توانم؟ اوه برو جلو آنها در واقع

sunglasses. Oh.

عینک آفتابی معمولی هستند. اوه

They could be very useful if it's sunny in London.

اگر در لندن آفتابی باشد، آنها می توانند بسیار مفید باشند .

Sunny in London? Yes, sometimes it’s sunny at this time of

آفتابی در لندن؟ بله، گاهی اوقات در این زمان از

year. Well I guess then I won’t need this umbrella.

سال آفتابی است. خوب حدس می زنم پس به این چتر نیازی نخواهم داشت.

Oh but it’s not an umbrella, is it? Let me guess. If I press this button a knife shoots

اوه، اما این یک چتر نیست، اینطور است؟ بگذار حدس بزنم. اگر این دکمه را فشار دهم یک چاقو شلیک می کند

out. Well, no.

. خب نه.

It fires a bullet then. Err no. When you press the button, the umbrella

سپس یک گلوله شلیک می کند. نه. وقتی دکمه را فشار می دهید، چتر

opens. It’s just an umbrella?

باز می شود. این فقط یک چتر است؟

Yes, but it’s fully automatic. Don’t you have any high-tech stuff? Like

بله، اما کاملاً خودکار است. آیا چیزهای با تکنولوژی بالا ندارید؟ مانند

electronic gadgets. Well, this one’s electrical.

وسایل الکترونیکی. خوب، این یکی الکتریکی است.

Oh wow! It’s a radio transmitter! If I want to communicate with HQ, I’m going to use

اوه وای! این یک فرستنده رادیویی است! اگر بخواهم با HQ ارتباط برقرار کنم، از این استفاده خواهم کرد

this. Err. No, it’s not a transmitter.

. اشتباه نه، فرستنده نیست.

Oh. Is it a bug for recording conversations? No, it’s a plug adaptor.

اوه آیا برای ضبط مکالمات باگ است؟ نه، این یک آداپتور دوشاخه است.

Huh? Yeah. The plugs are different in England.

متعجب؟ آره دوشاخه ها در انگلستان متفاوت است.

If you need to recharge your toothbrush, it’ll come in handy.

اگر نیاز به شارژ مجدد مسواک دارید، به کارتان خواهد آمد.

But I need spying stuff. Don’t you have anything dangerous?

اما من به چیزهای جاسوسی نیاز دارم. چیز خطرناکی نداری؟

Well we have a couple of things that come with safety warnings.

خوب ما چند چیز داریم که با هشدارهای ایمنی همراه است.

Oh great. Show them to me. OK, there are these tablets.

اوه عالی آنها را به من نشان دهید. خوب، این تبلت ها وجود دارد.

Hey this is more like it. They’re poison, right? If I put these in people’s drinks,

هی این بیشتر شبیه آن است. آنها سم هستند، درست است؟ اگر اینها را در نوشیدنی های مردم بریزم،

will they fall asleep? Or die? No, no, no. They’re travel sickness tablets.

خوابشان می برد؟ یا بمیرم؟ نه نه نه. آنها قرص بیماری سفر هستند.

Huh? It’s a seven-hour flight to England, but

متعجب؟ این یک پرواز هفت ساعته تا انگلستان است، اما

if you take two of these, you should be all right. Just follow the instructions on the

اگر دو تا از اینها را بگیرید، خوب هستید. فقط دستورالعمل های روی برچسب را دنبال کنید

label. Oh this is no good. I’m an international

. اوه این خوب نیست من یک جاسوس بین المللی هستم

spy. I need gadgets – dangerous stuff. What’s this? A water bottle!

من به ابزارها نیاز دارم - چیزهای خطرناک. این چیه؟ یک بطری آب!

Oh no, no, no. Don’t tell me. It’s a long flight. If

اوه نه نه نه به من نگو این یک پرواز طولانی است اگر

I drink this water, I won’t get dehydrated. No. It’s explosive.

این آب را بنوشم، دچار کم آبی نمی شوم. نه. انفجاری است.

BANG! Hello. Jay Bond here.

انفجار! سلام. جی باند اینجاست آیا

Did you like that part? Yes. Oh I can see right through to all those

آن قسمت را دوست داشتید؟ آره. اوه، من می توانم از طریق همه آن

people out there. Hi! Well I think that was one of your favourite

مردم آنجا را ببینم. سلام! خوب فکر می کنم یکی از شخصیت های مورد علاقه شما بود، اینطور

characters, wasn’t it? It was and it was the first conditionals video.

نیست؟ این بود و اولین ویدیوی مشروط بود.

You’re quite right. You’re quite right. We’d like to say a big thank you to all

کاملا حق با شماست کاملا حق با شماست مایلیم از همه

our viewers for sticking with us this year. Yes, thank you for watching, commenting and

بینندگانمان تشکر کنیم که امسال با ما همراهی کردند. بله، ممنون که ویدیوها را تماشا کردید، نظر دادید و

liking the videos. It’s very encouraging for us.

لایک کردید. برای ما بسیار دلگرم کننده است

It’s been wonderful to see our channel grow this year.

دیدن رشد کانال ما در این سال فوق العاده بود .

Please keep sharing our videos and happy new year.

لطفا ویدیوهای ما را به اشتراک بگذارید و سال نو مبارک .

We’ll see you in 2019 everybody. Bye now.

همه شما را در سال 2019 خواهیم دید. حالا خداحافظ

Bye Bye.

خداحافظ.