How to Have a Conversation in English | Interview with Emma from mmmEnglish

Good day Sheilas and Blokes! You might be  familiar with today's guests, so I had a  

روز بخیر شیلاس و بلوکس! شاید شما با مهمان‌های امروز آشنا باشید، بنابراین من یک

marvelous interview with Emma from mmmEnglish .And  today's lesson is an excerpt from that interview  

مصاحبه شگفت‌انگیز با اِما از mmmEnglish داشتم. و درس امروز گزیده‌ای از آن مصاحبه است

that I think could help you a lot on your English  learning journey. And after you finish it be sure  

که فکر می‌کنم می‌تواند به شما در سفر یادگیری انگلیسی شما کمک زیادی کند. و پس از اتمام،

to check out the full interview with Emma for  free by clicking the link down in the description.  

مطمئن شوید   مصاحبه کامل با اِما را با کلیک کردن روی پیوند در توضیحات، به صورت رایگان بررسی کنید.

Emma, a warm welcome to Beyond Borders! - Hey! It's awesome to be here thanks for inviting me.

اما، یک خوش آمدگویی گرم به فراتر از مرزها! - سلام! خیلی خوب است که اینجا هستم، از اینکه من را دعوت کردید، متشکرم.

And for you newcomers this real lifer bellow from  Argentina says that our lessons have helped them  

و برای شما تازه واردان، این زندانی واقعی زیر از آرژانتین می‌گوید که درس‌های ما به آنها کمک کرده است

to overcome their fear of speaking. We are excited  to join you on your English learning journey too  

تا بر ترس خود از صحبت کردن غلبه کنند. ما مشتاقیم در سفر یادگیری زبان انگلیسی شما نیز به شما بپیوندیم

and help you every week to  understand fast native speech,  

و به شما کمک کنیم هر هفته سخنان بومی سریع را بفهمید

to be understood by anyone, and to even  connect to the world. But we can only do  

برای همه قابل درک باشید و حتی به دنیا متصل شوید. اما فقط در صورتی می‌توانیم این کار را انجام

that if you hit the subscribe button and the  bell down below. Now let's begin the lesson.

دهیم که دکمه اشتراک و زنگ زیر را فشار دهید. حالا بیایید درس را شروع کنیم.

Using english as the tool that connects us  

استفاده از زبان انگلیسی به‌عنوان ابزاری که ما

it is about understanding the world, understanding  different perspectives, understanding and learning  

را به هم مرتبط می‌کند، درباره درک جهان، درک دیدگاه‌های مختلف، درک و یادگیری

truths about different cultures and  different people. I think we we have been  

حقایق درباره فرهنگ‌های مختلف و افراد مختلف است. فکر

you know, for a long time fed information from  certain, you know, generic sources like the news or  

می‌کنم ما مدت‌هاست که اطلاعاتی را از منابع خاص مانند اخبار یا

you know, through politics and that kind of thing  and we come to our own conclusions often  

می‌دانید از طریق سیاست و چیزهایی از این دست تغذیه کرده‌ایم و به نتیجه‌گیری‌های خودمان می‌رسیم که اغلب

ingrained in us since we were very young about  different people, different cultures, different  

در وجودمان ریشه دوانده است. در مورد افراد مختلف، فرهنگ‌های مختلف،

ways of life and I think that the more that we  genuinely and deeply connect with each other  

روش‌های مختلف زندگی بسیار جوان بودند و من فکر می‌کنم که هر چه بیشتر با یکدیگر ارتباط واقعی و عمیق داشته باشیم

and obviously language is a powerful, the power  most powerful way of doing that, we get to

و بدیهی است که زبان قوی‌ترین و قدرتمندترین روش برای انجام آن است،

re-imagine or re-experience the world on our own  terms and, you know, often that's quite eye-opening.  

دوباره می‌توانیم جهان را با شرایط خودمان تصور کنید یا دوباره تجربه کنید و، می دانید، اغلب این موضوع بسیار چشم نواز است.

Yeah, definitely it's a big goal that we have  as well is that through connecting people from  

بله، قطعاً این هدف بزرگی است که ما نیز داریم این است که از طریق برقراری ارتباط با افراد از

different places you're able to come to your  own conclusions about what's true and what's  

مکان‌های مختلف بتوانید به نتیجه‌گیری خودتان در مورد اینکه چه چیزی درست است و چه چیزی

in some sense a stereotype or what is  something that you've been lied to about,  

به نوعی کلیشه است یا چیزی است که به شما دروغ گفته شده است، برسید. در مورد،

or maybe lie is kind of a strong word but at the  very least that maybe you've been misinformed  

یا شاید دروغ به نوعی کلمه قوی است، اما حداقل ممکن است در مورد آن اطلاعات نادرست به شما داده شود

about. So, I think that can be so powerful  when you're using your English as a vehicle as  

. بنابراین، من فکر می‌کنم زمانی که از انگلیسی خود به عنوان وسیله نقلیه استفاده می‌کنید، می‌تواند بسیار قدرتمند باشد، همانطور

you've said to start connecting with other people  and discovering kind of the truth about different  

که گفته‌اید شروع به برقراری ارتباط با افراد دیگر کنید و نوعی حقیقت را در مورد

parts of the world and using that to inform your  own ideas about the world and your world view.  

نقاط مختلف جهان کشف کنید و از آن برای اطلاع‌رسانی به ایده‌های خود استفاده کنید. درباره جهان و جهان بینی شما

I was curious what does real world English fluency  mean for you? - It's really like, the question now is  

کنجکاو بودم که تسلط به انگلیسی در دنیای واقعی برای شما چه معنایی دارد؟ - واقعاً اینطور است که اکنون سؤال

what is real world English? Because 75% of the  world who speaks English are non-native speakers.  

این است   انگلیسی دنیای واقعی چیست؟ زیرا ۷۵ درصد از مردم دنیا که انگلیسی صحبت می‌کنند، زبان مادری نیستند.

And so when we talk about real world English  we aren't just talking about standard American,  

و بنابراین وقتی در مورد انگلیسی دنیای واقعی صحبت می‌کنیم، فقط در مورد انگلیسی استاندارد آمریکایی،

standard British, Australian English at all,  we're talking about this incredible diverse mix  

انگلیسی استاندارد انگلیسی، استرالیایی صحبت نمی‌کنیم، ما در مورد این ترکیب باورنکردنی متنوع

of people and experience and accent and  cultures you know, it really starts to filter  

از افراد، تجربه، لهجه و فرهنگ‌هایی که می‌شناسید صحبت می‌کنیم، این واقعا شروع می‌شود. فیلتر کردن

into something that's so much bigger than just  a language for me. And so real world English is  

به چیزی که برای من بسیار بزرگتر از یک زبان است. بنابراین فکر می‌کنم انگلیسی دنیای واقعی

continually expanding I think, and becoming more  open, more accepting and more perhaps curious  

پیوسته در حال گسترش است، و

about the other types of English speakers in the  world, and I think that's a really exciting thing  

در مورد انواع دیگر انگلیسی‌زبان‌ها در دنیا بازتر، پذیرنده‌تر و شاید کنجکاوتر می‌شود، و فکر می‌کنم این یک چیز واقعاً هیجان‌انگیز

for English learners. - That is exciting, I think especially because so many learners  

برای زبان‌آموزان انگلیسی است. - این هیجان انگیز است، به ویژه به این دلیل که بسیاری از زبان آموزان

when they think about using their English they  tend to think about, "I'm going to speak to an  

وقتی به استفاده از زبان انگلیسی خود فکر می کنند، تمایل دارند به این فکر کنند: "من با یک

American or I'm going to speak to a person from  the UK or from Australia" or whatever the case is.  

آمریکایی صحبت خواهم کرد یا با فردی از بریتانیا یا از بریتانیا صحبت خواهم کرد. استرالیا» یا هر چیزی که هست.

But nowadays, obviously depending where you work,  but if you're working in any international company  

اما امروزه، بدیهی است که بسته به جایی که کار می‌کنید، اما اگر در یک شرکت بین‌المللی

it's much more likely that you're going to be  using your English with someone from Germany or  

کار می‌کنید، احتمال اینکه از انگلیسی‌تان با شخصی از آلمان یا

from Japan or from Thailand or wherever that  isn't going to actually be a native speaker,  

ژاپن یا تایلند یا هرجای دیگر که قرار نیست استفاده کنید، بسیار بیشتر است. برای اینکه واقعاً یک زبان مادری باشید،

and it might actually become more the minority of  speaking your English it's going to be with those  

و ممکن است در واقع بیشتر به اقلیت صحبت کردن به انگلیسی شما تبدیل شود، باید با آن

native speakers, so that's very exciting I like  that you say it that way, but it's almost...  

زبان مادری صحبت کنید، بنابراین خیلی هیجان انگیز است که من دوست دارم آن را به این صورت بیان کنید، اما تقریباً

you need to be training yourself as well to not  just be able to understand one type of English or  

...   باید همچنین خودتان را آموزش دهید که نه فقط یک نوع زبان انگلیسی را بفهمید یا

not just saying English as American or British,  but being able to see it as a global language  

نه فقط انگلیسی را آمریکایی یا انگلیسی بگویید، بلکه بتوانید آن را به‌عنوان یک زبان جهانی ببینید

in some sense and needing to prepare yourself,  right, for that reality of the language.

و نیاز دارید که خودتان را برای آن واقعیت آماده کنید. از زبان

- Yeah! Absolutely, I couldn't agree  with you more. Even the idea of just  

- آره! قطعاً، نمی‌توانم بیشتر با شما موافق باشم. حتی ایده فقط

obsessing over or focusing on a particular  accent locks you in, you know, to a certain  

وسواس یا تمرکز روی یک لهجه خاص، شما را در یک

way of life, a certain experience, a certain limited  or finite set of opportunities where by exposing  

روش زندگی خاص، یک تجربه خاص، یک مجموعه محدود یا متناهی از فرصت‌ها محبوس می‌کند که با قرار گرفتن در

yourself to a much richer or diverse range of  accents and English speakers your opportunity to  

معرض طیف بسیار غنی‌تر یا متنوع‌تر از لهجه‌ها و انگلیسی‌زبان‌ها، فرصت شما برای

interact, engage with, connect with people, you know,  all around the world is so much greater than

تعامل، تعامل، ارتباط با مردم، در سرتاسر جهان بسیار بیشتر

by restricting yourself to just one, or prioritizing one. - Yeah, I imagine in some sense at some point  

از محدود کردن خود به یکی، یا اولویت دادن به یکی است. - بله، من تصور می‌کنم در یک مقطع زمانی

it's going to be, it's going to become more  that we native speakers like in order to  

اینطور می‌شود، برای شرکت در مقیاس جهانی بیشتر  آن چیزی خواهد شد که ما زبان‌های بومی

participate on a global scale, we're going to  have to be like developing these skills even  

دوست داریم، باید مانند توسعه این مهارت‌ها حتی

more so than the people coming from non-native  speaking countries that have, you know, along the  

بیشتر باشیم. نسبت به افرادی که از کشورهای غیر بومی زبان آمده‌اند و می‌دانید که در طول

way of learning the language have had to also deal  with these cross-cultural sort of challenges.  

مسیر یادگیری زبان مجبور بوده‌اند با این نوع چالش‌های بین‌فرهنگی نیز دست و پنجه نرم کنند.

- Absolutely. - That's really important is that we're able to bring that back to the native population.

- کاملا. - واقعاً مهم این است که بتوانیم آن را به جمعیت بومی بازگردانیم.

Now remember that this is just  a small taste of the full interview with Emma  .

اکنون به یاد داشته باشید که این فقط یک طعم کوچک از مصاحبه کامل با اما است.

you can listen to it absolutely free anywhere that  you enjoy podcasts. However, what I would recommend  

می‌توانید در هر جایی که از پادکست‌ها لذت می‌برید، کاملاً رایگان به آن گوش دهید . با این حال، توصیه من این

is that you download our RealLife App and listen  to it there. It is the only place where you can  

است که برنامه RealLife ما را دانلود کنید و در آنجا به آن گوش دهید. این تنها جایی است که می‌توانید

listen to all of our podcasts with the full  transcripts so you don't miss anything. Plus  ,

به همه پادکست‌های ما با متن کامل گوش دهید تا چیزی را از دست ندهید. به‌علاوه ،

you get definitions for all the most important  vocabulary. That's not all! On the RealLife App at  

برای همه مهم‌ترین واژگان تعاریف دریافت می‌کنید . این همش نیست! در برنامه RealLife

the touch of a button, you can connect to another  learner in a different part of the world for a  

با لمس یک دکمه، می‌توانید برای مکالمه‌ای سرگرم‌کننده و پویا به یک یادگیرنده دیگر در نقطه‌ای از جهان متصل شوید

fun and dynamic conversation. And this is all 100% free! So, improve your real world listening  

. و این همه 100٪ رایگان است! بنابراین،

and speaking now by downloading the App! Just  search for Real Life English in the Apple App or  

اکنون با دانلود برنامه، گوش دادن و صحبت کردن در دنیای واقعی خود را بهبود دهید! فقط در اپلیکیشن Apple یا Google Play Store، Real Life English را جستجو

Google Play Store, or simply click the link up here  or down in the description below. See you there!

کنید، یا به سادگی روی پیوند در اینجا یا پایین در توضیحات زیر کلیک کنید. آنجا میبینمت!

When you're speaking with another non-native  English speaker you still have that opportunity to  

وقتی با یک فرد انگلیسی زبان غیر بومی دیگر صحبت می کنید، هنوز هم این فرصت را

ask that question and if neither of  you know you have the opportunity to  

دارید که آن سوال را بپرسید و اگر هیچ یک از شما نمی دانید که این فرصت را دارید که با هم این موضوع را

find out together and you get to create  an experience around learning that thing, 

پیدا کنید و تجربه ای در مورد یادگیری آن چیز ایجاد کنید،

you don't get given the thing you have to find  it yourself and in terms of retention, in terms of  

نمی توانید آن را بپرسید. چیزهایی را که باید پیدا کنید، خودتان و از نظر حفظ، از نظر

you know, really helping that  piece of information to stay with you  

اینکه می‌دانید، به شما کمک می‌کند ،

by creating that experience around the learning  really helps with that, helps to facilitate that.  

با ایجاد آن تجربه پیرامون یادگیری، واقعاً به آن کمک می‌کند، به تسهیل آن کمک می‌کند.

- Yeah, I think also beyond just the retention thing  it helps you to build the, to get the resources you  

- بله، من فکر می‌کنم فراتر از حفظ کردن، به شما کمک می‌کند منابع مورد نیاز خود را بسازید، منابعی را که نیاز دارید به دست آورید

need and to kind of build that mentality that  when there's a challenge that you overcome it  

و ذهنیتی را بسازید که وقتی چالشی وجود دارد بر آن غلبه کنید.

in a sense, so you're building because any, we're  talking about real world English, so if you're  

در هر حال، ما درباره انگلیسی دنیای واقعی صحبت می‌کنیم، بنابراین اگر

using your English in the real world maybe  you're in a situation where there's not even  

از انگلیسی خود در دنیای واقعی استفاده می‌کنید، ممکن است در موقعیتی باشید که

a teacher around, you're having a business meeting,  or you're having a, you're helping out a tourist  

حتی معلمی در اطراف شما نباشد، در حال برگزاری یک جلسه کاری هستید، یا با داشتن یک، شما در حال کمک به یک توریست

on the street or whatever the case is where, you  know, you're not going to know some word and so  

در خیابان یا هر مورد دیگری هستید که، می دانید، نمی خواهید کلمه ای را بدانید و بنابراین

you need to figure out, you need to be able to  kind of like put the pieces together in a sense  

باید بفهمید، باید بتوانید یک جورهایی مانند این قطعات به یک معنا کنار هم قرار می‌گیرند

to figure out how can I still communicate my  message and I think that's really what fluency  

تا بفهمم چگونه می‌توانم همچنان پیامم را منتقل کنم و فکر می‌کنم این واقعاً چیزی است که

is, in some sense, is when you're able to kind of  have those resources of I've, I don't know the  

به نوعی تسلط    به معنای زمانی است که شما بتوانید منابعی را که من دارم در اختیار داشته باشید، من نمی‌توانم کلمه دقیق را می دانم

exact word but I can explain it another way  or I can figure out some way to communicate  

اما می توانم آن را به طریق دیگری توضیح دهم یا می توانم راهی برای برقراری

this to you, so that the message is not lost. - Yeah it's about empowering our students or

ارتباط با شما پیدا کنم، بنابراین در پیام گم نمی شود. - بله، در مورد توانمندسازی دانش‌آموزان ما یا

empowering yourself to be able to solve those  problems, you know, when you need to, because by only  

توانمندسازی خود برای حل آن مشکلات است، می‌دانید، در مواقعی که لازم است، زیرا فقط

relying on having a teacher there to answer your  problem or answer your questions. Obviously that  

با تکیه بر داشتن یک معلم در آنجا برای پاسخ به مشکل یا پاسخ به سؤالات شما. بدیهی

isn't a real experience, unless that person  happens to be, you know, there are a few of us who  

است که آن   یک تجربه واقعی نیست، مگر اینکه آن شخص اتفاقاً باشد، می‌دانید، چند نفر از ما هستند که

have a partner who might speak the language that  we're trying to learn and in that case maybe that  

شریکی داریم که ممکن است به زبانی صحبت کند که ما در تلاشیم یاد بگیریم و در این صورت شاید

person is often with you, but for the majority  you know, we have to find ways of overcoming this  

آن    اغلب با شما، اما برای اکثریت می دانید، ما باید راه هایی برای غلبه بر این

and solving that problem ourselves. And I think  that the experience of engaging in a language  

و حل آن مشکل خودمان پیدا کنیم. و من فکر می‌کنم

is made so much richer when you step outside of  the classroom or the teacher-student environment.  

وقتی از کلاس خارج می‌شوید یا از محیط معلم و دانش‌آموز خارج می‌شوید، تجربه درگیر شدن در یک زبان بسیار غنی‌تر می‌شود.

The part that's missing in a standard  teacher classroom experience is that  

بخشی که در یک تجربه کلاس درس معلم استاندارد وجود ندارد این است

longevity that motivation to keep continually  showing up and, you know, it's hard to do that in  

که                                          ، می‌دانید، انجام این کار در

a really traditional environment, but if you start  pulling the experiences the topics the interests  

یک محیط واقعاً سنتی دشوار است، اما اگر شروع به کشیدن تجربیات به موضوعات

that you have towards your learning experience it  becomes, and of course then you start connecting  

علایق   کنید. به سمت تجربه یادگیری شما تبدیل می‌شود، و البته پس از آن شروع به برقراری ارتباط

with others who are equally as passionate or  interested in that thing as you, then it becomes  

با دیگرانی می‌کنید که به همان اندازه شما به آن چیز علاقه دارند یا به آن علاقه دارند، سپس ظاهر شدن

so much easier to continually show up to then make  progress and to be inspired by and supported by  

مداوم تا پیشرفت و الهام گرفتن و حمایت از آن بسیار آسان‌تر می‌شود. توسط

people around you who are doing similar things and  I think that, you know, that is one of the the hacks  

افرادی در اطراف شما که کارهای مشابهی انجام می‌دهند و من فکر می‌کنم که، می‌دانید، این یکی از هک‌هایی است

I think of the 21st century with language  learning it's about getting the heck out of a  

که به قرن بیست و یکم فکر می‌کنم با یادگیری زبان به این معنی است که از

classroom and around pulling the things that you  need to make your experience richer towards you.  

کلاس درس خارج شوید و چیزهایی را که  نیاز دارید بیرون بکشید. تا تجربه شما را غنی تر کند.

Right, yeah, that's such a great insight I think  it's really a paradigm shift too because  

درست است، بله، این بینش بسیار خوبی است، من فکر می‌کنم که واقعاً یک تغییر پارادایم است، زیرا

so many learners when they think about the  using the language they're thinking about I  

بسیاری از زبان‌آموزان وقتی به استفاده از زبانی که به آن فکر می‌کنند فکر می‌کنند، من

need to find a practice partner or I need  to find a native that I can speak with or  

باید یک شریک تمرینی پیدا کنم یا باید یک فرد بومی را پیدا کنم. می‌تواند با صحبت کند یا

even like I need to get a teacher and instead if  you're shifting with what you're saying which  

حتی مثل اینکه من باید معلم بگیرم و در عوض اگر

I totally agree with is you're shifting your focus  instead to connecting with other people who have  

با آنچه می‌گویید تغییر می‌دهید که کاملاً موافقم این است که تمرکزتان را تغییر می‌دهید به جای برقراری ارتباط با افراد دیگری

the same interest and actually living  your interests living your passions  

که همان علاقه و در واقع دارند. با علایق خود زندگی کنید و علایق خود را

with English as the vehicle to do that, and  I think that when you're able to do that  

با زبان انگلیسی به‌عنوان وسیله‌ای برای انجام این کار زندگی کنید، و فکر می‌کنم وقتی بتوانید این کار را انجام دهید،

then you know you're kind of transcending  English as a language, and you're using it  

می‌دانید که به نوعی از زبان انگلیسی به عنوان یک زبان فراتر می‌روید، و از آن واقعاً به عنوان یک زبان استفاده می‌کنید.

really as a tool to connect to the world  and to live the life that you really want to live.  

ابزاری برای اتصال به دنیا و زندگی که واقعاً می خواهید زندگی کنید.

The worst thing that could happen, you could say  something completely wrong and mess it up and  

بدترین چیزی که ممکن است اتفاق بیفتد، شما می توانید یک چیز کاملاً اشتباه بگویید و آن را به هم بزنید و

you can look at that and be completely mortified  at that situation, but you can also look at that  

می توانید به آن نگاه کنید و از آن موقعیت کاملاً ناراحت شوید ، اما همچنین می توانید به آن نگاه کنید

and think that in that moment in the heat of  the moment when you are sweating, when you know  

و فکر کنید که در آن لحظه در گرمای لحظه وقتی عرق می‌کنید، وقتی

you're shaking, you're really nervous, that  is the moment where you're pinning an  

می‌دانید که می‌لرزید، واقعاً عصبی هستید، آن لحظه‌ای است که

experience to your, like it's it's hardwiring  into your brain, you make that mistake there  

تجربه‌ای را به مغز خود می‌چسبانید، مثل اینکه این تجربه به مغزتان وارد می‌شود، آن

it's unlikely that you will ever make it again,  because you'll have this reference point from that  

اشتباه را انجام می‌دهید. بعید است که شما هرگز دوباره آن را تکرار می‌کنی، زیرا از آن لحظه به بعد این نقطه مرجع را خواهید داشت

moment on, okay don't do that you know, or you know  at least you have the opportunity if you make that  

، خوب این کار را که می‌دانید انجام نده، یا می‌دانی که حداقل اگر آن اشتباه را مرتکب شدی این فرصت را داری که

mistake to think about it and know how to get  out of, get out of it next time or what to do in  

به آن فکر کنی و بدانی چگونه از آن خارج شوید، دفعه بعد از آن خارج شوید یا در آن موقعیت چه کاری انجام دهید

that situation because you've had that experience.  And you know, that is what learning is all about  ,

زیرا شما آن تجربه را داشته اید. و می‌دانید، این همان چیزی است که یادگیری به آن مربوط می‌شود ،

it's about building that experience slowly  over time if you don't step out there into that  

ایجاد آن تجربه به آرامی در طول زمان است، اگر وارد آن

space you don't get to have that experience, you  can't you know, you can't watch and observe that  

فضا نشوید، نمی‌توانید آن تجربه را داشته باشید، نمی‌توانید بدانید، می‌توانید آن را تماشا کنید و مشاهده کنید

and then know exactly what to do in that situation  when you find yourself in it so, you know, to some  

و سپس بدانید که در آن موقعیت دقیقاً چه کاری باید انجام دهید ، پس می‌دانید که تا

extent I'm always telling my students, if you  feel that fear, that is the moment to step forward  

حدودی به دانش‌آموزانم می‌گویم، اگر این ترس را احساس کردید، آن لحظه است که باید قدم بردارید.

into that fear rather than stepping back, and that can be really hard to do at times.  

به‌جای عقب‌نشینی، به سمت آن ترس بروید، و انجام این کار گاهی اوقات واقعاً سخت است.

It's super hard to do, but doing, so knowing  that decision is taking you one step  

انجام این کار بسیار سخت است، اما انجام دادن، بنابراین دانستن این تصمیم شما را یک قدم

closer to where you need to go no matter  what happens whether it's complete flop,  

نزدیک‌تر می‌کند، مهم نیست که چه اتفاقی می‌افتد، چه فلاپ کامل باشد،

or nine times out of ten it actually  turns out better than you're expecting

چه نه بار از ده بار، در واقع بهتر از آن چیزی است که انتظار دارید.

you know, then you've taken one step  and there are many more to go, but you've  

می‌دانی، پس یک قدم برداشته‌ای و راه‌های زیادی برای رفتن وجود دارد، اما

taken one and you're on your way. - Exactly, and that total like reframing of it too if  

یک قدم برداشته‌ای و در راه هستی. - دقیقاً، و مثلاً در قالب بازخوانی آن نیز

you get in a conversation and someone laughs or  they don't understand you, you can look at that  

اگر    وارد مکالمه شوید و کسی بخندد یا شما را درک نکند، می توانید به آن نگاه کنید

as like, you know, I'm just gonna close up here and  not say anything else or you can say like, why was  

مثل این که می دانید، من فقط اینجا را نزدیک می کنم و نمی گویم هر چیز دیگری یا می‌توانید بگویید، مثلاً چرا

that funny or you know, or tried to take if they  didn't understand take that as an opportunity to  

این خنده‌دار بود یا می‌دانید، یا سعی کرده‌اید از آن استفاده کنید اگر آن‌ها متوجه نشدند، از آن به عنوان فرصتی برای

re-explain and and that's what I tend to do  is try to understand, okay why was that funny and  

توضیح مجدد استفاده کنید و این چیزی است که من تمایل به انجام آن دارم این است که سعی کنم بفهمم، خوب چرا خیلی خنده‌دار بود و

then I can avoid that next time, and a lot of  times when that happens to us I end up laughing  

دفعه بعد می‌توانم از آن اجتناب کنم، و خیلی وقت‌ها وقتی این اتفاق برای ما می‌افتد در نهایت به خودم می‌خندم

at myself it's like, oh yeah that is really funny. - That's a hugely important part of  

، اوه بله، واقعاً خنده‌دار است. - این بخش بسیار مهمی از

learning a language and learning to interact  with someone else who is different or has had a  

یادگیری یک زبان و یادگیری تعامل با شخص دیگری است که متفاوت است یا

different experience in the world, it's not just  stereotypes and understanding that our  

تجربه متفاوتی در دنیا داشته است، این فقط کلیشه‌ها و درک این موضوع نیست که

perspective is just one perspective on a certain  situation, but it's also like more practically it's  

دیدگاه ما فقط یک دیدگاه از یک موقعیت خاص است، بلکه همچنین مانند عملی تر،

about learning the tools or having the resources  to deal with that in your second language, and  

یادگیری ابزارها یا داشتن منابع برای مقابله با آن در زبان دوم شما است، و

for all of our English learners that's a huge  challenge not only is it awkward and uncomfortable  

برای همه زبان آموزان انگلیسی ما این یک چالش بزرگ است ، نه تنها برای من و شما ناخوشایند و ناراحت کننده است

for you and I to deal with disagreements or  a different opinion in our own language native  

که با اختلاف نظرها یا  مقابله کنیم. نظرات متفاوتی در زبان مادری ما به زبان مادری ما وجود دارد

language, but then to be trying to navigate that in a second or third language sometimes it's  

، اما پس از آن سعی می‌کنیم در زبان دوم یا سوم به این موضوع پی ببریم، گاهی

not even the fact that there's a disagreement  or that there is it's just that it's unclear  

اوقات حتی این واقعیت وجود ندارد که اختلاف نظر وجود دارد یا اینکه وجود دارد، فقط نامشخص است

or the other person is you know, feeling a little  uncomfortable about something because they don't  

یا فرد دیگری که می‌شناسید، وجود دارد، احساس کمی ناراحتی در مورد چیزی به این دلیل

understand or they don't have the tools that they  need in the language to help get themselves out of  

که نمی فهمند یا ابزار مورد نیاز در زبان را ندارند تا به آنها کمک کند خود را از موقعیتی که می‌دانید بیرون می‌آیند

that situation comfortably you know, approaching  a conversation with curiosity rather than  

، با کنجکاوی به مکالمه نزدیک می‌شوند تا با

questioning and... But it's always going to be a  challenge because there's you know long-standing  

سؤال کردن و... اما همیشه یک چالش خواهد بود، زیرا

conflict there's you know, racism, there's all  sorts of of you know, darker aspects of what it is  

می‌دانید درگیری‌های طولانی‌مدت وجود دارد، نژادپرستی، همه نوع از شما وجود دارد. ، جنبه‌های تاریک‌تر آن چیزی است که

to connect as people on our planet and to be  different and to experience the world differently  ,

به عنوان افراد در سیاره‌مان ارتباط برقرار کنیم و  متفاوت باشیم و دنیا را به گونه‌ای متفاوت تجربه کنیم ،

So it's really about giving those functional  expressions to use in that situation.  

بنابراین واقعاً در مورد ارائه آن عبارات  کاربردی برای استفاده در آن موقعیت است.

- Yeah, that's really cool. I really admire what  you are doing there because you said you're not  

- آره، واقعا عالیه. من واقعاً کاری را که در آنجا انجام می‌دهید تحسین می‌کنم، زیرا گفتید

sweeping those kind of things under the rug, but  you're actually saying how can we turn this into a  

که چنین چیزهایی را زیر فرش جارو نمی‌کنید، اما در واقع می‌گویید چگونه می‌توانیم این گفتگو را به یک

productive conversation and maybe you won't always  see eye to eye, right, but at least that you can  

مکالمه سازنده تبدیل کنیم و شاید همیشه نتوانید به صورت چشم در چشم نگاه کنید. درست است، اما حداقل اینکه می‌توانید قبل از قضاوت کردن،

like what you said about being curious  before you're being judgmental, and I think  

آنچه را که درباره کنجکاوی گفتید دوست داشته باشید، و من فکر می‌کنم که

really in order to be a global citizen in a sense  to be able to speak real world English it's not  

واقعاً برای اینکه شهروند جهانی باشید به یک معنا برای اینکه بتوانید انگلیسی دنیای واقعی صحبت کنید،

just developing the language skills but in so much  it's also just developing the skills to be a good  

فقط توسعه مهارت‌های زبانی، اما در بسیاری از موارد، این فقط به معنای توسعه مهارت‌هایی است که شنونده خوبی باشید

listener and to ask questions and to put yourself  in that other person's shoes before judging them,  

و سؤال بپرسید و خودتان را به جای آن شخص قرار دهید قبل از قضاوت کردن،

and not letting your emotions kind of take hold  of you and even just questioning your own place in  

و اجازه ندهید احساساتتان به نوعی شما را تحت تأثیر قرار دهد و حتی فقط شما را زیر سؤال ببرد. جایگاه خود را

the world and you know, how much veracity there is  in the beliefs that you have so that's  

در   دنیا دارید و می‌دانید، چقدر در باورهای شما صحت وجود دارد، بنابراین

really fascinating that you've been able to find  different tools to do this in in your community.  

واقعاً جالب است که توانسته‌اید ابزارهای مختلفی برای انجام این کار در جامعه خود پیدا کنید.

- Yeah, I mean I think that's a lesson for anyone  not just anyone learning English but you know, any  

- بله، منظورم این است که فکر می‌کنم این درسی است برای هر کسی، نه فقط هر کسی که انگلیسی را یاد می‌گیرد، بلکه شما می‌دانید، هر

human on the planet, so you know, but hopefully  the opportunity of lots of diversity in  

انسانی روی کره زمین، بنابراین می‌دانید، اما امیدوارم که فرصت تنوع زیادی در

English speakers will help to you know, bring some  of that out even in the native English speaking population as well.  

انگلیسی‌زبان‌ها به شما کمک کند بدانید، حتی در جمعیت بومی انگلیسی زبان نیز وجود دارد.

So remember that you can  continue getting inspired with Emma by listening  

بنابراین به یاد داشته باشید که می‌توانید با گوش دادن

to the full interview that's linked down below, and  while you're at it you might want to check out the  

به مصاحبه کاملی که در لینک زیر آمده است، به الهام گرفتن از اما ادامه دهید، و زمانی که در آن هستید، ممکن است بخواهید برنامه RealLife را بررسی کنید

RealLife App so that you can listen with the  full transcript for free and speak English with  

تا بتوانید با متن کامل به صورت رایگان گوش دهید و صحبت کنید. انگلیسی با

other learners at the touch of a button. You'll  also find that linked in the description below.  

سایر زبان‌آموزان با لمس یک دکمه. همچنین پیوند آن را در توضیحات زیر خواهید یافت.

And now it's time to go beyond the classroom and  live your English. Aww yeah!

و اکنون وقت آن است که فراتر از کلاس درس بروید و انگلیسی خود را زندگی کنید. اوه آره!

differential i couldn't see that as hey you  know what i'm different that's actually better

من نمی‌توانم ببینم که هی می‌دانی چه فرقی دارم که واقعاً بهتر است