Want to Speak PERFECT English? Start Doing THIS!

"My weakness? Well, I'd say  I'm a bit of a perfectionist."

"نقطه ضعف من؟ خب، می‌توانم بگویم که کمی کمال‌گرا هستم."

How many times have you heard  someone saying that or have even  

چند بار شنیده‌اید که کسی این را می‌گوید یا حتی

said that yourself? It's quite common to repeat  this over and over as an excuse to not take the  

خودتان آن را گفته‌اید؟ بسیار معمول است که این را بارها و بارها به عنوان بهانه‌ای برای برداشتن

next step towards a goal or a dream that you have. Now, you may be thinking "But Ethan, I am proud of  

گام بعدی به سمت هدف یا رویایی که دارید تکرار کنید. اکنون، ممکن است فکر کنید "اما ایتان، من به خودم افتخار می

myself for being a perfectionist because it means  that I care deeply about the things that I do." 

کنم که یک کمال گرا هستم زیرا این بدان معناست که عمیقاً به کارهایی که انجام می دهم اهمیت می دهم."

Now I understand why you might believe  that calling yourself a perfectionist  

اکنون می‌فهمم که چرا ممکن است باور داشته باشید که اگر خودتان را کمال‌گرا خطاب

makes you feel that you work harder than  others to achieve the things you want to do.  

کنید، این احساس را به شما می‌دهد که برای رسیدن به چیزهایی که می‌خواهید انجام دهید، بیشتر از دیگران تلاش می‌کنید.

And there is some truth in that. However,  our admiration for perfection is so universal  

و حقیقتی در آن نهفته است. با این حال، تحسین ما برای کمال آنقدر جهانی است

that we never really stop to think  about what this concept is doing  

که ما واقعاً هرگز به این فکر نمی‌کنیم که این مفهوم

to you and your language learning journey. Just like Alejandra who even after 5 years  

با شما و سفر یادگیری زبان شما چه می‌کند. درست مانند آلخاندرا که حتی پس از 5 سال

studying English is still paralyzed  by the fear of making mistakes.

تحصیل انگلیسی همچنان از ترس اشتباه فلج است.

So if you watch until the end, you will get more  than 50 years of experience from teachers and  

بنابراین، اگر تا آخر تماشا کنید، بیش از 50 سال تجربه از معلمان و

experts who have battled with perfectionism,  just like you have, so that you can get the  

کارشناسانی خواهید گرفت که مانند شما با کمال‌گرایی مبارزه کرده‌اند، تا بتوانید

tools that you need to overcome the anxiety and  barriers that having to be perfect is causing you.

ابزارهای مورد نیاز برای غلبه بر اضطراب و موانع موجود را به دست آورید. کامل بودن باعث تو می شود

Now, the default game language learners play,  when they enter into conversation is be perfect,  

اکنون، بازی پیش‌فرض زبان‌آموزان، وقتی وارد مکالمه می‌شوند، بی‌نقص است

get grammar perfect, pronunciation perfect,  right. And the thing is, your emotional state  

، گرامر کامل، تلفظ کامل، درست است. و مسئله این است که وضعیت عاطفی

is dictated by your performance against your  goals. So if my goal is to be perfect, and then  

شما توسط عملکرد شما در برابر اهدافتان دیکته می شود . بنابراین، اگر هدف من کامل بودن باشد، و سپس

I get a, I say the wrong word, I mispronounce  something or I misconjugate something,  

یک کلمه دریافت کنم، کلمه اشتباهی را بگویم،  چیزی را اشتباه تلفظ کنم یا چیزی را اشتباه به هم آمیخته باشم،

then I will experience negative emotion.  When I experience negative emotion,  

آنگاه احساسات منفی را تجربه خواهم کرد. وقتی احساسات منفی را تجربه

it'll deteriorate my performance, I'll get into a  vicious cycle of, the whole thing will be painful.  

می‌کنم، عملکردم را بدتر می‌کند، وارد یک چرخه معیوب می‌شوم، همه چیز دردناک خواهد بود.

I'll walk away, and I'll say, Ah, do I want to  do this again? Maybe I do a couple more times,  

من دور می شوم و می گویم، آه، آیا می خواهم دوباره این کار را انجام دهم؟ شاید چند بار دیگر این کار را انجام دهم،

but it's even worse. And then eventually I give  up, right? This is, this is the scenario. This  

اما حتی بدتر است. و سپس در نهایت تسلیم می‌شوم ، درست است؟ این است، این سناریو است.

is a story line for the vast majority of  language learners ever who ever existed.  

این یک خط داستانی برای اکثریت قریب به اتفاق زبان‌آموزانی است که تاکنون وجود داشته‌اند.

So how do you get out of that? Well, you have to  play a game that you can win and feel good about.

پس چگونه از آن خلاص می شوید؟ خوب، شما باید یک بازی انجام دهید که بتوانید برنده شوید و در آن احساس خوبی داشته باشید.

'Don't let perfection be the enemy of good." I think it's really important to realize that  

"اجازه نده که کمال دشمن خوبی باشد." من فکر می کنم واقعاً مهم است که بدانیم

you can never reach "perfect". If you strive  for perfection at all times, you are only  

شما هرگز نمی توانید به "کامل" برسید. اگر همیشه برای کمال تلاش کنید،

going to cause yourself pain and struggle. What is much more effective is to strive for  

فقط برای خودتان درد و تلاش ایجاد می کنید . بسیار مؤثرتر این است که برای

personal best. Just like for a casual runner it  is not healthy to strive to be as fast as record  

بهترین های شخصی تلاش کنید. درست مانند یک دونده معمولی، تلاش برای سریع بودن به اندازه

holder Usain Bolt. It is more important that you  are faster than you were last week or last month. 

رکورددار یوسین بولت، سالم نیست. این مهم تر از هفته گذشته یا ماه گذشته است.

The same is true for you. You only sabotage  yourself when you believe that your English won’t  

همین امر در مورد شما نیز صدق می کند. شما فقط زمانی خودتان را خراب می کنید که باور داشته

be good until you speak like a native. Rather than  seeking perfection, it is more important that you  

باشید تا زمانی که مانند یک بومی صحبت نکنید، انگلیسی شما خوب نخواهد بود. به جای اینکه به دنبال کمال باشید، مهم تر است

are trying to improve a little bit every day. If you put yourself in a vulnerable spot  

که سعی کنید هر روز کمی پیشرفت کنید. اگر خود را در نقطه‌ای

and you are resigned to the understanding  that you will fail, you will fail. If you  

آسیب‌پذیر قرار دهید و به این درک متعهد باشید که شکست خواهید خورد، شکست خواهید خورد.

are resigned to that understanding, then you  don't have to worry about sounding perfect.  

All you have to worry about is did I try  today? That's it. That's your only worry.

آیا امروز تلاش کردم ؟ تی این تنها نگرانی شماست

So your best English doesn't mean perfect  English. If you think too much about having 

بنابراین بهترین انگلیسی شما به معنای انگلیسی کامل نیست . اگر بیش از حد به داشتن

perfect English, you won't be able  to ever communicate with people,  

انگلیسی کامل فکر می‌کنید، هرگز نمی‌توانید با مردم ارتباط برقرار کنید،

which really is what languages are for! This  is our main purpose since we started RealLife  

که واقعاً زبان‌ها برای آن کار می‌کنند! این هدف اصلی ما از زمانی است که RealLife را با جلساتی شروع کردیم

with meetups where people would connect and  speak English regardless of their level. 

که در آن افراد بدون در نظر گرفتن سطحشان با هم ارتباط برقرار می‌کردند و انگلیسی صحبت می‌کردند.

Look how Justin talk about the transformative  journey learners go through once they relax,  

ببینید جاستین چگونه در مورد سفر تحول‌آفرینی صحبت می‌کند که یادگیرندگان پس از آرامش

accept their mistakes, and start speaking.

، اشتباهات خود را بپذیرند و شروع به صحبت کنند.

​​So people are going beyond this whole, like  judgment standing back. And which I think is  

بنابراین مردم فراتر از این کل می روند، مانند قضاوت عقب مانده. و من فکر می‌کنم

typical, there's, you know, people stand back  and look at each other, and like, kind of,  

معمولی است، می‌دانی، مردم پشت سر می‌ایستند و به یکدیگر نگاه می‌کنند، و مثل

there's judgment going on, people are scared of  being judged and everything. But it's so clear  

اینکه، قضاوتی در جریان است، مردم از قضاوت شدن و همه چیز می‌ترسند. اما

after this, that nobody cares, everybody is just  supporting each other. And I think that's the most  

بعد از این خیلی واضح است که هیچ کس اهمیتی نمی دهد، همه فقط از یکدیگر حمایت می کنند. و من فکر می کنم این

amazing thing. People walked away from that,  with this transformational experience, like,  

شگفت انگیزترین چیز است. مردم از آن دور شدند، با این تجربه دگرگون‌کننده، مثلاً،

Oh, my gosh, like really living your English,  I don't need to be perfect. I can just speak,  

خدای من، مثل اینکه واقعاً انگلیسی شما زندگی می‌کنم، نیازی نیست که کامل باشم. من فقط می توانم صحبت

I can just connect. And that's it, I'm on my way!  I may not be perfect now. But I'm speaking in like 

کنم،   فقط می توانم ارتباط برقرار کنم. و بس، من در راهم! شاید الان کامل نباشم اما من اینطوری صحبت

that, that's so empowering. Because then you can  take the next step, the next step, next step, and  

می‌کنم، این خیلی قدرتمند است. زیرا در این صورت می‌توانید قدم بعدی، قدم بعدی، مرحله بعدی را بردارید، و

then you're speaking English in the real world,  you're living your English in the real world.

سپس در دنیای واقعی انگلیسی صحبت کنید،  انگلیسی خود را در دنیای واقعی زندگی می‌کنید.

So Lindsay also put it interestingly when she  emphasizes that seeing the language as a tool  

بنابراین، لیندسی نیز وقتی تأکید می‌کند که دیدن زبان به‌عنوان ابزاری

for connection is so much more crucial  than your fear of not sounding perfect.

برای ارتباط بسیار مهم‌تر از ترس شما از بی‌نقص به نظر رسیدن است، این موضوع را جالب بیان می‌کند.

So the 'connection, not perfection', the way I  connect to that is, I never want our learners to  

بنابراین «ارتباط، نه کمال»، روشی که من با آن ارتباط برقرار می‌کنم، هرگز نمی‌خواهم یادگیرندگان ما این

feel that, right I never want language to get in  the way of human connection. That's what that's  

احساس را داشته باشند، درست است که هرگز نمی‌خواهم زبان مانع ارتباط انسانی شود. این همان چیزی است که

all about. It should always be the number one  goal is to maintain the connection. So if you  

در مورد آن است. همیشه باید هدف شماره یک حفظ اتصال باشد. بنابراین اگر

make a mistake, don't drop your eye contact,  don't feel embarrassed, don't move away, look  

اشتباه کردید، تماس چشمی خود را رها نکنید، خجالت نکشید، دور نشوید،

at the person in the eye and keep the connection  going. It's up to you at that moment, whether you  

به فردی که در چشم است نگاه کنید و ارتباط را ادامه دهید. در آن لحظه به شما بستگی دارد که آیا

lose the connection, or you keep it, right. So  we have a lot more control than we think we do.

اتصال را قطع کنید یا آن را حفظ کنید، درست است. بنابراین  خیلی بیشتر از آنچه فکر می کنیم کنترل داریم.

The more effective way to overcome your  perfectionism and fear of making mistakes  

راه مؤثرتر برای غلبه بر کمال گرایی و ترس از اشتباه کردن

is to get out there and start making mistakes.  With our RealLife app you can have conversations  

این است که به آنجا بروید و شروع به اشتباه کردن کنید. با برنامه RealLife ما می‌توانید

in English anytime, anywhere at the touch of  a button. The great thing is that you will  

با لمس یک دکمه در هر زمان و هر مکان به زبان انگلیسی مکالمه داشته باشید . نکته مهم این است که شما

speak to other learners around the world. Now  they are going through exactly what you are,  

با سایر زبان آموزان در سراسر جهان صحبت خواهید کرد. اکنون آنها دقیقاً همان چیزی را که شما هستید تجربه می کنند،

they know how challenging it is, so they will have  empathy for you. Conversation the conversation  

آنها می دانند که چقدر چالش برانگیز است، بنابراین با شما همدلی خواهند داشت . با مکالمه مکالمه

you'll see yourself becoming more comfortable,  confident, and natural in your speaking.  

خواهید دید که در صحبت کردن راحت‌تر، با اعتماد به نفس و طبیعی‌تر می‌شوید.

In addition to this, you can learn to understand  fast speech by listening to the full interviews of  

علاوه بر این، می‌توانید با گوش دادن به مصاحبه‌های

the teachers that you are seeing today with  an interactive transcript and vocabulary.  

کامل معلمانی که امروز می‌بینید با متن و واژگان تعاملی یاد بگیرید که سخنرانی سریع را بفهمید.

And guess what, all this is absolutely free so  you really have no excuses to not get started now.  

و حدس بزنید، همه اینها کاملاً رایگان است، بنابراین واقعاً هیچ بهانه ای برای شروع نکردن در حال حاضر ندارید.

Download the app by clicking here  or in the description down below  

برنامه را با کلیک کردن در اینجا یا در توضیحات پایین   دانلود کنید

or you can simply search for RealLife English  in the Apple app or Google Play Store.  

یا می‌توانید به سادگی RealLife English را در برنامه Apple یا Google Play Store جستجو کنید.

Go ahead and give it a try. The confident  future you will be so happy that you did.

برو جلو و امتحان کن. آینده مطمئنی که انجام دادید بسیار خوشحال خواهید بود.

So a big lesson perfectionists need to learn is  how to get out of your head and enjoy the journey  

بنابراین، درس بزرگی که کمال گرایان باید بیاموزند این است که چگونه

by not focusing on thoughts like, "Am I making  mistakes" or "I have to be like other people who  

با تمرکز نکردن بر افکاری مانند "آیا اشتباه می کنم" یا "من باید مانند افرادی باشم که به

I see are speaking perfect English", just like  Gavin Roy learned how to do with his Portuguese.

نظرم انگلیسی کامل صحبت می کنند" از ذهن خود خارج شوید و از سفر لذت ببرید. درست مانند گاوین روی یاد گرفت که چگونه با پرتغالی خود رفتار کند.

When we're speaking, when I'm speaking in  a foreign language, and when I'm speaking  

وقتی داریم صحبت می‌کنیم، وقتی به یک زبان خارجی صحبت می‌کنم، و وقتی با

Brazilian Portuguese to my followers, there  in Brazil, it helps them to see that I'm not  

دنبال‌کنندگانم در برزیل پرتغالی صحبت می‌کنم ، به آن‌ها کمک می‌کند بفهمند که من

speaking perfectly, that I still have a bit of  an accent, you know, and it makes them realize  

کامل صحبت نمی‌کنم، که هنوز هم کمی لهجه است، می‌دانید، و این باعث می‌شود آنها متوجه

that they can let go of their standard of  perfection and need to sound like a native 

شوند که می‌توانند استاندارد کمال خود را کنار بگذارند و باید مانند یک زبان

speaker with zero mistakes. So did you have anything  

مادری با اشتباهات صفر به نظر برسند. پس آیا چیزی داشتید

that really helped you to overcome that  perfectionism after that year and a half  

که واقعاً به شما کمک کند بعد از آن یک سال و نیم بر آن کمال‌گرایی غلبه کنید

that finally pushed you to, to start speaking? I think I realized I only saw results when I was  

که در نهایت شما را به سمت شروع به صحبت کردن سوق داد؟ فکر می‌کنم متوجه شدم که فقط زمانی نتایج را دیدم که

letting go of my perfectionism and  just allowing myself to make mistakes.  

کمال‌گرایی را کنار گذاشتم و به خودم اجازه اشتباه دادم.

There's a specific piece of advice too that,  there is a polyglot named Benny Lewis that when  

یک توصیه خاص نیز وجود دارد که، یک چند زبانی به نام بنی لوئیس وجود دارد که وقتی

I read this thing that he said, saying, you need  to make 200 mistakes a day, or else you're not  

این مطلبی را که او می‌خواندم، می‌گوید، باید 200 اشتباه در روز انجام دهید، وگرنه

going to improve. To hear someone of that stature  say something, which to me seemed crazy, but,  

بهبود نمی‌یابید. شنیدن اینکه کسی با آن قد و قامت چیزی می گوید، که به نظرم دیوانه به نظر می رسید، اما،

and to see that it was working for  me kind of made everything okay.  

و دیدن اینکه برای من کار می کند، همه چیز درست شد.

So I'm still very much perfectionist in terms  of I like my videos to be edited perfectly,  

بنابراین من هنوز هم بسیار کمال گرا هستم از این نظر که دوست دارم ویدیوهایم به طور کامل ویرایش شوند،

I like all of the videos in my English course,  for example, to be perfect products, but when it  

دوست دارم همه ویدیوهای دوره انگلیسی ام ، مثلاً محصولات عالی باشند، اما وقتی

comes to my actual speaking, my language learning,  it would be imperfect to assume that you're not  

صحبت از صحبت کردن واقعی من می شود، زبان من است. با یادگیری، ناقص است اگر فرض

going to make any mistakes. So the moment that  I accepted that, like truly accepted, not just  

کنیم که هیچ اشتباهی مرتکب نمی‌شوید. بنابراین لحظه‌ای که  پذیرفتم، مانند واقعاً پذیرفته شده، نه فقط

like I might make sense, but truly owned, that  I'm going to make mistakes, and not be perfect  

مثل اینکه ممکن است منطقی باشد، بلکه واقعاً مالک آن بودم،  اشتباه می‌کنم و بی‌نقص

was when my language improved. And so now I'm  okay not being a perfectionist when I'm speaking.

نیستم   زمانی بود که زبانم بهبود یافت. و بنابراین حالا وقتی صحبت می کنم، خوب نیستم که یک کمال گرا نباشم.

My students have told me countless times  that they are afraid of speaking English  

دانش‌آموزانم بارها به من گفته‌اند که از صحبت کردن به زبان انگلیسی می‌ترسند

or that they are not fluent because they don't  know enough. However the real problem is that they  

یا به دلیل اینکه به اندازه کافی نمی‌دانند، مسلط نیستند. با این حال، مشکل واقعی این است که آنها

can't do it because the program, which is English  or any other additional language, is currently too  

نمی توانند این کار را انجام دهند، زیرا برنامه، که انگلیسی یا هر زبان اضافی دیگری است، در حال حاضر بسیار

heavy. It takes up too much energy and their  brain just can't work fast enough. So if you  

سنگین است. انرژی زیادی می گیرد و مغز آنها نمی تواند به اندازه کافی سریع کار کند. بنابراین اگر

have ever suffered from fear or stress related to  learning and speaking English, meditation can be  

تا به حال از ترس یا استرس مرتبط با یادگیری و صحبت کردن انگلیسی رنج برده‌اید، مدیتیشن می‌تواند

a huge help. Some of your favorite teachers have  told me about their experiences with meditation  

کمک بزرگی باشد. برخی از معلمان مورد علاقه شما درباره تجربیات خود در مورد مراقبه

on Beyond Borders, so if you watch until the end  you will learn about the benefits of meditation,  

در فراسوی مرزها به من گفته‌اند، بنابراین اگر تا آخر آن را تماشا کنید، با مزایای مدیتیشن،

how to get started and even continue and  how to connect it to learning English.

نحوه شروع و حتی ادامه دادن و نحوه ارتباط آن با یادگیری زبان انگلیسی آشنا می‌شوید.